• Home
  • مریم محمدزاده

    List of Articles مریم محمدزاده


  • Article

    1 - بررسی تاثیر سازه های اصلاحی بر روی زمان تمرکز (مطالعه موردی: حوزه آبخیز ایذه)
    Journal of Water and Soil Resources Conservation , Issue 1 , Year , Summer 2018
    برآورد زمان تمرکز، یکی از مهمترین مباحث در مطالعات فیزیوگرافی و هیدرولوژی حوزههای آبخیز است . برآورد نسبتاً صحیح آن تأثیر زیادی در محاسبۀ پارامترهایهیدرولوژی، خصوصاً دبی اوج سیلاب دارد . احداث بندهای اصلاحی در حوضه های آبخیز منتهی به مناطق مسکونی از راهکارهای اجرایی جهت More
    برآورد زمان تمرکز، یکی از مهمترین مباحث در مطالعات فیزیوگرافی و هیدرولوژی حوزههای آبخیز است . برآورد نسبتاً صحیح آن تأثیر زیادی در محاسبۀ پارامترهایهیدرولوژی، خصوصاً دبی اوج سیلاب دارد . احداث بندهای اصلاحی در حوضه های آبخیز منتهی به مناطق مسکونی از راهکارهای اجرایی جهت تغییر در زمان تمرکز وکاهش شیب آبراهه ها شده که در کنترل سیل و کاهش دبی پیک سیلاب تاثیر بسزایی دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثر عملیات مکانیکی بر رفتار هیدرولوژیحوضه براساس شاخص سیلاب صورت گرفته است. در این تحقیق با مطالعه منطقه و شرایط توپوگرافی و عملیات حفاظتی صورت گرفته، تغییرات زمان تمرکز و دبیسیلاب در فاصله سالهای قبل از سال 84 تا بعد از سال 89 از اجرای سازه های اصلاحی مورد مقایسه قرارگرفت. دوره بازگشت جهت محاسبات از 25 / 1 تا 100 سالانتخاب گردید در این زمینه پارامترهای تعداد وارتفاع بندها، گروه هیدرولوژیکی خاک، شیب آبراهه، زمان تمرکز، هیدرولوژی منطقه، مساحت حوضه در هر زیر حوزهاجرایی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد اجرای سازه های اصلاحی باعث افزایش زمان تمرکز درپارسل های I28, I13, I12, I10, I9, I8, I6, I4) ( به ترتیب بهمیزان 4 ، 74 / 8 ، 68 / 2 ، 43 / 1 ، 31 / 1 ، 01 / 2 ، 51 / 0 ، 78 / 11 درصد شده است. کمترین درصد افزایش زمان تمرکز مربوط به پارسل شماره I13 با مقدار کمتر از 1 % و بیشترین مقدار افزایش زمان تمرکز مربوط به I28 ، با مقدار 78 / 11 درصد می باشد. همچنین، در اثر احداث سازه های مذکور، زمان تمرکز در محل خروجی حوضه بین 26 / 0 تا 98 / 0 ساعت افزایش خواهد یافت Manuscript profile

  • Article

    2 - مدلی کاربردی برای بهسازی خاک‌های شور و سدیمی
    Journal of Water and Soil Resources Conservation , Issue 4 , Year , Winter 2013
    مدیریت بهینه خاک‌های شور، اهمیتی فراوان در حفاظت درست از منابع آب و خاک دارد. تجمع نمک های محلول در ناحیه رشد ریشه از بزرگترین مشکلات خاک های مناطق خشک و نیمه خشک است. برای غلبه بر این مشکل، آبشویی نمک‌های محلول از این خاک‌ها ضروری است. مهم ترین چالش در برنامه های آبشوی More
    مدیریت بهینه خاک‌های شور، اهمیتی فراوان در حفاظت درست از منابع آب و خاک دارد. تجمع نمک های محلول در ناحیه رشد ریشه از بزرگترین مشکلات خاک های مناطق خشک و نیمه خشک است. برای غلبه بر این مشکل، آبشویی نمک‌های محلول از این خاک‌ها ضروری است. مهم ترین چالش در برنامه های آبشویی، برآورد صحیح مقدار آب مورد نیاز برای اصلاح خاک های شور و شور- سدیمی است. هدف از این پژوهش، ارائه مدلی تجربی برای تعیین مقدار آب آبشویی و مقایسه نتایج با برخی مدل های تجربی موجود بود. بدین منظور، آزمایش‌هایی صحرایی در منطقه جفیر واقع در جنوب غرب خوزستان با مساحت 21285 هکتار و کلاس شوری و قلیائیت S3A2 انجام گرفت. آبشویی به روش غرقاب متناوب با استفاده از شش استوانه دوگانه در یک آرایش دایره ای شکل انجام پذیرفت. در کلیه آزمایش ها، 100 سانتی متر آب در چهار تناوب 25 سانتی متری به کار برده شد. آب مورد نیاز از رودخانه کارون تأمین شد. چهار مدل ریاضی به داده های مزرعه ای برازش و بهترین مدل بدست آمد. برای منطقه مورد مطالعه، مدل توانی با ضریب تبیین 83/0 و خطای استاندارد 44/0 به عنوان مدل برتر برگزیده شد. نتایج نشان داد که روابط تجربی ارائه شده به وسیله رجب زاده (2009)، هافمن (1980) و لفلار و شارما (1977) با نتایج حاصل از اجرای آزمون های صحرایی، تطابق مناسبی ندارد. روابط ارائه شده به وسیله ریو (1957) و پذیرا و کاواچی (1981)، در مقایسه با مدل نوین ارائه شده در تخمین مقدار آب آبشویی خاک ها دارای بیش برآوردی اندکی بود. روابط ارائه شده به وسیله ورما و گوپتا (1989)، پذیرا و کشاورز (1998)، اسدی و همکاران (2013) و دیلمان (1963) نیز در مقایسه با مدل نوین دارای کم برآوردی اندکی می‌باشند. Manuscript profile