شیوههای گزارشگری مالی به عنوان یک راهبردِ اطلاعاتی، ضمن اینکه میتواند به افزایشِ تعاملِ ارتباطِ شرکت با ذینفعان کمک نماید، در عین حال میتواند بر مسیر آتی شرکت از نظر اتخاذِ سطحِ بهینه سرمایه در گردش، موثر باشد. گزارشگری بینامتنیّت مالی رویکردیِ سیستماتیک و مبتنی بر ا More
شیوههای گزارشگری مالی به عنوان یک راهبردِ اطلاعاتی، ضمن اینکه میتواند به افزایشِ تعاملِ ارتباطِ شرکت با ذینفعان کمک نماید، در عین حال میتواند بر مسیر آتی شرکت از نظر اتخاذِ سطحِ بهینه سرمایه در گردش، موثر باشد. گزارشگری بینامتنیّت مالی رویکردیِ سیستماتیک و مبتنی بر ادراک متعامل بین شرکت با ذینفعان محسوب میشود که امکانِ ارائه ی صورتهای مالیِ مقایسهپذیر را در یک بازار رقابتی فراهم مینماید و از طریق آن میتواند به دلیلِ ایجادِ اطمینان فزآینده در بازار، سیاستهای بهینه ی سرمایه در گردشِ شرکتهای فعال در صنعت فولاد را تحت تأثیر قرار دهد. هدف این پژوهش طراحیِ مدلِ شیوه گزارشگری بینامتنیّت مالی و تأثیر آن بر راهبردِ بهینه مدیریتِ سرمایه در گردش شرکتهای فعال در صنعت فولاد میباشد. روش شناسی این پژوهش آمیخته بود که در بخش کیفی از تحلیل گرندد تئوری براساسِ رویکردِ گلیزر جهتِ تدوینِ مدل و در بخش کمی از تحلیل واریانس استفاده شد. در واقع هدف از انجام تحلیل در بخش کیفی ارائه ی مدل و در بخش کمی، واکاوی تفاوتِ شیوههای گزارشگری بینامتنیّت مالی در اتخاذِ بهینه ی مدیریتِ سرمایه در گردش بود. جامعه هدف در بخش کیفی ۱۲ نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی میشدند. فرآیندِ انتخاب افراد شیوهی نمونه گیری نظری براساس دانش تجربی در حرفه حسابداری بود. اما جامعه هدف در بخش کمی، مدیران بخشِ حسابداریِ شرکتهای فعال در صنعت فولاد بودند که براساس تجربههای کاری و سطح دانش فنی و تخصصی باتوجه به سطح خطا 5 درصدو توان آزمون 90 درصد، تعداد ۲ گروه۵۰ نفر تعیین براساس تفکیک متغیرهای جمعیت شناختی در خصوصِ تفاوتِ شیوه گزارشگری بینامتنیّت مالی بر مدیریتِ بهینهی سرمایه در گردش انتخاب و مشارکت داشتند. نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجودِ ۲ مقوله، ۴ مولفه و ۲۲ کد مفهومی حکایت دارد که شیوه گزارشگری بینامتنیّت مالی را در قالبِ یک مدل پکپارچه ۴ ضلعی بسترسازی نموده است. همچنین نتایج در بخش کمی باتوجه به دو مقوله ی رویکردِ راهبردی و عملیاتیِ بینامتنیّت گزارشگری مالی نشان داد، رویکردِ بینامتنیّت راهبردی در گزارشگری مالی بر مدیریتِ بهینه سرمایه در گردش نسبت به رویکردِ بینامتنیّت عملیاتی در گزارشگری مالی تفاوتِ معناداری دارد.
Manuscript profile
هدف این پژوهش بررسی تاثیر ابعاد ذهنیت فلسفی بر بی طرفی حسابرس می باشد . بدین منظور سه بعد مرتبط، یعنی جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری به عنوان ابعاد ذهنیت فلسفی در نظر گرفته شد.. جامعه آماری شامل حسابداران رسمی شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران است که در More
هدف این پژوهش بررسی تاثیر ابعاد ذهنیت فلسفی بر بی طرفی حسابرس می باشد . بدین منظور سه بعد مرتبط، یعنی جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری به عنوان ابعاد ذهنیت فلسفی در نظر گرفته شد.. جامعه آماری شامل حسابداران رسمی شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران است که در سال 1398 که119 نفر از کلیه شرکا، مدیران و سرپرستان موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند . این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی و از نوع تحقیقات کیفی بوده و ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه های استاندارد می باشد. در این پژوهش برای تأیید روابط بین متغیرها از مدل معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی(PLS) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، بین سه بعد ذهنیت فلسفی و بی طرفی حسابرس رابطه مثبتی و معنادار وجود دارد. اما بیشترین تاثیر مربوط به بعد جامعیت می باشد.
Manuscript profile
Journal of Capital Market Analysis
,
Issue11,Year,
Spring
2024
هدف این پژوهش طراحی الگوی حسابرسی داخلی از طریق فناوریهای نوین در دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس نظریه داده بنیاد است. به این منظور در سال 1401 با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند (گلوله برفی) با 17 نفر از اعضای هیأت علمی متخصص، مدیران و حسابرسان دانشگاه آزاد و سایر More
هدف این پژوهش طراحی الگوی حسابرسی داخلی از طریق فناوریهای نوین در دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس نظریه داده بنیاد است. به این منظور در سال 1401 با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند (گلوله برفی) با 17 نفر از اعضای هیأت علمی متخصص، مدیران و حسابرسان دانشگاه آزاد و سایر متخصصان که در زمینه حسابرسی صاحبنظر و دارای تجربه بودند، مصاحبههای عمیق تا مرحله اشباع صورت گرفت. دادههای پژوهش با استفاده از روش کدگذاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مفاهیم و مقولههایی استخراج گردید. مدل مفهومی ارائه گردید که به موجب آن مؤلفههای تأثیرگذار در حسابرسی داخلی از طریق فناوریهای نوین شناسایی شدند. بر اساس این مدل مهمترین شرایط علی که میتواند در این مدل مؤثر باشد، ارزیابی سنتی سیستم کنترل داخلی، حسابداری مبتنی بر وب، نظارت بعد از خرج، یکپارچهسازی و هماهنگی، انضباط مالی و مدیریت منابع است. همچنین برای انجام حسابرسی داخلی از طریق فناوریهای نوین باید راهبردهایی مانند ارتقاء سطح کیفی حسابرسی داخلی، چابکسازی سیستم کنترل داخلی، اصلاح و بهبود فرآیندها، پاسخگویی به ذینفعان اتخاذ گردد. در نهایت الگوی پژوهش نشان میدهد که حسابرسی داخلی از طریق فناوریهای نوین در دانشگاه آزاد میتواند پیامدهایی از قبیل حسابرسی مستمر، افزایش کیفیت حسابرسی، حذف سیستم کاغذی، نظارت قبل از خرج، افزایش شفافیت مالی، کاهش هزینههای حسابرسی، گزارشگری سریع و مطمئن، صیانت از حقالناس و شهریهها را در پی داشته باشد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications