Designing a model for improving the management of education quality in Ahvaz schools
Subject Areas :Leila Adabi 1 , Gholamhossein Barakat 2 , Leila Bahmaei 3
1 - PhD student, Department of Educational Management, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran
2 - Associate Professor, Department of Educational Management, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran
3 - Assistant Professor of Primary Education, Omidieh Branch, Islamic Azad University, Omidieh, Iran
Keywords: Accreditation, Quality of Education, Grounded Theory, secondary schools,
Abstract :
The research about the quality of education in schools is one of the most important issues that, on the one hand, provides appropriate feedback for the analysis of educational issues, basic decisions and strategic planning to the officials and those involved in education. And on the other hand, teachers being aware of the quality of their performance during teaching will be able to modify the educational methods and methods and, as a result, increase the quality of their teaching. Therefore, the purpose of this research was to develop a model for improving the quality of secondary schools in Ahvaz city using the foundation data method.The research method was qualitative and practical in terms of purpose. In the first stage, a qualitative study with a grounded theory approach was conducted with semi-structured interviews with 25 experts in the field under investigation, and in the next stage, in order to validate the obtained model, a questionnaire was given to 18 experts in this field. Also, the validation of the model was done using the content validity method of Lavish. The research tool was also a semi-structured interview, which was validated with face validity and reliability with the method of coefficient of agreement between the coders, and its value was 0.90.The results of the analysis and validation of the model in 5 main dimensions are: causal conditions with 1 main category and validity of 0.94, contextual conditions with 2 main categories and validity of 0.88, intervening conditions with 2 main categories and validity of 85 0.0, strategies with 2 main categories and validity of 0.80 and consequences with 2 main categories and validity of 0.70. The findings of the research have shown that the model of improving the quality of education in Ahvaz schools has a good validity.
_||_
اعتباریابی الگوی ارتقاء مدیریت کیفیت آموزش مدارس شهرستان اهواز
چکیده
پژوهش درباره کیفیت آموزش در مدارس از جمله مهمترین مسائلی است که از یک سو بازخورد مناسب برای تجزیه و تحلیل مسائل آموزشی، تصمیمگیریهای اساسی و برنامهریزیهای راهبردی در اختیار مسئولان و دستاندرکاران آموزش و پرورش قرار می دهد و از سوی دیگر، دبیران با آگاهی از کیفیت عملکرد خود در جریان تدریس قادر خواهند بود به اصلاح شیوهها و روشهای آموزشی و در نتیجه، افزایش کیفیت تدریس خود بپردازند. بنابراین، هدف از این پژوهش تدوین الگوی ارتقاء کیفیت مدارس متوسطه شهرستان اهواز با استفاده از روش داده بنیاد بود. روش پژوهش کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. در مرحله اول مطالعه کیفی با رویکرد نظریه زمینهای با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از متخصصین حوزه مورد بررسی انجام شد و در مرحله بعد و به منظور اعتباریابی الگو به دست آمده پرسشنامهای در اختیار 18 نفر از متخصصین این حوزه قرار گرفت. همچنین اعتباریابی الگو با استفاده از روش اعتبار محتوایی لاوشه بوده است.ابزار پژوهش نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی نیز با روش ضریب توافق بین کدگذاران انجام شد که مقدار آن 90/0 حاصل شد. نتایج تحلیل و اعتباریابی الگو در 5 بعد اصلی عبارت است از: شرایط علّی با 1 مقوله اصلی و اعتبار 94/0، شرایط زمینهای با 2 مقوله اصلی و اعتبار 88/0، شرایط مداخلهگر با 2 مقوله اصلی و اعتبار 85/0، راهبردها با 2 مقوله اصلی و اعتبار 80/0 و پیامدها با 2 مقوله اصلی و اعتبار 70/0 یافتههای پژوهش نشان داده است که الگو ارتقا کیفیت آموزش در مدارس شهر اهواز از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
واژه های کلیدی: کیفیت آموزش، اعتباریابی، مدارس متوسطه، روش داده بنیاد
مقدمه
توجه به کیفیت به موضوعی بسیار حیاتی در میان تمام صنعتها و خدمات مختلف تبدیل شده است، چرا که کیفیت نقش مهمی در بازارهای رقابتی ایفا مینماید و نقش بسیار مهمی در جذب مشتریان دارد. به نظر میرسد کیفیت علاوه بر جذب مشتریان، در خریدهای مجدد آنان نیز تأثیرگذار میباشد(بایلی1 و همکاران، 2020). معیارهای اندازهگیری کیفیت در صنایع تولیدی که با کالاهای فیزیکی و ملموس سروکار دارند روشن و مشخص میباشد، اما در خدماتی که جنبه ناملموس دارند این معیارها و شاخصهای اندازهگیری کیفیت چندان روشن و شفاف نیست و اندازهگیری کیفیت با پیچیدگی و دشواریهای مختلفی روبرو میباشد(الایوبی2 و همکاران، 2020). نظام آموزش و پرورش بهعنوان یک نظام خدماتی فعال و هدفمند برای توسعه خود با مشکلات و چالشهای روبرو است. به همین دلیل توجه آموزش و پرورش به ابعاد کمی و کیفی خود، یکی از پیششرطهای اصلی توسعه خود میباشد. از سوی دیگر توجه به کیفیت و ارتقای آن در سالهای اخیر در آموزش و پرورش بهعنوان یک سازمان خدماتی به امری حیاتی تبدیل شده است (آقا ملایی، زارع و عابدینی، 1395).
از سوی دیگر ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﺆﺳﺴﺎت و سازمانهای ﻣﻮﻓﻖ، دریافتهاند ﻛﻪ ﺗﻮﺟﻪ و ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻣﺤﺼﻮل و اراﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن اﺳﺖ و مطلوبترین و موفقترین ﻣﺤﺼﻮﻻت اگر خواستهها و ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن را ﺑﺮآورده ﻧﺴﺎزد، مورد تقاضا واﻗﻊ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. دراینخصوص اﮔﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﺪﻣﺎت را ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ادراﻛﺎت و اﻧﺘﻈﺎرات فردبهفرد ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﺷﺪ ﻛﻪ دﻳﮕﺮ باتکیهبر استراتژیهای ﺳﻨﺘﻲ ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ نمیتوان در اراﺋﻪ و ﻓﺮوش ﻣﺤﺼﻮل ﺗﻮﻓﻴﻖ ﻳﺎﻓﺖ؛ بنابراین، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻴﺎزﻫﺎ و اﻧﺘﻈﺎرات ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن بهمنظور ﺑﻘﺎء و ﺳﻮدآوری، ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ اوﻟﻮﻳﺖ را در ﻣﺆﺳﺴﺎت و سازمانهای اﻣﺮوزی داراﺳﺖ (خوران و همکاران، 1393). بر همین مبنا توجه به کیفیت محصول و کالای ارائه شده نقشی اساسی در جلب رضایت و تقاضای مشتریان خواهد داشت؛ بنابراین، کیفیت برنامههای آموزشی بهویژه خدمات آموزشی و بهتبع آن رضایت یادگیرندگان در آموزش، عنصر مهمی در خصوص ترک تحصیل یادگیرندگان و یا ماندگاری آنان در سیستم آموزشی است. از طرفی ارتقا وضعیت کیفی خدمات آموزشی نیازمند بررسی مستمر است. یکی از مهمترین چالشهای بررسی کیفیت آموزش در محیطهای یادگیری الکترونیکی، تعدد عوامل و متغیرهای مؤثر و دخیل در این زمینه و دستهبندیهای مختلف و متنوعی است که از زوایای گوناگون و بنا به موقعیتهای فرهنگی و بومی متفاوت از این عوامل صورتگرفته است (حقیقی و فرج الهی، ۱۳۹۶).
همچنین پس از بیانیه جهانی حقوق بشر در سال 2004 توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) مبنی بر اینکه کیفیت آموزش به طور کلی در همه کشورها رو به زوال است (گیسلاکی و همکاران: 2020)، مجددا کیفیت آموزش در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته است. کیفیت آموزش، به معنای مناسب بودن کلیه ویژگی های آموزش (ورودی ها ، فرایندها و خروجی ها) می باشد ، و اکنون در قلب هر سیستم آموزشی بعد از سال 2015 در سراسر جهان رواج پیدا کرده است(زادجا، 2020). در اوایل دهه 1990، تاکید بر اهمیت افزایش كيفيت آموزشی منجر به این شد كه بسياري از سيستم هاي آموزشي به دنبال شیوه های ارزيابي برای تحقق و بهبود موثر کیفیت آموزش باشند و چارچوب های مختلف ارزیابی کیفیت آموزشی، طراحی و پیاده سازی شد(باکستر و همکاران، 2013). در همین زمینه پژوهشهای مختلفی انجام شده است که به شیوه مستقیم یا غیر مستقیم به موضوع کیفیت و ارتقا آن در آموزش و پرورش مربوط میشوند؛ در ادامه ضمن مرور به برخی از این پژوهشها، سعی میشود دید جامعی نسبت به این موضوع ارائه شود.
دوریسوا و همکارانش نیز با بررسی و ارزیابی کیفیت تدریس در آموزش عالی به این نتیجه دست یافتند که ارزیابی کیفیت آموزش ، امری اثربخش در آمادگی دانشجویان برای انتخاب آینده شغلی و شکلگیری شخصیت روحی و روانی سالم دانشجویان میباشد و یک ارتباط قوی بین ارزیابی تدریس در آموزش علمی و کیفیت آموزش عالی را مورد شناسایی قرار داده اند(دوریسوا و همکاران،2020).
در مطالعهای دیگر نیز، حمیتی و همکاران با بررسی نقش کامپیوتر در بهبود کیفیت تدریس و فرآیندهای آموزشی در دانشگاه ها به این نتیجه دست یافتند که پژوهش، ارائه، ارتباطات، همکاری، حل مسئله، چالش ها و خلاقیت دانش آموزان تا حد زیادی تحت تاثیر کامپیوتر و تکنولوژیهای رایج قرار گرفته است و نقش مهمی در کیفیت تدریس روزانه و ایجاد انگیزه و خلاقیت های دانش آموزان دارد(همیتی و همکاران، 2015). همچنین هباکووا در پژوهش خود با عنوان عوامل موثر بر کیفیت تدریس زبان خارجی به این نتیجه دست یافتند که استفاده از فناوری اطلاعات، مهارتهای تدریس معلمان، محتوای برنامه های درسی و تعداد دانشجویان بر کیفیت تدریس اساتید تاثیرگذار است(هاباکوا، 2019).
نظر به مطالب ذکر شده باید گفت که پژوهش درباره بهبودکیفیت آموزش در مدارس و سازمان های آموزشی از جمله مهمترین مسائلی است که از یک سو بازخورد مناسب برای تجزیه و تحلیل مسائل آموزشی و تصمیمگیریهای اساسی و برنامهریزیهای راهبردی در اختیار مسئولان و دستاندرکاران آموزش و پرورش قرار میدهد و از سوی دیگر، دبیران با آگاهی از کیفیت عملکرد خود در جریان تدریس، قادر خواهند بود به اصلاح شیوهها و روشهای آموزشی و در نتیجه، افزایش کیفیت تدریس بپردازند.
در مورد کیفیت آموزشی برخی مطالعات توسط محققان انجام شده است. جوادی و همکاران (1399) در پوهشی به طراحی الگوی ارتقای کیفیت آموزش دستیاری در اجرای طرح تحول نظام سلامت پرداختند و نتیجه گرفتند که با ایجاد زیرساخت های مناسب در بیمارستان های آموزشی، قبل و بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت، کیفیت آموزش دستیاران بهعنوان یکی ارکان های کلیدی در ارتقاء و بهبود عملکرد سیستم آموزشی و درمانی ارتقاء پیدا خواهد کرد. نوری حسن آبادی و همکاران (1399) در پژوهشی به ارائه الگوی ارتقا کیفیت آموزش با استفاده از کارآفرینان جدید در مدارهای هوشمند سازی تحت عنوان یک تحقیق کیفی پرداختند و الگویی متشکل از شرایط زمینهای، شرایط علی، شرایط مداخله ها، راهبردها و پیامدها را ارائه دادند. خدیوی و همکاران (1397) در پژوهشی به بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش و تدریس در دانشگاه فرهنگیان پرداختند و نتیجه گرفتند که از دیدگاه اساتید عوامل درون ساختاری، ویژگیهای فردی و حرفهای استادان و عوامل برون ساختاری در رتبههای اول تا سوم قرار داشتند و از دیدگاه دانشجو معلمان ویژگیهای فردی و حرفهای استادان در رتبه اول، عوامل محیطی – سازمانی و برون ساختاری در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. درنتیجه، باید گفت در کیفیت تدریس عوامل زیادی دخیل بوده اند که از بین آن ها بیشترین تأثیر مربوط به ویژگیهای فردی و حرفهای استادان و عوامل درون ساختاری دانشگاه بوده؛ که نیازمند توجه ویژه ای است. الیزابت گاریرا (2020) به بررسی نیازسنجی برای توسعه مداخلات آموزشی برای بهبود کیفیت آموزش پرداخت. یافته ها نشان داد که اگر ارزیابی مؤثر از کیفیت آموزش صورت گیرد نیاز به یک چارچوب SSE برای مدارس ابتدایی زیمبابوه وجود دارد. این مطالعه به وزارت آموزشوپرورش توصیه میکند که یک چارچوب SSE را برای بکارگیری در ارزیابی کیفیت آموزش در مدارس در راستای تفهیم و پیشرفت آنها تدوین کند. دوریسوا و همکاران (2019) با بررسی و ارزیابی تدریس در آموزش عالی به این نتیجه دست یافتند که ارزیابی یک وسیله اثربخش آمادگی دانشجویان برای آینده شغلی و شکل گیری شخصیت دانشجویان می باشد و یک ارتباط قوی بین ارزیابی تدریس در آموزش علی و کیفیت آموزش عالی را مورد شناسایی قرار داده اند. در مطالعه ای دیگر نیز، حمیتی و همکاران (2018) با بررسی نقش کامپیوتر در بهبود کیفیت تدریس و فرآیندهای آموزشی در دانشگاه به این نتیجه دست یافتند که پژوهش، ارائه، ارتباطات، همکاری، حل مسئله، چالش ها و خلاقیت تحت تأثیر کامپیوتر و تکنولوژی های رایج قرار گرفتند و نقش مهمی در کیفیت تدریس روزانه دارد. بنابراین از نظر آنها مهم است که فناوری را در فرایند آموزش و تدریس ادغام بکنیم. همچنین هباکووا (2017) در پژوهش خود با عنوان عوامل موثر بر کیفیت تدریس زبان خارجی به این نتیجه دست یافتند که استفاده از فناوری اطلاعات، تخصص معلمان، مهارتهای تدریس معلمان، محتوای برنامه درسی و تعداد دانشجویان بر کیفیت تدریس اساتید تاثیرگذار است. نیومن (2017) نیز در پژوهشی دربارۀ مشکلات واقعی تدریس از نظر دانشجو معلمان به این نتیجه رسید که میزان مشکلات بیان شده توسط دانشجو معلمان در زمینۀ تدریس با ارتقاء سطح دورههای آموزشی آنها و انجام کارهای عملی بیشتر آنان در زمینۀ تدریس افزایش می یابد.
پژوهش درباره کیفیت تدریس در مدارس از جمله مهمترین مسائلی است که از یک سو بازخورد مناسب برای تجزیهوتحلیل مسائل آموزشی، تصمیمگیریهای اساسی و برنامهریزیهای راهبردی در اختیار مسئولان و دستاندرکاران آموزشوپرورش قرار میدهد و از سوی دیگر، دبیران با آگاهی از کیفیت عملکرد خود در جریان تدریس قادر خواهند بود به اصلاح شیوهها و روشهای آموزشی و در نتیجه، افزایش کیفیت تدریس خود بپردازند. با این حساسیت، ارزیابی و بهبود مستمر کیفیت تدریس و یادگیری در آموزشوپرورش که طی دهههای اخیر از سوی مدارس در سراسر جهان مورد توجه ویژهای قرار گرفته است. امروز، بسیاری از مدارس به ایجاد سیستمهای تضمین کیفیت مبادرت ورزیدهاند (شعبانی ورکی و قلی زاده، 1385) که محقق باتوجهبه ضرورت امر، به ارائه الگوی ارتقای کیفیت آموزش با استفاده از توسعه مداخلات آموزشی در مدارس دوره متوسطه اول ناحیه 1 اهواز گام نهاده، تا چالشهای موجود را مورد کاوش جدی قرار داده و نتایج آن را در جهت بهبود ارتقای کیفیت آموزش در مدارس دوره متوسطه اول ناحیه 1 اهواز قرار دهد.
در این راستا در مطالعه حاضر، با توجه به ضرورت بهبود کیفیت آموزش در مدارس اهواز و به ویژه مدارس متوسطه، به ارائه الگوی ارتقای کیفیت آموزشی در بین دانش آموزان دوره متوسطه اهواز پرداخته شده است ، تا چالش های موجود را مورد کاوش جدی قرار داده ، و نتایج آن در جهت بهبود ارتقای کیفیت آموزش در دانش آموزان دوره متوسطه مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین اهداف پژوهش عبارتند از: شناسایی مولفه ها و ارائه الگوی ارتقای کیفیت آموزش در دانش آموزان دوره متوسطه اهواز و اعتباریابی الگوی به دست آمده براساس نظرات متخصصین این حوزه بوده است.
روش
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردي و از نظـر نوع مطالعه از نوع تحقیقات کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد اسـت. روش پژوهش فوق را میتوان بهعنوان رویکردی پژوهشی معرفی کرد که در آن بر اساس دادههای واقعی و از طریق روش علمی نظریههای جدید تدوین می شود. جهت گردآوری دادهها از دو ابزار بررسی ادبیات مربوطه به صورت توصیفی و پس از آن انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته استفادهشد. همچنین در این پژوهش از روش نمونهگیری نظری استفاده گردید. در این روش، نمونهگیری بر مبنای مفاهیم حاصل از دادهها انجام شد، بهطوریکه محقق به دنبال توسعه نظری و مفهومی بود(کیمجی، 2019).
تعداد مصاحبه (حجم نمونه) در این روش پژوهش تابع عدد خاصی نبوده و گردآوری دادهها تا زمان تحقق اشباع نظری ادامه پیداکرده است. با در نظر گرفتن مفهوم اشباع نظری، در بخش کیفی پژوهش تعداد 18 مصاحبه با مشارکتکنندگان پژوهش انجام شده اشت. مشارکتکنندگان نیز از متخصصین حوزه مورد بررسی پژوهش شامل اساتید دانشگاه و معلمان مدارس بودهاند. روش انتخاب نمونه پژوهش و مشارکتکنندگان نیز روش هدفمند بوده است، که با توجه به اصل اشیاع نظری انتخاب شده بودند، انجامشده است. ابزار پژوهش، یک فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تحلیل یافتههای پژوهش نیز در طی چند مرحله کدگذاری(باز، محوری و گزینشی) انجام شده است؛ بدین صورت که ابتدا متن مصاحبهها به شکل دقیق پیاده شده است و بعد از آن مرحله تجزیه و تحلیل دادهها و اختصاص مفاهیم اولیه به متون مصاحبهها در قالب کدگذاری باز انجام شده است و بعد از آن مفاهیم اولیه در قالب کدگذاری محوری به مقولههای فرعی و اصلی تقسیمبندی شدهاند و در مرحله بعد در قالب کدگذاری گزینشی(انتخابی) مدل پارادایمی(الگو) پژوهش ترسیم شد. در مدل پارادایمی ارتباط میان مفاهیم، مقولات فرعی و اصلی به دست آمده مشخص شده است. به عبارت دیگر هدف از ترسیم مدل پارادایمی مشخص شدن ارتباط میان مقولههای به دست آمده میباشد. مدل پارادایمی به نوعی همان نظریه منتج از دادهها میباشد که حاصل جریان پژوهش است. در نهایت به منظور اعتباریابی الگوی پژوهش از تحلیل روایی محتوایی لاوشه شده است. در این روش سوالهای آزمون در اختیلر برخی از متخصصین یا مشاکرتکنندگان پژوهش گذاشته می شود و از آنان خواسته میشود که مشخص کنند سوالات آزمون ویژگی مورد نظر را به درستی سنجش میکند یا خیر. در صورتی که بین مشارکت کنندگان توافق وجود داشته باشد که سوالات توانایی سنجش ویژگی موردنظر را داشتهاند، این آزمون دارای روایی میباشد. به همین منظور بعد از طراحی سوالات مربوط به هرحیطه در الگو به دست آمده، پرسشنامه در اختیار متخصصین قرار داده شد تا روایی (اعتبار) آن به دست آید. همچنین جهت تعیین روایی مضمونها، شاخص نسبت روایی(CVR) لاوشه مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله بعد براساس فرمول زیر روایی محتوایی محاسبه گردید. بدین صورت که تعداد افراد 18 نفر بودهاند، تعداد افرادی که مضمون را ارزیابی نمودهاند، یدست آمد و برای هر کدام از مقولهها و مضمونها شاخص CVR محاسبه شده است. در جدول 1. شاخص CVR با توجه به تعداد افراد نمونه نشان داده شده است.
جدول1. محاسبه CVR با توجه به به تعداد نمونه
تعداد متخصصین | CVR | تعداد متخصصین | CVR | تعداد متخصصین | CVR |
4 | 99/. | 9 | 75/0 | 14 | 46/0 |
5 | 99/0 | 10 | 63/0 | 15 | 43/0 |
6 | 99/0 | 11 | 60/0 | 16 | 40/0 |
7 | 99/0 | 12 | 54/0 | 17 | 37/0 |
8 | 85/0 | 13 | 50/0 | 18 | 35/0 |
یافتهها
با توجه به نظریه دادهبنیاد تحلیل دادهها در قالب کدگذاري باز، محوري و انتخابی انجام شد. تعداد 185 مفهوم به دست آمد که با طبقهبندی این مفاهیم، 23 مقوله فرعی و در مرحله کدگذاری محوری تعداد 10 مقوله اصلی طبقهبندی شدند و درنهایت در مرحله کدگذاری پیشرفته، مقولههای آشکارشدهدر قالب اجزا مدل پارادایمی(شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط داخلهگر، راهبردها و پیامدها)، با روابطی که بین آن ها وجود دارد در الگو جای گرفتند. اجزا مدل پارادایمی و مقولههای محوری پژوهش در جدول 2، نشان داده شده است.
نتایج تحلیل محتواي پاسخ مصاحبه شوندهها به پرسش اول پژوهش، نشان دهنده وجود یک مقوله اصلی، شش مقوله فرعی و 37 مفهوم درباره شرایط علّی براي ایجاد پدیده مورد مطالعه است که کدهاي باز مربوط به آنها به شرح جدول 1 است.
جدول1. كدهاى باز و مقوله هاى مربوط به شرايط علّی
مفاهيم | مقوله فرعي | مقوله اصلي | شرايط علي |
نرخ معلمين از نظر سن, مرتبه علمی و سابقه کار، نسبت معلمين به دانشآموزان به تفکیک مقاطع، نسبت معلمين تمام وقت به پاره وقت، نرخ معلمين متخصص در هر رشته تحصيلي به دانشآموزان، نسبت معلم به دانش آموز، نسبت معلم به كلاس، نسبت معلم به مدرسه، نسبت ساعات تدريس معلم در هفته، نسبت معلمان فوق ليسانس به كل معلمان، نسبت معلمان ليسانس به كل معلمان، میانگین سطح تحصیلات کارکنان، نسبت ساعت تدريس كل معلمان | تركيب و توزيع معلمين | معلمان | |
تعداد دوره هاي آموزشي (تخصصي) طي شده، نسبت معلمان ليسانس و بالاتر به كل معلمان، میانگین ساعات آموزش هاي ضمن خدمت سالانهکارکنان، نسبت ساعت تدريس كل معلمان، ميانگين سابقه ي خدمت معلمان، ميانگين ساعات تدريس معلمان در هفته، میزان استفاده معلمان از کارگیري ابزارها، لوازم و فناوري هاي آموزشی در فرايند تدريس خود، میزان مشارکت کارکنان، دانشآموزان و اولیا در طراحی و اجراي برنامه ها هاي كلاسي خود، میزان استفاده معلمان از روش هاي آموزشي متناسب با موضوع تدريس خود
| فعاليت آموزشي معلم | ||
نسبت معلمان پژوهنده به کل معلمان، میزان کاربست یافته هاي پژوهشی در سطوح مختلف تصمیم سازي و تصمیم گیري، نسبت مقالات منتشر شده در نشریات معتبر داخلی و خارجی، نسبت کتاب هاي تألیفی و ترجمه اي معلمان، نسبت مقالات ارائه شده معلمان در همایش ها و سمینارهاي داخلی و خارجی، ميزان پژوهش هاي انجام شده توسط معلمين، ميزان اختراعات و ابتکارات ثبت شده توسط معلمين | فعالیت پژوهشی معلم | ||
میزان استفاده معلمين از انواع روشهای یادگیری و یاددهی (روشهای تدریس) متناسب با موضوع تدریس خود، ميزان استفاده معلمان از طرح درس، میزان استفاده معلمين از مواد و وسايل آموزشي در تدريس
| الگوها و روش هاي تدريس معلمين | ||
ميزان كاربرد فناوري آموزشي توسط معلم درفرايندتدريس، ميزان استفاده معلمان از وسايل و مواد آموزشي در فرايند تدريس خود، ميزان استفاده معلمان از آزمايشگاه وكارگاه درفرايند تدريس | استفاده از منابع و وسايل آموزشي | ||
ميزان استفاده معلم از نتايج تحليل آزمون هاي پيشرفت تحصيلي در جريان تدريس خود، ارايه بازخورد نتايج آزمون ها به دانشآموزان و اولياء، ميزان استفاده معلمان از رو شهاي متنوع ارز شيابي پيشرفت تحصيلي | ارزشيابي پيشرفت تحصيلي |
كدهاى باز و مقوله هاى مربوط به شرايط زمينه اى
مقوله محوري بر ارتقای کیفیت آموزش استوار است. شرایط زمینهاي در پاسخ به پرسش اول پژوهش نشان دهنده دو مقوله اصلی، چهار مقوله فرعی و 26 مفهوم درمورد شرایط زمینهاي براي ایجاد پدیده موردمطالعه است که کدهاي باز و مقوله های مربوط به آنها در جدول 2 آمده است.
جدول 2. كدهاى باز و مقوله هاى مربوط به شرايط زمينه اى
مفاهيم | مقوله فرعي | مقوله اصلي | شرايط زمینه ای |
میزان انطباق برنامه ها و فعالیت هاي آموزشی و پرورشی با اهداف دوره ها، میزان بهره برداري مدیران از سمینارها، کنفرانس ها و همایش هاي برگزار در آموزشوپرورش، میزان اهتمام مدیریت به آموزش و توسعه معارف قرآنی، میزان اهتمام مدیریت مدارس به تشکیل و فعال سازي گروه هاي علمی، نسبت تعداد روزهاي آموزشی برگزار شده به روزهاي آموزشی مصوب، تعداد دوره هاي آموزشي (تخصصي) طي شده توسط مدير، میزان تناسب محتواي دوره هاي آموزشی کارکنان با نیازهاي شغلی آنان، ميزان آشنايي مدير با اصول و مهار ت هاي مديريت آموزشي، ميزان آشنايي مدير با اصول و فلسفه تعليم و تربيت آموزشوپرورش، ميزان آشنايي مدير با اصول روان شناسي، درصد طرح ها و برنامه هاي آموزشي اجرا شده در زمان مديريت مدير در مدرسه | ويژگيهاي آموزشي مدير | مدیریت و مدارس |
|
ميانگين برگزاري اقدامات انجام شده در گرامي داشت ايام الله، جشن هاي ملي و مذهبي، تعداد اجراي مراسم صبحگاهي در طول هفته، متوسط برگزاري مراسم نماز جماعت در هر هفته، میزان اهتمام مدیریت مدارس به برگزاري اردو، مسابقات و گردش هاي علمی، فعالیت هاي فرهنگی، هنري، بهداشتی و ورزشی متوسط تشكيل جلسات انجمن اولياء و مربيان در هر نيم سال تحصيلي |
فعاليت هاي پرورشي و فوق برنامه مدير |
| |
نسبت کتاب تالیفی وترجمه اي توسط مدير، نسبت مقالات چاپ شده توسط مدير، درصد پژوهش هاي انجام شده در زمان مديريت مدرسه | فعاليت هاي پژوهشي مدير |
| |
ميزان آشنايي مدير با قوانين و مقررات سازماني و مديريتي، تعداد گزارش هاي تدوين شده فصلي و ارسال آ نها به مديريت منطقه، بازگشايي مدرسه در موعد مقرر و آمادگي معلمان و دانشآموزان، تعداد جلسات برگزار شده شوراها در هر نيم سال تحصيلي، تناسب رشته تحصيلي مدير با شعل مديريت، ميزان اطلاع رساني بخشنامه ها و دستو رالعمل ها توسط مدير، ميزان آشنايي مدير با شرح وظايف كاركنان | ويژگي هاي سازماني و مديريتي مدیر | تشکیلات سازمانی مدارس |
|
جدول3. اجزای مدل پارادایمی و مقولههای محوری
حیطه | مقوله اصلی | مقوله فرعی |
شرایط علی | معلمان | تركيب و توزيع معلمين، فعاليت آموزشي معلم، فعالیت پژوهشی معلم، الگوها و روش هاي تدريس معلمين، استفاده از منابع و وسايل آموزشي، ارزشيابي پيشرفت تحصيلي |
شرایط زمینهای | مدیریت و مدارس
| ويژگيهاي آموزشي مدير،فعاليت هاي پرورشي و فوق برنامه مدير،فعاليت هاي پژوهشي مدير |
تشکیلات سازمانی مدارس | ويژگي هاي سازماني و مديريتي مدیر | |
شرایط مداخله گر | فضای مدرسه | فضای آموزشی، اداری و ورزشی، کتابخانه و سیستم اطلاع رسانی، کارگاه ها و آزمایشگاه ها. |
امکانات مدرسه
| امکانات و خدمات رایانه ای، امكانات و تجهيزات بهداشت مدارس، امکانات و تجهیزات اموزشی. | |
راهبردها | اعتبارات | بودجه مدارس |
سطح رضایت | رضايت معلمين و دانشآموزان از مدير | |
پیامدها | پیشرفت تحصیلی
| پذيرش و پيشرفت تحصيلي دانشآموزان، تعامل دانشآموزان با معلمین |
انگیزش تحصیلی | تركيب و توزيع دانشآموزان، علاقه و اگاهي دانشآموزان نسبت به رشته تحصيلي خود |
شکل 1. مدل پارادیمی پژوهش: کیفیت آموزشی
[1] Bailey
[2] Alayoubi
در جدول4، نیز نتایج تحلیل الگوی کیفیت آموزشی مدارس از دیدگاه خبرگان مورد بررسی قرار گرفته است.
جدول4. تحلیل روایی الگوی ارتقاء کیفیت آموزش مدارس شهرستان اهواز
مقوله اصلی | CVR | |
شرایط علی | معلمان | 94/0 |
شرایط زمینهای | مدیریت و مدارس | 88/0 |
تشکیلات سازمانی مدارس | 90/0 | |
شرایط مداخله گر | فضای مدرسه | 85/0 |
امکانات مدرسه | 60/0 | |
راهبردها | اعتبارات | 80/0 |
سطح رضایت | 50/0 | |
پیامدها | پیشرفت تحصیلی | 70/0 |
انگیزش تحصیلی | 75/0 |
نتایج جدول(4) نشان میدهد که الگوی پیشنهادی کیفیت آموزشی دارای 5 حوزه اصلی شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها است که همگی دارای CVR بالایی هستند.
بحث و نتیجه گیری
هدف پژوهش حاضر اعتباریابی ارائه الگوی ارتقاء کیفیت آموزش مدارس شهرستان اهواز بوده است. به همین منظور با استفاده از روش داده بنیاد و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از متخصصین در حیطه مذکور و بعد از تحلیل و کدگذاری مصاحبهها مقولههای اصلی و فرعی استخراج شدهاند و در نهایت با استفاده از روش اعتبار محتوایی لاوشه به بررسی اعتبار الگو استخراج شده، پرداخته شده است. تعداد مقولههای فرعی 23 مورد و تعداد مقولههای اصلی 9 مورد بوده است و اعتباریابی الگو پژوهش با استفاده از روش محتوایی لاوشه مورد تایید بوده است و اعتبار هر حیطه به شکل جداگانه تایید شده است. همچنین در نهایت تحلیل دادهها نشان داده است که الگوی موردنظر از اعتبار کافی برخوردار است. در ذیل اجزای الگو با میزان اعتبار هر کدام با جزئیات توضیح داده شده است.
شرایط علّی: در این قسمت یک مقوله به عنوان مقوله اصلی شناسایی شده است:
معلمان: تركيب و توزيع معلمين، فعاليت آموزشي معلم، فعالیت پژوهشی معلم، الگوها و روش هاي تدريس معلمين، استفاده از منابع و وسايل آموزشي، ارزشيابي پيشرفت تحصيلي مواردی بودهاند که به نقش و تاثیر معلمان در الگوی ارتقاء کیفیت آموزش مدارس شهرستان اهواز اشاره داشتهاند. معلمان به عنوان اصلیترین شرایط علّی ارتقا کیفیت آموزش مدارس شهرستان اهواز شناسایی شده است. همچنین اعتبار این قسمت 94/. بوده است که با توجه به تعداد افراد مصاحبه شونده از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
شرایط زمینهای: در این قسمت دو مقوله به عنوان مقوله اصلی شناسایی شده است.
مدیریت و مدارس: در میان مصاحبهشوندگان موارد زیادی به نقش مدیریت در مدارس اشاره داشتهاند. براساس دیدگاه مصاحبهشوندگان عواملی مانند ويژگيهاي آموزشي مدير، فعاليت هاي پرورشي و فوق برنامه مدير، فعاليت هاي پژوهشي مديرمیتوانند در ارتقاء کیفیت آموزش مدارس شهرستان اهواز نقش داشته باشند. همچنین اعتبار این قسمت 88/. بوده است که با توجه به تعداد افراد مصاحبه شونده از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
تشکیلات سازمانی مدارس: براساس دیدگاه مصاحبهشوندگان تشکیلات سازمانی مدارس مانند ويژگي هاي سازماني و مديريتي مدیر و قوانین موجود در مدارس میتوانند تاثیر فراوانی در ارتقاء کیفیت آموزش مدارس شهرستان اهواز نقش داشته باشند. همچنین اعتبار این قسمت 90/. بوده است که با توجه به تعداد افراد مصاحبه شونده از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
شرایط مداخله گر: در این قسمت دو مقوله به عنوان مقوله اصلی شناسایی شده است.
فضای مدرسه: فضای فیزیکی موجود مدارس نیز عامل دیگری بوده است که براساس دیدگاه مصاحبهشوندگان میتواند از تاثیر فراوانی در ارتقاء کیفیت آموزش مدارس شهرستان اهواز برخوردار باشد. عواملی مانند فضای آموزشی، اداری و ورزشی، کتابخانه و سیستم اطلاع رسانی، کارگاه ها و آزمایشگاه ها همگی حاکی از اهمیت وجود فضای مناسب و بهینه به منظور ارتقا کیفیت آموزش در اهواز است و نبود آنها میتواند به عنوان یک عامل مداخلهگر در کاهش کیفیت آموزش نقش داشته باشد. همچنین اعتبار این قسمت 85/. بوده است که با توجه به تعداد افراد مصاحبه شونده از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
امکانات مدرسه: امکانات مدرسه نیز به امکانات و خدمات رایانه ای، امكانات و تجهيزات بهداشت مدارس، امکانات و تجهیزات اموزشی اشاره دارد. وجود امکانات مناسب در مدارس میتواند نقش زیادی در ارتقا کیفیت آموزش مدارس اهواز داشته باشد و امکانات ضعیف و نامناسب میتواند به عنوان یک عامل مداخلهگر در کاهش کیفیت آموزش نقش داشته باشد. همچنین اعتبار این قسمت 60/. بوده است که با توجه به تعداد افراد مصاحبه شونده از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
راهبردها: در این قسمت دو مقوله به عنوان مقوله اصلی شناسایی شده است.
اعتبارات: براساس دیدگاه مصاحبهشوندگان اعتبارات و مسائلی مانند بودجه مدارس که یا اقتصاد مدرسه سروکار دارد، به عنوان یک راهبرد موثر و مناسب به منظور تقویت کیفیت آموزش باید مورد توجه قرار بگیرد. همچنین اعتبار این قسمت 80/. بوده است که با توجه به تعداد افراد مصاحبه شونده از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
سطح رضایت: سطح رضایت نیز عامل دیگری بوده است که مصاحبهشوندگان بیان داشتهاند. سطح رضایت در چند بعد اساسی مانند رضايت معلمين و دانشآموزان از مدير، رضایت مدبر از دانشآموزان و معلمان و رضایت دانش آموزان از معلمان و مدیر مورد توجه باید قرار بگیرد. همچنین اعتبار این قسمت 50/. بوده است که با توجه به تعداد افراد مصاحبه شونده از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
پیامدها: در این قسمت دو مقوله به عنوان مقوله اصلی شناسایی شده است.
پیشرفت تحصیلی: براساس نظرات مصاحبهشوندگان پذيرش و پيشرفت تحصيلي دانشآموزان، تعامل دانشآموزان با معلمین به عنوان یکی از پیامدهای اساسی ارتقا کیفیت آموزش مدارس اهواز بوده است. همچنین اعتبار این قسمت 70/. بوده است که با توجه به تعداد افراد مصاحبه شونده از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
انگیزش تحصیلی: براساس نظرات مصاحبهشوندگان تركيب و توزيع دانشآموزان، علاقه و اگاهي دانشآموزان نسبت به رشته تحصيلي خود به عنوان یکی دیگر از پیامدهای اساسی ارتقا کیفیت آموزش مدارس اهواز بوده است. همچنین اعتبار این قسمت 75/. بوده است که با توجه به تعداد افراد مصاحبه شونده از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
از محدودیت های پژوهش حاضر می توان گفت که این پژوهش با روش کیفی انجام شد و نیازمند روش کیفی است تا بتوان نتایجی با اطمینان بیشتر حاصل کرد. دیگر اینکه ممکن است مصاحبه شوندگان به سوالات پزوهش با بی میلی و سرسری پاسخ داده باشند که همین می تواند نتایج را مخدوش نماید. دیگر اینکه مورد مطالعه در این پزوهش فقط برخی از خبرگان حوزه آموزش بودند که محققان در آینده می توانند عوامل دیگری نظیر کارکنان اداری و نیز خود دانشآموزان را مورد مطالعه قرار دهند. پيشنهاد میشود كميته اي متشكل از كارشناسان فني،برنامه ريزان آموزشي و متخصصين حوزه ارزيابي و سنجش كيفيت براي تصويب،سنجش و ارزيابي اين عامل ها،ملاك ها و شاخص هايي در اداره آموزشوپرورش تشكيل و يك ارزيابي بهصورت مقدماتي انجام داده و بعد از گرفتن بازخوردهاي اصلاحي با استفاده از عاملها، ملاكها و شاخصهاي اصلاح شده اقدام به سنجش كيفيت مدارس و مقايسه وضعيت موجود نسبت به وضعيت مطلوب نمايد. تشكيل كميته تخصصي متشكل از متخصصين و كارشناسان در اداره آموزشوپرورش و ایجاد استاندارد براي هريك از شاخص هاي تعيين كننده زمينه را براي مقايسه وضعيت موجود نسبت به وضعيت مطلوب فراهم می سازد. با استفاده از مدل طراحی شده در این پژوهش ضمن مشخص كردن نقاط قوت و ضعف مدارس امكان رتبه بندي مدارس نیز محقق میشود.
منابع
آقلاملایی، تیمور، زارع، شهرام، عابدینی، صدیقه. (1395). شکاف کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان . نشریه گامهای توسعه در آموزش پزشکی6(2)، 87-91.
ترکزاده، جعفر و محترم، معصومه. (1391). چارچوبی تحلیلی برای شناسایی مشکلات قابل بروز در مسیر کیفیت و اثربخشی تدریس در آموزش عالی. فصلنامه مدیریت بر آموزش انتظامی، 5 (19)، 95-123.
توفیقی، شهرام و همکاران. (1390)، «کیفیت خدمات آموزشی از دیگاه دانشجویان؛ مدل سرکوال»، فصلنامه راهبردهای آموزش، 4(1)، 21-26.
جوادی زینب، آراسته حمیدرضا، عباسیان حسین، عبداللهی بیژن. (1399). طراحی الگوی ارتقای کیفیت آموزش دستیاری در اجرای طرح تحول نظام سلامت. پژوهش در آموزش علوم پزشكي. ۱۲ (۱):۲۴-۳۵.
حقیقی، فهیمه السادات؛ فرج الهی، مهران (1396). طراحی الگوی مفهومی برای سنجش تحصیلی دانشگاه پیام نور، 3(2)، 39-49.
خدیوی، اسداله، سیدکلان، سیدمحمد، حسنپور، توفیق، احمدی، حسن، ترهباری، حافظ. (1397). بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش و تدریس در دانشگاه فرهنگیان (مطالعه موردی: پردیسهای استان اردبیل). نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه).11(42)، 161-185.
خوران، امین. (1393). شناسایی و اولویتبندی عوامل موثر در انتخاب بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری توسط مشتریان، اولین کنفرانس بین اللمللی اقتصاد، مدیریت و حسابداری.
حبیب پور، کرم و صفریشالی، رضا. ( 1388). «راهنمای جامع تحقیقات پیمایشی درSpss»، تهران: انتشارات لویه – متفکران.
Alayoubi, M. M., Al Shobaki, M. J., & Abu-Naser, S. S. (2020). Strategic leadership practices and their relationship to improving the quality of educational service in Palestinian Universities. International Journal of Business Marketing and Management (IJBMM), 5(3), 11-26.
Bailey, D. H., Jenkins, J. M., & Alvarez-Vargas, D. (2020). Complementarities between early educational intervention and later educational quality? A systematic review of the sustaining environments hypothesis. Developmental Review, 56, 100910.
Kim JE. Changes in strauss & Corbin's Grounded theory. Journal of Korean Academy of Nursing. 2019 Oct 1;49(5):505-14.
Cislaghi B, Heise L. Gender norms and social norms: differences, similarities and why they matter in prevention science. Sociology of health & illness. 2020 Feb;42(2):407-22.
Jamal.A, Naser.K.(2002),"Customer Satisfaction and Retail Banking: An Assessment of son of the Key Antecedents of Customer Satisfaction in Retail Banking". International Journal of Bank Marketing,20(4), 146-160.
Kandampully, J, Menguc.B.(2004), "Managerial Practices to Sustain Service Quality: An Empirical Investigation of New Zealand Service Firms", Marketing Intelligence Planning, 18(4), 175-184.
Silvestro, R. (2018). "Towards a contingency theory of TQM in services ‐ How implementation varies on the basis of volume and variety", International Journal of Quality & Reliability Management, 18(3), 254 – 288.
Vargo.S. L, Lusch. RF, (2004),"The Four Service Marketing Myths- Remnants of a Goods- Based, Manufacturing Model", Journal of Service Research, 6(4), 324-335.
Yasin.M, Correia.E, Lisboa.J.(2004)"The Profitability of Customer-Targeted Quality Improvement Efforts: An Empirical Examination". The ،TQMMagazine,16(1), 45-49.
Providing a model for improving the quality of education and mental health in secondary schools in Ahvaz city using the Foundation's data method
Abstract
The research on the quality of education in schools is one of the most important issues that provides suitable feedback for the analysis of educational issues, basic decisions and strategic planning for education officials and practitioners. furthermore, teachers being aware of the quality of their performance during teaching will be able to modify the educational methods and methods and, as a result, increase the quality of their teaching. The aim of this study was to develop a model for improving the quality of secondary schools in Ahvaz city using the foundation data method.In the first stage, a qualitative study was conducted with a grounded theory approach with semi-structured interviews with 25 experts in the field under investigation.And in the next step, in order to validate the obtained model, a questionnaire was given to 18 experts in this field. Also, the validation of the model was done using the content validity method.The results of analysis and validation of the model in 5 main dimensions are: causal conditions with 1 main category and validity of 0.94, contextual conditions with 2 main categories and validity of 0.88, intervening conditions with 2 main categories and validity of 0, 85strategies with 2 main categories and 0.80 validity and consequences with 2 main categories and 0.70 validity. The findings of the research have shown that the model of improving the quality of education in the schools of Ahvaz has a good reputation.
Keywords: quality of education, accreditation, secondary schools, grounded theory