این پژوهش با هدف تبیین رابطه راهبردهای مقابله با تعارض و سرمایه اجتماعی با تسهیم دانش بین دبیران متوسطه اول انجام شد. از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش را دبیران نواحی شهر اصفهان به تعداد2234 نفر تشکیل داد. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) 327 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش 6 پرسشنامه راهبردهای تعارض پوتنام و ویلسون (1994) با30 گویه، پرسشنامه سرمایه اجتماعی لی و همکاران (2014) با 12 گویه و رفتار تسهیم دانش چناماننی (2006) با 7 گویه ، قصد تسهیم دانش با 5 گویه ، هنجارهای ذهنی پیرامون تسهیم دانش با 6 گویه و نگرش به تسهیم دانش بوک و همکاران (2005) با 5 گویه که روایی صوری و محتوایی و روایی سازه آن تایید شد و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 78/0 ، 83/0، 92/0 ، 90/0، 81/0 و87/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون کالموگروف اسمیرونف، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos انجام شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن (شناختی، ساختاری، رابطه ای) با قصد تسهیم دانش (p<0/01)رابطه مستقیم وجود داشت. بین استراتژی راه‌حل‌گرایی و قصد تسهیم دانش رابطه مستقیم و بین استراتژی عدم مقابله و قصد تسهیم دانش (p<0/01) رابطه معکوس وجود داشت. بین استراتژی کنترل و قصد تسهیم دانش رابطه معناداری مشاهده نشد. مدل تحلیل مسیر نشان داد راهبردهای مقابله با تعارض، ابعاد سرمایه اجتماعی، نگرش به تسهیم دانش و هنجارهای ذهنی بر قصد تسهیم دانش و قصد تسهیم دانش بر رفتار تسهیم دانش موثر بودند. Manuscript profile