هدف این پژوهش، مطالعۀ اثر کنترل ریسک بر رابطۀ بین ارزش شرکت و اجزای سود در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، اثر کنترل ریسک بر قدرت توضیحدهندگی رابطۀ سود و بازده بررسی شده است. برای آزمون اثر کنترل ریسک بر قدرت توضیحدهندگی رگرسیونها، More
هدف این پژوهش، مطالعۀ اثر کنترل ریسک بر رابطۀ بین ارزش شرکت و اجزای سود در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، اثر کنترل ریسک بر قدرت توضیحدهندگی رابطۀ سود و بازده بررسی شده است. برای آزمون اثر کنترل ریسک بر قدرت توضیحدهندگی رگرسیونها، مشاهدات براساس معیارهای گوناگون ریسک، مرتب شدهاند. به این منظور، تعداد 128 شرکت از بین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1390 تا 1395 بهعنوان نمونه انتخاب شد. این پژوهش، از نظر نوع هدف جزءِ پژوهشهای کاربردی، و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی است. در این پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه به برآورد مدل مبادرت شد.در یافتههای پژوهش، تفاوتِ معناداری در قدرت توضیحدهندگی معادلۀ رگرسیونهای سود- بازده، قبل و بعد از کنترل بتا مشاهده شد؛ زیرا میزان افزایش ضریبِ تعیینِ 4 درصد است که این مقدار قابل توجه است.
Manuscript profile
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی رابطۀ بین ساختار بدهی و حسابداری ارزش منصفانه در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. این تحقیق به روش توصیفی ـ همبستگی انجام شده و از نوع تحقیقات کاربردی است.
جامعۀ آماری تحقیق را کلیۀ شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اور More
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی رابطۀ بین ساختار بدهی و حسابداری ارزش منصفانه در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. این تحقیق به روش توصیفی ـ همبستگی انجام شده و از نوع تحقیقات کاربردی است.
جامعۀ آماری تحقیق را کلیۀ شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1389 تا 1394 تشکیل میدهد که ازمیان آنها 118 شرکت که شامل شرایط نمونهگیری سیستماتیک تحقیق بوده، بررسی شدهاند.
دادههای تحقیق از صورتهای مالی شرکتها استخراج و با استفاده از روش رگرسیون دادههای ترکیبی تجزیهوتحلیل شدهاند. یافتههای تحقیق نشان داد که افزایش ارزش منصفانه به افزایش سطح سررسید بدهی در شرکتها منجر شده است و شدت این رابطه در شرکتهایی که کیفیت سهام بالایی دارند، قویتر از سایر شرکتها بوده است.
Manuscript profile
این مطالعه اثر بحران های مالی بر انتقال تکانه و سرریز نوسانات میان بازارهای بورس در کشورهای توسعه یافته، نوظهور و ایران را طی دوره زمانی 2017-2003 بصورت روزانه مورد بررسی قرار داده است. برای این منظور جهت شناسایی بحران های مالی در بازارهای مالی، ابتدا تغییرات ساختاری مو More
این مطالعه اثر بحران های مالی بر انتقال تکانه و سرریز نوسانات میان بازارهای بورس در کشورهای توسعه یافته، نوظهور و ایران را طی دوره زمانی 2017-2003 بصورت روزانه مورد بررسی قرار داده است. برای این منظور جهت شناسایی بحران های مالی در بازارهای مالی، ابتدا تغییرات ساختاری موجود در نوسانات را با استفاده از الگوریتم اصلاح شده مجموع مربعات تجمعی تکراری به طور درون زا شناسایی شناسایی شده است؛ سپس با استفاده از مدل گارچ چند متغییره به بررسی فرضیه تحقیق مبنی بر انتقال تکانه و سرریز نوسان از بازارهای مالی توسعه یافته و نوظهور به بازار سرمایه ایران پرداخته شده است. نتایج حاصل از کاربرد روش ناهمسانی واریانس شرطی تعمیم یافته دو متغیره در قالب تصریح قطری بابا، انگل، کرافت و کرونر نشان می دهد که انتقال تکانه ها و سرریز نوسانات میان بازارهای بورس در کشوره های توسعه یافته، نوظهور و ایران به صورت یک طرفه می باشد.
This study aims to compare effect of financial crisis on momentum transfer and volatility spillovers in stock exchanges of developed and developing countries with Iran during 2003-2017 on daily basis. For this, at first the existing structural changes in volatilities are found using modified iterative cumulative sum of squares algorithm endogenously to recognize financial crisis in the markets; and then, the research hypothesis – momentum transfer and volatility spillovers from developed and developing financial markets to Iranian capital market- is tested through multivariate GARCH model. The results, obtained by application of bivariate generalized conditional heteroscedasity method as diagonal BEKK (Baba, Engle, Kraft and Kroner) suggest that momentum transfers and volatility spillovers between developed and developing countries and Iran are one-directional.
Manuscript profile
مالیات،مهمتریندرآمددولتهابهشمارمیرودکهازدیربازوصولمیشدهاست. ازسویدیگر،شرکتها میتوانند از طریق گزارشگری متهورانه مالیاتی، مالیات خود را کاهش داده یا پرداخت آنرا به تاخیر بیاندازند.عواملمتفاوتی،ازجملهمسئولیتاجتماعیشرکتوپاداشمدیران برگزارشگریمتهورانهمالیاتیتاثیرگذار More
مالیات،مهمتریندرآمددولتهابهشمارمیرودکهازدیربازوصولمیشدهاست. ازسویدیگر،شرکتها میتوانند از طریق گزارشگری متهورانه مالیاتی، مالیات خود را کاهش داده یا پرداخت آنرا به تاخیر بیاندازند.عواملمتفاوتی،ازجملهمسئولیتاجتماعیشرکتوپاداشمدیران برگزارشگریمتهورانهمالیاتیتاثیرگذار هستند. دراینپژوهشضمنبررسیتأثیرمسئولیتاجتماعیشرکتوپاداشمدیرانبرگزارشگریمتهورانهمالیاتی،اثرتعدیلیمسئولیتاجتماعیشرکتبرارتباطپاداشمدیرانوگزارشگریمتهورانهمالیاتی،نیز بررسیمیشود. برای دستیابی به هدف پژوهش،98شرکتپذیرفتهشدهدربورساوراقبهادارتهرانطیسالهای 1388 لغایت 1396 انتخاب شدند. به منظورسنجشمسئولیتاجتماعیشرکتازمدلKLD تعدیل شده،برایسنجشپاداشمدیرانازلگاریتم طبیعی پاداش مدیرانوبرایسنجشگزارشگریمتهورانهمالیاتی ازدومدلنرخموثرمالیاتیوتفاوتبینمالیاتابرازیوتشخیصی استفادهگردیدهاست. دراینتحقیقازروشهایآمارهمبستگیورگرسیونچندمتغیرهباالگویدادههایترکیبیوروشحداقلمربعاتتعمیمیافتهبرآوردی(EGLS) استفادهشدهاست. یافتههای پژوهش نشان میدهدبین مسئولیتاجتماعیشرکت باگزارشگریمتهورانهمالیاتیرابطهیمنفیومعناداری،داردولی پاداش مدیران،دارایرابطهی مثبتومعناداری، است. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است کهمسئولیتاجتماعیشرکت،ارتباطمستقیمبینپاداشمدیرانوگزارشگریمتهورانهمالیاتیرا تضعیف میکند. علاوه براین، درزمینهرابطهیمسئولیتاجتماعیشرکتوپاداشمدیران، مدل نرخ موثر مالیاتی از توان تبیین بیشتری نسبت به مدل تفاوتبینمالیاتابرازیوتشخیصیبرخوردار است.Tax has as one of the most important income sources for governments has been received from a long time ago.on the other hand Companies can reduce their taxes or delay paying them through tax aggressive reporting. Various factors, including corporate social responsibility and board of directors compensation, affect the tax reporting aggressiveness. In this research, meantime examine the effect of corporate social responsibility and managers' rewards for tax aggressive reporting as well as moderating effect of corporate social responsibility on the relationship between managers' rewards and tax aggressive reporting. To achieve the study objectives, 98 firms listed in the Tehran Stock Exchange were selected and studied for the period of 2009 to 2017. In order to measure the corporate social responsibility, adjusted KLD's model is used; to measure board of directors compensation, the natural logarithm of rewards managers is used; to measure the tax reporting aggressiveness, two models of effective tax rate and the difference between declaration and diagnosis tax is used. In this research, correlation and multivariate regression methods with combined data model and Estimated generalized least squares (EGLS) method are used.The results show that corporate social responsibility has a negative and significant relationship with tax aggressive reporting, but the managers’ rewards has a positive and significant relationship with it. In addition, the findings show, corporate social responsibility undermines the direct relationship between managers' rewards and tax aggressive reporting. Furthermore, the model of effective tax rate has the potential to explain more than the book-tax difference model concerning corporate social responsibility and managers’ rewards
Manuscript profile
چکیده
یکی از عواملی که می تواند بر بهبود کسب مزیت رقابتی در صنعت فولاد مؤثر باشد، تبیین سیاست های کارآمد برای تسریع در جذب سرمایه گذاری است. این تحقیق با رویکرد آمیخته ترکیبی کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی، عوامل سیاست سرمایه گذاری با روش تحلیل محتوا استخراج و ت More
چکیده
یکی از عواملی که می تواند بر بهبود کسب مزیت رقابتی در صنعت فولاد مؤثر باشد، تبیین سیاست های کارآمد برای تسریع در جذب سرمایه گذاری است. این تحقیق با رویکرد آمیخته ترکیبی کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی، عوامل سیاست سرمایه گذاری با روش تحلیل محتوا استخراج و توسط پنل تخصصی خبرگان به روش دلفی فازی انتخاب شدند و در بخش کمی، مدل با رویکرد مدلسازی تفسیری-ساختاری جامع شکل گرفت. داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از طریق پرسش نامه مقایسات زوجی به دست آمد. جامعه تحقیق، خبرگان شامل مدیران ارشد صنعت فولاد و به تعداد 20 نفر با روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج بخش کیفی نشان داد که عوامل سیاست سرمایه گذاری برای رقابت پذیری در 14 دسته قرار دارند که بر اساس یافته های مدلسازی تفسیری-ساختاری جامع، عوامل قوانین و مقررات دولتی، استقرار استانداردها در صنعت، استراتژی رقابتی صنعت، ساختار مالی صنعت، و خط مشی سرمایهگذاری می تواند سطح بالاتری از مزیت رقابتی را برای صنعت فولاد افزایش دهد که اهمیت سیاست های کلان را برجسته می کند. از سوی دیگر، سیاست های سرمایه گذاری برای مدیریت دانش، تحقیق و توسعه، قابلیتهای بازاریابی، و مدیریت ریسک تابع عوامل کلان سیاست های سرمایه گذاری هستند که منجر به کسب مزیت رقابتی می گردد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications