The impact of knowledge management on smart organizations with the mediating role of technology capabilities
Subject Areas :Nadi Alizadeh 1 , Hossein Dadfar 2
1 - Computer Department, Noor Branch, Mahmoudabad Center, Islamic Azad University, Mahmoudabad, Iran.
2 - Graduate Master IT management and experts develop new technologies
Keywords: Keywords: Knowledge Management, Technology Capability, Intelligent Organization,
Abstract :
The purpose of this study was to investigate the impact of knowledge management on smart organizations with the mediating role of technology capabilities. This study was functional in terms of purpose and methodological in terms of survey. The statistical population of the study were all employees of Keshavarzi bank branches in Tehran from which 310 persons were selected by using Cochran formula with limited population through relative stratified sampling. The standard questionnaire was used to measure the variables in the present study. To measure knowledge management, Conrad and Newman (1999) questionnaire, to measure technology capabilities, Panda and Ramantan (1996) and to measure the components of intelligent organization, the questionnaire presented in the study of Najar et al. (2015) were used. Spss and Lisrel softwares were used for data analysis Results of research hypotheses based on structural equation model showed that knowledge management components (knowledge creation, knowledge storage, knowledge sharing and knowledge utilization) through technology capabilities have a significant impact on smart organization, knowledge storage and knowledge sharing had more effect on the smart organization.
نجاری، حمیدرضا و علیاکبر آقایی (1393). «سازمان هوشمند»، علوم مدیریت با محوریت توسعۀ پایدار، شمارۀ 2، صص 1-10.
سعیدیپور، بهمن. محمدیپور، عباس. (1397). هوشمندسازی سازمان. کنفرانس اندیشه¬های نوین و خلاق در مدیریت و حسابداری.
شهبازی، بهزاد؛ الهیاری، رحمتالله و محرک مالی، سید محمد (1389). توانمندسازی کارکنان (تعاریف، الزامات و مدلها). نشریه علمی، تخصصی منابع انسانی ناجا. 5 (21)، 33-58.
عرفانی، ابراهیم، (1392)، بررسی رابطه بین هوش کسبوکار و فرایندهای بانکی در بانکداری نوین ایران، نخستین کنفرانس ملی توسعه مدیریت پولی و بانکی، تهران.
Newman, B. and k. w. Conrad, (1999) "A frame work for characterizing knowledge management method", practices, and Technologies.
نجاری، رضا؛ آذر، عادل؛ احمدی، فریدون؛ جلیلیان، حمیدرضا. (1394). ارائه چارچوب عوامل سازمان هوشمند در شرکت¬های تولیدی. پژوهش¬های مدیریت منابع انسانی دوره 5، شماره 2 تابستان 1394.
Panda H & Ramanathan P. 1996. `Technological Capability Assessment of A Firm in the Electricity Sector’, Technovation, 16(10), pp 561-588
King, W. R. (2009). Knowledge management and organizational learning. Springer US.3-13
جعفري،ليلا، داريوش غفوري، آذر، (1385)، ارزيابي تأمینکنندگان بر اساس مدل MFQM، دومين كنفرانس لجستيك و زنجيره تأمین، تهران، انجمن لجستيك ايران
الوانی سید مهدی، همتی مهاجر صادق، بیگی نیا عبدالرضا. (1391) بررسی رابطه ساختار سازمانی باهوش سازمانی (مطالعه موردی: سازمان¬های دولتی استان لرستان). مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت.; ۳ (۱۱):۲۵-۵۴
طبرسا،غلامعلی، ابدالی، رقیه، حاتمی، سکینه، (1390) ارتقای خلق دانش سازمانی: تبیین نقش هوش سازمانی و یادگیری سازمانی (شرکت سایپا یدک)، پژوهش¬های مدیریت منابع سازمانی سال اول پاییز 1390 شماره 3
کیماسی، مسعود؛ چیتسازان، هستی؛ فاخر، اسلام، (1390) هوش سازمانی بررسی مقایسه¬ای بانکهای دولتی و خصوصی مدیریت بازرگانی پاییز 1390، دوره سوم - شماره 3 - 131 تا 146
احتشام راثي رضا, محرابي جواد، (1395) تأثیر فناوري اطلاعات بر بهبود عملکرد سازماني در سيستم¬هاي هوشمند بانکداري (مطالعه موردي: بانک صادرات شعب تهران)، خطمشیگذاری عمومي در مديريت (رسالت مديريت دولتي) بهار 1395 , دوره 7 , شماره 21 ; از صفحه 55 تا صفحه 71 .
Nisara Tahir M. Prabhakarb, Guru, Strakovaa Lubica. (2018). Social media information benefits, knowledge management and smart organizations. Journal of Business Research. Received 5 August 2017; Received in revised form 1 May 2018; Accepted 5 May 2018.
Hawedi, H S., Haryani H., Ariza N. & Abadalghader, A.A. (2011). Current challenges and future perspective: the Influence of organizational Intelligence on Libyan oil and Gas Industry. International journal of computer science and network security, 11 (1), 145-147.
فصلنامه مهندسی مدیریت نوین سال هشتم ، شماره سوم، پاییز 1401
|
تأثیر مدیریت دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شعب بانک کشاورزی شهر تهران بودند که از آن نمونهای به تعداد 310 نفر با استفاده از فرمول کوکران با جامعه محدود به روش نمونهگیری طبقهای نسبی انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرها در پژوهش حاضر از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. برای اندازهگیری مدیریت دانش از پرسشنامه کنراد و نیومن (1999) و برای اندازهگیری قابلیتهای تکنولوژی از پاندا و رامانتان (1996) و برای سنجش مولفههای سازمان هوشمند از پرسشنامه ارائه شده در مطالعه نجاری و همکاران (1394) استفاده شده است. برای تجزیه تحلیل دادهها از نرمافزار spss و Lisrel استفاده شد. نتایج آزمون فرضیههای تحقیق بر اساس مدل معادلات ساختاری نشان داد، مولفههای مدیریت دانش (خلق دانش، ذخیرهسازی دانش، تسهیم دانش و بهکارگیری دانش) از طریق قابلیتهای تکنولوژی بر سازمان هوشمند تأثیر معنیداری دارند. ذخیرهسازی دانش و تسهیم دانش تأثیر بیشتری بر سازمان هوشمند داشتهاند.
واژههای کلیدی: مدیریت دانش، قابلیتهای تکنولوژی، سازمان هوشمند
مقدمه
در عصر حاضر بیثباتی، درهمتنیدگی، تغییروتحول و عدماطمینان، از جمله شاخصها و ویژگیهای محیط رقابتی در سازمانها هستند. سازمانها مجبورند برای ادامه حیات و حفظ ویژگیهای رقابتی خود به پرورش و تقویت قابلیتهای خاص خود بپردازند. بنا به تعریف، سازمان مجموعهای است از افراد که به دنبال تحقق هدفی خاص و مشترک هستند که این گونه تعاریف، نشانگر بعد انسانی سازمان هستند. مهمترین بعد انسان قدرت تعقل و بهرهبرداری از سطح هوش بالاست. بهطوری که هرچقدر عملکرد سازمان توأم با هوشمندی باشد، درصد موفقیت آن سازمان در عرصه رقابت با رقبا بهمراتب بیشتر خواهد بود. سازمان هوشمند، سازمانی است که به طور پیوسته در حال کسب و انتقال دانش با محیط خود است تا به قابلیت خودکنترلی، خود تنظیمی و خود ارتقایی دست یابد. جنبه اساسی این نوع سازمان بهکارگیری هوشمندی تکنولوژی بهمنظور واکنش سریع در مقابل نیازهای محیطی است. در شکلگیری سازمان هوشمند عواملی مانند فناوری اطلاعات، یادگیری سازمان، مدیریت دانش و... نقش به سزایی دارند. [1]
دانش در سازمانهای امروزی بهعنوان یک دارایی باارزش و مدیریت دانش بهعنوان اولین و اساسیترین اولویت مورد تأکید قرار میگیرد. دانش سازمانی این امکان را به سازمانها میدهد که دانش و اطلاعات مهم را ایجاد، گزینش، سازماندهی و منتشر نمایند و تخصصی را که برای فعالیتهایی همچون حل مشکلات، یادگیری پویا و مستمر، برنامهریزی راهبردی و تصمیمگیری ضروری است، یاد بگیرند. باتوجهبه انواع دانشی که در سازمان هوشمند وجود دارد، میتوان گفت که سازمان ماشین نیست. بلکه موجود زندهای است که مانند افراد میتواند مجموعهای از احساس و ادراک را داشته باشد و اهداف اساسی را بهخوبی شناسایی کند. مدیران آگاه سازمانها، اقدام به مدیریت دانش مینمایند تا سازمانهای هوشمند و یادگیرنده ایجاد کنند و بدین ترتیب عملکرد سازمان را افزایش دهند. مدیریت دانش به مدیران کمک میکند تا در تحلیل اطلاعات و انتخاب درست آنها تصمیمات سنجیدهتری را اتخاذ نمایند و سازمان خود را جهت بقا و رشد با محیط سازگار کنند. مدیریت دانش به مدیران کمک میکند تا در تحلیل اطلاعات و انتخاب درست آنها تصمیمات سنجیدهتری را اتخاذ نمایند و سازمان خود را جهت بقا و رشد با محیط سازگار کنند. [2]
افزایش روزبهروز حجم اطلاعات و تغییرات شتابان محیطی و ضرورت ایجاد ارتباط مستمر با محیط پیچیده و پویا، نیازمند مدیریت دانش جهت کسب دانش، توزیع دانش سازماندهی و تحلیل و تفسیر مناسب آنها است. [3]
اساس هر هوشمندي کمک آن به گرفتن تصمیمات بهتر و به هنگام تر است آنچه که میتواند کاربردهاي استراتژیک براي بقا سازمان داشته باشد. سازمانهای هوشمند، قابلیت و مهارت خاصی را جهت کسب، سازماندهی و به اشتراک گذاردن انواع دانشهای سازمان خود دارند. این سازمانها با مدیریت دانش قادرند همواره رفتارشان را با محیط متغیر و پویا منطبق نمایند و بر عملکردشان بیفزایند؛ لذا مدیران سازمانها بیشازپیش نیازمند توانمندی در تصمیمگیری سریع دقیق و هوشمندانه برای حفظ بقا سازمان در بازار رقابتی هستند. برای دستیابی به این مهم ابزارها و برنامههای نرمافزاری موردنیاز است که در کمترین زمان و با روشی ساده بتوانند وضعیت کسبوکار خود را تحلیل کرده و به علل نوسانات مثبت یا منفی شاخصهای کسبوکار خود پی ببرند و یا فرصتهای پنهان را شناسایی کنند؛ بنابراین توسعه تکنولوژي در هوشمندسازی سازمانها اهمیت فراوانی دارد. در برنامهریزی استراتژیک باید با استفاده از پیشبینی تکنولوژی، پارامترهای تکنولوژیکی تأثیرگذار بر آینده سازمان را، شناسایی کرد و از آنها برای برنامهریزی طولانیمدت سازمان استفاده نمود. پیشبینی تکنولوژی بهعنوان اولین مرحله از برنامهریزی تکنولوژی سازمان، اطلاعات لازم جهت انتخاب تکنولوژیهای مناسب را در برآوردهکردن نیازهای تکنولوژیک فراهم میکند.[2]
بازار بسیار پویا، تغییر خواستههای مشتري، رقابت شدید، ضرورت کنترل دقیق و مدیریت ریسك تنها برخی از ویژگیهای محیط کسبوکاری است که بانکهای مدرن در آن به انجام عملیات خود میپردازند. مدیریت و فرایند تصمیمگیری بهتر در بازاري با این ویژگیهای تعیینکننده موفقیت و یا عدم موفقیت بانکها است؛ لذا بهکارگیری راهحلهای هوشمندي کسبوکار در بانکها میتوانند تصمیمگیرندگان را در تمام بخشهاي کسبوکاری بانك از منابع اطلاعاتی بهرهمند ساخته تا بتوانند براي حل مشکلات و تصمیمگیریهای باکیفیت بالا و بهموقع، اقدام نمایند. [4]
بانکها براي سازگاري با چالشهای جدید محیط پیچیده و پویا نیازمند اطلاعات مرتبط و بهموقع هستند. بانكها براي این منظور به جمعآوری گسترده داده از منابع مجزاي داخلی و خارجی میپردازند که ابزارهاي هوشمندي کسبوکار با بهکارگیری فناوریهای اطلاعاتی از قبیل پردازش تحلیلی آنلاین و دادهکاوی باعث تصمیمگیری هوشمند در محیط پیچیده بانکداري میشود. پیادهسازی مولفههای سازمان هوشمند در بانکها با جمعآوری، بهبود و پاکسازی دادههای عملیاتی روزانه منابع داخلی و خارجی شروع میشود که وجود داده اگرچه بسیاري از سازمانها به استقرار و استفاده از سیستمهای هوشمندي کسبوکار روي آوردهاند؛ اما همه آنها در پیادهسازی این سیستمها موفق نبودهاند. بانكها از امکانات هوشمندي کسبوکار براي تقویت روابط مشتري، جذب مشتري احتمالی و کسب رشد استفاده کنند. درواقع سازمان هوشمند به طور مؤثر استراتژي کسبوکار را با فناوريهاي اطلاعاتی براي بهرهبرداری از زیرساختهاي موجود فناوري اطلاعات و مهارتها مرتبط میکند.
در مجموع میتوان گفت سازمانها بهمنظور بهبود و تحویل اطلاعات موردنیاز تصمیمگیران و پشتیبانی از فعالیتهاي تصمیمگیری به پیادهسازی سیستمهاي هوشمند میپردازند؛ اما نتایج مطالعات حاکی است که همه این سیستمها بهصورت موفقیتآمیز پیادهسازی نشده و منافع پیشبینیشده همیشه تحقق پیدا نکرده است؛ لذا در پژوهش حاضر تأثیر مدیریت دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی بررسی میشود.
فناوریهای نوین با سرعتی سرسامآور در حال پیشرفت هستند بهطوری که جوامع بهصورت عام و بازار بهصورت خاص با شتابی وصفناپذیر به دنبال ترفندهایی میگردند که بقایشان را در این عرصه آشفته و متلاطم تضمین کنند. سازمانها باید بپذیرند که فلسفه حیاتشان تغییر کرده است و دیگر زندهبودن به معنای رسیدن به وضعیت سوددهی مداوم نمیباشد و باید به دنبال رقابت و ابزار آن باشند چرا که امروزه کمتر سازمانی (شرکتی) در این عرصه بهصورت سنتی و بهدوراز قواعد جدید بازی کسبوکار میکند؛ بنابراین تسلط بر فناوریهای جدید مانند هوش در کسبوکار یک الزام و یک ضرورت اجتنابناپذیر تلقی میشود. باید پذیرفت در سازمانهای امروزی علاوه بر منبع عظیم و خلاق انسانی هوشمند، ماشینآلات هوشمند نیز در فرایندهای سازمان نقش مؤثری ایفا میکنند. با بررسي و تحليل دانش و اهمیت ويژگيهاي آن در حيطه عملکرد سازمانها میتوان دريافت که برخورداري از دانش و اطلاعات روزآمد براي ادامه حيات سازمانها به يک ضرورت انکارناپذير تبديل شده است بهخصوص اگر روند تغيير و تحولات دانش در جامعه بهدقت مورد ارزيابي واقع شود.
امروزه باتوجهبه رقابت شدید در صنعت بانکداری برای جلب رضایت مشتری و نیز جذب مشتریان جدید باعث گردیده تحولی در این صنعت پدید آید. استفاده از ابررایانهها، نرمافزارهای جدید، مجازیسازی سرویسهای بانکی و نهایتاً هوشمندسازی سرویسهای بانکی در بالاترین اولویت یک بانک میتواند، قرار گیرد. از منظر بانک، کنترل سود و زیان، پیشبینی سرمایهگذاری و اعتبارات، شناسایی نیازمندیهای مشتری، مانیتورکردن مشتریان پس از ایجاد سرویسهای جدید، رفتارسنجی و اعتبارسنجی مشتریان، مقایسة بانک با رقبای داخلی و خارجی، کنترل تراکنشهای مشکوک و امتیازدهی و وفادارسازی مشتری بهصورت آنی، در سیستمهای سنتی و قدیمی بههیچعنوان قابلارزیابی بهصورت کامل وجود ندارد و باتوجهبه حجم بالای تراکنشهای یک بانک، کاربران و مدیران یک بانک نیز، نمیتوانند از سیستمهای سنتی جهت رقابت بهره ببرند؛ بنابراین بررسی هوشمندی و مدیریت دانش در بانکها اهمیتی دوچندان دارد.
الوانی، بیگی نیا و همتی مهاجر (1396) تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه ساختار سازمانی باهوش سازمانی» در سازمانهای دولتی استان لرستان انجام دادند. متغیرهای تحقیق مذکور شامل ساختار سازمانی (رسمیت، پیچیدگی و تمرکز) و هوش سازمانی (بینش راهبردی، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد و توافق، بهکارگیری دانش) بوده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که سازمانهای دارای ساختار ایستا (دارای رسمیت، پیچیدگی و تمرکز بالا) از هوش سازمانی کمتر، و سازمانهای دارای ساختار پویا (دارای رسمیت، پیچیدگی و تمرکز پایین) از هوش سازمانی بیشتر برخوردارند.[10]
طبرسی، ابدالی و حاتمی (1396) تحقیق با عنوان «ارتقای خلق دانش سازمانی: تبیین نقش هوش سازمانی و یادگیری سازمانی» در شرکت سایپا یدک انجام دادند در این مطالعه محققان به بررسی نقش هوش سازمانی بر خلق دانش از راه یادگیری سازمانی پرداختهاند. برای آزمون 3 فرضیه پژوهش از نمونه 140 نفره از کارکنان دفتر مرکزی سایپا یدک استفاده شد. نتایج نشان میدهد که رابطه علی بسیار قوی میان هوش سازمانی و یادگیری سازمانی و نیز میان هوش سازمانی با خلق دانش وجود دارد. همچنین رابطه علی مثبت و معنادار میان یادگیری سازمانی و خلق دانش وجود دارد.[11]
کیماسی، چیتسازان و فاخر (1395) در قالب یک پژوهش توصیفی- کاربردی به تفاوت هوش سازمانی در بانکهای دولتی و خصوصی پرداختند. برایناساس به بهرهگیری از پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی که مشتمل بر 49 گویه در قابل هفت بعد است از 429 نفر از کارکنان دو بانک خصوصی و دو بانک دولتی نظرخواهی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد، در مجموع هوش سازمانی بانکهای خصوص بهصورت معناداری از هوش سازمانی بانکهای دولتی بیشتر است.[12]
احتشام راثی و محرابی (1395) پژوهشی با عنوان تأثیر فناوری اطلاعات بر بهبود عملكرد سازماني در سيستمهاي هوشمند بانكداري (مطالعه موردي: بانك صادرات شعب تهران) ارائه دادند. پژوهش حاضر باهدف بررسي تأثیر نقش فناوري اطلاعات در بهبود عملکرد سازماني در سيستمهاي بانکداري هوشمند صورتگرفته است. جامعه آماري شامل کليه مديران، کارشناسان و کارکنان بخش فناوري اطلاعات شعب بانک صادرات شهر تهران به تعداد 150 نفر است که از ميان آنها با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری خوشهای 108 نفر بهعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. براي جمعآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد که روايي و پايايي آن مورد تأييد خبرگان بانک است، استفاده گرديده است. نتايج نشاندهنده تأثیر معنادار و مثبت شاخصهاي؛ کارايي عمليات، اثربخشي در هزينه، قابليت اطمينان (پايايي)، قابليت انتخاب (تنوع) و دقت بر بهبود عملکرد سازماني در چهار بُعد مالي، مشتريان، فرايندهاي داخلي و رشد و يادگيري در سيستمهاي بانکداري هوشمند است. [13]
نیسار و همکاران (2018) پژوهشی با عنوان مزایای اطلاعات رسانههای اجتماعی، مدیریت دانش و سازمانهای هوشمند ارائه دادند. در این مقاله، رشد رسانههای اجتماعی درون سازمانها، باتوجهبه تأثیر آن بر روی اشتراک دانش در یک نوع خاص از سیستمهای مدیریت دانش – انجمنهای تخصصی مبتنی بر بحث (KMDG). مورد بررسی قرار گرفته است. بر روی این ابزار مدیریت دانش تمرکز شد؛ زیرا کارکنانی با یک فرصت استراتژیک برای برقراری ارتباط با گروههای مختلف در انجمنهای تخصصی ایجاد میکند که در تبادل اطلاعات و ارتباطات شرکت میکنند. با استفاده از روش تجزیهوتحلیل محتوا، دو مکانیزم اطلاعاتی مداخله کننده (تنوع اطلاعاتی و ارتباطات غیررسمی) که KMDGهای رسانههای اجتماعی را برای تولید و اندازهگیری تأثیرات آنها بر بهرهوری کار و بازده داراییها تئوریزه میکنند بررسی شده یافتهها نشان میدهد که KMDG به طور مثبت بر عملکرد سازمان هوشمند از طریق اطلاعات نهفته و ارتباطات اجتماعی تأثیر میگذارد. [14]
در مطالعة مقایسهای احتمال موفقيت عملكرد در سازمانهایی که از هوش ســازمانی استفاده میکنند، پنج برابر سازمانهای با ضريب هوشي پایینتر میدانند. هاودی، هاريانی، آريزا و عبادالقادر، (۲٠۱۱) هوش ســازمانی را توانايی راهبردی مؤثر و کارآمدی میدانند که ارزش تصمیمگیری و دانش را برای موفقيت ســازمان افزايش میدهد. از اين نظر میتوان گفت، از زمان مطرحشدن مفهوم هوش ســازماني تاكنون، صاحبنظران مختلف تــلاش کردهاند تا تبيين روشني از اين مفهوم و ابعاد آن ارائه دهند و مدلها و چارچوبهایی ارائه دهند. [15]
مدل مفهومی تحقیق
شکل (1) مدل مفهومی پژوهش حاضر را نشان میدهد.
شکل 1: مدل مفهومی تحقیق. [7],[6],[5]
سازمان هوشمند: سازمان هوشمند بهصورت پیوسته و مستمر با محیط در ارتباط است تا بتواند نیازهای محیطی را شناسایی کرده، دانش و اطلاعات لازم را کسب و بهموقع واکنش دهد.[6]
مدیریت دانش: فرایند مدیریت دانش را ایجاد دانش، اکتساب دانش، تقویت و اصلاح دانش، ذخیره دانش، انتقال دانش، تسهیم دانش و بهکارگیری دانش معرفی کرد.[8]
قابلیتهای تکنولوژی: مجموعهای متشکل از اطلاعات، ابزارها و تکنیکهایی که از علم و تجربه عملی نشأت گرفتهاند و در توسعه، طراحی، تولید و بهکارگیری محصولات، فرایندها، سیستمها و خدمات مورداستفاده قرار میگیرند.[9]
اهداف تحقیق
هدف کلی: تعیین تأثیر مدیریت دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی
اهداف جزئی
o تعیین تأثیر خلق دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی
o تعیین تأثیر ذخیرهسازی دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی
o تعیین تأثیر تسهیم دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی
o تعیین تأثیر بهکارگیری دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی
o تعیین تأثیر قابلیتهای تکنولوژی بر سازمانهای هوشمند
فرضیههای تحقیق
فرضیه اصلی: مدیریت دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی تأثیرگذار است.
فرضیههای جزئی
o خلق دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی تأثیرگذار است.
o ذخیرهسازی دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی تأثیرگذار است.
o تسهیم دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی تأثیرگذار است.
o بهکارگیری دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی تأثیرگذار است.
o قابلیتهای تکنولوژی بر سازمانهای هوشمند تأثیرگذار است.
روش تحقيق
تحقيق حاضر از نظر هدف، يك تحقيق كاربردي است. از نظر گردآوري دادهها و اطلاعات و روش تجزیهوتحلیل يك تحقيق توصیفی از نوع پیمایشی است که سعي پژوهشگر بر این است تا جواب يك مسئله و پرسش واقعي كه در عمل وجود دارد طي يك فرايند تحقيق مورد شناسايي قرار دهد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان شعب بانک کشاورزی در شهر تهران است که تعداد آنها 398 نفر است. جهت تعيين حداقل حجم نمونه لازم، از رابطه نمونهگیری کوکران برای جامعه با حجم محدود استفاده میشود.
بنابراین، حداقل تعداد نمونه انتخابی برای این پژوهش 310 نفر است. روش نمونهگیری بهصورت طبقهای انجام میشود. بدین صورت که هر یک از مناطق شهر تهران بهصورت یکطبقه در نظر گرفته میشود و به تعداد شعب و کارکنان بانک کشاورزی در هر طبقه بهصورت نسبی نمونهگیری انجام میشود.
جدول 1: انتخاب نمونه به تفکیک مناطق
مناطق موردنظر | تعداد شعب | تعداد کارمندان | تعداد نمونه |
مناطق شمال تهران | 20 | 330 | 63 |
مناطق جنوب تهران | 16 | 280 | 54 |
منطقه 11 و 12(محدوده بازار) | 13 | 246 | 47 |
مناطق غرب تهران | 21 | 342 | 66 |
مناطق شرق تهران | 26 | 402 | 80 |
جمع | 96 | 1600 | 310 |
ابزار گردآوري اطلاعات
پرسشنامه مدیریت دانش: در پژوهش حاضر برای بررسی و سنجش مدیریت دانش در شعب بانک کشاورزی در شهر تهران از پرسشنامه مدیریت دانش کنراد و نیومن (1999) استفاده میشود. پرسشنامه استاندارد سنجش مدیریت دانش در سازمان به بررسی ابعاد و متغیرهای مدیریت دانش در سازمان شامل کسب دانش و جذب دانش و تولید دانش در سازمان، طبقهبندی دانش و حفظ نگهداری دانش و ذخیرهسازی دانش، تسهیم دانش و بهاشتراکگذاری دانش در میان کارکنان و در نهایت نیز بهکارگیری عملی و کاربرد دانش در سازمان میپردازد.
ابعاد پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش در سازمان:
· کسب (تولید دانش) دانش
· طبقهبندی و ذخیرهسازی دانش
· تسهیم دانش و بهاشتراکگذاری دانش
· بهکارگیری و کاربرد دانش
پرسشنامه قابلیتهای تکنولوژی: برای بررسی و سنجش قابلیتهای تکنولوژی از پرسشنامه ارائه شده برگرفته از مقاله ارزیابی قابلیتهای تکنولوژی پاندا و رامانتان3 (1996) استفاده میشود.
پرسشنامه سنجش سازمان هوشمند: برای بررسی و سنجش سازمان هوشمند در شعب بانک کشاورزی در شهر تهران از پرسشنامه بر اساس مدل ارائه شده در مطالعه نجاری، آذر، احمدی و جلیلیان (1394) استفاده میشود.
باتوجهبه ابعاد ارائه شده برای سنجش سازمان هوشمند در این پژوهش برای هر بعد دو پرسش در نظر گرفته شده است.
جهت سنجش پايايي ابزار اندازهگيري مورداستفاده در اين پژوهش از روش آلفاي کرونباخ که از مهمترین و رايجترين روشها است استفاده شد.
جدول 2: آلفاي كرونباخ پرسشنامه
متغیرها | تعداد سؤالات | ضریب آلفای کرونباخ |
مدیریت دانش | 14 | 75/0 |
سازمان هوشمند | 6 | 84/0 |
قابلیتهای تکنولوژی | 6 | 75/0 |
برای تجزیهوتحلیل دادهها جهت بررسی و آزمون فرضیهها از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Lisrel استفاده میشود. شکل (2) برآورد مدل معادلات ساختاری بهصورت تفکیکی در حالت استاندارد نشان میدهد.
شکل 2: مدل معادلات ساختاری در حالت استاندارد
شکل (3) برآورد مدل معادلات ساختاری در حالت معنیداری نشان میدهد.
شکل3: مدل معادلات ساختاری درحالت معنیداری
جدول(3) معرف انواع شاخصهای برازش و معنیداری مدل است.
جدول3 : شاخصهای برازش مدلهای تحقیق
شاخص | مقدار مطلوب | مقدار بهدستآمده | نتیجه |
RMSEA | 08/0≥&≥0 | 078/0 | تأیید |
| 3≥&≥1 | 43/2 | تأیید |
GFI | 1≥&≥9/0 | 89/0 | تأیید |
IFI | 1≥&≥9/0 | 94/0 | تأیید |
CFI | 1≥&≥9/0 | 94/0 | تأیید |
NFI | 1≥&≥9/0 | 90/0 | تأیید |
NNFI | 1≥&≥9/0 | 93/0 | تأیید |
باتوجهبه شاخصهای برازش مدل میتوان ارزیابی مناسبی از مدلهای ساختاری تحقیق داشت.
خلاصه نتایج آزمون فرضیههای پژوهش
جدول (4) نتایج آزمون فرضیههای پژوهش بر اساس مدل معادلات ساختاری را نشان میدهد.
جدول 4 : خلاصه نتایج آزمون فرضیه های پژوهش
فرضیه | مسیر | ضریب مسیر استاندارد | آماره (t) | نتیجه | |
1 | خلق دانش | قابلیتهای تکنولوژی | 36/0 | 26/2 | تأیید |
2 | ذخیرهسازی دانش | 52/0 | 86/3 | تأیید | |
3 | تسهیم دانش | 49/0 | 51/3 | تأیید | |
4 | بهکارگیری دانش | 45/0 | 69/4 | تأیید | |
5 | قابلیتهای تکنولوژی | سازمان هوشمند | 34/0 | 72/7 | تأیید |
نتایج جدول (3) نشان میدهد کلیه فرضیههای پژوهش تأیید شدهاند؛ بنابراین مولفههای مدیریت دانش از طریق قابلیتهای تکنولوژی بر سازمان هوشمند تأثیرگذار هستند. نتایج آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد ذخیرهسازی و تسهیم دانش بیشترین تأثیر را بر قابلیتهای تکنولوژی دارند.
آزمون فرضیه اصلی تحقیق
برای آزمون فرضیه اصلی تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده میشود.
شکل 4: مدل معادلات ساختاری درحالت استاندارد
شکل (4) برآورد مدل معادلات ساختاری در حالت معنیداری نشان میدهد.
شکل 5 : مدل معادلات ساختاری درحالت معنیداری
یافتههای تحقیق
فرضیه اول پژوهش: خلق دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی تأثیرگذار است.
نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری نشان داد اثر خلق دانش بر قابلیت تکنولوژی با ضریب مسیر 36/0 و اثر قابلیت تکنولوژی بر سازمانهای هوشمند با ضریب مسیر 78/0 معنیدار شده است. بهعبارتدیگر از نظر کارکنان بانک کشاورزی خلق دانش از طریق قابلیتهای تکنولوژی بر سازمان هوشمند تأثیرگذار هستند؛ بنابراین افزایش خلق دانش و ارتقای تکنولوژی موجب ارتقای هوشمندی در شعب بانک کشاورزی در شهر تهران خواهد شد.
خلق دانش را میتوان از ابزارهاي مهم تحقق مفاهيم مديريت عمومي نوين در بخش دولتي دانست كه نتايجي چون بهبود كيفيت تصمیمگیریها، ايجاد سرمايههاي نامشهود عمومي، توسعه دانش عمومي كاركنان بخش دولتي و افزايش سطح اعتماد و رضایتمندی عمومي نسبت به اين سازمانها را در پي خواهد داشت. دانش جديد به بانکها این امكان را میدهد تا عملكرد خود را بهبود بخشد، چون بهبود مستمر، توسعهسازمانی و كسب مزيت رقابتي پايدار در گرو استمرار فرایند خلق دانش در سازمان است. اين موضوع از جنبه مفهومي ساده به نظر میرسد؛ اما در عمل بسياري از سازمانها در ايجاد بسترهاي لازم جهت خلق دانش با دشواري مواجه میشوند. اين امر را میتوان ناشي از عدم آشنايي مديران با مؤلفههاي دانشآفرینی در سازمانها و ميزان تأثير هريك از اين مؤلفهها بر فرایند مذكور دانست. باتوجهبه اینکه سازمان هوشمند باید دیدگاه استراتژیک داشته باشد و در برابر تغییرات پیرامون خود عکسالعمل مناسب نشان دهد باید همواره به دنبال دانش جدید باشد. امروزه بانکها نقش خود را گسترش دادهاند و مسئوليتهاي جديدي را پذيرفتهاند كه لازمه انجام آنها، توليد بروندادهاي اداري باتکیهبر دانش و اطلاعات جمعآوریشده از محيط و مشتريان است.
فرضیه دوم پژوهش: ذخیرهسازی دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی تاثیرگذار است.
نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری نشان داد اثر ذخیرهسازی دانش بر قابلیت تکنولوژی با ضریب مسیر 52/0 و اثر قابلیت تکنولوژی بر سازمانهای هوشمند با ضریب مسیر 78/0 معنیدار شده است. بهعبارتدیگر از نظر کارکنان بانک کشاورزی ذخیرهسازی دانش از طریق قابلیتهای تکنولوژی بر سازمان هوشمند تأثیرگذار هستند؛ بنابراین افزایش ذخیرهسازی دانش و ارتقای تکنولوژی موجب ارتقای هوشمندی در شعب بانک کشاورزی در شهر تهران خواهد شد.
فرضیه سوم پژوهش: تسهیم دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی تأثیرگذار است.
نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری نشان داد اثر تسهیم دانش بر قابلیت تکنولوژی با ضریب مسیر 49/0 و اثر قابلیت تکنولوژی بر سازمانهای هوشمند با ضریب مسیر 78/0 معنیدار شده است. بهعبارتدیگر از نظر کارکنان بانک کشاورزی تسهیم دانش از طریق قابلیتهای تکنولوژی بر سازمان هوشمند تأثیرگذار هستند؛ بنابراین افزایش تسهیم دانش و ارتقای تکنولوژی موجب ارتقای هوشمندی در شعب بانک کشاورزی در شهر تهران خواهد شد.
انقلاب فناوری اطلاعات در بانکها، امکان دسترسی مدیران ارشد به کارکنان در محلهای مختلف را فراهم میکند. بانکها از این رسانهها بهعنوان واسطه استفاده نموده و کاهش در هزینههای سفر، صرفهجویی در وقت و همچنین تعامل متقابل بین پرسنل را ایجاد مینمایند. تسهیم دانش توسط این ابزار تسهیل مییابد؛ بنابراین ارتقای تکنولوژی در بانکهای هوشمند به تسهیم دانش از نظر سرعت و حجم انتقال اطلاعات بسیار کمک میکند.
فرضیه چهارم پژوهش: بهکارگیری دانش بر سازمانهای هوشمند با نقش تعدیلگر قابلیتهای تکنولوژی تأثیرگذار است.
نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری نشان داد اثر بهکارگیری دانش بر قابلیت تکنولوژی با ضریب مسیر 49/0 و اثر قابلیت تکنولوژی بر سازمانهای هوشمند با ضریب مسیر 78/0 معنیدار شده است. بهعبارتدیگر از نظر کارکنان بانک کشاورزی بهکارگیری دانش از طریق قابلیتهای تکنولوژی بر سازمان هوشمند تأثیرگذار هستند؛ بنابراین افزایش بهکارگیری دانش و ارتقای تکنولوژی موجب ارتقای هوشمندی در شعب بانک کشاورزی در شهر تهران خواهد شد.
فرضیه پنجم پژوهش: قابلیتهای تکنولوژی بر سازمانهای هوشمند تأثیرگذار است.
نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری نشان داد اثر قابلیت تکنولوژی بر سازمانهای هوشمند با ضریب مسیر 78/0 معنیدار شده است. بهعبارتدیگر از نظر کارکنان بانک کشاورزی قابلیتهای تکنولوژی بر سازمان هوشمند تأثیرگذار هستند؛ بنابراین ارتقای تکنولوژی موجب ارتقای هوشمندی در شعب بانک کشاورزی در شهر تهران خواهد شد. نتایج این پژوهش نشان داد مولفههای مدیریت دانش از طریق قابلیتهای تکنولوژی بر سازمان هوشمند تأثیرگذار هستند. بر اساس این نتایج و باتوجهبه اینکه سازمانهای هوشمند، قابلیت و مهارت خاصی را جهت کسب، سازماندهی و به اشتراک گذاردن انواع دانشهای سازمان خود دارند. این سازمانها با مدیریت دانش قادرند همواره رفتارشان را با محیط متغیر و پویا منطبق نمایند و بر عملکردشان بیفزایند. عصری که در آن زندگی میکنیم در حال تکوین تمدن نوینی است. این تمدن نوین با ورود فناوری اطلاعات در تمام عرصههای زندگی شکلی را پدید آورده که با دورههای قبل قابلمقایسه نیست. فناوری اطلاعات در واقع با خود اشکال جدید سازمان، کار، خانواده و نظام جدید اقتصادی، تعارضهای جدید سیاسی و مهمتر از همه آگاهی دگرگون یافتهای را به همراه آورده است.
مدیریت دانش از آنها که باعث سادهسازی در تحویل بهموقع و مؤثر اطلاعات میگردد، در حال تبدیلشدن به مهمترین اصل مدیریتی در تقریباً همه بانکها است. این اطلاعات در تمامی فرایندهای سازمانی از قبیل برنامهریزی، کنترل، تصمیمگیری و ارزیابی مورداستفاده قرار میگیرد. مدیریت دانش در تدوین و فرمولبندی فعالیتهای استراتژیک، فنی و عملیاتی بهمنظور دستیابی به اهداف مطلوب سازمانی به بهترین شکل به مدیران کمک میکند. امروزه بانکهای مدرن در حال بررسی اهمیت و ارزش مدیریت دانش در عملیات کاری بانکها هستند. محدوده دانش میتواند طیف وسیعی از سرمایه فکری داخلی مختص به خود سازمان بانکی تا حجم عظیمدادههای مبادله شده در اثر معامله با هر مشتری را شامل شود. بخش بانکداری، همواره بهبود رضایتمندی مشتری را مدنظر قرار داده تا به افزایش درآمد بانک منجر شود. فرایند خلق دانش، ذخیرهسازی و انتشار آن برای مؤسسات بانکی ضروری به نظر میرسد و بانکها بهمنظور پایش و مدیریت این فرایندهای حیاتی، افراد خبره و متخصص را به استخدام خود درمیآورند. حوزههای معمول از کاربرد مدیریت دانش در بانک عبارتاند از: مدیریت ریسک، مدیریت بازاریابی، مدیریت ارتباط با مشتری و اندازهگیری عملکرد که بهخصوص به نفع سهامداران بانک است. امروزه در بانکهای بزرگ، سرمایهگذاری در سیستمهای مدیریت دانش همانند سیستمهای پشتیبان تصمیم، انبار داده و دادهکاوی بهسرعت درحالرشد است و مدیران بانکی سیستمهای پشتیبانی کامپیوتری را بهعنوان پشتوانهای شخصی در تصمیمگیریهای خود میبینند.
لذا نتایج این پژوهش نشان داد مولفههای مدیریت دانش بر سازمان هوشمند از طریق قابلیتهای تکنولوژی تأثیرگذار هستند. زیرا بانکها از تکنولوژیهای مختلفی برای مدیریت دانش استفاده میکنند. در میان این فناوریها، پایگاههای داده و صفحات وب به همراه پست الکترونیکی از جمله رایجترین فناوریهای مورداستفاده در بانکها است. از طریق این فناوریها دانش از نوع ضمنی و صریح، در پایگاههای داده خلق و نگهداری میشود و بهراحتی قابلدسترسی و اشتراکگذاری میان کارکنان و مشتریان است.
نهادهای بانکی، سازمانهای خدماتی هستند که عمدتاً توسط منابع انسانی خود، تکنولوژی، فرایندها، نوآوری و همکاریهای استراتژیک در سراسر تولیدات، فعالیتها و واحدهای کسبوکار، هدایت میشوند. سازمانها جهت استفاده بهینه از حجم عظیم استعداد درونسازمانی و رفع نیاز مهارتی خود، اقدام به پیادهسازی مدیریت دانش مینمایند. منابع انسانی میبایست جهت دستیابی به نوآوریها و موفقیت منجر به کارایی نتایج، از طریق کسب مزیت رقابتی و بالابردن ارزش شرکت، تشویق گردند. استراتژیهای اصلی برای رسیدن به این امر عبارتاند از:
درک مشترک از مفهوم و تعریف مدیریت دانش بهوسیله تمام افراد درگیر در بانک؛ پذیرش اهداف مدیریت دانش در تمامی ساختار سلسلهمراتب مدیریت دانش؛ آمادگی لازم در پایلوت مدنظر و درگیر با فرایند مدیریت دانش؛ استفاده مؤثر از تکنولوژی و اطلاعات؛ سیستم هدفمند و قوی جهت ارزیابی کارایی و اثربخشی مدیریت دانش به طور مداوم؛ نوآوری پایدار و همافزایی متقابل.
در مدل مدیریت دانش بانکی نیروهای محیطی نظیر اهمیت حفظ مزیت رقابتی آن برای سازمان از طریق مدیریت درست دانش یا نیاز سازمان به توزیع دانش خود در میان منابع انسانی پراکنده در نقاط جغرافیایی مختلف میتوانند سازمان را وادار به آغاز یک برنامه مدیریت دانش کنند.
محیط درونی: مدیرعامل، CEO، مدیر، سرپرست، کارکنان، کارگران
محیط بیرونی: گروه دولت، رسانهها، رقبا، مشتریان
تکنولوژی: اینترنت، اینترانت، ایمیل، ویدئوکنفرانس، گفتگوی اینترنتی (IRC)، موبایل، تلفن، گفتگو، جلسه دانش صریح: اسناد، گزارشها، نامهها و غیره
دانش ضمنی : نظرات، ایدهها، افکار، طرحها، تجربیات، ارتباط کلامی، مصاحبه، سخنگویان مهمان و غیره
لذا باتوجهبه نتایج ابن پژوهش مولفههای مدیریت دانش از طریق قابلیتهای تکنولوژی بر سازمان هوشمند تأثیرگذار هستند؛ بنابراین فناوری اطلاعات تنها در صورتی مؤثر است که بهدرستی در مدیریت دادهها به کار گرفته شود. برای فراهمکردن امکان تسهیم دانش در هر زمان و در هر کجا، انواع مختلفی از ابزارهای تکنولوژیکی وجود دارد. تکنولوژی موبایل، سختافزار و نرمافزار قابلحمل، شبکهها، ایمیل، کنفرانس از راه دور و اینترانتها برخی از پراستفادهترین تکنولوژیها برای خلف و تسهیم دانش هستند. مخازن دانش و انبار داده، جزء تکنولوژیهای مورداستفاده در حفظ دانش هستند.
پیشنهادها
توسعه فرایند دانشآفرینی از طريق توجه به دانشآفرینی در درون ساختار رسمي سازمان. در اين راستا سازمان نهتنها بايد واحد ساختاري مشخصي را جهت مطالعات و پژوهشهاي بانکی در نظر بگيرد بلكه بايد در ساير واحدها و بخشهاي تخصصي سازمان نيز تاحدامکان يك جايگاه رسمي براي كارشناساني كه وظيفه ثبت و انتقال دانش واحد مذكور را بر عهده دارند، در نظر گرفته شود.
به مدیران بانکها پیشنهاد میشود بودجه بیشتری توسط سازمان برای پروژههای سیستمهای اطلاعاتی مدیریت بهمنظور ارتقای فناوری در سازمان، اختصاص داده شود.
آموزش مستمر پرسنل بانکها درباره اهمیت مدیریت دانش و منافع مربوط به آن انجام شود.
کارگاههای آموزشی، سمینارها، دورهها و جلسات آموزشی بهمنظور افزایش آگاهی نسبت به مدیریت دانش در بانکها برگزار شود و از کارکنان خواسته شود تا در کلاسهای مربوطه شرکت کرده و مفاهیم تئوری در کلاسها را بهصورت عملی در شعب اجرا کنند.
در مورد دستاوردهای هر بخش، ناشی از استفاده از مدیریت دانش در بانکها بحث شود. بانکها موظفاند نشستهای سالانه را برای ایجاد استراتژیهای آینده بر اساس موفقیتهای قبلی، طرحریزی و برگزار نمایند.
آموزشهای میان وظیفهای نقش بزرگتری در مدیریت دانش بانکها ایفا میکند. درجات بالایی از روابط درونی در مناطق عملیاتی مختلف در کسبوکار بانکی گسترده وجود دارد؛ بنابراین برای متخصصان عملیاتی مهم است که درک گستردهای از نقشها و عملکرد تیمهای میان وظیفهای مختلف داشته باشند که این مهم از طریق آموزشهای میان وظیفهای امکانپذیر است.
به پژوهشگران پیشنهاد میشود الگوی مفهومی این پژوهش را در بانکهای دیگر دولتی و خصوصی و همچنین سازمانهای دولتی دیگر اجرا کنند و نتایج آن را با نتایج این پژوهش مقایسه کنند.
منابع
نجاری، حمیدرضا و علیاکبر آقایی (1393). «سازمان هوشمند»، علوم مدیریت با محوریت توسعۀ پایدار، شمارۀ 2، صص 1-10.
سعیدیپور، بهمن. محمدیپور، عباس. (1397). هوشمندسازی سازمان. کنفرانس اندیشههای نوین و خلاق در مدیریت و حسابداری.
شهبازی، بهزاد؛ الهیاری، رحمتالله و محرک مالی، سید محمد (1389). توانمندسازی کارکنان (تعاریف، الزامات و مدلها). نشریه علمی، تخصصی منابع انسانی ناجا. 5 (21)، 33-58.
عرفانی، ابراهیم، (1392)، بررسی رابطه بین هوش کسبوکار و فرایندهای بانکی در بانکداری نوین ایران، نخستین کنفرانس ملی توسعه مدیریت پولی و بانکی، تهران.
Newman, B. and k. w. Conrad, (1999) "A frame work for characterizing knowledge management method", practices, and Technologies.
نجاری، رضا؛ آذر، عادل؛ احمدی، فریدون؛ جلیلیان، حمیدرضا. (1394). ارائه چارچوب عوامل سازمان هوشمند در شرکتهای تولیدی. پژوهشهای مدیریت منابع انسانی دوره 5، شماره 2 تابستان 1394.
Panda H & Ramanathan P. 1996. `Technological Capability Assessment of A Firm in the Electricity Sector’, Technovation, 16(10), pp 561-588
King, W. R. (2009). Knowledge management and organizational learning. Springer US.3-13
جعفري،ليلا، داريوش غفوري، آذر، (1385)، ارزيابي تأمینکنندگان بر اساس مدل MFQM، دومين كنفرانس لجستيك و زنجيره تأمین، تهران، انجمن لجستيك ايران
الوانی سید مهدی، همتی مهاجر صادق، بیگی نیا عبدالرضا. (1391) بررسی رابطه ساختار سازمانی باهوش سازمانی (مطالعه موردی: سازمانهای دولتی استان لرستان). مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت.; ۳ (۱۱):۲۵-۵۴
طبرسا،غلامعلی، ابدالی، رقیه، حاتمی، سکینه، (1390) ارتقای خلق دانش سازمانی: تبیین نقش هوش سازمانی و یادگیری سازمانی (شرکت سایپا یدک)، پژوهشهای مدیریت منابع سازمانی سال اول پاییز 1390 شماره 3
کیماسی، مسعود؛ چیتسازان، هستی؛ فاخر، اسلام، (1390) هوش سازمانی بررسی مقایسهای بانکهای دولتی و خصوصی مدیریت بازرگانی پاییز 1390، دوره سوم - شماره 3 - 131 تا 146
احتشام راثي رضا, محرابي جواد، (1395) تأثیر فناوري اطلاعات بر بهبود عملکرد سازماني در سيستمهاي هوشمند بانکداري (مطالعه موردي: بانک صادرات شعب تهران)، خطمشیگذاری عمومي در مديريت (رسالت مديريت دولتي) بهار 1395 , دوره 7 , شماره 21 ; از صفحه 55 تا صفحه 71 .
Nisara Tahir M. Prabhakarb, Guru, Strakovaa Lubica. (2018). Social media information benefits, knowledge management and smart organizations. Journal of Business Research. Received 5 August 2017; Received in revised form 1 May 2018; Accepted 5 May 2018.
Hawedi, H S., Haryani H., Ariza N. & Abadalghader, A.A. (2011). Current challenges and future perspective: the Influence of organizational Intelligence on Libyan oil and Gas Industry. International journal of computer science and network security, 11 (1), 145-147.
[1] - استادیار گروه کامپیوتر، واحد نور، مرکز محمودآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، محمودآباد، ایران (نویسنده مسؤول)
nadi.alizadeh.noor@gmail.com
[2] - کارشناس شرکت گسترش فناوریهای نوین، تهران، ایران dadfar.hossein@gmail.com
تاریخ وصول:5/2/1401 تاریخ پذیرش:29/5/1401
[3] . Panda , Ramanathan