Analysis of the Ideal World (Utopia) of Bustan Saady Based on William Glaser's Choice Theory
Subject Areas : شعر
1 - Assistant Professor, Persian Language and Literature Department, Islamic Azad University, Tehran South Branch, Tehran, Iran
Keywords: Choice Theory, Ideal World, Qualitative Content Analysis, Saadi', s Bostan, William Glaser,
Abstract :
From way back, the ideal world has been emphasized by philosophers and scientists as an image of society. The aim of the current research was to identify the factors of the ideal world from Glaser's point of view and compare it with the ideal world of Bustan Saady. This research, in terms of purpose, was applied; In terms of data collection method, was descriptive; and in terms of the nature of the data, was qualitative Accordingly, first, through the method of directed qualitative content analysis, Glasser's ideal world teachings were extracted. Then, through inductive and deductive coding, data was analyzed. The results showed, management and leadership, kindness, authority and education and learning are the factors of Glaser's ideal world. These factors are respectively equivalent to the chapters of justice, foresight and vote, Kindness, satisfaction, and in the world of education Bustan Saady. Based on this, in a general perspective, concluded, a synthesis of Saady and Glaser's point of view should be used for education in cognitive, emotional, moral, physical and social fields.
تحلیل جهان مطلوب بوستان سعدی بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر¯
چکیده
از دیرباز، جهان مطلوب، بهعنوان تصویری از جامعه مورد تأکید فلاسفه و دانشمندان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل جهان مطلوب از دیدگاه گلاسر و بررسی تطبیقی آن با جهان مطلوب بوستان سعدی بود. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش گردآوری دادهها، توصیفی؛ و از نظر ماهیت دادهها، کیفی بود. بر این اساس، ابتدا، از طریق روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار، آموزههای جهان مطلوب گلاسر استخراج شد. سپس، از طریق کدگذاری استقرائی و قیاسی به تحلیل اطلاعات اقدام شد. نتایج نشان داد، مدیریت و رهبری، مهربانی، اختیار و آموزش و یادگیری، عوامل جهان مطلوب گلاسر هستند. این عوامل، به ترتیب معادل بابهای عدل و تدبیر و رای، احسان، رضا و در عالم تربیت بوستان سعدی هستند. بر این اساس، در یک چشمانداز کلی، نتیجهگیری شد، تلفیقی از دیدگاه سعدی و گلاسر برای تربیت در ساحتهای شناختی، عاطفی، اخلاقی، جسمانی و اجتماعی به کار بسته شود.
واژههای کلیدی:
بوستان، تحلیل محتوای کیفی، جهان مطلوب، سعدی، نظریه انتخاب، ویلیام گلاسر
¯مقاله حاضر بهصورت پژوهشی مستقل انجام شده است.
مقدمه
از نظر تبارشناسی، «جهان مطلوب یا مدینه فاضله1»، مکانی، لامکان است. این واژه، توأمان با کنشوری تأئید و انکار مواجه بوده است (Vieira, 2010). در ادبیات جهانی، «جهان مطلوب»، با سه ویژگی مشخص شده است، که عبارتاند از: تجرد و تفرد، یعنی، جهانی که متفاوت از جهان شناختهشده است؛ رقیبِ شهر افلاطونی، یعنی، «جهان مطلوب»، برتر از «شهر افلاطونی» است، چرا که «شهر افلاطونی» فقط ترسیم شده است، در حالیکه، «جهان مطلوب»، تحققیافته تلقی شده است؛ و اعجابانگیزی، یعنی، مردمان و قوانین «جهان مطلوب»، چنان شگفتانگیز است که باید بهجای «جهان مطلوب»، از واژه «نیکوشهر (مکان خوب)2» استفاده کرد (Engeman, 1982). هر چند دو نوواژه «جهان مطلوب» و «نیکوشهر»، از نظر معنی و ترکیب به یکدیگر نزدیک هستند، ولیکن، «جهان مطلوب»، نوواژه واژگانی3 است؛ در حالیکه، «نیکوشهر»، نوواژه اشتقاقی4 است؛ «جهان مطلوب»، مبین مکان لامکان و «نیکوشهر»، بیانگر مکان خوب است (Ristanović, 2021). هرچند ابداع واژه «جهان مطلوب» به توماس مور نسبت داده میشود (More, 1985)؛ ولی، رگههایی از این واژه در متون گذشته دیده میشود. در حقیقت، «جهان مطلوب»، مبین نوعی سنت فکری است که در عنصر خیال، بهمنزله راهکاری بدیل برای واقعیت، تجلی مییابد (De Azevedo, 2019). واژه «جهان مطلوب»، دارای ماهیت آنامنستیک5 است؛ یعنی، این واژه از نظر مفهومی مسبوق به سابقه است. در واقع، این واژه در خلأ شکل نگرفته است و مور، این واژه را بر لوح سپید6 ننگاشته است، بلکه، آبشخور آن، سنت فکری یونان باستان و اسطورههای عصر طلایی است. این واژه، متأثر از کهنالگوهای اساطیری و مذهبی است؛ اسطورههایی که نویدبخش زندگی شاد پس از مرگ هستند و سرزمینی دارای وفور نعمت و آسایش را وعده میدهند. بهاین ترتیب، این واژه، در طول تاریخ طی طریق کرده، به قرون وسطی رسیده و در اندیشه مور به منصه ظهور رسیده است(Chow-Quesada, 2019).
در متون دینی اسلام و آراء دانشمندان مسلمان، نیز «جهان مطلوب» به تصویر کشیده شده است. خداوند سبحان X در قرآن کریم میفرمایند: «خداوند X به كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، وعده داده است، آنان را در زمين حتماً جانشين قرار دهد، همانگونه كه كسانى را پيش ازآنها جانشين كرد. خداوند X، قطعاً دينى را كه براىشان پسنديده است، براى آنها استقرار و اقتدار بخشد و پس از ترسشان، امنيّت را جايگزين كند، تا فقط مرا پرستش کنند و براى من چيزى را شريك قرار دهند؛ و کسانی که بعد از اين، كفر ورزند، همانا از فاسقان هستند7» (نور، 55). همچنین، خداوند سبحان X در آیه دیگر میفرمایند: «بهطور قطع، بندگان نیکوکار و صالح من، وارث زمين خواهند شد8» (انبیاء، 105). علاوهبراین، در آیات الهی دیگر آمده است: «برای اهل تقوا و پرهیزکاری، سرانجام و عاقبتی نیکو در انتظار است9» (طه، 132)؛ یا «رستگارى و عاقبت نیکو، مخصوص پرهيزكاران است10» (قصص، 83). «جهان مطلوب»، در دیدگاه اندیشمندان اسلامی، نیز جالب توجه است. از دیدگاه فارابی، غایت «جهان مطلوب»، رساندن انسان به سعادت است. از دیدگاه وی، سعادت، اوج کمال و والاترین خیر است؛ بنابراین، تمام انسانها خواهان سعادت هستند و در جهت آن حرکت میکنند. به زعم این دانشمند مسلمان، ابعاد «جهان مطلوب» عبارتاند از: تعاون؛ ذات اقدس الهی X و کمال مطلوب بودن او؛ معرفت ذات اقدس الهی X؛ با فضیلت بودن مردم؛ عدالت؛ محبت و الفت؛ صلح؛ و تشبّه به اوصاف الهی X (فارابی، 1986). از دیدگاه، ابنسینا، نیز «جهان مطلوب»، صبغه الهی و دینی دارد. وی نیر به دنبال سعادت است و سعادت را در لذات عقلی میجوید. از دیدگاه وی، وجوه «جهان مطلوب» عبارتاند از: تعاون؛ عدالت؛ عدم فساد و تعارض؛ دینمداری؛ و پیروی ازشریعت (ابن سینا، 1337). خواجه نصیرالدین طوسی، «جهان مطلوب» را جهانی میداند که مردمان آن بهدنبال اکتساب خوبیها و دوری از بدیها هستند، این مردمان قول و فعلشان یکی است. به اعتقاد وی، ویژگیهای «جهان مطلوب» عبارتاند از: محبت و الفت؛ عدم دشمنی و امنیت؛ عدلالت؛ و صداقت (نصيرالدين طوسي، 1371).
علاوهبر اندیشمندان اسلامی-ایرانی، شعرای مسلمان ایران زمین هم به توصیف «جهان مطلوب» پرداختهاند. در این میان، نقش سعدی در بوستان بسیار پررنگ است. میتوان گفت، سعدی در کتاب گلستان، انسان را با تمام زشتیها و زیبایها، با تمام ضعفها و قوتها، با تمام بدیها و خوبیهایش، همانگونه که هست، میپذیرد و توصیف میکند. ولی، در کتاب بوستان، انسان را آنگونه که باید باشد، توصیف میکند (زرینکوب، 1402). این شاعر بزرگ پارسیگو، در باب اول بوستان، ویژگیهای حاکم «جهان مطلوب» را عدل؛ تدبیرو رأی؛ محافظت و نگهبانی از مردم؛ و ترس از خداوند X میداند (سعدی، 1402). در حقیقت، زیربنای «جهان مطلوب» سعدی، عدالت و دادگستری؛ یا به تعبیر او «نگهبانی خلق و ترس خدای X» است (سعدی، 1401). وی در «جهان مطلوب» خود بیان میکند، حاکمان چنان باید با مردمان پیوند عمیق داشته باشد که دوست را از دشمن تمیز دهند؛ وی شایسته نمیداند «که دشمن نداند شهنشه ز دوست». وی به حاکمان توصیه میکند، در کار سلطانی خویش، «به اخلاق پاکیزه درویش باشند» (سعدی، 1402). سعدی، باب دوم بوستان را به مبحث احسان و نیکی به خلق اختصاص داده است. در «جهان مطلوب»، سعدی دیدگاه نسبیگرایانه و دوگرایانه نسبت به احسان و نیکی دارد. وی، مردمان را شایسته احسان و مهرورزی میداند؛ ولیکن، ظالمان را لایق عقوبت. وی میگوید: «جفاپیشگان را بده سر به باد»، بهاین جهت که، «ستم بر ستمپیشه عدل است و داد». در باب سوم، با تأکید بر محبت کردن، رمز ماندگاری انسان را عشق و محبت میداند. وی بیان میکند: «مترس از محبت که خاکت کند»، حتی اگر کسی به واسطه محبت کردن، هلاک شود، نباید نگرن باشد، چون «که باقی شوی گر هلاکت کند». وی عشق را اساس و زیربنای عالم هستی میداند «عاشقم بر همه عالم، که همه عالم از اوست». در باب چهارم، وی حاکمان را به تواضع و فروتنی دعوت میکند «تواضع سر رفعت افرازدت»، چراکه تواضع، موجب سربلندی و سرافرازی است؛ و از غرور و تکبر نهی میکند «تکبر به خاک اندر اندازدت»، چون منجر به نابودی انسان میشود. در باب پنجم، اخلاص در عمل را موجب رضا دانسته و آن را برتر از پای عزت بر افلاک نهادن میداند؛ «مگو، پای عزت بر افلاک نه-بگو روی اخلاص بر خاک نه». وی سر تعظیم فرود آوردن در برابر مشیّت الهی X را گوشزد کرده و میگوید: «که تلخی شکر باشد از دست دوست». در باب ششم، رمز استغناء را قاعت میداند و میگوید: «قناعت توانگر کند مرد را». در باب هفتم، به تعلیم و تربیت انسان از دوران کودکی تأکید دارد و ماندگاری نام و یاد والدین را در گرو تربیت کودک میداند. وی، توصیه میکند، اگر کسی میخواهد نامش جاوادان باقی بماند لازم است، فرزندش را خردمند و صاحبنظر بار بیاورد «پسر را خردمندي آموز و راي»؛ در غیر اینصورت، « بميري و از تو نماند كسي». در باب هشتم، به مضامین متعالی مانند «صنع باري در ترکیب خلقت انسان»، «گـزاردن شـکر نعمـت» و «سابقه حکم ازل و توفیق خیر» اشاره دارد. در باب نهم، راه درست را در توبه و عذرخواهی از ذات اقدس الهی X میجوید. باب دهم بوستان، نیز مناجاتهای عرفانی با حضرت معبود X که بنمایه اصلی آن امید به رحمت الهی X است «به امید عفو خداوندگار»، انعکاس یافته است (سعدی، 1402).
نوشته شدن شعر سعدی بر سردر سازمان ملل متحد درباره برابری انسانها و تأکید بر همدلی، همحسی و همدردی نوع بشر (محمدنژاد عالی زمینی، 1398)، نشان از تأثیرگذار بودن این شاعر مسلمان ایرانی در مقیاس جهانی است. در سایه تأثیر و تأثر بدون مرز علم در گستره جهان، اندیشه «جهان مطلوب» در اندیشه دانشمدان مغرب زمین معاصر، از جمله «ویلیام گلاسر11»، نیز به منصه ظهور رسیده است. وی در «نظریه انتخاب12»، بیان میکند، وقتی انسان، در جهت بقاء، نیازهای اساسی خود را برآورده میکند، از طریق تجربه لذت برانگیخته میشود. نظریه گلاسر، بر این اندیشه است، «روانشناسی سنتی13» یا همان «روانشناسی کنترل بیرونی14»، که هزاران سال نوع بشر از آن استفاده میکند، برای روابط انسانی مخرب است. به اعتقاد وی، تمام مشکلات طویلالمدت انسانها، ریشه در مشکلات ارتباطی دارند. او عقیده دارد، روانشناسی کنترل بیرونی، انسانها را به جان هم میاندازد تا آنها را وادار به کاری کند که دوست ندارند. گلاسر، در نظریه انتخاب خود با ذکر مثالهای گوناگون، اثبات میکند، این روانشناسی سنتی باید با روانشناسی نوین یا نظریه انتخاب، که انسانها را را گرد هم میآورد، جایگزین شود (Glasser, 1999). طبق نظریه انتحاب، انسانها تمامی کردار و پندار خود را بر اساس اطلاعاتی که در زندگی دریافت میکنند، انتخاب میکنند. در واقع، سایر افراد یا امور نمیتوانند انسانها را وادار کنند که به طرز خاصی رفتار یا احساس کنند (Bradley, 2014). «ویلیام گلاسر»، ابتدا، نظریه خود را «نظریه کنترل15» نام نهاده بود؛ ولی، در سال 1996 نام آن را به «نظریه انتخاب» تغییر داد. دلیل منطقی وی برای تغییر نام، مبتنیبر اصل راهنمای نظریه بود؛ بهاین معنی که، انسانها، همیشه در زندگی انتخابهایی داشتهاند و این انتخابها، زندگیشان را هدایت کرده است (Howatt, 2001). به زعم گلاسر، انسانها باید مسؤلیت خویش را در قبال رفتارشان بپذیرند. ماهیت نظریه انتخاب این است که همه انسانها مسؤل اعمالشان هستند؛ و توان کنترل زندگیشان را دارند (Corey, 2013). علاوهبراین، گلاسر اعتقاد داشت، ریشه اکثر غمها و ناراحتیها، عدم رضایت است؛ بهواسطه این خلأ، افراد دست به انتخاب رفتار ناسازگارانه میزنند تا راهی برای کنار آمدن با ناکامی ناشی از عدم خود-شکوفایی بیابند (Howatt, 2001).
در ارتباط با موضوع، پژوهشهایی صورت گرفته است. برای مثال، پژوهش فهامی و همکاران (1401)، با عنوان «بررسی و تحلیل دنیای مطلوب از منظر عینالقضات همدانی و روزبهان بقلی با توجه به نظریة انتخاب ویلیام گلاسر»، نشان داد، «دنیای مطلوب» در نظریة انتخاب ویلیام گلاسر، مجموعهای از تصویرسازیهای ذهنی هستیگرایانه است که انسان برای بهتر زیستن در ذهن دارد؛ این تصویرسازیهای ذهنی بیانگر جهانی هستند که انسان آرزو دارد در آن زندگی کند. به اعتقاد پژوهشگران، چنین تصویرسازیهای ذهنی از «جهان مطلوب»، همان جهان مطلوب است عرفای اسلامی-ایرانی با برداشت از کتب مقدس؛ و نیز کشف و شهود شخصی به تصویر کشیدهاند. پژوهش مرتضیئی کمری و شریفیان (1400)، با عنوان «نقد و بررسی نظریه اخلاقی میشل فوکو با تکیه بر بوستان و گلستان سعدی»، نشان داد، تربیت اخلاقی میشل فوکو، تکثرگرایانه و نسبیگرا است، ولی، تربیت اخلاقی سعدی، متافیزیکی و مطلقگرایانه است؛ تربیت اخلاقی میشل فوکو، جهانی (عام) و فاقد بنیادهای ثابت است، ولیکن، تربیت اخلاقی سعدی بر پایه بنیانهای ثابت و مقدم است؛ تربیت اخلاقی میشل فوکو، برخلاف انسانگرایی و عقلگرایی است، ولی، تربیت اخلاقی سعدی، شهودی و عقلانی است؛ تربیت اخلاقی میشل فوکو، غیر اقتدارگرایانه و دموکراتیک است، ولیکن، تربیت اخلاقی سعدی، الگو-محور و اقتدارگرایانه است؛ تربیت اخلاقی میشل فوکو، در اصل بر بنیاد گفتمان نهاده شده است، ولی، تربیت اخلاقی سعدی، بر پایه عمل و عینیت است؛ غایت تربیت اخلاقی میشل فوکو، لذتهای مادی است، ولیکن، غایت تربیت اخلاقی سعدی، رسیدن به حضرت معبود X و مقام قرب الهی X است. پژوهش طهماسبی (1390)، با عنوان «خدا و یاد او در آرمانشهر سعدی و مقایسه آن با نهجالبلاغه»، نشان داد، «جهان مطلوب» سعدی در بوستان، جامعهای توحیدی است. در این «جهان مطلوب»، از خداوند X، بهعنوان بخشنده، دستگیر، کریم، خطابخش و پوزشپذیر یاد شده است؛ هر دو جهان در برابر علم الهی X، قطرهای بیش نیست؛ ذات اقدس الهی X همواره محبوب و معبود بندگان صادق است و آنان همیشه در ایمان و عشق به او پایدار و با ثبات هستند؛ در همه احوال، یاد و نام خداوند X باید بر زبان انسان جاری و ساری باشد تا او بتواند بر صراط مستقیم باقی بماند و از «جهان مطلوب» بیرون نرود. باورهای سعدی در بوستان، شباهت بسیار زیادی به سخنان مولای متقیان حضرت علی G دارد؛ چرا که اندیشههای وی وامگرفته از نهجالبلاغه است. پژوهش یوسفی (1389)، با عنوان «جهان مطلوب سعدی در بوستان»، نشان داد، این شاعر بزرگ در«جهان مطلوب» خود، بهطور مداوم از تجربهها، سرگذشتها و روایات پیشنیان یاد کرده و ورای هر امری، نکتهای و عبرتی قرار داده است. به اعتقاد پژوهشگر، بوستان، «جهان حقیقت» سعدی است؛ و این کتاب، حول محور حقگویی و حقشنوی میچرخد. پژوهش جوکار (1385)، با عنوان «جامعه آرمانی در نگاه فارابی و سعدی»، نشان داد، فارابی به ارزیابی «جهان مطلوب» در چارچوب نظم کلی حاکم بر جهان میپردازد و هدف آن را دستیابی به کمال انسانی و رسیدن به سعادت میداند. ولیکن، سعدی در «جهان مطلوب» خود بهدنبال عدالت و برچیده شدن ظلم است؛ وی وظیفه حاکم را تأمین امنیت میداند.
تاکنون کتابها و مقالههای بسیار زیادی درباره آثار و زندگی سعدی به رشته تحریر درآمده است؛ و برخی از مفاهیم نهفته در آثار وی از سوی سعدیشناسان و پژوهشگران مورد مداقه و کنکاش علمی قرار گرفته است. با وجود آنکه، شاهکارهای علمی ارزشمندی درباره سعدی خلق شده است، ولیکن، هنوز، تمام زوایای مکنون در آثار وی کشف نشده است. با جستجو در پایگاههای معتبر علمی داخل کشور (ایرانداک16، سیولیکا17، مگایران18، نورمگز19، اسآیدی20 و ...)؛ و نیز پایگاههای معتبر خارج از کشور (الزویر21، امرآلد22، پروکوئست23، ساینسدایرکت24، گوگل اسکالر25، آیاسسی26، سیج پاپلیکیشن27 و ...)، اثری در ارتباط با پژوهش حاضر یافت نشد. پژوهش حاضر بهدنبال آن است، جهان مطلوبی را که سعدی در بوستان به تصویر کشیده است، بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر تحلیل روانشناختی کند. بر این اساس، مسأله پژوهش عبارت است از: بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر، تحلیل روانشناختی جهان مطلوب بوستان سعدی چگونه است؟
هدف کلی پژوهش، «تحلیل روانشناختی جهان مطلوب بوستان سعدی بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر» بود. بهمنظور تحقق این هدف، به جاي ارائه فرضیه، سؤالهایی طرح شد. چرا که از نظر تجربهگرایی، بررسی سؤال پژوهش بسی مهمتر از روش مورد استفاده پژوهشگر یا جهانبینی تشکیلدهنده زیربناي روش است (مجتبیزاده و همکاران، 1397). بر همین اساس در پژوهش حاضر هدف پاسخگویی به سؤالهاي زیر بود:
- عاملهای «جهان مطلوب» در نظریه انتخاب ویلیام گلاسر کدام است؟
- وجوه اشتراک و افتراق «جهان مطلوب» در بوستان سعدی و نظریه انتخاب ویلیام گلاسر چیست؟
در پژوهش حاضر، با اکتشاف عاملهای «جهان مطلوب» در نظریه انتخاب ویلیام گلاسر، بینش نوینی در راستای وجوه اشتراک و افتراق «جهان مطلوب» سعدی و ویلیام گلاسر بهدست آمد که میتواند دارای کارکردهای تربیتی باشد. با توجه به مبانی و پییشینه نظري، چارچوب مفهومی پژوهش به صورت شکل 1 است:
شکل 1.
چارچوب مفهومی پژوهش
روش
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش گردآوری دادهها، توصیفی؛ و از نظر ماهیت دادهها، کیفی بود (صوراسرافیل و همکاران، 1401). روش پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کیفی جهتدار28 بود. بر این اساس، ابتدا، درسمایههای «جهان مطلوب» از نظریه انتخاب ویلیام گلاسر استخراج و سازماندهی شد. سپس، آموزههای «جهان مطلوب» استخراج و سازماندهیشده، بهصورت استقرایی، کدگذاری شد. در مرحله بعد، در راستای کسب بینش، دادههای کدگذاریشده، که برخاسته از نظریه انتخاب ویلیام گلاسر بود، با کدگذاری قیاسی مبتنیبر «جهان مطلوب» بوستان سعدی بررسی تطبیقی شد. در نهایت، مقولهها بهطور کامل توسعه یافت و در قالب روایتی، به تحلیل تطبیقی «جهان مطلوب» ویلیام گلاسر و سعدی پرداخته شد.
برای اطمینان از روایی (اعتبار) یافتههای پژوهش، از ملاکهای تأمین روایی (اعتبار) پژوهشهای کیفی استفاده شد. این ملاکها عبارتاند از: قابلیت اعتماد29، قابلیت انتقال30 (معادل تعمیمپذیری)، قابلیت ارتباط31 و قابلیت تأیید32. برای تأمین ملاک قابلیت اعتماد، اسناد کدگذاریشده در اختیار پژهشگران خبره در زمینه روش تحلیل محتوای کیفی قرار گرفت و از انجام کدگذاری درست اطمینان حاصل شد. درباره ملاک قابلیت انتقال، به منظور اطمینان تعمیم یافتهها، از روش نمونهگیری هدفمند نظری؛ و نیز توصیف جامع و کامل استفاده شد. در خصوص ملاک قابلیت ارتباط، به منظور اطمینان از ثبات یافتهها در طول زمان، از فن بازبینی همتایان و راهبرد کدگذاری-بازکدگذاری بهره گرفته شد. به همین منظور، فرایند تحلیل در اختیار خبرگان قرار و تأیید آنها دریافت شد. همچنین، دادههای کدگذاریشده بار دیگر توسط پژوهشگران کدگذاری شد. در خصوص ملاک قابلیت تأیید، به منظور اطمینان از تأیید دادههای بهدست آمده از سوی سایر پژوهشگران؛ و نیز مشتق شدن دادهها و تفسیر یافتهها از پژوهش و نه از تخیل پژوهشگر، از فنون بررسی ممیزی، اسناد بازتابی و زوایهبندی استفاده شد (حسینی لرگانی و مجتبیزاده، 1397). همچنین، برای اطمینان از پایایی یافتههای کیفی، از روش پایایی بازآزمون33 و پایایی توافق موضوعی بین دو کدگذار34 استفاده شد (فاضلی و همکاران، 1400). در پژوهش حاضر، برای محاسبه پایایی بازآزمون، طبقهها و زیرطبقههای کدگذاریشده، دو بار، در یک دوره 10روزه کدگذاری شدند. همچنین، بهمنظور محاسبه پایایی کدگذاری انجامشده با روش توافق موضوعی بین دو کدگذار، از یک نفر روانشناس، که آشنا به تحلیل کیفی بود، درخواست شد تا باردیگر به کدگذاری اطلاعات استخراجشده اقدام کند. برای محاسبه ضریب توافق بین کدگذارها، با استفاده از نرمافزار اِسپیاِساِس نسخه 27 به محاسبه ضریب کاپای کوهن35 اقدام شد. نتایج پایایی در جدول 1 و جدول 2 ارائه شده است. در این پژوهش، ضریب کاپای کوهن 795/0، اطمینان مطلوب داد، بین کدگذارها توافق نظر وجود دارد.
جدول 1.
میزان توافق نظر بین دو کدگذار
| کدگذار اول | جمع کل | ||
---|---|---|---|---|
عدم توافق | توافق | |||
کدگذر دوم | عدم توافق | 2 | 1 | 3 |
توافق | 0 | 98 | 98 | |
جمع کل |
| 2 | 99 | 101 |
جدول 2.
میزان ضریب کاپای کوهن
| میزان ضریب | سطح معنیداری |
میزان توافق | 795/0 | 000/0 |
تعداد | 101 |
یافتهها
ابتدا، از طریق روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار، درسمایههای «جهان مطلوب» نظریه انتخاب ویلیام گلاسر، شناسایی، استخراج و سازماندهی شد. سپس، از طریق کدگذاری، کار تحلیل آغاز شد. در مرحله کدگذاری باز، آموزههای «جهان مطلوب» نظریه انتخاب چندینبار بازخوانی شد و زیرطبقههای اولیه، استخراج شد. در مرحله كدگذاري استقرائی اولیه، 101 زیرطبقه بهدست آمد. در جدول 3، زیرطبقههای کدگذاری شده در مرحله کدگذاری استقرائی اولیه ارائه شده است.
جدول 3.
زیرطبقههای کدگذاریشده نظریه انتخاب ویلیام گلاسر در مرحله کدگذاری استقرائی اولیه
کدها | زیر طبقهها |
---|---|
برای همه ما پیش آمده که آدمهای غریبه در حق ما دلسوزی و محبت کنند. | شفقت |
وقتی، سیل، گردباد، طوفان، زمین لرزه یا انفجار رخ میدهد مردم کشور برای حمایت از آسیبدیدگان با هم مسابقه میدهند. | سبقت برای کار خیر |
مردم وقتی خبر گیر کردن یک نفر در زیر آوار یا یک جای کوه را میشنوند، نگران میشوند. | توجه عاطفی |
وقتی به غریبهها کمک میکنیم چون با آنها فقط برای مدت کوتاهی رابطه داریم از آنها توقعی جز قبول کمکمان نداریم در چنین مواقعی، تنها عکسی که از آنها در دنیای کیفیمان داریم کمک کردن به آنهاست. | کمک غیر مشروط |
چون از این غریبهها هیچ توقعی نداریم کنترل بیرونی در این نوع کمکرسانیها نقش چندانی ندارد | یاریرسانی توأم با خلوص |
در چنین اجتماعی شما نگران نیستید که دیگران مجبورتان کنند کاری را که دوست ندارید انجام دهید، انجام بدهید | عدم کار اجباری |
مردم چنین اجتماعی قبل از هرگونه عملی از خود میپرسند آیا این کارم مرا به دیگران نزدیک میکند یا از آنها دور میکند؟ | ارتباطات اجتماعی |
در چنین اجتماعی وقتی در روابطتان با دیگران از نظریه انتخاب استفاده میکنید میتوانید انتظار داشته باشید که آنها نیز همین کار را بکنند. | رفتار متقابل |
اگر میتوانستم به مردم از جمله به آدمهای متنفذ اجتماع نشان بدهم و بگویم که یاد گرفتن این مطالب چقدر ارزشمند و سودمند است، دیگر اجتماع مجبور نبود وقت و پول زیادی صرف یاد گرفتن طرز استفاده از آن کند و اگر این اجتماع مبتنیبر نظریه انتخاب شکل میگرفت چیزهایی که گفتهام به احتمال زیاد ادامه حیاتش را تضمین میکردند. | نقش الگوها |
چطور میتوانم کل اجتماع را متوجه ارزش این ایدهها کنم و کل اجتماع را متقاعد کنم کتابی بخوانند که به آنها میگوید شیوه زندگی شخصیشان را تغییر بدهند؟ | اهمیت مطالعه |
پدرم درست میگفت که هیچ کس نتوانسته در مبارزه علیه پیشرفت، برنده شود. | پیروزی ترقی و تعالی |
اگر این کتاب بتواند متقاعدتان کند که نظریه انتخاب پیشرفت است، آن را خواهید پذیرفت. | هنر متقاعد کردن |
اگر بخواهم به اجتماع نظریه انتخاب بفروشم باید لباسم را تنم کنم با مردم بنشینم و فواید اجتماع مبتنیبر نظریه انتخاب را برای آنها توضیح بدهم همچنین باید نشان بدهم این نظریه چطور به کودکان کمک خواهد کرد؛ | فعالیت در عرصه عمل |
من بحثم را با کاربرد نظریه انتخاب در ازدواج شروع کردم و گفتم که زندگی مشترک شاد و پایدار در جامعه ما به خطر افتاده است. | لزوم زندگی شاد |
در این نمایش مجبور نشدم منظورم را توضیح بدهم من در این نمایش کوتاه توانستم به حضار نشان بدهم یاد گرفتن نظریه انتخاب، چقدر خوب است. | اثربخشی آموزش مبتنیبر ایفای نقش |
من در حالی که توجه اهالی کورنینگ را جلب کرده بودم به آنها گفتم میتوانند پیشگام تعلیم این مفهوم جدید به مردم ناحیه خود باشند تا آنها نیز این مفهوم را در زندگی شخصی خود به کار بندند. | آموزش سینه به سینه |
با رئیس پلیسی حرف زدم که میگفت نظریه انتخاب میتواند خشونتهای خانوادگی را کم کند؛ خشونتهایی که برای افسران پلیس بسیار رعبناک است. | کاهش خشونت خانوادگی |
از آن پس به این نتیجه رسیدهام که شما برای اتخاذ چنین تصمیمی به اطلاعات خیلی بیشتری احتیاج دارید. | تصمیمگیری مبتنیبر اطلاعات |
براساس مطالعات و شنیدههایتان امکان تصمیمگیری خواهید داشت | تصمیمگیری آگاهانه |
چیزی که به آن نیاز داریم، تعهد است. | تعهد |
همه شرکت کنندگانش باید این کتاب را خوانده باشند. | مطالعه |
چون این برنامه میتواند تمام روابط خصوصاً روابط خانوادگی را بهبود بخشد | بهبود روابط خانوادگی |
خانوادهها در این سخنرانی میتوانند الگوبرداری کنند و فرصتی برای کسب اطلاعات بهدست آورند | الگوگیری و کسب اطلاعات |
همچنین ما حمایت عامه مردم را میخواهیم | حمایتهای مردمی |
اگر مردم به صحبتهای ما به عنوان صحبتهایی برای خواص نگاه کنند یا آن را از نوع برنامههای ما صلاح شما را میدانیم» بدانند، تأثیری نخواهند داشت. | مردمی بودن |
مردم نباید فکر کنند که به دنبال پول درآوردن هستیم قلب ما در گرو این ایده هاست؛ | تطابق پندار و کردار |
رویکرد اجتماعی تنها راهی است که با آن میتوانیم خط پیشرفت انسانی را به سمت بالا بکشیم. | پیشرفت اجتماعمدار |
دنیا به چیزی بیش از کلمات و کتابها احتیاج دارد؛ دنیا به یک اجتماع الگو و نمونه نیاز دارد؛ | نیاز به الگوی اجتماعی |
من بابت هفتاد روزی که برای تعلیم نظریه انتخاب در مدرسه راهنمایی شواب سینسیناتی گذراندم، پولی نگرفتم اما اگر این هفتاد روز را در شواب نگذرانده بودم چیزهایی را که درباره تعلیم و تربیت نوشتهام یاد نمیگرفتم | پاداش اخلاص |
ما برای این دخترها که دنیایشان با سیم خاردار و دیوارهای بلند محصور شده بود، پدر و مادر و مشاور و معلم بودیم و بدون آن که خودمان بدانیم از نظریه انتخاب استفاده میکردیم | یار شفیق |
تمام کارهایی که در این دارالتأدیب انجام میدادیم مبتنیبر این سؤال بسیار مهم نظریه انتخاب بود که آیا کارهایی که میکنیم ما را به دختران این مدرسه نزدیکتر میکنند یا دورتر؟ | ارتباط با افراد |
اگر میشد آنها را پس از آزادی به یک اجتماع مطلوب منتقل کنیم که در آن روابط مهمترین چیز بود، میزان موفقیت از این هم بیشتر میشد. | نقش ارتباط در موفقیت |
اگر قبول دارید که کارهای ما مؤثر بودهاند و قبول دارید که این کارها را در زندگی خودتان هم میتوانید انجام بدهید آماده باشید تا گام دیگری بردارید چند صد نفر از جمله برخی از رهبران و مسئولان محل زندگیتان را متقاعد کنید که نظریه انتخاب مؤثر است. | متقاعدسازی |
مادر خانه سعی میکند تریسی را آرام کند و مؤدبانه از او می خواهد تختخوابش را مرتب کند و از او درخواست میکند برای صرف صبحانه بیاید پایین تا بعد از آن که صبحانهاش را خورد، بیشتر صحبت کنند. | رفتار آرام و مؤدبانه |
در عین حال به تریسی میگوید اگر هنوز ناراحت است میتواند آن روز مدرسه نرود. | اختیار |
دقت کنید که مادر خانه توجهی به فحشها و تهدیدهای تریسی نکرد و خشونت تریسی را با مهربانی جواب داد | رفتار مهربانانه |
اما مادر خانه این کار را نکرد کار او نظریۀ انتخاب محض بود و به تریسی کمک کرد با خشم خود کنار بیاید | کنترل خشم |
و زندگی جدیدش در خانه ییلاقی را بپذیرد | پذیرش |
تریسی دیگر فحاشی نکرد چون مادر خانه توجهی به تهدیدهایش نکرد مادر خانه فقط به او کمک کرد. | کمک بدون شرط |
ضمن این که در مورد مرتب کردن، تخت خواب عقب ننشست. | اقتدار |
در عین حال نگفت که من رئیس هستم پس بهتر است تختخوابت را مرتب کنی | عدم سلسلهمراتب رسمی |
اگر چنین چیزی میگفت تریسی بیش از پیش مشکلساز میشد و بیش از پیش از دیگران فاصله میگرفت | سخن بهموقع |
میدانم که ناراحتی میتوانم کمکی بکنم؟ | پیشقدمی در ارائه کمک |
آنها تو را مجبور به هیچ کاری نمیکنند ما خودمان این کارها را میکنیم عجیب به نظر میرسد ولی ما خودمان این کارها را میکنیم | عدم اجبار به کار |
ما خودمان میرویم مدرسه بهتر از این است که تمام روز را در این خانه ییلاقی بنشینیم من مدرسه را دوست دارم؛ آنها تشکیلات خوبی دارند که به ما آرایشگری یاد میدهد | مرجح دانستن یادگیری |
کمک کردن دخترها به یکدیگر فن بسیار مؤثری است. ما همیشه در ونتورا، اول از آن استفاده میکنیم این فن خیلی مؤثرتر از کارهایی است که مدارس و مؤسسات دیگر میکنند | اثربخشی کمک کردن |
در ونتورا، کارمندان امتیازات ویژه نداشتند وقتی به نظریه انتخاب فکر میکنید، این صحنه را فراموش نکنید اگر مردم کاری را که در ونتورا کردیم بفهمند و قبول کنند و حداقل در وضعیتهای دشوار اجتماع تا حدودی از نظریه انتخاب استفاده کنند، بقیه کار یعنی ایجاد یک اجتماع مطلوب آسان خواهد بود. | تساوی افراد |
آن دختر در مدرسه ونتورا تریسی در پایان آن روز به گروه پیوست و هیچ کس نیازی نمیدید او را تهدید یا تنبیه کند؛ | عدم توسل به تهدید و تنبیه |
اگر از آن مدرسه دیدن میکردید چیزی را که به آن دست یافته بودیم نمیدیدید شما فقط عده زیادی دختر شاد نوجوان میدیدید و مثل خواهرزنم هنگام دیدار از آن مدرسه با صدای بلند میگفتید «پس دخترهای بزهکار کجا هستند؟» | زندگی شاد |
خیابانها تمیز هستند | پاکیزگی |
مردم مهربانترند | مهربانی |
اگرچه کمی زمان میبرد ولی ترس همیشه موجودی که حتی در اجتماعات کوچکی مثل کورنینگ دیده میشود کاهش مییابد. | کاهش ترس |
مردم در چنین اجتماعی دنبال تغییرند و روزنامهها گزارشگرانشان را برای تفحص و پرسوجو در مورد تغییر گسیل میدارند به نظر من اگرچه این تغییرات زمان میبرند ولی اگر مردم به هر اندازهای از نظریه انتخاب استفاده کنند این تغییرات را به چشم خواهند دید | تغییر |
گر مدارس، حرکت به سمت تبدیل شدن به مدارس کیفی را انتخاب می کردند آنگاه دانش آموزان و معلمان و والدین هم به آن توجه میکردند. | حرکت بهسوی تعالی |
وقتی با معلمی که در مدرسه مطلوب کار میکند حرف میزنید خواهد گفت همه خوشحالترند | شادی |
و دانشآموزان بیشتر کار میکنند. | تلاش بیشتر |
تدریس شیرینتر از قبل شده است. | تدریس بهتر |
در اجتماع مطلوب، خشونت خانوادگی کاهش مییابد. وقتی هم خشونت خانوادگی رخ میدهد میتوان کاری برایش کرد | خشونت خانوادگی قابل کنترل |
در یک اجتماع مطلوب که در آن بسیاری از زن و شوهرها مشغول یاد گرفتن نظریه انتخاب و دایره حل هستند جلوی بسیاری از اختلافات زن و شوهرها که بعداً موجب بروز خشونت خواهند شد، گرفته میشود. | پیشگیری از خشونت خانوادگی |
اما اگر خشونت خانوادگی به سطحی رسید که پلیس وارد عمل شد، به زن و شوهر توصیه میکنم وارد برنامه گام اول شوند و قاضی به عنوان یک تصمیم مصلحتی به جای زندانی یا جریمه کردن آنها از آنان بخواهد در این برنامه شرکت کنند. نکته کلیدی در مورد تمام خشونتها مداخله زودهنگام است؛ مداخله پیش از آن که کسی آسیب ببیند یا قاضی مجبور شود حکم زندان بدهد. این مداخله غیرتنبیهی تربیتی مداخلهای آرمانی است. | تنبیه جانشینی |
زن و شوهر مجبور نیستند طرز استفاده از نظریه انتخاب را یاد بگیرند تمام کاری که باید بکنند با هم یاد گرفتن آن است بعداً خودشان طرز استفاده از آن را یاد میگیرند و طرز استفاده آنها از این نظریه جزئی از این تجربه آموزنده می شود. | یادگیری گروهی |
در اجتماع کیفی به محض آن که کسی میفهمد با کودکی در خانه بدرفتاری میشود یا کودکی در مدرسه یا اجتماع با دیگران کنار نمیآید اطلاعاتش حکم یک فوریت اجتماعی را پیدا میکند. | توجه به کودک به منزله ضرورت اجتماعی |
اکثر نوجوانانی که مشکلات جدی ایجاد میکنند چنانچه قبلاً توسط اجتماع شناسایی شوند دیگر جرمی مرتکب نمیشوند | ضرورت مداخله اجتماع |
کمک زودهنگام هم جلوی درد و رنج فراوان افراد را میگیرد هم پول زیادی را به جیب اجتماع برمیگرداند. آرزوی من این است که هرچه زودتر بسیاری از مردم اجتماع (متخصص و غیر متخصص) نظریه انتخاب را یاد بگیرند و به این زبان مشترک حرف بزنند بهاین ترتیب اجتماعی خلق میشود که در اسرع وقت و بلافاصله پس از کشف شدن چنین کودکانی به آنها رسیدگی میکند | فوریت یاریرسانی |
اجتماعات هم اکنون تنبیه و غفلت را که مؤثر نیستند و اوضاع را بدتر میکنند پیشه کردهاند. | غیر اثربخش بودن تنبیه و غفلت |
نظریه انتخاب نکات بسیار خوبی دارد که هر کس که با کودکی که با او بدرفتاری شده سر و کار دارد میخواهد این نکات را .بداند از پدر و مادر کودک باید خواسته شود نظریه انتخاب یاد بگیرند یا اگر پرونده به دادگاه کشیده شده است قاضی باید این حکم را صادر کند | یادگیری |
کسانی که بابت سردرد و دردهای دیگر خستگی و بیماریهای مزمن دنبال مراقبتهای پزشکی میروند در واقع از اثرات مخرب روانشناسی کنترل بیرونی خصوصاً از روابط غیر رضایتبخش ناشی از این روان شناسی در عذاباند. | سلامت جسمانی در سایه روابط رضایتبخش |
در یک مطلوب آدمهایی که نیازی به کمکهای پزشکی ندارند، شانس یادگیری نظریه انتخاب را دارند صرفهجوییهای حاصل از این یادگیری هم خیلی بیش از چند دلاری است که برای آن هزینه میشود چون تعداد مراجعات پزشکی و میزان تجویز دارو کم میشود | ارتباط سلامت فیزیکی با یادگیری |
ما میتوانیم به پرستاران مشاوران و گاهی پزشکان عمومی آموزش بدهیم گروههای مطالعاتی تشکیل بدهند؛ گروههایی که گاهی تعداد اعضایشان به پانزده نفر هم میتواند برسد تعداد نفرات مناسب، فقط در ضمن کار مشخص میشود این یک کار اضافی اما کم هزینه است که میتواند در طرح سلامتی جا بگیرد تا کارایی این آدمهای دردمند و رنجور افزایش یابد | تشکیل گروههای مطالعاتی |
اگر سازمان حفظ سلامتی میخواست رقیبی داشته باشد باید به پزشکان اجازه میداد وقت بیشتری را صرف آن دسته از بیماران مبتلا به مثلاً سرطان و بیماریهای قلبی کنند که توجه بیشتر پزشکان و پرستاران برای آنها سودمند است | توجه به بیماران |
پزشکی که در قالب مراقبت پزشکی پنج دقیقه بیشتر وقت صرف بیمار میکند میتواند جلوی بسیاری از تقاضاها و توقعات بعدی او و خانوادهاش را که تصور میکنند مورد غفلت واقع شدهاند بگیرد | وقت گذاشتن به بیماران |
بهترین قسمت یک برنامه اجتماعی این است که بیماران مزبور را متمایز نمیکند؛ یعنی به آنها میفهماند چیزی که آنها در حال یاد گرفتن آن هستند با چیزی که اجتماع در حال یاد گرفتن آن است، فرق چندانی ندارد. | عدم تمایزگذاری |
در اجتماع مطلوب باید به تمام افسران پلیس و دستاندرکاران امور تأدیبی فرصتی جهت آشنا شدن با این ایدهها داده شود تا این ایدهها را در کارشان مورد استفاده قرار دهند و آنها را به کسانی که با آنها سر و کار دارند یاد بدهند. | کاربست یادگیری |
در چنین اجتماعی مجرمین یا آزادشدگان مشروط بهصورت انفرادی یا در قالب گروههای کوچکی که ناظران هدایت آنها را بر عهده دارند این کتاب را میخوانند | مطالعه هدایتشده |
داوطلبی که روی مفاهیم و عقاید مطرح در این کتاب تسلط دارد هم میتواند همکار ناظران اعمال رفتار مجرمین و آزادشدگان مشروط شود چون به صلاح مجرمین و آزادشدگان مشروط است که عضوی از اجتماع را ببینند که دوست دارد این عقاید و مفاهیم را به آنان بیاموزد. | همآموزی |
این که آنها خلوص نیت داشته باشند و از این کتاب و گروهها به عنوان کلک استفاده نکنند | اخلاص |
قضات در اجتماع کیفی میفهمند که راه جدیدی برای صدور رأی دارند؛ راه جدیدی که متخلفان غیر خشن را که برای اولین بار مرتکب خلاف شدهاند برمیگرداند و نمیگذارد در ورطه مجازات بیفتند که نهتنها آنها را اصلاح نمیکند بلکه بدترشان میکند قضات میتوانند حکم سادهای در مورد آنها صادر کنند-این کتاب را بخوانند | خواندن کتاب |
و طی مقالهای توضیح بدهند که اگر بهصورت مشروط آزاد شوند نظریات مطرح شده در این کتاب را چطور در زندگی خود به کار میبندند. شاید با این کار در مسیر فکری جدیدی بیفتند. | تجربهنگاری |
ما اکنون فقط کنترل بیرونی داریم و بس که ظرفیتی غیرانسانی به زندانهای ما بخشیده است. | غیرانسانی بودن کنترل بیرونی |
ما میتوانیم به زندانیان و نوجوانان بزهکار در مراکز اصلاحی فرصتی بدهیم تا این کتاب را بخوانند و در اوقات بیکاری شان کتاب را بخوانند و بهعنوان پاداش حسن رفتارشان گروههای بحث تشکیل بدهند. | غنیسازی اوقات فراغت |
بهترین غیر متخصصانی که در زمینه نظریه انتخاب آموزش دیده بودند پانزده زندانی ندامتگاهی در اوکلاهاما بودند که حبسهای سنگین داشتند. آنها یاد گرفتن این ایدهها را یک کار اجباری نمیدیدند. | یادگیری اختیاری |
آنها عاشق یاد گرفتن این ایدهها بودند و میگفتند در محیط پراسترسی که برخی از آنها باید تمام عمرشان را در آن میگذراندند این ایدهها خیلی به آنها کمک میکردند | عشق به یادگیری |
باز هم تکرار میکنم تنها کاری که باید بکنیم تعلیم دادن نظریه انتخاب و پرسوجو در مورد طرز استفاده از آن است. | یاد دادن |
میتوانم به تو کمک کنم؟ میخواهم هر کاری که از دستم بر میآید بکنم تا تو از دردسر فاصله بگیری | کمک برای رهایی |
من الان نگرانت هستم از چه چیزی نگرانی؟ | دغدغه همنوع |
من هیچ مشکلی ندارم مثل این است که چیزی به من نگفته باشی. | تشویق به بیان احساسات |
تو هم ممکن است شروع کنی به کتاب خواندن ولی من میخواهم همین حالا شروع کنی کاری را بکن که تا حالا نکردهای | تشویق به کتاب خواندن |
این گروه هر هفته یک جلسه دو ساعتی دارد آنها نفرات تازه وارد را میگیرند چهار جلسه برو اگر نخواستی ادامه بدهی حرفهایت را می شنوم چطوره؟ | اختیار ارادای |
اگر رهبران اجتماع هستند مورد بازخواست رسانهها قرار خواهند گرفت. | پاسخگویی اجتماعی |
پس بهتر است در شروع آدمهایی را متقاعد کنیم که دائم با مردم اجتماع مورد نظر در تماس هستند. | متقاعدسازی افراد ذینفوذ |
هر جایی در اجتماع که مردم دائم دور هم جمع میشوند محل خوبی برای تبیین این فرایند و چگونگی شرکت آدمهای علاقهمند در این گروه اولیه است. | اهمیت گروههای اجتماعی |
ولی به نظر من این آدمها باید به رهبران دیگری هم که با آنها آشنا هستند، نزدیک شوند. | ارتباط افراد ذینفوذ |
معقول آن است که اعضای گروه اول این کتاب را با کس دیگری بخوانند و ضمن خواندن این کتاب با شخص مزبور صحبت کنند یک زن و شوهر سادهترین حالتش هستند ولی بهتر است هر دو نفر یا یک نفر از هر دو نفری که میخواهند در مورد این کتاب بحث کنند | یادگیری دوجانبه |
اولین نشست گروههایی از کتابخوانهای داوطلب تشکیل دهیم. | کتابخوانی داوطلبانه |
هرچه این داوطلبان سرشناس تر و محترم تر باشند، به برنامه ما بیشتر کمک خواهند کرد | افراد تأثیرگذار |
البته هیچ کس را نباید تحت فشار بگذاریم در اجتماع مطلوب جایی برای کنترل بیرونی نیست. | اختیاری بودن |
رهبران اولیه این گروههای کتابخوانی حتماً نباید متخصص باشند. | استفاده از تمام آحاد جامعه |
آنها فقط باید حس شوخ طبعی و قدری مهارت در زمینه مردم آمیزی داشته باشند. | شوخطبعی و مردمداری |
اگر بتوانیم از گروه برنامهریزی اولیه که یکصد نفر هستند، ده نفر رهبر برای چنین گروههایی بیرون بکشیم و هر یک از آنها ده نفر را که میخواهند در آینده رهبر چنین گروهایی شوند، رهبری کنند شروع خوبی داشته ایم. | رهبرگزینی |
در این گروه اولیه و در گروههای بعدی منشعب از آن رهبران ذاتی مشخص میشوند و ایدههای مورد نظر همچون موجی همه جا را فرا میگیرند. | شناخت رهبران ذاتی |
گروهها در مورد مدت برقراری جلسات تصمیم میگیرند؛ موضوعی که احتمالاً به فراخور ترکیب گروه درباره آن تنوع آرا وجود خواهد داشت | تصمیمگیری گروهی |
بعد از انجام عملیات کدگذاری استقرائی اولیه، در مرحله کدگذاری استقرائی ثانویه، زیرطبقههای مشابه از طریق «تحلیل مقایسهای ثابت دادهها» با یکدیگر ادغام شد. بهین ترتیب، بر اساس معنیدارترین زیرطبقهها، به سرند کردن و کاهش دادن میزان زیادی از دادهها اقدام شد. در این مرحله، با مراجعه کردن به مفاهیم مشابه و مقایسه آنها با یکدیگر، زیرطبقههای آمیخته شناسایی شد. سپس، با تعیین و مرتب کردن آنها، زیرطبقههای مشترک، در قالب یک طبقه واحد قرار گرفت. بر این اساس، انبوه دادهها به تعداد مشخص و محدودی از طبقهها کاهش یافت. دادههای این مرحله در قالب 101 زیرطبقه و 4 طبقه مقولهبندی شدند. در جدول 4، زیرطبقهها بهتفکیک طبقهها ارائه شده است.
جدول 4.
طبقههای کدگذاریشده نظریه انتخاب ویلیام گلاسر در مرحله کدگذاری استقرائی ثانویه
زیرطبقهها | طبقهها |
پاداش اخلاص، اخلاص، فعالیت در عرصه عمل، تعهد، تطابق پندار و کردار، اقتدار، سخن بهموقع، عدم توسل به تهدید و تنبیه، پاکیزگی، تغییر، تلاش بیشتر، تنبیه جانشینی، پاسخگویی اجتماعی، شوخطبعی و مردمداری، رهبرگزینی، شناخت رهبران ذاتی، تصمیمگیری مبتنیبر اطلاعات، تصمیمگیری آگاهانه، تصمیمگیری گروهی، تشویق به بیان احساسات، ارتباطات اجتماعی، رفتار متقابل، ارتباط با افراد، نقش ارتباط در موفقیت، ارتباط سلامت فیزیکی با یادگیری، ارتباط افراد ذینفوذ، اهمیت گروههای اجتماعی، استفاده از تمام آحاد جامعه، نقش الگوها، الگوگیری و کسب اطلاعات، نیاز به الگوی اجتماعی، افراد تأثیرگذار، حمایتهای مردمی، مردمی بودن، هنر متقاعد کردن، متقاعدسازی، متقاعدسازی افراد ذینفوذ، پیشرفت اجتماعمدار، ضرورت مداخله اجتماع | مدیریت و رهبری |
شفقت، سبقت برای کار خیر، یار شفیق، توجه عاطفی، رفتار آرام و مؤدبانه، رفتار مهربانانه، مهربانی، دغدغه همنوع، کمک غیر مشروط، یاریرسانی توأم با خلوص، کمک بدون شرط، پیشقدمی در ارائه کمک، اثربخشی کمک کردن، فوریت یاریرسانی، کمک برای رهایی، توجه به بیماران، وقت گذاشتن به بیماران، کاهش خشونت خانوادگی، کنترل خشم، خشونت خانوادگی قابل کنترل، پیشگیری از خشونت خانوادگی، بهبود روابط خانوادگی، کاهش ترس | ادب و مهربانی |
عدم کار اجباری، اختیار، عدم اجبار به کار، اختیار ارادای، اختیاری بودن، لزوم زندگی شاد، شادی، زندگی شاد، سلامت جسمانی در سایه روابط رضایتبخش، پذیرش | اختیار |
اهمیت مطالعه، مطالعه، تشکیل گروههای مطالعاتی، مطالعه هدایتشده، خواندن کتاب، تشویق به کتاب خواندن، کتابخوانی داوطلبانه، مرجح دانستن یادگیری، یادگیری گروهی، یادگیری، کاربست یادگیری، همآموزی، یادگیری اختیاری، عشق به یادگیری، تدریس بهتر، یاد دادن، یادگیری دوجانبه، غنیسازی اوقات فراغت، تجربهنگاری، اثربخشی آموزش مبتنیبر ایفای نقش، آموزش سینه به سینه، غیر اثربخش بودن تنبیه و غفلت، غیرانسانی بودن کنترل بیرونی، توجه به کودک به منزله ضرورت اجتماعی، پیروزی ترقی و تعالی، حرکت بهسوی تعالی | آموزش و یادگیری |
بعد از اتمام عملیات کدگذاری استقرائی اولیه و ثانویه، در مرحله کدگذاری قیاسی، طبقههای اکتشافی از نظریه انتخاب ویلیام گلاسر با هر یک از ابواب دهگانه بوستان سعدی بررسی تطبیقی شد. با توجه به اینکه، عناوین ابواب دهگانه بوستان سعدی، بهمنزله بنمایههای از پیش تعریفشده هستند که از سوی سعدی نامگذاری شدهاند، ، این بنمایهها به طبقههای اکتشافی جدید اختصاص داده شد. در جدول 5، طبقهها بهتفکیک بنمایهها ارائه شده است.
جدول 5.
طبقههای کدگذاریشده نظریه انتخاب ویلیام گلاسر براساس ابواب سعدی با روش کدگذاری قیاسی
طبقهها | بنمایهها |
---|---|
مدیریت و رهبری | عدل و تدبیر و رای |
مهربانی | احسان |
اختیار | رضا |
آموزش و یادگیری | در عالم تربیت |
بحث و نتیجهگیری
در پژوهش حاضر، عوامل سازننده «جهان مطلوب» بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر مورد شناسایی قرار گرفت. این عوامل عبارتاند از: مدیریت و رهبری، مهربانی، اختیار و آموزش و یادگیری. همچنین، طبقه مدیریت و رهبری، معادل بنمایه «عدل و تدبیر و رای»؛ طبقه مهربانی، معادل بنمایه «احسان»؛ طبقه اختیار، برابر با بنمایه رضا؛ و نیز آموزش و یادگیری مساوی با بنمایه «در عالم تربیت» بوستان سعدی بود. نگاه هر دو اندیشمند به هر یک از طبقهها و بنمایههای مزبور جالب توجه است. در مورد طبقه مدیریت و رهبری، که معادل بنمایه «عدل و تدبیر و رای» است، سعدی، مروج اندیشه «مدیریت از بالا به پائین» است. سعدی مدیریت و رهبری را کاری بسیار دشوار میداند و با بیان ویژگیهای حاکم، تمام مسؤلیتهای اداره کردن جامعه را بر دوش یک نفر میاندازد. وی با تشبیه مرئوسان را به ریشه و رئیسان را به درخت، به روبنا بیشتر از زیربنا اهمیت قائل شده و درخت را سختتر از ریشه تلقی میکند:
رعیت چو بیخند و سلطان درخت | درخت ای پسر باشد از بیخ سخت |
ولی، نگاه ویلیام گلاسر به این موضوع، «مدیریت از پائین به بالا» است. وی بر فرایند ارتباط در رابطه رئیس و مرئوس تأکید داشته و مشارکتجویی از تمام آحاد جامعه را در فرایند مدیریت و رهبری لازم میداند. در مورد طبقه مهربانی، که برابر با بنمایه «احسان» است، نظر هر دو اندیشمند یکسان است. از نظر سعدی، مهربانی حد و مرز نمیشناسد. وی نهتنها، بر مهربان بودن با انسانها توجه دارد، بلکه، مهربانی با حیوانات، نیز مورد تأکید او است. اوج این نگاه مهربانه در شعر «میازار موری که دانهکش است»، موج میزند:
یکی سیرت نیک مردان شنــــــو | اگر نیک بختی و مردانـــــــــــــــه رو |
که شبلی ز حانـوت گنـدم فروش | به ده برد انبان گنـــــــــدم به دوش |
نگه کرد مــوری در آن غله دید | که سرگشته هر گوشهای میدوید |
ز رحمت بر او شب نیارست خفـت | به ماوای خــــــــود بازش آورد و گفت |
مروت نباشد که این مــــــــور ریش | پراکنــــــــــــده گردانم از جای خویش |
درون پراکندگان جمـــــــــــــــــع دار | که جمعیتت باشـــــــد از روزگار |
چه خـــوش گفت فردوسی پاکزاد | که رحمت بر آن تربت پاک بــــــــــــاد |
میازار مـوری که دانه کش است | که جان داردوجان شیرین خوشست |
نگاه ویلیام گلاسر، نیز به پدیده «مهربانی»، همانند سعدی است. تنها، تفاوتی که بین دیدگاه این دو اندیشمند وجود دارد، این است که ویلیام گلاسر، متعقد به «مهربانی غیرمشروط» است؛ ولی، سعدی، مهربانی به ظالمان را روا نمیداند:
بگفتیم در باب احسان بسی | ولیکن نه شرط است با هرکسی |
بخور مردم آزار را خون و مال | که از مرغ بد کنده به پر و بال |
یکی را که با خواجه تست جنگ | به دستش چرا میدهی چوب و سنگ؟ |
برانداز بیخی که خار آورد | درختی بپرور که بار آورد |
کسی را بده پایه مهتران | که بر کهتران سر ندارد گران |
مبخشای بر هر کجا ظالمی است | که رحمت بر او جور بر عالمی است |
جهانسوز را کشته بهتر چراغ | یکی به در آتش که خلقی به داغ |
هر آن کس که بر دزد رحمت کند | به بازوی خود کاروان میزند |
در مورد طبقه اختیار، که معادل بنمایه «رضا» است، سعدی، دیدگاه نسبیگرایانه و دوگرایانانه به مسأله »جبر و اختیار» دارد. وی گاهی، قائل به «تقدیر محتوم» است:
نکردند در دست من اختیار | که من خویشتن را کنم بخت یار |
ولیکن، گاهی نیز عقاید اختیارگرایانۀ او به منصه ظهور میرسد:
ره راست رو تا به منزل رسی | تو در ره نهای، زین قبل واپسی |
درختی که بیخش بود برقرار | بپرور، که روزی دهد میوهبار |
گرت بیخ اخلاص در بوم نیست | از این بر کسی چون تو محروم نیست |
هر آن کافگند تخم بر روی سنگ | جوی وقت دخلش نیاید به چنگ |
نگاه ویلیام گلاسر، برخلاف سعدی به پدیده «اختیار و رضا»، بر خلاف سعدی است. ویلیام گلاسر، نگاه مطلقگرایانه به پدیده اختیار دارد. وی جبر را نفی میکند و آن مایه تخریب جامعه مطلوب میداند. به اعتقاد گلاسر، تمام رفتارهای انسان، متأثر از انتخاب است. این انسان است که سعادت و شقاوتش را انتحاب میکند. وی، کنترل بیرونی را نفی میکند و بر کنترل درونی تأکید میکند. در مورد طبقه آموزش و یادگیری، که مساوی با بنمایه «در عالم تربیت» بوستان سعدی است، دیدگاه سعدی و ویلیام گلاسر، دارای اشتراک و افتراق است.ویلیام گلاسر، نیز همانند سعدی به تطابق علم و عمل و کاربست یادگیری تأکید دارد. سعدی میگوید:
علم چندان که بیشتر خوانی | چون عمل در تو نیست نادانی |
نه محقق بود نه دانشمند | چارپایی بر او کتابی چند |
ولی، روش تربیتی این دو اندیشمند با هم متفاوت است. سعدی در تربیت بر اصل اعتدل اعتقاد دارد؛ و روش تشویق را در کنار تربیت به کار میگیرد:
درشتی و نرمی به هم در ، به است | چو رگزن که جراح و مرهم نه است |
درشتی نگیرد خردمند پیش | نه سستی که نازل کند قدر خویش |
در حالیکه، ویلیام گلاسر، اعتقادی به تنبیه ندارد؛ و در صورت ناگزیر به استفاده از تنبیه، تنبیه جانشینی را پیشنهاد میکند. وی، تشویق به مطالعه و تشکیل گروههای مطالعاتی را بهعنوان بدیل تنبیه، آرمان «جهان مطلوب» میداند.
در اين پژوهش، عوامل تحقق «جهان مطلوب» از دیدگاه ویلیام گلاسر اکتشاف و انکشاف شد و وجوه اشتراک و افتراق آن با «جهان مطلوب» بوستان سعدی مشخص شد كه میتواند یاریگر سیاستگزاران و سیاستگذران نهادهای تعلیم و تربیت باشد. ولیکن، با اینحال، همانگونه كه، تمام راهبردهاي پژوهشي داراي محدوديت هستند (داوودیراد و همکاران، 1400). بديهي است كه، پژوهش حاضر نيز از اين امر مستثني نباشد. مهمترین محدوديت پژوهش حاضر، ضعف علمی پژوهشگر در دستیابی به مفاهیم مکنون در اندیشههای سعدی است. در پژوهش حاضر، 4 طبقه براي «جهان مطلوب» دیدگاه ویلیام گلاسر شناسایی شد. از لحاظ نظری، پيشنهاد ميشود، هر کدام از این طبقهها بهطور مجزا، مورد پژوهش قرار گیرد. در کنار این پیشنهاد نظری، به تأسی ازیافتههای پژوهش، از نظر کاربردی پیشنهاد میشود، تلفیقی از دیدگاه سعدی و ویلیام گلاسر برای تربیت انسانی در ساحتهای شناختی، عاطفی، اخلاقی، جسمانی و اجتماعی به کار بسته شود.
تعارض منافع
تعارض منافع وجود ندارد.
منابع
قرآن کریم
ابن سينا، ا. ع. ا. ح. (1337). الإشارات والتنبيهات. طهران: مطبعة الحيدري
زرینکوب، ع. ح. (1402). با کاروان حله. تهران: علمی.
جوکار، ن. (1385). جامعه آرمانی در نگاه فارابی و سعدی. علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، 25(3)، 69-84.
حسینی لرگانی س. م.، و مجتبیزاده، م. (1397). طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی برای نظام آموزش عالی ایران. پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی. ۲۴(۳)،۵۱-۲۳.
داوودیراد، د.، عباسپور، ع.، و میگونپوری، م. ر. (1400). طراحی و اعتباریابی الگوی کارآفرینی اجتماعی نظام آموزش عالی ایران. پژوهش در نظامهای آموزشی، 15(54)، 33-50.
سعدی، م. ا. ع. (1402). بوستان. به اهتمام خلیل خطیب رهبر و شرح محمدعلی ناصح. تهران: صفی علیشاه.
سعدی، م. ا. ع. (1401). بوستان. به تصحیح غلامحسین یوسفی. تهران: خوارزمی.
صوراسرافیل، م.، احمدی، س. م. م.، و مرادخانی، ا. (1401). بررسی تحلیلی روش تربیتی مبتنیبر تشویق از منظر آموزههای دینی اسلام: الگویی برای نظام تربیت کارگزاران در جامعه اسلامی. پژوهش در نظامهای آموزشی، 16(57)، 74-90.
طهماسبی، ف. (1390). خدا و یاد او در آرمانشهر سعدی و مقایسهی آن با نهجالبلاغه. تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی، 3(10)، 153-172.
فارابی، محمد بن محمد. (1986). آراء أهل المدينة الفاضلة. لبنان-بیروت: دار المشرق.
فاضلی، ح.، عباسپور، ع.، رحیمیان، ح.، و دلاور، ع. (1400). شناسایی و اعتباریابی مؤلفههای تصمیمگیری مدیران آموزشی سازمان آموزشوپرورش. پژوهش در نظامهای آموزشی، 15(53)، 23-41.
فهامی، زهره، پور آلاشتی، حسن، روحانی، مسعود و گرجی، مصطفی. (1401). بررسی و تحلیل «دنیای مطلوب» از منظر عینالقضات همدانی و روزبهان بقلی با توجه به نظریة انتخاب «ویلیام گلاسر». ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، 18(66)، 213-242.
مجتبیزاده، م.، عباسپور، ع.، ملکی، ح.، و فراستخواه، م. (1397). الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران از دیدگاه خبرگان. پژوهش در نظامهای آموزشی، 12(42)، 7-24.
محمدنژاد عالی زمینی، ی. (1398). جهانی شدن، زبان و ادبیات فارسی و هویت ملی. چالشهای جهان، 1(4), 91-115.
مرتضیئی کمری، م.، و شریفیان، م. (1400). نقد و بررسی نظریه اخلاقی میشل فوکو با تکیه بر بوستان و گلستان سعدی. پژوهشنامه مکتبهای ادبی، 5(15)، 93-115.
نصيرالدين طوسي، م. ا. م. (1371). اخلاق ناصري. تهران: علميه اسلاميه.
یوسفی، غلامحسین. (1389). جهان مطلوب سعدی در بوستان. سعدیشناسی، 13، 153-172.
The Holy Quran
Bradley, E. L. (2014). Choice theory and reality therapy: an overview. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy, 5(1), 6-14.
Chow-Quesada, S. M. E. (2022). The Zimbabwean Maverick: Dambudzo Marechera and Utopian Thinking. Taylor & Francis.
Corey, G. (2013). Theory and practice of counseling and psychotherapy. Brooks/Cole Cengage Learning.
Davoudirad, D., Abbaspour, A., & Meigounpoory, M. (2021). Designing and Validation of Social Entrepreneurship Model for Higher Education in Iran. Journal of Research in Educational Systems, 15(54), 33-50. [In Persian]
De Azevedo, J. (2019). Repúblicas do além-mar: sociedades ideais Na Inglaterra da primeira modernidade (Doctoral dissertation, PUC–Rio).
Engeman, T. S. (1982). Hythloday's Utopia and More's England: an Interpretation of Thomas More's Utopia. The Journal of Politics, 44(1), 131-149.
Fahami, Z., Por Alashti, H., Rohani, M., & Gorji, M. (2022). The Views of Ayn al-Quzat Hamadani and Ruzbehan Baqli about "Quality World" Based on Glasser's Choice Theory. Journal of mytho-mystic literature, 18(66), 213-242. [In Persian]
Faraby, M. I. M. (1986). Ara' 'Ahl Almadinat Alfadilati. Lubnan-Byrut: Dar Almashriqi. [In Arabic]
Fazeli, H., Abbaspour, A., Rahimian, H., & Delavar, A. (2021). Identifying and Validating Components of Decision-Making of the Secondary School Pricniplals in Iranian Eeducation System. Journal of Research in Educational Systems, 15(53), 23-41.
Glasser, W. (1999). Choice theory: A new psychology of personal freedom. HarperPerennial.
Hosseini Largani, S. M., & Mojtabazadeh, M. (2018). Designing and validating a curriculum model for Higher Education System in Iran. IRPHE, 24 (3), 23-51. [In Persian]
Howatt, W. A. (2001). The evolution of reality therapy to choice theory. International Journal of Reality Therapy, 21(1), 7-12.
Jokar, N. (1385). Ideal society in the eyes of Farabi and Saady. Social Sciences and Humanities of Shiraz University, 25(3), 69-84. [In Persian]
Ibn Sina, A. A. A. H. (1958). Al-esharat and Al-tanbihat. Tehran: Al-Haidari Press. [In Arabic]
Mohammad Nejad Aali Zamini, Y. (2020). Globalization, Persian language and literature and national identity. Challenges of the World, 1(4), 91-115. [In Persian]
Mojtabazadeh, M., abbaspour, A., makeki, H., & farasatkhah, M. (2018). Accreditation and Quality Assurance Model of Iran's Higher Education System from the Perspective of the Experts. Journal of Research in Educational Systems, 12(42), 7-24. [In Persian]
More, S. T. (1895). The Utopia of Sir Thomas More: In Latin from the Edition of March 1518, and in English from the First Edition of Ralph Robynson's Translation in 1551, with Additional Translations, Introduction and Notes. Clarendon Press.
Mortezayikamari, M., & Sharifian, S. (2021). Michel Foucault moral theory criticism and study based on boostan and Golestan. Research Journal of Literacy Schools, 5(15), 93-115. [In Persian]
Nasiruddin Toosi, M. A. M. (1992). Akhlaghe Naseri. Tehran: Elmiyeh Islamiyeh. [In Persian]
Ristanović, U. (2021). Searching for Rade Tanasijević’s Quiet Places. NuBE. Nuova Biblioteca Europea, (2), 275-299.
Saady, M. I. A. (2023). Bustan. With the attention of Khalil Khatib Rahbar and the description of Mohammad Ali Naseh. Tehran: Safi Alisha. [In Persian]
Saady, M. I. A. (2022). Bustan. Edited by Gholam Hossein Yousefi. Tehran: Kharazmi.
Sorasarafil, M., Ahmadi, S. M. M., & Moradkhani, A. (2022). Analytical Study of the Educational Method Based on Encouragement from the Perspective of the Religious Teachings of Islam: A Model for the Educational System of Agents in Islamic Society. Journal of Research in Educational Systems, 16(57), 74-90. [In Persian]
Tahmasbi, F. (2012). God and his memory in Sadi’s Utopia and Nahjolbalaghe. Journal of Pedagogic and Lyric in Persian Language and Literature Studies Quarterly, 3(10), 153-172. [In Persian]
Vieira, F. (2010). The concept of utopia. The Cambridge companion to utopian literature, 3-27.
Zarinkoob, A. H. (2023). Ba Caravane Holleh. Tehran: Elmei. [In Persian]
Yousefi, G. (2010). Saadi's Ideal World in Bustan. Saadyshenasy, 13, 153-172 [In Persian]
Analysis of the Ideal World (Utopia) of Bustan Saady Based on William Glaser's Choice Theory¯
Abstract
From way back, the ideal world has been emphasized by philosophers and scientists as an image of society. The aim of the current research was to identify the factors of the ideal world from Glaser's point of view and compare it with the ideal world of Bustan Saady. This research, in terms of purpose, was applied; In terms of data collection method, was descriptive; and in terms of the nature of the data, was qualitative Accordingly, first, through the method of directed qualitative content analysis, Glasser's ideal world teachings were extracted. Then, through inductive and deductive coding, data was analyzed. The results showed, management and leadership, kindness, authority and education and learning are the factors of Glaser's ideal world. These factors are respectively equivalent to the chapters of justice, foresight and vote, Kindness, satisfaction, and in the world of education Bustan Saady. Based on this, in a general perspective, concluded, a synthesis of Saady and Glaser's point of view should be used for education in cognitive, emotional, moral, physical and social fields.
Keywords:
Bostan, Choice Theory, Ideal World, Qualitative Content Analysis, Saadi, William Glaser
¯The present article is taken from the independent research
[1] . Utopia
[2] . Eutopia (The Good Place)
[3] . Lexical Neologism (Utopia)
[4] . Derivation Neologism (Eutopia)
[5] ..Anamnestic Nature
[6] . Tabula Rasa
[7] . وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
[8] . أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
[9] . وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى
[10] . وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
[11] . William Glasser
[12] . Choice Theory
[13] . Traditional Psychology
[14] . External Control Psychology
[15] .Control Theory
[16] .Irandoc
[17] . Civilica
[18] . Magiran
[19] . Normags
[20] . SID
[21] . Elsvier
[22] . Emerald
[23] . Proquest
[24] . Scienc Direct
[25] . Google Scholar
[26] . ISC
[27] . Sage Publication
[28] . Directed Qualitative Content Analysis
[29] . Credibility
[30] . Transferability
[31] . Dependability
[32] . Confirmability
[33] . Re-Test Reliability
[34] . Inter Coder Reliability (ICR)
[35] .Cohen’s kappa coefficient