Cosmos in folklore in the light of Laila & Majnoon and Khusro & Shirin of Mir Mohammad Amin Shahristani from Ben Ham’s Perspective
Subject Areas : شعر
Maliheh Karimi
1
,
Mandana Mangeli
2
*
,
fatema erfani
3
1 - گروه ادبیات فارسی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب
2 - Professor Department of Persian Language and Literature, Islamic Azad University, South Tehran Branch, Iran
3 -
Keywords: Folklore, General perception, cosmos, Laila & Majnoon, Khusro & Shirin, Ruh al-Amin Mir Jumla, Dr. William Ben,
Abstract :
Cosmos and stars have significant impact in general folk culture. Dr. William Ben Ham has also emphatically given attention to celestial bodies and their impact in the life of human beings. Mir Mohammad Amin Sharestani Esfahani( Ruh al-Amin& Mir Jumla) belongs to the category of10th century poets. He is one of the imitator poets of the Safavid era who brought out two lyrical compositions in the imitation of Nezami of Ganjeh. Present paper seeks to review and analyze the elements of folklore in astronomy through descriptive-analytical process of Ben Ham’s perspective and the impact of cosmos in Laila & Majnoon and Khusro & Shirin. It further gives answer to the original question as which type of character are frequently mentioned in the above two lyrical compositions as per Ben Ham’s principles. According to research findings, astronomy and Venus, the love planet, are frequently referred to in the two lyrical compositions.
فهرست منابع و مآخذ اختری پور، کاوه(1393) مقدمه و تصحیح دیوان روح الامین شهرستانی اصفهانی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم. استاد راهنما: محمود عابدی محمود عابدی.
آسمند جونقانی، علی (1388) «ادبیات تطبیقی». کتاب ماه. ش 26. خردادماه. صص 35-42.
آﻗﺎﺑﺰرگ اﻟﻄﻬﺮاﻧﯽ، ﻣﺤﻤد(1403) ﻟﺬرﯾﻌﺔ اﻟـﯽ ﺗﺼـﺎﻧﯿﻒ اﻟﺸـﯿﻌﺔ. .ﺑﯿـﺮوت: داراﻻﺿﻮاء.
آقا میرزا محمدعلی مـدرس تبریـزي (1369) ریحانۀ الادب. جلـد 5و 6 تهـران: کتابفروشی خیام،
اسکندر بیک ترکمـان(1377) تاریخ عالم آراي عباسی. بـه کوشـش محمداسـماعیل رضـوانی، تهران: چاپ گلشن امیرکبیر.
امین احمدرازی(1378) تذکرة هفت اقلیم؛ بـا تصـحیح و تعلیـق جـواد فاضـل، جلـد ا و 2، تهران: مؤسسۀ مطبوعاتی علمی.
انوشیروانی، علیرضا (1387) پنجره¬هایی گشوده روبه جهان. اعتماد. ش 1762.
باباصفری، علی اصغر(1392) فرهنگ داستان¬های عاشقانه در ادب فارسی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
بیکرمن، ئی؛ هنینگ، دبلیو بی و دیگران (1384) علم در ایران و شرق باستان، ترجمة همایون صنعتیزاده، کرمان: انتشارات دانشگاه شهید باهنر کرمان و نشر قطره.
پادشاه، محمد(1355) آنندراج، فرهنگ جامع فارسی، زیرنظر محمد دبیرسیاقی، تهران: سروش
پادشاه، محمد (1335) فرهنگ آنندراج، تهران: خیام.
تقی زاده، سید حسن (1388) گاه شماری. تهران: توس
وفازواره ای، محمدعلی(1394) تذكرة مآثر الأمراء، نسخه خطی کتابخانه مجلس، باب میم.
حسینصبا، محمدمظفر(1343) تذکره روز روشن، مصحح محمدحسین رکن زاده آدمیت. تهران: کتابخانه رازی.
خزانه دارلو، محمدعلی(1375) منظومه های فارسی. چاپ اول. انتشارات روزنه.
خزانه دارلو، محمدعلی، سلطانی، بهروز( 1391) مقایسه «شیرین و خسرو» روح الامین شهرستانی اصفهانی با «خسرو و شیرین» نظامی. پژوهش زبان و ادبیات فارسی - شماره 25 . تابستان. صفحه - از 29 تا 50
خشک جهان، فرهاد(1386) تصحیح لیلی و مجنون ورح الامین شهرستانی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه قم. استادراهنما: سید علیرضا حجازی.
دهخدا، علي اكبر(1365)، لغت نامه، تهران: موسسه لغت نامه دهخدا.
دهمرده، حیدرعلی، خوش جهان، فرهاد(1390) مقایسه لیلی و مجنون نظامی با لیلی و مجنون روح الامین شهرستانی. نشریه: ادب و زبان. شماره 29. بهار ماه.
دگانی، مایر (1386) نجوم به زبان ساده. تهران: نشر مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی.
ذوالفقاری، حسن(1392) یکصد منظومه عاشقانه فارسی. تهران: نشر چرخ.
راوندی، مرتضی(1374)، تاریخ اجتماعی ایران، جلد هشتم، تهران، انتشارات نگاه.
رضایی اردانی، فضل الله، ذبیح نیا عمران، آسیه(1403) «شخصیت شناسی رمان بازی آخر بانو بلقیس سلیمانی بر اساس افلاک هفتگانه ویلیام بن هم» مجله ادبیات پارسی معاصر، دوره: 14، شماره:1 صص 129-155.
سالاری، حسین (1385) دهر-پویشی در جهان بیکران. تهران: نشر مهاجر.
ستودیان، مهدی(1387) ریشه یابی داستان لیلی و مجنون. فصلنامه ادبیات فارسی. مشهد: دانشکده ادبیات دانشگاه آزاد. شماره 18.
سمسار، محمد حسن (1342) «آرایش و هنر»، هنر و مردم، تهران، ش 16. ص 33.
شادروی منش، محمد، اختری پور، کاوه ( 1398) بررسی انتقادی منابع شرح حال و سروده های روح الامین شهرستانی. آینه میراث دوره 17 شماره 2، پاییز و زمستان. شماره صص: ۲۰۳ – ۲۲۱
صفا، ذبیح الله(1372) تاریخ ادبیات در ایـران. جلـد5 بخـش 2 جلـد 2. چاپ دهم. تهـران: انتشـارات امیرکبیر.
کیخا، بتول (1393). «فهرستنامه های نسخ خطّی فارسی در هند»؛ فصلنامة مطالعات شبه قارّه، دانشگاه سیستان و بلوچستان، سال 6، شمارة20، صص 198-173.
گلچین معانی، احمد(1369) در کتاب کاروان هند. مشهد: موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی
فرزانه راد، محمدباقر(1390) تصحیح کتاب خسرو و شیرین براساس خمسه روح الامین، محمد امین شهرستانی میرجمله. پایان نامه دانشگاه علامه طباطبایی. استاد راهنما غلامرضا مستعلی پارسا.
قزلباش، علی کمیل (2006) ارزش مطالعه تطبیقی در ادبیات، اسلام آباد: سروش
. علیقلی واله داغستانی(1384) تذکرة ریاض الشعرا. مقدمـۀ تصـحیح و تحقیـق سـید محسـن ناجی نصرآبادي،
جلد 2 و 4 تهران: انتشارات اساطیر، ج اول.
علی بن طیفور بسطامی(1092) حدائق السلاطین؛ ، به کوشش شریف النسـاء انصـاري، دهلـی.
غیاث الدین رامپوری، محمد (1363) غیاث اللغات. تهران: امیرکبیر.
مسعود بخاری، شرفالدین محمد بن مسعود (1379) مجمعالاحکام، تصحیح علی حصوری، تهران: طهوری.
مصفی، ابوالفضل(1388) فرهنگ اصطلاحات نجومی، چاپ چهارم،تهران: پژوهشگاه علومانسانی.
معين، محمد(1364) فرهنگ فارسي، تهران: اميركبير.
منزوی، احمد(1348) فهرست نسخه هاي خطّی فارسـی؛ ج4، تهـران: مؤسسـۀ فرهنگـی و منطقه اي.
مهدوی، سیدمصلحالدین(1383) در کتاب دانشمندان و بزرگان اصفهان. نشر گلدسته.
میرجمله(1388) خسرو وشیرین. به کوشش پریچهره سلطانی. انتشارات سامان دانش.
----(1391) لیلی و مجنون، زیر نظر اوا اورتمن، محمد کریمی زنجانی اصل، قم: مجمع ذخایر اسلامی.
نصرآبادی، محمدطاهر(1377) تذکرة نصرآبادي. به کوشش وحید دسـتگردي، جلـد 1، تهـران: اساطیر.
نیکداراصل، محمدحسین، بهمنیار، عیسی(1400). «تحلیل شخصیت در گلستان و بوستان سعدی براساس تیپ¬های هفتگانة سیاره ای ویلیام بن هم.» پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، دوره 13، شماره 51، آذرماه، صص 52-84.
واگنر، کارل (1385). هنر و علم تحلیل شخصیت، ترجمه ناتالی چوبینه، تهران، نشر تنویر.
یاقوت حموی(1380) مجمع البدان. ترجمه علینقی منزوی. سازمان میراث فرهنگی کشور، اداره کل آموزش، انتشارات و تولید فرهنگی
یوست، فرانسوا (1386) «چشم¬انداز تاریخی ادبیّات تطبیقی». ترجمۀ علیرضا انوشیروانی. مجلّۀ مطالعات ادبیّات تطبیقی دانشگاه آزاد اسلامی جیرفت. شمارۀ 3. صص 60-37.
Banhem. G. Willam.(1901). Laws of Scientific Hand Reading. New York & Londan: G. P. Putnam’s sons.
افلاک در فرهنگ عامه در لیلی و مجنون و خسرو و شیرین میرمحمد امین شهرستانی از دیدگاه بنهم
ملیحه کریمی/ دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی. واحدتهران-جنوب. دانشگاه آزاد اسلامی تهران. ایران
karimimalihe1402@gmail.com
09127226246
کد ارکید 0009000749157593
دکترماندانا منگلی / استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی. واحد تهران جنوب. دانشگاه آزاد اسلامی. تهران . ایران.
mandana5m@gmail.com
0000-0001-8031-7443
09128343048
دکتر عفت نجارنوبری / استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی. واحد تهران جنوب. دانشگاه آزاد اسلامی. تهران . ایران. e.nobari@yahoo.com
09125846109
0009-0000-4021-5290
چکیده
در فرهنگ وباورعامه افلاک و سیارات در زندگی انسان تأثیربسزایی دارند. در ستارهشناسی و طالع بینی دکتر ویلیام بن هم نیز توجهی مؤکد به اجرام آسمانی و اثرگذاری آن در زندگی آدمی شده است. میرمحمدامین شهرستانی اصفهانی (981- 1047 ه.) متخلص به روح الامین و میرجمله از شاعران قرن دهم هجری است. وی یکی از نظیره سرایان عهد صفوی است که به تقلید از نظامی گنجوی، دو منظومۀ غنایی خسرو وشیرین و لیلی و مجنون را پدید آورد. مقالۀ حاضر به منظور بررسی و تحلیل عناصر فرهنگ و باورعامه درباب نجوم و تاثیر افلاک از دیدگاه بن هم، در لیلی و مجنون و خسرو وشیرین میرجمله به شیوه کتابخانهای و به شکل توصیفی-تحلیلی نوشته شده است و به این پرسش اصلی پاسخ میدهد که کدام تیپ ِشخصیتی از دید بنهم در دو منظومۀ غنایی مذکور بسامد بالایی دارند؟ براساس دستاورد تحقیق، نجوم و تاثیر سیاره عشق یعنی ناهید(ونوس) بیشترین بسامد را در این دو منظومه عاشقانه دارا هستند.
کلمات کلیدی
فرهنگ عامه، باورعامه، افلاک، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، میرجمله، دکتر بن هم.
1-مقدمه
ادبیات تطبیقی در ایران یکی از رشتههای نوین دانشگاهی در ایران است که در سال ۱۳۱۳ توسط فاطمه سیاح در دانشگاه تهران بنیان گذاشته شد(آسمند جونقانی، 1388: 24). ادبيات ونقد تطبیقی كه در عهد حاضر مهمترین روش تحقیقی در ادبـیات جهـانی اسـت، روزبه روز شكوفاتر و پربارتر و باعث دل گرمی، هم فـكری و هـم دلی دربیـن اقوام مختلف جهان شده که در زبـانهای مختلف دربـاره آن بحث شـده اسـت، بـه ایـن نوع تـحقیق در ادب فـارسی، ادبـیـات تطبیـقی میگویند.(قزلباش، 2006: 38). نظريهها و رويكردهاى جديد نقد ادبى، دريچه و منظر جديدى براى قرائت متن مىگشايند و امكان نقدهاى عملى متفاوتى دراختيار منتقدان قرار مىدهند. درايران نيز تعدادى از پژوهشگران ازمنظر نظريههاى جديد ادبى، همچون منطق گفت وگويى، مطالعات فرهنگى، تاريخ گرايى نو، هرمنوتيك، نشانه شناسى، روايت شناسى، روان شناختى، ادبيات ونقد تطبيقى به شكلى روشمند آثار گرانبهاى ادبيات فارسى را بررسى كرده و راههاى جديدى براى محققان جوان گشوده اند(انوشيروانى، 16:1387 ). ادبیّات تطبیقی این امکان را فراهم میآورد که تبادل فرهنگی میان ملّتها و مردم در نواحی مختلف جهان بررسی شود و در اثر تضارب آراء، نقاط مشترک و متفاوت دیدگاهها مشخّص گردد(یوست، 1386: 38). ادبیات تطبیقی نوعی پژوهش بین رشتهای است که به مطالعه رابطۀ ادبیات ملل مختلف با هم و بررسی رابطه ادبیات و علوم انسانی میپردازد. نظریه بن هم یکی از مباحث مشترک در فرهنگ عامه و روانشناسی است که موضوع مقاله حاضر را دربر میگیرد. بسیاری از شاعران با تاثیر پذیری از عصر و زمانه ای که در آن زیسته اند، شماری از باورها و اعتقادات عامه را در آثارشان راه داده اند بدین سبب است که منظومههای شعری این شاعران از منابع شایسته بررسی در زمینه مردم شناسی و فرهنگ عامه هستند. پناه جویی انسان گذشته ستاره شناسی، پیشگویی علوم غریبه و ... نشان می دهد بشر در گذشته در پی یافتن جوابی برای مجهولات و سوالهای بی شمار خود بوده است، هرچند این پاسخ ها نادرست باشد. باورهای عامیانه درباب نجوم و تاثیر افلاک بخشی از فرهنگ و زبان و ادبیات فارسی به شمار می آیند. شاعران از باورهای عامی مردم، به عنوان یکی از درون مایه های شعر خویش بهره برده اند تا به اثر خود رنگ دینی و ملی ببخشند و فرهنگ و سنت های جامعه خود را در پیچ و خم حوادث تاریخی از گزند فراموشی حفظ کنند. خرافه وباور عامیانه یک پدیده روحی واجتماعی است. آدمی آنگاه که نمیتوانست رابطه منطقی بین حوادث و پدیده های خارق العاده بیابد برای رهایی از آن به ذکر اوراد و نجواها می پرداخت و همین امر سبب شد تا به تدریج باورها و عقاید خرافی در ذهن او شکل بگیرد. یکی از این آثار برجسته که سرشار از آداب و رسوم خاص دوره خویش است، لیلی و مجنون و خسرو وشیرین میرجمله است. در این تحقیق نگرش های عامیانه در دو اثر مذکور از میرجمله با هدف آگاهی از باورهای مردم روزگار شاعر و فهم بهتر آن باورها و تلاش برای یافتن پیشینه آنها مورد بررسی قرار گرفته است. ملتها به آداب و رسوم و باورهای خاص فرهنگ و محیط خود پایدارند و به زندگی ادامه میدهند. مطالعه آداب ورسوم و باورها در لیلی و مجنون و خسرو وشیرین میرجمله بیانگر این واقعیت است که این باورها زمانی زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار می داده اند.
2-1-سؤال تحقیق
مقاله حاضر به سوال زیر پاسخ میدهد:
-عوامل مؤثر بر بازتاب انواع افلاک و تاثیر آنها از دید فرهنگ عامیانه در منظومههای عاشقانه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون روح الامین کدام اند؟
3-1-روش تحقیق
پژوهشحاضر به شیوه توصیفی _ تحلیلی انجام شد و ازنظر نوع تحلیل، تحلیل سند، فیشبرداری و مطالعه کتابخانهای است.
4-1-پیشینه تحقیق
برخی از آثار منتشر شده در زمینه تاثیر افلاک و نجوم از دیدگاه دکتر بنهم عبارت است از:
رضایی اردانی و ذبیح نیا عمران در سال (1403) مقاله ای تحت عنوان «شخصیت شناسی رمان بازی آخر بانو بلقیس سلیمانی بر اساس افلاک هفتگانه ویلیام بن هم» در مجله ادبیات پارسی معاصر چاپ کردند. براساس یافتههای تحقیق، گونۀ سرشت کیوانی به شخصیت بانو نزدیکتر است که دال بر غم و غصه و خستگیها و تلخیهای زندگی وی است.
نیکداراصل و بهمنیار در سال (1400) مقالهای تحت عنوان «تحلیل شخصیت در گلستان و بوستان سعدی براساس تیپهای هفتگانة سیارهای ویلیام بنهم» در پژوهشنامه ادبیات تعلیمی دهاقان چاپ کردند. براساس نتایج تحقیق میتوان گفت بسامد چشمگیر در گونة سرشت ژوپیتری که به شاه ـ حاکم میپردازد، در نوشتههای سعدی نمود یافته است.
برخی از آثار منتشر شده دربارۀ خسرو و شیرین و لیلی و مجنون میرجمله به شرح زیر است:
خشک جهان در سال (1386) در دانشگاه قم، در پایان نامه کارشناسی ارشد خویش، به راهنمایی سید علیرضا حجازی، لیلی و مجنون روح الامین شهرستانی را تصحیح کرد. خشک جهان، در پایان نامۀ مذکور از روی سه نسخه خطی: مجلس، دانشگاه تهران و ملک به تصحیح لیلی و مجنون روح الامین پرداخته است.
ذوالفقاری در کتاب یکصد منظومه عاشقانه(1392) در ذیل نظیره گویان آثار نظامی از خسرو شیرین و لیلی و مجنون میرجمله نام می برد.
باباصفری، علی اصغر(1392) در کتابی با عنوان «فرهنگ داستانهای عاشقانه» به معرفی کوتاه نُه لیلی و مجنون و خسرو شیرین میرجمله پرداخته است.
صفا در کتاب تاریخ ادبیات در ایران، به معرفی میرجمله و آثارش می پردازد. (صفا، 1372: 5/ 1126).
خزانه دارلو در کتاب منظومه های فارسی، خمسه میرجمله را معرفی کوتاه میکند. (خزانه دارلو، 1375: 283-290).
مولف کتاب ریحانۀ الادب (1369) آقا میرزا محمدعلی معروف بـه مـدرس تبریـزي در جلد ششم، ص 190 از میرجمله نام می برد.
امین احمد رازي، در کتاب تذکرة هفت اقلیم؛ جلد دوم، ص 263، به معرفی مختصر میرجمله می پردازد.
مهدوی، سیدمصلحالدین، در کتاب دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۲، ص۱۰۰۵. به معرفی میرمحمد روح الامین می پردازد.
آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، در کتاب الذّریعه الی تصانیف الشیعه، ج۷، ص۲۶۰.به میرجمله اشاره دارد.
حسینصبا، محمدمظفر، تذکره روز روشن، ص۳۱۵. به معرفی کوتاه میرجمله و آثارش می پردازد.
گلچین معانی، احمد، در کتاب کاروان هند، ج۱، صص۴۷۱ ۴۸۱. به معرفی میرجمله می پردازد.
شادروی منش و اختری پور در سال ( 1398) مقاله ای تحت عنوان «بررسی انتقادی منابع شرح حال و سروده های روح الامین شهرستانی» که در مجله آینه میراث منتشر کردند. براساس دستاورد مقالۀ فوق، برخی از منابعی که زندگانی و سروده های او را ضبط کرده اند، درباره سفرها، مخدومان و هم چنین تألیفاتش اشتباهاتی کرده اند. این مقاله، بر اساس شواهد موجود در اشعار شاعر و با استفاده از نوشته های تاریخ نگاران معتبر، این اشتباهات را متذکّر میشود و از جمله، نشان می دهد که او موفق به تکمیل خمسه خود نشده و تنها چهار منظومه سروده است و دیگر آن که جواهرنامه اثر مستقلی از او نیست.
اختری پور در سال (1393) در پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم، به راهنمایی محمود عابدی به بررسی و معرفی دیوان روح الامین شهرستانی اصفهانی اقدام نمود. پایاننامۀ فوق تصحیح انتقادی دیوان روحالامین است. بخش پایانی این اثر نتیجهگیری مصحح از این تصحیح و پژوهش است.
فرزانه راد در سال (1390) در پایان نامه دانشگاه علامه طباطبایی به راهنمایی غلامرضا مستعلی پارسا به تصحیح کتاب خسرو و شیرین روح الامین اقدام کرد. پایان نامۀ مذکور با مقابله هر 3 نسخه خطی موجود در کتابخانه های کشور و با مقدمه ای در مورد هندوستان و جاذبه های آن دیار برای ایرانیان، به معرفی و بررسی اثر پرداخت.
خزانه دارلو و سلطانی در سال ( 1391) مقاله ای تحت عنوان «مقایسه شیرین و خسرو روح الامین شهرستانی اصفهانی با خسرو و شیرین نظامی در مجله پژوهش زبان و ادبیات فارسی چاپ کردند. در مقاله فوق، با مقایسة محتوایی و ساختاری- زبانی منظومة شیرین و خسرو روحالامین با خسرو و شیرین نظامیء تفاوتها و شباهتهای دو منظومه بررسی شده است.
دهمرده و خوش جهان در سال (1390) مقاله ای با عنوان «مقایسه لیلی و مجنون نظامی با لیلی و مجنون روح الامین شهرستانی» در نشریه ادب و زبان منتشر کردند و به بررسی شباهتها و تفاوتهای دو اثر مذکور پرداختند.
2-مبانی نظری تحقیق
1-2-نظریۀ افلاک ویلیام بنهم1
دکتر ویلیام بن هم در کتاب خویش تحت عنوان «تحلیل علمی دست»2 هفت تیپ شخصیتی را براساس افلاک هفتگانه ارائه میدهد. بن هم به دلیل همبستگی دیرینهی سیارهها و تأثیر آنها در زندگی انسان بنا به باورهای پیشینیان از این نامها استفاده کرده است. وی توانست اطلاعات حاصله را در قالبی سازمان یافته پیگیری کند. هفت تیپ دکتر بن هم را میتوان به وسیلهی ظاهر جسمی یا فقط دیدن دست افراد شناسایی کرد.در واقع در یک فرد تیپهای ترکیبی بسیاری میتواند وجود داشته باشد، و اغلب برای تشخیص و تمیز نخستین، دومین و سومین تأثیر تیپها بر یک فرد، و نیز تعیین تأثیرهای ناقص و غایب، آزمایش دست لازم میآید.این هفت تیپ در روزگار دکتر بنهم شناخته شده بودند اما طراحی و مرزبندی دقیق و درستی نداشتند (واگنر، 1385: 168 و 167).
نامگذاری هفت تیپ ارائه شده بن هم بر اساس نامهای هفت سیاره است: ژوپتر، زحل، آپولون، عطارد، مریخ، ماه، ونوس. هفت تیپ سیارهای، به خاطر داشتن نام جای همچون رهبر، جنگجو، هنرمند و ... روانشناس را فوری متوجه تیپ مورد نظر و مسائل مربوط به آن میاندازد. و به همین جهت گذاشتن نامهای سیارهای بر روی تیپهای مورد نظر میتواند تصویری کامل از مشاهدهی شخصیت را نشان دهد.(نیکدار اصل و بهمنیار، 1400: ص 55)
به اعتقاد زمان نگارها، نمود عددی اجرام آسمانی بسیار است و هر کدام از آن ها در زندگی و سرنوشت انسان متفاوت است؛ به طوری که بسیاری از مولفان قدیم هم عقیده هستند که 4 (یا 7) سال نخست زندگی بشری تحت تأثیر ماه است. سالهای 5 تا 14تحت تأثیر عطارد؛ از 14 (یا 15) تحت تأثیر زهره؛ از 22 تا 34 تحت تأثیر خورشید؛ از 34 تا 45 تحت تأثیر مریخ، از 45 تا 65 (یا 68) تحت تأثیر مشتری؛ و در نهایت از 68 سال به بعد تحت تأثیر زحل.(همان: 56)
2-2-معرفی لیلی و مجنون و خسرو و شیرین میرمحمد امین شهرستانی
میرمحمد امین شهرستانی اصفهانی(روح الامین) در شهرستان که نام روستایی از نواحی اصفهان است در سال ۹۸۱ هجری متولد شد و به علت مرضی در دربار شاه جهان در سن 66 سالگی در دوشنبه، دهم ربیع الثانی سال ۱۰۶۷ هجری در گذشته است.(یاقوت حموی، 1380: 4۷۳) روح الامین در شمار شاعرانی است که به دربار پادشاهان و حاکمان راه یافته و مورد توجه واقع شده است. روح الامین به سبب کسب جاه و مقام سلطنتی عازم دیار هند شده (اسکندر بیک ترکمـان، 1377: 2/ 883) و توانایی و استعداد شاعری او نبود که او را به این سفر تحریک کرده باشد. پس هر چند روح الامین سفر خود را به هند و به ابتکار خویش، عازم این دیار در هوای منصب و جاه عالی شده بود، اما بعد از اینکه جوهره وجود خود را به اثبات می رساند، وقتی به ایران باز می گردد، این نامه های جهانگیر پادشاه است که او را می طلبد و او بار دیگر به دیار هند می رود و مراتب ترقی را پشت سر می گذارد. (نصر آبادی، 1377: 1/ 56) «شيوه او در شاعری همان است که در سده دهم و یازدهم در اثرهای بسیاری از شاعران می بینم. سخنش ساده، روان و توانایی اش در مثنوی بیش از غزل است. غزلهایش بیشتر به طرز وقوع و بیان حال خود در وصال و هجران است و از معانی حکمی عرفانی در آنها کمتر نشانی دیده میشود»(صفا، 1372: 5/ 1126) روح الامین شهرستانی اصفهانی زاده از شاعران توانای سبک هندی است که در همه فنون شاعری به ویژه مثنوی های داستانی توانایی و مهارت داشته و به پیروی از نظامی، چند منظومه داستانی به نامهای خسرو و شیرین، مطمح الأنظار، لیلی و مجنون و آسمان هشتم پدید آورده است
وی منظومه خسرو و شیرین را قریب ۸۰۰۰ هزار بیت به پیروی از نظامی سروده و در بیان حوادث و وقایع گوناگون به غیر از احوال شیرین و خسرو، به نظامی وفادار مانده است.
یکی از بهترین مثنوی های میرجمله، لیلی و مجنون است. چنان که مقایسه این اثر با لیلی و مجنون نظامی نشان می دهد، گاهی چیزی بر متن افزوده و گاه چیزهایی از آن کاسته تا کارش صرف تقلید نباشد. ترکیب سازی با بسامد بالا، توصیف های گسترده و خرده سنجانه، تصویرهای تشبیهی، استعاری و کنایی باریک و پر بسامد و بهره گیری از قرآن و حدیث، اساطير، اشارات گوناگون دینی، نجومی، طبی، فرهنگ عامه و ... نیز به صورت چشم گیر در سخن او دیده می شود. نکته سنجی و باریک گویی نیز از ویژگی های دیگر این شاعر توانمند است که به همین دلیل، بسیاری از ابیات آن دشوار و دیریاب شده است. لیلی و مجنون سومین مثنوی از روح الامین است که در مدت نه ماه سروده است.
3-بحث و بررسی
در قدیم، مردم با آسمان و ستارگان و صورتهای فلکی و اعتقادات و باورهایشان زندگی میکردند و وضع ستارگان را در سرنوشت ووضع زندگانی خود مؤثر میدانستند. این اعتقادات ناشی از مجهول بودن رابطة علت و معلولی موجود بین پدیدههای مختلف بود. «مردم قدیم در طی قرون متمادی از طریق مشاهدات و تجارب شخصی، تغییرات جوی، وقوع باد، زلزله، کسوف وخسوف، باران و... را پیشبینی کرده و برای هریک حکمی صادر نمودهاند و از این راه مجموعهای از قوانین و احکام بهوجود آمده است که مانند سایر اجزای فرهنگ عامه سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و امروزه به دست ما رسیده است. این عقاید به هر صورت جزو دانش عوام و فرهنگ عامه است و چون از عقل و حکمت عامیانه و ذوق و دقت تودة مردم مایه گرفتهاند، از لحاظ مردمشناسی شایان توجه هستند.» (شکوریزاده، 1362: 170) احکام نجوم یا اخترشناسی انگیزة اصلی علم نجوم ابتدایی بود. این دانش از نگاه انسانهای دورههای کهن در تمام شؤون زندگی خصوصی و اجتماعی بشر دخالت مستقیم داشته و «مدتها به عنوان محرمانهترین و مهمترین علوم آدمی به حساب آمده است.» (بیکرمن، 1384: 40). بر اساس اسناد موجود، علم احکام نجوم یکی از دانشهای بسیار کهن ایران است (مسعودی بخاری، 1379: 7). انسان باستانی ستارگان را ایزدانی نیرومند و توانا میپنداشته و بر این باور بوده که سرنوشت و بخت آدمی در گرو تأثیر آنها است (بیکرمن، 1384: 234). گذشتگان سرنوشت افراد را متاثراز افلاک میدانستند و میپنداشتند که همه چیز در جهان زیر سیطره اراده آسمان است. در منظومۀ خسرو و شیرین میرجمله، شیرین، خسرو را چنین دعا میکند:
به تو گردنده گردون مهربان باد همیشه بخت سرسبزت جوان باد
(میرجمله، 1388: 326)
فلک پای بر سر زمینیان دارد:
گردد چه کم از تو ای خدایار پا برسرم ار زنی فلک وار
(میرجمله، 1391: 131)
چرخ ستیزه گر است:
از چرخ ستیزه گر حذر کن رحمی کن و سوی من نظر کن
(همان: 132)
قدما افلاک را سبز میپنداشتند:
بود سرسبز دایم همچو گردون خوشی دروی بود زاندازه بیرون
(میرجمله، 1388: 78)
نقاش رواق چرخ اخضر در آتش جاده ی سمندر
(میرجمله، 1391: 181)
میرجمله توجه وافری به مبحث طالع و طالع بینی دارد. طالع در لغت بر آینده و طلوع کننده است و در اصطلاح منجمان احکامی، جزوی از منطقه البروج است که در وقت معینی (مثلا موقع به دنیا آمدن یا وقت سوال سوال کننده ای در موردی خاص ) بر افق شرقی و در حال طلوع باشد . برج را برج طالع و درجه آن را درجه طالع گویند. اختر شناسان برای طالع در احکام نجوم و تنظیم زایچه اهمیت زیادی قائل بودند. (ماهیار، 1382 : 302 ) با توجه به رواج این عقیده در گذشته بسامد کلماتی مانند طالع و طالع بینی در دو منظومۀ غنایی لیلی و مجنون و خسرو و شیرین نسبتا زیاد است؛ به عنوان نمونه میرجمله گفته است:
به طالع آیدش انگیس در فال رسد عمرش به آخر در همان سال
(میرجمله، 1388: 119)
چوآرد در حمل مهر انـــــور زعرض و طول آن اقلیم و کشور
(همان: 118)
اعتقاد به سعد و نحس ساعات و ایام نیز در میان جوامع متداول بوده است.(شعر بافیان، 1383 : 88 ) در باورهای نجومی گذشته بعضی از سیارات نیز نحس یا سعد دانسته شده اند. از سعد ونحس که از موضوعات مشهور در احکام نجوم است بیشتر در مورد اختیار وقت و طالع بینی استفاده میشود.
کنون وقت است کز تایید گردون نهم پا از طلسم رنج بیرون
(میرجمله، 1388: 368)
1-3-افلاک در فرهنگ عامه در لیلی و مجنون و خسرو و شیرین میرمحمد امین شهرستانی از دیدگاه بنهم
1-1-3-ونوس3، مطربۀ فلک
از دیدگاه بن هم « ونوس برای عشق آفریده شده و به او سلامتی، گرمی، و جذابیت جسمانی اعطا شده تا هر کجا میرود الهام بخش باشد. در سرشت او کوچکترین نشانی از افسردگی، صفرا و سردی دیده نمیشود (واگنر، 1385: 243). ونوس یا زُهره دومین سیارة منظومة شمسی به نسبت فاصله از خورشید. معین زهره دو خانه دارد یکی ثور، دوم میزان و جای او به فلک سوم است و رنگ او سپید و اقلیم ماوراءالنهر حواله به اوست و نیز نام زنی که هاروت و ماروت شیفته او بودند. (غیاث الدین رامپوری، 1363: مدخل کلمه). زهره سیاره ای است معروف که در عربی ناهید نام دارد. (پادشاه، 1355: مدخل کلمه) سیاره ای است که مطربه فلک است. جای او به فلک سوم است و رنگ او سپید و اقلیم ماوراءالنهر حواله به اوست. زهره در کاربرد طالع بینی سعد اصغر است. با توجه به تمامی باورهای کهن در خصوص زهره «منجمان احکامی این ستاره را کوکب زنان و مردان و مخنثان و اهل زینت و تجمل و لهو و شادی و طرب و عشق و ظرافت و سخریه و سوگند دروغ دانستهاند.»(مصفی، 1388: 346). مضمون دو منظومۀ غنایی لیلی و مجنون و خسرو و شیرین میرجمله عشق است و میرجمله نیز در دو منظومۀ مذکور مُدام از زهره نام میبرد:
دهانم را چو زهره ساز پرشهد بنه در بارگاه عزتم مهد
(میرجمله، 1388: 371)
کنم از چاره راه وصل کوتاه نشانم زهره را برمسند ماه
(همان: 149)
به پیش مطربانش لحن ناهید نماید همچو پیش گل، گلِ بید
(همان: 139)
شد زد چو گلش زسایه برسر ناهید فزون زسعد اکبر
(میرجمله، 1391: 60)
زهره بر او کنیز هندوست مغز آمده او خوبیش پوست
(همان: 177)
بو از تو شده قرین گل بید زهره است ز تو اسیر خورشید
(همان، 51)
2-1-3-آپولون4
براساس نظریۀ بن هم، شخصیتهایی با طالع آپولون(خورشید) سرزنده و پر جنب و جوش هستند. آنها بسیار خوشرو، سازگار و دوست داشتنی هستند. نگرش آپولونی نسبت به زندگی بسیار راحت و رها است. زندگی را به ندرت جدی میگیرند(واگنر، 1385: 191). شخصیت خسرو در منظومۀ خسرو و شیرین دارای چنین شاخصه ای است. در منظومه خسرو و شیرین، خسرو دارای شخصیتی هوسپیشه است. در اصفهان شکر پس از مست کردن خسرو، به جای خود کنیزش را نزد او میفرستد و خسرو متوجه این موضوع نمیشود. شیرین نیز در شب ازدواجش وقتی خسرو مست به بالین او میآید، پیرزنی از آشنایانش را به داخل اتاق میفرستد و خسرو باز هم متوجه نمیشود دیدارهای مکرر خسرو با شیرین و به قهر بازگشتنش از نزد او، مسرور بودن از مرگ مریم و عزاداری برای او، نرفتن به خواستگاری شیرین با وجود نبود مانع و رفتن به اصفهان و ازدواج با شکر اصفهانی همه دال برداشتن زندگی راحت و رها توسط شخصیت خسرو است.
جدول شماره1: تیپ شخصیتی آپولون در خسرو و شیرین میرجمله
شخصیت با طالع آپولون | خسرو |
علاوه بر موارد مذکور میرجمله از فلک خورشید نام می برد و طالع خود را محمود میداند:
مرا زاختر چو بود آغاز مسعود سرانجامم شد از خورشید محمود
(میرجمله، 1388: 62)
سراپا غرق شد در بحر امیـــــــــد به بام قصر آمد همچو خورشید
چوشب در وقت صبح آخر شد آن راه مقابل گشت آن خورشید با ماه
(همان: 326)
در علم نجوم، مقارنه آفتاب و ماه زمانی رخ می دهد که بسیار بهم نزدیک شده باشند. مقارنه در اصل، به نزدیکی ظاهری اجرام منظومه شمسی به خورشید اطلاق میشود.
ماه نو زمانی شکل میگیرد که ماه در نزدیکترین فاصله از خورشید رسیده باشد.
به بیداری است یارب یا به خواب است قرینم مه شده یا آفتاب است
(همان: 369)
3-1-3-ماه5
از دیدگاه بن هم، اشخاص با شخصیت ماه یک تیپ پیچیده هستند و افراد آن عمیقترین اندوهزدگان، افسردگان، مرگ پریشان، تخیّلیها، نفرت زدگان و حساسترین آدمهایی که میشناسیم را در بردارند. با این تیپ باید با مراقبت و تفاهم رفتار کرد. (واگنر، 1385: 227). اشخاص دارای شخصیت ماه، اگر فشارهای روانی در زندگی بیش از حدّ طبیعی خود باشد و راه کنار آمدن با آن پیدا نشود، فرد در خطر بیشتری با حمله اضطراب و افسردگی روبرو است. شخصیت های با تیپ ماه در منظومه لیلی و مجنون قابل مشاهده است. هم لیلی و هم مجنون بعد از شکست در عشق، هر دو به افسردگی مبتلا هستند. میرجمله مُدام از زبان لیلی و مجنون اظهار میکند:
زین غم همه اضطراب گشتم چون برف ز مهر همه آب گشتم
(میرجمله، 1391: 183)
بادی که ازان تر است تشویش جسمم شده از وزیدنش ریش
(همان: 188)
بیماری عشق، مجنون را به جنون سوق میدهد:
ای رفته قرار همچو پرتو وی کرده جنون کهنه را نو
(همان: 140)
ز آسایش و خورد بی نصیبم بیمارم و گشته غم طبیبم
(همان: 129)
سرسام شده زتاب دوری خون خورده زساغر صبوری
(همان: 198)
پیش نظر دو باخته دل گشتند رمد مثال حایل
(همان: 127)
از آتش غم جگر کبابم تب دار بسان آفتابم (همان: 186)
جدول شماره2: تیپهای شخصیتی ماه در لیلی و مجنون میرجمله
شخصیتهای با طالع ماه | مجنون | لیلی |
گاهی میرجمله در دو منظومه غنایی خسرو و شیرین و لیلی و مجنون، مهر و ماه را در کنارهم ذکر میکند که در اکثر مواقع حضور هر دو شخصیت عاشق و معشوق است:
شهش را شاه گردون پیشکار است قمر از رشک او دایم نزار است
(میرجمله، 1391: 139)
پا برسر آفتاب بنهاد تا حشر از آن است خرم و شاد
(همان: 60)
کواکب پیش نورش مشتی انگشت قمر با روی خوبش احول زشت
(میرجمله، 1388: 140)
4-1-3-بهرام6 (مریخ) جنگجوی فلک
از دیدگاه بن هم، شخصیتی با تیپ بهرام، به خاطر دوست میجنگد و هم دار و ندارش را برای او میدهد ... او خلق و خویی آتشین دارد و میتواند یک باره شعلهور شود. (واگنر، 1385: 226). در نجوم قدیم که شالوده پندارهای دینی کهن ترین روزگاران را دربر دارد، بهرام ـ که آن را در عربی مریخ مینامند - نام یکی از هفت سیاره است. بر مبنای باورهای احکامی و اسطوره های کهن شاعران در اشعار خود از مریخ با نامهای سلحشور،خنجرکش، جنگجو،خون آلود و..... یاد کرده اند. این ستاره در تصورات ایرانی و یونانی و روم، ایزد یا خدای جنگ بوده و به نام (آرس) است.
شخصیتی با تیپ بهرام که برای عشق میجگد و جان بر سرعشق میگذارد، شخصیت فرهاد است. ماجرای شخصیت فرهاد در منظومه خسرو و شیرین میرجمله بدین شرح است که هر روز خدمتکاران شیرین، مجبور بودند که شیر گوسفندان را از فاصلهای دور تا قصر شیرین حمل کنند و این کار بسیار پر زحمت بود. شاپور برای رفع این مشکل، همکلاسی قدیم خود، فرهاد را معرفی میکند. فرهاد برای انتقال شیر، جویی بین چراگاه گوسفندان و قصر شیرین میسازد اما در این حین، با دیدن شیرین، عاشق او میشود. ماجرا به گوش خسرو میرسد. در ابتدا خسرو تلاش میکند که فرهاد را با دادن پول، از سر راه شیرین بردارد ولی فرهاد با مناعت طبعی که دارد، پیشنهاد خسرو را نمیپذیرد. این بار خسرو به حیله متوسل میشود و به فرهاد قول میدهد که اگر کوهی را که رفت و آمد در تیسفون را مشکل میکرده، از سر راه بردارد، در عوض از عشق شیرین خواهد گذشت. فرهاد این پیشنهاد را میپذیرد و دست به کار کندن کوه میشود. یک شب، شیرین پیمانهای شیر برای فرهاد کوهکن میبرد. در راه بازگشت، اسب شیرین به عارضهای دچار میشود و در حالی که کم مانده بود که شیرین را بر زمین بزند، فرهاد سر میرسد و با چالاکی، شیرین را از مرگ نجات میدهد. سپس شیرین و اسبش را بر دوش خود گذاشته و به قصر میبرد. خبر دیدار فرهاد و شیرین به گوش خسرو میرسد. خسرو خشمگین میشود و نیرنگی دیگر به کارمیبرد؛ او پیکی به نزد فرهاد میفرستد و به دروغ به او میگوید که شیرین مرده است. فرهاد با شنیدن خبر دروغین مرگ شیرین، در دم جان میسپارد.
فرستد در سرهر ماه پیغام زتیغ جان شکار خود به بهرام
(میرجمله، 1388: 139)
بدان سان خوش کن از جام خودم کام که باشد در فضای جدی بهرام
(همان: 371)
در منظومه لیلی و مجنون میرجمله، لیلی با فردی به نام ابن سلام ازدواج میکند و مجنون همواره لیلی را به بیوفایی متهم میکند؛ لیلی بدون اطلاع همسرش چندین بار به دیدن مجنون میرود؛ اما مجنون وصال ابدی میخواست. بعدازآن همسر لیلی وفات میکند، لیلی دیگر مانعی برای وصال نمیبیند، برای مجنون فرستادهای میفرستد که مجنون به دیدنش بیاید، اما مجنون که دیگر همه خانوادهاش را ازدستداده و به کوه و بیابان پناه برده، دیگر آن مجنون سابق نیست، بلکه عاشقی است که از محدوده عشق به لیلی فراتر رفته و به سیر و سلوک معنوی دستیافته، لیلی با دیدن مجنون متوجه میشود که دیگر باید از او دست بکشد، به مادرش وصیت میکند و میمیرد و مجنون بعد از شنیدن خبر مرگ لیلی بر سر مزار او رفته و سوگواری میکند و بعد از مدتی نیز در کنار دلبند خود میمیرد.
جدول شماره3: تیپهای شخصیتی بهرام در لیلی و مجنون و خسرو و شیرین میرجمله
شخصیتهای با طالع بهرام | فرهاد | لیلی | مجنون |
5-1-3-مشتری7 (برجیس)
بنهم در بررسی از شخصیت با طالع مشتری(برجیس) معتقد است که یک فرد ژوپیتری را از طرز رفتار اصیل و حضور بزرگ منشانهاش میشناسیم. کسی که روی حرف خود میایستد و مسئولیت اوضاع را بر عهده میگیرد. او حس قدرتمند مسئولیتپذیری و شرافت هم دارد، شخصیت ژوپیتری توانایی زیادی در سازماندهی دارد، لحن صحبتاش پر قدرت و وادار کننده است(واگنر، 1385: 170). تیپ ژوپیتری اغلب جاه طلب و رهبر است...
تیپ زوپیتری عشقی که به مناصب بالا دارد او را اغلب یک سیاستمدار می کند. (Banhem, 19901: 199) از دیدگاه بن هم، سیاست از جمله ویژگیهای این تیپ شخصیتی است. بن هم در عین اینکه سیاست را ویژگی برجسته این تیپ شخصیتی میداند، آن را هم به عنوان یک شغل در نظر داشته است، که لازمهی یک چنین شغلی هم خوی و خصلتهای اشرافیگری و خودمختاری است. اما اگر این نوع شخصیت حس عدالتخواهی نیز داشته باشد، مردم عادی از او به عنوان منجی و یاریگر یاد میکنند. میرجمله در منظومۀ خسرو و شیرین، در توصیفات مستقیم خود خسرو را پادشاهی عادل و دادگستر معرفی میکند. برای نمونه وی در قصر خسرو به هنگام بار عام، پنج صف از مردم حضور دارند: توانگران، حاجتمندان (درویشان)، بیماران ناتوان، زندانیان و محکومان به مرگ. دارنده بار به این پنج گروه ندا میدهد که هر صف به صف زیر خود نگاه کند. بدینترتیب توانگر با دیدن درویش شکر به جا میآورد؛ درویش وقتی بیمار را میبیند شکر سلامت میگوید؛ بیمار از دیدن بندی به نعمت آزادی شکر بسیار میکند؛ بندی از دیدن خونی هزار هزار شکر میکند که به جای او نیست و خونی وقتی امید رهایی را چشم میدارد، شکرش فزونی مییابد. شاعر این سیاست خسرو را دلالتی بر عدالت او دانسته است.
جدول شماره4: تیپ شخصیتی مشتری در خسرو و شیرین میرجمله
شخصیت با طالع مشتری | خسرو |
لازم به یادآوری است که مشتری نام ستاره ای که بر فلک ششم است. اهل تنجیم آن را سعد اکبر دانند و آن را قاضی فلک نیز گویند، به فارسی برجیس و به هندی برهسپت و خانه اوقوس و حوت و شرف او در سرطان. (پادشاه، 1355: مدخل کلمه). به چند شاهد مثال از میرجمله توجه فرمایید:
شمارد مشتری را راهب پیر که باشد غرق در دریای تقصیر
(میرجمله، 1388: 139)
نظرکن برمن ای برجیس ثانی زلطفم بخش عرض زندگانی
(همان: 371)
شد مشتریش زجان خریدار چون مهرش گرم گشت بازار
(میرجمله، 1391: 60)
در بیت فوق برجیس همان ستاره مشتری است. (نفیسی، 1343: مدخل کلمه) نام های دیگر آن هرمزد. اورمزد و زاوش و سعد اکبر و آن یکی از سیارات سبع است. برجیس بر فلک ششم تابد و آنرا قاضی فلک گویند و خانه او قوس و حوت است. (دهخدا، 1365: مدخل کلمه) برجیس بفتح باء است چرا که وزن فعلیل بالفتح در کلام عرب نیامد. (غیاث الدین رامپوری، 1363: مدخل کلمه)
معشوق در خوش یُمنی و نکومنظری مانند برجیس است:
چو پیشم آمد آن برجیس منظر که باد آینده اش از رفته بهتر
(میرجمله، 1388: 394)
6-1-3-زحل8
از دید بن هم، زحل یا کیوان9 نوع تیپ، افراد بسیار جدی هستند و یک روحیهی خشک و گرفتهای دارند، هیچ گونه روحیهی شوخ طبعی در آنها یافت نمیشود. این گونه افراد زندگی را بسیار سخت میگیرند و نسبت به رفتارها و کارهای دیگران حساس هستند. بن هم این نوع تیپ شخصیتی را مورد تحلیل قرار داده است؛ به نظر او این نوع شخصیت همان آدم گرفته و محزون گوشهنشین است که بجوش نیست. حضورش به هر جمعی حال و هوای جدی میدهد. به چشم دیگران زندگی خشک و خالی و تاریک و بیرنگی را میگذراند، ولی در واقع در حال سیراب کردن عطش روح خود در قلمرو شگفت انگیز دانش و تجربههای درونی است (واگنر، 1385: 179 و 180). کیوان، نام کوکب زحل است که در فلک هفتم است و از همه کواکب اعلی و اعظم است، و کی به معنی بزرگ و «ون » و «وان » به معنی مانند است. (پادشاه، 1355: مدخل کلمه) زحل. یکی از سیارات منظومه شمسی میان برجیس (مشتری ) و اورانوس. به عقیده قدما این ستاره در فلک هفتم جای دارد و آن را دورترین ِ کواکب گمان می برده اند. نجم ثاقب. (دهخدا، 1365: مدخل کلمه) کیوان اسم ایرانی نیست و بابلی است و ظاهراً ایرانیها اسمی برای زحل نداشته اند. (تقی زاده، 1388: 204). مهم ترین تیپ های شخصیتی که با طالع زحل در دو منظومۀ غنایی لیلی و مجنون و خسرو و شیرین دیده میشوند شخصیت مجنون، لیلی و فرهاد هستند:
جدول شماره5: تیپهای شخصیتی زحل در لیلی و مجنون و خسرو و شیرین میرجمله
شخصیتهای با طالع زحل | مجنون | لیلی | فرهاد |
در دو منظومه غنایی لیلی و مجنون و خسرو و شیرین میرجمله، زحل نحس اکبر است و در آسمان هفتم جای دارد و روز شنبه منتسب به اوست. وی پیرفلک و راهب است.
زحل را هندوی فرتوت خواند زنخوت اسب برفیلش نراند
(میرجمله، 1388: 139)
مکن قدرمرا سنگین چو کیوان به گاه جلوه اش در قلب میزان
(همان: 371)
برسرقدمش نهاده کیوان شد دردش را نصیب درمان
(میرجمله، 1391: 60)
7-1-3-عطارد(تیر)10
از دید بن هم، این تیپ شخصیتی را معمولاً با سه ویژگی هوشمندی، کارآمدی و خوش صحبتی میتوان شناخت. این گونه افراد بیشتر تنوع طلب و بیقرار و ناآراماند و همین ویژگیها سبب میشود تا به سفر کردن ترغیب شوند.
عطاردی هم از نظر جسمی و هم از نظر فکری فعال و سریع است، اما اندیشهها و تواناییهایش از او غولی میسازند. هنگام معامله کردن با چنین فردی، همیشه سهم بهتر نصیب آنان میشود (واگنر، 1385: 203 و 204).
عطاردی یک سیاستمدار عالی است. در این حرفه نیز مثل هر حرفهی دیگر ادراک درونی او از آدمها، زیرکی و زرنگی فطری او بر موفقیت بالقوهاش میافزاید (واگنر، 1385: 212). تیپ عطاردی در این مقام مسئول به وجود آمدن بسیاری از گروههای بزهکار به شمار میرود. بسیاری از آنان به جرم بزهکاریها، دله دزدی، حقه بازی، جعل نامه، جعل سند، و مانند آنها در حبس و زندان به سر میبرند. به یاد داشته باشید که مرکوری (عطارد) در اساطیر یونانی دزد خدایان است (واگنر، 1385: 215). نمونه چنین تیپ شخصیتی در منظومۀ خسرو و شیرین میرجمله، شخصیت خسرو است. خسرو، شاهزادهای است که به هوسپیشگی شهره عالم بود و عشق را به مصلحت و نیرنگ میآلود. شانه خالی کردنهای خسرو از زیر بار مسئولیت بسیار در داستان تکرار میشود. او چه در فرار باشد چه در قرار، همواره مشغول خوشگذرانی است. هر گاه که بستر عشرتطلبی را فراخ مییابد، دیگر از حق از دست رفتهاش و مسئولیتی که در قبال کشور دارد، یادی نمیکند.
وقتی مهمان مهینبانو است تا زمانیکه به دیدار شیرین نایل میشود، دمی از عشرتطلبی فارغ نیست و پس از آن هم در بزم با شیرین و کنیزکانش یا به شکار و چوگانبازی میپردازد یا عشقبازی. تا زمانیکه عتاب شیرین او را به خود نیاورده است، به دنبال باز پس گرفتن تاج و تخت نمیرود. با به دست گرفتن حکومت نیز به اندک مدتی همان خوشگذرانیها را از سر میگیرد و خودش را با میگساری و نوای باربد و نکیسا مشغول میکند. افراطش در نوشیدن شراب تا به آن حد است که باید از مجلس او را بر دوش بیرون ببرند.
در منظومۀ خسرو و شیرین میرجمله، تصویر دقیقی از پادشاهی خسرو و نحوه حکومتداری او دیده نمیشود. جلسات او با سران مملکت یا برای خوشگذرانی و گفتوگو درباره زنان بر پا میشود یا برای یافتن راه حل رسیدن به شیرین و نقشه کشیدن برای فرهاد.
جدول شماره6: تیپ شخصیتی عطارد در خسرو و شیرین میرجمله
شخصیت با طالع عطارد | خسرو |
در مجموع، تیر یا عُطارِد (دهخدا، 1365: مدخل کلمه)نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه خورشیدی و تندروترین سیاره منظومه خورشیدی است... و به همین دلیل است که شاید، ایرانیان باستان آن را «تیر» نامیده و در یونان «مِرکوری» یا «پیک خدایان» لقبش داده بودند. (سالاری، 1385: مدخل کلمه) عطارد در ادبیات فارسی و ادبیات عربی، «دبیر فلک» نیز خوانده شدهاست. در فارسی به خانه عطارد (برج جوزا و سنبله)، پاتو میگفتند. نام اروپاییِ این سیاره، Mercury، از واژهای لاتین گرفته شده که در مقابل نام یونانی هرمس است..(دگانری، 1386: مدخل کلمه) به شاهد مثالهای زیر از میرجمله درباب عطارد(تیر) توجه فرمایید:
بررایش عطارد بی سواد است بیاضش را بیاض وی سواد است
(میرجمله، 1388: 140)
زخیل او که بیرون از کتاب است عطارد کندرو در آن حساب است
(همان: 76)
چوگیرم کلک سحرآیین در انگشت کند در دم عطارد سوی من پش
(همان: 149)
مرا چون تیر در خوشه شرف ده چوبختم تاج قرب خود به سرنه
(همان: 371)
شد تیر چوآگه از حسابش از چشم فتاد آفتابش
(میرجمله، 1391: 60)
4-نتایج
میرجمله، بی شک با علم نجوم آشنایی کامل داشت. وی بطور دقیق از اصطلاحات نجومی در شعر برای تفهیم معنا مدد میگیرد و این امر زیبایی دوصد چندانی به شعر وی میبخشد. او خیلی دقیق مبحث «مقارنه» را مطرح میسازد که حتی با علم نجوم امروزی هم مطابقت دارد. تنوع طالع بینی در دو منظومۀ غنایی خسرو و شیرین و لیلی و مجنون زیاد است.
در بررسی شخصیتهای دو منظومۀ غنایی خسرو و شیرین و لیلی و مجنون میرجمله، شخصیتهای مجنون، لیلی و فرهاد دارای طالع نحس(زحل) هستند. تمامی شخصیهای دو منظومۀ غنایی مذکور با طالع عشق(ونوس) زاده میشوند، زیرا عشق مضمون اصلی هر دو منظومۀ مورد بحث مقاله است. البته لازم به یادآوری است که خصایل و ویژگیهای طالع عطارد و مشتری(برجیس) را میتوان در زندگی و شخصیت خسرو، در منظومۀ خسرو و شیرین میرجمله مشاهده کرد.
فهرست منابع و مآخذ
اختری پور، کاوه(1393) مقدمه و تصحیح دیوان روح الامین شهرستانی اصفهانی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم. استاد راهنما: محمود عابدی محمود عابدی. ##
آسمند جونقانی، علی (1388) «ادبیات تطبیقی». کتاب ماه. ش 26. خردادماه. صص 35-42. ##
آﻗﺎﺑﺰرگ اﻟﻄﻬﺮاﻧﯽ، ﻣﺤﻤد(1403) ﻟﺬرﯾﻌﺔ اﻟـﯽ ﺗﺼـﺎﻧﯿﻒ اﻟﺸـﯿﻌﺔ. .ﺑﯿـﺮوت: داراﻻﺿﻮاء. ##
آقا میرزا محمدعلی مـدرس تبریـزي (1369) ریحانۀ الادب. جلـد 5و 6 تهـران: کتابفروشی خیام، ##
اسکندر بیک ترکمـان(1377) تاریخ عالم آراي عباسی. بـه کوشـش محمداسـماعیل رضـوانی، تهران: چاپ گلشن امیرکبیر. ##
امین احمدرازی(1378) تذکرة هفت اقلیم؛ بـا تصـحیح و تعلیـق جـواد فاضـل، جلـد ا و 2، تهران: مؤسسۀ مطبوعاتی علمی. ##
انوشیروانی، علیرضا (1387) پنجرههایی گشوده روبه جهان. اعتماد. ش 1762. ##
باباصفری، علی اصغر(1392) فرهنگ داستانهای عاشقانه در ادب فارسی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. ##
بیکرمن، ئی؛ هنینگ، دبلیو بی و دیگران (1384) علم در ایران و شرق باستان، ترجمة همایون صنعتیزاده، کرمان: انتشارات دانشگاه شهید باهنر کرمان و نشر قطره. ##
پادشاه، محمد(1355) آنندراج، فرهنگ جامع فارسی، زیرنظر محمد دبیرسیاقی، تهران: سروش ##
پادشاه، محمد (1335) فرهنگ آنندراج، تهران: خیام. ##
تقی زاده، سید حسن (1388) گاه شماری. تهران: توس ##
وفازواره ای، محمدعلی(1394) تذكرة مآثر الأمراء، نسخه خطی کتابخانه مجلس، باب میم. ##
حسینصبا، محمدمظفر(1343) تذکره روز روشن، مصحح محمدحسین رکن زاده آدمیت. تهران: کتابخانه رازی. ##
خزانه دارلو، محمدعلی(1375) منظومه های فارسی. چاپ اول. انتشارات روزنه. ##
خزانه دارلو، محمدعلی، سلطانی، بهروز( 1391) مقایسه «شیرین و خسرو» روح الامین شهرستانی اصفهانی با «خسرو و شیرین» نظامی. پژوهش زبان و ادبیات فارسی - شماره 25 . تابستان. صفحه - از 29 تا 50 ##
خشک جهان، فرهاد(1386) تصحیح لیلی و مجنون ورح الامین شهرستانی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه قم. استادراهنما: سید علیرضا حجازی. ##
دهخدا، علي اكبر(1365)، لغت نامه، تهران: موسسه لغت نامه دهخدا. ##
دهمرده، حیدرعلی، خوش جهان، فرهاد(1390) مقایسه لیلی و مجنون نظامی با لیلی و مجنون روح الامین شهرستانی. نشریه: ادب و زبان. شماره 29. بهار ماه. ##
دگانی، مایر (1386) نجوم به زبان ساده. تهران: نشر مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی. ##
ذوالفقاری، حسن(1392) یکصد منظومه عاشقانه فارسی. تهران: نشر چرخ. ##
راوندی، مرتضی(1374)، تاریخ اجتماعی ایران، جلد هشتم، تهران، انتشارات نگاه. ##
رضایی اردانی، فضل الله، ذبیح نیا عمران، آسیه(1403) «شخصیت شناسی رمان بازی آخر بانو بلقیس سلیمانی بر اساس افلاک هفتگانه ویلیام بن هم» مجله ادبیات پارسی معاصر، دوره: 14، شماره:1 صص 129-155. ##
سالاری، حسین (1385) دهر-پویشی در جهان بیکران. تهران: نشر مهاجر. ##
ستودیان، مهدی(1387) ریشه یابی داستان لیلی و مجنون. فصلنامه ادبیات فارسی. مشهد: دانشکده ادبیات دانشگاه آزاد. شماره 18. ##
سمسار، محمد حسن (1342) «آرایش و هنر»، هنر و مردم، تهران، ش 16. ص 33. ##
شادروی منش، محمد، اختری پور، کاوه ( 1398) بررسی انتقادی منابع شرح حال و سروده های روح الامین شهرستانی. آینه میراث دوره 17 شماره 2، پاییز و زمستان. شماره صص: ۲۰۳ – ۲۲۱ ##
صفا، ذبیح الله(1372) تاریخ ادبیات در ایـران. جلـد5 بخـش 2 جلـد 2. چاپ دهم. تهـران: انتشـارات امیرکبیر. ##
کیخا، بتول (1393). «فهرستنامه های نسخ خطّی فارسی در هند»؛ فصلنامة مطالعات شبه قارّه، دانشگاه سیستان و بلوچستان، سال 6، شمارة20، صص 198-173. ##
گلچین معانی، احمد(1369) در کتاب کاروان هند. مشهد: موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی ##
فرزانه راد، محمدباقر(1390) تصحیح کتاب خسرو و شیرین براساس خمسه روح الامین، محمد امین شهرستانی میرجمله. پایان نامه دانشگاه علامه طباطبایی. استاد راهنما غلامرضا مستعلی پارسا. ##
قزلباش، علی کمیل (2006) ارزش مطالعه تطبیقی در ادبیات، اسلام آباد: سروش ##.
علیقلی واله داغستانی(1384) تذکرة ریاض الشعرا. مقدمـۀ تصـحیح و تحقیـق سـید محسـن ناجی نصرآبادي، ##جلد 2 و 4 تهران: انتشارات اساطیر، ج اول. ##
علی بن طیفور بسطامی(1092) حدائق السلاطین؛ ، به کوشش شریف النسـاء انصـاري، دهلـی. ##
غیاث الدین رامپوری، محمد (1363) غیاث اللغات. تهران: امیرکبیر. ##
مسعود بخاری، شرفالدین محمد بن مسعود (1379) مجمعالاحکام، تصحیح علی حصوری، تهران: طهوری. ##
مصفی، ابوالفضل(1388) فرهنگ اصطلاحات نجومی، چاپ چهارم،تهران: پژوهشگاه علومانسانی. ##
معين، محمد(1364) فرهنگ فارسي، تهران: اميركبير. ##
منزوی، احمد(1348) فهرست نسخه هاي خطّی فارسـی؛ ج4، تهـران: مؤسسـۀ فرهنگـی و منطقه اي. ##
مهدوی، سیدمصلحالدین(1383) در کتاب دانشمندان و بزرگان اصفهان. نشر گلدسته. ##
میرجمله(1388) خسرو وشیرین. به کوشش پریچهره سلطانی. انتشارات سامان دانش. ##
----(1391) لیلی و مجنون، زیر نظر اوا اورتمن، محمد کریمی زنجانی اصل، قم: مجمع ذخایر اسلامی. ##
نصرآبادی، محمدطاهر(1377) تذکرة نصرآبادي. به کوشش وحید دسـتگردي، جلـد 1، تهـران: اساطیر. ##
نیکداراصل، محمدحسین، بهمنیار، عیسی(1400). «تحلیل شخصیت در گلستان و بوستان سعدی براساس تیپهای هفتگانة سیاره ای ویلیام بن هم.» پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، دوره 13، شماره 51، آذرماه، صص 52-84. ##
واگنر، کارل (1385). هنر و علم تحلیل شخصیت، ترجمه ناتالی چوبینه، تهران، نشر تنویر. ##
یاقوت حموی(1380) مجمع البدان. ترجمه علینقی منزوی. سازمان میراث فرهنگی کشور، اداره کل آموزش، انتشارات و تولید فرهنگی ##
یوست، فرانسوا (1386) «چشمانداز تاریخی ادبیّات تطبیقی». ترجمۀ علیرضا انوشیروانی. مجلّۀ مطالعات ادبیّات تطبیقی دانشگاه آزاد اسلامی جیرفت. شمارۀ 3. صص 60-37. ##
Banhem. G. Willam.(1901). Laws of Scientific Hand Reading. New York & Londan: G. P. Putnam’s sons. ##
osmos and stars have significant impact in general folk culture. Dr. William Ben Ham has also emphatically given attention to celestial bodies and their impact in the life of human beings. Mir Mohammad Amin Sharestani Esfahani( Ruh al-Amin& Mir Jumla) belongs to the category of10th century poets. He is one of the imitator poets of the Safavid era who brought out two lyrical compositions in the imitation of Nezami of Ganjeh. Present paper seeks to review and analyze the elements of folklore in astronomy through descriptive-analytical process of Ben Ham’s perspective and the impact of cosmos in Laila & Majnoon and Khusro & Shirin. It further gives answer to the original question as which type of character are frequently mentioned in the above two lyrical compositions as per Ben Ham’s principles. According to research findings, astronomy and Venus, the love planet, are frequently referred to in the two lyrical compositions.
Key Words
Folklore, General perception,cosmos, Laila & Majnoon, Khusro & Shirin, Ruh al-Amin Mir Jumla, Dr. William Ben
[1] William Ban Ham
[2] Laws of Scientific Hand Reading
[3] Mercury
[4] Apollo
[5] the moon
[6] Mars
[7] Jupiter
[8] Saturn
[9] Kaivan
[10] Mercury