Comparative Literature Studies
,
Issue2,Year,
Autumn
2023
علینامه نخستین حماسۀ دینی ادب فارسی، بازمانده از قرن پنجم هجری، است. سرایندۀ این منظومه، شاعری شیعی مذهب، متخلص به ربیع است که آن را در شرح مغازی امام علی (ع)، بهویژه جنگهای ایشان در جمل و صفین، و در مقابله با شاهنامه، سروده است. هدف پژوهش پیشرو که روشی توصیفی- تحلی More
علینامه نخستین حماسۀ دینی ادب فارسی، بازمانده از قرن پنجم هجری، است. سرایندۀ این منظومه، شاعری شیعی مذهب، متخلص به ربیع است که آن را در شرح مغازی امام علی (ع)، بهویژه جنگهای ایشان در جمل و صفین، و در مقابله با شاهنامه، سروده است. هدف پژوهش پیشرو که روشی توصیفی- تحلیلی دارد و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت میگیرد، مشخص نمودن میزان تأثیرپذیری این حماسۀ دینی کمتر شناخته شده، از عناصر سبکی شاهنامه فردوسی، در سطح زبانی است. رویکرد پژوهش تطبیقی است؛ به همین منظور ابتدا دو داستانِ رزم رستم با اشکبوس و رزم عمروعاص با علی (ع) از شاهنامه فردوسی و علینامه ربیع انتخاب و از نظر مختصات آوایی، لغوی و نحوی بررسی و با هم مقایسه شده است تا ویژگیهای مشترک و متمایز سبکی آنها در سطح زبانی مشخص و تحلیل آماری گردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که علینامه اگر چه هفتاد سال پس از شاهنامه و در مقابله با آن سروده شده است؛ اما از نظر سبک زبانی تا حد فراوانی تحت تأثیر شاهنامه قرار گرفته است؛ بهگونهای که بسیاری از مختصات آوایی، لغوی و نحوی موجود در شاهنامه و سبک خراسانی در آن به کار رفته است. تأثیرپذیری فراوان علینامه از شاهنامه نشانگر این است که شاهنامه همواره بهعنوان اثری شاخص و صاحبسبک الهامبخش دیگر حماسهسرایان بوده است.
Manuscript profile
Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda)
,
Issue1,Year,
Spring
2024
رویداد انقلاب اسلامی در فضای فرهنگی و سیاسی ایران دگرگونیهایی ایجاد کرد و دستاوردهایی به همراه داشت. از این رهگذر، جریانی دینی در ادبیات داستانی پدید آمد. تحلیل عناصر داستانی در ادبیّات انقلاب، هدف و چرایی این پدیده را بازمیتاباند. این پژوهش با هدف استمرار گسترۀ پژوه More
رویداد انقلاب اسلامی در فضای فرهنگی و سیاسی ایران دگرگونیهایی ایجاد کرد و دستاوردهایی به همراه داشت. از این رهگذر، جریانی دینی در ادبیات داستانی پدید آمد. تحلیل عناصر داستانی در ادبیّات انقلاب، هدف و چرایی این پدیده را بازمیتاباند. این پژوهش با هدف استمرار گسترۀ پژوهشهای ادبیات انقلاب در پی واکاوی چگونگی رویکرد مریم بصیری در درونمایه و شخصیتهای رمان دخیل عشق به آموزههای دینی است. روش پژوهش، تحلیلی-توصیفی، شیوۀ گِردآوری دادهها کتابخانهای است. مبنای تحلیل، طیف واژهها، مفاهیم خاص و پُربسامد مرتبط با آموزههای دینی است. بصیری، با طرح و خلق موقعیت دینی، ادامهدهندۀ جریان ادبیات دینی بعد از انقلاب اسلامی و در پی تقویت دینباوری، گسترش و عمومی¬سازی مبانی اعتقادی است و از طریق شخصیتها و درونمایۀ داستانی، رویکردی تعلیمی-ترویجی به اصول و مبانی دین اسلام و القای احساس دینی به مخاطب دارد و از مفاهیم اعتقادی، احکام و اخلاقیات دین اسلام بهرهای متغیّر میبرد. مسئلۀ امامت بیشترین نمود را در این رویکرد دارد. بصیری، از زبان شخصیتهای نوعی، نگاهی ارزشمدارانه به مفاهیم دینی دارد و گزارههای تعلیمی دین را به بنمایه رمان میبرد و دستیابی به آموزههای دینی را با مطالعۀ اثر داستانی برای مخاطب تسهیل میکند.
Manuscript profile
Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal
,
Issue2,Year,
Summer
2019
زندگی آدمی با اسطوره و آیین عجین شده است؛ اشتراک در مفاهیمی چون رنج، شادی، جنگ، صلح، عشق و سایر عواطف، روزنهای به سوی یک حس مشترک میگشاید که دلیلی برای روی آوردن انسانهای تنها، به جمع میشود و به اسطوره و آیین آنها معنا میبخشد. خون، بخشی از وجود زیستی آدمی و حیات س More
زندگی آدمی با اسطوره و آیین عجین شده است؛ اشتراک در مفاهیمی چون رنج، شادی، جنگ، صلح، عشق و سایر عواطف، روزنهای به سوی یک حس مشترک میگشاید که دلیلی برای روی آوردن انسانهای تنها، به جمع میشود و به اسطوره و آیین آنها معنا میبخشد. خون، بخشی از وجود زیستی آدمی و حیات سیال اوست که از پیکر فرد فراتر رفته، به میان افراد رسیده، بخشی از حس مشترک آدمیان را تشکیل داده و به نوبة خود منشأ بسیاری از اسطورهها و آیینهای کهن در زندگی فردی و اجتماعی بشر شده است. اسطورة خون در میان ملتهای مختلف به صورتهای گوناگون نمود یافته است. در میان اقوام ایرانی، اسطورههای مربوط به آن متنوع است که بخشی از آنها در پیکر حماسة ملی ایران بروز و ظهور پیدا کرده است. ریختن خون و نوشیدن آن از جمله موارد تلفیق آیین و اسطوره است که در شاهنامه دیده میشود. این پژوهش با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی همراه با شواهدی از فرهنگهای مختلف به بررسی اسطورة خون و کارکردهای آیینی آن، با توجه به داستانهای شاهنامه پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که این اسطوره عمدتاً به صورتهای بلاگردانی، دفع شرّ، کینخواهی، سوگواری، حیات و نیروی دوباره، کارکردی آیینی یافته است.
Manuscript profile
Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal
,
Issue1,Year,
Summer
2018
یکی از مضامین درخور تأمل در جهان اسطوره و حماسه، پسرکشی است. شاهنامه فردوسی و برخی از داستانهای حماسی اسطورهای از آثاری محسوب میشوند که صورت مفصل این آیین شرقی را دستمایة برخی از داستانهای مشهور خود کردهاند. در داستان رستم و سهراب، سیاوش و به نوعی در داستان رستم و More
یکی از مضامین درخور تأمل در جهان اسطوره و حماسه، پسرکشی است. شاهنامه فردوسی و برخی از داستانهای حماسی اسطورهای از آثاری محسوب میشوند که صورت مفصل این آیین شرقی را دستمایة برخی از داستانهای مشهور خود کردهاند. در داستان رستم و سهراب، سیاوش و به نوعی در داستان رستم و اسفندیار، شاهد مرگ فرزند به دست پدر هستیم. در این جستار عاملی مطرح شده که میتواند عامل اصلی شکلگیری تراژدی در این داستانها فرض شود. بر اساس اسطورههای باروری و آفرینش، رسالت اصلی والدین تداوم و بقای نسل است؛ با کشته شدن پسر به دست پدر، حلقة اصلی تداوم نسل به دست پدر از بین میرود و سبب میشود که پدر نتواند رسالت اصلی خود، یعنی پرورش فرزند را به انجام برساند. این واقعه داستان را در حد تراژدی اعتلا میبخشد حال آنکه در روایات پدرکشی، لفظ تراژدی کمتر به کار برده شده زیرا پدر، تکلیف اسطورهای خود را به پایان رسانده است و مرگ او از دیدگاه اسطورهای چندان مورد اعتنا نیست. این مقاله با روش تحلیلی ـ استنادی ساختارهای مشترکی را که سبب وقوع تراژدی پسرکشی شده با اسطورة باروری پیوند داده و آن را به عنوان مهمترین عامل شکلگیری تراژدی در این داستانها معرفی میکند.
Manuscript profile
Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal
,
Issue1,Year,
Summer
2015
داستان اعرابی و سبوی آب از جمله داستانهایی است که در متون مختلف منظوم و منثور فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبتنامه عطّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی میتوان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلّاقیت و داستانپردازی سرایندگان این آثار، برخ More
داستان اعرابی و سبوی آب از جمله داستانهایی است که در متون مختلف منظوم و منثور فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبتنامه عطّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی میتوان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلّاقیت و داستانپردازی سرایندگان این آثار، برخی از عناصر این داستان چون پیرنگ، شخصیّت، گفتوگو، حقیقتنمایی و زاویه دید بررسی میگردد. تحلیل زاویه دید بر اساس دیدگاه روایتشناسانی چون پرینس و ریمون- کنان، که آن را کانونیشدگی مینامند، نشان میدهد که تعداد شخصیّتهای کانونیشده داستان در مثنوی مولوی بیشتر است. به نظر میرسد مولوی با گسترش دادن پیرنگِ داستان و نیز با افزودن بر تعداد شخصیّتها و ایجاد گفتوگوهای طولانی، داستان و عمل روایت را جذّابتر نموده است. نگارندگان این جُستار میکوشند با بررسی عناصر یادشده نشان دهند کدامیک از این سرایندگان در پرداخت این داستان موفقتر بودهاند. سراینده گُمنام دفتر هفتم، بهرغم آنکه مثنوی را پیشِ رو داشته است، بهره چندانی از شیوههای داستانپردازی مولوی نبرده است.
Manuscript profile
The Journal of Epicliterature
,
Issue1,Year,
Winter
2019
داستان رستم و اسفندیار نشاندهندة تعارضِ درونی در ساختار قدرت رسمی و چگونگی شکلگیری مقاومت در برابر گفتمان غالب قدرت است. این تعارض و درگیری در داستان با شگردهای روایت، گفتوگو و مکالمه وبرخی ساختهای بلاغی مطرح میشود. در این مقاله به بررسی و تحلیل مکالمه وگفتوگو به More
داستان رستم و اسفندیار نشاندهندة تعارضِ درونی در ساختار قدرت رسمی و چگونگی شکلگیری مقاومت در برابر گفتمان غالب قدرت است. این تعارض و درگیری در داستان با شگردهای روایت، گفتوگو و مکالمه وبرخی ساختهای بلاغی مطرح میشود. در این مقاله به بررسی و تحلیل مکالمه وگفتوگو به مثابة بخشی از تحلیل انتقادی گفتمان پرداختهایم و از برخی مؤلفههای کاربردشناسی زبان نیز در تحلیلِ گفتوگوهای دو شخصیت اصلی داستان یعنی رستم واسفندیار بهره بردهایم. این بررسی نشان میدهد که مناسبات روابط قدرت در دربار و نهادهای سیاسی ایران، زبان و ساختار داستان رستم و اسفندیار را از بار ایدئولوژیک سرشار و بلاغت گفتمانی قدرت را بر آن حاکم کرده است. اسفندیار نمایندۀ قدرت دینی و سیاسی و رستم نمایندۀ قدرت پهلوانی و ملی است که علیرغم میل باطنی درگیر نبردی ناخواسته و تنبهتن میشوند. گفتمان قدرت باعث عملکرد زبان در بافت خاص و شیوه بلاغی ویژهای شده است که وقتی از صافی ذهن حماسهپرداز فردوسی گذشته است باعث ایجاد دستگاه گفتمانی جدید با هویت تازهای شده است.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications