Identifying dynamic capabilities in pharmaceutical industry by Grounded theory (GT)
Subject Areas : Futurologyمعصومه کاظمی 1 , Seyed Mohammad Moghimi 2 , Ali Asghar Pourezzat 3
1 - دانشجوی دکتری آینده پژوهی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران. (مسئول مکاتبات)
Kazemi.masoumeh@ut.ac.ir
2 - Professor, Department of Management and Accounting, University of Tehran
3 - Faculty of Management , University of Tehran
Keywords: understand of environment, flexibility, innovation, dynamic capabilities,
Abstract :
Background: Strategy scholars have argued that capabilities can influence firm performance through a variety of means and mechanisms. Objective: Present study, based on the current state of the pharmaceutical companies and their need for dynamic capabilities, is trying to identify dynamic capabilities that make prospective and pioneering and fulfill their vision in current changing environment. Methods: In order to identify these capabilities, the qualitative approach and the Grounded theory approach have been used. In this regard, main capabilities were identified by 12 deep interviews with pharmaceutical industry experts. Findings: In the first phase of the study, 42 codes including market scanning, competitor monitoring etc. were extracted from interviews. And in coding phase, the codes obtained from previous step were classified into 13 codes of environmental scanning, creating an intelligent information system, idea generation, new product development, new process development, organizational flexibility, technological flexibility, adaptability, ability to evaluate and apply foreign knowledge, creating a communication network, managerial recognition, strategic decision making and managerial human capital. Finally, the ability to understand the environment, innovation capability, flexibility capability, attractiveness capability, and managerial capability were identified as dynamic capabilities of the pharmaceutical industry. Conclusion: Pharmaceutical companies will be able to identify the conditions and changes through the ability to understand the environment and they will be able to provide appropriate response to these conditions by innovation and flexibility capabilities, attractiveness and managerial capabilities.
_||_
شناسایی قابلیت های پویا در صنعت داروسازی با استفاده از نظریه داده بنیاد
چکیده
زمینه: محققان حوزه مدیریت استراتژیک معتقدند که قابلیت های پویا عملکرد شرکت را به واسطه ابزارها و مکانیسم های مختلف تحت تاثیر قرار می دهند.
هدف: پژوهش حاضر با توجه به شرایط کنونی شرکت های دارویی و نیاز آنها به قابلیت های پویا به دنبال شناسایی قابلیت های پویایی است که آینده نگری و پیشتازی و تحقق چشم انداز پیش روی آنها را در شرایط در حال تغییر کنونی امکان پذیر می کند.
روش ها: به منظور شناسایی این قابلیت ها از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد استفاده شد. در این راستا با استفاده از مصاحبه عمیق با 12 نفر از خبرگان صنعت داروسازی قابلیت های اصلی شناسایی شدند.
یافته ها: در مرحله اول تحقیق 42 کد از جمله پویش بازار، پایش رقبا، تعامل با ذینفعان اصلی، جمع آوری اطلاعات مرتبط با روندها و رویدادهای صنعت، تولید محصول جدید، تولید مواد موثره داروها در ایران، سرمایه گذاری بر فناوری های جدید و .... از مصاحبه ها استخراج شدند و در مرحله کدگذاری محوری کدهای احصا شده در مرحله قبل در قالب 13 کد پویش محیطی، ایجاد یک سیستم هوشمند اطلاعاتی، تولید ایده، توسعه محصول جدید، توسعه فرآیند جدید، انعطاف پذیری سازمانی، انعطاف پذیری فناورانه، سازگاری، توانایی ارزیابی و به کارگیری دانش خارجی، ایجاد شبکه ارتباطی، شناخت مدیریتی، تصمیم گیری استراتژیک و سرمایه انسانی مدیریتی دسته بندی شدند. در نهایت 5 قابلیت درک محیط، قابلیت نوآوری، قابلیت انعطاف پذیری، قابلیت جذب و قابلیت مدیریتی به عنوان قابلیت های پویای صنعت دارو مشخص شدند.
نتیجه گیری: شرکت های داروسازی از طریق قابلیت درک محیط قادر به شناسایی شرایط و تغییرات خواهند بود، به واسطه قابلیت نوآوری و انعطاف پذیری، قابلیت جذب و قابلیت مدیریتی نیز قادر به ارائه پاسخ مناسب به این شرایط خواهند بود.
واژگان کلیدی: قابلیت های پویا، درک محیط، نوآوری، انعطاف پذیری، قابلیت جذب
مقدمه
با روند تسريع ادغام اقتصادي جهاني، محيط هاي بازاري و صنعتي به سمت پيچيدهتر، پوياتر و نامطمئنتر شدن رفته اند که به چيزي که فرا رقابت1 ناميده مي شود، منجر شده است و فروپاشي چهارچوب هاي اصلي، قواعد رقابت را در بسياري صنايع تغيير داده است. (Jiao et al,2010, 48). به عبارت دیگر اگرچه عناصر سنتي موفقيت هاي شغلي – حفظ انگيزه ها و مشوق ها، مالکيت دارايي هاي ملموس، کنترل هزينه ها، حفظ کيفيت، بهينه سازي ابتکارات – ضروري هستند اما براي دستيابي به يک عملکرد بالاتر و برتر شرکتي کافي نيستند (Teece ,2007,1319). در نتيجه این امر شرکت ها را وادار به درک اقدامات رقبايشان و نشان دادن عکس العمل سريعتر به آنها نموده است. تغييرات سريع باعث تحليل و فرسايش سريع مزيت رقابتي فعلي مي شود. در واقع به منظور درک و قاپيدن فرصت هايي که يک محيط عملياتي پويا پديد مي آورد، شرکت ها بايد دارايي ها و فرايندهاي فعلي خود را پيکربندي مجدد کنند(Jiao et al,2010, 48) و یا به عبارت بهتر در خود قابلیت های پویا ایجاد کنند. در این تفسیر قابلیت های پویا به عنوان عاملی مهم برای شرکت هایی که در محیط های در حال تغییر سریع رقابت می کنند در نظر گرفته می شود. شرکت ها برای موفق بودن در این محیط ها باید حساسیت پذیری به موقع و نوآوری محصول سریع و منعطف پذیر، همراه با قابلیت مدیریت برای هماهنگی موثر و نقل و انتقال ظرفیت های داخلی و خارجی از خود نشان دهند(Iacobucci,2008,73). بنابراین قابلیت های پویا حول دو بعد اصلی می چرخند: ظرفیت نوسازی و تجدید شایستگی های شرکت در مواجه با محیط های در حال تغییر کسب و کار و نقش اصلی مدیریت در تطبیق، یکپارچه سازی و پیکربندی مجدد منابع و قابلیت ها به منظور بذل توجه به تغییرات محیطی(Hermano & Martín-Cruz,2016,3448). یکی از صنایعی که در سالهای اخیر با تغییرات چشمگیری مواجه بوده است صنعت داروسازی می باشد. امروزه صنعت داروسازی به عنوان یکی از کلیدی ترین و عظیم ترین صنایع جهان مطرح است و در اختیار داشتن چنین صنعتی به منزله یکی از معیارهای مهم توسعه یافتگی کشورها شناخته می شود. صنعت داروسازی از یک سو به دلیل تاثیرش بر سلامت انسان و جلوگیری از بیماریها به عنوان پاشنه آشیل نظام سلامت یکی از مهمترین صنایع هر کشوری است و از سوی دیگر به دلیل سودآوری و ارزش بازاری یکی از بخشهای صنعتی پیشروی ملتها در نظر گرفته میشود. صنعت داروسازي بعد از صنایع شبکه و تجهیزات ارتباطی و خدمات اینترنتی و خرده فروشی، رتبه سوم را در بین 53 صنعت سودآور جهان کسب کرده است. اگرچه بر اساس آمار صنعت داروي ایران رشدی 30 درصدي(www.statista.com) را تجربه کرده است، اما این رشد در مقایسه با وجود پتانسیل های زیاد این صنعت از جمله خارج شدن صنعت داروسازی از نظام ژنریک، افزایش نقش شرکتهای خصوصی، آینده محور بودن این صنعت، وجود نیروی کار متخصص، تقاضای پایدار و همیشگی برای محصولات آن و ... میتواند و باید بیشتر از این میزان باشد. چالشهایی همانند فرسودگی شرکتها، هزینههای تحقیق و توسعه، کوچک بودن مقیاس شرکتها و .... از جمله عواملی هستند که مانع از رشد بیشتر این صنعت شدهاند. شاید بتوان گفت که بخش عظیمی از این چالش ها با ایجاد و توسعه قابلیت های پویا در شرکت ها داروسازی و در کل صنعت برطرف خواهد شد. هدف تحقیق حاضر شناسایی مهم ترین قابلیت های پویایی است که می تواند به نوسازی صنعت داروسازی ایران کمک کند.
رشته مدیریت استراتژیک از آغازین روزهای خود با توسعه مدل های منطقی و تحلیلی و نظریه هایی برای درک ماهیت و علل عملکرد شرکتی پایدار انباشته شده است. از تجزیه و تحلیل موقعیت رقابتی پورتر شکل گرفته توسط پارادایم عملکرد ساختار – رفتار تا تجزیه و تحلیل نظریه بازی از تعامل رقابتی تا دیدگاه های تکاملی تر اخیر و منبع و قابلیت محور شکل گرفته توسط آثار پنروز2(Hodgkinson & Healey,2011, 1501). در مدیریت استراتژیک قابلیتهای سازمانی به عنوان عوامل حیاتی موفقیت ترسیم شدهاند (Drnevich & Kriauciunas, 2011, 254)، زیرا منابع به تنهایی مولد نیستند. یک جراح مغز بدون رادیولوژیست، متخصص بیهوشی، پرستار، ابزار جراحی، تجهیزات تصویربرداری و مجموعهای از منابع دیگر بی فایده است. برای انجام یک وظیفه، تیمی از منابع باید با یکدیگر کار کنند(Grant,2010,104). قابلیت های سازمانی را می توان به عنوان ظرفیت یک شرکت در صف آرایی و آرایش منابع اش چه محسوس و چه نامحسوس به منظور انجام یک وظیفه یا فعالیت برای بهبود عملکرد تعریف نمود. هلفت و پتراف3 (2003) قابلیت سازمانی را به عنوان توانایی یک سازمان برای انجام مجموعه ای هماهنگ از وظایف، با استفاده از منابع سازمانی با هدف دستیابی به یک نتیجه خاص تعریف می کنند.
اِسچریو و کلاینش اِبرل4 (2007) قابلیت ها را الگوهای رفتاری متمایزی در نظر می گیرند که ماهیتاً پیچیده هستند و شامل فرآیندهای رسمی و غیررسمی می باشند. قابلیتها مجموعه ای از تجارب تاریخی و یادگیری سازمانی هستند. از منظر آنها هر قابلیت سه ویژگی و مشخصه بارز دارد:
(1) حل مساله و پیچیدگی: قابلیتها در حوزه حل مساله سازمانی جمعی مفهومسازی شدهاند. چنین فرض میشود که شرکتهای توانمند مسائل نوظهور را به صورتی کارآمد حل و فصل میکنند. مفهوم پیچیدگی به ویژگی های شرایط و موقعیت های مشکل و تصمیم گیری تحت عدم قطعیت، بیان وظایف مبهم و دارای ساختار ناقص اشاره دارد. حل وظایف پیچیده نیازمند توانایی های سطح بالا به همراه ظرفیت جذب گسترده دارد؛ (2) ممارست و تمرین: قابلیت ها با عمل و اقدام قرابتی نزدیک دارند؛ آنها به طور مفهومی نمی توانند از اقدام یا ممارست جدا شوند. در عین حال، جاسازی قابلیت های سازمانی در ممارست یا اقدام به این معنا است که قابلیت نشان دهنده چیزی بیش از دانش صریح و آشکار است؛ قابلیت ابعاد بیشتری از یک اقدام را پوشش می دهد: احساسات، دانش ضمنی و دانش بدن؛ (3) قابلیت اطمینان و زمان: برای اینکه چیزی واجد شرایط قابلیت باشد، باید حداقل به شیوه ای قابل اعتماد کار کند. به عبارت دیگر مجموعه ای از فعالیت های حل مساله قابلیت نامیده نمی شود، مگر اینکه موفقیت آن در شرایط مختلف ثابت شود و سازمان ها توانایی بازتولید آن را داشته باشد.
