فصلنامه زبان و ادب فارسی
,
Issue5,Year,
Summer
2020
این پژوهش با روشی توصیفی – تحلیلی در صدد معرفی روشها و کارکردهای بیانی تأکید در گفتمان غزلیات حافظ است. تأکید یکی از سازوکارهای زبانی است که به شیوهها و انواع گوناگون در متن ایجاد می-شود و دارای کارکردهای مختلف بلاغی است. تأکید با برجستهکردن بخش از معنای متن، ب More
این پژوهش با روشی توصیفی – تحلیلی در صدد معرفی روشها و کارکردهای بیانی تأکید در گفتمان غزلیات حافظ است. تأکید یکی از سازوکارهای زبانی است که به شیوهها و انواع گوناگون در متن ایجاد می-شود و دارای کارکردهای مختلف بلاغی است. تأکید با برجستهکردن بخش از معنای متن، به انتقال بهتر اندیشهها و تفکرات خاص گوینده کمک میکند. تأکید به عنوان یکی از سازوکارهای زبانی، در چهارچوب نقش ترغیبی و نقش عاطفی زبان مطرح میشود. این نقشها به ترتیب نقشهایی مخاطبمحور و گویندهمحور هستند که بیش از هر چیز در جستجوی انتقال اندیشة مطرحشده در متن به مخاطب و بیان احساسات گوینده قرار دارند. هر یک از کاربران زبان با توجه به هدفی که نسبت به بیان یک موضوع دارند، از روشهای خاصی برای مؤکدکردن کلام خود بهره میگیرند. گسترههای معنایی مورد تأکید در بافت متنی غزلیات حافظ به سه گسترة خداوند، انسان و عشق محدود میشوند؛ اما برخلاف محدودیت این گسترهها، روشها و نمودهای زبانی تأکید در این اشعار متنوع و مختلف است. در بین این روشها، انواع تکرار، روشهای مختلف حصر و قصر، کاربرد قیود تأکید، جملات امری و پرسشی، افعال ناقص، میزان قطعیت بالای کلام، شبهجملات، افعال کنشی، افعال وجهی شناختی، جملات ندایی، جابجایی معنادار اجزای نحوی جملات و تقدیم و تأخیر واژگان، نسبت به سایر روشها بسامد بیشتری دارد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که حافظ به دو شیوة مستقیم خطاب به مخاطب خاص و غیرمستقیم بدون در نظر داشتن مخاطبی خاص برای بیان احساسات شخصیِ و ابلاغ اندیشة خود از عنصر تأکید بهره گرفته است.
Manuscript profile
دیوان رکنالدین دعویدار قمی تنها اثر فارسی و عربی رکن دعویدار قمی است که در ایران یک بار بهاهتمام علی محدّث تصحیح شده و در سال ۱۳۶۵ به چاپ رسیده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی تصحیح علی محدّث و مقایسۀ آن با تنها نسخۀ باقیماندۀ این اثر در کتابخانۀ آستان قدس رضوی، More
دیوان رکنالدین دعویدار قمی تنها اثر فارسی و عربی رکن دعویدار قمی است که در ایران یک بار بهاهتمام علی محدّث تصحیح شده و در سال ۱۳۶۵ به چاپ رسیده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی تصحیح علی محدّث و مقایسۀ آن با تنها نسخۀ باقیماندۀ این اثر در کتابخانۀ آستان قدس رضوی، به خط صدرالدین محمد بن محمدعلی معمار اصفهانی، کاستیها و اشکالات این تصحیح را نشان دهد و ضرورت تصحیح مجدد آن را یادآوری کند. در این راستا، افزون بر نسخۀ اصلی مورد استفادۀ علی محدّث، از تذکرهها و نسخ خطی که جستهگریخته به نمونههایی از اشعار رکن دعویدار قمی اشاره داشتهاند، بهره بردیم. انتقادی نبودن تصحیح، افتادگیها، افزونهها و حذفهای بیپشتوانه و برخی اشتباهات فاحش تصحیح از جمله ایراداتی است که بر تصحیح محدّث وارد است. نگارنده این موارد را در دوازده گروه دستهبندی کرده است. این اشکالات بهحدی است که گاه معنی مفهوم ابیات را دگرگون کرده و بهطور کلی با آنچه مؤلف درصدد القای آن بوده، اختلاف فاحشی دارد.
Manuscript profile
Didactic Literature Review
,
Issue5,Year,
Winter
2018
یکی از انواع ادبی مهم که بخشهای عظیمی از شعر فارسی را در بر گرفته، بیان مباحث اخلاقی در لابهلای اشعار است. در واقع کمتر شاعر و نویسندهای هست که دغدغۀ تعلیمی و اخلاقآموزی نداشته باشد. این رویکرد در همان اشعار نخستین قرن سوم و چهارم رخ نموده است؛ بهگونهای که شهید بل More
یکی از انواع ادبی مهم که بخشهای عظیمی از شعر فارسی را در بر گرفته، بیان مباحث اخلاقی در لابهلای اشعار است. در واقع کمتر شاعر و نویسندهای هست که دغدغۀ تعلیمی و اخلاقآموزی نداشته باشد. این رویکرد در همان اشعار نخستین قرن سوم و چهارم رخ نموده است؛ بهگونهای که شهید بلخی در شعری که به نخستین غزل فارسی زبانزد است، بر اساس روایتی به پند غیرمستقیم روی میآورد. شعر قرن چهارم و پنجم هرچند بیشتر تغزلی و توصیفی است، جانب تعلیمی و اندرزی آن نیز فروگذار نشده است. رودکی، فردوسی، کسایی مروزی و ابوشکور، هریک در ادبیات تعلیمی شناختهشدهاند. در انتقال شعر فارسی از قرن چهارم و پنجم به شعر قرن ششم و هفتم هجری، بهدلیل رواج اندیشهها و نگرشهای آسمانی و عرفان و تصوف و پیشرفتهای علمی، مباحث اساسی در ادبیات تعلیمی نیز دگرگون شد؛ بهگونهای که بر اساس مطالعۀ حاضر، علاوه بر حفظ بیشتر اندرزهای مشترک سدههای پیشین، اندیشههای تعلیمی جدیدی بنا به نگرشهای تعلیمی به شعر تعلیمیعرفانی فارسی افزوده شده است. در این مقاله با مطالعۀ اکثر شعرهای این چند قرن، ادبیات تعلیمیاندرزی این دو دوره (سبک خراسانی و سبک عراقی) بررسی و مقایسه شده است. نتیجه این است که شعر تعلیمی با ورود عرفان و تصوف، غنای بیشتری مییابد و به نگرشهای آسمانی و دگرگونی دست مییابد و از این راه، کمیت و کیفیت اندرزها و تعلیم اخلاقیات متعالی میشود.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications