The Role of Internal and External Organizations in the Development of Governmental Entrepreneurship (A Case Study of the Melli Bank of Iran)
Subject Areas : Public Policy In Administrationmasoud pourkiani 1 , Mehdi Hosseini Naveh 2 , Farzaneh Bigzadeh Abbasi 3 , Mohammad Jalal Kamali 4
1 - Member of Faculty of Public Administration, Islamic Azad University, Kerman Branch
2 - Ph.D. Student, Department of Public Management, Kerman Branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran
3 - Research Deputy of Islamic Azad University of Kerman
4 - Assistance Professor, Department of Management, Kerman Branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran
Keywords: external organizational, Intra-organizational, Governmental Entrepreneurship Development, Melli bank,
Abstract :
The purpose of this study was to investigate the role of internal and external factors in the development of public entrepreneurship. The existing research is applied in terms of applied and developmental purpose, and in the method of a descriptive research is a correlation type. The statistical population of the study consisted of all the heads and deputies of the Melli Bank of the Provinces and their subordinate cities of 6600. Based on the Morgan table, 364 people were selected as sample by simple random sampling. A questionnaire was used to collect data. Data analysis was done using SPSS23 software. The results of the study showed that internal organizational factors including organizational structure, strategy, system, management style, manpower, skills, and goals have a significant effect on the development of state entrepreneurship. Organizational structure, management skill and system skills are respectively the best predictor of public entrepreneurship. Also, external factors including political, technological, governmental and legal, economic, social and cultural factors, ecology and competition factor on the development of state entrepreneurship have a significant effect and the factor of political, competition, technology and ecology are respectively the best predictor of entrepreneurship government.
_||_
نقش عوامل درون و برون سازمانی در توسعه کارآفريني دولتي (مورد مطالعه بانک ملی ایران)
چکيده:
زمینه: کارآفرینی دولتی زیر مجموعهای از مفهوم کلی کارآفرینی میباشد و به معنای ایجاد وتقویت روح کارآفرینی در درون یک سازمان میباشد، بانکهای دولتی به ویژه بانکها نقش کلیدی در توسعه کارآفرینی دارند که در صورت سیاست گذاری صحیح و اجرای درست آن میتوان از شرایط سخت تحریم های کنونی گذر کردوشاهد توسعه کارآفرینی و رونق اقتصادی بود
هدف: هدف ازاین پژوهش بررسی نقش عوامل درون سازماني و برون سازمانی در توسعه کارآفريني دولتي می باشد در همین راستا این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش يك تحقيق توصيفي از نوع همبستگي است.
روش ها: جامعه آماری پژوهش شامل كليه روسا و معاونین شعب بانک ملی استانها و شهرستانهای تابع آنها در سال 1397 به تعداد 6600 می باشد. که براساس جدول مورگان 364 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده اند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته عوامل درونی سازمانی، عوامل برون سازمانی و توسعه کارآفرینی دولتی با روایی صوری به ترتیب 78/0، 81/0 و 86/0 و پایایی به ترتیب 965/0، 96/0 و 97/0 استفاده شده است. تجزيه و تحليل داده ها با نرم افزار spss23 و AMOS23 انجام گرفته و از آماره هاي توصيفي و استنباطي مثل ميانگين، انحراف معيار و رگرسیون خطی چند گانه استفاده شده است.
یافته ها: نتايج پژوهش نشان داد عوامل درون سازمانی شامل ساختار سازمانی، استراتژی، سیستم، سبک مدیریت، نیروی انسانی، مهارت و اهداف کلان بر توسعه کارآفريني دولتي تاثیر معنی داری دارند و ساختار سازمانی، مهارت سبک مدیریت و سیستم به ترتیب بهترین پیش بینی کننده کارآفريني دولتي می باشند. همچنین عوامل برون سازمانی شامل عامل سیاسی، فناوری، دولتی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بوم شناسی و عامل رقابت بر توسعه کارآفريني دولتي تاثیر معنی داری دارند و عامل سیاسی، رقابت، فناوری و بوم شناسی به ترتیب بهترین پیش بینی کننده کارآفريني دولتي می باشند.
واژه هاي کليدي: عوامل درون سازمانی،عوامل برون سازمانی، توسعه کارآفرینی دولتی، بانک ملی
مقدمه
در جهان كنوني سيستم اقتصادي سرعت زيادي به خود گرفته است و شركتهايي كه نتوانند پابه پاي آن حركت كنند به سرنوشتی جز نابودی نخواهند داشت. شرايط اقتصادي، صنعتي، اجتماعي و فرهنگي امروز كشور به گونهاي است كه حل مشكلات و تنگناها، الگوها و راه حلهاي جديد و متفاوتي را طلب ميكند (اوباجی1 و همکاران، 2015). اكنون در عرصه جهاني، افراد خلاق، نوآور و مبتكر به عنوان كارآفرينان منشاء تحولات بزرگي در زمينههاي صنعتي، توليدي و خدماتي شدهاند و از آنها نيز به عنوان قهرمانان ملي ياد ميشود. چرخهاي توسعه اقتصادي همواره با توسعه كارآفريني به حركت درمي آيد(مقیمی، 1393). در اهميت كارآفريني همين بس كه بسياري از کشورهای در حال توسعه همچون هند، ترکیه و برزیل كارآفرينی را مهمترین راهکار برای توسعهکشور در نظر گرفته اند (فايرز2، 2018). کارآفرینی از جمله موضوعهایی است که به نظر برخی صاحب نظران ریشه در موسسههای کوچک و بخش خصوصی دارد (زامپتاكس3 و همكاران، 2019). اما با توسعه ی آن در سازمانهای بزرگ، توجه محققان و مدیران زیادی را به سوی خود جلب کرده است. زیرا پدیده ی کارآفرینی، عاملی است که میتواند پویایی سازمانی را با ارائه روشهای جدید و ایجاد مزیت نسبی به ارمغان بیاورد (ترو4، 2014)
آنچه در شرايط سخت كنوني و ضرورت آن در جامعه بيش از پيش احساس ميشود، پرداختن به اين مقوله اساسي، يعني كارآفريني است (بوژیکین5 و همکاران، 2019). زيرا مسلما كارآفرينان باتوجه به خصوصيات ممتاز و برجسته خود قادرند در چنين شرايطي منابع لازم براي ايجاد رشد و توسعه در زمينههاي توليد و منابع انساني فراهم كرده، اشتغال و كسب و كار جديد ايجاد كرده و با نوآوري صنعتي بر توسعه دامنه محصولات و خدمات بي فزايند (لامپکین6 و همکاران ، 2009)
کارآفرینی دولتی فرآیندی سازمانی است که در بردارنده بهبود و توسعه خدمات و برنامههای کنونی و جدید، نوآوری تکنولوژیکی (فنون، رویههاو قوانین و فرآیندهای اداری و انتخابی جدید) (اسپيلک، بريتل 7، 2013). و نوآوری سازمانی (فرآیندهای مدیریتی جدید و شیوههای ساختاردهی جدید) در بخش دولتی از طریق بکارگیری الگوی نوین تخصیص منابع جهت خلق ارزش برای شهروندان است (الوانی و همکاران، 1390). عوامل متعددی چون محدودیت منابع، مشکلات اجتماعی، روند کوچکسازی دولتها، ناکارآمدی روشهای سنتی مدیریت دولتی، تغییرات سریع محیطی و حفظ نیروی انسانی کارامد و ماهر باعث شده است تا کارآفرینی دولتی بعنوان یک پدیده بدون جایگزین در سازمانهای امروزی مطرح شود (علم بیگی، 1388).
كشور ایران كه با مشكلات زياد اقتصادي مانند نرخ بالاي تورم و بيكاري مواجه است براي رهايي از اين مسائل در بخش خصوصي و دولتي نياز به كارآفرينان سازماني با شهامت، خلاق، نوآور و ريسك پذير دارد تا در راستاي رشد و توسعه سازمان و جامعه خود دست به كار شده و طرحي نو دراندازند (موسوی و همکاران، 1396). باتوجه به نقش و اهميت كارآفريني و سابقه درخشان كارآفرينان در توسعه بسياري از كشورها و باتوجه به مشكلات اقتصادي زيادي كه كشور با آن مواجه بوده و دست ياري از هر سويي ميطلبد، ترويج و اشاعه مفهوم كارآفريني، بسترسازي براي فرهنگ حامي كارآفريني و مهمتر از همه تربيت افراد (بويژه تحصيل كردگان) كارآفرين سازماني براي تمامي جوامع به خصوص براي جوامع درحال توسعهاي مانند ايران از اهميت و ضرورت حياتي برخوردار است (حسینی نیا و بیطرف، 1394).
در كشور ایران نكته تاملبرانگيز آن است كه هنوز پس از گذشت سالها كارآفريني مفهوم واقعي خود را به اذهان متبادر نميسازد و در بسياري از مواقع، ازكارآفريني صرفاً به عنوان راهحلي براي رفع معضل بيكاري ياد ميشود. به همين دليل طي ساليان گذشته دستگاهها و نهادهاي فعال در موضوع کارآفريني از رسالت اصلي خود بازماندهاند، به نحوي که به نظر ميرسد تاکنون بحث کارآفريني در دو موضوع آموزش کارآفريني و ارايه تسهيلات خرد، خلاصه شده است (احمدپورداریانی، 1395)
اين در حالي است كه در یک اقتصاد کارآفرینی، سهم بالا و قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی (GDP) از محل سرمایههای انسانی، نوآوری، تمرکز بر هسته ارزش افزوده در جغرافیای مزیتهای نسبی مناطق، افزایش جهش گونه بهرهوری عوامل تولید و اساساً از طريق ایجاد یک ارتباط منطقی و نظاممند بین فعالیتهای کارآفرینی خلاقانه و دانشمدار با تولید ناخالص داخلی و رصد کردن تغییرات این فرآیند بطور دائم و مستمر حاصل ميگردد (اسکالانت8، 2006)
بدون شك مهمترين آثار توسعه كارآفريني، افزايش نوآوري، ارتقاي سطح فنّاوري، افزايش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، توليد دانش فني، ايجاد اشتغال و توليد و توزيع درآمد در سطح جامعه است (کراوتس9، 2017) كه در نتيجه ميتواند افزايش ثروت ملي را در برداشته باشد. از اين رو توسعه کارآفريني به عنوان يک استراتژي کلان در يک جامعه، مستلزم افزايش و يا بهبود ادراکات، گرايشها و رفتار کارآفرينانه در کليه سطوح فردي، تيمي، سازماني، صنعت و... به ويژه در سطح ملي است (توربان10 و همكاران، 2010). طي سالهاي اخير، بسياري از کشورها، توسعه کارآفريني و فعاليتهاي کارآفرينانه را در دستور کار خود قرار دادهاند. در همين راستا نهادها و انجمنهاي بينالمللي نيز تشکيل شده است. اما پاسخ به اين سوال که چرا در برخي کشورها، ادراکات، گرايشها و رفتارهاي کارآفرينانه بيش از سايرين است ريشه در عوامل مهم اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي جامعه از جمله ارزشها و فرهنگ ملي، سياست و برنامههاي دولت، مقررات و فرايند ثبت شرکتها، نظام بانکي، نظام پرداخت ماليات، نظام تعليم و تربيت، نهادهاي حقوقي و قانوني، نظام نوآوري، بازارهاي مالي، انعطافپذيري بازار کار و... دارد (اسچولت11، 2014).
تحقیقات مختلفی تاثیر عوامل مختلف را بر کار کار آفرینی سازمانی را مورد مطالعه قرار داده و تاثیر عوامل درون و برون سازمانی را بر کار آفرینی سازمانی مورد تاکید قرار داده اند چنانکه، موسوی و همکاران (1396) اظهار می کنند تامین نیروی کار مناسب، تامین دانش و فن آوری و تقویت فرهنگ تولید با عث تحقق اهداف توسعه می شود، بهزاد نسب و صادقی (1395) نشان دادند تفکر استراتژیک با توانایی کارآفرینی رابطه مثبت و معنیدار داشته است، جابری و جمالی (1394) بیان می کنند تحول در نظام بانکی، حمایت از تولید ملی و اصلاح ساختار بر تحقق سیاست های توسعه تاثیر مثبت دارد ،حسینی و همکاران (1393) نشان دادند وجود نیروی انسانی توانمند، داشتن استراتژی مناسب، مدیریت توانمند بر بهبود کارآفرینی دولتی تاثیر دارند، رضوي و همکاران (1393) به این نتیجه رسیدند که نوآوری، ریسک پذیری و نیروی انسانی ماهر با توسعه كارآفريني سازماني رابطه مثبت و معناداري دارند. مبینی دهکردی و همکاران(1393) نشان دادند فرهنگسازمانی به عنوان یک عامل دورنی بر گرایش کارآفرینی سازمانی تاثیر معنی داری دارد، قربانی آذر و همکاران (1392) به این نتیجه رسیدند که آسیب زدایی و ترمیم ساختارها و نهادهای ناکارامد و فرسوده در بانکها، اصلاح برخی سیاست گذاریهای اقتصادی کشور، همچنین برنامه ریزی اصولی و منطقی باعث تحقق اهداف توسعه توسط بانکها می شود، سنجقی و همکاران (1391) نشان دادند بین سبک های رهبری و گرایش کارآفرینانه رابطه وجود دارد، رضا زاده و همکاران (1391 ) به این نتیجه رسیدند که بین سبک رهبری و مدیریتی با کارآفرینی دولتی رابطه معنی داری وجود دارد؛رینور (2008) در تحقیقات خود دریافت که بین استراتژی های کارآفرینی سازمان و توسعه کارآفرینی سازمانی ارتباط مثبت وجود دارد. دس و همكارانش (2003) معتقدند كارآفريني سازماني با اشكال متنوع و تازه اي از قبيل تجديد حيات سازماني، نوآوري و ايجاد كارهاي مخاطره آميز در ارتباط است. سازمان هاي كارآفرين داراي ويژگي هايي از قبيل ساختار افقي، ارتباطات غيررسمي، استراتژي و برنامه ريزي بلندمدت، ارزيابي بر اساس عملكرد، فرصت گرا (جذب تهديد) هستند. بوژیکین12 و همکاران (2019) به این نتیجه رسیدند که دولتها نقش تسهیل در توسعه کارآفرینی دارند و توسعه کارآفرینی تحت تاثیر مستقیم سیاستهای دولتی قرار می گیرد و نقش نظارتی دولت می تواند در توسعه کارآفرینی موثر واقع شود. براساس نتایج حاصل از تحقیق یون13 و همکاران (2018) هرچقدر اندازه دولتها کمتر باشد احتمال توسعه کارآفرینی بیشتر می شود و همچنین مداخله کمتر دولتها در اقتصاد باعث ترویج کارآفرینی می شود. وینسنت14 و همکاران (2017) به ایننتیجه رسیدند که عوامل دولتی و درون سازمانی نقش معنی داری در توسعه کارآفرینی دارد و از طرفی وجود فساد در سازمانهای دولتی مانع ازتوسعه کارآفرینی در بخش های دولتی می شود. نتایج حاصل از تحقیق اوبجی و الگو15 (2015) نشان داده است دولت ها به عنوان سیاست گزاران اصلی برنامه های اقتصادی نقش اساسی در توسعه کارآفرینی دارند.
كشور ایران كه با مشكلات زياد اقتصادي مانند نرخ بالاي تورم و بيكاري مواجه است براي رهايي از اين مسائل در بخش خصوصي و دولتي نياز به كارآفرينان سازماني با شهامت، خلاق، نوآور و ريسك پذير دارد تا در راستاي رشد و توسعه سازمان و جامعه خود دست به كار شده و طرحي نو دراندازند. باتوجه به نقش و اهميت كارآفريني و سابقه درخشان كارآفرينان در توسعه بسياري از كشورها و باتوجه به مشكلات اقتصادي زيادي كه كشور با آن مواجه بوده و دست ياري از هر سويي ميطلبد، ترويج و اشاعه مفهوم كارآفريني، بسترسازي براي فرهنگ حامي كارآفريني و مهمتر از همه تربيت افراد (بويژه تحصيل كردگان) كارآفرين سازماني براي تمامي جوامع به خصوص براي جوامع درحال توسعهاي مانند ايران از اهميت و ضرورت حياتي برخوردار است.
از سویی بانک ها یکی از مهمترین عاملها و سازمانها اثر گذار در توسعه کارآفرینی در هر کشوری محسوب می شوند چرا که اگر سیاست بانکها حمایت از کارآفرینی وکارآفرینان باشند می توانند با ارائه تسهیلات ارزان قیمت و حمایت عملی از کارآفرینان واقعی مسیر توسعه کشور را فراهم آورد و از آنجا که بانک ملی ایران به عنوان بزرگترین بانک دولتی کشور محسوب می شود که منابع مالی قابل توجهی را در اختیار دارد می تواند با اصلاح سیاستهای خود در حمایت از کارآفرینان و توسعه کارآفرینی الگوی بانکهای دیگر باشد و نقش تعیین کننده ای در توسعه کارآفرینی داشته باشد. از سویی دیگر عوامل درون سازمان (استراتژی، ساختار، سیستم، نیروی انسانی، اهداف کلان، مهارت و سبک وشیوه) (مک کينزي،2000) و برون سازمانی (سیاسی، فن آوری، دولتی وقانونی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و بوم شناسی و رقابتی) (فردآر دیوید، 1998) مختلفی وجود دارد که می تواند سیاست و برنامه های توسعه کارآفرینی در بانک های دولتی همچون بانک ملی را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین ضرورت دارد که نقش هریک از این عوامل درونی و بیرونی در توسعه کارآفرینی بصورت علمی مورد مطالعه قرار گیرد تا براساس آن راهکارهایی برای اصلاح موانع توسعه کارآفرینی در بانکملی براساس عوامل ذکر شده ارائه گردد. براین اساس تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش عوامل درون سازماني و برون سازمانی در توسعه کارآفريني دولتي در بانک ملی ایران انجام شده است و در صدد پاسخگویی علمی به این سوال است: میزان تاثیر عوامل درون سازماني و برون سازمانی بر توسعه کارآفريني دولتي در بانک ملی ایران چقدر است؟
چارچوب نظری تحقیق
در اين تحقیق توسعه کارآفرینی دولتی به عنوان متغير ملاک مورد توجه قرار گرفته است، متغيری که تلاش مي شود تغیيرات آن توسط عوامل درون سازمانی (استراتژی، ساختار، سیستم، نیروی انسانی، اهداف کلان، مهارت و سبک وشیوه) وهمچنین عوامل برون سازمانی (سیاسی، فن آوری، دولتی وقانونی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و بوم شناسی و رقابتی) به عنوان متغيرهای پيش بين مورد تفسير و تشريح قرار گيرد.
به نظر موریس و جونز (1999) کارآفرینی بخش دولتی یا دولتی فرآیند ایجاد ارزش برای شهروندان با گرد هم آوردن ترکیبی منحصر به فرد از منابع دولتی و یا خصوصی به منظور بهره برداری از فرصت های اجتماعی است .به تعريفــي ديگر : کارآفرینی دولتی فرآیندی سازمانی است که در بردارنده بهبود و توسعه خدمات و برنامه های کنونی و جدید ،نوآوری تکنولوژیکی(فنون، رویه هاو قوانین و فرآیندهای اداری و انتخابی جدید)،و نوآوری سازمانی (فرآیندهای مدیریتی جدیدو شیوه های ساختاردهی جدید)در بخش دولتی از طریق بکارگیری الگوی نوین تخصیص منابع جهت خلق ارزش برای شهروندان است .(الوانی و همکاران ،1390) در این تحقیق بر اساس مدل بازآفرینی دولت آزبورن و گیبلر (1992) توسعه کارآفرینی دولتی دارای ده مولفه به شرح ذیل میباشد:
1-دولت تسهیل گر:سکانداری کردن ، نه پارو زدن
2-دولت متعلق به جامعه: توان افزا کردن به جای خدمتگزاری
3-دولت رقابت: تزریق رقابت در ارائه خدمات
4-دولت رسالت مدار: متحول کردن سازمان های قانون مدار
5-دولت نتیجه محور: سرمایه گذاری در ستاده ، نه در داده
6-دولت مشتری مدار: تامین نیاز مشتری به جای تامین نیاز بوروکراسی
8-دولت پیشگیر: پیشگیری به جای درمان
9-دولت نامتمرکز : از نظام سلسله مراتبی تا مشارکت و کار گروهی
10-دولت بازارگرا
در این تحقیق عوامل درون سازمانی بر اساس مدل مک کينزي16 (2000) شامل 7 بعد می باشد
ساختار
استراتژي
سيستم
سبك يا شيوه مديريت
نیروی انسانی
مهارت
اهداف کلان
ساختار: مشاوران سازمان مك كينزي اين نكته را يادآور ميشوند كه در محيط بسيار پيچيده كه به صورت دائم دستخوش تغيير قرار ميگيرد، يك سازمان موفق براي سازش با كارهاي خاص استراتژيك ميبايست به صورت موقت ساختار خود را تغيير دهد، بدون اينكه در كل ساختار سازماني كه مبتني بر بخشهاي مستقل است، تغييراتي بدهد. همانطور كه واضح است منظور از بحث ساختار بيان مجموعهاي از ويژگيهاي سازماني نظير تمركز، پيچيدگي و رسميت است كه برخي از آنها در نگاره سازماني نمايش داده ميشوند (اسکوئیان، 1391).
استراتژي: الگوي مبتني بر هفت عامل (در مرحله عمل) بر اين تاكيد دارد كه ارائه استراتژي، در مقايسه با مساله اجرايي، مساله كم اهميت تري است و منظور از استراتژي، چيزي است كه براي تحقق اهداف كلان سازمان و بر مبناي پيش بيني تحولات محيطي تنظيم ميشود و بر مبناي آن مسووليتها و تعهداتي براي سازمان ايجاد ميگردد (بوژیکین و همکاران، 2019)
سيستم: در اين مقوله تمام رويههاي رسمي و غيررسمي كه كاركرد سازمان را ميسر ميسازند، مورد توجه است. آنها عبارتند از: بودجهبندي سرمايهاي، آموزش كاركنان و سيستمهاي حسابداري. اين سيستمها ميتوانند نسبت به استراتژيهاي اعلام شده شركت برتري جويند يا داراي قدرت بيشتري گردند. از اين رو اگر شركتي در جهت توليد كالاي مصرفي فعاليت مينمايد و سيستم اطلاعاتي مديريت نتواند درباره هزينه بخشها اطلاعات لازم را ارائه نمايد، در اجراي يك استراتژي جديد، ناتوان خواهد ماند؛ زيرا راهي وجود ندارد كه بتواند به آن وسيله بخشهاي مختلف هزينه بر سازمان را با يكديگر مقايسه نمايد (بوژیکین و همکاران، 2019)
سبك يا شيوه مديريت: مقصود از سبك يا شيوه مديريت، بحث راجع به شخصيت مديرعامل يا مديريت ارشد سازمان نيست، بلكه مقصود يا هدف، الگويي واقعي و نمادين از عمليات يا اقداماتي است كه مديران انجام ميدهند. اين الگو بيش از آنكه كلمات قادر به بيان آن باشند، اولويتها را مشخص خواهد كرد و بر عملكرد سازماني اثراتي ژرف و شگرف ميگذارد (اسکوئیان، 1391).
نیروی انسانی: سازمانهاي موفق افراد و كاركنان خود را منابعي ارزشمند به حساب ميآورند كه بايد به آنها رسيدگي كند، وسايل رشد و پيشرفت آنها را فراهم آورند و سپس آنها را در پستهاي مربوطه منصوب نمايند (تخصيص منابع انساني). مديران ارشد وقت و انرژي خود را صرف برنامه ريزي و رشد كاركنان مينمايند، ميكوشند مديران كنوني سازمان را در امور مشاركت دهند و براي رشد و پرورش مديران جديد از سیاستهايي پيروي كنند كه در اجراي آنها پستها و مشاغلي را به افراد واگذار نمايند (يعني آنها را در پستهاي مديريتي منصوب ميكنند). به همين گونه به افراد تازه استخدام شده مشاغلي را واگذار ميكنند تا آنان در جريان امور و در مسير عملي سازمان قرار گيرند. چه سازمان درصدد بازاريابي براي محصولات قديمي يا كنوني خود باشد و چه در مورد عرضه محصولات جديد به بازار (در هر حال) افراد نخبه را بايد آموزش داد؛ يعني آنها را در برنامههاي كارآموزي قرار داد و كوشيد آنها را در طرحهايي گنجانيد كه بتوانند به سرعت رشد كنند و همواره زير نظر مديريت ارشد سازمان باشند و سرانجام به آنها مسووليتهاي واقعي را واگذار كرد (اوبجی و الگو، 2015)
مهارت: مقصود از مهارت فعاليتي است كه سازمان آن را به بهترين شكل انجام ميدهد؛ به عبارت ديگر ويژگيها و توانمنديهاي برجسته سازمان و افراد آن، در مقايسه با رقبا (وینسنت و همکاران، 2017).
اهداف کلان: منظور از اهداف کلان اصول و مفاهيم ارزشي است كه سازمان به اعضاي خود القا ميكند (عباس زاده، 7:1394).
همچنین در این تحقیق عوامل برون سازمانی بر اساس مدل فردآر دیوید (1998) می باشد:
1- عامل سیاسی
2- عامل فرهنگی اجتماعی، بوم شناسی
3- عامل اقتصادی
4- عامل فن آوری
5- عامل رقابتی
6- عامل دولتی و قانونی
عامل سیاسی: در حالت کلی، برای رشد کارآفرینی یک سیستم سیاسی مورد نیاز است که سازمان ویژگیهایی نظیر آزادی انتخاب، رعایت حقوق فردی، قوانین دموکراتیک و نظارت بر عملکرد دولت را داشته باشد (فریدمن) (علایی، 1393). به علاوه اقدامات دولت بر فرصتهای کارآفرینی بسیار تاثیرگذار است بهخصوص میزان توسعه کارآفرینی مستقیما با مقررات جامعه و سیاستهای تخصیص پاداش دولت ارتباط دارد (بامول). دولتها از طریق حذف موانع ورود به کسبوکار جدید، نقایص بازار و نیز مقررات غیرضروری میتوانند از اثربخش بودن عملکرد بازار اطمینان حاصل کنند. به علاوه دولت از طریق تامین مالی، تحقیق و توسعه نوآورانه و با ریسک بالا، حمایت از برنامههای تولیدی، سیاست آزادسازی تجارت، اجرای سیاست انضباط مالی، افزایش بهرهوری نیروی انسانی، مقرراتزدایی و خصوصیسازی موسسات دولتی میتواند حمایت خود را از فعالیتهای مربوط به کارآفرینی نشان دهد (یون و همکاران، 2018)
عامل فرهنگی اجتماعی، بوم شناسی: در واقع، فرهنگها و جوامع با فاصله قدرت پایین به دلیل عدم تمرکز، انعطافپذیری، مشارکت و توانمندسازی موجب افزایش گرایش به کارآفرینی (نوآور بودن، ابتکار عمل داشتن و ریسکپذیری) میشوند. برعکس، فرهنگهای با فاصله قدرت بیشتر که سلسله مراتبی و مکانیکی هستند مناسب کارآفرینی برای نوآوربودن، ابتکارعمل داشتن و ریسکپذیری نیستند. بنابراین فرهنگهای با فاصله قدرت پایین، تاثیر مثبت عوامل سازمانی بر گرایش به کارآفرینی را تشدید میکنند. در صورتیکه فرهنگهای با فاصله قدرت بالاتر، تاثیر منفی بر گرایش به کارآفرینی برجای میگذارند. تحقیقات از اینگونه نظریات حمایت میکند (اسچولت، 2014).
عامل اقتصادی: ویژگی بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است. در چنین اقتصادی کشورهایی میتوانند موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند. کشورهایی که در آنها میزان فعالیتهای کارآفرینانه بالاتر است به واسطه طبیعت کارآفرینی در تطبیق با تغییرات، قادرند تا در اقتصاد جهان موقعیت بهتری کسب کنند. شاید مهمترین روندی که در اقتصاد دیده میشود حرکت به سوی نظام اقتصادی با ماهیت شبکهای است. در چنین اقتصادی کنترل و تخصیص منابع به صورت توزیع شده صورت میگیرد و نقش شبکههای اجتماعی در رشد و توسعه اقتصادی به مراتب بیش از نظام متمرکز برنامهریزی دولتی خواهد بود. نقش کارآفرینان در رویکرد شبکهمدار به مراتب پررنگتر از رویکرد اقتصاد کلاسیک است. در اقتصاد نوین، کارآفرینان در شبکههای اجتماعی نقش عناصر فعالی را ایفا میکنند و موجب ارتقای بازده سرمایههای مادی و انسانی میشوند (وینسنت و همکاران، 2017)
عامل فن آوری: با توجه به آن چه گفته شد، فن آوري اطلاعات را میتوان، به عنوان موتور محرکی در نظر گرفت که ضمن به حرکت در آوردن چرخهاي شغلی و استخدامی، سبب رشد و پویایی اقتصاد و ایجاد نوع جدیدي از اقتصاد میشود که اقتصاد دانش محور نامیده میشود. در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروزي که با تغییرات و تحولات سریع بین المللی همراه شده و فرآیند گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی را سبب ساز گردیده است، از کارآفرینی دولتی به عنوان موتور توسعه اقتصادي یاد میشوند که میتوانند، در رشد اقتصادي کشورها، ایجاد اشتغال و رفاه اجتماعی، نقش مهمی را بر عهده داشته باشند (یون و همکاران، 2018)
عامل رقابتی: در شرايط كنوني جهاني شدن، سازمانهايي موفق هستند كه آنچه را مشتريان ميخواهند و نياز دارند، شناسايي كنند و خود را با خواستههاي ايشان وفق دهند. براي نيل به اين هدف، دانش مزيت رقابتي اصلي شناخته شده و يافتهها دال بر آن است كه كاربرد آن نيز مزيت رقابتي پايدار ايجاد ميكند. بنگاههاي ما، اعم از آن كه دانش بنيان باشند يا خير، به هر روي بايد بتوانند خود را با شرايط محيطي تطبيق دهند. اين بدان معنا است كه بايد محيط را تحليل كرده و بشناسند و آن گاه متناسب با شناخت بدست آمده عمل كنند. امروزه كارآفريني موتور محرك توسعه اقتصادي كشورهايي است كه از سالها پيش، اين ضرورت را دريافتهاند. در اين خصوص اين ماهيت كارآفرين است كه با وجود همه مخاطرات و دشواريها همچنان يك گزينه جدي و مشوقي براي تغيير افراد از درون و گسترش اين تغييرات به محيط بيرون و پيرامون است (اوبجی و الگو، 2015)
عامل دولتی و قانونی: کارآفرینی به عنوان عامل کلیدی رشد و توسعه اقتصادی در عصر مدرن شناخته شده است و در مرکز رقابت بینالمللی، شرکتهای کارآفرینانه هستند که لبه تیز رقابتی آنها معطوف به انعطاف سازمانی و استراتژی تغییر مستمر در فرآیندها، محصولات و طرح هاست. طی چند ساله گذشته، دولتها به طوری جدی به تشویق کارآفرینی پرداختهاند، زیراکارآفرینی موجب بهرهمندی مردم و کشور میشود. قبل از آنکه مردم بتوانند کاری را شروع کنند، باید دارای سرمایه، تکنولوژی، تسهیلات لازم برای تولید کالا و نیروی کار مناسب باشند. همچنین باید دارای روحیه مناسب و شرایط روانی متعادل برای موفقیت در کارآفرینی باشند. به منظور رشد کارآفرینی ضروری است که نهادهای قانونی و نظارتی نحوه همکاری موسسات با یکدیگر، تضمین قراردادهای کاری و حق مالکیت فکری، تشویق رقابت و محدود کردن اقدامات انحصارطلبانه را مشخص کنند. اینها ریسکپذیری را تشویق میکنند و موانع توسعه محصولات و فرآیندهای کاری جدید را از بین میبرند (داوری و رضایی، 1395).
مدل مفهومی
عوامل درون سازمانی استراتژی ساختار سیستم نیروی انسانی اهداف کلان مهارت سبک مدیریت
|
کارآفرینی دولتی تسهیل گر متعلق به جامعه رقابت پذیر رسالت مدار نتیجه محور مشتری مدار پیشگیر نامتمرکز بازار گرا
|
عوامل برون سازمانی سیاسی فن آوری دولتی وقانونی اقتصادی اجتماعی فرهنگی بوم شناسی رقابتی
|
منبع: مک کينزي (2000) فردآر دیوید (1998) و آزبورن و گیبلر (1992)
فرضیه های تحقیق
فرضیه 1: عوامل درون سازمانی (ساختار سازمانی، استراتژی، سیستم، سبک مدیریت، نیروی انسانی، مهارت و اهداف کلان) پیش بینی کننده کارآفريني دولتي هستند.
فرضیه 2: عوامل برون سازمانی (سیاسی، فناوری، دولتی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بوم شناسی و رقابت) پیش بینی کننده کارآفريني دولتي هستند.
روش شناسی پژوهش:
تحقیق حاضر از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و توسعه ای و از نظر روش يك تحقيق توصيفي از نوع همبستگي است که به شیوه تحقیقات میدانی به جمع آوری داده ها پرداخته است. جامعه آماری شامل کلیه روسا و معاونین ادارات بانک ملی استانها و شهرستانهای تابع آنها در سال 1397 به تعداد 6600 نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 364 نفر می باشد. و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. جهت گردآوری داد های تحقیق بصورت میدانی محقق با هماهنگی تلفنی یا حضوری با روسای شعب و مدیران ادارات هر استان و شهرستان 550 پرسشنامه را بصورت پستی به آنها ارسال و 364 پرسشنامه تکمیل شده را جمع آوری نمود. برای تجزیه و تحلیل دادها، از روش های آماری توصیفی واستنباطی استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 و AMOS22 برای جمع آوری داده از سه پرسشنامه به شرح زیر استفاده شده است.در این تحقیق جهت سنجش عوامل درون سازماني از پرسشنامه 130 سوالی محقق ساخته استفاده شده است. این پرسشنامه دارای 130 گویه با طیف لیکرت 5 گزینه ای از خیلی کم تا خیلی زیاد می باشد که نمره گذاری انها از 1 تا 5 بوده است. پرسشنامه مذکور عوامل درون سازمانی موثر بر توسعه کارآفرینی دولتی را در هفت بعد شامل ساختار سازمانی، استراتژی، سیستم، سبک مدیریت، نیروی انسانی، مهارت و اهداف کلان می سنجد. جهت سنجش عوامل برون سازماني از پرسشنامه 122سوالی محقق ساخته استفاده شده است. این پرسشنامه دارای 122گویه با طیف لیکرت 5 گزینه ای از خیلی کم تا خیلی زیاد می باشد که نمره گذاری انها از 1 تا 5 بوده است. این پرسشنامه عوامل برون سازمانی موثر بر توسعه کارآفرینی دولتی را در هفت بعد شامل عوامل سیاسی، فناوری، دولتی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بوم شناسی و رقابت می سنجد. جهت سنجش توسعه کارآفرینی دولتی از پرسشنامه 98 سوالی محقق ساخته استفاده شده است. این پرسشنامه دارای 98 گویه با طیف لیکرت 5 گزینه ای از خیلی کم تا خیلی زیاد می باشد که نمره گذاری انها از 1 تا 5 بوده است. این پرسشنامه توسعه کارآفرینی دولتی را در نه بعد شامل دولت تسهیل گر، متعلق به جامعه،رقابت پذیر،رسالت مدار،نتیجه محور،مشتری مدار، پیشگیر، نامتمرکز و بازارگرا می سنجد. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های عوامل درونی سازمانی، عوامل برون سازمانی و توسعه کارآفرینی دولتی به ترتیب 965/0، 96/0 و 97/0 بدست آمد. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه عوامل درونی سازمانی بر اساس نظر 5 تن از متخصصین این حوزه 78/0، عوامل برون سازمانی 81/0 و پرسشنامه توسعه کارآفرینی دولتی 86/0 بدست امده است. روایی سازه ای پرسشنامه ها هم با روش تحلیل عاملی مورد آزمون قرار گرفته و روایی هر سه پرسشنامه تایید شده است.
یافته ها
روایی سازه ای پرسشنامه عوامل درون سازمانی با روش تحلیل عاملی تأییدی (CFI) با استفاده از نرم افزار AMOS23 مورد آزمون قرار گرفت و با توجه به آماره های به دست آمده در جدول 1 نتایج الگوی تحلیل عاملی تأییدی، برازشی منطقی و قابل قبول به دست آمد. توجه به شاخصهای 27/51= X2/Df 95/0=GFI، 95/0=IFI، 86/0=TLI، 94/0=NFI، 95/0=CFI و 098/0 RMSEA= نشان می دهد که الگوی اندازه گیری متغیر مکنون عوامل درون سازمانی در ابعاد مختلف از برازندگی و روایی سازه ای خوبی برخوردار است.
جدول1: بارهای عاملی پرسشنامه عوامل درون سازمانی
عامل های نهفته (متغیرهای مکنون) | شاخص های اندازه گیری ( متغیرهای مشاهده شده) | بارهای عاملی | معنی داری |
عوامل درون سازمانی | اهداف کلان | 50/0 | 001/0 |
مهارت | 62/0 | 001/0 | |
نيروي انساني | 30/0 | 001/0 | |
سبک مديريت | 60/0 | 001/0 | |
سيستم | 56/0 | 001/0 | |
استراتژي | 82/0 | 001/0 | |
ساختار سازمانی | 86/0 | 001/0 |
روایی سازه ای پرسشنامه عوامل برون سازمانی با روش تحلیل عاملی تأییدی (CFI مورد آزمون قرار گرفت و با توجه به آماره های به دست آمده در جدول 2 نتایج الگوی تحلیل عاملی تأییدی، برازشی منطقی و قابل قبول به دست آمد. توجه به شاخصهای 61/6= X2/Df 967/0=GFI، 968/0=IFI، 938/0=TLI، 95/0=NFI، 967/0=CFI و 085/0 RMSEA= نشان می دهد که الگوی اندازه گیری متغیر مکنون عوامل برون سازمانی در ابعاد مختلف از برازندگی و روایی سازه ای خوبی برخوردار است.
جدول 2: بارهای عاملی پرسشنامه عوامل برون سازمانی
عامل های نهفته (متغیرهای مکنون) | شاخص های اندازه گیری ( متغیرهای مشاهده شده) | بارهای عاملی | معنی داری |
عوامل برون سازمانی | عامل رقابت | 78/0 | 001/0 |
عامل بوم شناسي | 49/0 | 001/0 | |
عامل اجتماعی و فرهنگی | 61/0 | 001/0 | |
عامل اقتصادی | 66/0 | 001/0 | |
عامل دولتی و قانونی | 61/0 | 001/0 | |
عامل فناوری | 80/0 | 001/0 | |
عامل سیاسی | 50/0 | 001/0 |
همچنین روایی سازه ای پرسشنامه توسعه کارآفريني دولتي با روش تحلیل عاملی تأییدی (CFI مورد آزمون قرار گرفت و با توجه به آماره های به دست آمده در جدول 3 نتایج الگوی تحلیل عاملی تأییدی، برازشی منطقی و قابل قبول به دست آمد. توجه به شاخصهای 758/3= X2/Df 952/0=GFI، 943/0=IFI، 884/0=TLI، 924/0=NFI، 942/0=CFI و 086/0 RMSEA= نشان می دهد که الگوی اندازه گیری متغیر مکنون توسعه کارآفريني دولتي در ابعاد مختلف از برازندگی و روایی سازه ای خوبی برخوردار است.
جدول 3: بارهای عاملی پرسشنامه توسعه کارآفريني دولتي
عامل های نهفته (متغیرهای مکنون) | شاخص های اندازه گیری ( متغیرهای مشاهده شده) | بارهای عاملی | معنی داری |
توسعه کارآفريني دولتي | تسهيل گري | 44/0 | 001/0 |
متعلق به جامعه بودن | 70/0 | 001/0 | |
رقابتي بودن | 64/0 | 001/0 | |
رسالت مدار بودن | 85/0 | 001/0 | |
نتيجه محور بودن | 98/0 | 001/0 | |
مشتري مدار بودن | 74/0 | 001/0 | |
پيشگير بودن | 53/0 | 001/0 | |
نامتمرکز بودن | 72/0 | 001/0 | |
بازار گرا بودن | 65/0 | 001/0 |
توصيف مشخصات دموگرافيک پاسخگویان
جنسیت: از بين پاسخگویان مورد بررسي 21/16درصد (59 نفر) زن و 79/83 درصد (305 نفر) مرد بوده اند .
سن: از بين پاسخگویان مورد بررسي 17 نفر (67/4 درصد) پاسخگویان 30 سال و کمتر، 100نفر (47/27 درصد) بین 31 تا 40 سال، 97 نفر (65/26 درصد) بین 41 تا 50 سال و 150 نفر (21/41 درصد) 51 سال و بیشتر سن داشتند.
میزان تحصیلات: از بين پاسخگویان مورد بررسي 15 نفر (12/4 درصد) فوق دیپلم، 77 نفر (15/21 درصد) ليسانس، 211نفر (97/57 درصد) فوق ليسانس و 61 نفر (76/16درصد) دکتری داشتهاند.
سابقه خدمت: از بين پاسخگویان مورد بررسي 21 نفر (77/5 درصد) کمتر از 5 سال، 77 نفر (15/21 درصد) بین 6 تا 10 سال، 101 نفر (75/27 درصد) بین 11 تا 15 سال، 73 نفر (05/20 درصد) بین 16 تا 20 سال و 92 نفر (27/25 درصد) 21 سال و بیشتر سابقه خدمت داشتند
بررسی نرمال بودن توزیع متغیرهای تحقیق
فرضیه های آزمون نیکویی برازش نرمال (کولموگوروف اسمیرنوف):
H0 : توزیع هریک از متغیرها نرمال است.
H1 : توزیع هریک از متغیرها نرمال نیست.
باتوجه به اینکه معنی داری متغیرها، بالای 05/0 به دست آمده بنابراین فرضیه H0 رد نمی شود و این بدان معناست که این متغیرهای تحقیق از توزیع نرمال پیروی می کنند، بنابراین برای آزمون فرضیه ها از آزمون پارامتریک رگرسیون خطی چند گانه استفاده شده است.
جدول 4- آزمون کلموگرف اسمیرنف برای بررسی فرض نرمال بودن متغیرها
متغیر | آزمون کلموگرف اسمیرنوف | معنی داری | فرض نرمال |
کارآفرینی دولتی | 042/1 | 227/0 | نرمال است |
عوامل درون سازمانی | 03/1 | 355/0 | نرمال است |
عوامل برون سازمانی | 475/1 | 062/0 | نرمال است |
یافته های استنباطی:
فرضیه 1: عوامل درون سازمانی (ساختار سازمانی، استراتژی، سیستم، سبک مدیریت، نیروی انسانی، مهارت و اهداف کلان) پیش بینی کننده کارآفريني دولتي هستند.
رابطه خطی ساختار سازمانی (X1)، استراتژی (X2)، سیستم (X3)، سبک مدیریت (X4)، نیروی انسانی (X5)، مهارت (X6) و اهداف کلان (X7) با کارآفريني دولتي (Y) با استفاده از مدل رگرسيون خطي زير تعيين ميگردد:
Y = β0 + β1 X1 + β2 X2 + β3 X3 + β4 X4 + β5 X5+ β6 X6 + β7 X7
در اين مدل، براي تعين رابطه فوق، فرضيههاي آماري به صورت زير ميباشند:
H0: مدل رگرسيون خطي نيست
H1: مدل رگرسيون خطي است
H01: β1 = 0 H02: β2 = 0 H03: β3 = 0 H04: β4 = 0 H05: β5 = 0 H06: β6 = 0 H07: β7 = 0
H11: β1 ≠ 0 H12: β2 ≠ 0 H13: β3 ≠ 0 H14: β4 ≠ 0 H15: β5 ≠ 0 H16: β6 ≠ 0 H17: β7 ≠ 0
تجزيه و تحليل داده ها نشان می دهد که معنی داری آزمون پیرسون بین ساختار سازمانی، استراتژی، سیستم، سبک مدیریت، نیروی انسانی، مهارت و اهداف کلان با کارآفريني دولتي کوچکتر از 05/0=α هستند و در نتيجه بین ساختار سازمانی، استراتژی، سیستم، سبک مدیریت، نیروی انسانی، مهارت و اهداف کلان با کارآفريني دولتي رابطه معنی داری وجود دارد. مثبت بودن ضرايب همبستگي نشان از رابطه مستقیم بين متغيرهای پیش بین و متغیر ملاک است(جدول 5)
جدول 5: آماره های آزمون همبستگی پیرسون بین عوامل درون سازمانی و کارآفريني دولتي
متغیر | کارآفريني دولتي | |||||||
ضريب همبستگی | معنی داری | وجود رابطه | نوع رابطه | |||||
ساختار سازمانی | 678/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | ||||
استراتژی | 485/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | ||||
سیستم | 363/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | ||||
سبک مدیریت | 27/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | ||||
نیروی انسانی | 245/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | ||||
مهارت | 605/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | ||||
اهداف کلان | 497/0 | 001/0 | دارد | مستقیم |
با توجه به اين كه مقدار p محاسبه شده از آزمون (001/0) كمتر از سطح معنيدار 05/0 است، لذا در اين سطح، H0 رد ميشود و در نتيجه مدل رگرسيون خطي معنيدار می باشد، يعني بین ساختار سازمانی، استراتژی، سیستم، سبک مدیریت، نیروی انسانی، مهارت و اهداف کلان با کارآفريني دولتي رابطه خطی معنيداري وجود دارد. ضریب همبستگی چندگانه 747/0=r می باشد که نشان دهنده میزان رابطه همزمان ساختار سازمانی، استراتژی، سیستم، سبک مدیریت، نیروی انسانی، مهارت و اهداف کلان با کارآفريني دولتي می باشد و با توجه به اینکه سطح معنی داری برابر 001/0 و کوچکتر از سطح 05/0= α است. بنابراین این رابطه معنی دار می باشد. با توجه به اينکه مقدار R2adj (تعديل شده R2)، برابر با 545/0 مي باشد، پس ساختار سازمانی، استراتژی، سیستم، سبک مدیریت، نیروی انسانی، مهارت و اهداف کلان بصورت همزمان 545/0 واریانس میزان کارآفريني دولتي را تبيين مي کنند (جدول 6).
جدول 6: تحليل واريانس مدل رگرسيون عوامل درون سازمانی با کارآفريني دولتي
منبع تغييرات | مجموع مربعات | درجه آزادي | ميانگين مربعات | R | R2adj | مقدارF | Sig |
رگرسيون | 171/66 | 7 | 453/9 | 747/0 | 545/0 | 85/42 | 001/0 |
باقی مانده | 676/78 | 356 | 221/0 | ||||
جمع | 847/144 | 363 | - |
همچنين با توجه به pـ مقدار محاسبه شده در آزمون ضرايب مدل رگرسيون ,H01 ,H03 H06,H04 (ساختار سازمانی، سیستم، سبک مدیریت و مهارت)، در سطح 05/0 رد ميشود، اما مدل رگرسيون , H02 ,H05 ,H07(استراتژی، نیروی انسانی و اهداف کلان) در سطح 05/0 رد نميشود. با توجه به مقدارβ برای ساختار سازمانی، سیستم، سبک مدیریت و مهارت به ترتیب برابر 498/0، 208/0، 215/0- و 313/0 می باشد، پس ساختار سازمانی، مهارت سبک مدیریت و سیستم به ترتیب بهترین پیش بینی کننده کارآفريني دولتي می باشند (جدول 7).
جدول 7: ضرايب مدل رگرسيون رابطه عوامل درون سازمانی با کارآفريني دولتي
متغير | برآوردB | خطاي معيار | برآورد استاندارد β | مقدارt | Sig |
ثابت | 043/1 | 178/0 | - | 851/5 | 001/0 |
ساختار سازمانی | 418/0 | 059/0 | 498/0 | 134/7 | 001/0 |
استراتژی | 032/0- | 068/0 | 035/0- | 473/0- | 637/0 |
سیستم | 168/0 | 056/0 | 208/0 | 003/3 | 003/0 |
سبک مدیریت | 182/0- | 057/0 | 215/0- | 196/3- | 002/0 |
نیروی انسانی | 009/0 | 051/0 | 01/0 | 184/0 | 854/0 |
مهارت | 317/0 | 067/0 | 313/0 | 754/4 | 001/0 |
اهداف کلان | 049/0 | 05/0 | 057/0 | 978/0 | 329/0 |
رابطه خطی سیاسی (X1)، فناوری (X2)، دولتی و قانونی (X3)، اقتصادی (X4)، اجتماعی و فرهنگی (X5)، بوم شناسی (X6) و رقابت (X7) با کارآفريني دولتي (Y) با استفاده از مدل رگرسيون خطي زير تعيين ميگردد:
Y = β0 + β1 X1 + β2 X2 + β3 X3 + β4 X4 + β5 X5+ β6 X6 + β7 X7
در اين مدل، براي تعين رابطه فوق، فرضيههاي آماري به صورت زير ميباشند:
H0: مدل رگرسيون خطي نيست
H1: مدل رگرسيون خطي است
H01: β1 = 0 H02: β2 = 0 H03: β3 = 0 H04: β4 = 0 H05: β5 = 0 H06: β6 = 0 H07: β7 = 0
H11: β1 ≠ 0 H12: β2 ≠ 0 H13: β3 ≠ 0 H14: β4 ≠ 0 H15: β5 ≠ 0 H16: β6 ≠ 0 H17: β7 ≠ 0
تجزيه و تحليل داده ها نشان می دهد که معنی داری آزمون پیرسون بین عوامل سیاسی، فناوری، دولتی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بوم شناسی و رقابت با کارآفريني دولتي کوچکتر از 05/0=α هستند و در نتيجه بین عوامل سیاسی، فناوری، دولتی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بوم شناسی و رقابت با کارآفريني دولتي رابطه معنی داری وجود دارد. مثبت بودن ضرايب همبستگي نشان از رابطه مستقیم بين متغيرهای پیش بین و متغیر ملاک است(جدول 8).
جدول 8: آماره های آزمون همبستگی پیرسون بین عوامل برون سازمانی و کارآفريني دولتي
متغیر | کارآفريني دولتي | ||||
ضريب همبستگی | معنی داری | وجود رابطه | نوع رابطه | ||
سیاسی | 562/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | |
فناوری | 525/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | |
دولتی و قانونی | 225/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | |
اقتصادی | 361/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | |
اجتماعی و فرهنگی | 334/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | |
بوم شناسی | 361/0 | 001/0 | دارد | مستقیم | |
رقابت | 508/0 | 001/0 | دارد | مستقیم |
با توجه به اين كه مقدار p محاسبه شده از آزمون (001/0) كمتر از سطح معنيدار 05/0 است، لذا در اين سطح، H0 رد ميشود و در نتيجه مدل رگرسيون خطي معنيدار می باشد، يعني بین سیاسی، فناوری، دولتی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بوم شناسی و رقابت با کارآفريني دولتي رابطه خطی معنيداري وجود دارد. ضریب همبستگی چندگانه 678/0=r می باشد که نشان دهنده میزان رابطه همزمان سیاسی، فناوری، دولتی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بوم شناسی و رقابت با کارآفريني دولتي می باشد و با توجه به اینکه سطح معنی داری برابر 001/0 و کوچکتر از سطح 05/0= α است. بنابراین این رابطه معنی دار می باشد. با توجه به اينکه مقدار R2adj (تعديل شده R2)، برابر با 443/0 مي باشد، پس سیاسی، فناوری، دولتی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بوم شناسی و رقابت بصورت همزمان 443/0 واریانس میزان کارآفريني دولتي را تبيين مي کنند (جدول 9).
جدول 9: تحليل واريانس مدل رگرسيون عوامل برون سازمانی با کارآفريني دولتي
منبع تغييرات | مجموع مربعات | درجه آزادي | ميانگين مربعات | R | R2adj | مقدارF | sig |
رگرسيون | 518/54 | 7 | 788/7 | 678/0 | 443/0 | 89/28 | 001/0 |
باقی مانده | 16/96 | 356 | 27/0 | ||||
جمع | 638/150 | 363 | - |
همچنين با توجه به pـ مقدار محاسبه شده در آزمون ضرايب مدل رگرسيون ,H01 ,H02 H07 ,H06 (عامل سیاسی، فناوری، بوم شناسی و رقابت)، در سطح 05/0 رد ميشود، اما مدل رگرسيون , H03 ,H04 ,H05 (عامل دولتی و قانونی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی) در سطح 05/0 رد نميشود. با توجه به مقدارβ برای سیاسی، فناوری، بوم شناسی و رقابت به ترتیب برابر 375/0، 178/0، 12/0 و 246/0 می باشد، پس عامل سیاسی، رقابت، فناوری و بوم شناسی به ترتیب بهترین پیش بینی کننده کارآفريني دولتي می باشند (جدول 10).
جدول 10: ضرايب مدل رگرسيون رابطه عوامل برون سازمانی با کارآفريني دولتي
متغير | برآوردB | خطاي معيار | برآورد استاندارد β | مقدارt | sig |
ثابت | 84/0 | 2/0 | - | 205/4 | 001/0 |
سیاسی | 34/0 | 05/0 | 375/0 | 767/6 | 001/0 |
فناوری | 164/0 | 065/0 | 178/0 | 507/2 | 013/0 |
دولتی و قانونی | 053/0- | 052/0 | 06/0- | 02/1- | 309/0 |
اقتصادی | 048/0 | 059/0 | 053/0 | 804/0 | 422/0 |
اجتماعی و فرهنگی | 045/0- | 054/0 | 056/0- | 84/0- | 402/0 |
بوم شناسی | 11/0 | 052/0 | 12/0 | 108/2 | 036/0 |
رقابت | 255/0 | 071/0 | 246/0 | 58/3 | 001/0 |
بحث و نتیجه گیری:
نتایج تحقیق نشان داد که عوامل دورن سازمانی(ساختار سازمانی، استراتژی، سیستم، سبک مدیریت، نیروی انسانی، مهارت و اهداف کلان) پیش بینی کننده کارآفريني دولتي هستند. که این نتایج با یافته های یافته های رحماني و همکاران (١٣٩٥)، جابری و جمالی (1394)، قربانی آذر و همکاران (1392)، رینور (2008)، حسینی و همکاران (1393)، رحماني و همکاران (١٣٩٥)، موسوی و همکاران (1396)، رضوي و همکاران (1393)، دس و همكاران (2003)، سنجقی و همکاران (1391) و رضا زاده و همکاران (1391 ) که نشان دادن عوامل ذکر شده در توسعه کارآفرینی نقش دارند همسو است. بنابراین می توان گفت وجود یک استراتژی آینده نگر در سازمانهای کارآفرین، تلاش بانکهای دولتی برای کارآفرینی های جدید، میزان تلاش سازمانها برای ایجاد نوآوری در تولیدات، استقبال از تغییرات بوجود آمده از حوزه بازار و صنعت، جستجوی فرصت های جدید ممکن در شرکت های کارآفرین، وجود یک استراتژی تحلیل گر در شرکت های کارآفرین، داشتن استراتژی های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای تحقق اهداف توسعه، تدوین برنامه ریزی استراتژیک برای تحقق اهداف توسعه از طریق توسعه کارآفرینی و مشخص کردن عملیات اجرایی هر بانک کارآفرین در تحقق اهداف توسعه باعث توسعه کارآفرینی دولتی در راستای تحقق اهداف توسعه می شود. همچنین حذف بخش نامه های ریز و بروکراسی زا در بخش کارآفرینی بانکهای دولتی، انعطاف پذیر شدن بانکهای دولتی در تسهیل ارائه خدمات وروادید ایجاد و یا توسعه کسب و کارهای جدید، اصلاح سلسله مراتب سازمانی پیچیده و خسته کننده در بخش کارآفرینی، کاهش رسمیت و بروکراسی خشک در سازمانها، کاهش ارتباطات مکتوب و افقی در بانک و اداره سازمانهای کارآفرین دولتی بصورت نیمه متمرکز و غیر متمرکز از جمله عواملی هستند که می تواند منجر به توسعه کارآفرینی دولتی بشوند. از سویی دیگر یجاد یک سیتم اداری تسهیل کننده در سازمانهای کارآفرین، تسهیل رویه های رسمی در سازمانهای کارآفرین، بودجه بندی سرمایه ای در بخش های دولتی جهت حمایت از کارآفرینی، اصلاح سیستم حسابداری بانکهای دولتی، تسهیل فرایندهای ایجاد و توسعه کارآفرینی در بخش های غیر دولتی، مبارزه با واردات بی رویه، کاهش دخالت دولت در امور اقتصادی، ایجاد بسترهای اقتصادی جدید با رونق تولید، تسهیل و تشویق همکاری های جمعی در جامعه، کاهش انحصار دولتی در بخش های تولیدی، ایجاد رقابت در تولید و ارائه خدمات در بین استانها و تفویض اختیار بیشتر به بنگاه های اقتصادی کشور شود و به طبع آن کارآفرینی دولتی در راستای تحقق اهداف توسعه توسعه یابد.
نتایج تحقیق نشان می دهد عامل نیروی انسانی و ترسیم اهداف کلان با کارآفريني دولتي رابطه معناداری دارد. که این نتایج با یافته های موسوی و همکاران (1396)، رحماني و همکاران (١٣٩٥)، حسینی و همکاران (1393) و رضوي و همکاران (1393) که به این نتیجه رسیدند که وجود نیروی انسانی کارآمد و ترسیم اهداف کلان نقش تعیین کننده ای در توسعه کارآفرینی و تحقق اهداف توسعه دارد، همسویی دارد. بنابراین توجه به توسعه فكري و ذهني نیروی انسانی، استقبال مسئولين از ایده های خلاقانه و جديد نیروی انسانی، تلاش مسئولين در جهت تقويت و تشويق بنيه فكري و توانايي حل مسئله كاركنان، وجود نگرش هاي تحول آفرين در بين كاركنان، توانايي تطبيق كاركنان با تغييرات تكنولوژي، تلاش كاركنان براي انجام تحقيقات علمی و كاربردي، تلاش كاركنان براي ارتقاء شغلي، تلاش كاركنان براي شركت در آموزش هاي ضمن خدمت، وجود دیدگاه جامع و علمی کارکنان و مسئولین نسبت به مسائل و مشکلات سازمانی، توانایی کارکنان در پیوند دادن فرایندهای سازمانی، اجرای فرایندهای جدید مدیریتی، کاهش وابستگی اقتصادی شهروندان به دولت، ارزش قائل شدن به ایده های خلاقانه در تولید، رواج شایسته سالاری در کشور، تشویق و تنبیه سازمانها براساس عملکرد سازمانی واقعی، اولویت قرار دادن رضایت ارباب رجوع در بانکهای دولتی و ارتقاء بهره وری منابع انسانی از طریق آموزش و توانمند سازی می شود. همچنین ترسیم اهداف کلان بانک در راستای تحقق اهداف توسعه، برنامه ریزی راهبردی در جهت رسیدن به اهداف کلان سازمان، اصلاح الگوی مصرف و ایجاد یک نظام اداری پاسخگو در اهداف کلان بانک منجر به توسعه کارآفرینی می شود و می تواند منجر به اصلاح قوانین حمایت از تولید، گسترش مشوق های لازم برای صادرات، توانمند سازی شهروندان از طریق توسعه مدیریت مشارکتی، کاهش انحصار دولتی در بخش های وارداتی، حمایت از ایده های کارآفرینی، اصلاح نهادهای ناکارآمد دولتی در حیطه فعالیتهای اقتصادی، تشویق سازمانها و ادارات دولتی براساس بهره وری واقعی آنها، گرفتن کارمزد منطقی از کسانی که از خدمات دولتی بهره می بردند، تدوین برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت برای پیشگیری از جرایم اقتصادی و ایجاد ثبات رویه و مقررات در حوزه حمایت از تولید بشود.
براساس نتایج تحقیق عامل سبک مدیریت و مهارت با کارآفريني دولتي رابطه معناداری دارد. که این نتایج با یافته های حسینی و همکاران (1393)، سنجقی و همکاران (1391)، رضا زاده و همکاران (1391 ) موسوی و همکاران (1396) و دس و همكاران (2003)، مطابقت دارد، بنابراین ارتقاء دانش کارآفرینی کارکنان سازمان، ارتقاء دانش کارکنان نسبت به مفاهيم و اصول پايه کارآفرینی سازمانی، ارتقاء دانش کارکنان نسبت به مفاهيم و اصول پیشرفته کارآفرینی سازمانی، توانمندی کارکنان در استدلال و حل مسائل سازمان، توانايي کارکنان در انجام تحقیق و کشف دانش کارآفرینی جدید، توانمندی کارکنان در تفکر سيستمي و حل مسئله محور، توانمندی کارکنان در ريسکپذيري و انعطافپذيري، توانايي کارکنان درک جامعه و محيط جهاني و تاثير کارآفرینی بر آنها، توانايي کارکنان درک سازمانها و شرکتها و کارکردن موثر در آنها، کاهش خطای نیروی انسانی در حین انجام وظایف سازمانی، توانمندی کارکنان در اولویت بندی و سازماندهی کارها براساس زمان و ارتقاء میزان مطالعات تخصصی کارکنان، منجر به توسعه کارآفرینی دولتی در جامعه و تحقق اهداف توسعه می شود. همچنین اداره بانک بر اساس سبک مدیریت مشارکتی، تشویق مدیران به اعتماد به کار کنان، تعامل دو طرف بین مدیر و کارکنان، تصمیم گیری های مهم براساس تعامل و همکاری بین مدیران و کارکنان، وجود ارتباطات سازمانی اثربخش بین مدیر و کارکنان، اداره بانک بر اساس سبک مدیریت مشاوره ای، نظرخواهی مداوم مدیر از کارکنان درباره امور اداری و اجرایی، وجود روابط غیر رسمی اثر بخش بین مدیر و کارکنان ، وجود روابط رسمی انعطاف پذیر بین مدیر و کارکنان، عدم استفاده مدیر از شیوه تهدید کارکنان برای ملزم کردن آنها به انجام امور درخواستی، اهمیت دادن مدیر به تشویق و تنبیه کارکنان بر اساس عملکردشان، وجود یک مدیریت تلاش گر در بانک و تلاش مدیران برای جلب اعتماد کارکنان منجر به توسعه کارآفرینی دولتی می شود.
یافته های عوامل برون سازمانی (سیاسی، فناوری، دولتی و قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بوم شناسی و رقابت) پیش بینی کننده کارآفريني دولتي هستند. که این نتایج با یافته های جابری و جمالی (1394)، صـالحي و هـمکاران (١٣٩٣)، قربانی آذر و همکاران (1392)، رحماني و همکاران (١٣٩٥)، شاکرپور و سحابي (١٣٩٥)، عباس زاده (1394)، موسوی و همکاران (1396)، جابری و جمالی (1394) که نشان دادند عوامل ذکر شده می تواند در توسعه کارآفرینی و تحقق اهداف توسعه نقش داشته باشد، مطابقت دارد. بنابراین پرهیز از سیاسی کاری در اجرای سیاستهای کارآفرینی، استفاده نکردن ابزارهای از شعارهای کارآفرینی ، نظارت درست بر عملکرد دستگاهای اجرای در توسعه کارآفرینی با محوریت تحقق سیاست های کارآفرینی، تدوین سیاستهای کلی جهت حمایت از کاهای تولید داخلی، حذف موانع سیاسی توسعه کار آفرینی، اجرای سیاست آزاد سازی تجارت داخلی و خارجی، اجرای سیاست های انضباط مالی، اجرای درست سیاست های اصل 44 و واگذاری موسسات مالی دولتی به بخش خصوصی واقعی، مبارزه قاطع با فساد اداری در بانکهای دولتی و شبه دولتی، اجرای درست سیاستهای مالیاتی کشور و استفاده از ظرفیت های اجرای هدفمند سازی یارانه ها در جهت تحقق سیاستهای توسعه و افزایش تولید ملی منجر به توسعه کار آفرینی دولتی و بهبود و توسعه برنامه های تسهیلی کنونی در زمینه کارآفرینی، گسترش مشوق های لازم برای صادرات، توسعه دوره های مهارت آموزی افراد مهارت جو و کار جو، تصویب و اجرای دقیق قوانین حق مالکیت معنوی در تولیدات، تشویق مردم به خرید کالاهای داخلی، تغییر ساختار بودجه ای در حوزه های اقتصادی، تمرکز زدایی دولت از بانکهای دولتی و انتقال فناوری های پیشرفته جدید جهت تسهیل در توزیع و ارائه خدمات می شود. همچنین به روز کردن بانکهای دولتی از نظر بکارگیری فناوری های نوین اطلاعاتی جهت اجرای امور، بروز بودن سخت افزارهای حوزه فناوری سازمان، قابلیت استقرار و پشتیبانی هرگونه سخت افزار در سازمان، به روز کردن نرم افزارهای مورد نیاز در سازمان، آشنایی کامل کارمندان با انواع نرم افزارهای کاربردی در سازمان، یکپارچگی در نرم افزار های مورد استفاده درسازمان، قابلیت اجرا،پشتیبانی ،تولید و توسعه هر گونه نرم افزار در سازمان، استفاده از فناوری های جدید جهت کاهش بروکراسی اداری، انتقال فناوری های پیشرفته جدید جهت تسهیل در تولید، انتقال فناوری های پیشرفته جدید جهت تسهیل در صادرات، پیش بینی های علمی و واقع بینانه مدیران برای آینده بازار محصولات یا خدمات شرکت ها و شکل دهی بازارهای جدید خارجی بری محصولات تولید داخل می شود.
طبق نتایج بدست آمده عامل دولتی و قانونی و رقابت با کارآفريني دولتي رابطه معناداری دارد. که این نتایج با یافته های شاکرپور و سحابي (١٣٩٥)، عباس زاده (1394)، قربانی آذر و همکاران (1392) که به این نتیجه رسیدند که عوامل عامل دولتی و قانونی و رقابت نقش تعیین کننده ای در تحقق اهداف توسعه و کارآفرینی دارند، همسو است. بنابراین تسهیل قوانین پرداخت تسهیلات بانکی برای کارفرینی در کشور، تدوین قوانینی که باعث ایجاد انگیزه برای تقویت روحیه کارآفرینی در بانکهای دولتی شود، کاهش دخالت های دولت در فضای رقابتی بخش خصوصی، ایجاد رقابت سالم در بخش های اقتصادی دولتی، اجرای دقیق قانون مالیات بر ارزش افزوده برای کلیه ارگانهای اقتصادی دولتی و خصوصی، تدوین قوانین جدی در حمایت از مالکیت معنوی و فکری ایده های کارآفرینانه، مبارزه جدی دولت با قاچاق کالا، ارتقاء سطح سلامت سازمانی ادارات دولتی کشور، استفاده از شیوه های نوین نظارت بر امور دولتی، افزایش پوشش استاندارد برای کلیه محصولات تولید داخل و مبارزه جدی با فعالیتهای اقتصادی زیر زمینی می تواند منجر به توسعه کارآفرینی دولتی در راستای تحقق اهداف توسعه شود و باعث دخالت کمتر دولت در امور بازار، تمرکز زدایی دولت از سازمانهای شبه دولتی، تدوین برنامه های استراتژیک بلند مدت برای تقویت تولید حمایت از اقتصاد دانش بنیان، تشویق بنگاهای اقتصادی به تولید و سودآوری بیشتر، تصویب قوانین مشوق برای ارتقاء سطح بهره وری بنگاه های اقتصادی و رقابتی کردن اقتصاد از طریق کاهش انحصار دولتی شود. همچنین ایجاد رقابت در بین صنایع مختلف بر اساس سطح کیفیت محصولات تولیدی، قیمت محصولات تولیدی، کیفیت خدمات، کسب رضایت مشتری، بروز بودن فرایند تولید، سطح پاسخگویی آنها و خدمات پس از فروش، توسعه رقابت سالم در بین سازمانهای مختلف تولیدی، ایجاد فضای رقابتی آزاد در بازار سرمایه و بورس، اجازه دادن به شرکت ها و سرمایه گذاران جدید جهت ورود به عرصه های رقابت اقتصادی و تسهیل شرایط در این زمینه و توسعه تجارت خارجی جهت مقابله با تهدیدات سرمایه گذاران جدید باعث توسعه کارآفرینی دولتی و تحقق اهداف توسعه می شود و همچنین منجر به دخالت کمتر دولت در امور بازار، ایجاد بازار رقابتی برای محصولات تولید داخل، سپردن قیمت گذاری محصولات به بازار رقابت، عدم ساختار دهی دولت به بازار، پیش بینی های علمی و واقع بینانه مدیران برای آینده بازار محصولات یا خدمات شرکت ها، کاهش دادن تقاضای کالاهای مصرفی، شکل دهی بازارهای جدید خارجی بری محصولات تولید داخل و تدوین قوانین و بخش نامه هایی جهت ایجاد شفافیت در بازار رقابتی می شود.
طبق نتایج این تحقیق عامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با کارآفريني دولتي رابطه معناداری دارد. که این نتایج با یافته های موسوی و همکاران (1396)، جابری و جمالی (1394)، مرعشيان و همکاران (1392)، مبینی دهکردی و همکاران(1393)، صـالحي و هـمکاران (١٣٩٣) و قربانی آذر و همکاران (1392) که نشان دادند عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در توسعه کارآفرینی و تحقق اهداف توسعه نقش دارد، همسو است. بنابراین کنترل تورم، ایجاد ثبات اقتصادی در کشور، ایجاد زنجیره تأمین محصولات در بین بانکهای دولتی مختلف، مدیریت زنجیره تامین برای تولید و توزیع محصولات داخلی، ایجاد اقتصاد دانش محور در سازمانها، تمرکز بر بازده اقتصادی فعالیتها در بانکهای دولتی، تلاش برای ارتقاء نرخ رشد اقتصادی کشور، تقویت رقابت پذیری اقتصاد کشور در بین کشورهای منطقه، تلاش برای کاهش وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی و برنامه ریزی علمی جهت افزایش تولید کالاهای اساسی در کشور، باعث توسعه کارآفرینی دولتی در راستای تحقق اهداف توسعه و همچنین باعث بهبود و توسعه خدمات دولتی، تسهیل فرایندهای ایجاد و توسعه کارآفرینی در بخش های دولتی، اتکاء دولت به فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی، ایجاد ظرفیت های جدید اقتصادی از طرق توسعه تجارت خارجی، کاهش انحصار دولتی در بخش های صادراتی، گسترش خدمات تجارت خارجی، حمایت دولت از اصناف جهت توانمند کردن آنها در رقابت با شرکت های خارجی در عرصه داخلی و خارجی و متمرکز شدن بر برون دادهای اقتصادی بنگاه های اقتصادی می شود. همچنین فرهنگ سازی خرید کالاهای تولید داخل توسط شهروندان، فرهنگ سازی حمایت از ایده های خلاق در بانکهای دولتی، فرهنگ سازی روحیه کارآفرینی در فارغ التحصیلان دانشگاهی، تشویق شهروندان به حمایت از کالاهای داخلی از طرق آموزش در مدارس، تقویت روحیه ریسک پذیری در بین جوانان و نوجوانان، ایجاد فرهنگ سازمانی نوآور در بانکهای دولتی، ایجاد فرهنگ سازمانی غیر متمرکز در بانکهای دولتی، ایجاد فرهنگ سازمانی مشارکت جو در بانکهای دولتی، تقویت فرهنگ جهادی و تلاش گر در کشور ، تشویق بانکهای دولتی به نیاز سنجی های اجتماعی، مدیریت فرهنگی جامعه به سوی تولید و کارآفرینی، گفتمان سازی توسعه کارآفرینی جهت تحقق اهداف توسعه ، فرهنگ سازی کاهش تقاضای کالاهای مصرفی در کشور و برنامه ریزی جهت ارتقاء سطح درآمد جامعه باعث توسعه کارآفرینی دولتی در جامعه می شود به تحقق اهداف توسعه هم کمک می کند.
پيشنهادهاي کاربردی حاصل از نتایج تحقيق
- با توجه به اين که نتايج تحقيق نشان داد: عوامل دون سازمانی بر توسعه کارآفريني دولتي در راستاي سياستهاي کلي اقتصاد مقاومتي تاثیر مثبت و معنی داری دارد، بنابراین اقدامات زیر برای اصلاح و یا تقویت عوامل درون سازمانی و به طبع آن توسعه کارآفريني دولتي پیشنهاد می شود:
- تلاش بانکهای دولتی برای کارآفرینی های جدید، میزان تلاش سازمانها برای ایجاد نوآوری در تولیدات، استقبال از تغییرات بوجود آمده از حوزه بازار و صنعت، جستجوی فرصت های جدید ممکن در شرکت های کارآفرین،تلاش بانک های کارآفرین برای حضور در بازارهای با ثبات و بازارهای پویا و متغیر، افزایش تولید در هنگام وجود بازارهای با ثبات، وجود یک استراتژی تحلیل گر در شرکت های کارآفرین،
- حذف بخش نامه های ریز و بروکراسی زا در بخش کارآفرینی بانکهای دولتی، انعطاف پذیر شدن بانکهای دولتی در تسهیل ارائه خدمات وروادید ایجاد و یا توسعه کسب و کارهای جدید و حذف قوانین و مقررات دست و پا گیر در حمایت از کارآفرینی.
- توجه به توسعه فكري و ذهني نیروی انسانی، استقبال مسئولين از ایده های خلاقانه و جديد نیروی انسانی، تلاش مسئولين در جهت تقويت و تشويق بنيه فكري و توانايي حل مسئله كاركنان، وجود نگرش هاي تحول آفرين در بين كاركنان، توانايي تطبيق كاركنان با تغييرات تكنولوژي، تلاش كاركنان براي انجام تحقيقات علمی و كاربردي، تلاش كاركنان براي ارتقاء شغلي، تلاش كاركنان براي شركت در آموزش هاي ضمن خدمت،
- ترسیم اهداف کلان بانک در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی، برنامه ریزی راهبردی در جهت رسیدن به اهداف کلان سازمان، تقسیم بندی اهداف کلان بانک به زیر بخش ها، مشخص کردن مسئولیت هربخش از بانک در جهت تحقق اهداف کلان سازمان، در نظر گرفت سیاستهای اقتصاد مقاومتی در ترسیم اهداف کلان سازمانی.
- با توجه به اين که نتايج تحقيق نشان داد: عوامل برون سازمانی بر توسعه کارآفريني دولتي در راستاي سياستهاي کلي اقتصاد مقاومتي تاثیر مثبت و معنی داری دارد، بنابراین اقدامات زیر برای تقویت یا اصلاح عوامل برون سازمانی و به طبع آن توسعه کارآفريني دولتي در راستاي سياستهاي کلي اقتصاد مقاومتي پیشنهاد می شود:
- اداره بانک بر اساس سبک مدیریت مشارکتی، تشویق مدیران به اعتماد به کار کنان، تعامل دو طرف بین مدیر و کارکنان، تصمیم گیری های مهم براساس تعامل و همکاری بین مدیران و کارکنان، وجود ارتباطات سازمانی اثربخش بین مدیر و کارکنان، اداره بانک بر اساس سبک مدیریت مشاوره ای، نظرخواهی مداوم مدیر از کارکنان درباره امور اداری و اجرایی،
- تدوین سیاستهای کلی جهت حمایت از کاهای تولید داخلی، اجرای سیاست آزاد سازی تجارت داخلی و خارجی، اجرای سیاست های انضباط مالی، تأمین مالی به موقع پروژه های بزرگ کارآفرینی، حمایت سیاسی از طرح های نوآورانه ملی و استانی، حمایت سیاسی از برنامه های تولیدی بخش خصوصی، اجرای درست سیاست های اصل 44 و واگذاری موسسات مالی دولتی به بخش خصوصی واقعی و مبارزه قاطع با فساد اداری در بانکهای دولتی و شبه دولتی،.
- به روز کردن بانکهای دولتی از نظر بکارگیری فناوری های نوین اطلاعاتی جهت اجرای امور، بروز بودن سخت افزارهای حوزه فناوری سازمان، قابلیت استقرار و پشتیبانی هرگونه سخت افزار در سازمان، به روز کردن نرم افزارهای مورد نیاز در سازمان، آشنایی کامل کارمندان با انواع نرم افزارهای کاربردی در سازمان، تسریع دسترسی به سیستم های اطلاعاتی و شناسایی وتدوین استانداردها و مستندات مورد نیاز در دسترسی به سیستم های اطلاعاتی.
- تسهیل قوانین پرداخت تسهیلات بانکی برای کارفرینی در کشور، تدوین قوانینی که باعث ایجاد انگیزه برای تقویت روحیه کارآفرینی در بانکهای دولتی شود، کاهش دخالت های دولت در فضای رقابتی بخش خصوصی، ایجاد رقابت سالم در بخش های اقتصادی دولتی، اجرای دقیق قانون مالیات بر ارزش افزوده برای کلیه ارگانهای اقتصادی دولتی و خصوصی، تدوین قوانین جدی در حمایت از مالکیت معنوی و فکری ایده های کارآفرینانه، محدود کردن اقدامات انحصار طالبانه بخش دولتی و شبه دولتی با تدوین قوانین و بخشنامه های جدید.
- کنترل تورم، ایجاد ثبات اقتصادی در کشور، ایجاد زنجیره تأمین محصولات در بین بانکهای دولتی مختلف، مدیریت زنجیره تامین برای تولید و توزیع محصولات داخلی، ایجاد اقتصاد دانش محور در سازمانها، تمرکز بر بازده اقتصادی فعالیتها در بانکهای دولتی، شناسایی منابع جدید مالی جهت تامین منابع مالی سازمانها، تسهیل صادرات محصولات و خدمات دانش بنیان و کاهش سهم دولت در فعایتهای اقتصادی کشور.
- فرهنگ سازی خرید کالاهای تولید داخل توسط شهروندان، فرهنگ سازی حمایت از ایده های خلاق در بانکهای دولتی، فرهنگ سازی روحیه کارآفرینی در فارغ التحصیلان دانشگاهی، تشویق شهروندان به حمایت از کالاهای داخلی از طرق آموزش در مدارس، تقویت روحیه ریسک پذیری در بین جوانان و نوجوانان، ایجاد فرهنگ سازمانی نوآور در بانکهای دولتی، ایجاد فرهنگ سازمانی غیر متمرکز در بانکهای دولتی.
- ایجاد رقابت در بین صنایع مختلف بر اساس سطح کیفیت محصولات تولیدی، قیمت محصولات تولیدی، کیفیت خدمات، کسب رضایت مشتری، بروز بودن فرایند تولید، سطح پاسخگویی آنها و خدمات پس از فروش، توسعه رقابت سالم در بین سازمانهای مختلف تولیدی، عدم حمایت دولت از برخی بنگاه های اقتصادی و تولیدی، ایجاد یک فضای اقتصادی رقابت پذیر در کشور، تحلیل رقبای داخلی در سازمانهای مختلف، تحلیل رقبای خارجی در سازمانهای مختلف و تشویق سازمانها به بهبود موقعیت رقابتی خود.
منابع:
1. احمدپور داریانی، محمود.، (1395) .کارآفرینی: تعاریف، نظریات، الگوها، ناشر: شرکت پردیس.
2. اسکوئیان معصومه(1391)، بررسی عوامل درون سازمانی موثر بر کارآفرینی سازمانی. کنفرانس بین المللی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان. صص 19-1.
3. بهزادنسب، فواد و صادقی، تورج. (1395). بررسی رابطه تفکر استراتژیک و میزان توانایی کارآفرینی در کارکنان کارخانجات شهرک صنعتی ماشینسازی و فناوریهای برتر مشهد، کنفرانس بین المللی نقد و واکاوی مدیریت در هزاره سوم، مشهد، موسسه علمی فرهنگی آپادانا،
4. جابری، علی و جمالی، یعقوب. (1394). اقتصاد مقاومتی از دیدگاه اسلام مفهوم، اصول و سیاست ها. مجله معرفت، شماره 213، صص 91-106
5. حسینی نیا غلامحسین، بیطرف معصومه (1394)، دولت کارآفرین، اصول و مفاهیم. سومین کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین در مدیریت، اقتصاد و حسابداری، صص 17-1.
6. حسینی، س ن؛ تقوایی یزدی، م و دیده خانی، ح. (1393). بررسی رابطهی ویژگیها و مهارتهای کارآفرینی با کارآفرینی سازمانی و نوآوری سازمانی در کارکنان شهرداریهای استان گلستان، اولین کنفرانس ملی تحقیق و توسعه در هزاره سوم، علیآباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علیآباد کتول
7. داوری علی، رضایی حمیدرضا (1395)، نقش دولت و خط مشي هاي دولتي در توسعه كارآفريني. نشریه علوم مدیریت ایران، شماره شماره 2، صص 129-109.
8. رحماني ، زين العابدين ؛ نجمه گمرکچي و رسول عين الهي، (1395). بررسي راهکارهاي اقتصاد مـقاومتي (رويکـرد توليد داخل و حمايت از کار و سرمايه ي داخلي)، کنفرانس بين المللي مديريت و اقتصاد پويا ايرانـ -مـالزي، مالزي -جزيره پنانگ دانشگاه USM، مرکز توسعه آمـوزشهاي نـوين ايران (مـتانا)
9. رضازاده، اکبر و عزیزی، غلامرضا (1391) ، " تاثیر رهبر تحول آفرین بر گرایش کارآفرینانه افراد سازمان" ، نشریه تازه های جهان بیمه ، شماره 172،ص 29-43
10. رضوي، حميدرضا و امام قلي زاده، سعيد و منصوری فر، سعید و ملکان، محسن. (1393). بررسی رابطه بین مهارتهای کارآفرینی و توسعه کارآفرینی سازمانی. شهرکهای صنعتی شرق گلستان. موسسه آموزش عالی شمال.
11. سنجقی، م. ا و فرهی، ب و گلستانه فر، س. ح. (1391). تأثیر گرایش کارآفرینانه بر رابطه بین سبکهای رهبری و اثربخشی سازمانی، فصلنامه مطالعات رفتارسازمانی، سال اول، شماره3، ص 28-40
12. شاکرپور، پريسا و بهرام سحابي، (1395)، اقـتصاد مـقاومتي با حمايت از توليد ملي (تجارت الکترونيک و رشد اقتصادي)، سومين کنفرانس بين المـللي اقـتصاد در شرايط تحريم ، بابلسر، شرکت پژوهشي صـنعتي طرود شمال ،
13. شاه حسینی، عباس. (1394)، کارآفرینی، تهران، نشر آییژ.
14. عباس زاده حسن (1394)، عوامل موثر بر رقابت پذیری بنگاه. نشریه مدیریت اقتصاد، 19، صص 20-1.
15. علایی عذرا. (1393)، بررسی مولفه های موثر بر کارآفرینی و شیوه های پرورش آن در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي. ماهنامه اجتماعیف اقتصادی، فرهنگی کار و جامعه، شماره 167، صص 13-1.
16. علم بیگی، امیر، ملک محمدي، ایرج و مقیمی، سید محمد.، (1388 ). تحلیل عاملی مولفه هاي فناوري ارتباطی و اطلاعاتی (ICT )مرتبط با توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج کشاورزي ایران، مجله اقتصاد و توسعه کشاورزي (علوم و صنایع کشاورزي)، جلد 23 .شماره1 ،صص: 1-10
17. قربانی آذر, محمد؛ سجاد کریمی و سعید محمدی، ۱۳۹۲، نقش بانکها در تحقق اهداف توسعه، اولین کنفرانس ملی حسابداری و مدیریت، شیراز، موسسه بین المللی آموزشی و پژوهشی خوارزمی
18. مقیمی محمد(1393)، کارآفرینی در نهاد های جامعه مدنی : پژوهشی در سازمان های غیر دولتی : NGOs؛ ایران، تهران : دانشگاه تهران ،
19. مبینی دهکردی، علی؛ رضا زاده، آرش و دهقان نجمآبادی، عامر. (1393). تأثیر فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینانهی سازمان )مطالعه موردی: شرکت خودروسازی زامیاد).نشریه توسعه کارآفرینی، دوره 5، شماره 2 (16)، 47-62.
20. الوانی،الیاسی، خنیفر،جندقی، وکیلی. (1390). "کارآفرینی در بخش عمومی: رویکرد هم افزایی" پژوهشهای مدیریت عمومی سال چهارم، شماره دوازدهم،- تابستان 1390 ص 5-28.
21. موسوی، سیدمسعود؛ فرهادی، فرهاد؛ خلیلی مقدم، تهمینه؛ (1396). اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال.مطالعات اقتصادی،مدیریت مالی وحسابداری، دوره 3، شماره 1، صص 1-10.
22.
Bozhikin, Ivan, & Janaina, Macke,. & Costa, Luana Folchini,. (2019). The role of government and key non-state actors in social entrepreneurship: A systematic literature review. Journal of Cleaner Production, Volume 226, 20 July 2019, Pp 730-74723. Dess, G. G & Irland, R. D & Zahra, S. A. (2003). Emerging issues in corporate entrepreneurship, Journal of Management,Vol. 29.
24. Dess, Gregory G., and G.T. Lumpkin (2005), “The Role of Entrepreneurial Orientation in Stimulating Effective Corporate Entrepreneurship,” Academy of Management Executive, 19 (1), 147–156.
25. Escalante, C. and Turvey, C. (2006). Innovation and entrepreneurship in rural communities. Proceedings of the Annual Meetings of Sothern Agricultural Economics Association, Orlando, Florida, pp. 4- 17.
26. Fairs, sh,. 2018. Seeking entrepreneurial origins: Are entrepreneurs born or made? Availableat: http: //www. celcee. Edu.
27. Kravets J. (2017). Building job competency. United States: Kravetz Associates.
28. Lumpkin,G,T, Cogliser,Claudia, Schneider,Dawn R. (2009), understanding and measuring Autonomy: an Entrepreneurial Orienation perspective Entrepreneurship: Theory and practice ,Baylor university 1042-2587
29. Obaji, Nkem Okpa, & Olugu, Mercy Uche .(2015). The role of government policy in entrepreneurship development. Science Journal of Business and Management. 2(4): 109-115
30. Schulte, Peter. (2014). the Entrepreneurial University: A Strategy for Institutional Development . Higher Education in Europe. No, 2. pp: 188-191.
31. Spillecke ,S.B ,Brettel,M.(2013). The impact of sales management controls on the entrepreneurial orientation of the sales department. European Management Journal 31, 410– 422
32. Turban, Efraim, Sharda, Ramesh, Delen, Dursun (2010) Decision Support and Business Intelligence Systems (9th Edition) ,pp:17.
33. Turró, A., Urbano, D. & Peris-Ortiz, M. (2014). “Culture and innovation: The moderating effect of cultural values on corporate entrepreneurship”, Technological Forecasting & Social Change, 88(4): 360- 369.
34. , & Government efficiency and corruption: A country-level study with implications for entrepreneurship. Journal of Business Venturing Insights, Volume 8, November 2017, Pp 50-55
35. , & , & , & A cross-national study of knowledge, government intervention, and innovative nascent entrepreneurship. Journal of Business Research, Volume 84, March 2018, Pp 243-252
36. Yusra, M., Rahim Othmanb, A. & Mohd Mokhtarc, S. S. (2012). “Assessing the relationship among Six Sigma, Absorptive”, Social and Behavioral Sciences, 65: 570– 578.
37. Zampetakis a, Leo nidas A & Beldekos a Panagiotis & Moustakis a Vassili S. (2019). "Day-to-day" entrepreneurship within organizations: The role of trait Emotional Intelligence and Perceived Organizational Support. European Management Journal 27, 165-175
[1] Obaji
[2] Fairs
[3] - Zampetakis
[4] Turró
[5] Bozhikin
[6] Lumpkin
[7] Spillecke & Brettel
[8] Escalante
[9] Kravets
[10] Turban
[11] Schulte
[12] Bozhikin
[15] Obaji & Olugu
[16] McKinsey