• Home
  • مرتضی جعفری

    List of Articles مرتضی جعفری


  • Article

    1 - تحلیل و تفسیر ساختار زبانی‌ ـ ادبی تاریخ بیهقی و حلاج الاسرار بیژن الهی
    Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda) , Issue 4 , Year , Autumn 2020
    تاریخ بیهقی از کتب تاریخی مهمی است که علاوه بر ذکر شواهد و مستندات تاریخی دوران خویش و نکات اخلاقی عبرت‌انگیز، به عنوان متنی با زبان فاخر و سهل ادبی مورد اقبال همگان قرار گرفته است و نمودار کمال دانش و بینش و هنر نویسندگی تاریخ‌نگار نامدار ایران، ابوالفضل بیهقی است که ب More
    تاریخ بیهقی از کتب تاریخی مهمی است که علاوه بر ذکر شواهد و مستندات تاریخی دوران خویش و نکات اخلاقی عبرت‌انگیز، به عنوان متنی با زبان فاخر و سهل ادبی مورد اقبال همگان قرار گرفته است و نمودار کمال دانش و بینش و هنر نویسندگی تاریخ‌نگار نامدار ایران، ابوالفضل بیهقی است که با بهره‌مندی از ذوق سلیم و با به کارگیری ترکیبات بدیع، تعبیرات لغوی، افعال ترکیبی و ضرب‌المثل‌های نغز فارسی، گوی سبقت را از بسیاری، در خلق نثری روان، شاعرانه و به دور از تکلف و پیچیدگی زبان ربوده ؛ به گونه‌ای که اثرش نمونه هنر انشایی محسوب می‌شود که زیبایی را در سادگی کلام می‌جسته است. صراحت زبان ، قوّت کلام و تاثیرگذاری ژرف سخنان وی، موجب تاثیرپذیری زبانی و معنایی شاعران دیگری همچون اخوان‌ثالث و احمد شاملو شده است. بیژن الهی، شاعر، مترجم و نقاش معاصر نیز در برخی از آثارش از ساختار زبانی وی تاثیر پذیرفته که در این مقاله به گونه‌های مختلف تاثیرپذیری وی از نثر تاریخ بیهقی پرداخته شده است. Manuscript profile

  • Article

    2 - تحلیل و تفسیر مقایسه موسیقی شعر در گشتاسب نامه دقیقی و فردوسی
    Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda) , Issue 5 , Year , Winter 2019
    موسیقی شعر،ضرباهنگ اصلی ذات شعر است که درک زیبایی شعر را امکان پذیر می سازد. این مساله در شاهکارهای ادبی نشان از سبک خاص خالق اثر دارد که مورد توجه صاحب نظران و ادیبان قرار گرفته است. در این مقاله به منظور درک ظرافت های موسیقایی در شعر دو حماسه سرای بزرگ، بخش هایی از گش More
    موسیقی شعر،ضرباهنگ اصلی ذات شعر است که درک زیبایی شعر را امکان پذیر می سازد. این مساله در شاهکارهای ادبی نشان از سبک خاص خالق اثر دارد که مورد توجه صاحب نظران و ادیبان قرار گرفته است. در این مقاله به منظور درک ظرافت های موسیقایی در شعر دو حماسه سرای بزرگ، بخش هایی از گشتاسب نامه سروده شده توسط دقیقی و بخشی از شاهنامه فردوسی، از نظر موسیقی شعر مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. منظور از موسیقی در این نوشتار پژوهشی معنای وسیع آن، یعنی فرم و ساخت است. برای بررسی دقیق تر موضوع، هر دو اثر از چهار منظر کلی یعنی: 1.موسیقی بیرونی یا عروض،2.موسیقی کناری یا قافیه و ردیف،3.موسیقی درونی یا آرایه های بیانی، بدیعی و ساختارهای زبانی4.موسیقی معنوی یا همان ساختارهای داستان پردازی و تصویرگری، بررسی شده اند. با ارائه آمارهای دقیق و تحلیل آن ها، به نظر می رسد ابیات فردوسی در هر چهار جنبه از انسجام، تنوع، گستردگی و ارزش ادبی بالاتری برخوردار است و از نظر قافیه و ردیف متنوع تر، موسیقایی تر و هنری تر از ابیات دقیقی است. در آرایه های ادبی، دقیقی بیشتر به ظاهر کلام و صنایع لفظی نظر دارد و فردوسی به عمق کلام، ارتباط های معنایی و آرایه های بیانی توجه کرده است. از حیث داستان پردازی، سخن دقیقی در قیاس با سخن فردوسی، مستقیم تر، مبهم تر و قدیمی تر است؛ اما فردوسی با روایتی واقعی تر، چند بعدی، مفصل تر و با ظرافت ادبی، جذابیت بیشتری ایجاد کرده است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی خواهد بود. Manuscript profile

  • Article

    3 - تأثیر تجارب عرفانی بر پارادوکس‌ های غزلیات مولوی و حافظ شیرازی
    Islamic Mysticism , Upcoming Articles
    چکیده تأثیر عرفان اسلامی بر شاعران و نویسندگان باعث گردیده که آنان بتوانند با بهره‌گیری از امکانات زبانی و بیانی و استفاده از صور خیال، تجارب عرفانی را برجسته نمایند؛ یکی از آرایه‌های معنوی که مولوی و حافظ شیرازی برای این امر و انتقال مفاهیم پیچیدة عرفانی مورد استفاده More
    چکیده تأثیر عرفان اسلامی بر شاعران و نویسندگان باعث گردیده که آنان بتوانند با بهره‌گیری از امکانات زبانی و بیانی و استفاده از صور خیال، تجارب عرفانی را برجسته نمایند؛ یکی از آرایه‌های معنوی که مولوی و حافظ شیرازی برای این امر و انتقال مفاهیم پیچیدة عرفانی مورد استفاده قرار داده‌اند، پارادوکس است. در این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته است، نگارنده، تأثیر تجارب عرفانی بر پارادوکس‌های مولوی و حافظ شیرازی را مورد بررسی قرار داده است؛ نتایجی که از این تحقیق حاصل می‌گردد، حاکی از آن است که به نظر مولوی و حافظ، لفظ در انتقال معنا ناتوان است و تجارب عرفانی، برای نامحرمان درگاه معرفت الهی غیرقابل‌فهم و غیرقابل‌توصیف است؛ همین امر باعث گردیده که زبان، رمزی و پارادوکسی گردد، همچنین این دو شاعر با بیان پارادوکسی، بر این نکته تأکید دارند که در متناقض‌نماها نه‌تنها تضادی وجود ندارد، بلکه جمله و یا ترکیبات پارادوکسی، مفاهیم و تجربیات عرفانی را کامل و قابل‌فهم می‌نمایند. واژه‌های کلیدی: پارادوکس، تجارب عرفانی، فنا، بقا، ظاهر، باطن Manuscript profile

  • Article

    4 - نگرشی بر پارادوکس و ارتباط آن با تجارت عرفانی در غزلیات مولانا و حافظ
    Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal , Upcoming Articles
    چکیده متناقض‌نما یا پارادوکس به عنوان یک شیوه آشنایی‌زدایی در اشعار عرفانی جایگاه ویژه‌ای دارد و شاعران عارف‌مسلک به ویژه حافظ و مولوی با تأثیرپذیری از عرفان اسلامی در غزلیات خود از صنعت پارادوکس برای انتقال مفاهیم عرفانی به ذهن خوانندگان و شنودگان استفاده نموده‌اند. More
    چکیده متناقض‌نما یا پارادوکس به عنوان یک شیوه آشنایی‌زدایی در اشعار عرفانی جایگاه ویژه‌ای دارد و شاعران عارف‌مسلک به ویژه حافظ و مولوی با تأثیرپذیری از عرفان اسلامی در غزلیات خود از صنعت پارادوکس برای انتقال مفاهیم عرفانی به ذهن خوانندگان و شنودگان استفاده نموده‌اند. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی با مقایسة پارادوکس‌های مولوی و حافظ ارتباط پارادوکس با تجارب عرفانی در افکار و اندیشه دو شاعر بررسی می‌شود و وجوه اختلاف و اشتراک در دو اثر مشخص می‌شود. نتیجه‌ای که از این تحقیق به دست می‌آید، آن است که وجوه مشترک در اندیشه‌های مولوی و حافظ، بسیار به هم نزدیک است؛ زیرا افکار و اندیشة هر دومبتنی بر تصوف عشق است و در پرتو این نگرش عاشقانه همه دوگانگی‌ها به وحدت و یگانگی می‌رسند. همچنین در هر دو اثر نشانه‌هایی از چهار ویژگی تجربة عرفانی توصیف‌ناپذیری، کیفیت معرفتی، زود گذری و حالت انفعالی دیده می‌شود و چون صاحب مکاشفه در رویارویی با این تجارب نمی‌تواند او را بر اساس آن چه دیده و شنیده است، به مخاطب معرفی کند از زبان پارادوکس استفاده می‌کند. اما وجوه تفاوت بیشتر ظاهری است. مولانا بیشتر از پارادوکس ترکیبی و حافظ بیشتر از پارادوکس معنایی استفاده نموده است. کلیدواژه‌ها: پارادوکس، تجارب عرفانی، مکاشفه، غزلیات مولانا، غزلیات حافظ Manuscript profile

  • Article

    5 - تحفة‌اللغات؛ فرهنگی ناشناخته
    Baharestan Sokhon , Issue 4 , Year , Winter 2020
    چکیده تحفة‌اللغات فرهنگی است که تنها نسخة خطّی آن با شماره 2708 در دانشگاه تهران نگهداری می‌شود. به دلیل افتادگی آغاز و پایان این نسخه، نام مؤلّف و تاریخ تألیف، مشخص نمی‌باشد. تاریخ احتمالی تألیف اثر، قرن دوازدهم است. تحفة‌اللغات 8625 واژه دارد که 1560 واژه آن در حاشی More
    چکیده تحفة‌اللغات فرهنگی است که تنها نسخة خطّی آن با شماره 2708 در دانشگاه تهران نگهداری می‌شود. به دلیل افتادگی آغاز و پایان این نسخه، نام مؤلّف و تاریخ تألیف، مشخص نمی‌باشد. تاریخ احتمالی تألیف اثر، قرن دوازدهم است. تحفة‌اللغات 8625 واژه دارد که 1560 واژه آن در حاشیه فرهنگ آمده است. این فرهنگ به صورت خلاصه از روی فرهنگ جهانگیری نوشته شده و علاوه بر حذف شواهد شعری و اضافات و مترادفات، مؤلّف ترتیب ارائه مدخل‌ها را نیز تغییر داده و به ترتیب حروف الفبا درآورده است. نویسنده همچنین در حاشیه، ترکیبات و اصطلاحاتی را از برهان قاطع به فرهنگ افزوده و در حاشیه یک مجموعه کامل از واژه‌ها، براساس حرف قافیه نیز دارد. این فرهنگ به خط نستعلیق و بسیار کم غلط است و در تصحیح آن با فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع و لغت‌نامه دهخدا مقایسه و مقابله شده و از این طریق فهرست کاملی از تفاوت تلفظ واژه‌ها با این فرهنگ‌ها و همچنین فهرستی از واژه‌های که در تحفة‌اللغات وجود دارد، اما در برهان قاطع یا لغت‌نامه دهخدا وجود ندارد، ارائه گردیده است. در این فرهنگ علاوه بر واژه‌ها فارسی، تعدادی واژه به زبان‌های عربی، هندی، ترکی، رومی و دیگر زبان‌ها وجود دارد. همچنین تعدادی واژه معرب و تعداد اندکی واژه به لهجه‌های محلی همچون شیرازی، گیلانی، اصفهانی و قزوینی در فرهنگ ذکر شده است. این فرهنگ نیز به مانند برهان قاطع در برگیرنده تعداد اندکی واژه‌های دساتیری و هزوارش با عنوان واژه‌های زند و پازند می‌باشد. Manuscript profile

  • Article

    6 - زن آرمانی؛ زن فتانه در آثار: سیمین دانشور، شهرنوش پارسی‌پور،غزاله علی‌زاده، منیرو روانی‌پور و بلقیس سلیمانی
    Quarterly Journal of Woman and Society , Issue 2 , Year , Autumn 2018
    پرداختن به ادبیات داستانی که خود به نوعی سرگذشت پرفراز و نشیب زندگی جوامع بشری است، در حقیقت هویدا ساختن اندیشه‌های انسانی نویسندگانی است که برآنند تا بازتاب زندگانی اجتماعی و فردی مردمان عصر خویش را به تصویر کشند و در لابه‌لای آن، خواسته‌ها، افتخارات، اندوه‌ها و دل‌تنگ More
    پرداختن به ادبیات داستانی که خود به نوعی سرگذشت پرفراز و نشیب زندگی جوامع بشری است، در حقیقت هویدا ساختن اندیشه‌های انسانی نویسندگانی است که برآنند تا بازتاب زندگانی اجتماعی و فردی مردمان عصر خویش را به تصویر کشند و در لابه‌لای آن، خواسته‌ها، افتخارات، اندوه‌ها و دل‌تنگی‌های بشری را به نمایش بگذارند. در این میان نگارش داستان توسط زنان نشانه‌ی بسیار مهمی از تحول اجتماعی، فرهنگی و انسانی است که در عرصه‌ی زندگی زنان در ایران رخ داده است. زنانی که می‌کوشند تا از زبان قشرهای گوناگون جامعه، به بیان آلام، آرزوها و مطالبات جامعه انسانی خویش بپردازند و تصویری را که جامعه به واسطه شرایط برای آنان خلق می‌کند، از زن فتانه تا زن آزمانی به تصویر کشند. بدین منظور در این مقاله کوشیده شده تا بر اساس شیوه تحلیلی‌ـ  توصیفی به تبیین جایگاه زن در ادبیات داستانی معاصر ایران پرداخته شود. Manuscript profile