محققان بین قابلیت های سازمانی مختلف تفاوت قائل هستند. کولیس5 (1994) چهار دسته قابلیت یعنی قابلیت های کارکردی، قابلیتهای بهبود، قابلیتهای تشخیصی و فراقابلیتها را معرفی میکند که قابلیت های بهبود و تشخیصی نشان دهنده قابلیت های پویا هستند(Collis, 1994, 145). از منظر وینتر6(2003) سه سطح قابلیت وجود دارد. قابلیت های سطح صفر7 یا قابلیت های عملیاتی، قابلیت های سطح اول8 که قابلیت های سطح صفر را اصلاح می کند یا تغییر می دهد که همان قابلیت های پویا هستند و قابلیت های سطح بالاتری که بر روی قابلیت های سطح اول تاثیر می گذارند(Inan & Bititci,2015, 312). زهرا9 و همکاران (2006) به دو نوع قابلیت یعنی قابلیت های معمولی و قابلیت های پویا اشاره می کنند (Zahra et al, 2006, 918). وِریاِن10 و همکاران (2016) قابلیت ها را در یک سلسه مراتب سه سطحی مفهوم سازی می کنند: قابلیت های عملیاتی11، قابلیت های پویای سطح پایین و سطح بالا12( Verreynne et al.,2016,4288).
جدول 1: تمایز قابلیت های سازمانی از نظر نویسندگان مختلف
Verreynne et al(2016) | Zahra et al. (2006) | Winter(2003) | Collis(1994) |
قابلیت های عملیاتی | قابلیت های بنیادی | قابلیت های سطح صفر | قابلیت های طبقه اول |
قابلیت های پویای سطح پایین | قابلیت های پویا | قابلیت های سطح اول | قابلیت های طبقه دوم و سوم |
قابلیت های پویای سطح بالا |
| قابلیت های سطح بالاتر | فراقابلیت ها |
(Inan & Bititci,2015, 312).
از زمان سهم اصلی تیس13 و همکاران (1997)، نویسندگان زیادی تعاریف خود را از قابلیت های پویا ارائه داده اند. آنها همانگونه که دیده خواهد شد، اقتباس هایی از تعریف اصلی تیس هستند: »توانایی یکپارچه سازی، ساخت و پیکربندی مجدد شایستگی های داخلی و خارجی شرکت به منظور مواجهه با محیط های در حال تغییر سریع» (Teece et al. 1997, 516). برخی از توضیحات عبارت اند از:
· قابلیت های پویا فرآیندهای شرکت هستند که منابع شرکت – علی الخصوص فرآیندهای یکپارچه سازی، پیکربندی مجدد، کسب و انتشار منابع- را با هدف سازگاری و یا حتی ایجاد تغییر بازاری به کار می برند. بنابراین قابلیت های پویا روالهایی سازمانی یا استراتژیک هستند که از طریق آنها شرکت ها به پیکربندی های منابع جدید به موازات ظهور، فروپاشی، تقسیم، تکامل و مرگ بازارها می پردازند ( Eisenhardt and Martin, 2000,1107)
· «یک قابلیت پویا یک الگوی آموخته شده و پایدار از فعالیت جمعی است که از طریق آن سازمان به طور نظامند به ایجاد و اصلاح روالهای عملیاتی خود با هدف اثربخشی بهتر می پردازد» (Zollo and Winter, 2002, 340)
· قابلیت های پویا قابلیت هایی هستند که برای توسعه، اصلاح یا خلق قابلیت های معمولی به کار گرفته می شوند (Ambrosini & Bowman,2009, 32; Winter, 2003, 991).
· آنها توانایی پیکربندی مجدد منابع و روالهای یک شرکت هستند که از نظر تصمیم سازان ارشد مناسب تلقی می شوند(Zahra et al. 2006, 918)
· اخیرا وانگ و احمد14 (2007، ص35) قابلیت های پویا را به عنوان جهت گیری رفتاری مستمر شرکت برای یکپارچه سازی، پیکربندی مجدد، نوسازی و خلق مجدد منابع و قابلیت های اش و بسیار مهم تر ارتقا و بازسازی قابلیت های اصلی اش در پاسخ به محیط در حال تغییر به منظور دستیابی و حفظ مزیت رقابتی تعریف کرده اند.
· هلفت15 و همکاران (2007، ص1) این تعریف را پیشنهاد می دهد: «ظرفیت یک سازمان برای خلق، توسعه یا اصلاح هدفمند بنیان منابع اش.
فهرست کردن این تعاریف اجازه می دهد تاکید کنیم درباره سازه قابلیت های پویا یک اجماع و توافق کلی وجود دارد. این تعاریف نشان می دهند که در کلی ترین حالت قابلیت های پویا فرآیندهایی سازمانی هستند و اینکه نقش آنها تغییر بنیان منابع شرکت است. متون موجود همچنین حاکی از این امر هستند که قابلیت های پویا ایجاد می شوند به جای اینکه از بازار خریداری شوند و وابسته به مسیر هستند و در شرکت تعبیه شده اند.
نارایانان16 و همکاران(2009) در پژوهش خود با عنوان «ایجاد پایگاه های (سکوهای) سازمانی و علمی در صنعت داروسازی: دیدگاه فرآیندی درباره توسعه قابلیت های پویا» به بررسی فرآیند توسعه قابلیت های پویا در یک شرکت داروسازی بزرگ آمریکایی پرداختند. محققان از طریق مصاحبه با مدیران سطوح سازمانی مختلف دو روایت از فرآیند توسعه دو قابلیت پویای مجزا توسعه و بسط دادند. آنها با اتخاذ دیدگاهی فرآیندی با تاکید بر سه حوزه جهت گیری های شناختی پرسنل اصلی، اقدام مدیریتی و شرایط داخلی و خارجی شرکت به توسعه دو قابلیت پویای توسعه داروي چرخه سريع17 و برنامه هاي زيست شناسي شيميايي18 پرداختند. توسعه داروي چرخه سريع به توانايي سازماني براي دستيابي به سرعت سازماني يا کاهش (احيا ، ساده سازي) مدت زمان چرخه در طي توسعه اشاره دارد. از سوي ديگر، برنامه هاي زيست شناسي شيميايي خاص کشف دارو هستند. آنها ايجاد تصويرهاي پاسخ زيست شناسي توسط مولکول هاي کوچک انتخاب شده بر اساس ساختار و کارکرد هدف زيست شناسي را هدف قرار مي دهند و توسط نياز به همکاري گسترده و تسهيم دانش بين شیمي دانان و زيست شناسان که يک رويکرد کاملا جديد در آن زمان بود توصيف مي شد.
پریتو19 و همکاران (2009) در تحقیق خود با عنوان »ایجاد قابلیت های پویا در توسعه محصول: پیش بینی کننده های زمینه ای تا چه اندازه مهم هستند؟» با استفاده از یک چهارچوب ورودی- فرآیند- ستاده به بررسی تاثیر عوامل زمینه ای بر توسعه محصول به عنوان یک قابلیت پویا پرداختند. نویسندگان با مد نظر قرار دادن تعریف زهرا20 و همکاران(2006) از قابلیت های پویا به عنوان فرآیندهای پیکربندی مجدد منابع و قابلیتهای عملیاتی، توسعه محصول را به عنوان یک قابلیت پویا مکانیسم هایی در نظر می گیرد که از طریق آن شرکت ها به خلق، یکپارچگی، ترکیب مجدد منابع و قابلیت ها می پردازند. مدل ارائه شده توسط نویسندگان، قابلیت پویای توسعه مستمر محصول را به عنوان مجموعه ای از فرآیندهای دانش (خلق، ادغام و پیکربندی مجدد) توصیف می کند و با انتخاب یک دیدگاه زمینه ای بر اهمیت طیفی از پیشبینی کنندههای زمینهای به عنوان پیشرانهای قابلیتهای پویا در توسعه محصول تاکید میکند. بر اساس مدل ارائه شده قابلیتهای پویا با ایجاد مجموعهای از سیستم ها، فرآیندها و هنجارها از جمله استقلال، مدیریت عملکرد، پشتیبانی و اعتماد حاصل از ویژگیهای بافت و زمینه سازمانی که به دقت انتخاب شدهاند، به دست میآیند و به فرآیندهای دانش زیربنایی قابلیت های پویا اجازه شکوفایی می دهد.
مک کلوی و داویدسون21(2009) در پژوهش خود با عنوان «از بنیان منابع تا قابلیت های پویا: بررسی شرکت های جدید» به بررسی تاثیر میزان دسترسی به بنیان منابع و تغییرات آن بر توسعه قابلیت های پویا در شرکت های جدید التاسیس پرداختند. محققان با این دیدگاه که بقای کسب و کارهای جدید تا حد زیادی نه به بنیان منابع آن شرکت بلکه به قابلیت های پویای در اختیار آن شرکت یعنی نحوه به کارگیری آن منابع وابسته است به بسط فرضیه های خود پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که منابع و تغییرات آنها در توسعه قابلیت های پویا مهم هستند اما تاثیر آنها بر قابلیت های مختلف متفاوت می باشد. برای مثال قابلیت تولید ایده تا حد زیادی تحت تاثیر سرمایه انسانی کارکنان، تخصص فناورانه و دیگر تخصص های خاص و سرمایه مالی است و آموزش کسب و کار و بهبود منابع مرتبط با شهرت و اعتبار شرکت و بهبود منابع فناورانه تاثیر مثبت کامل بر قابلیت تولید ایده دارند.
وانگ و احمد(2007) در پژوهش خود با عنوان «قابلیت های پویا: دستور کار مطالعه و تحقیق» به شفاف سازی مفهوم قابلیت های پویا پرداخته و سه عامل سازنده را که منعکس کننده ویژگی های مشترک قابلیت های پویا در شرکت ها بودند یعنی قابلیت سازگاری، قابلیت جذب و قابلیت نوآوری شناسایی کردند و مدلی یکپارچه از پیش بینی کننده ها و پیامدهای قابلیت های پویا ارائه دادند و نشان دادند که چگونه این سه عامل همراه با هم مکانیسم های شرکت را برای پیوند مزیت منابع داخلی به مزیت رقابتی مبتنی بر بازار توضیح می دهد.
جیاو22 و همکاران (2010) در تحقیق خود با عنوان «مطالعه تجربی درباره مسیرهای توسعه قابلیت های پویا: از دیدگاه جهت گیری کارآفرینانه و یادگیری سازمانی» قابليت هاي پويا را به عنوان يک فرض مقدم استراتژيک براي خلق، حفظ و ارتقا رقابت پذيري پايدار در نظر گرفتند. با در نظر گرفتن يادگيري سازماني به عنوان يک متغير ميانجي ، اين مطالعه به آزمون رابطه بين جهت گيري کارآفرينانه و قابليت هاي پويا مي پردازد و مسيرهاي توسعه قابليت هاي پويا و مولفه هاي اين قابليت ها را شناسايي مي کند. نتايج نشان داد که ابعاد جهت گيري کارآفرينانه به طور معناداري بر قابليت هاي پويا تاثير مثبت دارند، در حالي که يادگيري سازماني که تاثير مثبت معني داري بر قابليت هاي پويا دارد، يک نقش ميانجي نسبي ايفا مي کند بين اين دو. اين يافته ها نشان مي دهد که شرکت ها مي توانند از طريق سطوح مختلف يادگيري سازماني در زمينه فضاي نوآورانه و مبتکرانه به ايجاد قابليت هاي پويا بپردازند.
نقی زاده و همکاران(1392) در تحقیقی با عنوان «تاثیر قابلیت های پویا بر توانمندی نوآوری محصول در بنگاه های بخش دارویی ایران» سعی کردند تا با توجه به اهمیت نوآوری در صنایع دارویی با تاکید بر تاثیر قابلیت های پویا به ارائه الگویی جهت ارتقای میزان نوآوری در صنایع دارویی بپردازند. نتایج به دست آمده نشان داد که قابلیت های پویا در بنگاه های دارویی از جمله قابلیت بازآرایی، قابلیت جذب، قابلیت هماهنگی و قابلیت یادگیری، تاثیر قابل ملاحظه ای بر ارتقای توانایی نوآوری محصول بنگاه دارد که شامل ابعاد کیفیت، کاهش زمان عرضه به بازار، سهم بیشتر بازار و تمایز محصول های جدید است.
اکبری و اسماعیل زاده(1392) در تحقیقی با عنوان «نقش قابلیت های پویا در خلق مزیت رقابتی» به بررسی تاثیر قابلیت های پویا بر مزیت رقابتی بنگاههای صنعتی شهرک صنعتی سلفچگان پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که سه قابلیت یکپارچگی، یادگیری و پیکربندی به عنوان قابلیت های پویا شناسایی شدند و مشخص گردید که همه آنها بر روی مزیت های رقابتی تاثیر گذارند و اینکه بعد یادگیری از ابعاد قابلیت های پویا بیش ترین تاثیرگذاری را بر روی مزیت هایی رقابتی دارد.
روش پژوهش
پژوهش حاضر در چهارچوب رویکرد کیفی و با بکارگیری روش تئوری داده بنیاد انجام گرفته است. با توجه به سه رهیافت مطرح در تئوری داده بنیاد، به منظور تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش از رویکرد ظاهرشونده گلیزر استفاده شده است. در اين تحقيق از مصاحبهي عميق به عنوان اصليترين ابزار جمعآوري دادهها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر خبرگان صنعت داروسازی میباشد. روش نمونهگیری پژوهش نیز نمونه گیری هدفمند است که از روش های نمونه برداری غیراحتمالی می باشد (کرسول،1391،ص54). حجم نمونه در بخش کیفی به اشباع نظری بستگی دارد و از ابتدا قابل تعیین نیست(دانایی فرد، 1384، ص60). افراد نمونه انتخاب شده جهت انجام مصاحبه 12 نفر از خبرگان صنعت داروسازی کشور بوده اند که شامل طیفی از افراد مختلف از جمله سیاست گزاران سطح کلان از جمله مدیران سازمان غذا و دارو تا مدیران شرکت های بزرگ و مدیران تحقیق و توسعه بوده است.
تجزیه و تحلیل داده های پژوهش
با توجه به داده های به دست آمده از بخش مصاحبه و مشاهدات محقق، تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با کمک سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفته و در نهایت قابلیت های پویای نهایی ارائه شده است.
لازم به ذکر است، فرايند جمعآوري و تجزيه و تحليل دادهها در اين روش تحقيق به صورت زيگزاگي و همزمان انجام گرفته است. جمعآوري دادهها تا جايي ادامه پيدا کرده که محقق در دادهها به مرز اشباع رسیده و مفاهيم مرتبط با قابلیت های پویا در صنعت داروسازی که توسط مصاحبهشوندگان مختلف مطرح شده اند تکراري شده و مطلب جديدي به مدل اضافه نشده است. بر اساس رویکرد ظاهر شونده(گلیزری)، کدگذاری باز داده ها، تا زمانی ادامه پیدا می کند که اثرات ظهور مقوله محوری نمودار شود، تا بدین ترتیب در مرحله بعدی یعنی مرحله کد گذاری انتخابی، کدگذاری بر اساس مقوله محوری هدایت شود.
کدگذاری باز
کدگذاری باز اولین مرحله در تجزیه و تحلیل داده ها و کدگذاری است. در اين پژوهش، پژوهشگر کدگذاري باز را با خواندن چندبارهي مصاحبههاي پياده شده آغاز کرده تا از اين طريق به فهمي کلي از مصاحبهها دست يابد. سپس، بخشهاي مختلف هر مصاحبه خوانده شده و با ايدهي کلي حاصل از مطالعهي آن مصاحبه مقايسه می شود. در ادامه، محقق کار را با تحليل تک تک کلمات، عبارات، جملات و پاراگرافها ادامه داده است. در این مرحله بر اساس مصاحبه های انجام شده 42 کد اولیه احصا شد که در جدول شماره 2 نشان داده شده است.
کدگذاری محوری
در کدگذاری محوری، مفاهیم بر اساس اشتراکات و یا هم معنایی در کنار هم قرار گرفتند. به عبارت دیگر، کدها و دسته های اولیه ای که در کدگذاری باز ایجاد شده بودند، با یکدیگر مقایسه و ضمن ادغام کدهایی که از نظر مفهومی با یکدیگر مشابه بودند، دسته هایی که به یکدیگر مربوط می شدند، حول محور مشترکی قرار گرفتند (مقدم و همکاران، 1395، صص 134-133). با در کنار هم قراردادن 42 کد شناسایی شده، 13 عامل پویش محیطی، ایجاد سیستم هوشمند اطلاعاتی، تولید ایده، توسعه محصول جدید، توسعه فرآیند جدید، انعطاف پذیری سازمانی، انعطاف پذیری فناورانه، سازگاری، توانایی ارزیابی و به کارگیری دانش خارجی، ایجاد شبکه ارتباطی، شناخت مدیریتی، تصمیم گیری استراتژیک و سرمایه انسانی مدیریتی به عنوان کدهای محوری شناسایی شدند(مشاهده جدول 2).
کدگذاری انتخابی
در کدگذاری انتخابی، متغیر اصلی یا فرایند اساسی نهفته در داده ها، چگونگی، مراحل وقوع و پیامدهای آن نمودار می شود (مقدم و همکاران، 1395، ص144). بر اساس روابط بدست آمده، مفاهیم حاصل از کدگذاری باز و محوری در مرحله کدگذاری انتخابی به یکدیگر پیوند داده شده است. در این مرحله از کدگذاری، کدهای نظری چگونگی ارتباط ممکن میان کدهای حقیقی را که برای تلفیق به صورت یک نظریه مفروض هستند، مفهوم سازی می کنند. با بررسی های به عمل آمده توسط محقق به نظر می رسد که در پژوهش حاضر "خانواده فرایندی" در رویکرد گلیزری، به بهترین شکل، امکان تلفیق مقولات را به عمل می آورد چرا که در این پژوهش، قابلیت های پویا در صنعت داروسازی شناسایی شدند. بنابراین مدل حاصل از پژوهش در خانواده کدگذاری فرایندی جای داده می شود. در این مرحله قابلیت های درک محیط، نوآوری، انعطاف پذیری، جذب و قابلیت مدیریتی به عنوان قابلیت های پویای نهایی صنعت دارو انتخاب شدند.
جدول 2 : نتایج حاصل از کدگذاری باز، محوری و انتخاب قابلیت های شناسایی شده
کدگذاری انتخابی | کدگذاری محوری | کدگذاری باز |
قابلیت درک محیط | پویش محیطی | پویش بازار |
پایش رقبا | ||
تعامل با ذینفعان اصلی | ||
شناخت نیازهای آشکار و پنهان مشتریان | ||
شناخت قوانین صنعت | ||
ایجاد یک سیستم هوشمند اطلاعاتی | جمع آوری دانش موجود متخصصان | |
جمع آوری اطلاعات مرتبط با روندها و رویدادهای صنعت | ||
ایجاد یک پایگاه داده | ||
تسهیم اطلاعات و دانش موجود در پایگاه | ||
قابلیت نوآوری | تولید ایده | سرمایه گذاری بر ایده جدید |
تشویق افرادی که ایده جدید می آورند | ||
توسعه محصول جدید | تولید محصول جدید | |
افزایش کيفيت محصولات و خدمات جديد نسبت به رقبای اصلي شرکت | ||
افزایش کميت محصولات و خدمات جديد نسبت به رقبای اصلي شرکت | ||
تولید مواد موثره داروها در ایران | ||
توسعه فرآیند جدید | تغییر روالهای کاری فعلی | |
توسعه روشهای جدید تولید | ||
سرمایه گذاری بر تحقیق و توسعه | ||
قابلیت انعطاف پذیری | انعطاف پذیری سازمانی | ایجاد ساختارهای جدید سازمانی |
اتحاد و یا مالکیت رقبا و شرکت های دیگر و یا سرمایه گذاری مشترک | ||
قابلیت تغییر و نوسازی | ||
انعطاف پذیری فناورانه | سرمایه گذاری بر فناوری های جدید | |
کاربرد فناوری ها جدید به منظور برآوردن نیازهای مشتری | ||
سازگاری | تخصیص منابع به فعالیت های نوسازی | |
توانایی شرکت برای سازگار نمودن محدوده بازار محصولات خود برای پاسخگویی به فرصت های خارجی | ||
پاسخگویی سریع به شرایط در حال تغییر | ||
قابلیت جذب | توانایی ارزیابی و به کارگیری دانش خارجی | توانایی یادگیری |
توانایی کسب دانش خارجی و جدید | ||
توانایی ادغام دانش خارجی با دانش داخلی | ||
توانایی خلق دانش جدید | ||
ایجاد شبکه ارتباطی | ارتباط با دانشگاه ها | |
ارتباط با محققان و متخصصان شرکت های داخلی و خارجی | ||
قابلیت مدیریتی | شناخت مدیریتی | توانایی مدیران در شناخت رویدادهای آینده، شناخت گزینه های مختلف و شناخت پیامدهای هر بدیل |
توانایی تشخیص فرصت های سرمایه گذاری جدید | ||
توانایی سازماندهی خلاقانه اطلاعات فراوان و نامتجانس از محیط | ||
تصمیم گیری استراتژیک | تخصیص منابع برای تصمیمات آینده | |
تصمیم در مورد واگذاری، تفویض، انتقال فعالیت ها | ||
ایجاد شبکه ارتباطی و همکاری بین بخش ها و واحدهای مختلف | ||
سرمایه انسانی مدیریتی | دانش، مهارت و تخصص مدیران در حوزه آینده نگاری | |
تعهد مدیریت به اهداف و رسالت شرکت | ||
دارا بودن تفکر سیستمی | ||
داشتن دید باز برای پذیرش ایده های جدید |
بحث و نتیجه گیری
صنعت دارو به دلیل تاثیرش بر سلامت انسان و جلوگیری از بیماریها یکی از مهم ترین صنایع جهان است و با بازاری به ارزش بیش از هزار میلیارد دلار و سرمایه گذاری سالانه بیش از 100 میلیارد دلار در فهرست فورچون همواره به عنوان یکی از سودآورترین صنایع معرفی میگردد. تغییراتی فراگیر در بازار و فناوری های مرتبط با این صنعت در حال جریان است. از این جمله میتوان به روند تغییر تقاضای بازار از سمت داروهای پرکاربرد برای درمان های موقت به سمت داروهای ضروری جهت کنترل و مدیریت بیماری های مزمن مانند دیابت، سرطان و همچنین ظهور قدرتهای صنعتی جدید و نوظهور و توسعه فناوری هایی همچون بیوسیمیلار و اتمام دوره انحصار داروهای زیستی گران قیمت اشاره نمود. در چنین شرایطی شرکت ها نیازمند قابلیت های سازمانی هستند که آنها را به سمت آینده سوق می دهد. اگرچه سازمان ها نیازمند یک چشم انداز هستند، اما دارا بودن چشم انداز کافی نیست، زیرا اگر سازمان قابلیت های مورد نیاز برای رساندن خود به آن آینده مورد نظر را در اختیار نداشته باشد،چشم انداز چیزی بیش از یک آرزو نیست. داشتن این قابلیت ها در جای خود، شرکت ها را قادر به تغییر مسیر سازمانی از طریق هزاران تصمیم و اقدامی می نماید که روزانه انجام می شود. در واقع قابلیتهای پویا فرافرآیندی هستند که مستلزم هماهنگی و هدایت خوشه ای از فعالیت ها – منابع، فرآیندها و بهترین شیوه ها – برای مدیریت جامع و سیستماتیک چیزی که اهمیتی استراتژیک دارد، می باشند. قابلیت های پویا باعث تقویت تصمیمات صحیح و دقیق درباره مسیر و جهت آینده شرکت میشوند، همسویی ذینفعان را به دنبال دارند و منشا آمادگی برای تغییر هستند.
پژوهش حاضر با توجه به شرایط کنونی شرکت های دارویی و نیاز آنها به قابلیت های پویا به دنبال شناسایی قابلیت های پویایی است که آینده نگری و پیشتازی و تحقق چشم انداز پیش روی آنها را در شرایط در حال تغییر کنونی امکان پذیر می کند. به منظور شناسایی این قابلیت ها از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد استفاده شد. در این راستا با استفاده از مصاحبه عمیق با 12 نفر از خبرگان صنعت داروسازی، قابلیت های اصلی شناسایی شدند. در مرحله اول تحقیق 42 کد از جمله پویش بازار، پایش رقبا، تعامل با ذینفعان اصلی، جمع آوری اطلاعات مرتبط با روندها و رویدادهای صنعت، تولید محصول جدید، تولید مواد موثره داروها در ایران، سرمایه گذاری بر فناوری های جدید و .... از مصاحبه ها استخراج شدند و در مرحله کدگذاری محوری کدهای احصا شده در مرحله قبل در قالب 13 کد پویش محیطی، ایجاد یک سیستم هوشمند اطلاعاتی، تولید ایده، توسعه محصول جدید، توسعه فرآیند جدید، انعطاف پذیری سازمانی، انعطاف پذیری فناورانه، سازگاری، توانایی ارزیابی و به کارگیری دانش خارجی، ایجاد شبکه ارتباطی، شناخت مدیریتی، تصمیم گیری استراتژیک و سرمایه انسانی مدیریتی دسته بندی شدند. در نهایت 5 قابلیت درک محیط، قابلیت نوآوری، قابلیت انعطاف پذیری، قابلیت جذب و قابلیت مدیریتی به عنوان قابلیت های پویای صنعت دارو مشخص شدند.
شرکت های داروسازی از طریق قابلیت درک محیط قادر خواهند بود تغییرات محیط خارجی را ادراک، آنها را پیش بینی و خود را برای رویارویی با آنها آماده کنند. از این طریق آنها از آخرین اقدامات و کشف های صنعت و داروها و پیشرفت های جدید آگاه خواهند شد و می توانند برای بهره برداری از این تغییرات برنامه ریزی های ضروری را انجام دهند و فعالیت ها و روش های خود را همسو با این تغییرات اصلاح و یا بهبود دهند. صالحی نژاد(1392) و نقی زاده و همکاران(1392) نیز در تحقیقات خود به نتایج مشابهی رسیدند و قابلیت درک محیط را به عنوان یکی از قابلیت های پویای اصلی برای کسب مزیت رقابتی شناسایی کردند.
از طریق نواوری شرکت های داروسازی قادر خواهند بود تا به صورتی کارامدتر نیازهای مشتریان خود را تامین و از این طریق به کسب سود بپردازند. قابلیت نواوری به واسطه تحقیق و توسعه که اصلی ترین رکن صنعت داروسازی است، محقق می شود. کشاورز ترک(1396) و رهربک(2010) نیز بیان می کنند که نواوری و مدیریت نواوری از قابلیت های پویایی هستند که این پتانسیل را در اختیار دارند که باعث بهبود آینده نگاری و مدیریت شرکت ها می شوند و آنها را برای رقابت پذیری بیشتر آماده می کنند. نارایانان و همکاران(2009) نیز از طریق مصاحبه با مدیران سطوح سازمانی مختلف دو قابلیت پویای توسعه داروي چرخه سريع و برنامه هاي زيست شناسي شيميايي پرداختند. از طریق توسعه داروي چرخه سريع سرعت چرخه در طي توسعه دارو افزایش می یابد و توسعه سرعت بیشتری می یابد، این برنامه در واقع به نوآوری های فرآیندی اشاره دارد.
قابلیت جذب نشان دهنده توانایی یک شرکت برای تشخیص ارزش اطلاعات خارجی و جدید، جذب و به کارگیری آن برای اهداف تجاری است. شرکت هایی که قابلیت جذب بالایی دارند از شرکای مختلف و تحقیقات و تجربه خود چیزهای بیشتری می آموزند و قادر به ایجاد دانش مخصوص خود هستند. همراستا با این مطلب اریکسون23 (2013) بیان می کند که توانایی بهره برداری از دانش خارجی و ادغام آن با دانش داخلی سازمان و متناسب سازی پایگاه دانش در حوزه های رشته های مختلف باعث افزایش عملکرد شرکت ها می شود. نارایانان و همکاران نیز (2009) به برنامه هاي زيست شناسي شيميايي خاص کشف دارو اشاره می کنند که نیازمند همکاری گسترده و تسهیم دانش دانش بين شیمي دانان و زيست شناسان است.
قابلیت انعطاف پذیری انعکاسی از این مطلب است که سازگاری با تغییرات محیطی و همسویی منابع داخلی با تقاضای خارجی برای تکامل و بقای شرکت در صنایع مختلف ضروری و حیاتی است. شرکت هایی که سطح بالایی از قابلیت انعطاف پذیری دارند در واقع قابلیت پویا در اختیار دارند. وانگ و احمد(2007) بیان می کنند که از طریق قابلیت انعطاف پذیری شرکت ها توانایی تشخیص و سرمایه گذاری بر فرصت های بازاری را به دست می آورند. تیس و همکاران(1997) نیز قابلیت انعطاف پذیری را یک قابلیت پویا در نظر می گیرند و بیان می کنند که قابلیت انعطاف پذیری چند بعدی بوده و شامل توانایی یک شرکت برای سازگاری محدوده بازار محصولات خود برای پاسخگویی به فرصت های خارجی؛ پویش بازار، زیر نظر گرفتن (پایش) مشتریان و رقبا و تخصیص منابع به فعالیت های بازاریابی؛ و پاسخگویی به شرایط در حال تغییر بازار هر چه سریعتر می باشد.
قابلیت های مدیریتی اتخاذ تصمیمات بهتر درباره تخصیص منابع و استراتژی های مسیریابی شرکتی را امکان پذیر می نماید. مدیران دارای قابلیت های مدیریتی نسبت به شرایط حساس تر خواهند بود و قادر هستند از طریق کاربرد استراتژی های مختلف در مراحل و زمینه ها مختلف مسیر آینده شرکت را تبیین نموده و در این راه تعهد همگان را برانگیزانند. همچنین این مدیران می توانند محیطی در شرکت ایجاد کنند که یادگیری و کسب دانش جدید را در بین کارکنان تشویق می نماید. زهرا و دیگران(2006) نیز بر قابلیت مدیریتی مدیران به عنوان یک قابلیت پویا تاکید می کنند. به اعتقاد آنها از طریق قابلیت مدیریتی مدیران قادر به ترکیب قابلیت های دیگر خواهند بود و از این طریق می توانند هر انچه را که در اختیار شرکت قرار دارد با هماهنگ و هدایت نموده تا اهداف شرکت به بهترین نحو محقق گردد.
منابع فارسی
2. دانایی فرد، حسن. 1384 . تئوری پردازی با استفاده از رویکرد استقرائی: استراتژی مفهوم سازی تئوری بنیادی. دانشور، سال12، شماره 11، صص70-57.
3. صالحینژاد، سیمین.1392. هوش استراتژیک و آینده پژوهی در سازمان. دومین همایش ملی آینده پژوهی.
4. کرسول، جان. 1391 . پویش کیفی و طرح پژوهش: انتخاب از میان پنج رویکرد (روایت پژوهی، پدیدار شناسی و ....). ترجمه حسن دانایی فرد و حسین کاظمی، تهران: انتشارات صفار و اشراقی. چاپ اول.
5. کشاورز ترک، محسن.1396. چارچوب آیندهنگاری شرکتی مبتنی بر سناریو پردازی برای مدیریت نوآوری. رساله دکتری ارائه شده در رشته آینده پژوهی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران
6. مقدم، ابوالفضل؛ کمالیان، امین رضا؛ اورعی یزدانی، بدرالدین؛ کرد، باقر و روشن، سیدعلیقلی. 1395. تبیین و طراحی مدل مدیریت منابع انسانی کارآفرینانه: رویکرد داده بنیاد (مطالعه ای در صنعت برق، گروه شرکت های ایران ترانسفو). نشریه علمی- پژوهشی بهبود مدیریت. سال دهم، شماره 4، صص 157-123.
7. نقی زاده، محمد؛ سید نقوی، میرعلی و احسانی، راضیه.1392. تاثیر قابلیت های پویا بر توانمندی نوآوری محصول در بنگاه های بخش دارویی ایران. مدیریت نوآوری، سال دوم، شماره 3، صص 51-27
منابع انگلیسی
1. Ambrosini, V., & Bowman, Cl.(2009). What are dynamic capabilities and are they a useful construct in strategic management? International Journal of Management Reviews, 11(1), 29–49
2. Collis, D.J. (1994). Research Note: How Valuable are Organisational Capabilities? Strategic Management Journal, 15(2), 143-152.
3. Drnevich, P. L., & Kriauciunas, A. P.(2011). Clarifying the Contributions and limits of the contributions of ordinary and Dynamic Capabilities to relative firm performance. Strategic Management Journal, 32: 254–279
4. Eisenhardt, K. M., & Martin, J. A. (2000).Dynamic capabilities: what are they. Strategic Management Journal, 21, 1105–1121
5. Eriksson, T. (2013) .Methodological issues in dynamic capabilities research – a critical review. Baltic Journal of Management, 8 (3), 306-327
6. Grant, R. M.(2010). Contemporary Strategy Analysis: Concepts, Techniques, Applications. John Wiley & Sons Ltd . Seven Edition
7. Helfat, C.E., & Peteraf, M. (2003). The Dynamic Resource-Based View: Capability Lifecycles. Strategic Management Journal, 24, 997–1010.
8. Helfat, C.E., Finkelstein, S., Mitchell, W., Peteraf, M.A., Singh, H., Teece, D.J., & Winter, S.G. (2007). Dynamic Capabilities: Understanding Strategic Change in Organizations. Blackwell Publishing: Malden, MA.
9. Hermano, V. & Martín-Cruz, N.(2016). The role of top management involvement in firms performing projects: A dynamic capabilities approach. Journal of Business Research,69(9),3447-3458
10. Hodgkinson, G. P., & Healey, M. P. (2011). Psychological Foundations of Dynamic Capabilities: Reflexion and reflection in Strategic Management. Strategic Management Journal, 32(13), 1500-1516
11. Iacobucci, D.(2008). Dynamic capabilities and entrepreneurial team development in SMEs.
12. Inan, G. G., & Bititci, U. S.(2015). Understanding organizational capabilities and dynamic capabilities in the context of micro enterprises: a research agenda. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 210 , 310 – 319
13. Jiao, H., & Wei, J., & Cui, Y.(2010). An Empirical Study on Paths to Develop Dynamic Capabilities: From the Perspectives of Entrepreneurial Orientation and Organizational Learning. Front. Bus. Res. China 2010, 4(1): 47–72, DOI 10.1007/s11782-010-0003-5
14. McKelvie, A., & Davidsson, P.(2009). From Resource Base to Dynamic Capabilities: an Investigation of New Firms. British Journal of Management, 20, S63–S80 (2009)
15. Narayanan, V. K., Colwell, K., & Douglas, F. L.(2009). Building Organizational and Scientific Platforms in the Pharmaceutical Industry: A Process Perspective on the Development of Dynamic Capabilities. British Journal of Management, 20, S25–S40. DOI: 10.1111/j.1467-8551.2008.00611.x
16. Prieto, I. M., Revilla, E., & Rodrıguez-Prado, B. (2009). Building dynamic capabilities in product development: How do contextual antecedents matter? Scandinavian Journal of Management, 25, 313—326
17. Schreyogg, G., & Kliesch-Eberl, M.(2007). How dynamic can organizational capabilities be? Towards a dual-procee model of capability dynamization. Strat. Mgmt. J., 28, 913–933
18. Teece, D. J. , Pisano, G., & Shuen, A.(1997). Dynamic capabilities and strategic management. Strategic Management Journal,18(7),509-533
19. Teece, D.(2007). Explicating dynamic capabilities: the nature and micro foundations of (sustainable) enterprise performance. Strategic Management Journal, Strat. Mgmt. J., 28, 1319–1350
20. Verreynne, M.L., Hine, D., Coote, L. & Parker, R.(2016). Building a scale for dynamic learning capabilities: The role of resources, learning, competitive intent and routine patterning. Journal of Business Research,69(10),4287-4303
21. Wang, C. L., & Ahmed, P. K.(2007). Dynamic capabilities: A review and research agenda. International Journal of Management Reviews , 9 (1), 31–51
22. Winter, S.G. (2003). Understanding Dynamic Capabilities. Strategic Management Journal, 24(10), Special Issue: Why Is There a Resource-Based View? Toward a Theory of Competitive Heterogeneity, 991–995
23. Zahra, S., Sapienza, H., & Davidsson P. (2006). Entrepreneurship and Dynamic Capabilities: a Review, Model and Research Agenda. Journal of Management Studies, 43, 917–955.
24. Zollo, M., & Winter, S. G.(2002). eliberate Learning and the Evolution of Dynamic Capabilities. Organization Science, 13(3),339-351
[1] hyper-competition
[2] Penrose
[3] Helfat & Peteraf
[4] Schreyogg & Kliesch-Eberl
[5] Collis
[6] Winter
[7] zero level capabilities
[8] first-level capabilities
[9] Zahra
[10] Verreynne
[11] operating capabilities
[12] lower and higher-order dynamic capabilities
[13] Teece
[14] Wang and Ahmed
[15] Helfat
[16] Narayanan
[17] fast cycle drug development
[18] chemical biology platforms
[19] Prieto
[20] Zahra
[21] McKelvie & Davidsson
[22] Jiao
[23] Eriksson