بافت تاریخی و با ارزش کاشان با توان بالقوه ی تاریخی، فرهنگی و کالبدی نهفته در درون خود بهترین نشانه ی هویت شهری کاشان محسوب شده، به دلیل ویژگی های ساختاری خاص در گذشته موجب وحدت فضایی شهر می گردد. این محدوده زمانی با محدوده ی کل شهر قدیم یکی بود اما بر اثر تحولات و تغیی More
بافت تاریخی و با ارزش کاشان با توان بالقوه ی تاریخی، فرهنگی و کالبدی نهفته در درون خود بهترین نشانه ی هویت شهری کاشان محسوب شده، به دلیل ویژگی های ساختاری خاص در گذشته موجب وحدت فضایی شهر می گردد. این محدوده زمانی با محدوده ی کل شهر قدیم یکی بود اما بر اثر تحولات و تغییراتی که در طول زمان رخ داد، شهر به تدریج گسترش یافت و آنچه که به عنوان بافت تاریخی هسته ی مهم مسکونی، تجاری و ... بود به تدریج در حاشیه قرار گرفت.
توسعه و گسترش شهر و ایجاد هسته های جمعیتی حاشیه ی شهر، ساخت متمرکز و متراکم بافت قدیم را تبدیل به بافت پراکنده ی چند هسته ای نموده که از نظم ساختاری خاصی پیروی نمی کرد. رفته رفته میل به فرار از بافت قدیم در دل ساکنین بومی بافت جان گرفت و به تدریج این نواحی از بافت به علت عدم موفقیت در جذب و نگهداشت ساکنین در درون خود به علت کمبود خدمات رسانی هم به لحاظ کالبدی و هم از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی رو به فرسودگی نهاد. تأکید همزمان بر احیای کالبدی و احیای سازمان اجتماعی و اقتصادی بافت قدیم، شناخت عناصر مختلف بافت قدیم شهر کاشان و تطبیق آن با ساختار و نیاز های بافتجدید و به طور کلی ارائه ی راه حل هایی به منظور بهبود بهینه سازی توسعه ی شهری در راستای ایجاد یک منطقه ی فعال و زنده ی شهری از لحاظ کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهت تأمین مطلوب نیازها و خواسته های شهروندان از اهداف مهم این پژوهش به شمار می رود.
جهت بررسی و تبیین موضوع تحقیق ترکیبی از روش های توصیفی، تحلیلی و پیمایشی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد عدم تطبیق بافت قدیم شهر با نیازهای روز ساکنین، ناتوانی در خدمت رسانی به خصوص ورود اتومبیل به درون بافت که از جدید ترین نیازهای ساکنین بوده به همراه عدم توانایی مالی ساکنین بافت جهت احیاء مجدد و کم شدن احساس تعلق به بافت به ویژه در بین جوانان و نیز مهاجران غیر بومی، سبب فرسودگی اقتصادی، اجتماعی و در نهایت نابسامانی بافت شده است.
Manuscript profile
Journal of Studies of Human Settlements Planning
,
Issue2,Year,
Autumn
2019
با گسترش ظرفیت جمعیت در اکثر جوامع شهری و افزایش قیمت زمین و ساخت و ساز مسکن شاهد دغدغه تامین مسکن مناسب برای گروههای فاقد مسکن در جوامع در حال توسعه هستیم. هدف از انجام این پژوهش، مدلسازی و تبیین رضایتمندی از ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن مهر میباشد. روش پژوهش به صورت More
با گسترش ظرفیت جمعیت در اکثر جوامع شهری و افزایش قیمت زمین و ساخت و ساز مسکن شاهد دغدغه تامین مسکن مناسب برای گروههای فاقد مسکن در جوامع در حال توسعه هستیم. هدف از انجام این پژوهش، مدلسازی و تبیین رضایتمندی از ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن مهر میباشد. روش پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی است و برای مدلسازی و تبیین رضایتمندی از ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن مهر از نرمافزار AMOS استفاده گردیده است. نتایج حاصل از آزمون متغیرهای پژوهش نشان میدهد در بررسی رضایتمندی اجتماعی ساکنان مسکن مهر، متغیر تعامل با همسایگان با بار عاملی 89/0 مهم ترین پارامتر در تبیین رضایتمندی بوده است. در همین راستا وجود امنیت و اعتماد در منطقه می تواند منجر به افزایش تعامل همسایگان با یکدیگر شود. نتایج تحلیلهای صورت گرفته حاکی از آن است در بین متغیرهای کالبدی، عامل دسترسی با بار عاملی 93/0 اثرگذارترین شاخص بر میزان رضایتمندی ساکنان بوده است. نتایج بررسی ارتباط بین الگوی طراحی و ساخت و آرامش و آسایش نشان از وجود ارتباط معنادار بین این دو عامل دارد. به این ترتیب که الگوی طراحی و ساخت با بار عاملی 38/0 توانسته بر روی آرامش و آسایش ساکنین اثر گذار باشد. به مفهومی دیگر با بهبود وضعیت الگوی طراحی و ساخت زمینه آرامش و آسایش کالبدی بیشتر فراهم می شود.
Manuscript profile
Journal of Studies of Human Settlements Planning
,
Issue1,Year,
Summer
2020
حاشیهنشینی بهعنوان یکی از معضلات شهری و تحت تأثیر قرار دادن امنیت اجتماعی و فراهم نمودن بستر جرم همواره موردتوجه مسئولین شهری و سازمانهای مربوطه بوده است. هدف پژوهش حاضر مدل یابی و تبیین تاثیر حاشیهنشینی بر وقوع جرائم اجتماعی در شهر کاشان می باشد. روش پژوهش- توصیفی More
حاشیهنشینی بهعنوان یکی از معضلات شهری و تحت تأثیر قرار دادن امنیت اجتماعی و فراهم نمودن بستر جرم همواره موردتوجه مسئولین شهری و سازمانهای مربوطه بوده است. هدف پژوهش حاضر مدل یابی و تبیین تاثیر حاشیهنشینی بر وقوع جرائم اجتماعی در شهر کاشان می باشد. روش پژوهش- توصیفی تحلیلی میباشد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد 160 نفر (خانوار) محاسبه شد که شامل مناطق لتحر، پمپ رعیتی گازرگاه، محله عربها و شهرک بیست دو بهمن می شود. برای تجزیهوتحلیل توصیفی و استنباطی دادهها از آزمون آماری T-Test در نرمافزار SPSS و جهت تبیین و مدلسازی اثرات نیز از مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار AMOS استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T نشانگر معنیدار بودن اثرات اجتماعی، با وقوع جرم در منطقه حاشیهنشین میباشد. تحلیل یافتههای منتج از مدلسازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخصهای موردسنجش، شاخص بیسوادی و کمسوادی بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی (97 /0) در وقوع جرائم به خود اختصاص داده است. پسازآن پایگاه خانوادگی با وزن رگرسیونی (95/0) در رتبهی دوم قرار دارد و دو متغیر بیکاری و اعتیاد بهصورت مشترک با وزن رگرسیونی (85/0) در جایگاه سوم و چهارم قرار دارند و نهایتاً عامل عدم احساس تعلق با وزن رگرسیونی (78/0) در رتبه پنجم قرار دارد و پس از تحلیل جزئیتر شاخصهای مذکور از هم گسستگی خانواده، ترک تحصیل، و عدم احساس تعلقخاطر، دوستان ناباب و سرقت بیشترین عامل جرم در مناطق چهارگانه شهر کاشان تشخیص داده شد.
Manuscript profile
Journal of Studies of Human Settlements Planning
,
Issue1,Year,
Spring
2023
محیط با کیفیت مناسب، احساس رفاه و رضایتمندی را برای ساکنان آن از طریق ویژگیهای فیزیکی یا اجتماعی و نمادین به وجود میآورد در واقع رضایت از کیفیت سکونتی به معنای ارزیابی محیط، در ارتباط با احتیاجات و خواستههای شهروندان از واحد مسکونی، محله و ناحیه سکونتی است.. حجم نمون More
محیط با کیفیت مناسب، احساس رفاه و رضایتمندی را برای ساکنان آن از طریق ویژگیهای فیزیکی یا اجتماعی و نمادین به وجود میآورد در واقع رضایت از کیفیت سکونتی به معنای ارزیابی محیط، در ارتباط با احتیاجات و خواستههای شهروندان از واحد مسکونی، محله و ناحیه سکونتی است.. حجم نمونه با بهرهگیری از فرمول کوکران 382 برآورد و پایایی ابزار تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ با مقدار با 920/0 محاسبه شد که نشاندهنده مطلوبیت ابزار پژوهش است. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی دادهها از آزمون آماری T-Test و جهت تبیین و مدلسازی اثرات نیز از مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونهای پژوهش نشان داد وضعیت همه شاخصهای کیفیت محیط شهری در محدوده موردمطالعه در وضعیت قابلقبولی قرار ندارند و تمامی شاخصها با میانگین 2/34 پایینتر از حد متوسطاند. همچنین جهت شناسایی و ارزیابی مؤلفههای کیفیت محیط زندگی شهری از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج مدل عاملی مرتبه دوم نشان داد، اهمیت دادن به شاخصهای رضایتمندی سکونتی در محدوده مورد مطالعه باعث بالا رفتن شاخص بهداشتی به میزان شاخص 85/0، شاخص خدماتی به میزان 83/0، شاخص مسکونی به میزان 82/0، شاخص حمل نقل و مدیریت شهری به میزان 79/0 و کاهش مشکلات زیست محیطی به مقدار 14-/0 میگردد. درنهایت مشخص گردید که بین کیفیت محیط زندگی شهری و رضایتمندی سکونتی ساکنین از محلات، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
Manuscript profile
با وجود گذشت سال ها از حضور مهاجران افغانستانی در ایران، هنوز این گروه از افراد با مسائل و مشکلات بسیاری درگیر هستند، یکی از مهم ترین این مشکلات، وجود نگرشهای منفی در تعاملات روزمره با ایرانیان است. به نظر میرسد نگرش منفی به مهاجران افغانستانی به دلیل وجود ارزشهای فر More
با وجود گذشت سال ها از حضور مهاجران افغانستانی در ایران، هنوز این گروه از افراد با مسائل و مشکلات بسیاری درگیر هستند، یکی از مهم ترین این مشکلات، وجود نگرشهای منفی در تعاملات روزمره با ایرانیان است. به نظر میرسد نگرش منفی به مهاجران افغانستانی به دلیل وجود ارزشهای فرهنگی خاص نزد ایرانیان باشد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی رابطه میان ارزش های فرهنگی و نگرش نسبت به مهاجران افغانستانی می پردازد. فرضیات این پژوهش حول این موضوع سامان یافته است که ارزش های فرهنگی ایرانیان می توانند با نگرش آنها نسبت به مهاجران افغانستانی و لذا نحوه تعامل و رفتار با آنان تأثیرگذار باشند. روش تحقیق، پیمایش بوده و برای گردآوری دادهها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شهروندان شهر کاشان هستند که از میان آنها 389 نفر به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها به کمک نرم افزار SPSS و آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون تحلیل گردید. یافته ها حاکی از آن است که بین ارزش های فرهنگی مردانگی/ زنانگی، ابهام گریزی و فاصله قدرت با نگرش نسبت به مهاجران افغانستانی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. لذا میتوان گفت با افزایش میزان ارزشهای فرهنگی مردانگی، فاصله قدرت و ابهام گریزی، نگرش به مهاجران منفی تر می شود. تحلیل رگرسیون نشان می دهد که سه متغیر فوق، در مجموع حدود 15 درصد از تغییرات نگرش ایرانیان نسبت به مهاجران را تبیین میکنند. فرضیه مربوط به رابطه جمع گرایی/ فردگرایی با نگرش نسبت به مهاجران مورد تأیید قرار نگرفت و به لحاظ آماری رابطه دو متغیر مذکور معنادار نیست.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications