Knowledge & Research in Applied Psychology
,
Issue94,Year,
Winter
2024
چکیده
این پژوهش با هدف اثربخشی رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه-مدت (ISTDP) بر کاهش علایم و مکانیسمهای دفاعی اختلالات شخصیت خوشۀ C انجام شد. این پژوهش در زمرۀ پژوهشهای شبهآزمایشی با طرح تکآزمودنی (A-B-A) بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد مبتلا به اختلالهای More
چکیده
این پژوهش با هدف اثربخشی رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه-مدت (ISTDP) بر کاهش علایم و مکانیسمهای دفاعی اختلالات شخصیت خوشۀ C انجام شد. این پژوهش در زمرۀ پژوهشهای شبهآزمایشی با طرح تکآزمودنی (A-B-A) بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد مبتلا به اختلالهای شخصیت خوشۀ C در شهر تهران در سال 1398 تشکیل میدادند. از میان جامعه آماری فوق، 9 نفر که تشخیص سه اختلال شخصیت وابسته، وسواسی-جبری و اجتنابی را بر اساس سیاهۀ چند محوری بالینی میلون-3 (MCMI-III) و مصاحبۀ روانپزشکی بر اساس ملاکهای DSM-5 دریافت میکردند به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: سیاهۀ چند محوری بالینی میلون-3 (Millon, 1977)، پرسشنامۀ سبک دفاعی-40 (Andrews, Singh & Bond, 1993) و مصاحبۀ بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت DSM (First, Gibbon, Spitzer, Williams & Benjamin, 1997). همچنین، پروتکل ISTDP مطابق با رویکرد دوانلو (1995، 2000) هر هفته یکبار به مدت 15 جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت بر روی نمونۀ پژوهش اجرا شد. سنجش آزمودنیها پس از ارزیابی خط پایه، هر 3 جلسه یکبار صورت گرفت و پس از اتمام جلسات درمانی، 3 ارزیابی پیگیری با فواصل یکماهه انجام شد. دادهها با استفاده ازنسخه 24 نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای به دست آمده نشان داد که ISTDP سبب کاهش نشانههای اختلالات شخصیت خوشۀ C می-شود. همچنین، اثر این درمان بر کاهش مکانیسمهای دفاعی ناپخته و نوروتیک و افزایش مکانیسمهای پخته در این اختلالات معنادار بود (05/0 > p).
Manuscript profile
Scientific Journal of Social Psychology
,
Issue4,Year,
Winter
2021
هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مرزی، همدلی و عملکرد نورونهای آیینهای در افراد معتاد مزمن و افراد بدون سابقه اعتیاد با سبک دلبستگی ایمن و ناایمن بود. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش در بخش افراد معتاد مزمن، شامل کلیه معتادان More
هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مرزی، همدلی و عملکرد نورونهای آیینهای در افراد معتاد مزمن و افراد بدون سابقه اعتیاد با سبک دلبستگی ایمن و ناایمن بود. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش در بخش افراد معتاد مزمن، شامل کلیه معتادان مرد وابسته به مواد افیونی(تریاک و هروئین) در حال ترک بودند که به مراکز درمان اعتیاد شهر تهران در سال 1398 مراجعه نمودند. روش نمونهگیری این پژوهش روش نمونهگیری هدفمند بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور (1987)، پرسشنامه همدلی داویس(1983)، پرسشنامه چندمحوری بالینی میلون3 و دستگاه الکتروانسفالوگرافیاست. دادههای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که اثر اصلی سبک دلبستگی معنادار بود(p<0.05). براین اساس تفاوت بین دو گروه افراد با سبک دلبستگی ایمن و ناایمن در شخصیت ضد اجتماعی، شخصیت مرزی، همدلی و عملکرد نورون های آینهای در کانال cz تایید شد. براین اساس باید گفت که در هر دو گروه معتاد و غیرمعتاد سبک دلبستگی نا ایمن تاثیر بیشتری بر شخصیت ضد اجتماعی، شخصیت مرزی، همدلی و عملکرد نورون های آینه ای در کانال CZ دارد. همچنین افراد با با سبک دلبستگی ایمن از دیدگاه روانکاوانه- توانایی بهتری برای کنترل نیازهای زودگذر و تکانشهای رفتاری خود دارند. بهرهمندی از یک فراخود (super ego) قوی، به خود (ego) فرد این امکان را میدهد که با قدرت بیشتری به مدیریت و کنترل هیجانات و تکانشهای نهاد (id) بپردازد. به تعویق انداختن نیازهای آنی و زودگذر، توجه و تمرکز انسان را بهسوی ارضای نیازهای مهمتر و بلندمدتتر جلب میکند که نقش مؤثری را در سلامت روانی فرد بازی میکنند و همچنین، از میزان اضطرابهای روانرنجورانه ناشی از درگیریهای بین ساختارهای شخصیت میکاهد و این عوامل منجر کنترل بیشتر بر روی رفتار و کاهش رفتارهای تکانشی در این افراد میگردد.
Manuscript profile
Journal of Excellence in counseling and psychotherapy
,
Issue1,Year,
Summer
2022
هدف: هدف پژوهش حاضر پیشبینی درگیری تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با نقش واسطهای نیازهای بنیادین روانشناختی بود.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر پایه دوازدهم ش More
هدف: هدف پژوهش حاضر پیشبینی درگیری تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با نقش واسطهای نیازهای بنیادین روانشناختی بود.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر پایه دوازدهم شهرستانهای رباط کریم و پرند در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 305 نفر از دانشآموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان رباط کریم و پرند بودند که به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحله-ای انتخاب شدند. دانشآموزان به پرسشنامههای درگیری تحصیلی (ریو، 2013)، هویت تحصیلی (واز وایزاکسون، 2008)، خودراهبری یادگیری (فیشر، 2001) و نیازهای بنیادین روانشناختی (رایان و دسی، 2000) پاسخ دادند. پس از جمعآوری دادهها، تحلیل آنها با نرمافزار Spss-24 و Amos-21 و معادلات ساختاری انجام گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیلها نشان داد که نقش میانجیگر با نیازهای بنیادین روانشناختی در پیوند بین هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با درگیری تحصیلی، مثبت و معنادار است و الگوی پیشنهادی 43 درصد از واریانس درگیری تحصیلی دانشآموزان را تبیین میکند.
نتیجهگیری: بر پایه یافتههای پژوهش مشخص شد تأثیر هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری بیش از آنکه مستقیم باشد غیرمستقیم و از طریق با نیازهای بنیادین روانشناختی است. در نتیجه با افزایش هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری، با نیازهای بنیادین روانشناختی و درگیری تحصیلی دانشآموزان افزایش مییابد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications