• Home
  • احمد لندی

    List of Articles احمد لندی


  • Article

    1 - تأثیر بیوچارهای ذرت و نیشکر بر برخی خصوصیات بیولوژیکی خاک و ترسیب کربن
    Journal of Environmental Science and Technology , Issue 5 , Year , Autumn 2021
    زمینه و هدف: بیوچار یک اصلاح کننده پایدار است، که در طولانی مدت برای ترسیب کربن و همچنین افزایش حاصلخیزی خاک استفاده می شود. تحقیق حاضر به منظور تعیین اثرات کاربرد بیوچار ذرت و نیشکر به عنوان اصلاح کننده آلی بر برخی خصوصیات بیولوژیکی خاک و ترسیب کربن انجام گرفته است.رو More
    زمینه و هدف: بیوچار یک اصلاح کننده پایدار است، که در طولانی مدت برای ترسیب کربن و همچنین افزایش حاصلخیزی خاک استفاده می شود. تحقیق حاضر به منظور تعیین اثرات کاربرد بیوچار ذرت و نیشکر به عنوان اصلاح کننده آلی بر برخی خصوصیات بیولوژیکی خاک و ترسیب کربن انجام گرفته است.روش بررسی: بقایای ذرت و نیشکر بعد از هوا خشک شدن در کوره دست ساز پیرولیز و با توجه به تیمارهای مورد نظر ( صفر، یک و دو درصد وزنی) به خاک اضافه شدند. نمونه ها به مدت 100 روز در دمای 25 درجه سلسیوس نگهداری و رطوبت نمونه ها در حد 60 درصد ظرفیت زراعی حفظ گردید. پس از 100 روز تنفس میکروبی به روش تیتراسیون با اسید کلریدریک، کربن زیست توده میکروبی به روش تدخین-استخراج، تصاعد آمونیوم به روش تیتراسیون با اسیدسولفوریک و نیتریفیکاسیون به روش رنگ سنجی اندازه گیری و ضریب میکروبی، ضریب متابولیکی و ترسیب کربن محاسبه گردید.یافته ها: نتایج تأثیر معنی دار بیوچار بر تنفس میکروبی، کربن زیست توده میکروبی، سهم متابولیک، تصاعد آمونیوم و ترسیب کربن در سطح 001/0> p و عدم معنی داری تاثیر بیوچار را بر نیتریفیکاسیون نشان داد. بیشترین میزان تنفس(31/27 میلی گرم دی اکسیدکربن در 100گرم خاک)، کربن زیتوده میکروبی(05/37میلی گرم کربن میکروبی در 100گرم خاک) و ترسیب کربن (67/13 گرم بر کیلوگرم) در تیمار دو درصد بیوچار نیشکر و بیشترین تصاعد آمونیوم (8/18درصد نیتروژن) در تیمار یک درصد بیوچار ذرت به دست آمد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بیوچار نیشکر به دلیل کربن بیشتر بر خصوصیات بیولوژیکی وابسته به کربن بیشترین تأثیر را داشت. Manuscript profile

  • Article

    2 - استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و داده‌های طیفی در برآورد مقدار کربن آلی خاک در جنگل‌های زاگرس میانی در خوزستان
    Journal of Environmental Science and Technology , Issue 1 , Year , Summer 2023
    زمینه و هدف: کربن آلی خاک (SOC) یکی از حیاتی ترین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است که از تنزل و انهدام خاک جلوگیری به عمل می آورد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات مقدار SOC با استفاده از تکنیک سنجش از دور در مقایسه با روش های نمونه برداری مزرعه ای در جنگل های زاگرس میان More
    زمینه و هدف: کربن آلی خاک (SOC) یکی از حیاتی ترین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است که از تنزل و انهدام خاک جلوگیری به عمل می آورد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات مقدار SOC با استفاده از تکنیک سنجش از دور در مقایسه با روش های نمونه برداری مزرعه ای در جنگل های زاگرس میانی در استان خوزستان ایران در طول 2 دهه گذشته است. روش بررسی: نمونه های خاک به منظور اندازه گیری مقدار SOC در آزمایشگاه به صورت تصادفی و از خاک سطحی (عمق cm 10-0) جمع آوری شد. آنالیز داده های دیجیتالی با استفاده از تصاویر به دست آمده از سنجنده های OLI ماهواره لندست 8 و ETM+ ماهواره لندست 7 در سال 2016 (سال نمونه برداری) به منظور تخمین سطوح ماده آلی سطحی خاک انجام یافت. هدف اصلی برقراری ارتباط میان کربن آلی خاک با نسبت های انعکاسی باندهای ماهواره لندست و شاخص های گیاهی و رطوبتی مانند NDVI، SAVI، BSCI، NDMI و NSMI بر اساس مقادیر SOC به دست آمده از نمونه های خاک مناطق جنگلی در کوه های زاگرس میانی بوده و بدین منظور این داده ها با روش های مختلف رگرسیون خطی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در بهترین مدل متناسب از روش رگرسیون گام به گام مقدار R2 برای ماهواره لندست 8 برابر با 435/0 و برای ماهواره لندست 7 برابر با 501/0 به دست آمد و بر اساس این نتایج، بررسی تغییرات کربن آلی در سال های قبل صورت گرفت. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ارتباط معنی دار میان مواد آلی خاک و انعکاس های محدوده طیفی قرمز، مادون قرمز نزدیک و مادون قرمز کوتاه می باشد. Manuscript profile

  • Article

    3 - اثرات بیوچار (زغال زیستی) و گیاه پالایی بر فلزات سنگین کروم، آرسنیک و سرب در خاک آلوده به پسماند حفاری چاه‌های نفت
    Journal of Environmental Science and Technology , Issue 6 , Year , Autumn 2023
    زمینه و هدف: خاک و آب بر اثر فعالیت های بشر به سرعت در حال آلوده شدن با عناصر معدنی مانند آرسنیک، کادمیوم، کروم، مس، جیوه، منگنز نیکل، سرب و روی است. این فعالیت ها شامل معدنکاری، سوزاندن پسماندها، عملیات حفاری چاه های نفت، فعالیت های کشاورزی (مانند کاربرد حشره کش ها و ل More
    زمینه و هدف: خاک و آب بر اثر فعالیت های بشر به سرعت در حال آلوده شدن با عناصر معدنی مانند آرسنیک، کادمیوم، کروم، مس، جیوه، منگنز نیکل، سرب و روی است. این فعالیت ها شامل معدنکاری، سوزاندن پسماندها، عملیات حفاری چاه های نفت، فعالیت های کشاورزی (مانند کاربرد حشره کش ها و لجن فاضلاب) می باشد. بیوچار از پیرولیز طیف گسترده ای از بقایای آلی تولید می شود. وسعت و محدوده افزایش تثبیت فلزات سنگین به وسیله بیوچار (زغال زیستی) در خاک های مختلف بستگی به مواد مغذی به کار رفته در تولید ماده اولیه بیوچار دارد. گیاه پالایی [1] استفاده از گیاهان، جهت کاهش میزان، تحرک و سمیت آلاینده از خاک، آب زیرزمینی و یا دیگر محیط های آلوده استفاده شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثرات بیوچار و گیاه پالایی بر فلزات سنگین کروم، آرسنیک و سرب در خاک آلوده به پسماند حفاری چاه های نفت انجام گرفته است.روش بررسی: در این تحقیق میزان تثبیت فلزات سنگین کروم، آرسنیک و سرب به وسیله بیوچار (زغال زیستی) تهیه شده از ضایعات نیشکر، بررسی شد. همچنین مقدار جذب فلزات سنگین کروم، آرسنیک و سرب توسط گیاهان سورگوم، آتریپلکس و کهورک مطالعه گردید. بیوچار ضایعات نیشکر با خاک آلوده به 50% پسماند حفاری، در 4 سطح تیماری ( 0، 5/0، 1 و 2% وزنی) و سه تکرار مخلوط شد و بعد از 2 ماه انکوباسیون (برای یکنواختی اجزای آلودگی در بافت خاک) در گلدان ها گذاشته و گیاهان سورگوم، آتریپلکس و کهورک در آن کشت شد؛ به طوری که برای هر گیاه یک ردیف 12 تایی از گلدان ها و در کل برای سه گیاه مورد مطالعه 36 گلدان تهیه گردید. تغییرات فلزات سنگین در گلدان ها به وسیله دستگاهICP تعیین شد.یافته ها: میانگین غلظت کروم، آرسنیک و سرب در نمونه خاک اولیه آلوده به 50% پسماند حفاری به ترتیب 56، 4/53 و 582 میلی گرم در کیلوگرم خاک بود. میانگین غلظت کروم، آرسنیک و سرب بعد از اعمال تیمار بیوچار به ترتیب به 30، 5/21 و 224 رسید. میانگین غلظت کروم، آرسنیک و سرب در خاک 10 هفته پس از کشت سورگوم به ترتیب 22، 2/7 و 43، ده هفته بعد از کشت آتروپیلکس به ترتیب 16، 3/15و 141 و ده هفته بعد از کشت کهورک نیز به ترتیب 18 ، 9/19 و 192میلی گرم در کیلوگرم خاک اندازه گیری شد.بحث و نتیجه گیری: تجزیه واریانس تغییرات کروم، آرسنیک و سرب در خاک گویاست که کشت گیاه و کاربرد بیوچار در خاک های آلوده به پسماند حفاری اثر کاهش معنی داری از لحاظ آماری بر غلظت قابل دسترس هر سه فلز سنگین مورد مطالعه در خاک دارد. تیمار گیاه کهورک با غلظت 1% بیوچار برای کروم، گیاه سورگوم با غلظت 2% بیوچار برای آرسنیک و سرب تیمار بهینه در جهت جذب و کاهش فلز آلاینده می باشد5- Phytoremediation Manuscript profile

  • Article

    4 - مقایسه قابلیت‌های مدل اکولوژیکی ایران و فائو در برآورد توان اکولوژیکی اراضی برای کاربری مرتع‌داری (مطالعه موردی منطقه میداوود در شرق استان خوزستان)
    Journal of Environmental Science and Technology , Issue 10 , Year , Winter 2017
    زمینه و هدف: ارزیابی توان اکولوژیک به معنای عینیت بخشیدن به قابلیت بالقوه سرزمین در قالب کاربری های انجام پذیر و مورد انتظار است. روش بررسی: منطقه میداوود در شهرستان باغملک در استان خوزستان قرار گرفته و دارای سیمای متنوعی از جمله کوهستان، دشت های دامنه ای، اراضی پست، ا More
    زمینه و هدف: ارزیابی توان اکولوژیک به معنای عینیت بخشیدن به قابلیت بالقوه سرزمین در قالب کاربری های انجام پذیر و مورد انتظار است. روش بررسی: منطقه میداوود در شهرستان باغملک در استان خوزستان قرار گرفته و دارای سیمای متنوعی از جمله کوهستان، دشت های دامنه ای، اراضی پست، اراضی جنگلی و مراتع می باشد. بخش قابل ملاحظه ای از منطقه مورد مطالعه به مراتع تعلق دارد و در این تحقیق سعی بر آن است که توان بالقوه اراضی جهت کاربری مرتع داری با استفاده از دو مدل کیفی مخدوم و فائو و به کمک نرم افزار [1]GIS، تعیین گردد. در ادامه طبق مدل اکولوژیکی مرتع داری در ایران و با استفاده از زبان پرس و جوی سامانه اطلاعات جغرافیایی، واحدهای دارای قابلیت مرتع داری مشخص شدند. یافته ها: طبق مدل فائو از میان 8 واحد اراضی، پنج واحد برای مرتع داری، مناسب و باقی واحدها نامناسب تشخیص داده شد. طبق مدل مخدوم نیز 238 واحد در طبقه 3 و 71 واحد در طبقه 4 مرتع داری قرار گرفتند. بحث و نتیجه گیری: مقایسه دو مدل نشان داد که یگان های محیط زیستی در مدل مخدوم دارای تعداد بسیار بیش تر و مساحت کم تری نسبت به واحدهای روش فائو می باشند، از طرفی دیگر مدل فائو با کاربری کنونی اراضی تناسب بالاتری را نشان داد. با توجه به کمبود اراضی مناسب مرتع داری در ایران، می توان گفت که مدل مخدوم از نظر اجرایی و طرح های مدیریتی کشور، در منطقه میداوود مناسب نبوده و مدل فائو ترجیح داده می شود. [1]- Geographic Information System Manuscript profile

  • Article

    5 - تاثیر پیش تیمارهای حرارتی و pH بر راندمان حذف کادمیوم، کبالت و روی از محلول‌های چند یونی با استفاده از کانی سپیولیت
    Journal of Environmental Science and Technology , Issue 1 , Year , Spring 2017
    زمینه و هدف: کانی های رسی مانند سپیولیت به دلیل دارابودن بارالکتریکی و سطح ویژه بالا از توانایی زیادی جهت حذف فلزات سنگین از محیط زیست برخوردار می باشند. مطالعات اندکی در رابطه با سنجش توانایی این کانی ها جهت حذف فلزات سنگین از محلول های چندیونی صورت گرفته است. هدف این More
    زمینه و هدف: کانی های رسی مانند سپیولیت به دلیل دارابودن بارالکتریکی و سطح ویژه بالا از توانایی زیادی جهت حذف فلزات سنگین از محیط زیست برخوردار می باشند. مطالعات اندکی در رابطه با سنجش توانایی این کانی ها جهت حذف فلزات سنگین از محلول های چندیونی صورت گرفته است. هدف این مطالعه بررسی توانایی کانی سپیولیت منطقه فریمان جهت حذف عناصر کادمیوم، کبالت و روی از محلول های آلوده با کادمیوم، کبالت و روی و تاثیر عوامل مختلف شامل زمان تماس، pH اولیه محلول و اعمال پیش تیمارهای حرارتی (150 و 250 درجه سانتی گراد) بر روند جذب این عناصر بود. روش بررسی: تمامی آزمایش ها با 3 تکرار در 11 زمان از 5 تا 2880 دقیقه و در دو pH برابر با 4 و 5 انجام شدند. پس از اندازه گیری میزان باقیمانده ی هر کدام از این عناصر در محلول های آزمایشی با استفاده از دستگاه جذب اتمی، نتایج به دست آمده با مدل های سینتیکی درجه اول، درجه دوم و پخشیدگی درون ذره ای برازش داده شدند. یافته‌ها: نتایج نشان دادند که پتانسیل جذب این عناصر توسط کانی سپیولیت، وابسته به زمان تماس بین جاذب و محلول، pH و خصوصیات فیزیکوشیمیایی عناصر جذب شونده می باشد، به گونه ای که با افزایش زمان تماس بین کانی و محلول حاوی فلزات سنگین، فرآیند جذب روند افزایشی داشته و ترتیب حداکثری جذب این عناصر به صورت Co> Zn> Cd گزارش گردید. به علاوه، داده های آزمایشی بیشترین هماهنگی را با مدل سینتیکی مرتبه دوم نشان دادند. نتایج نشان داد که استفاده از نمونه های حرارت دیده کانی سپیولیت نسبت به نمونه های طبیعی موجب افزایش راندمان جذب فلزات سنگین از محلول های آبی می گردد. بحث و نتیجه‌گیری: استفاده از پیش تیمارهای حرارتی راهکار مناسبی به منظور افزایش جذب سطحی فلزات مورد مطالعه از محلول های آلوده می باشد. هم چنین، این مطالعه نشان داد استفاده از کانی سپیویت در pH 5 نسبت به 4 باعث افزایش راندمان حذف فلزات سنگین می گردد. Manuscript profile