• Home
  • پریسا پازوکی

    List of Articles پریسا پازوکی


  • Article

    1 - نسبت اندیشة هیدگر با Mystik (عرفان فلسفی)
    Journal of Religious Studies , Issue 1 , Year , Winter 2021
    شاید هیچ فیلسوفی در قرن بیستم به اندازة هیدگر سعی نکرده است در اندیشه‌اش ورای مفاهیم و تأملات فلسفی فرادادی برود. اندیشة هیدگر از دورة مشهور به گشت به بعد وارد ساحتی از تجربة فکری و قلمرو مرزی شده است که ورای تفکری صرفاً عقلانی می‌رود و از قواعد آن پیروی نمی‌کند. بسیاری More
    شاید هیچ فیلسوفی در قرن بیستم به اندازة هیدگر سعی نکرده است در اندیشه‌اش ورای مفاهیم و تأملات فلسفی فرادادی برود. اندیشة هیدگر از دورة مشهور به گشت به بعد وارد ساحتی از تجربة فکری و قلمرو مرزی شده است که ورای تفکری صرفاً عقلانی می‌رود و از قواعد آن پیروی نمی‌کند. بسیاری از مفسران این نحوه اندیشیدن را شبیه به نحوة اندیشیدن Mystik تفسیر و در قابلیت آن در پاسخگویی به پرسش‌های فلسفی تردید کرده‌اند. منظور ایشان از Mystik آن‌گونه تفکری است که زیر بار عقلانیت شانه خالی می‌کند و عقل بدان راه ندارد. در این نوشته اما منظور از Mystik که ما آنرا به عرفان فلسفی ترجمه کرده‌ایم، جریانی فکری در مسیحیت است که با نام مایستر اکهارت گره خورده است و قلمروة وسیعی از موضوعات را دربر می‌گیرد که همة آن‌ها لزوماً با فلسفه هم‌سخنی ندارند. در بررسی نسبت اندیشة هیدگر با عرفان فلسفی نخست گزارشی از موضع خود او در قبال این مفهوم داده می‌شود. در قدم بعدی، برای این‌که معلوم شود که اندیشة هیدگر تا چه حد به عرفان فلسفی نزدیک است در مقایسه‌ای وجوه افتراق و اشتراک معانی مفهوم وارستگی نزد اکهارت و هیدگر را نشان می‌دهیم. Manuscript profile

  • Article

    2 - عناصر اصلی تفکر معنوی در اندیشه هیدگر و مولانا
    Journal of Religious Studies , Issue 1 , Year , Autumn 2022
    از نظر هیدگر تفکر را نمی‌توان فقط به مابعدالطبیعه، علم و تکنولوژی، سوژه‌مداری، تمثل و منطق‌گرایی منحصر کرد. بلکه تفکر معنوی لوازمی دارد که مهم‌ترین آن پرسش‌گری و به‌راه افتادن در مسیر اندیشه است. از نظر وی تفکر و تشکر هم‌ریشه بوده و با لوگوس یا گفتار پیوند دارد. هرچند و More
    از نظر هیدگر تفکر را نمی‌توان فقط به مابعدالطبیعه، علم و تکنولوژی، سوژه‌مداری، تمثل و منطق‌گرایی منحصر کرد. بلکه تفکر معنوی لوازمی دارد که مهم‌ترین آن پرسش‌گری و به‌راه افتادن در مسیر اندیشه است. از نظر وی تفکر و تشکر هم‌ریشه بوده و با لوگوس یا گفتار پیوند دارد. هرچند ویژگی اصلی تفکر این است که در طلب وجودی باشد که او را به‌سوی تفکر فرا‌‌‌می‌خواند. از نظر مولانا نیز از طریق دانش‌های نظری یا حصولی نمی‌توان به معرفت حقیقی دست یافت. بلکه تفکر ذیل ادراک عارفانه یا حضوری قرار گرفته و بر یاد، شهود، ذوق و عشق دلالت می‌کند. از نظر وی لازمه اصلی تفکر، سلوک است که در مرتبه عالی آن، انسانِ کامل با اتصال به حق، به یقین و معرفت خواهد رسید. بنابراین علی‌رغم تفاوت‌های آشکار آنها از نظر خاستگاه فکری و مبانی اندیشه، اما عناصر مشترکی نیز در اندیشه آنها به چشم می‌خورد. چنان‌که هیدگر و مولانا معتقدند دلیل‌باوری و تعقل‌گرایی به‌تنهایی نمی‌تواند به تفکر منجر شود. بلکه تفکر، شهودی یا معنوی بوده که از طریق انکشاف و گشودگی رخ خواهد داد. Manuscript profile