هدف این مقاله بررسی روابط بلندمدت و کوتاهمدت رفتار قیمت های گاز و نفت در بازارهای منطقه ای و تاثیرپذیری آن ها از یکدیگر با استفاده از روش تصحیح خطای برداری (VECM) طی دوره 2000 - 2019 است. بدین منظور، به دلیل گستردگی متغیرها در هر منطقه، از تکنیک پروکسی برای تحلیل بازار More
هدف این مقاله بررسی روابط بلندمدت و کوتاهمدت رفتار قیمت های گاز و نفت در بازارهای منطقه ای و تاثیرپذیری آن ها از یکدیگر با استفاده از روش تصحیح خطای برداری (VECM) طی دوره 2000 - 2019 است. بدین منظور، به دلیل گستردگی متغیرها در هر منطقه، از تکنیک پروکسی برای تحلیل بازارهای منطقه ای گاز و نفت استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد میان قیمت های منطقه ای بازار گاز و نفت در آسیا و اروپا به دلیل وجود رابطه همانباشتگی، تاثیرپذیری از نوسانات بازار نفت بسیار بالاست. بر خلاف این دو، در بازار آمریکا، به دلیل مازاد عرضه انرژی، به ویژه در حوزه نفت شیل، این ارتباط دیده نمیشود. پیشنهاد میشود با توجه به اهمیت نقش بازارهای مالی، نفت و گاز از طریق بورس انرژی عرضه شود.
Manuscript profile
در این مطالعه اثر تورم بر روی تقاضای بیمه عمر در کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور تابع تقاضای بیمه عمر تحمین زده شده است. برای تخمین تقاضا از متغیر حق بیمه بهعنوان متغییر وابسته و از متغیرهای تورم، درآمد سرانه ملی، جمعیت و تحص More
در این مطالعه اثر تورم بر روی تقاضای بیمه عمر در کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور تابع تقاضای بیمه عمر تحمین زده شده است. برای تخمین تقاضا از متغیر حق بیمه بهعنوان متغییر وابسته و از متغیرهای تورم، درآمد سرانه ملی، جمعیت و تحصیلات بهعنوان متغیرهای مستقل استفاده شده است. منظور از تورم، تورمانتظاری و منظور از تحصیلات، میانگین سالهای باسوادی بزرگسالان میباشد. تخمین تابع تقاضا به تفکیک در هر دو گروه کشورها در محدوده زمانی 2005 تا 2009 و با استفاده از نرمافزار Eviews و از روش panel data صورت گرفته است. در این مقاله فرضیه "تقاضای بیمههای عمر با تورم، رابطه معکوس دارد" و نیز دو فرضیه فرعی دیگر، یکی" تقاضای بیمههای عمر با درآمد ملی سرانه، رابطه مستقیم دارد" و فرضیه " تقاضای بیمههای عمر با میانگین سالهای تحصیل، رابطه مستقیم دارد" مورد آزمون قرار میگیرد. نتایج حاکی از آن است که در کشورهای توسعهیافته با افزایش تورم، تقاضای بیمهعمر کاهش یافته و تقاضای بیمه عمر با تحصیلات رابطه منفی و با جمعیت و درآمد سرانه رابطه مثبت دارد. در کشورهای درحالتوسعه، تقاضای بیمه با تورم و تحصیلات رابطه نداشته و با جمعیت و درآمد سرانه رابطه مثبت دارد. Abstract In this paper the effect of inflation on the life insurance demand in the developing and developed countries has been studied. Life insurance was estimated for this purpose .For estimating demand, insurance premium has been used as dependent variable and inflation , national income per capita ,population and education has been used as independent variables. Inflation and education mean anticipated inflation and the mean of literacy years of adults respectively. Demand function estimation identified by the two groups of countries during 2005 to 2009 was rendered using Eviews and Panel data technique .This paper test the main hypothesis : “life insurance demand has negative correlation with inflation” and two minor hypotheses :“life insurance demand has positive correlation with national income per capita” and “ life insurances demand has positive correlation with mean of education years” .The results show that in developed countries as inflation increases the life insurance demand decreases and life insurances demand has negative correlation with education and positive correlation with population and income per capita. In the developing countries life insurance demand has not any significant correlation with inflation and education but has positive correlation with population and income per capita.
Manuscript profile
در بسیاری از مطالعات وجود رابطه معنی دار میان رشد اقتصاد ملی و گسترش بازار های بیمه ای نشان داده شده است. این بازارها با بسیج پس اندازها و هدایت آنها به بازار سرمایه، زمینه رشد اقتصادی را فراهم می نمایند. در سالهای اخیر، سیاست خصوصی سازی صنعت بیمه رونق گرفته و شرکت های More
در بسیاری از مطالعات وجود رابطه معنی دار میان رشد اقتصاد ملی و گسترش بازار های بیمه ای نشان داده شده است. این بازارها با بسیج پس اندازها و هدایت آنها به بازار سرمایه، زمینه رشد اقتصادی را فراهم می نمایند. در سالهای اخیر، سیاست خصوصی سازی صنعت بیمه رونق گرفته و شرکت های بیمه خصوصی همگام با بخش دولتی در بازار بیمه فعالیت می کنند. هدف این مقاله شناسایی عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر و تحلیل رفتاری تقاضای بیمه عمر می باشد. بدین منظور یک نمونه500 نفری از خریداران بیمه عمر در شرکت بیمه کارآفرین )به عنوان یکی از شرکتهای بیمه خصوصی) مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش به بررسی مبانی نظری، مطالعات داخلی و خارجی در زمینه تقاضای بیمه های عمر پرداخته شده است و پس از تخمین تابع تقاضا با استفاده از نرم افزار eviews و مدل ols نتایج بدست آمده مورد تحلیل قرار گرفته است و در پایان با تکیه بر یافته های تحقیق، ویژگیهای تقاضا مورد شناسایی قرار گرفته و راهکارهایی جهت استفاده در فرآیندهای بازاریابی ارائه گردیده است. In many studies , have shown the relation between growth national economy and expansion of insurance markets. These markets cause to growth of economy by collecting savings to lead in capital markets. In recent years, privatization policy of insurance industry brisk up and private insurance companies act with public sector in insurance market. The aim of this paper is to recognition of effective components of life insurance and analysis of demands̒ act. To this aim, a sample has studied that include 500 buyers of life insurance in karafarin insurance company )one of the private insurance companies( this research shows theoretical concepts and Iranian & foreign studies about life insurance demand. general econometrics method (eviews) and ols method used to estimate curve demand then the results of this study has analyzed . at the end , on based of these findings , demand features has recognized to get new ways of marketing life insurance.
Manuscript profile
امروزه تولید بخش کشاورزی به اندازهای به نفت و مشتق های آن وابسته گردیده است که هرگونه خلل در تأمین انرژی مورد نیاز این بخش بهگونهای معنادار بر سطح تولید اثر میگذارد. آمارها نشان میدهند که میزان کل مصرف انرژی در بخش کشاورزی کشور طی سالهای More
امروزه تولید بخش کشاورزی به اندازهای به نفت و مشتق های آن وابسته گردیده است که هرگونه خلل در تأمین انرژی مورد نیاز این بخش بهگونهای معنادار بر سطح تولید اثر میگذارد. آمارها نشان میدهند که میزان کل مصرف انرژی در بخش کشاورزی کشور طی سالهای ۸۸-۱۳۷۰ از ۱/۳۳ میلیون بشکه معادل نفت خام به ۴/۴۳ حدود ۳/۱ برابر شده است. صرفنظر از وابستگی افزایش تولید به مصرف انرژی بیشتر، چگونگی رابطه میان افزایش تولید و افزایش مصرف انرژی و نیز هدایت مصرف های آتی در مسیرهای متعارف و معقول ضرورت خاصی دارد. در این مقاله برای پیشبینی مصرف انرژیبخش، نخست به پیشبینی میزان ارزش افزوده بخش بر اساس یک مدل ARIMA پرداخته و سپس با توجه به متوسط شدت انرژی دوره (۷/۰) و سناریوبندی تغییر شدت انرژی در سالهای آتی بر اساس یک سناریوی مرجع، سه سناریوی مطلوب و دو سناریوی نامطلوب، میزان مصرف انرژیبخش تا سال ۱۴۱۰ مورد پیشبینی قرار میگیرد. با لحاظ کردن هزینههای اجتماعی ناشی از افزایش بیرویه مصرف انرژی میتوان مشاهده نمود که چنانچه برنامههای صرفهجویی انرژی بهطور هدفمند به مورد اجرا گذاشته نشود، هرساله زیانهای اقتصادی ناشی از مصرف بالای انرژی در این بخش، خسارتهای زیستمحیطی در اثر افزایش انتشار گازهای گلخانهای گسترش مییابد و این شرایطی است که برای انرژیهای مصرفی یارانه نیز پرداخت میگردد. بهمنظور بهینهسازی مصرف انرژی و کاهش شدت آن در بخش کشاورزی باید راهکارهای مختلفی از جمله صرفهجویی در استفاده از انرژیهای فسیلی و بهکارگیری انرژیهای نو مدنظر قرار گیرد.
Manuscript profile
چکیده
این پژوهش تلاشی در جهت معرفی یک روش تأمین مالی مناسب در بخش بالادستی صنعت نفت ایران میباشد، به این منظور در جهت انتخاب روشهای مناسب تأمین مالی پروژهها در صنعت مزبور با توجه به قوانین و ساختارهای سیاسی و بررسی موانع موجود و ارائه راهکارهایی جهت مرتفع نمودن آن More
چکیده
این پژوهش تلاشی در جهت معرفی یک روش تأمین مالی مناسب در بخش بالادستی صنعت نفت ایران میباشد، به این منظور در جهت انتخاب روشهای مناسب تأمین مالی پروژهها در صنعت مزبور با توجه به قوانین و ساختارهای سیاسی و بررسی موانع موجود و ارائه راهکارهایی جهت مرتفع نمودن آنها، سه گزینه امتیازی، مشارکت در تولید و بیع متقابل مورد بررسی قرارگرفته و با استفاده از مدل سلسله مراتبی (AHP) باهم مقایسه شده و در راستای آن، مباحث مرتبط با موضوع تشریح گردیده است.
معیارهای تصمیمگیری برای انعقاد قراردادها در بخش بالادستی صنایع نفت و گاز به دو دسته کلی زیر تقسیمبندی شدهاند:معیارهای قبل از عقد قرارداد، معیارهای درون قرارداد. جهت مقایسه سه نوع روش قرارداد طی سه مرحله تکمیل پرسشنامه توسط افراد متخصص و صاحبنظر در صنعت نفت و بهکارگیری نرمافزار EC از معیارهای درون قرارداد استفاده گردیده است و برای انتخاب آنها به روش علمی دلفی عمل شده است. این مقاله نشان میدهد که میزان ارجحیت تصمیم گیران برای روشهای تأمین مالی در میادین مستقل و برای روشهای بیع متقابل، مشارکت در تولید و امتیازی به ترتیب ۳/۶۳ ، ۴/۲۵ و ۲/۱۱ بوده و درمیادین مشترک ۴۵ ، ۴۹ و ۶ می باشد.
Manuscript profile
این پژوهش رابطه بین انرژی های تجدید ناپذیر با رشد اقتصادی و پیامدهای مالی آن را در قالب تعهد دولت ها به سیاستهای مطروحه در عرصه بین المللی به بررسی می گذارد. در الگوی برآوردی این پژوهش در دوره زمانی 1370 تا 1395 بر اساس روش الگوهای خودرگرسیونی با وقفه های تاخیری، ضریب ا More
این پژوهش رابطه بین انرژی های تجدید ناپذیر با رشد اقتصادی و پیامدهای مالی آن را در قالب تعهد دولت ها به سیاستهای مطروحه در عرصه بین المللی به بررسی می گذارد. در الگوی برآوردی این پژوهش در دوره زمانی 1370 تا 1395 بر اساس روش الگوهای خودرگرسیونی با وقفه های تاخیری، ضریب انرژی برق آبی به عنوان شاخصی از انرژی های تجدیدپذیر 0.09 معنادار و مثبت و شدت اثر گذاری بر تولید را بازگو میکند. با توجه به شدت انرژی برق آبی میزان اثرگذاری این انوع انرژی در حدود 10 درصد است. مزیت انرژی برق آبی سازگاری آن با محیط زیست است. امروزه در اکثر کشورهای جهان از نظر حجم سرمایه گذاری و گسترش انرژی های پاک، فعالیتی رو به گسترش بوده و بسیاری از اولویتهای سیاستگذاری به این سمت متمرکز است. حمایت مالی دولتها در گسترش سرمایه گذاریهای مربوط به این نوع انرژی ها در سازگاری با محیط زیست متغیری اساسی و تعیین کننده در دستیابی به اهداف توسعه است. This paper examines the relationship between renewable energies and economic growth with special pay attention to financial outcomes. This examination has fulfilled based on government obligation and international measures, challenges, necessities in sustainable development process. We introduce an ARDL Model during (1992-2017) (1370-1395 Shamsi Calendare) to estimate hydroelectric power effects on GDP growth in Iran economy. Our findings show that the coffecient 0.09 percent between gdp growth and hydroelectric power in Iran. This coffecient is significant and positive and shows the positivity of renewable energies expantion. With this significant relationship, (about 10 percent) and compatibility with the environment, it is nececities to policymakers to concentrate on financing projects and investment and protect such kind of energis.The government obligation to financing these kind of energies that compatable with environment,is strongly important and contribute in achiving to development goals. Keywords: Economic Growth, renewable energies, financing projects JEL Classification: C13, O13, O44
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications