• Home
  • زهرا قاسمی

    List of Articles زهرا قاسمی


  • Article

    1 - تعامل و تقابل استعاره‌های مفهومی «زن» و «مرد» در شعر سیمین بهبهانی
    Journal of Studies in Lyrical Language and Literature , Issue 4 , Year , Autumn 1396
    امروزه زبان‌شناسان علوم شناختی به استعاره، تنها به‌عنوان یک عنصر زینتی و جمال‌شناختی کلام نگاه نمی‌کنند، بلکه از این دیدگاه، استعاره شیوه‌ای از مفهوم‌سازی ذهنی است که در زبان نمود پیدا می‌کند و تجربه‌های حسی، جسمی، حوادث زندگی و میزان دانش زبانی کاربران از طریق تشبیه، ق More
    امروزه زبان‌شناسان علوم شناختی به استعاره، تنها به‌عنوان یک عنصر زینتی و جمال‌شناختی کلام نگاه نمی‌کنند، بلکه از این دیدگاه، استعاره شیوه‌ای از مفهوم‌سازی ذهنی است که در زبان نمود پیدا می‌کند و تجربه‌های حسی، جسمی، حوادث زندگی و میزان دانش زبانی کاربران از طریق تشبیه، قیاس و استعاره‌سازی با مفاهیم طبیعت، حیوانات، اجسام و ... ساختارهای زبانی جدیدی را می‌آفریند. این نوع آفرینش‌های استعاری، نزد کاربران مختلف، متفاوت است و با توجه به مدل‌های ذهنی و سابقة زیستی، فرهنگی و میزان شناخت آن‌ها از ترفندهای زبانی و همچنین نوع تفکر و ایدئولوژی، مدل‌های استعاری متفاوتی را خلق می‌کند که به نظر می‌رسد با مطالعه و بررسی این طرح‌واره‌های استعاری، می‌توان به زوایای مختلفی از فکر و اندیشة نویسندة آن نسبت به یک مفهوم پی‌برد. باتوجه به این‌که حوزة معنایی و مضمونی شعرهای سیمین بهبهانی بسیار متنوع و شامل مضامین اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غنایی است و همچنین با وجود تنوع بی‌شمار طرح‌واره‌های استعاری در شعر ایشان و آفرینش‌های خلّاقانة بعضی مدل‌های استعاری، در این مقاله کوشیده‌ایم تا با استفاده از مدل استعاره‌های مفهومی، دیدگاه و جهان‌بینی سیمین بهبهانی را در ارتباط با زن و مرد و جایگاه احساسی، غنایی، فرهنگی و اجتماعی آن‌ها در ارتباط با هم، دریابیم. هدف نویسنده از مطالعه و برّرسی این طرح‌واره‌ها، شناخت‌ و فهم نوع تعامل و تقابل مفهوم زن و مرد در شعرهای ایشان و دریافتن لایه‌های پنهان ذهنی و اندیشگانی شاعر است. واژه‌های کلیدی: استعارة مفهومی، سیمین بهبهانی، زن، مرد، تعامل، تقابل Manuscript profile

  • Article

    2 - بررسی استعاره‌های مفهومی «زن» در شعرهای فروغ فرخزاد
    Journal of Studies in Lyrical Language and Literature , Issue 4 , Year , Autumn 1394
    در دیدگاه شناختی، اساس استعاره‌سازی تنها بر بنیاد شباهت نیست و استعاره، ریشه در اندیشه و ذهن و ادراک انسان دارد و استعاره‌های مفهومی، درک جدیدی از تجربه را برای انسان میسّر ساخته و معنای تازه‌ای به آنها می‌دهد. در حقیقت، تجربه به مثابه یک اصل محسوب می‌شود که مفاهیم محیط More
    در دیدگاه شناختی، اساس استعاره‌سازی تنها بر بنیاد شباهت نیست و استعاره، ریشه در اندیشه و ذهن و ادراک انسان دارد و استعاره‌های مفهومی، درک جدیدی از تجربه را برای انسان میسّر ساخته و معنای تازه‌ای به آنها می‌دهد. در حقیقت، تجربه به مثابه یک اصل محسوب می‌شود که مفاهیم محیطی، طبیعی یا فرهنگی و دیگر مفاهیم موردنظر شاعر و یا نویسنده را به‌واسطۀ قلمروهای مقصد و مبدأ توضیح می‌دهد. به این ترتیب، پژوهش متون و نوشته‌ها با رویکرد شناختی در زمینۀ استعاره، می‌تواند ما را به شناخت لایه‌های ذهنی و انگیزه‌های گزینشی استعاره‌ها راهنمایی کند. در این مقاله، استعاره‌های با قلمرو مقصد زن در اشعار فروغ فرخزاد، با توجه به دیدگاه شناختی بررّسی می‌شود و سپس به کاوش استعاره‌ها با توجه به نقش‌های مادری، همسری و معشوقی/عاشقی با توجه به قلمروهای مبدأشان می‌پردازیم و سرانجام میزان خلاق یا متعارف بودن استعاره‌ها را بررّسی می‌کنیم. Manuscript profile