Designing the Model of fair tax collection model in Iran
Subject Areas : مدیریتKarim Marahemi 1 , Amir Mohammadzadeh 2 , Nasar Hamidi 3 , mehdi keirandish 4
1 - PhD student, Department of Public Administration, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran
2 - Associate Professor, Department of Industrial Management, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iranهیات علمی
3 - Professor, Department of Industrial Management, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, IranProfessor
4 - Professor, Department of Public Administration, Shahid Sattari University of Aeronautical Sciences and Technology, Tehran, Iran
Keywords: tax, tax fairness, fair tax collection, Meta-synthesis method,
Abstract :
Tax , as the most important source of governments revenue, plays a special role in financing governments. Although some countries, such as Iran, do not pay as much attention to tax revenues as they deserve due to access to alternative benefits such as oil, but they emphasize and acknowledge the essential role of taxes in their budget structure and are looking for ways to increase their potential tax capacities. Despite the efforts made in recent years to develop the country's tax system, the country's tax system is still facing many challenges. One of these challenges is fair tax collection, which plays an important role in taxpayers' tax compliance. The purpose of this article is to provide a model for the fair collection of the country's taxes. Since no model has been presented for the fair collection of taxes in the country, in this article, by analyzing the writings related to the fair tax collection and among the 180 searched sources, 30 reliable sources were selected in this regard, and by using the qualitative approach and the meta-composite method of collection characteristics, tax fairness is presented to provide a basis for designing such a model. By analyzing these sources, 7 concepts and 46 codes for fair tax collection have been obtained.
مجله مدیریت توسعه و تحول 57 (1403) 9-1
ارائه مدل وصول عادلانه مالیات در کشور
کریم مراحمی1 ، امیر محمدزاده2،* ،ناصر حمیدی3، مهدی خیراندیش 4
1 دانشجوی دکتری گروه مدیریت دولتی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین،ایران
2 دانشیار،گروه مدیریت مالی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین،ایران (عهدهدار مکاتبات)
3استاد، گروه مدیریت صنعتی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین ، ایران
4استاد، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری، تهران، ایران
تاریخ دریافت: 23/08/1402 تاریخ پذیرش نهایی: 13/04/1403
چکیده
مالیات به عنوان مهمترین منبع درآمدي دولتها نقش ویژه اي در تأمین مالی دولتها ایفا می کند. با وجود اینکه برخی کشورها همچون ایران، به دلیل دسترسی به منابع جایگزین مثل نفت، آنچنان که شایسته است به درآمدهاي مالیاتی توجه نمیکنند، ولی به نقش اساسی مالیات در ساختار بودجه خود اذعان دارند و بدنبال بررسی و چگونگی افزایش ظرفیتهاي بالقوه مالیاتی خود هستند. علیرغم تلاشهاي صورت گرفته طی سالهاي اخیـر در جهـت توسـعه نظـام مالیـاتی کشور، نظام مالیاتی کشور هنوز با چالش هاي بـسیاري مواجـه اسـت.یکی از این چالشها وصول عادلانه مالیات می باشد که نقش مهمی در تمکین مالیاتی مودیان دارد.هدف این مقاله ارائه الگویی برای وصول عادلانه مالیات در کشور می باشد.از انجا که برای وصول عادلانه مالیات در کشور تاکنون مدلی ارائه نشده است در این مقاله با بررسی نوشتارهای مربوط به وصول عادلانه مالیات و ازبین 180 منبع جستجو شده در این خصوص 30 منبع معتبر انتخاب و با کاربرد رویکرد کیفی و روش فراترکیب،ویژگیهای وصول عادلانه مالیات ارائه می شود تا بنیانی برای طراحی چنین مدلی بدست آید.با تحلیل این منابع 7 مفهوم و 46 کد برای وصول عادلانه مالیات بدست آمده است.
واژه های اصلی: مالیات،عدالت مالیاتی، وصول عادلانه مالیات،روش فرا ترکیب
ایده مالیات، پرسشهایی از عدالت و اخلاق در رابطه با ماهیت دولت، اهداف مناسب آن، استفاده از زور در بدست آوردن درآمد و توزیع بار مالیاتی را مطرح میکند. طراحي هر نظام مالياتي بايد براساس سه اصل عدالت، کارايي و توجيه اداري – اجرايي صورت گيرد. اصل عدالت به اين معناست که اخذ ماليات با برداشت جامعه از عدالت منطبق باشد.[26]. اصل عدالت مالیاتی یکی از مهمترین اصول کلی حقوقی در حقوق مالیاتی قلمداد می شود. عده ای این اصل را به معنای پخش درست، به جا و مناسب بار مالیات بر شانه مؤدیان مالیاتی در نظر گرفته اند.[25]. یکی از سوالات اساسی هنگام طراحی سیستم مالیاتی ، نحوه توزیع بار مالیاتی در بین مودیان است[106].این موضوع یکی از مسائلی است که دانشمندان اجتماعی مدتهاست در مورد آن بحث می کنند. پیشتر در قرن هفدهم ، این بحث مطرح شد كه شهروندان از توزیع نا عادلانه بار مالیاتی ناراضی هستند.[68].بنابراين يکي از ويژگي هاي مهم سيستم هاي مالياتي عدالت ، تساوي حقوق، برابري و انصاف است. جهت ايجاد برابري و عدالت نيازمند سيستمي هستيم كه در قبال جامعه پاسخگو بوده و حقوق تمام ذينفعان را رعايت كند. و يکي از مهم ترين اهداف وصول ماليات، هدف توزيعي و تعديل ثروت و عدالت اجتماعي است؛ زيرا ماليات نه تنها متضمن ايجاد درآمد دولت هاست، بلکه يکي از مهمترين هدف هاي وصول ماليات، اصل تعديل ثروت و عدالت اقتصادي است. ماليات دولت را قادر مى سازد كه بر جريانات و مسائل اقتصادى كشور و افزايش درآمدها و ثروت ها نظارت و كنترل داشته و از ركود و فساد و كساد اقتصادي جلوگيرى كند[1]. لذا با توجه به توضیحات بالا و نقش مالیات در تامین مخارج دولت و ارتباط بین عادلانه بودن وصول مالیات و تمکین مودیان مالیاتی سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا بار مالیاتی در نظام مالیاتی کشور بصورت عادلانه توزیع شده است وبه چه میزان وصول مالیات از اشخاص عادلانه بوده ومی تواند در تحقق درامدهای دولت تاثیر گذار باشد.
2-مبانی نظری و پیشینه پژوهش
اصل عدالت مالیاتی یکی از مهمترین اصول کلی حقوقی در حقوق مالیاتی قلمداد می شود. عده ای این اصل را به معنای پخش درست، به جا و مناسب بار مالیات بر شانه مؤدیان مالیاتی در نظر گرفته اند. [25]، [124]. نشان میدهد که یکی از مهمترین عوامل روانشناختی مربوط به
*amm_1378@yahoo.com
تمکین مالیاتی ، عدالت مالیاتی است . پرداخت کنندگان مالیات فکر میکند که سیستم مالیاتی زمانی ناعادلانه است که آنها نمیتوانند به
نسبت مالیاتهای که پرداخت میکنند خدمات دریافت کنند . افزایش خدمات عمومی بر ادراک پرداخت کنندگان مالیات از عدالت در سیستم مالیاتی تاثیر میگذارد[107].گربینگ[63]سه جنبه از عدالت مالیاتی را بررسی کرد که مربوط به جنبههای مختلف تخصیص بار مالیاتی ( عدالت توزیعی ) بود . این سه بعد از عدالت توزیع مالیات عبارتند از: یک، برابری مبادله ( در نظر گرفتن اینکه چگونه دلارهای مالیاتی توسط دولت مورد استفاده قرار میگیرند دو، نگرش نسبت به مالیات ثروتمندان ( مقایسه عدالت عمودی با دیگران ) سه، ساختار نرخ مالیات ترجیح داده شده (مقایسه عدالت عمودی و افقی با افراد مشابه وغیر مشابه دیگر) سیاست گذاران ادعا می کنند که عدالت مالیاتی هدف مهمی برای دولت برای تشویق به تمکین مالیات است(به عنوان مثال ، سازمان امور مالیاتی درایالات متحده (سرویس درآمد داخلی) تأکید [43].دربحث مالیات , درک عدالت در سطح بینالمللی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و به عنوان یک پیشنیاز برای تمکین مالیات دهندگان دیده شده است .در حقیقت , شواهد بسیار زیادی وجود دارد که نقش عدالت مالیاتی در سیستم مالیاتی را مستندسازی میکنند . برای مثال[1].نتیجهگیری میکند که درک عدالت از مالیات, مهمتر از خود نرخ مالیات در تاثیرگذاری بر رفتار سازگاری است . یک مطالعه انجامشده توسط[107]به اثبات رساند که عدالت تاثیر مهمی بر رفتار تمکین مالیات دهندگان دارد. بررسیهای قبلی از وجود تاثیرات عدالت توزیعی بر رفتار تمکین مالیاتی خبر داده اند.عدالت توزیعی به درک این مطلب که که تا چه میزان اوردها با نتایج مور انتظار در دستیابی به برابری نقش دارد[53]،[35] مالیات دهندگان اگر در مبادله با دولت احساس کنند بی عدالتی رخ داده است وهمچنین زمانی که با سیاستهای مربوط به مخارج دولت مخالف باشند ودریابند که مبادله عدلانه ای با دولت نداشته اند احساس سر خوردگی کرده واین موضوع روی تمکین انان تاثیر می گذارد.[73]. طبق مطالعه انجامشده توسط والش , یک نظام مالیاتی منصفانه تمایل به پرداخت مالیات دهندگان را به تصویر میکشد و بر مخالفت با فرار مالیاتی تاکید میکند . به این دلیل که آنها معتقدند که خدمات ارائهشده توسط دولت ارزش مالیاتی پرداخت شده توسط آنها را دارد . بنابراین با تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون , رابطه مثبت بین عدالت مالیاتی و نگرش مودیان به اثبات رسید. [100]
[65]پنج بعد عدالت مالیاتی را شناسایی کرد که عبارتند از:
1. عدالت عمومی و توزیع بار مالیاتی
2. مبادله با دولت
3. نگرش نسبت به مالیات ثروتمندان
4. ساختار نرخ مالیات ترجیح دادهشده
مطالعه پیشگامانه[63]، منشا بسیاری از مطالعات دیگر درباره ادعای منصفانه بودن مالیات بود.مطالعه دیگری که توسط ریچاردسون[96] انجام شده است حاکی از شش بعد عدالت یعنی عدالت عمومی، ساختار نرخ مالیات؛ بار مالیاتی کارگران درآمد متوسط؛ تبادل با دولت؛ علاقه شخصی؛ و مفاد ویژه در یک نظرسنجی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی در هنگ کنگ است.[96]مطالعه جدیدی درباره ادراک عدالت توسط آزمی و پرومال [40]،که با استفاده از نسخه اصلاح شده پرسشنامه پیشگامانه[63]سعی در شناسایی ابعاد عدالت در بین مودیان مالیاتی مالزی داشت. مطالعه آنها حاکی از آن است که مالیات دهندگان مالزی عدالت سیستم مالیات بر درآمد را از نظر عدالت عمومی ، ساختار مالیاتی و منافع شخصی درک می کنند. گربينگ در بررسي ابعاد عدالت مالياتي، پنج بعد عدالت عمومي یا توزيعي، عـدالت تبـادلي، نگرش به ماليات ثروتمندان، نرخ ترجيحي ماليات و عـدالت شخصـي را شناسـايي كـرد.[105]
[88]استدلال ميكنند كه عدالت مالياتي حداقل شـامل دو بعـد متفاوت است. يكي از ابعاد شامل حقوق صاحبان سهام تجـارت، يعنـي مزايـاي دريافـت شده درازاي ماليات داده شده است. بعد ديگر به نظر مـيرسـد شـامل حقـوق صـاحبان سهام از بار ماليات دهندگان است كه اشاره به افراد ديگر دارد (ادراكات ماليـات دهنـدگان از حقوق صاحبان سهام افقي و عمودي سيستم مالياتي). به عبارت ديگـر، بـدهي ماليـاتي در ميــان ماليــات دهنــدگان بايــد مطــابق بــا توانــايي آنهــا پرداخــت شــود. درواقــع، ماليات دهندگان با توانايي پرداخت يكسان بايـد بـدهي ماليـاتي يكسـان داشـته باشـند، درحاليكه ماليات دهندگآن كه تواناييهاي مختلف در خصوص پرداخت ماليات دارند بايد ماليات متفاوت بپردازند[40]
3-روش پژوهش
بــا توجــه بــه اینکــه هــدف ایــن مقالــه، ایجــاد بنیانــى بــراى طراحــى مــدل وصول عادلانه مالیات در کشور می باشد بــراســاس هــدف، کاربــردى اســت. از ســوى دیگــر، از آنجــا کــه در مقالــۀ حاضــرداده هــا کامــلا طبیعــى و بــدون دســتکارى گــردآورى شــده اند، در زمــرة پژوهشهــاى توصیفــى (غیرآزمایشــى) در نظــر گرفتــه میشــود. بــراى حــل مســئلۀ پژوهــش و دســتیابى بــه ویژگیهــاى وصول عادلانه مالیات بعنوان بنیانی برای طراحی مدل وصول عادلانه ، پژوهشـگراز رویکـرد کیفـى و روش فراترکیـب بهـره بـرده اسـت. روش فراترکیــب رویکــرد نظام منــدى بــراى پژوهشــگران فراهــم می ســازد تــا پژوهشهــا را ترکیــب و موضوعـات و اسـتعاره هاى پنهـان را شناسـایى کنـد و از ایـن طریـق، دانـش موجـود را توسـعه دهــد و دیــدى جامــع و گســترده ایجــاد کنــد[80].
از آنجــا کــه مفهــوم مــدل وصول عادلانه مالیات مفهومـى چندبعـدى و گسـترده اسـت،روش فراترکیـب بعنـوان روشـى مناســب بــراى بدســت آوردن تلفیقــى جامــع از مدلهــاى ارائه شــده در حوزه هــاى دیگــربــا نوشـته هاى موجـود در حـوزة کتابخانـۀ دیجیتالـى بـرپایـۀ تفسـیرو ترجمـۀ آنهاسـت. بنابرایـن، فراترکیـب تصویـرى بزرگتـررا از پدیـدة مـورد مطالعـه ارائـه میدهـد و تعمیم پذیـرى بیشـترى را در مطالعــات مبتنــى بــرمــدرك فراهــم می ســازد[57]. به منظــور تحقــق اهــداف ایــن مقالــه، از روش هفــت مرحلــه اى[112](اســتفاده شــد. اگرچــه رویکــرد آنهــا یکــى از رویکردهــاى بیشــمارى اســت کــه پژوهشـگران می تواننـد بـراى فراترکیـب انتخـاب کننـد، بـه اعتقـاد چنیـل[48]، یکـى از برجسـته ترین گزینه هــا در ایــن زمینــه اســت[70]وى بیــان میکنــد کــه روش [112]بــه پژوهشــگران تصویــرى روشــن و دقیـق از چگونگـى انجـام فراترکیـب ارائـه می دهـد [48]بیـان می کنــد کــه [112]بــا ارائــۀ روش فرا ترکیــب خــود دانش افزایــى بســزائى در یکپارچگــى یافته هــاى پژوهشهــا دارنــد و به طــورى موفقیت آمیــز فراینــد یافتــن، انتخــاب، ارزیابــى و ترکیــب نتایــج پژوهشهــاى اولیــه را ارائــه داده انــد مراحـل انجام شـده در ایـن مقالـه، بـراسـاس روش هفت مرحلـه اى [112]بـه شـرح زیـراسـت. 1. طرح سؤال پژوهش؛ 2. مرور نظام مند منابع؛ 3. جستجو و انتخاب مقاله هاى مناسب؛ 4. استخراج روش شناسى و یافته هاى مقالات؛ 5. تجزیه، تحلیل و ترکیب یافته هاى مقالات مورد بررسى؛ 6. کنترل کیفیت؛ 7. ارائۀ یافته ها بـراى بررسـى اعتبـار مقـالات مـورد اسـتفاده در ایـن مقالـه از ابـزار حیاتـى گلیـن[64] شــده اســت کــه بــراى ارزیابــى تمامــى طرحهــاى تحقیقاتــى کاربــردى اســت. ایــن ابــزار بــه پژوهشـگر کمـک می کنـد تـا دقـت، اعتبـارواهمیـت مطالعـات کمـى و کیفـى را مشـخص کنـد. گلیــن بــه ارائــۀ چک لیســتى بــراى ارزیابــى حیاتــى مطالعــات پرداختــه اســت. ســؤالات ابــزار ارزیابـى حیاتـى او در چهـار دسـتۀ کلـى تقسـیم بندى میشـود: 1)جامعـۀ آمـارى2)جمـع آورى داده 3) طــرح تحقیــق و 4)نتایــج[64]
4-تجزیه و تحلیل داده ها
4-1-جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این پژوهش با توجه به مراحل ان به دو گروه تقسیم می شود:در مرحله اول که رویکرد کیفی و روش دلفی بر گرفته از 7 نفر (خبره) می باشد و برای اعتبار یابی ویژگیهای مدل وصول عادلانه مالیات در سطح جامعه آماری که از مرحله فراترکیب بدست آمده است.گروه اول شامل اعضای هیات علمی دانشگاه ها و مدیران نظام مالیاتی کشور و پژوهشگران متخصص در این زمینه می باشند. در مرحله دوم که رویکرد کمی و روش پیمایشی و با هدف تائید ابزار ساخته شده برای سنجش مدل پیشنهادی پژوهش انتخاب گردیده به تعداد 30 نفر می باشد.در این مرحله برای تائید روایی و اعتبار ابزار ساخته شده (پرسشنامه)از مدیران ،معاونین و کارشناسان نظام مالیاتی به عنوان جامعه آماری استفاده شده است.
4-2-روش نمونه گیری
با تقسیم بندی جامعه پژوهش به دو گروه،روش نمونه گیری در این دو گروه به شرح زیر می باشد: در گروه اول که جامعه پژوهش خبرگان می باشد،برای انتخاب نمونه از نمونه گیری قضاوتی (هدفمند)وزنجیره ای استفاده خواهد شد که هردو روش غیر احتمالی است.نمونه گیری اول مستلزم گزینش بخشی از جامعه است که اعضای ان بر پایه داوری محقق یا کارشناسان و متخصصان مشخص می شوند.در این روش نمونه گیری معیارهای پذیرش نمونه مطرح می شود وبر مبنای آن افرادی به منظور نظر سنجی در خصوص مورد پژوهش گزینش می شوند.در نمونه گیری دوم،پژوهشگر با شناسایی برخی از افراد مهم یک جامعه به پیشنهاد این افراد به سراغ افراد دیگر می رود. در این روش هسته کوچک اصلی ،با افزایش مرحله ای ،رشد می کندونمونه تحقیق افزایش می یابد.این روش معمولا زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که افراد نسبت به یکدیگر شناخت دارندواعضای گروه هدف به نوعی با یکدیگر در ارتباط بوده ودارای ویژگیهای مشترک باشند.[16].در گروه دوم که جامعه پژوهش کتابخانه های دیجیتال هستند از روش اگاهان کلیدی استفاده خواهد شد.اگاهان کلیدی فردی است که بواسطه موقعیت اجتماعی ویژه خود ،درباره موضوع تحقیق دانش قابل ملاحضه ای دارد. اگاهان کلیدی نسبت به کارکنان عادی سازمان قادر هستند اطلاعات بیشتری را منتقل نمایند دلیل عمده اطلاعات زیاد انان ،این است که از موقعیتهای مهمی در سازمان برخوردار هستند.[32]. تعدادی از ادارات مالیاتی بر اساس این روش انتخاب وابزار ساخته شده بر اساس پرسشنامه برای مدیران وکارشناسان ان ارسال خواهد شد.
4-3-معرفی موقعیت وابزار پژوهشی
ابزار مورد استفاده چک لیست،تحلیل محتوا وپرسشنامه است. هر کدام از این ابزارها با توجه به روش وجامعه پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد.با توجه به تقسیم بندی مراحل انجام پژوهش به سه مرحله ابزار
پژوهش در این سه مورد به ترتیب زیر خواهد بود: در مرحله اول که مطالعه نظام مند مقالات موجود در زمینه الگوی وصول عادلانه مالیات صورت می گیرد وروش مورد استفاده فراترکیب می باشد.ابزار پژوهش مورد استفاده نیز چک لیست است که پژوهشگر با بهره گیری از آن سعی در یافتن معتبرترین نابع دارد. در مرحله دوم که جامعه پژوهش خبرگان وروش مورد استفاده دلفی است،از ابزار پرسشنامه استفاده می شود. در مرحله سوم جامعه پژوهش ادارات کل امور مالیاتی وروش پیمایش می باشد نیز از ابزار پرسشنامه استفاده می شود با توجه به تقسیم بندی مراحل انجام پژوهش به سه مرحله،روش تحلیل اماری نیز متاسب با هر یک از این سه مرحله به شرح زیر می باشد: با توجه به اینکه در مرحله اول این پژوهش (ساخت مدل)از رویکرد کیفی وروش فراترکیب استفاده می شود،از روش اماری انتروپی شانون برای تحلیل داده ها استفاده می شود. در مرحله دوم از روش دلفی برای اعتبار مدل استفاده می شود،برای تعیین میزان انطباق نظر میان اعضای پنل ،با توجه به اینکه ویزگیهای الگوی وصول عادلانه مالیات در قالب طیف لیکرت مطرح می شود ،از شاخص میانگین وانحراف معیار استفاده می شود. در مرحله سوم که با رویکرد کمی وروش پیمایش صورت می گیرد از اماره های مرتبط با تائید روایی وپایایی ابزار ساخته شده مانند ضریب الفای کرنباخ وتحلیل عامی استفاده خواهد شد.همچنین از امار توصیفی برای نمایش اطلاعات جمعیت شناختی کارشناسان سازمان امور مالیاتی استفاده می شود.
4-4-یافته های پژوهش
بـا توجـه بـه مراحـل اشاره شـده دربخـش روش پژوهـش، اولیـن مرحلـه درروش فراترکیـب طـرح سـؤالی اسـت کـه پژوهشـگر قصـد دارد طـى فراینـد پژوهـش بـه آن پاسـخ دهد. سـؤال ایــن پژوهــش بدیــن شــرح اســت: ویژگیهــاى مدل وصول عادلانه مالیات از دیــد منابــع مــورد بررســى چیســت؟ بعــد از تعییــن ســؤال پژوهــش، بهمنظــور داشــتن مــرورى نظام منــد بایســتى جســتجویى جامــع بــراســاس روش فراترکیــب صــورت می گرفــت. بدین منظــور تــلاش شــد مجموعـه منابـع منتشرشـده بـه زبـان فارسـى و انگلیسـى در پایگاههـاى اطلاعاتـى، کنفرانسهـا و موتورهـاى جسـتجوى گوناگـون تا سال 2021 مـورد بررسـى قـرار گرفتـه و یافته هـاى آنهـا اسـتخراج شـود. بــراســاس نتایــج اولیــه 180 منبــع مرتبــط شناســایى شــد. بــراى انتخــاب منابــع مناســب از ابــزار حیاتــى [64].اســتفاده شــد و ویژگیهــاى گوناگونــى از منابــع ماننــد عنــوان، چکیــده، محتــوا، و کیفیــت روش پژوهــش مــورد ارزیابــى قــرار گرفــت. در نهایــت، پژوهشــگر 78 منبــع معتبــر در حوزه مورد پژوهش مـورد بررسـى قـرار داد. یافته هـاى ایـن منابـع اسـتخراج شـده وتجزیـه و تحلیــل بــرروى آنهــا به منظــور اســتخراج ویژگیهــاى مدل وصول عادلانه مالیات در قالــب کدهـا صـورت گرفتـه اسـت. بــر اســاس تحلیل هــاى صورت گرفتــه بــه کمــک روش فراترکیــب (مرحلــۀ 5 از [112] روى 78 منبـع نهایـى انتخاب شـده،درمجمـوع تعـداد1 مقولـه، 7 مفهـوم، و 47 کــد بــراى ویژگیهــاى مدل وصول عادلانه مالیات در ایــن مقالــه اســتخراج و کدگــذارى گردیـد. یافته هـاى حاصـل از ایـن مرحلـه بیانگـرآن اسـت کـه در مطالعـات قبلـى تاکنـون چنیـن مطالعـۀ نظام منـدى انجـام نگرفتـه بـود. هـریـک از مطالعـات فقـط بـه جنبـۀ خاصـى از مدل وصول عادلانه مالیات را مورد بررسـى قـرار داده اسـت.
جدول(1):خلاصه یافته های فراترکیب
مقوله | مفاهیم | کدها |
وصول عادلانه مالیات
وصول عادلانه مالیات
| عدالت عمودی | اعمال نرخ تصاعدی نسبت افراد با درآمد بالا. |
دریافت مالیات از افراد کم درآمد با نرخ کمتری نسبت به افراد با درآمد متوسط | ||
بالا بودن سهم کل مالیات بر درآمد پرداخت شده توسط افراد با درآمد | ||
عدالت افقی | افراد با مقادیر مشابه درآمد مبلغ مشابهی از مالیات بر درآمد را می پردازند. | |
پرداخت سهم مشابه مالیات بر درآمد را در مقایسه با سایر مالیات دهندگان که درآمد معادل درآمد من دارند. | ||
برقراری تساوی قبل و بعد ازپرداخت مالیات | ||
عدالت مبادله ای
| بالا بودن مزایایی دریافتی از دولت در مقایسه با مالیات پرداختی | |
دریافت ارزش منصفانه در ازای پرداخت مالیات | ||
دریافت مزایای بیشتری توسط افراد کم درآمد | ||
غیر منطقی بودن مزایایی پرداختی | ||
معقول بودن مزایایی دریافتی | ||
دریافت ارزش منصفانه با توجه به مزایایی دریافتی از دولت | ||
عدالت عمومی
| استفاده از میزان معقول درآمد مالیاتی برای دستیابی به اهداف اجتماعی | |
پرداخت سهم نسبتاً عادلانه از مالیات بر درآمد تحت سیستم فعلی مالیات | ||
صرف درآمد مالیاتی زیادی برای کمک های غیر ضروری رفاه | ||
عادلانه بودن سیستم مالیات برای متوسط مالیات دهنده گان | ||
اعتقاد شخصی مبنی بر عادلانه بودن سیستم مالیات | ||
عادلانه بودن شیوه توزیع بار مالیاتی | ||
در کل ، بار مالیات بر درآمد نسبتاً عادلانه توزیع می شود. | ||
عدالت کیفری
| مجازات یکسان برای فرار مالیاتی | |
مجازات متناسب فرار از مالیات | ||
عادلانه بودن مجازات تأخیر در پرداخت مالیات | ||
عدالت شخصی
| پرداخت سهم منصفانه خود از بار مالیاتی | |
پرداخت بیش از سهم عادلانه از مالیات | ||
عادلانه بودن سهم مالیات دهندگان با درآمد متوسط | ||
وجود عوامل متعدد تاثیر گذار بر منصفانه بودن سیستم مالیات | ||
عدالت رویه ای | روش زیاد برای اصلاح اشتباهات | |
ثبات رویه | ||
راه های مختلفی برای بیان شکایات و دادخواهی | ||
جدی گرفتن شکایات مودیان | ||
پردازش یکسان اطلاعات مودیان | ||
ارتباط به موقع با مودیان | ||
قابل درک بودن مکاتبات | ||
پاسخ با دقت به سوالات مودیان | ||
ابراز تأسف از تأثیرات منفی احتمالی بر مودیان | ||
برخورد با حسن نیت | ||
خوداری از اظهار نظرهای نادرست | ||
برخورد به عنوان اشخاص خوش حساب | ||
برخورد به عنوان افراد صادق واعتماد | ||
احترام به حقوق افراد بعنوان شهروند | ||
ارائه توضیحات راجع به تصمیمات درباره موضوعات مالیاتی | ||
ارائه مشاوره | ||
ارائه پیشنهاد واطلاعات قابل اعتماد واطمینان | ||
حفاظت از حقوق شهروندی | ||
در نظر گرفتن دغدغه شهروندان در زمان اتخاذ تصمیات | ||
مشاوره به جامعه در مورد تغییرات نظام مالیاتی به صورت دقیق |
جدول(2)خلاصه رتبه بندی مولفه های اصلی
مؤلفه اصلی | وضعیت موجود | رتبه | وضعیت مطلوب | رتبه |
عدالت عمودی | 0.0918 | 6 | 0.0096 | 7 |
عدالت افقی | 0.0967 | 5 | 0.0683 | 6 |
عدالت مبادلهای | 0.0762 | 7 | 0.1655 | 3 |
عدالت عمومی | 0.1026 | 4 | 0.1642 | 4 |
عدالت کیفری | 0.2952 | 1 | 0.3024 | 1 |
عدالت شخصی | 0.2128 | 2 | 0.1961 | 2 |
عدالت رویهای | 0.1249 | 3 | 0.0940 | 5 |
4-5-رتبه بندی مفاهیم وکدهای استخراج شده
از هر یک از این یافته ها بصورت آماری نشان داده می شود.بر اساس
روش انتروپی شانون می توان از لحاظ کمی به توصیف ابعاد استخراج شده مدل وصول عادلانه مالیات وتعیین میزان پشتیبانی منابع گذشته از عوامل پرداخت
5-بحث ونتیجه گیری
این پژوهش در مرحله اول با بررسی نوشتار مربوط به وصول عادلانه
مالیات با استفاده از روش فراترکیب به ارائه ویژگیهای وصول عادلانه مالیات پرداخته تا بنیانی برای طراحی مدل وصول عادلانه مالیات در کشورباشد.نتایج حاصل از این بررسی نشان دادکه از بین 48 کد بدست امده از مرور مقالات منتخب کدهای مانند اعمال نرخ بالاتر به درامدهای بالاتر(نرخ تصاعدی)، دریافت مالیات از افراد کم درآمد با نرخ کمتری نسبت به افراد با درآمد متوسط، بالا بودن سهم کل مالیات بر درآمد پرداخت شده توسط افراد با درآمد، بار مالیاتی مشابه برای مالیات دهندگان با ظرفیت مشابه، پرداخت سهم مشابه مالیات بر درآمد را در مقایسه با سایر مالیات دهندگان که درآمد معادل درآمد من دارند، توزیع نسبتا عادلانه بار مالیاتی، بالا بودن مزایایی دریافتی از
دولت در مقایسه با مالیات پرداختی، دریافت ارزش منصفانه در ازای پرداخت مالیات، دریافت ارزش منصفانه با توجه به مزایایی دریافتی از دولت دارای بیشترین فراوانی وتعدد تکرار درمنابع مربوط به وصول عادلانه مالیات بوده است.جدول یافته های این مرحله با نتایج مطالعات پژوهش های گذشته همسو است. بر کد اعمال نرخ بالاتر به درامدهای بالاتر(نرخ تصاعدی)، بار مالیاتی مشابه برای مالیات دهندگان با ظرفیت مشابه، توزیع نسبتا عادلانه بار مالیاتی در اکثر پژوهش های مورد بررسی تاکید شده است که از جمله موارد ضروری در طراحی نظام مالیاتی مطلوب وعادلانه محسوب می گردد.کدهای بعدی که در منابع به ان تاکید زیاد شده است دریافت مالیات از افراد کم درآمد با نرخ کمتری نسبت به افراد با درآمد متوسط، بالا بودن سهم کل مالیات بر درآمد پرداخت شده توسط افراد با درآمد که در ارتباط با کدهای قبلی بوده و در مولفه عدالت عمودی وافقی قرار دارند که در اکثر منابع به برقراری ان در نظام مالیاتی تاکید شده است. نتایج روش دلفی نشان داد که با توجه به اینکه درمورد مقوله،مفاهیم وکدهای الگوی وصول عادلانه مالیات که با استفاده از روش فراترکیب بوجود امده بود میانگین همه آنها بالای 5/3 وانحراف معیار انها نیز کمتر از 1 می باشد. اتفاق نظر میان اعضای پانل دلفی حاصل شده است.واز این رو از تکرار دوره ها خوداری شده است. مهمترین یافته های حاصل از فرایند دلفی بشرح زیر می باشد:
در بین مفاهیم عدالت عمودی ،افقی،کیفری ورویه ای دارای بیشترین میانگین وکمترین انحراف معیار می باشد.ومفاهیم عدالت مبادله ای ، عدالت عمومی،عدالت شخصی اختلاف اندکی با این مفاهیم دارد واین نشان دهنده اهمیت مفاهیم انتخاب شده از دیدگاه متخصصان می باشد. در بین کدها اعمال نرخ تصاعدی نسبت افراد با درآمد بالا، دریافت مالیات از افراد کم درآمد با نرخ کمتری نسبت به افراد با درآمد متوسط از مفهوم عدالت عمودی با میانگین 95/4 وانحراف معیار 25/0 دارای بیشترین میانگین وکمترین انحراف معیار می باشد.شاید علت این امر این است که اصلاح نرخهای مالیاتی واعمال نرخهای تصاعدی از اهمیت بالایی برخوردار است. وهمچنین کد افراد با مقادیر مشابه درآمد مبلغ مشابهی از مالیات بر درآمد را می پردازنددر مفهوم عدالت افقی با میانگین 95/4 وانحراف معیار 25/0 دارای بیشترین میانگین وکمترین انحراف معیار می باشد ودلیل این امر توجه به این جنبه از عدالت افقی توسط خبرگان می باشد.با توجه به نتایج این پژوهش استفاده از مدل وصول عادلانه مالیات در تدوین قوانین و مقررات مالیاتی کشور مستلزم اصلاح ویا بازنگری در قوانین ومقررات می باشد.
همچنین استفاده از این الگو برای اصلاح ساختار اداری نظام مالیاتی با توجه به یافته های تحقیق مواردی مانند پردازش یکسان اطلاعات مودیان، ارتباط به موقع با مودیان، قابل درک بودن مکاتبات، پاسخ با دقت به سوالات مودیان ، خودداری از اظهار نظرهای نادرست، برخورد به عنوان اشخاص خوش حساب، احترام به حقوق افراد بعنوان شهروند، ارائه توضیحات راجع به تصمیمات درباره موضوعات مالیاتی، ارائه مشاوره، ارائه پیشنهاد واطلاعات قابل اعتماد واطمینان، حفاظت از حقوق شهروندی، در نظر گرفتن دغدغه شهروندان در زمان اتخاذ تصمیات، مشاوره به جامعه در مورد تغییرات نظام مالیاتی به صورت دقیق جز مواردی پیشنهادی هستند که انجام آنها نیازمند اصلاح ساختار اداری نظام مالیاتی می باشد. بی شک استفاده از این الگو به منظور اصلاح فرهنگ سازمانی با توجه به یافته های تحقیق با در نظر گرفتن دغدغه شهروندان در مورد تغییرات نظام مالیاتی به صورت دقیق جز مواردی هستند که انجام آنها نیازمند اصلاح فرهنگ سازمانی در نظام مالیاتی و جزء عدالت مالیاتی خواهد بود.
منابع و ماخذ
[1] الهیاری،عباس، پورزمانی،زهرا و ترابی،تقی.(1397). اثربخشي ابعاد حاكميت شركتي بر رابطه مسئوليت اجتماعي و عدالت مالياتي . فصلنامـه علمي پژوهشـي حسابداري مديريت.
[2] بیگ زاده،ابراهیم،دادگر،یدالله ودست افكن،ریحانه.(1397).جایگاه اصل عدم تبعیض مالیاتی در پرتو رویۀ قضایی دیوان دادگستری اتحادیه اروپا، دیوان عالی ایالات متحده آمریكا و نظام مالیاتی جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر وضعیت حقوقی اتباع بیگانه و اشخاص غیرمقیم).مجله مالیات
[3] الماسی،حسن،عاملی آنژلاوحاج محمدی،فرشته.(1393). ﺑﺮرﺳﻲ ﻃﺮز ﺗﻠﻘﻲ ﻣﺆدﻳﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪاﻧﺼﺎف ﻧﻈﺎم ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﻲ و ﺗﺎﺛﻴﺮ آن ﺑﺮ ﺗﻤﻜﻴﻦ رﻓﺘﺎر. پژوهشنامه مالیات , 221-249.
[4] بان,ح.(1388).پایه مالیاتیREIT مالياتي نوين در بازارهاي مسکن و سرمايه. فصلنامه تخصصی مالیات , 175.
[5] برون, م. ر.(1395). بررسی عدالت مالیاتی در نظام مالیات بر ارزش افزوده. ماهنامه پژوهش ملل , 55-62.
[6] بنی زمانی, س.(1390). عدالت در توزیع بار مالیاتی. دنیای اقتصاد , 8.
[7] ﭘﺮﺧﻴﺪﻩ، ﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺗﺎﺟﻴﻚ، ﻣﻬﺪﻱ.(1393). درامدهای مالیاتی وچلش های پیش رو در اقتصاد ایران. تهران: اتاق بازرگانی ایران .
[8] پورمقیم،سیدجواد. (1391).اقتصاد بخش عمومی. تهران: نشرنی.
[9] توسلی،حسین.(1375).مبانی نظری عدالت اجتماعی. تهران: بنیاد مستضعفان وجانبازان انقلاب اسلامی 1395.
[10] جعفری صمیمی, ا. (1385). اقتصاد بخش عمومی. تهران: سمت.
[11] جعفری لنگرودی, م. ج. (1387). ترمینولوژی حقوق. تهران: انتشارات گنج دانش.
[12] حاجی کریمی،عباسعلی وحمیدی زاده،محمدرضا.(1392).بررسي و تحليل تاثيرات عدالت ادراك شده بر تمايلات رفتاري مشتريان و كيفيت خدمات ادراك شده. پژوهش نامه مدیریت تحول
[13] دادگر،یدااله.(1395). اصول تحلیل اقتصادی:خرد وکلان.
[14] دین پرست, (1382)درنگی در اندیشه مشهورترین فیلسوف سیاسی دنیای انگلاساکسون،عدالت در ارای رالز. نشریه راهبرد , 1.
[15] ديانت پـي، حميـد، مـولائي فـر، فرحنازالسـادات، افتخاريـان، سـيده الهـام. (1392). روشهاي ارتقاي تمكين مالياتي و راهكارهاي جلوگيري از فرار مالياتي.
[16] دلاور،علی(1384).اهمیت عوامل تمایل به پرداخت مالیات از دیدگاه مؤدیان مالیاتی (مورد مطالعه : مودیان مالیاتی اداره امور مالیاتی شهر تهران)
[17] راهپیما, م. (1391). دادرسی مالیاتی در پرتو اصول دادرسی عادلانه. تهران: جنگل
[18] رستمی, و. (1390). مالیه عمومی. تهران: نشر میزان
[19] ریچارد،ام،برد و میلکا،کاسانگراد جانتشر. (1992). بهبود مدیریت مالی در کشورهای در حال توسعه. تهران: دانشکده امور اقتصادی.
[20] سامتی،مرتضی. (1388). اقتصاد بخش عمومی. همدان: نورعلم
[21] ﺷﺎﻫﺒﻴﻜﻲ،ﻣﺮﺿﻴﻪوﻣﺤﻤﺪﻱ،ﺣﻤﻴﺪﺭﺿﺎ.(1396). ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ ﻧﻈﺎﻡ ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ . ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻘﺎﻻﺕ ﻳﺎﺯﺩﻫﻤﻴﻦ ﻫﻤﺎﻳﺶ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﺎﻟﻲ ﻭ ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ , 844-815.
[22] صامتی،مجید،قاسمی ،محمدرضا وعثمانپور،هورام. (1394). ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻋﺎدﻻﻧﻪ ﮐﻮﺷﺶ های مالیاتی اﺳﺘﺎن ﻫﺎي اﯾﺮان ﺑﺎ ﯾﮑﺮد ﻣﻨﻄﻖ فازي. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران , 151-176.
[23] طاهری،تاری. (1390). اصل برابری وعدالت مالیاتی در ائینه حقوق بشر وحقوق مالیاتی نوین. تهران: شهر دانش.
[24] طباطبائی موتمنی, م. (1382). آزادی های عمومی و حقوق بشر. تهران: دانشگاه تهران.
[25] عرب مازار, ع. ا. (1376). مروری کوتاه بر پاره ای مفاهیم و نظریات مالیاتی. فصلنامه مالیات
[26] کردبچه, م. (1376). بررسي درآمدهاي مالياتي در ايران، مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي. مجله برنامه و بودجه .
[27] کردبچه،محمد. (1375). بررسی درامدهای مالیاتی در ایران. برنامه وبودجه , 29
[28] کرمانجی،یداله,. (1378). مالیه عمومی واقتصاد دولت. تهران: موسسه فرهنگی وهنری بشیر علم وادب.
[29] گرجی ازندیاری, ع. ا. (1391). مبانی حقوق عمومی. تهران: جنگل
[30] محسنی،رضا:شکری،مصطفی. (1393). رتبه بندی نظام های مالیاتی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره فازی. فصلنامه پژوهش ها وسیاست های اقتصادی , 5-22.
[31] منوچهری،فرهنگ. (1372). فرهنگ بزرگ علوم اقتصادی. تهران: البرز.
[32] ناخدا،مریم(1389).شناسایی ویژگیهای بر مبنای پژوهشهای کاربردی
[33] ملایی پور، منصور و فتحانی،علی. (1386). براورد ظرفیت مالیاتی استان خراسان (با استفاده از روش محاسبه سرانه ارزش افزوده بنگاه). مجله اقتصادی شماره 71 و72 , 70-41.
[34] واعظی،احمد. (1388). نقد وبررسی نظریه های عدالت. قم: انتشارات موسسه اموزشی وپژوهشی امام خمینی (ره)
[35] Adams, J. (1965). Inequity in social change. Advances in Experimental Social Psychology, 267-299.
[36] Alesina, A. & Giuliano, P. (2009). Preferences for redistribution. National Bureau of Economic Research. NBER Working Paper Series 14825
[37] Alesina, A. & Glaeser, E. L. (2004). Rodolfo Debenedetti lecture series - Fighting poverty in the US and Europe: A world of difference. Oxford University Press.
[38] Alm, J, Cherry, T., Jones, M., & McKee, M. (2010). Taxpayer information assistance services and tax compliance behavior. Journal of Economic Psychology , 577-586
[39] lm, J, Kirchler, E., & Muehlbacher. (2012). Combining psychology and economics in the analysis of compliance: From enforcement to cooperation. Economic Analysis & Policy , 133-151.
[40] Anna, A, Cheazmi & Kamala A, Perumal. (2008). Tax Fairness Dimensions In An Asian Context: The Malaysian Perspective. nternational Review of Business Research Papers , 11-19
[41] Aryee, S., Chen, Z. X, & Budhwar, P. S. (2004). Exchange fairness and employee performance: An examination of the relationship between organizational politics and procedural justice. Organizational Behaviour and Human Decision Processes, 1-14.Professionals’ Perceptions of Tax Blalock, H.Perspective. New York: Free Press .
[42] Blöchliger, H., & Petzold. (2009). Taxes and grants: On the revenue mix of sub-central. Paris: OECD.
[43] Bobek, D. (1997). Tax fairness: How do individuals judge fairness and what effect does it have on their behavior? Unpublished manuscript, University of Florida, Michigan.
[44] Cheazmi, A& Aziz, N.F. (2015). Trust, justice and the continued use of e-filing, Electronic Government, an International Journal, 206-222.
[45] Cook, K. S., & Hegtvedt, K. A. (1983). Distributive justice, equity and equality. Annual Review of Sociology , 217-241.
[46] Chen,S, Cheng,Q&Shevin,T. (2010). Are family more Tax aggressive then nonfamily firms,Journal of finicial Economics,vol95,pp.41-46.
[47] Carnes, G. A, & Cuccia, A. D. (1996). An analysis of the effect of tax complexity and its perceived justification on equity judgments. Journal of the American Taxation Association , 40-56.
[48] Chenail, R. J, & Weiss, A. D. (2007). Utilizing qualitative meta synthesis to conduct systematic reviews of primary healthcare research. 21st Annual Primary Care Research Methods & Statistics. San Antonio
[49] Doherty, D, & Wolak, J. (2012). When do the ends justify the Means. Evaluating procedural fairness. Political Behavior, 301-323.
[50] Douglas, D. E., Cronan, T. P., & Behel, J. D. . (2007). Equity perceptions as a deterrent to software piracy behaviour. Information & Management, 503-512.
[51] Doyle, E., Gallery, K., & Coyle. (2009). Procedural justice principles and tax compliance in Ireland: A preliminary exploration in the context of reminder letters. Journal of Finance and Management in Public Services, 49-62.
[52] Durankev, B. (2017). Taxation and social justice. ResearchGate [52]Dziobek, C. H, Alves, M., El Rayess, M., Mangas, C. G., & Kufa. (2011). The IMF's government finance statistics yearbook: Maps of government for 74 countries. Washington: International Monetary Fund.
[53] Ewalster, G. W. (1973). New directions in equity research. Journal of Personality and Social Psychology , 151-176.
[54] Eckhoff, T. (1974). Justice: Its Determinants in Social Interaction. Rotterdam Press.
[55] Eichfelder, S., & Kegels, C. (2014). Compliance costs caused by agency action? Empirical evidence and implications for tax compliance. Journal of Economic Psychology , 200-219.
[56] Erich, K., A. Niemirowski and A. Wearing . (2006). Shared Subjective Views, Intent to Cooperate and Tax Compliance: Similarities between Australian Taxpayers and Tax Officers. Journal of Economic Psychology , 502-517.
[57] Egger&Hall, P. and Winner, H., (2005), “Evidence on Corruption as an Incentive for Foreign Direct Investment,” European Journal of Political Economy, 21(4): 932-52
[58] Faizal,Sellywait Mohd.Palil,Mohd Rizal.Maelah,Ruhanita. (2017). Perception on justice, trust and tax compliance behavior in Malaysia. Kasetsart Journal of Social Sciences , 226-232.
[59] Feld, L. P., & Frey, B. S. . (2002). Trust breeds trust: How taxpayers are treated. Economics of Governance , 87-99.
[60] Galbiati, R. (2003). The Principle of Horizontal Equity: Properties and Implications. società italiana di economia pubblica , 3-4.Galle, B. (2008). Tax Fairness. Washington and Lee Law Review .
[61] Gilligan, G., & Richardson, G. . (2005). Perceptions of tax fairness and tax compliance in Australia and Hong Kong: A preliminary study. Journal of Financial Crime , 331-343.
[62] Giuliano, P. and Spilimbergo. A., (2008). Growing up in bad times: Macroeconomic volatility and the formation of beliefs. UCLA mimeo .
[63] Gobena, L.B., Dijke, M.V. (2015). Power, Justice, and Trust: A Moderated Mediation Analysis of Tax Compliance among Ethiopian Business Owners. Journal of Economic Psychology . Greenberg, J. (1987). A Taxonomy of Organizational Justice Theories. Academy of Management Review , 9.
[64] Glynn L. A critical appraisal tool for library and information research. Library Hi Tech 2006; 24(3): 387-99
[65] Harari , Noah, Sapiens. (2016). A Brief History of Humankind. East-West Publishing House.
[66] Hartner, M, Kirchler, E, Poschalko, A, & Rechberger, S. (2010). Taxpayers’ compliance by procedural and interactional fairness perceptions and social identity. Journal of Psychology & Economics , 12-31.
[67] Heinemann, F. & Hennighausen, T. (2010). Don't tax me? Determinants of individual attitudes toward progressive taxation. European Economic Research (ZEW) , 10-17.
[68] Hobbes, T. (2011). Leviathan or the matter, forme and power of a Commonwealth Ecclesiasticall and civil. Berlin: Suhrkamp.Homans, G. C. (1958). Social behavior as exchange. American Journal of Sociology , 597-606
[69] Holmes, K.J. (2001). The concept of Income. Online Books IBFD http://www.vajehyab.com
[70] Herflend .L.R. (2013), “the optimal inflation tax”, Journal of monetary economics, Np. 34, pp.201-214
[71] Jonathan, Farrar • Dawn, W. Massey • Errol ,Osecki • Linda ,Thorne. (2018). Tax Fairness: Conceptual Foundations and Empirical Measuremen. Journal of Business Ethics .
[72] Kabinga, M. (2016). Principles of Taxation. Paper Introduction to the Project Tax Justice & Poverty .
[73] Kim, C. (2002). Does fairness matter in tax reporting behavior? Journal of Economic Psychology , 771-785.
[74] Kirchgässner, G. (2008). Fairness, tax morale and tax evasion. Wirtschaftsdienst, 88 , 230-233.
[75] Kirchler, E. (2007). The Economic psychology of tax behaviour. Cambridge University Press .Kogler, C, Batrancea, L. Nichita, A., Pantya, J. Belianin, A. & Kirchler, E. (2013). Trust and power as determinants of tax compliance: Testing the assumptions of the slippery slope framework in Austria, Hungary, Romania and Russia. Journal of Economic Psychology , 169-180.
[76] Konow, J. (2003). Which Is The Fairest One of All? A Positive Analysis of Justice Theories. Journal of Economic Literature , 1189.
[77] Kugler, T, & Bornstein, G. (2013). Social dilemmas between individuals and groups. Organizational Behavior and Human Decision Processes , 191-205.
[78] Lamm, H, & Schwinger, T. (1980). Norms concerning distributive justice: Are needs taken into consideration in allocation decisions? Social Psychology Quarterly , 425-429.
[79] Lemessa Bayissa Gobena, Marius VanDijke. (2015). Power, Justice, and Trust: A Moderated Mediation Analysis of Tax Compliance among Ethiopian Business Owners. Journal of Economic Psychology .Leventhal, G. S. (1980). What should be done with equity theory? . Social Exchange: Advances in Theory and Research , 27-55.
[80] Liebig, S. & Steffen, M. (2005). Tax system justice. Attitudes towards Generel Priciples of taxation and the own tax burden. Zeitschrift für Soziologie , 468-491.
[81] Lind, E. A. (2001). Fairness heuristic theory: Justice judgments as pivotal cognitions in . Advances in Organizational Justice , 56-88.
[82] Martinez,J ,Alm, J,Vazquez , M. (2006). challenges of tax reform in a global economy. Springer , 283-338.
[83] Michael, L. G. (1978). Tax Avoidance, Horizontal Equity and Tax Reform: A Proposed Synthesis. Southern Economic Journal , 798-812.
[84] Murphy, K . Tyler,T. (2008). Procedural justice and compliance behavior: the mediating role of emotions. European Journal of Social Psychology , 652-668.
[85] Murphy, K. (2009). Procedural justice and affect intensity: Understanding reactions to regulatory authorities. Social Justice Research, 1-30.
[86] [Murphy, K. (2004). The role of trust in nurturing compliance: A Study of accused tax avoiders. Law and Human Behavior , 187-209.
[87] Murphy, K., & Tyler, T. (2008). Procedural justice and compliance Behavior: The mediating role of emotion. European Journal of Social Psychology , 625-668.
[88] Mirlon J. Jac, M. (1986), “Journal of Comparative Corporate Law and Securities Regulation, 3, 325-312.
[89] Murphy, K.T (2008). Procedural justice and compliance behavior: The mediating role of emotion. European Journal of Social Psychology , 652-668.
[90] Natrah, S. (2011). Fairness Perceptions and Compliance Behaviour: Taxpayers' Judgments in Self-Assessment Environments. University of Canterbury .
[91] Niesiobędzka, M. & Kołodziej, S. (2017). The fair process effect in taxation: the roles of procedural fairness, outcome favorability and outcome fairness in the acceptance of tax authority decisions. Current Psychology , 1-8.
[92] Niesiobędzka, M. (2014). Procedural fairness,tax morale and tax evasion. Journal of Social Research and Policy , 41-59.
[93] Rawls, J. (1991). Theory of Justice. Sofia S.A. Publishing House . Reuben,E.,Winden,F.V. (2010). Fairness perceptions and prosocial emotions in the power to take. Journal of Economic Psychology , 908-922.
[94] Richardson, G. (2005). A preliminary study of the impact of tax fairness perception dimensions on tax compliance. Australian Tax Forum , 407-434.
[95] Richardson, G. (2005). An exploratory cross-cultural study of tax fairness perceptions and tax compliance behaviour in Australia and Hong Kong. International Tax Journal , 11-67.
[96] Richardson, G. (2006). The impact of tax fairness dimensions on tax compliance behavior in an Asian jurisdiction: The. The International Tax Journal , 29-42.
[97] Roberts, M. L. and Hite, P. A., . (1994). Progressive taxation, fairness, and compliance. Law and Policy , 27-48.
[98] Rothstein, B. (1998). Just institutions matter. The moral and political logic of the universal welfare state (Theories of institutional design). Cambridge University Press .
[99] Saad, N. (2012). Perceptions of Tax Fairness and Tax Compliance Behavior: A Comparative Study. Jurnal Pengurusan , 89-100.Saez, E. (2001). Using Elasticities to Derive Optimal Income Tax Rates. Review of Economic Studies , 205-229.
[100] Sapiei, N. S., and Kasipillai, J. (2013). Impacts of the self-assessment system for corporate taxpayers. American Journal of Econo , 75-81.
[101] Schaltegger, C. A., Schneider, F. and Torgler, B. (2008). trust as fundament: why increased controls and more severe sanctions will not help. Wirtschaftsdienst , 227-230.
[102] Schupp, J. and Gert W. (2005). The justice of income taxation from a Citizens perspective. Diw-Wochenbericht , 451-455.
[103] Sebastian E. Spiegel;Alexandra Kloss. (2017). DETERMINANTS of Tax Fairness Perception & The Role of Selfinterest - Results From Two German Surveys. Euraslan Journal of Economics & Finance , 50-75.
[104] Siahaan, F. O. (2012). The Influence of Tax Fairness and Communication on Voluntary Compliance: Trust as an Intervening Variable . International Journal of Business and Social Scienc , 191.
[105] Siahaan, Fadjar O.P. (2012). The Influence of Tax Fairness and Communication on Voluntary Compliance: Trust as an Intervening Variable. International Journal of Business and Social Science , 191-198.
[106] Slemrod, J. (1996). Tax progressivity and income inequality. Cambridge University Press .
[107] Sonnur,Aktaş Güzela;Gökhan Özerb;Murat ,Özcanc . (2019). The effect of the variables of tax justice perception and trust in government on tax compliance:The case of Turkey. Journal of Behavioral and Experimental Economics , 80-86.
[108] Steinmo, S. (1993). axation and democracy. Swedish, British, and American approaches to financing the modern state. New Haven: Yale University Press .
[109] Steinmo, S. (2003). The Evolution of Policy Ideas: Tax Policy in the 20th Century. The British Journal of Politics and International Relations , 206.
[110] Stiglitz, J. (1996). Economics of the Public Sector. University Publishing House “Stopanstvo” , 454-455.
[111] Serkan, B, Tamer; Cakmak, Ahmet Ferda;. (2012). Tax
[112] Sandelowski, M, Barroso, J (۲۰۰۷) Handbook for Synthesizing Qualitative Research. Springer: New York
[113] Thibaut, J. W., & Walker, L. (1975). Procedural Justice: A Psychological Analysis. Hillsdale: Lawrence Erlbaum.Torgler, B. and Schneider, F. (2007). Shadow economy, tax morale, governance and institutional quality: A panel analysis. CESifo working paper .
[114] Tyler, T. R. (1997). The psychology of legitimacy: A relational perspective on voluntary deference to authorities. Personality and Social Psychology Review, , 325-345.
[115] Tyler, T. R. (1988). What is procedural justice? Criteria used by citizens to assess the fairness of legal procedures. Law and Society Review , 103-135.
[116] Tyler, T. R., & Lind, E. A. . (1992). A relational model of authority in groups. AdvancesinExperimentalSocialPsychology , 115-191.
[117] Taylor, S. &. (1995). Understanding household garbage reduction behavior: A test of an integrated model. Journal of Public Policy & Marketing, 192-204.
[118] Tuan Menh ,Le & Blanca Moreno-Dodson and Nihal Bayraktar. (2012) Tax Capacity and Tax Effort: Extended Cross-Country Analysis from 1994 to 200. World Bank.
[119] Vanden Bos, K., Peters, S., Bobocel, D., & Ybema, J. (2006). On preferences and doing the right thing: Satisfaction with advantageous inequity when cognitive processing is limited. Journal of Experimental Social Psychology , 273-289.
[120] VanDijk, E, Parks, C. D., & Van Lange, P. A. M. (2013). Social dilemmas: The challenge of . Organizational Behavior and Human Decision Processes , 120.
[121] VanDijke, M, & Verboon. (2010). Trust in authorities as a boundary condition to procedural fairness: Effects on tax compliance. Journal of Economic Psychology , 80-91.
[122] VanDijke M, P. V. (2010). Trust in authorities as a boundary condition to procedural fairness effects on tax compliance. Journal of Economic Psychology , 80-91.
[123] Walster, E, Walster, G. W, & Berscheid, E (1978). Equity: Theory and Research. Boston: Allyn and Balcon .Walzer, M. (2010). Spheres of justice. Critique and Humanism Publishing House .
[124] Warburton, N. (1998). Philosophy: The Classics, London and NewYork. : Routledge.Watson, R., Storey, D., Wynarczyk, P., Keasey, K., & Short, H. (1996). The relationship between job satisfaction and managerial remuneration in small and medium-sized enterprises: An empirical test of 'comparison income' and 'equity theory' hypotheses. Applied Economics , 567-576.
[125] Wenzel, M. (2006). A letter from the tax office: Compliance effects of informational and interpersonal justice. Social Justice Research , 345-364.
[126] Wenzel, M, & Taylor, N. (2004). An experimental evaluation of taxreporting schedules: A case of evidence-based tax administration. Journal of Public Economics , 2785-2799.
[127] Worsham, R. (1996). The effect of tax authority behavior on taxpayer compliance: A procedure justice approach. Journal of the American Taxation Association , 19-39.Younkins, E. W. (2015). Taxation and justice. Retrieved from http://www.quebecoislibre.org/19-11.
[128] Wilken,M. R. H (1979). Intergroup Processes: A Micromacro
[129] Young, H. P. (1994). Equity. In theory and practice. Princeton. N.J.: Princeton University Press .