افزایش شتاب تغییرات محیطی و رقابتی شدن بازار،سازمان‌های فعال در صنعت لوازم‌خانگی را با مشکلات متعددی مواجه کرده است. هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی سیاستگذاری سازمان‌های تجاری( فعال در صنعت لوازم خانگی) برای انطباق با شرایط نامطمئن‌محیطی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش کیفی است. در فاز اول از منابع کتابخانه‌ای، متونی که در آنها از مفاهیم سیاستگذاری ، عدم قطعیت و مطالعات انجام شده در زمینه صنعت لوازم خانگی و مشتقات آنها استفاده شده است .در فاز دوم از متن مصاحبه با خبرگانی که در حوزه سیاستگذاری و تولید لوازم‌خانگی فعالیت داشته اند، بهره برده شده است. جامعه آماری در این مرحله شامل خبرگانی ست که حداقل به مدت ۱۰سال سابقه فعالیت اجرایی در زمینه پژوهش داشته‌اند. نمونه‌گیری بصورت هدفمند،گلوله برفی و تعداد نمونه بر اساس اشباع نظری مشخص شد و نهایتاً با ۱۵ خبره مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. سپس از روش ‌تجزیه تحلیل محتوا، برای تحلیل مصاحبه‌ها و استخراج نتایج استفاده شد. با یکسان‌سازی کدها در نهایت ۷۴ کد در قالب ۱۷ مقوله تقسیم‌بندی شد. یافته‌ها با استفاده از مدل پارادایمی در قالب عوامل علّی، پدیده محوری ،عوامل مداخله‌گر، عوامل زمینه‌ای ، راهبردها و پیامدها طبقه‌بندی شده‌اند.برای سنجش پایایی از شاخص کاپا کوهن (۷۱ درصد)و جهت بررسی روایی از نظر خبرگان استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد با توجه به جایگاه صنعت لوازم ‌خانگی در ایجاد اشتغال و تولید فرصت جدید در زمینه فعالیت‌های اقتصادی ،با شناخت زمینه‌های تقویت و رشد تولیدکنندگان این صنعت موجبات توسعه پایدار در جامعه نیز فراهم می‌گردد.