journal of literary criticism and stylistics research
,
Issue51,Year,
Spring
2024
روضه الصفا فی سیره الانبیاء والملوک والخلفا از میرخواند کتابی هفت جلدی در تاریخ عمومی است که در اواخر دوره تیموری (قرن نهم هـ) نگارش یافته است. این اثر بهنوعی جزء آثار مهم تاریخی پس از این دوران است که تا مدتها هم در ایران و هم در خارج از ایران از اعتبار خاصی برخورد More
روضه الصفا فی سیره الانبیاء والملوک والخلفا از میرخواند کتابی هفت جلدی در تاریخ عمومی است که در اواخر دوره تیموری (قرن نهم هـ) نگارش یافته است. این اثر بهنوعی جزء آثار مهم تاریخی پس از این دوران است که تا مدتها هم در ایران و هم در خارج از ایران از اعتبار خاصی برخوردار بوده است. با وجود شهرت این اثر هنوز مطالعه سبکی دقیقی از آن صورت نگرفته است. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش است که مختصات روضه الصفا بر اساس رویکرد سبک شناسانه ساختارگرا دارای چه برجستگی هایی است؟ و میزان تأثیر این اثر از سبک دوره چگونه است؟ در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس رویکرد سبک شناسانه ساختارگرا مختصات زبانی و ادبی کتاب روضه الصفا بررسی شد. نتایج نشان می دهد به دلیل اقتباس اثر از منابع متعدد قبل از دوره تیموری و هم چنین دوره تیموری، مختصات سبکی دوره های مختلف در آن نمود یافته است. آوردن مر پیش از مفعول، آوردن ضمیر ذی روح در مورد غیر ذی روح و کاربرد یاء استمرار، برخی از اختصاصات کهن این اثر است. علاوه بر آن کاربرد فراوان ترکیبات عربی، لغات و کلمات ترکی و مغولی، افعال وصفی، ترکیبات وصفی و اضافی، کاربرد برخی لغات مانند صوب، استفسار و...، آوردن مدح، وصف، اقتباس از آیات و درج اشعار، برخی از خصایص دوره تیموری در این اثر است.
Manuscript profile
journal of literary criticism and stylistics research
,
Issue5,Year,
Winter
2019
تغییرات شخصیتی سنایی با برخی از نظریه های رشد و بحران میان سالی مطابقت دارد. طبق اطلاعات زندگی نامه ای، وی در میانه عمر از بسیاری از فعالیت ها انصراف حاصل کرده و به گسترش فرصت های فراغت پرداخته است. این امر منجر به بازگشت به درون بینی و در نتیجه ارزیابی زندگی گذشته و ب More
تغییرات شخصیتی سنایی با برخی از نظریه های رشد و بحران میان سالی مطابقت دارد. طبق اطلاعات زندگی نامه ای، وی در میانه عمر از بسیاری از فعالیت ها انصراف حاصل کرده و به گسترش فرصت های فراغت پرداخته است. این امر منجر به بازگشت به درون بینی و در نتیجه ارزیابی زندگی گذشته و بازنگری در طرح های آینده وی شده است. سنایی مدتی در بحران انتخاب انزوا یا هم جوشی با دیگران به سر برده که در نهایت به هم جوشی رو آورده که پیامد مثبت آن زایندگی در برابر رکود است. به این معنا که احساس تعهد بیش تری نسبت به جامعه کرده و در صدد هدایت نسل بعدی با ارائه برترین آثار ادبی با محتوای اندرز و حکمت و عرفان برآمده است. این تحولات با نظریه های بحران میان سالی افرادی چون وایلنت، پک، بوهلر، اریکسون و لوینسون مطابقت دارد.
Manuscript profile
journal of literary criticism and stylistics research
,
Issue2,Year,
Autumn
2019
این جستار به بررسی تطبیقی آثار فرانتس کافکا و صادق هدایت میپردازد. با توجه به قرائن موجود تاثیر هدایت از کافکا امری مسلم است. از این رو، این بررسی تطبیقی با توجه به مکتب فرانسوی صورت گرفته است. سوالات عمدة این پژوهش عبارتند از این که آثارِ داستانی این دو نویسنده از لحا More
این جستار به بررسی تطبیقی آثار فرانتس کافکا و صادق هدایت میپردازد. با توجه به قرائن موجود تاثیر هدایت از کافکا امری مسلم است. از این رو، این بررسی تطبیقی با توجه به مکتب فرانسوی صورت گرفته است. سوالات عمدة این پژوهش عبارتند از این که آثارِ داستانی این دو نویسنده از لحاظ درونمایه چه شباهتهایی با یکدیگر دارند؟ و با وجود درونمایهها و بنمایههای مشترک در این آثار، هر نویسنده از منظر زﻣﻴﻨﻪهای فرهنگی و تاریخی چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟ آثار این دو نویسنده را با توجه به مکتب فرانسوی و در دو حوزۀ پذیرش و مطالعۀ مایگان که هر دو حوزه، نقش مهمی در مطالعات ادبیات تطبیقی دارند بررسی میکنیم. برای درک بهتر از این مسائل از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. در اینجا نخست به طرح مضامین و بن مایه های مشترک و سپس تقابل های آثار کافکا و هدایت میپردازیم. با توجه به بررسیهای انجام شده عمدهترین مضامین مشترک آثار کافکا و هدایت عبارتند از: تناقض عمیق درونی، بیماری جسمی، تشتت فکری و پریشان خاطری، انزوا و تنهایی، پوچی و گمگشتگی، بی ثباتی و مرگ اندیشیِ شخصیت ها.
Manuscript profile
The Journal of Epicliterature
,
Issue1,Year,
Winter
2020
چکیدهاین نوشتار در پی تبیین ویژگی های توصیفی منظومۀ آرش کمان گیرِ سیاوش کسرایی بر اساس نظریۀ توصیفی نیما یوشیج است. از آن جا که توصیف یکی از محورهای مهم نظریۀ شعری نیما و کسرایی از پیروان سبک شعر نیمایی است، این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی این مسأله در منظومۀ More
چکیدهاین نوشتار در پی تبیین ویژگی های توصیفی منظومۀ آرش کمان گیرِ سیاوش کسرایی بر اساس نظریۀ توصیفی نیما یوشیج است. از آن جا که توصیف یکی از محورهای مهم نظریۀ شعری نیما و کسرایی از پیروان سبک شعر نیمایی است، این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی این مسأله در منظومۀ آرش کمانگیر می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد موضوعاتی مختلف چون طبیعت و عناصر آن، شخصیت ها، امور انتزاعی، زمان و مکان و اشیا در این منظومه توصیف شده اند. شگرد های بیانی به کار گرفته شده در این توصیفات به دو گروه شگرد های بیانی شاعرانه و دستوری تقسیم می شود. بسامد شگرد های دستوری به نسبت بیش تر از شگرد های شاعرانه است. از بین شگرد های دستوری، صفت بیش ترین بسامد را در وصف موضوعات گوناگون به خود اختصاص داده است. از میان شگرد های شاعرانه نیز تشبیه و تشخیص بیش ترین بسامد را داراست. از آن جا که آوردن صفت و تشبیه، جزو ارکان توصیف محسوب می شود، این امر بیان گر توصیفی بودن منظومۀ کسرایی است. از شگردهای وصفی کسرایی در این منظومه، کاربرد چند شگرد متفاوت وصفی در توصیف یک موضوع واحد است. از سوی دیگر وی گاه یک شگرد را به طور متوالی در توصیف موضوعات مختلف به کار می برد. به طور کلی می توان گفت که کسرایی در این منظومه تحت تأثیر نظریۀ وصفی نیما بوده و از عناصر آن در سرودن این منظومه بهره گرفته است.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications