Designing a strategic model for sustainable rural development (Case of study: Villages of Khalkhal city)
Subject Areas :
Behrad Azizi
1
,
Valiollah Rostamalizadeh
2
,
Nader Motie Haqshenas
3
1 - Ph.D. student in Economic Sociology and Development, Department of Khalkhal Branch, Islamic
2 - موسسه تحقیقات جمعیت کشور
3 - Assistant Professor of Demography, National Institute for Population Research, Iran
Keywords: rural development issues, sustainable development, strategic model, Deprivation.,
Abstract :
Introduction: This research was conducted with the aim of presenting a strategic model for realizing sustainable rural development in Khalkhal County in 1403.
Method: This research is qualitative and uses the grounded theory technique. A purposive method was used to select the statistical sample. Data collection was carried out through semi-structured interviews with 12 experts until theoretical saturation was reached, and the coding process of the collected data was carried out with MAXQDA software.
Findings: In open coding, 249 events were identified, and in the axial coding stage, similar cases were merged at a more abstract level based on their similarity in content and organized around 63 subcategories and five major categories. The elements of the paradigmatic model of sustainable rural development are; Causal conditions (economic, social, environmental, institutional and physical issues), contexts (distance of the village to the city center and geographical location of the village), intervening conditions (urbanization, migration and disregard for the village's capabilities), measures and strategies (educational, supportive, encouraging and developmental), consequences (reducing class gaps, creating employment, sustainable lifestyle, optimal water management, developing infrastructure and sustainable conservation of biological resources).
Conclusion: According to the results, the development and use of strategic models for achieving sustainable rural development can act as a factor and driver of sustainable development in rural areas.
• ازکیا، مصطفی، (۱۳۸۴). مقدمه ای بر جامعه شناسی توسعه روستایی. تهران: نشر اطلاعات
• آزادی، یونس، بیک محمدی، حسن.(۱۳۹۱). تحلیل و طبقه بندی سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی شهرستان¬های استان ایلام. برنامه ریزی فضایی.۲(۲)،۴۵-۲۰
• بدخشان، زینب؛ مهرابی، حسین؛ میرزایی، حمیدرضا. (۱۳۹۷). بررسی تاثیر توسعه زيرساخت¬ها بر توسعه روستايی ايران. مجله اقتصاد کشاورزی، ۱۲(۴)، ۱۴-۱
• پورطاهري، مهدي، نعمتي، رضا(۱۳۹۱). اولویت بندي مسائل توسعه روستایي با تأکيد بر دیدگاه روستایيان، مطالعه موردي: بخش مرکزي شهرستان خرم آباد، فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستايي، ۷(۲)، ۲۲-۳۹.
• تودارو، مايكل. (۱۳۶۴). توسعه اقتصادي درجهان سوم، جلداول، ترجمه غلامعلي فرجادي. تهران: سازمان برنامه وبودجه.
• خراسانی، محمدامین، خراسانی، منوچهر .(۱۳۹۰). نگرشی بر مدیریت منابع آب روستایی، رشد آموزش جغرافیا، ۲۵ ، ( ۹۵)، ۳۲-۳
• دستورپور، مریم، بسطامی نیا، امیر. امیدی¬پور، کورش. (۱۳۹۴). بررسی علل و پیامدهای مهاجرت به شهر یاسوج، دومین کنفرانس بین المللی پژوهش در علوم و تکنولوژی، ترکیه، استانبول.
• صبوری کزج، پرویز.(۱۳۹۸). گونه شناسی ادراک عدالت جنسیتی با تأکید بر عامل قومیت. فصلنامه زن در فرهنگ و هنر. ۱۱(۳)،۴۵۷-۴۳۳.
• عباسی، حسن (۱۳۹۲). تحلیلی بر اثرات اجرای طرحهای مهار آب؛ مطالعه موردی: دهستانهای درام و چورزق شهرستان طارم، پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه زنجان به راهنمایی دکتر بهروز محمدی یگانه.
• عزمی،آئیژ؛ نوری، مجتبی. (۱۳۹۸). بررسی نقش فاصله روستا از شهر در کیفیت زندگی روستاییان. فصلنامه برنامه¬ریزي رفاه توسعه اجتماعی، ۱۱ (۴۱)،۲۹۴-۲۵۳.
• علوانی، ناصر؛ سواری، مسلم. (۱۴۰۱). راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار روستایی با در نظر گرفتن روابط شهری و روستایی در استان خوزستان. جغرافیا و روابط انسانی، ۵، (۱).
• علیاری، محمدصادق؛ عزیزی، سمیه. (۱۳۹۷). بررسی و ارزیابی توان¬های محیطی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان وکیل آباد شهرستان بافت استان کرمان). فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات برنامه¬ریزی سکونتگاه¬های انسانی،۱۳، (۴)،۹۳۳-۹۱۳.
• فاضل نیا، غریب؛ نسیمی، حمیدرضا (۱۴۰۰). ارزیابی وضعیت شهرگرایی در روستاهای پیراشهری. دوفصلنامه جغرافیای شهری، ۸ (۱)،۱۹۲-۱۷۳.
• فعلی، سعید؛ صدیقی، حسن؛ پزشکی راد، غلامرضا؛ میرزایی، آرزو. (۱۳۹۸). چالشهای جوامع روستایی ایران برای دستیابی به توسعه پایدار روستا و توسعه، ۱۳(۴)، ۹۴-۱۲۰.
• فلیک، اووه. (1399). درآمدی بر تحقیق کیفی. ترجمه هادی جلیلی، تهران: نشرنی.
• كرسول، جان دبيليو. (۱۳۹۷). طرح پژوهش: رويكردهاي كيفي، کمّی و تركيبي. ترجمه عليرضا كيامنش، تهران: جهاد دانشگاهي دانشگاه علامه طباطبايي.
• کوربین، جولیت؛ استراوس، انسلم. (۱۳۹۵). مبانی پژوهش کیفی. تهران: نشر نی.
• لطیفیان، احمد؛ مولوی، هما. (۱۳۹۴). بررسی تأثیر مهاجرت بر توسعه نیافتگی روستایی، اولین همایش بین¬المللی علوم مدیریت پیشرفت¬ها، نوآوری ها و چالش¬ها، مؤسسه عالی علوم و فناوری خوارزمی، شیراز، ایران.
• محمدپور، احمد. (۱۳۹۷). روش تحقیق کیفی ضد روش (منطق و طرح در روش شناسی کیفی). تهران: جامعه شناسان.
• مرکز آمار ایران. (۱۳۹۵). سالنامه آماری استان اردبیل.
• مروج الاحکامی، فائزه. (۱۳۹۶). اولویت بندی مسائل توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان( مطالعه موردی: دهستان آشیان، شهرستان لنجان استان اصفهان). دانشگاه پیام نور: مرکز پیام نور تهران شرق، پایاننامه کارشناسی ارشد.
• Doan, K. H. (2022). Bibliometric Analysis of Indigenous Entrepreneurship. Ecoforum, 11(1), 1 - 12.
• Li, T., Feng, C., Xi, H., & Guo, Y. (2022). Peer Effects in Housing Size in Rural China. Land, 11(2), 172.
• World Bank, (2019). Rising Global Interest in Farmland: Can it yield sustainable and equitable benefits? http://www.donorplatform.org/content/view/457/2687, 09.09.2019 .
پژوهشهای جامعه شناختی، سال نوزدهم/شماره اول / بهار ۱۴۰۴
Journal of Sociological Researches, 2025 (Spring), Vol.19, No.1
.............................................................................
DOI: 10.71854/soc.2025-1207235
Designing a strategic model for sustainable rural development
(Case of study: Villages of Khalkhal city)
Behrad Azizi 0009-0009-1710-1645
Ph.D. Candidate in Sociology, Department of Sociology, Khalkhal Branch, Islamic Azad University, Khalkha, Iran
Valiollah Rostamalizadeh1 0000-0001-5688-1941
Associate Professor of Development Sociology, National Institute for Population Research, Iran.
Nader Motie Haqshenas 0000-0002-3646-5745
Assistant Professor of Demography, National Institute for Population Research, Iran
Despite implementing various rural development models for half a century, poverty still casts a shadow over rural communities in Iran. This research aims to provide a strategic model for achieving sustainable rural development in Khalkhal County in 2024. The research method is grounded theory. The sample was selected purposefully, meaning individuals with information on the subject were chosen. We implemented snowball sampling to clear the size of the samples. Data was collected through semi-structured interviews with 12 experts until theoretical saturation was reached, and the process of coding the collected data was done using MAXQDA software. According to the findings, 249 incidents were identified in open coding, and in axial coding, similar cases were merged and organized around 63 subcategories and five major categories. The elements of the sustainable rural development paradigm include causal conditions (economic, social, environmental, institutional, and physical issues), contexts (distance from the village to the city center and the village’s geographical location), intervening conditions (urbanization, migration, and disregard for the village’s capabilities), actions and strategies (educational, supportive, encouraging, and developmental), and outcomes (reducing class differences, creating jobs, sustainable lifestyle, optimal water management, infrastructure development, and sustainable protection of biological resources).
Keywords: rural development issues, sustainable development, strategic model, Deprivation.
ترسیم الگوی راهبردی برای تحقق توسعه پایدار روستایی
( مورد مطالعه: روستاهای شهرستان خلخال)
بهراد عزیزی
دانشجوی دکتری تخصصی، گروه علوم اجتماعی، واحد خلخال، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران.
ولی اله رستمعلی زاده2
دانشیار جامعه شناسی توسعه، مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور، تهران، ایران.
نادر مطیع حق شناس
استادیار جمعیت شناسی، مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور، ایران .
تاریخ ارسال: ۱۹-۱۱-۱۴۰۳ تاریخ پذیرش: ۲۰/۱۲/۱۴۰۳
چکیده
باگذشت نیم قرن از بهکارگیری مدلهای مختلف توسعه روستایی، همچنان بختک فقر بر پیکره جوامع روستایی ایران سایه افکنده است. این پژوهش با هدف ارائه الگوی راهبردی برای تحقق توسعه پایدار روستایی در شهرستان خلخال در سال۱۴۰۳انجام شدهاست. روش این پژوهش از نوع کیفی و از تکنیک نظریه زمینهای استفاده شدهاست. برای انتخاب نمونه آماری از روش هدفمند استفاده شد، بهعبارتی آن دسته از افرادی که اطلاعاتی در زمینه موضوع این پژوهش داشتند (شوراهای روستایی، دهیارها، بخشدار، کارشناسان بنیاد مسکن، جهاد کشاورزی و غیره) انتخاب و سپس بر مبنای روش نمونهگیری گلوله برفی تعداد نمونهها مشخص شد. برای گرداوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۲نفر صاحب نظر تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد و فرایند کدگذاری دادههای جمع آوری شده با نرمافزار مکسکیودا، انجام شد. بنابر یافتهها، در کدگذاری باز تعداد۲۴۹رویداد شناسایی و در مرحله کدگذاری محوری، در سطحي انتزاعيتر موارد مشابه باتوجه به مشابهتشان در محتوا ادغام و حول ۶۳مقوله فرعي و پنج مقوله عمده سازماندهي شدند. عناصر الگوی پارادایمی توسعه پایدار روستایی عبارتند از: شرایط علّی (مسائل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، نهادی و فیزیکی)، زمینهها (فاصله روستا تا مرکز شهر و موقعیت جغرافیایی روستا)، شرایط مداخلهگر (شهرگرایی، مهاجرت و بیتوجهی به قابلیت روستا)، اقدامات و راهبردها ( آموزشی، حمایتی، تشویقی و توسعهای)، پیامدها (کاهش فاصله طبقاتی، ایجاد اشتغال، سبک زندگی پایدار، مدیریت بهینه آب، توسعه زیرساختها و حفاظت پایدار منابع زیستی).
کلمات کلیدی: توسعه پایدار، الگوی راهبردی، محرومیت، مسائل توسعه روستایی.
مقدمه
برنامهریزی و تعیین اهداف و سیاستها برای توسعه پایدار روستاها، یکی از مهمترین پیشرانهای اساسی در توسعه و رشد جوامع روستایی تلقی میشود. نگاه آیندهنگر به مناطق روستایی به چند دلیل حائز اهمیت است. نخست اینکه، طبق اعلام بانک جهانی، بیش از ۴۶ درصد جمعیت جهان(۳.۹میلیارد نفر) در مناطق روستایی زندگی میکنند (بانک جهانی،۲۰۲۱). دوم، توزیع نامناسب ثروت بین نقاط شهری و روستایی، مردم روستاها را با آسیبهای اقتصادی و اجتماعی زیادی مواجه ساخته است (علوانی و سواری،۱۴۰۱ :۱۵۹) که امروزه مهاجرت به شهر، فقر، بیکاری، طلاق و مانند آن، نمونهای از این مسائل است (عزیزی، رستمعلیزاده و مطیعحق شناس ،۱۴۰۲). همچنین طبق آمار بانک جهانی، (۳۷.۷درصد) زمینهای زراعی جهان در مناطق روستایی واقع شده است که عامل توسعه بخش صنعت و کشاورزی کشورها است ( بانک جهانی،۲۰۱۹). بنابراین ایجاد اشتغال، توزیع بهینه امکانات، توزیع مناسب درآمد، بهرهبرداری بهینه از منابع، نقش مهمی در توسعه روستایی دارد (لی3 و همکاران،۲۰۲۲). به همین خاطر، امروزه توسعه روستاها در کانون طیفی از ابتکارات، تلاشها و برنامه ها در سطح محلی و ملّی قرار گرفته است (دوآن4،۲۰۲۲: ۲) که مستلزم تدوین الگوها و سیاستها است.
در ایران نیز علیرغم سکونت بخش عمدهای از جمعیت کشور (۲۶درصد۲۰میلیون و۷۳۰هزار نفر) در روستاها، (مرکز آمار ایران ،۱۳۹۵) وضعیت روستاهای کشور مناسب نبوده و بعضی از روستاها، محروم از توسعه میباشند که باعث روستاگریزی و مهاجرتهای روستائیان به شهرها شده و شرایط نامطلوب حاشیهنشینی در اطراف شهرها و ناهنجاریهای ناشی از آن را بهدنبال آوردهاست (حیدرپور و همکاران،۱۳۹۹ :۱۳۹). از سوی دیگر توسعه روستایی ضرورتی بنیادین برای توسعه ملی است، حتی نقش و جایگاه توسعه روستایی بر توسعه شهری تقدم دارد (ازکیا،۱۳۸۴ :۳۳). ضرورت تقدم به دلیل این است که راهحلهای نهایی مسأله بیکاری شهری و تراکم جمعیت، بهبود محیط روستایی است (تودارو5،۱۳۶۴: ۳۴)، ولی هنوز برنامهریزیهای توسعه روستایی- شهری به شکل کاملاً مجزا و « دیدگاه بخشی» صورت میگیرد (شفیعی ثابت و میرواحدی،۱۳۹۹ :۱۸۵). و در برنامههای کشور ما با گذشت نیم قرن از بهکارگیری مدلهای مختلف توسعه روستایی، همچنان بختک فقر بر پیکره جوامع روستایی کشور سایه افکنده است و مشکلاتی همچون کمبود امکانات اجتماعی از جمله خدمات بهداشتی و آموزشی، کمبود درآمد و نیز مهاجرت بیرویه به شهرها کاملاً مشهود است (مسیبی و همکاران،۱۳۹۷: ۱۸۰).
روستاهای شهرستان خلخال نیز مثل اکثر روستاهای ایران، متأثر از همین برنامهها است. در دهههای اخیر، علیرغم اینکه چهره روستاهای شهرستان خلخال با ورود برق، گاز، تلفن، کشاورزی با استفاده از تراکتور و بازسازی سکونتگاههای روستایی و اجرای طرحهای هادی تغییراتی داشته است، اما مسائل و مشکلات اساسی در حوزه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی همچنان پابرجا است؛ بهطوریکه براساس دادههای مرکز آمار ایران در طول پنج سال(۱۳۹۵-۱۳۹۰)، از مجموع ۸۶۷۳۱ نفر از جمعیت شهرستان خلخال تعداد ۱۰۲۹۰نفر مهاجرت نمودهاند. همچنین طبق اطلاعات بهدست آمده از اداره ثبت احوال شهرستان خلخال، در سال ۱۴۰۱ تعداد واقعه طلاق ثبت شده ۱۸۷ مورد بوده که نسبت به سال گذشته (۵.۳ درصد) افزایش داشتهاست. نیز مقایسه آمار ازدواج و طلاق شهرستان خلخال نشان میدهد که از هر ۱۰ ازدواج در این شهرستان،(۳.۴) مورد منجر به طلاق شده است (عزیزی، رستمعلیزاده و مطیعحق شناس ،۱۴۰۲). که نشان میدهد استراتژی جامع برای پیشرفت و توسعه پایدار بلند مدت نبودهاست.
بنابر مطالب بیان شده، برای رهایی از وضعیت موجود و توسعه پایدار روستاها در آینده لازم است که روستاهای کشور از یک اقتصاد راکد به یک اقتصاد پویا و در حوزه اجتماعی نیز به سطح مطلوبی از زندگی باکیفیت و رفاه اجتماعی دست یابند. لازمه این امر، دستیابی به چشم انداز توسعه پایدار روستایی با تدوین و طراحی الگوی جامع راهبردی برای تحقق آن است. پرداختن به این نوع از الگوها ضمن توسعه آینده نگر روستایی در کشور کاهش فقر و نابرابری برای کشور به ارمغان می آورد.
براساس هدف مطرح شده، مسأله اصلی این پژوهش این است که الگوی راهبردی برای تحقق توسعه پایدار روستایی کدام است؟
پیشینه پژوهش
در چند دهه اخیر باتوجه به اهمیت امر توسعه اجتماعی بهویژه با رویکرد محلی و ناحیه ای، موجب شده پژوهشها و مطالعات مختلفی چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور صورت گیرد که در ادامه به مواردی پرداخته می شود:
مبارکی و همکاران(۱۴۰۲)، در پژوهشی با عنوان"بررسی وضعیت توسعه اجتماعی در استان های کشور" با مقایسه شاخص های توسعه اجتماعی در استانهای سراسر کشور نتیجه گرفتند که امکانات و خدمات بصورت عادلانه توزیع نشده و ۱۹ استان کشور از میانگین کشور در سطح پایین تری قرار دارند.
امینی و همکاران(۱۴۰۲)، در پژوهشی به طراحی "مدل توسعۀ پایدار اجتماعی براساس موانع اجتماعی در شهرستان بشاگرد" پرداختند. براساس یافتهها، خروجی آزمون تی نشان داد که در سطح معناداری ۹۵ درصد فرضیه پژوهش تأیید شد که بدین مفهوم است که عوامل اجتماعی بر توسعهنیافتگی شهرستان بشاگرد مؤثر بودهاست. همچنین براساس نتایج آزمون فرضیهها، شهرستان بشاگرد از نظر ابعاد پایداری اجتماعی شرایط چندان مطلوبی ندارد.
برندک و حسینی(۱۴۰۱)، در پژوهشی با عنوان" توسعه و ابعاد مختلف آن در استان اردبیل" نتیجه گرفتند، وضعیت توسعهمندی شهرستانهای اردبیل نامتعادل است و این وضعیت در بخش های مختلف توسعه(بهداشتی- درمانی، زیرساختی، فرهنگی و اقتصادی) مشهود است. در بین شاخص های توسعه، شاخص بهداشتی- درمانی در سطح استان اردبیل توزیع مناسبتری داشتهاست.
شجاعی و همکاران(۱۴۰۱)، در پژوهشی با عنوان "طراحی الگوی توسعه پایدار مبتنی بر خط مشیهای فرهنگی سازمانهای دولتی در راستای تامین حقوق شهروندی" نتیجه گرفتند، بین خط مشیهای فرهنگی و مؤلفههای آن (پیوستگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، کیفیت زندگی و محیط زیست) با توسعه پایدار و حقوق شهروندی در سازمانهای دولتی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین توسعه پایدار و مؤلفههای آن (توسعه فرهنگی، توسعه گردشگری و توسعه حمل و نقل و مسکن) با حقوق شهروندی در سازمانهای دولتی رابطه معنادار وجود دارد.
میکالینا6 و همکاران (۲۰۲۱)، در پژوهشی برای طراحی مدل توسعه پایدار، چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و نهادی شناسایی کردند. در این بعد اجتماعی پایداری، شامل هشت مقوله اصلی است که عبارتند از: آموزش، بهداشت، ایمنی و امنیت، برابری(اجتماعی و اقتصادی)، زیرساختهای اجتماعی، فضای سبز و فرهنگ است.
استورالک و ليماک7(۲۰۱۹)، در پژوهشی با عنوان"طراحی مدل توسعه پایدار اجتماعی در حوزه حمل و نقل شهری " به طراحی مدل توسعه پایدار اجتماعی پرداختند. در این پژوهش مفهوم حمل و نقل شهری توسط مجموعهای از شاخصهای زیست محيطی برای توسعه پایدار حمل و نقل شهری نشان داده شدهاست. مدل شبيه سازی به عنوان یک نتيجه از پویایی سيستم توسعه یافته است که امکان ادغام شاخصهای بیشماری از توسعه پایدار حمل و نقل شهری(کمی و کیفی) برآورد همزمان آنها با یک رویکرد پویا را فراهم کردهاست. علاوه بر این، میتواند نتایج را به شکلی از شاخص های توسعه پایدار یکپارچه توليد کند.
با توجه به آنچه در بخش پیشینه پژوهش به آن اشاره شد، در این پژوهشها و مقالات بر اهمیت مطالعه توسعه اجتماعی و لزوم مدلسازی توسعه اجتماعی تأکید شدهاست. در این پژوهشها، برای تعریف مفهوم «توسعه » از شاخصهای مختلفی استفاده شدهاست که اغلب برگرفته از شاخصهای مؤسسه «لگاتوم» است مثل پژوهشهایی که (آزاد ارمکی،۱۳۹۱؛ فلاحی و کفاشی ۱۳۹۷؛ شجاعی و همکاران ۱۴۰۱) انجام دادند. نکته دیگری که در این پژوهشها قابل مشاهده است نگاه اثبات گرایانه به موضوع است و با رویکرد تفسیرگرایانه(امیک8) به موضوع پرداخته نشدهاست.
چارچوب مفهومی
در میان مباحث متعدد چند دهه اخیر، مفهوم توسعه یکی از پیچیدهترین مفاهیم در رشتههاي مختلف علوم انسانی و اجتماعی بوده و بهصورت یکی از مهمترین و بحث انگیزترین مسائل و چالشها در میان کشورهاي جهان و بهخصوص کشورهاي درحال توسعه مطرحشدهاست (ایمانی و حمیدننه کران،۱۴۰۲؛حسینی و همکاران،۱۳۹۹ ). جامعه شناسان توسعه، مقولهی توسعه را در برابر مقوله رشد قرار میدهند. مفهوم رشد به پیشرفت و ترقی جامعه در ابعاد مادی و عینی به ویژه تولید اقتصادی اشاره دارد، در حالی که مفهوم توسعه دربردارنده پیشرفت و ترقی جامعه در تمامی ابعاد زندگی است. از اینرو در ادبیات مربوط به توسعه از توسعه اقتصای، توسعه سیاسی، توسعه اجتماعی، توسعه فرهنگی و توسعه انسانی سخن به میان میآید (ازکیا و غفاری،۱۳۸۸ :۲۴).
در ادبیات جامعهشناسی شاهد تعریف توسعه با شاخصهای گوناگونی هستیم و این تنوع را باید در پیچیدگی و چند بعدی بودن موضوع دانست. جامعه شناسان کلاسیک، توسعه یافتگی جوامع را در قالب نظریههای کلان دگرگونی اجتماعی مورد توجه قراردادهاند. دورکیم9 جامعه شناس فرانسوی در اثر معروف خود به نام «تقسیم کار اجتماعی»، توسعه یافتگی را از میان رفتن پیوندهای کهنه مبتنی بر انسجام مکانیکی و ظهور پیوندهای ارگانیکی میداند (ازکیا،۱۳۸۸: ۱۳۶)، ماکس وبر10 آلمانی؛ با تأکید بر عقلانیت در تطور جوامع، تبلور نظام دیوان سالاری و سازمانهایِ رسمی برآمده از عقلانیت را نشانه توسعه یافتگی جوامع میداند (کوزر،۱۴۰۰: ۶۸). موضوع توسعه در نزد جامعهشناسان متأخر نیز مورد توجه قرار گرفتهاست و هرکدام از جامعهشناسان معاصر روی برخی از شاخصهای توسعه اجتماعی تأکید کردهاند. پارسونز11(اجتماع جامعهای)، کلمن12( سرمایه اجتماعی)، بوردیو13(کنش اجتماعی) هابرماس14(گستره همگانی و ارتباطات اجتماعی و عقلانیت ارتباط)، گیدنز15( هویت شخصی و سرمایه اجتماعی)، جنکینز16(هویت اجتماعی) و بورک17( اعتماد، تعهد و عزت نفس). (عبداللهی،۱۳۸۴: ۱۴).
قلمرو جغرافیایی پژوهش
شهرستان خلخال به مرکزیت شهر خلخال (هرو)، شامل سه بخش مرکزی شامل(دهستان خانندبیل شرقی ، دهستان خانندبیل غربی و دهستان سنجنبد شرقی)، بخش خورش رستم به مرکزیت شهر هشجین شامل (دهستان خورش رستم شمالی و دهستان خورش رستم جنوبی) و بخش شاهرود به مرکزیت شهر کلور شامل( دهستان پلنگا، دهستان شال و دهستان شاهرود) در جنوب استان اردبیل واقع است. زبان اصلی مردم شهرستان خلخال آذری است اما در بخش شاهرود بیشتر اهالی به زبان تاتی و در دهستان سنجبد شرقی به مرکزیت دهستان لنبر، زبان کردی کرمانجی رایج است. در آبان ماه ۱۳۹۵، جمعیت شهرستان ۸۶۷۳۱ نفر بودهاست که از این تعداد ۵۵ درصد در نقاط شهری و ۴۵ درصد در نقاط روستایی سکونت داشته و بقیه غیر ساکن بودهاند. سهم جمعیت شهرستان خلخال از جمعیت کل استان در سال ۱۳۹۵ برابر ۶/۸ درصد و سهم جمعیت شهری و روستایی این شهرستان از جمعیت شهری و روستایی کل استان به ترتیب برابر۲/۷ درصد و ۴/۱۱ درصد بودهاست.
شاخصهای جمعیتی شهرستان بر اساس آمار فرمانداری شهرستان خلخال در سال ۱۴۰۱به این شرح است:
جدول ۱. شاخصهای جمعیتی شهرستان خلخال
تعداد روستا | تعداد خانوار | جمعیت شهرستان | |||
خالی از سکنه | دارای سکنه | روستایی | شهری | روستایی | شهری |
۸ | ۱۴۲ | ۱۲۷۱۹ | ۱۴۰۶۰ | ۳۹۳۵۵ | ۴۷۳۷۶ |
روش پژوهش
باتوجه به اینکه هدف محقق مطالعه عمیق و جامع موضوع بوده و در پیشینه پژوهش این خلاء مشاهده شد که در اکثر پژوهشها فقط از روش پیمایش استفاده شده و فهم مشارکتکنندگان از موضوع مورد توجه قرار نگرفتهاست. بنابراین برای رفع این خلاء مناسبترین روش، پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه زمینهای است. نظریه زمینهای یک روش پژوهش استقرایی است که به پژوهشگران در حوزههای موضوعی گوناگون امکان میدهد تا به جای اتکاء به نظریه های موجود، خود به تدوین نظریه از طریق تجزیه و تحلیل مقایسهای مشاهدهها اقدام کنند(صبوری کزج،۱۳۹۸ :۲۵). در این پژوهش به منظور طراحی مدل پارادایمی تحقق توسعه پایدار روستایی، از نظریه زمینهای با بهرهگیری از نظرات صاحبنظران و افراد مطلع از مسائل روستا استفاده شد.
برای انتخاب نمونه آماری از روش هدفمند استفاده شده، بهگونهای که آن دسته از افرادی که اطلاعاتی در زمینه موضوع این پژوهش داشتند (شوراهای روستایی، دهیارها، بخشدار، کارشناسان بنیاد مسکن، جهاد کشاورزی و غیره)، انتخاب شدند. سپس بر مبنای روش نمونهگیری گلوله برفی، از هریک از افراد مصاحبه شونده خواسته شد تا افراد دیگری را که میتوانند در پاسخ به سوالات این پژوهش اطلاعاتی ارائه دهند معرفی کنند. تعداد نمونهها برای مصاحبه براساس اصل اشباع در نظر گرفته شد. بهعبارتی محقق با انجام(۱۲) مصاحبه به این نتیجه رسید که مفاهیم و مقولههای جدیدی در یافتهها وجود نداشته و پاسخهای داده شده به سوالهای پژوهش یکسان هستند. در جدول شماره۲، مشخصات مشارکتکنندگان آورده میشود:
جدول۲. مشخصات مشارکتکنندگان
ردیف | شغل | مدرک تحصیلی | سن | جنسیت |
1 | رییس شورای روستا | لیسانس | 45 | مرد |
2 | دهیار | لیسانس | 47 | مرد |
3 | مسئول پایگاه مقاومت بسیج روستا | فوق لیسانس | 44 | مرد |
4 | بخشدار | فوق لیسانس | 42 | مرد |
5 | معاون فرماندار | فوق لیسانس | 48 | مرد |
6 | جامعه شناس | دکترا | 42 | مرد |
7 | جامعه شناس | دکترا | 40 | زن |
8 | ریش سفید روستا | سیکل | 66 | مرد |
9 | بخشدار | فوق لیسانس | 39 | مرد |
10 | عضو شورای روستا | دیپلم | 47 | مرد |
11 | رییس بنیاد مسکن | فوق لیسانس | 44 | مرد |
12 | کارشناس جهاد کشاورزی | لیسانس | 41 | مرد |
ملاک های ارزیابی نظریه و اعتباریابی آن
کوربین و اشتراوس(۲۰۰۸)، معیارهایی را برای ارزیابی نظریه زمینهای بیان می دارند که عبارتند از:
ملاک اول، سازگاری روش شناختی: به این معنا که اگر محقق مدعی است که از روش خاصی استفاده کرده، لازم است کلیه رویههای متناسب با آن روششناسی را مدّ نظر قرار دهد(فیلک،۱۹۹۸). در این پژوهش از ابتدای کار بنیان فلسفی و پارادایم تعیین شده، تفسیری بوده و فرض را براین لحاظ نموده که واقعیتهای اجتماعی ازجمله توسعه پایدار روستایی و عوامل مرتبط با آن برساخته شده و از استقرای تحلیلی برای رسیدن به نظریه استفاده نمودهاست.
ملاک دوم، روشن بودن هدف پژوهش: در این پژوهش باتوجه به ذهنیتی بودن امر توسعه، و تفسیرهای متفاوت از جانب پژوهشگران و صاحبنظران که در پژوهشهای صورت گرفته پیرامون آن مشخص است، هدف اتخاذ روش کیفی، استخراج مدل نظری بوده که با پیوند مقولههای زمینهای، شرایط علّی، مداخله گر، راهبردها و پیامدها استخراج گردید.
ملاک سوم، انطباق دادههای خام با مقوله ها:درخصوص چگونگی ارتباط و اتصال معرفهای شناسایی شده و مقولههای فرعی و اصلی مدل بصری در هرکدام از تحلیل سوالات ارائه گردید و در نهایت تصویر کلی در شکل شماره(۱) ارائه شد.
ملاک چهارم، اعتباریابی: براي بررسي قابليت اعتبار18 ابزار سنجش، از روش كنترل يا اعتباريابي توسط اعضاء که بلور19(۱۹۸۳) ارائه نموده استفاده میشود. بلور یادآور می شود که در تحقیقات کیفی از طریق نشان دادن تطابق توصیف محقق و توصیف های اعضای وابسته به جمع مورد بررسی اعتبار تحلیل اثبات میشود (سيلورمن20،۱۳۹۳: ۸۲). بهعبارتی براي تعيين صحت كدگذاري مصاحبهها، از بازنگري شرکتکنندگان استفاده گردید. یعنی متن مصاحبه به شرکتکنندگان بازگردانده شد تا از صحت کدها و تفاسیر اطمینان حاصل شود. همچنین مقولههای نامگذاری شده و شیوه اتصال آنها با دو تن از جامعه شناسان در میان گذاشتهشد و با آزمون کاپا21 میزان توافق آنها مورد سنجش قرارگرفت که ضریب توافق( ۸۵درصد) بهدست آمده، نشاندهنده توافق بالای داوران بود.
شیوه تحلیل دادهها با ورود دادههای متنی به نرم افزار مکسکیودا براساس طرح نظامدار( استراوس و کوربین،۱۹۹۸ :۵۵) در سه مرحله انجام شد که عبارتند از: ۱- کدگذاری باز22، ۲- کدگذاری محوری23، ۳ کدگذاری گزینشی24. در مرحله کدگذاری باز، برای مفهومبندی و تلخیص عبارات (واحد تحلیل) با ملاحظه تفاوتها و شباهتهای آنها، تعداد۲۴۹ رويداد از مصاحبهها استخراج و برچسبی به رویدادها زده شد. در مرحله دوم، کدگذاری محوری انجام شد. به این نحو که با صورتبندي و فراهم شدن مفاهيم اوليه، در این مرحله در سطحي انتزاعيتر موارد مشابه باتوجه به مشابهت شان در محتوا ادغام و حول ۶۳مقوله فرعي و ۵ مقوله عمده سازماندهي شدند. برخی از این مقولهها بهعنوان پیامدهای توسعه پایدار روستایی عبارتند از :« کاهش فاصله طبقاتی، ایجاد اشتغال، سبک زندگی پایدار، مدیریت بهینه آب، توسعه زیرساختها و حفاظت از منابع طبیعی»، برخی در نقش عوامل تأثیرگذار (اعم از شرایط علّی، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر) ارائه شدند.
مدل پارادایمی در روش نظریه زمینه ای، در برگیرنده شش مؤلفه است که عبارتند از: ۱- شرایط علّی ۲- مقوله اصلی ۳- شرایط زمینهای ۴- شرایط مداخلهگر ۵-راهبردها ۶-پیامدها (صبوری کزج،۱۳۹۸ :۲۸).
کدگذاری انتخابی یا گزینشی به عنوان سومین و آخرین مرحله از فرآیند کدگذاری است. در مرحله کدگذاری گزینشی، مقولههای عمده در قالب مدل پارادایمی حول مقوله هستهای به یکدیگر مرتبط میشوند. در واقع مدل ترسیم شده، به توصیف صوری مقوله میپردازد (محمدپور،۱۳۹۷ :۳۰۱). در این پژوهش، مقولههای «توسعه پایدار روستایی» به عنوان مقوله اصلی انتخاب و سایر مقولههای دیگر مدل پارادیمی نظریه زمینهای، به آن ارتباط داده شدند. پس از این فرایند، مدل پارادایمی توسعه پایدار روستایی، مطابق با مدل پارادایمی استراوس و کوربین(۱۹۹۰) براساس عناصر ششگانه مطابق شکل۱. (شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، مقوله هستهای، راهبردها، پیامدها،) ارائه شدهاست. در تحلیل مصاحبهها، جهت سهولت در كدگذاري و تقليل دادهها از نرم افزار (مکس کیو دا) استفادهشد.
یافتههای پژوهش
تدوین نظریه زمینه ای
شرایط علّی
شرایط علّی(اثربخش)، به شرایطی گفته میشود که عامل اصلی بهوجود آورنده پیامدهای توسعه پایدار روستایی است.
از دیدگاه مشارکتکنندگان، شرط پیدایش توسعه پایدار روستایی توجه سیاستگذران و برنامهریزان توسعه به پنج مقوله «مسائل اقتصادی»، «مسائل اجتماعی»، «مسائل زیست محیطی»، «مسائل فیزیکی» و «مسائل نهادی» است که حول مقوله عمده «شرایط علّی» متمرکز شدهاند.
مشارکتکنندگان، یکی از شرایط مهم توسعه یافتگی روستاهای شهرستان خلخال را متأثر از بیتوجهی به «مسائل اقتصادی»، در این روستاها دانستهاند. عدم تأمین نیازهای اساسی زندگی یا گستردگی فقر و بیکاری و آسیبپذیری شدید منابع تولید و درآمد روستاییان، که از آن به مقوله « مسئله اقتصادی» یاد میشود، از دیدگاه مشارکت کنندگان، با ۱۶مؤلفه (بیکاری، ضایعات محصولات کشاورزی، سلف خری، عدم مشوق برای کارآفرینی، الگوی نامناسب کشت، عدم پوشش بیمه محصول، بروکراسی در پرداخت تسهیلات بانکی، عدم وجود صنایع تبدیلی، محدودیت دسترسی به بازار فروش، نیروی کار غیرمتخصص در فعالیتاقتصادی، بیانگیزگی به فعالیت اقتصادی در روستا، خرد شدن اراضی کشاورزی، عدم جبران خسارات ناشی از خشکسالی، نابرابري فزاينده درآمد بین شهر روستا، نبود امکانات لازم برای کشاورزی مکانیزه، ضعف آگاهی نسبت به عوامل توسعه) تعریف شدهاست.
یکی از دیگر از شرایط مؤثر دردستیابی به توسعه پایدار روستایی، «توجه به مسائل اجتماعی» است. براساس گفتههای مشارکتکنندگان، «مسائل اجتماعی» متعدد در روستاها، عاملی تعیینکننده در فرایند توسعهیافتگی روستاهای خلخال است. این مقوله با 11مؤلفه (پیری نیروی کار، طلاق، دوری سرپرست خانواده از روستا، امنیت پایین روستا، نبود مراکز آموزشی- تفریحی، فردگرایی، نابرابریهای اجتماعی، احساس محرومیت، نبود تشکلهای غیردولتی، عدم دسترسی به مراکز بهداشتی- درمانی، اعتیاد و عدم دسترسی به اینترنت) به عنوان مهمترین مسائل اجتماعی در روستاهای خلخال بیان شد. در واقع، برای تحقق توسعه پایدار روستاها، همبستگی اجتماعی، توجه به عدالت اجتماعی، امنیت اجتماعی و توجه به استحکام خانوادهها مدنظر قرار گیرد.
مقوله مهم دیگری که در توسعهیافتگی پایدار روستاها نقش داشته، «توجه به مساله زیست محیطی» است. از دیدگاه مشارکتکنندگان ارتقاء استانداردهاي زیستی در فضاي روسـتایی از طریـق ایجـاد امکانـات لازم بـراي ترکیـب بهینه فعالیتهای زیست محیطی بر مبناي قابلیتها و محدودیتها باید اهداف برنامهریزي توسعه روستایی باشد. برپایه نظرات مشارکتکنندگان مسئله زیست محیطی در این پژوهش با ۱۱ مؤلفه (شیوه نامناسب کشت اراضی، آلودگی آب، بهره برداري بيرويه از منابع آب زير زميني، عدم برخورداري از جایگاه دفن زباله، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی، استفاده از آفتکشها، آتشسوزی مراتع، برداشت بی رویه از درختان و منابع مرتع، امحاء نامناسب زبالهها، کمبود آب و الگوی نامناسب آبیاری) تعریف شدهاست.
شرایط علّی دیگرکشف شده از مصاحبههای صورتگرفته، مقوله «مساله نهادی» است. مساله نهادی بیانگر نحوه مشارکت مردم روستا در برنامهریزیها و اجرای پروژههای عمرانی و توسعهای است. در واقع، این مقوله به میزان اعتماد متقابل دولت و برنامهریزان با مردم روستا و نحوه مدیریت روستا اشاره دارد. از دیدگاه مشارکتکنندگان مقوله «مساله نهادی» با مؤلفههای (مشاركت پایین مردم در انجام پروژههاي روستايي، ناهماهنگی ادارات در انجام طرحهای زیربنایی، نگاه تک بعدی به توسعه روستایی، بیتوجهی به پتانسیل منابع انسانی روستا در امر مدیریت روستا، فقدان تشکلهای زراعی، بیتوجهی به قابلیت روستاها در برنامهریزیهای توسعهای) تعریف شد.
مساله مهم دیگری که بهعنوان زیر مقوله شرایط علّی در توسعه یافتگی روستاها نقش بارزی دارد «توجه به مساله فیزیکی» است. از نظر مشارکتکنندگان، بهبود زیرساختهای روستایی ازجمله جادهها، سکونتگاهها و توجه و نگهداری از اماکن عمومی، شرایطی را برای توسعه پایدار ایجاد میکند. مؤلفههای مسئله فیزیکی عبارتند از: (وضعیت نامناسب جادهها، بهرهبرداري بيرويه از معادن سنگ، عدم مقاومسازی سکونتگاههای روستائی، عدم بهسازی معابر و اماکن عمومی روستا) .
عوامل زمینهای
شرایط زمینهای، نشانگر سلسله خصوصیات ویژهای است که در آن راهبردهای کنش متقابل برای اداره، مدیریت و پاسخ به پدیده/ مقوله اصلی صورت میگیرد.(محمدی،۱۳۸۵ ،۱۰۲). در برداشت مشارکت کنندگان، زمینه و بستری که توسعه یافتگی پایدار روستاها باتوجه به آنها اتفاق میافتد دو مقوله « فاصله روستا از شهر خلخال» و « موقعیت جغرافیایی روستا» است.
فاصله روستاها تا مرکز شهرستان (شهر خلخال) و موقعیت سکونتگاههای روستایی عوامل زمینه ای جهت توسعه پایدار روستاها هستند که از مصاحبهها استخراج شد. در واقع، هرچه فاصله بین روستا تا شهر بیشتر باشد، سطح پیوند و ارتباط کاهش یافته و مسائل مطرح شده از جمله (مسائل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، نهادی و فیزیکی) بیشتر میشود. همچنین موقعیت قرار گرفتن روستا نیز از این حیث که در نزدیکی رودخانهها، معادن، جاده اصلی، سدهای معیشتی، دسترسی به ییلاقات و غیره باشد، زمینههای لازم را برای توسعهیافتگی پایدار روستاها فراهم میسازد.
شرایط مداخلهگر
«شرایط واسطهای» شرایط کلی و وسیعی هستند که بر چگونگی کنش متقابل و راهبردهای پیشنهادی اثر میگذارند ( محمدی، ۱۳۸۵ :۱۰۴). بر اساس مصاحبههای انجام شده، شرایط مداخلهگر در توسعه پایدار روستاهای خلخال عبارتند از:
شهرگرایی
مقوله «شهرگرایی» یکی از مقولههایی است که به انتخاب سبک جدیدی از زندگی اجتماعی اشاره دارد. این مفهوم که برخاسته از ارزشهای شهرنشینی است، گویای تمرکز نمودها و شیوههای خاصی از زندگی است که به موازات رشد شهرها صورت میگیرد و سرانجام تغییراتی در شیوه زندگی اجتماعی مردم روی میدهد. در فرایند شهرگرایی، تمایل به مصرفگرایی در مقابل تولیدگرایی، ترجیح فراغت های لذتجویانه و حذف سنن پیشین، سبب پیدایش الگویی از زندگی در بین افراد روستا میشود. این مقوله با مؤلفههای (مصرف متظاهرانه، فردگرایی و اجتناب از پرداختن به کارهای تولیدی) تعریف شدهاست. از دیدگاه مشارکتکنندگان، منظور از مصرف متظاهرانه یعنی استفاده از کالاهای تجملی، اسراف و ولخرجی و چشم و همچشمی برای نشان دادن اینکه از طبقه مرفه جامعه هستند. منظور از فردگرایی یعنی، عدم احساس مسئولیت در برابر سرنوشت جامعه و عدم مشارکت در بهبود شرایط محیط زندگی است. همچنین دوری از کار تولیدی یعنی، ترجیح اشتغال در مشاغل خدماتی در روستا از جمله آرایشگری، مغازه داری و غیره، بهجای فعالیتهای کشاورزی و دامداری و غیره است.
مهاجرت از روستا
مقوله «مهاجرت از روستا»، یکی دیگر از مقولههایی است که بر توسعه پایدار روستایی، شرایط واسطهای را فراهم میسازد. مهاجرت از روستا از دیدگاه مشارکتکنندگان به این معنی است که فرد روستایی در روستا، توان لازم برای پاسخ نهائی به محرومیتهای نسبی را ندارد و منابع لازم برای محرومیتهایش را در روستا نمیتواند بهدست آورد، بنابراین ناگزیر به ترک محل زندگیاش می شود.
بیتوجهی به قابلیتهای روستا
بهمنظور تحقق توسعه پایدار روستاهای خلخال، در برنامهریزیها و اجرای طرحهای عمرانی و هادی در روستاها، توانمندی و قابلیتهای روستا اعم از نیروی انسانی، منابع محیطی و سایر منابع اکولوژیکی ضروری است مورد شناسایی و ارزیابی قرارگیرد که در صورت غفلت از این مهم، امر توسعه با مشکل روبرو میشود.
راهبردها
راهبردهای مورد نظر در نظریه زمینهای، به راه حلهایی برای مواجهه با پدیده مورد مطالعه اشاره دارد (استراوس و کوربین،۱۹۹۰). در این مطالعه، راهبردهای چندگانهای جهت تغییر وضعیت موجود و برون رفت از مسائل شناسایی شده، به شرح زیر از سوی مشارکتکنندگان پیشنهاد شد:
راهبردهای آموزشی
با شناسایی مقولههای مسائل توسعه پایدار روستایی مشخص شد که «ضعف آگاهی نسبت به عوامل تولیدی» و «نبود مراکز آموزشی- تفریحی»، «طلاق»، «اعتیاد»، «سطح پایین مشارکت مردم»، «استفاده از الگوی نامناسب آبیاری»، «شیوه نامناسب کشت اراضی» و « بهره برداري بي رويه از منابع آب زير زميني»، از مؤلفههای تعیینکننده مسائل توسعه روستاها هستند که مخرج مشترک همه این معضلات در ناآگاهی و مهارت پایین نسبت به برخورد با مسائل و عدم آشنایی با فناوریهای نوین دارد. بنابراین برای اتخاذ راهبردی اثربخش جهت کاهش و یا حذف این مسائل از سر راه توسعه پایدار روستاهای شهرستان خلخال، تمهیداتی از سوی مشارکتکنندگان در راستای ارتقاء سطح آگاهی و دانش روستاییان با دو نوع مؤلفه۱- بهرهوری25 و ۲- قابلیتی26 میبایست صورت گیرد.
الف) مؤلفه بهرهوری: در مؤلفه بهرهوری، آموزشها باهدف استفاده بهینه از نیروی کار، ارتقاء توان، برای افزایش درآمد و بهرهوری روستاییان مد نظر است. به همین منظور با برگزاری کلاسهای ترویجی و دانشافزایی در زمینه الگوهای مطلوب کشت، سیستم آبیاری نوین، کارآفرینی، بهرهوری زمین، استفاده از مصالح ساختمانی کم هزینه بومی، آشنایی با شیوههای کاربرد ماشینآلات و فناوریهای نوین، سعی در افزایش درآمد و کاهش هزینهها میشود.
ب) مؤلفه قابلیتی: مؤلفه قابلیتی آموزش، سیاستی چند بعدی است و تنها به افزایش درآمد روستاییان اکتفا نمیکند، بلکه ارزش آموزش با افزایش دسترسی به آزادی، رفاه اجتماعی و افزایش کیفیت زندگی سنجیده میشود. در این مؤلفه روستاییان با حضور در کلاسهای مهارتهای زندگی، آموزش و ترویج کشاورزی، میتوانند با تقویت مهارتهای ارتباطی، سازگاری با دیگران و محیط زندگی، رشد و توسعه روحیه مشارکت و همکاریهای اجتماعی، تعلق خاطر و تعصب به روستا و نیز یادگیری بهترین عکسالعملها در مواجهه با مشکلات، آموزش شیوههای کاهش تنش در روستا، آموزش حفاظت از درختان و منابع مرتع، امحاء مناسب زبالهها، آموزش شیوههای راهاندازی تشکلها و تعاونیها، آشنایی با مدیریت نوین روستا، ایجاد انگیزه جهت حضور فعال در طرحهای توسعهای روستا، به سطح قابل قبولی از رفاه و کیفیت زندگی برسند.
راهبردهای حمایتی
از نظر مشارکتکنندگان، راهبردهای گوناگونی بهمنظور دستیابی به اهداف حمایتگرایانه از روستاییان می توان اتخاذ کرد که از آن جمله:
الف)پشتیبانی مالی و فنی از کشاورزان و تولیدکنندگان در روستا: اعطای تسهیلات در قالب وامهای بلاعوض یا بازپرداخت طولانیمدت برای حمایت از صنعت بومگردی و گردشگری، بازاریابی برای محصولات تولیدی روستاییان، حمایت از سرمایهگذران و افراد کارآفرین در روستا، تأمین مسکن ارزان قیمت در روستا، ایجاد بازارهای روزانه و هفتگی صنایع دستی و تولیدات کشاورزی، ایجاد شهرکهای گلخانهای، خرید تضمینی محصولات تولیدی، تجهیز زیرساختهای رفاهی، حمایت دولت از بخش خصوصی برای احداث پل معلق ازناو در روستای خوجین ، تل کابین تفرجگاه روستای اندبیل و پل معلق پیرتقی بر روی رودخانه قزل اوزن.
ب) حمایت از روستاییان جهت تحقق عدالت اجتماعی با گسترش بیمه تأمین اجتماعی روستاییان بهویژه زنان خانهدار، رعایت عدالت جنسیتی، دسترسی به خدمات حقوقی و شفافیت در تصمیمگیریهای مربوط به توسعه روستایی، میتواند به عدالت اجتماعی و پایداری آن در این مناطق کمک کند.
ج) حمایت از حفظ محیط زیست و منابع طبیعی با جلوگیری از آلودگی رودخانهها از جمله رودخانههای قزل اوزون، کندرق، شاهرود، کیوی چایی، گلبندر، جلوگیری از ماهیگیری بیرویه در رودخانه قزل اوزن، حمایت از اجرای طرحهای خاکورزی حفاطتی در جهت بهبود و تقویت خاک، جلوگیری از آتشسوزی مراتع و جنگلها، حفاظت از درختان جنگلی منطقه بیلدیر، کندرق و دربند مشکول، جلوگیری از انتقال آب سد کیوی به خارج از شهرستان کوثر و حفاظت از خاک برگهای جنگل بیلدیر.
د) حمایت از مرمت و نوسازی بافت روستا با سبکهای معماری تاریخی - بومی، مقاومسازی بناها، تعریض کوچهها.
راهبردهای تشویقی
راهبردهای تشویقی در واقع ارائه مشوقها و تنبیهاتی است که بهمنظور رسیدن به رفتار مطلوب صورت می گیرد. یا اتخاذ سیاست تهدید و تحبیب است برای توسعه پایدار روستاها. بنابراین برای رسیدن به توسعه پایدار در روستاهای خلخال، راهبردهای تشویقی پیشنهاد شده عبارتند از: تشویق سرمایهگذاری در صنایع محلی، کارگاهها و کسب و کارهای روستایی با کمکهای فنی و اعتباری و تسهیلات اعتباری ارزانقیمت، تشویق زنان و جوانان برای راهاندازی مشاغل خانگی، تشویق روستاییان به نگهداشت رسوم و سنتهای بومی با برگزاری جشنوارههای بومی- محلی، تشویق به مهاجرت معکوس(از شهر به روستا)، تشویق به فرزندآوری در روستاها، تشویق کشاوزان و باغداران به تجهیز اراضی زراعی و باغی به سیستمهای آبیاری نوین، تشویق روستاییان به احیای مراتع و جنگلها، تشویق به استفاده از الگوی مطلوب کشت با دریافت یارانه نهادهها و عوامل تولید، تخفیف بیمهای تشویق روستاییان برندق، مزرعه، نمهیل، اندبیل، خوجین و شال برای آبزی پروری صورت گیرد.
راهبردهای توسعهای
راهبردهای توسعهای یکی دیگر از مقولاتی است که برای توسعه پایدار روستاهای شهرستان خلخال، باید اتخاذ گردد. این راهبردها عبارتند از:
الف) تسهیل دسترسی به زیرساختها: سرمایهگذاری در زیرساختهای اساسی مانند جادهها، بهویژه تسریع در راه اندازی راهآهن اردبیل- میانه، تونل گردنه الماس، جاده خلخال- درام، شبکههای آب و برق، ارتباطات و اینترنت، مدارس و درمانگاهها، توسعه و تکمیل سدهای معیشتی منطقه (سد شهید پستی، سد بفراجرد، سد روستای نساز)، هماهنگی و وحدت رویه ادارات و نهادها در انجام طرح های زیربنایی، احداث جادههای ایمن بین مزارع و باغات، میتواند به بهبود وضعیت زندگی روستاییان و استقرار پایدار آنها در روستا کمک کند.
ب) ارتقاء مشارکت اجتماعی: یکی از عمده معضلات روستاهای خلخال بحث مسائل نهادی روستاها است. بهعبارتی در توسعه روستاها با غفلت از مهارتها و ارزشهای ذهنی روستاییان فقط دولت متولی امر عمران و توسعه شده و از توانمندی روستاییان و نخبگان روستا که در شهرهای دیگر ساکنند استفاده نمیشود. بنابراین با مشارکت نخبگان و صاحبان سرمایه روستاییان ساکن در شهر، تقویت مشارکت بخش خصوصی در توسعه صنایع روستایی، ایجاد تشکلهای روستایی برای مشارکت در حل مسائل اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی، توسعه تعاونیهای روستایی، سیاست های توسعهای است که در برنامهریزیها بایستی مدنظر قرار گیرد.
ج) نظارت بر تغییرکاربری زمینهای کشاورزی، باغات و مراتع، مدیریت منابع طبیعی و معدنی بهویژه معادن سنگ روستای پروچ و لمعه دشت، نظارت بر خرد نشدن اراضی کشاورزی، نظارت بر تصمیمات شوراها و دهیاران روستا، تقویت نظام پاسخگویی و افزایش رضایتمندی از تصمیمگیران محلی، نظارت بر نحوه هزینهکرد وامهای تخصیصی و اتخاذ تمهیدات لازم برای امنیت پایدار روستاها با ایجاد پاسگاه انتظامی در خورشرستم جنوبی، اختصاص عایدات عوارض معادن به توسعه روستاها.
پیامدها
کنشها و واکنشهایی که برای مقابله یا مدیریت کردن پدیده صورت میگیرد، پیامدهایی را درپی خواهد داشت (استراوس و کوربین،1990). در ادامه پیامدهای انجام توسعه پایدار روستایی ارائه میشود:
کاهش فاصله طبقاتی
تحلیل مصاحبههای انجام شده نشان می دهد، شکاف طبقاتی شهر و روستا سبب می شود دلبستگی به سکونت در روستا کاهش یافته و به دنبال آن آسیبهای مختلفی در جامعه شکل گیرد. فقر و وجود شکاف طبقاتی نه تنها بر کردار و رفتار افراد روستایی تأثیر منفی دارد، بلکه بنیانهای فکری و اعتقادی آنان را نیز مضطرب و لرزان میسازد. بهدست آوردن درجات بالای فرهنگی، ورزشی، اقتصادی وغیره، نیازمند حضور در طبقات بالا و یا متوسط رو به بالای جامعه است که در محیط روستایی توسعه نیافته امکانپذیر نیست.
اثرات شکاف طبقاتی مختص جامعه روستایی نیست، بلکه با گسترش فاصله طبقاتی شهر و روستا، حاشیهنشینی در جوامع شهری پدیدار میشود که باخود مشکلات بسیاری از نظر امنیت، مسائل فرهنگی و اجتماعی به بار میآورد. متأسفانه حاشيهنشيني همواره پايگاهي براي توليد آسيب های اجتماعي مانند قاچاق، دزدی و مانند آن، بهحساب می آيد. به عقیده خبرگان در این پژوهش، حاشيهنشيني انسجام و كنترل اجتماعي جوامع شهری را به مخاطره مي اندازد. برخلاف آن، در جامعه ای كه تجانس فرهنگی قوی باشد، اگر افراد جامعه نسبت به يكديگر شناخت داشته باشند و در آن محل رشد پيدا كرده باشند، ميزان وقوع جرم كمتر خواهد بود. همچنین در افراد مهاجر از روستا به حاشيه شهر، بهدليل جذبنشدن به مراكز اصلی شهر، ايجاد سرخوردگي هاي روحی، روانی و اجتماعی میشود.
بنابراین، لازم است، برنامهریزان توسعه پایدار روستایی برای برون رفت از این مساله و در راستای تحقق عدالت اجتماعی، از محل مالياتي که طبقات بالا مي پردازند به طبقات پايين، بهویژه روستاییان، کمک کنند. نیز برای کاهش شکاف درآمدي ضروری است، پرداخت یارانه معیشتی به قشر آسیبپذیر روستایی مورد توجه قرار گیرد. همچنین از آنجا که مهاجرت از روستا موجب گسترش شکاف درآمدی و فعالیت مهاجرین در بخشهای غیرمولد میشود، لازم است دولت تدابیری اتخاذ نماید تا شرایط برای کاهش نابرابریها اقتصادی و شکاف طبقاتی، هم در واقعیت و هم در ادراک افراد فراهم آید.
ایجاد اشتغال
یکی دیگر از پیامدهای توسعه پایدار روستایی، کارآفرینی و ایجاد اشتغال پایدار در روستاها است. دسترسی آسان جوانان روستا به تسهیلات و امکانات، برای راهاندازی مشاغل زودبازده، ایجاد امنیت شغلی برای جوانان روستا، حمایت از مدرنیزاسیون تدریجی کشاورزي، گسترش بازار محصولات کشاورزی، توجه به صنعت بومگردی و گردشگری از مؤلفههایی است که برای رونق اشتغال و کار آفرینی بر آن تأکید شدهاست.
به عقیده خبرگان در این پژوهش، ایجاد اشتغال و فرصت کارآفرینی در روستاها، علاوه بر کمک به حل معضل بیکاری، مهاجرت، طلاق، فقر و سایر مسائل اقتصادی و اجتماعی روستاییان، موجب رونق بازار در سطح کلان و ملی میشود. همچنین اشتغالزایی سبب میشود که جوان روستایی از محرومیت نسبی فاصله گرفته و خود را دارای منزلتی بداند که استحقاقش را دارد. در واقع با کارآفرینی در روستاها، سرعت رشد انتظارها و توقعات، برابر با سرعت بهبود واقعی زندگی قرار میگیرد که، درنتیجه این روند، حالت رضایتمندی در افراد بروز می یابد.
سبک زندگی پایدار
منظور از سبک زندگی که به نوع زندگی مربوط است، چگونگی جریان حیات و شیوه زندگی انسانها بهصورت فردی و گروهی و نحوه استفاده از درآمد، طول زمان کار، شیوه لباس پوشیدن، تغذیه، نحوه آرایش، محل سکونت، رفتارهای دینی و فرهنگی و امثال آن است (بیرو، ۱۳۷۵). بررسی رابطه نقش توسعه پایدار روستاها با تحولات سبک زندگی روستاییان در مصاحبههای انجام شده نشان میدهد، در اغلب روستاها رویههای حاکم بر خانوادههای روستایی که مبتنی بر سنتها، خودکفایی، صرفه جویی، پس انداز، اشتغال پایدار، تعاملات اجتماعی، اعتماد و مشارکتهای کاری بود، دستخوش تغییراتی شدهاست. امروزه با تأسی از ارزشهای حاکم بر جوامع شهری، گرایش به زندگی مصرفگرایانه و تجمّلی و نیز گرایش به ارزشهای فردی و مادیگرایانه بیش از پیش در روستاها رونق گرفتهاست. سخت کوشی، ریاضت و فعالیت در مشاغل کشاورزی و تولیدی جای خود را به مشاغلی داده که در آن عطش فرد به دنبال کسب ارزش، شأن و قضاوت دیگران است. بنابراین ایجاد توسعه پایدار روستایی موجب تغییر در سبک زندگی روستاییان شده بهگونهای که تغییر در عادتوارههای آنها (به تعبیر بوردیو)، الگوهای رفتاری و عملی خانوادهها به سمت تحول در ارزشهای تولیدی، پس انداز، سختکوشی و مشارکتطلبی گرایش پیدا خواهد کرد.
مدیریت بهینه منابع آب
هربرتسون27 مدیریت منابع آب را مجموعهای از تمهیدات فنی، اداری و قانونی میداند که هدف آن برقراری تعادل و توازن میان تقاضا برای آب از یک سو و تأمین آن از سوی دیگر است(خراسانی، ۱۳۹۰: ۳۵). بانک جهانی مدیریت منابع آب را، مفهومی تلفیقی میداند، بهگونهای که بهرهگیری از چشمانداز یکپارچه در خصوص منابع آب، ضامن توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و فنی در مدیریت و توسعه آبهای سطحی (رودخانهها، دریاچهها و تالابها) و زیرزمینی است (عباسی،۱۳۹۲ :۳۳).
مقوله مدیریت بهینه منابع آب و تداوم استفاده درست از آن، یکی از پیامدهای مهم توسعه یافتگی پایدار روستاها است. ضرورت توجه به مدیریت منابع آب در روستاها از الزامات اساسی در زمان حاضر محسوب میشود، چراکه آب اصلیترین توان محیطی برای توسعه بخش کشاورزی و بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشاورزان است. واقعیت این است که توجه به مدیریت بهینه منابع آّب در سالهای اخیر از این حیث در شهرستان خلخال حائز اهمیت است که انتقال آب از سدهای گیوی، بفراجرد، به شهر گیوی و خلخال، نیز پمپاژ آّب قزل اوزون به هشجین و روستاهای بخش خورشرستم هزینه بر بوده و بر سر حقآبه رودخانه قزل اوزن کشاکشی بین مدیران و مسئولان ارشد اردبیل با خلخال و کوثر در جریان است. بنابراین با آگاه سازی مردم نسبت به مدیریت منابع آبی و استفاده بهینه آن در مزارع و باغات، از طریق توجه به ( زیرساختها، استفاده از فناوری و نهادی) گامی مهم در افزایش راندمان تولیدات کشاورزی، اشتغال و جلوگیری از تنشها برسر آب برداشت.
توسعه زیرساختها
زیرساختهای روستایی به مجموعه امکانات رفاهی و خدماتی اطلاق میشود که نشاندهنده نسبت روستاهای برخوردار از خدمات عمرانی از جمله بهرهمندی از آب آشامیدنی، برقرسانی، بهسازی، ایجاد و مرمت راههای روستایی، مراکز بهداشتی درمانی، دفترهای پست، مخابرات وICT، صندوق پستی وغیره هستند (بدخشان و همکاران،۱۳۹۷: ۲).
براساس نظرات مشارکت کنندگان، رونق احداث زیرساختها علاوه براینکه پیامد توسعهیافتگی روستاهاست، در عین حال از مهمترین عوامل مؤثر بر پیشرفت و تعالیروستاها قلمداد میشود. بهعنوان مثال گسترش ICT، به مثابه پیامد توسعه یافتگی روستاها سبب می شود، روستاییان از طریق موبایل برای آگاهی از قیمت محصولات، نحوه ارائه خدمات حمل و نقل برای فروش محصول، افزایش سطح اطلاعات در مورد نحوه کاشت، داشت و برداشت محصولات بهره برداری کنند. امروزه با وارد شدن ICT، به اکثر روستاهای شهرستان خلخال، جوانان روستا از طریق آن، فرصت شغلی بهدست آوردهاند و این امر دلبستگی به روستا، ارتقاء سطح کیفی زندگی و کاهش هزینههای جاری خانوار ازجمله هزینه رفت و آمد به شهر انجامیدهاست.
حفاظت پایدار منابع زیستی
امروزه بهدلیل الگوی نامناسب استفاده از سرزمین و تغییرات شدید آن، منجر به پیدایش بحرانهای زیست محیطی شدهاست. افزایش مداخلهگريهاي انسانی در بوم نظام و بهره برداريهاي نامحدود از منابع موجود، موجب افزایش تخریبها و بحرانهاي زیست محیطی گردیدهاست. به همین منظور توجه به آمایش سرزمین و بهرهگیری خردمندانه از منابع طبیعی جهت پیشگیری از بحرانهای محیط زیست و همچنین استفاده صحیح و پایدار از تمامی امکانات پهنهی سرزمین، پیامد دیگری از توسعه پایدار روستاها است.
شهرستان خلخال با داشتن بزرگترین زیستگاهها (منطقه آق داغ و دربند مشکول) و معادن (معدن سنگ تراورتن در پروچ، آهن کهلدشت، شن و ماسه)، تفرجگاهها ( اندبیل، ازناو) و حوضههای آبریز (قِزِلاوزَن، هروچایی، شاهرود چایی) توجه دولتها و بهخصوص سازمان مدیریت و حفاظت از محیط زیست را میطلبد. برای روشنتر شدن نحوه ارتباط مقولههای فرعی و کشف مقولههای هستهای، با استفاده از نرم افزار مکس کیو دا دیاگرام «توسعه پایدار روستایی» مشاهده میشود:
شکل ۱. خروجی نرم افزار مکس کیو دا دیاگرام « توسعه پایدار روستایی »
[1] . Corresponding author: v.rostamalizadeh @gmail.com
[2] . نویسندۀ مسئول: v.rostamalizadeh @gmail.com
[3] -Li
[4] - Doan
[5] Micheal Twodaro
[6] -Michalina
[7] -Strulak & Lemke
[8] - Emic
[9] - Durkheim
[10] - Max Weber
[11] - Parsons
[12] - Coleman
[13] - Bourdieu
[14] - Habermas
[15] - Giddens
[16] - Jenkins
[17] - Burke
[18] -Validity
[19] - Bloor
[20] - