Investigating of rate participation of users in the management of irrigation and drainage networks from a socio-economic point of view in the irrigation and drainage network of Alborz
Subject Areas : Agricultural Extension and Education ResearchMaedeh Fattahi kati-lateh 1 , Ali Shahnazari 2 , Mohammadali Gholami Sefidkohi 3
1 - Masters, Water Engineering Department, Faculty of Agricultural Engineering, Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University, Sari, Iran
2 - Professor of Water Engineering Department, Faculty of Agricultural Engineering, Sari University of Agricultural Sciences and Natural Resources, Iran
3 - Professor of Water Engineering Department, Faculty of Agricultural Engineering, Sari University of Agricultural Sciences and Natural Resources, Iran
Keywords: participation, economic factors, social factors, principal component analysis.,
Abstract :
Irrigation and drainage networks contribute to the balance between water resources management and sustainable agricultural development and have valuable effects on the economy and society. Participation of farmers in irrigation and drainage networks increases water productivity and improves agricultural sustainability. Therefore, the participation of users in irrigation network plans is essential as a new approach in water management. In this regard, a research was conducted with the aim of investigating social and economic characteristics and their impact on the participation and success of irrigation and drainage networks, focusing on the Alborz Dam network. The statistical population of this study included 72 farmers who participated in the irrigation and drainage network of Alborz Dam. The results showed that, in terms of social security, the implementation of irrigation network projects has reduced disputes and anomalies among the villagers. In terms of social literacy, farmers have considered the implementation of irrigation network projects to increase awareness in the field of strengthening local institutions. In terms of social participation, the implementation of irrigation network projects has not led to the participation of villagers in other village affairs. In general, the implementation of network projects has led to an increase in the price of agricultural land and the growth and revival of agricultural land.
چکیده
شبکههای آبیاری و زهکشی به توازن بین مدیریت منابع آب و توسعه پایدار کشاورزی کمک میکنند و در اقتصاد و اجتماع جامعه تأثیرات ارزشمندی دارند. مشارکت کشاورزان در شبکههای آبیاری و زهکشی باعث افزایش بهرهوری آب و ارتقاء پایداری کشاورزی میشود. از این رو مشاركت بهرهبرداران در طرحهای شبکه آبیاری بهعنوان رویكرد جدید در مدیریت آب امری ضروری است. در این راستا پژوهشی با هدف بررسی ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی و تاثیر آنها بر میزان مشارکت و موفقیت شبکههای آبیاری و زهکشی با محوریت شبکه سد البرز انجام شد. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل 72 نفر از کشاورزانی بود که در تشکلهای شبکه آبیاری و زهکشی سد البرز حضور داشتند. نتایج نشان داد، در بعد امنیت اجتماعی، اجرای طرحهای شبکه آبیاری موجب کاهش دعوا و ناهنجاری بین اهالی روستا شده است. در بعد سواد اجتماعی کشاورزان، اجرای طرحهای شبکه آبیاری را موجب افزایش آگاهی در زمینه تقویت نهادهای محلی دانستهاند. در بعد مشارکت اجتماعی اجرای طرحهای شبکه آبیاری موجب مشارکت روستاییان در سایر امور روستا نشده است. در بعد اقتصادی، کشاورزان اجرای طرحهای شبکه را عامل ترقی خود میدانند. در کل اجرای طرحهای شبکه به لحاظ اقتصادی منجر به افزایش قیمت زمینهای کشاورزی و رشد و احیای زمینهای کشاورزی شده است.
کلمات کليدي: مشارکت، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، تحلیل مؤلفه اصلی.
مقدمه
عدم وجود شبکههای آبیاری و زهکشی باعث کاهش بهرهوری آب، افزایش هدررفت آب، از بین رفتن خاک و آب و خسارات زراعی به دلیل نقص آبیاری و زهکشی ناکافی میشود. همچنین، عدم مدیریت منابع آب میتواند منجر به خشکسالیها، کاهش تولید محصولات و کاهش امنیت غذایی منطقه شود. بهبود و احداث شبکههای آبیاری و زهکشی با همراهی مشارکت کشاورزان میتواند این مشکلات را حل نماید و توسعه پایدار کشاورزی را تسهیل کند(Darzi-Naftchali et al., 2020). شناسايي مسائل و مشکلات شبکههاي آبياري و زهکشي در حال بهرهبرداری، نهتنها سبب ارائه راهکارهايي براي بهبود وضعيت موجود خواهد شد؛ بلکه با بهرهگیری از تجربههای موجود میتوان وضعيت اجرايي و بهرهبرداری سامانههای در حال طراحي و ساخت را بهبود بخشد (چراغی و همکاران، 1395). بررسی مسائل شبکههای آبياري و زهکشي و عدم کارایی مناسب آنها، اهمیت مشارکت ذینفعان در فرآیند بهرهبرداری از شبکههای آبياري و زهکشي را بیشازپیش نمایان مینماید. پروژههاي شبکههای آبیاری و زهکشی، تنها مختص به کشاورزی و بخش اقتصاد آن نیست، بلکه میتوان با بررسي مباحث اجتماعي، فرهنگی و اقتصادي، باعث كاهش مهاجرت و بيكاري، افزايش امنیت اقتصادی و سطح فرهنگی جامعه شد(Abbasi et al., 2015). ازاینرو موفقیت شبکههای آبیاری و زهکشی بسيار حائز اهمیت بوده و لازمهی آن، داشتن مجموعه آماري جامع، شناخت کافی از خصوصیات ذینفعان و ذی مدخلان و در نظر گرفتن تمامي ابعاد و جوانب مربوط به شبکههای آبیاری و زهکشی میباشد. یا توجه به مشکلات و مباحث ذکر شده، در سالهای اخیر سیاستگذاران و مجریان برنامههای توسعه در ایران به دنبال راهکارهایی برای ارتقای نقش و مشارکت کشاورزان در ساخت و بهرهبرداری شبکههای آبیاری و زهکشی بودهاند. اما متأسفانه این تلاشها به دلایل مختلف، تاکنون نتیجه کافی به همراه نداشته و منجر به اصلاح مديريت منابع آب و تأسيسات آبياری با رويكرد افزایش نقش و مشاركت کشاورزان نشده است.
تعاريف مختلفي از فرآيند مشارکت ذینفعان وجود دارد، چرا که مشارکت در زمينههاي مختلف بسياري استفاده ميشود و بهوسیله راههاي مختلف درک ميگردد. مشارکت از ديدگاه بانک جهاني(1996) اینچنین تعريف ميشود "روندي که از طريق آن ذینفعان پيش از طرحريزي توسعه در آن نفوذ و تصميمگيري ميکنند و منابعي را که آنها را تحت تأثیر قرار ميدهند به اشتراک ميگذارند (Luyet et al., 2012).
در پژوهشی که وانگ و همکاران، 5 جنبه همکاری در سه استان چین در سال 2019 مورد ارزیابی قرار گرفت. در این پژوهش از یک مدل لجستیک باینری برای تجزیهوتحلیل تأثیر روابط شبکه اجتماعی بر مشارکت کشاورزان در تأمین تجهیزات آبیاری کوچک و صرفهجویی در آب استفاده شد و عوامل کلیدی مؤثر بر رفتار کشاورزان انتخاب شدند. هدف از این مطالعه بهبود بیشتر سیستم ارزیابی روابط شبکههای اجتماعی و بررسی تأثیر روابط شبکههای اجتماعی بر رفتارهای صرفهجویی در مصرف آب کشاورزان و ارائه مسیری برای اجرای آبیاری صرفهجویانه است. نتایج نشان میدهد که نزدیکی شبکه مشارکت و رضایت از مشارکت بیشتر از سیاست، تجربه مدیریت آب، بیمه کشاورزی، قدرت تصمیمگیری قوی خانواده مصرف آب را کاهش میدهد (Wang and Zhao., 2023).
آصفا و همکاران تأثیر آبیاری مشارکتی بر معیشت کشاورزان در پژوهشی مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای برای انتخاب 96 کاربر و 162 پاسخدهنده نمونه غیرکاربر استفاده شد. دادههای جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و مدل اقتصادسنجی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. برای شناسایی عامل تعیینکننده مشارکت آبیاری در مقیاس کوچک و تأثیر آن بر معیشت کشاورزان از مدل رگرسیون سوئیچینگ باینری لاجیت و درونزا استفاده شد. نتیجه مدل لاجیت باینری نشان داد که سن و بعد خانوار، زمین زیر کشت شخصی، مشارکت شغلی خارج از مزرعه، تماس توسعهیافته، فاصله از خانه تا یک بازار تقریباً محلی، فاصله از خانه تا طرح، و داشتن همسایه از عوامل مهمی است که بر تصمیم کشاورزان برای آبیاری تأثیر میگذارد. برای دریافت تأثیر آبیاری بر معیشت کشاورزان، از کل درآمد خانوار در مدل رگرسیون تعویض درونزا استفاده شد. نتایج مدل نشان میدهد که تأثیر مثبت و معنادار طرحهای آبیاری مشارکتی، درآمد کل کاربران را به میزان ۵/۸ درصد نسبت به سایرین افزایش داده است. این نشان میدهد که نقش یک طرح آبیاری مشارکتی در مقیاس کوچک در بهبود وضعیت معیشتی کشاورزان منطقه مورد مطالعه چقدر قابلتوجه است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که بهبود دسترسی به بازار و آب برای آبیاری، ارائه خدمات ترویجی و سایر خدمات تکمیلی باعث افزایش مشارکت آبیاری و بهبود معیشت میشود (Assefa et al., 2022).
کوسوماستوتی و همکاران به تعیین تأثیر ویژگیهای اقتصادی-اجتماعی کشاورزان و مشارکت گروهی یک واحد آبرسانی در انجام فعالیتهای مدیریت آبیاری در فعالیتهای عملیاتی و نگهداری پرداختند. این تحقیق در روستای Sumber Rejo در منطقه آبیاری Punggur Utara، که در استان Lampung، اندونزی است و جایی که شبکه آبیاری WUA Harapan Maju در آن فعال است، انجام شد. نمونهها بر اساس روش نمونهگیری تصادفی مشخص شد که حجم نمونه مورد نیاز برای مطالعه 80 کشاورز بود. نتایج نشان میدهد که از بین عوامل اقتصادی-اجتماعی، بیشترین تأثیرگذاری بر تعداد افراد تحت تکفل کشاورزان و پس از آن مساحت زمین متعلق به هر کشاورز است. همچنین وضعیت مشارکت گروهی در WUA Harapan Maju در گروه با درجه "سختی زیاد" طبقهبندی شد (Kusumastuti et al., 2021).
در مطالعهای که حسینی و همکاران (1394) با هدف شناسايي عوامل مؤثر بر سطح مشارکت کشاورزان در مديريت شبکههاي آبياري و زهکشي در استان بوشهر انجام دادند، دریافتند که نتایج حاصل از تحليل عاملي نشاندهنده این امر است که پنج عامل نقش مؤثری در مشارکت بهرهبرداران داشته و توانستهاند 57.96 درصد تغييرات مديريت شبکههاي آبياري و زهکشي را تبيين کنند، اين عوامل عبارتاند از عامل شبکه آبي و مالي، سابقه توليدي و خدمات ارائهشده از سوي دولت، شرايط زمين، دسترسي به آب آبياري و ويژگي شغلي بهرهبرداران. در مطالعهای دیگر توتونچی و همکاران (1391) با هدف شناسايي عوامل مؤثر بر مشارکت گندمکاران شهرستان دزفول در مديريت شبکههاي آبياري و زهکشي پرداختند که نتايج مطالعه آنها نشان داد بين متغيرهاي مستقل مشارکت اجتماعي، منزلت اجتماعي، نگرش نسبت به مشارکت در مديريت شبکههاي آبياري و زهکشي، شرکت در کلاسهای آموزشي و ترويجي، ميزان زمين آبي تحت کشت، ميزان زمين زراعي تحت مالکيت، ميزان درآمد ساليانه حاصل از فعاليت کشاورزي، ميزان مالکيت حقآبه، عملکرد محصول گندم، ميزان زمين زراعي تحت کشت گندم، نوع نظام بهرهبرداري، تنوع کشت، نوع منبع آب مورد استفاده در مزرعه و ميزان وابستگي به آب شبکههاي آبياري با متغير وابسته مشارکت در مديريت شبکههاي آبياري و زهکشي رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 وجود دارد.
نكته حائز اهميتي كه نبايد از آن گذشت این است که مطالعات زيادي بر روي مباحث اجتماعی ذینفعان و مخصوصاً بر روی علم اقتصاد شبکههای آبیاری و زهکشی انجام نشده است و يا اگر انجام شده بر روي جنبه بهرهوری آن خيلي تأکید نشده است. لذا هنوز ابهامات زيادي در اين بخش باقیمانده و زمينههاي كاري بسياري را ميطلبد و ضرورت دارد كه علاوه بر در نظر گرفتن جنبههاي فني، علمي و كيفي پروژههاي اجرائی، بخش اجتماعی و اقتصادي آن نیز بهصورت كامل مطالعه و بررسي شود. بنابراين بر اساس مطالب فوق، اهداف مطالعه حاضر شناخت عوامل اقتصادی و اجتماعي مؤثر بر مشارکت ذینفعان کشاورزی در مدیریت شبکههای آبیاری و زهکشی و ارزیابی پتانسیل مشارکت ذینفعان کشاورزی در مدیریت شبکه آبیاری سد البرز است.
مواد و روش
شبکه آبیاری و زهکشی سد البرز در حوضه آبریز پاییندست میان رودخانه بابل و سیاهرود واقع شده است و از شمال به دریای مازندران و از جنوب به سلسله جبال البرز محدود است. در این محدوده سه رودخانه اصلی بابل، تالار و سیاهرود برای آبیاری اراضی منطقه مورد استفاده قرار میگیرند(شکل 1). در پاییندست سد البرز، دو بند انحرافی رئیس کلا و گنجافروز و دو کانال آبیاری وابسته به این دو بند احداث شده است که به ترتیب ظرفیت آنها 2/1 و 3/22 مترمکعب بر ثانیه است. با احداث این کانالها قابلیت انتقال آب بهتمامی تشکلهای محدوده شبکه سد البرز میسر شده است. همچنین ایستگاه هیدرومتری پاشاکلا در بالادست سد و ایستگاه قرآن تالار در پائیندست سد روی رودخانه بابل قرار گرفته است. ایستگاه شیرگاه و ساروکلا نیز به ترتیب روی رودخانه تالار و سیاهرود قرار دارند. طبق تحليل هاشمی و همکاران (1393) شبکه آبیاری سد البرز با تقسیمبندی اصلی بهصورت ۲۰ واحد تشکل آب بران موجود در محدوده طرح و سه تشکل در خارج از محدوده طرح صورت پذیرفت.
در مطالعه حاضر ابزار اصلی مورد استفاده، پرسشنامه بود. پرسشنامه موردنظر بر اساس ویژگیهای بهرهبرداران، عوامل اقتصادی- اجتماعی و مشارکت مردمی تنظیم گردید. سپس با تحقیقات میدانی و عملیات صحرایی، توزیع و تکمیل پرسشنامه بین بهرهبرداران، استخراج دادهها و اطلاعات از پرسشنامهها انجام گرفت. جامعه نمونه شامل 72 نفر از کشاورزان و کاربران، بهصورت تصادفی و با استفاده از رابطه کوکران تعیین شد. دادهها در پرسشنامه بهصورت کمی یا کیفی با مقیاس رتبهای و بر اساس طیف پنج گزینهای لیکرت ( خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد) مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. در انتها با توجه به دادههای موجود، تجزیهوتحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در مطالعه حاضر اثر پارمترهای امنیت اجتماعی، سود اجتماعی، مشارکت اجتماعی، رضایتمندی اجتماعی، درآمد، سرمایهگذاری و رشد اقتصادی بر شبکههای آبیاری و زهکشی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت.
شکل 1- موقعیت منطقه مورد مطالعه(شبکه آبیاری و زهکشی سد البرز)
برای بررسی متغیرهای اثرگذار بر بهرهوری سد البرز از روش تحلیل مؤلفههای اصلی (1PCA) برای استخراج مؤلفههای اساسی استفاده شد. این تحلیل تبدیلی در فضای برداری است، که بیشتر برای کاهش ابعاد مجموعه دادهها مورد استفاده قرار میگیرد. تحلیل مؤلفههای اصلی در سال ۱۹۰۱ توسط کارل پیرسون ارائه شد. این تحلیل شامل تجزیه مقدارهای ویژه ماتریس کواریانس میباشد. در اين روش متغيرهاي موجود در يک فضاي چند حالته همبسته به يک مجموعه از مولفههاي غيرهمبسته خلاصه ميشوند که هر يک از آنها ترکيب خطي از متغيرهاي اصلي ميباشند. مؤلفههای غيرهمبسته بهدستآمده مؤلفههای اساسي (PC) ناميده ميشوند که از بردارهاي ويژه ماتريس کوواريانس يا ماتريس همبستگي متغيرهاي اصلي به دست ميآيند.
نمودار شکل (2) نقاطي را روي دو محور مختصات X1 و X2 نشان میدهد. برای تعيين جهت عمومي نقاط، يک بيضي رسم ميشود تا همبستگي بين متغيرها مشخص شود. برخي از نقاط خارج بيضي و البته تجمع تعداد زيادي از آنها روي قطر اصلي بیضي مشاهده ميشود. جهت اصلي پراکنش نقاط نه در امتداد X1 و نه در امتداد X2 است؛ بلکه بین آنها و بيشتر در امتداد قطر اصلي بيضي میباشد. اين محور PC1 نامیده میشود که اولين جزء اصلي تغييرپذيري X1 و X2 ميباشد. دومين جزء PC2 در امتداد قطر فرعي بيضي است که دقيقا بر PC1 عمود بوده و باقي تغييرات در X1 و X2 را شرح ميدهد. PC1 و PC2 دو محور جديد براي شرح X1 و X2 ميباشند. بنابراين ميتوان بیان نمود X1 و X2 ترکیبی از خط PC1 و PC2 است یعنی رابطه زیر:
| Xi=ai١PC١+ai٢PC٢ |
همچنين ميتوان ارزش مؤلفههای اساسي را با استفاده از معادلات زير به دست آورد:
| PC١=w١X١+w٢X٢ |
| PC٢=w٣X١+w٤X٢ |
بهطوریکه Wi ضريب رگرسيون اجزاي اساسي روي متغيرها است.
شکل2 -انتقال دادهها به عوامل اساسي
مؤلفههای اساسي را ميتوان با استفاده از مجموعه دادههاي اصلي و در صورت عدم دسترسي به دادههاي اصلي با استفاده از ماتريس کوواريانس يا ماتريس همبستگي محاسبه نمود. معمولاً زماني که متغيرها با واحدهاي اندازهگيري مختلف يا متغيرهاي مختلف با واريانسهاي متفاوت در مجموعه دادهها وجود دارد از ماتريس همبستگي استفاده ميشود. وقتي ماتريس همبستگي به کار ميرود، در حقيقت از متغيرهاي استاندارد شده با ميانگين صفر و انحراف معيار يک استفاده شده است.
نتایج و بحث
نتایج بهدستآمده برای اثر مشارکت در افزایش امنیت اجتماعی منطقه مورد مطالعه نشان داد که 19/79 درصد بهرهبرداران معتقدند افزایش امنیت اجتماعی تاثیر مثبتی بر روند شبکههای آبیاری و زهکشی دارد. با توجه به شکل (3) اجرای طرحهای مشارکتی بیشتر موجب کاهش دعوا و ناهنجاری بین اهالی روستا شده است؛ همچنین اینگونه طرحها کمتر امنیت شغلی و افزایش حمایتهای بیمهای مربوط به کشاورزی را به دنبال دارد. همچنین مطابق شکل (2) کشاورزان اجرای طرحهای مشارکتی در خصوص افزایش حمایتهای بیمهای و امنیت شغلی را غلط و کاملا غلط دانستهاند. درصورتیکه کشاورزان، اجرای طرحهای مشارکتی را از منظر امنیت جانی و کاهش میزان مهاجرت درست دانستهاند. همچنین کشاورزان، اجرای طرحهای مشارکتی را در کاهش دعوا و ناهنجاری کاملا درست دانستهاند و قویاً بر اهمیت اجرای طرحهای مشارکتی در جهت کاهش دعواها موثر میدانند. همچنین احساس امنیت عمومی در میان کشاورزان بهصورت متوسط احساس میگردد. به عبارتی امنیت عمومی از اجرای طرحهای مشارکتی لزوما ایجاد نمیشود. در مطالعهای که حسام و نگهبان(1399) بهمنظور بررسی شبکههای آبیاری و زهکشی در شهرستان داراب انجام دادند دریافتند که امنیت اجتماعی میتواند تاثیر مثبتی روی روند اجرایی شبکهها داشته باشد که این امر با نتایج حاصله در این مطالعه همخوانی دارد.
شکل 3- محدوده تراکم پاسخ به سوالات امنیت اجتماعی
بهمنظور بررسی اثر طرحهای مشارکتی بر میزان سواد اجتماعی 5 سوال مطرح شد. همانطور که در شکل (4) مشاهده میشود، 87/91 درصد کشاورزان معتقد بودند طرحهای مشارکتی بر میزان سواد اجتماعی تاثیر مثبتی دارد و میتواند باعث بهبود وضعیت در شبکههای آبیاری و زهکشی گردد. طبق نتایج بهدستآمده مشخص گردید که کشاورزان اجرای طرحهای مشارکتی را موجب افزایش آگاهی در زمینه تقویت نهادهای محلی دانستهاند. درحالیکه کشاورزان اجرای طرحهای مشارکتی را دلیلی بر افزایش دانش محیطی نمیدانند. نکته جالب اینکه برخی از کشاورزان، اجرای طرحهای مشارکتی را عاملی بر افزایش آگاهی مدیران و نیازهای عرفی منطقه میدانند. همچنین طرحهای مشارکتی موجب افزایش نسبی دانش کشاورزان از قوانین و سیاستها خواهد شد. ضمن اینکه روستائیان اجرای طرحهای مشارکتی را لزوما باعث افزایش همدلی و همبستگی نمیدانند. در کل افزایش آگاهی نهادهای محلی و آگاهی مدیران میتواند در مثبت بودن روند اجرایی شبکههای آبیاری و زهکشی تاثیر به سزایی داشته باشد. در مطالعهای که عطائی و ایزدی (1393)، با هدف تحلیل مطالعات اجتماعی شبکه آبیاری و زهکشی بند فیضآباد در استان فارس انجام دادند دریافتند که آگاهی مدیران و بهرهبرداران بیشترین وزن را در بین شاخصهای در نظر گرفته شده به خود اختصاص داده است که نتایج بهدستآمده با نتایج مطالعه حاضر همخوانی دارد.
شکل 4- محدوده تراکم پاسخ به سوالات سواد اجتماعی
با توجه به نتایج بهدستآمده از شکل 5 مشخص گردید که 51/74 درصد از بهرهبرداران معتقدند مشارکت اجتماعی در طرحهای آبیاری و زهکشی میتواند تاثیر مثبت یا منفی روی روند اجرایی و مشارکت بهرهبرداران در شبکههای آبیاری و زهکشی داشته باشد درحالیکه 49/25 درصد از بهرهبرداران این باور را قبول نداشتند و معتقد بودند که اجرای این طرحها تاثیر معنیداری در افزایش یا کاهش مشارکت ندارد. نتایج کلی این مطالعه نشان داد که مشارکت اجتماعی تاثیر مثبتی روی مشارکت و افزایش انگیزه بهرهبرداران در سایر طرحهای جمعی ندارد و قویا بر این نکته اتفاقنظر دارند (شکل 4). نکته جالب این است که طرحهای مشارکتی بهصورت خوشبینانه موجب مشارکت در سایر کارهای جمعی روستا نمیشود و کارکرد آن چنین همکاری در سطح روستا نخواهد بود. از طرفی دیگر اجرای طرحهای مشارکتی در احداث تاسیسات مربوط به آبیاری و مرتعداری بهصورت مشارکتی تاثیر دارد و میتواند در حفظ و نگهداری تاسیسات و مراتع نقش اساسی را ایفا کند. در پژوهشی که Assefa et al., (2022) به بررسی تأثیر آبیاری مشارکتی بر معیشت کشاورزان پرداختند دریافتند که مشارکت اجتماعی در زمینههای مختلف از جمله افزایش انگیزه کشاورزان، افزایش مشارکت در حفظ و نگهداری شبکهها گردد. نتایج مطالعه آنها با مطالعه حاضر در بخش افزایش انگیزه مشارکت همخوانی نداشته که دلیل این امر میتواند علتهای مختلفی از جمله سطح تحصیلات، ترویج و آموزش و سایر دلایل باشد. اما از نظر افزایش سطح حفظ و نگهداری تاسیسات و مراتع نتایج آنها با مطالعه حاضر همخوانی داشت.
شکل 5- محدوده تراکم پاسخ به سوالات مشارکت اجتماعی
طبق نتایج بهدستآمده از شکل 6 مشخص گردید که 49/82 درصد از بهرهبرداران معتقدند که تغییر در سطح تعارضات اجتماعی میتواند در مسائل اجتماعی و اقتصادی طرحهای شبکه آبیاری و زهکشی تاثیرگذار باشد. طبق نتایج بهدستآمده از شکل پنج میتوان نتیجه گرفت که اجرای طرحهای مشارکتی موجب کاهش درگیری میان کشاورزان شده است. این نکته در قسمت تعارضات اجتماعی نیز تائید میشود. ضمن اینکه کشاورزان، طرحهای مشارکتی را عامل کاهش منابع آب نمیدانند. مطابق شکل (6) اجرای طرحهای مشارکتی باعث کاهش مشکلات در مدیریت آب بین کشاورزان شده است. همچنین مطابق شکل (7) نزدیک به 90 درصد از بهرهبرداران معتقدند که رضایتمندی اجتماعی میتواند روی بحثهای اجتماعی و اقتصادی شبکههای آبیاری تاثیرگذار باشد. طبق شکل 7، برخی از کشاورزان، نسبتا از طرحهای مشارکتی احساس رضایتمندی میکنند. همچنین کشاورزان اجرای طرحهای مشارکتی را موجب افزایش تعلقخاطر خود نسبت به شغل و منطقه میدانند. همچنین ایشان اتفاقنظر دارند که طرحهای مشارکتی در علاقهمندی سایر گروداران در اجرای طرحهای مشارکتی تاثیر بینابین دارد. نتایج این مطالعه با مطالعهای که سپهوند(1395) با هدف بررسی مطالعات اجتماعي طرح شبكه آبياري و زهكشي پارسآباد مغان انجام داد همخوانی داشت.
شکل 6- محدوده تراکم پاسخ به سوالات تعارضات اجتماعی
شکل 7- محدوده تراکم پاسخ به سوالات رضایتمندی اجتماعی
نتایج پژوهش با مطالعه توتونچی و عمانی (1391) مقایسه شد، با توجه به نتایج توتونچی و عمانی بین متغیرهای مستقل مشارکت اجتماعی، منزلت اجتماعی، نگرش نسبت به مشارکت در مدیریت شبکههای آبیاری و زهکشی، شرکت در کلاسهای آموزشی و ترویجی، میزان زمین آبی تحت کشت، میزان زمین زراعی تحت مالکیت، میزان درآمد سالیانه حاصل از فعالیت کشاورزی, میزان مالکیت حقآبه، عملکرد محصول گندم, میزان زمین زراعی تحت کشت گندم، نوع نظام بهرهبرداری، تنوع کشت، نوع منبع آب مورد استفاده در مزرعه و میزان وابستگی به آب شبکههای آبیاری با متغیر وابسته مشارکت در مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی رابطه مثبت و معنا داری در سطح 01/0 وجود دارد که نتایج پژوهش نیز نشان دهند ارتباط مستقیم عوامل اجتماعی با میزان مشارکت گروداران دارد.
نتایج بهدستآمده از شکل 8 نشان داد که 36/87 درصد بهرهبرداران بر این باورند که طرحهای مشارکتی درآمد میتواند در بعد اقتصادی و اجتماعی طرحهای شبکه آبیاری و زهکشی تاثیرگذارر باشد. طبق این نتایج، طرحهای مشارکتی باعث کاهش هزینه کشاورزان و امکان پسانداز بخشی از هزینهها شده است و تمام بهرهبرداران این مسئله را تائید نمودند و حتی اجرای طرحهای مشارکتی را نسبتا باعث افزایش درآمد خود میدانند. از طرفی قویاً بر این نکته تفاهم دارند که طرحهای مشارکتی باعث فقر در روستا نمیشود و حتی برخی از آنها افزایش درآمد روستا را با طرحهای مشارکتی کاملا نادرست میدانند. لازم به ذکر است فقر به عوامل دیگری از جمله تورم در مقیاس کلان (منطقه و کشوری) دارد و بهتنهایی به مسئله مشارکتی مرتبط نمیشود؛ لذا پاسخ بهرهبرداران در ارتباط ضعیف میان فقر و طرحهای آبیاری مورد تائید است. همچنین طبق نتایج بهدستآمده در شکل 9 مشخص گردید که از نگاه کشاورزان، طرحهای مشارکتی قطعا بر افزایش تمایل به سرمایهگذاری در روستا میگردد. در پژوهشی که آصفا و همکاران به بررسی تأثیر آبیاری مشارکتی بر معیشت کشاورزان پرداختند دریافتند که وجود شبکه آبیاری و زهکشی درآمد کل کاربران را به میزان ۵/۸ درصد نسبت به سایرین افزایش داده است که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی داشت(Assefa et al., 2022).
شکل 8- محدوده تراکم پاسخ به سوالات درآمد از بُعد اقتصادی
شکل 9- محدوده تراکم پاسخ به سوالات سرمایهگذاری از بُعد اقتصادی
نتایج بهدستآمده برای شاخص رشد اقتصادی در شکل 10 نشان داد که 33/84 درصد از کاربران معتقد بودهاند که بررسی رشد اقتصادی از نظر بعد اقتصادی در شبکههای آبیاری و زهکشی میتواند در عملکرد این سیستمها تاثیرگذار باشد. نتایج کلی نشان داد که اجرای طرحهای مشارکتی تا حدودی باعث افزایش قدرت خرید روستائیان شده است. همچنین تاثیر اجرای طرحهای مشارکتی در احیا، اصلاح و بهبود منابع آب بر همگان آشکار است و این موضوع در منطقه طرح نیز قویا تائید شده است. همچنین طرحهای مشارکتی تا حدود زیادی بر ارزش اقتصادی زمینهای کشاورزی افزوده است. در ضمن اینکه اجرای طرحهای مشارکتی تا حدودی میزان تولید را در سامانهای کشاورزی افزایش داده است؛ اما بهرهبرداران معتقدند اجرای طرحهای مشارکتی شرایط را برای استفاده از همه پتانسیلهای اقتصادی منطقه، فراهم نخواهد کرد. در پژوهشی که Assefa et al., (2022) و زارع و حیاتی (1394) به بررسی تأثیر آبیاری مشارکتی بر معیشت کشاورزان و اثرات زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی توسعه شبکههای مدرن آبیاری و زهکشی از دیدگاه بهرهبرداران پرداختند دریافتند که وجود شبکه آبیاری و زهکشی تاثیر مثبتی بر روند درآمدی کشاورزان داشته است و بهرهبرداران نگرش مثبتی نسبت به این طرحها دارند که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی داشت.
شکل 10- محدوده تراکم پاسخ به سوالات رشد اقتصادی از بُعد اقتصادی
نتیجهگیری
انتقال مدیریت آبیاری یک حرکت جهانی در راستای حل مشکلات و مسائل مدیریت آب است که دارای جنبهها و نتایج متفاوت میباشد. موفقیت در این امر در جهت دستیابی به توسعه پایدار و بهرهبرداری بهینه شبکههای آبیاری و زهکشی و همچنین کاهش تصدیگری دولت، یکی از استراتژیهای اساسی در موضوع بهرهبرداری از آب میباشد. اقدامات اندکی که در این زمینه در ایران صورت گرفته با موانع و چالشهای متعددی روبرو بوده است. با شناخت دقیق مسائل و مشکلات میتوان به راهحلی صحیح و منطقی برای رفع آنها دستیافت و با برنامهریزی و اتخاذ راهکارهای مشخص از بروز مجدد و یا شکلگیری مشکلات جدید جلوگیری به عمل آورد که در این فصل، به بررسی یافتههای حاصل از اجرای پژوهش، تجزیهوتحلیل دادههای آماری میپردازیم. نتایج پژوهش نشان داد، در بعد امنیت اجتماعی، اجرای طرحهای مشارکتی بیشتر موجب کاهش دعوا و ناهنجاری بین اهالی روستاها شده است. ضمنا در بعد اجتماعی طرحهای شبکه لزوما بر امنیت عمومی تاثیر زیادی ندارد. در بعد سواد اجتماعی کشاورزان اجرای طرحهای شبکه را موجب افزایش آگاهی در زمینه تقویت نهادهای محلی دانستهاند؛ در صورتیکه روستائیان اجرای طرحهای شبکه را لزوما باعث افزایش همدلی و همبستگی قبول ندارند. در بعد مشارکت اجتماعی اجرای طرحهای شبکه لزوما موجب مشارکت روستائیان در سایر امور روستا نمیشود ولی اجرای طرحهای شبکه را در احداث تاسیسات مربوط به آبیاری بهصورت مشارکتی تاثیر دارد و آن را کاملا درست میدانند.در بعد تعارضات اجتماعی کشاورزان، طرحهای شبکه را عامل کاهش منابع آب نمیدانند. اما در بعد رضایتمندی اجتماعی، کشاورزان، طرحهای شبکه را کمتر بر رضایتمندی از شغل خود موثر میدانند. بااینحال اجرای طرحهای شبکه موجب افزایش تعلقخاطر آنها خواهد شد. در بعد اعتماد اجتماعی نیز کشاورزان، اجرای طرحهای شبکه را از عوامل ایجاد اعتماد مین سایر کشاورزان عنوان نمودند. در بعد اقتصادی، کشاورزان اجرای طرحهای شبکه را عامل ترقی خود میدانند اما در کل فقر در روستا کاهش نیافته است. در بخش رشد سرمایهگذاری، طرحهای جانبی در حاشیه طرحهای شبکه در شبکه سد البرز رشد خاصی بخصوص در حوزه آموزش و درمان نداشته است. در کل اجرای طرحهای شبکه به لحاظ اقتصادی منجر به افزایش قیمت زمینهای کشاورزی و رشد و احیای زمینهای کشاورزی شده است. با توجه به نتایج بهدستآمده پیشنهاد میگردد سازمان جهاد کشاورزی و ارگانهای مربوطه برنامههای آموزشی و افزایش گاهی را در بین بهرهبرداران افزایش دهد زیرا افزایش آگاهی و سواد اجتماعی تاثیر بیشتری روی عملکرد پروژههای آبیاری و زهکشی دارد.
منابع
توتونچی، مریم. و عمانی، احمدرضا. 1391. "شناسایی عوامل موثر بر مشارکت گندم کاران شهرستان دزفول در مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی". پژوهش های ترویج و آموزش کشاورزی، 5(4 (پیاپی 20))، 37-48. .
چراغی، کبری، حسینی، علیرضا. و جهانبخشی، نصراله. 1395. بررسی مشکلات شبکه های آبیاری و زهکشی در حال بهره برداری (مطالعه موردی؛ شبکه ی آبیاری و زهکشی مرزآباد موسیان). کنگره ملی آبیاری و زهکشی ایران. SID
حسام، م. و نگهبان، س. 1399. بررسی شبکۀ روابط اجتماعی بهره برداران از منابع آب در راستای مدیریت بهینه (مطالعۀموردی: نخلستان های بخش شرقی شهر فدامی، شهرستان داراب). پژوهشهای جغرافیای انسانی، 52(2)، 501-514.
زارع، ش. و حیاتی، د. 1394. اثرات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی توسعه شبکههای مدرن آبیاری وزهکشی دشت کربال وعوامل تعیین کنندهی آن از دیدگاه بهرهبرداران. پژوهش آب در کشاورزی، 29(3)، 395-379
سپهوند، م.ح. 1395. مطالعات اجتماعي طرح شبكه آبياري و زهكشي پارسآباد مغان. اولین کنفرانس بین المللی آب، محیط زیست و توسعه پایدار، گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی، دانشگاه محقق اردبیلی، 6 تا 8 مهر 1395
عطائی، پوریا. و ایزدی، نسیم. 1393. تحلیل مطالعات اجتماعی شبکه آبیاری و زهکشی بند فیض آباد در استان فارس. پژوهش های ترویج و آموزش کشاورزی، 7(2 (پیاپی 26))، 63-82.
هاشمی، س.، شاهنظری، ع. و نوابیان، م. 1393. "به کارگیری سیستم پشتیبان تصمیم گیری در پروژه مدیریت یکپارچه آب و خاک شبکه آبیاری سد البرز (مدل MIKEBASIN)". تحقیقات منابع آب ایران, 10(2 (مسلسل 30)), 56-68.
Abbasi N. Bahramloo R. and Movahedan M. 2015. Strategic Planning for Remediation and Optimization of Irrigation and Drainage Networks: A Case Study for Iran. Agriculture and Agricultural Science Procedia. 4. 10.1016/j.aaspro.2015.03.025.
Assefa E. Ayalew Z. and Mohammed H. 2022. Impact of small-scale irrigation schemes on farmers livelihood, the case of Mekdela Woreda, North-East Ethiopia. Cogent Economics & Finance, 10(1), 2041259.
Darzi-Naftchali A. Jelodar M. Kholerdi, F. and Abdi M. 2020. Assessing environmental and social sustainability at irrigation and drainage network level- A case study in the north of Iran. Science of The Total Environment. 731. 138927. 10.1016/j.scitotenv.2020.138927.
Golabi M. Hasili M.A. and Nasab S. 2020. Study and evaluation of irrigation and drainage networks using analytic hierarchy process in Khuzestan Province: A virtual water approach. Agricultural Water Management. 241. 106305. 10.1016/j.agwat.2020.106305.
Kusumastuti D. Putri V. Jokowinarno D. and Wahono E. 2021. Farmers’ Participation in Irrigation Management in the Punggur Utara Irrigation Area, Indonesia. Pertanika Journal of Science and Technology.
Luyet V. Schlaepfer R. Parlange M. and Buttler A. 2012. A framework to implement Stakeholder participation in environmental projects. Journal of environmental management. 111. 213-9. 10.1016/j.jenvman.2012.06.026.
Sameen A. M. 2020. Driving participatory reforms into the ground: The bureaucratic politics of irrigation management transfer in Pakistan. World Development Volume 135, November 2020, 105056.
Vitálišová K. Murray-Svidroňová M. and Muthová N. 2021. Stakeholder participation in local governance as a key to local strategic development. Cities. 118. 103363. 10.1016/j.cities.2021.103363
Wang L. and Zhao Y. 2023. Will Social Network Relationship Significantly Enhance Farmers’ Participation in the Supply of Small Water-Saving Irrigation and Water Conservancy Facilities in China?. Agriculture. 13. 216. 10.3390/agriculture13010216.
[1] Principal Component Analysis
Abstract
Irrigation and drainage networks contribute to the balance between water resources management and sustainable agricultural development and have valuable effects on the economy and society. Participation of farmers in irrigation and drainage networks increases water productivity and improves agricultural sustainability. Therefore, the participation of users in irrigation network plans is essential as a new approach in water management. In this regard, a research was conducted with the aim of investigating social and economic characteristics and their impact on the participation and success of irrigation and drainage networks, focusing on the Alborz Dam network. The statistical population of this study included 72 farmers who participated in the irrigation and drainage network of Alborz Dam. The results showed that, in terms of social security, the implementation of irrigation network projects has reduced disputes and anomalies among the villagers. In terms of social literacy, farmers have considered the implementation of irrigation network projects to increase awareness in the field of strengthening local institutions. In terms of social participation, the implementation of irrigation network projects has not led to the participation of villagers in other village affairs. In general, the implementation of network projects has led to an increase in the price of agricultural land and the growth and revival of agricultural land.
Keywords: participation, economic factors, social factors, principal component analysis.