Ranking the Components of Intrapreneurship in the Drilling Industry using the ANP Method
Subject Areas : EntrepreneurshipSiross Tahmasebi zadeh 1 , Afasneh Zamanimoghadam 2 , Manijeh Haghighinasab 3
1 - Management faculty of srbiau
2 - Department of Educational Management, Faculty of Management and Economics, Research Sciences Unit, Islamic Azad University, Tehran, Iran
3 - Alzahra University Management Department
Keywords: Intrapreneurship, Oil and Gas Drilling Industry, ANP,
Abstract :
Paying attention to the cultural, economic and social effects of entrepreneurship will determine the role of academics and innovators in the development of society, and entrepreneurship experts will respond to the various needs of society. This research was conducted with the aim of identifying and ranking the dimensions and components of intrapreneurship in the oil and gas drilling industry, the study of North Drilling Company. The current research was conducted by a mixed research method (qualitative and quantitative). To collect data in the qualitative section, 12 university experts in the field of entrepreneurship were interviewed. In the qualitative part, the dimensions and components of intrapreneurship in the industry were identified through interviews and content analysis methods, and then in the quantitative part, the necessary data were collected by ANP paired comparison questionnaires. In this section, standard ANP questionnaires were given to 14 knowledgeable people (experts) of the company, including senior and middle managers of North Drilling Company, and the necessary data for this section were collected. Based on the results of the qualitative section, 5 dimensions, 14 main components and 119 sub-components were identified for intrapreneurship in the industry. The results of ANP also showed that the management dimension is the most important among other dimensions of intrapreneurship. Also, in the internal relations of the sub-criteria, technology in production, human resources management and internal and external policies have the first to third ranks respectively.
_||_
اولویت بندی مولفه های کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری به روشANP
نام نویسنده محترم1 |
|
کلیدواژهها: کارآفرینی سازمانی، صنعت حفاری نفت و گاز، ANP
Ranking the Components of Intrapreneurship in the Drilling Industry using the ANP Method
Abstract
Paying attention to the cultural, economic and social effects of entrepreneurship will determine the role of academics and innovators in the development of society, and entrepreneurship experts will respond to the various needs of society. This research was conducted with the aim of identifying and ranking the dimensions and components of intrapreneurship in the oil and gas drilling industry, the study of North Drilling Company. The current research was conducted by a mixed research method (qualitative and quantitative). To collect data in the qualitative section, 12 university experts in the field of entrepreneurship were interviewed. In the qualitative part, the dimensions and components of intrapreneurship in the industry were identified through interviews and content analysis methods, and then in the quantitative part, the necessary data were collected by ANP paired comparison questionnaires. In this section, standard ANP questionnaires were given to 14 knowledgeable people (experts) of the company, including senior and middle managers of North Drilling Company, and the necessary data for this section were collected. Based on the results of the qualitative section, 5 dimensions, 14 main components and 119 sub-components were identified for intrapreneurship in the industry. The results of ANP also showed that the management dimension is the most important among other dimensions of intrapreneurship. Also, in the internal relations of the sub-criteria, technology in production, human resources management and internal and external policies have the first to third ranks respectively.
Keywords: Intrapreneurship, Oil and Gas Drilling Industry, ANP
|
مقدمه
در محیط رقابتی و پویای کنونی، سازمانها بهمنظور افزایش توانمندیهای کارآفرینانه جهت حفظ رشد و سودآوری بهشدت به کارآفرینی سازمانی نیاز دارند و این موضوع تنها در سایه تبادل ایدههای نوآورانه و بازنمودن مرزهای سازمانی امکانپذیر است(چپردار و همکاران ،1400).
ایران در منطقه ای قرار دارد كه به طور تقریبی اکثر همسایگانش دارای میدانهای نفت و گاز بوده و در پی توسعه این میادین هستند و متأسفانه پس از 114 سال از کشف اولین چاه نفت خاورمیانه در ایران ، اکنون صنعت حفاری ایران به دلیل عدم برنامه ریزی های صحیح، هدفمند و عدم ایجاد فضای رشد و نبوغ خلاقیت و نوآوری و وجود موانع زیاد در توسعه کارآفرینی نه تنها در زمره کشورهای تولیدکننده فناوری جدید و نوین حفاری در دنیا نیست، بلکه با توجه به مشکلات سالهای تحریم حتی جزء استفاده کننده از فناوری های مدرن صنعت نفت هم نیست. این موضوع در بسیاری از مواقع حتی با وجود تجربه بالای کارکنان این صنعت، موجب بروز حوادث و خسارات جانبی و مالی جبران ناپذیری میشود که در صورت مدیریت صحیح، ایجاد فضای نوآوری و ارتقاء کارآفرینی در سازمانها می توان از وقوع آنها جلوگیری کرد.
اگرچه برای ایجاد محیط مطلوب برای شکل گیری شرکتهای جدید، موانع ورود و خروج به کسب وکاردر هر کشور نقش اصلی خط مشی کارآفرینی است اما کماکان دانش محدودی در باب شناخت کارآفرینی به عنوان یک قلمرو خط مشی وجود دارد. همچنین مسئله اصلی، عدم ورود دقیق و تحقیقاتی صنعت نفت در حوزه های کارآفرینی بکری است که می تواند این صنعت را از ناکارآمدی کنونی نجات دهد و به سمت بهبود مشکلاتی همچون تسهیلات و تجهیزات نفتی مستقل و خودکفاء هدایت نماید.
در شرایط کنونی مزیت های رقابتی به سرعت تغییر، متحول و ناپدید می گردند و سازمانها جهت دستیابی به مزیت رقابتی پایدار نمی توانند به مدیریت راهیردی با کارآفرینی متکی باشند لذا این دو عامل باید به صورت همزمان برای ایجاد ارزش در راستای دستیابی به عملکرد برتر به کار گرفته شوند.(ممبینی دهکردی و همکاران ،1397)
بنابر این می توان به سهولت برداشت کرد که در روشهای معمول و کنونی که به صورت سنتی به تولید نفت و گاز محض پرداخته میشود دیگر پاسخگویی محیط تجاری امروزی نیست و امکان ادامه آن در آینده نه چندان دور وجود ندارد و هرلحظه امکان توقف آن وجود دارد. خلاقیت و نوآوری در کارآفرینی که امروزه بسیاری از صنایع و حوزه های خدماتی را متحول و دگرگون نموده است، می تواند ابزاری مناسب برای بهبود این صنعت باشد (شريف زاده و همكاران، 1395).
بر اساس توضیحات ارائه شده، باتوجه به نقش و اهميت كارآفريني و سابقه درخشان كارآفرينان در توسعه بسياري از كشورها و با توجه به مشكلات اقتصادي زيادي كه كشور ما با آن مواجه بوده، كارآفرين سازماني براي تمامي جوامع بــه خصوص براي جوامع در حال توسعه و پیشرفت مانند ايران از اهميت و ضرورت حياتي برخوردار است.
لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مولفه های کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری نفت و گاز انجام شده است و بدین منظور ابتدا با مطالعه متون و مقاله های مرتبط با موضوع ، مصاحبه با خبرگان دانشگاهی در حوزه کارآفرینی که به صورت نمونه گیری هدفمند و از روش تحلیل محتوای کیفی ابعاد و ومولفه های کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری نفت و گاز شناسایی شد و در ادامه با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه2 (ANP) و جمع آوری دادهای کمی از طریق پرسشنامه مقایسات زوجی ANP، اهمیت و رتبه ابعاد و مولفه های اصلی کارآفرینی سازمانی در این صنعت تعیین گردید.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
اصطلاح کارآفرین در معنا و مفهوم فعلی را اولین بار ژوزف شومپیتر3 به کار برد.این اقتصاددان که او را پدر علم کارآفرینی مینامند بر این باور بود که رشد و توسعۀ اقتصادی در یک نظام، زمانی میسر خواهد بود که افرادی در بین سایر آحاد جامعه با خطرپذیری، اقدام به نوآوری کرده و با این کار روشها و راه حلهای جدید جایگزین راهکارهای ناکارآمد و کهن قبلی شود.
پیتر دراکر4 معتقد است کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید. کارآفرین ارزشها را تغییر میدهد و ماهیت آنها را دچار تحول مینماید. همچنین مخاطره پذیر است و به درستی تصمیمگیری مینماید. برای فعالیت خود به سرمایه نیاز دارد ولی هیچگاه سرمایهگذار نیست، کارآفرین همواره به دنبال تغییر است و به آن پاسخ میدهد و فرصتها را شناسایی میکند (سعیدیکیا، 1388).
دو عامل هوش و فرهنگ سازمانی بر کارآفرینی سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. به این معنی که با افزایش فرهنگ و هوش سازمانی در مدیران سازمان، کارآفرینی درون سازمانی آنها افزایش می یابد (تاج پور و حسینی، 1398).
االگوی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر رابطه ساختار و استراتژی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران طراحی ومشخص شد که ارتباط مثبت و معناداري بين هر يک از عوامل درون سازماني با کارآفريني سازماني و توانمندسازي روان شناختي وجود دارد( فردوسی و همکاران ، 1398).
با توجه به فناوری محور بودن صنعت نفت و گاز و نیز هزینه های بالای تحقیق و توسعه آن، شرکتهای حوزه نفت و گاز به دلیل کمبود منابع داخلی همچون سرمایه و منابع انسانی در مسیر کارآفرینی با مشکلاتی مواجه هستند که می توانند با اتخاذ نوآوری باز بر این مشکلات فائق آیند.یافته ها نشان داد ویژگی های کارآفرین (شخصیتی-رفتاری)، بازار محصولات و خدمات فناوری پیشرفته، عوامل فناورانه و شبکه های همکاری برای نوآوری، مهارتهای اصلی شرکت، ویژگی های سازمانی، منابع انسانی و دولت و نهادها به ترتیب مهمترین عوامل اثرگذار بر اتخاذ نوآوری باز در این شرکت ها می باشند. درنتیجه شناسایی و الویت بندی این عوامل می تواند به کاهش هزینه های تحقیق و توسعه، توسعه فناوری، رشد مداوم شرکت های دانش بنیان نفت و گاز و درنهایت توسعه و پیشرفت مستمر کشورهای دارای این موهبت کمک نماید (صابر کهنه گورابی و همکاران، 1399).
اشتغال بر کارآفرینی دارای اثر منفی بوده و بیکاری افراد را وادار به خوداشتغالی مینماید، بنابراین سیاستهای مشوق کارآفرینی و حمایت از فنآوریهای نوین از طریق افزایش سطح تحصیلات کارآفرینان بر رشد اقتصادی کشورهای تاثیر مثبت خواهند گذاشت (عباسی نامی، 1400).
كارآفريني از منابع مهم، ارزان و بسيار ارزشمند و پايان ناپذير همه جوامع بشري است.عوامل سازماني مختلفي، ازجمله فرهنگ سازماني، ساختار سازماني، نظام ها، روش ها وفناوري، در توسعة كارآفريني مؤثر هستند. فرهنگ سازماني را مي توان يكي از مهمترين عوامل مؤثر بر توسعة كارآفريني در شركت تلقي كرد. در فرهنگ كارآفرينانه، شناسايي، حمايت و رشد استعدادهاي خلاق تأكيد ميشود. رواج اين نوع فرهنگ سبب ميشود در رو به رويي با تهديدهاي رقبا ، استفاده از نوآوري و خطرپذيري براي بهره برداري از فرصت ها را امري ضروري تلقي كنند. (نظری، 1400)
اکثر کارآفرینان از اشتغال در شرکتهای تأسیس شده بیرون می آیند و یکی از راههای این قبیل کارآفرینان این است که هنگام راه اندازی یا اداره مشاغل خود، شاغل بمانند. این گزینه، که به آن کارآفرینی ترکیبی نیز گفته می شود؛ به عنوان یک استراتژی برای آزمایش ایده های تجاری جدید در مقیاس کوچکتر ، برای باقی ماندن از مراحل اولیه و کم درآمد و محافظت از خطرات مربوطه مورد تاکید قرار گرفته است(فولتا و همکاران5، 2010).
کارکنانی که فرصت های کارآفرینی را میشناسند، ممکن است به عنوان کارآفرینان شرکتی از این فرصتها یا در شغل فعلی خود یا به طور مستقل، یا به عنوان کارآفرینان محض (در صورت خروج از شرکت) یا به عنوان کارکنانی با مشاغل جانبی استفاده نمایند (کوراتکو و آدرتچ6، 2013).
کارآفرینی مفهومی است که برای توصیف گرایش و فعالیت های کارآفرینانه در داخل سازمان موجود به کار می رود و در سال های اخیر بر حوزه مدیریتی بیش از حد تاکید شده است. همانند تمام بخشهای به شدت رقابتی، با افزایش رقابت و همچنین در بخش خدمات، کارآفرینی به عنوان یک ابزار یا روش مهم دیده میشود.سازمان ها برای ایجاد مزیت رقابتی، حفظ مزیت رقابتی و حتی بقای خود باید به صورت فعالانه اقدام کنند، ریسک کنند و از نظر محصول، بازار و فناوری نوآور باشند. سازمانها برای رقابت ، با کارکنان کارآفرینی آموزشدیده خود که فرهنگ یادگیری دارند، زنده میمانند و به سازمانها کمک میکنند تا از پتانسیل فکری موجود به نحو احسن استفاده کنند (سرنینکان و همکاران 7،2013).
در زمان بحران، نوآوری اهمیت بیشتری پیدا میکند، زیرا میتواند نقش مهمی برای فرار از آن داشته باشد. کارآفرینی سازمانی می تواند به شرکت ها کمک کند تا سرزندگی خود را بازگردانند و موتور نوآوری خود را تغذیه کنند. پباده سازی و تحریک کارآفرینی سازمانی اغلب بسیار دشوار است و رهبری بعنوان بازیگر جدید میتواند در ایجاد فرهنگ کارآفرینی و در نتیجه افزایش قدرت نوآوری در سازمانها نقش داشته باشد (ویم بوکنس 8،2014).
اگرچه شواهد فراوان نشان داده است که فعالیتهای کارآفرینانه سازمانی یک کارمند (یعنی کارآفرینی سازمانی کارکنان) تأثیر مثبتی بر نتایج سازمانی دارد، تحقیقات در مورد اینکه چگونه این فعالیتها بر نتایج کارکنان تأثیر میگذارند کمیاب است. کارآفرینی سازمانی تغییر مثبتی را در منابع شخصی کارکنان در طول زمان پیشبینی میکند و منابع شخصی، تجارب بالاتر و پایدارتری از درگیری کاری را در طول دوره مطالعه پیشبینی میکند. علاوه بر این، شواهدی برای یک چرخه سود مثبت از رفتار درونآفرینی کارکنان، منابع شخصی و مشارکت کاری پیدا شد (جیسون سی کاگ و همکاران9 ،2017)
بر اساس تجزیه و تحلیل تعاریف مختلف از کارآفرینی سازمانی که در ادبیات یافت شده است، یک تعریف جدید ارائه شد که شامل جنبههای مختلف کارآفرینی سازمانی است و اهمیت ماهیت چند سطحی کارآفرینی سازمانی را منعکس میکند که اهمیت استراتژیک کارآفرینی سازمانی را تایید می کند. ماهیت چند سطحی کارآفرینی سازمانی با تأکید بر نتایج پیوند بین رفتار کارآفرینانه فردی و سازمانی نشان میدهد که کارکنان تأثیر مستقیمی بر جهتگیری استراتژیک سازمان دارند. (پترانیسن و همکاران10 ،2019).
کارآفرینی درون سازمانی، کارکنان را بهعنوان رفتارهای عاملی و پیشبینیکننده یک کارمند با هدف ایجاد کسبوکارهای جدید برای سازمان و افزایش توانایی سازمان در واکنش به پیشرفتهای داخلی و خارجی تعریف کردند. پیرو این تعریف، مقیاسی عمومی و معتبر ببرای کارآفرینی سازمانی ایجاد کردند با نام مقیاس کارآفرینی سازمانی کارکنان11 (EIS). با EIS، محققان این اختیار را پیدا میکنند که به طور سیستماتیک رفتارهای درونآفرینی کارکنان را مطالعه کنند و درک ما از سوابق و پیامدهای آن را در سطوح فردی و سازمانی افزایش دهند. علاوه بر این، سازمان ها به طور فزاینده ای بر رفتارهای درون آفرینی کارکنان برای بهبود سازگاری و موقعیت رقابتی خود تکیه می کنند. نظارت بر فعالیتهای درونآفرینی در واحدهای سازمانی خاص یا بررسی تأثیر قوانین و مقررات جدید بر رفتارهای درونآفرینی کارکنان ممکن است مورد توجه باشد (جیسون سی کاگ و همکاران ،2019).
دولتها در سرتاسر جهان دیدگاههایی درباره گذار به سمت اقتصاد زیستمحور (اقتصاد زیستی) تدوین کردهاند. این دیدگاهها برای حرکت فراتر از بهرهبرداری از منابع فسیلی به سمت منابع نوین تجدید پذیر، تکمیل کننده اهداف پایداری سازمان ملل متحد مانند کاهش تغییرات آب و هوایی است و عوامل مختلف انتقال موفقیت آمیز به یک اقتصاد زیستی مبتنی بر دانش و نوآوری را شکل داده و تقویت می کند.گذار به اقتصاد زیستی بدون فعالیت کارآفرینانه سازمان های بزرگ با بهره برداری از فرصت های ارائه شده توسط فرآیند تحول امکان پذیر نخواهد بود (کوکرتز و همکاران12 ،2020).
کارآفرینی اغلب ابزاری کلیدی برای مقابله با چالش مداوم فقر در میان جمعیت های روستایی در کشورهای در حال توسعه در نظر گرفته می شود و با استفاده از حمایت های مختلف به ویژه خانواده، جامعه و شرکای تجاری به غلبه بر خلأهای سازمانی و تقویت کارآفرینی سازمانی در شرکت های خرد در کشورهند کمک می کند (سولوک و همکاران13، 2021).
با مطالعه تحقیقات انجام شده در خصوص کارآفرینی سازمانی این حقیقت نمایان شد که در اکثر صنایع از جمله صنعت نفت وگاز مطالعات مناسبی در موضوع کارآفرینی و کارآفرینی سازمانی انجام شده است اما در صنعت نفت به واسطه اهمیت تولید ، شرکت های تولید کننده نفت و گاز و مشتقات آن به خصوص شرکت های صادرات محور به دلیل بالا بردن تولید و صادرات، توجه بیشتری به موضوع نوآوری ، کارآفرینی و کارآفرینی سازمانی داشته اند و به این موضوع در شرکتهای ارایه دهنده خدمات به شرکت های نفتی مادر از جمله در شرکت های حفاری( ارایه دهنده خدمات فنی- مهندسی حفاری) توجه کمتری شده است. ضمنا" بیان این موضوع که کارآفرینی سازمان در سازمان های ارائه دهنده خدمات بخصوص صنعت حفاری نفت وگاز از چه ابعاد و مولفه هایی برخوردار است نیازمند بررسی دقیق و جامعه تری است.علاوه بر این، بررسی این موضوع که سازمان های فعال در این صنعت با چه اقداماتی در این حیطه میتواند پیامدهای مطلوب کارآفرینی سازمانی را ارائه دهد، نیاز به واکاوی عمیقی دارد. از اینرو، تحقیق حاضر با در نظر داشتن شکاف نظری کنونی به بررسی ابعاد و مولفه های کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری نفت و گاز ایران پرداخته است.
روش شناسی پژوهش
تحقيقات را بر اساس معيار هاي مختلفي مي توان طبقه بندي كرد. با در نظر گرفتن معيار هدف، پژوهش حاضر در دسته تحقيقات كاربردي جاي مي گيرد، چرا كه هدف از انجام آن توسعه دانش كاربردي در يك زمينه خاص كه در اين مورد كارآفريني سازماني در صنعت حفاری نفت و گاز است مي باشد. همچنين اين پژوهش ميتواند مديران شركت هاي حفاری, نفتي و سياست گذاران صنعت نفت كشور را در درك بهتر فرايند كارافريني سازماني و عوامل موثر بر موفقيت آن ياري رساند.
پژوهشي حاضر بر اساس مورد مطالعه انجام گرفته كه در آن پس از بيان مسئله و انتخاب مورد و گردآوري داده ها، به سازماندهي داده ها پرداخته شده و در نهايت گزارش نهايي تدوين گشته است.
روش انجام اين پژوهش از منظر گردآوري داده ها از نوع ، آميخته مي باشد و درصدد زمينه يابي درباره "موقعيت نامعين" می باشیم. يكي از ويژگي هاي پژوهش هاي آميخته، تركيب استفاده از روش هاي تحقيق كمي و كيفي است که پژوهشگر ازنظر زماني مي تواند داده هاي كمي و كيفي را بطور همزمان با بطور متوالي گردآوري كند
در اين پژوهش، روش متوالی مورد استفاده قرار گرفته است زيرا ابتدا به كشف پديده ها و سپس روابط ميان آنها پرداخته شده است و براي اين منظور ابتدا به گردآوري داده هاي كيفي پرداختيم. انجام اين مرحله ما را به اكتشاف و توصيف جنبه هايي از پديده هدايت مي نمايد. با استفاده از اين شناسايي اوليه، امكان صورت بندي فرضيه هايي درباره بروز پديده مورد مطالعه فراهم مي شود. پس از آن در مرحله بعدي، داده هايي كه از بخش كيفي تحلیل محتوا بدست آمده ما را بسوي طراحي پرسشنامه براي بخش كمي راهنمایی نمود كه اين پرسشنامه نيز براي جمع آوري داده هاي بخش ANP مورد استفاده قرار گرفته است.بدین ترتيب واضح است كه در اين پژوهش از طرح متوالي براي تركيب داده ها استفاده شده است.
جامعه اماري اين تحقيق نيز شامل خبرگان دانشگاهي در زمينه كارآفريني ، آگاهان شرکت (مديران ارشد میانی و شاغل در اين شركت ) مي باشد. بطور كلي جامعه آماري در اين تحقيق در بخش كيفي شامل خبرگان دانشگاهي و در بخش ANP آگاهان به مسائل شرکت شامل مديران ارشد و میانی شركت حفاری شمال مي باشد.
حجم نمونه براي گردآوري داده ها در بخش كيفي 12 نفر از خبرگان دانشگاهي در زمینه کارآفرینی مورد مصاحبه قرار گرفتند و حجم نمونه در بخش ANP تعداد 14 نفر از مديران ارشد و میانی آگاه به مسائل شرکت با حداقل 5 سال سابقه مدیریت در شركت حفاری شمال ميباشد.
در بخش كيفي از نمونه گيري هدفمند (گلوله برفی) استفاده مي شود، بدين معنا كه نمونه ها به دليل توانايي آنان در روشن كردن پديده مورد مطالعه انتخاب خواهند شد. يعني تا زماني اقدام به نمونه گيري مي شود كه محقق به نقطه اشباع نظري برسد. استفاده از اين نوع نمونه گيري در بخش كيفي به اين دليل است كه در اين مرحله از ابتدا نمي توانيم تعداد دقيقي از شركت كنندگان را تعيين كنيم بلكه در پايان مطالعه است كه تعداد شركت كنندگان قطعي مي شود. در بخش كيفي مصاحبه با 12 نفر از خبرگان دانشگاهی در زمینه کارآفرینی تا رسیدن به اشباع نظری انجام پذيرفت.
در بخش کمی از از روش نمونه گیری هدفمند با تشکیل پنل خبرگان استفاده شد. زیرا روش فرایند تحلیل شبکه ایی(ANP) روشی منطبق بر نظر آگاهان است یعنی اینکه پرسشنامه مقایسه زوجی را باید در اختیار خبرگان و کارشناسانی قرار دهید که بر همه معیارها و گزینههای مسئله اشراف و تسلط داشته باشند و نتایج به دست آمده نیز کاملاً علمی و قابل اکتفا است و چون پرسشنامهها را آگاهان تکمیل کردهاند نیاز به داشتن حجم بالای نمونه نیست و با توجه به اينكه در پژوهش حاضر مورد مطالعه شرکت حفاری شمال می یاشد لذا با تشکیل پنل خبرگان طی جلساتی و جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد مقایسات زوجی ANP که در اختیار 14 نفر از مدیران ارشد و میانی شاغل با حداقل 5 سال سابقه مدیریت در شرکت حفاری قرار داده شده بود صورت گرفت.
در اين پژوهش براي گردآوري داده ها و اطلاعات مورد نياز تحقيق از مطالعات كتابخانه اي , مصاحبه و پرسشنامه ANP استفاده شده است كه در ادامه به تشريح آن مي پردازيم. محقق براي بدست آوردن اطلاعات كافي در فرايند ابتدایی تحقيق و تهیه پرسشنامه مصاحبه در بخش کیفی از مطالعه متون و سوابق مسئله از روش كتابخانه ایي استفاده نموده است. اين بررسي ها بر اساس جستجوهاي انجام شده در سايت هاي منابع علمي مانند سامانه مقالات علمي- پژوهشي كشور و مجلات معتبر علمي خارج از كشور بوده است.
مصاحبه يكي از ابزار گردآوري داده ها است كه امكان ارتباط مستقيم با مصاحبه شونده را فراهم مي آورد و با كمك آن مي توان به ارزيابي عميق تر ادراك ها، نگرش ها، علايق و آرزوهاي آزمودني ها پرداخت و در اين پژوهش داده هاي بخش كيفي(تحلیل محتوا) با استفاده از ابزار مصاحبه بدست آمد.
پرسشنامه مجموعه اي از سوال ها است كه پاسخ دهنده با ملاحظه آنها پاسخ لازم را ارائه مي دهد که اين پاسخ داده مورد نظر پژوهشگر را تشكيل مي دهد. در اين پژوهش براي جمع آوري داده هاي بخش ترکیبی و کمی از پرسشنامه های استاندارد مقایسات زوجی ANP در استفاده شده است.
روايي يا مفهوم اعتبار به اين سوال پاسخ مي دهد كه ابزار اندازه گيري تا چه حد خصيصه مورد نظر را مي سنجدو به بيان ديگر روايي ميزان انطباق مشاهدات و پرسش هاي تحقيق با هدف موضوع مي باشد و اين يعني اينكه آيا داده هاي گردآوري شده تصوير حقيقي همان موضوع مورد بررسي است يا خير.
پايايي يا قابليت اعتماد يكي از ويژگي هاي ابزار اندازه گيري است. پايايي روش بدين معني است كه اگر نتيجه تحقيق با ابزار ديگري سنجيده شود نتايج حاصل تا چه حد مشابه، دقيق و قابل اعتماد است. مفهوم ياد شده با اين امر سرو كار دارد كه ابزار اندازه گيري در شرايط يكسان تا چه اندازه نتايج يكساني به دست مي دهد.
مهمترين نوع روايي ، روايي محتوا است كه در اين مطالعه براي فراهم آوردن اين مهم در بخش کیفی، سوالات باز مصاحبه كه با توجه به ادبيات موضوع تدوين شده بود ، پس از طراحي به گروهي محدود از خبرگان ارائه شده و نظرات آنها جهت اصلاح موارد بر روي آن اعمال مي گردد.
در واقع يك تحقيق زماني پايايي دارد كه داراي دو ويژگي تكرار پذيري و باز پديد آوري باشد يعني بتوان آن را در موارد متعدد بكار برد و نتيجه يكساني را بدست آورد. براي اطمينان از پايايي روش كيفي، سوالات مصاحبه به 5 نفر از خبرگان و اساتيد در زمينه كارآفريني ارائه شد و پس از اعمال اصلاحات تائيد گرديد.
روایی پرسشنامه دلالت بر این دارد که پرسشنامه ما تا چه حد رواست، یعنی آیا دقیقا همان موضوع و خصیصه ای که مد نظر ماست را اندازه گیری می کند یا خیر.با توجه به اینکه پرسشنامه روش ANP به تایید خبرگان موضوع میرسد، لذا روایی آن مورد تایید میباشد.
در پرسشنامه های روش تحلیل شبکه (ANP) موضوعی به نام پایایی، آنطوری که در پرسشنامه های معمول (گزینه های ۵ تایی طیف لیکرت دارد)، مطرح است وجود ندارد.یعنی ما برای پرسشنامه مقایسه زوجی شاخص سنجش پایایی یا روایی، به مانند ضریب پایایی آلفای کرونباخ نداریم.
به جای مفهوم پایایی در پرسشنامه های ANP، از مفهوم نرخ ناسازگاری استفاده می شود. در این روش شاخصی به نام نرخ ناسازگاری14 توسط نرم افزار محاسبه و اعلام می گردد که برای بررسی مفهوم پایایی استفاده می شود. این شاخص به گونه ای طراحی شده است که در صورت ناسازگار و متناقض بودن پاسخ های خبرگان، این مساله خود را نشان خواهد داد و ما بدین ترتیب به نامناسب بودن پرسشنامه و پاسخ ها پی می بریم و در حالتی که ناسازگاری از حد نصاب اعلام شده (۰.۱) بیشتر باشد، لازم است ارزیابی ها مجدد انجام گردد. اگر نرخ ناسازگاری محاسبه شده کمتر از (۰.۱) بود می توان به نتایج ارزیابی ها اعتماد نمود.
تلاش برای محاسبه نرخ ناسازگاری با محاسبات دستی بسیار سخت و پیچیده خواهد بود لذا نرخ ناسازگاری توسط نرم افزار Super Decisionمحاسبه می گردد. و شکل 1 نمونه ایی از محاسبه نرخ ناسازگاری توسط نرم افزار در بالای جدول با عدد 0.00885 میباشد. که نشان دهنده مورد اعتماد بودن نتایج این جدول می باشد.
شکل 1 نمونه نرخ ناسازگاری توسط خروجی نرم افزار
ابزار تجزیه و تحلیل داده ها کیفی در این تحقیق "تحلیل محتوا " می باشد که با روش کدگذاری باز ، محوری و انتخابی انجام می شود , تنظيم و تحليل داده هاي كيفي مستلزم انجام سه فعاليت است:
1- تلخيص داده ها 2 - عرضه داده ها 3- نتيجه گيری.
ابزار تجزیه و تحلیل داده ها کمی در این تحقیق "روش فرآیند تحلیل شبکه (ANP)" می باشد.
این روش یکی از روش های تصمیم گیری چند شاخصه است که با محیط فازی در رابطه است. در این روش با استفاده از تکنیک سوپر ماتریس انجام می شود. اولین گام روش ANP تعیین روابط داخلی بین معیارها یا زیرمعیارها است. سپس با توجه به این روابط درونی، مقایسات زوجی تشکیل می شود و اوزان بدست می آید.اولین گام در این روش استخراج و تایید عوامل پژوهش است معمولا عوامل در دسته بندی های مختلف ارائه می شود سپس در دومین گام باید روابط درونی بین این عوامل مشخص شود و در گام بعد با تشکیل سوپر ماتریس های ANP، اوزان نهایی عوامل محاسبه شود.
تجزیه تحلیل داده ها و یافتههای پژوهش
در بخش کیفی از طریقه مصاحبه با 12 نفر خبره دانشگاهی در زمینه کارآفرینی و انجام تحلیل محتوای کیفی توسط3 مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و به کمک مصاحبه با خبرگان انجام شده است. در نهایت 5 بعد، 14 مولفه اصلی و 119 مولفه فرعی برای کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری مطابق با جدول (1) شناسایی شدند. ابعاد شناسایی شده عبارتند از:
بعد اجتماعی 2) بعد اقتصادی 3) بعد سیاسی 4) بعد مدیریتی 5) بعد الکترونیکی
جدول 1-نتایج کدگذاری انتخابی
ابعاد | مولفههای اصلی | تعداد مولفههای فرعی |
بعد اجتماعی | نوآوری اجتماعی و کیفیت محتوا | 14 |
توسعه شغل و جامعه | 8 | |
شخصیت کارآفرین | 8 | |
عوامل محیطی | 5 | |
بعد اقتصادی | درآمدزایی | 4 |
تامین مالی | 13 | |
توسعه اقتصادی | 12 | |
بعد سیاسی | ضوابط و مقررات | 9 |
زیرساختها | 5 | |
سیاستهای داخلی و خارجی | 5 | |
بعد مدیریتی | مدیریت منابع انسانی | 17 |
مدیریت دانش | 3 | |
بعد الکترونیکی | فناوریهای دیجیتال | 9 |
فناوری در تولید | 7 |
در بخش کمی، مولفههای اصلی و فرعی شناسایی شده در بخش کیفی، توسط روش ANP و به کمک نرم افزار Super Decision رتبه بندی شدهاند. در ادامه، ابتدا رتبه بندی معیارها (ابعاد) برای بررسی روابط درونی میان معیارها و سپس رتبه بندی زیرمعیارها (مولفههای اصلی) ارائه گردیده است. همچنین در نهایت روابط درونی میان زیرمعیارها مشخص شده است.
معیارهای اصلی در این مطالعه عبارتند از:
بعد اجتماعی (A)
بعد اقتصادی (B)
بعد سیاسی (C)
بعد مدیریتی (D)
بعد الکترونیکی (E)
شکل 2-وزن معیارهای اصلی
جدول2-وزن و رتبه بندی معیارهای اصلی
معیارها | وزن | رتبه |
بعد اجتماعی (A) | 164/0 | 3 |
بعد اقتصادی (B) | 240/0 | 2 |
بعد سیاسی (C) | 142/0 | 4 |
بعد مدیریتی (D) | 341/0 | 1 |
بعد الکترونیکی (E) | 112/0 | 5 |
خروجی نرم افزار نرخ ناسازگاری کمتر از 1/0 بدست آمده که نتایج بدست آمده قابل قبول است.
بر اساس نتایج رتبه بندی معیارها، بعد مدیریتی، بعد اقتصادی، بعد اجتماعی، بعد سیاسی و بعد الکترونیکی به ترتیب دارای اولویتهای اول تا پنجم برای کارآفرینی سازمانی در شرکت حفاری شمال میباشند.
زیرمعیارهای بعد اجتماعی در این مطالعه عبارتند از:
نوآوری اجتماعی و کیفیت محتوا (A1)
توسعه شغل و جامعه (A2)
شخصیت کارآفرین (A3)
عوامل محیطی (A4)
شکل 3-وزنهای زیرمعیارهای بعد اجتماعی
جدول 3-وزن و رتبه بندی زیرمعیارهای بعد اجتماعی
زیرمعیارها | وزن | رتبه |
نوآوری اجتماعی و کیفیت محتوا | 191/0 | 3 |
توسعه شغل و جامعه | 271/0 | 2 |
شخصیت کارآفرین | 418/0 | 1 |
عوامل محیطی | 121/0 | 4 |
نرخ ناسازگاری کمتر از 1/0 بدست آمده که نشان میدهد نتایج بدست آمده قابل قبول است. بر اساس نتایج رتبه بندی زیرمعیارها، شخصیت کارآفرین، توسعه شغل و جامعه، نوآوری اجتماعی و کیفیت محتوا و عوامل محیطی به ترتیب اولویتهای اول تا چهارم را در بعد اجتماعی برای کارآفرینی سازمانی در شرکت حفاری شمال دارا میباشند.
زیرمعیارهای بعد اقتصادی در این مطالعه عبارتند از:
درآمدزایی (B1)
تامین مالی (B2)
توسعه اقتصادی (B3)
شکل 4- وزنهای زیرمعیارهای بعد اقتصادی
جدول 4-وزن و رتبه بندی زیرمعیارهای بعد اقتصادی
زیرمعیارها | وزن | رتبه |
درآمدزایی | 540/0 | 1 |
تامین مالی | 297/0 | 2 |
توسعه اقتصادی | 163/0 | 3 |
نرخ ناسازگاری کمتر از 1/0 بدست آمده که نشان میدهد نتایج بدست آمده قابل قبول است. بر اساس نتایج رتبه بندی زیرمعیارها، درآمدزایی، تامین مالی و توسعه اقتصادی به ترتیب اولویتهای اول تا سوم را در بعد اقتصادی برای کارآفرینی سازمانی در شرکت حفاری شمال دارا میباشند.
زیرمعیارهای بعد سیاسی در این مطالعه عبارتند از:
ضوابط و مقررات (C1)
زیرساختها (C2)
سیاستهای داخلی و خارجی (C3)
شکل 5-وزنهای زیرمعیارهای بعد سیاسی
جدول 5- وزن و رتبه بندی زیرمعیارهای بعد سیاسی
زیرمعیارها | وزن | رتبه |
ضوابط و مقررات | 240/0 | 2 |
زیرساختها | 210/0 | 3 |
سیاستهای داخلی و خارجی | 550/0 | 1 |
نرخ ناسازگاری کمتر از 1/0 بدست آمده که نشان میدهد نتایج بدست آمده قابل قبول است. طبق نتایج رتبه بندی زیرمعیارها، سیاستهای داخلی و خارجی، ضوابط و مقررات و زیرساختها به ترتیب اولویتهای اول تا سوم را در بعد سیاسی برای کارآفرینی سازمانی در شرکت حفاری شمال دارا میباشند.
زیرمعیارهای بعد مدیریتی در این مطالعه عبارتند از:
مدیریت منابع انسانی (D1)
مدیریت دانش (D2)
شکل 6-وزنهای زیرمعیارهای بعد مدیریتی
جدول 6-وزن و رتبه بندی زیرمعیارهای بعد مدیریتی
زیرمعیارها | وزن | رتبه |
مدیریت منابع انسانی | 667/0 | 1 |
مدیریت دانش | 333/0 | 2 |
نرخ ناسازگاری کمتر از 1/0 بدست آمده که نشان میدهد نتایج بدست آمده قابل قبول است.
بر اساس نتایج رتبه بندی زیرمعیارها، مدیریت منابع انسانی و مدیریت دانش به ترتیب اولویتهای اول و دوم را در بعد مدیریتی برای کارآفرینی سازمانی در شرکت حفاری شمال دارا میباشند.
زیرمعیارهای بعد الکترونیکی در این مطالعه عبارتند از:
فناوریهای دیجیتال (E1)
فناوری در تولید (E2)
شکل 7-وزنهای زیرمعیارهای بعد الکترونیکی
جدول 7-وزن و رتبه بندی زیرمعیارهای بعد الکترونیکی
زیرمعیارها | وزن | رتبه |
فناوریهای دیجیتال | 250/0 | 2 |
فناوری در تولید | 750/0 | 1 |
نرخ ناسازگاری کمتر از 1/0 بدست آمده که نشان میدهد نتایج بدست آمده قابل قبول است. بر اساس نتایج رتبه بندی زیرمعیارها، فناوری در تولید و فناوریهای دیجیتال به ترتیب اولویتهای اول و دوم را در بعد الکترونیکی برای کارآفرینی سازمانی در شرکت حفاری شمال دارا میباشند.
در این بخش، تمامی زیرمعیارها در روابط درونیشان با یکدیگر مقایسه و رتبه بندی شدهاند.
شکل 8-رتبه بندی تمامی زیرمعیارها در روابط درونی
جدول 8- وزن و رتبه بندی زیرمعیارهای شناسایی شده
معیار | زیرمعیار | وزن | رتبه |
بعد اجتماعی | نوآوری اجتماعی و کیفیت محتوا | 038/0 | 12 |
توسعه شغل و جامعه | 054/0 | 8 | |
شخصیت کارآفرین | 084/0 | 5 | |
عوامل محیطی | 024/0 | 14 | |
بعد اقتصادی | درآمدزایی | 108/0 | 4 |
تامین مالی | 059/0 | 7 | |
توسعه اقتصادی | 033/0 | 13 | |
بعد سیاسی | ضوابط و مقررات | 048/0 | 10 |
زیرساختها | 042/0 | 11 | |
سیاستهای داخلی و خارجی | 110/0 | 3 | |
بعد مدیریتی | مدیریت منابع انسانی | 133/0 | 2 |
مدیریت دانش | 067/0 | 6 | |
بعد الکترونیکی | فناوریهای دیجیتال | 050/0 | 9 |
فناوری در تولید | 150/0 | 1 |
با توجه به نتایج جدول فوق، فناوری در تولید، مدیریت منابع انسانی و سیاستهای داخلی و خارجی به ترتیب رتبههای اول تا سوم را در میان کلیه زیرمعیارهای شناسایی شده دارا میباشند.
در این بخش، رتبه بندی معیارها و زیرمعیارها، روابط درونی معیارها و روابط درونی زیرمعیارها به صورت کلی در شکل 9 نمایش داده شدهاند. همانطور که ملاحظه میشود، روابط درونی میان معیارها و زیرمعیارها توسط فلشهایی که به صورت دایرهای به سمت هر معیار یا زیرمعیار برگشته است، نشان داده شده است. وزن هر زیرمعیار نیز توسط فلشهایی که از هر معیار به زیرمعیار مربوطه وصل شده، نشان داده شده است. همچنین روابط میان معیارهای اصلی، توسط شکل 10 نیز نمایش داده شده است.
شکل 9- شمای کلی نتایج ANP
شکل 10-روابط معیارهای اصلی در روش ANP
نتیجه گیری و پیشنهادات
بر اساس نتایج بخش کیفی، 5 بعد، 14 مولفه اصلی و 119 مولفه فرعی برای کارآفرینی سازمانی در شرکت حفاری شمال شناسایی شد بر اساس نتایج روش ANP، در رتبه بندی معیارها، بعد مدیریتی، بعد اقتصادی، بعد اجتماعی، بعد سیاسی و بعد الکترونیکی به ترتیب دارای اولویتهای اول تا پنجم برای کارآفرینی سازمانی در شرکت حفاری شمال میباشند. لذا برای کارآفرینی سازمانی، بعد مدیریتی که شامل مدیریت منابع انسانی و مدیریت دانش است بیشترین اهمیت را دارد
در بعد اجتماعی، شخصیت کارآفرین، توسعه شغل و جامعه، نوآوری اجتماعی و کیفیت محتوا و عوامل محیطی به ترتیب اولویتهای اول تا چهارم را دارا میباشد. بنابراین شخصیت کارآفرین میتواند مهمترین عامل در بعد اجتماعی برای کارآفرینی سازمانی باشد. زیرا یک کارآفرین با ریسک پذیر بودن، مدیریت ریسک و روشهایی که بر مبنای شخصیت خود انتخاب میکند میتواند در این زمینه نقش بسزایی داشته باشد.
در بعد اقتصادی، درآمدزایی، تامین مالی و توسعه اقتصادی به ترتیب اولویتهای اول تا سوم را دارا میباشند. لذا درآمدزایی به دلیل آن که انگیزه هر انسانی رسیدن به کسب درآمد در شغل خود است، بالاترین اهمیت را در بعد اقتصادی دارد.
در بعد سیاسی، سیاستهای داخلی و خارجی، ضوابط و مقررات و زیرساختها به ترتیب اولویتهای اول تا سوم را دارا میباشند. سیاستهای داخلی و خارجی از محیط خارجی وارد میشوند و در اختیار افراد یا کارآفرینان نیستند. این موضوع به ویژه در کشور ما که با شرایط تحریم و تورم و مشکلات اقتصادی زیادی قرار دارد اهمیت بیشتری دارد.
در بعد مدیریتی، مدیریت منابع انسانی و مدیریت دانش به ترتیب اولویتهای اول و دوم را دارا میباشند. مدیریت سازمان توسط مدیریت منابع انسانی میتواند کارکنان باتجربه و آموزش دیده را در سازمان بکار گیرد.
در بعد الکترونیکی، فناوری در تولید و فناوریهای دیجیتال به ترتیب اولویتهای اول و دوم را دارا میباشند. فناوری در تولید به دلیل آن که زنجیره ارزش را در فرآیند تولید افزایش میدهد، مهمتر است.
همچنین در روابط درونی میان زیرمعیارها، فناوری در تولید، مدیریت منابع انسانی و سیاستهای داخلی و خارجی به ترتیب رتبههای اول تا سوم را در میان کلیه زیرمعیارهای شناسایی شده دارا میباشند. بنابراین فناوری تولید مهمترین عامل برای کارآفرینی در شرکت حفاری شمال محسوب میشود.
منابع
تاج پور مهدی، حسینی الهه.(1399) تاثیر هوش و فرهنگسازمانی بر کارآفرینی سازمانی در شرکت گاز شیراز. مطالعات راهبردي در صنعت نفت و انرژي; 12 (45) :335-354.
چپردار، علی، داوری، علی, ایرج پور، علیرضا، سید صالحی، سید علیرضا.(1400) ارائه الگوی کارآفرینی سازمانی در بانکداری ایران مبتنی بر نظریه دادهبنیاد. مطالعات مدیریت راهبردی دفاع ملی،5(20) : 7-31.
سعیدی کیا، مهدی (1388). اصول و مبانی کارآفرینی، چاپ دوازدهم ، تهران: نشر کیا .
شریف زاده، فتاح، قربانی زاده، وجه الله، سید نقوی، میرعلی، و حسین پوری، مهدی .(1395). ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر خط مشیگذاری در صنعت نفت و گاز از منظر کارآفرینی. فصلنامه مدیریت سازمانهای دولتی، 4 (3): 145-133.
صابر کهنه گورابی محمدحسین، ایرانمنش سیدحسین، جعفری پریوش، (1399). الویت بندی عوامل تاثیرگذار بر نوآوری باز در شرکتهای دانشبنیان مبتنی بر کارآفرینی فناورانه نفت و گاز. فصلنامه پژوهش های سیاست گذاری وبرنامه ریزی انرژی; 6 (4) :81-123
عباسی نامی، حامد، (1400)، تاثیر کارآفرینی بر رشد اقتصادی کشورهای منطقه منا ، نظریه های کاربردی اقتصاد، 8 (1) : 215- 240.
فردوسی، محمدحسن؛ فراهانی، ابوالفضل؛ کشاورز، لقمان (1398). "طراحي الگوي کارآفريني سازماني مبتني بر رابطه ساختار و استراتژي سازماني در وزارت ورزش و جوانان " ، پژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش ، 11 (1) ، 61-75 .
مبینیدهکردی, علی, احمدی, حسن, دلاور, علی. (1397). طراحی مدل شایستگیهای کارآفرینی راهبردی مدیران ارشد کشور. مطالعات مدیریت راهبردی دفاع ملی, 2 (7) : 127-150.
نظری، اسفندیار (1400). نقش فرهنگ سازمانی بر توسعه کارآفرینی، پژوهش های جدید در مدیریت و حسابداری،4 (48) : 81-94 .
Celalettin Serinkan, Keziban Kaymakçi, Gülşah Arat, Cennet Avcik. (2013): An Empiri-cal Study on Intrapreneurship: In A Service Sector in Turkey, Procedia Social and Behavioral Sciences, Volume 89, Pages 715-719.
Folta, T.B., Delmar, F., Wennberg, K., (2010). Hybr. Entrepreneursh. Manage. Sci. 56 (2), 253–269.
Jason C. Gawke, Marjan J. Gorgievski, Arnold B. Bakker. (2019): Measuring intrapre-neurship at the individual level: Development and validation of the Employee Intrapre-neurship Scale (EIS), European Management Journal,Volume 37, Issue 6,Pages 806-817.
Jason C. Gawke, Marjan J. Gorgievski, Arnold B. Bakker. (2017): Employee intrapre-neurship and work engagement: A latent change score approach, Journal of Vocational Behavior, Volume 100, Pages 88-100.
Kuckertz, A., Berger, E. & Brandle, L. (2020). Entrepreneurship and the sustainable bio-economy transformation, Environmental Innovation and Societal Transitions, 37, 332-344.
Kuratko, D.F., Audretsch, D.B., (2013). Clarifying the domains of corporate entrepre-neurship. Int. Entrep. Manage. J. 9 (3), 323–335.
Neessen, P.C., Caniëls, M.C., Vos, B. et al. (2019): The intrapreneurial employee: to-ward an integrated model of intrapreneurship and research agenda, Int Entrep Manag, 15, 545–571.
Soluk, J., Kammerlander, N. & Darwin, S. (2021). Digital entrepreneurship in develop-ing countries: The role of institutional voids, Technological Forecasting and Social Change, 170.
Wim Buekens. (2014): Fostering Intrapreneurship: The Challenge for a New Game Leadership, Procedia Economics and Finance, Volume 16, Pages 580-586.
[1] -
[2] - Analytical Network Process
[3] - Joseph Schumpeter
[4] -Peter Drucker
[5] - Folta et al
[6] -Kuratko and Audretsch
[7] -Serinkan et al
[8] - Wim Buekens
[9] - Jason C. Gawke et al
[10] - Neessen, P.C et al
[11] - Employee Intrapreneurship Scale
[12] - Kuckertzet al
[13] - Soluk et al
[14] - inconsistancy