Designing the pattern of cultural capital development in the family.
Subject Areas : Journal of Iranian Social Development StudiesPeymaneh Asgari 1 , Fatemeh Farahany 2 , Mehrdad Navabakhsh 3 , Reza Salehiamiri 4
1 - Department cultural managment, Islamic Azad University, Science and Research of Branch , Tehran, Iran.
2 - Department cultural managment, Islamic Azad University, Science and Research of Branch , Tehran, Iran
3 - Department of social science, Islamic Azad University, Science and Research of Branch , Tehran, Iran.
4 - Department cultural managment, Islamic Azad University, Science and Research of Branch , Tehran, Iran.
Keywords: Cultural Capital Development, cultural capital, family,
Abstract :
Cultural capital is a relatively new concept that today is known as a factor in sustainable development. Due to the importance of the family institution in the Iranian society and the cultural changes of this institution, which influences cultural development, the development of cultural capital of the family as one of the most important social institutions can have significant effects on the development and promotion of the culture of Iranian society, and this positive development, the path to development Facilitate sustainability.This article has been prepared in conjunction with the research design of the model for the development of cultural capital of the family and its purpose is applicable and in terms of information gathering, descriptive survey. The conceptual model of the research was tested by a questionnaire among 30 experts. Data were analyzed using SPSS 32 software and inferential statistics of PLS software. The results of the research, after analyzing the structural factor, confirmed the relationship between 10 components of the 13 components in the conceptual model.Accordingly, the component of social interactions, the highest rank in creating changes in cultural capital of the family. This research identifies the value of each of the independent variables in the present and desired situation and can provide a ground for cultural policies in the family. The importance of the component of the democratic family, the highest and the component of cultural participation, has earned the lowest rating in terms of family-friendly conditions.
_||_
طراحی الگوی توسعه سرمایه فرهنگی در خانواده
چکیده
سرمایه فرهنگی مفهوم نسبتا جدیدی است که امروزه از عوامل توسعه پایدار شناخته شده است. بعلت اهمیت نهاد خانواده در جامعه ایرانی و تغییرات فرهنگی این نهادِ تاثیرگذار بر توسعه فرهنگی، توسعه سرمایه فرهنگی خانواده بعنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی، می تواند تاثیرات شگرفی در توسعه و ارتقاء سطح فرهنگ جامعه ایرانی داشته و این تحول مثبت، مسیر رسیدن به توسعه پایدار را تسهیل کند. این مقاله در رابطه با پژوهشِ ﻃﺮاﺣﻲ اﻟﮕﻮ ﺟﻬﺖ توسعه ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲِ خانواده تهیه گردیده و ﻫﺪف آن ﻛﺎرﺑﺮدي و از ﻧﻈﺮ ﮔﺮدآوري اﻃﻼﻋﺎت، ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ ﭘﻴﻤﺎﻳﺸﻲ است. ﻣﺪل مفهومی پژوهش ﺗﻮﺳﻂ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ، میان 30 نفر از ﺧﺒﺮﮔﺎن ﻣﻮرد آزمون ﻗﺮار ﮔﺮفت. ﺑﺮاي ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده ﻫﺎ در ﺳﻄﺢ آﻣﺎر ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ از ﻧﺮم اﻓﺰار32 Spss و در ﺳﻄﺢ آﻣﺎر استنباطی از ﻧﺮم اﻓﺰار PLS1 استفاده شد. ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎي ﭘﮋوﻫﺶ ﭘﺲ از ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻋﺎﻣﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎري، ﻣﺆﻳﺪ ارﺗﺒﺎط 10 مولفه از 13 مولفه در مدل مفهومی شدند. ﺑﺮ اﻳﻦ اﺳﺎس مولفه تعاملات اجتماعی، ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ رﺗﺒﻪ را در اﻳﺠﺎد ﺗﻐﻴﻴﺮاتِ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻧﻤﻮد. اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺟﺎﻳﮕﺎه ارزﺷﻲ ﻫﺮ ﻳﻚ از ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺴﺘﻘﻞ را در وضعیت موجود و مطلوب ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﻮده و می تواند زﻣﻴﻨﻪ ای ﺑﺮاي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﮔﺬاري ﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در حوزه خانواده را ﻓﺮاﻫﻢ آورد. اهمیتِ مولفه دموکراتیک بودنِ خانواده، بالاترین و مولفه مشارکت فرهنگی، پایین ترین رتبه را در بررسی شرایط مطلوب از نظر خانواده بدست آورد. همچنین وضعیتِ موجودِ دانش سلامتیِ خانواده در بهترین وضعیت، و وضعیت موجودِ امکانات فرهنگی در بدترین وضعیت قرار دارد.
کلید واژگان: سرمایه فرهنگی، ارتقاء سرمایه فرهنگی، خانواده
مقدمه و طرح مسئله
خانواده ایرانی در گذشته کارکردهای زیادی داشته است. کارکردهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و بسیاری کارکردهای دیگر. امروزه بعلت وجود نهادهای مدنی و واگذاری کارکردهای خانواده به این نهادها، کارکرد خانواده، تمرکز بیشتری بر روی موضوعات بازتولید فرهنگی و ارتقاء سرمایه فرهنگی و اجتماعی و نهادینه کردن ارزشهای فرهنگی دارد. یکی از زمینه های اساسیِ تحول نهادین در جامعه ایرانی، دگرگونی ساختار قدرت در خانواده است (قانعی راد،1396: 9). اهمیت خانواده بعنوان یکی از مهمترین نهادهای تاثیر گذار بر ارتقاء سطوح فرهنگی جامعه ایرانی و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ بعنوان ﻣﺰﻳﺖ ﺑﺎﻟﻘﻮه ای برای ﺗﻮﺳﻌﻪ و ارﺗﻘﺎء سطوح اندیشه و فرهنگ، بعنوان دو فاکتور مهم تاثیر گذار در توسعه پایدار فرهنگی شناخته شده اند (یونسکو2، 2011). در ﺣﻘﻴﻘﺖ توسعه ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ فرهنگی ﺑﻌﻨﻮان ﻧﻴﺮوی ﻣﺤﺮك در ﺗﺠﺪﻳﺪ و تعالی ﺣﻴﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده در ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺣﻮزه ﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﻗﺘﺼﺎدي و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﺆﺛر ﺑﻮده و ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ آن ﻣﻲ ﺗﻮان به مزیت مادی و معنوی خانواده ها و نهایتا جامعه رسید (کالی3، 2005: 35-33). توسعه ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده سبب بروز موفقیت های آموزشی، ارﺗﻘﺎء ﺳﻄﻮح آﻣﻮزﺷﻲ و دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﻴﻼت ﺗﻜﻤﻴﻠﻲ، دسترسی به حرفه و ارتقای شغلی میگردد. در ﺑﻌﺪ اجتماعی ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ توسعه ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮهنگی خانواده میتوان ﺑﺎ ﻛﺎﻫﺶ ﺟﺮم و ﺑﺰه، اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﻼﻣﺖ افراد، افزایش سلامت روانی و رﻓﺘﺎری و ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧﻈﻢ و رﻓﺎه و اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻣﻨﻴﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ دست پیدا کرد( بوردیو،1990: 28). در پژوهش حاضر سعی گردیده است با توجه به بازشناسی ابعاد گوناگون سرمایه فرهنگی، بر اساس زیست بوم فرهنگی و نظام ارزشی خانواده ایرانی و تغییرات آن، به الگویی کاربردی برای شناسایی مولفه ها و شاخص های ارتقا سرمایه فرهنگی خانواده دست یافت. سند چشم انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی ایران، سندی جهت تبیین توسعه ایران در زمینه های مختلف است. سال 1404 خورشیدی (2025 میلادی) افق چشم انداز است و بر اساس آن یکی از وظایف مهم فراروی سیاستگذاری و خط مشی گذاری فرهنگی، برخورداری جامعه ایرانی از نهاد متعالی خانواده در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و علمی است تا مسیر توسعه درونزا را بپیماید. این ارتقا فرهنگی خانواده، ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﮔﺬاري های ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰي در ﻗﻠﻤﺮو ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ( صالحی امیری،1386: 64-59). مجموعه ای عظیم به نام خانواده، همیشه در حال تغییرات اجتماعی است. همچنین پاسخگوی تغییراتی است که در درون و برون جامعه اتفاق می افتد و این جریان به طور اجتناب ناپذیری صورت می گیرد (ساروخانی، 1393: 9). با شناسایی مولفه های توسعه ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده، ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ ارتقاء ﺗﻮاﻧﺶ اﻓﺮاد ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ دست یافت. ﻓﻘﺪان اﻟﮕﻮي ارﺗﻘﺎء ﺑﺨﺶ "ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ" در خانواده، ﺳﺒﺐ ﺑﺮوز اﺧﺘﻼل در ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ جامعه ایرانی و ﻋﺪم دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪار ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﻓﻘﺪان ﻳﻚ اﻟﮕﻮی ﻣﺪون و ﻣﺸﺨﺺ و ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻠﻲ و اﺳﻼﻣﻲ و ﻧﻈﺮات و ﭘﻴﺶ داوري ﻫﺎي ﻓﺮدی در ﺣﻮزه ﻫﺎي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده، ﺳﺒﺐ ﺑﺮوز آﻧﻮمی و ﻧﺎﺑﺴﺎﻣﺎنی ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎعی و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﺮوز "ﺑﺤﺮا ن ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ" ﻣﻲ گردد. ﻟﺬا ﺑﺮای ﺣﻞ اﻳﻦ ﻣﻌﻀﻼت، ﺿﺮورت اقدام ﺟﻬﺖ ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨگی در خانواده بعنوان پیش نیازی در جهت ارتقاء سرمایه فرهنگی کشور رخ می نماید. ﻟﺰوم اﺳﺘﺨﺮاج ﻋﻮاﻣﻞ ارﺗﻘﺎء ﺑﺨﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در خانواده ایرانی ﺑﺎ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي مشترک اقوام، در اﻳﻦ رﺳﺎﻟﻪ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳت. دﻏﺪﻏﻪ اﺳﺎﺳﻲ اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ، دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ و اﺳﺘﺨﺮاج ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﮔﺬار در ﻋﺮﺻﻪ ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در خانواده ایرانی اﺳﺖ. آنچه در تحقیقات گذشته صورت گرفته است، ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎي ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎي ﺗﻮﺳﻌﻪ و ارﺗﻘﺎء ﺑﻮده و ﺟﻤﻊ ﺑﻨﺪي اﻳﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ در ﻗﺎﻟﺐ خانواده ﺑﻪ ﺷﻜﻞ اﻟﮕﻮﻳﻲ ﻣﺪون اﻧﺠﺎم ﻧﭙﺬﻳﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؛ ﻟﺬا اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ زﻣﻴﻨﻪ ﻻزم ﺑﺮاي ﺗﺤﻘﻖ چنین الگویی را ﻓﺮاﻫﻢ ﺳﺎزد. ﻃﺒﻖ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ درﻛﺸﻮرﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن، ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در ﺟﻮاﻣﻊ ﺳﺒﺐ ﺑﺮوز ﻣﺰاﻳﺎي رﻗﺎﺑﺘﻲ در اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻮده اﺳﺖ. ارتقا سرمایه فرهنگی سبب بروز موفقیت های آموزشی (دیماجیو4،2004؛ دومایس5، 2002)، ارﺗﻘﺎء ﺳﻄﻮح آﻣﻮزﺷﻲ و دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﻴﻼت ﺗﻜﻤﻴﻠﻲ( بلاسکو6، 2003؛ جاگر7، 2009)، دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻪ و ارﺗﻘﺎء ﺷﻐﻠﻲ ﺷﺪه است ( مارکز8، 2009؛ اگرتون9، 1997). ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﺟﺎﻣﻌﻪ اي ﺑﺎ ﻛﺎﻫﺶ ﺟﺮم و ﺑﺰه (جانسون10، 1995؛ والدرون11، 2009)، اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻤﺎنی، رﻓﺘﺎري و رواﻧﻲ( آبل12، 2011: 43)، ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧﻈﻢ و رﻓﺎه اجتماعی ( فانینگ13،2010؛ راپ14، 1998) و اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻣﻨﻴﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ. ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺳﺒﺐ ﺑﺮوز ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎي ﺟﻬﺎﻧﻲ در دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ (فایندلی15، 2011: 10)، انباشت جو فرهنگی(چنگ16، 2006: 263) و ﺣﺘﻲ ﺗﻐﻴﻴﺮ در ﻣﺮزﻫﺎي ﻗﺪرت (ﻛﭙﻴﺘﺰک17، 2000: 62-49) می گردد اﻣﺮوزه از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﻌﻨﻮان ﻳﻚ ﻓﺎﻛﺘﻮر ﻣﻬﻢ ﺟﻬﺖ ارﺗﻘﺎء ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪار (یونسکو18، 2011)، ﻫﻮﻳﺖ ﺑﺨﺸﻲ و ارزش آﻓﺮﻳﻨﻲ (کلارک19، 2011: 44-31)، اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻬﺎرت ﻫﺎ و ﻋﺎدات فرهنگی (وﻳﻨﻴﻨﮕﺮ20، 2007: 23-21)، در ﺟﻮاﻣﻊ نام برده می شود.
از اهداف این تحقیق، تعیین مولفه های توسعه سرمایه فرهنگی خانواده و تعیین شاخصهای آن بوده و در این مسیر، ﺗﻌﻴﻴﻦ رابطه معناداری دروﻧﻲ مولفه ها ﺑﺎ ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده و تعیین ﺳﻬﻢ و ﻣﻴﺰان مولفه ها در توسعه ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده مشخص می گردد. نهایتا ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ وﺿﻌﻴﺖ ﻣﻮﺟﻮدِ ﻋﻮاﻣﻞ ارﺗﻘﺎء دﻫﻨﺪه ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده ﺑﺎ وﺿﻌﻴﺖ ﻣﻄﻠﻮب صورت می گیرد. ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻧﻴﺎزﻫﺎ و اوﻟﻮﻳﺖ ﻫﺎي ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰي در جهتِ ارﺗﻘﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده از نتایج این تحقیق می باشد. چارچوب نظری این تحقیق بر اساس نظریات پیر بوردیو است و بر اساس نظریه وی، مولفه ها را در سه بعد متجسم، عینی و ضابطه ای مطرح می کنیم. مهمترین سوالات این پژوهش عبارت است از:
- عوامل تاثیرگذار بر ارتقاء سرمایه فرهنگی خانواده کدامند؟
- وزن و اهمیت هر یک از مولفه ها چقدر است؟
- مقایسه وضعیت مطلوب و موجودِ سرمایه فرهنگی خانواده ها چگونه است؟
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق
1) سرمایه فرهنگی: ﻣﻔﻬﻮم ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﺮاي اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر ﺗﻮﺳﻂ ﭘﻴﺮ ﺑﻮردﻳﻮ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﺨﺸﻲ از ﻳﻚ ﭼﺎرﭼﻮب ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ و ﺑﺎز ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻗﺪرت و اﻣﺘﻴﺎز ﻃﺒﻘﺎﺗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻓﺮآﻳﻨﺪ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ در ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي ﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﻜﻠﻲ از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ارزﺷﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻃﺒﻘﺎت واﻻ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺘﻔﺎوت از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﻗﺘﺼﺎدي و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻮده وﻟﻲ در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﻪ ﻫﺮ دو اﻳﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ( بوردیو، 1990: 30). اﻧﺘﻘﺎل ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ي اﻗﺘﺼﺎدي از ﻧﺴﻠﻲ ﺑﻪ ﻧﺴﻞ دﻳﮕﺮ و از ﻃﺮﻳﻖ ارث و ﻣﻴﺮاث ﺻﻮرت ﻣﻲ ﮔﻴﺮد؛ در ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ اﻧﺘﻘﺎل ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﻣﺮي ﭘﻴﭽﻴﺪه ﺗﺮ اﺳﺖ (تیلور21،1997 :19). ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻬﺎرت ﻫﺎي ﺧﺎص، ﺳﻠﻴﻘﻪ، ﻧﺤﻮه ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ، ﻣﺪارك ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و ﺷﻴﻮه ﻫﺎﻳﻲ است ﻛﻪ ﻓﺮد از ﻃﺮﻳﻖ آن ﺧﻮد را از دﻳﮕﺮان ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ ﻣﻲﺳﺎزد ( بوردیو، 1990: 25). از ﻧﻈﺮ ﺑﻮردﻳﻮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﻪ ﺳﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ وﺟﻮدداﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ:
1-ﺣﺎﻟﺖ ﺗﺠﺴﺪ ﻳﺎﻓﺘﻪ22: اﻳﻦ ﻧﻮع ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﻪ ﺑﺪن و ذﻫﻦ ﻓﺮد ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﺗﻼﺷﻬﺎ و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاري ﺷﺨﺼﻲِ ﻓﺮد واﺑﺴﺘﻪ و ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺧﻮد ﻓﺮد ﺑﺪﺳﺖ ﻣﻲآﻳﺪ.ﻛﺴﺐ ﻋﻠﻢ، ﺗﻼش ﺑﺮاي ﻛﺴﺐ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺗﺠﺴﺪي است. ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻫﺎ و داﻧﺎﻳﻲ ها ﻛﻪ در اﻓﺮاد ﺗﺠﻠﻲ ﭘﻴﺪا ﻣﻲﻛﻨﺪ.
2-ﺣﺎﻟﺖ ﻋﻴﻨﻴﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ23: اﺷﻴﺎء ﻣﺎدي، ﻛﺎﻻﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ، ﻛﺘﺎب ﻫﺎ، ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻫﺎ، اﺑﺰارﻫﺎي ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺟﺰء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻋﻴﻨﻴﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮي از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻋﻴﻨﻴﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺗﺠﺴﺪي ﻓﺮد اﺳﺖ.
3-ﺣﺎﻟﺖ ﻧﻬﺎدي ﺷﺪه24: سرمایه نهادی، ﻋﻴﻨﻴﺖ ﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ از ﻃﺮﻳﻖ ﻣﺪارك داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ و ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ اﺳﺖ؛ ﻛﻪ ﺧﺎرج از داراﻳﻲ ﻫﺎي ﺗﺠﺴﺪي و ﻋﻴﻨﻲ واﻗﻌﻴﺖ ﭘﻴﺪا ﻣﻲکنند. ﻛﺴﺐ ﻋﻨﺎوﻳﻦ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ و ﻧﻬﺎدي ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻲﮔﺮدد. میﺗﻮان اﻓﺮاد را از ﻧﻈﺮ اﻳﻦ ﻧﻮع ﻣﺪارك ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﺮد. ﺣﺘﻲ ﻣﻲﺗﻮان ﻧﺮخ ﺗﺒﺪﻳﻞ اﻳﻦ ﻧﻮع ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ را ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﻗﺘﺼﺎدي ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ارزش ﭘﻮﻟﻲ ﺑﺮآورد ﻛﺮد. ﺗﺒﺪﻳﻞ اﻳﻦ ﻧﻮع ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي، واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻛﻤﻴﺎﺑﻲ آن اﺳﺖ ( غفاری، 1387: 21-12).
2)خانواده: خانواده در مقایسه با دیگر نهادهای اجتماعی اهمیت بیشتری دارد. چرا که شناخت خانواده باعث شناخت بیشتر جامعه میشود( رنجبر، 1384: 34). خانواده با ایفای نقش خود در جامعه، توسعه اقتصادی، اجتماعی و قرهنگی را دنبال و اجرا کنند. تبادل اندیشه ها، رفت و بازگشت های فکرها، نظام پیشنهاد ها، گفت و گو و عقلانیت، از ویژگی های خانواده های جدید است که میتواند بر سرمایه فرهنگی خانواده تاثیر گذار باشد (ساروخانی، 1380: 44-42).
3)ارتقا سرمایه فرهنگی25: در گذﺷﺘﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﻌﻨﻮان ﻳﻚ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮدي و در ﺑﻌﺪ ﻓﺮدي ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﺮﻓﺖ و از آن ﺑﻌﻨﻮان ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اي از رواﺑﻂ، ﻣﻌﻠﻮﻣﺎت، اﻃﻼﻋﺎت و اﻣﺘﻴﺎزات ﻛﻪ ﻓﺮد ﺑﺮاي ﺣﻔﻆ ﻛﺮدن ﻳﺎ ﺑﺪﺳﺖ آوردن ﻳﻚ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ از آن اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﻛﺮد، ﻧﺎم ﺑﺮده ﻣﻲ ﺷد ولی اﻣﺮوزه و در ﺷﺒﻜﻪ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻛﻨﻮﻧﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻧﻪ در ﻗﺎﻟﺐ ﻓﺮدي ﺑﻠﻜﻪ در ﺑﻌﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﺑﻌﻨﻮان ﺷﺎﺧﺼﻲ ﻣﺆﺛﺮ در توسعه ملی مد نظر می باشد (صالحی امیری، 1386: 64) با شناسایی و ارتقا ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ ارتقا داﻧﺶ اﻓﺮاد ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ دست یافت. ﺗﻮﺳﻌﻪ در ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﻌﻨﻮان ﺗﻮﺳﻌﻪ پایدار فرهنگی در جوامع مورد نظر است (ﻓﻴﻠﻴﭙﺲ26، 2010: 92).
4)شاخص های ارتقاء سرمایه فرهنگی: اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی در مورد شاخص های ارتقاء سرمایه فرهنگی، نظرات متفاوتی را بیان کردند. خود بوردیو با تغییر دادن مداوم مفهوم و کارکردهای سرمایه فرهنگی در نوشته هایش، تعریف آن را پیچیده تر کرده است و به همین خاطر است که شاخص های متفاوتی از سوی محققان برای سرمایه فرهنگی ارائه شده است. محققین ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﺬﻳﺮي، اﻧﺘﻘﺎل ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اﻣﻜﺎﻧﺎت آﻣﻮزﺷﻲ و ﺗﺤﺮك اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را از ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎي ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﻲ داﻧﻨﺪ(لارئا؛ لامونت ،2003).
ابعاد و مولفه های ارتقا سرمایه فرهنگی خانواده27:
1-آموزش28: آﻣﻮزش ﻳﻚ ﻓﺎﻛﺘﻮر ﻛﻠﻴﺪي ﺑﺮاي ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﺗﺤﺮك اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در اﻏﻠﺐ ﺟﻮاﻣﻊ ﺻﻨﻌﺘﻲ اﺳﺖ (گینتیس29، 1980؛ سول30، 1975) اﻏﻠﺐ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﺤﺮﻛﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻫای ﺷﻐﻠﻲ، ﺗﻮﺳﻂ آﻣﻮزش و ﺗﺠﺮﺑﻴﺎت آﻣﻮزﺷﻲ ﺧﺎﻧﻮاده در اﻓﺮاد ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. افرادی که سرمایه فرهنگی بالاتری دارند، در بازار تحصیلی موفقیت بیشتری کسب می کنند ( مورتیمر31، 2006: 497-475)
2-تعاملات اجتماعی32: به زعم گيدنز، در جوامع امروزي اجتماعي شدن بيش از همه در خانواده رخ مي دهد و به صورت سلسله پي در پي، رشد و تكامل انسانها را به يكديگر مربوط مي سازد. خانواده نوعي ميل به جاودانه كردن موجوديت اجتماعي انسان به همراه تمامي قدرت ها و امتيازات وابسته به آن است كه ريشه در راهبردهاي بازتوليد دارد. ﻫﺮ ﻓﺮد ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻋﺎدات و ﭘﻴﺶ داﺷﺘﻪ ﻫﺎي ذﻫﻨﻲ ﺧﻮد ﺑﻪ اراﺋﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎ و ﻳﺎ ﺗﻌﺎﻣﻼﺗﻲ ﺑﺎ ﻓﻀﺎي اجتماعی و دیگران می پردازد (بوردیو، 1389: 35-30). ﺗﻌﺎﻣﻞ اﻓﺮاد خانواده ﺑﺎ ﻣﺤﻴﻂ ﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻋﺎﻣﻠﻲ ﺑﺮاي ارﺗﻘﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در خانواده و در ﻣﺤﻴﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ آﻧﺎن ﺑﺎﺷﺪ (وایلد هگن33، 2009؛ لاینهان34، 2011 ).
3-دانش سلامتی: «سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت» به آن دسته از منابع مبتنی بر فرهنگ اشاره دارد که برای حفظ و ارتقاء سلامت، در دسترس افراد قرار دارد و از طریق فرایند جامعهپذیری، گرایشها و سلایق افراد درون هر طبقه اجتماعی و نسل خاص، به وجود می آید هر چقدر خانواده به منابع مادی، اجتماعی و فرهنگی بیشتری دسترسی داشته باشد، در شرایط مناسب تری قرار خواهد افراد دارای سرمایه فرهنگی بالا، نسبت به افراد دارای سرمایه فرهنگی پایین سلامت خود اظهاری بیشتری را گزارش کردند «تحصیلات و دانش» و «منابع خانوادگی»، پیش بینی كننده های مهمی برای ارتقاء دانش سلامت خانواده هستند (آبل، 2015: 62).
4-دموکراتیک بودن: دﻣﻮﮐﺮاسی ﺑﯽﺷﮏ ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﺪاولﺗﺮﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢِ ﻋﺼﺮي اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ در آن زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ. ﺗﻘﺎرﻧﯽ ﻣﯿﺎن دﻣﻮﮐﺮاﺗﯿﺰه ﮐﺮدن زﻧﺪﮔﯽ ﺷﺨﺼﯽ و اﻣﮑﺎﻧﺎت دﻣﻮﮐﺮاﺗﯿﮏِ نظمِ ﺳﯿﺎﺳﯽ، وﺟـﻮد دارد. ﺷﺮط دﻣﻮﮐﺮاﺳﯽ در ﺣﻮزة خانواده، ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖِ اﺳﺘﻔﺎده از روشﻫﺎي اﻗﺘﺪارﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ در رواﺑـﻂ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽاست (ﮐﺴﻞ35،1387: 445). دﻣﻮﮐﺮاﺗﯿﺰه ﮐﺮدن زﻧﺪﮔﯽ خانوادگی ﻓﺮایندیست ﮐﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﺸﻬﻮد اﺳﺖ اﻣـﺎ ﻧﺘﺎﯾﺞ آن ﺑﻪ اﻧﺪازة دﻣﻮﮐﺮاﺗﯿﺰهﮐﺮدن در ﺳﻄﻮح رﺳﻤﯽ، اﺳﺎﺳﯽ و ژرف اﺳﺖ (کسل، 1387: 427). دﻣﻮﮐﺮاسی در ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺎ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎي اﻋﺘﻘﺎد ﺑﻪ ﺑﺮاﺑﺮي زن و ﻣﺮد در ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮي، ﻣﺪارا ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻋﻀـﺎي ﺧـﺎﻧﻮاده و اﻋﺘﻘﺎد ﺑﻪ ﮔﻔﺖوﮔﻮ و ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﺷﻮد (شارع پور، 1388: 7). بوردیو در جستجوی امکان فعالیت و حضور زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی با هدف دموکراتیک ساختن دموکراسی است (لین،:2006:108).
5-طبقه اجتماعی: از طریق فرایند جامعهپذیری، گرایشها و سلایق، افراد درون هر طبقه اجتماعی طبقه بندی می شود (آبل، 2011: 290). ﺑﻮردﻳﻮ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ وﺟﻮد ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ هاي اﻗﺘﺼﺎدي و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در ﻓﺮزﻧﺪانِ اﻓﺮادِ ﻃﺒﻘﺎت ﺑﺎﻻي ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺪاوم اﺷﺮاﻓﻴﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ارﺛﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ( بوردیو، 1986، 241-258). كودكان طبقه بالا به طور طبيعي مانند والدين، جامعه پذير شده و فرهنگ پايگاه بالاتر را به نمايش مي گذارند و همين مسئله سبب تراكم سرمايه فرهنگي آنان مي شود و در كسب مشاغل پر وجهه موفق ترند.
6-شناخت و نگهداری از ﻣﻴﺮاث ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ36: ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻧﺘﻘﺎل از ﻧﺴﻞ ﻫﺎي ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻧﺴﻞ ﻫﺎي آﺗﻲ را دارد و ﺑﺎ اﻳﺠﺎد ﻫﻮﻳﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در آﺣﺎد ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺳﺒﺐ ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﻲ ﺷﻮد. میراث فرهنگی در هر جامعه، زمانی میتواند هویت بخش بوده و باعث انسجام گردد که افرادِ یک جامعه، شناخت و آگاهی کافی از میراث فرهنگیِ خود داشته و ﻧﻘﺶ ﻣﻴﺮاث ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ را در هویت بخشیِ خود بدانند. شناخت از تاریخ و میراث فرهنگی، با آموزش رسمی و غیررسمی به نسل بعد انتقال می یابد ( تراسبی37،2001: 213).
7-مصرف فرهنگی38: ﺻﻨﺎﻳﻊ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ نیاز خانواده ها، خود، ﺑﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﺎﻻﻫﺎ و ﺧﺪﻣﺎت ﻓﺮهنگی کمک کرده، ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﺼﺮف ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ اﻧﺒﺎﺷﺘﮕﻲ ﺟﻮ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﺗﻮﻟﻴد ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﺑﺎﻟﻄﺒﻊ ارﺗﻘﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در خانواده و جامعه ﺷﻮﻧﺪ ( چنگ39، 2006: 263). لذا تولید و ﻣﺼﺮف ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده ها، ﻣﻲ ﺗﻮاند ﺑﻪ اﻧﺒﺎﺷﺘﮕﻲ ﺟﻮ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در خانواده کمک نموده و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ارﺗﻘﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده را ﻓﺮاﻫﻢ سازد ( ساساکی40، 2010: 27).
8- مشارکت فرهنگی41: اﻓﺮاد ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ذاﺋﻘﻪ ﻫﺎي ﺧﻮد ﺑﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﻓﻀﺎﻫﺎي ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺧﻮد اﻗﺪام ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﺎ اﻓﺰاﻳﺶ داﻧﺶ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده ها، ذاﺋﻘﻪ افراد خانواده را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮار داده و ﺑﺪﻳﻦ وﺳﻴﻠﻪ ﺑﺎﻋﺚ ارﺗﻘﺎء ﻣﺼﺮف ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده در ﭼﺎرﭼﻮب ﻫﺎي ﻋﺎدت واره ﻫﺎ ﺷﺪ ( یائیش42، 2010؛ اشافنبرگ43، 1997 ).
9- امکانات فرهنگی یا دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻓﺮهنگی44: خانواده در اکولوژی فرهنگی خاص که ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ از ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺎري آن ﻣﻠﺖ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ، زندگی می کند. در اﻳﻦ ﺟﻮ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، وﺟﻮد امکانات و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﻳﻜﻲ از ﺟﺎﻳﮕﺎه ﻫﺎﺋﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ اﻃﻼﻋﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ خانواده را ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻤﺎﻳﺪ. امکانات ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ذﺧﺎیر ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺼﻮرت ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎي ﻣﻠﻤﻮس (ﻣﻴﺮاث ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، آﺛﺎر ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻋﻴﻨﻴﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﺗﻮﻟﻴﺪات ﻧﻬﺎدﻳﻨﻪ ﺷﺪه، ﻣﻮزه، ﻛﺘﺎب ﺧﺎﻧﻪ، ﺗﺌﺎﺗﺮ و...) یا ﻏﻴﺮ ﻣﻠﻤﻮس (ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎي ﺗﺠﺴﺪ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﻧﮕﺮش و ﻋﻘﺎﻳﺪ، ﺑﺎورﻫﺎ، ارزش ﻫﺎ) ﺑﺮاي ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در ﻫﻮﻳﺖ ﺑﺨﺸﻲ افراد ﺑﻜﺎر روﻧﺪ. با افزایش ﻣﻴﺰان دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ امکانات ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، می توان اﻓﺮاد را در ﻣﻌﺮض ﺑﺎرش اﻃﻼﻋﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻗﺮار داد که در ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده ﻣﺆﺛﺮ میﺑﺎﺷﺪ ( استابر45، 2015: 900-887 ).
10- دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ اﻃﻼﻋﺎت و ﺷﺒﻜﻪ ﺟﻬﺎﻧﻲ46: داﻧﺶ و ﻣﻌﻠﻮﻣﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ متجسد را ﺟﻬﺖ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ عینی و ﻧﻬﺎدی هدایت ﻛﻨﺪ، ﻣﻲ ﺑﺎیست ﺑﺎ داﻧﺶ روز و ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژي جدید ﺗﻄﺎﺑﻖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. آﺷﻨﺎﺋﻲ ﺑﺎ ﻧﻮآوري ﻫﺎي ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژي و دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎي اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺟﺰء ﻻﻳﻨﻔﻚ مهارتهای توسعه در ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﻲ ﺑﺎشد (ﮔﭙﻴﺘﺰك ،2000 ؛ ﻛﻮاﺳﻨس، 2008). در ﺑﺴﻴﺎري از ﻛﺸﻮرﻫﺎ، ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺎﻧﻚ ﻫﺎي اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ، اﻳﺠﺎد ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎي اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ ﺟﻬﺖ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﺗﺒﺎدﻻت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و اﻃﻼﻋﺎت، از اﺟﺰاي ﺿﺮوري ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در ﺗﺪوﻳﻦ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﮔﺬاري ﻫﺎ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار گرفته اند ( شورای اروپا47، 2010). ﺑﻌﻀﻲ از ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت، ﺑﺎﻻﺑﺮدن داﻧﺶ خانواده یعنی ﻓﺮزﻧﺪان و واﻟﺪﻳﻦ را ﺑﻤﻨﻈﻮر ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎي ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺟﻬﺖ ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺿﺮوري داﻧﺴﺘﻪ اﻧﺪ ( لاو48، 2008: 92).
11- گردشگری (توریسم)49: ﺻﻨﻌﺖ ﮔﺮدﺷﮕﺮي ﺑﺎ ﺑﺎزﺗﻮﻟﻴﺪ ارزش در ﺣﻮزه ﻣﻴﺮاث ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﻣﺮور ﺑﺮ ﺗﻤﺪن و اﺳﺎﻃﻴﺮ و وﻗﺎﻳﻊ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺳﺎزي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﻠﻲ و ﺑﻮﻣﻲ و ﺟﺬب ﻋﻼﻗﻤﻨﺪان ﻋﺮﺻﻪ ﺗﺒﺎدل و ﺗﻌﺎﻣﻼت ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﺴﻴﺎر ارزﺷﻤﻨﺪ و ﻛﺎرا ﺑﻮده اﺳﺖ.ﮔﺮدﺷﮕﺮي ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻫﻮﻳﺖ ﺑﺨﺸﻲ افراد و ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده ها، در ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﻗﺘﺼﺎدي ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺑﺎزار و ﺗﻘﺎﺿﺎي ﺟﺪﻳﺪ، ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ و اﻓﺰاﻳﺶ ارزش اﻓﺰوده ﺻﻨﺎﻳﻊ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﺛﺮ ﮔﺬار ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ (کلارک50، 2011: 44-39).
12-مدارک تحصیلی و حرفه ای: لازمه سرمایه فرهنگی ضابطه ای، وجود افرادِ با صلاحیت و مستعد برای کسب انواع مدارک تحصیلی و دانشگاهی است. مانند مدارک تحصیلی و گواهی نامه فنی و حرفه ای (بوردیو و پاسرون51، 1990: 27-25).
13-اشتغال افراد خانواده: از ﻧﻈﺮ ﺑﻮردﻳﻮ، ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و رﻓﺘﺎر ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ داﻧﺶ آﻣﻮزان واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ از ﻃﺮﻳﻖ ﺧﺎﻧﻮاده اﻧﺘﻘﺎل می یابد. اشتغال افراد خانواده ﺑﺎ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎي ارزش اجتماعی مشاغل والدین، میزان درآمد یک خانواده و تعداد افراد شاغل در خانواده، میزان امنیت شغلی والدین، وجود یا عدم وجود بیمه های اشتغال، اهمیت پرداخت مالیات بر درآمد و ارزشهای افزوده در یک خانواده، ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ (بوردیو، 1389: 155-143).
فرضیه های تحقیق
- بین آﻣﻮزش، شناخت و نگهداری از میراث فرهنگی، دانش سلامتی، دموکراتیک بودن خانواده، طبقه اجتماعی و تعاملات اجتماعی در بعد متجسم سرمایه فرهنگی، ﺑﺎ ارﺗﻘﺎء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده رابطه معنی داری وجود دارد.
- بین مشارکت فرهنگی، امکانات فرهنگی، مصرف فرهنگی، دسترسی به اطلاعات و شبکه های جهانی و گردشگری در بعد عینی سرمایه فرهنگی، ﺑﺎ ارﺗﻘﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده رابطه معنی داری وجود دارد.
- بین مدارک تحصیلی و حرفه ایِ افراد خانواده و اشتغال خانواده در بعد ضابطه ای سرمایه فرهنگی، ﺑﺎ ارﺗﻘﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده رابطه معنی داری وجود دارد.
مدل مفهومی تحقیق
مولفه های ارتقا سرمایه فرهنگی در خانواده
|
شکل1. مدل مفهومی تحقیق
نوع و روش تحقیق: این پژوهش به لحاظ استفاده از نتایج کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها پیمایشی می باشد. این تحقیق به شیوه ترکیبی صورت پذیرفته و از روشهای کمّی و کیفی جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. (کیفی: ابزار مصاحبه)، (کمّی: ابزار پرسشنامه محقق ساخته خبرگان و سرپرست خانواده). داده ها با استفاده از نرم افزارspss 23 وPLS 52 تجزیه و تحلیل شدند. نهایتا برای بررسی شرایط موجود و مطلوبِ سرمایه فرهنگی خانواده، پرسشنامه میان 374 سرپرست خانواده توزیع گردید.
شیوه جمع آوری اطلاعات: از آنجاییکه ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ ﭘﻴﻤﺎﻳﺸﻲ اﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ابزار سنجش ﻫﻤﭽﻮن ﺑﺴﻴﺎري از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ از مصاحبه با خبرگان و ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺟﻤﻊ آوري ﻧﻈﺮات خبرگان از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدﻳﺪه اﺳﺖ. در پرسشنامه 65 سوال در نظر گرفته شده که شامل سه بعد و 13مولفه مربوط به ابعاد می باشد و با طیف لیکرت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، خیلی کم سنجیده شده است
یافته های تحقیق
پایایی53( قابلیت اعتماد) پرسشنامه: بعداز تایید روایی صوری، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ اندازه گیری شد و پایایی آن تایید گردید. مقادیر ضریب آلفای کرونباخ در تمام متغیرها بالاتر از معیار قابل قبول 7/0 است.
ضرایب معنی داری t 54: برای بررسی برازش مدل ساختاری پژوهش از چندین معیار استفاده می شود که اولین و اساسی ترین معیار ضرایب معنی داریt یا همان مقادیر t-values می باشد. ابتدایی ترین معیار باری سنجش رابطه بین متغیر در مدل ( بخش ساختاری ) اعداد معنی داری t است. در صورتی که مقدار این اعداد از 96/1 بیشتر شود نشان از صحت رابطه بین متغیرها و در نتیجه تایید فرضیه ها پژوهش در سطح اطمینان 95/0 است. البته باید توجه داشت که اعداد فقط صحت رابطه را نشان می دهند و شدت رابطه بین متغیرها را نمی توان با آن سنجید.
ضرایب مسیر55 ( b): ضرایب مسیر بین متغیرهای مکنون باید بر اساس علامت جبری، مقدار و معناداری آنها بررسی شوند. هر ضریب مسیر در مدل ساختاری PLS را می توان معادل یک ضریب بتای استاندارد شده رگرسیون های کمترین مربعات معمولی در نظر گرفت.
جدول1. ﻧﺘﺎﻳﺞ آزﻣﻮن فرضیات
شاخص ها
| bضریب مسیر | ضرایب معنی t داری | نتیجه آزمون | |
بعد متجسم | 0.13 | 2.78 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ | |
بعد عینی | 0.068 | 1.80 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ | |
بعد ضابطه ای | 0.19 | 1.81 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ | |
بعد متجسم | آموزش | 0.11 | 2.15 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ |
دانش سلامت خانواده | 0.11 | 2.13 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ | |
دموکراتیک بودن خانواده | 0.15 | 3.21 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ | |
شناخت و حفظ میراث فرهنگی | 0.11 | 2.32 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ | |
طبقه اجتماعی خانواده | 0.12 | 3.07 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ | |
تعاملات اجتماعی خانواده | 0.20 | 3.80 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ | |
بعد عینی | مشارکت فرهنگی | 0.11 | 2/21 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ |
امکانات فرهنگی | 0.14 | 3/30 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ | |
مصرف فرهنگی | 0.12 | 2/63 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ | |
دسترسی به اطلاعات و شبکه جهانی | -0.04 | 0.625 | تایید فرض صفر | |
گردشگری | 0.01 | 0.216 | تایید فرض صفر | |
بعد ضابطه ای | مدارک تحصیلی و حرفه ای | -0.01 | 0.369 | تایید فرض صفر |
اشتغال خانواده | 0.18 | 3.27 | رد ﻓﺮض ﺻﻔﺮ |
جدول2 رﺗﺒﻪ ﺑﻨﺪي مولفه های الگوی ارتقاء ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ خانواده
مولفه های الگو | بر اساس ضریب مسیر | رتبه |
تعاملات اجتماعی | 0.20 | 1 |
اشتغال | 0.18 | 2 |
دموکراتیک بودن | 0.15 | 3 |
امکانات فرهنگی | 0.14 | 4 |
طبقه اجتماعی؛ مصرف فرهنگی | 0.12 | 5 |
شناخت و نگهداری میراث فرهنگی؛ مشارکت فرهنگی؛ آموزش؛ دانش سلامتی | 0.11 | 6 |
گردشگری | 0.01 | 7 |
مدارک تحصیلی و حرفه ای | - 0.01 | 8 |
دسترسی به اطلاعات و شبکه جهانی | - 0.04 | 9 |
مقایسه وضعیت موجود و وضعیت مطلوب از دیدگاه خانواده: میزان سطح اختلاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب، در مولفه مدارک تحصیلی و حرفه ای به مقدار 27/0 از دیگر مولفه ها کمتر و سطح اختلاف در مولفه آموزش به مقدار 49/1 از دیگر مولفه ها بیشتر است.
شکل3. نمودار مقایسه وضعیت موجود و مطلوب از دیدگاه خانواده
راهبردها و راهکارها ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎي ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی پژوهش
راهبردها
1- یک بعدی نگاه نکردن به مقوله فرهنگ و تسهیل شرایط برای پویایی فرهنگی در سطح خانواده ها و جامعه.
2- عزم راسخ و پیگیر در سطوح بالای حاکمیت به منظور فقرزدایی و ایجاد اشتغال از طریق افزایش تولید.
3- اقدامات حمایتی دولت در جهت تخصیص بودجه و بکار گیری عوامل اجرایی متخصص و پاسخگو برای ایجاد برنامه های عملیاتی به منظور افزایش امکانات آموزشی، رفاهی و فرهنگی برای خانواده ها.
4- شناسایی نقاط قوت و ضعف مشترک در خانواده ها (در سطح کشور یا استان یا شهر یا محله).
5- سعی در نهادینه کردن ارزش های فرهنگی مطلوب و مورد نیاز آحاد جامعه.
6- کنترل آسیب های اجتماعی- فرهنگی و جلوگیری از اقدامات سلبی و مقطعی برای رفع آسیب ها. کاهش آسیب های اجتماعی در گرو فعالیت های فرهنگی است.
7- ریشه یابی مسائل و مشکلات فرهنگی اجتماعی و اقتصادی در خانواده های مناطق حاشیه ای شهر و ایجاد امکانات فرهنگی، بهداشتی و رفاهی برای آنها.
8- شناسایی مهارتها، توانایی ها و علائق افراد خانواده برای استفاده بهینه از افراد در رفع بیکاری.
9- جلوگیری از مهاجرت خانواده ها به شهرهای بزرگ با ایجاد اشتغال و امکانات در شهرهای کوچک و رفع کاستی های قانونی و نظارتی در این مناطق.
10- از آنجاییکه همه مناطقِ ایران دارای ظرفیت های گردشگری فوق العاده ای است، با استفاده از این ظرفیت ها می توان علاوه بر ایجاد اشتغال، وضعیت اقتصادی خانواده های این مناطق را دگرگون کرد.
راهکارها
1- طراحی آموزش های فرهنگی در جهت انتقال مفاهیم دانشی، فرهنگی، ارزشی و نهادینه کردن آنها و ارتقاء سطح اندیشه و فرهنگ.
2- استفاده از روش های یاددهی موثر و اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژي آﻣﻮزﺷﻲ فراخور تک تک افراد خانواده با ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ ﻗﺪرت اﻧﺘﻘﺎل ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ از ﻣﺪرس ﺑﻪ ﻳﺎدﮔﻴﺮﻧﺪه. همچنین ایجاد انگیزه برای یادگیری و تقویت مثبت می تواند آموزش را تسهیل و تاثیرگذار گرداند.
3- استفاده از شیوه های جذاب در آموزشِ مفاهیم و ایجاد علاقه به یادگیری و بهره گیری از تکنولوژیِ روز برای ایجاد تمایل به یادگیری.
4- تناسبِ محتوای آموزشی و دانشِ افراد یکی از نکاتِ مهم برای آموزشِ موثر است. متناسب سازیِ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻣﺤﺘﻮاي آﻣﻮزﺷﻲ ﺑﺎ ﻧﻴﺎز ﻳﺎدﮔﻴﺮﻧﺪه.
5- انتقال مفاهیم آموزشی توسط افراد متخصص و خبره و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺗﺨﺼﺺ و ﻣﻬﺎرت آﻣﻮزﺷﻲ ﻣﺪرﺳﻴﻦ و ارزﻳﺎﺑﻲ ﻫﺎي دوره اي در ﻧﻈﺎم آﻣﻮزش.
6- آموزشِ رسمیِ تاریخ فرهنگی کشور برای شناخت هویت در افراد.
7- نمادسازی از میراث فرهنگی ایرانی و اسلامی به منظور هویت سازی در خانواده ها.
8- ترمیم و بازسازی میراث تمدنی کشور و تشویق خانواده ها به بازدید از آثار باستانی کشور
9- ایجاد تسهیلات برای آموزش عالی در افراد خانواده
10- افزایشِ آگاهی خانواده از دانشِ بهداشت عمومی از طریق رسانه های سمعی و بصری و اینترنتی، همایش ها، مجلات بهداشتی و کتابهای مناسب خانواده ها.
11- اختصاصِ بیشترِ منابع مادی به منظور ارتقاء سطح سلامت جسمانی و روانی خانواده.
12- اهمیت دادن به سطحِ سلامتی در نسل بعدی خانواده با انجام آزمایشات ژنتیکی قبل و بعد از ازدواج.
13- افزایش خود اظهاریِ سلامت در خانواده؛ انجام آزمایشات دوره ای به منظور پیشگیری از بیماریها
14- افزایش سطحِ گفتگو و تفاهم در خانواده
15- عدم تبعیض جنسیتی در تصمیم گیری های خانواده، بطوریکه همه افراد خانواده بتوانند در تصمیم گیریهای خانواده مشارکت داشته باشند.
16- انتخاب روشِ مناسبِ زندگی توسط همه افراد خانواده و در صورت تفاوت در معیارها، افراد خانواده بتوانند با گفتگو و تفاهم به روش مناسب و متناسب با زیست بوم فرهنگی، ارزشها، هنجارهای ملی و مذهبی در جامعه خود دست یابند.
17- افزایشِ سرانه مطالعه در خانواده
18- ایجاد تسهیلات برای افزایش مصرف کالاهای فرهنگی؛ افزایش بازدید از موزه ها، خرید کتاب، رفتن به سینما، تئاتر و کنسرت،...)
19- افزایش تعاملات و ارتباطات اجتماعی خانواده با بستگان، دوستان و گروههای اجتماعی و سازمانهای مردم نهاد یا سمن ها.
20- ارتباط والدین با اولیاء مدرسه فرزندان و محیط های آموزشی
21- شرکت در انتخابات کشور و تمرین دموکراسی که می تواند آموزشی برای ایجاد یک خانواده دموکراتیک باشد.
22- افزایش سطح دسترسی به اطلاعات شبکه های جهانی به همراه فراگیریِ کسب اطلاعاتِ صحیح از دنیای مجازی.
23- استفاده مناسب از شبکه های اجتماعی جهت تسهیل تبادلات، اطلاعات و فرصتهای فرهنگی
24- تخصیصِ هزینه برای اتصال به شبکه های اینترنتی و اطلاعاتی
25- افزایشِ دانش فرهنگی خانواده ها.
26- حضور خانواده ها در مراسم ملی و مذهبی و عضویت افراد خانواده در مراکز فرهنگی
27- عادت واره های خانواده برای شرکت در برنامه های فرهنگی(رفتن به سینما، تئاتر، کنسرت موسیقی، نمایشگاههای هنری،کتابخانه ها،موزه ها...) و به معنای دیگر میل و رغبت برای حضور در برنامه های فرهنگی.
28- کالاهای فرهنگی مورد نیاز خانواده می بایست بر اساس ارزانی و فراوانی کالا، کیفیت، انطباق با فرهنگ بومی و تبلیغات باشد.
29- کالاهای فرهنگی مصرفی می بایست با هنجارهای اجتماعیِ خانواده ها و مد، همخوانی داشته باشد.
30- مصرف کالاهای فرهنگی در خانواده ایجاد رضایت نماید.
31- استفاده از امکانات فرهنگی با هزینه های اندک یا رایگان
32- دسترسی به امکانات فرهنگی برای همه سنین در خانواده
33- تخصیص بودجه توسط دولت برای ایجاد امکانات فرهنگیِ قابل دسترس برای خانواده ها بصورت رایگان یا ارزان
34- شناختِ جاذبه های گردشگری به تناسب زیست بوم و اکولوژی فرهنگی خانواده ها
35- تشویق خانواده ها به گردشگری و معرفی فرهنگ و تمدن کشور
36- تولیدِ ارزشِ اقتصادی و سودآوری از صنعت گردشگری در خانواده های بومی
37- فعال کردن فرآیند کارآفرینی در خانواده های بومی به منظور ایجاد خلاقیت در جذب توریست و رونقِ گردشگری در کشور
38- ارتقاء مدارک تحصیلی و دانشگاهی افراد خانواده و افزایشِ سطح کیفی آنها؛ اﻫﻤﻴﺖ ﺑﻪ ﻛﺴﺐ ﻣﺪارج داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺟﻬﺎﻧﻲ
39- افزایشِ ایجاد علاقه و انگیزه برای دریافتِ گواهی نامه های فنی و حرفه ای
40- افزایش ارزش تقدیرنامه ها و تشویق نامه ها توسط مراکز و نهادهای اجتماعی و رسمی
41- ارتقاء ارزشِ اجتماعی و اقتصادیِ مدارک تحصیلی و حرفه ای در جامعه ملی و بین المللی
42- ارتقاء ارزشِ اجتماعی مشاغل و ایجاد مشاغلِ تولیدیِ جدید.
43- افزایشِ میزانِ درآمد از اشتغال
44- ایجاد امنیت شغلی والدین و عدم نگرانیِ اعضای خانواده از آینده شغلی و معیشتِ خانواده در آینده
45- ایجاد و افزایشِ سطح کیفیِ بیمه های اشتغال و بیکاری برای والدین
46- اهمیت دادنِ خانواده به پرداخت مالیات بر درآمد و وجود احساسِ مسئولیت اجتماعی در افراد خانواده
47- فراهم نمودن شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای تسهیلِ افزایشِ تعاملات اجتماعی؛ به نحوی که افراد بتوانند در سطوح مختلف، تعاملات ملی و بین المللی برقرار نمایند.
48- تعاملات اجتماعی در سطوح آموزشی، تبادل عقاید و اندیشه ها، مشارکت های فرهنگی، کارآفرینی، گردشگری، سرمایه گذاری، تجارت، ایجاد اشتغال، یادگیری زبان، معرفی صنایع دستی
49- سیاست گذاری های کلانِ دولت در باز نگهداشتن مسیرهای تعاملی و ارتباطات اجتماعی ملی و بین المللی.
50- بهبود وضعیت اشتغال برای ایجاد تحرک اجتماعی با افزایش تولید.
51- افزایش امکانات فرهنگیِ مورد نیاز جامعه از طریق ایجاد مراکز فرهنگی، آموزشی و تسهیلات استفاده از آن برای خانواده ها.
52- ایجاد رقابت توسط خصوصی سازیِ امکانات فرهنگی و ارتقاء سطح خدمت رسانی و کاهش هزینه ها.
منابع فارسی و انگلیسی
- اندرسون، دلورث؛ لیندا م. بورتون؛ دیوید م. کلین (1393). نظریههای معاصر و در حال ظهور در مطالعات خانواده. در دایرهالمعارف خانواده. ویراست ورن ل. بنگستون؛ الن س. اکاک؛ کاترین ر. آلن و پگی دیلورت اندرسون. ترجمه عالیه شکربیگی و شهلا مهرگانی. تهران: جامعهشناسان. ص174- 93.
- ﺑﻮردﻳﻮ، ﭘﻲ ﻳﺮ (1390) ﺗﻤﺎﻳﺰ، ﻧﻘﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻗﻀﺎوت ﻫﺎي ذوﻗﻲ، ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺣﺴﻦ ﭼﺎوﺷﻴﺎن، ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﺛﺎﻟﺚ، ص 202- 216.
- ﺑﻮردﻳﻮ، ﭘﻲ ﻳﺮ (1390) ﺗﻤﺎﻳﺰ، ﻧﻘﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻗﻀﺎوت ﻫﺎي ذوﻗﻲ، ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺣﺴﻦ ﭼﺎوﺷﻴﺎن، ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﺛﺎﻟﺚ، ص 24-50.
- ﺑﻮردﻳﻮ، ﭘﻲ ﻳﺮ (1389) ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻛﻨﺶ، دﻻﺋﻞ ﻋﻤﻠﻲ و اﻧﺘﺨﺎب ﻋﻘﻼﻧﻲ. ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﻣﺮدﻳﻬﺎ، ﺗﻬﺮان: ﻧﺸـﺮ ﻧﻘـﺶ وﻧﮕــﺎر، ﭼــﺎپ ﺳــﻮم، ص 143- 155.
- ﺗﺮاﺳﺒﻲ، دﻳﻮﻳﺪ (1382) اﻗﺘﺼﺎد و ﻓﺮﻫﻨﮓ. ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻛﺎﻇﻢ ﻓﺮﻫﺎدي، ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮﻧﻲ، ﭼﺎپ اول، ص 74 - 68 .
- رنجبر، محمود (1384). مقاله خانواده های ناسازگار.همایش آسیب های اجتماعی. تهران
- ساروخانی، باقر(1380)در آمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی، ج1 و 2، تهران: انتشارات کیهان
- ﺷﺎرع ﭘﻮر، ﻣﺤﻤﻮد (1384). ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻧﻘﺶ آن در ﺣﻴﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ رﺷد آﻣﻮزش ﻋﻠﻮم اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، شماره 41، ص10.
- صالحی امیری، سید رضا (1386). ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ و ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ. ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﻗﻘﻨﻮس، ص 64-59.
- غفاری، غلامرضا (1387)، «سازه سرمایه فرهنگی و منابع مولد آن» رشد علوم اجتماعی، دوره 12، شماره 2: 21-12.
- قانعی راد، سید محمد امین(1396). زوال پدر سالاری، فروپاشی خانواده یا ظهور خانواده مدنی. تهران: نشر نقد فرهنگ، ص 12-9.
- ﮐﺴﻞ، ﻓﯿﻠﯿﭗ(1387). ﭼﮑﯿﺪه آﺛﺎر آﻧﺘـﻮﻧﯽ ﮔﯿـﺪﻧﺰ، ﭼـﺎپ دوم، ﺗﺮﺟﻤـﻪ ﺣﺴﻦ ﭼﺎوﺷﯿﺎن. ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ققنوس، ص 445-427.
- گزارش راهبردی (1388). راﻫﺒﺮدﻫﺎي ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ ﻧﻈﺎم ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻛﺸﻮر. ﺗﻬﺮان معاونت ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و اجتماعی ﻣﺠﻤﻊ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﻧﻈﺎم، ﻣﺮﻛﺰ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ، ﺳﺎل ﭼﻬﺎرم، ﺷﻤﺎره88، ص 26-12.
-Abel, T. (2015a). Cultural capital and social inequality in health. Journal of Epidemiology & Community Health, 62, e13–e13.doi:10.1136/jech.2007.066159
-Abel, Thomas. (n.d.). Cultural Capital in Health Promotion. Health and Modernity (pp. 43–73). New York, NY: Springer New York. Retrieved from file:///C:/Users/home/Desktop/springer/2.htm Al Ariss, A., & Syed, J. (2011). Capital Mobilization of Skilled Migrants: A Relational Perspective. British Journal of Management, 22, 286–304. doi:10.1111/j.1467-8551.2010.00734.x
-Association for Family therapy & Systematic practice (on line) Index of Family Function and Change. Using the SCORE 15, http://www.aft.org.uk/
-Abel, Thomas. (n.d.). Cultural Capital in Health Promotion. Health and Modernity (pp. 43–73). New York, NY: Springer New York. Retrieved from file:///C:/Users/home/Desktop/springer/2.htm Al Ariss, A., & Syed, J. (2011). Capital Mobilization of Skilled Migrants: A Relational Perspective. British Journal of Management, 22, 286–304. doi:10.1111/j.1467-8551.2010.00734.x
-Blaskó, Z. (2003). ’Cultural Capital and Social Reproduction’. Review of Sociology of the Hungarian Sociological Association, 9(1), 5–26.
-Bourdieu, P. (1990a). In other words: Essays towards a reflexive sociology. Stanford Univ Pr.
-Cheng, S.-W. (2006). Cultural goods creation, cultural capital formation, provision of cultural services and cultural atmosphere accumulation. Journal of Cultural Economics, 30, 263–286. doi:10.1007/s10824-006-9023-6
-Clarke, P., & Eastgate, A. (2011). Cultural capital, Life Course Perspectives and Western Front battlefield tours. Journal of Tourism and Cultural Change, 9, 31–44. doi:10.1080/14766825.2010.527346
-DiMaggio, P. (2004). Arts participation as cultural capital in the United States, 1982–2002: Signs of decline? Poetics, 32, 169–194. doi:10.1016/j.poetic.2004.02.005
-Dumais, S.A. (2002). Cultural capital, gender, and school success: The role of habitus. Sociology of Education, 44–68.
-Egerton, M. (1997). Occupational Inheritance: The Role of Cultural Capital and Gender. Work,
Employment & Society, 11, 263–282. doi:10.1177/0950017097112004
-Findlay, A. M., King, R., Smith, F. M., Geddes, A., & Skeldon, R. (2011). World class? An investigation of globalisation, difference and international student mobility. Transactions of the Institute of British Geographers, no–no. doi:10.1111/j.1475-5661.2011.00454.x
-Fanning, B., Haase, T., & O’Boyle, N. (2010). Well-being, Cultural Capital and Social Inclusion: Immigrants in the Republic of Ireland. Journal of International Migration and Integration / Revue de l’integration et de la migration internationale, 12, 1–24. doi:10.1007/s12134-010-0166-0
-Jaeger, M. M. (2009). Equal Access but Unequal Outcomes: Cultural Capital and Educational Choice in a Meritocratic Society. Social Forces, 87, 1943–1971. doi:10.1353/sof.0.0192
-Johnson, J. H., Bienenstock, E. J., & Stoloff, J. A. (1995). An empirical test of the cultural capital hypothesis. The Review of Black Political Economy, 23, 7–27. doi:10.1007/BF02689909
-Kuly, Michelle, Stewart, Etoile, & Dudley, Michael. (2005). Enhancing Cultural Capital: The Arts and Community Development in Winnipeg.page 33-38. Article
Retrieved November 26, 2011, from http://winnspace.uwinnipeg.ca/handle/10680/314
-Kapitzke, C. (2000). Information technology as cultural capital: shifting the boundaries of power. Education and Information Technologies, 5(1), 49–62.
- Lane, Jeremy F.(2006) Bourdieu's Politics Problems and possibilities. First Published. Landon and New York.Routledge..
-Lareau, A. (2003c). Unequal childhoods: Race, class, and family life. Berkeley: University of California Press.
-Low, S. (2008). Investing in cultural capital: A partnership enhancing transition for equity students.
-Linnehan, F., Weer, C. H., & Stonely, P. (2011). High School Guidance Counselor Recommendations: The Role of Student Race, Socioeconomic Status, and Academic Performance. Journal of Applied Social Psychology, 41(3), 536–558.
-Marks, G. N. (2009). The Influence of Cultural Capital on Educational and Early Labour Market Outcomes of Young People in Australia. In K. Robson & C. Sanders (Eds.), Quantifying Theory: Pierre Bourdieu (pp. 89–103). Dordrecht: Springer Netherlands. Retrieved from http://www.springerlink.com/content/u2075693715g4078/
-Mortimer, J., & Krüger, H. (2006). Pathways from school to work in Germany and the United States. Handbook of the Sociology of Education, 475–497. -Myrberg, E., & Rosén, M. (2009). Direct and indirect effects of parents’ education on reading achievement among third graders in Sweden. British Journal of Educational Psychology, 79, 695–711. doi:10.1348/000709909X453031
-Phillips, R., & Shockley, G. (2010). Linking Cultural Capital Conceptions to Asset-Based Community Development. Mobilizing communites: asset building as a community development strategy, 92.
-Rupp, J. C. C., & Lange, R. (1989). Social order, cultural capital and citizenship*. The Sociological Review, 37, 668–705. doi:10.1111/j.1467954X.1989.tb00049.x
-Sasaki, M. (2010). Urban regeneration through cultural creativity and social inclusion: Rethinking creative city theory through a Japanese case study. Cities, 27, S3–S9.
-Stuber, J. M. (2009). Class, Culture, and Participation in the Collegiate ExtraCurriculum. Sociological Forum, 24, 877–900. doi:10.1111/j.15737861.2009.01140.x
-Taylor، P(1997)" Investigating Culture and Identity"، London: Collins، quoted in، Communication Studies: The essential Resource، Cultural، Communication and Context، pp. 199-200.
-Throsby, C. D. (2001). Economics and culture. Cambridge Univ Pr. Tramonte, L., & Willms, J. D. (2010). Cultural capital and its effects on education outcomes. Economics of Education Review, 29(2), 200–213. doi:10.1016/j.econedurev.2009.06.003
-UNESCO,ORG. (n.d.). Selection Criteria. Retrieved December 9, 2011, from file:///D:/backup/cultural%20capital%202/cc2/Selection%20Criteria%20UNES CO%20%20%2016.htm
-Waldron, L. M. (2009). Cultural Approaches to Understanding School Violence. Sociology Compass, 3(4), 595–615. doi:10.1111/j.1751-9020.2009.00222.x
-Weininger, E.B., & Lareau, A. (2007). Cultural capital.page 21-23. Blackwell Publishing.
-Wildhagen, T. (2009a). WHY DOES CULTURAL CAPITAL MATTER FOR HIGH SCHOOL ACADEMIC PERFORMANCE? An Empirical Assessment of Teacher-Selection and Self-Selection Mechanisms as Explanations of the Cultural Capital Effect. Sociological Quarterly, 50, 173–200. doi:10.1111/j.1533-8525.2008.01137.x
-Yaish, M., & Katz-Gerro, T. (2010). Disentangling “Cultural Capital”: The Consequences of Cultural and Economic Resources for Taste and Participation. European Sociological Review. doi:10.1093/esr/jcq056
[1] - Partial Least Squares
[2] -UNESCO,ORG
[3] -M. Kuly, E. Stewart, & M. Dudley
[4] -DiMaggio
[5] - S.A. Dumais
[6] -Blaskó
[7] -Jaeger
[8] -Marks
[9] -Egerton
[10] -J. H. Johnson, Bienenstock, & Stoloff
[11] -Waldron
[12] -Thomas Abel
[13] -Fanning, Haase, & O’Boyle
[14] -Rupp & Lange
[15] - Findlay, King, Smith, Geddes, & Skeldon -
[16] -Cheng
[17] -Kapitzke
[18] -UNESCO,ORG
[19] -Clarke & Eastgate
[20] -E.B. Weininger & A. Lareau
[21] -Taylor, P
[22] - Embodied state
[23] - Objectified state
[24] - Institutionalized state
[25] - promotion of cultural capital
[26] -Phillips & Shockley
[27] - promotion of cultural capital family
[28] - education
[29] -Gintis
[30] -Sewell & Hauser
[31] -Mortimer & Krüger
[32] - social interaction
[33] -Wildhagen
[34] -Linnehan, Weer, & Stonely
[35] - kesel
[36] - preserving cultural heritage
[37] -Throsby
[38] -cultural consumption
[39] -Cheng
[40] -Sasaki
[41] -cultural participation
[42] -Yaish & T. Katz-Gerro
[43] -Aschaffenburg & Maas
[44] - Access to cultural resources
[45] -Stuber
[46] -Access to information and global networks
[47] -council of europe
[48] - Low
[49] - Tourism
[50] -Clarke & Eastgate
[51] - Bourdieu and Passeron
[52] .Partial Least Squares
[53] -Reliability
[54] - t-values
[55] - Path Coefficients