Designing a agant-based model of production cost management using internal and external organizational decisions in the marketing of industrial products
Subject Areas : Economic and financial marketsMohammad Taghi Ghashghaei 1 , Ayoub Ahmadi 2 * , Mohammad Taleghani 3
1 - PhD student, Department of Industrial Management, Rasht Branch, Islamic Azad University, Rasht, Iran.
2 - Assistant Professor, Department of Management, Lahijan Branch, Islamic Azad University, Lahijan, Iran (corresponding author).
3 - Associate Professor, Department of Industrial Management, Rasht Branch, Islamic Azad University, Rasht, Iran.
Keywords: Industrial Marketing, agant-based model, internal and external organizational decisions, product cost,
Abstract :
The aim of the current research was to design an agant-based model of production cost management using internal and external organizational decisions in the marketing of industrial products. The research method is practical in terms of the goal and in terms of the research process, it is in the field of quantitative and field research of an exploratory type. The statistical population of the current research is all experts and informants on the issue of the cost of industrial products, who were selected through the snowball sampling method. In this research, 25 people were selected as a sample of experts, and data related to industrial products and their pricing were used to collect data from the companies' databases to check the research objectives. Next, three methods of theme analysis, Delphi technique and factor-based model were used to analyze the data. AnyLogic software was used to run the simulation in order to validate the model. Finally, the findings showed that in this research, two types of improvement policies have been investigated: 1. The effect of product production policies on demand and product pricing in order to make the finished price competitive 2. The effect of capacity planning policies. It is necessary to remember that this problem was designed with the approach of the foundation agent model and the behavior analysis of the research model shows that with the application of product production policies, the cost price of products increases.
_||_
طراحی یک مدل عامل بنیان مدیریت بهای تمام شده تولیدات با استفاده از تصمیمات درون و برون سازمانی در بازاریابی اسلامی محصولات صنعتی
محمدتقی قشقائی
دانشجوی دکتری تخصصی، گروه مدیریت صنعتی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران.
دکتر ایوب احمدی موسی آباد1
استادیار، گروه مدیریت، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایران.
دکتر محمد طالقانی
دانشیار، گروه مدیریت صنعتی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران.
چکیده
هدف تحقیق حاضر طراحی یک مدل عامل بنیان مدیریت بهای تمام شده تولیدات با استفاده از تصمیمات درون و برون سازمانی در بازاریابی اسلامی محصولات صنعتی بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر فرایند انجام تحقیق در حوزه تحقیقات کمی و میدانی از نوع اکتشافی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه متخصصان و مطلعین در موضوع بهای تمام شده محصولات تولیدی صنعتی می باشد که از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در این پژوهش 25 نفر به عنوان نمونه خبرگان تعیین شده و جهت گردآوری داده ها از بانک های اطلاعاتی شرکت ها جهت بررسی اهداف تحقیق، داده های مربوط به تولیدات صنعتی و قیمت گذاری آنها استفاده شد. در ادامه جهت تجزیه و تحلیل داده ها از سه روش تحلیل تم، تکنیک دلفی و مدل عامل بنیان استفاده شد. برای اجرای شبیه سازی به منظور اعتبارسنجی مدل از نرم افزارAnyLogic استفاده گردید. در نهایت یافته ها نشان داد که در این تحقیق، دو نوع سیاست بهبود ، بررسی شده است: 1. تاثیر سیاست های تولیدی محصول بر تقاضا و قیمت گذاری محصولات بهمنظور رقابتی کردن بهام تمام شده 2. تأثیر سیاستهای برنامهریزی ظرفیت. لازم به یادآوری است که این مسئله با رویکرد مدل عامل بنیاد طراحی شده و تحلیل رفتار مدل پژوهش نشان میدهد که با اعمال سیاست های تولیدی محصول، نرخ بهای تمام شده محصولات افزایش مییابد که این امر در راستای فعالیتهای رقابتی بین شرکت ها بوده و موجب شکل گیری قیمت مناسب در ذهن مشتریان خواهد شد.
واژگان کلیدی: مدل عامل بنیان ، تصمیمات درون و برون سازمانی، بهای تمام شده محصولات ، بازاریابی اسلامی صنعتی
1-مقدمه
یکی از اطلاعات مهم در سازمانها به ویژه برای بخش های تولیدی، محاسبه بهای تمام شده کالای تولیدی است.شرکت هایی که بهای تمام شده محصولات تولیدی آنها در مقایسه با رقبای خود کمتر باشد به سودآوری بیشتری دست می یابند (لی،2015).بنابراین بهای تمام شده تولید کالاها یک موضوع مهم و با اهمیت در حوزه مدیریت سازمان های تولیدی است(مندز،2018).ویژگی های مختلفی می توانند در محاسبه بهای تمام شده کالای تولیدی تاثیر گذار باشند که یکی از مهمترین آنها ، متغیر تصمیم گیری است.(سانو،2019).به عقیده کاهنمن(2010) تصمیم گیری در دو حوزه صورت میگیرد ، یکی شامل تصمیم گیری های درون سازمانی و دومی شامل تصمیم گیری های برون سازمانی است.
تصمیم گیری درون سازمانی به کلیه تمهیداتی اشاره دارد که می تواند توسط مدیران ارشد صورت پذیرد ولی تصمیم گیری برون سازمانی توسط مدیران یا نهادهایی از خارج سازمان صورت می گیرد که به احتمال زیاد می توانند فعالیت های یک سازمان را تحت تاثیر قرار دهند.
در سال های اخير بسياری از شرکت های توليدی دنيا به منظور تداوم بقا در محيط های رقابتی، در حال تبدیل شدن به شرکت هایی هستند که می خواهند استراتژی رهبری هزینه های تولیدی را به منظور کاهش هزینه های سازمان و مشتری پیاده سازی نمایند(پاچه کو و همکاران،2018).همچنین سیستم های سنتی بهای تمام شده در تهيه اطلاعات صحيح، به موقع و قابل اتکا برای تصميم گيری مدیران در حوزه های قیمت گذاری با شکست مواجه شده اند.از این رو روش های نوینی نیز ارائه شده است(ایکرزی،2018)
يكي از مهم ترين چالش هاي شركت های صنعتی، تصميم گيري درباره تركيب بهينه محصولات است. در واقع به دليل وجود،محدوديت در منابع بايد تركيب توليد محصولات را طوري انتخاب كرد كه حداكثر منافع را ايجاد كند. براي حل این مشکل روش هاي مختلفي ارائه شده است.لذا يكي از اين روش ها، تئوري محدوديت است كه اطلاعات مفيدي را براي تصميم گيري فراهم مي كند.(تورنجوسکا،2017).
تئوري محدوديتها را مي توان نگرش سيستماتيك نويني در فرايند تفكر ناميد. ارائه تئوري محدوديتها وتمركز آن بر روي دست يافت سازمان، پارادايم جديدي ايجاد كرد كه سبب تغييــــر در نحوه نگرش به سازمان و مفهوم بهره وري و راهكارهاي بهبود آن گرديد و شانس اعمال يك تغيير موثر و نتيجه بخش را افزايش داد.
یکی از منعطف ترین روش های مدل سازی، مدلسازی عامل بنیان یا عامل محور است. اساس نام گذاری این روش بدان جهت است که عامل ها نقش اساسی را در مدل ایفا می کنند. در این نوع مدلسازی هر یک از عوامل دنیای واقعی به صورت موجودیت های تصمیم گیر و کاملاً خودکار به نام عامل مدل ایفای نقش می کنند. هر یک از این عامل ها از بخش های متنوعی برای درک محیط، تحلیل آن و در نهایت اقدام برخوردار هستند.
بازاریابی محصولات صنعتی نیز به عنوان آن دسته از عملکردها و فعالیتهای تجاری و بازرگانی تعریف شدهاست، که فرایندهای مبادله را بین تولید کنندگان و مشتریان سازمانی تسهیل میکند. ماهیت بازاریابی محصولات صنعتی را میتوان، خلق ارزش برای مشتریان به وسیله ارائه کالاها و خدماتی دانست که نیازهای سازمانی و اهداف آنها را تحقق میبخشد. به تعریفی جامع، فرایند کشف، ترجمه خواستههای مشتریان صنعتی و نیازها و الزامات آنها به محصولات و خدمات ویژه جهت ارتباط موثر شیوههای توزیع، قیمتگذاری، خدمات پس از فروش، متقاعد کردن بیشتر و بیشتر مشتریان برای استفاده مستمر از این محصولات و خدمات را بازاریابی صنعتی مینامیم. این نوع بازاریابی در مقایسه با بازاریابی مصرفی تفاوتهایی دارد که اینگونه میتوان بدان اشاره کرد. اول اینکه گرچه در بازاریابی صنعتی همانند بازاریابی کالاهای مصرفی، نیاز به شناخت بازارهای هدف و تشخیص نیاز این بازارها و طراحی محصولات و خدمات مناسب برای تامین خواستههای بازار وجود دارد، ولی باید توجه کرد که در مقایسه با بازاریابی مصرفی، بازاریابی صنعتی در حوزه مدیریت عالی قرار دارد. در بازاریابی صنعتی نقش خصوصیات و ویژگیهای محصول خیلی مهم و حیاتی است و عرضه کنندگانی که خصوصیات مورد نظر مشتریان را تامین نکنند مورد انتخاب قرار نخواهند گرفت. در مقایسه با بازاریابی مصرفی، قیمت در بازاریابی صنعتی نقش جداگانهای دارد. در بعضی موارد مشتریان صنعتی حاضرند قیمت بیشتری دهند ولی در عوض از تحویل به موقع و کیفیت محصولات خدمات اطمینان حاصل کنند و حتی در موارد دیگری مثل مناقصههای خرید نقش قیمت پراهمیتتر میشود.از اين رو در اين پژوهش مساله اصلی آن است كه با توجه به فرآيند بومی سازی شده برآورد بهای تمام شده تولیدات صنعتی در ايران، یک مدل عامل بنيان نوين ، به صورتی طراحی و اجرا شود كه علاوه بر انطباق با شرايط شناخته شده بازار، از انعطاف پذيری لازم برای کاربرد در محيط های بازاریابی محصولات صنعتی نیز برخوردار باشد.
2-ادبیات تحقیق
2-1-تصمیمات درون سازمانی
تصمیمات درون سازمانی در هر سازمان توسط مدیران ارشد سازمان به صورت دوره ای اغلب ماهیانه تهیه می شود. این گزارشات از نحوه عملکرد سازمان شامل بهای تمام شده محصولات، مصرف مواد، گزارش خرید و سایر گزارش های با اهمیت روند صنعت و تولید تهیه می گردند. تصمیمات درون سازمانی را می توان از انواع گزارش های مدیریتی دانست؛ زیرا این گزارش ها برای بررسی و تحلیل دقیق عملکرد مالی و تولیدی سازمان به مدیران ارائه می شود.(جانر،2010). پس از ارائه خروجی، تحلیل تصمیمات درون سازمانی بر عهده مدیر خواهد بود، حسابداران فقط به تهیه دقیق گزارش می پردازند؛ سپس تحلیل و تصمیم گیری درباره آنها بر عهده مدیران گذاشته می شود. تصمیمات درون سازمانی، اغلب در مؤسسات تولیدی تهیه و استفاده می گردد. بیشترین استفاده از انواع تصمیمات درون سازمانی، در موسسات تولیدی می باشد، زیرا مدیران می خواهند در جریان جزییات روند تولید باشند. از این رو به گزارش هایی مانند گزارش بهای تمام شده، گزارش مصرف مواد، گزارش کالای در جریان ساخت، خرید، ضایعات و … نیاز دارند.(سو،2020).
تصمیمات درون سازمانی به گزارشاتی اشاره دارد که تمرکز آنها بر عملکرد مالی بخش های داخلی سازمان می باشد. این گزارش ها شامل جزئیات فراوانی از اطلاعات مالی، در حین انجام روندهای سازمان می باشد. با توجه به اینکه این گزارش ها بر اساس نیاز مدیران داخلی تهیه می شود، اطلاعاتی را در بر میگیرد که علاوه بر نشان دادن عملکرد مالی، می توانند بر روند فعالیت ها اثر گذار باشند. یک مدیر سازمان، می خواهد بداند که چه میزان از هزینه ها در هر بخش مصرف می گردد. و آیا می تواند هزینه ها را کاهش یا بهینه سازی کند؟ مواردی که در تصمیمات درون سازمانی می آیند به این دلیل، نیازی نیست در تصمیمات برون سازمانی ذکر شوند.(حیدری،1398).
هدف از تصمیمات درون سازمانی، بررسی توانایی، پیدا کردن نقاط قوت و ضعف، پژوهش درباره عملکرد موسسه و ارزیابی و کنترل فعالیت ها می باشد. همه این اهداف به وسیله تحلیل تصمیمات درون سازمانی صحیح امکان پذیر می گردد. ویژگی تصمیمات درون سازمانی، روشن و آشکار بودن، نداشتن نقاط نامفهوم، کامل و جامع و شامل اطلاعات کافی می باشد.(مندز،2019).
2-2-تصمیمات برون سازمانی
تصمیمات برون سازمانی به معنی نوعی از گزارشاتی است که پس از تایید و بررسی مدیران سازمان، در معرض مشاهده سایرین قرار می گیرد. این گزارشها شرایط مالی سازمان را به طور کلان بررسی می کنند. گزارشاتی همچون صورت های مالی، سود و زیان، ترازنامه و… از این دست گزارش ها بوده که به طور کلی حساب های مالی را بررسی می نمایند. این گزارشات با جزییات بخش های کوچکتر سازمان نظیر تولید و مواد و… به صورت جزئی وارد نمی گردند(لیانگ،2019). ساختار تصمیمات برون سازمانی با تصمیمات درون سازمانی متفاوت است. زیرا هدف این تصمیمات ، خارج از سازمان بوده و باید از استاندارد های کشوری تبعیت نماید. از انجا که هدف از تصمیمات برون سازمانی نشان دادن وضعیت اقتصادی شرکت به دیگر ارگانها می باشد ، لازم است از فرمت یکسانی پیروی کند. به طور مثال ترازنامه، با فرمت یکسان، طبق قوانین کشوری و استاندارد های اساسی حسابداری تعیین می گردد. تصمیمات برون سازمانی نشان دهنده خط و مشی اقتصادی سازمان بوده و می توان چگونگی عملکرد دوره ای، موفقیت یا عدم موفقیت و توانایی سازمان در اداره تشکیلات را از گزارش های برون سازمانی استنباط نمود.(مباریک،2019).
تصمیمات برون سازمانی، به صورت دوره ای در تمام سازمان ها و شرکت ها تهیه می شود. بر خلاف تصمیمات دورنی سازمان که تهیه آنها اختیاری است ، تصمیمات برون سازمانی در هر شرکتی که دارای واحد حسابداری باشد ، انجام می شود. حتی در تصمیمات برون سازمانی نیز اولین استفاده کنندگان آن، خود سازمان ها هستند زیرا مدیران می خواهند پس از یک دوره مالی میزان موفقیت اقتصادی خود را بسنجند. پس از بررسی و مطالعه مدیران، این تصمیمات به رویت عوامل بیرونی می رسد. بنابراین ارزیابی تصمیمات برون سازمانی ابتدا توسط مدیران و سپس توسط تاثیرپذیران بیرونی مثل اداره مالیات، بانک، سهامداران و … انجام می شود.(هیل،2018).
2-3- بهای تمام شده تولیدات صنعتی
در سالهای اخیر توجه چشمگیری به حسابداری صنعتی و مدیریت در هر دو حوزه عملی و تئوری به وجود آمده است. بهنظر میرسد دو عامل منشا اصلی این توجه بوده است. اولین مورد ناشی از تغییرات قابل توجهی است که در فضای کسب و کار با افزایش رقابت جهانی و سرعت پر شتاب تغییرات فناوری به وجود آمده و دوم مقررات زدایی اقتصادی است که در صنعت بسیاری از کشورها رخ داده است. این تغییرات منجر به فشارهای زیادی بر مدیریت سازمانهای بازرگانی و سیستمهای حسابداری بها و مدیریت آنها شده است. این موضوع که چگونه سیستمهای حسابداری مدیریت در پاسخ به این تغییرات باید از نو طراحی شوند، هم اکنون مورد توجه مدیران و حسابداران می باشد.(کاپلان،2019).
با توجه به اینکه قیمت تمام شده محصولات یکی از مهمترین عوامل موثر بر رقابت پذیری بین شرکت ها است و بهینه سازی قیمت تمام شده نسبت به رقبا می توان به کسب سهم بیشتری از بازار دست یافت،توجه به مدل های نوین قیمت گذاری می تواند این مهم را محقق نماید، از سوی دیگر شرکت های صنعتی به دلیل افزایش هزینه های تمام شده در مقاطعی به کاهش سوداوری و حتی ضرر و زیان ناشی از قیمت گذاری نامناسب رسیده اند که لزوم توجه به مدل های نوین قیمت گذاری را دوچندان می نماید، همچنین تحقیقات پیشین نیز اغلب به عوامل دورن سازمانی موثر بر قیمت گذاری توجه داشته اند و کمتر به عوامل برون سازمانی پرداخته شده است که این عوامل نیز از مهمترین پارامترهای موثر در قیمت تمام شده محصولات است چرا که محیط خرد و کلان سازمان همواره باید مورد توجه قرار گرفته و پایش گردد.
شرکتهای تولیدی/ صنعتی/ بازرگانی معمولاً دارای هزینههای جانبی بسیاری هستند که در روند تعیین قیمت یک محصول تأثیر بسزایی دارند. بهعبارت دیگر، سازمانها دارای هزینههای مستقیم و غیرمستقیمی هستند که میتوانند برروی تعیین قیمت تمام شده محصولات اثرگذار باشند. حسابداری بهای تمام شده (حسابداری هزینه) فرآیند جمعآوری اطلاعات در مورد هزینههای انجام شده توسط فعالیتهای یک شرکت است. حسابداری بهای تمام شده نوعی حسابداری مدیریتی است که هدف آن محاسبه کل هزینههای تولید یک شرکت با ارزیابی هزینههای متغیر هر مرحله از تولید و همچنین هزینههای ثابت ( مانند هزینه اجاره) بوده که برای حفظ سطح پایداری سود در کوتاه مدت و بلند مدت ضروری است(نورث،2019).
خروجی و نتیجه نهایی حسابداری بهای تمام شده ارائه روشهای تقلیل بهای تمام شده تولیدات است که این امر باعث مدیریت صحیح هزینهها و برنامهریزی منسجم به منظور اتخاذ تصمیمات کاملاً آگاهانه توسط مدیریت سازمان شده و کمک میکند تا در بلند مدت سطح سود مورد نیاز حفظ شود. بر خلاف حسابداری مالی که اطلاعات و صورت های مالی را به کاربران ارائه می دهد، حسابداری بهای تمام شده ملزم به رعایت استانداردهای تعیین شده نبوده و می تواند برای پاسخگویی به نیازهای مدیریت، انعطافپذیر باشد. حسابداری بهای تمام شده تمام هزینههای ورودی مرتبط با تولید از جمله هزینههای متغیر و ثابت را در نظر میگیرد. صنایع مختلف بسته به ماهیت تولید و نوع تولید، روشهای مختلفی را برای تعیین هزینههای محصولات خود اتخاذ میکنند. انواع حسابداری بهای تمام شده شامل هزینهیابی استاندارد، هزینهیابی مبتنی بر فعالیت (ABC)، حسابداری ناب و هزینهیابی حاشیهای میباشد.(میانو،2019).
بر خلاف حسابداری عمومی یا حسابداری مالی، بهای تمام شده یک سیستم داخلی، متمرکز بر شرکت بوده که برای اجرای کنترلهای هزینه ای از آن استفاده میشود. حسابداری صنعتی میتواند بسیار انعطاف پذیرتر و خاصتر باشد، بهویژه هنگامی که صحبت از تقسیم هزینهها و ارزیابی موجودی کالا میشود. روشها و تکنیکهای بهای تمام شده از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است و میتواند کاملاً پیچیده شود. حسابداری صنعتی توسط تیم مدیریت داخلی شرکت برای شناسایی کلیه هزینههای متغیر و ثابت مرتبط با فرآیند تولید استفاده میشود. ابتدا این هزینهها را بهصورت جداگانه اندازهگیری و ثبت میکنند، سپس هزینههای ورودی را با نتایج خروجی مقایسه نموده تا در اندازهگیری عملکرد مالی و تصمیمگیریهای آینده در زمینه کسب وکار کمک کند. (کانو،2019).
2-4-بازایابی محصولات صنعتی
سازمان های تولیدی هوشیار همواره بطور مستمر در تلاش هستند تا قیمت تمام شده محصولات خود را کاهش داده و مزیت رقابتی خود را نسبت به سایر رقبادر بازارهای داخلی و خارجی افزایش داده و موفق تر عمل نمایند . این سازمانها با درک فضای پیچیده بازارها، تمامی واحدهای اجرایی را به مثابه مجموعه ای از متغیرهای کاملا مرتبط با هم در نظر گرفته و موقعیت خود در فضای درونی و بیرونی را به شیوه ای یکپارچه تعریف و تحلیل می نمایند . سازمان صنعتی تولید محور برای نیل به این هدف چالش های زیر را پیش رو دارند: تعیین بهای تمام شده واقعی و درست کالا و خدمات، چگونگی تشخیص هزینه های اضافه و کاهش آنها ،تهیه و مهیا سازی اطلاعات با استفاده از معیارهای اندازه گیری فرآیندهای اقتصادی در طول دوره های مختلف برای تحلیل دلایل و عوامل ایجاد حقایق هزینه های تولیدی، بهبود فرایندها بمنظور دستیابی به مزیت رقابتی(جعفری و همکاران،1396).
2-5-تئوری محدودیت ها در بهای تمام شده محصولات
تئوری محدودیتها معتقد است که هر سیستم لااقل دارای یک محدودیت است و وجود محدودیتها نشان دهنده پتانسیلی برای رشد و انجام تغییرات نتیجه بخش است. محدودیتها در این تئوری دارای نقش اساسی هستند. محدودیت عبارت است از هر عاملی که کارایی سیستم را در ارتباط با هدف یا مقصود از پیش تعیین شده محدود می کند، در سازمانها و کارخانجات محدودیت را با نام آشنای گلوگاه می شناسند، منبع گلوگاهی منبعی است که ظرفیتش کمتر یا مساوی تقاضای موردانتظار برای آن است، اما گلوگاههای تولیدی تنها محدودیتهای سازمان نیستند.(مندز،2019).
محدودیتها را می توان به شکل زیر تقسیم بندی کرد:
محدودیتهای منابع داخلی؛
محدودیتهای فروش و بازاریابی؛
محدودیتهای خط مشی و سیاستگذاری.(مرادی،1398).
از دو مورد اول تحت عنوان محدودیتهای فیزیکی و از مورد سوم تحت عنوان محــدودیتهای خط مشی و مدیریتی نام برده می شود. شناخت و برطرف کردن محدودیتهای فیزیکی آسانتر از محدودیتهای سیاسی مدیریتی است. برای توضیح بیشتر محدودیتهای فوق اگر فرض کنیم که سازمانی دارای 2 ماشین است که اولی با ظرفیت 5 واحد و دومی با ظرفیت 3 واحد تولید می کند و فروش نیز باید 4 واحد در روز باشد، ماشین دومی دارای محدودیت است ولی اگر در همین سیستم تولیدی فروش روزانه 2 واحد باشد، محدودیت فروش و بازاریابی ما را گرفتار کرده است و اگر طبق نظر مدیریت بین دو ماشین تنها 2 واحد کالای در جریان ساخت مجاز باشد دارای محدودیت خط مشی خواهیم بود. از آنجایی که گلوگاهها ظرفیت حقیقی کارخانه را معین می کنند، شناخت آنها اولین گام برای پذیرش تغییرات ناشی از تئوری محدودیتها خواهدبود.(فکور،2019).
تئوری محدودیتها دارای نگرش سیستمی بوده و به دنبال دستیابی به هدف یا اهداف سیستم است. از طرفی سیستم مجموعه ای از اجزای به هم پیوسته است و بنابراین، محدودیت سیستم ضعیف ترین جزء آن تلقی می شود.
مفهوم دیگری که باید آن را بیان کرد، مفهوم هدف یا اهداف سیستم است. گلدرات در کتاب هدف خود دو واژه هدف و شرط لازم را درکنار یکدیگر بیان می کند، هدف عبارت است از نتیجه یا حاصل کلی که همه تلاشها درجهت آن است و شرط لازم، وضعیتی است که حصول نتیجه ای را تضمین می کند، به عبارت دیگر، اگر شما تمام شرط لازم وقوع هـــــدف را برآورده سازید به هدف دست می یابید.(لی،2019).
2-6-پیشینه تحقیق
جواد پور و همکاران(1398) مقاله ای با عنوان کاربرد مدل هاي ABC و TOC در قيمت گذاري محصولات انجام دادند.نتايج اين پژوهش حاکي از آن است که مدل هاي TOC و ABC در تصميم گيري هاي فروش مکمل يکديگر محسوب مي شوند.
هوشمند(1398) مقاله ای با عنوان بکارگیری تئوری محدودیت ها در برنامه ریزی و مدیریت تولید-مطالعه موردی انجام داد.در این تحقیق با شناسایی محدودیت های یک شرکت تولید کننده کاشی که شامل محدودیت درخط تولید و تقاضا می باشد، ضمن شناسایی گلوگاه تولید که قسمت کوره بوده با استفاده از نرم افزار LINGOورژن15، برنامه ریزی تولید تدوین و بر روی متغیرها و اقلام سمت راست تحلیل حساسیت انجام شده است.
اسمعیلی(1394) مقاله ای با عنوان تعیین ترکیب تولید با استفاده از تئوری محدودیت ها در شرایط متغیر بودن اولویت تولید برای هر محصول تدوین نمود. سپس مدل ریاضی ترکیب تولید نوشته شده و در نرم افزار گمز حل می شود و جواب بهینه ی بدست آمده با جواب بدست آمده از ترکیب تولید مقایسه شده و اختلاف جواب ها محاسبه و ارزیابی می شود.
اسکندری(1393) مقاله ای با عنوان کاربرد تئوری محدودیت (TOC) در تعیین ترکیب تولید نوشت. اين رويكرد در كارخانه توليد كننده قطعات آسانسور بر روي دو نوع محصول توليدي اين كارخانه بررسي شده است. اين تحقيق نشان مي دهد چگونه يك مدير مي تواند از فرآيند تفكر تئوري محدوديت ها با استفاده و بررسي آمار و جداول توليد روزانه در ايستگاه هاي مختلف كه در بعضي از اين ايستگاه ها موجب گلوگاه مي شود، براي شناسايي و برخورد با موانع استفاده كند.
جعفر نژاد(1392) تحقیقی با عنوان کاربرد تئوری محدودیت ها درتعیین اندازه ظرفیت تولیدی در صنعت ساخت مولد های نیرو گاهی انجام داد. نتیجه این رویه به شناسایی واندازه گیری دقیق گلوگاه های تولیدی؛ و ارایه راهکارهایی جهت افزایش منابع تولیدی وتعداد بهینه شیفت هردستگاه ودر نهایت ظرفیت تولیدواقعی 15 دستگاه در سال؛ منجر گردید.
حسن زاده(1392) مقاله ای با عنوان بکارگیری QFD برای ایده سازی در فرآیند تفکر تئوری محدودیت ها (TOC-TP) به رشته تحریر درآورد. در اين مقاله سعي شده تا با تجميع دو تئوري مجزا، يكي در حل مساله با ديدگاه سيستمي (شامل فرآيند تفكر تئوري محدوديت ها) و ديگري در تصميم گيري و تدوين راهبرد (QFD)، دريچه جديدي به سوي بكارگيري تئوري هايي با بنياد و شالوده كاربري در محيط هاي ساخت و توليد (حوزه هاي سخت ) به سمت محيط هاي سياستي و اجتماعي (حوزه هاي نرم ) در ايران باز شود.
غضنفری(1390) در مقاله ای با عنوان بکارگیری فرآیند تفکر تئوری محدودیت ها بعنوان یک رویکرد سیستمی جهت شناسایی دلایل اصلی و ریشه ای اثرات نامطلوب سازمانها به این مقوله پرداخت. در این مقاله با استفاده از یک مطالعه موردی در شرکت فردوس از دو روش درخت موقعیت جاری و رویکرد سه ابر باری شناسایی مسائل و تناقضات اصلی سازمان استفاده شده است .
اورو و همکاران(2021) مقاله ای با عنوان مطالعه موردی نظریه محدودیت ها در محیط تولید سفارشات انجام دادند. در این مطالعه موردی تجزیه و تحلیل، ظرفیت حفاظتی منابع غیر گلوگاهی به عنوان عامل کلیدی در زمان تابع کردن سیستم مبتنی بر سفارشات به یک گلوگاه مورد استفاده قرار گرفت.
جیمز و کوکز(2021) تحقیقی را با عنوان استفاده از تئوری فرآیندهای قیود بهبود مستمر برای رسیدگی به مشکل اجرای سیستم زمانبندی تولیدات انجام دادند.این تئوری باعث بهبود فرایند تولیدی شده و زمانی که در سراسر سیستم های برنامه ریزی تولیدی اجرا می شود، هزینه می تواند به طور قابل توجهی کاهش یابد . ضمن اینکه کیفیت و به موقع بودن می تواند به طور قابل توجهی افزایش یابد.
روتا و سوزا(2021) تحقیقی با عنوان پیشنهادی برای یک نظریه چارچوب مبتنی بر تئوری محدودیت ها در قیمت فروش و برنامه ریزی عملیات انجام دادند. با استفاده از یافتههای این تحقیق یک چارچوب مفهومی و یک کتاب کار برای پشتیبانی از فرآیندهای تصمیمگیری در این چارچوب، پیشنهاد شدهاست.
کدیم و همکاران(2020) تحقیقی را با عنوان استفاده از حسابداری عملیاتی برای مدیریت هزینه و ارزیابی عملکرد: رویکرد تئوری محدودیت انجام دادند. یافته ها نشان می دهد که اطلاعات ارائه شده توسط حسابداری عملیاتی به اندازه گیری هزینه ها و ارزیابی کارایی و اثربخشی عملکرد در سازمان کمک می کند.
پارو و همکاران(2019) تحقیقی با عنوان شبیه سازی مبتنی بر عامل جریان تعیین قیمت در یک فرآیند تولید صنعتی انجام دادند. بر این اساس، عملکرد ناب، به طور خاص برای تعیین فرایند قیمت گذاری هدف، از نظر شاخصهای عملکرد کلیدی مورد ارزیابی قرار گرفت.
جوئن(2018)تحقیقی را با عنوان مدل های عامل بنیان و نظریه سازمان صنعتی: یک الگوریتم رقابت قیمت برای مدلهای مبتنی بر عامل بر اساس نظریه بازیها انجام داد. در تمام موارد، الگوریتم قادر به شبیهسازی قیمتگذاری بهینه آن بازارها است. همچنین این فرآیند در دو مورد دیگر نیز آزمایش میشود: یکی اینکه در آن کار اصلی نمیتوان نتیجه بهینه را پیشبینی کرد، و دیگرآن که حل تحلیلی آن بسیار پیچیده است.
پاچه کو و همکاران(2018) مقاله ای با عنوان نقش تئوری محدودیت ها در برنامه های تولیدی سازمان تدوین کردند. نتایج نشان داد از آنجايي كه گلوگاهها ظرفيت حقيقي كارخانه را معين مي كنند، شناخت آنها اولين گام براي پذيرش تغييرات ناشي از تئوري محدوديتها خواهدبود. نخستين سود اساسي تئوري محدوديتها، جهت يابي آن به سوي خروجي كلي سيستم است نه روي تركيبهايي كه ممكن است تاثير كم و يا هيچ تاثيري بر روي عملكرد كلي سيستم داشته باشند.
اوتکو(2018) مقاله ای با عنوان استفاده از تئوری محدودیت ها برای قیمت گذاری محصولات انجام یادداشت کرد. تئوری محدودیتها قصد دارد که شانس ایجاد یک تغییر نتیجه بخش و موثر را افزایش دهد.. برخلاف روشهای سنتی که بر شاخص هزینه عملیاتی تمرکز دارند و یا روش تولید به موقع که توجه خاصی به کاهش موجودیها می کند ، تمرکز اصلی تئوری محدودیتها بر افزایش بهره وری از طریق مدیریت محدودیتها و افزایش خروجیهای تولیدی سازمان است.
تورنجوسکا(2017) مقاله ای با عنوان اصول تئوري محدوديتها به رشته تحریر درآورد. .نتایج این پژوهش نشان داد تئوري محدوديتها معتقد است كه هر سيستم لااقل داراي يك محدوديت بوده و وجود محدوديتها نشان دهنده پتانسيل براي رشد و انجام تغييرات نتيجه بخش است. محدوديتها در اين تئوري داراي نقش اساسي هستند. محدوديت عبارت است از هر عاملي كه كارايي سيستم را در ارتباط با هدف يا مقصود از پيش تعيين شده محدود مي كند، در سازمانها و كارخانجات محدوديت را با نام آشناي گلوگاه مي شناسند، منبع گلوگاهي منبعي است كه ظرفيتش كمتر يا مساوي تقاضاي موردانتظار براي آن است، اما گلوگاههاي توليدي تنها محدوديتهاي سازمان نيستند.
جوان(2017) تحقیقی را با عنوان یک الگوریتم مبتنی بر عامل برای شبیه سازی بازارها بر اساس رقابت قیمت انجام داد. این الگوریتم فضایی را برای استفاده گسترده از مدلهای مبتنی بر عامل در زمینههای مختلف مانند سازماندهی صنعتی یا انتشار نوآوریها باز مینماید، زیرا تضمین میکند که عوامل به شکل بهینه رفتار خواهند کرده و امکان رسیدگی به موارد پیچیده یا غیرقابل کنترل با ابزارهای تحلیلی سنتی را فراهم میکند.
اوتامی(2016) تحقیقی را با عنوان پیش بینی سطح ضایعات تولیدی و کاهش هزینه با استفاده از ادغام مدلهای پویا و عامل محور انجام داد و نتایج نشان داد 1 - شفافيت؛ 2 - برقراري اصل عليت؛ 3 - وجود داشتن موجوديت؛ 4 - عدم كفايت علت؛ 5 - علتهاي ديگر؛ 6 - علت و معلول معكوس؛ 7 - وجـــود معلول پيش بيني شده و بالاخره 8 - توضيح واضحات از مهمترین ابزارها هستند.
گاندوگار و همکاران(2016) مقاله ای با عنوان تئوری محدودیت ها و تولید محصولات انجام نوشتند که نتایج آن نشان داد نگرش به سازمان از ديدگاه تئوري محدوديتها، موجب تعادل در جريان مواد در كل سيستم توليدي شده و چرخه تكراري آن به شكسته شدن و پيدا كردن محدوديتهاي جديد در سيستم منجر گردیده و ويژگي بهبود مستمر آن موجب رسيدن به دست يافت بهينه براي كل سازمان مي گردد.
با بررسی های صورت گرفته در تحقیقات پیشین مشخص شد که مدل عامل بنیان نقش مهمی در محیط های تولیدی و قیمت گذاری دارد(جوان،2017، اوتامی، 2016، جوئن،2018 و پارو و همکاران،2019).بنابراین در سال های اخیر، مدل سازی عامل بنیان به عنوان یک رهیافت روش شناسی کارا برای تحقیقات کمی در نظرگرفته شده است. مدل سازی عامل بنیان محقق را قادر می سازد تا با استفاده از مدل های محتوی عامل های متعامل درون یک محیط، اقدام به خلق، تحلیل و آزمایش کند. لذا در پژوهش حاضر طراحی یک مدل عامل بنیان جهت ارزیابی تاثیر تصمیمات درون و برون سازمانی بر قیمت گذاری محصولات صنعتی با توجه به تئوری محدودیت ها به صورت همزمان مورد بررسی قرار خواهد گرفت که تاکنون در تحقیقات دانشگاهی کشور ، سابقه ای از آن مشاهده نشده است.
3-روش تحقیق
تحقیق حاضر با توجه به اهدافی که دنبال می کند، جزء تحقیقات کاربردی بوده و از نظر فرایند انجام تحقیق در حوزه تحقیقات کمی و میدانی از نوع اکتشافی است. معیارهای خبرگان شامل داشتن سابقه مدیریتی در حسابداری بهای تمام شده بیش از 5 سال، داشتن مدرک فوق لیسانس به بالا و آشنایی کامل با تئوری محدودیت ها بود. در این پژوهش 25 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. در روش گلوله برفی معیار این است که با شناخت و توصیه یک خبره می توان به خبرگان و مدیران دیگر سازمانها دسترسی پیدا کرد و جهت گردآوری داده ها از بانک های اطلاعاتی شرکت ها جهت بررسی اهداف تحقیق، داده های مربوط به تولیدات صنعتی و قیمت گذاری آنها استفاده شد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از سه روش تحلیل تم، تکنیک دلفی و مدل عامل بنیان استفاده شده و برای اجرای شبیه سازی به منظور اعتبارسنجی مدل نرم افزارAnyLogic بکار گرفته شده است.
4-یافته ها
همانظور که گفته شد جهت بدست آوردن ابعاد مدل از رویکرد تحلیل تم استفاده شده که طی آن از طریق مصاحبه های انجام شده با خبرگان (35 نفر نمونه آماری بخش کیفی) در دو مقوله اصلی ، عوامل درون زا و برون زا به همراه عوامل فرعی شناسایی شدند.
جدول 1-ویژگی های شرکت کنندگان در بخش کیفی پژوهش
ویژگی های جمعیت شناسی | طبقه | فراوانی | درصد فراوانی |
جنسیت | زن | 10 | 0.29 |
مرد | 25 | 0.71 | |
تحصیلات | کارشناسی | 2 | 0.06 |
کارشناسی ارشد | 27 | 0.77 | |
دکترا | 6 | 0.17 | |
سن | بین 30 تا 40 | 9 | 0.26 |
بین 41 تا 50 | 19 | 0.54 | |
بالای 50 | 7 | 0.20 | |
سابقه کار | 3 تا 5 سال | 3 | 0.09 |
5 تا 10 | 8 | 0.23 | |
11 تا 15 | 20 | 0.57 | |
بالای 15 | 4 | 0.11 |
در این خصوص می توان بیان داشت که با توجه به جدول فوق هر یک از مفاهیم باز ایتدا تدوین و در نهایت با توجه به مفهوم اصلی عبارت ،کد محوری شناسایی شده که همان زیر مقوله هر طبقه از مقولات تعیین شده هستند و در مقوله مربوط به خود قرار گرفتند که می توانند در ارزیابی تاثیر تصمیمات درون و برون سازمانی بر بهای تمام شده تولیدات صنعتی بر اساس تئوری محدودیت موثر واقع شوند.
سپس جهت بدست آوردن ابعاد مدل از رویکرد تحلیل تم استفاده شد که طی بررسی متون و ادبیات پژوهشی و نظرات خبرگان در 31 عامل شناسایی شدند. که با رویکرد دلفی به بررسی اجماع نظرات خبرگان پرداخته شده است؛
جدول 2-عوامل شناسایی شده
عوامل اصلی | عوامل فرعی |
عوامل درون سازمانی
| بازاریابی |
تبلیغات | |
توزیع و فروش | |
حمل و نقل | |
نیروی انسانی | |
سربار ساخت | |
سرمایه گذاری | |
میزان سود | |
حجم و تعداد فروش | |
قیمت گذاری | |
هزینه های استهلاک | |
ظرفیت تولید | |
انرژی مصرف شده | |
تخفیفات مقداری | |
عوامل برون سازمانی
| سطح فناوری |
تورم | |
مالیات و عوارض | |
رقابت بازار | |
نرخ ارز | |
نرخ بهره بانکی | |
هزینه مجوزهای احتمالی | |
قوانین و مقررات صنفی | |
میزان واردات و صادرات | |
تقاضای بازار | |
قیمت حامل های انرژی | |
قیمت مواد اولیه | |
ماهیت بازار | |
قیمت رقبا | |
رونق یا رکود بازار | |
کشش قیمتی | |
کالاهای جانشین |
در نهایت در دور سوم دلفی مشخص گردید که ضريب توافقی كندال برای پاسخ هاي اين دور معادل 0.944 بوده که نشان دهنده افزایش توافق بین اعضای خبرگان است و با توجه به اینکه ضریب توافق این دور با ضریب توافق دوره دوم تفاوت چندانی نکرده است لذا می توان بیان داشت که ضریب توافق بین خبرگان 0.94 می باشد.
جدول3 : نتایج تکنیک دلفی
عوامل اصلی | عوامل فرعی | تعداد پاسخ ها | میانگین پاسخ ها | انحراف معیار پاسخ ها |
عوامل درون سازمانی
| بازاریابی | 25 | 3.56 | 0.45 |
تبلیغات | 25 | 3.43 | 0.34 | |
توزیع و فروش | 25 | 3.55 | 065. | |
حمل و نقل | 25 | 3.65 | 0.67 | |
نیروی انسانی | 25 | 4.23 | 0.71 | |
سربار ساخت | 25 | 4.11 | 0.65 | |
سرمایه گذاری | 25 | 4.32 | 0.40 | |
میزان سود | 25 | 3.98 | 0.74 | |
حجم و تعداد فروش | 25 | 3.45 | 0.47 | |
قیمت گذاری | 25 | 3.65 | 0.54 | |
هزینه های استهلاک | 25 | 3.46 | 0.61 | |
ظرفیت تولید | 25 | 3.21 | 0.48 | |
انرژی مصرف شده | 25 | 3.78 | 0.46 | |
تخفیفات مقداری | 25 | 3.23 | 0.43 | |
عوامل برون سازمانی
| سطح فناوری | 25 | 3.55 | 0.67 |
تورم | 25 | 3.24 | 0.43 | |
مالیات و عوارض | 25 | 3.56 | 0.46 | |
رقابت بازار | 25 | 3.44 | 0.45 | |
نرخ ارز | 25 | 4.21 | 0.65 | |
نرخ بهره بانکی | 25 | 4.34 | 0.74 | |
هزینه مجوزهای احتمالی | 25 | 3.54 | 0.89 | |
قوانین و مقررات صنفی | 25 | 3.56 | 0.58 | |
میزان واردات و صادرات | 25 | 3.21 | 0.73 | |
تقاضای بازار | 25 | 3.67 | 0.83 | |
قیمت حامل های انرژی | 25 | 4.32 | 0.74 | |
قیمت مواد اولیه | 25 | 4.34 | 0.93 | |
ماهیت بازار | 25 | 3.54 | 0.64 | |
قیمت رقبا | 25 | 3.23 | 0.71 | |
رونق یا رکود بازار | 25 | 3.54 | 0.65 | |
کشش قیمتی | 25 | 3.78 | 0.45 | |
کالاهای جانشین | 25 | 3.23 | 0.38 |
یکی از منعطف ترین روش های مدل سازی، مدلسازی عامل بنیان یا عامل محور است. اساس نام گذاری این روش بدان جهت است که عامل ها نقش اساسی را در مدل ایفا می کنند. در این نوع مدلسازی هر یک از عوامل دنیای واقعی به صورت موجودیت های تصمیم گیر و کاملاً خودکار به نام عامل مدل تعریف می گردند. هر یک از این عامل ها از بخش های متنوعی برای درک محیط، تحلیل آن و در نهایت اقدام برخوردار هستند. در حقیقت در مدلسازی عامل بنیان تلاش می شود فرآیند تصمیم گیری در دنیای واقعی توسط عامل های مشابه شبیه سازی شود. مردم، شرکت ها، پروژه ها، دارایی ها، وسایل نقلیه، شهر ها، محصولات همگی می توانند در مدل به عنوان عامل تعریف شوند. برای هر یک از عامل ها رفتار آنها در مدل ترسیم می گردد و پس از اجرای مدل، هر یک از عامل ها به صورت مستقل از دیگری و بر اساس رفتار تعیین شده در محیط تعریف شده ایفای نقش می کنند. مدلسازی عامل بنیان یک روش مناسب برای شبیهسازی سیستمهای پیچیده اقتصادی، اجتماعی و بهطور کلی سیستمهای پیچیدهاست. این روش مکمل و بسط روشهای اقتصادسنجی بوده که تعاملات میان عاملهای سیستم و سازگاری در سیستم را با هم ترکیب میکند. از آنجا که مدلسازی عامل بنیان مطالعه واحدهای فردی را ممکن می نماید، لذا ناهمگنی در میان عاملهای سیستم ایجاد میشود. در مدل سازی عامل بنیان میتوان با استفاده از قوانین ساده تصمیمگیری، پدیده پیچیده کسب و کار را توصیف کرد . در جدول 2 پارامترهای مهم مربوط به مدل برای فهم بهتر آن ها در متن اشاره شده است. نمودار علی حلقوی و جریان موجودی برای مسئلة ذکرشده بهترتیب بهصورت شکل های 1 و 2 آمده است.
شکل 1: نمودار حلقوی
شکل 2 : نمودار جریان
تاثیر سیاست های تولیدی بر تقاضا و قیمت گذاری
تاثیر سیاست های تولیدی بر تقاضا و قیمت گذاری در شکل 3 نشان داده شده است. همانطور که در شکل 3 مشاهده میشود با پیادهسازی این سیاست میزان تقاضای محصول افزایش مییابد. سیاست تولید محصول در مدل در شکل 3 قابل مشاهده بوده که توسط معادلات (1) تا (4) فرموله شده است.
Collected_Product_through_Exchange p*Used_products | 1 |
As_Usual_Collection (Used_Product – Collected_Product_through_Exchange ) * c | 2 |
Total_Collection_Rate Collected_Product_through_Exchange As_Usual_Collection | 3 |
Demand Demand k * p*Used_Products
| 4 |
که در آن p نشاندهندة درصد تولید محصول (PE) است. نرخ قیمت گذاری بدون سیاست تولید محصول با c نشان داده شده و k عامل وزنی است که به تعریف رابطه بین تقاضا و PE کمک میکند. مقادیر k و c از یک شرکت به شرکت دیگر و از محصولی به محصول دیگر متفاوت است. اگر k=0 باشد، PE تأثیری بر تقاضای محصولات جدید ندارد. اگر k > 0، PE بر تقاضا تأثیر دارد.
شکل 3 : نمودار علی حلقوی برای تقاضا، تولید محصول و قیمت گذاری
شکل 4 : تأثیر PE بر قیمت گذاری
ظرفیت تولید هر Pp واحد زمانی بازبینی شده و برای سرمایهگذاری در ظرفیت تولید تصمیمگیری میشود. طول دورة زمانی بازبینی عموماً به چرخة عمر محصول و هزینههای عملیاتی تولید بستگی دارد که در این مدل بررسی شده است.
نرخ انبساط ظرفیت تولید وابسته به اختلاف ظرفیت مطلوب تولید از مقدار واقعی تولید بوده و مقدار اختلاف را طوری تعیین میکنند که به مقدار مطلوب نزدیک شود. نرخ انبساط ظرفیت تولید در هر دوره مثبت و مضربی صحیح از Pp است. این نرخ با تابع پالس مدل شده است که در آن مقدار هر پالس نسبتی از اختلاف ظرفیت تولید در یک دورة زمانی ضربدر پارامتر Kp است.
در استراتژی ظرفیت Leading اضافة ظرفیت جمعآوری میشود؛ بنابراین تغییرات ناگهانی تقاضا پاسخ داده میشود. در حالی که استراتژی ظرفیت Trailing، تقاضا را به تأخیر انداخته و ظرفیت بهطور کامل بهرهبرداری میشود و در استراتژی ظرفیت Matching سعی میشود تقاضا و ظرفیت با هم در طول زمان انطباق داده شوند. در KP > 20، استراتژی ظرفیت Leading است که با توجه به نتایج شبیهسازی باید از این استراتژی استفاده شود.
واضح است که بین تصمیم افزایش ظرفیت تولید و عملیشدن آن یک فاصلة زمانی وجود دارد که با متغیر نرخ افزایش ظرفیت نشان داده شده و با تأخیری از نرخ انبساط ظرفیت عمل میکند. تصمیمگیرنده میتواند اثر سیاستهای مختلف را با تغییر پارامترهای فوق بررسی کند. مدل فوق همچنین میتواند برای افزایش و کاهش ظرفیت تولید استفاده شود. ولی در این تحقیق تنها افزایش ظرفیت مدنظر است ، بهدلیل آنکه دورة بلوغ عمر محصول مدنظر بوده و تقاضا و بازگشت محصول ثابت است.
تأثیر سیاست برنامهریزی ظرفیت بر مدل در شکل های 5 و 6 نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میشود، پیادهسازی سیاست برنامهریزی ظرفیت بر ظرفیت تولید تأثیرگذار بوده و با افزایش پارامترها سطح ظرفیت تولید افزایش مییابد.
شکل 5 : تأثیر KP بر ظرفیت تولید
شکل 6 : تأثیر PP بر ظرفیت تولید
در این بخش رفتارهای متغیرهای مهم در مدل مقایسه شده است.
مقایسة نمودار رفتار قیمت و تقاضا
همانطور که دو نمودار شکل 7 نشان میدهند با افزایش قیمت محصولات در بازار، تقاضای مشتریان کاهش مییابد.
شکل 7 : نمودارهای قیمت و تقاضا
مقایسة نمودار رفتار موجودی مواد خام و نرخ تولید
همانطور که در نمودار شکل 8 مشاهده میشود، در ابتدا نرخ تولید افزایش یافته و میزان موجودی مواد خام کاهش مییابد. با شروع کاهش نرخ تولید به علت اعمال سیاست برنامهریزی تولید، میزان موجودی مواد خام افزایش مییابد.
شکل 8 : نمودار موجودی مواد خام و نرخ تولید
مقایسة رفتار متغیرهای مربوط به قیمت گذاری محصول
دو روش قیمت گذاری محصول به صورت معمول و قیمت گذاری رقابتی در مدل اعمال شده است. با مقایسة دو نمودار شکل 9 مشاهده میشود که با افزایش قیمت به صورت معمول ، میزان تولید محصول تولید شده ازطریق قیمت گذاری رقابتی کاهش مییابد.
شکل 9 : مقایسة رفتار متغیرهای as usual collection وCollected product through exchange
به منظور جلوگیری از پيچيدگي بي اندازة مدل، مهمترين عوامل بر اساس اولويـت تاثیر گذاری بـر بهای تمام شده محصولات وارد مدل شده اند. لذا مدل به خوبي وضـعيت سيسـتم و تعامـل اجـزاي كليدي آن را به تصوير مي كشد. پس از نظرخواهي از خبرگان در مورد نحوة ارتباط بين متغيرهـا، به كمك توابع عددي، معادله اي بر اساس ديدگاه خبرگان شـكل گرفته و در ايـن معادلـه ضـمن تشخيص رابطة بين متغيرها، به بررسي رفتار متغيرها در بازة سه ساله و دوره هاي سه ماهه پرداخته شده است.
سناريوي اول: در اين سناريو براي کاهش بهای تمام شده پيشـنهاد مـي شـود مـديران در كوتاه مدت، بر كاهش سطح تفاوت در ظرفیت تولید و ورودی مواد خام تمركز كنند. بـدين منظـور مديران بايد براي كاهش سطح تفاوت در ظرفیت تولید تا سطح 2/0 برنامه ريزي كرده و بـراي ورودی مواد خام سطح 4/0 را مد نظر قرار دهند. رفتار متغيرهاي كليدي مدل پس از شبيه سـازي سـناريوي اول را ميتوان در شكل 10 مشاهده كرد.
شکل 10 : نتايج اجراي سناريوي اول
سناريوي دوم؛ در سناريوي دوم پيشنهاد ميشود عـلاوه بـر اجـراي سـناريوي اول، شرکت ها و تامین کنندگان در بلندمدت نيز به دنبال حل تعارضات غير كـاركردي موجـود در سيسـتم تولیدی خود باشـند و سـطح آن را بـه حداقل ممكن برسانند. بنابراين بايد سطح تعارضات غير كاركردي بـه عـدد 1/0 كـاهش يافته و تغيير رفتار متغيرهاي كليدي بررسي شود. رفتـار متغيرهـاي كليـدي مـدل پـس از شـبيه سـازي سناريوي دوم را ميتوان در شكل 11 مشاهده كرد.
شکل 11 : نتايج اجراي سناريوي دوم
از آنجاكه ميان مؤلفه هاي مؤثر بر تصمیمات درون و برون سازمانی بر بهای تمام شده تولیدات صنعتی ارتبـاطي پويـا و بنیادی برقـرار اسـت، لذا ميتوان گفت از ساختار توسعه راهبردي پويايي نيز برخوردار اسـت، بنـابراين شـركتهـا نبايـد هنگام تصمیم گیری فقط بـر يـك عوامل درون سازمانی تمركـز كننـد، بلكـه بايـد رويكـردي همه جانبه درپيش بگيرند. مدل ارائه شده در اين پژوهش ميتواند در دستيابي به اين مهم كمـك شايان توجهي نموده و موجب موفقيت شرکت شود. نتايج حاصل از تحليل سناريوها مؤيد ايـن است كه در ساختار همكاريهاي بين تامین کنندگان و شرکت ها، توجه به بازده بلندمـدت حـائز اهميـت اسـت و در شكل دهي عوامل كليدي بهای تمام شده تولیدات صنعتی ، تمركز بر اين نكته مهم ضروري است كه بـازده بلندمـدت بايـد در دوره هاي كوتاه مدت بررسي شود. از این رو ميتوان اذعان داشت براساس نظر خبرگان مهمترين دسـتاورد ايـن پژوهش انتقال مفهوم پويايي تصمیمات درون و برون سازمانی بر بهای تمام شده تولیدات صنعتی و ساختار روابط پوياي متغيرهاي آن ها اسـت. در واقـع انجـام اين پژوهش و مفهوم آن، تغييردهندة نگاه مديران و متوليان رشد و توسعه راهبردي به اين پديـدة مهم، پيچيده و پويا است.
آزمون شرایط حدی
در این آزمون، با تعیین مقادیر اولیه متغیرها در حالت حدی، میزان پایداری رفتار مدل بررسی می شود. قرار دادن برخی پارامترهای اصلی در حالت حداقلی و یا حداکثری و آزمون خروجی مدل، یکی از روش های اعتبارسنجی مدل است تا میزان حساسیت آن در برابر این تغییرات بررسی شود. برای این منظور، میزان سفارش محصولات به عنوان وضعیت بی نهایت در نظر گرفته شد (حد پایین) که شبیه سازی انجام شده برای تعداد میزان سفارشات نشانگر متوسط ارزش ایجاد شده تجمعی صفر محسوب می شود. در حالت حدی بالاترین، کارایی سیستم (حد بالا با فرض ارزش بهینه ایجاد شده) رفتار منطقی از مدل مشاهده شد. بر این اساس می توان گفت که مدل طراحی شده از آزمون شرایط حدی پیروی می کند.
نظرسنجی از خبرگان
در روش نظرسنجی از خبرگان، نتایج حاصل از شبیه سازی با مدیران و کارشناسان یا به بیان دیگر از نظرات خبرگان در شرکت های تولیدی و صنعتی که شامل 20 نفر از مدیران شرکت ها بودند، مورد بررسی قرار گرفت؛ مدیران فوق از جدول خبرگان شماره 1 مورد نظرسنجی قرار گرفتند بدین صورت که نتایج حاصل از نرم افزار در اختیار خبرگان قرار داده شد و از آنها خواسته شد تا نظرات خود را در حیطه نتایج بدست آمده اعلام نموده و پیشنهادات اصلاحی خود را نیز ابلاغ نمایند. همچنین با توجه به تجربیات خبرگان در خصوص داده های واقعی در حوزه مدل کسب و کار مبتنی بر فناوری اطلاعات با مدل شبیه سازی شده، توسط خبرگان مورد مقایسه قرار گرفت. پس از ارائه نظرات خبرگان، نتایج بدست آمده از مدل از نظر انطباق با نتایج مورد انتظار در دنیای واقعی تایید شد. با توجه به آزمون های انجام گرفته روی مدل، می توان گفت پایایی و اعتبار مدل مورد تایید بوده و مدیران می توانند به نتایج حاصل از آن تکیه کنند.
5-بحث و نتیجه گیری
با استناد به یافته ها می توان بیان داشت که متغیر های درون زا عبارتند از: بازاریابی، تبلیغات، توزیع و فروش، حمل و نقل، نیروی انسانی، سربار ساخت، سرمایه گذاری، میزان سود، حجم و تعداد فروش، قیمت گذاری،هزینه های استهلاک، ظرفیت تولید، انرژی مصرف شده و تخفیفات مقداری و همچنین متغیر های برون زا عبارتند از: سطح فناوری، تورم، مالیات و عوارض، رقابت بازار، نرخ ارز، نرخ بهره بانکی، هزینه مجوزهای احتمالی، قوانین و مقررات صنفی، میزان واردات و صادرات، تقاضای بازار، قیمت حامل های انرژی، قیمت مواد اولیه، ماهیت بازار، قیمت رقبا، رونق یا رکود بازار، کشش قیمتی و کالاهای جانشین. اطلاعات حسابداری بهای تمام شده برای مدیران طراحی شده است. از آنجاکه مدیران تصمیمات را فقط برای سازمان خودشان اتخاذ میکنند، هیچ نیازی به این اطلاعات بهصورت قابلمقایسه با اطلاعات مشابه سایر سازمانها وجود ندارد. در عوض، معیار مهم این است که این اطلاعات باید برای تصمیماتی که مدیران در یک محیط خاص کسب و کار از جمله ایجاد راهبرد عملیاتی میگیرند، مرتبط باشند. از اطلاعات حسابداری بها ی تمام شده بهطور معمول در اطلاعات حسابداری مالی استفاده میشود، اما ابتدا ما روی بکارگیری آنها توسط مدیران برای تصمیمگیری تاکید میکنیم. حسابدارانی که اطلاعات حسابداری بها ی تمام شده را رسیدگی میکنند با ارائه اطلاعات خوب به مدیرانی که تصمیمگیرنده هستند ، می توانند ارزش افزوده ایجاد کنند. بدون در نظر گرفتن اینکه سازمان یک شرکت تولیدی، یک بانک، یک سازمان غیرانتفاعی، یک سازمان دولتی و یا حتی یک مدرسه باشد، متعاقب تصمیمهای بهتر، بهبود عملکرد حاصل خواهد شد. سامانه حسابداری بها ی تمام شده حاصل تصمیمگیریهای مدیران یک سازمان و محیطی است که آنها میسازند.
در این بخش به مدل سازی روابط بین شاخص ها پرداخته شده است که امروزه با توجه به تغييرات جهاني در زمینه تغییرات محیطی و مزايـا و قابليت هاي تصمیم گیری در پاسخ بـه تغييـرات پيچيـده و پويـاي محـيط، تغییر سـاختارهاي تولیدی ضرورتي براي اين نوع كسب وكار محسوب ميشود. در این تحقیق، دو نوع سیاست بهبود بررسی شده است: 1. تاثیر سیاست های تولیدی محصول بر تقاضا و قیمت گذاری محصولات بهمنظور رقابتی کردن بهام تمام شده 2. تأثیر سیاستهای برنامهریزی ظرفیت. این مسئله با رویکرد مدل عامل بنیاد طراحی شده و تحلیل رفتار مدل مسئله نشان میدهد که با اعمال سیاست تولیدی محصول، نرخ بهای تمام شده محصولات افزایش مییابد که این امر در راستای فعالیتهای رقابتی بین شرکت ها است و موجب ایجاد قیمت مناسب در ذهن مشتریان خواهد شد. در این مسئله بهدلیل وجود تقاضای ثابت برای محصول، تنها امکان افزایش ظرفیت تولید وجود داشته و بدین ترتیب استراتژی برنامهریزی ظرفیت Leading اعمال شده است. بدین معنی که با اضافة ظرفیت تولیدی به تغییرات ناگهانی تقاضا پاسخ داده میشود. در این مسئله، تأثیر دو پارامتر طول دورة بازبینی ظرفیت Pp و پارامتر نرخ انبساط ظرفیت تولید Kp بررسی شده اند. نتایج آزمایشات نشان میدهد که با افزایش پارامترها، ظرفیت تولید نیز افزایش مییابد.
با توجه به یافته های تحقیق می توان پیشنهاداتی به شرح زیر ارایه داد:
پیشنهاد تحقیق برای کسب سود خالص بیشتر، همبستگی زنجیره عرضه با نیازهای اساسی مشتریان است که در نتیجه ارزش و قیمتگذاری ثابتتری بهدست میآید. این امر بهوسیله مدیریت صحیح طراحی زنجیره عرضه بهمنظور متناسبکردن احتیاجات اساسی مشتریان مثل زمان انتقال محصول به مشتری نهایی، طراحی، بستهبندی، برنامه انبارداری، مدیریت حملونقل درونی و برونی و برنامههای خرید است که یک شرکت را قادر میسازد قیمتهایش را براساس ارزش محسوسی که طی زنجیره عرضه بهدست آورده است ، مشخص کند.
هر چند که در قیمتگذاری محصولات نمیتوان از اطلاعات حسابداری چشمپوشی کرد ، شرکتها برای این که بتوانند تصمیمگیری مناسب و مطلوبی در مورد قیمتگذاری و تغییر قیمت محصولات خود داشته باشند باید ترکیبی از عناصر و عوامل مختلف را در زمینههای تقاضا، رقابت، هزینه و .... در نظر بگیرند. هر گاه ترکیبی از عوامل در نظر گرفته نشود، تصمیمگیریها ناقص و غیر کارآمد خواهد بود. قیمتگذاری کارآمد و مؤثر مستلزم آن است که اطلاعات مناسب حسابداری، بازار و همچنین اطلاعات مربوط به رقبا گردآوری و پردازش شود. علاوه بر این باید در برابر تغییر قیمتها، اطلاعات و آگاهی داشت. در عین حال شفاف بودن هدفهای مدیریت شرکت و آگاهی ار سیاستها و مقررات دولتی ضروری است.
مسأله دیگری که در قیمتگذاری باید به آن توجه شود، تعیین قیمت از طریق مذاکره است. بسیاری از محصولات صنعتی بر مبنای قیمتی به فروش میرسند که بر اساس مذاکره و توافق خریدار و فروشنده تعیین میشوند. تعیین قیمت از طریق مذاکره، از ماهیت محصولات صنعتی ناشی میشود که به مصرف مستقیم و نهایی مصرفکنندگان صنعتی نمیرسد. در قراردادهای عمده خرید محصولات صنعتی، این روش بسیار رایج و تعیینکننده است.
برای داشتن یک برنامه قیمت گذاری مناسب، شرکت باید به وضعیت قیمت گذاری، نقاط ضعف و قوت و تهدیدات و فرصت ها، اهداف و استراتژی قیمت گذاری و کنترل و بازنگری قیمت ها توجه نماید. بنابراین لازم است كه مديران امروز مساله قيمتگذاري و تعيين قيمت را به عنوان يك مرحله استراتژيك و نه بهعنوان يك تصميم خودكار و سريع مدنظر داشته باشند. امروزه ضرورت تعيين قيمت مناسب براي مديران بهعنوان برنامه استراتژيك مطرح شده است.
تعیین قیمت در بازاریابی صنعتی مقوله ای بسیار بحث برانگیز و پیچیده است و اگر یک شرکت و یا مدیرانش بخواهند در بازار موفق باشند باید درک جامعی از ماهیت فعالیت رقبا و استراتژی رقابتی آنها داشته باشند.قبل از قیمت گذاری در بازاریابی صنعتی باید ویژگی های بازار صنعتی در مقابل بازار مصرفی را شناخت.بین بازار صنعتی و بازار مصرفی از نظر ویژگی هایی چون ماهیت رقابت، ویژگی بازار، ویژگی محصول، ویژگی خریداران، ویژگی کانال های توزیع و ویژگی های قیمت تفاوت هایی وجود دارد.همچنین محققان می توانند با سایر روش ها جهت مدل سازی و مقایسه نتایج مانند سیستم های پویایی فازی ،مدل سازی ساختاری و تفسیری، الگوریتم های شبیه سازی ، تئوری بازیهای غیرهمکارانه پویا و.... بپردازند.
با توجه به یافته های تحقیق می توان پیشنهاداتی به شرح زیر ارایه داد:
1- پیشنهاد میشود با نظارت هرچه بیشتر به جمعآوری اطلاعات دربارۀ رقبا و هماهنگی بینوظیفهای بپردازند و با تجزیهوتحلیل قوتها و ضعفهای رقبا، سبب سودآوری بیشتر و درنتیجه عملکرد بهتر شوند.
2- کاهش هزینه امکان پذیر نخواهد بود مگر با طراحی مجددمحصول، در این تکنیک قبل از مرحله تولید به مدیریت هزینه توجه می شود تا محصولی با بهای تمام شده از پیش تعیین شده تولید و در عین حال سود مورد نظر مدیریت را تأمین نماید.
3- در هزینه یابی ، ابتدا قیمت براساس تحلیلهای بازار مشخص میشود و پس از آن با توجه به سود مورد انتظ ارشرکت، بهای تمام شده محصول تعیین شود
4- تعیین قیمت فروش محصولات باید با توجه به مقدار سفارش مشتریان متغیر باشد تا ضمن رقابت پذیری شرکت به افزایش سوداوری کمک نماید
5- ایجاد زنجیره تامین استراتژیک با تامین کنندگان مواد اولیه باعث کاهش هزینه های اولیه تولید و در نهایت کاهش بهای تمام شده خواهد شد.
منابع و ماخذ
اسمعیلی،مریم(1394). تعیین ترکیب تولید با استفاده از تئوری محدودیت ها در شرایط متغیر بودن اولویت تولید برای هر محصول. اولین کنفرانس بین المللی مهندسی صنایع، مدیریت و حسابداری.56-70.
اسکندری،کبری(1393). کاربرد تئوری محدودیت (TOC) در تعیین ترکیب تولید (مطالعه موردی : کارخانه تولید کننده قطعات آسانسور). کنفرانس بین المللی حسابداری، اقتصاد و مدیریت مالی – 56-100.
حمیدی،ناصر(1390). ارائه الگوریتم تئوری محدودیت های اصلاح شده برای مسائل ترکیب تولید با ظرفیت و تقاضای فازی. نشریه مطالعات مدیریت صنعتی.8(20).55-89.
حسن زاده،علیرضا(1392). بکارگیری QFD برای ایده سازی در فرآیند تفکر تئوری محدودیت ها (TOC-TP).نشریه بهبود مدیریت.3(9).10-12.
جوادپور مهران, حميديان محسن , آخوندي نسرين(1398). کاربرد مدل هاي ABC و TOC در قيمت گذاري محصولات (مطالعه موردي: شرکت توليد محصولات لبني هموطن).دانش حسابداري و حسابرسي مديريت.8(29).45-88.
جعفری، بهزاد و محمدی خشویی، قربانعلی و عسکری، مریم و بلوطی میرزا، غلامرضا،(1396)،ایجاد مزیت رقابتی در بازاریابی صنعتی با رویکرد هزینه یابی هدف و زنجیره ارزش به منظور کاهش قیمت تمام شده،سومین کنفرانس بین المللی مدیریت و مهندسی صنایع،تهران،https://civilica.com/doc/756221
حیدری, قدرت اله. (1398). بررسی اثربخشی برنامه آگاهی و انتخابهای بین فردی (PICK) بر تصمیمگیری در مدیران. مشاوره کاربردی, 9(1), 49-68.
غضنفری،مهدی(1390). بکارگیری فرآیند تفکر تئوری محدودیت ها بعنوان یک رویکرد سیستمی جهت شناسایی دلایل اصلی و ریشه ای اثرات نامطلوب سازمانها. نخستین کنفرانس ملی رویکرد سیستمی در ایران .12-44.
حيدري مهدي, آريانژاد ميربهادرقلي, چهارسوقي سيدكمال(1381). تلفيق برنامه ريزي مواد مورد نياز و تئوري محدوديت ها (MRP-TOC).نشریه امیر کبیر.13(51).113-154.
مرادی, مهدی. (1398). مقاله مروری: بررسی نقش تصمیمگیری در عملکرد سازمانی. روانشناسی سازمانی, 1400(2), 45-72.
هوشمند،احمد(1398).بکارگیری تئوری محدودیت ها در برنامه ریزی و مدیریت تولید-مطالعه موردی.نشریه بهینه سازی.1(9).56-77.
Detmer,W.(2015). Thinking process of TOC of Goldratt: A systemic approach to the continuous improvement, translated by Razmi, J., and Nematipour, M., Jahaddaneshgahi Publication, 1st Ed.
Gundogar, E., Sari, M., & Kokcam, A. H. (2016). Dynamic bottleneck elimination in mattress manufacturing line using theory of constraints. SpringerPlus, 5(1), 1276.
Pacheco, D. A. D. J., Pergher, I., Antunes Junior, J. A. V., & Roehe Vaccaro, G. L. (2018). Exploring the integration between Lean and the Theory of Constraints in Operations Management. International Journal of Lean Six Sigma.
Panizzolo, R. (2016). Theory of constraints (TOC) production and manufacturing performance. International Journal of Industrial Engineering and Management, 7(1), 15-23.
Trojanowska, E. (2017). Application of the theory of constraints for project management. Management and production engineering review, 8(3), 87-95.
Doran,K(2010). THE THEORY OF CONSTRAINTS: A COMPARATIVE ASSESSMENT. Department of Accounting, Finance and Information Systems. University College, Cork.
Ifandoudas, Panayiotis and Chapman, Ross(2012) 'A practical approach to achieving Agility-a theory of constraints perspective', Production Planning & Control, 20: 8, 691 — 702
Ikerzi,K(2018). Theory of constraints: review and bibliometric analysis. International Journal of Production Research.1 (15).56-90.
Otku,M(2018). Comparison of the Theory of Constraints with the Traditional Cost Accounting Methods in Respect to Product Mix Decisions. Aydın Adnan Menderes University.
Zineb,J(2019). Theory of Constraints: A Literature Review. Social and Behavioral Sciences.3 (10).45-99.
Lee, S. (2015). The Impact of Scheduling Free Goods on the Throughput Performance of a Manufacturing Operation. International Journal of Production Research, 42(23), 4849-4869.
Mendez, J.F. (2018). Espoused drum-buffer-rope flow control in serial lines: A comparative study of simulation models. Int. J. Production Economics, 117, 66- 79.
Sano, S.F. (2019). A study on the effect of the extent and location of protective capacity in flow systems.Int. J. Production Economics, 63, 217 – 228.
Kahman, T.M. (2010). A simulation analysis of the effectiveness of drum-buffer-rope scheduling in furniture manufacturing. Computers ind.Engng, 26(4), 757 – 764.
Junner, Gh. (2020). Investigation and Comparison the Effectiveness of Premarital Education Based on Relationship Education Program and Premarital Interpersonal Choice and Knowledge Program on Marital Expectations and Relationship Beliefs of Single Students University of Ahwaz. Doctor of Philosophy in counseling.
Sou, A. (2020). Social foundations of thought and action: A social cognitive theory. Englewood Cliffs, NJ: Prentice–Hall.
Mobarik, T. J. (2019). Dating attitudes and expectations among young Chinese adults: An examination of gender differences. The Journal of Chinese Sociology, 3(1), 2-19.
Hill, R. R. (2018). Assessment of the Impact of the Premarital Interpersonal Choices and Knowledge (PICK) Program on Adolescents. Master of Science in Family, Consumer, and Human Development. Utah State University.
Kaplan, S. (2019). Assessing decision-making in romantic relationships: a first Italian validation of the relationship deciding scale. TPM: Testing, Psychometrics, Methodology in Applied Psychology, 22(3), 415-427.
North, B. J. (2019). Avoid falling for a jerk (ette): Effectiveness of the premarital interpersonal choices and knowledge program among emerging adults. Journal of Marital and Family Therapy, 42(4), 630-644.
Miano, M. D. (2019). Falling in love as a heuristic for mate choice decisions. Doctor of Philosophy in Psychology. University of South Florida.
Fakor, D. S. (2019). Psychosocial determinants of romantic inclination among Indian youth. An International Journal on Personal Relationships, 11(1), 22–39.
Lee, P. M. (2019). Fast and frugal heuristics: The adaptive toolbox. In G. Gigerenzer, P. M. Todd & t. A. R. Group (Eds.), Simple heuristics that make us smart. New York: Oxford University Press.
Kano, D. P. (2019). Self-silencing and rejection sensitivity in adolescent romantic relationships. Journal of Youth and Adolescence, 35(3), 435-443.
Designing an agant-based model of production cost management using internal and external organizational decisions in the marketing of industrial products
Mohammad Taghi Ghashghaei
PhD student ,Department of Industrial Management, Rasht Branch, Islamic Azad University, Rasht, Iran
Ayub Ahmadi MusaAbad2
Assistant Professor, Department of Management, Lahijan Branch, Islamic Azad University, Lahijan, Iran
Mohammad Taleghani
Associate Professor, Department of Industrial Management, Rasht Branch, Islamic Azad University, Rasht, Iran
Abstract
The aim of the current research was to design a agant-based model of production cost management using internal and external organizational decisions in the marketing of industrial products. The research method is practical in terms of the goal and in terms of the research process, it is in the field of quantitative and field research of an exploratory type. The statistical population of the current research is all experts and informants on the issue of the cost of industrial products, who were selected through the snowball sampling method. In this research, 25 people were selected as a sample of experts, and data related to industrial products and their pricing were used to collect data from the companies' databases to check the research objectives. Next, three methods of theme analysis, Delphi technique and factor-based model were used to analyze the data. AnyLogic software was used to run the simulation in order to validate the model. Finally, the findings showed that in this research, two types of improvement policies have been investigated: 1. The effect of product production policies on demand and product pricing in order to make the finished price competitive 2. The effect of capacity planning policies. It should be remembered that this problem was designed with the approach of the foundation agent model and the behavior analysis of the research model shows that with the application of product production policies, the cost price of products increases, which is in line with the competitive activities between companies and causes the formation of Getting the right price will be in the minds of customers.
[1] . نویسنده مسئول: دکتر ایوب احمدی قاسم آباد
[2] Corresponding author: Ayub Ahmadi MusaAbad