Urban Environmental Planning and Development
,
Issue2,Year,
Summer
2021
هدف از این پژوهش تعیین رابطه مولفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان می باشد. این مطالعه مقطعی بر روی زنان سرپرست خانوار شهردوگنبدان (200 نفر) در مدت 6 ماه انجام شد. ابزار مطالعه شامل: پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی سازما More
هدف از این پژوهش تعیین رابطه مولفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان می باشد. این مطالعه مقطعی بر روی زنان سرپرست خانوار شهردوگنبدان (200 نفر) در مدت 6 ماه انجام شد. ابزار مطالعه شامل: پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL)- گونه ایرانی و پرسشنامه سرمایه اجتماعی بانک جهانی (SC-IQ) بود. آنالیز نتایج به کمک نرم افزار آماری SPSS با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار کاملا به هم وابسته بوده و روی همدیگر اثر مثبت دارند و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان در سطح پایین تری از کیفیت زندگی عموم مردم این شهر قرار دارد و از طرفی دیگر سرمایه اجتماعی در این زنان نسبتا پایین است و نیاز به توجه جدی و برنامه ریزی درازمدت مسئولین امر بر اساس رویکردهای پژوهشی مبتنی بر جامعه، در راستای بهبود کیفیت زندگی و تغییرات اساسی در جهت افزایش سرمایه اجتماعی و مشارکت جمعی این قشر آسیب پذیر است.
Manuscript profile
Journal of Geography and Environmental Studies
,
Issue4,Year,
Winter
2018
استفاده از مدلهای کمی برای شبیهسازی رشد و توسعه فیزیکی شهرها به واسطه وجود عوامل مختلف و پیچیدگی ذاتی محیط شهری همواره با چالشها و عدم قطعیتهایی همراه است.پژوهش حاضر مدلی از توسعه شهری را بر مبنای اصول سلولهای خودکار و رهیافت منطق فازی ارائه نموده است.دراین راستا اب More
استفاده از مدلهای کمی برای شبیهسازی رشد و توسعه فیزیکی شهرها به واسطه وجود عوامل مختلف و پیچیدگی ذاتی محیط شهری همواره با چالشها و عدم قطعیتهایی همراه است.پژوهش حاضر مدلی از توسعه شهری را بر مبنای اصول سلولهای خودکار و رهیافت منطق فازی ارائه نموده است.دراین راستا ابتدا مهمترین شاخصهای مؤثر بر رشدشهری و ساختار شبکهای شاخصها باروش دیماتل بدست آمده،سپس باکمک ساختار تهیه شده وزن هر شاخص با روش فرآیند تحلیل شبکه (ANP) محاسبه شده است.برای شبیهسازی رشد شهری در محدوده مورد مطالعه(شهر اهواز) برای سال 2020 از 3 تصویر ماهوارهای مربوط به سالهای 2003، 2007 و 2013 استفاده شده است.بعد از انجام عملیات پیشپردازش، طبقهبندی تصاویر برای هر سه دوره باروش حداکثر شباهت صورت گرفته است.برای بررسی صحت نقشهها در دو مرحله از شاخص کاپا استفاده شده،ابتدا نقشههای سالهای مبدا طبقهبندی و صحت آنها با واقعیت بررسی شد و پس آن برای شبیهسازی نقشه سالهای دیگراقدام شده است و مجددا صحت ارزیابی شده است.از آنجا که میزان صحت مدل برای دورههای دارای نقشه واقعیت قابل قبول ارزیابی شد، بنابراین برای شبیهسازی رشد شهری سال 2020 مدل رگرسیون خطی و ماتریس احتمالات تبدیل مورد استفاده قرار گرفته است.نتایج تحقیق نشان دهنده صحت قابل قبول مدل ارائه شده میباشد.همچنین مدل بکارگرفته شده در شبیهسازی شهری از واقع بینی بیشتری نسبت به مدل کلاسیک CA برخوردار بوده است.درسطح محدوده مورد مطالعه نیز نتایج گواه آن است که رشد و توسعه شهر اهواز در دورههای مختلف درجهت خاصی توسعه نیافته بلکه کاملا جسته و گریخته و درتمامی جهات صورت گرفته است.
Manuscript profile
Journal of Geography and Environmental Studies
,
Issue2,Year,
Summer
1392
عدالت فضایی از مباحثی است که در سالهای اخیر در میان جغرافیدانان و برنامهریزان اهمیت ویژهای یافته است. از آنجا که تسهیلات شهری ساختاردهندهی شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر میباشد، بی عدالتی در نحوهی توزیع آن تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهر گذاشت More
عدالت فضایی از مباحثی است که در سالهای اخیر در میان جغرافیدانان و برنامهریزان اهمیت ویژهای یافته است. از آنجا که تسهیلات شهری ساختاردهندهی شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر میباشد، بی عدالتی در نحوهی توزیع آن تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهر گذاشته است. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی کم توجهی یا بی توجهی به آثار عدالت فضایی در کشورهاست. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل توسعه تسهیلات شهری از دیدگاه عدالت فضایی در شهر یاسوج است. بر این اساس روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و نوع تحقیق، بنیادی و توسعهای است که در آن از مدلهای آماری از قبیل ضریب همبستگی و رگرسیونها استفاده شده است. همچنین با استفاده از 12 شاخص خدماتی نحوهی توزیع خدمات در 23 محلّهی شهر بررسی شده است. یافتههای
تحقیق نشان میدهد که از نظر توزیع خدمات در شهر یاسوج، 3 محلّه دارای توزیع خدمات کاملاً متعادل، 5
محلّه تقریباً متعادل، 8 محلّه نیمه متعادل و 7 محلّه نیز نامتعادل بودهاند. بر همین اساس ساکنان محله های 13، 18 و 19 ( واقع در جنوب و غرب شهر) بیشترین نیازمندی را دارند. بیش از 80 درصد جمعیت آنها، نیازمندی بالا به خدمات دارند و محله های 2، 4، 6 و 8، 9، 10، 22 ( واقع در شرق و مرکز شهر) کمترین نیازمندی به خدمات را دارا هستند. برقراری ارتباط آماری بین تراکم توزیع خدمات و تراکم خالص جمعیت با z-score نشان میدهد که تراکم جمعیت با توزیع خدمات دارای رابطه معناداری نسبی است. به گونهای که محلّههایی با تراکم جمعیتی خیلی بالا، دارای توزیع خدمات کاملاً نامتعادل هستند. از طرف دیگر این نتیجه بهدست آمده است که دسترسی نسبتاً مناسبی به تسهیلات شهری وجود دارد. با این وجود، نابرابری میزان دسترسی به تسهیلات در شهر مشهود است.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications