Metaphor and its use in poetry: Persistence in the Constitutional Revolution and the Islamic Revolution (Based on the poems of Farrokhi Yazdi and Abdoljabbar Kakaei)
Subject Areas :مرضیه قاسمي جوجیلی 1 , mohamadreza yousefi 2 , reza fahimi 3
1 - ه
2 - جامعه قم
3 - university azad save
Keywords: Metaphor, Sustainability Poetry, Farrokhi Yazdi, Abdul Jabbar Kakaei, Contemporary Literature.,
Abstract :
Metaphor is one of the complex ways of thinking and expressing meanings that plays a fundamental role in the creation of literary works and the expression of the poet's unspeakable thoughts. From a rhetorical perspective, metaphor is more eloquent than simile, and therefore plays a significant role in conveying the poetic message. The root of this approach lies in the current political and social conditions, the poet's personal experiences, and his intellectual and philosophical tendencies. In Paydar poetry, metaphor is used as an effective tool for creating lasting themes and has given it trans-spatial and trans-temporal characteristics. In recent centuries, Iran experienced the Constitutional Revolution with a national approach and the Islamic Revolution with a religious approach. Naturally, the similarities and differences of these two revolutions are reflected in its Paydar poetry. This research has, for the first time, conducted a comparative study of the use of metaphor in poetic imagery in the poetry of the Constitutional Revolution and the Islamic Revolution by studying two prominent poets of the two aforementioned revolutions, Farrokhi Yazdi and Abdul Jabbar Kaka'i. These two are poets who, through their creative use of metaphor, have left behind novel poetic images and new interpretations in the field of sustainability poetry. The findings of the research, which was conducted using a descriptive-analytical method based on library data with the aim of examining the functions of metaphor in the sustainability poems of these two poets, show that metaphors are used in various forms such as epithets, allusions, allusions, invigoration, identification, and denotation, and express diverse meanings such as peace, freedom, sustainability, martyr, fighters, land, and enemy. These functions reflect the intellectual richness of the poets and their innovation in using linguistic and literary capacities. This research shows how metaphors have helped create sustainability themes and have played a key role in the effectiveness of the poems.
1- الهامی، فاطمه؛جهاندیده، عبدالغفور؛ میر، علیرضا (1397). بررسی استعاره در شعر عاشورایی معاصر، فنون ادبی، سال دهم، تابستان، شماره 2.
2- آقا بزرگیان معصومخانی، آرش؛ایرجی، مریم؛حیات، عامری (1401). بررسی ابزارهای خلاقیت استعاری در شعر معاصر از منظر معنی شناختی، زبان شناخت، سال سیزدهم، بهار و تابستان، شماره 1 .
3- تجلیل، جلیل (1385). معانی بیان، ویراستار دوم، چاپ اول، تهران: نشر دانشگاهی.
4- دادبه، فرزانه، اصغر، بابک (1367). دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. جلد ۱۳، تهران: بیان.
5- رستگار فسایی، منصور (1372). انواع شعر فارسی. شیراز: نوید شیراز.
6- رستگار فسایی، منصور (1353). تصویرآفرینی در شاهنامه. شیراز: دانشگاه شیراز.
7- زرین کوب، عبدالحسین (1395). شعر بی دروغ؛ شعر بی نقاب، چاپ دهم، تهران: علمی.
8- زارع، محمدرضا (1395). ادب پایداری و استعارههای مقاومت، تهران: اندیشهسازان.
9- شفیعیکدکنی، محمدرضا (1359). ادوار شعر فارسی. تهران: توس.
10- شمیسا،سیروس (1383). نگاهی تازه به بدیع،چاپ سوم، تهران:میترا.
11- شمیسا، سیروس(1385). بیان، تهران: میترا.
12- علی زاده آملی، علی؛ سید علیرضا،حجازی (1393). کنگره ملی پژوهش های کاربردی علوم انسانی اسلامی.
13- فرخی یزدی، محمد (1357). دیوان فرخی یزدی، به کوشش حسین مکی، تهران: امیرکبیر.
14- کاکایی، عبدالجبار (1386). حق با صدا ی توست، تهران: همراه.
15- کاکایی، عبدالجبار (1388). فرصت نایاب، تهران: انجمن شاعران ایران.
16- کاکایی، عبدالجبار (1395). بی چتر و بارانی، کرج: شانی ناشر همکار پایتخت.
17- هاشمی، احمد (1377). جواهر البلاغه، ترجمه حسن عرفان. قم: بلاغت. جلد دوم، چاپ نهم.
18- همایی، جلالالدین (1373). فنون بلاغت و صناعات ادبی. چاپ نهم. تهران.
19- نجاریان، محمدرضا؛ سرخیزاده، زهره (۱۴۰۰). استعاره در اشعار کودکانهٔ محمود کیانوش و سلیمان العیسی. پژوهشهای دستوری و بلاغی، سال یازدهم، شماره ۱۹، بهار و تابستان ۱۴۰۰.
نظری چروده، احمدرضا؛ نصر رمزی، زهره (۱۴۰۰). بررسی و مقایسهٔ استعاره در اشعار پروین اعتصامی و محمدعلی بهمنی. هفتمین همایش ملی پژوهشهای نوین در حوزهٔ زبان و ادبیات ایران.
مجله ادبیات فارسی، دوره 21، شماره 43، پاييز 1404، صفحه 93-78 |
استعاره و کاربرد آن در شعر پایداری در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی
(بر اساس اشعار فرخی یزدی و عبدالجبار کاکایی(
مرضیه قاسمی جوجیلی1، محمد رضا یوسفی2*،رضا فهیمی3
1گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.
2* گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه قم، قم، ایران. (نویسنده مسؤول)
3 گروه زبان ادبیات فارسی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.
نویسنده مسؤول: myousefi46@yahoo.com Email:
تاریخ دریافت:24/04/1404 / تاریخ پذیرش: 18/06/1404
چکیده
استعاره یکی از شیوههای پیچیدۀ تفکر و بیان معانی است که نقشی اساسی در آفرینش آثار ادبی و بیان اندیشههای ناگفتنی شاعر ایفا میکند. از دیدگاه بلاغی، استعاره رساتر از تشبیه است به همین جهت در انتقال پیام شاعرانه بهتز نقشآفرینی میکند. ریشۀ این رویکرد در اوضاع سیاسی و اجتماعی موجود، تجربههای شخصی شاعر و گرایشهای فکری و فلسفی او نهفته است. در شعر پایداری، استعاره بهعنوان ابزاری مؤثر برای خلق مضامین ماندگار به کار رفته و ویژگیهای فرامکانی و فرازمانی به آن بخشیده است. در سدههای اخیر ایران، انقلاب مشروطه را با رویکرد ملی و انقلاب اسلامی را با رویکرد دینی تجربه کرد. طبیعتا اشتراکات و افتراقات این دو انقلاب در شعر پایداری آن نمود یافته است. این پژوهش برای نخستین بار به بررسی تطبیقی کاربرد استعاره در تصویرسازیهای شاعرانه در شعر انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی با مطالعه موردی دو شاعر برجسته دو انقلاب مذکور، فرخی یزدی وعبدالجبار کاکایی پرداخته است. این دو از شاعرانی هستند که با استفاده خلاقانه از استعاره، تصاویر شعری بدیع و تعابیر تازهای در عرصه شعر پایداری بهجا گذاشتهاند. یافتههای پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی بر اساس دادههای کتابخانهای با هدف بررسی کارکردهای استعاره در اشعار پایداری این دو شاعر انجام شده نشان میدهد که استعارهها در انواع مکنیه، مصرحه، تهکمیه، جانبخشی، تشخیص و منادا بهکار رفته و مدلولاتی متنوع همچون صلح، آزادی، پایداری، شهید، مبارزان، سرزمین و دشمن را بیان میکنند. این کارکردها بیانگر غنای فکری شاعران و ابتکار آنان در استفاده از ظرفیتهای زبانی و ادبی است. این پژوهش نشان میدهد که چگونه استعارهها به خلق مضامین پایداری کمک کرده و در تأثیرگذاری شعرها نقشی کلیدی داشتهاند.
کلیدواژه: استعاره، شعر پایداری، فرخی یزدی، عبدالجبار کاکایی، ادب معاصر.
1- مقدمه
ادبیات مقاومت یا پایداری به طور عام شامل هر گونه ادبیاتی است که به مقاومت مردم در هر شهر یا کشور میپردازد. ادبیات جنگ نیز به همین ترتیب است، اما ادبیات دفاع مقدس، خاص کشور ایران و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است. ادبیات دفاع مقدس به مجموعه آثاری گفته میشود که درونمایه و موضوع آنها به مسائل هشت سال جنگ و دفاع مقدس و پیامدها و تبعات آن برگردد. شعر پایداری یکی از مهمترین شاخههای ادبیات است که همواره در پی بیان و انعکاس مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم، اعم از استبداد داخلی و خارجی، بوده است. این نوع شعر از ابزارهای بلاغی متنوعی همچون استعاره بهره میگیرد تا مفاهیم پیچیده و عمیق اجتماعی، سیاسی و ملی را به صورتی هنری و تاثیرگذار منتقل کند. بررسی تطبیقی تصاویر و تعابیر شاعرانه در شعر پایداری مشروطه و شعر پایداری انقلاب اسلامی سیر تطور و تحول شعر پایداری را در فاصله دو انقلاب نشان میدهد. با هدف بررسی ملموس و دقیقتر استعارهها، از هر دوره یک شاعر که استعارههای بیشتری در شعر پایداری دارد یعنی فرخی یزدی و عبدالجبار کاکایی، گزینش شدند. شاعران این دوره با استفاده از استعارههای گوناگون، توانستهاند مفاهیمی چون آزادی، پایداری، قیام، شهادت، وطن و مبارزه با دشمن را بهگونهای استعاری بیان کنند و در دل خوانندگان امید و انگیزه برافروزند. شعر پایداری، تصویری را که از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی ارائه میکند، بیشتر از سایر انواع بلاغی همچون مبالغه، تشبیه، کنایه و مجاز از استعاره بهرهمند است تا پیامهای نوی شاعرانه و انسانی را به خواننده منتقل کند.
1-1- بیان مسأله
استعاره و استعارهسازی، بارزترین نمونۀ واکنش در برابر حاکمیت در ادب پایداری است. «استعاره و نمادگرایی، بارزترین نمونۀ واکنش در برابر حاکمیت در ادب پایداری است» (زارع، 1015: 95). شاعران پایداری از استعاره بهعنوان ابزاری برای بیان رنجها و مبارزات مردمی بهره میبردند، به ویژه هنگامی که سخن از آزادی و رهایی از ظلم به میان میآید. برای نمونه، صالح هواری، شاعر فلسطینی، در اشعار خود بهوضوح از استعاره برای بیان شرایط دشوار و سرکوبشده استفاده کرده است: «چگونه شعر سرایم، درحالی که هزاران دیوار مرا در خود گرفتهاند» (هواری، 1998: 27) و در جایی دیگر میگوید: «بالهایم به سان دو گنجشک تشنه در قفس گرفتارند» (همان: 88). این استعارهها از محدودیتها و زنجیرهایی که بر آزادی فردی و اجتماعی حاکم است، سخن میگویند. حاصل چنین فضایی آن شد که از یک سو، فرهنگی غنی از واژگان و تصاویر شفاف و گاه منحصر به فرد در قالب زبان استعاری به شعر پایداری وارد شود و از سوی دیگر، با پوشاندن معانی جدید به استعارههای شناختهشده و نیز آفرینش استعارههای بومی، توانایی زایش معانی جدید به شعرِ مقاومت فراهم گرددد و امکان تفسیر و تأویلهای مختلف از متن به خواننده داده شود. این تحقیق در نظر دارد تا با بررسی و تحلیل استعارههای بهکار رفته در اشعار فرخی یزدی و عبدالجبار کاکایی، به درک بهتری از نحوه استفاده شاعران از ظرفیتهای استعاری در بیان مفاهیم پایداری و مقاومت دست یابد. این پژوهش همچنین تلاش دارد تا نشان دهد چگونه استعارهها در این اشعار قادرند معانی و مضامین کلیدی مانند صلح، آزادی، مبارزه و شجاعت را در قالبهای زبانی پیچیده، اما قابل درک برای مخاطب عام، بیان کنند و به این ترتیب، ادبیات پایداری را به ابزاری مؤثر در تحریک احساسات ملی و انسانی تبدیل سازند.
1-2- سؤالات تحقیق
پرسشهای اصلی که در این مقاله مطرح است عبارتند از:
1- استعارهها در اشعار این شاعران چگونه بر درک و احساسات خوانندگان تأثیر میگذارند؟
2- استعارهها چگونه مفاهیمی چون آزادی، قیام و وطن را به صورت نمادین منتقل میکنند؟
1-3- فرضیه تحقیق
1- استعارههای بهکار رفته در اشعار پایداری فرخی یزدی و عبدالجبار کاکایینقش مؤثری در انتقال مفاهیم پایداری، مقاومت و مبارزه دارند و میتوانند احساسات ملی و انسانی مخاطبان را برانگیزند و قادرند مفاهیم پایداری، مقاومت و مبارزه را بهطور مؤثر به مخاطب منتقل کرده و در ایجاد احساسات ملی و انسانی تأثیرگذار باشند.
2- استفاده از استعارههای مختلف در اشعار این شاعران موجب تولید معانی چند لایه و قابل تأویل میشود که امکان تفاسیر مختلف از مفاهیمی چون آزادی، قیام و وطن را برای خواننده فراهم میکند.
1-4- پیشینه تحقیق
استعاره یکی از مهمترین ابزارهای بلاغی در ادبیات فارسی است که بهویژه در شعر، بهکارگیری آن تأثیر زیادی در انتقال مفاهیم عمیق و پیچیده دارد. در ادب عربی، این جمله به صورت مَثَلِ سائره درآمده که: الاستعارهُ ابلغُ من التشبیه. در سالهای اخیر، پژوهشهای متعددی در زمینه بررسی استعارهها در شعرهای مختلف از جمله شعر کودکانه، شعر عاشورایی و شعر معاصر انجام شده است. این تحقیقات نشاندهنده توجه گسترده به کاربرد استعارهها در دورههای مختلف تاریخی و فرهنگی و همچنین تأثیر آنها بر فهم مفاهیم اجتماعی، فرهنگی و دینی است. در همین راستا، نجاریان و سرخیزاده (۱۴۰۰) در مقالهای با عنوان بررسی استعارهها در اشعار کودکانه محمود کیانوش و سلیمان العیسی نشان میدهند که چگونه از استعارهها برای بیان مفاهیم اجتماعی و اخلاقی به زبان ساده برای کودکان استفاده شده است. الهامی، جهاندیده و میر (۱۳۹۷) در پژوهشی با عنوان استعارهها در شعر عاشورایی معاصر به بررسی نقش استعاره در انتقال مفاهیم دینی و انقلابی پرداختهاند. آقابزرگیان معصومخانی، ایرجی و عامری (۱۴۰۱) در مقالهای با عنوان بررسی استعارهها در شعر معاصر از منظر معنیشناسی شناختی نشان میدهند که شاعران معاصر چگونه از استعارهها برای خلق مفاهیم جدید بهره میگیرند. نظری چروده و نصر رمزی (۱۴۰۰) در پژوهشی با عنوان تحلیل استعارهها در اشعار پروین اعتصامی و محمدعلی بهمنی تفاوتهای استعارههای بهکاررفته در اشعار این دو شاعر را از نظر مفاهیم اجتماعی و انقلابی بررسی کردهاند. علیزاده آملی و حجازی (۱۳۹۳) در مقالهای با عنوان بررسی استعارههای مصرحه در صد غزل طالب آملی به تحلیل تأثیر این استعارهها در ایجاد معناهای عمیقتر و پیچیدهتر پرداختهاند. با توجه به اینکه تاکنون هیچ تحقیقی بهطور خاص و جامع در مورد شاعران انتخابی این پژوهش انجام نشده است، تحقیق حاضر میتواند گامی مهم در بررسی و تحلیل استعارهها در آثار این شاعران محسوب شود.
1-5- روش تحقیق
این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی به شیوه استقرایی و تحلیلی بر مبنای دادههای کتابخانهای است. در ابتدا، دیوان اشعار شاعران منتخب مورد بررسی قرار گرفته و استعارههای بهکار رفته در آنها شناسایی و دستهبندی شدهاند. در این تحقیق، کارکرد استعارهها در اشعار دو شاعر از ادب پایداری بررسی شده است. یکی از این شاعران (فرخی یزدی) در دوران انقلاب مشروطه فعالیت داشته و دیگری (عبدالجبار کاکایی) در دوره معاصر و پس از انقلاب اسلامی. هدف اصلی این مطالعه، نشان دادن تفاوتهای موجود در استعارهها در این دو دوره تاریخی است. این تفاوتها میتواند بهخوبی بیانگر تحولات معنایی و مفهومی در زبان و بیان شاعران باشد و بر تأثیر شرایط تاریخی و اجتماعی بر استفاده از استعارهها در ادبیات پایداری در دو انقلاب اخیر ملت ایران تأکید کند.
1-6- اهداف و ضرورت تحقيق
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نحوه بهکارگیری استعارهها در اشعار پایداری دو شاعر برجسته، فرخی یزدی و عبدالجبار کاکایی، و تحلیل نقش این ابزار بلاغی در انتقال مفاهیم مقاومت، آزادی، مبارزه و وطندوستی است. این تحقیق تلاش دارد تا نشان دهد چگونه استعارهها میتوانند مفاهیم پیچیده و چندلایه را در قالبهای زبانی قابل درک برای مخاطب عام بیان کنند و به این ترتیب، ادبیات پایداری را به ابزاری مؤثر در تحریک احساسات ملی و انسانی تبدیل سازند. از آنجا که استعارهها در شعر فارسی همواره نقش مهمی در شکلگیری معنا و انتقال پیامهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشتهاند، بررسی آنها در بستر ادبیات پایداری میتواند به درک عمیقتری از نحوه بازنمایی مفاهیم مقاومت و آزادی در شعر کمک کند. همچنین، با توجه به تفاوتهای تاریخی و اجتماعی میان دوران مشروطه و دوره پس از انقلاب اسلامی، تحلیل تطبیقی استعارهها در اشعار این دو شاعر میتواند نشاندهنده تحول زبان و بیان در ادبیات پایداری باشد. ضرورت این تحقیق از آنجا ناشی میشود که تاکنون پژوهشی جامع و تطبیقی در خصوص استعارههای بهکاررفته در اشعار فرخی یزدی و عبدالجبار کاکایی انجام نشده است. این مطالعه میتواند خلأ موجود در حوزه تحلیل بلاغی شعر پایداری را پر کرده و زمینهساز پژوهشهای گستردهتر در حوزه معناشناسی و سبکشناسی ادبیات مقاومت باشد.
2- مباحث نظری
2-1- مفهوم استعاره
«استعاره اساسی ترین و مهمترین رکن علم بیان است که ارزش ادبی و هنری آن بر کسی پوشیده نیست. برخلاف تشبیه که در کنار توصیف و در قالب آن، در نثر و حتی در کلام عادی نیز رایج است؛ آنچه که بیشتر به شعر و یا دسته کم کلام غیرعادی اختصاص دارد، استعاره است و این اختلاف ناشی از تفاوت تشبیه و استعاره، یعنی استعمال در معنای حقیقی (موضوع) و غیر حقیقی (مجاز) است؛ بدین شکل که در تشبیه لفظ در معنای موضوع له به کار میرود، اما در استعاره لفظ درمعنای مجازی استعمال میشود» (زرین کوب،69:1388-66). شمیسا مینویسد: «استعاره بزرگترین کشف هنرمند و عالیترین امکانات در حطیۀ زبان هنري است و دیگر پیشتر نمیتوان رفت. استعاره کارآمدترین ابزار تخییل و به اصطلاح ابزار نقاشی کلام است» (شمیسا،142:1383). و میتوان گفت استعاره همان تشبیه است که مشبه یا مشبهٌبه آن حذف شده باشد و گاهی وقتها وجه شبه هم حذف شدهاست برای مثال، «گریۀ ابر بهاری» استعاره است که زیرساخت آن این جمله است: «ابر بهار مانند انسان میگرید»؛ از این زیرساخت مشبهٌبه حذف شده و تنها مشبه و ویژگی پایۀ محذوف باقی ماندهاست. مانند موارد زیر:
سینۀ احرار شد آمــاج تیر ارتجاع |
| تا نمودی زینت بازو کمان فتنه را | (فرخی، 1363: 83) (کاکایی،179:1393) |
فرخی یزدی سینه احرار، را در این بیت استعاره از دل، جان و آرمانهای آزادیخواهان به کار برده است . شاعر در ذم و هجو دشمنان این چنین سخن بر زبان می آورد و تیر ارتجاع را که نماد خشونت وعجز آنان است استعاره ای از حملات دشمن فتنه گربیان کرده است. این ترکیب، آزادیخواهان را چون سپر انسانی در برابر تیرهای ظلم و استبداد نشان میدهد؛ «تیر» نماد خشونت و «ارتجاع» نماد دشمن آزادی است. وهمچنین از واژههای زینت باز و کمان فتنه استعارهای از جلوه گری قدرت وخشنونت دشمنان و فریبکاری آنان به تصویر کشیده است. این تصویر نشان میدهد که فتنهگران با ظاهر آراسته و نمادهای قدرت، در پی اغوا و سرکوب آزادیاند.
آهستــــه از غبــــار گذشتنــــد |
| بــــاران بــــرد بــــار گذشتنــــد | (کاکایی،70:1388) |
شاعرباران برد بار را استعاره از رزمندگان اسلام به کار برده است که با صبر وآرامش از میان سختی ها گذشتند بی آنکه فریاد بزنند یا ادعا کنند.
