Validation of the Media Literacy Model of the Education Organization
Subject Areas :Amirhossein Zarei 1 , Mousa Rahimi 2 , Hamid Mahmoudian Attaabdi 3 , Dariyoush Jamshidi 4
1 - PhD. student, Department of Public Administration, Shiraz Branch, Islamic Azad University, Shiraz, Iran.
2 - Assistant Professor, Department of Management, Faculty of Economic and Management, Shi.C., Islamic Azad University, Shiraz, Iran.
3 - Associate Professor, Department of Management, Faculty of Economic and Management, Shi.C., Islamic Azad University, Shiraz, Iran.
4 - Assistant Professor, MBA Department, Shi.C., Islamic Azad University, Shiraz, Iran.
Keywords: Media literacy components, education, Validation.,
Abstract :
Purpose: Today, media literacy is recognized as one of the essential skills of the 21st century, enabling individuals to critically evaluate media content, understand its cultural and social impacts, and become responsible consumers and producers of media. This research aimed to validate the media literacy model of the Fars Provincial Education Organization.
Method: The research method was quantitative. In the quantitative part, data were collected through a questionnaire among 384 teachers and education experts and analyzed using structural equation modeling in PLS3 software. The results of the study showed that in this study, a comprehensive media literacy model based on Iranian-Islamic culture was presented, consisting of five primary indicators and 25 sub-indicators. Each of these elements plays a decisive role in fostering media literacy within the educational framework of the education organization.
Findings: The results of structural equations showed that all variables have a positive and significant relationship with media literacy, which indicates that when educational content is blended with cultural values and teachers are adequately trained, overall media literacy among students improves significantly.
Conclusion: We therefore conclude that through the integration of media literacy education, educators can foster a generation of critical thinkers who are equipped to address social challenges and make positive contributions to their communities.
آقاملا، نسرین، نیرومند، لیلا، ملکیان، نازنین، تاجیک اسماعیلی، سمیه. (1400). بررسی تاثیر مهارت¬های زندگی بر سواد رسانه¬ای شهروندان تهرانی با تاکید بر ویژگی های جمعیت شناختی، فرهنگ - ارتباطات، ۵۶(۲۲): 56-29.
برزگر، راضیه، ادیب، یوسف، حبیبی، حمدالله، تقی پور، کیومرث. (1402). شناسایی مولفه¬های سواد رسانه¬ای برای دانشجو معلمان با استفاده از الگوی شش مرحله ای سنتز پژوهشی روبرتس، پژوهش-های برنامه درسی، ۱۳(۱): 299-262.
پورمیرزایی کوهبنانی، صدیقه، پورمیرزایی کوهبنانی، مهدیه السادات. (1403). بررسی و نیازسنجی برنامه آموزش سواد رسانه¬ای در برنامه درسی دانش آموزان، نوزدهمین همایش ملی روانشناسی و علوم تربیتی، شیروان.
جعفری، داود و آصفی، کیمیا، (1403)، رابطه بین سواد رسانه¬ای و مهارت¬های شغلی با خودکارآمدی در معلمان زن دوره ابتدایی شهر ملایر، نهمین کنفرانس بین المللی مطالعات میان رشته¬ای علوم بهداشتی، روانشناسی، مدیریت و علوم تربیتی.
رنجبر، محسن، محمدی، انوشیروان. (1403). بررسی تاثیر آموزش فناوری معلمان بر سواد رسانه¬ای و اهداف استفاده شده از شبکه¬های آموزشی، ماهنامه پایاشهر، ۶(۶۰): ۱۳-۱۹.
طباطبایی کلجاهی، سیدرضا، قاسم زاده علیشاهی، ابوالفضل، یارمحمدزاده، پیمان. (1401). طراحی الگوی توسعه شایستگی سواد رسانه¬ای معلمان زبان انگلیسی مقاطع متوسط اول و دوم، آموزش در علوم انتظامی، ۱۰(۳۹): ۱۰۵-۱۲.
زکایی، حسین، سجادی هزاره، سیدحمید، تجاری، فرشاد، و امیرتاش، عبدالرضا. (1400). مدل ارتباطی شبکه¬های اجتماعی، سواد رسانه¬ای، سرمایه اجتماعی و هویت اجتماعی دست اندرکاران برنامه¬های ورزشی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، پژوهش¬های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش، 13(1)، 147-160.
سلیمانی، خالد، ایزدی، بهزاد، نوروزی سید حسینی، رسول، قاسمی، حمید. (1400). طراحی مدل سواد رسانه¬ای معلمان تربیت بدنی با تاکید بر کیفیت بخشی درس تربیت بدنی (رویکرد آمیخته)، مدیریت ورزشی، ۱۳(۳): ۹۶۱-۹۳۹.
قجری، حسینعلی، محمدی، زهرا، قلی زاده سلطان آبادی، محمد. (1401). سنجش میزان سواد رسانه¬ای کارکنان نهادهای امنیت ساز در پایش اخبار مرتبط در سطح رسانه¬ها از بعد اقناعی و شناختی، مطالعات حفاظت و امنیت انتظامی، ۱۷(۴): پیاپی 65، 169-131.
مهدی پورطبسی، محدثه، قویدل باجگیران، میثم. (1403). بررسی نقش محتوای برنامه های آموزشی در شکل گیری سواد رسانه¬ای و کاربرد رسانه¬های آموزشی دیجیتال، سومین همایش ملی پژوهشمند، بندرعباس.
Barman, Shanta. (2024). Media Literacy Education, Media & Journalism Transformations- Emerging Trends and Paradigm Shifts, Edition: 1st, Chapter: 9, Publisher: Eureka Publication.
Celik, Ismail, Muukkonen, Hanni, Dogan, Selcuk. (2021). A model for understanding new media literacy: Epistemological beliefs and social media use, Library and Information Science Research, 43 (2): 101125.
Dahal, Sudhamshu. (2024). Literacy in the New Media Age: What Has Changed? Bodhi- An Interdisciplinary Journal, 10(1): 79-62.
Guerola-Navarro, Vicente, Stratu-Strelet, Doina, Botella-Carrubi, Dolores, Gil-Gomez, Hermenegildo. (2024). Media or information literacy as variables for citizen participation in public decision-making? A bibliometric overview, Sustainable Technology and Entrepreneurship, 2 (12): 100030.
Schmitz, Maria-Luisa, Consoli, Tessa, Antonietti, Chiara, Cattaneo, Alberto, Gonon, Philipp, Petko, Dominik. (2024). Why do some teachers teach media literacy while others do not? Exploring predictors along the “will, skill, tool, pedagogy” model, Computers in Human Behavior, 151, 108004.
Turos, M´ atyas, Kenyeres, Attila Zoltan, Szuts, Z. (2024). Fake video detection among secondary school students: The impact of sociocultural, media literacy and media use factors, Telematics and Informatics Reports, 15 (2): 100160.
فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامیواحدگرمسار سال نوزدهم، شماره 1، بهار 1404 صص 113-90 |
اعتبارسنجی الگوی سواد رسانهای سازمان آموزش و پرورش
امیرحسین زارعی1، موسی رحیمی2، حمید محمودیان عطاآبادی3، داریوش جمشیدی4
چکیده:
هدف: امروزه سواد رسانهای بهعنوان یکی از مهارتهای ضروری قرن بیست و یکم شناخته میشود که افراد را قادر میسازد تا محتوای رسانهها را بهطور انتقادی ارزیابی کرده، تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آن را درک نموده و به مصرفکنندگان و تولیدکنندگان مسئول رسانه تبدیل شوند. این پژوهش با هدف اعتبارسنجی الگوی سواد رسانهای سازمان آموزش و پرورش استان فارس انجام شد.
روش: روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کارشناسان و معلمان در آموزش و پرورش استان فارس است، که با توجه به تعداد آنها بیش از صد هزار نفر میباشد، طبق جدول مورگان تعداد 384 نفر بهعنوان نمونه و بهصورت تصادفی انتخاب شدهاند. با استفاده از مدل استخراج شده در بخش کیفی، پرسشنامه محقق ساخت طراحی شده و در اختیار نمونه آماری قرار داده شد. جهت ارزیابی فرضیهها و نیز تأیید مدل مفهومی ارائه شده از نرم افزارهای معادلات ساختاری Smart PLS4 استفاده گردید.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد، در این پژوهش، مدل جامع سواد رسانهای مشتمل بر پنج شاخص اولیه و 25 زیرشاخص ارائه شده است. هر یک از این عناصر نقش تعیین کنندهای در پرورش سواد رسانهای در چارچوب آموزشی سازمان آموزش و پرورش دارند. نتایج معادلات ساختاری نشان داد، که تمامی متغیرها دارای رابطه مثبت و معناداری با سواد رسانهای می باشند، که نشان میدهد زمانی که محتوای آموزشی با ارزشهای فرهنگی آمیخته شود و معلمان به اندازه کافی آموزش ببینند، سواد رسانهای کلی در بین دانشآموزان به طور قابلتوجهی بهبود مییابد.
نتیجهگیری: از طریق ادغام آموزش سواد رسانهای، مربیان میتوانند نسلی از متفکران انتقادی را پرورش دهند که برای رسیدگی به چالشهای اجتماعی و کمک مثبت به جوامع خود مجهز هستند.
کلیدواژهها: مولفههای سواد رسانهای، آموزش و پرورش، اعتبارسنجی.
پذیرش مقاله: 5/4/ 1404 دریافت مقاله: 18/2/1404
مقدمه
سواد رسانهای در جامعه اشباع از اطلاعات امروزی به طور فزایندهای حیاتی است، زیرا به افراد این امکان را می دهد تا محتوای رسانهها را به طور انتقادی ارزیابی و هدایت کنند، مفاهیم فرهنگی آن را درک کنند و به عنوان مصرف کنندگان و تولیدکنندگان اطلاعات به طور مسئولانه درگیر شوند. یک پایه قوی در سواد رسانه ای به مبارزه با اطلاعات نادرست، تقویت مشارکت دموکراتیک و ارتقای انسجام اجتماعی کمک می کند. با توجه به اینکه رسانه نقش بسزایی در شکلدهی دیدگاهها و ارزشهای فرهنگی بهویژه در زمینههای خاص منطقهای مانند استان فارس در ایران ایفا میکند، توسعه الگوی سواد رسانهای که ریشه در فرهنگ ایرانی اسلامی دارد، نه تنها هویت فرهنگی را حفظ میکند، بلکه مهارتهای ضروری مانند تفکر انتقادی و تفکر انتقادی را نیز پرورش میدهد. تعامل اخلاقی رسانه در بین دانش آموزان و مربیان (میهایلا5، 2020). رسانه به ابزارهای ارتباطی مختلفی اطلاق می شود، که اطلاعات، ایده ها و سرگرمی را به مخاطبان گسترده ای منتقل می کند و شامل اشکال سنتی مانند روزنامهها، مجلات، تلویزیون، رادیو و فیلم و همچنین پلتفرمهای دیجیتال جدیدتر مانند اینترنت، رسانههای اجتماعی، پادکستها و خدمات پخش است. رسانهها نقش مهمی در شکلدهی فرهنگ، سیاست و جامعه ایفا میکنند. بر نحوه درک مردم از دنیای اطراف خود و تعامل با دیگران تأثیر می گذارد. درک پویایی رسانه ها، از جمله تولید، توزیع و مصرف آن، برای افراد ضروری است تا بتوانند به طور انتقادی و مسئولانه در چشم انداز اطلاعات مدرن حرکت کنند (بارمن، 2024).
ظرفیت ارزیابی و تحلیل بسترهای رسانه ای مختلف و اطلاعاتی که آنها منتقل می کنند به عنوان سواد رسانه ای شناخته می شود. رسانه ها جزء زندگی روزمره ما در دنیای مدرن هستند. با این حال، بسیاری از مردم فاقد دانش و توانایی تفکر انتقادی لازم برای درک و تجزیه و تحلیل مطالبی هستند که در معرض آن قرار میگیرند، و برخی از مصرفکنندگان از اینکه منابع رسانهای چگونه بر باورها و انتخابهایشان تأثیر میگذارند ناآگاه هستند. مرور واژگان، اصطلاحات، و مثال های دنیای واقعی مرتبط با سواد رسانه ای می تواند به فرد کمک کند تا در تفسیر معنا ماهرتر شود (بارمن، 2024). مطالعات مرتبط با رسانه و ارتباطات خیلی زود ظهور پیدا کردند و به عنوان یک زمینه جدید تحقیقاتی تثبیت شدند. مفهوم سوادآموزی با تحولات رسانه ای، از رسانه های چاپی (مانند روزنامه و کتاب) و رسانه های سنتی (فیلم، رادیو، تلویزیون) تا رسانه های دیجیتال مانند رایانه، تبلت، اینترنت و تلفن های هوشمند، تکامل یافت. با این حال، مفهوم سواد رسانه ای بعدها ظهور پیدا کرد. در کنفرانس ملی سواد رسانه ای در سال 1992، یک تعریف اصلی از سواد رسانه ای پدیدار گشت: توانایی شهروندان برای دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید اطلاعات با نتایج خاص با استفاده از اشکال مختلف. در اصل، سواد رسانهای مهارتهای تفکر انتقادی را در انتخاب رسانه، تفسیر اطلاعات دریافتی، و تحلیل پیامها از طریق پرسشهایی درباره چگونگی و چرایی، و همچنین بررسی شکل، محتوا، تألیف و مالکیت رسانه را تقویت میکند. هدف سواد رسانهای افزایش مهارت ها، به ویژه در میان جوانان، در دسترسی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی، و ایجاد محتوای رسانهای، و استفاده بالقوه از رسانهها است. بنابراین، سواد رسانهای، توانایی دسترسی انتقادی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی، ایجاد و به اشتراک گذاری رسانهها، ابزاری در کاهش اثرات منفی ارتباطات رسانهای بر کاربران تلقی می شود. جامع ترین تعریف شامل کنش است که افراد را به کنشگران ارتباطی تبدیل می کند. بر اساس این تعریف، «سواد رسانهای توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی، ایجاد و عمل با استفاده از همه اشکال ارتباطی است». با ظهور اینترنت، مفهوم رسانه های جدید ظهور پیدا کرد که طیف وسیعی از تولید، توزیع و استفاده رسانهها را در بر میگیرد و رسانههای دیجیتال، تعاملی، فرامتنی، مجازی و شبکه ای را شامل میشود. پس از آن، سواد رسانهای جدید به عنوان مفهومی با هدف درک محیط رسانه ای جدید در وب 2.0، با تمرکز بر دسترسی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی، نقد و تولید محتوای رسانهای پدیدار شد. با این حال، سواد رسانه ای جدید به سرعت با رقابت مفاهیم دیگری روبرو شده است (سالیو6، 2024).
سواد رسانهای به مهارت استفاده از ابزارهای فن آوری اطلاعات و ارتباطات برای انجام فعالیتهای روزمره و شخصی یا عملکرد شغلی اشاره دارد. سواد رسانهای به عنوان یک قابلیت به افراد اجازه میدهد تا به رسانهها و دیگر ارائه کنندگان اطلاعات به طور مؤثر به به تعامل بپردازد. هم چنین امروزه با گسترش شبکههای ارتباطی و منابع الکترونیکی لزوم انتخاب بهترین و مرتبطترین منبع براساس نیازهای اطلاعاتی افراد، ضروری به نظر میرسد. سواد رسانهای، به مخاطبان این امکان را میدهد که با آگاهی کامل، پیامهای رسانهای را پردازش کرده و به دانش موجود در هر رسانهای دست پیدا کند (خادم نیا و همکاران، 1402). سواد رسانه ای به توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و برقراری ارتباط با پیامهای رسانهای در اشکال مختلف و توانایی معنیسازی اطلاق می شود و قابلیتی است که به فرد امکان میدهد تا ارائه دهندگان اطلاعات، به طور مؤثر با رسانه تعامل داشته باشد و برای یادگیری مستمر و مادام العمر از آن بهره گیرد و در مواقع لازم، پیامها و کارکردهای آنها را نقد کند ( هلاک7، 2016). سواد رسانه ای مفهومی چندبعدی است، که به توانایی مخاطب در رمزگشایی، ارزیابی، تحلیل و بازتولید اطلاعات در رسانههای مختلف اشاره دارد. با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و ظهور رسانههای دیجیتال، تمرکز مطالعه به سواد رسانه ای جدید معطوف شده است. چن8 سواد رسانهای جدید را به دو سطح طبقه بندی کرد: یکی «مصرف و تولید» و دیگری «کارکرد و انتقاد». این سطوح منجر به چهار بعد تحلیل می شود: مصرف عملکردی، مصرف بحرانی، تولید عملکردی و تولید بحرانی. بر این اساس، سایر محققان چارچوب تحقیق سواد رسانهای جدید را در بستر وب، اصلاح کردند و معتقد بودند که سطح مصرف شامل مهارت مخاطبان در استفاده از فناوری رسانه، درک معنای محتوای رسانه، تجزیه و تحلیل اطلاعات رسانهها، توانایی جامع است. برای ادغام اطلاعات با دیدگاههای خود و توانایی انتقادی برای ارزیابی اعتبار رسانهها به کار می رود (چن و بائو9، 2024).
برخــی از اندیشــمندان معتقدنــد تمــام رســانههایی کــه نحــوه ارســال اطاعــات آنهــا بــر مبنــای دیجیتالــی (صفــر و یــک) اســت، در زمــره رســانههای دیجیتــال قــرار دارنــد. بــر اســاس تعریـف ارائـه شـده از سـوی مرکـز اطاعـات و رسـانههای دیجیتـال کشـور، رسـانههای دیجیتـال رسـانههایی هسـتند کـه تبـادل یـا انتشـار محتـوا در آنهـا، تنهـا بـه کمـک ابزارهـای مجهـز بـه پردازشـگر دیجیتـال میسـر باشـد. از جملـه رسـانههای برخـط مبتنـی بـر شـبکه (نظیـر شـبکه جهانــی اینترنت،) ســرویسهای مخابراتــی از قبیــل MMS و SMS و ســایر اشــکال شــبکههای (زمانی و همکاران، 1400). سواد رسانهاي نوعی درك مبتنی بر مهارت است که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع نوآوريها را شناخت و از یکدیگر تمییز داد. همچنین سواد رسانه اي میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد تا از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به رابطه اي متقابل و فعالانهاي وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به بیان دیگر، سواد رسانهاي کمک میکند تا بتوان از سفره رسانهها به گونهاي هوشمندانه و مفید بهرهمند شد (زکائی و همکاران، 1400).
سواد رسانهای را می توان به عنوان ظرفیت دسترسی، تجزیه و تحلیل و ارزیابی قدرت تصاویر، صداها و پیامهایی که هر روزه با آن ها روبرو هستیم و نقش مهمی در فرهنگ معاصر ایفا میکند، تعریف کرد. این تعریف دربرگیرنده ظرفیت فردی برای برقراری ارتباط با استفاده از رسانه است. سواد رسانه ای به همه رسانهها از جمله تلویزیون، فیلم، رادیو و موسیقی ضبط شده، مطبوعات، اینترنت، سایر فناوری های ارتباطی دیجیتال، رسانه های جایگزین و سنتی مربوط می شود. اساس و بنیان رسانههای یادگیری و کارکرد این رسانه ها در جامعه ما، از طریق سواد رسانهای و اطلاعاتی بنا نهاده شده است. سواد رسانهای همچنین برخی از توانایی های اساسی مورد نیاز برای تفکر انتقادی، تجزیه و تحلیل، ابراز وجود و خلاقیت را به افراد می دهد، که همگی برای اعضای یک جامعه دموکراتیک ضروری هستند. از چاپ تا رادیو، از ویدئو تا اینترنت، شهروندان میتوانند رسانهها و اطلاعات را در رسانههای مختلف تجزیه و تحلیل کنند. برخی از نمونههای سواد رسانهای عبارتند از: رادیو، تلویزیون، پستهای وبلاگ، یوتیوب، رسانههای اجتماعی، روزنامهها، مجلات، وبسایتهای خبری و پادکستها (ساها10، 2024). سواد رسانه ای به ظرفیت تعامل موثر، بررسی، ارزیابی و ایجاد ارتباطات در بسترهای مختلف از جمله اینترنت و سایر محیطهای رسانهای در حال ظهور اشاره دارد (آکایوگول و داگول11، 2019؛ کیورل، 2022). مفهوم سواد رسانهای که به مجموعهای از دانش، مهارتها و عادات مورد نیاز برای مشارکت کامل در جامعه معاصر اشباع از رسانهها مربوط میشود، در نتیجه تغییرات سریع در رسانههای دیجیتال، رسانههای جمعی، رسانههای اجتماعی، رسانههای عمومی، دگرگون می شود و تغییر میکند. فرهنگ و جامعه سواد رسانه ای از چهار طریق وارد نظام آموزشی و فرهنگی شده است: به عنوان شکل گسترده ای از سواد؛ به عنوان مداخلهای که برای رسیدگی به آسیب های احتمالی ناشی از قرار گرفتن در معرض رسانهها طراحی شده است؛ به عنوان یک رویکرد طراحی شده برای ادغام فناوری دیجیتال در آموزش؛ و به عنوان بعد شهروندی جهانی (هابز12، 2019). تحقیقات آکادمیک به سواد رسانهای از زوایای مختلف اشاره دارد؛ پیروی از نیازها و عادات کاربر، دستورات تکنولوژیکی جامعه دیجیتالی و فرادیجیتال معاصر، و طیفی از رشتههای علمی: مطالعات رسانه، مطالعات و چالشهای ارتباطی، روانشناسی، جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی و غیره (زک13، 2021). توانمندسازی دانش آموزان برای زیستن در این عصر از وظایف نهاد آموزش و پرورش است، زیرا این نهاد زیربنای توسعه و پیشرفت محسوب میشود و معماران فردای کشور را تربیت میکند. مقطع دوره اول متوسطه در میان دورههای تحصیلی به عنوان حلقه ارتباط بین مدرسه و جامعه از اهمیت بالا و سرنوشت سازی برخوردار است. دانش آموختگان این مقاطع لازم است به سواد رسانهای به عنوان مهارتی حیاتی برای زندگی در عصر کنونی مجهز شوند. مهارتی که تسلط بر آن برای دانش آموزان این مقطع بیش از سایر اقشار جامعه ضرورت دارد. در سند تحول راهبردی نظام تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران در افق چشم انداز 1390 به زمینه سازی برای مدیریت بهینه محیط رسانهای و کمک به ترویج و تعمیق سواد رسانهای و بهره بردری مناسب از محیط نوظهور یادگیری اشاره شده است. سواد رسانه ای مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته و پا به پای بشر و همراه با تحول رسانهها، متناسب با هر دوره زمانی، گسترش یافته است. امروزه سواد رسانهای بیشتر تحت تاثیر رسانههای تعاملی قرار دارد (قاسمی گورندی و صادقی، 1400). در ادامه به بررسی پیشینه پژوهش میپردازیم.
کورنیاسی و همکاران14 (2024) پژوهشی را با عنوان سواد رسانهای، سواد اطلاعاتی، و تازه رای دهندگان در حال مبارزه با اطلاعات غلط سیاسی آنلاین انجام دادند. این پژوهش از رویکرد پژوهشی کمی با استفاده از پیمایش مقطعی استفاده کرد. نمونه شامل 380 رای دهنده مبتدی متشکل از دانش آموزان دبیرستانی در منطقه سیانجور بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادهها از طریق یک نظرسنجی فرم آنلاین Google جمعآوری شد. بر اساس یافتهها، سواد رسانهای و سواد اطلاعاتی به طور همزمان به طور قابلتوجهی بر صلاحیت تازه رایدهندگان برای تشخیص اطلاعات نادرست سیاسی آنلاین تأثیر گذاشت و مقیاسهای سواد رسانهای و اطلاعاتی بالاتر با قصد کمتر برای انتشار آن در بسترهای اجتماعی مرتبط بود. یافتهها نتیجه میگیرند که سواد رسانهای و سواد اطلاعاتی نقش مهمی در تعیین رفتار رأیدهندگان تازهکار در مورد اطلاعات غلط سیاسی آنلاین دارند.
سلیک و همکاران (2021) پژوهشی را با عنوان الگویی برای درک سواد رسانه ای جدید: باورهای معرفت شناختی و استفاده از رسانه های اجتماعی اجرا نمودند. مهارت های سواد رسانه ای جدید برای قرن بیست و یکم مهارت هایی حیاتی تلقی می شوند. با این حال، تحقیقات محدودی در مورد عوامل مؤثر بر مهارتهای سواد رسانهای جدید وجود دارد. یک مدل قوی برای کاوش در سوابق سواد رسانه ای جدید ساخته شد. این مدل باورهای معرفتشناختی و اهداف استفاده از رسانههای اجتماعی را در بر میگیرد. مشخص شد که اهداف افراد درباره استفاده از رسانههای اجتماعی بر باورهای اطلاعاتی آنان تأثیر می گذارد. علاوه بر این، استفاده تعاملی و ارتباطی از رسانههای اجتماعی، باورهای معرفت شناختی را پیچیده تر میکند. با این حال، به احتمال زیاد در مورد استفاده از رسانههای اجتماعی برای پیدا کردن دوستان جدید باورهای ساده لوحانهای وجود دارد. همچنین، اهداف استفاده از رسانههای اجتماعی و باورهای معرفتی بر مهارت های سواد رسانه ای جدید تأثیر میگذارد. بر این اساس، استفاده متقابل از رسانههای اجتماعی می تواند به توجیه اطلاعات کمک نموده و به نوبه خود، مهارتهای سواد رسانه ای جدید را افزایش دهد. این مطالعه نشان داد که دانش استفاده از رسانههای اجتماعی و باورهای معرفتشناختی ما را قادر میسازد تا حد زیادی مهارتهای سواد رسانهای جدید را درک کنیم.
پورمیرزایی کوهبنانی و پورمیرزایی کوهبنانی (1403) در پژوهشی به بررسی و نیازسنجی برنامه آموزش سواد رسانهای در برنامه درسی دانش آموزان پرداختند. برنامه ی آموزش سواد رسانه ای چه به صورت اجباری و چه در بخش تجویزی و اختیاری نیز پاسخی به نیازهای گوناگون و امکان یادگیری همیشگی با توجه به نقش رسانهها است و تحلیل و ارزیابی محتوای رسانه ای می تواند در همین راستا، ارزیابی شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی و نیازسنجی برنامه ی آموزش سواد رسانه ای در برنامه ی درسی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان کرمان است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه دبیران مدارس متوسطه شهرستان کرمان بودند که بر اساس آخرین آمار تعداد آن ها ۲۷۴۸ نفر میباشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۳۷ نفر تعیین گردید. از روش نمونه گیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، شامل پرسشنامه استاندارد نیازسنجی سواد رسانهای میباشد. روایی پرسشنامهها توسط صاحبنظران تایید شد و پایایی پرسشنامه با توجه به محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر، ۸۱/۰ به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی(تی تک متغیره)، استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که برنامه آموزشی سواد رسانهای در برنامه ی درسی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان کرمان، مورد نیاز میباشد.
برزگر و همکاران (1402) پژوهشی را با هدف شناسایی مولفههای سواد رسانهای برای دانشجو معلمان براساس روش سنتزپژوهی شش مرحلهای Roberts انجام دادند. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات معتبر داخلی و خارجی چاپ شده در مجلات معتبر، کتب داخلی و خارجی، پایان نامهها و اسناد مرتبط با موضوع محدود بر 20 سال اخیر و با بهره گیری از پایگاههای اطلاعاتی و مراکز نگهداری منابع مکتوب در زمینه سواد رسانه ای بود که با توجه به جست و جوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی، بر اساس معیارهای ورود تعداد 466 پژوهش علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروج تعداد 65 پژوهش برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهشهای اولیه، از فرم چک لیست طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافتهها با استفاده از الگوی شش مرحلهای سنتزپژوهی Roberts (1983) و روشهای کدگذاری باز و محوری انجام شد. چک لیست با استفاده از مطالعه مبانی نظری مربوط به موضوع تحقیق تدوین شد. برای اطمینان از نحوه کدگذاریها از دو نفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافتهها استفاده شد. به منظور تأیید پایایی، از فرمول ضریب کاپای کوهن، استفاده شد که در این پژوهش میزان توافق بین ارزشیابان عدد 76 /0 بدست آمد که نشان دهنده 76 درصد توافق بین ارزشیابان در کدگذاریها بود. براساس یافتههای پژوهش، ابعاد و مولفههای سواد رسانهای دانشجو معلمان در 5 مضمون سازمان دهنده اصلی شامل هدف، محتوا، مخاطب، هویت و قالب و 16 مضمون سازمان دهنده فرعی و 56 مضمون پایه شناسایی شدند. مضامین سازمان دهنده فرعی هدف شامل تفکر انتقادی و جامعه پذیری؛ مضامین فرعی محتوا شامل شناختی – ادراکی، احساسی، اخلاقی، زیبایی شناسی؛ مضامین فرعی مخاطب شامل خاص، فعال و منفعل بودن؛ مضامین فرعی هویت شامل مالکیت و کنترل، قانون، فناوری، اقتصاد و مضامین فرعی قالب شامل مکتوب، الکترونیکی، دیجیتالی می باشند. مولفه های شناسایی شده برای سواد رسانه ای می تواند مبنایی برای طراحی برنامه درسی آموزش سواد رسانهای به دانشجو معلمان باشد.
خادم نیا و همکاران (1402)، پژوهشی را با هدف تعیین نقش سواد رسانه ای و باورهای معرفت شناختی در پذیرش فناوری معلمان ابتدایی انجام دادند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه ی معلمان دوره ی اول و دوم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1399 که جمعاً 2982 آموزگار بوده است ؛ از مجموع این جامعه ی آماری با استفاده از فرمول کوکران تعداد 353 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری پرسشنامه ی پذیرش فناوری دیویس (1986) با پایایی 76/0، سواد رسانهای پاتر(2010) و پایایی 81/0 و باورهای معرفت شناختی شومر (1992) با پایایی 76/0 بودند. روایی هر سه ابزار توسط محققان تایید شده بود. تحلیل داده های پژوهش با بهره گیری از روش های تحلیل همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه انجام شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین سواد رسانه ای و باورهای معرفت شناختی معلمان با پذیرش فناوری آنها همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. در واقع هر چه قدر معلمان دوره ی ابتدایی از سواد رسانهای و باورهای معرفت شناسی بالاتری بهره مند باشند، به همان میزان از پذیرش فناوری بالاتری برخوردار هستند. نتایج این پژوهش میتواند به طور مستقیم بر پذیرش دورههای آموزشی آنلاین آینده تأثیر بگذارد و طراحان دوره های مجازی قادرند به شکل مطلوبی از آن بهره مند شوند.
قربانی و وصالی (1401)، پژوهشی را با عنوان راهبردهای نهادینه سازی سواد رسانهای در سطح ملی انجام دادند. در نگاه کلی، سواد رسانه ای ناظر بر توانمندی های لازم جهت بهره برداری از ظرفیتهای سودمند رسانهها و ایجاد امنیت در مقابل پیامدهای ناخواسته رسانههاست، اما در نگاه رو به آینده، سواد رسانهای از موضوعات راهبردی و سرنوشت ساز حوزه ارتباطات و رسانه خاص تلقی میشود. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین راهبردهای نهادینه سازی آینده سواد رسانهای در کشور و ایجاد درکی شفاف فراروی سیاست گذاران حوزه رسانه برای آمادگی پیشدستانه و کمک به اتخاذ عقلانی ترین تصمیمات این حوزه است. روش پژوهش، برنامه ریزی سناریویی و چارچوب نظری، نظریه جیمز پاتر است. یافتههای تحقیق حاکی از برجسته سازی عواملی همچون "پیوست سواد رسانه ای برای قوانین و سیاستها"، "هماهنگ سازی آموزش سواد رسانهای با نهادهای علمی"، "بهره گیری از کارشناسان سواد رسانه ای در قانون گذاری دولتی، "رویکرد عمل گرایانه مدیران به سواد رسانه ای به مثابه یکی از مهارتهای مهم زندگی"، "اعتباربخشی صدا و سیما به مخاطب" و در نتیجه شناسایی دو عدم قطعیت بحرانی "مخاطب محوری" و "نخبه گرایی" و شکل دهنده به منطق سناریوهاست که راهبردهای تحقیق از برهم کنش این دو عامل شکل خواهند گرفت.
بنابراین بر اساس بررسی پیشینه پژوهش و بر اساس تحقیقات صورت گرفته در زمینه سطح سواد اینترنتی و رسانه ای دانش آموزان، این واقعیت است، که والدین و معلمان نمیتوانند چگونگی استفاده از رسانهها و منابع اطلاعاتی مدرن را به دانشآموزان آموزش دهند و ضرورت افزایش سواد رسانهای معلمان و راهکارهای آن به یک امر ضروری و انکارناپذیر تبدیل شده است. سطح آسیبپزیری دانش آموزان استان فارس از موضوع سواد رسانه ای بیانگر ضرورت فوری تر و حساس تر طراحی الگوی سواد رسانهای15 در سطح آموزش و پرورش فارس می باشد؛ چرا که سواد رسانه امروزه به عنوان یکی از اثرگذارترین ابزارهای فرهنگی و فرهنگ ساز در جوامع، نقش کلیدی دارد؛ چرا که رسانه یکی از ارکان مهم و حکومتی که مدیریت و هدایت افکار عمومی را بر عهده دارد و منبع الهام همه حوزه های فرهنگی است.
اعتبارسنجی الگوی سواد رسانهای سازمان آموزش و پرورش استان فارس چگونه است؟
روش تحقیق
روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود. با استفاده از این روش روابط بین این ابعاد و مؤلفهها مشخص میشوند. لذا روش جمع آوری دادههای این پژوهش میدانی میباشد. و قلمرو زمانی این پژوهش از بهار1401 تا زمستان 1403 میباشد. قلمرو مکانی پژوهش حاضر را آموزشگاههای استان فارس تشکیل میدهد. و قلمرو موضوعی این پژوهش در حوزه سواد رسانهای را شامل میشود. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل کارشناسان و معلمان در آموزش و پرورش استان فارس است، که با توجه به تعداد آنها بیش از صد هزار نفر میباشد، طبق جدول مورگان تعداد 384 نفر بهعنوان نمونه و بهصورت تصادفی انتخاب شدهاند. و با استفاده از مدل استخراج شده در بخش کیفی، پرسشنامه محقق ساخت طراحی شده و در اختیار نمونه آماری قرار داده شده است. پرسشنامه به منظور سنجش روایی تحت بررسی تعدادی از اساتید گروه مدیریت قرار گرفته و از آنها در مورد مربوط بودن سوالات، واضح بودن و قابل فهم بودن سوالات و اینکه آیا این سوالات، متغیرهای موجود در مدل استفاده شده در این تحقیق را مورد سنجش قرار میدهند، نظر خواهی شده و اصلاحات لازم در پرسشنامه اعمال گردیده است. در این بخش به بررسی روابط بین ابعاد و مؤلفههای پژوهش از تکنیک معادلات ساختاری پرداخته شده است. در این پژوهش به منظور تحلیل اولیه از نرمافزار آماری SPSS 22 استفاده گردید. برخی آزمونهای آماری و تخمینها و آمار توصیفی با کمک این نرمافزار انجام می شود. همچنین جهت ارزیابی فرضیهها و نیز تأیید مدل مفهومی ارائه شده از نرم افزارهای معادلات ساختاریSmart PLS4 استفاده گردید.
یافتهها
جدول ۱ بررسی انجامشده در زمینه ویژگیهای پاسخگویان منتخب در نمونه را نشان میدهد.
جدول ۱. توزیع فراوانی پاسخگویان بر اساس سن، جنسیت و تحصیلات
سن | فراواني | درصد | درصد فراواني تجمعي |
| | | |
| | | |
| | | |
| | | |
| | | |
کل | | |
|
جنسيت | فراواني | درصد |
|
مرد | 261 | 68 | 68 |
زن | 123 | 32 | 100 |
مرد | 261 | 68 | 68 |
تحصیلات | فراواني | درصد | درصد فراواني تجمعي |
کارشناسی | 237 | 61.7 | 61.7 |
ارشد | 120 | 31.3 | 93 |
دکتری | 27 | 7 | 100.00 |
کل | 297 | 100/00 |
|
شکل ۱. بارهای عاملی پرسشنامه
نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان میدهد، که بار عاملی متغیرهای تحقیق بالا تر از 0.4 می باشد بنابراین پرسشنامه از روایی برخوردار است. برای بررسی اعتبار ترکیبی هر یک از سازه ها، در مقابل هر سازه عدد و اعتبار آن نوشته شده است، در این مورد اعداد بالا تر از 0.7 بیانگر اعتبار ترکیبی سازه ها می باشد. مقادیر استخراج شده AVE مربوط به سازه هاست مقادیر قابل قبول بیانگر اعتبار مناسب ابزار های اندازه گیری است. مقدار بالاتر از 0.5 قابل قبول می باشد.
جدول ۲. پایایی متغیرها (آلفای کرونباخ، AVE)
متغیرها | Cronbach's Alpha | rho_A | Average Variance Extracted (AVE) |
آموزش اصول اسلامی- ایرانی | | | |
استفاده از محتواهای ملی در مدارس | | | |
توانمندسازی معلمان | | | |
سواد رسانهای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی | | | |
پرورش ارزشهای اسلامی در مدارس | | | |
پرورش تفکر انتقادی | | | |
در صورتی که مقدار CR برای هر سازه بالای 7/0 شود، نشان از پایداری درونی مناسب برای مدلهای اندازهگیری دارد. مقدار CR در نرم افزار PLS ارائه میگردد، اما در مورد سازههای مرتبه دوم به بالا، نرم افزار به طور برنامه ریزی شده همچنان از مقادیر بارهای عاملی بین سازههای مرتبه اول و شاخصها استفاده میکند، در حالی که باید از ضرایب مسیر بین سازههای مرتبه اول و سازهی مرتبه دوم مربوط به آنها استفاده نماید. از این رو محقق ناچار است، که در مورد سازههای مرتبه دوم به بالا، مقادیر را به صورت دستی محاسبه نماید. فرمول محاسبه CR به صورت زیر است، که درآن λ بارعاملی موارد و δ واریانس خطا است.
جدول ۳. مقادیر پایایی
متغیرها | Composite Reliability |
آموزش اصول اسلامی- ایرانی | |
استفاده از محتواهای ملی در مدارس | |
توانمندسازی معلمان | |
سواد رسانه ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی | |
پرورش ارزش های اسلامی در مدارس | |
پرورش تفکر انتقادی | |
جدول ۳ پایایی ترکیبی متغیرهای تحقیق را نشان میدهد، که همگی بالای 7/0 هستند. فورنل و لارکر (1981) معیار AVE را برای سنجش روایی همگرا معرفی کرده و اظهار داشتند، که در مورد AVE، مقدار بحرانی عدد 5/0 است؛ بدین معنی که مقدار AVE بالای 5/0 روایی همگرای قابل قبول را نشان میدهند. در مورد سازههای مرتبه دوم مقدار AVE باید به صورت دستی محاسبه گردد۷ که فرمول محاسبه آن به صورت زیر است. جدول ۴ مقادیر AVE متغیرهای تحقیق را نشان میدهد که همگی بالای 5/0 هستند.
جدول ۴. روایی همگرای متغیرها
متغیرها | Composite Reliability | Average Variance Extracted (AVE) |
آموزش اصول اسلامی- ایرانی | | |
استفاده از محتواهای ملی در مدارس | | |
توانمندسازی معلمان | | |
سواد رسانه ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی | | |
پرورش ارزش های اسلامی در مدارس | | |
پرورش تفکر انتقادی | | |
در جدول ۴ مشاهده میگردد، که مقدار میانگین واریانس استخراج شده (AVE) همواره بزرگتر از 5/0 است و مقدار پایایی ترکیبی نیز در تمام موارد مقداری بیشتر از 7/0 به دست آمده که از مقدار میانگین واریانس استخراج شده (AVE) نیز بزرگتر است؛ بنابراین روایی همگرا نیز تأیید می شود.
روایی واگرا به بررسی رابطه یک سازه با شاخصهایش در مقایسه رابطه آن سازه با سایر سازهها مربوط میشود. به طوری که روایی واگرای قابل قبول یک مدل حاکی از آن است، که یک سازه در مدل تعامل بیشتری با شاخصهای خود دارد تا با سازههای دیگر. جدول ۵. این ماتریس را نشان میدهد. همان طور که مشاهده میشود، روایی واگرای مدل قابل قبول است. همچنین براساس نسبت HTMT مقدار همبستگی هر متغیر با سایر متغیرهای مکنون کمتر از مقدار آستانة 0.90است. لذا سازههای انعکاسی مؤلفهها از روایی واگرای لازم نیز برخوردار میباشند.
جدول ۵. روایی همگرای (فورنل و لارکر)
متغیرها | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 |
---|---|---|---|---|---|---|
آموزش اصول اسلامی- ایرانی(1) | | | | | | |
استفاده از محتواهای ملی در مدارس(2) | | | | | | |
توانمندسازی معلمان(3) | | | | | | |
سواد رسانهای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی(4) | | | | | | |
پرورش ارزش های اسلامی در مدارس(5) | | | | | | |
پرورش تفکر انتقادی(6) | | | | | | |
جهت بررسی روابط و تاثیرگذاری متغيرها مدل را دو حالت معناداری و ضریب مسیر بيان می کنیم و سپس به بررسی روابط می پردازیم.
شکل ۲. ضرایب استاندارد آزمون فرضیهها
شکل۳. ضرایب معناداری آزمون فرضیهها
جدول ۶. نتیجه آزمون فرضیهها
فرضیات پژوهش | ضریب مسیر | معنی داری | P Values | وضعیت |
---|---|---|---|---|
آموزش_ اصول اسلامی- ایرانی_ -> سواد رسانه ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی | | | | تایید |
استفاده از محتواهای ملی در مدارس -> سواد رسانهای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی | | | | تایید |
توانمندسازی معلمان -> سواد رسانهای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی | | | | تایید |
پرورش ارزشهای اسلامی در مدارس -> سواد رسانهای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی | | | | تایید |
پرورش تفکر انتقادی -> سواد رسانهای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی | | | | تایید |
نتایج بدست آمده از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد،که متغیرهای شناسایی شده در بخش کیفی به درستی شناسایی شده اند و همه آنها بر سواد رسانهای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی در سازمان آموزش و پرورش رابطه مثبت و معناداری داشتند. لذا متغیرهای شناسایی شده در این پژوهش درست میباشد.
بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش حاضر اعتبارسنجی الگوی سواد رسانهای سازمان آموزش و پرورش استان فارس بود. در این پژوهش، مدل جامع سواد رسانه ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی-اسلامی، مشتمل بر پنج شاخص اولیه و 25 زیرشاخص ارائه شده است. هر یک از این عناصر نقش تعیین کننده ای در پرورش سواد رسانه ای در چارچوب آموزشی سازمان آموزش و پرورش دارند. آموزش اصول اسلامی ایرانی (تدوین منابع آموزشی منطبق با اصول اسلامی-ایرانی، استفاده از روشهای تدریس موثر بر پایه اصول اسلامی-ایرانی،ارزیابی و بازخورد مداوم روشهای آموزش سواد رسانهای،ترسیم استانداردهای اخلاقی رسانهای، ترویج اندیشههای انسانی و پویای اسلامی در میان دانشآموزان)، پرورش ارزش های اسلامی در مدارس(توسعه آشنایی با تاریخ و فرهنگ اسلامی در رسانههای محلی، تدوین محتوای اسلامی مناسب رسانهای، تعامل با جوامع محلی و مشارکت آنها در فرایند آموزش رسانهای، توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان، توسعه الگوهای فناوری و رسانههای دیجیتالی)، استفاده از محتواهای ملی در مدارس (ادغام محتوای ارزشهای ملی با برنامه های آموزشی مدارس، همکاری موثر با تولیدکنندگان محتواهای ملی، ارائه برنامههای متنوع از محتواهای ملی در مدارس، پشتیبانی مالی برای تولید محتواهای رسانه ای موثر، ارائه آموزش مرتبط با استفاده از محتواهای ملی به معلمان)، توانمند سازی معلمان (ارائه دوره های آموزشی مداوم به معلمان در مورد رسانه، ترویج همکاری و تبادل تجربیات میان معلمان، توسعه مهارتهای تحلیل محتوا در معلمان،اختصاص منابع مالی برای ارتقای توانمندی معلمان،ارزیابی عملکرد و پیشرفت معلمان در مورد سواد رسانه ای) و پرورش تفکر انتقادی(ارتقای مهارتهای تحلیل در تشریح محتوای رسانه، تشویق دانشآموزان به بحث و گفتگو ، آموزش اصول تفکر انتقادی به دانش آموزان، تشویق دانشآموزان به پژوهش و تحقیق در مورد رسانه، آموزش مهارتهای ارتباطی به دانش آموزان) میباشد.
آموزش اصول اسلامی ایرانی: این شاخص بر ادغام ارزشهای اسلامی در منابع و روشهای آموزشی تاکید دارد. زیرشاخصهای خاص بر گردآوری مطالب آموزشی منطبق با اصول اسلامی-ایرانی، به کارگیری روشهای آموزشی مؤثر و اطمینان از مکانیزمهای ارزیابی مستمر و بازخورد تمرکز دارند. ترویج استانداردهای رسانهای اخلاقی و افکار اسلامی پویا در بین دانش آموزان برای پرورش یک محیط رسانه ای محترمانه و آگاهانه بسیار مهم است. این با یافتههای مطالعات قبلی که بر اهمیت برنامههای درسی مرتبط فرهنگی در افزایش مشارکت و درک دانشآموزان از رسانهها تأکید میکنند، همسو است (کلتای، 2019).
پرورش ارزشهای اسلامی در مدارس: این شاخص بر پرورش درک تاریخ و فرهنگ اسلامی از طریق رسانه های محلی متمرکز است. شاخص های فرعی مانند توسعه محتوای اسلامی مناسب و تقویت مشارکت جامعه در آموزش رسانه با نیاز به محتوای مرتبط با زمینه، تقویت پیوندهای جامعه و میراث فرهنگی طنین انداز میشود. تحقیقات قبلی نشان داده است که وقتی محتوای آموزشی پیشینه فرهنگی و مذهبی دانشآموزان را منعکس میکند، به طور قابلتوجهی تعامل و حفظ آنها را افزایش میدهد (زارع، 2022).
استفاده از محتوای ملی در مدارس: این جنبه بر ادغام ارزش های ملی در برنامه های آموزشی تمرکز دارد. زیرشاخصهای شناساییشده، از جمله همکاری با تولیدکنندگان محتوای ملی و حمایت مالی برای تولید رسانههای مؤثر، بر اهمیت پیوند مؤسسات آموزشی با روایتهای ملی گستردهتر تأکید میکند. این دیدگاه بازتاب یافتههای باکینگهام (2020) است، که استدلال میکند که آموزش رسانه باید شامل زمینههای محلی و ملی باشد تا به طور کامل در پرورش مصرفکنندگان رسانههای انتقادی مؤثر باشد.
توانمندسازی معلمان: این شاخص ضرورت تجهیز مربیان به مهارت ها و دانش مورد نیاز برای آموزش سواد رسانه ای را برجسته میکند. شاخصهای فرعی مانند آموزش مداوم و منابع مالی برای توسعه معلم ضروری است، زیرا معلمان توانمند برای آموزش رسانهای مؤثر حیاتی هستند. تحقیقات نشان میدهد که معلمانی که در سواد رسانهای به خوبی آموزش دیدهاند، در تسهیل بحث های انتقادی و هدایت دانش آموزان از طریق تحلیل رسانه ای شایستگی بیشتری دارند (هابز، 2017).
تقویت تفکر انتقادی: ارتقای مهارت های تحلیلی، بحث و تحقیق با چارچوب های آموزشی جهانی که از تفکر انتقادی به عنوان یک پیامد کلیدی آموزش سواد رسانه ای حمایت می کنند، همسو می شود. تمرکز بر مهارتهای ارتباطی بهویژه در چشمانداز چندرسانهای امروزی، جایی که ارتباطات مؤثر میتواند بر گفتمان عمومی حاکم باشد، مهم است (مهیلیا، 2020). این رویکرد بر این مفهوم استوار است که تفکر انتقادی برای سواد رسانهای ضروری است، همانطور که محققان مختلف از آن حمایت میکنند.
یافتههای این مطالعه تحقیقات قبلی را تأیید میکند، که بر اهمیت ادغام ارتباط فرهنگی در آموزش سواد رسانهای تأکید دارد. به عنوان مثال، هابز (2017) و باکینگهام (2020) هر دو مستند میکنند که آموزش سواد رسانهای باید منعکس کننده زمینههای فرهنگی یادگیرندگان باشد تا واقعاً مؤثر باشد. الگوی بیان شده در این پژوهش نه تنها به این اصل پایبند است، بلکه به طور خاص با ارزشهای فرهنگی ایرانی اسلامی همسو میشود و چارچوبی منحصر به فرد ارائه می دهد که می تواند الگویی برای زمینههای آموزشی مشابه باشد. همچنین نتایج بدست آمده با نتایج پژوهشهای رنجبر و محمدی (1403)، پورمیرزایی کوهبنانی و پورمیرزایی کوهبنانی (1403)، مهدی پورطبسی و قویدل باجگیران (1403) همسو و در یک راستا میباشد.
نتایج معادلات ساختاری نشان داد که تمامی متغیرها دارای رابطه مثبت و معناداری با سواد رسانهای می باشند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد که همه متغیرهای شناسایی شده رابطه مثبت و معناداری با سواد رسانهای دارند، که نشان میدهد زمانی که محتوای آموزشی با ارزشهای فرهنگی آمیخته شود و معلمان به اندازه کافی آموزش ببینند، سواد رسانهای کلی در بین دانشآموزان به طور قابلتوجهی بهبود مییابد. این یافته به موازات نتیجه گیری زارع (2022) است، که زمینه سازی سواد رسانه ای در چارچوبهای فرهنگی، اثربخشی آن را در محیط های آموزشی افزایش می دهد. تاکید بر رویکردهای تعاملی و مشارکتی برجستهشده در این مطالعه توسط کولتای (2019) حمایت میشود، او خاطرنشان کرد که درگیر کردن دانشآموزان از طریق بحث و مشارکت جامعه منجر به درک عمیقتر و تعامل انتقادی با رسانهها میشود. به طور خلاصه، توسعه یک مدل سواد رسانهای با فرهنگ اسلامی ایرانی به یک شکاف حیاتی در شیوههای آموزشی در منطقه میپردازد. با ترکیب اصول مرتبط فرهنگی و تأکید بر توانمندسازی معلمان و تفکر انتقادی، این مدل نه تنها با ادبیات موجود همسو میشود، بلکه چارچوبی را پیشنهاد میکند که به طور بالقوه میتواند آموزش سواد رسانهای را در سایر زمینههای فرهنگی خاص افزایش دهد. روابط مثبت شناسایی شده بین مؤلفه های این مدل بر ضرورت اولویت سازمان های آموزشی به سواد رسانه ای به عنوان یک مهارت ضروری برای قرن بیست و یکم تأکید می کند.
منابع
آقاملا، نسرین، نیرومند، لیلا، ملکیان، نازنین، تاجیک اسماعیلی، سمیه. (1400). بررسی تاثیر مهارتهای زندگی بر سواد رسانهای شهروندان تهرانی با تاکید بر ویژگی های جمعیت شناختی، فرهنگ - ارتباطات، ۵۶(۲۲): 56-29.
برزگر، راضیه، ادیب، یوسف، حبیبی، حمدالله، تقی پور، کیومرث. (1402). شناسایی مولفههای سواد رسانهای برای دانشجو معلمان با استفاده از الگوی شش مرحله ای سنتز پژوهشی روبرتس، پژوهشهای برنامه درسی، ۱۳(۱): 299-262.
پورمیرزایی کوهبنانی، صدیقه، پورمیرزایی کوهبنانی، مهدیه السادات. (1403). بررسی و نیازسنجی برنامه آموزش سواد رسانهای در برنامه درسی دانش آموزان، نوزدهمین همایش ملی روانشناسی و علوم تربیتی، شیروان.
جعفری، داود و آصفی، کیمیا، (1403)، رابطه بین سواد رسانهای و مهارتهای شغلی با خودکارآمدی در معلمان زن دوره ابتدایی شهر ملایر، نهمین کنفرانس بین المللی مطالعات میان رشتهای علوم بهداشتی، روانشناسی، مدیریت و علوم تربیتی.
رنجبر، محسن، محمدی، انوشیروان. (1403). بررسی تاثیر آموزش فناوری معلمان بر سواد رسانهای و اهداف استفاده شده از شبکههای آموزشی، ماهنامه پایاشهر، ۶(۶۰): ۱۳-۱۹.
طباطبایی کلجاهی، سیدرضا، قاسم زاده علیشاهی، ابوالفضل، یارمحمدزاده، پیمان. (1401). طراحی الگوی توسعه شایستگی سواد رسانهای معلمان زبان انگلیسی مقاطع متوسط اول و دوم، آموزش در علوم انتظامی، ۱۰(۳۹): ۱۰۵-۱۲.
زکایی، حسین، سجادی هزاره، سیدحمید، تجاری، فرشاد، و امیرتاش، عبدالرضا. (1400). مدل ارتباطی شبکههای اجتماعی، سواد رسانهای، سرمایه اجتماعی و هویت اجتماعی دست اندرکاران برنامههای ورزشی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، پژوهشهای فیزیولوژی و مدیریت در ورزش، 13(1)، 147-160.
سلیمانی، خالد، ایزدی، بهزاد، نوروزی سید حسینی، رسول، قاسمی، حمید. (1400). طراحی مدل سواد رسانهای معلمان تربیت بدنی با تاکید بر کیفیت بخشی درس تربیت بدنی (رویکرد آمیخته)، مدیریت ورزشی، ۱۳(۳): ۹۶۱-۹۳۹.
قجری، حسینعلی، محمدی، زهرا، قلی زاده سلطان آبادی، محمد. (1401). سنجش میزان سواد رسانهای کارکنان نهادهای امنیت ساز در پایش اخبار مرتبط در سطح رسانهها از بعد اقناعی و شناختی، مطالعات حفاظت و امنیت انتظامی، ۱۷(۴): پیاپی 65، 169-131.
مهدی پورطبسی، محدثه، قویدل باجگیران، میثم. (1403). بررسی نقش محتوای برنامه های آموزشی در شکل گیری سواد رسانهای و کاربرد رسانههای آموزشی دیجیتال، سومین همایش ملی پژوهشمند، بندرعباس.
Barman, Shanta. (2024). Media Literacy Education, Media & Journalism Transformations- Emerging Trends and Paradigm Shifts, Edition: 1st, Chapter: 9, Publisher: Eureka Publication.
Celik, Ismail, Muukkonen, Hanni, Dogan, Selcuk. (2021). A model for understanding new media literacy: Epistemological beliefs and social media use, Library and Information Science Research, 43 (2): 101125.
Dahal, Sudhamshu. (2024). Literacy in the New Media Age: What Has Changed? Bodhi- An Interdisciplinary Journal, 10(1): 79-62.
Guerola-Navarro, Vicente, Stratu-Strelet, Doina, Botella-Carrubi, Dolores, Gil-Gomez, Hermenegildo. (2024). Media or information literacy as variables for citizen participation in public decision-making? A bibliometric overview, Sustainable Technology and Entrepreneurship, 2 (12): 100030.
Schmitz, Maria-Luisa, Consoli, Tessa, Antonietti, Chiara, Cattaneo, Alberto, Gonon, Philipp, Petko, Dominik. (2024). Why do some teachers teach media literacy while others do not? Exploring predictors along the “will, skill, tool, pedagogy” model, Computers in Human Behavior, 151, 108004.
Turos, M´ atyas, Kenyeres, Attila Zoltan, Szuts, Z. (2024). Fake video detection among secondary school students: The impact of sociocultural, media literacy and media use factors, Telematics and Informatics Reports, 15 (2): 100160.
[1] - گروه مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.amirhossin.zarei2469@iau.ir
[2] - گروه مدیریت، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران. (نویسنده مسئول) mousa.rahimi@iau.ac.ir
[3] - گروه معارف اسلامی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.ha.Mahmoudian@iau.ac.ir
[4] - گروه مدیریت، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران. Dar.Jam@iau.ir
[5] - Mihaila
[6] - Saliu
[7] - Hallaq
[8] - Chen
[9] - Cheng & Bao
[10] - Saha
[11] - Akcayoglu & Daggol
[12] - Hobbs
[13] - Zec
[14] - Kurniasih & et., al.
[15] - Designing a model of media literacy
Validation of the Media Literacy Model of the Education Organization
Amirhossein Zarei1, Mousa Rahimi2, Hamid Mahmoudian Ataabadi3, Dariyoush Jamshidi4
Abstract:
Purpose: Today, media literacy is recognized as one of the essential skills of the 21st century, enabling individuals to critically evaluate media content, understand its cultural and social impacts, and become responsible consumers and producers of media. This research aimed to validate the media literacy model of the Fars Provincial Education Organization.
Method: The research method was quantitative. In the quantitative part, data were collected through a questionnaire among 384 teachers and education experts and analyzed using structural equation modeling in PLS3 software. The results of the study showed that in this study, a comprehensive media literacy model based on Iranian-Islamic culture was presented, consisting of five primary indicators and 25 sub-indicators. Each of these elements plays a decisive role in fostering media literacy within the educational framework of the education organization.
Findings: The results of structural equations showed that all variables have a positive and significant relationship with media literacy, which indicates that when educational content is blended with cultural values and teachers are adequately trained, overall media literacy among students improves significantly.
Conclusion: We therefore conclude that through the integration of media literacy education, educators can foster a generation of critical thinkers who are equipped to address social challenges and make positive contributions to their communities.
Keywords: Media literacy components, education, Validation.
[1] - Department of Cultural Management and Planning, Shi.C., Islamic Azad University, Shiraz, Iran. amirhossinzarei2935@gmail.com
[2] - Department of Management, Shi.C., Islamic Azad University, Shiraz, Iran. mousa.rahimi@iau.ac.ir
[3] - Associate Professor, Department of Islamic studies, Shi.C., Islamic Azad University, Shiraz, Iran. ha.Mahmoudian@iau.ac.ir
[4] - Department of Management, Shi.C., Islamic Azad University, Shiraz, Iran. Dar.Jam@iau.ir