Journal of Geography and Urban Planning Chashmandaz-E-Zagros
,
Issue4,Year,
Winter
2015
نقش شهرهای میانه اندام در توسعه یکپارچه ناحیه ای چشمگیر است. این شهرها به عنوان مراکز ارایه خدمات به نقاط سکونتگاهی کوچک تر و مراکز توزیع کالاها و خدمات ، نقش مهمی در روندهای اقتصادی بازی می کنند. هدف از این مقاله، بررسی نقش و کارکرد شهرهای میانی در نظام شهری و توسعه من More
نقش شهرهای میانه اندام در توسعه یکپارچه ناحیه ای چشمگیر است. این شهرها به عنوان مراکز ارایه خدمات به نقاط سکونتگاهی کوچک تر و مراکز توزیع کالاها و خدمات ، نقش مهمی در روندهای اقتصادی بازی می کنند. هدف از این مقاله، بررسی نقش و کارکرد شهرهای میانی در نظام شهری و توسعه منطقه ای استان آذریجان شرقی است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی است که در آن از مدل های کمی و نرم افزار رایانه ای Excel استفاده شده است. استان آذربایجان شرقی دارای پنج شهر میانی(50- 200 هزار نفر جمعیت) به نام های مراغه، مرند، میانه، اهر و بناب است که 46/21 درصد از جمعیت شهری استان را شامل می شوند. نتایج مدل های جمعیتی نشان می دهد که شهرهای میانی از انعطاف پذیری، جذب جمعیت و مهاجرپذیری برخوردار بوده است، و بدون در نظر گرفتن کارکرد جمعیتی آن در نظام شهری استان عدم تعادل بیشتر می شود. به لحاظ اقتصادی بخش کشاورزی در اکثرا شهرهای میانی به عنوان بخش پایه ای و بخش های صنعت و خدمات به عنوان بخش غیرپایه ای است. این شهرها در نظام شهری استان به لحاظ جمعیتی و اقتصادی تاثیرات مثبتی داشته اند. آنچه که عملکرد این شهرها را در نظام شهری و توسعه منطقه ای کم رنگ نموده است، وجود خلاء سکونتگاهی در نظام سلسله مراتبی شهری استان در گروههای جمعیت( 250-500 هزار نفر) و ( 500 هزار الی 1میلیون نفر) در سلسله مراتبی شهری و تمرکز شدید امکانات در کلانشهر تبریز بوده است.
Manuscript profile
Journal of Geography and Environmental Studies
,
Issue4,Year,
Winter
2015
با توجه به رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهری و افزایش مصرفگرایی به میزان قابل توجهی بر حجم زبالههای شهری افزوده شده است و دفن بهداشتی این زبالهها دارای مراحل دقیقی از جمله انتخاب مکان، امادهسازی و بهرهبرداری از محل میباشد و هر کدام از این مراحل نیازمند مدیریت صحیح ا More
با توجه به رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهری و افزایش مصرفگرایی به میزان قابل توجهی بر حجم زبالههای شهری افزوده شده است و دفن بهداشتی این زبالهها دارای مراحل دقیقی از جمله انتخاب مکان، امادهسازی و بهرهبرداری از محل میباشد و هر کدام از این مراحل نیازمند مدیریت صحیح از جهات گوناگون زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی بوده تا کمترین زیان متحمل گردد. هدف این مقاله، مدیریت دفن زبالههای شهری در شهر میاندواب میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن نیز توصیفی –تحلیلی میباشد و برای جمعآوری اطلاعات نیز از مطالعات میدانی و کتابخانهای و برای تجزیه و تحلیل آن از مدل SWOT استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که دفن زبالهها بصورت سنتی بدون تفکیک و بازیافت با کسب امتیاز (0.42)، دفن نامناسب زبالههای تولید شده با امتیاز وزنی (0.34)و پایین بودن سطح امکانات خدماتی و تجهیزات، مهمترین موانع اساسی بر سر را مدیریت دفن زباله شهر میاندواب به حساب میآیند. از طرف دیگر، اهمیت داشتن بازیافت زباله و پتانسیل بالای اقتصادی آن و توان جمعاوری زباله به صورت مکانیزه و افزایش یافتن جمعیت تحت پوشش خدمات شهری به عنوان مهمترین نقاط قوت قرار دارند . در نهایت، نزدیکی محل دفن زبالهها به مناطق روستایی، سرازیر شدن شیرابههای زباله روی زمینهای کشاورزی و افزایش مشکلات زیستمحیطی و عدم توجه مسئولین و مدیران شهری به صنایع بازیافت به عنوان مهمترین تهدید پیشروی شهر میاندواب از لحاظ مدیریت دفن زبالهها شناخته شدند.واژههای کلیدی: مدیریت، دفن زباله، برنامهریزی راهبردی، میاندواب.
Manuscript profile
Journal of Studies of Human Settlements Planning
,
Issue1,Year,
Summer
2018
بررسی مراحل رشد و توسعه کالبدی شهرهای جهان حاکی از تأثیر دو پارادایم مدرنیسم و پستمدرنیسم بر سازمان و ساختار فضایی شهرها میباشد. بهگونهای که تأثیرات این دو پارادایم منجر به توسعه شهرها، ایجاد و توسعه شبکه ارتباطی و بزرگراهها، ایجاد شهرکهای اقماری و حومه شهرها شده More
بررسی مراحل رشد و توسعه کالبدی شهرهای جهان حاکی از تأثیر دو پارادایم مدرنیسم و پستمدرنیسم بر سازمان و ساختار فضایی شهرها میباشد. بهگونهای که تأثیرات این دو پارادایم منجر به توسعه شهرها، ایجاد و توسعه شبکه ارتباطی و بزرگراهها، ایجاد شهرکهای اقماری و حومه شهرها شده و بیشترین تأثیر را در حوزه فضایی و کالبدی شهرها برجای گذاشته است. مدرنیسم و اثر آن مدرنیته، تأثیراتی بنیادی در حوزههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی فضایی داشته است و بیش از همه، تحول جامعه شهری، آنهم در ابعاد کالبدی-فضایی شهر، را هدف قرار داده و مفاهیم کهن شهرسازی را بهشدت دگرگون کرده است. از سویی دیگر پستمدرنیسم نیز در زمینه ی اقتصادی، اجتماعی، سیاست و درزمینه روششناسی نیز تأثیراتی بر سازمان فضایی شهر داشته است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ساختار فضایی کلانشهر تهران از دیدگاه مدرنیسم و پستمدرنیسم میباشد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمعآوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانهای و اسنادی تدوینشده است. یافتهها حاکی از آن است که در مدرنیسم مؤلفههای دیدگاه کالبدی و شهرسازی تکبعدی، ایجاد فضاخورها نظیر؛ ایجاد بزرگراهها، شبکههای هوایی و معماری و ساختوساز بلند مرتبه و دانهدار به ترتیب در جایگاههای اول تا سوم و در پستمدرنیسم مؤلفههای؛ ترکیب کاربریها و وجود تنوع در ساخت مسکن، وجود اصل اختیار در کالبد شهر و تراکم متوسط و کاربری ترکیبی اشاره کرد که در جایگاههای اول تا سوم ازلحاظ تأثیرگذاری بر ساختار فضایی بر کلانشهر تهران نقش داشتهاند. بنابراین تلفیق دانش و تجربیات بومی، مدرن و پسامدرن میتواند ضمن حفظ هویت شهری، ایمنی، زیبایی، توسعه پایدار شهری را تحقق بخشد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications