Financial Knowledge of Securities Analysis
,
Issue4,Year,
Autumn
2019
رشد و توسعه بازارها و ابزارهای مالی، پیچیدگی بازارهای مالی و تخصصی شدن مقوله سرمایه گذاری باعث شد که سرمایه گذاران و شاغلان بازارهای مالی نیازمند ابزارها، روش و مدل هایی باشندکه در انتخاب بهترین سرمایه گذاری و مناسب ترین پرتفوی به آنها یاری دهند. این امر موجب شد که نظری More
رشد و توسعه بازارها و ابزارهای مالی، پیچیدگی بازارهای مالی و تخصصی شدن مقوله سرمایه گذاری باعث شد که سرمایه گذاران و شاغلان بازارهای مالی نیازمند ابزارها، روش و مدل هایی باشندکه در انتخاب بهترین سرمایه گذاری و مناسب ترین پرتفوی به آنها یاری دهند. این امر موجب شد که نظریه ها، مدل ها و روش های گوناگونی برای قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و محاسبه پیش بینی نرخ بازدهی سهام، مطرح شده و هر روز در حال توسعه و تغییر باشد. هدف از این پژوهش ارائه الگوی تعدیلی از مدل های ارزش گذاری دارایی های سرمایه ای با استفاده از مدل صرف مومنتوم می باشد. بدین منظور محقق با استفاده از روش تحلیل عاملی و روش معادلات ساختاری در راستای تحلیل دقیق تر داده ها و اندازه گیری متغیرهای مدل مبادرت می نماید. نتایج حاصل از 90 شرکت طی دوره زمانی 1386 الی 1395 در بورس اوراق بهادار تهران نشان می دهد که افزودن عامل صرف مومنتوم باعث افزایش توان توضیح دهندگی الگوی جدید ارزش گذاری دارایی های سرمایهای میشود. همچنین بازدهی پرتفوی متشکل از سهام بازنده کمتر از بازدهی پرتفوی متشکل از سهام برنده می باشد.
Manuscript profile
در این پژوهش به بررسی تطبیقی رابطه ی بین مولفه های راهبری شرکتی، عوامل حسابرسی و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری مشروط و نامشروط حسابداری طبق مدل های خان و واتس (2009)، و گیولی و هاین (2000)پرداخته ایم. دوره ی زمانی پژوهش شامل دوره ی یازده ساله از ابتدای سال 1387 تا More
در این پژوهش به بررسی تطبیقی رابطه ی بین مولفه های راهبری شرکتی، عوامل حسابرسی و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری مشروط و نامشروط حسابداری طبق مدل های خان و واتس (2009)، و گیولی و هاین (2000)پرداخته ایم. دوره ی زمانی پژوهش شامل دوره ی یازده ساله از ابتدای سال 1387 تا انتهای سال 1397 می باشد. روش نمونه گیری بصورت حذفی است که در نهایت 156 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردیده و برای تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرهای پژوهش از داده های تابلویی و مدل اثرات ثابت استفاده شده است.
نتایج آزمون مدل های پژوهش نشان می دهد که متغیرهای استقلال هیئت مدیره، دوره تصدی حسابرس و نسبت هزینه های اختیاری (به عنوان شاخص هزینه های نمایندگی) دارای رابطه ی مثبت و معنی دار با هر دو محافظه کاری مشروط و نامشروط می باشند. متغیرهای دوگانگی مدیرعامل و تمرکز مالکیت دارای رابطه ی منفی و معنی دار با محافظه کاری مشروط و فاقد رابطه ی معنی دار با محافظه کاری نامشروط هستند. همچنین متغیرهای اندازه ی هیئت مدیره، درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی، تغییر حسابرس، استقلال کمیته حسابرسی، عدم تقارن اطلاعاتی و رشد فروش رابطه ی معنی داری با هر دو نوع محافظه کاری حسابداری ندارند. از جمله تفاوت عمده این دو مدل در متغیرهای سن شرکت و بازده دارایی هاست که نتیجه ی عکس در هر دو مدل محافظه کاری دارد؛ بدین گونه که شرکت های مسن تر و پربازده از لحاظ دارایی، دارای سطح محافظه کاری مشروط بیشتری هستند و بالعکس شرکت های جوان تر و کم بازده از لحاظ دارایی، سطح محافظه کاری نامشروط بیشتری دارند.
Manuscript profile
Judgment and Decision Making in Accounting and Auditing
,
Issue1,Year,
Spring
2028
چکیدههدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه نظریههای اخلاقی و رفتار اخلاقی در قضاوت حسابرسان است. رفتار اخلاقی موضوعی مهم و حیاتی برای حرفه حسابرسی است که بدون وجود آن، اعتماد عمومی نسبت به حرفه مخدوش خواهد شد و آثار زیانباری متوجه حرفه میشود. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- More
چکیدههدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه نظریههای اخلاقی و رفتار اخلاقی در قضاوت حسابرسان است. رفتار اخلاقی موضوعی مهم و حیاتی برای حرفه حسابرسی است که بدون وجود آن، اعتماد عمومی نسبت به حرفه مخدوش خواهد شد و آثار زیانباری متوجه حرفه میشود. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آن شامل حسابرسان مختلف کشور است که 164 نفر از آنان با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای آزمون فرضیهها نیز از تحلیل معادلات ساختاری و نرمافزار Smart PLS استفاده شد. یافتههای کلی پژوهش نشان میدهد که بین نظریههای موردبررسی و رفتار اخلاقی در حسابرسان رابطه معناداری در سطح 77 درصد وجود دارد. همچنین، سایر یافتهها نشان داد که نظریههای دیگر گرایی (22 درصد)، عدالت گرایی (29 درصد)، خیر گرایی (58 درصد) و فضیلت محور (21 درصد) رابطه مثبت و معناداری با رفتار اخلاقی در حسابرسان دارد. افزون بر آن، رابطه معناداری بین نظریههای وظیفه گرایی و سودگرایی با رفتار اخلاقی در حسابرسان مشاهده نشد. بررسی متغیرهای کنترلی نیز نشان داد که بین سن و جنسیت و رفتار اخلاقی حسابرسان رابطه معناداری وجود ندارد. با توجه به اهمیت اخلاق حرفهای در حسابرسی و اهمیت فلسفه اخلاق و نظریههای اخلاقی در راستای گسترش اخلاق حرفهای، ضروری است این موضوع موردتوجه بیشتری قرار گیرد تا بتوان در آینده سطح اخلاق حرفه را افزایش داد..
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications