Journal of Religious Studies
,
Issue1,Year,
Winter
2023
در حوزه ی پژوهشهای نظری، تحقیقات متعددی راجع به ویشنو صورت گرفته است، لیکن پژوهش حاضر تلاش دارد سیر تحول رابطه ی ویشنو با جهان و انسان را که مسئلهی اصلی این پژوهش است، در متون مقدس هندویی و با نظر به دو دورهی ودایی و پساودایی مورد بررسی قرار دهد. ضرورت این پژوهش وجاهت More
در حوزه ی پژوهشهای نظری، تحقیقات متعددی راجع به ویشنو صورت گرفته است، لیکن پژوهش حاضر تلاش دارد سیر تحول رابطه ی ویشنو با جهان و انسان را که مسئلهی اصلی این پژوهش است، در متون مقدس هندویی و با نظر به دو دورهی ودایی و پساودایی مورد بررسی قرار دهد. ضرورت این پژوهش وجاهت ویشنو در هندوئیسم و جایگاه متون مقدس در اندیشه معتقدان آن است. نظر به نشانهها، ارتباط ویشنو با جهان در متون پساودایی علاوه بر دو وجه نگهدارندهگی و نجاتبخشی که متعلق به دورهی ودایی است، وجه همبودگی را نیز شامل میشود. همچنین جنبهی لطف و بخشندگی ویشنو که در دورهی ودایی به طوریکسان با قهاریتش مطرح است، در متون پساودایی برجسته میشود و بر قهاریتش غلبه مییابد. این موضوع عینا در بحث ارتباط ویشنو با انسان وجود دارد. ضمن آنکه ارتباط ویشنو با انسان که در دورهی ودایی بر محور برآورده ساختن نیازهای مادی انسان است، دچار تحول شده و بیشتر بر محور امور معنوی و تکامل روحی انسان قرار میگیرد.
Manuscript profile
Journal of Religious Studies
,
Issue1,Year,
Summer
2020
اهمیت و نقش پولس رسول درتاریخ مسیحیت امری مسلم است. زیستِ مسیحیِ پولس با مکاشفۀ روحانی او از عیسی مسیح آغاز شد؛ این رخدادِ ایمانی، آراء الاهیاتی و اخلاقیِ پولس را به بار نشاند، بهطوریکه قلب آموزههای پولس را عرفانِ مسیح او تلقی کردهاند. بر این مبنا، آموزههای الاهیات More
اهمیت و نقش پولس رسول درتاریخ مسیحیت امری مسلم است. زیستِ مسیحیِ پولس با مکاشفۀ روحانی او از عیسی مسیح آغاز شد؛ این رخدادِ ایمانی، آراء الاهیاتی و اخلاقیِ پولس را به بار نشاند، بهطوریکه قلب آموزههای پولس را عرفانِ مسیح او تلقی کردهاند. بر این مبنا، آموزههای الاهیاتی و اخلاقیِ او با هم مرتبطاند. عنصر اصلی اخلاقیات پولس، عشق به عنوان موهبتروح، در تناظر با ایمان (ثمرۀ فیض)، عنصر اصلیِ الاهیات او، تحقق شریعت حقیقی را میسر میکند؛ فرد مسیحی با عشق و ایمان به مسیح، که تجسم روح و فیض خداست، با کسب وضعیت وجودیِ جدیدی، به انسان جدیدِ اخلاقی متبدّل میشود. براساس عرفانِ پولس، بودن در مسیح، خلقت جدید در پارسایی و تقدّس را در پی دارد. این نگرش با کمک تبیین اخلاقی-عرفانی از مناسک، شریعت عشق را بجای شریعت اعمال، در آموزههای الاهیاتی او جایگزین میسازد. در این پژوهش، آموزههای اخلاقی پولس را با توجه به ویژگیهای خاص شخصیت او، مواجهه با بحرانِ روحی در شریعتگرایی سختِ او و نهایتاً شکلگیری آنها بر محور مکاشفۀ عرفانیاش از عیسی مسیح، مورد کنکاش قرار دادهایم. ادامه این جستار با فرض ایدۀ عرفانِ اخلاقی به اخلاقیات پولسی و رواقی و وجوه اشتراک و افتراق آن دو، پرداخته است.
Manuscript profile
Journal of Religious Studies
,
Issue1,Year,
Autumn
2020
الهیات سیاسی نوین یوهانس باپتیست متز، کشیش و الهیدان کاتولیک آلمانی، یکی از مهمترین روایتهای الهیات سیاسی مسیحی در مخالفت با فردگرایی، خصوصیسازیِ دین و نگاهِ استبدادی به حکومت است. متز به دلیل انتقادهایش از الهیات سیاسیِ کارل اشمیت و در تضاد با وی، الهیات سیاسی خود More
الهیات سیاسی نوین یوهانس باپتیست متز، کشیش و الهیدان کاتولیک آلمانی، یکی از مهمترین روایتهای الهیات سیاسی مسیحی در مخالفت با فردگرایی، خصوصیسازیِ دین و نگاهِ استبدادی به حکومت است. متز به دلیل انتقادهایش از الهیات سیاسیِ کارل اشمیت و در تضاد با وی، الهیات سیاسی خود را الهیات سیاسی نوین مینامد. به باور متز، اشمیت با ذاتی دانستنِ خشونت در سیاست، الهیات سیاسی ضد دموکراتیک و یهودستیزانهای را ارائه داده که زمینۀ فاشیسم و توجیه حذف دیگران را فراهم کرده است. ازاینرو، در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مقایسهای الهیات سیاسی متز و اشمیت میپردازیم؛ و همچنین نوآوریهای متز در الهیات سیاسی مسیحی و نقد وی بر اشمیت را بررسی خواهیم کرد. نوآوری اصلی متز این است که وی بر پایۀ زندگی و آموزههای عیسی مسیح و نیز آرای مکتب فرانکفورت، از عقلِ یادآورانه سخن میگوید. این عقلانیت که بر اساس یادآوریِ انتقادیِ گذشته است، میتواند بهعنوان نقطۀ آغاز تازهای برای کار در قلمروی الهیات مسیحی باشد و در تصمیمگیری و کنشهای اجتماعی- سیاسی، نقش مؤثری ایفا کند.
Manuscript profile
Journal of Religious Studies
,
Issue1,Year,
Winter
2021
در این مقاله آرای ساموئل آیزنشتاد در شرح ظهور بینشهای متعالی در ادیان عصر محوری، به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. آیزنشتاد مهمترین دگرگونی دینی در عصر محوری را ظهور بینشهای متعالی در ادیان یهودی، کنفوسیوسی، هندوئی و بودائی میداند. بنا به ارزیابیهای او، بینشهای More
در این مقاله آرای ساموئل آیزنشتاد در شرح ظهور بینشهای متعالی در ادیان عصر محوری، به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. آیزنشتاد مهمترین دگرگونی دینی در عصر محوری را ظهور بینشهای متعالی در ادیان یهودی، کنفوسیوسی، هندوئی و بودائی میداند. بنا به ارزیابیهای او، بینشهای متعالی ناظر به تمایز میان دو عرصۀ نظم متعالی (پالوده) و نظم دنیوی (آلوده) بودند و کوشش برای رفع تنش میان آنها منجر به نهادینهشدن چند جهتگیری مختلف در ادیان عصر محوری شد: جهتگیری اینجهانی (انجام درست امورات دنیوی) در دین کنفوسیوسی؛ جهتگیری آنجهانی (کنارهگیری از امور دنیوی به منظور رستگاری) در ادیان هندوئی و بودائی؛ جهتگیری توامان اینجهانی و آنجهانی (قوانین شریعتمدار، جهتگیری نیایشی، دستورالعملهای آئینی و مَنهیات اخلاقی) در دین یهودی. در نظر آیزنشتاد نهادینهشدن این رویکردها منجر به بازسازی نظام دنیوی در برخی جنبهها شد: پدیدارشدن حاکمان سکولار که در برابر نظام متعالی پاسخگو و در برابر اَعمالشان مسؤول بودند؛ و مجزاشدن هویت جمعی مبتنی بر تقدّس از هویتهای مبتنی بر مدنیّت و خاستگاه مجزا.
Manuscript profile
داعیۀ پدیدارشناسی دین بهعنوان یک رشتۀ دانشگاهی از اوایل سدۀ بیستم مطرح شد. بنابراین، یک رشتۀ جدید است و محققان تصور یکسانی از آن ندارند. به اعتقاد بلیکر، پدیدارشناسی دین به سه معنا استعمال میشود: 1) تنظیم و نظاممندسازی پدیدارهای دینی. 2) گونهشناسی انواع مختلف ادیان. More
داعیۀ پدیدارشناسی دین بهعنوان یک رشتۀ دانشگاهی از اوایل سدۀ بیستم مطرح شد. بنابراین، یک رشتۀ جدید است و محققان تصور یکسانی از آن ندارند. به اعتقاد بلیکر، پدیدارشناسی دین به سه معنا استعمال میشود: 1) تنظیم و نظاممندسازی پدیدارهای دینی. 2) گونهشناسی انواع مختلف ادیان. 3) پژوهش در ساختارهای ماهوی و معانی پدیدارهای دینی. به اعتقاد او، معنای سوم به نحو دقیقتری از ماهیت پدیدارشناسی دین پرده برمیدارد. همچنین، باید بین پدیدارشناسی دین بهمثابه یک روش و پدیدارشناسی دین بهمثابه یک رشتۀ مستقل تمییز نهاد. پدیدارشناسی بهمثابه یک روش مبتنی بر دو اصل تعلیق و رؤیت ذات است و در علوم دیگر نیز کاربرد دارد. پدیدارشناسی بهمثابه یک علم سه ابزار دارد: 1) تئوریا دلالتهای دینی پدیدارهای مختلف را نشان میدهد. 2) لوگوس منطق درونی باورها و اعمال دینی را آشکار میسازد. 3) انتلخیا توضیح میدهد چگونه ادیان به تبع یک مسیر مشخص تغییر میکنند. برخلاف تلقی پدیدارشناسان دین و از جمله ژوکو بلیکر مبنای رویکرد آنها با چالشها و تردیدهایی جدی مواجه است و تثبیت آنها نیازمند بازاندیشی انتقادی است.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications