Scenarios for the development of Iran's renewable energy on the horizon of 2040 with future study approach
Subject Areas : FuturologyKiarash Fartash 1 , Mohammad Sadegh Khayyatian Yazdi 2 , Amir Ghorbani 3
1 - Assistant Professor, Shahid Beheshti University
2 - Assistant Professor, Institute for Science and Technology Studies, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
3 - MSc in Technology Management, Faculty of Management and Accounting, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
Keywords: Iran, Scenario Planning, Future study approach, Renewable energy,
Abstract :
Background: One of the main problems and concerns of today's world is the termination of fossil fuel resources as the most important current energy source in the world; for this reason, renewable energy has been considered as an alternative to fossil fuels.Objective: The aim of this study is to formulate scenarios for the development of renewable energy in Iran with future study approach.Methods: Based on the purpose, this research is an application that has collected information using qualitative-exploratory methods. We used interviews and expert panels for data gathering. In this study, the statistical population of managers and experts are knowledgeable and specialized in the field of energy, especially renewable energy, which according to the type of information required to conduct research, non-probabilistic sampling has been used.Findings: A panel of experts was formed and the driving forces were identified. In order to determine the main drivers, two indicators of importance and uncertainty were used. According to the indicators of importance and uncertainty, the two driving forces of "emerging technologies" and "green and sustainable economy" were selected. Four scenarios were developed: "Environmental sustainability with green gold", "Temporary and unsustainable rise towards sustainability", "Productivity with black gold" and "Continuation of the current trend and the sinister cycle of the black disaster".Conclusion: At the end of the scenarios compiled with the background, it was compared and analyzed to what extent the proposed scenarios of the present research are in line with the findings of those researchers.
_||_
سناریوهای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر ایران در افق 1420 با رویکردی آینده پژوهانه
چکیده
زمینه: یکی از مشکلات و دغدغههای اساسی دنیای امروز، پایان یافتن منابع سوخت فسیلی به عنوان مهمترین منبع فعلی انرژی دنیا است؛ به همین دلیل انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان جایگزین سوختهای فسیلی مورد توجه قرار گرفته است.
هدف: هدف این پژوهش تدوین سناریوهای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران با رویکرد آیندهپژوهی است.
روش: این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی است که با استفاده از روشهای کیفی-اکتشافی، اقدام به جمعآوری اطلاعات نموده است. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه و پنل خبرگان میباشد. در این تحقیق جامعه آماری مدیران و کارشناسان آگاه و متخصص در حوزه انرژی مخصوصا انرژیهای تجدیدپذیر میباشند که با توجه به نوع اطلاعات لازم برای انجام تحقیق از نمونهگیری غیراحتمالی قضاوتی استفادهشده است. روش این پژوهش مبتنی بر سناریونویسی در آیندهپژوهی است.
یافتهها: پس از تدوین سوال تحقیق و تعیین موضوع، پنل خبرگان تشکیل و نیروهای پیشران مشخص گردید. به منظور تعیین پیشرانهای اصلی از 2 شاخص اهمیت و عدم قطعیت استفاده شد. با توجه به شاخصهای اهمیت و عدم قطعیت دو پیشران "فناوریهای نوظهور" و "اقتصاد سبز و پایدار" انتخاب شدند. با توجه به این دو عدم قطعیت چهار سناریوی "پایداری محیطی با طلای سبز"، "خیز موقت و ناپایدار به سمت پایداری"، "بهرهوری با طلای سیاه" و "تداوم روند فعلی و چرخه شوم بلای سیاه" تدوین شدند.
نتیجهگیری: در پایان سناریوهای تدوین شده با پیشینه مقایسه و تحلیل گردید سناریوهای پیشنهادی تحقیق حاضر به چه میزان با یافتههای آن پژوهشگران در یک راستا است. نتایج و خروجیهای حاصل از این روش میتواند بستر مناسبی برای سیاستگذاران حوزه انرژی مخصوصا انرژیهای تجدیدپذیر فراهم آورد تا مفاهمه میان سیاستگذاران، با فهم و بینشی آینده آپژوهانه و علمی همراه باشد.
واژگان کلیدی: سناریونویسی، آیندهپژوهی، انرژیهای تجدیدپذیر، ایران
1- مقدمه
مقابله با تغییرات اقلیمی و متوقف کردن گرمشدن زمین، منطق دعوت به آیندهای با 100 درصد تأمین منابع از طریق انرژیهای تجدیدپذیر در قرن بیست و یکم میباشد (Oei, et al., 2020). اما مزیتهای انرژیهای تجدیدپذیر در کاهش کربندیاکسید به هیچ وجه تنها انگیزه موجود برای گسترش آن نیست، بلکه در بسیاری از کشورها، حل مشکلات سلامتی که از آلودگی هوا ناشی میشود و کاهش آلودگی هوای محلی، یک انگیزه کلیدی است. برای نمونه چین در ابتدای سال 2017 اعلام کرد که با توجه به مشکلات کلان آلودگی هوا در کلان شهرها که ناشی از نیروگاههای زغال سنگ است تا سال 2020 مبلغ 360 میلیارد دلار در انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری خواهد کرد. انگیزه مهم دیگر، امنیت انرژی است. برای نمونه، مقامات ارشد نظامی ایالات متحده، به عنوان یک مسئله امنیت ملی و برای امنیت عملیات نظامی، دعوت به استفاده بیش از بیش از برق و سوخت تجدیدپذیر کردهاند. همچنین، امنیت انرژی در زمینه افزایش تابآوری سیستم انرژی در مواجه با آثار پیشبینی شده تغییر اقلیم، گستردهتر از قبل مورد توجه قرار گرفته است. علاوه براین، گسترش انرژیهای تجدیدپذیر باعث ایجاد مشاغل و ارزشهای محلی میشود. با رشد پایینی که اقتصادها در سراسر دنیا با آن مواجهاند، بخش انرژیهای تجدیدپذیر راهی برای افزایش درآمد، بهبود تراز تجاری، مشارکت در توسعه صنعتی و ایجاد شغل میباشد (Ren21, 2017).
میزان مصرف انرژی در جهان از سال 1993 تا 2018 میلادی روند رو به رشد داشته است. تنها در سال 2018 میزان مصرف انرژی در جهان نسبت به سال 2017 با 2.9 درصد افزایش به معادل حدود 13.8 میلیارد تن نفت رسیده است. این میزان بیشترین رشد سالانه در زمینه مصرف جهانی انرژی از سال 2010 تاکنون به شمار میرود (BP, 2019). میزان مصرف انرژی در ایران نیز از سال 1353 تا 1396 شمسی روند رو به رشدی را پیموده است. به صورتی که میزان مصرف انرژی ایران در سال 1353 معادل 125 میلیون بشکه نفت خام بوده است در حالی که این میزان در سال 1396 به معادل 1363 میلیون بشکه نفت خام رسیده است (معاونت امور برق و انرژی، 1398). مصرف انرژي در سالهاي اخير به قدري بالا بوده است كه عدم كنترل اين وضع، بنا به پيشبينیها تا كمتر از ده سال بعد، واردات انرژي به ايران از صادرات آن بيشتر خواهد شد (عباسیمزار، 1395).
شکل1- کل مصرف نهایی انرژی ایران به تفکیک حاملهای انرژی (معاونت امور برق و انرژی، 1398)
از سویی دیگر همزمان با روند رو به رشد مصرف انرژی در جهان به میزان انتشار دیاکسیدکربن نیز از سال 2008 تا 2018 میلادی افزوده شده است. تنها در سال 2018 میزان انتشار دیاکسیدکربن در جهان نسبت به سال 2017 با 1.9 درصد افزایش به معادل حدود 33890 میلیون تن رسیده است. (BP, 2019). میزان انتشار دیاکسیدکربن در ایران نیز از سال 1384 تا 1396 شمسی روند رو به رشدی را پیموده است. به صورتی که میزان انتشار دیاکسیدکربن ایران در سال 1396 معادل 59850 هزار تن رسیده است (معاونت امور برق و انرژی، 1398).
شکل2- میزان انتشار کربندیاکسید در ایران (معاونت امور برق و انرژی، 1398)
امروزه تداوم رشد جوامع وابسته به توسعه پايدار سيستم انرژي با ملاحظات محيطزيستی و اجتماعی است. پيادهسازي الگوي توسعه پايدار سيستم انرژي در هر جامعهاي نيازمند تدوين مقررات توسعه به گونهاي است كه سيستم به سمت پايداري به پيش برده شود؛ در اين راستا، بسياري از كشورها با توجه بيشتر به انرژیهای تجدیدپذیر و اهميت دادن به آن، به عنوان يک منبع جديد انرژي به منظور افزایش عرضه انرژی كه استفاده از آن منافع محيطزيستی هم دارد، اين راهبرد را در پيش گرفته و موفق به تنوع بخشی به منابع انرژي خود و کاهش انتشار دیاکسیدکربن ناشی از تبدیل انرژیهای فسیلی به الکتریسیته و مصرف آنها شدهاند (عباسیمزار، 1395). متاسفانه در ايران، علیرغم وجود قوانين بسيار، مبنی بر افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور همچون سیاستهای کلی نظام در بخش انرژی، قانون هدفمندکردن یارانهها، قانون اصلاح الگوی مصرف، سیاستهای کلی محیطزیست و قانون پنجساله ششم توسعه، آمار موجود حاكی از آن است که انرژیهای تجدیدپذیر در کشورمان به نحو شایستهای مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است (میرعمادی و رحیمیراد، 1397).
تجربه کشورهای موفق در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر نشان میدهد که توسعه انرژیهای تجدیدپذیر با یک سیاست واحد1 یا کپی برداری مکانیکی از تجربه دیگر کشورها حاصل نمیشود بلکه با توجه به شرایط زمینهای هر کشور و میزان توسعهیافتگی و منابع فسیلی اقتضائات و ملاحظات بعضاً کاملاً مختلفی وجود دارد (قربانی، 1398). علاوه براین، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر نیازمند تغییرات در زمینههای اجتماعی، صنعتی، مقررات و شبکهای است (Elmustapha, et al., 2018)که اهمیت نیاز به سیاستگذاری مناسب در زمینه گسترش انرژیهای تجدیدپذیر را دو چندان نموده است. از سوی دیگر، سیاستگذاری مناسب مستلزم آمادگی سیاستگذاران برای رویارویی با تحولات آینده است (مرزبان، 1394). موضوع آینده و شناخت بلندمدت آن در سیاستگذاری و برنامهریزی از اهمیت فراوانی برخوردار است که مورد غفلت سیاستگذاران و برنامهریزان قرار گرفته است. بحرانها و مشکلات کنونی، موجهترین دلیل برای ناکارآمدی برنامهریزی سنتی و باز اندیشی در خصوص روشهای ترسیم آینده است. این واقعیت را باید قبول کرد که بحرانهای امروز نتیجه قهری نپرداختن روشمند و هوشمندانه به مشکلات، قبل از بروز آنها به شکل بحران و در نظر نگرفتن تاثیر فناوریهای نوظهور و شگفتیساز بر حل چالشها و مسائل است (زالی، 1398).
مواجهه با محيطهای متلاطم و پویای کنونی سازمانها را وادار به استفاده و بکارگيری طيف وسيعی از روشهای آیندهپژوهانه مینماید. کسب آمادگی مناسب برای رویارویی با این شرایط پرمخاطره و هزینهبر که گاه جبران زمان و زیانهای اقتصادی برخاسته از آن برای سازمانها و کشورها دشوار و حتی ناشدنی است، مطالعه آینده، شناسایی و تعیین آیندههای ممکن، انتخاب آینده مطلوب و تدوین برنامه برای حرکت پایدار سازمان و جامعه در راه دستیابی به اهداف را به روشی کارآمد در مدیریت جامعه بدل ساخته است (پیشگاهیفرد و همکاران، 1397). با افزایش نرخ تغییرات و دگرگونیها، روشهای سیاستگذاری و برنامهریزی سنتی، دیگر جوابگوی نیازها نیست و سایه سنگین عدم قطعیت آینده، چنان وضعی به وجود آورده است که برنامهریزی به صورت درونگرا و سنتی غیرممکن به نظر میآید (شوارتز، 1388). آیندهپژوهی ازجمله مهمترین و کارآمدترین ابزارهای ساخت راهبردهای بلندمدت و تدوین برنامههای سازمانی و سیاستهای ملی برای دستیابی به اهداف سیاسی، اقتصادی، پایداری و رفاه اجتماعی و سطح مطلوب فناوری تبدیل شده میباشد (Silva, 2015). به اعتقاد آیندهپژوهان در برنامهریزی باید مجموعهای از سناریوها مورداستفاده قرار گیرد. یک مجموعه سناریو میتواند طیف وسیعتری از آیندههای ممکن را ترسیم کند و در نتیجه مجموعه گستردهتری از موضوعات و رویدادهای آینده را مدنظر قرار میدهد. برنامهریزی و سیاستگذاری اگر بر اساس چنین مجموعهای صورت گیرد، مسلماً دقیقتر و کاملتر خواهد بود و اعتماد ما را در رویارویی با آینده افزایش خواهد داد (فخرایی و کیقبادی، 1393).
ایده اصلی نهفته در سناریونویسی، برنامهریزی برای آینده است. به گونهای که شگفتیها و شوکهای احتمالی در آن کاهش یافته و تفکر مدیران گسترش بیشتری نسبت به رویدادهای ممکن یابد. سناریونویسی را میتوان آن داستانهای متعدد مربوط به آیندههای باورکردنی، که یک دولت، سازمان یا شرکت احتمالاً با آنها مواجه خواهد شد، تعریف کرد (ملکی و فتحی، 1396). سناريوها ابزاري براي نظمدهي به ادراك سیاستگذاران و برنامهریزان درباره محيطهاي بديل آينده است كه تصميمهاي آنها در آن محيطها گرفته خواهند شد و به سیاستگذاران و برنامهریزان براي ساختاردهي عدم قطعيتهاي آينده كمك ميكنند (علیزاده و همکاران، 1387). در واقع، سناریو ابزاری برای تحلیل سیاستها و شناخت شرایط، تهدیدات، فرصتها، نیازها و ارزشهای برتر آینده است و هدف آن، کشف، خلق و آزمون نظاممند آیندههای بدیل است. سناریوها، گستردهترین مجموعه از شرایطی را که ممکن است در آینده با آن روبرو شویم، در بر میگیرد. سناریوها با کمک به سیاستگذاری و تدوین راهبردها و برنامههای بلندمدت، احتمال تحقق آینده مطلوب و ایدئال را افزایش میدهند. سناریو حقیقت آینده نیست بلکه روشی برای ارائه آینده با هدف توضیح سیاستگذاریها و اقدامات امروز در سایه آینده مطلوب و آینده محتمل میباشد (پیشگاهیفرد و همکاران، 1397). مباحث پیگیری شده در این پژوهش، از دیدگاه مدیریتی، از موضوعات مهم مدیریت کلان کشور به شمار میرود؛ به علاوه، جدید و تازه بودن ادبیات مرتبط با این موضوع در ایران و نیز وجود منابع دانشی اندك در کشور در زمینههای مورد بحث، اهمیت و ضرورت آن را میرساند.
شورای جهانی انرژی2 (2019) در گزارش خود درباره آینده انرژی 3 سناریو محوری را برای افق 2040 ارائه میدهد. در سناریو اول، جهان با رشد اقتصادی بالا همراه با دیجیتالی شدن و اهمیت یافتن کارآفرینی میباشد که این موضوع میتواند توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در سطح جهانی و محلی را تسریع کند. در سناریو دوم، دولتها در سطح جهانی سیاستهای هماهنگ و بلندمدتی را برای رفع چالشهای مربوط به تغییر اقلیم در سطح ملی را انتخاب میکنند و از آن به سمت یک برنامه توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی حرکت میکنند که این موضوع میتواند باعث رشد انرژیهای تجدیدپذیر شود. در سناریو سوم، با جهانی پراکنده با سیاستهای درونگرا، همکاری و رشد اقتصادی کمتر و ظهور رهبران پوپولیستی روبرو هستیم که باعث ایجاد یک عدم اطمینان در چشماندازهای بینالمللی میشود که در این سناریو کمتر به مسائل پایداری و انرژیهای تجدیدپذیر توجه میشود (WEC, 2019). شرکت شل3 (2008) در گزارش خود درباره آینده انرژی 2 سناریو را تا افق 2050 ارائه میدهد. در سناریو اول بیان میکند که تا زمانی که انرژیهای فسیلی وجود دارند سیاستگذاران توجه بهرهوری انرژی نخواهند داشت. به همین ترتیب، تا زمانی که شوکهای بزرگ تغییرات اقلیمی ایجاد نشود، توجه خاصی به انتشار کربندیاکسید از سوی سیاستگذاران نخواهد شد. اما در سناریو دوم، طرحها و اقدامات در حال رشد برای برطرف کردن چالشهای توسعه اقتصادی، امنیت انرژی و آلودگی محیطزیست به عنوان یک محرک بزرگ برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر عمل میکند و در نتیجه انتشار کربندیاکسید نیز کاهش مییابد (Shell, 2008).
هونگ و همکاران4 (2019) به بررسی سناریوهای پیشروی کرهجنوبی برای گذار به سیستم انرژی پایدار تا افق 2040 میپردازند و در نهایتا 4 سناریو را ارائه میدهند که سناریوها با توجه به اختلاف در سطح مصرف انرژی و سهم انرژیهای تجدیدپذیر میباشد. سناریو اول، سیاستهای اتخاذ شده توسط دولت و پیشرفت در فناوری باعث کاهش سطح مصرف انرژی در کرهجنوبی میشود. در سناریو دوم و سوم، انرژیهای تجدیدپذیر به مرور زمان جایگزین نیروگاههای زغال سنگ و هستهای میشوند و به ترتیب 45 و 48 درصد از عرضه اولیه انرژی را تشکیل میدهند و نهایتا در سناریو چهارم، آیندهای با 100 درصد انرژی تجدیدپذیر را نشان میدهد که کرهجنوبی تا افق 2040 به سمت حذف کربن میرود (Hong, et al., 2019). شیائو و همکاران5 (2019) با بررسی دو استان شرقی چین و در نظر گرفتن چالشهایی همچون مصرف انرژی بالا، افزایش انتشار دیاکسیدکربن، کاهش ذخایر زغال سنگ و بهرهوری پایین، 3 سناریو تا افق 2050 برای تامین برق مورد نیاز این دو استان ارائه دادند. در سناریو اول، سیاستهای فعلی دولت همچان پیگیری میشود. در سناریو دوم، از گاز طبیعی و هستهای برای تامین برق مورد نیاز استفاده میشود و در سناریو سوم از طریق انرژیهای تجدیدپذیر و واردات برق، این استانها برق مورد نیاز خود را تامین میکنند (Xiao, et al., 2019).
پارک و همکاران6 (2019) با بیان اینکه سیاستهای انرژی منتشر شده توسط دولت کرهجنوبی بر این موضوع تاکید میکند که تا سال 2030 حدود 20 درصد از انرژی مورد نظر کشور بایستی توسط انرژیهای تجدیدپذیر تامین شود و از تعداد نیروگاههای زغال سنگ و هستهای نیز به تدریج کاسته شود، 4 سناریو بالقوه انرژیهای تجدیدپذیر تا سال 2030 را ارائه میکنند. در سناریو اول، فعالیتها به صورت عادی و کنونی پیگیری میشود. در سناریو اول و دوم به ترتیب انرژی خورشیدی و بادی رشد پیدا میکنند و در سناریو چهارم به طور همزمان انرژی خورشیدی و بادی با یکدیگر رشد پیدا میکنند که این سناریو از منظر اقتصادی و کاهش انتشار کربندیاکسید در بلندمدت میتواند خواستههای دولت را برآورده سازد .(Park, et al., 2019) صدورسکی7 (2011) با بیان اینکه مسائل مربوط به امنیت انرژی، تغییرات اقلیمی، کاهش مصرف سوختهای فسیلی، فناوریهای جدید و مصرفکنندگان آگاه از مسائل محیطزیستی از نیروهای قدرتمندی هستند که آینده انرژی تجدیدپذیر بستگی به قدرت این نیروها و ترکیبی از نیروها دارد، 4 سناریو را تا افق 2100 ارائه میدهد. سناریو اول (2030-2010) که فعالیتها حالت عادی دارند. در سناریو دوم (2060-2010) تمرکز بر تغییرات اقلیمی میباشد. سناریو سوم (2030-2010) که مسائل مرتبط با امنیت انرژی در کانون توجهات میباشد. نهایتا سناریو چهارم (2100-2010) که آینده انرژیهای پاک و ایمن میباشد. در آینده پاک و ایمن بین 50 تا 80 درصد کل تقاضای انرژی توسط انرژیهای تجدیدپذیر تامین میشود (Sadorsky, 2011).
شرکت شبکه برقرسانی اسکاتلند8 (2018) در گزارش خود درباره آینده انرژی در اسکاتلند 3 سناریو را تا افق 2030 ارائه میدهد. در سناریو اول، مصرفکنندگان اسکاتلندی طرفدار کاهش انتشار کربندیاکسید هستند و این موضوع استفاده آنها از انرژیهای تجدیدپذیر را افزایش میدهد و در سطح ملی در کاهش انتشار کربندیاکسید مشارکت میکنند. تمرکز روی سرمایهگذاری در پروژههای کلان است و سیاستهایی برای تحریک توسعه فناوریهای تجدیدپذیر است. در سناریو دوم، مصرفکنندگان و کسب و کارهای اسکاتلندی تحت تاثیر کاهش هزینهها و همچنین کاهش انتشار کربندیاکسید هستند و برای کاهش هزینههای خود بر روی تولید برق در مقیاس کوچک به صورت غیرمتمرکز سرمایهگذاری میکنند. در نهایت در سناریو سوم، مصرفکنندگان اسکاتلندی تمایل کمتری برای سرمایهگذاری در فناوریهای تجدیدپذیر و تولید برق در مقیاس کوچک دارند اما بحث بهرهوری انرژی همچنان مورد توجه دولت میباشد. در این سناریو تمرکز بر روی کاهش هزینهها است و کاهش انتشار کربن دیاکسید یک هدف ثانویه میباشد (SSEN, 2018).
جدول1- جمع بندی پیشینه تحقیق (بر اساس جمع بندی نویسندگان)
نویسنده | قلمرو | افق | حوزه | خلاصه نتایج |
---|---|---|---|---|
(شورای جهانی انرژی، 2019) | جهان | 2040 | انرژی | · سناریو اول: رشد اقتصادی بالا همراه با دیجیتالی شدن میتواند توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در سطح جهانی و محلی را تسریع کند. · سناریو دوم: دولتها در سطح جهانی سیاستهای هماهنگ و بلندمدتی را برای رفع چالشهای مربوط به تغییر اقلیم در سطح ملی را انتخاب میکنند که این موضوع میتواند باعث رشد انرژیهای تجدیدپذیر شود. · سناریو سوم: جهانی پراکنده با سیاستهای درونگرا، همکاری و رشد اقتصادی کمتر و ظهور رهبران پوپولیستی که باعث ایجاد یک عدم اطمینان در چشماندازهای بینالمللی میشود که در این سناریو کمتر به مسائل پایداری و انرژیهای تجدیدپذیر توجه میشود. |
(هونگ و همکاران، 2019) | کرهجنوبی | 2040 | انرژی | · سناریو اول: سیاستهای اتخاذ شده توسط دولت و پیشرفت در فناوری باعث کاهش سطح مصرف انرژی در کرهجنوبی میشود. · سناریو دوم و سوم: انرژیهای تجدیدپذیر به مرور زمان جایگزین نیروگاههای زغال سنگ و هستهای میشوند و به ترتیب 45 و 48 درصد از عرضه اولیه انرژی را تشکیل میدهند. · سناریو چهارم: آیندهای با 100 درصد انرژی تجدیدپذیر را نشان میدهد که کرهجنوبی تا افق 2040 به سمت حذف کربن میرود. |
(شیائو و همکاران، 2019) | چین | 2050 | انرژی | · سناریو اول: سیاستهای فعلی دولت همچان پیگیری میشود. · سناریو دوم: از گاز طبیعی و هستهای برای تامین برق مورد نیاز استفاده میشود. · سناریو سوم: از طریق انرژیهای تجدیدپذیر و واردات برق دو استانها شرقی چین برق مورد نیاز خود را تامین میکنند. |
پارک و همکاران، 2019) | کرهجنوبی | 2030 | انرژی | · سناریو اول: سیاستهای فعلی دولت همچان پیگیری میشود. · سناریو دوم و سوم: به ترتیب انرژی خورشیدی و بادی رشد پیدا میکنند · سناریو چهارم: به طور همزمان انرژی خورشیدی و بادی با یکدیگر رشد پیدا میکنند. |
(شرکت برقرسانی اسکاتلند، 2018) | اسکاتلند | 2030 | انرژی | · سناریو اول: مصرفکنندگان طرفدار کاهش انتشار کربندیاکسید هستند و این موضوع استفاده آنها از انرژیهای تجدیدپذیر را افزایش میدهد. · سناریو دوم: مصرفکنندگان تحت تاثیر کاهش هزینهها و همچنین کاهش انتشار کربندیاکسید هستند و برای کاهش هزینههای خود بر روی تولید برق در مقیاس کوچک به صورت غیرمتمرکز سرمایهگذاری میکنند. · سناریو سوم: مصرفکنندگان تمایل کمتری برای سرمایهگذاری در فناوریهای تجدیدپذیر دارند. در این سناریو تمرکز بر روی کاهش هزینهها است و کاهش انتشار کربن دیاکسید یک هدف ثانویه میباشد. |
(صدورسکی، 2011) | جهان | 2100 | انرژی | · سناریو اول: (2030-2010) که فعالیتها حالت عادی دارند. · سناریو دوم: (2060-2010) تمرکز بر تغییرات اقلیمی میباشد. · سناریو سوم: (2030-2010) که مسائل مرتبط با امنیت انرژی در کانون توجهات میباشد. · سناریو چهارم: (2100-2010) که آینده انرژیهای پاک و ایمن میباشد. |
(شرکت شل، 2008) | جهان | 2050 | انرژی | · سناریو اول: تا زمانی که انرژیهای فسیلی وجود دارند سیاستگذاران توجه بهرهوری انرژی نخواهند داشت. به همین ترتیب، تا زمانی که شوکهای بزرگ تغییرات اقلیمی ایجاد نشود، توجه خاصی به انتشار کربندیاکسید از سوی سیاستگذاران نخواهد شد. · سناریو دوم: طرحها و اقدامات در حال رشد برای برطرف کردن چالشهای توسعه اقتصادی، امنیت انرژی و آلودگی محیطزیست به عنوان یک محرک بزرگ برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر عمل میکند و در نتیجه انتشار کربندیاکسید نیز کاهش مییابد |
2- روش پژوهش
پژوهش حاضر کیفی بوده و از منظر هدف از نوع کاربردی؛ از نظر روش جزء پژوهشهای اکتشافی با رویکرد آیندهپژوهانه میباشد که با روش سناریونویسی با رویکرد GBN به عنوان رایجترین و کاربردیترین روش در زمینه موضوع پژوهش و با ادغام و ترکیب برخی از گامهای اصلی متناسب با محتوای پژوهش، فرایند تدوین سناریوها در پنج گام نگاشته شده است.
ترسیم فضای سناریونویسی و نگارش سناریوها |
تعیین عدم قطعیتهای اصلی |
شناسایی و تعریف موضوع |
شناسایی عوامل کلیدی در محیط |
شناسایی نیروهای پیشران |
شکل3- فرآیند تدوین سناریوها (براساس چارچوب شوارتز، 1388؛ مرزبان، 1394)
به منظور گردآوری دادهها از دادههای اولیه و ثانویه استفاده شده است که به تناسب مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا پژوهشگران منابع ثانویه (اسنادبالادستی، گزارشهای سیاستی، پروژههای تحقیقاتی، مقالات و سایتها) را بررسی کرده و اطلاعات اولیهای را فراهم کردهاند و سپس با خبرگان حوزه انرژی در ایران که آگاهی کافی درباره انرژیهای تجدیدپذیر داشتند به صورت نیمهساختاریافته به طور متوسط 60 دقیقه در جهت تبیین دقیق موضوع و شناخت مولفهها و متغیرهای اصلی مصاحبه صورت گرفت و در نهایت به منظور شناسایی پیشرانها و عدم قطعیتهای کلیدی محیطی از پنل خبرگان استفاده شد. در کنار آن، از روش تجزیه و تحلیل PESTLE برای شناسایی ابعاد مختلف عوامل کلیدی در درون پنل بهرهگیری شد.
پنلها شامل خبرگان و کارشناسان صاحب نظر در حوزه انرژی تشکیل شده و درباره آینده انرژیهای تجدیدپذیر در ایران گفتگو کرده و به اظهار نظر میپرداختند. در این پژوهش، پنلی مرکب از 12 نفر از مدیران و کارشناسان آگاه و متخصص در حوزه انرژی مخصوصا انرژیهای تجدیدپذیر، در چهار جلسه به طور متوسط هر جلسه بین 2 تا 3 ساعت و طی چهار ماه برگزار شد. جامعه آماری شامل تمامی خبرگان و صاحبنظران حوزه انرژی میباشد. قلمرو مکانی آن ایران و قلمرو زمانی آن افق 1420 شمسی میباشد.
منظور از پنل خبرگان، جلسهای است که با حضور جمعی از خبرگان یا ذینفعان با تمرکز در زمینه موضوعات آینده تشکیل میشود. پژوهش حاضر بخشی از برنامه ملی آیندهنگاری علم و فناوری میباشد که در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در حال انجام میباشد. قبل از برگزاری اولین جلسه از پنل خبرگان، ایمیلی حاوی اطلاعات مربوط به برنامه ملی آیندهنگاری علم و فناوری، فرآیند و زمان برگزاری جلسات و سایر فایلهای مربوطه به خبرگان ارسال گردید تا با پیش آگاهی و زمینه قبلی در زمان تعیین شده در پنل مربوطه حضور یابند. لذا اعضای شرکتکننده قبل از حضور در هر پنل با آمادگی نسبتا مناسبی، در جلسه حاضر شدند. روند برگزاری جلسات بدین صورت بود که در جلسه اول ابتدا توضیحاتی درباره برنامه ملی آیندهنگاری علم و فناوری و مراحل انجام شده ارائه شد و سپس به مباحث آیندهپژوهشی و سناریونویسی و ارائه مفاهیم پایه و اهداف سناریونویسی پرداخته شد. در جلسه دوم در رابطه با عوامل کلیدی در محیط کلان انرژیهای تجدیدپذیر ایران به بحث تخصصی پرداخته شد و عوامل کلیدی بیان شده توسط خبرگان از سوی تیم برگزارکننده پنل یادداشت شد و در نهایت بر اساس تحلیل PESTLE عوامل کلیدی استخراج شده با نظر اعضای پنل جمعبندی شد (جدول3). در جلسه سوم نیز در رابطه با پیشرانهای اصلی در مسیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران به بحث تخصصی پرداخته شد و پیشرانهای مطرح شده توسط خبرگان از سوی تیم برگزارکننده یادداشت شد. سپس پیشرانهای شناسایی شده به علت اینکه برخي علت و برخي ديگر معلول بودند، به كمك خبرگان با اين پيش فرض كه پيشرانها از جنس علت اند، پس از تحليل به 6 پیشران اصلي (جدول4) دستهبندی شدند. برای شناسایی عدم قطعیتهای اصلی اقدام به طراحی پرسشنامه شد. بدین ترتیب که در این پرسشنامه ابتدا توضیحاتی راجع به واژههای تخصصی سناریونویسی و در ادامه توضیحاتی درباره پیشرانهای اصلی شناسایی شده ارائه شده بود. در جلسه چهارم، پرسشنامه بین مدعوین تقسیم شده و از آنها خواسته شد تا ضمن مطالعه راهنما و توضیحات مطرح شده به تعیین میزان اهمیت و عدم قطعیت هر عامل بر اساس طیف لیکرت 4 تایی (زیاد، متوسط، کم و هیچ) بپردازند. پس از برگزاری پنلها، نتایج بررسی و تحلیل شده و با توجه به ضریب اهمیت و درجه عدم قطعیت هر کدام، پیشرانهای اصلی (عدم قطعیتها) مشخص شدند.
جدول2- لیست خبرگان
ردیف | خبره | سابقه کاری در حوزه انرژی |
1 | مدیرکل در معاونت مهندسی، پژوهش و فناوری وزارت نفت | 24 سال |
2 | معاون مدیرکل وزارت نیرو در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر | 19 سال |
3 | هیات علمی پژوهشگاه صنعت نفت | 16 سال |
4 | هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف | 15 سال |
5 | هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی | 13 سال |
6 | کارشناس سیاستگذاری فناوری پژوهشگاه صنعت نفت | 10 سال |
7 | کارشناس انرژیهای تجدیدپذیر پژوهشگاه نیرو | 9 سال |
8 | کارشناس سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری برق ایران | 9 سال |
9 | کارشناس سیاستگذاری علم و فناوری معاونت علمی و فناوری | 8 سال |
10 | کارشناس انرژیهای پاک مرکز همکاریهای تحول و پیشرفت | 8 سال |
11 | کارشناس انرژی ستاد توسعه زیستبوم نوآوری حوزه انرژی | 7 سال |
12 | کارشناس آیندهنگاری علم و فناوری معاونت علمی و فناوری | 7 سال |
همچنین در پژوهش حاضر به منظور افزایش روایی پژوهش سعی شده تا از مشارکتکنندگانی استفاده شود که در حوزه مطالعه صاحب تخصص بوده و از انگیزه و تمایل کافی برخوردار باشند (سیدنقوی و همکاران، 1395). در عین حال در این پژوهش برای افزایش پایایی از روش استانداردسازی رویههای پژوهش استفاده شده است؛ یعنی برای افزایش پایایی، موارد ذیل رعایت شده است (قاضینوری و همکاران، 1395):
· اجراء کامل و علمی روش سناریونویسی
· انتخاب دقیق پاسخگویان و تناسب تخصص آنان با موضوع پژوهش
· اخذ بازخورد از پاسخگویان
· انتخاب عدم قطعيتها توسط خبرگان
روش انجام تحقیق با توجه به کیفی و آیندهپژوهانه بودن آن، روش سناریونویسی با رویکرد GBN با ادغام و ترکیب برخی از گامهای اصلی متناسب با محتوای پژوهش و استفاده از مدل استنتاجی (یا ماتریسی) است. در این مدل، با تعیین دو عدم قطعیت اصلی، فضای سناریوها در قالب ماتریسی متشکل از دو محور اصلی از دو سر عدم قطعیتهای یادشده تشکیل و فضاهای چهارگانهای در قالب یك ماتریس 2 در 2 برای ترسیم امکانهای آینده تصویر میشود (عبدی و همکاران، 1396). همچنین، روش تدوین سناریو از دیدگاه شیوه کار و سطح مشارکت، روش کارشناسانه بوده است که طی آن، فرایند کار توسط گروه نسبتا کوچکی از متخصصان در زمینه موضوع پژوهش انجام میپذیرد و روابط و نتایج فرآیند توسط گروهِ طراحی، کنترل و پیگیری میشود. رویکرد مورد استفاده در تدوین سناریوها نیز رویکرد منطق شهودی در تدوین سناریوها بوده که تاحدود زیادی به دیدگاه خبرگان وابسته است (مرزبان، 1394).
گام نخست، تشخيص و شناسايي موضوع يا تصميم اصلي است. اين گام محدوده تحقيـق را مشخص ميكند كه شامل سوالهاي تحقيق، كشـف عوامل كليدي، عـدم قطعيتها، عدم قطعيتهاي اصلي و سناريوهاي آینده انرژیهای تجدیدپذیر در ايران در افق سال 1420 ميباشد.
گام دوم، شناسايي عوامل و نيروهاي كليدي و مؤثر در محيط فعاليت سازمان است. بعد از آنکه موضوع یا تصمیمهاي اصلی مشخص شد فهرستی از عواملی که بیشترین تأثیرات مستقیم را در پیامدهاي تصمیمهاي شناخته شده دارند، تهیه میشود. این عوامل بر موفقیت یا ناکامی آن تصمیمات، تأثیرگذار هستند. هدف از این گام عمدتاً فهم تحلیلی از تصمیم یا موضوع پروژه است (شوارتز، 1388). پس از جمعبندی دیدگاهها و نظرات خبرگان از تحلیل PESTLE برای شناسایی عوامل و نیروهای کلیدی موثر در محیط کلان انرژیهای تجدیدپذیر استفاده شد.
شکل4- نقشه ذهنی تحلیل PESTLE (اسماعیلزاده و همکاران، 1393)
تحلیل PESTLE یک ابزار ساده، مفید و رایج است که به ما کمک میکند تا تصویری جامع از محیط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قانونی، فناورانه و زیست محیطی به دست آوریم. مدیران ارشد کسب و کارها در سراسر جهان از این تحلیل به منظور ایجاد چشمانداز خویش در مورد آینده، بهره میجویند (درگی و سالاری، 1389).
جدول3- عوامل کلیدی در محیط کلان انرژیهای تجدیدپذیر ایران (براساس نظر خبرگان)
عوامل زیست محیطی | عوامل سیاسی |
· انتشار گازهای آلاینده مشتقات کربن · انتشار گازهای آلاینده مشتقات نیتروژن · انتشار گازهای آلاینده مشتقات گوگرد · انتشار گازهای آلاینده متان · سایر مسائل زیست محیطی مانند آلودگی دریاها و... | · اسناد بالادستی و راهبردی · سیاستهای متغیر دولتی · سیاستهای بلندمدت · امنیت انرژی در عرضه و تقاضا · توسعه پایدار |
عوامل اقتصادی | عوامل اجتماعی |
· عوامل اقتصادی و مالی همچون زمان بازگشت سرمایه · عوامل مالی (دسترسی به سرمایه) · ثبات در اقتصاد کلان (تورم) · پرداخت یارانه به انرژیهای فسیلی · ساختار بازار (رقابت و...) · هزینه سرمایهای اولیه مورد نیاز · رشد اقتصادی | · آگاهی و دانش عمومی درباره انرژیهای تجدیدپذیر · پذیرش اجتماعی و عمومی انرژیهای تجدیدپذیر · درآمد سرانه خانوادهها · فعالیتهای سازمانهای مردم نهاد · آموزش و آگاهسازی عمومی |
عوامل فناورانه | عوامل قانونی |
· زیرساختهای انتقال و توزیع · زیرساختهای یکپارچه با شبکه · نیروهای متخصص و ماهر · رقابتپذیری در سطح بینالمللی | · مدیریت بالا به پایین در بخش انرژی · یکپارچگی عوامل و نیروها · چارچوبهای قانونی و اداری · مشارکت بخش خصوصی · قوانین پشتیبان اقتصادی |
گام سوم، شناسایی نيروهاي پيشران تغييرات در مقياس كلان تهيه ميباشد. منظور از نیروهای پیشران، هرچیزی است که صحنه و محیط کلان را متحول کرده و تغییر میدهد. با وجود اهمیت فراوان پیشرانها در فرآیند سناریونویسی، متاسفانه چارچوب خاصی برای کسب اطمینان از شناسایی تمامی پیشرانها وجود ندارد (طهماسبی و همکاران، 1396). پیشرانها اصولا از طریق خبرگی و در جلسات پنل قابل شناسایی هستند (مرزبان، 1394). پس از جمعبندی دیدگاهها و نظرات موجود، 6 پیشران اصلی در مسیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران به شرح جدول زیر احصا شد:
جدول4- پیشرانهای اصلی اثرگذار (براساس نظر خبرگان)
پیشرانها | توصیف |
---|---|
امنیت انرژی | امنیت انرژی ارتباط بین امنیت ملی و در دسترس بودن منابع طبیعی برای مصرف انرژی است. دسترسی به انرژی ارزان برای کار کردن اقتصادهای مدرن حیاتی شدهاست. انرژیهای تجدیدپذیر میتوانند امنیت انرژی را در تولید برق، تأمین گرمایش و حملونقل افزایش دهند. |
جامعه مدنی | جامعه مدنی مجموعه سازمانها و موسسات غیردولتی هستند که به صورت مستقل از دولت و داوطلبانه برای تحقق اهداف خود فعالیت میکنند. سازمانهای مردمنهادی که در چند دهه اخیر در جهت حفاظت از محیطزیست به پاخواستهاند، میتوانند نقش مهمی را در جهت ارتقای آگاهی عمومی، مشارکت و فرهنگپذیری همگانی در جهت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر بر عهده داشته باشند. |
رشد جمعیت | رشد سریع جمعیت آثار و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بسیار گستردهای دارد اما مهمترین تاثیر آن متوجه الگوی مصرف انرژی و افزایش میزان مصرف نهایی انرژی میباشد. با افزایش جمعیت، استفاده از تجهیزات انرژیبر افزایش مییابد و در نهایت مصرف انرژی افزایش خواهد یافت. افزایش مصرف نهایی انرژی میتواند منجر به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان یک منبع عرضه انرژی شود. |
اقتصاد سبز و پایدار | اقتصاد سبز و پایدار، اقتصادی است که در سایه زندگی انسانهای پیشرفته و عدالت اجتماعی پدید میآید در حالی که در آن خطرها و آسیبهای زیستمحیطی در کمترین میزان ممکن است. اقتصاد سبز یک اقتصاد یا توسعه اقتصادی است که بر پایه توسعه پایا و آگاهی از اقتصاد بومی (سازگار با بوم) بنا نهاده شدهاست. حرکت به سمت اقتصاد سبز و پایدار میتواند توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را تسریع کند. |
فناوریهای نوظهور | فناوری نوظهور، موج چهارم انقلاب صنعتی، پدیدههای عظیمی محسوب میشود که در تمامی گرایشهای علمی راه یافته و با سرعت هرچه تمام تر درحال توسعه هستند. در چند سال اخیر استفاده از فناوریهای نوظهور در فناوریهای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر باعث کاهش قیمتهای آنها شده است. توسعه فناوریهای نوظهور میتواند نقش مهمی در رشد انرژیهای تجدیدپذیر با کاهش قیمت آنها داشته باشد. |
سیاستگذاری و برنامهریزی بلندمدت | با وجود اینکه در کشورهای در حال توسعه همچون ایران ظرفیت بالایی برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر وجود دارد اما سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کوتاه مدت و متغیر دولت باعث عدم توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران شده است. نگاه بلندمدت و سیاستگذاریهای بلندمدت و با ثبات میتواند توسعه بیشتر انرژیهای تجدیدپذیر را در پی داشته باشد. |
گام چهارم، تعیین عدم قطعیتهای اصلی میباشد. نیروهای پیشران، عدم قطعیتها را ایجاد میکنند. در رویکرد استنتاجی، مهمترین عواملی که نقش اصلی را برای ساخت سناریوها ایفا مینمایند، عدم قطعیتهای کلیدی است و سناریوها بر اساس مهمترین عدم قطعیتها نگارش میشوند. در این مرحله، 6 عدم قطعیت شناسایی شده با نمونه 10 نفری از خبرگان و طرح در پنلهای تخصصی، برای هر یك از عوامل، نمرات عدم قطعیت و اهمیت زیر، طبق جدول 3 به دست آمد. نمره نهایی اهمیت و عدم قطعیت هریك از عوامل با استفاده از روش میانگین محاسبه شده است.
جدول5- ماتریس رتبهبندی عدم قطعیتهای اصلی (براساس چارچوب شوارتز، 1388)
مهمترين عدم قطعيتها | نمره اهمیت9 | نمره عدم قطعیت10 | میانگین |
---|---|---|---|
رشد جامعه مدنی در مقابل محدودیت جامعه مدنی | 40 | 37.5 | 38.75 |
اقتصاد نفتی در مقابل اقتصاد سبز | 72.5 | 67.5 | 70 |
توسعه فناوریهای نوین در مقابل عدم توجه به توسعه فناوری | 60 | 72.5 | 66.25 |
ایجاد تنوع در منابع انرژی با انرژیهای تجدیدپذیر در مقابل عدم ایجاد تنوع در منابع انرژی و توجه به منابع فسیلی | 32.5 | 30 | 31.25 |
رشد قابل توجه جمعیت در مقابل عدم رشد قابل توجه جمعیت | 35 | 32.5 | 33.75 |
سیاستگذاری و برنامهریزی بلندمدت برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در مقابل سیاستگذاریهای متغیر دولتی | 42.5 | 37.5 | 40 |
پس از جمعبندی مصاحبهها و نظرسنجی از خبرگان، همانگونه که مشاهده میشود عدم قطعیت دوم و سوم دارای نقش کلیدیتری شناخته شدند. بنابراین، میتوان عدم قطعیتهای اصلی در ترسیم آینده انرژیهای تجدیدپذیر در کشور را در دو بعد کلان و اصلی زیر دسته بندی نمود:
· بعد اقتصادی: اقتصاد نفتی یا اقتصاد سبز و پایدار
· بعد فناوری: توسعه فناوری یا عدم توسعه فناوری
گام پنجم، ترسیم فضای سناریونویسی و نگارش سناریوها میباشد. اصلیترین کارکرد سناریو، خلق فضای احتمال آینده است. سناریوها، مسیرهای مختلف آینده را ترسیم میکنند و چشماندازی از مطلوبترین و نامطلوبترین حالتهای ممکن برای آینده درخصوص موضوع مورد پژوهش را نشان میدهند. فرض عمومی حاکم بر فضای سناریونویسی، تعیین و تبیین گزینههای اصلی متصور برای آینده انرژیهای تجدیدپذیر در ایران است (مرزبان، 1394). فضای عام سناریونویسی در زمینه آینده انرژیهای تجدیدپذیر در ایران به شرح ماتریس زیر است.
سناریو «خیز موقت و ناپایدار به سمت پایداری» 11 |
سناریو |
سناریو |
سناریو |
اقتصاد سبز و پایدار |
عدم توسعه فناوری |
توسعه فناوری |
اقتصاد نفتی |
شکل5- ماتریس سناریوها
3- یافتهها
از تلاقی دو عدم قطعیت (پیشران) کلیدی فناوریهای نوظهور و اقتصاد سبز و پایدار، چهار فضای سناریویی از آینده انرژیهای تجدیدپذیر در ایران ایجاد میگردد که حاصل تلفیق دو حالت حدی عدم قطعیتهای کلیدی است. چارچوب منطقی نگارش سناریوهای آینده انرژیهای تجدیدپذیر در ایران در شکل 5 ارائه شده است. در ادامه هر یک از سناریوهای آینده انرژیهای تجدیدپذیر در اران با توجه به چارچوب منطقی سناریوها تشریح خواهد شد.
3-1- سناریوی پایداری محیطی با طلای سبز
فضای این سناریو از برآیند دو پیشران اصلی اقتصاد سبز و پایدار و توسعه فناوریهای نوظهور حاصل شده است. این سناریو به عنوان بهترین سناریوي انرژیهای تجدیدپذیر در ایران از دیدگاه نظری و توسعهای قابل تصور است، سناریویی که در آن ایران همزمان با توسعه اقتصادی و پیشرفت اجتماعی، بر ضرورت توجه به محیطزیست و حفظ منابع طبیعی نیز تاکید نموده و آسیبهای زیستمحیطی در کمترین میزان ممکن است. آگاهی و دانش عمومی مردم درباره مسائل زیستمحیطی و نقش محیطزیست سالم در ارتقاء کیفیت و کمیت زندگی، روحیه سازگاری و حفاظت از منابع طبیعی را در آنها تقویت کرده و حس مسئولیتپذیری را در آنان افزایش میدهد که این موضوع پذیرش اجتماعی و عمومی از انرژیهای تجدیدپذیر را افزایش میدهد. انرژیهای تجدیدپذیر در کانون توجه مردم و دولت قرار میگیرد که موجب رونق و ترویج استفاده از آنها میشود. اجرای تجربههای موفق بهرهبرداری از منابع انرژی تجدیدپذیر در کشور باعث نفوذ انرژیهای تجدیدپذیر در سیستم عرضه انرژی کشور میشود.
در این سناریو، سياستگذاریهای علمی و بلندمدت و بهبود حکمرانی، سرمایهگذاری در زیرساختارها، سیاست خارجی و اقتصادی و پولی در کنار ديدگاه نظاممند و يکپارچه در ميان نقشآفرینان گوناگون موجود در فرآیند سیاستگذاری و اجرای برنامههای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر در ایران باعث حضور پر رنگ بخش خصوصی در این حوزه میشود. فعالیت بخش خصوصی باعث ایجاد اشتغال و فرصتهای کارآفرینی میشود، میان شرکتها ارتباط برقرار میکند، انتشار و همکاری حول توسعه فناوری را امکانپذیر میسازد، سرمایه انسانی و زیرساختارهای فیزیکی میسازد، درآمد عمومی دولت را افزایش و مجموعه متنوعی از خدمات و محصولات را به مصرفکنندگان و دیگر کسبوکارها ارائه میدهد. از سوی دیگر، ایران به عنوان کشوری پیشرو در فناوری انرژیهای تجدیدپذیر شناخته میشود که سالانه سهم قابل توجهای از تولید ناخالص داخلی خود را صرف تحقیق و توسعه میکند و دارای شرکتهای دانشبنیان و فناوریمحور بسیاری در این زمینه میباشد و به عنوان صادرکننده فناوری در منطقه شناخته میشود. علاوه براین، انرژیهای تجدیدپذیر سهم قابل توجهای از سبد انرژی کشور را تشکیل میدهد و انرژیهای فسیلی به عنوان منبع اصلی بودجه جاری کشور به حاشیه رانده شدهاند و قیمتها در پی حذف و محدود شدن یارانههای سوختهای فسیلی واقعی شدند.
از جمله نشانههاي وقوع سناریوي پایداری محیطی با طلای سبز میتوان به: افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور، افزایش آگاهی و دانش مردم نسبت به انرژیهای تجدیدپذیر، تمایل گروههاي مختلف به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، زیرساختهای انتقال و توزیع انرژی پیشرفته و مدرن، زیرساختها و شبکههای یکپارچه با شبکه، سرمایهگذاري داخلی و خارجی در انرژیهای تجدیدپذیر، صادرات برق تجدیدپذیر، افزایش تعداد بنگاههاي کوچک توليدي، افزایش توليد بنگاههاي متوسط و بزرگ، نيروي انسانی متخصص و ماهر، وجود دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی پیشرو در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش تعداد پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد، افزایش میزان ثبت پتنت در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، اعطاء معافیتهای مالیاتی و گرنتهای پژوهشی هدفمند به دانشگاهها و شرکتها اشاره نمود.
3-2- خیز موقت و ناپایدار به سمت پایداری
فضای این سناریو از برآیند دو پیشران اقتصاد سبز و پایدار و عدم توسعه فناوریهای نوظهور حاصل شده است. در این سناریو همچون سناریو «پایداری محیطی با طلای سبز»، ایران کشوری در سایه عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی بر پایه توسعه پایدار و سازگار با محیطزیست میباشد و آسیبهای زیستمحیطی در آن در حد کم یا قابل مدیریت میباشد. آگاهی و دانش عمومی مردم در سایه فعالیت سازمانهای مردمنهاد و برنامههای فرهنگی و تبلیغاتی دولت درباره اهمیت و ضرورت توجه به مسائل زیستمحیطی و نقش آن در ارتقاء کیفیت و کمیت زندگی، حس مسئولیتپذیری و حفاظت از محیطزیست را در سطح جامعه به وجود آورده و پذیرش اجتماعی انرژیهای تجدیدپذیر را در میان اقشار مختلف جامعه افزایش داده است. در این شرایط، انرژیهای تجدیدپذیر در کانون توجه مردم و دولت قرار داشته و سهم نسبتا زیادی از سبد انرژی کشور را تشکیل میدهد.
در این سناریو، سیاستهای باثبات و هدفمند در حمایت از احداث نیروگاهها و بهرهبرداری از منابع تجدیدپذیر باعث توسعه هر چه بیشتر مزارع بادی و خورشیدی و سایر منابع تجدیدپذیر در ایران میشود. در کنار توسعه نیروگاههای بزرگ تجدیدپذیر با توجه به پهناوری سرزمین ایران و همچنین تمایل مردم به کاهش آلودگی هوا و سایر مسائل زیستمحیطی، نیروگاههای تولید پراکنده، منفصا از شبکه و کوچک نیز به خوبی در کشور رونق گرفتهاند. از طرفی دیگر با توجه به سیاستگذاریهای مناسب در جهت حمایت از احداث نیروگاههای تجدیدپذیر شاهد حضور سرمایهگذاران خارجی در زمینه احداث نیروگاههای تجدیدپذیر در ایران هستیم که تداوم رشد تولید انرژی توسط نیروگاههای تجدیدپذیر را به همراه دارد. در این سناریو، هر چند انرژیهای تجدیدپذیر سهم نسبتا زیادی از سبد انرژی کشور را تشکیل میدهند ولی ایران به عنوان کشوری پیشرو در فناوری انرژیهای تجدیدپذیر شناخته نمیشود و لذا صاحب فناوری و بالطبع صادرکننده آن در منطقه نیست. بلکه تمرکز دولت بر سیاستگذاری و تدوین قوانین و مقررات در جهت تحریک طرف عرضه و دستیابی به تعداد محدودی از فناوریهای کلیدی در زنجیره انرژی تجدیدپذیر و افزایش سهم تحقیق و توسعه در تولید ناخالص است. سیاستگذاریهای جهتدار و هدفمند دولت باعث میشود که به صورت پیوسته و تدریجی به تعداد شرکتهای دانشبنیان و فناوریمحور در این حوزه افزوده شده و بخش خصوصی در این حوزه تقویت گردد.
از جمله نشانههاي وقوع سناریوي خیز موقت و ناپایدار به سمت پایداری میتوان به: افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور، افزایش آگاهی و دانش مردم نسبت به انرژیهای تجدیدپذیر، تمایل گروههاي مختلف به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، بهروزرسانی زیرساختهای انتقال و توزیع انرژی، زیرساختها و شبکههای یکپارچه با شبکه، سرمایهگذاري داخلی و خارجی در انرژیهای تجدیدپذیر، صادرات برق تجدیدپذیر، ورود بنگاههاي کوچک توليدي، سرمایهگذاری بر روی آموزش و یادگیری نيروي انسانی، احداث دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، حمایت از ثبت پتنت در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، اعطاء معافیتهای مالیاتی و گرنتهای پژوهشی هدفمند به دانشگاهها و شرکتها اشاره نمود.
3-3- بهرهوری با طلای سیاه
فضای این سناریو از بروز دو پیشران اصلی اقتصاد نفتی و توسعه فناوریهای نوظهور حاصل میشود. در این سناریو برخلاف دو سناریوی قبلی، ایران کشوری وابسته به انرژیهای فسیلی است. درآمدهای نسبتاً مناسب نفت و گاز، سرمایه لازم برای توسعه و رشد اقتصادی در کشور را فراهم میکند. سیاستگذاری و برنامهریزی بلندمدت و هدفمند دولتی باعث بهرهبرداری قابل قبول از درآمدهای نفتی و ایجاد اشتغال، فقرزدایی و ارتقاء سطح رفاه عمومی از طریق مکانیسمهای توزیع شفاف ثروت میگردد و عرصههایی رقابتی برای نخبگان ایجاد میکند. برنامههای تبلیغاتی برای آگاهی مردم در خصوص اهمیت و ضرورت صرفهجویی در مصرف، به همراه سیاستهای مدیریت، کنترل و نظارت بر مصرف در بخشهای صنعت و حمل و نقل و به کارگیری اصول طراحی مناسب در بخش ساختمان و حذف یا محدود شدن یارانههای غیرهدفمند سوختهای فسیلی باعث میشود میزان زیادی از اتلاف و مصرف بیرویه انرژی در کشور کاسته شود. علاوه بر این، استفاده از سیاستهای بهینهسازی و بهرهوری انرژی کاهش آلایندههای زیستمحیطی را به همراه دارد. در این سناریو اگرچه اقتصاد ایران وابسته به نفت و گاز بوده و همچنان سهم زیادی از تولید ناخالص داخلی و درآمدهای کشور وابسته به نفت و گاز است اما در راستای بند «ب» سیاستهای کلی نظام در بخش انرژی و سایر اسناد بالادستی همچون قانون اصلاح الگوي مصرف انرژي، قانون هدفمند كردن يارانهها، نقشه جامع علمي كشور، سیاستهای کلی محیط زیست، قانون حمایت از صنعت برق، سند ملی راهبرد انرژی کشور و سندملی توسعه دانشبنیان انرژیهای تجدیدپذیر، دستیابی به سهم حداقل 10 درصدی نیروگاههای تجدیدپذیر نسبت به کل ظرفیت نیروگاهی فراهم میشود.
در این سناریو، تدوین سیاستگذاریهای بالادستی و پاییندستی صنعت نفت و گاز کشور به گونهای است که منافع نسلهای آینده از ذخایر تجدیدناپذیر هیدروکربوری از اولویت برخوردار است. علاوه بر این، سرمایهگذاری و قوانین حمایتی مناسب در فناوریهای حوزه نفت و گاز موجب شده ایران به عنوان کشوری پیشرو در فناوریهای نفت و گاز شناخته شود که سالانه سهم قابل قبولی از تولید ناخالص داخلی خود را صرف تحقیق و توسعه صنعتی مینماید و شرکتهای دانشبنیان و فناوریمحور ایران به عنوان صادرکننده فناوری و محصولات با فناوری متوسط و پیشرفته در منطقه شناخته میشوند. استفاده از فناوریهای پیشرفته ظرفیت استخراج نفت و گاز از مخازن موجود و قدیمی را افزایش داده و از سوی دیگر توسعه صنایع پالایشی و پتروشیمی جایگزینی صادرات فراوردههای نفتی با خام فروشی نفت را تا حد زیادی محقق نموده است.
از جمله نشانههاي وقوع سناریوي بهرهوری با طلای سیاه میتوان به: صادرات فراوردههای نفتی، نيروي انسانی متخصص و ماهر، وجود دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی پیشرو در زمینه نفت و گاز، زیرساختهای انتقال و توزیع نفت و گاز پیشرفته و مدرن، افزایش تعداد پالایشگاهها، افزایش تعداد پتروشیمیها، افزایش تعداد پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد، افزایش میزان ثبت پتنت در زمینه نفت و گاز، افزایش تعداد بنگاههاي کوچک توليدي، افزایش توليد و صادرات بنگاههاي متوسط و بزرگ، اعطاء گرنتهای پژوهشی هدفمند به دانشگاهها و شرکتها و سهم حداقل 10 درصدی نیروگاههای تجدیدپذیر نسبت به کل ظرفیت نیروگاهی اشاره نمود.
3-4- تداوم روند فعلی و چرخه شوم بلای سیاه
فضای این سناریو از برآیند دو پیشران اصلی اقتصاد نفتی و عدم توسعه فناوریهای نوظهور به وجود میآید. این سناریو به عنوان نامطلوبترین سناریوي انرژیهای تجدیدپذیر در ایران قابل تصور بوده که در آن ایران مدیریت و عرضه انرژی در کنترل کامل نهاد فربه و ناکارآمد دولت است و بهرهوری اقتصادی در سطح پایینی قرار دارد. بازارها انحصاری و بازیگران اقتصادی تحت تسلط دولت هستند. دولت از نظر تامین منابع مالی مورد نیاز برای توسعه و سرمایهگذاری در زیرساختها در مضیقه و تنگنا قرار داشته و توان رقابتی صنایع در حوزههای بینالمللی در حال تضعیف تدریجی است. در این سناریو، با افزایش پیوسته مصرف انرژی به دلیل عدم توجه به بهینهسازی و صرفهجویی در مصرف انرژی و غفلت از منابع جدید عرضه انرژی خصوصاً انرژیهای تجدیدپذیر در کنار زیرساختهای فرسوده و قدیمی، تامین و عرضه انرژی با مشکل مواجهه است و با گذشت زمان بر ناکارآمدیهای آن افزوده شود. دولت برای مدیریت تقاضا و تامین انرژی با توجه به زیانده بودن صنایع مجبور به اصلاح غیربازاری قیمت انرژی میشود. درعین حال، شهروندان که دولت را به عنوان مسئول تامین انرژی شناخته و نسبت به افزایش قیمتها اعتراض میکنند؛ دولت هم ناگزیر است به دلایل سیاسی همچنان بودجه قابل توجهی را علیرغم محدودیتها و چالشهای رو به گسترش جاری و بودجهای، صرف پرداخت یارانه برای انرژی نماید.
در این سناریو، به دلیل افزایش تقاضا برای انرژی و بهرهوری پایین مصرف، نیاز به تولید انرژی و سرمایهگذاری در تولید، روز به روز افزایش یافته و راندمان خصوط انتقال، نیروگاهها و پالایشگاهها با استانداردهای بینالمللی شکاف بیشتری مییابد. به دلیل کمبود منابع دولتی، دولت ناگزیر به یافتن راهی برای حضور سرمایهگذاران خصوصی در عرصه خدمات عمومی بوده، اما سرمایهگذاران ریسك مشارکت را بسیار بالا دانسته و از مشارکت موثر سرباز میزنند. در نتیجه هزینه تمام شده انرژی با اعمال مداوم یارانههای دولتی در تولید، انتقال و توزیع بهطور مستمر بیشتر میشود. همچنین به دلیل نبود فرهنگ مشارکت و پاسخگویی، سرمایه اجتماعی و توانمندیهای جامعه مدنی و بخش خصوصی توسعه نیافته و یا تضعیف میشود. درنتیجه، حتی اگر دولت به ناچار فضا را برای حضور آنها بازتر نماید، ظرفیت ایفای نقش موثر در عرصههای اجتماعی و صنعتی از جمله تامین انرژی را ندارند. بنابراین، دولت ناچار به تزریق غیربهینه منابع مالی و انسانی به بخش انرژی میشود و این چرخه شوم به صورت خود تقویت شونده تداوم مییابد. با وجود اینکه در ایران ظرفیت بالایی برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر وجود دارد، عواملی همچون حمایتهای اندک دولت، پرداخت یارانه آشکار و پنهان به سوختهای فسیلی، ناآگاهی از فناوریهای تجدیدپذیر، بیتوجهی به مزایای انرژیهای تجدیدپذیر و عدم حضور بخش خصوصی به دلیل انحصار دولتی، ریسک توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را بالا برده و بازگشت سرمایه آن را برای سرمایهگذاران را غیر جذاب مینماید.
از جمله نشانههاي وقوع سناریوي تداوم روند فعلی و چرخه شوم بلای سیاه میتوان به: عدم بهرهوری بخش انرژی، عدم وجود زیرساختهای یکپارچه با شبکه، افزایش مصرف نهایی انرژی، پرداخت یارانههای آشکار و پنهان به سوختهای فسیلی، واردکننده فناوری، فرسودگیهای تولید، انتقال و توزیع انرژی، عدم سرمایهگذاری برای آموزش و یادگیری نیروی انسانی ماهر و متخصص، افزایش آلودگیهای زیستمحیطی، عدم آگاهی و دانش عمومی درباره انرژیهای تجدیدپذیر، فعالیت اندک بخش خصوصی، بیميلی براي رقابت، سودآوري اندک براي بنگاههاي توليدي، عدم سرمایهگذاري انرژیهای تجدیدپذیر، فراوانی فناوریهای وارداتی در بازار و سهم ناچیز نیروگاههای تجدیدپذیر نسبت به کل ظرفیت نیروگاهی اشاره نمود.
بهینهسازی و صرفهجویی در مصرف انرژی |
صادرکننده فرآوردههای نفتی |
نیروی انسانی متخصص و ماهر |
وجود مراکز تحقیقاتی پیشرو در صنعت نفت و گاز |
زیرساختهای پیشرفته و مدرن |
واردکننده فناوری |
خام فروشی نفت |
زیرساختها فرسوده و قدیمی |
افزایش آلودگیهای زیستمحیطی |
پرداخت یارانه به سوختهای فسیلی |
عدم آگاهی عمومی نسب به تجدیدپذیرها |
عدم بهرهوری در بخش انرژی |
صادرکننده فناوری صنعت نفت و گاز |
صادرکننده فناوری انرژیهای تجدیدپذیر |
سهم اندک انرژیهای تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور |
سهم حداقل 10 درصدی انرژی تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور |
بهروزرسانی زیرساختها |
ورود شرکتهای فناوریمحور در زمینه تجدیدپذیرها |
حمایت از ثبت پتنت در زمینه تجدیدپذیرها |
کاهش آلودگیهای زیستمحیطی |
سرمایهگذاری بر یادگیری نیروی انسانی متخصص |
آگاهی عمومی نسب به تجدیدپذیرها |
صادرات برق تجدیدپذیر |
زیرساختها پیشرفته و مدرن |
وجود مراکز تحقیقاتی پیشرو در زمینه تجدیدپذیرها |
افزایش سهم تجدیدپذیرها در سبد انرژی کشور |
اعطا گرنت پژوهشی در زمینه تجدیدپذیرها |
نیروی انسانی ماهر و متخصص |
صادرات برق تجدیدپذیر |
تداوم روند فعلی و چرخه شوم بلای سیاه |
بهرهوری با طلای سیاه |
پایداری محیطی با طلای سبز |
خیز موقت و ناپایدار به سمت پایداری |
شکل6- نشانههای وقوع سناریوهای انرژیهای تجدیدپذیر در ایران در افق 1420
4- نتیجهگیری
پژوهش حاضر که به دنبال پاسخ به نياز شناخت آینده انرژیهای تجدیدپذیر در ایران صورت پذیرفت سعی بر آن داشت که با بررسی روندهاي مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر، محيط خرد، محيط کلان، الگوبرداري از بهترینها و بهرهگيري از نظرات خبرگان سناریوهاي اکتشافی انرژیهای تجدیدپدیر در ایران را روایت کند. با جمعآوري نظرات خبرگان ، 6 فاکتور کليدي (پیشران) شامل امنیت انرژی، جامعه مدنی، رشد جمعیت، اقتصاد سبز و پایدار، فناوریهای نوظهور و سیاستگذاری و برنامهریزی بلندمدت انتخاب گردیدند. در گام بعدي با تحليل میزان اهمیت و عدم قطعیت 6 فاکتور کلیدی از نگاه خبرگان، 2 فاکتورهاي کليدي فناوریهای نوظهور و اقتصاد سبز و پایدار برگزیده و 4 سناریوي پيشروي انرژیهای تجدیدپذیر در ایران به نامهاي پایداری محیطی با طلای سبز، خیز موقت و ناپایدار به سمت پایداری، بهرهوری با طلای سیاه و تداوم روند فعلی و چرخه شوم بلای سیاه تدوین گردید. تعيين شاخصهاي راهنما براي تشخيص وقوع هر کدام از سناریوها از ویژگیهاي سناریوهاي روایت شده است.
مطلوبترین سناریوی انرژیهای تجدیدپذیر در ایران در افق 1420 سناریوی پایداری محیطی با طلای سبز میباشد. سناریویی که در آن ایران به عنوان یک کشور پیشرو در فناوری انرژیهای تجدیدپذیر شناخته میشود که سالانه سهم قابل توجهای از تولید ناخالص داخلی خود را صرف تحقیق و توسعه میکند و دارای شرکتهای دانشبنیان و فناوریمحور بسیاری در این زمینه میباشد و به عنوان صادرکننده فناوری در منطقه شناخته میشود. علاوه براین، انرژیهای تجدیدپذیر سهم قابل توجهای از سبد انرژی کشور را تشکیل میدهد. این سناریو همچنین با سناریوی چهارم هونگ و همکاران (2019)، سناریوی اول شرکت برقرسانی اسکاتلند (2018)، سناریوی چهارم صدروسکی (2011) و سناریوی دوم شرکت شل (2008) در یک راستا میباشد. در تمامی این سناریوها، دولتها و مصرفکنندگان طرفدار کاهش انتشار کربندیاکسید و افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد انرژی کشورها هستند. سناریوی دوم، خیز موقت و ناپایدار به سمت پایداری است. سناریویی که در آن سیاستهای باثبات و هدفمند در حمایت از احداث نیروگاههای تجدیدپذیر باعث توسعه هر چه بیشتر مزارع بادی و خورشیدی و سایر نیروگاههای تجدیدپذیر در ایران شده است و انرژیهای تجدیدپذیر سهم نسبتا زیادی از سبد انرژی کشور را تشکیل میدهند ولی ایران به عنوان کشوری پیشرو در فناوری انرژیهای تجدیدپذیر شناخته نمیشود و صادرکننده فناوری در منطقه نیست اما دولت ایران به دنبال سیاستگذاریهای خرد و کلان و تدوین قوانین و مقررات در جهت تحریک طرف عرضه و دستیابی به فناوری انرژی تجدیدپذیر و افزایش سهم تحقیق و توسعه در تولید ناخالص داخلی خود است. این سناریو همچنین با سناریوی دوم و سوم هونگ و همکاران (2019)، سوم شیائو و همکاران (2019) و دوم شورای جهانی انرژی (2019) در یک راستا میباشد. در تمامی این سناریوها، انرژیهای تجدیدپذیر به مرور زمان جایگزین انرژیهای فسیلی میشوند. سناریوی سوم، بهرهوری با طلای سیاه میباشد. سناریویی که در آن سرمایهگذاری و قوانین پشتیبان مناسب در فناوریهای حوزه نفت و گاز باعث شده است که ایران به عنوان کشوری پیشرو در فناوریهای نفت و گاز شاخته شود که سالانه سهم قابل توجهای از تولید ناخالص داخلی خود را صرف تحقیق و توسعه میکند و دارای شرکتهای دانشبنیان و فناوریمحور بسیاری در این زمینه میباشد و به عنوان صادرکننده فناوری در منطقه شناخته میشود. علاوه بر این، انرژیهای تجدیدپذیر حداقل سهم درصدی در سبد انرژی کشور دارند. این سناریو همچنین با سناریوی اول هونگ و همکاران (2019)، دوم شیائو و همکاران (2019) و سوم شرکت برقرسانی اسکاتلند (2018) در یک راستا میباشد. در تمامی این سناریوها سیاستهای اتخاذ شده توسط دولت و پیشرفت در فناوری باعث کاهش سطح مصرف انرژی میشود. اما نامطلوبترین سناریوی انرژیهای تجدیدپذیر در ایران در افق 1420 سناریوی تداوم روند فعلی و چرخه شوم بلای سیاه میباشد. سناریویی که در آن دولت از نظر تامین منابع مالی مورد نیاز برای توسعه و سرمایهگذاری در زیرساختها، در مضیقه است و توان رقابتی صنایع در حوزههای بینالمللی بسیار تضعیف شده است. در این سناریو، به تدریج با افزایش مصرف انرژی به دلیل عدم توجه به بهینهسازی و صرفهجویی در مصرف انرژی و عدم توجه به منابع جدید عرضه انرژی همچون انرژیهای تجدیدپذیر در کنار زیرساختهای فرسوده و قدیمی باعث میشود که دولت در تامین و عرضه انرژی با مشکل مواجهه شود و با گذشت زمان بر ناکارآمدیها افزوده شود. با وجود اینکه در ایران ظرفیت بالایی برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر وجود دارد اما عواملی همچون حمایتهای اندک از سوی دولت، پرداخت یارانه آشکار و پنهان به سوختهای فسیلی، ناآگاهی از فناوریهای تجدیدپذیر، بیتوجهی به مزایای انرژیهای تجدیدپذیر و عدم حضور بخش خصوصی به خاطر انحصار دولتی، ریسک بالا و بازگشت سرمایه طولانی مانع توسعه انرژیهای تجدیدپذیر میشود. این سناریو همچنین با سناریوی اول شرکت شل (2008) در یک راستا میباشد. در این سناریو تا زمانی که انرژیهای فسیلی وجود دارد سیاستگذاران به بهرهوری انرژی توجه نخواهند داشت. به همین ترتیب، تا زمانی که شوکهای بزرگ تغییرات اقلیمی ایجاد نشود، توجه خاصی به انتشار کربندیاکسید از سوی سیاستگذاران نخواهد شد و در نتیجه انرژیهای تجدیدپذیر توسعه پیدا نخواهند کرد.
در انتها لازم به ذکر است، سناریوها آیندههایی قطعی و منجمد نبوده و میبایست در طی زمان به صورتی مداوم بازنگري و بهروزرسانی شوند. هدف اصلی سناریوها ایجاد افق دیدي بلند مدت، مشارکت دیدگاههاي متنوع در تصميمگيري و تفکر از بيرون به درون براي اتخاذ تصميمات کوتاه، ميان و بلند مدت است و میبایست براي تدوین استراتژیهای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران به صورت جدي بکارگرفته شوند. در این راستا پيشنهاد میشود ضمن تدوین استراتژيهای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران، واحدي براي رصد مستمر تغيیرات محيط و بهروزرسانی سناریوها ایجاد شوند.
منابع
اسماعیلزاده، ح.، خاوریان گرمسیر، ا. و کانونی، ر.، (1393). راهبردپژوهی در سایه عوامل کلان محیطی در گردشگری شهری با استفاده از مدلهای کمی و کیفی (نمونه موردی: توسعە گردشگری شهر یزد). گردشگری شهری، 1(1)، 17-33.
پیشگاهیفرد, ز., رنجبر دستنایی, ک. و کوشکی, م., (1397). رویکرد آیندهپژوهانه به وضعیت ژئوپلیتیکی سواحل مکران رویکرد GBN. جغرافیا (برنامهریزی منطقهای), 9(3), 135-145.
درگی، پ. و سالاری، م.، (1389). مدلهای مدیریتی؛ برای راهاندازی و اداره یک کسب و کار. تهران: انتشارات موسسه خدمات فرهنگی رسا.
زالی, ن., (1398). آیندهنگاری منطقهای بازتعریف آیندهپژوهانه از فرایند برنامهریزی منطقهای. آینده پژوهی ایران, 4(1), 263-288.
سیدنقوي, م., قربانیزاده, و., حسینپور, د. و کوشکی جهرمی, ع., (1395). الگوي توسعه یادگیري دوجانبه براي سازمانها. مطالعات مدیریت, 80(25), 1-26.
شوارتز, پ., (1388). هنر دورنگري؛ برنامهریزي براي آینده در دنیاي با عدم قطعیت. ترجمه عزیز علیزاده، تهران: انتشارات موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی.
طهماسبی, س. و غيره, (1396). سناریونگاری آینده سازمان صنایع دریایی. راهبرد دفاعی, 15(10), 31-74.
عباسی مزار, ف., (1395). ارتباط بین سیاستهای خرد و سیاستهای کلان در بهینهسازی مصرف گاز. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت، فناوری و علم: دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
عبدی, ح., میرشاه جعفری, ا., نیلی, م. و رجاییپور, س., (1396). تبیین افق 1404 آموزش عالی ایران با استفاده از روش سناریونویسی. آموزش عالی ایران, 9(4), 1-27.
عليزاده، ع.، وحيدي مطلق، و. و ناظمي، ا.، (1387). سناریونگاری یا برنامریزی بر پایه سناریوها. تهران: انتشارات موسسه مطالعات بینالمللی انرژی.
فخرایی، م. و کیقبادی، م.، (1393). نگاهی به روشهای آیندهپژوهی: معرفی شش تکنیک مهم و پرکاربرد در آیندهپژوهی. تهران: انتشارات آیندهپژوه.
قاضینوری، س.، ثقفی، ف. و میرزایی، م.، (1395). آينده صنعت نرمافزار در ايران با رويكرد توسعه سناريو. مدیریت فناوری اطلاعات، 8(4)، 771-790.
قربانی، ا.، (1398). بررسی عوامل موثر بر توسعه کنام فناورانه سیستمهای خورشیدی فتوولتائیک در ایران. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت و حسابداری: دانشگاه شهید بهشتی.
مرزبان, ا., (1394). مدل خودحکمرانی شهروندی در مدیریت آینده توزیع انرژی برق. آيندهپژوهی مديريت, 103, 69-84.
معاونت امور برق و انرژی, (1398). آمارها و نمودارهای انرژی ایران و جهان (1396-2017). تهران: انتشارات وزارت نیرو.
ملکی، م. و فتحی، م.، (1396). آیندهنگاری مدلهای تصمیم کسب و کار با بکارگیری رویکرد سناریونویسی. آیندهپژوهشی مدیریت، 108، 33-50.
میرعمادی, ط. و رحیمیراد, ز., (1397). تبیین قفلشدگی سیاستی حوزه فناوریهای انرژیهای تجدیدپذیر در ایران. آیندهپژوهی مدیریت, 114, 38-52.
BP، (2019). BP Statistical Review of World Energy, 68th ed, London: England.
Elmustapha, H., Hoppe, T. & Bressers, H., (2018). Comparing two pathways of strategic niche management in a developing economy: The cases of solar photovoltaic and solar thermal energy market development in Lebanon. Journal of cleaner production, Volume 186, pp. 155-167.
Hong، J et al., .(2019). Long-term energy strategy scenarios for South Korea: Transition to a sustainable energy system. Energy Policy، 127، pp. 425-437.
Oei, P. et al., (2020). Lessons from Modeling 100% Renewable Scenarios Using GENeSYS-MOD. Economics of Energy & Environmental Policy, 9(1), pp. 103-120.
Park، M.، Barrett، M. & Cassarino، T.، (2019). Assessment of future renewable energy scenarios in South Korea based on costs, emissions and weather-driven hourly simulation. Renewable Energy، 143، pp. 1388-1396.
Ren21, (2017). Advancing the Global Renewable Energy Transition. Paris: France.
Sadorsky, P., (2011). Some future scenarios for renewable energy. Futures, Volume 43, pp. 1091-1104.
Shell, (2008). Shell energy scenarios to 2050. The Hague: Netherlands.
Silva، M.، (2015). A Systematic Review of Foresight in Project Management Literature . Procedia Computer Science, Volume 64, pp 792–799
SSEN، (2018). North of Scotland Future Energy Scenarios. Perth: Scotland.
WEC, (2019). World Energy Scenarios: Exploring Innovation Pathways to 2040. London: UK.
Xiao, M., Simon, S. & Pregger, T., (2019). Scenario analysis of energy system transition - A case study of two coastal metropolitan regions, eastern China. Energy Strategy Reviews, Volume 26, p. 100423.
یادداشتها:
[1] One size fits all
[2] 1 World Energy Council
[3] Royal Dutch Shell
[4] Hong et al
[5] Xiao et al
[6] Park et al
[7] Sadorsky
[8] Scottish and Southern Electricity Networks
[9] این شاخص نشان دهنده ميزان اهميتی است که خبرگان براي یک گزاره قائل هستند.
[10] این شاخص نشان دهنده ميزان عدم قطعیتی است که خبرگان براي یک گزاره قائل هستند.
Scenarios for the development of Iran's renewable energy on the horizon of 2040 with future study approach
Abstract
Background: One of the main problems and concerns of today's world is the termination of fossil fuel resources as the most important current energy source in the world; for this reason, renewable energy has been considered as an alternative to fossil fuels.
Objective: The aim of this study is to formulate scenarios for the development of renewable energy in Iran with future study approach.
Methods: Based on the purpose, this research is an application that has collected information using qualitative-exploratory methods. We used interviews and expert panels for data gathering. In this study, the statistical population of managers and experts are knowledgeable and specialized in the field of energy, especially renewable energy, which according to the type of information required to conduct research, non-probabilistic sampling has been used. The research method is based on scenario planning in the future study approach.
Findings: After formulating the research question and determining the topic, a panel of experts was formed and the driving forces were identified. In order to determine the main drivers, two indicators of importance and uncertainty were used. According to the indicators of importance and uncertainty, the two driving forces of "emerging technologies" and "green and sustainable economy" were selected. Due to these two uncertainties, four scenarios were developed: "Environmental sustainability with green gold", "Temporary and unsustainable rise towards sustainability", "Productivity with black gold" and "Continuation of the current trend and the sinister cycle of the black disaster".
Conclusion: At the end of the scenarios compiled with the background, it was compared and analyzed to what extent the proposed scenarios of the present research are in line with the findings of those researchers. The results and outcomes of this method can provide a good platform for energy policymakers, especially renewable energy so that the understanding between policymakers is accompanied by a clear and scientific understanding of the future.
Keywords: Scenario planning, Future study approach, Renewable Energy, Iran