The Role of Anahita in Ancient Iranian Rainmaking Rituals and Her Representation in Sasanian Visual and Archaeological Symbols
Subject Areas : Archaeology
1 - PhD Candidate, Department of Ancient History, Abhar Branch, Islamic Azad University, Abhar, Iran.
Keywords: Anahita, rainmaking rituals, ritual doll, ancient Iran, Sasanian art, visual symbols,
Abstract :
In the cultural tradition of ancient Iran, water—regarded as the source of life—was held in deep reverence and sanctity, under the guardianship of the goddess Anahita. As the divinity of pure waters, fertility, and birth, Anahita occupied a prominent position in religious beliefs, rituals, and the art of the Sasanian period. Focusing on Anahita’s role in rainmaking ceremonies—particularly in connection with the crafting of ritual dolls—this article examines her representation in sacred texts and archaeological evidence. The research adopts a qualitative, descriptive–analytical approach, utilizing data drawn from Avestan texts, archaeological records, and ethnographic studies. Findings reveal that in rainmaking rituals, Anahita is embodied through female-figured dolls, symbolizing her role as a mediator between humans and natural forces. This connection is equally evident in Sasanian art, where visual symbols associated with water and fertility—such as jars, lotus flowers, pomegranates, and aquatic birds—reflect her enduring presence. The study offers a reinterpretation of Anahita’s meaningful role in Iran’s ritual culture, elucidating her as a symbol linking myth, religion, and everyday life.
افخمی، بهروز؛ فرجزاده، صبا؛ حسینینیا، سیدمهدی.(139۵). بازنمایی الههٔ آناهیتا در شواهد باستانشناختی، زن در فرهنگ و هنر، 8(2):22۵-2۴8.
افضل طوسی، عفتالسادات؛ حسنپور، مریم .(1391). نقش نمادهای آیینی و دینی در نشانههای بصری گرافیك معاصر ایران، فصل نامهٔ مطالعات ملی، ۴9(13):13۵-1۵۶.
آورزمانی، فریدون. (139۴). «اَناهیتا» الگوی زن ایرانی با تکیه بر فرهنگ و هنرساسانی، هنر و تمدن شرق ،3(8):2۵-32.
باكاك، رابرت .(138۶). صورتبندیهای فرهنگی جامعهٔ مدرن، ترجمهٔ مهران مهاجر، تهران: آگه.
برومند سعیدی، علی.(1377). آیینهای مردم ایران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
بهار، محمد.(1377). پژوهشی در اساطیر ایران،تهران: انتشارات آگاه.
پرهام، سیروس. (1371). دستبافتهای عشایری و روستایی فارس، ج،2 تهران: امیركبیر.
پورخالقی چترودی، مهدخت. (1381). درخت زندگی و ارزش زندگی و نمادین آن در باورها، مجلهٔ مطالعات ایرانی، 1(2۵):3۵-۴9.
پورداود، ابراهیم.(13۴3). آناهیتا، تهران: انتشارات امیرکبیر.
پورداود، ابراهیم.(13۶۶). یشتها، به کوشش: بهرام فرهوشی، تهران: دانشگاه تهران.
جوادی، شهره ؛ آورزمانی، فریدون.(1388). سنگنگارههای ساسانی، تهران : بلخ.
چهری، محمداقبال.(1۴00). مطالعه باستانشناختی نقوش الهه آناهیتا برروی گچبری دوره ساسانی، پژوهشهای باستانشناسی ایران، 11(30):199-222.
حاتم، غلامعلی. (137۴). نقش و نماد در سفالینههای كهن ایرانی ، فصلنامهٔ هنر، 28(3):3۵۵-370.
خلعتبری لیماکی، مصطفی.(1387). آب، آیین ها و باورهای مربوط به آن در فرهنگ عامه، تهران: صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مرکز تحقیقات.
دادور، ابوالقاسم؛ منصوری، الهام. (138۵). درآمدی بر اسطورهها و نمادهای ایران در عهد باستان، تهران: نشر كلهر و دانشگاه الزهرا.
داندامایف، م.آ .(13۵2). ایران در دورهٔ نخستین پادشان هخامنشی، ترجمهٔ روحی ارباب، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
دورانت، ویل .(13۶۵). تاریخ تمدن (یونان باستان)، ترجمهٔ امیرحسین آریانپور، فتحاالله مجتبائی و هوشنگ پیرنظر، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
رسولی، آرزو. (1391). آناهیتا در پارس (تحول مفاهیم، مناسك و سازمان دینی در عصر ساسانی) ، رسالهٔ دكتری رشتهٔ تاریخ، تهران: دانشگاه تهران.
رضی، هاشم. (1381). دانشنامهٔ ایران باستان، ج ،1 تهران: سخن.
رضی، هـاشم.(13۵8). اوستا: کهنترین سرودها و متنهای ایرانی، تهران: انتشارات سروش.
رضی، هاشم.(1358). نیایش ها، برگردان فارسی 5 نیایش اوستایی، چاپ دوم ،تهران: انتشارات فروهر.
رضی، هاشم.(1362).فرهنگ نامهای اوستا، ج اول، تهران : فروهر.
ریاضی، محمد رضا .(1381). بافتهها و نقوش ساسانی، تهران: گنجینه هنر.
زارفا، میشل. (138۴). اسطوره و رمان: جهان اسطورهشناسی، ترجمهٔ جلال ستاری، تهران: مركز کتب دانشگاهی.
زیدههای زادسپرم. (13۶۶). ترجمهٔ راشد محصل، تهران: مؤسسهٔ تاریخ فرهنگی.
ژوله، تورج .( 1381). پژوهشی در فرش ایران، تهران: یساولی.
سرفراز، علیاکبر؛ آورزمانی، فریدون.(1379). سکههای ایران، تهران : سمت.
شفیع زاده، الهه.(1398). نقش ایزد بانو آناهیتا بر دین زرتشتیان در دوره ساسانیان، چهارمین همایش ملی باستان شناسی ایران، بیرجند.
شمس، محمد.(1377). فرهنگ عامه مردم کرمانشاه، کرمانشاه: بنیاد پژوهشهای مردمی.
شمس،صادق.(1377). نگاهی به فرهنگ مردم کرمانشاه،تهران: فکر نو.
شهبازیشیران، حبیب؛ ستارنژاد، سعید؛ طهماسبی، فریبرز؛ معروفیاقدم، اسماعیل.(1397). مظاهر و کارکردهای آناهیتا، الههی زن در ایران باستان (مطالعه ی نقش مایههای ظروف زرین و سیمین ساسانی حاوی نقش این الهه)، زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان) ،10(2):237-2۶2.
شوالیهگری، ژان؛ گربران، آلن. (1388). فرهنگ نمادها، ترجمهٔ سودابه فضائلی، چ ،2 تهران: جیحون.
شین دشتگل، هلنا .(1382). صورت آب، كتاب ماه هنر،۵7(۵8):12۶-129.
صباغپور، طیبه؛ شایستهفر، مهناز .(1389). بررسی نقشمایهٔ نمادین پرنده در فرشهای صفویه و قاجار از نظر شكل و محتوا ، مجلهٔ نگره، 1۴(2۵):39-۴9.
عاشورپور، سعید.(1387).فرهنگ و آیینهای بومی آذربایجان، تبریز: نشر اختران.
عاشورپور، صادق.(1387). نگاهی به مراسم باران خوانی چمچه خاتون، فصلنامه تخصصی تئاتر، ۴2(1):12-29.
عبداللهی، فرشته،. (137۵). در باره آناهیتا، ادبیات و زبانها چیستا- 12۶(127):1۵7-1۶8.
علم الهدی، هدی.(1382). آب در معماری ایرانی، تهران: انتشارات کتاب ماه و هنر.
كاظمزاده، پروین. (1392). تحلیلی بر دلایل شكلگیری اعتقاد به ایزدبانوان در ایران باستان، پژوهشهای ادیانی، 1(2):7-22.
کوپر، ج. (۱۳۷۹).دنمادها در اسطوره و فرهنگ، (محمدعلی مهریار، مترجم). تهران: مرکز.
گویری، سوزان . (138۵). آناهیتا در اسطورههای ایرانی، تهران: انتشارات ققنوس.
گیرشمن، رمان. (13۵0). هنر ایران، ترجمه : بهرام فرهوشی، ج دوم، تهران : انتشارات علمی فرهنگی.
گیرشمن، رومن.(137). هنر ایرانی در دوران پارتی و ساسانی. جلد دوم، ترجمه بهرام فرهوشی، چاپ دوم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
محمدیفر، یعقوب؛ امینی، فرهاد.(139۴). باستانشناسی و هنر ساسانی. تهران: انتشارات شاپیکان.
محمدیفر، یعقوب؛ علیان، علمدار حاجی؛ دنیلی، عادله .(1392). ریشهیابی نقشمایهٔ خوشهٔ انگور و برگ مو در گچبریهای مسجد جامع نائین ، مجلهٔ فن و هنر، 1(1):۶۵-79.
محمودی، فتانه. (1380). بررسی نقوش تزیینی هنر دورهٔ ساسانی به ویژه جامهای فلزی و پارچهها، پایاننامهٔ كارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
معصومی، غلامرضا .(1387). مقدمهای بر اساطیر و آیینهای باستانی جهان، ج2، تهران: سورهٔ مهر.
موسوی كوهپر، سید مهدی؛ یسنزاده، حمیده .(1390). بازتاب نمادین ایزد مهر بر ظروف مدالیون ساسانی، پژوهشهای انسانشناسی ایران، 1(2):1۶3-179.
موسویحاجی، رسول. (137۴). پژوهشی در نقشبرجستههای ساسانی، پایاننامهٔ كارشناسی ارشد، رشتهٔ باستانشناسی، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
موسویحاجی، سیدرسول؛ رستمی، هوشنگ؛ و مهرآفرین، رضا.(1398). پژوهشی بر شاخصترین نقوش نمادین گیاهی در گچبریهای دورهساسانی، مجله جامعه شناسی تاریخی، دانشگاه تربیت مدرس، 11 (2) :8۵ -92.
میرشکرایی، محمد علی.(138۴). نماد و آیین در فرهنگ عامه ایران، تهران: فرهنگستان هنر.
میرمحمدی، نیلوفر .(1380). «بررسی و طبقهبندی مفرغ های لرستان »، پایاننامهٔ كارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
میرنیا، سیدعلی.(1381). فرهنگ عامه مردم خراسان، مشهد: سخن گستر.
نیبرگ، هنریك ساموئل. (13۵9). دینهای ایران باستان، ترجمهٔ سیفالدین نجمآبادی، تهران: انتشارات مركزی ایرانی مطالعهٔ فرهنگ ها.
هاشمی، رضا.(138۵). فرهنگ و آیین بارانخواهی در کردستان،سنندج: دانشگاه کردستان.
هاشمی، واریا.(138۵). بوکه باران، تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی.
هال، جیمز .(1380). فرهنگ نگارهای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمهٔ رقیه بهزادی، تهران: فرهنگ معاصر.
واندنبرگ، لویی.(13۴۵). باستانشناسی ایران باستان. ترجمه عیسی بهنام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
وپر، جی سی. (1379). فرهنگ نمادهای سنتی، ترجمهٔ ملیحه كرباسیان، تهران: فرشاد.
یاحقی، محمد جعفر .(13۶9). فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، تهران: فرهنگ معاصر.
Ettinghausen, R. (1967). A Persian Treasure. The Arts in Virginia, 8, 28-41.
Kroger, M., & Hobom, G. (1982). A chain of interlinked genes in the nin R region of bacteriophage lambda. Gene, 20(1), 25-38.
MoussaviKouhpar, M., & Taylor, T. (2008). A Metamorphosis in Sasanian Silverwork: The Triumph of Dionysos?. Current Research in Sasanian Archaeology, Art and History, 127-136.
Ricl, M. (2002). The cult of the Iranian goddess Anahita in Anatolia before and after Alexander. Antiquiť vivante, 197-210.
Scerrato, U. (1966). Excavations at Dahan-I Ghulaman (Seistan-Iran) First Preliminary Report (1962-1963). East and West, 16(1/2), 9-30.
Sebesta, J. L. (1997). Women’s costume and feminine civic morality in Augustan Rome. Gender & history, 9(3), 529-541.
1 باستانشناسی ایران، دورهٔ ۱۴، شمارهٔ ۲، پاییز و زمستان ۱۴۰۳
باستانشناسی ایران مجلهٔ دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر دورهٔ ۱۴، شمارهٔ ۲، پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شاپا: ۲۲۵۱ ـ ۹۵۴۸ |
نقش آناهیتا در آیینهای بارانخواهی ایران باستان و بازنمایی او در نمادهای بصری و باستانشناختی دوران ساسانی
علیرضا بابایی۱* ۱ دانشجوی دکتری، گروه تاریخ باستان، واحد ابهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ابهر، ایران. نویسندهٔ مسئول: alirezab6262@gmail.com
| |||
چکیده |
| اطلاعات مقاله | |
در فرهنگ ایران باستان، آب به عنوان سرچشمه حیات، همواره مورد احترام و قداست قرار داشته و ایزدبانویی به نام آناهیتا نگهبانی آن را بر عهده داشته است. آناهیتا که ایزدبانوی آبهای پاک، باروری و زایش بود، در باورهای دینی، آیینها، و هنر دوره ساسانی جایگاه ویژهای داشت. این مقاله با تمرکز بر نقش آناهیتا در آیینهای بارانخواهی بهویژه در پیوند با ساخت عروسکهای آیینی، به بررسی بازنمایی او در متون مقدس و شواهد باستانشناختی میپردازد. روش تحقیق کیفی و با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی انجام شده و دادهها با استفاده از منابع متون اوستایی، اسناد باستانشناختی، و مطالعات مردمنگارانه تحلیل شدهاند. یافتهها نشان میدهند که آناهیتا در آیینهای بارانخواهی در قالب عروسکهایی با هویت زنانه حضور مییابد که بازتابی از نقش او به عنوان واسطهای میان انسان و نیروهای طبیعی است. این ارتباط در هنر ساسانی نیز با نمادهای بصری مرتبط با آب و باروری مانند کوزه، گل نیلوفر، انار، و پرندگان آبزی بازتاب یافته است. این مقاله تلاشی است برای بازخوانی حضور معنادار آناهیتا در فرهنگ آیینی ایران و تبیین نقش او به عنوان نمادی از پیوند اسطوره، دین و زندگی روزمره. |
| تاریخها دریافت: ۰۸/۱۰/۱۴۰۳ پذیرش: ۱۹/۱۲/۱۴۰۳ | |
واژگان کلیدی آناهیتا آیینهای بارانخواهی عروسک آیینی ایران باستان هنر ساسانی نمادهای بصری |
استناد: بابایی، علیرضا (1۴0۳). نقش آناهیتا در آیینهای بارانخواهی ایران باستان و بازنمایی او در نمادهای بصری و باستانشناختی دوران ساسانی. باستانشناسی ایران، ۱۴ (۲)، ۱۴۵ – ۱۶۲. https://doi.org/10.82101/AOI.2025.1198067 © ۱۴۰۴ (۲۰۲۵) نویسندگان مقاله، نشریهٔ باستانشناسی ایران، مجلهٔ دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر.
|
Archaeology of Iran Shushtar Branch, Islamic Azad University Vol. 14, Issue 2, 2025 ISSN: 9548-2251 |
The Role of Anahita in Ancient Iranian Rainmaking Rituals and Her Representation in Sasanian Visual and Archaeological Symbols
Alireza Babayi oliai 1* 1. PhD Candidate, Department of Ancient History, Abhar Branch, Islamic Azad University, Abhar, Iran. Corresponding Author: alirezab6262@gmail.com
| ||
Abstract |
| Article Info |
In the cultural tradition of ancient Iran, water—regarded as the source of life—was held in deep reverence and sanctity, under the guardianship of the goddess Anahita. As the divinity of pure waters, fertility, and birth, Anahita occupied a prominent position in religious beliefs, rituals, and the art of the Sasanian period. Focusing on Anahita’s role in rainmaking ceremonies—particularly in connection with the crafting of ritual dolls—this article examines her representation in sacred texts and archaeological evidence. The research adopts a qualitative, descriptive–analytical approach, utilizing data drawn from Avestan texts, archaeological records, and ethnographic studies. Findings reveal that in rainmaking rituals, Anahita is embodied through female-figured dolls, symbolizing her role as a mediator between humans and natural forces. This connection is equally evident in Sasanian art, where visual symbols associated with water and fertility—such as jars, lotus flowers, pomegranates, and aquatic birds—reflect her enduring presence. The study offers a reinterpretation of Anahita’s meaningful role in Iran’s ritual culture, elucidating her as a symbol linking myth, religion, and everyday life. |
| History Received: Dec. 28, 2024 Accepted: March 09, 2025 |
Keywords Anahita rainmaking rituals ritual doll ancient Iran Sasanian art visual symbols |
Citation: Babayi oliai, A. (2025). The Role of Anahita in Ancient Iranian Rainmaking Rituals and Her Representation in Sasanian Visual and Archaeological Symbols. Archaeology of Iran, 14(2), 145-162. https://doi.org/10.82101/AOI.2025.1198067 © 2025 Authors, Archaeology of Iran, Journal of Islamic Azad University, Shushtar Branch.
|
مقدمه
در فرهنگ ایرانی، زن مظهر عاطفه و عشق، خلاقیت و باروری، پاکی و پاکدامنی است. از گذشتههای دور، تشکیل و بنیان خانواده بر دوش زنان بوده است؛ مادرانی که با تلاش، فداکاری، تدبیر و آیندهنگری و با عنایت و هدایت الهی، از مردان و فرزندان مراقبت کردهاند. نیروی عشق و محبت و کشف صدها مجسمه از کاوشهای باستانشناسی در شوش، تپه سراب کرمانشاه، تورنگتپه و دیگر نقاط ایران، و به دنبال آن پرستش الهههای باروری در طول تاریخ، بیانگر تجلیل و تکریم جایگاه زن بوده است. زنان، بهعنوان نیروی سازنده و حیاتبخش، همواره در باورهای نیک و مقدس تاریخی زنده ماندهاند و این باورها هرگز زادگاه خود را فراموش نکرده، بلکه در دل و جان مردم پایدار بوده است. بزرگداشت ملکهها، الههها، زنان مقدس از نسل ائمه و معصومین و صدها امامزاده در سرزمین ایران، نشانه تداوم احترام به زنان در بستر پاک و روشن تاریخ در طول هزارهها و قرنهاست (آورزمانی، 26:1394).
زن از دیرباز در فرهنگ و تمدن ایرانی جایگاه ویژهای داشته است. پیش از تاریخ، در دوران مادرسالاری، و پس از آن در دورههای تاریخی بهویژه در عصر ساسانی، زن از منزلت بالایی برخوردار بود. آناهیتا و نقش زنان در قالب ملکه و بانوان درباری، با الگوبرداری از الهه باروری و نگهبان آبهای پاک، جلوهگر میشد. در ایران باستان، نقش الهه آب بسیار مهم بود؛ چنانکه دعا و توسل به آناهیتا بهقدری قوی بود که پادشاهان ساسانی ناگزیر برای او قربانی میکردند و معابد عظیمی در ایران برایش میساختند. آناهیتا الگویی بود که زنان، بهویژه ملکهها، قدرت و عظمت خود را بهعنوان ایزدبانویی پاک و مظهر آب از او میگرفتند و صفات نجابت، باروری، برکت، پاکی، زیبایی و تندرستی او به زنان ایران منتقل میشد. دعای آب و توسل به الهه آب چنان در فرهنگ ایرانیان ریشه داشت که در دوران اسلامی نیز ادامه یافت و نمونههای آن هنوز در زندگی روزمره و مراسم مذهبی دیده میشود. زنان، که بنیانگذاران خانواده و عامل قوام و پایداری آن بودند، همواره از احترام و کرامت فراوان برخوردار بودند. از گذشتههای دور، زمانی که انسانها پس از سرمای شدید از غارها بیرون آمدند، زنان پیشگام خانهسازی و محافظت از کودکان بودند. زنانی که چند فرزند داشتند و نخستین پناهگاه را با دستان خود ساختند. مردان و پسران بزرگتر برای یافتن غذا ــ همچون میوه درختان، ریشهها و برگ گیاهان ــ به مناطق دور میرفتند. از آنجا که مادران به فاصله کوتاهی پس از تولد هر فرزند، فرزند دیگری به دنیا میآوردند، کودکان ناچار بودند از حدود دو سالگی روی پای خود بایستند و گروه را دنبال کنند، زیرا مادر فرزند دیگری را در آغوش داشت. در هنگام خانهسازی، کودکان بیشتر نزد مادر و خواهران بزرگتر میماندند و همه تحت فرمان مادربزرگ زندگی میکردند که او حاکم و پادشاه خانه بود (برگرفته از جنیدی، 155-156:1392).
در دوران مادرسالاری، زنان از قدرت و نفوذ اجتماعی برخوردار بودند و پس از آن نیز مظهر پاکی، باروری و مقاومت باقی ماندند. با اشکانیان که از نژاد واحدی نبودند، فرهنگ و هنری ترکیبی شکل گرفت که نشانههای پرستش آناهیتا در آن آشکار است. حتی هنگامی که دین زرتشتی دین رسمی دربار شد و نقش اهورامزدا برجسته بود، خدایان آب و خورشید همچنان جایگاه خود را حفظ کردند. بازنمایی آناهیتا بر پایه شواهد باستانشناسی ارزشمند است، زیرا میتوان آن را گنجینهای از دانش و توانایی انسان دانست. الهه آناهیتا یکی از نمادهای میراث معنوی ایران و از ایزدان اسطورهای ایران باستان است که پس از گذر قرنها وارد دین شد و نقشی تأثیرگذار و پررنگ در متون تاریخی، مذهبی و هنرهای تجسمی ایفا کرد. اهمیت آناهیتا در فرهنگ ایرانی را میتوان در تأثیر حضور معنوی او در اندیشه دینی مبتنی بر حفاظت از آب ــ بهعنوان عنصر حیات، باروری و ضامن بقا ــ جستوجو کرد. این ایزدبانو در برخی صحنهها بهعنوان حامی سلطنت و دارای جایگاهی روحانی و مقدس تصویر شده و گاه در عرصه سیاسی، همچون اعطای عشر، بهعنوان الههای مقتدر ظاهر میشود و نقش خود را در سیاست تثبیت میکند (افخمی و همکاران، 226:1395). در برخی صحنهها، آناهیتا بهشکل زنی نشسته یا ایستاده با حالتی نمادین به تصویر کشیده شده است. جایگاه این الهه در اساطیر، حاکمیت بر همه آبها و نگهبانی از آنهاست. او نهتنها الهه تمام آبهای روی زمین، بلکه منبع اقیانوس کیهانی نیز به شمار میآید. آناهیتا میراث معنوی ایرانی است که اهمیت آب را در قالب و بیان اسطورهای در فلات ایران نشان میدهد و نمادی از سرمایه تاریخی و ارزشهای فرهنگی این سرزمین است.
جامعه ایران باستان با اعتقاد به ارزش آب، پیوند عاطفی خود را با مهمترین عنصر زندگی نشان میداد. قدمت، تداوم، بزرگداشت، شکوه اسطورهای، و بار معنوی، مذهبی و نمادین آب، همگی در اسطوره آناهیتا تجلی مییابد. بازنمایی آناهیتا بر اساس شواهد باستانشناسی ارزشمند است، زیرا میتوان آن را گنجینهای از دانش و توانایی انسان دانست (حرمپناهی، 122:1381). در فرهنگ اسطورهای ایران باستان، آناهیتا بهعنوان ایزدبانوی آب، زایش، پاکی و باروری، جایگاهی بیبدیل دارد. او که در اوستا با عنوان «اردویسور آناهیتا» معرفی شده، الههای است که آبهای روان را نگهبانی میکند و سرچشمه حیات، تندرستی و زایندگی به شمار میآید (رضی، 1358). در بسیاری از آیینهای مردمی مرتبط با کشاورزی و طلب باران، نمادهای مرتبط با آناهیتا حضوری پررنگ دارند؛ از جمله ساخت عروسکهایی با هویت زنانه که در مراسم بارانخواهی به کار میروند. این مقاله بر آن است که با تکیه بر منابع مکتوب، شواهد باستانشناختی و تحلیل آیینهای مردمی، به بازنمایی نقش آناهیتا در آیینهای بارانخواهی و هنر ساسانی بپردازد.
پیشینه پژوهش
پژوهشهای انجامگرفته در این حوزه بیشتر به جنبههای تاریخی و بررسی مفاهیم پرداختهاند.
اقبال چهری (۱۴۰۰) در مقالهای با عنوان «مطالعهٔ باستانشناختی نقوش الههٔ آناهیتا بر روی گچبری دورهٔ ساسانی» بیان میکند که اوج نمود الههٔ آناهیتا و نمادهای مربوط به آن در سدههای چهارم و بهخصوص پنجم میلادی بوده است. نقوش گچی این الهه شامل مجسمههای تمامقد، پلاکهای گچی نیمتنه و نمادهای گیاهی مرتبط با آناهیتا است. گیاهان نمادین مربوط به این الهه شامل گل نیلوفر (لوتوس)، زنبق، نیمپالمتها و میوهٔ انار است. نقوش آناهیتا همراه با روبانهای برافراشته، طاق با ستوننماهای جانبی، کوزهٔ آب، هالهٔ نور دور سر و حلقهٔ قدرت در دست نمایش داده شده است.
شفیعزاده (۱۳۹۸) در مقالهای با عنوان «نقش ایزدبانو آناهیتا بر دین زرتشتیان در دورهٔ ساسانیان» نشان میدهد که اشیای موجود در دستان این الهه و نقوش گیاهی، انسانی و حیوانی در صحنهٔ نمایش او، به نوعی مظاهر و کارکردهای وی را نمایان میکند؛ موضوعی که در اوستا بهطور کامل به آن پرداخته شده است. بر همین اساس، میتوان گفت هنرمندان دورهٔ ساسانی با آگاهی کامل از باورهای اسطورهای و مذهبی زمان خود، این نقوش را برگزیدهاند.
شهبازی و همکاران (۱۳۹۷) در مقالهای با عنوان «مظاهر و کارکردهای آناهیتا، الههٔ زن در ایران باستان (مطالعهٔ نقشمایههای ظروف زرین و سیمین ساسانی حاوی نقش این الهه)» نیز به همین نتیجه میرسند که اشیای موجود در دستان آناهیتا و نقوش گیاهی، انسانی و حیوانی در صحنهٔ نمایش او، بازتابدهندهٔ اوصاف و کارکردهای وی است که در اوستا به تفصیل آمده و بیانگر آگاهی هنرمندان ساسانی از باورهای مذهبی و اسطورهای روزگار خود است.
افخمی و همکاران (۱۳۹۵) در مقالهٔ «بازنمایی الههٔ آناهیتا در شواهد باستانشناختی» به تحلیل تجسمی نقوش آناهیتا و توصیف فضاها و ترکیبات تصویری آن در هنر ادوار تاریخی ایران باستان پرداختهاند؛ از جمله مهرها، سکهها، نقوش برجسته و ظروف فلزی در دوران ساسانی، و آن را با نمونههای حوزههای فرهنگی دیگر مقایسه کردهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که آناهیتا بخشی از میراث معنوی ایرانی است که تنها از جنبهٔ مادی از فرهنگهایی چون بابل، فنیقیه، یونان و روم باستان تأثیر پذیرفته است.
مهرانفر در مقالهٔ «نمایش تقدس الههٔ آناهیتا ـ ایزدبانوی آب در معبد بیشاپور» با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی آناهیتا، اعتقادات مربوط به آب در ایران باستان و معبد آناهیتا در بیشاپور پرداخته و بیان کرده است که «چرخهٔ آب مرزها، رنگها و مذاهب را نمیشناسد و از قیود زمینی فراتر میرود و ابعاد آسمانی پیدا میکند».
آورزمانی (۱۳۹۴) در مقالهٔ «آناهیتا، الگوی زن ایرانی با تکیه بر فرهنگ و هنر ساسانی» نقشبرجستهها، سکهها و مهرها، همچنین نقوش موجود بر ظروف، اشیاء و پارچههای باقیمانده از این دوره را بررسی کرده و آنها را بازتابدهندهٔ تاریخ و فرهنگ سیاسی ـ مذهبی ساسانیان دانسته است.
رسولی (۱۳۹۱) در رسالهٔ دکتری با عنوان «آناهیتا در پارس؛ تحول مفاهیم، مناسک و سازمان دینی در عصر ساسانی» به آداب و رسوم ساسانیان و جایگاه آناهیتا در آنها پرداخته است.
پورمند و همکاران (۱۳۸۹) در مقالهٔ «ایزدبانوی آب آناهیتا» به بررسی و تحلیل معابد آناهیتا در کنگاور، بیشاپور و تخت سلیمان پرداختهاند.
فرانتزکومو (۱۳۸۹) در مقالهٔ «آناهیتا، ایزدبانوی آیین مزدیسنا» نقش اسطورهای آناهیتا را در اوستا و ویژگیهای آن در دورههای تاریخی مختلف بررسی کرده است.
شامون (۱۳۸۱) در مقالهٔ «آناهید: کیش و پراکنش او» به پرستش آناهیتا در دورهٔ اردشیر و گسترش این آیین در بابل، شوش، هگمتانه و سارد پرداخته است.
گلشن و همکاران (۱۳۸۶) در مقالهٔ «نقش خدایان ایلامی در شکلگیری تثلیث ایزدی هرمزد ـ میترا ـ آناهیتا» به پیشینهٔ ایزدان و ایزدبانوان اشاره کرده و نتیجه گرفتهاند که تثلیث ایلامی «پینیکر»، «کریرشاه» و «اینوشیشنک» در شکلگیری تثلیث ایزدی هرمزد، میترا و آناهیتا نقش داشته است.
محمودی و همکاران (۱۳۹۱) در مقالهٔ «حیات تاریخی ایزدبانوی آناهیتا در شیرین و شکر نظامی» به بررسی چرایی و چگونگی بازتولید آناهیتا در منظومهٔ «خسرو و شیرین» نظامی پرداخته و نتیجه گرفتهاند که ایزدبانوی آناهیتا از طریق ادبیات عامه در شخصیتهای خسرو، شیرین و شکر تبلور یافته و حیات خود را در قالبی تازه ادامه داده است.
همچنین پژوهشهای متعدد دیگری وجود دارد که در متن پژوهش حاضر از آنها استفاده و به آنها استناد شده است. با توجه به بررسی پیشینه، غالب پژوهشها از منظر تاریخی به آناهیتا پرداختهاند و از حیث مدارک باستانشناسی و متون مقدس، ایزدبانوی آب کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ از اینرو، این پژوهش میتواند در این زمینه نوآوری داشته و اهمیت بررسی آن را دوچندان کند.
روش تحقیق
این پژوهش با روش کیفی و رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و از دادههای متنی، باستانشناختی و مردمنگارانه بهره گرفته است. متون اوستایی، اسناد تاریخی، نقشبرجستهها، ظروف و گچبریهای دوره ساسانی و نیز مطالعات میدانی آیینهای مردمی منابع اصلی این تحقیق هستند.
یافتههای پژوهش
۱ـ یافتههای پژوهش، شامل هنر ساسانی بر روی مدارک باستانشناسی اعم از نقوش الهه آناهیتا و نمادهای مرتبط با آن میباشد. آناهیتا در متون مقدس و باورهای ایرانی: در اوستا، آناهیتا ایزدبانویی است که آبهای روان و پاک را در کنترل دارد و سرچشمه همه رودخانهها و دریاهاست. او دارای گردونهای است که اسبانش «ابر، باران، برف و تگرگ» هستند و از آسمانها آب حیات را جاری میسازد (رضی، 13۵8). در یشت پنجم اوستا، توصیفهایی از زیبایی، شکوه، و قدرت بارورساز آناهیتا آمده است که نشان از پیوند او با زایندگی و طبیعت دارد (گویری، 138۵).
۲ـ بازنمایی آناهیتا در آیینهای بارانخواهی: آیینهای بارانخواهی یکی از نمودهای مردمی باور به قدرت آناهیتاست. در این آیینها، عروسکهایی با جنسیت مؤنث ساخته میشود که معمولاً از چوب، قاشق یا چمچه تهیه شده و با لباسهای محلی پوشانده میشوند (هاشمی، 138۵؛ عاشورپور، 1387). این عروسکها که با نامهایی چون «بوکه باران»، «کولی قزک» یا «تالو» شناخته میشوند، نماد زمینی آناهیتا هستند و مردم با ریختن آب بر آنها و خواندن اشعار آیینی، طلب باران میکنند (برومند سعیدی، 1377؛ میرشکرایی، 138۴). عروسک در این مراسم نماینده زنی مقدس است که با ایزد بارانزا، یعنی تیشتر، وارد گفتوگو میشود و برای نزول باران شفاعت میطلبد (بهار، 1377).
۳ـ بازتاب عروسک ـ آناهیتا در هنر ساسانی: در هنر ساسانی نیز نمادهای وابسته به آناهیتا به شکل گستردهای به کار رفتهاند. کوزههای حامل آب، گل نیلوفر، انار، پرندگان آبزی، کودک و سگ، از جمله نمادهایی هستند که با آناهیتا پیوند دارند و بر روی ظروف سیمین، نقشبرجستهها و گچبریها دیده میشوند (افخمی و همکاران، 139۵؛ عبداللهی، 137۵). این نمادها، مفاهیم آب، باروری، زایندگی و پاکی را منتقل میکنند که همگی با نقش آیینی آناهیتا در طلب باران سازگاری دارند.
۴ـ تحلیل نشانهشناختی و مردمشناختی: از منظر نشانهشناسی فرهنگی، عروسک باران نمادی از زنِ مقدس، مادرِ زمین و طلبکننده حیات است. این نماد در آیینی مشارکتی، حامل مفاهیم اسطورهای آب، باران، و زایش میشود. کوپر (1379) معتقد است که در بسیاری از فرهنگهای سنتی، عروسک آیینی تجسمی از الهههای باروری و مادرانه است. بنابراین، میتوان گفت که پیوند میان عروسکهای آیین باران و آناهیتا نهتنها از لحاظ معنایی، بلکه از نظر کارکردی نیز معتبر است.
آناهیتا ایزد زنان
در گذشته های دور که پرستش خدایان ماه و ماه رواج داشت و همچنین در دوران رواج آئین زرتشتی، زنان ایرانی از جایگاه و منزلت بالایی برخوردار بودند. در بخش بزرگی از اوستا که پیش از زرتشت نوشته شده است، فرشته «سپندارمذ» مظهر ماه مارس بوده است و برگزاری جشن سپندارمذگان در پنجم اسفند حکایت از جایگاه والای زن ایرانی دارد. این خدایان زن مظهر و نماد زنان کامل ایران به شمار می رفتند. سپندارمذ، مادر زمین و حافظ آن، حافظ زنان پارسا و نیک سیرت بود که دارای حکمت فراوان بود و او را «ارشمیتی» یا «آرمیتا» به معنای خرد مقدس (سپندارمیتی) مینامیدند. یکی از نمادهای سپندارمذ، گل بید است که در اواخر اسفند می روید. از رسم سنتی در ماه اسفند میتوان به استراحت زنان بعد از پنجم اسفند به مدت پنج روز اشاره کرد. در این ایام مردان برای قدردانی از زنان وظایف زنانه را انجام میدادند. مردان نیز در روز «کسب ها» یا «مژده آوران» به زنان هدیه می دادند. پرستش الهه هایی چون «نانایا»، «آناهیتا» که گاه آرتمیس را معادل آناهیتا میدانستند، همگی بیانگر حضور، ارزش و اعتبار زن و تبلور این جایگاه در اسطوره ها و خدایان باروری، پاکی و عفت است که به آب و عناصر مربوط به آنها مربوط میشود.
تصاویر بسیاری از الههها و ملکهها بهویژه در زمان ساسانیان بر روی سکهها، مهرها و سنگنگارهها گواه این مدعاست. ساسانیان که خود را پارسیان و وارثان هخامنشیان میدانستند به فرهنگ و عقاید خود ادامه دادند و در مقابل اشکانیان که از یک نژاد نبودند فرهنگ و هنر آمیزی ایجاد کردند، نشانههای پرستش آناهیتا بسیار آشکار است. حتی زمانی که دین زرتشت دین رسمی دربار شد و نقش اهورامزدا بسیار مهم و ضروری بود، باز هم خدایان آب و خورشید یعنی آناهیتا و مهر به عنوان همراهان هورام مزدا حضور داشتند. زنان ایرانی در قالب آناهیتا الهه عشق و باروری در هنر این عصر ظاهر شدهاند. سیمای زن در هنرهای دوران ساسانی را میتوان الهام گرفته از آناهیتا، پاک و زاینده و نگهبان آب دانست. علاوه بر اسناد باستانشناسی در «بندش» درباره آناهیتا، آب آفریننده است و وقتی باران آمد، خدایان آب از او آمدند: خلقت دریاها از او بود (بهار، 1389: 64-65). خدایان آب و باران که مظهر فراوانی و برکت و زایش هستند همواره در سرزمین ایران جایگاه ویژهای داشتهاند. ایزد آناهیتا (ناهید) به معنی «بی آلایشی، پاکی» در متن های اوستا آناهیتا با دو صفت «اردوی و سوره » (اردوی سوره آناهیتا) به مفهوم «آب نیرومند پاک» آمده است. این ایزد گردونه ای با چهار اسب سفید دارد.(خدایان مهم گردونه سوارند ، گردونه هایی با چهار اسب)، اسب های گردونه او عبارتند از : «ابر، باران ، برف و تگرگ » او از فراز ابرهای آسمان به فرمان اونمرد باران ، برف و تگرگ را فرو میریزد. چشمه حیات از وجود او میجوشد و بدین گونه مادر خدا نیز میشود (کریستن سن،201:1367).
آناهیتا یعنی پاک و بی آلایش، در اوستا این صفت بارها در مورد فرشتگان و اشیاء استعمال شده ، غالبا مهر و تشتر (تیر)و هوم و برسم و آب زور و فروغ و غیره بصفت آناهیته یعنی پاکی و بی آلایشی منصف شده اند. در پارسی باستان نیز همین کلمه چهار جا بمعنی فرشته بما رسیده(عنایت الله و همکاران، به نقل از ابند ندیم، 70:13۴۵). بعدها آناهید و ناهید را بستاره زهره یعنی ستاره زیبایی که رومیان عنوان الهه و جاهت بدان داده اند اطلاق کردهاند (همان، 1۵8). ایزدی که بالاخص بدین نام مرسوم است ایزد آب است که بنام اردوی سوره آناهیته خوانده شده، فرشته نگهبان آب. در آیین زردشتی نگهبانی عنصر آب با فرشته اناهیتا (ناهید) است، این فرشته در نزد ایرانیان قدیم دارای مقام بلند و ارجمندی است. ممکن است ناهید ایرانیان از اثر نفوذ الهه سومر مرسوم به ایشتار که بعدها در بابل و آشور هم پرستیده میشد بوجود آمده باشد، ایشتار که مادر و مولود نوع بشر تصور میشد که در برخی خصایص شباهتی با ناهید دارد و ممکن است بعدها در بیرون از حدود ایران بعضی از خصایص و رسومات دینی این الهه را ضمیمه پرستش ناهید ایرانی کرده باشند. اردشیر دوم ستایش ناهید را در نقاط مختلف ایران در ممالکی که در تحت تصرف شاهنشاهان هخامنشی بود منتشر ساخت و مجسمه اورا در معابد برپا نمود آثار خطوط میخی که از اردشیر دوم باقی مانده است دلیل است که در عهد این پادشاه ستایش ناهید و مهر در ایران بالا گرفته است (دهخدا،ج۲ :2938).
آناهیتا در اوستا
آب نیایش «می ستایم آب را که آفریدۀ اهورا مزداست» این چنین بیان شده است: ستایش می کنم تورا، ای اَرِدْویسور آناهیتا. می ستایم تو را که نماینگاه همۀ آبهای پاک و درخشانی و نمازت میگزارم برای خشنودی اهورا مزدا که آفریدهاش هستی بپرستیم اهورا مزدای فرهمند و روان اراده را ـــ و بستاییم همۀ آب هایِ پاک را که دادۀ اهوراست، و آن ایزد بزرگ را که آبهای مزدا داده را زیر گام دارد و سرپرست است ـــ و بستاییم همۀ امشاسپندان را، و ایزدان مینوی سپهرمنش و گیتی منش را ـــ فروهرهای پارسایان را که نخستین گروندگان آیین بودند ـــ و زرتشت را و خاندانش را (رضی، 31:13۵8). «ستایشگرم آب پاکِ سود رسانّ زندگی ساز را. ستایشگرم آن اَرِدْویسور آناهیتا را، آن نگاهبانِ شایستۀ آبهای نیاولدۀ گیتی را ـــ و آن آب پهنه گستر زمین را که سازندۀ زندگی است، که چشمۀ زایندۀ نیروست از برای تندرستی ـــ که چون فرو ریزد دیوان را نابود سازد، و چون روان شود. ناپاکیها و آلودگیها را نیت گرداند». اینک بستاییم آناهیتا را، ایزد بلند پایۀ شایسته را، که در پهنۀ سپهر جای دارد، که در بستر زمین روان می شود، که نیرو می بخشد تن را و روان را، که جنبش و زندگی می دهد گیتی را، می رویاند گیاهها و سبزه ها را، که بدان گله ها و رسه ها افزایش می یابند، که خواستۀ مردمان افزون میگردد؛ که کشور آبادان و نیرومند میشود.
بستاییم ایزد بغبانو اَناهیتا را، که نگاهبان زنان است و در به سازی نژاد کارساز است. که نیروی زندگی را در مردان پاک میکند، و در خور می سازد تا در درون زنان بارور شود(رضی، 13۵8: 33).
ستایش کنیم ایزدی را که درد زایش را در زنان میکاهد، که سینه های زنان زاینده را پر شیر میسازد که چشمۀ زندگی است برای کودکان نوزاد. و ستایشمان بر آن ایزدی که بزرگ است، بزرگ و پاک؛ چو نان همۀ گیتی که از فرازین گاه بلندیهای زمین روان باشد. بستاییم آن ایزد توانمند اهورا آفریده را ـــ که سَتَرگ است، سترگ چون همۀ آبهای ناآلوده و پاک که از ابرها سرازیر شده و بر سینۀ زمین چون رودها و چشمه سارها و دریاها و دریاچه ها آرام یافتهاند. آرام در زمینهای هفت کشور ـــ و می پیرایند زندگی بالنده را، پاک میکنند نهاد مردان را، و زنان را، و تو انسان می نمایند شیر زنان را. سرود پرستش سراییم برای اهورا مزدا ـــ و بستاییم آب زندگی ساز را در پیکرۀ ایزدی چون اَناهیتا ـــ که میراند آبها را در بسترهایشان بر سینۀ زمین، چونان رگهایِ پر خون زنی جوان ـــ آبهایی که روانند در زمستان و تابستان (همان،3۴).
در دوره ساسانی دین رسمی ایران زرتشتی بود و در این آیین ادامه پرستش آناهیتا به گونه ای دیگر ادامه می یابد. مغ های زرتشتی به سبب مقامی کرد و خدای کهن ایرانی آناهیتا و مهر (میترا) در اذهان داشتند، سرودهای شکوهمندی در ستایش این دو ایزد بانو می سازند که در یشتها مندرج است. پشت پنج اوستا که یکی از زیباترین یشت های اوستاست به آناهیتا تعلق دارد و او به عنوان تجسم آسمانی و زمینی آب در جهانبینی زرتشتی مطرح می شود. پشت پنج شامل 30 گروه و 132 بند است. شاهان ساسانی آیین دی را گرامی داشته و از آن پاسداری میکردند. در نقش رستم شاپور سوم حلقه سلطنت را از ناهید دریافت میکند و در طاق بستان خسرو دوم در کنار ناهید و اهورا مزدا دیده می شود. در کنار طاق بستان کاخ بهستان وجود داشته که بر روی گلابتون ستون های سنگی باقی مانده تصویر خسرو دوم و آناهیتا با تاج شاهی در دستها به خوبی مشهود است. در کتیبه سرمشهد، ناهید در کنار بهرام و کرتیر دیده میشود. در زمان خسرو دوم سکههایی به نقش آناهیتا زده شد(علم الهدی،۵8:1382).
آناهیتا در مدارک باستان شناسی
شکوه و عظمت آناهیتا در دوره ساسانی به اوج خود رسید. ساسانیان توسط معبد آناهیتا حوض بزرگ شدند. اولین پادشاه ساسانی، اردشیر اول، در معبد آناهیتا تاجگذاری کرد و آخرین آن پس از مشورت هیربدان به عنوان یزدگرد سوم در معبد آناهیتا استخر انتخاب شد (صدر نوری، 1391:11۶). در مورد شاپور اول، پسر و جانشین اردشیر، بی دلیل نیست که نام دخترش را آدور آناهید (آناهید آتش) گذاشت که بعدها همسر شاپور شد و لقب بنبشنان بنبشان به او داده شد که به معنای ملکه زنان است. این نام ارتباط خانواده ساسانی را با معبد آناهید حوض نیز به یاد میآورد. بنای معبدی در بیشاپور برای آناهیتا در مجاورت کاخ سلطنتی توسط شاپور اول نارسه در کتیبه پایکولی انجام شده است، هنگامی که از سوی بزرگان و درباریان از ارمنستان به ایرانشهر فراخوانده میشود «هرمزد و همه ایزدان» را می خواند. و آناهید بانو» برای کمک (رسولی، 70:1391). بر روی ظروف فلزی این دوره که مربوط به قرن ششم و هفتم میلادی است، تصاویری از آناهیتا ساخته شده است. آناهیتا روی ظروف با پوشش و ظاهر متفاوت; نوع لباس، ژست بدن و انواع مختلف اشیا روی دستها خودنمایی میکند. از نمادهای الهه آناهیتا می توان به گل نیلوفر، انار، کبوتر (قله آناهیتا) و سبو (کوزه) اشاره کرد (عبداللهی، 2۴:137۵).
در اواخر دوره ساسانی بزرگترین نمادهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی آتشکده آذر گشتسب (آتششاهی یا سلحشوریان) ساخته میشود. شاهان ساسانی از تیسفون مقر حکومتشان پای پیاده به این مکان میآمدند. این آتشکده در کنار دریاچهای جوشان در دهانه یک مخروط آتشفشان به قطر 100 متر بنا شده و نشانگر اهمیت آب در آیین زرتشتیان میباشد. در کنار آتشکده (محل نگهداری آتش جاویدان) معبد آناهیتا قرار گرفته است. آب دریاچه از طریق نهری وارد معبد شده، در دالان ها گردش کرده و در وسط معبد حضور آرام خود را اعلام میدارد. سیستم گردش آب در این معبد شباهت زیادی به معبد آناهیتای بیشابور دارد. این مجموعه برروی صفحه ای طبیعی به ارتفاع ۵0 متر از کف دریا قرار گرفته و به وسیله حصاری با دو دروازه و 38 برج محصور شده است. بناها و دریاچه بدون تبعیت از حصار بیضی شکل از دو مربع که تشکیل یک مستطیل بزرگ را دادهاند، ساخته شدهاند. آتشکده و دریاچه بر روی محور اصلی (شمالی، جنوبی) مجموعه قرار دارند و عناصر مهم دیگری مانند دروازه، ورودی اصلی، محراب آتش و ایوان اصلی نیز برروی این محور قرار گرفتهاند. آب و آتش وصلت خود را در قلعهای بر فراز کوه و در حضور آسمان و طبیعت جشن میگیرند.
در نزدیکی این آتشکده مجموعه زندان سلیمان وجود دارد که بسیار شبیه به آتشکده آذرگشنسب میباشد و باستان شناسان معتقدند که به علت کم شدن آب در زندان سلیمان تپهای آتشفشانی به ارتفاع 110 متر که یک دهانه آتشفشان به عمق 100 متر و قطر 70 متر را داراست. این دهانه در آن زمان پر از آب بوده و نیایشگاه در گرد آن برروی قله ساخته شده است. یک تراس مرتفع هسته مرکزی مجموعه را تشکیل داده و در اطراف آن حلقه ای شامل ۶3 طاق (اقامتگاه موبدان و زوار) ساخته شده است. این مجموعه به وسیله ی یک حصار قلعه مانند محافظت می شده و در وسط تراس آتش مقدس روشن بوده است. به روایتی زرتشت در قرن دهم قبل از میلاد ظهور کرده و محل تولد او در اطراف همین محل تعیین شده است. در مجموعه زندان سلیمان معماری به دور آب شکل گرفته و مرکزیت و وحدت در آب معنی پیدا میکند. این الگو در آتشکدهی آذرگشنسب تکرار میشود و ما در دوران اسلامی شکل تکامل یافته آن را شاهد هستیم(علم الهدی، 82:138۵).
معبد آناهیتای بیشابور نیایشگاه اردوی سور آناهیتا و جایگاه نوازش و بازی با آب است. افکار، نمادها و مؤلفههای فرهنگی به عنوان ابزاری برای بازنمایی معنادار جهان برای اعضای یک گروه فرهنگی خاص عمل میکنند و تأثیرات واقعی بر جای میگذارند (باكاك، ۵1:138۶). در اساطیر، آناهیتا الهه آبها است. الهه الهامدهنده حاصلخیزی خاک است و به عنوان عنصر آفرینش جهان و الهه مادر شناخته میشود و یژگی «مادرانه» او به دلیل «مادر آب» بودن اوست. مادری آب یکی از روشنترین تعابیر اساطیر است. زندگی از آب زاده میشود و زاده شدن از آب در اصل به معنای متولد شدن از «رحم مادر» است.
آناهیتا شخصیتی بزرگ، قدرتمند و پاک در باورهای اساطیری است جایگاه او در بالای آسمان است و به نوعی خانهاش هفتمین لایه آسمان است. او در نبرد با جادوگران و جادوگرانی بود که به آب احترام نمیگذاشتند و باران را عزیز نمیشمردند و همیشه با شیاطینی که آب انبارها و آب گیرها را به خشکی میکشیدند در ستیز بود (معصومی، 32۴:1378). در اسطوره این ایزدبانو سرچشمه زاد و ولد و حیات است زیرا خداوند پروردگار آب و آب مایه بقا است زیرا زرتشت در زمان حیات خود خدایی جز اهورامزدا را خالق و قادر و مطلق نمی شناخت. نگهدارنده کیهان زرتشت به شدت با شرک مخالف بود و در مقابل اهورامزدا خدایانی چون میترا و آناهیتا را که خدایان بت پرست بتپرستی بودند میدانست (كاظمزاده،28:1392)؛ اما به دلیل تأخیر و اهمیتی که برای ایرانیان داشتند، بازسازی شدند و پس از زرتشت دوباره در آیین مزدیسنا ظاهر شدند. خدایان آریایی باستان شکوه خود را به عنوان واسطه و فرشتگان اهورامزدا بازیافتند (ریکل1،197:2002).
دلیل رفتن خدایان به خاطر نسبت دادن آناهیتا به دین زرتشت، خیانت پس از مرگ زرتشت و پایه گذاری دینی دور از اصول اوست. برخی از محققان معتقدند مغول ها دین زرتشتی را تحریف کردهاند و تاریخ این تحریفات را در قرن چهارم قبل از میلاد میدانند. یعنی تا دورههایی که مغان در نهادهای حکومتی قدرت میگیرند و پرستش خدایان باستانی چون میترا، بهرام و آناهیتا را که زردشت شخصیتشان را خدشهدار میکند، ترویج میکنند و آنها را وارد اوستای کوچک نمیکنند (داندامایف،117:13۵2). به دلایلی که در بالا ذکر شد نام آناهیتا را در گاهان نمییابیم. پس از زرتشت نام ایزدان در یشتها آمده و مورد ستایش قرار میگیرند. در اوستا از الهه آناهیتا به عنوان دوشیزهای بسیار زیبا، بلندقد و زیبا یاد شده است. خداوندی که مسئله ازدواج و عشق خالص را که منشأ تشکیل خانواده است و برای خانواده مهم خوانده می شود را به زنان می آموزد، آب فراوان است. در اوستا، در میان یسناها، از یسنا ۶3 تا ۶9، «ابزوهر» یا «نثار آب» بخشی از مراسم یسنا است که پس از پایان مراسم دعای یسنا انجام میشود (شین دشتگل،1۶:1382). در این یسنا (به ویژه بندهای 1 تا ۵ یسنا ۶۵) از آب و 2 الهه سپرده شده به آن یعنی آناهیتا صحبت شده است (رسولی،21:1391). در میان اینها یشت پنجم به «کمپ سورناهید» اختصاص دارد. آناهیتا ایزدبانویی است که به صورت دوشیزهای زیبا در یشت ۵ ظاهر میشود. در بندهای 7، 13، ۶۴، 101، 102، 123، 12۶ تا 129، بدن برازنده و قدرتمند و ترکیبات زیبا و دلنشین او بارها شرح داده شده است (گویری، ۴8:138۵). آناهیتا در یشت ۵ نماد آب است و به شکل رودخانهای عظیم ظاهر می شود:
بزرگی که همه جا مشهور است. کسی که به بزرگی تمام آبهایی است که روی زمین جاری است. سیلابی که از کوه هوکریه به دریای فرخ کرت میریزد (همان،۵0). در آبان یشت كردهٔ ۶0 تا ۶۶ در مورد آناهیتا و قدرتش نوشتاری مطرح شده كه: «در ۴ بند آن، آناهیتا چنین بیان شده است: بند۶0: از برای من ای زردشت اسپنتمان این اردوی سور ناهید را به ستای كسی كه... بند۶1: او را كشتیران ماهر ستایش نمود وقتی كه پل پیروزمند فریدون وی را در هوای به صورت یك كركس به پرواز نمودن واداشت ... بند۶2: از این جهت او سه روز و سه شب پیدرپی بر بالای خانهٔ خویش در پرواز بود، نمیتوانست فرود آید. در انجام سومین شب او، به سپیده دم رسید. درگاه بامداد روشن به اردوی سور آناهیتا ندا درداد. بند ۶۳: ای اردوی سورآناهید به یاری من بشتاب مرا اینك پناه ده اگر من زنده به زمین آفرید» (عبداللهی ،588:137۵-۵89).
اشیا و نگارههای دورهٔ ساسانی منقش به آناهیتا
از آثار مهم دوره ساسانی که نقش آناهیتا به وفور در تزئینات آنها استفاده شده است، ظروف طلایی و سیمیناند، مجموع نقوش تزیینی آنها، همراه با ایزدبانو آناهیتا، مفاهیم بسیاری را دنبال میکنند. محققان برای تفسیر این ظروف نظرات مختلفی ارائه کردهاند. به عنوان مثال، اتینگهاوزن آنها را با الهه آناهیتا مرتبط میداند (اتنگوسن،3۶:19۶7-37). دوروتی شپرد2 به این تصاویر معنایی مذهبی میدهد، رینگبوم3 آنها را به عنوان کاهنان معبد و باکره تعبیر میکند، گریشمن4 آنها را به عنوان نمادهای سلطنتی یا سرگرمی سلطنتی مورد مطالعه قرار داده است. و الگ گرابر5 نیز معتقد است که این ظروف مضامین مذهبی ندارند، بلکه تصاویری از زندگی مادی را نشان میدهند (موسویکوهپار 6،۵۵:2008).
ظروف ساسانی حاوی تصویر آناهیتا یا زنان از نواحی مختلف ایران و سرزمین های مجاور به دست آمده است. این ظروف برای اولین بار در موزه ارمیتاژ به نمایش گذاشته شد. بیشتر ظروف حاوی نقش زنان یا آناهیتا در موزه ارمیتاژ قرار دارد. بنابراین در این موزه آثار ساسانی مانند بشقاب ها، بطریها و کوزهها وجود دارد که با تصاویر زن فلوت نواز یا تصاویر این الهه در حال اجرای رقص مذهبی و در پناه چنگال های عقاب تزئین شده است. در مجموعه فریر و ساکلر چهار اثر با این مضمون و در موزه ایران باستان سه کاسه و یک بطری با نقش نوازندگان زن و آناهیتا وجود دارد. آناهیتا با اندام متناسب و در میان شاخه های انگور بر روی بطری و بشقاب موزه کلیولند به تصویر کشیده شده است و همین تصاویر در بشقاب دیگر و قوری نقره آبکاری شده در موزه متروپولیتن دیده میشود. آناهیتا الههای است که در قالب دوشیزگان زیبا ظاهر میشود. در بندهای 7، 13، ۶۴، 101، 102، 123، 12۶ و 129 بدن برازنده و قدرتمند و آرایه های زیبای او به گونهای دلنشین توصیف شده است. آناهیتا نمادهایی دارد که در هنر ایران به آن توجه شده است.
تصویر سگ مربوط به هشت هزار سال پیش بوده است، یعنی از زمانی که به ندرت تصاویر طبیعی بر روی سفالها کشیده میشد، میتوان دید که در میان اولین و مهم ترین تپههای ایران، تصویر سگ به تصویر کشیده شده است. روی سفال آنها در دوره تاریخی به ویژه دوره ساسانی نقش سگ به همراه تصاویر آناهیتا بر روی تعداد زیادی از ظروف این دوره نشان داده شده است (هوله7،17۵:2007). همچنین در دیگ موز متروپولیتن، سگی در حال نوشیدن آب از ظرفی است که آناهیتا در دستان خود گرفته است که به وضوح با ببر موجود در آن متفاوت است که از نظر اندازه و شکل و موارد دیگر شبیه سگ است (گونتر8،۶0:1992-۶1).
در آثار هنری ایران و بسیاری از تمدن های دیگر نقش گل نیلوفر خود را نمایان میکند که بیانگر اهمیت و قداست این گل است. گل نیلوفر یکی از نمادهای مصر است که به نقوش تزئینی بین النهرین راه یافت و از این طریق وارد ایران شد. گفتنی است آشوریها و مادها از گل نیلوفر در هنر خود استفاده میکردند (سودآور،100:138۴) و حتی در آثار هنری لرستان نیز به نمایش درآمده است (همان،117).
در دوره اشکانیان از نیلوفر در تزئینات معماری استفاده میشد و تحت تأثیر هنر یونانی شکل و فرم آن تغییر کرد، و از این طریق وارد هنر ساسانی شد (افضل طوسی،1۵۵:1391). در این دوره گل نیلوفر آبی در صحنههایی که الهه آناهیتا به تصویر کشیده شده است به وفور دیده میشود. این گل یا در دستان آناهیتا قرار میگیرد یا در کنار او در موزه ارمیتاژ، پنج عکس از آناهیتا بر روی شیشه به نمایش گذاشته شده است، بهجز یک عکس، بقیه آنها گل نیلوفر در دستان آناهیتا را نشان میدهد. در ایران گل نیلوفر سمبل و نشانه حیات و آفرینش است (دادور، 11۵:138۵). بر این اساس همانطور که در بند آمده، نیلوفر گل به عنوان گل خاص آناهیتا معرفی شده است. در فارسی به گل نیلوفر گل ابزاد یا گل حیات و آفرینش یا نیلوفر آبی میگویند. از آنجایی که این گل مربوط به آب است، نماد آناهیتا، الهه آبهای روان است. روایات باستانی نیلوفر یا نیلوفر را محل نگهداری دانه یا دانه زرد میدانستند که در آب نگهداری میشد (محمودی،۴۴:1380).
آناهیتا و مهر دو خدایی هستند که با گل نیلوفر و از درون آن متولد شدند. نقش انار از هزاره سوم پیش از میلاد در آثار هنری ایران دیده میشود (شعبانی خطیب،70:1387-71). انار یکی از نقوشی است که در سایر ظروف ساسانی که نقش آناهیتا را در دست یا درون ظروف به تصویر میکشد، دیده میشود. میوه انار در اوستا ذکر نشده است، درختان انار را نیز در آتشکدهها میکاشتند و شاخههای آن را بهعنوان برسم در مراسم در دست میگرفتند. برسم شاخه های بریده درخت انار است که در مراسم مذهبی استفاده میشود. برسم نماد خلقت گیاهان و آب مقدس نماد باران است. این دو عبارت از حاصلخیزی گیاه و خاک است (گویری ،13۵:138۵-137). در متن اوستا، آناهیتا چندین بار با لوحی در دست توصیف شده است. انار به نوعی نشانه باروری و برکت و فراوانی است (هارپر9،۴0:1978).
در فرهنگ ایرانی، انار به دلیل رنگ سبز برگ و شکل غنچه و گل آن که شبیه آتشدان است از تقدس خاصی برخوردار است (میرمحمدی،۴0:1380-۴2). در کنده کاریها و گچ بری های بناهای ساسانی تصویر نمادین میوه و گل انار بارها به چشم میخورد. در زمان ساسانیان، انار همیشه مقدس شمرده میشود. این میوه دانه دار را نشانه و نماد باروری آناهیتا میدانند (كریمی،11۶:1380). نوزاد یا کودک یکی از نقوشی است که در بیشتر ظروف آناهیتا پیچیده شده است. این نقش در هنر ایران سابقه نداشته و برای اولین بار در آثار مربوط به دوره ساسانی که احتمالاً می توان از هنر یونان و روم تأثیر پذیرفته است، ظاهر می شود. در آسیای غربی اسطورههایی وجود دارد و آن داستان عشق الهه آب یا الهه مادر به فرزندش است که خدای بارور کننده است. مادر علاقه مند به ازدواج با پسرش است، اما پسر جواب این محبت را نمی دهد و مادر او را میکشد و سپس مادر دوباره پشیمان میشود و به او زندگی میبخشد و او دوباره دنیا را بارور میکند (بهار و همکاران،۶2:1388).
همانطور که پیداست نوزاد یا کودک نماد و نشانه تولد، رشد، تولد و باروری است. یکی از نقوشی که در بیشتر ظروف طلا و نقره دوره ساسانی به چشم میخورد نقش انگور یا تاک است. در بشقاب موز کلیولند، شاخههای انگور تمام سطح ظرف را میپوشانند و در بشقاب مجموعه فریراند ساکلر، علاوه بر شاخه های انگور، بشقاب پر از انگور در دستان آناهیتا حک شده است. قبلا تصور میشد که این صحنه نشان دهنده جشن پیروزی دیونیزوس، خدای شراب و شراب (یکی از اساطیر یونانی) است، اما این صحنه در واقع آناهیتا را به تصویر میکشد که به تقلید از سبک جشن پیروزی یونانی-رومی انجام شده است. دیونیسوس10 در آثار ایران از دوران اشکانی به روشنی قابل بررسی است (موسوی كوهپر،172:1390). اما در دورههای قبل از این اثری از آن نیست، ادامه این نقش را میتوان در آثار هنری دوره ساسانی به ویژه گچ بری و فلزکاری مشاهده کرد و به صورت خوشه انگور و برگ مو یا برگ موی ساده است که ادامه سبک رئالیسم را نشان میدهد.
دوره اشکانیان نقش تاک در آثار نوآسوری در بینالنهرین دیده شده است، اما هیچ گاه اثری از آن در هنر هخامنشی دیده نشده است. بنابراین نمی توان آن را عنصر وارداتی هنر آشوری دانست. این نقش را می توان در آثار هنری یونان از قرن ششم پیش از میلاد مشاهده کرد و به نظر میرسد ورود نقوش انگور و انگور به نقوش تزئینی ایرانی را باید تحت تأثیر فرهنگ یونانی دانست (محمدیفر،71:1392-72). در اساطیر ایرانی انگور نماد خون، نیروی اصلی حیات و سرزندگی است (یاحقی،107:13۶9). این گیاه نمادی از باروری بینهایت است (سکراتو11،8:19۶۶). در ظروف بررسی شده هاله نور بر روی پنج ظروف دیده میشود. این نقش در دوره ساسانی بسیار رایج شد و از طریق آن به هنر روم نیز سرایت کرد. هاله نور الهی و نیروی ترکیبی آتش و طلای خورشیدی یا انرژی الهی است. نوری که از تقدس سرچشمه میگیرد، نیروی معنوی و نیروی نور عبارتند از تقدس، دایره، دایره شکوهمند، نبوغ، فضیلت، نشر نیروی حیاتی در سر، انرژی حیاتی خرد و نور متعالی معرفت (كوپر،378:1379). نقش پرندگان از دوران ماقبل تاریخ و از هزاره چهارم در تمدنهای بینالنهرین، شوش و پارس ایلامی تجلی ابرها و قلههای باران بود و در دوران بعد انواع خاصی از پرندگان از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار بودند (ژوله، ۴7:1381).
نقوش پرندهای که روی ظروف طلا دوره ساسانی دیده میشود طاووس است که روی بطری موز ارمیتاژ، بطری موزه ایران باستان، کاسه تخم مرغی شکل همان دوره و همچنین روی کوزه مجموعه فریر و ساکلر این کوزه تنها ظرف دوره هفتم ساسانی است که تنها دارای سه نقش آناهیتا است (Olson, 2008: 78). در سنت زرتشتی طاووس را پرنده ای مقدس میدانستهاند. طبری در مورد آتشکدهها و معابد زرتشتیان که تا قرن سوم هجری باقی ماندهاند، اشاره میکند که در نزدیکی آتشکده بخارا، مکان خاصی برای نگهداری طاووس در نظر گرفته شده است. در فرهنگ اسلامی طاووس را نیز پرندهای بهشتی میدانند (صباغپور، ۴1:1389). این پرنده در ایران با نام پرنده ناهید (آناهیتا، خدای آب) معرفی شده است (پرهام،۵:137۵). تصویر عقاب فقط روی بشقاب موزه ارمیتاژ نشان داده شده است (هال،۶8:1380). عقاب یکی از نقشهای مرتبط با مردم آسیای غربی است و دلیل آن این است که این پرنده قدرتمند و قدرتمند نماد اهورامزدا، شمس و همه خدایان آسمان است (ریاضی،1۶2:1381).
یکی از نقوشی که بر روی اکثر ظروف مجلل دوره ساسانی حک شده، نقوش پرندگان کوچکی است که از نظر اندازه و شکل بیشتر شبیه کبوتر یا مرغ و آبزی هستند. در باور ایرانیان، هر پرنده ای که نسبت به آب باشد، نماد آناهیتا یا ناهید است (نیبرگ،۴1:13۵9). بر این اساس شاید بتوان گفت که نقش پرندگان روی ظروف ساسانی نوعی پرنده آبزی را نشان میدهد. در ظروف دوره ساسانی تصویر جام یا کوزه ای که آب از آن بیرون می ریزد و حیوان کوچکی از آن می نوشد به وفور دیده می شود. مخزن آب به عنوان یکی از نمادهای آناهیتا معرفی شده است (یاحقی،۴1۶:13۶9). معانی نمادین آب را می توان در سه موضوع اصلی خلاصه کرد: منبع حیات، وسیله کشت و مرکز حیات تازه. در آسیا، آب شکل اساسی ظهور، اصل حیات و عنصر تولد مجدد جسمی و روحی، نماد باروری، پاکی، خرد، برکت و فضیلت است (شوالیهگری،2:1388-۴). درخت زندگی ریشه بسیار قدیمی در باورها و فرهنگ اقوام و ملل مختلف دارد. این نقش نمادی از جهان هستی، منبع باروری و نمادی از دانش و زندگی جاودانه است (هال، 2۵8:1380).
در اوستا از درختانی که در کنار چشمه می رویند، نگهبان دارند و نماد سرچشمه حیات، خیر و برکت، تقدس، همدلی، انسانیت، باروری، تولد، سرسبزی، آبادانی، طراوت و مظهر زیبایی، غرور، نشاط و الگوی دنیاپرستی، پایداری و استقامت هستند. در فرهنگ دینی، این درختان نمادی از نور و قدرت الهی، علم، حکمت، اصل نیکی هستند و به عنوان نماد تکامل انسان مورد ستایش قرار می گیرند (پورخالقی چترودی،93:1381). در نمادگرایی اسطوره های جهان، درخت نماد زنان و همه نمادهای زنانگی و مادری است (همان، 78). روی ظروف طلا و نقره حاوی تصویر ایزدبانو آناهیتا، تصویر بز کمتر دیده میشود و در بیشتر پدیده های هنری ایران، آناهیتا به شکل بز تجسم یافته است. بز نماد نیروی حیات، آفریننده نیرو و نگهبان درخت زندگی است (محمودی، ۴2:1380). در خاور نزدیک، بز کوهی همراه با درخت زندگی نماد باروری هستند (این حیوان مظهر فراوانی و از نوع رشد درنده است و در شاخ آن نیروی جادویی نهفته است) (حاتم،8۵:1377). بز کوهی نماد تولد، رشد، سرسبزی، شکوفایی و فراوانی است (هال،3۵:1380).
در بشقاب موزه ارمیتاژ، زیر پای این موجود افسانه ای، که زنی فلوتزن (شاید آناهیتا) بر آن سوار است، دو ماهی در حال شنا به تصویر کشیده شده است. ماهی های غرش به دلیل عملکردی که در حفظ جان مینو از گزند شیطان دارند، از دوران ماقبل تاریخ تا به امروز همواره جایگاهی قوی در آثار هنری ایران داشتهاند (ماهی چون در آب زندگی می کند مصداق آب و باران و طراوت و طراوت است. ماهی برای نشان دادن دریا و آب به کار می رود که به منبع باروری معروف است) (محمودی،۴3:1380). شاه بر تخت نشسته و بانویی در مقابل اوست. لباس مواج و نوارهای پشت سرش شبیه آناهیتا است. شاه فرشاهی را با دست بلند کرد و بانو سه انگشت خود را به روش مرسوم آن دوره که احتمالاً نماد کردار نیک و گفتار نیک و پندار نیک بود. این نقش را به گونه ای دیگر تعبیر میکنند که پادشاه به بانو یا ملکه خود آناهیتا هدیه میدهد، در این حالت بانوی بلباس و تاج الهه به تصویر کشیده شده است (آورزمانی،۵۶:1388).
در نقش بهرام دوم و ملکه نفر اول سمت راست بهرام دوم و نفر بعدی همسرش؛ که برخلاف سنت تصویری در ایران باستان بزرگتر از شاه ، در جلوی این دو بدن، ولیعهد در ابعاد کوچکتر حک شده است. سایز بزرگتر نقش خانم نشان از وقار او دارد.نام این خانم «شاپوردختک» پسر عموی بهرام بود. در برخی دیگر از سکه های ساسانی از او به عنوان «ملکه ملکهها» یاد شده است. سر ملکه با آرایش و جواهرات قابل توجه کمی بالاتر از سر پادشاه قرار گرفته است. بهرام با یک دست شیرها را می کشد و شمشیر را به سوی شیر دیگر می برد. با دست دیگرش دست همسرش را برای حمایت گرفت. موهای این خانم بافته شده و تاج بر سر دارد. آرایش او جالب است، گردنبند و نحوه قرار دادن دستان ملکه دقیقاً مشابه برخی از تصاویر آناهیتا است. فردی که بین این دو قرار دارد، با کلاهی با علامت قیچی، شخصیت موبد ساسانیان است (همان،۵7).
در نقش نگاره در پرتره خسرو دوم، آخرین پادشاه بزرگ ساسانی که فر می گیرد، آناهیتا نیز آماده است فر را از اهورامزدا بدهد و آناهیتا در آن سوی خسرو پرویز حضور دارد. کاملاً مشهود است که موقعیت اهورامزدا در این صحنه یکسان است. همسان بودن آناهیتا و اهورامزدا در این صحنه نشان می دهد که الهه آب و دوشیزه پاک که مظهر برکت و باروری است در کنار پادشاه حضور دارد و به صورت نمادین از کوزه آب میریزد و حلقه ای مروارید دارد. در دستش نشانههای آناهیتا مربوط به آب است و تاجی از مروارید بر سر و گردن بند مروارید دارد که همگی نشاندهنده آب و الهه آب است. روی لباس خسرو نیز مرواریدهایی به صورت قطره دیده میشود (همان،30).
نیمتنههای گچی الهه آناهیتا از محوطههای تیسوفون تیسوفون دارای گچ بریهای متعدد با نقوش و نقشهای تزیینی گوناگون است که در مقایسه با سایر محوطههای ساسانی تعداد آنها بیشتر است. (کروگر12،۵۵:1982). تاریخ پیشنهادی برای این گچ بریهای تیسفون بین قرن ۴ و ۶ پس از میلاد است (محمدیفر و همکاران، 1۵1:139۴-1۵2).
معماری مرتبط با آناهیتا
اهورامزدا در گذشته به معنای خدای دانا، برتر، خالق همه موجودات جهان، دانای اسرار نهفته در هستی و البته بسیار مهربان بود. از این رو وجود ایزدبانوی آب در ایران باستان در کنار اهورامزدا حکایت از جایگاه بسیار بالای این ایزدبانو برای ایرانیان و توجه ویژه به وی دارد. نمونه دیگری از آثار به جا مانده از گذشته که حاکی از جایگاه منحصر به فرد ایزدبانوی آب در ایران باستان است، نقش برجسته طاق بستان است. در این کتیبه الهه آناهیتا در سمت راست خسرو پرویز ساسانی و اهورامزدا در سمت چپ او قرار دارد. نکته مهم در کتیبه طاق بستان این است که الهه آب تاجی مانند اهورامزدا بر سر دارد و در یکی از دستانش کوزهای است که آب از آن جاری می شود. معابد زیادی در سراسر ایران برای احترام به نقش ایزدبانوی آب در ایران ساخته شده است که نمونههایی از این معابد در شهرهای همدان، کازرون، آذربایجان، کرمانشاه و کنگاور است. جالب اینجاست که معابد الهه آناهیتا معمولا در اطراف رودخانهها قرار دارند (شهبازی و همکاران، 243:1397).
نخستین سند در باب تاریخ آبیاری ایران به پنج هزار سال قبل بازمیگردد. ایرانیان باستان نه تنها در ارتباط با دانش و فناوری در حوزه سازههای آبی شاخص بودند که در مدیریت و ساماندهی منابع آبی نیز سرآمد به شمار میرفتند. در روزگار ساسانیان و روزگاران پس از آن قانونی یکپارچه موسوم به «قانون نمک» در باب منابع آب ملاک عمل بود که از سوی گروهی متخصص که گماشته دربار بودند تدوین شده بود و سازمانی بر اجرای آن نظارت داشت. این نهاد قدرتمند ساخت سازههای آبی، کارکرد و نگاهداشت آنها را در کنترل خود داشت و همچنین مسائل تقسیم آب میان مردم را حل و فصل میکرد. در ایران باستان انتقال آب از سرچشمهها به مکانهای استفاده و تقسیم صحیح آن همواره اهمیت داشت (برای مثال در شهر دراکان، حوالی فسا در استان فارس). در یافتههای جغرافیایی به جای مانده از هفتصد تا هزار سال پیش شهری به نام دراکان یا دارکان وجود داشته است که در نقشههای فعلی موجود نیست. امروزه خرابههای شهری که با زلزله ویران شده در دوکیلومتری جنوب شرق روستایی به نام داراکو (تل نارنجون) واقع شده و محققان بر آنند که این همان شهر دراکان است.
آناهیتا و خشکسالی
ایران از دیرباز گرفتار خشکسالی بوده است چنان که داریوش در کتیبه خود در تخت جمشید از اهورامزدا میخواهد که ایران را در برابر خشکسالی و دروغ محافظت کند. اسطوره، اولین واکنش و تفکر انسان نخستین در برابر حوادث طبیعی است. چون بشر نخستین در شناخت عوامل این رویدادها دچار ابهام بودند، لذا عکسالعمل آن ها همراه با ترس بوده است و همین ترس باعث میشد تا برای هر پدیده فوق طبیعی خدایی فرض کنند و به آن پناه ببرند. با گذشت زمان بیش از گذشته معلوم میشود که اسطورهها منابع ارزشمند تاریخ یک سرزمین به شمار میآیند که می توانند سویه تاریک و ناشناخته گذشته را روشن کنند. آب در اسطوره آفرینش اقوام جزو نخستین آفریدههای مادی ست و این به خاطر اهمیت این عنصر حیاتبخش است. اهمیت آب نزد ایرانیان باستان تا به آنجاست که مورخان یونانی ستایش و تقدیس عنصر آب را به ایرانیان نسبت دادهاند و گواه آن تاریخ هرودوت است که در آن هرودوت مینویسد: «ایرانیان آب را گرامی میدارند. برای آن مانند سایر عناصر مفید از قبیل آتش، باد و غیره فدیه و نیاز میآوردند. دست در آن نمی شویند و به کثافات آنرا آلوده نمیکنند»(عفیفی، ۴03:137۴). نکته مهم در خصوص آیین آن است که کنشها و معنای نمادین آنها توسط اجراگران بهاختیار برگزیده نشدهاند یا برخاسته از منطق یا شرورت نیستند، بلکه توسط نیرویی بیرونی بدان ها تحمیل شده یا آن که به طور ناخودآگاه از سنتهای اجتماعی به ارث برده شدهاند (گریمز،199۴).
آیینهای باران خواهی
۱ـ ساخت یک عروسک توسط کودکان و زنان یا جوانان یا گاه اهالی
2ـ به طور جایگزین برگزیدن کسی از اهالی روستا و انتساب هویتی نمادین بدو
3ـ دسته روی مکانی مقدس یا کوچههای آبادی یا حمل عروسک یا همراهی فرد برگزیده
۴ـ ریختن آب روی عروسک یا دسته روندگان یا شخصیت نمادین برگزیده
۵ـ خواندن نیایش یا آوازهایی در طلب باران
۶ـ هدیه گرفتن از اهالی
۷ـ پختن آش یا نان و نشاندار کردن آن و تقسیم خوراک آیینی
۸ـ زدن کسی که نشانه در سهم او از خوراکی است تا پیدا شدن یک ضامن (بهار،277:137).
نقش آناهیتا در ارتباط با عروسک
در آیینهای بارانخواهی که از کهنترین سنتهای فرهنگی و مذهبی ایرانیان به شمار میرود، عنصر آب و الهه مرتبط با آن، یعنی آناهیتا، نقشی بنیادی و مؤثر دارد. در این آیینها، ساخت عروسکهایی که به عنوان نماد زایندگی و طلب باران استفاده میشوند، همواره از مؤلفههای کلیدی مراسم بوده است. بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که این عروسکها بازتابدهنده تجسم نمادین آناهیتا، ایزدبانوی آبها، باروری و پاکیاند (کوپر، 1379؛ بهار، 1377).
عروسک در این آیینها اغلب به صورت مونث ساخته میشود و با نامهایی چون «بوکه باران» در کردستان (هاشمی، 138۵)، «چمچه خاتون» در آذربایجان (عاشورپور، 1387) یا «کولی قزک» در کرمانشاه (شمس، 1377) شناخته میشود. این عروسکها که گاه از چوب یا چمچه و قاشق ساخته شدهاند، لباس زنانه بر تن میکنند و در آیینی دستهجمعی توسط زنان یا کودکان در کوچهها گردانده میشوند. در جریان این آیین، بر سر عروسک آب میریزند و اشعاری در طلب باران میخوانند. این مراسم نه تنها نمایش یک نیایش عامیانه برای نزول باران است، بلکه به شکل نمادین، آناهیتا را به عنوان واسطهای آسمانی برای فراخوانی ایزد باران، یعنی تیشتر، میطلبد (میرشکرایی، 138۴؛ برومند سعیدی، 1377).
عروسک در این آیینها را میتوان نوعی بازنمایی از آناهیتا دانست که در اسطورهها، نه تنها الهه آب، بلکه الهه باروری، زنانگی، پاکی و حیات نیز هست. همانگونه که در اوستا آمده، «اردوی سور آناهیتا» ایزدبانویی است که آب پاک و زندگیبخش را به جهان جاری میسازد و نگهبانی آن را بر عهده دارد (رضی، 13۵8). در این چارچوب، عروسک به عنوان تمثالی از این ایزدبانو، با بار نمادین فرهنگی و مذهبی، نقش زندهای در آیینهای مردممحور و بومی ایفا میکند.
از منظر انسانشناسی نمادین، این عروسک نهتنها کارکردی آیینی دارد، بلکه حامل مفاهیم چندلایهای از ارتباط میان زن، زمین، باروری و مقدسات است. کوپر (1379) اشاره میکند که عروسکها در فرهنگهای سنتی، اغلب بازنمایی الهههایی هستند که با زایش، غله، آب و زندگی مرتبطاند. در آیین بارانخواهی ایرانی نیز، این نقش به آناهیتا بازمیگردد که در باورهای عامه با مفهوم رحمت و بارش پیوند دارد.
همچنین بر اساس تحلیلهای اسطورهشناسی، ارتباط آناهیتا با تیشتر ایزد باران، ساختار دوگانهای از زن و مرد الهی را میسازد که نمادی از پیوند مقدس و حاصلخیز است. در اشعار محلی این آیینها، عروسک یا دختر باران مخاطب قرار میگیرد و از او خواسته میشود تا باران را از تیشتر طلب کند. این نمایش آیینی، بازماندهای از اسطورههای کهن زایندگی و باروری است که در قالب فرهنگ عامه به حیات خود ادامه داده است (بهار، 1377؛ گریمز، 199۴).
در نتیجه، عروسک آیین بارانخواهی را میتوان نماد زمینی آناهیتا دانست که در ذهن و باور مردم، واسطهای میان زمین و آسمان، انسان و خداوند، و خشکی و باران تلقی میشود. این عروسک نه تنها نماینده درخواست باران، بلکه تجلیگاه احترام و نیایش به عنصر حیاتبخش آب است که در فرهنگ ایران باستان، جایگاهی اسطورهای و مقدس داشته است.
در کردستان که آیین باران خواهی با نام "بوکه باران" یعنی عروس باران برگزار می شود، دو تکه چوب را به شکل صلیب به هم می چسبانند و لباس سنتی خود را بر روی آن می پوشانند(هاشمی،2۵2:138۵). در آذربایجان با استفاده از یک چمچه (آبگردان) و ساخت یک صلیب و پوشاندن لباس زنانه بر آن، عروسک را می سازند(عاشورپور 2۵:1387). ساخت عروسک در گیالن هم با بهره گیری از یک قاشق است(میرشکرایی، ۴۶2:138۴). گاه هم چون زنان بردسیر تنها به ساخت صورتکی اکتفا می کنند(برومند سعیدی، 2۵1:1377-2۵۵). در قوچان جوانان بر چوبی دو الی سه متری پارچه و گاه لباس می پوشانند و آن را چولی قزک (لباس چوب پوشیده)می نامند(میرنیا، 18۴:1381-18۵). در کرمانشاه چوب بلند لباس پوشانده را که به هیات دختری در میآورند، کولی قزک مینامند (شمس، ۵7:1377).
در روستاهای زرند کرمان این مترسک را تالو مینامند (خلعتبری، 87:1387). جنسیت این عروسکها معموال مونث است و او را عروس باران خطاب میکنند و واسطهای است برای نزول باران. عروسک نماد بوده ای فرازمینی است و گاه آن را تصویر ایزد بانوی غله، مادر یا دوشیزه دانستهاند(کوپر، 2۵8:1379). در آیینهای باران بیگمان بایستی پیوستگیای میان عروسک و ایزدبانویی باشد که می تواند نقشی در باران سازی داشته باشد. از همین رو، بسیاری عروسک در آیین های باران خواهی ایران را نماد آناهیتا می دانند که ایزد آب و باروری است. از آن جا که تیشتر ایزد باران است پس در این آیین آناهیتا که همان عروسک آیین است باید تیشتر را راضی کند تا باران ببارد و از آن جا که عروسک را در اشعار عروس باران می نامند؛ احتمالا در باورهای نانوشته مردمان پیوندی بین آناهیتا و تیشتر بسته شده است. این عقیده که زن همیشه به حمایت مرد نیاز دارد و تکامل وی با حضور و وجود مرد انجام میشده است؛ از همان ابتدا وجود داشته و تا امروز نیز رایج است. چنان که ایولین رید می گوید: «این نظریه که مردان در جامعه بر زنان برتری دارند، به دو ویژگی زیستی وابسته است: مردان اغلب بزرگ تر و عضالنی تر و ورزیده تر از زنان اند و زایش فرزند به عهده ی زنان است. از این رو این نظریه زنان را برای گذران زندگی و پشتیبانی از خود، بیچاره و وابسته به مردان پر زور و باهوش نشان می دهد»(رید، ۴۴:1388).
دسته روی آیینی
در بیشتر آیینهای باران خواهی دسته روی دیده میشود. گاه مقصد دسته روی کوی و برزن و کشتزار است؛ مانند آیین بوکه باران(هاشمی، 138۵). گاه سوی امامزاده شهر یا روستا همچون چمچه خاتون (عاشورپور،12۵:1387). دسته روی بیشتر در میان دختران و کودکان است و چون کودکان فطرت پاک و بیآلایش دارند از این رو نقش پررنگ تری دارند.
ریختن آب بر روی عروسک یا دسته روندگان
در بیشتر آیین های باران خواهی بر سر عروسک یا دسته روندگان آب می ریزند. این کردار نمادین و جادویی است. در انواع جادوها آمده است اگر می خواهید طبیعت کاری را بکند، خودتان آن را انجام دهید(بهار، 277:1377). این کار ریشه ای کهن دارد؛ انسانهای شکارچی پیش از آن که به شکار بروند بر نقش حیوانات روی دیواره غارها؛ نیزه پرتاب میکردند و حال در این جا ریختن آب بر روی عروسک و روندگان نیز اشاره به برآورده شدن نیاز دستهای است که در طلب بارانند. گاه حتی پیش میآید که آب را از بلندی میریزند و این ریختن آب از پشت بام اشاره بر ریزش باران از آسمان دارد. درواقع این ریختن آب از بلندی جادو را تقویت می کند تا موثرتر عمل کند.
نتیجهگیری
آناهیتا بهعنوان ایزدبانوی آب و باروری، در آیینهای بارانخواهی ایران باستان حضوری پررنگ دارد. این حضور هم در متون دینی اوستایی و هم در آیینهای مردمی، با ساخت عروسکهای آیینی و اجرای مراسم بارانطلبی، قابل ردیابی است. بازتاب این باور در هنر دوره ساسانی، با نمادهایی چون کوزه، نیلوفر، کودک و پرندگان آبزی، تصویری روشن از نقش آناهیتا در زندگی فرهنگی و مذهبی ایرانیان ترسیم میکند. بدینسان، این مقاله کوشیده است پیوندی میان اسطوره، آیین و هنر با محوریت آناهیتا برقرار کرده و سهم او را در پایداری فرهنگی و زیستی ایران باستان روشن سازد.
در متون تاریخی، بهویژه در «آبانیشت»، آناهیتا بهعنوان ایزدبانوی آب، عشق و باروری ظاهر میشود. صفاتی مانند عشق، جنگ و باروری، تحت تأثیر الهههای ایشتار13، آفرودیت14 و آتنا15، در آناهیتا نمود یافته است. اعتقاد به ویژگیهای رزمی آناهیتا در متون اوستا (آبانیشت، کردههای ۶۵ و ۶۳) به چشم میخورد و توانایی این ایزدبانو در برابر دشمنان را یادآور میشود. پادشاهان افسانهای ایران مانند فریدون، گرشاسب، کاووس، کیخسرو، ضحاک و دیگران، برای این ایزدبانو قربانی میکردند تا آناهیتا به یاری آنان بشتابد. بازنمایی آناهیتا بر اساس شواهد باستانشناسی نشان میدهد که او تحت تأثیر الهههای دیگر سرزمینها بوده و از جنبههای مثبت صفات آنان در بابل، یونان، هند و... بهره برده است. در ایران، آناهیتا الهه وفاداری به خانواده و عشق درون خانواده است، در حالیکه ایشتار در بینالنهرین و آفرودیت و آتنا در یونان و روم، مظهر عشق جمعی و جهانی بودند.
جلوههای هنرهای دیگر را میتوان در جنبههای مادی آناهیتا مشاهده کرد. بهطور مشخص، نمادهای الهه آناهیتا معمولاً بهصورت تزیینی در اطراف مجسمهها و نیمتنههای او یا بهصورت کاملاً مستقل و در قالب نقوش تزئینی دیده میشوند. این نمادها عبارتاند از: میوه انار، نیلوفر آبی، گل رز، زنبق و نیمنخل (نصف برگ خرما) که گاه بهشکل بال نیز تصویر میشوند. در نقوش گچبری دوره ساسانی، این طرحهای گیاهی بهصورت جداگانه یا ترکیبی با یکدیگر استفاده شدهاند. برخی از محققان، انار و نیلوفر آبی را نماد رفاه و مرتبط با الهه آناهیتا میدانند. نیلوفر در سنت ایرانیان، گل نور، آب و ظهور است که پیوندی ناگسستنی با مهر و ناهید دارد و زنبق را گل آناهیتا میدانند؛ بنابراین سوسن، نماد زندگی و باروری است و چون در آب میروید، به آناهیتا نسبت داده میشود.
جایگاه و منزلت زن در عصر ساسانی، از آناهیتا بهعنوان الهه باروری، عفت و نگهبان آبهای پاک، الگو گرفته شده است. بر اساس باور ایرانیان باستان، زن نمادی مقدس و حامل عشق، محبت، باروری، پاکی و زیبایی بود. زن در زمان ساسانیان از جایگاه ویژهای برخوردار بود تا آنجا که به مقام قداست و حکومت رسید. «نقوش سگ، گل نیلوفر، ماهی، اردک، کودک، نیلوفر آبی، انار، سرو و سدر، عقاب، لکلک، قو، قمری، کبوتر و نگارههای ساسانی از پادشاه، نقش بهرام دوم و ملکه، تاجگیری خسروپرویز از آناهیتا در طاقبستان و نیمتنههای گچی الهه آناهیتا» را نمایانگر ناهید میدانند. بر روی ظروف و نگارههای ساسانی، این نمادها همراه با تصویر آناهیتا بهوفور نقش بسته است. مدارک باستانشناسی و متون مقدس نشان میدهد که شکل انسانی الهه آناهیتا بر روی این آثار ترسیم شده است. هنر ساسانی، از زمان نرسی و در سنگنگارههای نقشرستم و پادشاهان بعدی از قرن چهارم و بهویژه قرن پنجم، به تصویرگری این الهه توجه ویژهای داشت. بنابراین، نقوش مربوط به آناهیتا در قرن چهارم به اوج خود رسید و در قرن پنجم نیز استمرار یافت.
مطالعه نقش آناهیتا در آیینهای بارانخواهی ایران باستان نشان میدهد که این ایزدبانو فراتر از یک موجود اسطورهای، به نماد زندهای از امید، باروری، زایش و حیات در فرهنگ ایرانی بدل شده است. بازنمایی او در قالب عروسکهای آیینی با هویت زنانه، که در مراسم طلب باران گردانده میشوند، گویای استمرار باورهای عمیق دینی و فرهنگی ایرانیان به قدرت نیروهای طبیعت و نقش میانجیگرانه زنانگی مقدس در نیایش است. این باور نهتنها در آیینهای مردمی، بلکه در هنر رسمی ساسانیان نیز مشاهده میشود؛ جایی که نمادهای بصری همچون کوزه، نیلوفر، انار، کودک و پرندگان آبزی به تصویر کشیده شدهاند و همگی بازتابی از شخصیت آناهیتا بهعنوان نگهبان آب و ایزدبانوی باروریاند. بهکارگیری این نمادها در هنر، آیین و زندگی روزمره ایرانیان، نشاندهنده نقش اساسی آناهیتا در شکلگیری نظام معنایی و زیباییشناختی فرهنگ ایرانی است. این مقاله میکوشد با واکاوی این پیوند چندلایه، جایگاه والای آناهیتا را در اسطوره، آیین و هنر ایران باستان احیا و بازشناسی کند.
پیشنهادات پژوهش
۱ـ استفاده از رویکردهای میانرشتهای، مانند مقایسه هنر دوره ساسانی با متون مقدس اوستا و تطبیق آن با یافتههای باستانشناسی.
۲ـ تحلیل تأثیرات منطقهای بر بازنمایی آناهیتا در هنر ساسانی، مانند مقایسه نقوش معابد بیشاپور و کنگاور.
۳ـ بررسی تکنیکهای گچبری، فلزکاری، و نقوش برجسته به منظور شناخت بهتر از مهارتهای هنری دوره ساسانی.
۴ـ مقایسه بازنمایی ایزدبانوی آب با الهههای مشابه در تمدنهای همجوار، مانند ایشتار در بینالنهرین یا آرتمیس در یونان.
۵ـ بهرهگیری از فناوریهایی نظیر تحلیل تصویر و رادیوگرافی برای مطالعه نقوش و ساختار آثار.
محدودیتهای پژوهش
۱ـ دسترسی محدود به آثار زیرا برخی آثار هنری و باستانی دوره ساسانی در موزههای خارجی یا در مناطق دورافتاده نگهداری میشوند.
۲ـ ترجمهها و تفاسیر مختلف از اوستا ممکن است موجب تناقض در نتایج شود.
۳ـ تأثیر فرسایش بوده زیرادر بسیاری از آثار به دلیل فرسایش و گذر زمان آسیب دیدهاند و این موضوع میتواند تحلیل دقیق آنها را دشوار کند.
۴ـ کمبود منابع مکتوب مستقیم است و اطلاعات درباره نقش آناهیتا در دوره ساسانی بهصورت غیرمستقیم و از منابع ثانویه بهدست میآید.
۵ـ انجام کاوشهای باستانشناسی یا بررسی جامع تمام متون و آثار هنری نیازمند منابع مالی و زمانبندی گسترده است.
منابع
افخمی، بهروز؛ فرجزاده، صبا؛ حسینینیا، سیدمهدی.(139۵). بازنمایی الههٔ آناهیتا در شواهد باستانشناختی، زن در فرهنگ و هنر، 8(2):22۵-2۴8.
افضل طوسی، عفتالسادات؛ حسنپور، مریم .(1391). نقش نمادهای آیینی و دینی در نشانههای بصری گرافیك معاصر ایران، فصل نامهٔ مطالعات ملی، ۴9(13):13۵-1۵۶.
آورزمانی، فریدون. (139۴). «اَناهیتا» الگوی زن ایرانی با تکیه بر فرهنگ و هنرساسانی، هنر و تمدن شرق ،3(8):2۵-32.
باكاك، رابرت .(138۶). صورتبندیهای فرهنگی جامعهٔ مدرن، ترجمهٔ مهران مهاجر، تهران: آگه.
برومند سعیدی، علی.(1377). آیینهای مردم ایران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
بهار، محمد.(1377). پژوهشی در اساطیر ایران،تهران: انتشارات آگاه.
پرهام، سیروس. (1371). دستبافتهای عشایری و روستایی فارس، ج،2 تهران: امیركبیر.
پورخالقی چترودی، مهدخت. (1381). درخت زندگی و ارزش زندگی و نمادین آن در باورها، مجلهٔ مطالعات ایرانی، 1(2۵):3۵-۴9.
پورداود، ابراهیم.(13۴3). آناهیتا، تهران: انتشارات امیرکبیر.
پورداود، ابراهیم.(13۶۶). یشتها، به کوشش: بهرام فرهوشی، تهران: دانشگاه تهران.
جوادی، شهره ؛ آورزمانی، فریدون.(1388). سنگنگارههای ساسانی، تهران : بلخ.
چهری، محمداقبال.(1۴00). مطالعه باستانشناختی نقوش الهه آناهیتا برروی گچبری دوره ساسانی، پژوهشهای باستانشناسی ایران، 11(30):199-222.
حاتم، غلامعلی. (137۴). نقش و نماد در سفالینههای كهن ایرانی ، فصلنامهٔ هنر، 28(3):3۵۵-370.
خلعتبری لیماکی، مصطفی.(1387). آب، آیین ها و باورهای مربوط به آن در فرهنگ عامه، تهران: صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مرکز تحقیقات.
دادور، ابوالقاسم؛ منصوری، الهام. (138۵). درآمدی بر اسطورهها و نمادهای ایران در عهد باستان، تهران: نشر كلهر و دانشگاه الزهرا.
داندامایف، م.آ .(13۵2). ایران در دورهٔ نخستین پادشان هخامنشی، ترجمهٔ روحی ارباب، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
دورانت، ویل .(13۶۵). تاریخ تمدن (یونان باستان)، ترجمهٔ امیرحسین آریانپور، فتحاالله مجتبائی و هوشنگ پیرنظر، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
رسولی، آرزو. (1391). آناهیتا در پارس (تحول مفاهیم، مناسك و سازمان دینی در عصر ساسانی) ، رسالهٔ دكتری رشتهٔ تاریخ، تهران: دانشگاه تهران.
رضی، هاشم. (1381). دانشنامهٔ ایران باستان، ج ،1 تهران: سخن.
رضی، هـاشم.(13۵8). اوستا: کهنترین سرودها و متنهای ایرانی، تهران: انتشارات سروش.
رضی، هاشم.(1358). نیایش ها، برگردان فارسی 5 نیایش اوستایی، چاپ دوم ،تهران: انتشارات فروهر.
رضی، هاشم.(1362).فرهنگ نامهای اوستا، ج اول، تهران : فروهر.
ریاضی، محمد رضا .(1381). بافتهها و نقوش ساسانی، تهران: گنجینه هنر.
زارفا، میشل. (138۴). اسطوره و رمان: جهان اسطورهشناسی، ترجمهٔ جلال ستاری، تهران: مركز کتب دانشگاهی.
زیدههای زادسپرم. (13۶۶). ترجمهٔ راشد محصل، تهران: مؤسسهٔ تاریخ فرهنگی.
ژوله، تورج .( 1381). پژوهشی در فرش ایران، تهران: یساولی.
سرفراز، علیاکبر؛ آورزمانی، فریدون.(1379). سکههای ایران، تهران : سمت.
شفیع زاده، الهه.(1398). نقش ایزد بانو آناهیتا بر دین زرتشتیان در دوره ساسانیان، چهارمین همایش ملی باستان شناسی ایران، بیرجند.
شمس، محمد.(1377). فرهنگ عامه مردم کرمانشاه، کرمانشاه: بنیاد پژوهشهای مردمی.
شمس،صادق.(1377). نگاهی به فرهنگ مردم کرمانشاه،تهران: فکر نو.
شهبازیشیران، حبیب؛ ستارنژاد، سعید؛ طهماسبی، فریبرز؛ معروفیاقدم، اسماعیل. (1397). مظاهر و کارکردهای آناهیتا، الههی زن در ایران باستان (مطالعه ی نقش مایههای ظروف زرین و سیمین ساسانی حاوی نقش این الهه)، زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان)،10(2):237-2۶2.
شوالیهگری، ژان؛ گربران، آلن. (1388). فرهنگ نمادها، ترجمهٔ سودابه فضائلی، چ ،2 تهران: جیحون.
شین دشتگل، هلنا .(1382). صورت آب، كتاب ماه هنر،۵7(۵8):12۶-129.
صباغپور، طیبه؛ شایستهفر، مهناز .(1389). بررسی نقشمایهٔ نمادین پرنده در فرشهای صفویه و قاجار از نظر شكل و محتوا ، مجلهٔ نگره، 1۴(2۵):39-۴9.
عاشورپور، سعید.(1387).فرهنگ و آیینهای بومی آذربایجان، تبریز: نشر اختران.
عاشورپور، صادق.(1387). نگاهی به مراسم باران خوانی چمچه خاتون، فصلنامه تخصصی تئاتر، ۴2(1):12-29.
عبداللهی، فرشته،. (137۵). در باره آناهیتا، ادبیات و زبانها چیستا- 12۶(127):1۵7-1۶8.
علم الهدی، هدی.(1382). آب در معماری ایرانی، تهران: انتشارات کتاب ماه و هنر.
كاظمزاده، پروین. (1392). تحلیلی بر دلایل شكلگیری اعتقاد به ایزدبانوان در ایران باستان، پژوهشهای ادیانی، 1(2):7-22.
کوپر، ج. (۱۳۷۹).دنمادها در اسطوره و فرهنگ، (محمدعلی مهریار، مترجم). تهران: مرکز.
گویری، سوزان . (138۵). آناهیتا در اسطورههای ایرانی، تهران: انتشارات ققنوس.
گیرشمن، رمان. (13۵0). هنر ایران، ترجمه : بهرام فرهوشی، ج دوم، تهران : انتشارات علمی فرهنگی.
گیرشمن، رومن.(137). هنر ایرانی در دوران پارتی و ساسانی. جلد دوم، ترجمه بهرام فرهوشی، چاپ دوم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
محمدیفر، یعقوب؛ امینی، فرهاد.(139۴). باستانشناسی و هنر ساسانی. تهران: انتشارات شاپیکان.
محمدیفر، یعقوب؛ علیان، علمدار حاجی؛ دنیلی، عادله .(1392). ریشهیابی نقشمایهٔ خوشهٔ انگور و برگ مو در گچبریهای مسجد جامع نائین ، مجلهٔ فن و هنر، 1(1):۶۵-79.
محمودی، فتانه. (1380). بررسی نقوش تزیینی هنر دورهٔ ساسانی به ویژه جامهای فلزی و پارچهها، پایاننامهٔ كارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
معصومی، غلامرضا .(1387). مقدمهای بر اساطیر و آیینهای باستانی جهان، ج2، تهران: سورهٔ مهر.
موسوی كوهپر، سید مهدی؛ یسنزاده، حمیده .(1390). بازتاب نمادین ایزد مهر بر ظروف مدالیون ساسانی، پژوهشهای انسانشناسی ایران، 1(2):1۶3-179.
موسویحاجی، رسول. (137۴). پژوهشی در نقشبرجستههای ساسانی، پایاننامهٔ كارشناسی ارشد، رشتهٔ باستانشناسی، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
موسویحاجی، سیدرسول؛ رستمی، هوشنگ؛ و مهرآفرین، رضا.(1398). پژوهشی بر شاخصترین نقوش نمادین گیاهی در گچبریهای دورهساسانی، مجله جامعه شناسی تاریخی، دانشگاه تربیت مدرس، 11 (2) :8۵ -92.
میرشکرایی، محمد علی.(138۴). نماد و آیین در فرهنگ عامه ایران، تهران: فرهنگستان هنر.
میرمحمدی، نیلوفر .(1380). «بررسی و طبقهبندی مفرغ های لرستان »، پایاننامهٔ كارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
میرنیا، سیدعلی.(1381). فرهنگ عامه مردم خراسان، مشهد: سخن گستر.
نیبرگ، هنریك ساموئل. (13۵9). دینهای ایران باستان، ترجمهٔ سیفالدین نجمآبادی، تهران: انتشارات مركزی ایرانی مطالعهٔ فرهنگها.
هاشمی، رضا. (138۵). فرهنگ و آیین بارانخواهی در کردستان، سنندج: دانشگاه کردستان.
هاشمی، واریا. (138۵). بوکه باران، تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی.
هال، جیمز. (1380). فرهنگ نگارهای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمهٔ رقیه بهزادی، تهران: فرهنگ معاصر.
واندنبرگ، لویی.(13۴۵). باستانشناسی ایران باستان. ترجمه عیسی بهنام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
وپر، جی سی. (1379). فرهنگ نمادهای سنتی، ترجمهٔ ملیحه كرباسیان، تهران: فرشاد.
یاحقی، محمد جعفر .(13۶9). فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، تهران: فرهنگ معاصر.
Ettinghausen, R. (1967). A Persian Treasure. The Arts in Virginia, 8, 28-41.
Kroger, M., & Hobom, G. (1982). A chain of interlinked genes in the nin R region of bacteriophage lambda. Gene, 20(1), 25-38.
MoussaviKouhpar, M., & Taylor, T. (2008). A Metamorphosis in Sasanian Silverwork: The Triumph of Dionysos?. Current Research in Sasanian Archaeology, Art and History, 127-136.
Ricl, M. (2002). The cult of the Iranian goddess Anahita in Anatolia before and after Alexander. Antiquiť vivante, 197-210.
Scerrato, U. (1966). Excavations at Dahan-I Ghulaman (Seistan-Iran) First Preliminary Report (1962-1963). East and West, 16(1/2), 9-30.
Sebesta, J. L. (1997). Women’s costume and feminine civic morality in Augustan Rome. Gender & history, 9(3), 529-541.
[1] Ricl
[2] Dorothy Shepherd
[3] Ringboom
[4] Grishman
[5] Aleg Graber
[6] Moussavi Kouhpar
[7] Hole
[8] Gunter
[9] Harper,p.o
[10] Dionysus
[11] Scerrato
[12] Kroger
[13] Ishtar
[14] Aphrodite
[15] Athena