The Journal of Productivity Management
,
Issue14,Year,
Autumn
2010
روند همگرایی الگوی تجاری کشورها به الگوی تجاری جهانی با استفاده از شاخص های مختلفی مانند تخصص گرایی در تجارت ارزیابی می شود. تخصص گرایی در تجارت که خود توسط شاخصهای مختلفی همچون عدم تجانس تجاری، تمرکز صادرات و تخصص درون صنعتی اندازه گیری میشود، دربرگیرنده دلالتهای ضم More
روند همگرایی الگوی تجاری کشورها به الگوی تجاری جهانی با استفاده از شاخص های مختلفی مانند تخصص گرایی در تجارت ارزیابی می شود. تخصص گرایی در تجارت که خود توسط شاخصهای مختلفی همچون عدم تجانس تجاری، تمرکز صادرات و تخصص درون صنعتی اندازه گیری میشود، دربرگیرنده دلالتهای ضمنی بهره وری صادرات میباشد. مطالعه حاضر ابتدا به محاسبه شاخص های فوق برای کشورهای عضو اوپک طی دوره زمانی 2006-1995 پرداخته و سپس با بررسی وضعیت هر یک از این شاخص ها، درصدد شناسایی الگوی تجاری این کشورها بر می آید. نتایج حاصل از محاسبه و تحلیل شاخص ها نشان می دهد که با وجود حرکت کشورهای عضو اوپک به سمت همگرایی با تجارت جهانی و تعدیل الگوی تجاری خود در راستای الگوی تجارت جهانی، تمرکز این کشورها بیشتر بر صادرات گروه های کالایی دارای بهره وری کم بوده است.
Manuscript profile
هدف مقاله بررسی تجربی همگرایی دموکراسی در کشورهای در حال توسعه است. بدین منظور از رویکرد اقتصادسنجی فضایی و دادههای پانل در دوره زمانی 1990- 2014 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد مجاورت جغرافیاییکشورها اثر مثبت و معناداری بر دموکراسی دارد. به طور متوسط افزایش سطح د More
هدف مقاله بررسی تجربی همگرایی دموکراسی در کشورهای در حال توسعه است. بدین منظور از رویکرد اقتصادسنجی فضایی و دادههای پانل در دوره زمانی 1990- 2014 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد مجاورت جغرافیاییکشورها اثر مثبت و معناداری بر دموکراسی دارد. به طور متوسط افزایش سطح دموکراسی همسایگان جغرافیایی باعث 6 درصد افزایش دموکراسی میشودکه نشاندهنده تأثیرپذیری سیاسی کشورها از یکدیگر است. به طور کلی، اثرات فضایی دموکراسی یا نظریه انتشار در کشورهای در حال توسعه تائید میشود. بنابراین با توجه به نظریه انتشار و همگرایی دموکراسی، افزایش (یا کاهش) سطح دموکراسی در یک کشور میتواند باعثافزایش (یا کاهش) دموکراسی کشورهای مجاور شود.
Manuscript profile
برخلاف حالت بحرانهای ارزی، ساختن شاخصهایی برای شناسایی دورههای بحران بانکی به دلیل مشکلاتی همچون فقدان اطلاعات قابل اعتماد در مورد متغیرهای سیستم بانکی (مانند سطح مطالبات معوق) دشوار است. عمده روش به کار برده شده برای تعیین دقیق دورههای بحران بانکی، مبتنی بر وقایع More
برخلاف حالت بحرانهای ارزی، ساختن شاخصهایی برای شناسایی دورههای بحران بانکی به دلیل مشکلاتی همچون فقدان اطلاعات قابل اعتماد در مورد متغیرهای سیستم بانکی (مانند سطح مطالبات معوق) دشوار است. عمده روش به کار برده شده برای تعیین دقیق دورههای بحران بانکی، مبتنی بر وقایع میباشد. این روش به دلیل استفاده از وقایعی مانند ادغام، تعطیلی، هجوم به مؤسسات مالی و اقدامات اضطراری دولت از مشکل تورش انتخاب رنج میبرد. از این روی، مطالعه حاضر از شاخص دیگری تحت عنوان شاخص شکنندگی سیستم بانکی بهره گرفته و با استفاده از اطلاعات سری زمانی فصلی دوره 1394:4-1381:1 به اندازهگیری سطوح شکنندگی و ریسکپذیری سیستم بانکی ایران میپردازد. مطابق نتایج حاصله، سه دوره با ریسکپذیری بیش از حد و دو دوره با شکنندگی بالا طی دوره زمانی مورد مطالعه، شناسایی میشود. دورههای شکنندگی بالای شناسایی شده که منجر به مشکلاتی در سیستم بانکی کشور شدهاند مربوط به سالهای 1387 و 1391 میباشند که میتوان آنها را به شوکهای ناشی از ادوار انتخاباتی نسبت داد.به نظر میرسد که شاخص مزبور میتواند شاخص خوبی برای اندازهگیری، پیشبینی و نظارت بر شکنندگی سیستم بانکی کشور باشد.
Unlike case of currencycrises,construction of a time series index to identify banking crisis episodes is highlydifficult, particularly because of the lack of reliable data on banking sector variables such asthe level of non−performing loans. Accordingly, existing methods used to pinpoint bankingcrisis years are generally event−based. These methods due to the use of events such as closures,mergers, runs on financial institutions, and government emergency measures may suffer from selection bias. For this purpose, This paper uses seasonally time series data of Iran during 1381:1-1394:4 for construction the banking sector fragility index (BSFI) to measure the levels of fragility and risk-taking within the Iranian banking sector. The BSFI identified three main episodes of excessive risk-taking and two periods of high fragility over the study period. Two periods of high fragility in the banking sector resulted in banking sector difficulties in 2001 and 2009 respectively, mainly attributed to shocks emanating from the electoral cycle. Overall, the BSFI seems to be highly useful in measurement and monitoring of banking sector fragility.
Keywords: excessive risk-taking, banking System fragility,banking crises, Iran.
JEL Classification: E44, G21, G28
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications