Journal of Pedagogic and Lyric in Persian Language and Literature Studies Quarterly
,
Issue2,Year,
Autumn
2023
روباه یکی از نامهایی است که از دیرباز با مفهوم حیلهگری و مکّاری، پیوند یافته است. اطلاقِ صفت پیر نیز جنبههای دیگری از حیلهگری این حیوان را روشن میکند. این موضوع زمانی اهمیّت مییابد که بدانیم در مقطعی از تاریخ ایران، مُقارن دورۀ بیداری، عبارت روباه پیر، مُشبهٌ به ک More
روباه یکی از نامهایی است که از دیرباز با مفهوم حیلهگری و مکّاری، پیوند یافته است. اطلاقِ صفت پیر نیز جنبههای دیگری از حیلهگری این حیوان را روشن میکند. این موضوع زمانی اهمیّت مییابد که بدانیم در مقطعی از تاریخ ایران، مُقارن دورۀ بیداری، عبارت روباه پیر، مُشبهٌ به کشور بریتانیای کبیر، میگردد و به عنوان تشبیه تمثیل در اشعار، نوشتهها و مطبوعات کاربُرد مییابد و در حکم نمادی آشنا در فرهنگ سیاسی ایران، ماندگار میشود. شاعران دورۀ بیداری با آگاهی از این توان بالا برای ژرفا بخشیدن به سخنان خود، جبران فضای اختناق و خفقان و روشنگری مردم، استفاده کردهاند. سؤال اساسی این نوشته که به شیوۀ توصیفی و تحلیلی درصدد یافتن پاسخ آن برآمدهایم آن است که چرا از میان تمام تعابیری که برای نشان دادن حیلهگری بریتانیا به کار گرفته شده است فقط عنوان روباه پیر ماندگار شده است؟ ضرورت چنین تحقیقی از این روی است که وجَه شبه در این تمثیل پنهان است و نیازمند بررسی است. تا کنون نوشتهای که به بررسی چرایی پوشیسده بودن وجه شبه در این تشبیه تمثیل بپردازد؛ نوشته نشده است و از این روی این موضوع تازگی دارد.
Manuscript profile
Journal of Pedagogic and Lyric in Persian Language and Literature Studies Quarterly
,
Issue1,Year,
Spring
2021
ضرب المثل، شکلی ادبی است که همانند معمّا به ساختار کلامی خود، توجّه دقیق دارد. امّا در ضرب المثل، قصد نه پنهان کردن معنا که فشرده کردن آن در قالب شکلی به یاد ماندنی است. ضرب المثل ها، امثال و حکم وکلمات قصار، همگی شکل هایی اند که حکمت این جهانی و تجربۀ گذشته را در قالب More
ضرب المثل، شکلی ادبی است که همانند معمّا به ساختار کلامی خود، توجّه دقیق دارد. امّا در ضرب المثل، قصد نه پنهان کردن معنا که فشرده کردن آن در قالب شکلی به یاد ماندنی است. ضرب المثل ها، امثال و حکم وکلمات قصار، همگی شکل هایی اند که حکمت این جهانی و تجربۀ گذشته را در قالب سرفصل هایی کوتاه، فشرده می کنند که می توان در زمان حال به آنها متوسّل شد. استفاده از ضرب المثل یکی از ویژگی های بارز شعر دورۀ سبک هندی است. شاعران این سبک با الهام از محیط زندگی روزانه به مضمون سازی پرداخته اند. نبوغ مخاطب شناسی صائب تبریزی به عنوان سرآمدترین شاعر این سبک، وی را بر آن داشته است تا برای تـفهیم بهتـر و مؤثّرتر مطالب اخلاقـی، عرفانـی و اجتماعی از شکل ادبـی ضرب المثل، بیش ترین استفاده را ببرد. ضرب المثل درغزلیّات صائب از تنوّع وگستردگی بسیار بالایی برخوردار است. صائب از هر موضوع و وسیله ای برای منظور خود استفاده کرده است. سفالینه ها از قابل دسترس ترین ابزار و وسایل زندگی مردم عادی کوچه و بازار می باشند که از ظرفیّت بالایی برای آفرینش شکل ادبی ضرب المثل برخوردارند. بررسی ضرب المثل های برساخته از تمام سفالینه ها در دیوان کثیرالشعر صائب در یک مقاله ممکن نیست، از این رو در این پژوهش که به روش کتاب خانه ای و به شیوۀ توصیف تحلیل محتوا فراهم آمده است، فقط به تحلیل ضرب المثل های برساخته از سفالینۀ سبو، پرداخته ایم تا میزان و چگونگی بهره گیری صائب از سفالینۀ سبو در شکل ادبی ضرب المثل را نشان دهیم.
Manuscript profile
Journal of Pedagogic and Lyric in Persian Language and Literature Studies Quarterly
,
Issue4,Year,
Autumn
2021
تشبیه تمثیل از گونههای خاصّ تشبیه است. در یک طبقهبندی ساده، میتوان آن را به سه نوع گسترده، نیمه فشرده و فشرده (اسلوب معادله) تقسیم کرد. بهار در مثنوی کارنامۀ زندان از این عنصر بلاغی برای اقناع و استدلال مُخاطب به اندازۀ زیادی استفاده کرده است. تعداد و تنوّع به کارگی More
تشبیه تمثیل از گونههای خاصّ تشبیه است. در یک طبقهبندی ساده، میتوان آن را به سه نوع گسترده، نیمه فشرده و فشرده (اسلوب معادله) تقسیم کرد. بهار در مثنوی کارنامۀ زندان از این عنصر بلاغی برای اقناع و استدلال مُخاطب به اندازۀ زیادی استفاده کرده است. تعداد و تنوّع به کارگیری این تشبیهات تمثیلی در مثنوی کارنامۀ زندان، می تواند برای این اثر بهار، یک ویژگی سبکی برجسته و شایسته بررسی به حساب آید. ضرورت و اهمیّت این بررسی از آن روی است که می تواند نقش استدلالی و قدرت القایی بسیار بالای تشبیه تمثیل در مثنوی کارنامۀ زندان بهار را نشان دهد. سؤال اساسی این مقاله که درصدد پاسخ بدان برآمده ایم آن است که گونه ها و کارکردهای تشبیه تمثیل در مثنوی کارنامۀ زندان بهار چگونه است؟ در این نوشته که به روش کتاب خانه ای و به شیوۀ توصیفی تحلیل محتوا فراهم آمده است با در نظر گرفتن ساختار بلاغی ابیاتی که تشبیه تمثیلی دارند، نوع جملات آنها از نظر خبری یا انشایی بودن، بررسی شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، تشبیه تمثیل نیمه فشرده با ساختار خبری به قصد تاکید کلام یا همان استعارۀ تمثیلیّه و ضرب المثل، فراوانترین نمونههای تشبیه تمثیل در این مثنوی می باشد. غیر از این، موارد دیگری در ارتباط مستقیم تشبیه تمثیل با الگوری، اسلوب معادله، استعارۀ تمثیلیّه و تصویر و استدلال هنری در این مثنوی وجود دارد که در متن مقاله به آنها پرداخته شده است.
Manuscript profile
JostarnamehJournal of comparative Literature Studies
,
Issue4,Year,
Winter
2020
هرچند در عصر عطار، شعر و نثر فارسی به اوج شکوفایی و باروری خود رسیده بود، اما از لحاظ تاریخی، این دوران به سبب کثرت حوادث و وقایع ناگوار، یکی از حسّاس ترین برهه های زمانی است. در این عصر، همه چیز از آشفتگی اوضاع و فقر و نابسامانی حکایت دارد. کمتر کسی است که در حوادث این More
هرچند در عصر عطار، شعر و نثر فارسی به اوج شکوفایی و باروری خود رسیده بود، اما از لحاظ تاریخی، این دوران به سبب کثرت حوادث و وقایع ناگوار، یکی از حسّاس ترین برهه های زمانی است. در این عصر، همه چیز از آشفتگی اوضاع و فقر و نابسامانی حکایت دارد. کمتر کسی است که در حوادث این ایّام غور و بررسی کند، ولی دچار حسرت و تحسّر نشود . در این میان با این که به نظر می رسد عطار در عوالم معنوی و عرفانی سیر می کرد و توجّهی به اوضاع زمان خود نداشت، با این همه، شکوائیه های فراوانی در ابراز ناخرسندی از زمانه اش دارد. اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی در قرن ششم، موجی از اعتراض در اندیشة عطار پدید آورده؛ لیکن از آنجا که نتوانسته این اعتراض ها را به صورت مستقیم بیان کند، به ناچار به شیوة غیرمستقیم، پاره ای از مصیبت های مردم ستمدیده را در قالب طنزهایی بیان کرده است؛ از این رو، در پژوهش حاضر، با روش توصیفی ـ تحلیلی، به یاری شواهدی از متن و با تأکید بر شگردهای بیانی مختلف طنز از جمله تناقض، غافلگیری، واژگونی موقعیت، تمثیل، پارادوکس، سمبل، کنایه و ... ، به بررسی این نوع ادبی در مثنوی های عطار می پردازیم. یافته ها نشان می دهد که تکنیک های محتوایی از نظر کاربرد، سهم بسیار مهمی در خلق آثار این حکایات داشته است.
Manuscript profile
JostarnamehJournal of comparative Literature Studies
,
Issue4,Year,
Summer
2020
جوزف کمپبل، اسطورهشناس آمریکایی، براساس آرای کارل گوستاو یونگ، به بررسی سفرهای قهرمان در فرهنگهای مختلف پرداخته و در کتاب قهرمان هزار چهره، الگویی برای این سفرها ارائه کرده است. این الگو، قابلیّتهای فراوانی برای تجزیه و تحلیل آثار ادبی دارد. کتاب هشت بهشت امیر خسرو د More
جوزف کمپبل، اسطورهشناس آمریکایی، براساس آرای کارل گوستاو یونگ، به بررسی سفرهای قهرمان در فرهنگهای مختلف پرداخته و در کتاب قهرمان هزار چهره، الگویی برای این سفرها ارائه کرده است. این الگو، قابلیّتهای فراوانی برای تجزیه و تحلیل آثار ادبی دارد. کتاب هشت بهشت امیر خسرو دهلوی یکی از آثاری است که میتواند با الگوی جوزف کمپبل، مورد تطبیق قرار گیرد. پژوهش پیش رو براساس این الگو به بررسی حکایت پسر بازرگان روم و شهر خاموشان در کتاب هشت بهشت امیر خسرو دهلوی پرداخته است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد بجز دو مؤلّفۀ ملاقات با خدا بانو یا باز پس گرفتن نشاط دورۀ کودکی که پیش تر از مرحلۀ گام نهادن قهرمان در جادۀ آزمون ها، در بخش تشرّف آمده و مرحلۀ رسیدن کمک از خارج که قبل از مرحلۀ عبور از آستان بازگشت به دنیای عادّی در بخش بازگشت، ارائه شده -که از نظر کمپل محتمل است- تمام مؤلفههای این داستان با الگوی پیشنهادی جوزف کمبپل، مطابقت کامل دارد.
Manuscript profile
JostarnamehJournal of comparative Literature Studies
,
Issue2,Year,
Autumn
2022
مهمان نوازی و پذیرایی از میهمان از ویژگی های مشخّص و نشانگر هویّت فردی و اجتماعی ایرانیان است. مَیَ زد (myazad) به معنای سور و سفرۀ پذیرایی از میهمان یا همان آیین خوان نهادن است. ارجمندی خوان گستردن برای میهمان، یکی از بارزترین نمودهای مهمان نوازی در میان ایرانیان باستا More
مهمان نوازی و پذیرایی از میهمان از ویژگی های مشخّص و نشانگر هویّت فردی و اجتماعی ایرانیان است. مَیَ زد (myazad) به معنای سور و سفرۀ پذیرایی از میهمان یا همان آیین خوان نهادن است. ارجمندی خوان گستردن برای میهمان، یکی از بارزترین نمودهای مهمان نوازی در میان ایرانیان باستان می باشد که در متون پهلوی ساسانی، بدان اشاره و در مورد چند و چون و ارجمندی آن، موضوعاتی عنوان شده است. از طرفی شاهنامۀ فردوسی، اثری گرانسنگ است که می توان در آن، بازتاب آیین های کهن و باستانی زرتشتیان از جمله خوان نهادن را به مطالعه نشست. در این نوشته، سعی کرده ایم با بررسی تطبیقی سنّت باستانی مَیَ زد در متون پهلوی و شاهنامۀ فردوسی، وجوه ارج داشت میهمان و ارجمندی این آیین باستانی را نشان دهیم. گُشاده رویی میزبان، قربانی کردن حیوان بهویژه گوسفند و برّه برای میهمان، پُختن دانه های گیاهی با شیر در هَرَکاره، انداختن نان بر سفره، آوردن شیر و سرکه بر سرخوان؛ فراخواندن مهمان بر سر خوان و همراهی با میهمان برای غذا خوردن، مهربانی کردن با میهمان، گرفتن بَرسَم به دست و خواندن باج (=واژ: باژ) یا همان نیایش در کنار آتش مقدّس، هنگام غذا خوردن، بستن دهان هنگام غذا خوردن و شُستن دست ها و خواندن زمزم بعد از خوردن غذا از نشانه های بارز بزرگ داشت مهمان در آیین باستانی مَیَ زد می باشد که در جای جای شاهنامه و متون پهلوی ساسانی بدانها اشاره شده است.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications