پژوهش حاضر، با هدف بررسی الگوی علی روابط اخلاق حرفهای، سلامت سازمانی و کیفیت زندگی کاری در نظام آموزش عالی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه (غیر از کارکنان حراست و خدماتی) می باشد که در مجموع 490 نفر بود More
پژوهش حاضر، با هدف بررسی الگوی علی روابط اخلاق حرفهای، سلامت سازمانی و کیفیت زندگی کاری در نظام آموزش عالی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه (غیر از کارکنان حراست و خدماتی) می باشد که در مجموع 490 نفر بود و 190 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند و به پرسشنامه های اخلاق حرفه ای رحیمی و آقابابایی، سلامت سازمانی هوی و فیلدمن و کیفیت زندگی کاری والتون، پاسخ دادند. جهت تعیین روایی پرسشنامهها، از تحلیل عاملی تأییدی استفاده و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 93/0، 87/0 و 88/0 بود. نتایج حاصله از اجرای مدلهای تحلیل مسیر خروجی نرم افزار، نشان دهنده مناسب بودن برازش مدل معادلات ساختاری است. نتایج آزمون فرضیات به روش معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم اخلاق حرفهای بر روی کیفیت زندگی کاری (30/0) مثبت و معنادار است؛ اثر مستقیم سلامت سازمانی بر کیفیت زندگی کاری (21/0) مثبت و معنا دار است. اثر مستقیم اخلاق حرفهای بر سلامت سازمانی (24/0) مثبت و معنادار است. اثر غیر مستقیم اخلاق حرفهای بر کیفیت زندگی کاری با میانجیگری سلامت سازمانی (14/0) مثبت و معنا دار است و اثر کل اخلاق حرفهای بر سرمایه اجتماعی (44/0) مثبت و معنادار است.
Manuscript profile
هدف:پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودگردانی تحصیلی دانش آموزان بر اساس خودپنداره(مثبت و منفی) و سبک زندگی خانواده انجام شده است. روش: روش پژهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در مدارس دولتی ناحیه 2 شهر ارومیه می باشد More
هدف:پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودگردانی تحصیلی دانش آموزان بر اساس خودپنداره(مثبت و منفی) و سبک زندگی خانواده انجام شده است. روش: روش پژهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در مدارس دولتی ناحیه 2 شهر ارومیه می باشد که در مجموع 7315 نفر بوده و از این تعداد 364 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقهای و براساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب گردیدند.. ابزار جمع آوری داده شامل سه پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی تحصیلی، خوپنداره دانش آموزان و سبک زندگی خانواده بود. روایی هر سه پرسشنامه به تأیید متخصصان رسیده و پایایی آن ها به ترتیب 89/0، 87/0 و 91/0 گزارش شد که بیانگر پایایی خوب برای هر سه پرسشنامه می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر این بود که خودپنداره مثبت به طور مثبت و معنی داری قابلیت پیش بینی خودگردانی تحصیلی را دارد ولی رابطه خودپنداره منفی با خودگردانی تحصیلی دانش آموزان منفی و معنی دار است. در ادامه نتایج بیانگر این بود که متغیر سبک زندگی خانواده قابلیت پیش بینی خودگردانی تحصیلی را دارد. نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر این بود که همه مولفه های سبک زندگی(بجز مولفه سخت گیری) می توانند به طور مثبت و معنی داری خودگردانی تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی نمایند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله می توان بیان نمود خودپنداره منفی و مولفه های مثبت سبک زندگی خانواده قابلیت پیش بینی خودگردانی تحصیلی را دارند.
Manuscript profile
پژوهش حاضربا هدف تبیین وضعیت رهبری تحولی و رابطهی آن با رفتار نوآورانه مدیران مدارس هوشمند انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری، شامل کلیه معلمان مدارس هوشمند ابتدایی و متوسطه نواحی یک و دو آموزش و پرورش شهر ارومیه به تعداد 935 نفر می باش More
پژوهش حاضربا هدف تبیین وضعیت رهبری تحولی و رابطهی آن با رفتار نوآورانه مدیران مدارس هوشمند انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری، شامل کلیه معلمان مدارس هوشمند ابتدایی و متوسطه نواحی یک و دو آموزش و پرورش شهر ارومیه به تعداد 935 نفر می باشد که از میان آنها نمونهای به حجم 272 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدهاند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه سنجش ویژگیهای رهبری تحولآفرین مطابق با تئوری بس و آوولیو(2000) و پرسشنامه سنجشرفتارهای نوآورانه کانتر(1988)، استفاده شده است. روایی پرسشنامهها به شیوه روایی صوری مورد تایید متخصصان مدیریت آموزشی قرار گرفته و ضرایب پایایی با روش آلفای کرونباخ برای ابزار رهبری تحولآفرین و رفتارهای نوآوری به ترتیب 92/0 و 95/0 تعیین گردیده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی(تیتک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه وتحلیل واریانس یک طرفه) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه اکثر معلمان، مدیران مدارس هوشمند از ویژگیهای رهبری تحول آفرین و همچنین رفتارهای نوآورانه در حدّ متوسط بهرهمند هستند. بین متغیر رهبری تحولآفرین از یک طرف و ابعاد پنجگانهی آن از طرف دیگر، با رفتارهای نوآورانهی مدیران مدارس هوشمند، در سطح اطمینان 99% ، رابطهی مثبت و نسبتاً قوی وجود دارد. از بین مؤلفه های پنجگانهی رهبری ، مؤلفه ترغیب ذهنی، با ضریب بتای 762/0 بیشترین نقش را در پیشبینی رفتار نوآورانه دارد و ویژگیهای آرمانی در اولویت دوم قرار دارد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications