The subject of history in Qat’es and Robaeis of Mirza Seyyed Yahya Modarres, devoted to Fadaei Yazdi
Subject Areas : Persian Language and LiteratureFateme Chashnigir 1 , Azizollah Tavakoli Kafiabad 2 * , Mahmoud Sadeghzadeh 3
1 - Ph.D. Student, Faculty of Literature and Humanities, Yazd Branch, Islamic Azad University
2 - Assistant Professor, Faculty of Literature and Humanities, Yazd Branch, Islamic Azad University
3 - Associate Professor, Faculty of Literature and Humanities, Yazd Branch, Islamic Azad University
Keywords: piece, Abjad letters, quartet, history material, Fadaei Yazdi,
Abstract :
Paying attention to the alphabet letters for the arrangement of the date material and syntactical calculations has been considered and used since a long time. Using the alphabet letters to reflect the material of history requires special artistry and mastery. One of the poets with good taste who has commented on it in his valuable divan is Mirza Sayyed Yahya Madras, devoted to Fadai Yazdi (1282 AH), one of the poets of the return period. The purpose of writing this article is to get familiar with the history of the subject of history, then to calculate it in two formats of pieces and quatrains by citing examples of it in the Fadaei Yazdi’s Diwan. This research was done analytically and with library tools, and the scope of its study was in the form of Qat’e of an authentic manuscript in the handwriting of the poet in the personal library of Seyed Yahya Modaresi Vamegh, and in the form of Robaei from an authentic manuscript in the library of Ayatollah Marashi. Fadaei Yazdi, in his poem history words, mentioned the history in meaningful sentences and words, and used it to express issues such as birth, construction, book authoring, memory, and death of people. The death of people, especially the death of scholars and after that the birth of people has a high frequency. Out of a total of 88 pieces, in 32 pieces, he considered bringing the material of history, and its use in the form of quatrains is small.
منابع
انوری، حسن (1381)، فرهنگ بزرگ سخن، ج 7، تهران: سخن، ص 6510.
بستانی، بُطرُس (1876)، دایرۀ المعارف بستانی، ج 1، بیروت، ص 198.
بیرونی، ابوریحان (1351)، التفهیم لاوايل صناعه التنجیم به تصحیح جلالالدّین همایی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ص 52.
حسینی، سیّد احمد (1367)، فهرست نسخههای خطّی کتابخانۀ عمومی آیتالله مرعشی نجفی، ج 15، قم: چاپخانۀ خیّام، ص 342.
دادبه، اصغر (1394)، «ادبیات ایران در عصر صفویان» تاریخ جامع ایران، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 16، ص 59.(مقاله)
درایتی، مصطفی (1391)، فهرست نسخههای خطّی (فنخا)، ج 15، تهران: سازمان اسناد و کتابخانههای ملّی جمهوری اسلامی ایران، ص 658.
دهخدا، علی اکبر (1373)، لغتنامه، ج 12، تهران: مؤسسۀ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ص 17591.
شریفی، محمّد (1387)، فرهنگ ادبیات فارسی، ج 12، تهران: معین، ص 1250.
شیرسلیمیان، علی اکبر (1388)، تاریخواژههای یزد، یزد: ادارۀ کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد، صص 451 و107 .
شیروانی، محمّد (1350)، فهرست نسخههای خطّی کتابخانۀ وزیری یزد، تهران: انجمن آثار ملّی، ص 1750.
غلامرضایی، محمّد (1394)، روش تحقیق و شناخت مراجع ادبی، چ سوم، تهران: زوّار، ص 22-20.
فتوحی رود معجنی، محمود (1385)، بلاغت تصویر، تهران: سخن، ص 22.
فراهی، ابونصر (1402 ق)، نصاب الصبیان، تهران: انتشارات مجمع علمی اسلامی، ص 157.
مصاحب، غلامحسین (1378)، و دیگران، دایره المعارف فارسی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص 5.
منّانی، مسعود (1385)، بررسی مادّه تاریخ در ادب فارسی (قرن نهم تا سیزدهم)، صص 38-37.(پایان نامه)
میرصادقی، میمنت (1373)، واژهنامۀ هنر شاعری، تهران: کتاب ممتاز، ص 227.
نخجوانی، حسین (1343)، موّادالتواریخ، تهران: انتشارات ادبیه، ص (ص-ط).
References
Anuri, Hassan (1381), Farhang Bozor Sokhn, Volume 7, Tehran: Sokhn, p. 6510.
Bostani, Botrus (1876), Bostani Encyclopedia, vol. 1, Beirut, p. 198.
Biruni, Aburihan (1351), Al-Tafhim Lavail Sanaa al-Tanjim edited by Jalaluddin Homai, Tehran: Tehran University Press, p. 52.
Hosseini, Seyyed Ahmad (1367), list of manuscripts of Ayatollah Murashi Najafi Public Library, vol. 15, Qom: Khayyam Printing House, p. 342.
Dadba, Asghar (2014), "Literature of Iran in the Safavid Era", comprehensive history of Iran, under the supervision of Kazem Mousavi Bejnordi, Islamic Encyclopedia Center, vol. 16, p. 59. (Article)
Draiti, Mustafa (2011), list of manuscripts (Fankha), vol. 15, Tehran: Organization of National Records and Libraries of the Islamic Republic of Iran, p. 658.
Dehkhoda, Ali Akbar (1373), Dictionary, vol. 12, Tehran: Tehran University Publishing and Printing Institute, p. 17591.
Sharifi, Mohammad (1387), Dictionary of Persian Literature, vol. 12, Tehran: Moin, p. 1250.
Shirsalimian, Ali Akbar (1388), History of Yazd, Yazd: General Administration of Cultural Heritage, Handicrafts and Tourism of Yazd Province, pp. 107 and 451.
Shirvani, Mohammad (1350), list of manuscripts of the ministerial library of Yazd, Tehran: National Antiquities Association, p. 1750.
Gholamrezaei, Mohammad (2014), research method and recognition of literary references, third chapter, Tehran: Zovar, pp. 20-22.
Fatuhi Roud Mojni, Mahmoud (2006), The Rhetoric of Image, Tehran: Sokhn, p. 22.
Farahi, Abu Nasr (1402 AH), Nisab al-Sabian, Tehran: Islamic Scientific Council Publications, p. 157.
Musaheb, Gholamhossein (1378), and others, Persian Encyclopedia, Tehran: Scientific and Cultural Publishing Company, p. 5.
Mannani, Masoud (2006), review of the subject of history in Persian literature (ninth to thirteenth century), pp. 38-37. (dissertation)
Mirsadeghi, Mayment (1373), Dictionary of poetic art, Tehran: Kitab Mumtaz, p. 227.
Nakhjavani, Hossein (1343), Moadald al-Tavarikh, Tehran: Adabieh Publications, p.
مادّه تاریخ در قطعات و رباعیات میرزا سیّد یحیی مدرّس متخلّص به فدایی یزدی
فاطمه چاشنیگیر1
1- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی ،واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران f.chashnigir@gmail.com
دکتر عزیزالله توکّلی کافیآباد2 (نویسنده مسئول)
2- استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی،واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران tavakoli@iauyazd.ac.ir
دکتر محمود صادق زاده3
3- دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی،واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران sadeghzadeh@lau yazd.ac.ir
چکیده
توجه به حروف الفبا برای ترتیب و تنظیم مادّه تاریخ و محاسبات نحوی به حساب جمّل و حروف ابجد از دیرباز مورد توجه و استفاده بوده است. استفاده از حروف الفبا برای انعکاس و بیان موّاد تاریخ نیازمند به هنرمندی و تسلّط خاصی است. یکی از شاعران صاحب ذوق که در دیوان ارزشمند خود به آن نظر داشته است میرزا سیّد یحیی مدرّس متخلّص به فدایی یزدی (ف 1282ه.ق)از شاعران دوره بازگشت است. هدف از نگارش این مقاله آشنایی با تاریخچۀ مادّه تاریخ، سپس محاسبۀ آن در دو قالب قطعه و رباعی با ذکر مثالهایی از آن در دیوان فدایی یزدی است. این پژوهش به شیوۀ تحلیلی و با ابزار کتابخانهای انجام شده و محدودۀ مورد مطالعۀ آن در قالب قطعه از نسخۀ خطّی معتبری به خط خود شاعر محفوظ در کتابخانۀ شخصی سیّد یحیی مدرّسی وامق و در قالب رباعی از نسخۀ خطّی معتبر در کتابخانۀ آیتالله مرعشی استفاده شده است. فدایی یزدی در تاریخواژههای منظوم خود از اشکال کاربرد مادّه تاریخ به ذکر تاریخ درجملهها و واژههای معنیدار پرداخته و آن را برای بیان موضوعاتی چون ولادت، ساخت بنا، تألیف کتاب، ذاکری و ارتحال اشخاص به کار برده است که در این میان نخست مادّه تاریخ دربارۀ ارتحال اشخاص به خصوص فوت علما و بعد ولادت بسامد بالایی دارد. وی از مجموع 88 قطعه، در 32 قطعه به آوردن مادّه تاریخ نظر داشته و کاربرد آن در قالب رباعی اندک است.
کلیدواژهها: فدایی یزدی، قطعه، رباعی،مادّه تاریخ، حروف ابجد
The subject of history in Qat’es and Robaeis of Mirza Seyyed Yahya Modarres, devoted to Fadaei Yazdi
Fateme Chashnigir1
1- Ph.D. Student, Faculty of Literature and Humanities, Yazd Branch, Islamic Azad University,
f.chashnigir@gmail.com
Azizollah Tavakoli Kafiabad2*
2- Assistant Professor, Faculty of Literature and Humanities, Yazd Branch, Islamic Azad University
tavakoli@iauyazd.ac.ir
Mahmoud Sadeghzade3
3- Associate Professor, Faculty of Literature and Humanities, Yazd Branch, Islamic Azad University
sadeghzadeh@lau yazd.ac.ir
Abstract
Paying attention to the alphabet letters for the arrangement of the date material and syntactical calculations has been considered and used since a long time. Using the alphabet letters to reflect the material of history requires special artistry and mastery. One of the poets with good taste who has commented on it in his valuable divan is Mirza Sayyed Yahya Madras, devoted to Fadai Yazdi (1282 AH), one of the poets of the return period. The purpose of writing this article is to get familiar with the history of the subject of history, then to calculate it in two formats of pieces and quatrains by citing examples of it in the Fadaei Yazdi’s Diwan. This research was done analytically and with library tools, and the scope of its study was in the form of Qat’e of an authentic manuscript in the handwriting of the poet in the personal library of Seyed Yahya Modaresi Vamegh, and in the form of Robaei from an authentic manuscript in the library of Ayatollah Marashi. Fadaei Yazdi, in his poem history words, mentioned the history in meaningful sentences and words, and used it to express issues such as birth, construction, book authoring, memory, and death of people. The death of people, especially the death of scholars and after that the birth of people has a high frequency. Out of a total of 88 pieces, in 32 pieces, he considered bringing the material of history, and its use in the form of quatrains is small.
Keywords: Fadaei Yazdi, piece, quartet, history material, Abjad letters
1- مقدمه
جستجو در متون منظوم شعری و شیوه خاص هر شاعر در بیان افکار و اندیشه خود از منظر سبکشناسی، راهی تازه را برای بیان حقایق و افکار شعرا گشوده است، اما باید توجه داشت که حرکت و پویایی تصاویر در شعر فارسی دارای روندی خاص بود که این امر با روی آوردن شعرا به تقلید آثار گذشتگان از پویایی بازمیایستند. در این میان بعضی از شعرا با تبحری منحصر به فرد، علوم رایج عصر خویش را به خدمت ادبیات و شعر در آوردند و متون نظم را دچار تحول نمودند، بنابراین مسیر تحول شعری در ادب فارسی گویای این است که «فرایند تجربههای خیالی، پیوسته روی در دگردیسی داشته و دارد» (فتوحی، 1385: 22). یکی از این دگرگونیها استفاده از یک علم برای ارتقاء بخشیدن به علم دیگر است که در خدمت ادبیات قرار گرفت، بدین گونه گذشتگان ما برای اینکه بتوانند سالهای حوادث را با رنج کمتری به خاطر بسپارند و از یاد نبرند، عدد را با ادب آمیختهاند. به این ترتیب که عددها را در دل سخن جا داده و به آنها روح بخشیده و کار را آسان کردهاند. یعنی سال و ماه و گاهی روز حادثه را در یک مصراع، یک بیت یا یک جمله، به صورتی زیبا با معانی متناسب با حادثه با استفاده از شمارههای حروف ابجد، جا داده، آن را «مادّه تاریخ» نام نهادهاند که در این میان مادّه تاریخهای منظوم ارزش خاصی دارند.«مادّه تاریخهای منظوم» گذشته از آن که در بسیار ی از موارد دارای ارزشهای خاص هنری، ادبی و زبانی هستند، در تمام موارد ارزش تاریخی دارند.» (دادبه، 1394: 59)
مادّه تاریخ سازی برای یک شاعر صرف نظر از کار شاعری، هنری شمرده میشود که آن سراینده را از ویژگی خاصی بهرهمند میسازد. سرایندگان مادّه تاریخساز در قالب شعر، تاریخ را با هنر خود میآرایند و به شیوهی دلپذیر آن را جاودانه میسازند. از این روست که گاه سراینده از نبوغ و ذوق برخاسته از اندیشه هنری خود تاریخی را میآفریند که در حد اعجاز فصاحت کلام و بیان در شعر فارسی قرار میگیرد. سراینده خوش ذوق وماهر در این فن ممکن است از هر موضوعی برای عرضه هنر خود سود جوید. عمده محسنات این فن آن است که گوینده از طریق نثر یا نظم سال تاریخ را میگنجانیده و وقوع حوادث را ضبط می کرده است. امتیاز دیگر این فن آن است که بهترین و مطمئنترین راه شناخت تاریخ یک حادثه، رجوع به مادّه تاریخ است، زیرا مادّه تاریخ تحریف نمیپذیرد و تغییر و تبدیل در آن راه ندارد مخصوصاً در واقعهای که گویندگان متعدد با عبارات گوناگون چندین تاریخ گفته باشند، برابرسازی آنها با یکدیگر راهی مطمئن برای صحّت تاریخ مورد نظر است. فنّ مادّه تاریخسازی از قرن چهارم هجری قمری آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد. از جمله مسألههای کم تحقیق شده ی اشعار فدایی یزدی که در این مختصر نگارنده به آن توجه نشان داده، استفاده از صنعت «مادّه تاریخ» از طریق حساب جمل و ابجد در اشعار وی به ویژه در قطعات اوست. پس از تعیین معنی لغوی و اصطلاحی مفهوم مورد نظر و تأکید بر هنر شاعری فدایی یزدی به آوردن نمونههای آن در موارد گوناگون میپردازیم.
پیشینه تاریخنویسی
«در زمانهای بسیار قدیم نزدیک به اوایل اسلام، به حساب ابجد، یعنی با حروف مقطعه، تاریخ گفتن، معمول بود. بعداً حساب جمل در میان شعرا و ادبای عرب و عجم، جاری و معمول گردیده و عمده شیوع آن از قرن پنجم هجری است. بعضی اسامی و اشارات و محاسبات نجومی را در زمان قدیم به حساب جمل به کار میبرند.» (نخجوانی، 1343: ص ط)«مادّه تاریخی به زبان فارسی، قدیمتر از نیمه دوم قرن پنجم هجری مشاهده نشده است. کهنترین مادّه تاریخ از مسعود سعد سلمان است.» (همان:ص ط)نوشتن مادّه تاریخ به عنوان هنر، در کنار دیگر هنرها از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. ادبا و نویسندگان در بیان مادّه تاریخ، بسیار هنرمندانه و زیبا، روشهای گوناگونی را برگزیدهاند. ابتدای این هنر از اوایل قرن هشتم در سرودهها آشکار شد و در دوره صفویه به اوج رسید. از آنجا که دیوان فدایی یزدی تاکنون تصحیح و چاپ نشده و به شکل نسخه خطی باقی مانده دربررسی مادّه تاریخ در دیوان تا کنون پژوهشی صورت نگرفته است جز چند مورد آنها که به عنوان مثال در کنار مادّه تاریخهای دیگر در کتاب «تاریخواژههای یزد» تألیف آقای علیاکبر شیر سلیمان آمده است. مقاله حاضر برای نخستین بار به بررسی «مادّه تاریخ »دراشعار میرزا سیّدیحیی مدّرس متخلّص به فدایی یزدی، یکی از شاعران برجسته قرن سیزدهم پرداخته است.
شیوة پژوهش
این پژوهش به شیوه کتابخانهای انجام شده است و در انجام آن در قالب قطعه از نسخه معتبرمحفوظ در کتابخانه شخصی سیّد یحیی مدرّسی وامق به خط خود شاعر (فاقد شماره)و در قالب رباعی ازنسخه محفوظ درکتابخانه آیت الله مرعشی در قم(شماره ثبت5962) استفاده شده است.
بحث و بررسی
مادّه تاریخ و حساب جمّل در گذشته در علوم ریاضی، نجوم، موسیقی، جغرافیا، تاریخ و به ویژه در شعر فارسی کاربردی گسترده داشته است و در زمان ما تنها در شعر فارسی آن هم به طور محدود کاربرد دارد.
- معنی لغوی و اصطلاحی مادّه تاریخ
«مادّه تاریخ در فرهنگ بزرگ سخن چنین معنی شده است: «[عر عر] (ادبی) کلمه، جمله یا عبارتی که معمولاً قسمتی از یک شعر است و به حساب ابجد تاریخ حادثه مهمی مانند وفات، جلوس و نیز در «فرهنگ دهخدا» چنین آمده است: [ددَ یا ددِ] (اِ مرکب) کلمه یا کلماتی که به حساب جمل مساوی تاریخ مطلوب برآید و آن کلمه یا کلمات با معنی باشد. عبارت از آن است که مجموع حروف بیت یا مصراع یا عبارتی به حساب ابجد با تاریخ واقعهای تطبیق کند.» (دهخدا، 1373، ج 12: 17591)مادّه تاریخ در اصطلاح ادب، یکی از صنعتهای شعری است که شاعران برای تجسم حادثه و رخدادهای مهم، تولّد، فوت شخصیتهای تاریخی، فتح شهرها و تاریخ به انجام رسیدن بناهای مفید و مورد نیاز مثل مدارس، مساجد، مقبرهها و... استفاده میکردهاند. در کتاب «فرهنگ ادب فارسی» اثر محمّد شریفی چنین آمده است: «مادّه تاریخ در اصطلاح بدیع آن است که واژه یا واژههایی که معادل عددی آن ها در حساب جمّل، تاریخ پیشامدی چون مرگ کسی یا ساختن بنا و جز اینهاست، در مصراعی یا بیتی چنان آورده شود که مجموع عبارت نیز معنیدار باشد. (شریفی، 1387: 1250)و نیز «واژهنامه هنر شاعری» ماده تاریخ را اینگونه توضیح داده است: «شاعران گذشته برای ثبت وقایع مهم، از قبیل وفات یا جلوس پادشاهان، فتح شهر یا بنای ساختمانی، شعرهایی ساختهاند که در آنها کلمه، جمله یا عبارتی، تاریخ مذکور را در برداشته است.» (میرصادقی، 1373: 227)سرایندگان تاریخساز، گاه مادّه تاریخ موضوعی را میسازند که ثبت و ضبط چنین واقعهای را نه مورّخان ثبت میکنند و نه مردم عادی.
- اشکال مادّه تاریخ
1. ذکر تاریخ به صورت حروف و ارقام
2. ذکر تاریخ به حروف ابجد
3. ترکیب حروف کلمه یا ترکیب با جملهای که مقادیر عددی آن کلمه یا ترکیب یا جمله سال آن پدید آمده است.
4. ذکر تاریخ در جملهها و واژههای معنیدار
- اهمیت و فایده رویکرد شاعران به مادّه تاریخ
1.پاس داشت آثار نیاکان
2.تاریخ و باستانشناسی
3.آموزش
- ابجد و حساب جمّل
حساب جمل یا حساب ابجد به معنی ارزش عددی حروف الفبا و واژگان است.یکی از موارد بسیار رایج و مهم ابجد و حساب جمّل ساختن مادّه تاریخ است که آن را به عربی «تاریخ الشعری» میگویند. بدین صورت که نام یا عبارت یا جمله یا آیه یا حدیث یا مثل یا مصراع یا بیتی را مییابند که مجموع حروف آن به حساب ابجد برابر با تاریخ واقعهای باشد.«حروف ابجد، سابقهای کهن دارد. ظاهراً ترتیب آن، همان ترتیبی است که در الفبای فنیقیها وجود داشته است.» (غلامرضایی، 1394: 20)«برای هر یک از حروف ابجد، ارزش عددی خاص قائل شدهاند. زمان وضع این اعداد و ارقام و واضع آنها معلوم نیست، اما قراینی در دست است که سابقه استعمال آن را حتی درصدراسلام نشان میدهد.» (همان: 20)«کلمه جمّل در عربی با ضمّ «جیم» و تشدید «میم» آمده است، اما به صورت مخفف به معنای طناب و ریسمان هم هست که در سریانی هم آن را به صورت gamal به معنای طنابکشی میبینیم.» (غرائب اللغه العربیه، 1954 : 177) و این احتمالاً حاکی از نوعی محاسبه بوده است به وسیله ریسمان یا گره زدن بر ریسمان که از اقوام سامی (سریانیان یا اعراب) انجام میدادهاند و اگر جمّل را به تخفیف «میم» بخوانیم، میتوان آن را جمع «جمله» دانست و در این صورت میتوان هر یک از مجموعههای چهار یا سه حرفی ابجد، هوز و... را جملهای حساب آورد و مجموع آنها را «جمّل» نامید و بنابراین حساب جُمَل یعنی حساب از روی جملههای ابجدی. ابونصر فراهی صاحب کتاب آموزشی «نصاب الصبیان» ترتیب اعداد و حروف ابجد را در قالب دو بیت زیر بیان داشته است.
یکان یکان شمر اَبجد حروف تا حُطّی | چنانکه از کَلَمَن عَشر عَشر است تا سَعفَص |
پس آنکه از قَرِشت تا ضَظِغ شِمُر صَد شد | دل از حساب جُمل کن تمام مُستَخلص |
| (فراهی، 1402ق: 157) |
ابوریحان بیرونی در کتاب «التفهیم» ترتیب اصلی اعداد و حساب جمّل را این گونه بیان میدارد و میگوید: «این ترتیب (ا ب ت ث) آشکارتر بود میان اهل کتاب پیش از عرب.» (بیرونی، 1351: 52) . برای آسان از بر کردن ترتیب این حروف، چندتا حروف پیاپی به شکل واژه در آمده و تلفظ می شوند این واژه ها عبارتند از «اَبجَد، هَوَّز، حُطّی، کَلَمَن، سَعفَض، قَرَشَت، تَخذ، ضظِع» (مصاحب، 1378: 5) به این ترتیب برای هر کلمه که بخواهند به عدد تبدیل کنند، عدد متناظر را از جدول زیر برمیدارند و اعداد به دست آمده را جمع میزنند.
ا ب ج د 1 2 3 4 | ه و ز 5 6 7 | ح ط ی 8 9 10 | ک ل م ن 20 30 40 50 |
س ع ف ض 60 70 80 90 | ق ر ش ت 100 200 300 400 | ث خ ذ 500 600 700 | ض ظ غ 800 900 1000 |
در دایره المعارف بستانی هر کدام از واژهها را فعل ثلاثی یا رباعی دانستهاند و برای هر کدام معانی ذکر کردهاند.
ابجد: ابتدا کرد، هوَّز: نزدیک کرد، حُطّی: واقف شد، کَلَمَن: سخنگو شد، سَعفَض: زودبیاموخت، قَرَشت: در دل گرفت، تَخَذ: از بَرکرد، ضظغ: تمام کرد. (بستانی، ج 1، : 198)
-کاربرد حروف ابجد
-شمارهگذاری صفحات کتاب
کاربرد این حروف در شمارهگذاری صفحات کتاب چنین است که: از شماره یک تا ده به ترتیب از حروف «الف» تا «ی» استفاده میشود.
-القای مفاهیم
«مهمرین کاربرد حروف ابجد در ساختن «ماده تاریخ» است.» (غلامرضایی، 1394: 22-21)
- اصول و قواعد و شیوه محاسبه فن تاریخنویسی
خبرگان این فن در محاسبه به قواعد و نکاتی توجه دارند از جمله:
1-«تنها حروف نوشته شده را به حساب میآورند مثلاً الفهای وسط واژههایی مثل اسمعیل را در نظر نمیگیرند مگر اینکه به صورت اسماعیل بیاید، آنوقت الف آن به حساب میآید.
2-در حالت وقفی آخر کلماتی مثل «الجنه» به صورت «ها» و در صورت اضافه شدن مثل الجنه الفردوس به صوت «تا» حساب میکنند.
3-در غیر لفظ «الله» حروف دارای تشدید یکی به حساب میآید.
4- همزه و الف در صورتی که در اول کلمه قرار گیرد، گاهی یک و گاهی دو حرف حساب میشود از باب مثال، «آب» را هم 3 و هم 4 میتوان به حساب آورد.
5-حرف ویژه زبان فارسی یعنی (پ، ژ، چ،گ) به صورت زیر محاسبه میکنند.
«پ» را «ب»= 2 «چ» را «ج»= 3 «ژ» را «ز»= 7 «گ» را «ک»= 20
6- حروف مکتوبه ملاک عمل و شمار دانستهاند مثل کلمه «خواهر»، «واو» آن به حساب نمیآید.
7-بعضی از کلمات که در اول، وسط، آخر مادّه تاریخ آورده و جزء مادّه تاریخ نیست مثل «که» «گفتا»، «بگو» و امثال آن را نباید مأخوذ دانست و به حساب نمیآید.» (منانی، 1385: 38-37)
معرفی فدایی یزدی و آثار
میرزا سیّد یحیی مدرّس معروف به سیّد یحیی مکتب دارمتخلّص به «فدایی» فرزند میرزا محمّد علی مدرّس (وامق یزدی) صاحب تذکره میکده است همانطور که پدرش در تذکره خویش آورده با دو واسطه (میرزا سیّد یحیی) ← محمّد علی وامق ← میرزا محمّدباقر ← میرزا سیّد یحیی (فدایی) همنام جد خویش است. او از نوادگان صدر الدّین محمّد مدرّسی یزدی (صدرای کبیر) و خواجه محمّد صادق بی غش کرمانی (شاعر) است.تذکره ها سال تولّد میرزاسیّد یحیی فدایی را ذکر نکرده اند، اما از زندگانی پدرش که بین سالهای 1200 تا 1262 هجری قمری می زیسته است می توان پی برد که فدایی اندکی از دوران فتحعلی شاه قاجار درک کرده ولی بیش تر زندگانی او در دوران محمّد شاه قاجار و ناصرالدّین شاه بوده است. محلّ تولد وی در هیچ تذکره ای ذکر نشده است اما به نقل از آقای سیّد یحیی مدّرسی وامق که از نوادگان شاعر است مکان تولّد او را، محلة قلعه کهنه یزد دانسته است. فدایی یزدی از جمله شخصیت های علمی و ادبی قرن سیزدهم می باشد که دروس و معارف ابتدایی را نزد پدر آموخت آنگاه برای ادامه تحصیلات راهی مهم ترین و بزرگترین مدرسۀ دینی و علمی آن زمان در یزد یعنی مدرسۀ مصلّای صفدرخان (مدرسه اسحاقیه) شد. بعد از کسب علوم دینی و ادبی متداول علاقۀ زیادی به ادبیات عرب پیدا کرد و در این زمینه به ویژه علم نحو تبحّر یافت. وی مانند دیگر شاعران این دوره مذهب شیعۀ اثناعشری دارد و در اغلب اشعار خود مخصوصا قصاید به مدح و منقبت حضرت محمّد و امام زمان و مخصوصاً حضرت علی (ع) پرداخته است.در مورد تاریخ وفات او به وضوح اتفّاق نظر وجود دارد اکثر تذکره ها فوت او را سال 1282 (هـ . ق) بر اثر ابتلا به بیماری وبا دانسته اند.
آثار و تألیفات
1. «دیوان اشعار» در قالب های غزل (860)، رباعی (500)، قصیده (18)، قطعه (88) و مثنوی (4)
دیوان شامل پنج نسخه خطی در کتابخانه های ایران(چهار نسخه در کتابخانه وزیری به شماره های ثبت 3689،4117،3840،748 ویک نسخه در کتابخانة آیت الله مرعشی در قم به شماره ثبت 5962همچنین یک نسخه نو یافته محفوظ در کتابخانة شخصی سیّد یحیی مدرّسی وامق (فاقد شماره )می باشد.
2. «منظومه فی علم النحو» (نگارش 1200 قمری) که در خلال 928 بیت عربی، اصطلاحات علم نحو را به نظم درآورده است. این منظومه به شمارۀ ثبت 2645 به خطّ سیّد محمّد وامق در کتابخانۀ وزیری جزء نسخ خطّی قرار داردکه اوج توانایی او را در نحو نشان میدهد.
3. «مستیقظ» (نگارش 1280 قمری) است این کتاب به زبان عربی و موضوع آن انتقادی است. یگانه نسخۀ خطی آن در کتابخانۀ وزیری یزد به شمارۀ 3877 به خط نسخ محمّد صادق یزدی در 1280 قمری نگهداری میشود.
در دیوان فدایی یزدی قالب هایی که در آن ماده تاریخ به کار رفته، قطعه و رباعی است.
قالب قطعه
در دیوان فدایی یزدی 88 قطعه (645 بیت)وجود دارد که ۲6 مورد آن دو بیتی است و در نسخه خطی (وز۱،وز۳،شخ)آمده است.نگارنده از نسخه محفوظ در کتابخانه ی شخصی میرزا سیّدیحیی مدرّس با رمز«شخ »به عنوان نسخه اساس برای آوردن شواهد مثال بهره جسته است. وی قالب قطعه را بیشتر از آنکه برای پند و اندرز به کار برد برای سرودن «مادّه تاریخ» (32 مورد)انتخاب کرده و با این کار به غنای شعر خویش افزوده است.
جدول زیر بیانگر این ادعاست:
مادّه تاریخ و موضوعات آن در قطعات دیوان فدایی یزدی | تعداد | درصد در قالب قطعه | |
| فرزند شاعر | 1 | 13/1 |
ولادت | فرزند شاعران دوستان شاعر | 4 | 54/4 |
| فرزند حکما | 1 | 13/1 |
| شخص ناشناس | 1 | 13/1 |
ساخت بنا | 1 | 13/1 | |
تألیف کتاب | 1 | 13/1 | |
ذاکری | 1 | 13/1 | |
| پدر | 2 | 26/2 |
| فرزند | 1 | 13/1 |
| شعرا | 3 | 39/3 |
ارتحال اشخاص | علما | 5 | 65/5 |
| وزرا و حکما | 2 | 26/2 |
| معاریف | 3 | 39/3 |
| تاجران | 4 | 54/4 |
متفرقه | 2 | 26/2 |
فدایی یزدی در قالب قطعه «مادّه تاریخ» را برای بیان موضوعات متعدد انتخاب کرده است.نگارنده نخست برای هر موضوع شاهد مثال ذکر کرده وگزیده های دیگر در جدول به طور جداگانه نوشته است.
*تاریخ تولّد
وقتی خداوند به فدایی یزدی مولودی پسر عنایت فرمود بیت زیر را سرودکه عبارت «غره ّماهی» در مصراع دوم آن مادّه تاریخ تولّد فرزند برابر با سال ۱۲۶۱ هجری قمری است.
خدایم یک پسر بخشید در وقت سحرگاهی | به سلخ و ماه تاریخش نوشتم «غرهّ ماهی» |
| (شخ:247) |
ادامه مادّه تاریخها با موضوع «ولادت»در قطعات فدایی یزدی
سال برابر آن | مادّه تاریخ | موضوع |
| بیت | شمارۀ صفحۀ نسخۀ خطّی | |
1259
1259
1264
1255
1259 | «غنچه را»
«چشم حبیب روشن از دیدن پسر» «دختر نوا + سه = 3 «دمید نوگلی از نو زِ بوستان تمنّا» «ماه منظری» + پای = 13
| فرزند ابوالقاسم مسگر متخلّص به «حبیب صفار یزدی» فرزند ابوالقاسم مسگر متخلّص به «حبیب»
فرزند آقاخان متخلص به «نوا»
فرزند میرزا حسن متخلّص به «تمنّا»
فرزند آقا محمّد حسین متخلص به «منظر»
|
| 6
5
5
5
8 | 199
213
198
199
241 | |
1262
1233 | «ای فرزند ابراهیم خان» «ماه اندر برآمد آفتاب» | فرزند ابراهیم خان و نوادۀ محمّد تقی بافقی ولادت شخصی ناشناس |
| 9
8 | 229
202 |
*ساخت بنای عام المنفعه
فدایی یزدی به مناسبت احداث آب انباری به وسیله حاجی احمد محمّد آبادی از خیرین یزد قطعه ای را سرود که در مصراع دوم بیت هشتم صفحه ۲۲۷ نسخة خطّی با آوردن «عبارت«آب حیوان زین برکه گشت ریزان» و با کسر «سر قلم ،یعنی ق برابر با۱۰۰» از مصراع قبل، مادّه تاریخ آین بنا را در روستای محمّد آباد ذکر کرده است»(شیر سلیمیان،107:1388)) که برابر با سال ۱۲۶۰ هجری قمری است .
سر از قلم «فدایی» افکند پس به تاریخ | |
| (شخ:227) |
*تالیف کتاب
فدایی یزدی به مناسبت اتمام تالیف «تذکرة میکده»بااوردن جمله ی «بود رشک آتشکده»در مصراع چهارم قطعه دوبیتی، مادّه تاریخ آن را به کار برده است که برابر با سال ۱۲۶۲ هجری قمری است.
به ترتیب منثور و منظوم یافت | به سالی که اتمام این مکیده |
«فدایی» پی ضبط تاریخ آن | رقم زد: «بود رشک آتشکده» |
| (شخ:۲۳۷) |
*ذاکری
فدایی یزدی برای ضبط سال ذاکری محمّد مختارقطعه ای سروده که در مصراع دوم با آوردن واژه ی «پیغمبر» برابر با سال 1254 هجری قمری مادّه تاریخ ذاکری اورا رقم زده است.
وز پی ضبط سال ذاکریش | ثبت بر صفحه کرد«پیغمبر» |
| (شخ:212) |
*ارتحال اشخاص
فدایی در رثای پدرش سیّد محمّدعلی، متخلّص به «وامق» قطعه ای سروده که «در بیت آخر آن پس از کسر «ک=۲۰» از سر کلک در مصراع اول بیت پایانی و احتساب ارقام ابجدی «حیف از استاد سخن» مادّه تاریخ در گذشت وی به دست میآید»(شیر سلیمیان،451:1388)که برابر با سال 1262 هجری قمری است.
بر طریق منشیان اول بیفکن سر ز کلک | پس به تاریخش رقم زن «حیف از استاد سخن» |
| (شخ:226) |
همچنین به مناسبت در گذشت سه پسر نوجوانش به نام های باقر، حسن و احمد بر اثر بیماری وبا قطعه ای سرود که مصراع آخر آن با عبارت«سه نوجوان پسر از محنت وبا مُردند» به اضافه کلمه «آه »از مصراع اول مادّه تاریخ فوت آنها را آورده است که برابر با ۱۲۶۲ هجری قمری است.
رقم زن از پی تاریخ فوت ایشان «آه | سه نوجوان پسر از محنت وبا مردند» |
| (شخ:208) |
و موارد دیگر در جدول زیر:
شماره صفحۀ نسخۀ خطّی | موضوع | مادّه تاریخ | سال برابر آن |
1252
1262
1262 | «کز قضایی حیف و افسوس» «آه از جهان» «کرد جا در خبت المأوی طراز» «برحمت خدا رفت» | آقا میرزا عبدالرّحیم متخلّص به «قضایی» ملقّب به فردوسی یزد آقا عبدالوهاب متخلّص به «طراز»
فوت سیّد محمّد علی مدرّس متخلص به «وامق» |
| 5
7
2 | 217
217
209 | ||
1263
1262
| «محسن خان شد از عالم»و کسر«سالی=1» «حیف» + «رفت میرزااحمد از جهان به جنان» | محمّدمحسنخان فرزند محمّدتقی خان حاکم یزد
میرزا احمد وزیر نامی یزد
|
| 5
20 | 221
224 | ||
1260
1261
1252
1261
1263 | «آه حجتالاسلام رفت» «گُل=50» + «افسوس=207» + «عالمی، کاملی ز دنیا رفت» «داد! ارکان دین شکست اکنون» «با جد» «حیف رفت از این جهان ناگاه بیرون» «آه» + «زِ عالم پیشوای اهل دین رفت» | آقا محمّد باقر رضوی
حاجی ابراهیم اصفهانی
آیتالله میرزاسیّد سلیمان طباطبایی نائینی میرزا سیّد حسین
یکی از پیشوایان دین که هویت مشخصی ندارد. |
| 10
15
22
23
| 204
206
232
229
204 | ||
1256
1261
1261 | «زِ جهان»+ «شد روان سوی جنان سیّد نصیر» «بهشت جاودان بادا مقامش» «حیف زینالعابدین رفت از جهان سوی جنان» + «سالی=1» | میرزا سیّد نصیر
آقا احمد راد
حاجی میرزا زینآلعابدین ثاقب کرمانی، برادرزادۀ محمّدتقی کرمانی |
| 16
12
7 | 214
218
222 | ||
1281
1281
1259
1261
12
1256
| «ناگهان شد از جهان سوی بهشت» «ناگهان حاجی ابراهیم جا در جنتالمأوی نمود
«جاجی ابراهیم شد از عرصه عالم برون»وکسر«صحّ» «حیف محمّدرضا»
«در جنان هاجر الهی باد با هاجر قرین» «بجنان» + «مکان دهاد خدایش بسایۀ طوبی» |
حاجی ابراهیم
تاجر دیگری به همین نام (حاجی ابراهیم)
محمّدرضا پدر میرزا حسن تمنّا
مادر اسماعیل ابراهیم
دختر حاج ملّا اسماعیل خدایی معروف به به سیّد بطحا |
| 7
2
10
15
14
14 | 206
211
228
247
225
198
|
قالب رباعی
در دیوان فدایی یزدی ۵۰0 رباعی ( ۱۰۰0بیت) وجود دارد که در چهار نسخة خطّی (مر،شخ، وز۱،وز۲) آمده است.شاعر در اکثر رباعیات به مبارزه با جهل، بی خردی و زهد ریایی پرداخته اما محتوای اصلی آنها عشق است .برای بیان شاهد مثال برای قالب رباعی از نسخه خطی محفوظ در کتابخانه آیت الله مرعشی قم بارمز «مر»
انتخاب شده است. در قالب رباعی به اندک مادّه تاریخهایی مواجه میشویم که اکثرا موضوع آن تکرار همان موضوعاتی است که در قطعات مشاهده میکنیم. در جدول زیر نمونههای آن ذکر شده است.
شماره صفحۀ نسخۀ خطّی | موضوع | مادّه تاریخ | سال برابر آن |
481
469
511
456
466 | ولادت میرزا سیّد محمّد متخلّص به «سحاب اصفهانی» آغاز شاعری سیّد محمّد علی مدرّسی متخلّص به «شهلای یزدی» فوت سیّد محمّد علی مدرّس متخلّص به «وامق» پدر فدایی فوت محمّد جعفری فرزند محمّدامین وقاری شاعر یزدی فوت جرّاجی به نام کریم | «ساغر»
«شود از چهار شیدا موجود»(شیدا
«وامق ز جهان رفت بگلزار جنان»
«جان» + «حیف جعفر از دنیا رفت» «هَوَ ذاقَ مَوتا» | 1261
1260
1257
1264
1258
|
نتیجهگیری
گذشتگان ما برای اینکه بتوانند سالهای حوادث را با رنج کمتر به خاطر بسپارند از شمارههای حروف ابجد بهره برده و وقایع را در قالب یک کلمه، مصراع، جمله یا ترکیب عدد و حروف بیان کردهاند و آن را مادّه تاریخ نام نهادهاند که در این میان مادّه تاریخهای منظوم ارزشی دوگانه دارند که علاوه بر ارزش هنری، ارزش تاریخی نیز دارند. عمده شیوه فن تاریخسازی در میان شاعران قرن پنجم که کهنترین آن در دیوان مسعود سعد سلمان مشاهده شده است.ای فن در دورۀ صفویه به اوج خود رسیده است.
مادّه تاریخ از صنعتهای شعری است و مطمئنترین راه شناخت یک حادثه است زیرا در مادّه تاریخ تغییر راه ندارد. در این میان میرزا سیّد یحیی مدرّس متخلّص به فدایی یزدی از شخصیتهای علمی و ادبی دورۀ قاجار در دیوان ارزشمند خود قالب قطعه و رباعی را برای هنرمندی خود در این زمینه به کار گرفته است. وی در مجموع در قالب قطعه 30در قالب رباعی5 مادّه تاریخ به کار برده است. موضوعات تاریخواژههای فدایی یزدی:تاریخ تولّد، بنا، تألیف، ذاکری و فوت که بیشترین آنها متعلّق به فوت و کمترین ،تاریخ بنا و ذاکری است. موضوعات اکثرا تکراری است.گاه برای یک موضوع در مورد یک شخص مادّه تاریخ را به دوگونه ذکر کرده است. نمونه آن تاریخ تولّد فرزند ذکور ابوالقاسم مسگر متخلّص به «حبیب» با عبارت «چشم حبیب روشن از دیدن پسر» در صفحۀ 213 نسخۀ حطّی و در جای دیگر با عبارت «غنچه را» در صفحۀ 199 نسخۀ خطّی برابر با سال 1259 هجری قمری. گاه به تفاوت سال مادّه تاریخ در یک موضوع مثل تاریخ فوت پدرش وامق مواجه میشویم.
در پاره ای موارد به مادّه تاریخ تولّدی روبرو میشویم که مخاطب ناشناس است. نمونۀ آن در صفحۀ 202 نسخۀ خطّی با عبارت «ماه اندر برآمد آفتاب» برابر با سال 1233 هجری قمری. وی در اکثر موارد یک مصراع را برای بیان مادّه تاریخ انتخاب کرده است و در پارهای موارد از ترکیب و گاه از یک عدد باضافۀ یک ترکیب مادّه تاریخ ساخته مثل تاریخ تولّد ذختر میرزاآقاخان متخلّص به «نوا» در صفحۀ 198 نسخۀ خطّی در ترکیب «دختر نوا» + (سه=3) برابر با سال 1264 هجری قمری. وی در دو مورد از کلمه برای سرایش مادّه تاریخ استفاده کرده واژۀ «پیغمبر» برابر 1254 برای ضبط سال ذاکری محمّد مختار و دیگر واژۀ «ساغر» برابر با 1261برای ضبط ولادت سحاب اصفهانی.فدایی یزدی در سرودن مادّه تاریخ به همۀ اقشار اعم از شاعر، عالم، تاجر و غیره نظر داشته و در این میان بعضی از آنها مخصوصاً تجار فقط افراد سرشناس روزگار خویش بودهاند که از نظر تاریخی اهمیّت دیگری ندارد.
منابع
انوری، حسن (1381)، فرهنگ بزرگ سخن، ج 7، تهران: سخن، ص 6510.
بستانی، بُطرُس (1876)، دایرۀ المعارف بستانی، ج 1، بیروت، ص 198.
بیرونی، ابوریحان (1351)، التفهیم لاوايل صناعه التنجیم به تصحیح جلالالدّین همایی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ص 52.
حسینی، سیّد احمد (1367)، فهرست نسخههای خطّی کتابخانۀ عمومی آیتالله مرعشی نجفی، ج 15، قم: چاپخانۀ خیّام، ص 342.
دادبه، اصغر (1394)، «ادبیات ایران در عصر صفویان» تاریخ جامع ایران، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 16، ص 59.(مقاله)
درایتی، مصطفی (1391)، فهرست نسخههای خطّی (فنخا)، ج 15، تهران: سازمان اسناد و کتابخانههای ملّی جمهوری اسلامی ایران، ص 658.
دهخدا، علی اکبر (1373)، لغتنامه، ج 12، تهران: مؤسسۀ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ص 17591.
شریفی، محمّد (1387)، فرهنگ ادبیات فارسی، ج 12، تهران: معین، ص 1250.
شیرسلیمیان، علی اکبر (1388)، تاریخواژههای یزد، یزد: ادارۀ کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد، صص 451 و107 .
شیروانی، محمّد (1350)، فهرست نسخههای خطّی کتابخانۀ وزیری یزد، تهران: انجمن آثار ملّی، ص 1750.
غلامرضایی، محمّد (1394)، روش تحقیق و شناخت مراجع ادبی، چ سوم، تهران: زوّار، ص 22-20.
فتوحی رود معجنی، محمود (1385)، بلاغت تصویر، تهران: سخن، ص 22.
فراهی، ابونصر (1402 ق)، نصاب الصبیان، تهران: انتشارات مجمع علمی اسلامی، ص 157.
مصاحب، غلامحسین (1378)، و دیگران، دایره المعارف فارسی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص 5.
منّانی، مسعود (1385)، بررسی مادّه تاریخ در ادب فارسی (قرن نهم تا سیزدهم)، صص 38-37.(پایان نامه)
میرصادقی، میمنت (1373)، واژهنامۀ هنر شاعری، تهران: کتاب ممتاز، ص 227.
نخجوانی، حسین (1343)، موّادالتواریخ، تهران: انتشارات ادبیه، ص (ص-ط).