Journal of Environmental Science and Technology
,
Issue10,Year,
Winter
2022
زمینه و هدف: بسیاری از جوامع، به طور عمده در جهان توسعه یافته از برنامه ها و سیستم های ارزیابی پایداری محلات برای سنجش میزان موفقیت خود در نزدیکی به اهداف توسعه پایدار استفاده می کنند. ویژگی ها و موفقیت این سیستم ها در میزان پوشش ابعاد مختلف پایداری موضوعی است که باید م More
زمینه و هدف: بسیاری از جوامع، به طور عمده در جهان توسعه یافته از برنامه ها و سیستم های ارزیابی پایداری محلات برای سنجش میزان موفقیت خود در نزدیکی به اهداف توسعه پایدار استفاده می کنند. ویژگی ها و موفقیت این سیستم ها در میزان پوشش ابعاد مختلف پایداری موضوعی است که باید مورد توجه برنامه ریزان و طراحان شهری قرار گیرد. در این پژوهش با هدف شناخت، بررسی و مقایسه محدودیت ها و قابلیت های سیستم های ارزیابی پایداری محلات به بررسی انتقادی چهار مورد از سیستم های شناخته شده در این زمینه یعنی LEED-ND،BREEAM-Communities ، CASBEE-UD و DGNB-NSQ پرداخته شده است.
روش بررسی: در این پژوهش با بررسی گسترده متون و قیاس تطبیقی از چهار سیستم ارزیابی پایداری محلات و با استفاده از روش تحلیل محتوا به مسائلی از قبیل مقایسه ساختار و طبقه بندی، وزن موضوعات و معیارها، میزان پوشش پایداری و غیره پرداخته شده است. پس از مقایسه کلی سیستم های ارزیابی پایداری محلات، چارچوب مقایسه ای بر مبنای چهار بعد توسعه پایدار شهری در قالب 8 موضوع شکلگرفته است. لازم به ذکر است این پژوهش در سال 1399 انجام شده است.
یافته ها: علی رغم مشاهده ساختار درخت مانند در سیستم ها، تفاوت در اهمیت موضوعات و میزان پوشش پایداری قابل مشاهده است. بررسی ها نشان داد بیش از 68% معیارهای ارزیابی بر بعد محیطی تأکید داشته و دو موضوع کاربری اراضی- بافت شهری- چیدمان ساختمان ها با بیش از 20% و منابع (انرژی، آب، مصالح) با بیش از 13%، موضوعات مهم و تأثیرگذار در روند ارزیابی محلات شناخته شدند. این در حالی است که در خصوص سایر موضوعات رویکرد سیستم ها متفاوت بوده است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد سیستم های مورد بررسی علی رغم ارائه روش های عملیاتی مفید در راستای ارزیابی پایداری به دلیل تمرکز بیش از حد بر بعد محیطی و به همان نسبت غفلت از سایر ابعاد پایداری، در ارزیابی پایداری محلات به صورت یکپارچه کارا نبوده و نیاز به بلوغ بیشتری دارند.
Manuscript profile
Journal of Environmental Science and Technology
,
Issue2,Year,
Summer
2022
زمینه و هدف: امروزه حکمرواییزمین به عنوان کارآمدترین شیوه اداره مسایل زمین مطرح شدهاست؛ پژوهش حاضر با قبول زمین بهعنوان یک منبع و کالای محلی در سطوح شهری، سطح محلی را شایسته ترین نهادِ رسمیِ تحت لوای دولت مرکزی برای مدیریت آن میداند. این پژوهش به واکاوی وضعیت مدیر More
زمینه و هدف: امروزه حکمرواییزمین به عنوان کارآمدترین شیوه اداره مسایل زمین مطرح شدهاست؛ پژوهش حاضر با قبول زمین بهعنوان یک منبع و کالای محلی در سطوح شهری، سطح محلی را شایسته ترین نهادِ رسمیِ تحت لوای دولت مرکزی برای مدیریت آن میداند. این پژوهش به واکاوی وضعیت مدیریت زمینشهری در ایران و معرفی الگوی پیشنهادی جدید با عنوان الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری در جهت کارآمدی آن پرداختهاست.
روش بررسی: این پژوهش با استراتژی استقرائی و ترکیبی از روشهای کمی و کیفی در سه سطح فضایی (ایران، استان گلستان و شهر گرگان) ارائه می گردد. جامعه آماری نیز نهادهای اصلی متولی حوزه زمین شهری و مراجعه کنندگان به آنها در سال 1398 میباشد. گردآوری دادهها از روشهای اسنادی و میدانی و برای تحلیل داده ها از مدل اسپیرمن با نرم افزار آموس و روش سوات و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی((QSPM استفاده گردید.
یافته ها: ترتیبات نهادی ناکارآمد، نبود یکپارچگی (افقی و عمودی) نهادهای مرتبط با زمین به حکمروایی ضعیف زمین و کارایی اقدامات دامن می زند. تحلیلها نشان دادند متغیر مستقل یکپارچگی توافقگرا بیشترین مجموع تاثیرات را بر متغیر وابسته دارد و الگوی پیشنهادی پژوهش(حکمروایی یکپارچه زمین شهری) و مدیریت پایدار زمین شهری از نظر آماری رابطه معنی دار دارند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدیریت زمین شهری در ایران متمرکز، بسته و ناکارآمد است که سطوح محلی بصورت کارگزار عمل میکند. در نهایت الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری مبتنی بر تدوین چشمانداز مشخص فرانهادی و سیاست راهبردی یکپارچه فرانهادی با هماهنگی و اجماع گرایی تمام متولیان وبازیگران با تفویض بخشی از اختیارات دولت به پایینترین سطح نهادهای محلی به همراه ظرفیتسازی های لازم پیشنهاد گردید.
Manuscript profile
فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی
,
Issue5,Year,
Winter
1399
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های موثر در طبقات اجتماعی شهروندان بر طراحی کالبد شهر است. به این منظور مبانی نظری مرتبط با طبقات اجتماعی و طراحی کالبد شهر مورد بررسی قرار گرفت و مدل مفهومی اولیه که در بردارنده شاخص های اثرگذار بوده است استخراج شد. در گام بعدی به و More
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های موثر در طبقات اجتماعی شهروندان بر طراحی کالبد شهر است. به این منظور مبانی نظری مرتبط با طبقات اجتماعی و طراحی کالبد شهر مورد بررسی قرار گرفت و مدل مفهومی اولیه که در بردارنده شاخص های اثرگذار بوده است استخراج شد. در گام بعدی به وسیله روش دلفی فازی و با استفاده از نظر خبرگان و اساتید مربوط اقدام به پالایش مولفه های اثرگذار شده است و بدین طریق بیش از بیست شاخص از مجموعه شاخص های شناسایی شده حذف شدند. مدل نهایی به دست آمده در بردارنده سه مولفه اصلی شامل مولفه های کالبدی، اجتماعی و کیفیت محیطی و هفده شاخص فرعی می باشد شاخص های مولفه کالبدی شامل تراکم و فشردگی، شبکه معابر، فضاهای عمومی و کانون های عطف، اختلاط کابری ها و عملکردها و زیر ساخت های شهری دارای اهمیت بیشتری نسبت به سایر مولفه ها هستند. شاخص های بعد اجتماعی نیز شامل تعاملات اجتماعی، نوع شغل، میزان و منشا درآمد، میزان تخصص، آموزش و سطح تعلیم و تربیت، پیشینه خانوادگی و منزلت اجتماعی، هویت و حس تعلق، گوناگونی سلایق و تضادهای فردی، میزان دستیابی به ثروت اجتماعی هستند. ابعاد مربوط به کیفیت محیطنیز شامل سازماندهی متناسب با عملکردها و تراکم بهینه، انسجام و همبستگی اجتماعی، مشورت و مشارکت دادن کاربران شهری، کاربری های مختلط، منعطف و چندگانه، تعاملات اجتماعی و ارتباط با دیگران، هویت اجتماعی، حس تعلق و احساس هویت مکانی و تجمیع فعالیتها و دسترسی به فرصت ها می باشد.
Manuscript profile
فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی
,
Issue5,Year,
Winter
1399
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های موثر در طبقات اجتماعی شهروندان بر طراحی کالبد شهر است. به این منظور مبانی نظری مرتبط با طبقات اجتماعی و طراحی کالبد شهر مورد بررسی قرار گرفت و مدل مفهومی اولیه که در بردارنده شاخص های اثرگذار بوده است استخراج شد. در گام بعدی به و More
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های موثر در طبقات اجتماعی شهروندان بر طراحی کالبد شهر است. به این منظور مبانی نظری مرتبط با طبقات اجتماعی و طراحی کالبد شهر مورد بررسی قرار گرفت و مدل مفهومی اولیه که در بردارنده شاخص های اثرگذار بوده است استخراج شد. در گام بعدی به وسیله روش دلفی فازی و با استفاده از نظر خبرگان و اساتید مربوط اقدام به پالایش مولفه های اثرگذار شده است و بدین طریق بیش از بیست شاخص از مجموعه شاخص های شناسایی شده حذف شدند. مدل نهایی به دست آمده در بردارنده سه مولفه اصلی شامل مولفه های کالبدی، اجتماعی و کیفیت محیطی و هفده شاخص فرعی می باشد شاخص های مولفه کالبدی شامل تراکم و فشردگی، شبکه معابر، فضاهای عمومی و کانون های عطف، اختلاط کابری ها و عملکردها و زیر ساخت های شهری دارای اهمیت بیشتری نسبت به سایر مولفه ها هستند. شاخص های بعد اجتماعی نیز شامل تعاملات اجتماعی، نوع شغل، میزان و منشا درآمد، میزان تخصص، آموزش و سطح تعلیم و تربیت، پیشینه خانوادگی و منزلت اجتماعی، هویت و حس تعلق، گوناگونی سلایق و تضادهای فردی، میزان دستیابی به ثروت اجتماعی هستند. ابعاد مربوط به کیفیت محیطنیز شامل سازماندهی متناسب با عملکردها و تراکم بهینه، انسجام و همبستگی اجتماعی، مشورت و مشارکت دادن کاربران شهری، کاربری های مختلط، منعطف و چندگانه، تعاملات اجتماعی و ارتباط با دیگران، هویت اجتماعی، حس تعلق و احساس هویت مکانی و تجمیع فعالیتها و دسترسی به فرصت ها می باشد.
Manuscript profile
Journal of Studies of Human Settlements Planning
,
Issue2,Year,
Autumn
2022
مدیریت زمین شهری با پیچیدگیها و موانع بسیار دشوار و بازیگران و ذی نفعان متعدد، نیازمند بررسی یکپارچه و کل نگر است. لذا برای شناخت آن رویکردهای نوینی همچون، حکمروایی زمین که چارچوب اندیشهای و بسترساز مدیریت پایدار محلی می باشد،ارائه شده است. بر این مبنا، در این پژوهش با More
مدیریت زمین شهری با پیچیدگیها و موانع بسیار دشوار و بازیگران و ذی نفعان متعدد، نیازمند بررسی یکپارچه و کل نگر است. لذا برای شناخت آن رویکردهای نوینی همچون، حکمروایی زمین که چارچوب اندیشهای و بسترساز مدیریت پایدار محلی می باشد،ارائه شده است. بر این مبنا، در این پژوهش با استفاده از روشهای کمیـ پیمایشی و کیفی در سه سطح فضایی(محیط توانمندکننده یا سیستم، نهادی و فردی) به آسیب شناسی وضعیت سیاستگذاری و مدیریت زمین شهری در ایران با تاکید بر بازیگران و ذی نفعان در چارچوب مولفههای الگوی پیشنهادی حکمروایی یکپارچه زمینشهری و ارائه الگوی مطلوب در جهت کارآمدی آن پرداختهاست. جامعه آماری نیز تمامی نهادهای متولی حوزه زمین شهری و مراجعهکنندگان به آنها در سطح ملی،منطقهای و محلی میباشد. جهت تحلیل دادهها از مدل اسپیرمن، رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیلمسیر در محیط نرمافزار آموس استفادهگردید. نتایج پژوهش نشانداد که ارتباط معناداری بین مولفه های حکمروایی یکپارچه زمین شهری با کارآمدی مدیریت بازیگران آن وجود دارد و سیاستهای زمینشهری در ایران نتوانسته بهرغم چندین دهه تجربه به اموری همچون شناخت ظرفیتهای محلی و منطقهای و مشارکت آنها بپردازد. علاوه بر آن، کاستی در تعریف چشم انداز مشترک و مورد اجماع تمام بازیگران، وجود چندپارچگی فقدان نگرش یکپارچه توافق گرا، غلبه منفعتی قدرت برخی بازیگران ذی نفوذ، وجود ساختارهای متمرکز تصمیمگیری و اجرایی و درنهایت فراهم نشدن بسترهای مناسب برای حکمروایی یکپارچه زمین از دلایل اصلی ناکارآمدی سیاستهای زمینشهری در ایران از منظر الگوی حکمروایی یکپارچه زمینشهری بازیگران هستند.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications