• Home
  • عظیم حمزئیان

    List of Articles عظیم حمزئیان


  • Article

    1 - بررسی مقایسه‌ای تفکرات مهاتما گاندی و الهیات رهایی‌بخش آمریکای لاتین
    Journal of Religious Studies , Issue 1 , Year , Winter 2022
    مهاتما گاندی و متألهان رهایی بخش آمریکای لاتین دو نمونۀ مهم دینی در مبارزات سیاسی و اجتماعی در سدۀ بیستم هستند. گر چه سنّت دینی و فضای فرهنگی زمینه ای این دو متفاوت هستند با این حال مشترکاتی دارند که امکان مقایسۀ آن ها را میسر می کند. این مقاله به شیوه ای مقایسه ای و ت More
    مهاتما گاندی و متألهان رهایی بخش آمریکای لاتین دو نمونۀ مهم دینی در مبارزات سیاسی و اجتماعی در سدۀ بیستم هستند. گر چه سنّت دینی و فضای فرهنگی زمینه ای این دو متفاوت هستند با این حال مشترکاتی دارند که امکان مقایسۀ آن ها را میسر می کند. این مقاله به شیوه ای مقایسه ای و تحلیلی آن ها را در سطوح مبانی، روش و هدف مقایسه می کند. آن ها پیوندی انتقادی با سنّت های دینی خود دارند، معتقد به دیدگاهی زمینه مند و متوجّه تحولات این‌جهانی اند، به فقرزدایی و عدالت جویی توجّه دارند و پراکسیس را بسیار مهم تر از نظریه‌پردازی صرف می دانند. با این حال متالهان رهایی بخش، متاثر از اندیشه های مارکسیستی، خواستار تغییر ساختارهای ناعادلانۀ سیاسی و اقتصادی اند، ولو این تغییر به بهای روش مبارزۀ خشونت آمیز باشد. نزد آن ها هدف اهمیتی بیش از وسیله دارد. اما گاندی با تأکید بر تحول معنوی و اخلاقی افراد، معتقد است هدف و وسیله (روش) جدایی ناپذیرند و روش های خشونت آمیز منجر به قیدهایی سخت تر از قیدهای استعمار می شوند. گاندی در این راه متاثر از اندیشه های لئو تولستوی است و موعظۀ فراز کوه مسیح است. او گرچه بعضی از آرمان های سوسیالیستی را می پسندد اما منتقد شیوه و ساختار مبارزاتی آن ها است. Manuscript profile

  • Article

    2 - نقد و بررسی مفهوم حرکت در عرفان کیهانی (حلقه)
    Journal of Religious Studies , Issue 1 , Year , Autumn 2022
    حرکت یکی از مقولات مهم در فلسفه،کلام و عرفان اسلامی است. این جایگاه در عرفان با موضوع آفرینش و در نسبت مستقیم با تجلی حق قرار دارد. در عرفان‌کیهانی، مفهوم حرکت جایگاهی محوری در آفرینندگی و موجدیّت حق، تبیین مراتب هستی و توضیح وجه نموداری عالم دارد که بر مجازی و بی‌اعتبا More
    حرکت یکی از مقولات مهم در فلسفه،کلام و عرفان اسلامی است. این جایگاه در عرفان با موضوع آفرینش و در نسبت مستقیم با تجلی حق قرار دارد. در عرفان‌کیهانی، مفهوم حرکت جایگاهی محوری در آفرینندگی و موجدیّت حق، تبیین مراتب هستی و توضیح وجه نموداری عالم دارد که بر مجازی و بی‌اعتباری بودن جهان مادی تأکید می‌کند. با توجه به وام‌گیری‌های بسیار عرفان کیهانی از عرفان إبن‌عربی در مقولة حرکت و تبیین آن، این مقاله با بررسی حرکت در عرفان کیهانی، نحوة این وام‌گیری و میزان کامیابی آن را با روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی کرده است. اگرچه عرفان کیهانی در تبیین مفهوم حرکت بسیار متأثر از عرفان إبن‌عربی است، اما در بهره‌برداری از آن و ترسیم چارچوبی دقیق و روشن ناکام مانده است. نبود انسجام در تبیین جهان‌شناختی و روش‌شناختی، کاستی در نسبت مقولة حرکت با عشق و تشتّت در تبیین آن؛ هم‌چنین، ابهام در تبیین مرتبه غایی صعود انسان از جملة این ناکامی‌هاست که مقولة حرکت در عرفان کیهانی را با ابهامات و نواقص بسیار همراه کرده است. کاستی‌های محتوایی و روشی متعدد این جریان سبب‌شده تا هیچ‌گاه قوّت و قدرت لازم برای هم‌جواری با دیگر اندیشه‌های‌عرفانی را کسب نکند. Manuscript profile

  • Article

    3 - بررسی «اعیان ثابته» با «کهن‌الگوها» در اندیشۀ ابن‌عربی و یونگ از منظر کارکردها
    Journal of Religious Studies , Issue 1 , Year , Winter 2021
    اعیان ثابته و کهن الگوها دو اصطلاح بنیادی در دو نظام فکری متفاوت می باشند. ابن عربی با اصطلاح اعیان ثابته از منظر عرفان و یونگ نیز با اصطلاح کهن الگوها از منظر روان شناسی تحلیلی خصوصیات و کارکردهایی را برای آن‌ها بیان کرده اند. هدف این مقاله، یافتن پاسخ پرسشی درباره ی ت More
    اعیان ثابته و کهن الگوها دو اصطلاح بنیادی در دو نظام فکری متفاوت می باشند. ابن عربی با اصطلاح اعیان ثابته از منظر عرفان و یونگ نیز با اصطلاح کهن الگوها از منظر روان شناسی تحلیلی خصوصیات و کارکردهایی را برای آن‌ها بیان کرده اند. هدف این مقاله، یافتن پاسخ پرسشی درباره ی تفاوت ها و شباهت های خصوصیات و کارکردهای اعیان ثابته و کهن الگوها در دیدگاه ابن عربی و یونگ است. این پژوهش نظری که به روش کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که هر دو متفکر قائل به وجود تصورات اوّلیه در قوۀ شناخت هستند و نفس/روان را هم‌چون لوحی سپید نمی دانند. ابن عربی منشأ این تصورات را اعیان ثابته، معقولاتی در علم الهی، و دارای قابلیت وجودبخشی می‌داند که با تخیّل خلّاق تجلّی می یابند؛ ولی یونگ منشأ کهن الگوها از جمله کهن الگوی خود یا خدا را غریزه می داند و بازتاب این کهن الگوها را در نمادهای اساطیری و دینی جستجو می‌کند. بر این اساس، ابن عربی در نظام فکری اش به خدا و یونگ به انگارۀ خدا می‌پردازد. Manuscript profile