The Representation of Symbols Associated with the Water Goddess (Anahita) in the Art of Sasanian Iran Based on Sacred Texts and Archaeological Evidence
Subject Areas : Archaeology
1 -
Keywords: Anahita, Water Goddess, Sasanian.,
Abstract :
Water has been the most crucial human element from the beginning of creation, leading ancient settlements to form near water sources. In ancient Iran, water was highly revered, with Anahita emerging as the most beloved deity associated with its protection. The artistic works of ancient Iran highlight Anahita's significance, reflecting her enduring presence rooted in Iranian mythology and culture. Her role extends beyond visual representation in Sasanian art, encompassing symbolic and foundational concepts in sacred texts and archaeological records. This study examines symbols linked to water (Anahita) and their visual representations in Sasanian art, drawing from sacred texts like the Avesta and archaeological evidence. Key motifs include depictions of lotus flowers, fish, pomegranates, cypress trees, eagles, and Sasanian royal imagery, such as Khosrow Parviz receiving the crown from Anahita and plaster busts of the goddess. Using a qualitative and comparative-analytical approach, the research concludes that Anahita embodies Iran's spiritual heritage, symbolizing the cultural and historical importance of water in the Sasanian era. Her representation reflects the deep connection between water and ancient Iranian society, leaving a lasting cultural and symbolic legacy.
شهبازیشیران، حبیب؛ ستارنژاد، سعید؛ طهماسبی، فریبرز؛ معروفیاقدم، اسماعیل.(1397). مظاهر و کارکردهای آناهیتا، الههی زن در ایران باستان (مطالعه ی نقش مایههای ظروف زرین و سیمین ساسانی حاوی نقش این الهه)، زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان) ،10(2):237-262.
افخمی، بهروز؛ فرجزاده، صبا؛ حسینینیا، سیدمهدی.(1395). بازنمايي الهة آناهيتا در شواهد باستانشناختي، زن در فرهنگ و هنر، 8(2):225-248.
افضل طوسي، عفتالسادات؛ حسنپور، مريم .(1391). نقش نمادهاي آييني و ديني در نشانههاي بصري گرافيك معاصر ايران، فصل نامة مطالعات ملي، 49(13):135-1156.
آورزمانی، فریدون. (1394). «اَناهیتا» الگوی زن ایرانی با تکیه بر فرهنگ و هنرساسانی، هنر و تمدن شرق ،3(8):25-32.
باكاك، رابرت .(1386). صورتبنديهاي فرهنگي جامعة مدرن، ترجمة مهران مهاجر، تهران: آگه.
پرهام، سيروس. (1371). دستبافتهاي عشايري و روستايي فارس، ج،2 تهران: اميركبير.
پورخالقي چترودي، مهدخت. (1381). درخت زندگي و ارزش زندگي و نمادين آن در بـاورها، مجلة مطالعات ايراني، 1(25):35-49.
پورداود، ابراهیم.(1343). آناهیتا، تهران: انتشارات امیرکبیر.
پورداود، ابراهیم.(1366). یشتها، به کوشش: بهرام فرهوشی، تهران: دانشگاه تهران.
جوادی، شهره ؛ آورزمانی، فریدون.(1388). سنگنگارههای ساسانی، تهران : بلخ.
چهری، محمداقبال.(1400). مطالعه باستانشناختی نقوش الهه آناهیتا برروی گچبری دوره ساسانی، پژوهشهای باستانشناسیایران ،11(30):199-222.
حاتم، غلامعلي. (1374). نقش و نماد در سفالينههاي كهن ايراني ، فصـلنامـة هنـر، 28(3):355-370.
خلعتبری لیماکی، مصطفی.(1387). آب، آیین ها و باورهای مربوط به آن در فرهنگ عامه، تهران: صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مرکز تحقیقات.
دادور، ابوالقاسم؛ منصوري، الهام. (1385). درآمدي بر اسطورهها و نمادهاي ايران در عهد باسـتان، تهران: نشر كلهر و دانشگاه الزهرا.
داندامايف، م.آ .(1352). ايران در دورة نخستين پادشان هخامنشي، ترجمة روحي ارباب، تهـران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
دورانت، ويل .(1365). تاريخ تمدن (يونان باستان)، ترجمة اميرحسين آريانپور، فتحاالله مجتبائي و هوشنگ پيرنظر، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي.
رسولي، آرزو. (1391). آناهيتا در پارس (تحول مفاهيم، مناسك و سازمان ديني در عصر ساساني) ، رسالة دكتري رشتة تاريخ، تهران: دانشگاه تهران.
رضي، هاشم. (1381). دانشنامة ايران باستان، ج ،1 تهران: سخن.
رضی، هاشم.(1358). نیایش ها، برگردان فارسی 5 نیایش اوستایی، چاپ دوم ،تهران: انتشارات فروهر.
رضی، هاشم.(1362).فرهنگ نامهای اوستا، ج اول، تهران : فروهر.
رياضي، محمد رضا .(1381). بافتهها و نقوش ساساني، تهران: گنجينة هنر.
زارفا، ميشل. (1384). اسطوره و رمان: جهان اسطورهشناسي، ترجمة جلال ستاري، تهران: مركز کتب دانشگاهی.
زيدههاي زادسپرم. (1366). ترجمة راشد محصل، تهران: مؤسسة تاريخ فرهنگي.
ژوله، تورج .( 1381). پژوهشي در فرش ايران، تهران: يساولي.
سرفراز، علیاکبر؛ آورزمانی، فریدون.(1379). سکههای ایران، تهران : سمت.
شفیع زاده، الهه.(1398). نقش ایزد بانو آناهیتا بر دین زرتشتیان در دوره ساسانیان، چهارمین همایش ملی باستان شناسی ایران، بیرجند.
شمس،صادق.(1377). نگاهی به فرهنگ مردم کرمانشاه،تهران: فکر نو.
شواليهگري، ژان؛ گربران، آلن. (1388). فرهنگ نمادها، ترجمة سودابه فضائلي، چ ،2 تهـران: جيحون.
شين دشتگل، هلنا .(1382). صورت آب، كتاب ماه هنر،57(58):126-129.
صباغپور، طيبه؛ شايستهفر، مهناز .(1389). بررسي نقشماية نمادين پرنده در فرشهاي صفويه و قاجار از نظر شكل و محتوا ، مجلة نگره، 14(25):39-49.
عاشورپور، صادق.(1387). نگاهی به مراسم باران خوانی چمچه خاتون، فصلنامه تخصصی تئاتر، 42(1):12-29.
عبداللهي، فرشته،. (1375). در باره آناهيتا، ادبيات و زبانها چيستا- 126(127):157-168.
علم الهدی، هدی.(1382). آب در معماری ایرانی، تهران: انتشارات کتاب ماه و هنر.
كاظمزاده، پروين. (1392). تحليلي بر دلايل شكلگيري اعتقاد به ايزدبانوان در ايران باسـتان، پژوهشهاي ادياني، 1(2):7-22.
گويري، سوزان .(1385). آناهيتا در اسطورههاي ايراني، تهران: انتشارات ققنوس.
گیرشمن، رمان. (1350). هنر ایران، ترجمه : بهرام فرهوشی، ج دوم، تهران : انتشارات علمی فرهنگی.
گیرشمن، رومن.(137). هنر ایرانی در دوران پارتی و ساسانی. جلد دوم، ترجمه بهرام فرهوشی، چاپ دوم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
محمدیفر، یعقوب؛ امینی، فرهاد.(1394). باستانشناسی و هنر ساسانی. تهران: انتشـارات شاپیکان.
محمديفر، يعقوب؛ عليان، علمدار حاجي؛ دنيلي، عادله .(1392). ريشهيابي نقشماية خوشة انگور و برگ مو در گچبريهاي مسجد جامع نائين ، مجلة فن و هنر، 1(1):65-79.
محمودي، فتانه. (1380). بررسي نقوش تزييني هنر دورة ساساني به ويژه جـامهای فلزي و پارچهها، پاياننامة كارشناسي ارشد، تهران: دانشگاه تربيت مدرس.
معصومي، غلامرضا .(1387). مقدمهاي بر اساطير و آيينهاي باستاني جهان، ج2، تهران: سورة مهر.
موسوي كوهپر، سيد مهدي؛ يسنزاده، حميده .(1390). بازتاب نمادين ايزد مهر بر ظروف مداليون ساساني، پژوهشهاي انسانشناسي ايران، 1(2):163-179.
موسويحاجي، رسول. (1374). پژوهشي در نقشبرجستههاي ساساني، پايـاننامـة كارشناسـي ارشد، رشتة باستانشناسي، تهران: دانشگاه تربيت مدرس.
موسویحاجی، سیدرسول؛ رستمی، هوشنگ؛ و مهرآفرین، رضا.(1398). پژوهشی بر شاخصترین نقوش نمادین گیاهی در گچبریهای دورهساسانی، مجله جامعه شناسـی تاریخی، دانشگاه تربیت مدرس، 11 (2) :85 -92.
ميرمحمدي، نيلوفر .(1380). «بررسي و طبقهبندي مفرغ هاي لرسـتان »، پاياننامـة كارشناسـي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس.
میرنیا، سیدعلی.(1381). فرهنگ عامه مردم خراسان، مشهد: سخن گستر.
نيبرگ، هنريك ساموئل. (1359). دينهاي ايران باستان، ترجمة سيفالدين نجمآبادي، تهـران: انتشارات مركزي ايراني مطالعة فرهنگ ها.
هاشمی، واریا.(1385). بوکه باران، تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی.
هال، جيمز .(1380). فرهنگ نگارهاي نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمة رقيـه بهزادي، تهـران: فرهنگ معاصر.
واندنبرگ، لویی.(1345). باستانشناسی ایران باستان. ترجمه عیسی بهنام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
وپر، جي سي. (1379). فرهنگ نمادهاي سنتي، ترجمة مليحه كرباسيان، تهران: فرشاد.
ياحقي، محمد جعفر .(1369). فرهنگ اساطير و اشارات داستاني در ادبيات فارسي، تهران: فرهنگ معاصر.
Ettinghausen, R. (1967). A Persian Treasure. The Arts in Virginia, 8, 28-41.
Kroger, M., & Hobom, G. (1982). A chain of interlinked genes in the nin R region of bacteriophage lambda. Gene, 20(1), 25-38.
MoussaviKouhpar, M., & Taylor, T. (2008). A Metamorphosis in Sasanian Silverwork: The Triumph of Dionysos?. Current Research in Sasanian Archaeology, Art and History, 127-136.
Ricl, M. (2002). The cult of the Iranian goddess Anahita in Anatolia before and after Alexander. Antiquiť vivante, 197-210.
Scerrato, U. (1966). Excavations at Dahan-I Ghulaman (Seistan-Iran) First Preliminary Report (1962-1963). East and West, 16(1/2), 9-30.
Sebesta, J. L. (1997). Women’s costume and feminine civic morality in Augustan Rome. Gender & history, 9(3), 529-541.
|
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر
دوره ۱۴، شماره ۲، پاییز و زمستان ۱۴۰۳
https://doi.org/10.82101/AOI.2025.1198067
تاریخ دریافت: ۰۸/۱۰/۱۴۰۳ تاریخ پذیرش: ۱۹/۱۲/۱۴۰۳ |
علیرضا بابایی
چکیده
در فرهنگ ایران باستان، آب به عنوان سرچشمه حیات، همواره مورد احترام و قداست قرار داشته و ایزدبانویی به نام آناهیتا نگهبانی آن را بر عهده داشته است. آناهیتا که ایزدبانوی آبهای پاک، باروری و زایش بود، در باورهای دینی، آیینها، و هنر دوره ساسانی جایگاه ویژهای داشت. این مقاله با تمرکز بر نقش آناهیتا در آیینهای بارانخواهی بهویژه در پیوند با ساخت عروسکهای آیینی، به بررسی بازنمایی او در متون مقدس و شواهد باستانشناختی میپردازد. روش تحقیق کیفی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده و دادهها با استفاده از منابع متون اوستایی، اسناد باستانشناختی، و مطالعات مردمنگارانه تحلیل شدهاند. یافتهها نشان میدهند که آناهیتا در آیینهای بارانخواهی در قالب عروسکهایی با هویت زنانه حضور مییابد که بازتابی از نقش او به عنوان واسطهای میان انسان و نیروهای طبیعی است. این ارتباط در هنر ساسانی نیز با نمادهای بصری مرتبط با آب و باروری مانند کوزه، گل نیلوفر، انار، و پرندگان آبزی بازتاب یافته است. این مقاله تلاشی است برای بازخوانی حضور معنادار آناهیتا در فرهنگ آیینی ایران و تبیین نقش او به عنوان نمادی از پیوند اسطوره، دین و زندگی روزمره.
کلیدواژگان: آناهیتا، آیینهای بارانخواهی، عروسک آیینی، ایران باستان، هنر ساسانی، نمادهای بصری.
مقدمه
در فرهنگ ایرانی، زن مظهر عاطفه و عشق، خلاقیت و باروری، پاکی و پاکدامنی است. از گذشتههای دور، تشکیل و بنیان خانواده بر دوش زنان بوده است، مادرانی که با تلاش، فداکاری، تدبیر و آینده نگری و با درایت و عنایت الهی و با عنایت خداوند، از مردان و فرزندان مراقبت کرده اند. نیروی عشق و محبت و چیدمان کشف صدها مجسمه از کاوشهای باستانشناسی در شوش، تپه سراب، کرمانشاه، تورنگ تپه و دیگر نقاط ایران و به دنبال آن پرستش الهههای باروری در طول تاریخ، بیانی از تجلیل و تکریم بوده است. زنان به عنوان نیروی سازنده و حیات بخش او، خوشبختانه اعتقادات نیک و مقدس تاریخ هرگز زادگاه خود را فراموش نمیکند، بلکه همیشه در دل و جان مردم زنده میماند. بزرگداشت ملکهها، الههها، زنان مقدس از نسل ائمه و معصومین و صدها امامزاده در سرزمین ایران نشانه تداوم، بزرگداشت و احترام به زنان در بستر پاک و روشن تاریخ در طول هزاره ها و قرنهاست (آورزمانی،26:1394).
زن از دیرباز در فرهنگ و تمدن ایرانی جایگاه ویژهای داشته است. قبل از تاریخ و در دوران مادرسالاری و پس از آن در دوران تاریخی و به ویژه در دوران ساسانی، زن از جایگاه و منزلت بالایی برخوردار بود. آناهیتا، نقش زنان در قالب ملکه و زنان درباری با الگوبرداری از الهه باروری و حافظ آبهای پاک جلوهگر شده است. در ایران باستان نقش الهه آب بسیار مهم بود؛ چنان که دعا و توسل آناهیتا به قدری قوی بود که پادشاهان ساسانی مجبور شدند برای آناهیتا قربانی و قربانی کنند و معابد عظیمی برای الهه در سرزمین ایران بنا کنند. آناهیتا چنان بود که زنان، به ویژه ملکه، قوت و قدرت و عظمت خود را به عنوان ایزدبانویی پاک و مظهر آب میآراستند و صفات نجابت، باروری، برکت، پاکی، زیبایی و سلامتی آناهیتا به زنان ایران منتقل شد. دعای آب و توسل به الهه آب چنان در فرهنگ ایرانیان ریشه دوانده بود که در دوران اسلامی نیز ادامه داشت و هنوز نمونههای آن را در زندگی روزمره و مراسم مذهبی میبینیم. زنان که سازنده اصلی خانواده و عامل قوام و پایداری این مرکز بودند، از احترام و کرامت فراوانی برخوردار بودند. از گذشتههای دور و پس از سرماخوردگیهای شدید، زمانی که مردم برای زندگی تازه از غارها بیرون میآمدند، این زنان پیشگام خانه سازی و محافظت از کودکان بودند. زنانی که چند فرزند داشتند و پس از بیرون آمدن از غار اولین پناهگاه را با دستان خود ساختند. مردان و پسران مسن تر برای یافتن غذایی که میوه درختان یا ریشه گلها و برگ های گیاهان بود به راه های دور میرفتند. از آنجایی که مادران بلافاصله بعد از هر فرزند، فرزند دیگری به دنیا میآوردند، بچه ها باید از دو سالگی روی پاهای خود میایستادند و گروه را دنبال میکردند زیرا مادر فرزند دیگری را در آغوش داشت. در هنگام خانهسازی، فرزندان بیشتر نزد مادر و خواهران بزرگتر میماندند و همگی تحت فرمان مادربزرگ زندگی میکردند و او حاکم و پادشاه خانه او بود (برگرفته از جنیدی، 1392: 156 - 155). در دوران مادرسالاری، زنان از قدرت و اشراف برخوردار بودند و پس از آن، مظهر پاکی، باروری، مقاومت و مقاومت بودند. با اشکانیان که از یک نژاد نبودند، فرهنگ و هنر ترکیبی ایجاد کردند که نشانههای پرستش آناهیتا در آن کاملاً مشخص است. حتی زمانی که دین زرتشتی دین رسمی دربار شد و نقش اهورامزدا بسیار مهم و ضروری بود، اما باز هم خدایان آب و خورشید. بازنمایی آناهیتا بر اساس شواهد باستان شناسی میتواند ارزشمند باشد زیرا می توان آن را مخزن دانش و توانایی یک انسان دانست. الهه آناهیتا یکی از نمادهای میراث معنوی ایران و الهه اسطوره های ایران باستان است. پس از سالها وارد دین میشود و با این ورود نقشی تاثیرگذار و پررنگ در متون تاریخی مذهبی و هنرهای تجسمی ایفا میکند. اهمیت نقش آناهیتا در فرهنگ ایرانی را میتوان در تأثیر این نقش و حضور معنوی آن در اندیشه دینی مبتنی بر حفاظت از آب که عنصر حیات و باروری و ضامن حیات است در دوام و ماندگاری جستجو کرد. حمایت از عنصر سلطنتی همچنین در برخی صحنه ها به عنوان الههای نشان داده میشود که دارای حضور روحانی و جایگاهی مقدس است و گاه در صحنه سیاسی مانند دادن عشر به عنوان الهه ای قادر متعال ظاهر میشود و حضور خود را در سیاست تثبیت میکند(افخمی و همکاران،226:1395). در برخی صحنه ها آناهیتا به صورت زنی در حال خروپف و تمسخر نشان داده میشود. جایگاه این الهه در اساطیر، الهه آب است که نگهبانی از آب ها را بر عهده دارد و بر همه آبها حکومت میکند. او نه تنها الهه تمام آب های روی زمین است، بلکه منبع اقیانوس کیهانی است. آناهیتا میراث معنوی ایرانی است که اهمیت آب را در قالب و بیان اسطوره ای در فلات ایران نشان میدهد و نشانهای از سرمایه تاریخی و ارزش های فرهنگی است و به نوعی نشان دهنده اهمیت آب در ریشههای فلات است. جامعه ایران باستان اعتقاد به ارزش آب نشان دهنده پیوند عاطفی جامعه با مهمترین عنصر زندگی است. قدمت، تداوم، بزرگداشت، افسانهای، شگفتانگیز، عاطفی، معنوی، مذهبی و نمادین از ارزشهای اسطوره آب با محوریت «آناهیتا» است. بازنمایی آناهیتا بر اساس شواهد باستان شناسی میتواند ارزشمند باشد زیرا می توان آن را مخزن دانش و توانایی یک انسان دانست(حرم پناهي،122:1381). در فرهنگ اسطورهای ایران باستان، آناهیتا به عنوان ایزدبانوی آب، زایش، پاکی و باروری، جایگاهی بیبدیل دارد. او که در اوستا با عنوان «اردوی سور آناهیتا» معرفی شده، الههای است که آبهای روان را نگهبانی میکند و سرچشمه حیات، تندرستی و زایندگی به شمار میآید (رضی، 1358). در بسیاری از آیینهای مردمی مرتبط با کشاورزی و طلب باران، نمادهای مرتبط با آناهیتا حضور پررنگی دارند؛ از جمله ساخت عروسکهایی با هویت زنانه که در مراسم بارانخواهی به کار گرفته میشوند. این مقاله در پی آن است که با تکیه بر منابع مکتوب، شواهد باستانشناختی و تحلیل آیینهای مردمی، به بازنمایی نقش آناهیتا در آیینهای بارانخواهی و هنر ساسانی بپردازد.
پیشینه پژوهش
پژوهش هاي انجام گرفته در اين حوزه بيشتر به جنبه هاي تاريخي و بررسي مفاهيم پرداخته اند.
اقبال چهری(1400) در مقالهای با عنوان" مطالعه باستان شناختی نقوش الهه آناهیتا برروی گچ بری دوره ساسانی" در این پژوهش میتوان گفت که:« اوج نمود الهه آناهیتا و نمادهای مربوط به آن در سده های چهارم و به خصوص پنجم میلادی بوده است. نقوش گچی الهه شامل: مجسمه های تمام قد، پلاک های گچی از نیم تنه و نمادهای گیاهی مربوط به آناهیتا است. گیاهان نمادین مربوط به الهه آناهیتا شامل: گل نیلوفر(لوتوس)، زنبق، نیم پالمت ها و میوه انار است. نقوش الهه آناهیتا همراه با روبان های برافراشته، تاق با ستون نماهای جانبی، کوزه آب، هاله نور دور سر و حلقه قدرت در دست است». شفیع زاده(1398) در مقالهای با عنوان"نقش ایزد بانو آناهیتا بر دین زرتشتیان در دوره ساسانیان" در این پژوهش و بررسی های انجام گرفته اثبات می گردد که:« اشیای موجود در دستان این الهه و نقوش گیاهی، انسانی و حیوانی قرارگرفته در صحنه نمایش او به نوعی مظاهر و کارکردهای وی را نمایانگر می کند که در اوستا به طور کامل در مورد آن سخن به میان آمده و بر همین اساس میتوان گفت که هنرمندان دوره ساسانی با آگاهی کامل از باورهای اسطور های مذهبی زمان خود به انتخاب این نقشها پرداختهاند». شهبازی و همکاران(1397) در مقالهای با عنوان" مظاهر و كاركردهاي آناهيتا، الهة زن در ايران باستان (مطالعة نقش مايههاي ظروف زرين و سيمين ساساني حاوي نقش اين الهه) مطالعات و بررسي هاي انجام گرفته در این پژوهش اثبات مي كند« اشياي موجود در دستان اين الهه و نقوشگياهي، انساني و حيواني قرارگرفته در صحنة نمايش او به نوعي اوصاف، مظاهر و كاركردهاي وي را نمايانگر ميكند كه در اوستا به طور كامل در مورد آن سخن به ميان آمده و بر همين اساس ميتوان گفت كه هنرمندان دورة ساساني با آگاهي كامل از باورهاي اسطورهاي و مذهبي زمان خود به انتخاب اين نقوش پرداخته اند». افخمی و همکاران(1395) در مقالهای با عنوان" بازنمايي الهة آناهيتا در شواهد باستانشناختي"این پژوهش ، به تجزيه وتحليل تجسمي نقوش آناهيتا و توصيف فضاها و تركيبات تصويري آن در هنر ادوار تاريخي ايران باستان از قبيل مهرها، سكهها، نقوش برجستهها و ظروف فلزي در دوران ساساني و مقايسه با مناطق و حوزههاي فرهنگي ديگر پرداخته است و نتایج بیانگر این بوده است که« هستي و وجود تاريخي آناهيتا متعلق به ميراث معنوي ايراني است كه صرفاً از جنبة مادي از مناطق و حوزههاي فرهنگي ديگر چون؛ بابل، فنيقيه، يونان و روم باستان تأثير پذيرفته است » . مهرانفر در مقالهای با عنوان" نمایش تقدس الهه آناهیتا- ایزدبانوی آب در معبد بیشاپور" در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی« به واکاوی آناهیتا- ایزد بانوی آب، اعتقادات و جایگاه آب در ایران باستان پرداخته و تحلیلی مختصر بر معبد آناهیتا در بیشاپور پرداخته شده و بیان شده که: چرخه آب مرزها و رنگ ها و مذاهب را نمیشناسد و از قیود زمینی فراتر می رود و ابعاد آسمانی پیدا میکند». آورزمانی(1394) در مقالهای با عنوان"»اناهیتا» الگوی زن ایرانی با تکیه بر فرهنگ و هنر ساسانی" نتایج حاکی از بررسی نقش برجسته، سکه و مهرها، همچنین نقوشی که از ظروف و اشیاء و پارچههای بوده که از این دوره تاریخی باقیمانده و تاریخ و فرهنگ سیاسی – مذهبی ساسانیان را به تصویر کشیدهاند. رسولي (1391) در پايان نامة دكتري با عنوان «آناهيتا در پارس؛ تحول مفاهيم، مناسك و سازمان ديني در عصر ساساني»، به آداب ورسوم ساسانيان و نقش آناهیتا در آن پرداخته است. پورمند و همکاران (1389) در مقالهاي با عنوان «ايزدبانو آب آناهيتا» در این پژوهش به بررسی« معابد آناهيتا در كنگاور، بيشاپور و تخت سليمان و تحليل آنها ميپردازند». فرانتزكومو (1389) در مقالهاي با عنوان "آناهيتا ايزدبانوي آيين مزديسنا" به بررسی نقش اسطورة آناهيتا در اوستا و ويژگي آن در دور تاریخی متعددی پرداخته شده است. شامون(1381) در مقالهاي با عنوان «آناهيد: كيش و پراكنش او" به بررسي« پرستش آناهيتا در دورة اردشير و گسترش اين آيين در بابل، شوش، هگمتانه و سارد ميپردازد». گلشن و همکاران (1386) در مقالهاي با عنوان "نقش خدايان ايلامي در شكلگيري تثليث ايزدي هرمزد- ميترا آناهيتا"، به بررسی «پيشينة ايزدان و ايزدبانوان اشاره كردهاند و چنين نتيجه ميگيرند كه تثليث عيلامي پينيكر و كريرشاه و اينوشيشنك در شكلگيري تثليث ايزدي هرمزد ميترا و آناهيتا نقش داشته است». محمودي و همکاران (1391) در مقالهاي با عنوان "حيات تاريخي ايزدبانوي آناهيتا در شيرين و شكر نظامي» نویسنده به بررسي چگونگي و چرايي« بازتوليد ايزدبانوي آناهيتا در منظومة خسرو و شيرين نظامي» ميپردازند و به اين نتيجه ميرسند كه:« ايزدبانوي آناهيتا از طريق ادبيات عامه در شخصيت خسرو و شيرين و شكر نظامي تبلور يافته و به حيات خود در كالبدي جديد ادامه داده است». همچنين، پژوهشهاي متعدد دیگری بوده که در متن پژوهش حاضر از آنها استفاده و به آنها استناد شده است.
با توجه به بررسی پیشینه غالب پژوهشها در زمینه تاریخی به بررسی آناهیتا پرداختهاند و از حیث مدارک باستان شناسی و متون مقدس به ایزد آناهیتا بانوی آب پرداخته نشده که این پژوهش میتواند در این زمینه نوآوری داشه باشد و اهمیت بررسی آن مطرح گردد.
روش تحقیق
این پژوهش با روش کیفی و رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و از دادههای متنی، باستانشناختی و مردمنگارانه بهره گرفته است. متون اوستایی، اسناد تاریخی، نقشبرجستهها، ظروف و گچبریهای دوره ساسانی و نیز مطالعات میدانی آیینهای مردمی منابع اصلی این تحقیق هستند.
یافتههای پژوهش
1. یافتههای پژوهش، شامل هنر ساسانی بر روی مدارک باستانشناسی اعم از نقوش الهه آناهیتا و نمادهای مرتبط با آن می باشد. آناهیتا در متون مقدس و باورهای ایرانی: در اوستا، آناهیتا ایزدبانویی است که آبهای روان و پاک را در کنترل دارد و سرچشمه همه رودخانهها و دریاهاست. او دارای گردونهای است که اسبانش «ابر، باران، برف و تگرگ» هستند و از آسمانها آب حیات را جاری میسازد (رضی، 1358). در یشت پنجم اوستا، توصیفهایی از زیبایی، شکوه، و قدرت بارورساز آناهیتا آمده است که نشان از پیوند او با زایندگی و طبیعت دارد (گویری، 1385).
2. بازنمایی آناهیتا در آیینهای بارانخواهی: آیینهای بارانخواهی یکی از نمودهای مردمی باور به قدرت آناهیتاست. در این آیینها، عروسکهایی با جنسیت مؤنث ساخته میشود که معمولاً از چوب، قاشق یا چمچه تهیه شده و با لباسهای محلی پوشانده میشوند (هاشمی، 1385؛ عاشورپور، 1387). این عروسکها که با نامهایی چون «بوکه باران»، «کولی قزک» یا «تالو» شناخته میشوند، نماد زمینی آناهیتا هستند و مردم با ریختن آب بر آنها و خواندن اشعار آیینی، طلب باران میکنند (برومند سعیدی، 1377؛ میرشکرایی، 1384). عروسک در این مراسم نماینده زنی مقدس است که با ایزد بارانزا، یعنی تیشتر، وارد گفتوگو میشود و برای نزول باران شفاعت میطلبد (بهار، 1377).
3. بازتاب عروسک-آناهیتا در هنر ساسانی: در هنر ساسانی نیز نمادهای وابسته به آناهیتا به شکل گستردهای به کار رفتهاند. کوزههای حامل آب، گل نیلوفر، انار، پرندگان آبزی، کودک و سگ، از جمله نمادهایی هستند که با آناهیتا پیوند دارند و بر روی ظروف سیمین، نقشبرجستهها و گچبریها دیده میشوند (افخمی و همکاران، 1395؛ عبداللهی، 1375). این نمادها، مفاهیم آب، باروری، زایندگی و پاکی را منتقل میکنند که همگی با نقش آیینی آناهیتا در طلب باران سازگاری دارند.
4. تحلیل نشانهشناختی و مردمشناختی: از منظر نشانهشناسی فرهنگی، عروسک باران نمادی از زنِ مقدس، مادرِ زمین و طلبکننده حیات است. این نماد در آیینی مشارکتی، حامل مفاهیم اسطورهای آب، باران، و زایش میشود. کوپر (1379) معتقد است که در بسیاری از فرهنگهای سنتی، عروسک آیینی تجسمی از الهههای باروری و مادرانه است. بنابراین، میتوان گفت که پیوند میان عروسکهای آیین باران و آناهیتا نهتنها از لحاظ معنایی، بلکه از نظر کارکردی نیز معتبر است
آناهیتا ایزد زنان
در گذشته های دور که پرستش خدایان ماه و ماه رواج داشت و همچنین در دوران رواج آئین زرتشتی، زنان ایرانی از جایگاه و منزلت بالایی برخوردار بودند. در بخش بزرگی از اوستا که پیش از زرتشت نوشته شده است، فرشته «سپندارمذ» مظهر ماه مارس بوده است و برگزاری جشن سپندارمذگان در پنجم اسفند حکایت از جایگاه والای زن ایرانی دارد. این خدایان زن مظهر و نماد زنان کامل ایران به شمار می رفتند. سپندارمذ، مادر زمین و حافظ آن، حافظ زنان پارسا و نیک سیرت بود که دارای حکمت فراوان بود و او را «ارشمیتی» یا «آرمیتا» به معنای خرد مقدس (سپندارمیتی) مینامیدند. یکی از نمادهای سپندارمذ، گل بید است که در اواخر اسفند می روید. از رسم سنتی در ماه اسفند می توان به استراحت زنان بعد از پنجم اسفند به مدت پنج روز اشاره کرد. در این ایام مردان برای قدردانی از زنان وظایف زنانه را انجام میدادند. مردان نیز در روز «کسب ها» یا «مژده آوران» به زنان هدیه می دادند. پرستش الهه هایی چون «نانایا»، «آناهیتا» که گاه آرتمیس را معادل آناهیتا می دانستند، همگی بیانگر حضور، ارزش و اعتبار زن و تبلور این جایگاه در اسطوره ها و خدایان باروری، پاکی و عفت است.که به آب و عناصر مربوط به آنها مربوط می شود تصاویر بسیاری از الهه ها و ملکه ها به ویژه در زمان ساسانیان بر روی سکه ها، مهرها و سنگ نگاره ها گواه این مدعاست. ساسانیان که خود را پارسیان و وارثان هخامنشیان میدانستند به فرهنگ و عقاید خود ادامه دادند و در مقابل اشکانیان که از یک نژاد نبودند فرهنگ و هنر آمیزی ایجاد کردند، نشانههای پرستش آناهیتا بسیار آشکار است. حتی زمانی که دین زرتشت دین رسمی دربار شد و نقش اهورامزدا بسیار مهم و ضروری بود، باز هم خدایان آب و خورشید یعنی آناهیتا و مهر به عنوان همراهان هورام مزدا حضور داشتند. زنان ایرانی در قالب آناهیتا الهه عشق و باروری در هنر این عصر ظاهر شدهاند. سیمای زن در هنرهای دوران ساسانی را می توان الهام گرفته از آناهیتا، پاک و زاینده و نگهبان آب دانست. علاوه بر اسناد باستانشناسی در «بندش» درباره آناهیتا، آب آفریننده است و وقتی باران آمد، خدایان آب از او آمدند: خلقت دریاها از او بود (بهار، 1389: 64-65). خدایان آب و باران که مظهر فراوانی و برکت و زایش هستند همواره در سرزمین ایران جایگاه ویژهای داشتهاند. ایزد آناهیتا (ناهید) به معنی «بی آلایشی ، پاکی» در متن های اوستا آناهیتا با دو صفت «اردوی و سوره » (اردوی سوره آناهیتا) به مفهوم «آب نیرومند پاک» آمده است. این ایزد گردونه ای با چهار اسب سفید دارد.(خدایان مهم گردونه سوارند ، گردونه هایی با چهار اسب)، اسب های گردونه او عبارتند از : «ابر، باران ، برف و تگرگ » او از فراز ابرهای آسمان به فرمان اونمرد باران ، برف و تگرگ را فرو می ریزد. چشمهی حیات از وجود او میجوشد و بدین گونه مادر خدا نیز میشود(کریستن سن،201:1367).
آناهیتا یعنی پاک و بی آلایش، در اوستا این صفت بارها در مورد فرشتگان و اشیاء استعمال شده ، غالبا مهر و تشتر (تیر)و هوم و برسم و آب زور و فروغ و غیره بصفت آناهیته یعنی پاکی و بی آلایشی منصف شده اند. در پارسی باستان نیز همین کلمه چهار جا بمعنی فرشته بما رسیده(عنایت الله و همکاران، به نقل از ابند ندیم،70:1345). بعدها آناهید و ناهید را بستاره زهره یعنی ستاره زیبایی که رومیان عنوان الهه و جاهت بدان داده اند اطلاق کردهاند (همان، 158). ایزدی که بالاخص بدین نام مرسوم است ایزد آب است که بنام اردوی سوره آناهیته خوانده شده، فرشته نگهبان آب. در آیین زردشتی نگهبانی عنصر آب با فرشته اناهیتا (ناهید) است، این فرشته در نزد ایرانیان قدیم دارای مقام بلند و ارجمندی است. ممکن است ناهید ایرانیان از اثر نفوذ الهه سومر مرسوم به ایشتار که بعدها در بابل و آشور هم پرستیده میشد بوجود آمده باشد، ایشتار که مادر و مولود نوع بشر تصور میشد که در برخی خصایص شباهتی با ناهید دارد و ممکن است بعدها در بیرون از حدود ایران بعضی از خصایص و رسومات دینی این الهه را ضمیمه پرستش ناهید ایرانی کرده باشند. اردشیر دوم ستایش ناهید را در نقاط مختلف ایران در ممالکی که در تحت تصرف شاهنشاهان هخامنشی بود منتشر ساخت و مجسمه اورا در معابد برپا نمود آثار خطوط میخی که از اردشیر دوم باقی مانده است دلیل است که در عهد این پادشاه ستایش ناهید و مهر در ایران بالا گرفته است(دهخدا،ج2:2938).
آناهیتا در اوستا
آب نیایش «می ستایم آب را که آفریدۀ اهورا مزداست» این چنین بیان شده است: ستایش می کنم تورا، ای اَرِدْویسور آناهیتا. می ستایم تو را که نماینگاه همۀ آبهای پاک و درخشانی. و نمازت می گزارم برای خشنودی اهورا مزدا که آفریده اش هستی بپرستیم اهورا مزدای فرهمند و روان اراده را، - و بستاییم همۀ آب هایِ پاک را که دادۀ اهوراست، و آن ایزد بزرگ را که آبهای مزدا داده را زیر گام دارد و سرپرست است – و بستاییم همۀ امشاسپندان را، و ایزدان مینوی سپهرمنش و گیتی منش را – فروهرهای پارسایان را که نخستین گروندگان آیین بودند، - و زرتشت را و خاندانش را(رضی،31:1358). «ستایشگرم آب پاکِ سود رسانّ زندگی ساز را. ستایشگرم آن اَرِدْویسور آناهیتا را، آن نگاهبانِ شایستۀ آبهای نیاولدۀ گیتی را، - و آن آب پهنه گستر زمین را که سازندۀ زندگی است، که چشمۀ زایندۀ نیروست از برای تندرستی، - که چون فرو ریزد دیوان را نابود سازد، و چون روان شود. ناپاکیها و آلودگی ها را نیت گرداند». اینک بستاییم آناهیتا را، ایزد بلند پایۀ شایسته را، که در پهنۀ سپهر جای دارد، که در بستر زمین روان می شود، که نیرو می بخشد تن را و روان را، که جنبش و زندگی می دهد گیتی را، می رویاند گیاهها و سبزه ها را، که بدان گله ها و رسه ها افزایش می یابند، که خواستۀ مردمان افزون میگردد؛ که کشور آبادان و نیرومند میشود.
بستاییم ایزد بغبانو اَناهیتا را، که نگاهبان زنان است و در به سازی نژاد کارساز است. که نیروی زندگی را در مردان پاک میکند، و در خور می سازد تا در درون زنان بارور شود(رضی،1358:33).
ستایش کنیم ایزدی را که درد زایش را در زنان میکاهد، که سینه های زنان زاینده را پر شیر میسازد که چشمۀ زندگی است برای کودکان نوزاد. و ستایشمان بر آن ایزدی که بزرگ است، بزرگ و پاک؛ چو نان همۀ گیتی که از فرازین گاه بلندیهای زمین روان باشد. بستاییم آن ایزد توانمند اهورا آفریده را – که سَتَرگ است، سترگ چون همۀ آبهای ناآلوده و پاک که از ابرها سرازیر شده و بر سینۀ زمین چون رودها و چشمه سارها و دریاها و دریاچه ها آرام یافته اند. آرام در زمین های هفت کشور – و می پیرایند زندگی بالنده را، پاک میکنند نهاد مردان را، و زنان را، و تو انسان می نمایند شیر زنان را. سرود پرستش سراییم برای اهورا مزدا – و بستاییم آب زندگی ساز را در پیکرۀ ایزدی چون اَناهیتا – که میراند آبها را در بسترهایشان بر سینۀ زمین، چونان رگهایِ پر خون زنی جوان – آبهایی که روانند در زمستان و تابستان (همان،34). در دوره ی ساسانی دین رسمی ایران زرتشتی بود و در این آیین ادامه پرستش آناهیتا به گونه ای دیگر ادامه می یابد. مغ های زرتشتی به سبب مقامی کرد و خدای کهن ایرانی آناهیتا و مهر (میترا) در اذهان داشتند، سرودهای شکوهمندی در ستایش این دو ایزد بانو می سازند که در یشت ها مندرج است. پشت پنج اوستا که یکی از زیباترین یشت های اوستاست به آناهیتا تعلق دارد و او به عنوان تجسم آسمانی و زمینی آب در جهانبینی زرتشتی مطرح می شود. پشت پنج شامل 30 گروه و 132 بند است. شاهان ساسانی آیین دی را گرامی داشته و از آن پاسداری میکردند. در نقش رستم شاپور سوم حلقه سلطنت را از ناهید دریافت میکند و در طاق بستان خسرو دوم در کنار ناهید و اهورا مزدا دیده می شود. در کنار طاق بستان کاخ بهستان وجود داشته که برروی گلابتون ستون های سنگی باقی مانده تصویر خسرو دوم و آناهیتا با تاج شاهی در دست ها به خوبی مشهود است. در کتیبه سرمشهد، ناهید در کنار بهرام و کرتیر دیده می شود. در زمان خسرو دوم سکه هایی به نقش آناهیتا زده شد(علم الهدی،58:1382).
آناهیتا در مدارک باستان شناسی
شکوه و عظمت آناهیتا در دوره ساسانی به اوج خود رسید. ساسانیان توسط معبد آناهیتا حوض بزرگ شدند. اولین پادشاه ساسانی، اردشیر اول، در معبد آناهیتا تاجگذاری کرد و آخرین آن پس از مشورت هیربدان به عنوان یزدگرد سوم در معبد آناهیتا استخر انتخاب شد (صدر نوری، 1391:116). در مورد شاپور اول، پسر و جانشین اردشیر، بی دلیل نیست که نام دخترش را آدور آناهید (آناهید آتش) گذاشت که بعدها همسر شاپور شد و لقب بنبشنان بنبشان به او داده شد که به معنای ملکه زنان است. این نام ارتباط خانواده ساسانی را با معبد آناهید حوض نیز به یاد میآورد. بنای معبدی در بیشاپور برای آناهیتا در مجاورت کاخ سلطنتی توسط شاپور اول نارسه در کتیبه پایکولی انجام شده است، هنگامی که از سوی بزرگان و درباریان از ارمنستان به ایرانشهر فراخوانده می شود «هرمزد و همه ایزدان» را می خواند. و آناهید بانو» برای کمک (رسولی، 70:1391). بر روی ظروف فلزی این دوره که مربوط به قرن ششم و هفتم میلادی است، تصاویری از آناهیتا ساخته شده است. آناهیتا روی ظروف با پوشش و ظاهر متفاوت; نوع لباس، ژست بدن و انواع مختلف اشیا روی دست ها خودنمایی میکند. از نمادهای الهه آناهیتا می توان به گل نیلوفر، انار، کبوتر (قله آناهیتا) و سبو (کوزه) اشاره کرد (عبداللهی، 24:1375). در اواخر دوره ساسانی بزرگترین نمادهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی آتشکده ی آذر گشتسب (آتششاهی یا سلحشوریان) ساخته میشود. شاهان ساسانی از تیسفون مقر حکومت شان پای پیاده به این مکان میآمدند. این آتشکده در کنار دریاچهای جوشان در دهانه یک مخروط آتشفشان به قطر 100 متر بنا شده و نشانگر اهمیت آب در آیین زرتشتیان میباشد. در کنار آتشکده (محل نگهداری آتش جاویدان) معبد آناهیتا قرار گرفته است. آب دریاچه از طریق نهری وارد معبد شده، در دالان ها گردش کرده و در وسط معبد حضور آرام خود را اعلام میدارد. سیستم گردش آب در این معبد شباهت زیادی به معبد آناهیتای بیشابور دارد. این مجموعه برروی صفحه ای طبیعی به ارتفاع 50 متر از کف دریا قرار گرفته و به وسیله حصاری با دو دروازه و 38 برج محصور شده است. بناها و دریاچه بدون تبعیت از حصار بیضی شکل از دو مربع که تشکیل یک مستطیل بزرگ را داده اند، ساخته شدهاند. آتشکده و دریاچه برروی محور اصلی (شمالی، جنوبی) مجموعه قرار دارند و عناصر مهم دیگری مانند دروازه، ورودی اصلی، محراب آتش و ایوان اصلی نیز برروی این محور قرار گرفتهاند. آب و آتش وصلت خود را در قلعهای بر فراز کوه و در حضور آسمان و طبیعت جشن میگیرند.
در نزدیکی این آتشکده مجموعه زندان سلیمان وجود دارد که بسیار شبیه به آتشکده آذرگشنسب میباشد و باستان شناسان معتقدند که به علت کم شدن آب در زندان سلیمان تپهای آتشفشانی به ارتفاع 110 متر که یک دهانه آتشفشان به عمق 100 متر و قطر 70 متر را داراست. این دهانه در آن زمان پر از آب بوده و نیایشگاه در گرد آن برروی قله ساخته شده است. یک تراس مرتفع هسته مرکزی مجموعه را تشکیل داده و در اطراف آن حلقه ای شامل 63 طاق (اقامتگاه موبدان و زوار) ساخته شده است. این مجموعه به وسیله ی یک حصار قلعه مانند محافظت می شده و در وسط تراس آتش مقدس روشن بوده است. به روایتی زرتشت در قرن دهم قبل از میلاد ظهور کرده و محل تولد او در اطراف همین محل تعیین شده است. در مجموعه زندان سلیمان معماری به دور آب شکل گرفته و مرکزیت و وحدت در آب معنی پیدا میکند. این الگو در آتشکدهی آذرگشنسب تکرار میشود و ما در دوران اسلامی شکل تکامل یافته آن را شاهد هستیم(علم الهدی،82:1385 ).
معبد آناهیتای بیشابور نیایشگاه اردوی سور آناهیتا و جایگاه نوازش و بازی با آب است. افکار، نمادها و مؤلفههای فرهنگی به عنوان ابزاری برای بازنمایی معنادار جهان برای اعضای یک گروه فرهنگی خاص عمل میکنند و تأثیرات واقعی بر جای میگذارند(باكاك،51:1386). در اساطیر، آناهیتا الهه آبها است. الهه الهام دهنده حاصلخیزی خاک است و به عنوان عنصر آفرینش جهان و الهه مادر شناخته میشود و یژگی «مادرانه» او به دلیل «مادر آب» بودن اوست. مادری آب یکی از روشنترین تعابیر اساطیر است. زندگی از آب زاده میشود و زاده شدن از آب در اصل به معنای متولد شدن از «رحم مادر» است. آناهیتا شخصیتی بزرگ، قدرتمند و پاک در باورهای اساطیری است جایگاه او در بالای آسمان است و به نوعی خانهاش هفتمین لایه آسمان است. او در نبرد با جادوگران و جادوگرانی بود که به آب احترام نمیگذاشتند و باران را عزیز نمیشمردند و همیشه با شیاطینی که آب انبارها و آب گیرها را به خشکی میکشیدند در ستیز بود (معصومي،324:1378). در اسطوره این ایزدبانو سرچشمه زاد و ولد و حیات است زیرا خداوند پروردگار آب و آب مایه بقا است زیرا زرتشت در زمان حیات خود خدایی جز اهورامزدا را خالق و قادر و مطلق نمی شناخت. نگهدارنده کیهان زرتشت به شدت با شرک مخالف بود و در مقابل اهورامزدا خدایانی چون میترا و آناهیتا را که خدایان بت پرست بت پرستی بودند میدانست (كاظمزاده،28:1392)؛ اما به دلیل تأخیر و اهمیتی که برای ایرانیان داشتند، بازسازی شدند و پس از زرتشت دوباره در آیین مزدیسنا ظاهر شدند. خدایان آریایی باستان شکوه خود را به عنوان واسطه و فرشتگان اهورامزدا بازیافتند (ریکل1،197:2002). دلیل رفتن خدایان به خاطر نسبت دادن آناهیتا به دین زرتشت، خیانت پس از مرگ زرتشت و پایه گذاری دینی دور از اصول اوست. برخی از محققان معتقدند مغول ها دین زرتشتی را تحریف کردهاند و تاریخ این تحریفات را در قرن چهارم قبل از میلاد میدانند. یعنی تا دورههایی که مغان در نهادهای حکومتی قدرت میگیرند و پرستش خدایان باستانی چون میترا، بهرام و آناهیتا را که زردشت شخصیتشان را خدشهدار میکند، ترویج میکنند و آنها را وارد اوستای کوچک نمیکنند (داندامايف،117:1352). به دلایلی که در بالا ذکر شد نام آناهیتا را در گاهان نمییابیم. پس از زرتشت نام ایزدان در یشتها آمده و مورد ستایش قرار می گیرند. در اوستا از الهه آناهیتا به عنوان دوشیزهای بسیار زیبا، بلندقد و زیبا یاد شده است. خداوندی که مسئله ازدواج و عشق خالص را که منشأ تشکیل خانواده است و برای خانواده مهم خوانده می شود را به زنان می آموزد، آب فراوان است. در اوستا، در میان یسناها، از یسنا 63 تا 69، «ابزوهر» یا «نثار آب» بخشی از مراسم یسنا است که پس از پایان مراسم دعای یسنا انجام میشود(شين دشتگل،16:1382). در این یسنا (به ویژه بندهای 1 تا 5 یسنا 65) از آب و 2 الهه سپرده شده به آن یعنی آناهیتا صحبت شده است (رسولي،21:1391). در میان اینها یشت پنجم به «کمپ سورناهید» اختصاص دارد. آناهیتا ایزدبانویی است که به صورت دوشیزهای زیبا در یشت 5 ظاهر میشود. در بندهای 7، 13، 64، 101، 102، 123، 126 تا 129، بدن برازنده و قدرتمند و ترکیبات زیبا و دلنشین او بارها شرح داده شده است(گويري، 48:1385). آناهیتا در یشت 5 نماد آب است و به شکل رودخانهای عظیم ظاهر می شود:
بزرگی که همه جا مشهور است. کسی که به بزرگی تمام آبهایی است که روی زمین جاری است. سیلابی که از کوه هوکریه به دریای فرخ کرت میریزد (همان،50). در آبان يشت كردة 60 تا 66 در مورد آناهيتا و قدرتش نوشتاری مطرح شده كه: «در 4 بند آن، آناهيتا چنين بیان شده است: بند60: از براي من اي زردشت اسپنتمان اين اردوي سور ناهيد را به ستاي كسي كه... بند61 : او را كشتيران ماهر ستايش نمود وقتي كه پل پيروزمند فريدون وي را در هواي به صورت يك كركس به پرواز نمودن واداشت ... بند62: از اين جهت او سه روز و سه شب پيدرپي بر بالاي خانة خويش در پرواز بود، نميتوانست فرود آيد. در انجام سومين شب او، به سپيده دم رسيد. درگاه بامداد روشن به اردوي سور آناهيتا ندا درداد. بند 63 : اي اردوي سورآناهيد به ياري من بشتاب مرا اينك پناه ده اگر من زنده به زمين آفريد» (عبداللهي ،588:1375-589).
اشیا و نگارههای دورة ساساني منقش به آناهيتا
از آثار مهم دوره ساسانی که نقش آناهیتا به وفور در تزئینات آنها استفاده شده است، ظروف طلایی و سیمیناند، مجموع نقوش تزیینی آنها، همراه با ایزدبانو آناهیتا، مفاهیم بسیاری را دنبال میکنند. محققان برای تفسیر این ظروف نظرات مختلفی ارائه کردهاند. به عنوان مثال، اتینگهاوزن آنها را با الهه آناهیتا مرتبط میداند(اتنگوسن،36:1967-37). دوروتی شپرد2 به این تصاویر معنایی مذهبی میدهد، رینگبوم3 آنها را به عنوان کاهنان معبد و باکره تعبیر میکند، گریشمن4 آنها را به عنوان نمادهای سلطنتی یا سرگرمی سلطنتی مورد مطالعه قرار داده است. و الگ گرابر5 نیز معتقد است که این ظروف مضامین مذهبی ندارند، بلکه تصاویری از زندگی مادی را نشان میدهند (موسویکوهپار 6،55:2008). ظروف ساسانی حاوی تصویر آناهیتا یا زنان از نواحی مختلف ایران و سرزمین های مجاور به دست آمده است. این ظروف برای اولین بار در موزه ارمیتاژ به نمایش گذاشته شد. بیشتر ظروف حاوی نقش زنان یا آناهیتا در موزه ارمیتاژ قرار دارد. بنابراین در این موزه آثار ساسانی مانند بشقاب ها، بطریها و کوزهها وجود دارد که با تصاویر زن فلوت نواز یا تصاویر این الهه در حال اجرای رقص مذهبی و در پناه چنگال های عقاب تزئین شده است. در مجموعه فریر و ساکلر چهار اثر با این مضمون و در موزه ایران باستان سه کاسه و یک بطری با نقش نوازندگان زن و آناهیتا وجود دارد. آناهیتا با اندام متناسب و در میان شاخه های انگور بر روی بطری و بشقاب موزه کلیولند به تصویر کشیده شده است و همین تصاویر در بشقاب دیگر و قوری نقره آبکاری شده در موزه متروپولیتن دیده میشود. آناهیتا الههای است که در قالب دوشیزگان زیبا ظاهر میشود. در بندهای 7، 13، 64، 101، 102، 123، 126 و 129 بدن برازنده و قدرتمند و آرایه های زیبای او به گونه ای دلنشین توصیف شده است. آناهیتا نمادهایی دارد که در هنر ایران به آن توجه شده است.
تصویر سگ مربوط به هشت هزار سال پیش بوده است، یعنی از زمانی که به ندرت تصاویر طبیعی بر روی سفال ها کشیده می شد، می توان دید که در میان اولین و مهم ترین تپه های ایران، تصویر سگ به تصویر کشیده شده است. روی سفال آنها در دوره تاریخی به ویژه دوره ساسانی نقش سگ به همراه تصاویر آناهیتا بر روی تعداد زیادی از ظروف این دوره نشان داده شده است (هوله7،175:2007). همچنین در دیگ موز متروپولیتن، سگی در حال نوشیدن آب از ظرفی است که آناهیتا در دستان خود گرفته است که به وضوح با ببر موجود در آن متفاوت است که از نظر اندازه و شکل و موارد دیگر شبیه سگ است(گونتر8،60:1992-61). در آثار هنری ایران و بسیاری از تمدن های دیگر نقش گل نیلوفر خود را نمایان می کند که بیانگر اهمیت و قداست این گل است. گل نیلوفر یکی از نمادهای مصر است که به نقوش تزئینی بین النهرین راه یافت و از این طریق وارد ایران شد. گفتنی است آشوریها و مادها از گل نیلوفر در هنر خود استفاده میکردند (سودآور،100:1384) و حتی در آثار هنری لرستان نیز به نمایش درآمده است (همان،117). در دوره اشکانیان از نیلوفر در تزئینات معماری استفاده میشد و تحت تأثیر هنر یونانی شکل و فرم آن تغییر کرد، و از این طریق وارد هنر ساسانی شد(افضل طوسي،155:1391). در این دوره گل نیلوفر آبی در صحنه هایی که الهه آناهیتا به تصویر کشیده شده است به وفور دیده میشود. این گل یا در دستان آناهیتا قرار میگیرد یا در کنار او در موزه ارمیتاژ، پنج عکس از آناهیتا بر روی شیشه به نمایش گذاشته شده است، به جز یک عکس، بقیه آنها گل نیلوفر در دستان آناهیتا را نشان میدهد. در ایران گل نیلوفر سمبل و نشانه حیات و آفرینش است (دادور، 115:1385). بر این اساس همانطور که در بند آمده، نیلوفر گل به عنوان گل خاص آناهیتا معرفی شده است. در فارسی به گل نیلوفر گل ابزاد یا گل حیات و آفرینش یا نیلوفر آبی میگویند. از آنجایی که این گل مربوط به آب است، نماد آناهیتا، الهه آبهای روان است. روایات باستانی نیلوفر یا نیلوفر را محل نگهداری دانه یا دانه زرد میدانستند که در آب نگهداری میشد (محمودي،44:1380). آناهیتا و مهر دو خدایی هستند که با گل نیلوفر و از درون آن متولد شدند. نقش انار از هزاره سوم پیش از میلاد در آثار هنری ایران دیده میشود (شعباني خطيب،70:1387-71). انار یکی از نقوشی است که در سایر ظروف ساسانی که نقش آناهیتا را در دست یا درون ظروف به تصویر میکشد، دیده میشود. میوه انار در اوستا ذکر نشده است، درختان انار را نیز در آتشکدهها میکاشتند و شاخههای آن را بهعنوان برسم در مراسم در دست میگرفتند. برسم شاخه های بریده درخت انار است که در مراسم مذهبی استفاده میشود. برسم نماد خلقت گیاهان و آب مقدس نماد باران است. این دو عبارت از حاصلخیزی گیاه و خاک است (گويري ،135:1385-137). در متن اوستا، آناهیتا چندین بار با لوحی در دست توصیف شده است. انار به نوعی نشانه باروری و برکت و فراوانی است (هارپر9،40:1978).
در فرهنگ ایرانی، انار به دلیل رنگ سبز برگ و شکل غنچه و گل آن که شبیه آتشدان است از تقدس خاصی برخوردار است(ميرمحمدی،40:1380-42). در کنده کاریها و گچ بری های بناهای ساسانی تصویر نمادین میوه و گل انار بارها به چشم میخورد. در زمان ساسانیان، انار همیشه مقدس شمرده میشود. این میوه دانه دار را نشانه و نماد باروری آناهیتا میدانند (كريمي،116 :1380). نوزاد یا کودک یکی از نقوشی است که در بیشتر ظروف آناهیتا پیچیده شده است. این نقش در هنر ایران سابقه نداشته و برای اولین بار در آثار مربوط به دوره ساسانی که احتمالاً می توان از هنر یونان و روم تأثیر پذیرفته است، ظاهر می شود. در آسیای غربی اسطورههایی وجود دارد و آن داستان عشق الهه آب یا الهه مادر به فرزندش است که خدای بارور کننده است. مادر علاقه مند به ازدواج با پسرش است، اما پسر جواب این محبت را نمی دهد و مادر او را میکشد و سپس مادر دوباره پشیمان میشود و به او زندگی میبخشد و او دوباره دنیا را بارور میکند (بهار و همکاران،62:1388). همانطور که پیداست نوزاد یا کودک نماد و نشانه تولد، رشد، تولد و باروری است. یکی از نقوشی که در بیشتر ظروف طلا و نقره دوره ساسانی به چشم میخورد نقش انگور یا تاک است. در بشقاب موز کلیولند، شاخههای انگور تمام سطح ظرف را میپوشانند و در بشقاب مجموعه فریراند ساکلر، علاوه بر شاخه های انگور، بشقاب پر از انگور در دستان آناهیتا حک شده است. قبلا تصور میشد که این صحنه نشان دهنده جشن پیروزی دیونیزوس، خدای شراب و شراب (یکی از اساطیر یونانی) است، اما این صحنه در واقع آناهیتا را به تصویر میکشد که به تقلید از سبک جشن پیروزی یونانی-رومی انجام شده است. دیونیسوس10 در آثار ایران از دوران اشکانی به روشنی قابل بررسی است(موسوي كوهپر،172:1390). اما در دوره های قبل از این اثری از آن نیست، ادامه این نقش را میتوان در آثار هنری دوره ساسانی به ویژه گچ بری و فلزکاری مشاهده کرد و به صورت خوشه انگور و برگ مو یا برگ موی ساده است که ادامه سبک رئالیسم را نشان میدهد. دوره اشکانیان نقش تاک در آثار نوآسوری در بین النهرین دیده شده است، اما هیچ گاه اثری از آن در هنر هخامنشی دیده نشده است. بنابراین نمی توان آن را عنصر وارداتی هنر آشوری دانست. این نقش را می توان در آثار هنری یونان از قرن ششم پیش از میلاد مشاهده کرد و به نظر میرسد ورود نقوش انگور و انگور به نقوش تزئینی ایرانی را باید تحت تأثیر فرهنگ یونانی دانست (محمديفر،71:1392-72). در اساطیر ایرانی انگور نماد خون، نیروی اصلی حیات و سرزندگی است (ياحقي،107:1369). این گیاه نمادی از باروری بینهایت است (سکراتو11،8:1966). در ظروف بررسی شده هاله نور بر روی پنج ظروف دیده می شود. این نقش در دوره ساسانی بسیار رایج شد و از طریق آن به هنر روم نیز سرایت کرد. هاله نور الهی و نیروی ترکیبی آتش و طلای خورشیدی یا انرژی الهی است. نوری که از تقدس سرچشمه میگیرد، نیروی معنوی و نیروی نور عبارتند از تقدس، دایره، دایره شکوهمند، نبوغ، فضیلت، نشر نیروی حیاتی در سر، انرژی حیاتی خرد و نور متعالی معرفت (كوپر،378:1379). نقش پرندگان از دوران ماقبل تاریخ و از هزاره چهارم در تمدن های بین النهرین، شوش و پارس ایلامی تجلی ابرها و قله های باران بود و در دوران بعد انواع خاصی از پرندگان از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار بودند (ژوله،47:1381).
نقوش پرنده ای که روی ظروف طلا دوره ساسانی دیده میشود طاووس است که روی بطری موز ارمیتاژ، بطری موزه ایران باستان، کاسه تخم مرغی شکل همان دوره و همچنین روی کوزه مجموعه فریر و ساکلر این کوزه تنها ظرف دوره هفتم ساسانی است که تنها دارای سه نقش آناهیتا است (اولسون12،78:2008). در سنت زرتشتی طاووس را پرنده ای مقدس میدانستهاند. طبری در مورد آتشکدهها و معابد زرتشتیان که تا قرن سوم هجری باقی ماندهاند، اشاره میکند که در نزدیکی آتشکده بخارا، مکان خاصی برای نگهداری طاووس در نظر گرفته شده است. در فرهنگ اسلامی طاووس را نیز پرنده ای بهشتی می دانند (صباغپور،41:1389). این پرنده در ایران با نام پرنده ناهید (آناهیتا، خدای آب) معرفی شده است (پرهام،5:1375). تصویر عقاب فقط روی بشقاب موزه ارمیتاژ نشان داده شده است (هال،68:1380). عقاب یکی از نقشهای مرتبط با مردم آسیای غربی است و دلیل آن این است که این پرنده قدرتمند و قدرتمند نماد اهورامزدا، شمس و همه خدایان آسمان است (رياضي،162:1381). یکی از نقوشی که بر روی اکثر ظروف مجلل دوره ساسانی حک شده، نقوش پرندگان کوچکی است که از نظر اندازه و شکل بیشتر شبیه کبوتر یا مرغ و آبزی هستند. در باور ایرانیان، هر پرنده ای که نسبت به آب باشد، نماد آناهیتا یا ناهید است (نيبرگ،41:1359). بر این اساس شاید بتوان گفت که نقش پرندگان روی ظروف ساسانی نوعی پرنده آبزی را نشان میدهد. در ظروف دوره ساسانی تصویر جام یا کوزه ای که آب از آن بیرون می ریزد و حیوان کوچکی از آن می نوشد به وفور دیده می شود. مخزن آب به عنوان یکی از نمادهای آناهیتا معرفی شده است (یاحقی،416:1369). معانی نمادین آب را می توان در سه موضوع اصلی خلاصه کرد: منبع حیات، وسیله کشت و مرکز حیات تازه. در آسیا، آب شکل اساسی ظهور، اصل حیات و عنصر تولد مجدد جسمی و روحی، نماد باروری، پاکی، خرد، برکت و فضیلت است (شواليهگري،2:1388-4). درخت زندگی ریشه بسیار قدیمی در باورها و فرهنگ اقوام و ملل مختلف دارد. این نقش نمادی از جهان هستی، منبع باروری و نمادی از دانش و زندگی جاودانه است (هال،258:1380). در اوستا از درختانی که در کنار چشمه می رویند، نگهبان دارند و نماد سرچشمه حیات، خیر و برکت، تقدس، همدلی، انسانیت، باروری، تولد، سرسبزی، آبادانی، طراوت و مظهر زیبایی، غرور، نشاط و الگوی دنیاپرستی، پایداری و استقامت هستند. در فرهنگ دینی، این درختان نمادی از نور و قدرت الهی، علم، حکمت، اصل نیکی هستند و به عنوان نماد تکامل انسان مورد ستایش قرار می گیرند (پورخالقي چترودي،93:1381). در نمادگرایی اسطوره های جهان، درخت نماد زنان و همه نمادهای زنانگی و مادری است (همان،78). روی ظروف طلا و نقره حاوی تصویر ایزدبانو آناهیتا، تصویر بز کمتر دیده میشود و در بیشتر پدیده های هنری ایران، آناهیتا به شکل بز تجسم یافته است. بز نماد نیروی حیات، آفریننده نیرو و نگهبان درخت زندگی است (محمودي،42:1380). در خاور نزدیک، بز کوهی همراه با درخت زندگی نماد باروری هستند (این حیوان مظهر فراوانی و از نوع رشد درنده است و در شاخ آن نیروی جادویی نهفته است) (حاتم،85:1377). بز کوهی نماد تولد، رشد، سرسبزی، شکوفایی و فراوانی است (هال،35:1380). در بشقاب موزه ارمیتاژ، زیر پای این موجود افسانه ای، که زنی فلوتزن (شاید آناهیتا) بر آن سوار است، دو ماهی در حال شنا به تصویر کشیده شده است. ماهی های غرش به دلیل عملکردی که در حفظ جان مینو از گزند شیطان دارند، از دوران ماقبل تاریخ تا به امروز همواره جایگاهی قوی در آثار هنری ایران داشتهاند (ماهی چون در آب زندگی می کند مصداق آب و باران و طراوت و طراوت است. ماهی برای نشان دادن دریا و آب به کار می رود که به منبع باروری معروف است) (محمودي،43:1380). شاه بر تخت نشسته و بانویی در مقابل اوست. لباس مواج و نوارهای پشت سرش شبیه آناهیتا است. شاه فرشاهی را با دست بلند کرد و بانو سه انگشت خود را به روش مرسوم آن دوره که احتمالاً نماد کردار نیک و گفتار نیک و پندار نیک بود. این نقش را به گونه ای دیگر تعبیر میکنند که پادشاه به بانو یا ملکه خود آناهیتا هدیه میدهد، در این حالت بانوی بلباس و تاج الهه به تصویر کشیده شده است (آورزمانی،56:1388).
در نقش بهرام دوم و ملکه نفر اول سمت راست بهرام دوم و نفر بعدی همسرش؛ که برخلاف سنت تصویری در ایران باستان بزرگتر از شاه ، در جلوی این دو بدن، ولیعهد در ابعاد کوچکتر حک شده است. سایز بزرگتر نقش خانم نشان از وقار او دارد.نام این خانم «شاپوردختک» پسر عموی بهرام بود. در برخی دیگر از سکه های ساسانی از او به عنوان «ملکه ملکهها» یاد شده است. سر ملکه با آرایش و جواهرات قابل توجه کمی بالاتر از سر پادشاه قرار گرفته است. بهرام با یک دست شیرها را می کشد و شمشیر را به سوی شیر دیگر می برد. با دست دیگرش دست همسرش را برای حمایت گرفت. موهای این خانم بافته شده و تاج بر سر دارد. آرایش او جالب است، گردنبند و نحوه قرار دادن دستان ملکه دقیقاً مشابه برخی از تصاویر آناهیتا است. فردی که بین این دو قرار دارد، با کلاهی با علامت قیچی، شخصیت موبد ساسانیان است (همان،57).
در نقش نگاره در پرتره خسرو دوم، آخرین پادشاه بزرگ ساسانی که فر می گیرد، آناهیتا نیز آماده است فر را از اهورامزدا بدهد و آناهیتا در آن سوی خسرو پرویز حضور دارد. کاملاً مشهود است که موقعیت اهورامزدا در این صحنه یکسان است. همسان بودن آناهیتا و اهورامزدا در این صحنه نشان می دهد که الهه آب و دوشیزه پاک که مظهر برکت و باروری است در کنار پادشاه حضور دارد و به صورت نمادین از کوزه آب میریزد و حلقه ای مروارید دارد. در دستش نشانههای آناهیتا مربوط به آب است و تاجی از مروارید بر سر و گردن بند مروارید دارد که همگی نشان دهنده آب و الهه آب است. روی لباس خسرو نیز مرواریدهایی به صورت قطره دیده میشود (همان،30).
نیمتنههای گچی الهه آناهیتا از محوطههای تیسوفون تیسوفون دارای گچ بریهای متعدد با نقوش و نقشهای تزیینی گوناگون است که در مقایسه با سایر محوطههای ساسانی تعداد آنها بیشتر است. (کروگر13،55:1982). تاریخ پیشنهادی برای این گچ بریهای تیسفون بین قرن 4 و 6 پس از میلاد است (محمدیفر و همکاران، 151:1394-152).
معماری مرتبط با اناهیتا
اهورامزدا در گذشته به معنای خدای دانا، برتر، خالق همه موجودات جهان، دانای اسرار نهفته در هستی و البته بسیار مهربان بود. از این رو وجود ایزدبانوی آب در ایران باستان در کنار اهورامزدا حکایت از جایگاه بسیار بالای این ایزدبانو برای ایرانیان و توجه ویژه به وی دارد. نمونه دیگری از آثار به جا مانده از گذشته که حاکی از جایگاه منحصر به فرد ایزدبانوی آب در ایران باستان است، نقش برجسته طاق بستان است. در این کتیبه الهه آناهیتا در سمت راست خسرو پرویز ساسانی و اهورامزدا در سمت چپ او قرار دارد. نکته مهم در کتیبه طاق بستان این است که الهه آب تاجی مانند اهورامزدا بر سر دارد و در یکی از دستانش کوزه ای است که آب از آن جاری می شود. معابد زیادی در سراسر ایران برای احترام به نقش ایزدبانوی آب در ایران ساخته شده است که نمونه هایی از این معابد در شهرهای همدان، کازرون، آذربایجان، کرمانشاه و کنگاور است. جالب اینجاست که معابد الهه آناهیتا معمولا در اطراف رودخانه ها قرار دارند(شهبازی و همکاران،243:1397). نخستین سند در باب تاریخ آبیاری ایران به پنج هزار سال قبل بازمیگردد. ایرانیان باستان نه تنها در ارتباط با دانش و فناوری در حوزه سازههای آبی شاخص بودند که در مدیریت و ساماندهی منابع آبی نیز سرآمد به شمار میرفتند. در روزگار ساسانیان و روزگاران پس از آن قانونی یکپارچه موسوم به «قانون نمک» در باب منابع آب ملاک عمل بود که از سوی گروهی متخصص که گماشته دربار بودند تدوین شده بود و سازمانی بر اجرای آن نظارت داشت. این نهاد قدرتمند ساخت سازههای آبی، کارکرد و نگاهداشت آنها را در کنترل خود داشت و همچنین مسائل تقسیم آب میان مردم را حل و فصل میکرد. در ایران باستان انتقال آب از سرچشمهها به مکانهای استفاده و تقسیم صحیح آن همواره اهمیت داشت (برای مثال در شهر دراکان، حوالی فسا در استان فارس). در یافتههای جغرافیایی به جای مانده از هفتصد تا هزار سال پیش شهری به نام دراکان یا دارکان وجود داشته است که در نقشههای فعلی موجود نیست. امروزه خرابههای شهری که با زلزله ویران شده در دوکیلومتری جنوب شرق روستایی به نام داراکو (تل نارنجون) واقع شده و محققان بر آنند که این همان شهر دراکان است.
آناهیتا و خشکسالی
ایران از دیرباز گرفتار خشکسالی بوده است چنان که داریوش در کتیبه خود در تخت جمشید از اهورامزدا می خواهد که ایران را در برابر خشکسالی و دروغ محافظت کند. اسطوره، اولین واکنش و تفکر انسان نخستین در برابر حوادث طبیعی است. چون بشر نخستین در شناخت عوامل این رویدادها دچار ابهام بودند لذا عکس العمل آن ها همراه با ترس بوده است و همین ترس باعث می شد تا برای هر پدیده فوق طبیعی خدایی فرض کنند و به آن پناه ببرند. با گذشت زمان بیش از گذشته معلوم می شود که اسطوره ها منابع ارزشمند تاریخ یک سرزمین به شمار می آیند که می توانند سویه تاریک و ناشناخته گذشته را روشن کنند. آب در اسطوره ی آفرینش اقوام جزو نخستین آفریده های مادی ست و این به خاطر اهمیت این عنصر حیات بخش است. اهمیت آب نزد ایرانیان باستان تا به آنجاست که مورخان یونانی ستایش و تقدیس عنصر آب را به ایرانیان نسبت داده اند. و گواه آن تاریخ هرودوت است که در آن هرودوت مینویسد: «ایرانیان آب را گرامی می دارند. برای آن مانند سایر عناصر مفید از قبیل آتش، باد و غیره فدیه و نیاز می آوردند. دست در آن نمی شویند و به کثافات آنرا آلوده نمی کنند»(عفیفی، 403:1374). نکته مهم در خصوص آیین آن است که کنش ها و معنای نمادین آن ها توسط اجراگران بهاختیار برگزیده نشده اند یا برخاسته از منطق یا شرورت نیستند بلکه توسط نیرویی بیرونی بدان ها تحمیل شده یا آن که به طور ناخودآگاه از سنت های اجتماعی به ارث برده شده اند (گریمز،1994).
آیین های باران خواهی
ساخت یک عروسک توسط کودکان و زنان یا جوانان یا گاه اهالی2- به طور جایگزین برگزیدن کسی از اهالی روستا و انتساب هویتی نمادین بدو 3-دسته روی مکانی مقدس یا کوچه های آبادی یا حمل عروسک یا همراهی فرد برگزیده 4- ریختن آب روی عروسک یا دسته روندگان یا شخصیت نمادین برگزیده 4- خواندن نیایش یا آوازهایی در طلب باران 6- هدیه گرفتن از اهالی 7- پختن آش یا نان و نشاندار کردن آن و تقسیم خوراک آیینی 8- زدن کسی که نشانه در سهم او از خوراکی است تا پیدا شدن یک ضامن(بهار،277:137).
نقش آناهیتا در ارتباط با عروسک
در آیینهای بارانخواهی که از کهنترین سنتهای فرهنگی و مذهبی ایرانیان به شمار میرود، عنصر آب و الهه مرتبط با آن، یعنی آناهیتا، نقشی بنیادی و مؤثر دارد. در این آیینها، ساخت عروسکهایی که به عنوان نماد زایندگی و طلب باران استفاده میشوند، همواره از مؤلفههای کلیدی مراسم بوده است. بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که این عروسکها بازتابدهنده تجسم نمادین آناهیتا، ایزدبانوی آبها، باروری و پاکیاند (کوپر، 1379؛ بهار، 1377).
عروسک در این آیینها اغلب به صورت مونث ساخته میشود و با نامهایی چون «بوکه باران» در کردستان (هاشمی، 1385)، «چمچه خاتون» در آذربایجان (عاشورپور، 1387) یا «کولی قزک» در کرمانشاه (شمس، 1377) شناخته میشود. این عروسکها که گاه از چوب یا چمچه و قاشق ساخته شدهاند، لباس زنانه بر تن میکنند و در آیینی دستهجمعی توسط زنان یا کودکان در کوچهها گردانده میشوند. در جریان این آیین، بر سر عروسک آب میریزند و اشعاری در طلب باران میخوانند. این مراسم نه تنها نمایش یک نیایش عامیانه برای نزول باران است، بلکه به شکل نمادین، آناهیتا را به عنوان واسطهای آسمانی برای فراخوانی ایزد باران، یعنی تیشتر، میطلبد (میرشکرایی، 1384؛ برومند سعیدی، 1377).
عروسک در این آیینها را میتوان نوعی بازنمایی از آناهیتا دانست که در اسطورهها، نه تنها الهه آب، بلکه الهه باروری، زنانگی، پاکی و حیات نیز هست. همانگونه که در اوستا آمده، «اردوی سور آناهیتا» ایزدبانویی است که آب پاک و زندگیبخش را به جهان جاری میسازد و نگهبانی آن را بر عهده دارد (رضی، 1358). در این چارچوب، عروسک به عنوان تمثالی از این ایزدبانو، با بار نمادین فرهنگی و مذهبی، نقش زندهای در آیینهای مردممحور و بومی ایفا میکند.
از منظر انسانشناسی نمادین، این عروسک نهتنها کارکردی آیینی دارد، بلکه حامل مفاهیم چندلایهای از ارتباط میان زن، زمین، باروری و مقدسات است. کوپر (1379) اشاره میکند که عروسکها در فرهنگهای سنتی، اغلب بازنمایی الهههایی هستند که با زایش، غله، آب و زندگی مرتبطاند. در آیین بارانخواهی ایرانی نیز، این نقش به آناهیتا بازمیگردد که در باورهای عامه با مفهوم رحمت و بارش پیوند دارد.
همچنین بر اساس تحلیلهای اسطورهشناسی، ارتباط آناهیتا با تیشتر ایزد باران، ساختار دوگانهای از زن و مرد الهی را میسازد که نمادی از پیوند مقدس و حاصلخیز است. در اشعار محلی این آیینها، عروسک یا دختر باران مخاطب قرار میگیرد و از او خواسته میشود تا باران را از تیشتر طلب کند. این نمایش آیینی، بازماندهای از اسطورههای کهن زایندگی و باروری است که در قالب فرهنگ عامه به حیات خود ادامه داده است (بهار، 1377؛ گریمز، 1994).
در نتیجه، عروسک آیین بارانخواهی را میتوان نماد زمینی آناهیتا دانست که در ذهن و باور مردم، واسطهای میان زمین و آسمان، انسان و خداوند، و خشکی و باران تلقی میشود. این عروسک نه تنها نماینده درخواست باران، بلکه تجلیگاه احترام و نیایش به عنصر حیاتبخش آب است که در فرهنگ ایران باستان، جایگاهی اسطورهای و مقدس داشته است.
در کردستان که آیین باران خواهی با نام "بوکه باران" یعنی عروس باران برگزار می شود، دو تکه چوب را به شکل صلیب به هم می چسبانند و لباس سنتی خود را بر روی آن می پوشانند(هاشمی،252:1385). در آذربایجان با استفاده از یک چمچه (آبگردان) و ساخت یک صلیب و پوشاندن لباس زنانه بر آن، عروسک را می سازند(عاشورپور 25:1387). ساخت عروسک در گیالن هم با بهره گیری از یک قاشق است(میرشکرایی، 462:1384). گاه هم چون زنان بردسیر تنها به ساخت صورتکی اکتفا می کنند(برومند سعیدی، 251:1377-255). در قوچان جوانان بر چوبی دو الی سه متری پارچه و گاه لباس می پوشانند و آن را چولی قزک (لباس چوب پوشیده)می نامند(میرنیا، 184:1381-185). در کرمانشاه چوب بلند لباس پوشانده را که به هیات دختری در می آورند، کولی قزک می نامند(شمس، 57:1377). در روستا های زرند کرمان این مترسک را تالو می نامند(خلعتبری، 87:1387). جنسیت این عروسک ها معموال مونث است و او را عروس باران خطاب می کنند و واسطه ای است برای نزول باران. عروسک نماد بوده ای فرازمینی است و گاه آن را تصویر ایزد بانوی غله، مادر یا دوشیزه دانسته اند(کوپر، 258:1379). در آیین های باران بی گمان بایستی پیوستگی ای میان عروسک و ایزدبانویی باشد که می تواند نقشی در باران سازی داشته باشد. از همین رو، بسیاری عروسک در آیین های باران خواهی ایران را نماد آناهیتا می دانند که ایزد آب و باروری ست. از آن جا که تیشتر ایزد باران است پس در این آیین آناهیتا که همان عروسک آیین است باید تیشتر را راضی کند تا باران ببارد و از آن جا که عروسک را در اشعار عروس باران می نامند؛ احتمالا در باورهای نانوشته مردمان پیوندی بین آناهیتا و تیشتر بسته شده است. این عقیده که زن همیشه به حمایت مرد نیاز دارد و تکامل وی با حضور و وجود مرد انجام میشده است؛ از همان ابتدا وجود داشته و تا امروز نیز رایج است. چنان که ایولین رید می گوید: «این نظریه که مردان در جامعه بر زنان برتری دارند، به دو ویژگی زیستی وابسته است: مردان اغلب بزرگ تر و عضالنی تر و ورزیده تر از زنان اند و زایش فرزند به عهده ی زنان است. از این رو این نظریه زنان را برای گذران زندگی و پشتیبانی از خود، بیچاره و وابسته به مردان پر زور و باهوش نشان می دهد»(رید، 44:1388).
دسته روی آیینی
در بیشتر آیین های باران خواهی دسته روی دیده می شود. گاه مقصد دسته روی کوی و برزن و کشتزار است؛ مانند آیین بوکه باران(هاشمی ،1385). گاه سوی امامزاده شهر یا روستا همچون چمچه خاتون (عاشورپور ،125:1387). دسته روی بیشتر در میان دختران و کودکان است و چون کودکان فطرت پاک و بیآلایش دارند از این رو نقش پررنگ تری دارند.
ریختن آب بر روی عروسک یا دسته روندگان
در بیشتر آیین های باران خواهی بر سر عروسک یا دسته روندگان آب می ریزند. این کردار نمادین و جادویی است. در انواع جادو ها آمده است اگر می خواهید طبیعت کاری را بکند، خودتان آن را انجام دهید(بهار، 277:1377). این کار ریشه ای کهن دارد؛ انسان های شکارچی پیش از آن که به شکار بروند بر نقش حیوانات روی دیواره غارها؛ نیزه پرتاب می کردند و حال در این جا ریختن آب بر روی عروسک و روندگان نیز اشاره به برآورده شدن نیاز دسته ای ست که در طلب بارانند. گاه حتی پیش می آید که آب را از بلندی می ریزند و این ریختن آب از پشت بام اشاره بر ریزش باران از آسمان دارد. درواقع این ریختن آب از بلندی جادو را تقویت می کند تا موثرتر عمل کند
نتیجهگیری
آناهیتا به عنوان ایزدبانوی آب و باروری، در آیینهای بارانخواهی ایران باستان حضوری پررنگ دارد. این حضور هم در متون دینی اوستایی و هم در آیینهای مردمی با ساخت عروسکهای آیینی و اجرای مراسم بارانطلبی قابل ردیابی است. بازتاب این باور در هنر دوره ساسانی با نمادهایی چون کوزه، نیلوفر، کودک و پرندگان آبزی، تصویری روشن از نقش آناهیتا در زندگی فرهنگی و مذهبی ایرانیان ترسیم میکند. بدینسان، این مقاله کوشیده است پیوندی میان اسطوره، آیین و هنر با محوریت آناهیتا برقرار کرده و سهم او را در پایداری فرهنگی و زیستی ایران باستان روشن سازد.. در متون تاریخی به ویژه در «آبان یشت» آناهیتا به عنوان ایزدبانوی آب، عشق و باروری ظاهر میشود. صفاتی مانند عشق، جنگ و باروری تحت تأثیر الهه ایشتار14، آفرودیت15 و آتنا16 در آناهیتا ظاهر میشود. اعتقاد به ویژگی های رزمی آناهیتا در متون اوستا (آبان یشت کردا 65 و 63) به چشم میخورد و توانایی این ایزدبانو در برابر دشمنان را به یاد میآورد. پادشاهان افسانهای ایران مانند فریدون، گرشاسب، کاووس، کی خسرو، ضحاک و... برای این ایزدبانو قربانی میکنند تا آناهیتا به کمک آنها بیاید. در بازنمایی آناهیتا بر اساس شواهد باستانشناسی مشخص شد که آناهیتا تحت تأثیر الهههای مناطق دیگر بوده است. بابل، یونان، هند و... از جنبههای مثبت صفات خود بهره بردهاند. در ایران، آناهیتا الهه وفاداری به خانواده و عشق درون خانواده است. در حالی که ایشتار در بینالنهرین و آفرودیت و آتنا در یونان و روم مظهر عشق جمعی و جهانی بودند. جلوههای هنرهای دیگر را می توان در جنبههای مادی آناهیتا دید. به طور مشخص در نمادهای الهه آناهیتا معمولاً به صورت تزیینی در اطراف مجسمه ها و نیم تنه های آناهیتا استفاده میشود و یا کاملاً مستقل و به صورت نقوش تزئینی دیده میشوند. این نمادها عبارتند از: میوه انار، نیلوفر آبی، گل رز، زنبق و نیم نخل (نصف برگ خرما) که گاهی به صورت بال نیز می آیند. در روی نقوش گچ بری دوره ساسانی این نقوش گیاهی به صورت جداگانه یا ترکیبی با یکدیگر استفاده میشود. برخی از محققان انار و نیلوفر آبی را نمادی از رفاه و در ارتباط با الهه آناهیتا میدانند. نیلوفر در سنت ایرانیان گل نور و آب و ظاهر است که پیوندی ناگسستنی با مهر و ناهید دارد و خادم آن زنبق را گل آناهیتا میداند؛ بنابراین سوسن نماد زندگی و باروری و داشتن آناهیتا است که در آب میروید. جایگاه و منزلت زن در عصر ساسانی از آناهیتا الهه باروری و عفت و نگهبان آبهای پاک الگو گرفته شده است. بر اساس باور ایرانیان باستان، زن نمادی مقدس، حامل عشق و محبت، عشق و باروری، پاکی و زیبایی بوده است. زن و بانو در زمان ساسانیان از جایگاه ویژه ای برخوردار بود تا جایی که به مقام قداست و حکومت رسید. «نقوش سگ، گل نیلوفر، ماهی، اردک، بچه، نیلوفر آبی، انار، سرو و سدر، عقاب، لکلک، قو، قمری ، کبوتر و نگارههای ساسانی نقش پادشاه، نقش بهرام دوم و ملکه، تاجگیری خسروپرویزاز آناهیتا- - تاق بستان و نیم تنه های گچی الهه آناهیتا» را نمایانگر ناهید میدانند. بر روی ظروف و نگارههای ساسانی این نمادها همراه با نقش آناهیتا به وفور نقش بسته است. مدارک باستان شناسی و متون مقدس نشان میدهد که شکل انسانی الهه آناهیتا بر روی این آثار است. هنر ساسانی از زمان نرسی و در سنگ نگارههای نقش رستم و پادشاهان بعدی از قرن چهارم و به ویژه قرن پنجم میخواستند نقش الهه را خلق کنند. آناهیتا پرداخت کرده است. بنابراین نقوش مربوط به الهه آناهیتا در قرن چهارم به اوج خود رسید و به ویژه در مورد قرن پنجم صادق است. مطالعه نقش آناهیتا در آیینهای بارانخواهی ایران باستان، نشان میدهد که این ایزدبانو فراتر از یک موجود اسطورهای، به نماد زندهای از امید، باروری، زایش و حیات در فرهنگ ایرانی بدل شده است. بازنمایی او در قالب عروسکهای آیینی که با هویت زنانه ساخته شده و در مراسم طلب باران گردانده میشوند، گویای استمرار باورهای عمیق دینی و فرهنگی ایرانیان به قدرت نیروهای طبیعت و نقش میانجیگرانه زنانگی مقدس در نیایش است. این باور نه تنها در آیینهای مردمی، بلکه در هنر رسمی ساسانیان نیز به چشم میخورد؛ جایی که نمادهای بصری همچون کوزه، نیلوفر، انار، کودک و پرندگان آبزی به تصویر کشیده شدهاند و همگی بازتابی از شخصیت آناهیتا به عنوان نگهبان آب و ایزدبانوی باروریاند. بهکارگیری این نمادها در هنر، آیین، و زندگی روزمره ایرانیان، بیانگر نقش اساسی آناهیتا در شکلگیری نظام معنایی و زیباییشناختی فرهنگ ایرانی است. این مقاله تلاش دارد تا با واکاوی این پیوند چندلایه، جایگاه والای آناهیتا را در اسطوره، آیین و هنر ایران باستان احیا و بازشناسی کند.
پیشنهادات پژوهش:
1. استفاده از رویکردهای میانرشتهای، مانند مقایسه هنر دوره ساسانی با متون مقدس اوستا و تطبیق آن با یافتههای باستانشناسی.
2. تحلیل تأثیرات منطقهای بر بازنمایی آناهیتا در هنر ساسانی، مانند مقایسه نقوش معابد بیشاپور و کنگاور.
3. بررسی تکنیکهای گچبری، فلزکاری، و نقوش برجسته به منظور شناخت بهتر از مهارتهای هنری دوره ساسانی.
4. مقایسه بازنمایی ایزدبانوی آب با الهههای مشابه در تمدنهای همجوار، مانند ایشتار در بینالنهرین یا آرتمیس در یونان.
5. بهرهگیری از فناوریهایی نظیر تحلیل تصویر و رادیوگرافی برای مطالعه نقوش و ساختار آثار.
محدودیتهای پژوهش:
1. دسترسی محدود به آثار زیرا برخی آثار هنری و باستانی دوره ساسانی در موزههای خارجی یا در مناطق دورافتاده نگهداری میشوند.
2. ترجمهها و تفاسیر مختلف از اوستا ممکن است موجب تناقض در نتایج شود.
3. تأثیر فرسایش بوده زیرادر بسیاری از آثار به دلیل فرسایش و گذر زمان آسیب دیدهاند و این موضوع میتواند تحلیل دقیق آنها را دشوار کند.
4. کمبود منابع مکتوب مستقیم است و اطلاعات درباره نقش آناهیتا در دوره ساسانی بهصورت غیرمستقیم و از منابع ثانویه بهدست میآید.
5. انجام کاوشهای باستانشناسی یا بررسی جامع تمام متون و آثار هنری نیازمند منابع مالی و زمانبندی گسترده است.
منابع
1- افخمی، بهروز؛ فرجزاده، صبا؛ حسینینیا، سیدمهدی.(1395). بازنمايي الهة آناهيتا در شواهد باستانشناختي، زن در فرهنگ و هنر، 8(2):225-248.
2- افضل طوسي، عفتالسادات؛ حسنپور، مريم .(1391). نقش نمادهاي آييني و ديني در نشانههاي بصري گرافيك معاصر ايران، فصل نامة مطالعات ملي، 49(13):135-1156.
3- آورزمانی، فریدون. (1394). «اَناهیتا» الگوی زن ایرانی با تکیه بر فرهنگ و هنرساسانی، هنر و تمدن شرق ،3(8):25-32.
4- باكاك، رابرت .(1386). صورتبنديهاي فرهنگي جامعة مدرن، ترجمة مهران مهاجر، تهران: آگه.
5- برومند سعیدی، علی.(1377). آیینهای مردم ایران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
6- بهار، محمد.(1377). پژوهشی در اساطیر ایران،تهران: انتشارات آگاه.
7- پرهام، سيروس. (1371). دستبافتهاي عشايري و روستايي فارس، ج،2 تهران: اميركبير.
8- پورخالقي چترودي، مهدخت. (1381). درخت زندگي و ارزش زندگي و نمادين آن در باورها، مجلة مطالعات ايراني، 1(25):35-49.
9- پورداود، ابراهیم.(1343). آناهیتا، تهران: انتشارات امیرکبیر.
10- پورداود، ابراهیم.(1366). یشتها، به کوشش: بهرام فرهوشی، تهران: دانشگاه تهران.
11- جوادی، شهره ؛ آورزمانی، فریدون.(1388). سنگنگارههای ساسانی، تهران : بلخ.
12- چهری، محمداقبال.(1400). مطالعه باستانشناختی نقوش الهه آناهیتا برروی گچبری دوره ساسانی، پژوهشهای باستانشناسیایران ،11(30):199-222.
13- حاتم، غلامعلي. (1374). نقش و نماد در سفالينههاي كهن ايراني ، فصلنامة هنر، 28(3):355-370.
14- خلعتبری لیماکی، مصطفی.(1387). آب، آیین ها و باورهای مربوط به آن در فرهنگ عامه، تهران: صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مرکز تحقیقات.
15- دادور، ابوالقاسم؛ منصوري، الهام. (1385). درآمدي بر اسطورهها و نمادهاي ايران در عهد باستان، تهران: نشر كلهر و دانشگاه الزهرا.
16- داندامايف، م.آ .(1352). ايران در دورة نخستين پادشان هخامنشي، ترجمة روحي ارباب، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
17- دورانت، ويل .(1365). تاريخ تمدن (يونان باستان)، ترجمة اميرحسين آريانپور، فتحاالله مجتبائي و هوشنگ پيرنظر، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي.
18- رسولي، آرزو. (1391). آناهيتا در پارس (تحول مفاهيم، مناسك و سازمان ديني در عصر ساساني) ، رسالة دكتري رشتة تاريخ، تهران: دانشگاه تهران.
19- رضي، هاشم. (1381). دانشنامة ايران باستان، ج ،1 تهران: سخن.
20- رضی، هـاشم.(1358). اوستا: کهنترین سرودها و متنهای ایرانی، تهران: انتشارات سروش.
21- رضی، هاشم.(1358). نیایش ها، برگردان فارسی 5 نیایش اوستایی، چاپ دوم ،تهران: انتشارات فروهر.
22- رضی، هاشم.(1362).فرهنگ نامهای اوستا، ج اول، تهران : فروهر.
23- رياضي، محمد رضا .(1381). بافتهها و نقوش ساساني، تهران: گنجينه هنر.
24- زارفا، ميشل. (1384). اسطوره و رمان: جهان اسطورهشناسي، ترجمة جلال ستاري، تهران: مركز کتب دانشگاهی.
25- زيدههاي زادسپرم. (1366). ترجمة راشد محصل، تهران: مؤسسة تاريخ فرهنگي.
26- ژوله، تورج .( 1381). پژوهشي در فرش ايران، تهران: يساولي.
27- سرفراز، علیاکبر؛ آورزمانی، فریدون.(1379). سکههای ایران، تهران : سمت.
28- شفیع زاده، الهه.(1398). نقش ایزد بانو آناهیتا بر دین زرتشتیان در دوره ساسانیان، چهارمین همایش ملی باستان شناسی ایران، بیرجند.
29- شمس، محمد.(1377). فرهنگ عامه مردم کرمانشاه، کرمانشاه: بنیاد پژوهشهای مردمی.
30- شمس،صادق.(1377). نگاهی به فرهنگ مردم کرمانشاه،تهران: فکر نو.
31- شهبازیشیران، حبیب؛ ستارنژاد، سعید؛ طهماسبی، فریبرز؛ معروفیاقدم، اسماعیل.(1397). مظاهر و کارکردهای آناهیتا، الههی زن در ایران باستان (مطالعه ی نقش مایههای ظروف زرین و سیمین ساسانی حاوی نقش این الهه)، زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان) ،10(2):237-262.
32- شواليهگري، ژان؛ گربران، آلن. (1388). فرهنگ نمادها، ترجمة سودابه فضائلي، چ ،2 تهران: جيحون.
33- شين دشتگل، هلنا .(1382). صورت آب، كتاب ماه هنر،57(58):126-129.
34- صباغپور، طيبه؛ شايستهفر، مهناز .(1389). بررسي نقشماية نمادين پرنده در فرشهاي صفويه و قاجار از نظر شكل و محتوا ، مجلة نگره، 14(25):39-49.
35- عاشورپور، سعید.(1387).فرهنگ و آیینهای بومی آذربایجان، تبریز: نشر اختران.
36- عاشورپور، صادق.(1387). نگاهی به مراسم باران خوانی چمچه خاتون، فصلنامه تخصصی تئاتر، 42(1):12-29.
37- عبداللهي، فرشته،. (1375). در باره آناهيتا، ادبيات و زبانها چيستا- 126(127):157-168.
38- علم الهدی، هدی.(1382). آب در معماری ایرانی، تهران: انتشارات کتاب ماه و هنر.
39- كاظمزاده، پروين. (1392). تحليلي بر دلايل شكلگيري اعتقاد به ايزدبانوان در ايران باستان، پژوهشهاي ادياني، 1(2):7-22.
40- کوپر، ج. (1379). نمادها در اسطوره و فرهنگ، (محمدعلی مهریار، مترجم). تهران: مرکز.
41- گويري، سوزان .(1385). آناهيتا در اسطورههاي ايراني، تهران: انتشارات ققنوس.
42- گیرشمن، رمان. (1350). هنر ایران، ترجمه : بهرام فرهوشی، ج دوم، تهران : انتشارات علمی فرهنگی.
43- گیرشمن، رومن.(137). هنر ایرانی در دوران پارتی و ساسانی. جلد دوم، ترجمه بهرام فرهوشی، چاپ دوم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
44- محمدیفر، یعقوب؛ امینی، فرهاد.(1394). باستانشناسی و هنر ساسانی. تهران: انتشارات شاپیکان.
45- محمديفر، يعقوب؛ عليان، علمدار حاجي؛ دنيلي، عادله .(1392). ريشهيابي نقشماية خوشة انگور و برگ مو در گچبريهاي مسجد جامع نائين ، مجلة فن و هنر، 1(1):65-79.
46- محمودي، فتانه. (1380). بررسي نقوش تزييني هنر دورة ساساني به ويژه جامهای فلزي و پارچهها، پاياننامة كارشناسي ارشد، تهران: دانشگاه تربيت مدرس.
47- معصومي، غلامرضا .(1387). مقدمهاي بر اساطير و آيينهاي باستاني جهان، ج2، تهران: سورة مهر.
48- موسوي كوهپر، سيد مهدي؛ يسنزاده، حميده .(1390). بازتاب نمادين ايزد مهر بر ظروف مداليون ساساني، پژوهشهاي انسانشناسي ايران، 1(2):163-179.
49- موسويحاجي، رسول. (1374). پژوهشي در نقشبرجستههاي ساساني، پاياننامة كارشناسي ارشد، رشتة باستانشناسي، تهران: دانشگاه تربيت مدرس.
50- موسویحاجی، سیدرسول؛ رستمی، هوشنگ؛ و مهرآفرین، رضا.(1398). پژوهشی بر شاخصترین نقوش نمادین گیاهی در گچبریهای دورهساسانی، مجله جامعه شناسی تاریخی، دانشگاه تربیت مدرس، 11 (2) :85 -92.
51- میرشکرایی، محمد علی.(1384). نماد و آیین در فرهنگ عامه ایران، تهران: فرهنگستان هنر.
52- ميرمحمدي، نيلوفر .(1380). «بررسي و طبقهبندي مفرغ هاي لرستان »، پاياننامة كارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس.
53- میرنیا، سیدعلی.(1381). فرهنگ عامه مردم خراسان، مشهد: سخن گستر.
54- نيبرگ، هنريك ساموئل. (1359). دينهاي ايران باستان، ترجمة سيفالدين نجمآبادي، تهران: انتشارات مركزي ايراني مطالعة فرهنگ ها.
55- هاشمی، رضا.(1385). فرهنگ و آیین بارانخواهی در کردستان،سنندج: دانشگاه کردستان.
56- هاشمی، واریا.(1385). بوکه باران، تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی.
57- هال، جيمز .(1380). فرهنگ نگارهاي نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمة رقيه بهزادي، تهران: فرهنگ معاصر.
58- واندنبرگ، لویی.(1345). باستانشناسی ایران باستان. ترجمه عیسی بهنام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
59- وپر، جي سي. (1379). فرهنگ نمادهاي سنتي، ترجمة مليحه كرباسيان، تهران: فرشاد.
60- ياحقي، محمد جعفر .(1369). فرهنگ اساطير و اشارات داستاني در ادبيات فارسي، تهران: فرهنگ معاصر.
61- Ettinghausen, R. (1967). A Persian Treasure. The Arts in Virginia, 8, 28-41.
62- Kroger, M., & Hobom, G. (1982). A chain of interlinked genes in the nin R region of bacteriophage lambda. Gene, 20(1), 25-38.
63- MoussaviKouhpar, M., & Taylor, T. (2008). A Metamorphosis in Sasanian Silverwork: The Triumph of Dionysos?. Current Research in Sasanian Archaeology, Art and History, 127-136.
64- Ricl, M. (2002). The cult of the Iranian goddess Anahita in Anatolia before and after Alexander. Antiquiť vivante, 197-210.
65- Scerrato, U. (1966). Excavations at Dahan-I Ghulaman (Seistan-Iran) First Preliminary Report (1962-1963). East and West, 16(1/2), 9-30.
66- Sebesta, J. L. (1997). Women’s costume and feminine civic morality in Augustan Rome. Gender & history, 9(3), 529-541.
[1] Ricl
[2] Dorothy Shepherd
[3] Ringboom
[4] Grishman
[5] Aleg Graber
[6] Moussavi Kouhpar
[7] Hole
[8] Gunter
[9] Harper,p.o
[10] Dionysus
[11] Scerrato
[12] Olson
[13] Kroger
[14] Ishtar
[15] Aphrodite
[16] Athena