• Home
  • مهسا رزاقی

    List of Articles مهسا رزاقی


  • Article

    1 - خوانش معماری کوچ‌نشینان از منظر نشانه شناسی بر پایه اصالت معنا (مورد پژوهشی: سکونت گاه های موقت عشایر ایل قشقایی)
    Interdisciplinary studies in architecture and urbanism development , Issue 4 , Year , Autumn_Winter 2024
    پژوهش حاضر به خوانش معماری کوچ نشینان با رویکرد نشانه شناسی بر پایه اصالت معنا پرداخته است. معماری به مثابه معنا، بازتابنده اندیشه ها و ارزش هایی است که برای درک و دریافت معانی آن باید از علم نشانه ها مدد جست و چون این علم نشات گرفته از فلسفه می باشد، پس باید آن را از د More
    پژوهش حاضر به خوانش معماری کوچ نشینان با رویکرد نشانه شناسی بر پایه اصالت معنا پرداخته است. معماری به مثابه معنا، بازتابنده اندیشه ها و ارزش هایی است که برای درک و دریافت معانی آن باید از علم نشانه ها مدد جست و چون این علم نشات گرفته از فلسفه می باشد، پس باید آن را از دیدگاه های فلسفی مورد خوانش قرار داد تا رمزگشایی گردد. به نظر می رسد هنر معماری عشایری در طراحی چادرها و ایجاد مجموعه سکونت گاهی موقت؛ با اصول نشانه شناسی، بخصوص بر پایه اصالت معنا شکل گرفته است. لذا هدف از این پژوهش اثبات وجود نشانه ها در مجموعه سکونتی ایلات عشایری بر پایه اصالت معنا در معماری عشایری می باشد. سوالاتی مطرح می شود که ضرورت خوانش سکونت گاه های عشایری به چه دلیل بوده و بر چه اساسی از منظر نشانه شناسی تحلیل می شوند. روش تحقیق این پژوهش از نوع نظری است که در مرحله جمع آوری اطلاعات از روش توصیفی- تحلیلی و تاریخی با متغیر کیفی و استدلال منطقی و فلسفی بهره برده است. برای مدون کردن تحلیل ها؛ کلیات و ساختارهای مجموعه مورد مطالعه در پنج نظام بستر خلق متن، صورت گرفته است و با تجزیه و تحلیل آنها به مفاهیم و نشانه های بکار رفته در آنها دست یافته و سپس با کدگذاری و دسته بندی اولیه، مفاهیم در سه سطح معنایی صریح، ضمنی و نمادین؛ استخراج شده است. لذا از آنجا که موضوع مورد بحث خوانش طراحی سکونت گاه های موقت ایلات عشایری در ایران می باشد، ایل عشایری قشقایی به دلیل داشتن شرایط مناسب جهت کدگذاری، انتخاب گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سکونتگاه های موقت عشایری علاوه بر توجه به جنبه های کارکردی مطلوب در طراحی، سعی در انعکاس مفاهیم معنوی و زیبایی شناختی در قالب معماری سکونت گاهی داشته است. Manuscript profile

  • Article

    2 - ریخت شناسی بازارهای سنتی در کشورهای اسلامی با اتکا به نظریه فضای گمشده ترانسیک (نمونه مورد مطالعه: بازار زنجان و استانبول)
    Designing and Planning in Architecture and Urbanism , Issue 2 , Year , Winter 2024
    بازار از دوران باستان بخصوص در شهرهای ایرانی، به عنوان استخوان بندی اصلی شهر و یک فضای تعاملی شهری در زمینه های مهم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده است. به گونه ای که حداقل دو دروازه اصلی شهر را به هم پیوند می داد و به موازات آن محلات شهری شکل می گرفتند و نظم خاصی به شهر More
    بازار از دوران باستان بخصوص در شهرهای ایرانی، به عنوان استخوان بندی اصلی شهر و یک فضای تعاملی شهری در زمینه های مهم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده است. به گونه ای که حداقل دو دروازه اصلی شهر را به هم پیوند می داد و به موازات آن محلات شهری شکل می گرفتند و نظم خاصی به شهر می دادند. در دهه های اخیر با توسعه نسنجیده شهرها، شکل کالبدی آنها از بین رفته است. این پژوهش با هدف ارائه پیشنهاد جهت برطرف نمودن مشکلات ناشی از این ساختار بهم ریخته؛ سعی در کمک به بازآفرینی و احیای کالبدی شهرها و به موازارت آن افزایش آسایش و آرامش شهروندان را داشته است. جهت مطالعات عمیق تر ریخت شناسی بازار سنتی، مطالعه تطبیقی بین دو بازار زنجان و استانبول از دو کشور اسلامی با تکیه بر نظریه فضای گمشده ترانسیک انجام شده است. این پژوهش به صورت روش های ترکیبی ( تاریخی- تحلیلی و تطبیقی) و ابزار جمع آوری اطلاعات مورد استفاده در بخش مبانی نظری به صورت مطالعات کتابخانه ای بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که یک بازار در شهرهای سنتی ایران همانند یک آرماتور شهری عمل کرده و نقش نظم دهی و مکان دهی به عناصر مهم شهری را داشته است. علاوه بر اینها بازار در ایران یک مجموعه ای بزرگ بوده که دارای زیرمجموعه های کوچک همچون حسینیه ها، مساجد و... است، در صورتی که بازارهای ترکی فاقد شکل هندسی از پیش تعیین شده بوده و بدون برنامه ریزی و تنها با توسعه شهر و نیازهای مردم رشد کرده و به موازات آن، کاروانسراها، خان ها، دکان ها و... ساخته شده است و نتیجه آن یک پلان بی نظم برای بازار است.نتایج این پژوهش می تواند به ارائه راهکارهایی برای طراحان شهری و معماران، در بازآفرینی مسیرهای شهری و باززنده سازی محلات باشد. Manuscript profile