Explaining the Paradigmatic Model of Entrepreneurship of the Jihad Agricultural Organization Based on the Components of Financial Performance
Subject Areas : Agricultural Economics Research
Alireza Moradi
1
,
Zahra Farshadfar
2
*
1 - Faculty of humanity, Kermanshah branch, Islamic Azad University, Kermanshah, Iran.
2 - Human Science Faculty, Tehran Gharb Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
Keywords: Keywords: financial performance, organizational entrepreneurship, intangible assets, intellectual capital, agricultural jihad of Kermanshah city.,
Abstract :
Introduction and purpose: The current research is mixed research, the purpose of which is to analyze and investigate the effective financial functions in the formation of entrepreneurship in the Jihad Agricultural Organization of Kermanshah. Materials and methods: The qualitative part of the research was conducted according to the foundation's data theory approach. In the quantitative phase of the research, the results were analyzed using the method of correlation, mean comparison and step-by-step regression. Discussion and conclusion: The results showed that intangible assets, intellectual capital (human capital and structural capital) and the organizational-participatory component have the greatest effect on the financial performance of the organization and the advancement of entrepreneurial goals in the Jihad Agricultural Organization of Kermanshah.
Explaining the paradigmatic model of entrepreneurship of the Jihad Agricultural Organization based on the components of financial performance
Introduction and purpose: The current research is mixed research, the purpose of which is to analyze and investigate the effective financial functions in the formation of entrepreneurship in the Jihad Agricultural Organization of Kermanshah.
Materials and methods: The qualitative part of the research was conducted according to the foundation's data theory approach. In the quantitative phase of the research, the results were analyzed using the method of correlation, mean comparison and step-by-step regression.
Discussion and conclusion: The results showed that intangible assets, intellectual capital (human capital and structural capital) and the organizational-participatory component have the greatest effect on the financial performance of the organization and the advancement of entrepreneurial goals in the Jihad Agricultural Organization of Kermanshah.
Keywords: financial performance, organizational entrepreneurship, intangible assets, intellectual capital, agricultural jihad of Kermanshah city.
Extended Abstract
Introduction: today's world has left the traditional economy behind and entered the knowledge-based economy; In this economy, the suitable environment for the formation of organizational entrepreneurship, apart from profitability indicators and financial statements, has another dimension, mainly investing in it leads to improving the organization's productivity and improving financial performance. Therefore, the current research is to understand how to achieve the formation of entrepreneurship and innovative flows in an organization by matching and balancing organizational financial functions; With a combined goal (qualitative-quantitative), it has analyzed and investigated the effective financial functions in the formation of entrepreneurship in the organization of agricultural jihad in Kermanshah city.
Materials and Methods: The current research is a mixed method. The qualitative part of the research was conducted according to the foundation's data theory approach. The method of selecting samples was purposeful and snowball with the participation of 20 expert employees and experts of agricultural jihad continued until data saturation, the data collection method was done through semi-structured interviews. In the quantitative phase of the research, the sample size was determined using the simple random sampling method and based on Cochran's formula to the number of 175 employees of the Kermanshah Agricultural Jihad Organization, and the results were analyzed using correlation, mean comparison and step-by-step regression methods. Data analysis was done in SPSS software environment.
Findings: In the first phase, the data were analyzed based on the Strauss-Corbin method, and in general, 6 main categories and 39 concepts were obtained, and finally, a paradigmatic model of entrepreneurship in the agricultural jihad of Kermanshah city was drawn. The results of the quantitative part show the existence of a strong correlation between variables affecting financial performance in the formation of organizational entrepreneurship. The results of the regression analysis also showed that the competitive power of the organization (intangible assets) and the organizational-participatory component have great effects on the formation of organizational entrepreneurship and have the ability to explain 58.4% of the variable changes in the level of organizational entrepreneurship.
Discussion and Conclusion: The findings showed that intangible assets, intellectual capital (human capital and structural capital) and the organizational-participatory component have the greatest effect on the financial performance of the organization and the advancement of entrepreneurial goals in the Jihad Agricultural Organization of Kermanshah.
As a result, taking advantage of communication and collaborative skills between members and organizations and other scientific and academic centers, as well as the learning-study opportunities of employees in the professional development process, is one of the measures that can be a suitable ground for the development of organizational entrepreneurship platform in agricultural jihad. provided the city of Kermanshah. It is suggested that the information systems of the Jihad Agricultural Organization of the city and its management methods be reviewed and the information needs of each organizational level be identified and according to the real needs of each department to fulfill the assigned duties of the employees, it is suggested.
Keywords: financial performance, organizational entrepreneurship, intangible assets, intellectual capital, agricultural jihad of Kermanshah city.
تبیین الگوی پارادایمیک کارآفرینی سازمان جهاد کشاورزی مبتنی بر مولفه های عملکرد مالی
چکیده
مقدمه و هدف: دنیای امروز، اقتصاد سنتی را پشت سر گذاشته و وارد اقتصاد مبتنی بر دانش شده است؛ در این اقتصاد محیط مناسب برای شکل گیری كارآفرینی سازمانی غیر از شاخص های سودآوری و صورت بندیهای مالی، بعد دیگری هم دارد كه عمدتاً سرمایه گذاری بر روی آن منجر به بهبود بهره وری سازمان و ارتقا عملکرد مالی نیز می گردد. از اینرو، پژوهش حاضر برای درک اینکه چگونه می توان با تطابق و توازن میان عملکردهای مالی سازمانی به شکل گیری کارآفرینی و جریان های نوآورانه در یک سازمان دست یافت؛ با هدف ترکیبی (کیفی ـ کمّی)، به تحلیل و بررسی عملکردهای مالی مؤثر در شکل گیری کارآفرینی سازمانی جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه پرداخت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر پژوهشی آمیخته است. بخش کیفی پژوهش با توجه به رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد. روش انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند و گلوله برفی با مشارکت 20 نفر از کارکنان خبره و متخصصین جهاد کشاورزی تا اشباع داده ها ادامه یافت، روش جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت. در فاز کمی پژوهش نیز حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي ساده و براساس فرمول كوكران به تعداد 175 نفر از کارکنان سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه تعيين گرديد و نتایج با استفاده از روش همبستگی، مقایسه میانگین و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند.تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS انجام گرفت.
یافته ها: در فاز اول داده ها براساس روش اشتراوس کوربین تحلیل گردیدند و به طورکلی 6 مقوله اصلی و 39 مفهوم به دست آمده که در نهایت مدل پارادایمیک آن در جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه ترسیم گردید. نتایج بخش کمی وجود همبستگي قوي بين متغیرهای مؤثر بر عملکرد مالی در شکل گیری کارآفرینی سازمانی را نشان می دهد. نتايج تحليل رگرسيون نيز نشان داد كه توان رقابتی سازمان (داراییهای نامشهود) و مؤلفه سازمانی - مشارکتی، تأثيرات زيادي بر شکل گیری كارآفريني سازماني داشته و توانايي تبيين 4/58 درصد از تغييرات متغير ميزان كارآفريني سازماني را دارند.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد دارایی های نامشهود، سرمایه فکری (سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری) و مؤلفه سازمانی ـ مشارکتی بیشترین اثر را در عملکرد مالی سازمان و پیشبرد اهداف کارآفرینی در سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه دارا هستند. در نتیجه بهرهگیری از مهارت های ارتباطی و مشارکتی بین اعضا و سازمانها و دیگر مراکز علمی و دانشگاهی و همچنین از فرصت های یادگیری ـ مطالعاتی کارکنان در فرایند توسعهای حرفه ای، از جمله اقداماتی است که میتواند زمینه مناسب برای توسعه بستر کارآفرینی سازمانی در جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه را فراهم آورد. پيشنهاد ميگردد كه نظامهاي اطلاعاتي سازمان جهاد کشاورزی شهرستان و شيوههاي مديريتي آن مورد بازنگري واقع شده و نيازهاي اطلاعاتي هريك از سطوح سازماني شناسايي و با توجه به نياز واقعي هر بخش براي انجام وظايف محوله كاركنان تأمين گردد.
واژه های کلیدی: عملکرد مالی، کارآفرینی سازمانی، دارایی های نامشهود، سرمایه فکری، جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه.
کار آفرینی شامل بسیج و تخصیص منابع انسانی، مالی و تکنولوژیکی برای پیگیری فرصت های جدید ارائه شده توسط اکوسیستم کار آفرینی است (9). مطالعات نظری و تجربی متعددی نشان می دهند کار آفرینی محرک مهمی برای رشد اقتصادی است به این صورت که فعالیتهای کار آفرینانه با افزایش نوآوری و ایجاد رقابت، منجر به افزایش کارایی و بهره وری میشوند (48 و 54 و 22)
با توجه به نقش حیاتی کارآفرینی به عنوان عامل تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی شناسایی عواملی که فعالیت کار آفرینی را تقویت یا محدود میکند حائز اهمیت است. تجزیه و تحلیل های مرتبط را میتوان در سطح فردی، بنگاه یا کشوری انجام داد ( 54). در سطح فردی عواملی مانند ترجیحات، ریسک پذیری، تحصیلات، تجربه، سن و فرصتهای شغلی جایگزین ممکن است بر تصمیم فرد برای تبدیل شدن به یک کار آفرین تأثیر بگذارد (17) در سطح صنعت یا بنگاه عواملی مانند رقابت اندازه بازار، اندازه بنگاه و فرهنگ کسب و کار ممکن است مهم باشند (54) در نهایت تفاوت فعالیتهای کارآفرینانه در سطح کشوری ممکن است به دلیل تفاوت در سطوح توسعه اقتصادی و سایر شرایط کلان اقتصادی و همچنین در محیط های نهادی باشد( 21 و 14)
با توجه به نقش شرایط و وضعیت اقتصاد کلان خاص کشورها از زمان شومپیتر (48) تأثیر توسعه مالی بر فعالیتهای کار آفرینی مورد تأکید واقع شده است. در واقع در سطح فردی شواهدی وجود دارد که کمبود نقدینگی فعالیت کارآفرینی را محدود میکند (30) در سطح صنعت نیز شواهد تجربی نشان می دهد که دسترسی به نقدینگی و واسطه گری مالی به رشد بنگاه و ورود کسب و کارهای جدید به بازار کمک می کند (13). در نهایت شواهدی در سطح کشور وجود دارد که بیانگر اهمیت و نقش سودمند توسعه مالی بر فعالیتهای کار آفرینی است (39). علاوه براین، محدودیت منابع تأمین مالی یکی از موانع مهم برای رشد و توسعه کارآفرینی محسوب میشود (46) در همین راستا، جهاد كشاورزي، یکی از سازمانهایی است که باید در عرصه هاي توسعه پایدار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جوامع روستايي و كشاورزي حضوري گسترده و فراگير داشته باشد، تبديل اين سازمان از حالت سنتي و بوروكراتيک به سازمان كارآفرينانه از اهميتي ويژه ای برخوردار است (44). از سويي ديگر، آنچه مسلم است اين است كه سازمان جهاد كشاورزي در ايران به دلیل نداشتن کارکنان خلاق و کارآفرین نتوانسته است از رهگذر انقلاب كارآفرينانه از مزاياي كارآفريني در سازمان خود بهرۀ مناسب را ببرد. از این رو، آگاهی از ارتباط بین توسعه مالی و کار آفرینی در این سازمان ضرورت مطالعه حاضر را نمایان ساخته و هدف آن می باشد. نوآوری این پژوهش، استفاده از رویکردهای کمّی و کیفی در جهت تدوین چارچوب نظری و مفهومی پژوهش است. به عبارتی، مدل مفهومی این پژوهش، حاصل تلفیق نتایج مبانی نظری، پیشین پژوهی و یافته مطالعه کیفی (مطالعه زمینه ای درک معنایی کارکنان از عوامل و متغیرهای مؤثر بر عملکردهای مالی سازمان در شکل گیری کارآفرینی سازمانی جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه) است. در بخش روش شناسی پژوهش نیز از رویکرد پژوهش های ترکیبی (کمّی و کیفی) به صورت متوالی ـ تبیینی استفاده شده است که این از نوآوری های دیگر این پژوهش است. در ادامه ساختار مقاله به شرح زیر است. در ابتدا مبانی نظری پژوهش ارائه شده است. سپس مروری بر پیشینه انجام شده است. در ادامه روش شناسی پژوهش و یافته های پژوهش ارائه شده است و در بخش آخر نتیجه و پیشنهادهای سیاستی ارائه شده است.
پایه های نظری و پیشینه پژوهش
توسعه مالی و کار آفرینی
طبق تعريف لوین (40)، توسعه مالی مکانیسمی است که از طریق ابزارها بازارها و واسطه های مالی این امکان را فراهم می کند تا پردازش اطلاعات اجرای قراردادها و اجرای معاملات بهبود یابند و از این طریق عملکرد سیستم مالی نیز بهبود می یابد. در خصوص ارتباط بین توسعه بخش مالی و کارآفرینی مباحث اولیه توسط شومپیتر (48) مطرح شد که بر اهمیت سیستم مالی در دسترسی بهتر به اعتبار و منابع مالی برای کار آفرینان تأکید می کند. در همین زمینه پاتریک (47) و گلد اسمیت (27) اظهار میدارند که بخش مالی نقش مهمی در ارتقای فعالیت های کار آفرینانه ایفا میکند و به عنوان مجرایی عمل میکند که از طریق آن منابع مالی میتواند از بخش سنتی به بخش مدرن منتقل شود. مطالعات نظری دیگر نیز نشان میدهند که از طریق ارائه اطلاعات در مورد پروژه های احتمالی نظارت بر سرمایه گذاری ها کنترل مدیریت بنگاه های مالی بهبود مدیریت ریسک، بسیج پس اندازها و تسهیل تجارت کالاها و خدمات توسعه مالی باعث انباشت سرمایه بهبود بهره وری عوامل و تسریع رشد بلند مدت می شود. پیرو این مطالعات نظری مک کینون ) 43( و شاو (49) به طور مستقل برای حذف تمام اشکال محدودیت ها در بخش مالی استدلال میکنند تا این بخش بتواند عملکرد سنتی خود یعنی واسطه گری مالی را در بسیج منابع کافی انجام دهد که به نوبه خود کار آفرینی را تحریک میکند. به گفته کلابر و همکاران (36)، بین توسعه مالی و تعداد کسب و کارهای یک کشور همبستگی مثبتی وجود دارد که دلالت بر آن دارد که دسترسی به منابع مالی، بویژه تأمین مالی بانک ها فراهم شود و فرصتهای ایجاد یک کسب و کار افزایش یابد. محققانی مانند کینگ و لوین (35) بلکبرن و هانگ (15) مدلهایی را توسعه داده اند که بر نقش واسطه های مالی به عنوان ابزاری برای استفاده از نوآوری اشاره دارد. این واسطه ها از طریق نقش خود در حمایت از کار آفرینان برای توسعه پروژه های نوآورانه نوآوری تکنولوژیکی را تقویت کرده و رشد بهره وری را افزایش می دهند. با این حال تفاوت های قابل توجهی در بین کشورها و اقتصادها وجود دارد که چگونه این ساختارهای تأمین مالی می توانند کسب و کارهای نوپایی را که به احتمال زیاد موفق میشوند شناسایی کنند. در نهایت این امر می تواند سطوح مختلف کار آفرینی و بهره وری را نیز در پی داشته باشد. آپاریسیو و همکاران (6) نشان میدهند دسترسی آسان به اعتبارات بانکی با تضمین ماندگاری یک استارت آپ برکارآفرینی تأثیر مثبت می گذارد.. علاوه بر این، کیبلر (34) به دو عامل سرمایه و کاهش درک ریسک برای توسعه کار آفرینی اشاره میکند. از دیدگاه وسیع تر، مقررات مالی پیچیده بر کار آفرینی تأثیر منفی می گذارد آلوارز و آریانو (3) ؛ گنیاوالی و فوگل (26) اگر کار آفرینان بالقوه مقررات مربوط به تأمین مالی را مانعی برای اجرای پروژه های خود تلقی کنند این امر در نهایت منجر به تعطیلی فعالیت کسب و کار می شود. علاوه بر دیدگاه مثبت در خصوص ارتباط بین توسعه مالی و کارآفرینی دیدگاه هایی دیگر نیز وجود دارد که بینشی در مورد اینکه چرا تأثیر توسعه مالی به ویژه در مناطق در حال توسعه ممکن است منفی باشد وجود دارد. به عنوان مثال، گرشنکرون (23) به طور نظری توضیح میدهد که تأثیر توسعه مالی در یک اقتصاد به میزان عقب ماندگی اقتصادی کشور بستگی دارد. در این دیدگاه یک کشور عقب مانده از نظر اقتصادی باید دارای بخش مالی قوی و فعال باشد تا بتواند تأثیر معناداری بر بنگاهها و کل سیستم اقتصادی داشته باشد. دتراگیاج و همکاران (18) پیشنهاد می کنند که عوامل مؤثر در عدم توسعه یافتگی مالی عبارت اند از مقررات ضعیف فساد و بی ثباتی سیاسی، با توجه به آرکاند و همکاران (8) در اقتصادی با سطح بالای نابرابری و بازار ناقص تأثیر توسعه مالی بر رشد و سرمایه گذاری مولد منفی خواهد بود. سیستم اقتصادی از انباشت سرمایه خانوارهای فقیر جلوگیری می کند که در درجه اول این انباشت سرمایه میتوانست توسعه کارآفرینی را تشویق کند علاوه بر این اکثر مؤسسات مالی به دلیل مشکل اطلاعات نامتقارن تمایلی به اعطای اعتبار به کسب و کارهای جدید ندارند کسب و کارهای جدید به سختی نیازهای اطلاعاتی و وثیقه لازم برای وام دهندگان در اقتصاد را برآورده میکنند که دلیل آن قوانین و زمینه های نهادی ضعیف است. در عمل مؤسسات مالی ترجیح میدهند به جای آن به کسب و کارهای تثبیت شده وام بدهند (39) این نشان می دهد که تفاوت در کیفیت و کمیت خدمات مالی ارائه شده توسط مؤسسات مالی تا حدی توضیح می دهد که چرا برخی از محققان معتقدند که تمایل به توسعه مالی برای رشد بخش واقعی از طریق توسعه کارآفرینی جزئی است. بایار و همکاران (12) نشان میدهند که توسعه مالی ضعیف و هزینه های بالای وام گرفتن، موانع اصلی رشد کار آفرینی در منطقه آفریقا است آجید (2) با این حال به طور متعارف اعتقاد بر این است که یک سیستم مالی کار آمد باید هزینه استقراض و وابستگی کار آفرینان به استقراض خارجی را کاهش دهد که در نتیجه باعث افزایش بیشتر بهره وری و سهم کلی تأمین منابع مالی در توسعه کارآفرینی می شود
نقش نهادها در پیوند کار آفرینی - توسعه مالی
تأثير توسعه مالی بر کارآفرینی ممکن است مشروط به شرایط خاص کشور باشد. این اثر تعدیل ممکن است به دو دلیل رخ دهد اول شواهدی وجود دارد که نهادها برای توسعه مالی اهمیت دارند. نهادهای سالم سطوح بالاتری از توسعه مالی در سطح کشور را امکان پذیر می کنند ( 25 و 28) به عنوان مثال حقوق مالکیت سالم به عنوان یکی از ویژگیهای چارچوب نهادهای خوب باید با ایجاد انگیزه در سرمایه گذاری بلند مدت منجر به سطوح بالاتر توسعه مالی شود و در نتیجه تقاضای اضافی برای واسطه های مالی برای بسیج، تجميع و تخصیص سرمایه ایجاد کند. به طور مشابه حکومت دموکراتیک به عنوان عنصر دیگری از چارچوب نهادهای سالم ممکن است این احتمال را کاهش دهد که گروه های ذی نفع محدود بتوانند در مورد تأمین و دسترسی به سرمایه از طریق سیستم مالی تصمیم بگیرند؛ به عبارت دیگر انتظار می رود که سیستم های مالی تحت کنترل دموکراتیک آزادانه تر عمل کنند بنابراین سطوح بالاتری از توسعه مالی را ممکن می سازند (25). دوم، شواهدی وجود دارد که نقش توسعه مالی در رشد اقتصادی به بافت و کیفیت نهادی بستگی دارد. تعدادی از مطالعات تجربی تأکید میکنند که توسعه مالی رشد اقتصادی را تشویق می کند بویژه زمانی که سیستم مالی در یک چارچوب نهادی مناسب گنجانده شود (37و 38) لاو و همکاران (37) دریافتند که توسعه مالی تنها زمانی رشد اقتصادی را ارتقا می دهد که کیفیت نهادی به اندازه کافی بالا باشد. برعکس وقتی کیفیت نهادی ضعیف است توسعه مالی به موفقیت اقتصادی کمک نمی کند. برای مثال کنترل های دموکراتیک ناکافی که نشان دهنده نهادهای سیاسی ضعیف است ممکن است به این معنی باشد که پس اندازها که توسط سیستم مالی جمع آوری شده و بسیج میشوند به پروژه های خاصی هدایت میشوند که ناشی از معاملات داخلی سیاسی است. و نه به این دلیل که این سرمایه گذاریها بیشترین بهره وری تحریک کننده رشد را دارند. در مجموع، این دو رشته از ادبیات نشان میدهد که نهادهای سالم میتوانند نقش تعدیل کننده ای را در پیوند کار آفرینی و توسعه مالی ایفا کنند. اهمیت مقوله کار آفرینی آن هم در سطح سازمان سبب شده است تا پژوهش های زيادي در داخل و خارج از كشور در ارتباط با آن صورت پذیرد که در ادامه به پاره ای از آنها اشاره شده است.
اربابیان و زمانی (7) در مطالعه ای اثر تعاملی توسعه مالی و سرمایه انسانی بر کار آفرینی در کشورهای منتخب را در بازه زمانی ۲۰۲۰-۲۰۱۲ را بررسی کردند. نتایج نویسندگان نشان میدهد که در کشورهای نوآوری محور هر چه سطح توسعه مالی پایین تر باشد، اثر سرمایه انسانی بر کار آفرینی بیشتر است. در حالی که در کشورهای منبع محور هر چه سطح توسعه مالی ارتقاء یابد اثر سرمایه انسانی بر توسعه کارآفرینی افزایش می یابد به عبارت دیگر در این دسته کشورها توسعه مالی و سرمایه انسانی مکمل یکدیگر برای تقویت کار آفرینی عمل می کنند.
قاسمی و همکاران (24) مطالعه ای را با هدف بررسی و شناخت نقش عوامل اجتماعی و محیط نهادی بر توسعه کارآفرینی در شهرستان فسا انجام دادند و نتیجه گرفتند متغیر اعتماد اجتماعی پیوند اجتماعی، مشارکت اجتماعی حمایت اجتماعی کیفیت قوانین و حقوق مالکیت ثبات سیاسی دولت و کیفیت خدمات عمومی بر توسعه کارآفرینی کشاورزی مؤثر هستند.
شیرکوند و همکاران (51) مطالعه ای را با هدف عوامل تأثیر گذار بر تأمین مالی انجام دادند و نتیجه گرفتند که ۹ عامل شامل ویژگی های شخصیتی و توانایی های شخصی کارآفرین حمایتهای قانونی وضعیت حکمرانی دولت عمق بازار سرمایه ابزارهای تأمین مالی ویژگیهای فعالیت کار آفرینی فضای کسب و کار و روابط اکوسیستم تأمین مالی در دسترسی کار آفرینان به منابع مالی تأثیر گذار هستند.
شیراوند و همکاران (50) در مطالعه ای با هدف تأثیر عوامل نهادی رسمی و غیر رسمی بر کارآفرینی و نتیجه آن بر رشد اقتصادی کشورهای منا در بازه زمانی ۲۰۱۵-۲۰۰۸ با استفاده از داده های تابلویی و روش حداقل مربعات سه مرحله ای (3sls) نتیجه گرفتند که حاکمیت قانون و کنترل فساد تأثیر مثبت و معنادار و ترس از شکست رابطه منفی و معنادار بر کار آفرینی دارند.
زیوری و همکاران (56) مطالعه ای را با عنوان تأثیر دسترسی به منابع مالی بر فعالیت های کار آفرینانه مقایسه کشورهای منتخب توسعه یافته و در حال توسعه در بازه زمانی ۲۰۱۸-۲۰۰۸ را انجام دادند. نتایج مطالعه بیانگر تأثیر مثبت و شدید تر دسترسی به منابع مالی بر فعالیتهای کار آفرینانه در کشورهای در حال توسعه بوده است. همچنین، زیوری و همکاران (58) در مطالعه ای مروری بیان کردند که توسعه مالی و دسترسی به منابع مالی از مهم ترین عوامل اقتصادی مؤثر بر فعالیت های کار آفرینانه هستند.
مودتی و همکاران (42) مطالعه ای را با عنوان ارزیابی تأثیر نهادهای غیر رسمی در ایجاد کار آفرینی فرصت گرا با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته در بازه زمانی ۲۰۱۷-۲۰۰۹ استفاده از روش GMM برای ۶۰ کشور در دو گروه توسعه یافته و در حال توسعه مورد بررسی قرار دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که شکل گیری فعالیت های کار آفرینی فرصت گرا به مقدار قابل توجهی به وضعیت کیفی نهادهای غیر رسمی بستگی دارد. همچنین، مودتی و همکاران (41) در مطالعه ای دیگر نتیجه گرفتند که ارتباط معنادار میان کار آفرینی فرصت گرا و نهادهای رسمی و غیر رسمی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب وجود دارد طوری که میزان اثرگذاری کار آفرینی فرصت گرا و نوع نهادهای مؤثر بنا بر میزان توسعه یافتگی کشورها متفاوت است.
مرادی و همکاران (44) مطالعه ای را با هدف سنجش تأثیر عوامل نهادی بر نرخ کارآفرینی بین المللی در کشورهای در حال توسعه با در نظر گرفتن تعامل بین محیط نهادی و راهبرد کار آفرینان با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS3 انجام دادند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که نهاد هدایت گر بر نرخ کار آفرینی بین المللی در کشورهای در حال توسعه تأثیر مثبت دارد.
خدا پرست و همکاران (32) با استفاده از داده های تابلویی در بازه زمانی ۲۰۱۰ ۱۹۹۶ تأثیر کیفیت نهادی بر توسعه مالی را در کشورهای منتخب عضو سازمان کنفرانس اسلامی را بررسی کردند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که شاخص های کلی حکمرانی میانگین وزنی ۶ شاخص کیفیت نهادی و کنترل فساد ارتباط مثبت و معناداری با شاخص نسبت اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی توسط بانکها و دیگر نهادهای مالی به تولید ناخالص داخلی دارند.
امین و همکاران (5) مطالعه ای را با عنوان توسعه مالی کار آفرینی و باز بودن مالی برای ۴۵ کشور آسیایی برای دوره ۲۰۰۱-۲۰۱۸ با استفاده از روش داده های تابلویی انجام دادند. در این مطالعه به این نتیجه رسیدند که توسعه مالی برای فعالیتهای کار آفرینی در آسیا بسیار مهم است. علاوه بر این مقررات سخت گیرانه کمتر که امکان معاملات بین مرزی را فراهم میکند دسترسی کار آفرینان به وجوه مورد نیاز را افزایش میدهد که به نوبه خود باعث افزایش نوآوری و ایجاد مشاغل جدید می شود
داتا و میریکیس (19) به طور تجربی تأثیر توسعه مالی بر کار آفرینی را برای ۱۳۶ کشور در بازه زمانی ۲۰۰۴-۲۰۱۷ بررسی کردند. نتایج این مطالعه نشان داد که سطوح بالاتر توسعه مالی باعث سطوح بالاتری از فعالیت های کار آفرینی می شود، بویژه زمانی که نهادهای اقتصادی و سیاسی سالم هستند.
به طور مشابه آجید و اوجینکا (2) نیز تأثیر توسعه مالی بر کار آفرینی را در ۲۰ کشور منتخب آفریقایی در بازه زمانی ۲۰۰۶-۲۰۱۷ با استفاده از روشهای گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (MM) بررسی کردند. آنها نتیجه گرفتند که توسعه مالی کارآفرینی را در آفریقا تحریک نمی کند؛ بلکه یک آستانه ای وجود دارد که در آن توسعه مالی سطح کار آفرینی آفریقا را بهبود میبخشد و تمایل توسعه مالی به بهبود سطح کار آفرینی مشروط به مقررات تجاری مساعد و کیفیت نهادی قوی در یک ارزش آستانه ای خاص است.
فرناندا (20) تعامل بین توسعه مالی جنسیت و کار آفرینی را در ۴۱ کشور توسعه یافته و در حال توسعه بین سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ بررسی کرد. این مطالعه هم حاشیه بهره و هم اعتبار بخش بانکی را به عنوان شاخصی برای توسعه مالی در نظر میگیرد و نشان میدهد که توسعه مالی بالاتر فعالیت کار آفرینی را تشویق می کند. بایار و همکاران (12) تأثیر توسعه مالی بر کار آفرینی نوپا را مورد بررسی قرار دادند. این مطالعه با استفاده از داده های تابلویی در ۱۵ کشور با درآمد متوسط و بالا نشان داد که توسعه بخش بانکی و بازار سهام تأثیر معنادار و مثبت بر کار آفرینی در میان کشورهای مورد بررسی دارد. آنکتاد (54)، کلابر و همکاران (36)، باستی و همکاران (11) خاطرنشان کردند که اعتبار داخلی و بسیج پس انداز معیارهای توسعه مالی پویایی کار آفرینی را افزایش میدهند. یافته های حاصل از مطالعه آنها با مقالات قبلی هم راستا است؛ که دسترسی به منابع تأمین مالی توسعه مالی را به عنوان موتورهای اصلی فعالیتهای کار آفرینی معرفی می کنند.
توجه به این نکته ضروری است که توسعه مالی شامل عمق مالی دسترسی کارایی و ثبات مالی است. مطالعه اخیر بابا جیده و همکاران(10) تأثیر ثبات مالی بر کارآفرینی در ۲۴ کشور آفریقایی را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که ثبات مالی تأثیر مثبتی بر کار آفرینی دارد. در مطالعه ای دیگر جیانگ و همکاران (29) از روش تخمین تابع چگالی کرنل برای تحلیل نقش شاخص مالی فراگیر بر کار آفرینی کشاورزی در ۲۲ استان در کشور چین استفاده کردند و دریافتند که توسعه مالی فراگیر کار آفرینی کشاورزی را در چین افزایش می دهد.
کار و اوز شاهین (31) با استفاده از مدل اثرات تصادفی رابطه بین توسعه مالی، عوامل نهادی و کار آفرینی را در میان ۱۷ اقتصاد نوظهور بررسی کردند. نویسندگان از بخش بانکداری و توسعه بازار سهام به عنوان شاخص های توسعه مالی استفاده کردند و دریافتند هر دو شاخص توسعه مالی به طور مثبت کارآفرینی را در بین کشورهای مورد بررسی افزایش می دهد. به طور مشابه، مانمو (45) تأثیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) و توسعه مالی را بر موفقیت کار آفرینی در کشورهای آفریقا تجزیه و تحلیل میکند. علاوه بر این این مطالعه از ارزش بازار سهام و اعتبار داخلی به بخش خصوصی به عنوان شاخصی برای توسعه مالی و از رویکردهای اثرات ثابت و GMM دو مرحله ای به عنوان تکنیکهای برآورد استفاده می کند. مطالعات فوق نشان میدهد یک بخش مالی توسعه یافته و کار آمدتر باید سطح کار آفرینی را در یک اقتصاد بهبود بخشد.
بر این اساس فرضیه اصلی این پژوهش آن است که متغیر های عملکرد مالی یک سازمان بر کارآفرینی آن سازمان جهاد کشاورزی موثر است. به این ترتیب سه فرضیه فرعی این پژوهش بصورت زیر است:
- بین ادراک کارکنان از مفهوم کارآفرینی سازمانی و ویژگی های فردی و حرفه ای آنان تفاوت معنی داری وجود دارد.
- متغیرهای مربوط به دارایی های نامشهود یا سرمایه فکری سازمان (سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری) مهمترین متغیرها در شکل گیری کارآفرینی سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه هستند.
- مؤلفه ها و متغیرهای مدیریتی ـ مالی و مشارکتی مهمترین متغیرها در شکل گیری کارآفرینی سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه هستند
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظرهــدف، کاربردی است و از روش پژوهش ابداعــی از نوع آمیخته (کمی و کیفی) اســتفاده و روش کیفی پیش زمینه روش کمی در نظر گرفته شــده اســت. بر اســاس ماهیت و روش از بعد کمی، پیمایشــی بوده و از بعد روش هدفمند کیفی، از نوع اســتقرایی - اکتشــافی می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه می باشند. که در بخش کیفی، از خبرگان و متخصصان آشنا به مسئله در پست های مالی و سازمانی و در بخش کمی، از کارکنان اداری آن ها استفاده شده است.
در مرحلــه کیفی از روش گرند تئوری و روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد، بدین منظور 20 نفر از خبرگان و متخصصان سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه در حوزه مالی و کار آفرینی و دانش سازمانی برای نمونة آماری انتخاب شدند. حجم نمونه از ابتدا مشخص نبود و نمونه گیری با استفاده از روش گلوله برفی تا رسیدن به مرحلة اشباع نظری1 ادامه پیداکرد؛ به عبارت دیگر، مصاحبه تا مرحله و زمانی انجام گرفت گه دیگر یافته ها و نکات نظری جدیدی حاصل نشد و تمام یافته ها و نکات نظری تکرار میشوند. اشباع نظری در نمونة هفدهم محقق شد و برای حصول اطمینان، مصاحبه ها تا نمونة بیستم ادامه یافت. اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد و ســپس با کد گذاری باز، محوری و انتخابی مقــوله های اصلی پژوهش اســتخراج و مدل پارادایمیک درک معنایی کارکنان از عوامل و متغیرهای مؤثر بر عملکردهای مالی سازمان در شکل گیری کارآفرینی سازمانی جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه ترسیم گردیــد.
تحقق روایی ابزار پژوهش از دو ابزار نگارش پرسش ها و اصلاح آنها توسط خبرگان و در نهایت، بازبینی پرسش ها با انجام دادن سه مصاحبة مقدماتی در سطح پیش آزمون حاصل شد. برای اطمینان از پایایی پرسش ها، دو روش ارزیابی درونی2 و ارزیابی بیرونی3 به کارگرفته شد. در ارزیابی درونی پس از مصاحبه و کد گذاری، از فرد مصاحبه شونده درخواست میشود تا متن مصاحبه را به همراه کدهای استخراج شده مطالعه کند و درستی و نادرستی برداشت مصاحبه کننده را مشخص کند. در ارزیابی بیرونی، از افرادخبره-غیرازمصاحبه شوندگان-درخواست میشود تا برشیوة کد گذاری نظارت، و درستی و نادرستی تحلیل مصاحبه را مشخص کنند. به این ترتیب، از نظر دو استاد با تجربه و دو کارشناس خبره درزمینة تحلیل کیفی، برای ارزیابی کیفیت کد گذاریهای تمامی مصاحبه ها استفاده شد. هماهنگی منطقی قضاوت چند ارزیاب در مورد اینکه چگونه یک پدیده را میبینند یا چگونه پاسخها را تعبیر و تفسیر میکنند، سنجه ای از پایایی است. این نوع پایایی (بین ارزیابان) زمانی مناسب است که داده های مطالعاتی به دست آمده از طریق مشاهده، آزمونهای تصویری یا مصاحبة نامنظم به طورعینی تعبیر و تفسیرشوند.زمانی درموردسنجة به دست آمده اطمینان بیشتری وجود دارد که پایایی بین ارزیابان بالا باشد.درنتیجه،ازطریق این ارزیابی ها، نوعی پایایی با عنوان«پایایی بین ارزیابان» حاصل شد (4). درنهایت،از روش کدگذاری باز به روش استراوس و کوربین (52) و مقوله بندی برای تحلیل داده ها استفاده شده است که در سه مرحلة شناسایی کدگذاری (کدگذاری باز) مقوله بندی و مفهوم سازی انجام گرفته است.
در مرحله دوم پژوهش (روش کمــی) 175 عضو نمونه به روش تصادفی و فرمول کوکران انتخاب شده و با تدوین پرسشــنامه بســته و با تأییــد روایی و پایایــی آن داده ها جمع آوری شد. سپس جهت سنجش همبســتگی بین داده ها، آزمون فرضیات مقولات شناسایی شده و رتبه بندی آن به ترتیب ازآزمون مقایسه میانگین، تحلیل همبستگی، رگرسیون گام به گام جهت اعتبار سنجی مدل استفاده شده است.
یافته های پژوهش
یافته های حاصل از بخش کیفی پژوهش (روش گرند تئوری)
کدگذاری باز: بعد از گردآوری داده های مصاحبه ای و متنی، تحلیل و کدبندی در امتداد با نمونه گیری نظری آغاز شد. فرآیند انجام کدبندی به روش تحلیل مقایسه ای دائمی انجام گرفت و داده های گردآوری شده در مرحله اول کدگذاری (کدگذاری باز) مقوله بندی و مفهوم سازی شدند.
کدگذاری محوری: سپس در مرحله کدگذاری محوری و تلفیق داده ها، مرتبط سازی مقوله ها و مفاهیم به یکدیگر انجام شد و مقوله ها (مفاهیم) و یا طبقات با زیرمقوله ها و زیرطبقاتی مشخص و تعریف و باز تعریف شدند؛ به طوری که عوامل و متغیرهای مؤثر بر عملکردهای مالی سازمان در شکل گیری کارآفرینی سازمانی جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه در قالب 6 طبقه مفهومی سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، حمایت نهادی، مهارتهای مشارکتی، حمایت مدیریتی و حمایت مالی سازمان استخراج شدند(جدول شماره 1).
کد گذاری انتخابی: پس از انجام کدگذاری محوری نهایتاً در مرحله کدگذاری گزینشی متغیر اصلی شناسایی و تعیین گردید. در این مرحله محقق ضمن تمرکز بر فرایندی که در داده ها نهفته بود، توجه خود را برای تعیین مقوله هسته ای (متغیری که بیش از همه در داده ها تکرار شده و قادر است سایر متغیرها را به یکدیگر ارتباط دهد) معطوف نمود. در این میان "عملکردهای مالی مؤثر در تعالی سازمانی مقوله ی هسته ای (متغیر اصلی) بود که به طور مستقیم و غیر مستقیم سایر متغیرها را تحت تأثیر خود قرار می داد و در کلیه داده ها به طور واضحی مطرح شده بود. بعد از تعیین مقوله محوری یا هسته، سایر مقولات حول مقوله محوری در قالب یک مدل پارادایمیک ترسیم شدند. این مدل که در واقع همان نظریه ی زمینه ای مبتنی بر داده هاست دارای سه بعد شرایط، تعاملات و پیامدهاست (شکل شماره 1).
[1] - هدف عمده نمونهگیری نظری، تشریح و پالایش مقولههای شکلدهنده به نظریه هستند. فرآیند نمونهگیری نظری تا زمانی ادامه مییابد که هیچ ویژگی جدیدی ظهور نکند، یا به عبارت دیگر، مفهوم جدیدی در خلال گردآوری دادهها خلق نشود. این سطح را اشباع نظری میخوانند. اشباع نظری معیاری است که براساس آن محقق در مورد اتمام فرآیند گردآوری دادهها تصمیمگیری میکند (محمدپور، 1392: 326).
[2] Internal Checking
[3] External Checking
جدول 1: طبقات (مقولات) و زیرطبقات (مفاهیم) استخراج شده از داده ها (عوامل و متغیرهای مؤثر بر عملکردهای مالی در شکل گیری کارآفرینی سازمانی)
| مقوله هسته | طبقات (مقولات عمده) | زیرطبقات (زیر مقولات) | |
فاکتورهای مؤثر بر عملکردهای مالی سازمان در شکلگیری کارآفرینی سازمانی | عملکردهای مالی مؤثر در کارآفرینی سازمانی | سرمایه فکری | سرمایه انسانی سازمان | به روز بودن اطلاعات تخصصی و حرفه ای و مهارت های ارتباطی (بین مراکز تحقیق و ترویج، بین اعضا سازمان، با دانشگاه ها و مراکز علمی، با دیگر سازمان های جهاد کشاورزی کشور، با بازارکار و مبادله تجارب شغلی |
سرمایه ساختاری سازمان | بهبود مديريت اطلاعات در سازمان، ثبت اطلاعات فردي، حرفهاي و شغلي افراد و دسترسي آسان به آنها، تسهيل امور اجرايي از طريق رايانهايشدن خدمات اداري، مستندسازي فعاليتها و برنامههاي ترويجي در هر يك از ادارات سازمان، تهيه و ارائه نشريات و مجلات ترويجي مورد نياز در سطح محلي، تهيه فيلمهاي كوتاه ويدئويي براي استفاده کارکنان از طريق نرمافزارهاي چندرسانهاي، تنظيم و تدوين امور مربوط به تهية فيلم و عكس جهت انجام فعاليتهاي ترويجي، يافتن اطلاعات عمومي و تخصصي از اينترنت، استفاده از پست الكترونيكي براي بهبود ارتباط با محققان كشاورزي، اطلاعيابي از زمان و مكان برگزاري همايشها و سمينارهاي علمی | |||
حمایت نهادی سازمان | بهره گیری از فرصت های مطالعاتی ـ یادگیری، حمايت مالي از کارکنان، وجود خطمشيهاي رسمي و هماهنگ در سازمان، وجود رويههاي مكتوب و هنجارهاي اجرايي سازمان | |||
مهارت های مشارکتی سازمان | تدوين برنامة آموزشي کارکنان به صورت مشاركتي با ديگر کارکنان، تشويق کارکنان در انجام کارها توسط معاونت و مراكز فعاليتهاي مشاركتي، مشاركت با ديگر همكاران در ارزيابي برنامه درسي، شرکت در برنامه هاي آموزشي که با مشارکت دانشگاهها انجام مي شود، مشاركت با ديگر مربيان در طراحي برنامة زمانبندي فعاليتها، مشاركت با ديگر مربيان در بازديدهاي گروهي، حل بيشتر مشكلات با كمك ديگر مربيان، مشاركت با ديگر مربيان در انجام فعاليتهاي مركز | |||
حمایت مدیریتی سازمان | شرکت در کارگاه ها و سمینارهای آموزشی، عضویت در انجمن های حرفه ای، ايجاد زمينة همكاري بين همكاران در گروه يا بخش كاري مربوط به خود، پشتيباني و حمايت همكاران براي پيشرفت شغلي فرد، تشكيل و ساماندهي شبكهاي از همكاران مشغول به كار در ساير مؤسسهها، فراهمسازي منابع كتابخانهاي براي اعضاي سازمان، برگزاري جلساتي در جهت آشنايي با تكنولوژي و کاربرد آن و ارزشيابي مداوم از وظايف شغلي كاركنان | |||
حمایت مالی سازمان | اختصاص رديف اعتباري و بودجه براي مديران، داشتن نظام پرداخت هماهنگ براي اعضاي سازمان، افزايش حقوق و ترفيع ، نظام پاداش و تشويق برای اعضای سازمان. |
منبع: یافته های پژوهش
شکل 1ـ مدل پارادایمیک / مدل زمینه ای عوامل و متغیرهای مؤثر بر عملکردهای مالی در شکل گیری کارآفرینی سازمانی (منبع: یافته های پژوهش)
یافته های حاصل از بخش کمی پژوهش
به منظور شناسایی ویژگی های فردی و حرفه ای مؤثر بر کارآفرینی سازمانی و تعيين تفاوت بين عوامل مؤثر بر ادراك کارکنان سازمان از مؤلفههاي مؤثر بر کارآفرینی سازمانی از آزمون مقايسه ميانگين1 استفاده شد. مطابق نتايج جدول2 ادراك کارکنان سازمان از عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی نشان داد كه در سطح معنيداري 5 درصد خطا (95 درصد اطمينان)، بين ادراك کارکنان سازمان با سابقه خدمت متفاوت از نظر عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی تفاوت معنيداري وجود دارد.
جدول 2: نتايج آزمون های مقایسه میانگین ویژگی های فردی و حرفه ای مؤثر بر کارآفرینی سازمانی
رديف | متغير گروهبندي | سطح | ميانگين | انحراف معيار | متغير وابسته يا مقايسه | آزمون t | P (ميزان معنيداري) |
1 | جنسیت کارکنان | مرد | 35/82 | 302/10 | کارآفرینی سازمانی | 236/0 | 802/0 |
زن | 91/81 | 029/13 | |||||
2 | سن کارکنان | جوان (20 ـ 40) | 30/81 | 593/12 | 523/1- | 085/0 | |
ميانسال (41ـ 60) | 06/84 | 253/8 | |||||
3 | شرکت در آموزشهای ضمن خدمت | شرکت می کنم | 65/82 | 475/11 | 755/0 | 447/0 | |
شرکت نمی کنم | 28/81 | 112/11 | |||||
4 | استفاده از رایانه و اینترنت | استفاده می کنم | 71/83 | 864/9 | 886/0 | 331/0 | |
استفاده نمی کنم | 81/81 | 682/11 |
** ، * به ترتيب معنيداري در سطح 1 و 5 درصد (منبع: یافته های پژوهش)
همچنین مطابق نتايج جدول (2) بین ادراك کارکنان سازمان از عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی، با بقیه متغیرها (جنسیت کارکنان، سن کارکنان، شرکت در آموزش های ضمن خدمت، استفاده از رایانه و اینترنت، سطح تحصیلات مختلف، رشتههای تحصیلی، وضعیت استخدامی، پست های سازمانی، سطح انجام فعالیت های سازمانی) تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
ادامه جدول 2: نتايج آزمون های مقایسه میانگین ویژگی های فردی و حرفه ای مؤثر بر کارآفرینی سازمانی
رديف | متغير گروهبندي | سطح | ميانگين | انحراف معيار | متغير وابسته يا مقايسه | آزمون F | P (ميزان معنيداري) |
5 | سطح تحصیلات | دیپلم | 16/84 | 743/8 | کارآفرینی سازمانی | 366/0 | 064/1 |
فوق ديپلم | 48/81 | 789/9 | |||||
كارشناسي | 51/83 | 616/9 | |||||
کارشناسیارشد | 06/80 | 444/15 | |||||
6 | رشته تحصیلی | ترویج و توسعه کشاورزی | 17/83 | 001/9 | 802/0 | 332/0 | |
زراعت و اصلاح نباتات | 72/82 | 570/12 | |||||
باغبانی، خاکشناسی، آبیاری | 46/81 | 926/9 | |||||
غیرکشاورزی | 56/80 | 653/17 | |||||
7 | وضعیت استخدامی | رسمی قطعی | 11/83 | 183/11 | 712/0 | 340/0 | |
استخدام پیمانی | 86/81 | 206/12 | |||||
قراردادی | 48/81 | 738/10 | |||||
8 | سابقه خدمت در سازمان | کمتر از 10 سال | 07/82 | 488/11 | *980/0 | 02/0 | |
بین 10 تا 20 سال | 46/82 | 171/12 | |||||
بیش از 20 سال | 13/82 | 593/9 | |||||
9 | پست سازمانی | مديران و مسئولان مراکز | 24/84 | 243/13 | 745/0 | 411/0 | |
کارشناسها | 18/82 | 953/11 | |||||
کاردانها | 45/81 | 879/6 | |||||
سربازان سازندگی | 27/81 | 990/10 | |||||
10 | سطح انجام فعالیتهای سازمانی | سطح مدیریتی ستاد | 69/82 | 837/9 | 252/0 | 391/1 | |
سطح شهرستان | 43/80 | 022/14 | |||||
سطح دهستان | 51/83 | 952/8 |
** ، * به ترتيب معنيداري در سطح 1 و 5 درصد (منبع: یافته های پژوهش)
به منظور بررسی و تحلیل متغیرهای مؤثر بر عملکرد مالی در شکل گیری کارآفرینی سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه از روش همبستگی استفاده شد. در مطالعه همبستگي بين متغیرهای مؤثر بر عملکرد مالی در شکل گیری کارآفرینی سازمانی، بررسي مقادير ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين تمامي متغیرهای مستقل با كارآفريني سازمانی رابطه مثبت و معنيداري در سطح اطمينان 99 درصد وجود دارد. ماتريس همبستگي بين متغيرهاي مستقل با متغيرهاي مورد استفاده در سنجش ميزان كارآفريني سازمانی در جدول 3 نشان داده شده است.
جدول 3: نتايج تحليل همبستگي بين متغیرهای مؤثر بر عملکرد مالی با کارآفرینی سازمانی
ردیف | متغیرهای مؤثر بر عملکرد مالی | متغیر وابسته | r | P | نوع ضریب همبستگی |
1 | سرمایه انسانی (به روز بودن اطلاعات تخصصی) | کارآفرینی سازمانی | **704/0 | 000/0 | پیرسون |
2 | سرمایه ساختاری (بکارگیری ICT) | **937/0 | 000/0 | ||
3 | سرمایه انسانی (مهارتهای ارتباطی) | **888/0 | 000/0 | ||
4 | بهرهگیری از فرصتهای مطالعاتی ـ یادگیری | **728/0 | 000/0 | ||
5 | برخورداری از حمایتهای نهادی | **594/0 | 000/0 | ||
6 | مهارتهای مشارکتی | **660/0 | 000/0 | ||
7 | شرکت در کارگاهها و سمینارهای آموزشی | **628/0 | 000/0 | ||
8 | عضویت در انجمنهای حرفهای | **628/0 | 000/0 | ||
9 | برخورداری از حمایتهای مدیریتی | **536/0 | 000/0 | ||
10 | برخورداری از حمایتهای مالی | **616/0 | 000/0 |
** معنيداري در سطح يك درصد (منبع: یافته های پژوهش)
در مرحله بعد متغير كارآفريني سازمانی به عنوان متغير وابسته و سه مؤلفه مؤثر بر عملکرد مالی در شکل گیری کارآفرینی سازمانی (توان رقابتی سازمان، مؤلفه سازمانی ـ مشارکتی، مؤلفه مدیریتی ـ مالی) به عنوان متغيرهاي مستقل به شيوه رگرسیون گام به گام وارد تحليل شدند. همانطور كه در جداول 4و 5 دیده می شود تحليل رگرسيون تنها تا دو مرحله پيش رفته است. با استفاده از جدول 4 ميتوان بيان داشت كه براساس ضريب تعيين تعديل شده 58 درصد تغييرات متغير وابسته كارآفريني سازمانی بوسيله دو متغير مستقل توان رقابتی سازمان و مؤلفه سازمانی ـ مشارکتی تبيين ميشود و پس از سه گام متوالي، فقط 2 متغير در معادله رگرسيون باقي ماندند كه مقدار آماره F 208 در سطح 99 درصد اطمينان معنيدار شد كه حاكي از معنيدار بودن رگرسيون ميباشد. اين وضعيت نشان ميدهد كه از 3 متغير مستقل 2 متغیر تأثيرات زيادي را بر کارآفرینی سازمانی جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه دارند.
جدول 4: ضرايب متغيرهاي مستقل در تبيين واريانس متغير ميزان كارآفريني سازمانی
متغيرهاي مستقل | ضريب همبستگي چندگانه (R) | ضريب تعيين (R2) | ضريب تعيين تعديل شده (R2Adj) |
توان رقابتی سازمان (داراییهای نامشهود) | 739/0 | 546/0 | 543/0 |
مؤلفه سازمانی ـ مشارکتی | 767/0 | 589/0 | 584/0 |
منبع: یافته های پژوهش
جدول 5 نيز بيانگر آن است كه متغيرهاي مستقل در سطح 99 درصد اطمينان معنيدار ميباشند. با مقايسه ضرايب استاندارد بتا ميتوان به اهميت و نقش هر يك از متغيرهاي مستقل در پيشگويي متغير وابسته پي برد. در اين معادله، ضرايب بتا نشان دادند كه در بين متغيرهاي مستقل وارد شده به معادله رگرسيون، سهم متغير سرمایه فکری یا همان توان رقابتی سازمان (داراییهای نامشهود) (سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری) در پيشبيني تغييرات متغير وابسته بيشتر از ساير متغيرهاي مستقل ميباشد، و بعد از آن به ترتیب متغیرهای مؤلفه سازمانی ـ مشارکتی (بهره گیری از فرصت های مطالعاتی ـ یادگیری، برخورداری از حمایت های نهادی، مهارت های مشارکتی) بیشترین سهم را توسعه کارآفرینی سازمانی جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه دارند.
جدول 5: متغيرهاي مؤثر براساس ميزان كارآفريني سازمانی براساس نتايج تحليل رگرسيون به شيوه گام به گام
متغيرهاي مستقل | B | Std. Error | Beta | t | P |
مقدار ثابت | 710/28 | 521/3 | ـ | 154/8 | 000/0 |
توان رقابتی سازمان (داراییهای نامشهود) | 398/0 | 061/0 | 496/0 | 564/6 | 000/0 |
مؤلفه سازمانی ـ مشارکتی | 285/0 | 068/0 | 319/0 | 226/4 | 000/0 |
منبع: یافته های پژوهش
براساس مقادير B در جدول 5 ميتوان معادله توسعه كارآفريني سازمانی را براساس متغيرهاي مستقل وارد شده به معادله رگرسيون را به صورت زير برآورد نمود:
Y= 710/28 +398/0(x1) +285/0 (x2)
نتایج و بحث
هدف از انجام اين پژوهش، بررسي و تحلیل عملکرد مالی مؤثر بر شکل گیری كارآفريني سازماني در سازمان جهاد كشاورزي شهرستان كرمانشاه بود. بر این اساس پژوهش در دو بخش کیفی و کمی جهت شناسایی و تعیین میزان تاثیر متغیر های عملکرد مالی موثر بر شکل گیری کارآفرینی سازمانی طراحی شد. نتایج حاصل از بخش کیفی پژوهش گویای آن است که عوامل و متغیرهای مؤثر بر عملکردهای مالی سازمان در شکل گیری کارآفرینی سازمانی جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه متعدد هستند، به عبارتی، درک معنایی مبتنی بر نظریه زمینه ای در خصوص عوامل و متغیرهای مؤثر بر عملکردهای مالی سازمان در شکل گیری کارآفرینی سازمانی جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه به طور عمده شامل: سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، حمایت نهادی، مهارت های مشارکتی، حمایت مدیریتی و حمایت مالی سازمان می باشند.
نتایج مطالعه شناسایی ویژگی های فردی و حرفه ای مؤثر بر کارآفرینی سازمانی؛ نشان داد بين ادراك کارکنان سازمان با سابقه خدمت متفاوت از نظر عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی تفاوت معنيداري وجود دارد. بین ادراك کارکنان سازمان از عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی، با بقیه متغیرها (جنسیت کارکنان، سن کارکنان، شرکت در آموزش های ضمن خدمت، استفاده از رایانه و اینترنت، سطح تحصیلات مختلف، رشته های تحصیلی، وضعیت استخدامی، پست های سازمانی، سطح انجام فعالیت های سازمانی) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از اینرو فرضیه اول پژوهش مبنی بر این که بين ادراك کارکنان سازمان با سابقه خدمت متفاوت از نظر عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی تفاوت معنيداري وجود دارد تآیید شد این نتایج با نتایج اربابیان و زمانی (7) و قاسمی و همکاران (24) مطابقت دارد.
نتایج بررسی و تحلیل متغیرهای مؤثر بر عملکرد مالی در شکل گیری کارآفرینی سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه وجود همبستگي قوي بين متغیرهای مؤثر بر عملکرد مالی در شکل گیری کارآفرینی سازمانی را نشان می دهد به عبارت دیگر وجود همبستگي قوي بين متغیرهای مؤثر بر عملکرد مالی در شکل گیری کارآفرینی سازمانی بويژه متغیرهای مربوط به سرمایه فکری، دارایی های نامشهود همچون سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی (مهارتهای ارتباطی)، بهره گیری از فرصتهای مطالعاتی یادگیری و سرمایه انسانی (به روز بودن اطلاعات تخصصی و حرفه ای) نشان ميدهد كه بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان، دارا بودن مهارت های ارتباطی کارکنان و بهره گیری از فرصت های مطالعاتی یادگیری و به روز شدن اطلاعات تخصصی و حرفه ای کارکنان بر عملکردهای مالی سازمان و پیشبرد آن به سمت کارآفرینانه شدن از شدت بالایی در عملکرد سازمانی و ایجاد زمینه های توسعه کارآفرینی سازمانی برخوردار است و به عبارتی با فعاليتهاي نوآورانه سازمان رابطه مثبت و معنيداري دارند. نتايج تحليل رگرسيون نيز نشان داد كه توان رقابتی سازمان (داراییهای نامشهود) و مؤلفه سازمانی - مشارکتی، تأثيرات زيادي بر شکل گیری كارآفريني سازماني داشته و توانايي تبيين 4/58 درصد از تغييرات متغير ميزان كارآفريني سازماني را دارند. این نتایج با نتایج تحقیقات آجید و او جینکا (2) و داتا و میریکیس (19) مطابقت دارد. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده،فرضیه دوم پژوهش نیز تایید می شود و فرضیه سوم این پژوهش مبنی بر اینکه مؤلفه ها و متغیرهای مدیریتی، مالی و مشارکتی مهمترین متغیرها در شکل گیری کارآفرینی سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه هستند رد می شود.
بنابراین به طور خلاصه می توان گفت که طبق نتایج بدست آمده با اهمیت ترین متغیرها و عوامل مؤثر عملکرد مالی در شکل گیری کارآفرینی سازمانی متغیرهای مربوط به دارایی های نامشهود یا سرمایه فکری سازمان یعنی سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری و سپس مؤلفه های سازمانی ـ مشارکتی هستند. بنابر این به پیشنهاد می شود:
با توجه به اینکه سرمایه فکری (داراییهای نامشهود) (سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری) و مؤلفه سازمانی ـ مشارکتی بیشترین اثر را در عملکرد مالی سازمان و پیشبرد اهداف کارآفرینی در سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه دارا هستند. در نتیجه بهرهگیری از مهارت های ارتباطی و مشارکتی بین اعضا و سازمانها و دیگر مراکز علمی و دانشگاهی و همچنین از فرصت های یادگیری ـ مطالعاتی کارکنان در فرایند توسعهای حرفه ای، از جمله اقداماتی است که میتواند زمینه مناسب برای توسعه بستر کارآفرینی سازمانی در جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه را فراهم آورد.
از آنجايي كه در اين پژوهش متغير بكارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات (سرمایه ساختاری) در سازمان یکی از مهمترين متغيرهای مؤثر بر عملکرد مالی در توسعه كارآفريني سازماني شناسايي شد، پيشنهاد ميگردد كه نظامهاي اطلاعاتي سازمان جهاد کشاورزی شهرستان و شيوههاي مديريتي آن مورد بازنگري واقع شده و نيازهاي اطلاعاتي هريك از سطوح سازماني شناسايي و با توجه به نياز واقعي هر بخش براي انجام وظايف محوله كاركنان تأمين گردد.
به پژوهشگران نیز پیشنهاد می شود در مطالعات آتی خود به بررسی رابطه بین سرمایه فکری با نوآوری و خلاقیت منابع انسانی در سازمان بپردازند و همچنین الگوی کارآفرینی سازمانی در بخش دولتی و عوامل و متغیرهای مؤثر بر آن را استخراج کنند.
References
1. Ajide, F.M. (2020). Financial inclusion in Africa: Does it promote entrepreneurship? Journal of Financial Economic Policy, 12(4), 687-706 https:٫٫ideas.repec.org٫a٫eme٫jleppp٫jfep-08-2019-0159.html.
2. Ajide, F.M., Ojeyinka, T.A. (2022). Financial development and entrepreneurship: Insights from Africa Journal of Financial Regulation and Compliance, (ahead of print) https:٫٫ideas.repec.org٫a٫eme٫jfrepp٫ jfre-09-2021-0079.html.
3. Alvarez, C., Urbano, D. (2011). Environmental factors and entrepreneurial activity in Latin America. Academia Revista Latinoamericana de Administración, 48, 126-139 https:٫٫ssrn.com٫abstract-1974138.
4. Alvani, M., Danaiifard, H., (2004), Quantitative research methodology in Management. Comprehensive approach, Safar Publications, Tehran, Iran. [In Persian]
5. Amin, A., Rizwan Ullah Khan, U.R., Maqsood, A. (2021). Financial development, entrepreneurship and financial openness: Evidence from Asia. Journal of Economic and Administrative Sciences, 39(3), 671- 686. https:٫٫ideas.repec.org٫a٫eme٫jeaspp٫jeas-05-2021-0080.html.
6. Aparicio, S., Urbano, D., Audretsch, D. (2016). Institutional factors, opportunity entrepreneurship and economic growth: Panel data evidence. Technological Forecasting and Social Change, 102, 45-61.
https:٫٫doi.org٫10.1016٫j.techfore 2015.04.006.
7. Arbabian, S., Zamani, Z. (2023). The interactive effect of financial development and human capital on entrepreneurship in selected countries. Journal of Development and Capital, 8(1), 1-21. https:٫٫jde.uk.ac.ir٫ article 3387.html?lang=en [In Persian].
8. Arcand, J.L. Berkes, E., Panizza, U. (2015). Too much finance? Journal of Economic Growth, 20(2), 105- 148.
https:٫٫www.jstor.org٫stable٫44113443.
9. Audretsch, D.B., Fritsch, M. (1994). The geography of firm births in Germany. Regional Studies, 28(4), 359-365. https:٫٫doi.org٫10.1080٫00343409412331348326.
10. Babajide, A., Lawal. A., Asaleye, A., Okafor, T., Godswill Osuma, G. (2020). Financial stability and entrepreneurship development in sub-Sahara Africa: implications for sustainable development goals. Cogent Social Sciences, 6(1), 1798330 https:٫٫doi.org٫10.1080٫23311886.2020.1798330.
11. Bastie, F., Cieply, S., Cussy, P. (2013). The entrepreneur's mode of entry: the effect of social and financial. capital. Small Business Economics, 40(4), 865-877 https:٫٫www.jstor.org٫stable٫43552836.
12. Bayar, Y., Gavriletea, M.D., Ucar, Z., (2018). Financial sector development, openness and entrepreneurship: Panel regression analysis. Sustainability, 10(10), 3493. https:٫٫ideas.repec.org٫a٫gam٫jsusta٫v10y2018i10p3493- d172808.html.
13. Beck, T., Lu, L., Yang, R. (2015). Finance and growth for microenterprises: Evidence from rural China. World Development, 67, 38-56 https:٫٫ideas.repec.org٫a٫eee٫wdevel٫v67y2015iep38-56.html.
14. Bjonksov, C., Foss, N.J. (2008). Economic freedom and entrepreneurial activity: Some cross-country evidence. Public Choice, 134, 307-328 https:٫٫ideas.repec.org٫p٫aal٫abbswp٫06-18.html,
15. Blackburn, K., Hung, V.T. (1998). A theory of growth, financial development and trade. Economica, 65(257), 107-124 https:٫٫www.jstor.org٫stable٫2555132,
16. Cherif, M., Dreger, C. (2016). Institutional determinants of financial development in MENA countries. Review of Development Economics. 20, 670-680 https:٫٫doi.org٫10.1111٫rode.12192.
17. Cuervo, A. (2005). Individual and environmental determinants of entrepreneurship. The International Entrepreneurship and Management Journal, 1, 293-311 https:٫٫link.springer.com٫article٫10.1007٫s11365- 005-2591-7.
18. Detragiache, E., Gupta, P., Tressel, T. (2005). Finance in lower-income countries: An empirical exploration. International Monetary Fund Working Paper, WP٫05٫167 https:٫٫ideas.repec.org٫p٫imf٫imfwpa٫2005- 167.html.
19. Dutta, N., Meierricks. D. (2021). Financial development and entrepreneurship. International Review of Economics and Finance, 73, 114-126 https:٫٫doi.org٫10.1016٫j.iref.2021.01.002.
20. Fernanda, L. (2009). Financial development, gender and entrepreneurship. MPRA Poper, No. 26228
21. Freytag, A., Thurik, R. (2007). Entrepreneurship and its determinants in a cross-country setting. Journal of Evolutionary Economics, 17. 117-131 https:٫٫ideas.repec.org٫p٫pra٫mprapa٫26228.html.
22. Fritsch, M., Changoluisa, J. (2017). New business formation and the productivity of manufacturing incumbents: Effects and mechanisms. Journal of Business Venturing. 32(3), 237-259 https:٫٫doi.org٫
23. Gerschenkron, A. (1962). Economic Backwardness in Historical Perspective. Belknap Press of Harvard University Press, Cambridge, MA https:٫٫www.hup.harvard.edu٫books٫9780674226005.
24. Ghasemi, I., Mohajerani, A.A., Khachritian, M. (2019). Examining the effects of social components and institutional environment on the development of entrepreneurship. Heft Hesar Environmental Studies, 9(31), 75-83 https:٫٫www.sid.ir٫paper٫397115٫fa [In Persian].
25. Girma, S., Shortland, A. (2008). The political economy of financial development. Oxford Economic Papers, 60, 567-596 https:٫٫www.jstor.org٫stable٫25167709.
26. Gnyawali, D.R., Fogel, D.S. (1994). Environments for entrepreneurship development: Key dimensions and research implications. Entrepreneurship Theory and Practice, 18(4), 43-62 https:٫٫doi.org٫10.1177٫104225879401800403.
27. Goldsmith, R.W. (1969). Financial structure and development. Yale University Press, New Haven and London.
28. Huang, Y. (2010). Political institutions and financial development: An empirical study. World Development, 38,1667-1677 https:٫٫doi.org٫10.1016٫j.worlddev.2010.04.001.
29. Jiang, L., Tong, A., Hu, Z., Wang, Y. (2019). The impact of the inclusive financial development index on farmer entrepreneurship, Journal of Development Studies, 41(4), 636-656 https:٫٫journals.plos.org٫
30. Kan, K., Tsai, W.D. (2006). Entrepreneurship and risk aversion. Small Business Economics, 465-474 https:٫٫www.jstor.org٫stable٫40229482.
31. Kar, M., Öz sahin, S. (2016). Role of financial development on entrepreneurship in the emerging market economies. Eski sehir Osmangazi Üniversitesi 1 ktisadi ve I dari Bilimler Dergisi, 11(3), 131-152 https:٫٫dergipark.org.tr٫tr٫download٫article-file٫254955.
32. Khodaparast Mashhadi, M., Falahi, M.A., Rajabzadeh Moghani, N. (2016). A study on the role of institutional quality in financial development of selected OIC countries. Monetary & Financial Economics, 23(11), 26-45 https:٫٫danesh24.um.ac.ir٫article 30315.html?lang-en [In Persian].
33. Khyareh, M., Zivari, A. (2024). The Relationship between Financial Development and Entrepreneurship Emphasizing Institutional Quality in the Middle East and North Africa, Journal of Development and Capital, 9(1), 137-155. https:doi.org٫10.22103/jdc.2023.20983.1354 [In Persian].
34. Kibler, E. (2013). Formation of entrepreneurial intentions in a regional context. Entrepreneurship Regional Development, 25(3-4), 293-323 https:٫٫ideas.repec.org٫a٫tal٫entreg٫v25y2013i3-4p293-323.html.
35. King, R.G., Levine, R. (1993). Finance and growth: Schumpeter might be right. Quarterly Journal of Economics, 108, 717-737 https:٫٫www.jstor.org٫stable٫2118406.
36. Klapper, L., Amit, R., Guillen, M.F. (2010). Entrepreneurship and firm formation across countries. International differences in entrepreneurship (pp. 129-158). University of Chicago Press. https:٫٫doi.org٫ 10.1596٫1813-9450-4313.
37. Law, SH., Azman-Saini, W.N.W., Ibrahim, M.H. (2013). Institutional quality thresholds and the finance-growth nexus. Journal of Banking and Finance, 37, 5373-5381 https:٫٫doi.org٫10.1016٫j.jbankfin.2013.03.011.
38. Law, S.H., Kutan, A.M., Naseem, N.A.M. (2018). The role of institutions in finance curse: Evidence from international data. Journal of Comparative Economics, 46, 174-191 https:٫٫ideas.repec.org٫a٫eee٫joecon v46y2018i1p174-191.html.
39. Leon, F. (2019). Long-term finance and entrepreneurship. Economic Systems, 43(2), 100690 https:٫٫doi.org٫ 10.1016٫j.ecosys.2018.10.004.
40. Levine, R. (2005). Finance and growth: theory and evidence. Handbook of Economic Growth, 1, 865-934 https:٫٫ideas.repec.org٫h٫eee٫grochp٫1-12.html.
41. Mavaddaty, M., Torabi, T., Mahmoudzadeh, M., Memaranjad, A. (2018). Evaluating the effect of informal institutions in creating opportunistic entrepreneurship using the method of generalized moments. Management Future Research, 30(3), 239-254 https:٫٫journals.srbiau.ac.ir٫article 15310.html [In Persian].
42. Mavaddaty, M., Torabi, T., Memaenejad, A., Mahmodzadeh, M. (2018). Formal and informal institutional factors, opportunity entrepreneurship and economic growth by GMM method. Journal of Entrepreneurship Development, 11(3), 521-539 https:٫٫jed.ut.ac.ir٫article 69772.html?lang=en [In Persian].
43. McKinnon, R.I. (1973). Money and Capital in Economic Development. The Brookings Institution, Washington, DC. https:٫٫www.brookings.edu٫books٫money-and-capital-in-economic-development.
44. Moradi, M.A., Sakhdari, K., Saniei, S. (2017). The impact of institutional factors on the rate of international entrepreneurship in developing countries. Journal of Entrepreneurship Development, 10(2), 339-358 https:٫٫jed.ut.ac.ir٫article 63408.html?lang=en [In Persian].
45. Munemo, J. (2018). Entrepreneurial success in Africa: how relevant are foreign direct investment and financial development? African Development Review, 30(4), 372-385 https:٫٫doi.org٫10.1111٫1467-8268.12345.
46. Owers, J.E., Sergi. B.S. (2019). The evolution of financing entrepreneurship. Entrepreneurship and Development in the 21st Century. Emerald Publishing Limited. https:٫٫doi.org٫10.1108٫978-1-78973-233- 720191011.
47. Patrick. H.T. (1966). Financial development and economie growth in underdeveloped countries. Economic Development and Cultural Change, 14(2), 174-189 https:٫٫doi.org٫10.1086٫450153.
48. Schumpeter, J.A. (1934). Theorie der wirtschaftlichen Entwicklung. Dunker & Humblot, Leipzig. The Theory of Economic Development Translated by R. Opie. Harvard University Press, Cambridge, https:٫٫www.scirp.org٫ reference٫referencespapers?referenceid-1981894.
49. Shaw, E.S. (1973). Financial deepening in economic development. Oxford University Pres, New York, NY. https:٫٫www.amazon.com٫Financial-Deepening-Economic-Development-Edward٫dp٫0195016327,
50. Shiravand, F., Mazhari, R., Mohamadi Khiareh, M., Tomaj, A. (2019). The effect of official and unofficial institutional factors on entrepreneurship and its consequences on economic growth: Evidence from MENA countries (2008-2015). Journal of Economic Research (Tahghighat- E- Eghtesadi), 54(1), 209-232 https:٫٫jte.ut.ac.ir٫article 70078.html?lang=en [In Persian].
51. Shirkavand, S., Abbasian, E., Mahmoudi, V., Gholampourfard, M.M. (2020). Entrepreneurship finance conceptual framework in Iran. Financial Management Strategy, 8(1), 1-20 https:٫٫jfim.alzahra.ac.ir٫article 4682.html?lang=en [In Persian].
52. Strauss, A., Corbin, J. (1990). Basics of qualitative research, 15, Newbury Park, CA: Sage.
53. UNCTAD (2004). Entrepreneurship and economic development: The Empretee showcase. United Nations Conference on Trade and Development, Geneva.
54. Wennekers, S., Thurik, R. (1999). Linking entrepreneurship and economic growth. Small Business Economics, 13,27-56 https:٫٫link.springer.com٫article٫10.1023٫A:1008063200484.
55. Wujung, V.A., Fonchamnyo, D.C. (2016). The role of financial development on private entrepreneurship in Cameroon. Journal of Economics and Sustainable Development, 7, 118-124.
56. Zivari, A.. Mohammadi Khyareh, M., Mazhari, R. (2020). Impact of access to finance on entrepreneurial activities: comparison of selected developed and developing countries. Journal of Entrepreneurship Development. 12(4), 561-580 https:٫٫jed.ut.ac.ir٫article_75473.html?lang=en [In Persian].
57. Zivari, A., Mohammadi Khayareh, M., Mazhari, R. (2019). A systematic review of economic factors affecting entrepreneurship. Technological Development, 16(62), 32-43 http:٫٫www.roshdefanavari.ir٫ article٫13980325190133 [In Persian].
[1] . T- Test and Anova (F- Test)