2-2- تاریخ استعاره
از مهمترین موضوعاتی که برای اولین بار مورد توجه علم بیان و عالمان آن قرار گرفت بحث از مجاز بود. از کهنترین کتابها در این زمینه کتاب مجاز القرآن ابوعبیده معمر ابن مثنی واضع علم بیان است. (دادبه و فرزانه؛ 1367: 245) پس از وی جاحظ در کتاب البیان و التبیین به مسئلۀ استعاره اشاره کرده است. (همان: 246) پس از جاحظ، ابن وهب در کتاب البرهان به بررسی کتاب وی پرداخت و برخی ویژگیهای عبارت همچون استعاره را مورد نقادی و تشریح قرار داد. در قرن دهم میلادی، مصادف با قرن چهارم هـ. ق، با تکامل علم بیان و ظاهرشدن آثار ارزشمندی در این زمینه، استعاره بهعنوان یکی از مهمترین مسائل علم بیان مورد توجه بیشتر واقع شد (همان: 247). سکاکی در قرن هفتم هجری و با تأثر از فخرالدین رازی، علم بیان را نه از جهت زیباییشناختی، بلکه از جهت منطق، مورد بررسی قرار داد. اثر سکاکی در علم بیان و استعاره را میتوان صورت نهایی علم بلاغت دانست (همان: 248). بسیاری بر اساس گفتۀ ارسطو، استعاره را همان تشبیه میدانستند که ادات آن حذف شده است و این تعریف را ادیبان غربی هم مورد استفاده قرار دادهاند. نویسندگان دورۀ اسلامی، با تقسیم تشبیه به تشبیه تام و محذوف، استعاره را همان تشبیه محذوف دانستهاند که فقط مشبهٌبه در آن ذکر میشود. بعضی دیگر از عالمانِ علوم بلاغت، بر این اساس که دلالت استعارۀ عقلی است، آن را از انواع مجاز به حساب آوردهاند. قدیمیترین تعریف استعاره به مفهوم رایج را جاحظ بیان کردهاست، که در کتاب البیان و التبیین آوردهاست که: «استعاره نامیدن چیزی است به نامی جز نام اصلیاش، هنگامی که جای آن چیز را گرفته باشد» (شفیعی کدکنی؛ 1350: 76). سکاکی استعاره را مجازی میداند که مناسبت و پیوستگی میان معنای اصلی و غیر اصلی در آن از جهت مشابهت است؛ لذا استعاره نوعی مجاز لغوی بر مبنای تشبیه است که در آن یکی از دو طرف تشبیه (مشبه یا مشبهٌبه)، ادات تشبیه و وجه شبه حذف شدهاست (همایی؛ 1372: 48). برای مثال، وقتی میگوییم «دریایی را دیدم که سخنرانی میکرد»، در اینجا واژۀ دریا در معنای اصلی خود بهکار نرفتهاست بلکه علاقۀ مشابهت، گستردگی دانش سخنران و پهناوری دریاست و قرینه نیز واژۀ «سخنرانیکردن» است.
2-3- تقسیمبندیهای استعاره در علم بیان
تقسیمبندی از لحاظ وجود لفظ مستعار:
استعاره ها از اجزای مختلفی تشکیل شده اند.یکی از اجزای استعاره لفظ مستعار است. که به دو نوع اصلی و اصلیه و تبعی و تبعیه تقسیم می کنند.«هرگاه لفط مستعار اسمی باشد ذاتا جامد مانند ماه وقتی که برای زیبا استعاره شده باشد یا اسمی جامد برای معنی باشد مانند قتل برای زدن سخت استعاره شده باشد در این صورت استعاره را اصلیه نامند و هرگاه لفط مستعاره فعل یا اسم، فعل یا اسم مشتق یا اسم مبهم یا حرف باشد استعاره ی تبعیّه است»(هاشمی،125:1377-123).
استعاره مصرّحه
«به کار بردن واژهای به جای واژهای دیگر به علاقه مشابهت، یا تشبیهی است که از آن فقط مشبَهُبه به جا مانده باشد، مانند شیر که استعاره از فرد شجاع است، به این استعاره، استعارة مصرحه یا محققه یا تحقیقیه میگویند» (شمیسا،150:13830). برای نمونه:
مرید آن آفتاب سرخم که با عبـور از میـان آتـش |
| به غیر خاکستر وجودش نشانه ای جا نمی گـذارد | (کاکایی،72:1388)
|
در این بیت کاکایی از طریق استعاره مصرحه، تصویری زیبا از رزمندگان و شهدای جان بر کف خلق نموده است.
نشانه یا قرینهای که به معنای حقیقی اشاره کند. این یعنی مشبّه (شهید) حذف شده و فقط مشبّهٌبه (آفتاب سرخ) آمده است شاعر بهجای گفتن «شهید» یا «رزمنده»، مستقیماً از «آفتاب سرخ» استفاده کرده است؛ بدون هیچ که ویژگی اصلی استعاره مصرّحه است.
یک دسته منفعتجو با مشتی اهرمن خو |
| با هم قـــــرار دادند بر بیقراری ما | (فرخی یزدی، 1363: 78) |
شاعربا استفاده از ترکیب اهرمَنخو استعارهای مصرّحه به وجود آورده است وبا قدرت چهره دشمنان ملت را ترسیم میکند که با خوی شیطانی در پی آشوب هستند. فرخی یزدی، در این بیت با زبانی تند، استعاری و افشاگرانه، خیانتکاران و دشمنان ملت را توصیف میکند. و «اهرمَنخو» مستقیماً بهجای «خائنان» یا «دشمنان ملت» آمده است، بدون آنکه شاعر بگوید «مثل اهرمناند» یا «اهرمَنخو هستند». این جایگزینی کامل، ویژگی اصلی استعارهٔ مصرّحه است.
استعاره مکنیه
استعارۀ بالکنایه یا استعاره ی مکنیه آن است که تشبیه در دل گوینده مستور و مضمر باشد ومشبه را ذکر کرده، مشبه به را در لفظ نیاورند، اما از لوازم مشبه به قرینه ای در لفظ بیاورند که دلیل بر مشبه به باشد (همایی،253:1370).
«از قوام و بستگانش دیپلم باید گرفت |
| در خیانت داد هرکس امتحان فتنه را» | (فرخی،83:1363) |
شاعر با استفاده از استعاره مکنیه خیانت سیاسی را در قالب آموزش به تصویر کشیده است: قوام و اطرافیانش را مانند معلمان و فتنه را مانند درسی بیان کرده است، که خائنان در آن آزمون میدهند. خیانتکاران را به دانشآموزانی تشبیه کرده که از مکتب قوامالسلطنه «دیپلم خیانت» گرفتهاند. اما مستقیماً نام "دانشآموز" را بیان نمی کند، فقط ویژگی «دیپلم گرفتن» را به او نسبت میدهد. مشبّه: فتنهگران و خائنان/ مشبّهٌبه (حذفشده): داوطلب آزمون یا دانشآموز/ ویژگی نسبتدادهشده: «امتحان دادن» ← صفتی مخصوص انسانهای در حال آموزش.
استعاره مکنیه تخییلیه
تشخیص همان استعاره مکینه تخییلیه میباشد که مشبه به ذکر نشده در آن غالبا انسان است و میتوان به آن استعاره انسان مدار یا جاندارپنداری نیز گفت (شمیسا،1385 :64).
در سایه استبداد پژمرده شد آزادی |
| این گلبن نو رس را بی ریشه نباید کرد | (فرخی،131:1363) |
فرخی یزدی، شاعر مبارز و آزادیخواه، با زبانی استعاری و پرطنین، وضعیت آزادی در دوران استبداد را به تصویر میکشد. آزادی را بهطور ضمنی به گل یا گیاهی تشبیه کرده که در سایهٔ استبداد پژمرده شده است، اما نام گل را نمیبرد؛ فقط ویژگی آن (پژمرده شدن) را ذکر میکند. این جانبخشی به مفهوم انتزاعی، بدون ذکر مشبّهٌبه، استعارهٔ مکنیه تخیّلیّه است. شاعر«گلبن نورس» را استعارهای از آزادی نوپا و جوان دانسته است که تازه روییده وهنوز ریشه دار نشده است.
2-4- بررسی زیباییشناختی استعاره
اهمیت استعاره در شعر به گونهای بودهاست که ابن خلدون شعر را کلامی مبتنی بر استعاره و اوصاف میداند، و در دورانی، اندیشمندان اروپایی، زبان را صرفا خیال و استعاره میدانستند و سخنوران اروپایی استعاره را «ملکۀ تشبیهات مجازی» خواندهاند. (دادبه و فرزانه؛ 1367: 249)
قدیمیترین بررسی در رابطه با رمز زیبایی استعاره را ارسطو انجام داده که دلیل این زیبایی را ابهام و پیچیدگی حاصل از آن دانسته است، و بر اساس همین سخن، اندیشمندان اسلامی به تشریح دلایل زیبایی استعاره در دوران خود پرداختهاند.
3- بحث و بررسی
3-1- استعاره در شعر پایداری
استعاره پایداری نوعی تصویرسازی شاعرانه است که در آن مفاهیم مقاومت، ایستادگی، آزادی، وطندوستی، شهادت و مبارزه با ظلم، بهجای بیان مستقیم، در قالب نمادها و تصاویر غیرمستقیم و هنری بیان میشوند. این استعارهها نهتنها زیبایی زبانی دارند، بلکه بار معنایی عمیق و چندلایهای را منتقل میکنند.
در شعر پایداری، استعاره ابزاری است برای فریاد بیصدا؛ یعنی شاعر با استفاده از نمادهایی چون «مار»، «کفتار»، «نیلوفر»، «آفتاب سرخ»، «دار»، «قفس»، «بال»، «خاکستر» و... مفاهیمی را بیان میکند که گاه بهدلایل سیاسی یا اجتماعی نمیتوان آنها را بهصراحت گفت. استعارهها مفاهیمی چون آزادی، ظلم، وطن، شهید، دشمن و مبارزه را در قالبی شاعرانه و قابل تأویل بیان میکنند. شاعر با استفاده از استعارههای پایداری به تحریک عواطف می پردازد وهمدلی و اتحاد و انگیزه مقاومت را در مخاطب زنده میکنند. نمونههایی از استعاره پایداری
- «مارهای مجلسی» → نمایندگان خائن
- «نیلوفران باغ» → نوجوانان رزمنده
- «آفتاب سرخ» → شهید یا قهرمان
- «بالهای تشنه در قفس» → آزادیهای سرکوبشده
- «دار» → مجازات خیانتکاران
3-2- مجلس و نمایندگان مجلس
استعاره از ابزارهای مهمی است که در شعر پایداری به شاعر امکان میدهد بدون بیان صریح، تصویری ذهنی و چندلایه از وضعیت سیاسی ارائه کند. در بسیاری از اشعار شاعران پایداری، مجلس و نمایندگان آن با استعارههایی توصیف شدهاند که بازتابدهندهی فساد، خیانت، و تقابل میان ملت و حاکمان است. در ادامه به بررسی استعارههای به کار رفته توسط شاعران مطرح در پژوهش پرداخته خواهد شد. در دوره مشروطه نمایندگان مجلس بیشترین سهم را خیانت به آرمانهای ملت داشتند. بی جهت نیست که نوک پیکان حمله شاعران متوجه آنان شده است.
باز گویم این سخن را گر چه گفتم بارها |
| مینهند این خائنین بر دوش ملت بارها | (فرخی یزدی،1363: 84) |
استعارۀ مصرحه: منظور از خائنین نمایندگان مردم است.
مارهای مجلسی دارای زهری مهلکند |
| الحذر باری از آن مجلس که دارد مارها | (همان:99) |
استعارۀ مصرحه: مارهای مجلسی یعنی نمایندگان مجلس.
در این بیت، «مارهای مجلسی» بهعنوان استعارهی مصرحه برای نمایندگان مجلس بهکار رفته و آنها را سمی و تهدیدآمیز معرفی کرده است. این تصویر استعاری، ضمن تقویت بار انتقادی شعر، مخاطب را نسبت به عملکرد و تأثیر منفی آنها در جامعه آگاه میسازد.
دفع این کفتارها گفتار نتواند نمود |
| از ره کردار باید دفع این کفتارها | (همان:99) |
کفتار: استعارۀ مصرحه از نمایندگان مجلس
شاعر در این قسمت برای توصیف نمایندگان مجلس، از واژهی کفتار استفاده کرده و معتقد است برای دفع آنها، تنها گفتار کافی نیست، بلکه اقدام و عمل کارساز خواهد بود. این امر نشاندهندۀ ماهیت انقلابی شعر پایداری است که تلاش میکند اعتراضات مردمی را از سطح بیان نارضایتی فراتر برده و به کنش اجتماعی و سیاسی تبدیل کند.
ای خموشان در کمین! مارهای آستین! |
| جان نیلوفران باغ، دور باد از گزندتان | (کاکایی،1386: 144) |
مار استعارۀ مصرحه از دشمن داخلی، و نیلوفرهای باغ استعارۀ مصرحه از نوجوانان و رزمندگانی است که همانند نیلوفر بالنده و ترد و شکننده هستند.
پول تصویبی مجلس نبد ار ماه به ماه |
| گرد آن کهنه حریف این همه کلاش نبود | (فرخی؛ 1363: 134) |
استعاره مصرحه: کهنه حریف استعاره از قوام السلطنه و کلاش استعاره از نمایندگان مجلس.
از برای این همه خائن بود یک دار کم |
| پر کنید این پهن میدان را ز چوب دارها | (همان: 99) |
استعارۀ مصرحه: پهن میدان از پهنۀ مملکت
3-3- میهن
میهندوستی یکی از پرکاربردترین درونمایه های شعر پایداری است، چرا که شاعر میهن را فراتر از یک سرزمین جغرافیایی میبیند و آن را مظهر هویت، فرهنگ، آزادی و شرف انسانی میداند. خاک وطن، جایی که خون شهیدان آن را تقدیس کرده است، در شعر پایداری بهعنوان حرم و معبد مقدس تصویر میشود و یادآور پیوندی عاطفی و معنوی میان انسان و سرزمینش است. شهیدان در اشعاره پایداری نه فقط قهرمانان بلکه نگهبانان وطناند، کسانی که با ایثار و جانفشانی خود دیوارهای عزت وسربلندی را بنا نهادهاند. شاعر وطن را گاه به شکل مادر یا معشوقی تصویر میکند تا عشق به سرزمین را با احساسات عمیق انسانی پیوند دهد و نشان دهد که وفاداری به وطن، بخشی از روح و جان آدمی است. در کنار این، رنجها و ستمهایی که وطن از بیگانگان و ظلمهای تاریخ متحمل شده، در شعر پایداری بازتاب مییابد و مقاومت و ایستادگی مردم در برابر این سختیها برجسته میشود. در نهایت، امید به آینده روشن میهن و آرمان آزادی و عدالت، همچون شعلهای جاودانه در دل شعر جریان دارد و میهندوستی را از یک احساس ساده به حماسهای عاطفی و معنوی تبدیل میکند، حماسهای که خواننده را به وفاداری، فداکاری و عشق به وطن فرا میخواند.
| در این هوایی که از نو گرفته ایم جانی | (کاکایی،166:1395) |
غبار مسموم استعاره است از ظلم ستمهایی که به مردم ایران شده است.و در این هوای مسموم به عشق تو جانی دوباره گرفته ایم ونیازمند پناه تو هستیم.
| فرق است در میانۀ شاه و گدا هنوز | (فرخی، 1363: 150) |
استعارۀ مصرحه: دیار شوم یعنی ایران
نه گوشی است ما را که سازیم اصغا |
| ز نای وطن صوت ان یرحمونی | (همان: 194) |
انسان نمایی (استعارۀ مکنیه): نای وطن. در قالب اضافۀ استعاری.
باید از اول بشوید دست از حق حیات |
| در محیط مردگان هرکس اقامت میکند | (همان:134) |
استعارۀ مصرحه: محیط مردگان استعاره از سرزمین ظالمان و مردمی که به ظلم عادت کردهاند.
هر قطره شود بحری و آید به تلاطم |
| این خون شهیدان که به نزهتگه چین ریخت | (همان: 99) |
نزهتگه چین استعارۀ مصرحه از آبادانی برای ستمگران است.
چون کوهکن به تمکین بسپار جان شیرین |
| وزخون خویش رنگین دامان بیستون کن | (همان: 174) |
بیستون :استعارۀ مصرحه از کشور. دامان بیستون: اضافۀ استعاری.
بود اگر جامعه بیدار در این دار خراب |
| جای سردار سپه جز به سر دار نبود | (فرخی،1363: 99) |
دار خراب :استعاره از ایران.
بررسی استعاره های مرتبط با وطن در شعر پایداری نشان میدهد که شاعران از این ابزار زبانی برای بیان ظلم، خیانت و استبداد حاکم بر سرزمین استفاده کردهاند. استعارههایی که وطن را سرزمینی تحت سلطه، در معرض ویرانی، یا عرصۀ مبارزه معرفی میکنند، همگی در تقویت گفتمان مقاومت و پایداری قرار دارند. به بیان دیگر، این استعارهها نهتنها ابزاری برای زیباییشناسی شعر، بلکه ابزاری برای افشاگری، تهیج عمومی و دعوت به مبارزه به کار رفتهاند.
3-4- آزادی و آزادگی
در شعر شاعران مشروطه، به ویژه فرخی یزدی، آزادی سیاسی به معنای حق مردم برای داشتن حکومت عادلانه، قانون اساسی و زندگی بدون ظلم مطرح میشود. این شاعران با انتقاد از شاهان و حکام فاسد و ستمگر، مردم را نسبت به ظلم و فساد آگاه میکنند و آنها را به ایستادگی و مبارزه برای عدالت و آزادی دعوت مینمایند. در شعر فرخی، آزادگی همواره با شجاعت و مقاومت در برابر ظلم پیوند خورده است و بدون ایستادگی امکانپذیر نیست. شاعران مشروطه برای بیان این مفاهیم از استعارهها و نمادهایی مانند پرنده در قفس برای نشان دادن مردم تحت ظلم و خورشید عدالت برای نشان دادن آینده روشن و حکومت عادلانه استفاده میکنند. به طور کلی، شعر فرخی یزدی و شاعران مشروطه با ترکیب انتقاد اجتماعی و سیاسی، هدف اصلی خود را آگاه کردن جامعه و دفاع از حقوق مردم قرار دادهاند و پیام آزادی سیاسی و ارزش آزادگی را به صورت روشن منتقل میکنند.
آزادی، آزادگی و تعاریف و تعابیر آن همزمان با انقلاب مشروطه وارد شعر فارسی شد. شاعران با الهام انقلابهای کشورهای غربی با این مضامین آشنا شدند.
در گلستان جهان یک گل به آزادی نرست |
| همچو من سرو چمن همراستی آزاد نیست | (همان:99) |
استعارۀ مصرحه: گل استعاره از انسان آزاده و اصیل است.
در سایۀ استبداد پژمرده شد آزادی |
| این گلبن نورس را بیریشه نباید کرد | (همان: 141) |
اضافۀ استعاری: سایۀ استبداد. استعارۀ مکنیه در پژمرده شد آزادی.
در اینجا «گلبن نوخاسته» به آزادی تازه شکلگرفته اشاره دارد که هنوز ریشه ندارد و تناور نشده و نیاز به مراقبت دارد.
آزادی اگر میطلبی غرقه به خون باش |
| کاین گلبن نوخاسته بیخار و خسی نیست | (همان: 98) |
گلبن نوخاسته استعارۀ مصرحه از آزادی است زیرا نهال آزادی در ایران نوپاست به همین خاطر به گلبن نوخاسته تشبیه شده است. خار و خس استعارۀ مصرحه از افراد بیسر و پا و سوء استفاده کننده جامعه هستند.
استعارههایی که برای آزادی به کار رفتهاند، بیشتر به نوپا بودن آن اشاره میکنند؛ زیرا مردم به تازگی با این حق از حقوق مسلم خویش آشنا شدهاند. شاعران هدفشان این است که مخاطب را به حفظ و تداوم آزادی ترغیب کنند. این استعارهها جنبههای انگیزشی دارند و دعوتی به تلاش برای پایداری آزادی هستند.
3-5- استعاره از شاعران در بند
یا اسیران قفس را نیست کس فریادرس |
| یا مرا از ناامیدی حالت فریاد نیست | (همان: 99) |
استعارۀ مصرحه: اسیران قفس استعاره از خود شاعر. استعارۀ قفس از زندان. (استعارۀ مصرحه)
در این بیت، «اسیران قفس» استعاره از خود شاعر و دیگر زندانیان سیاسی است. «قفس» تصویری از زندان، محدودیت و سرکوب سیاسی را تداعی میکند. در واقع، این استعاره حس بیپناهی، تنهایی و نامیدی را نشان میدهد، جایی که صدای اعتراض به جایی نمیرسد.
روزگار او را نسازد پست همچون فرخی |
| هر که با طبع بلند و همت مردانه بود | (همان: 127) |
جانبخشی: روزگار او را پست نمی سازد.
در این بیت، «روزگار» به مثابهی نیرویی زنده و فعال توصیف شده است که بر سرنوشت افراد اثر میگذارد. این نوع استفاده از زبان، جانبخشی (تشخیص) است، چرا که شاعر ویژگی انسانی به «روزگار» داده است. اما نکته مهمتر این است که شاعر معتقد است با وجود سختیها و مشکلات بسیار، نباید در برابر ظلم تسلیم شد. شاعران پایداری خود در صف اول مبارزان انقلاب قرار داشتهاند لذا نگاه آنان روحیهی مقاومت و مبارزه در برابر استبداد را تقویت میکند.
3-6- منفعت طلبان
روز و شب آباد شد بغداد جمعی کاسهلیس |
| همچو اهل کوفه از شام قوامالسلطنه | (همان: 127) |
استعارۀ مصرحه: کاسهلیس یعنی افراد پست. بغداد: استعاره از شهر آباد و دارای نعمت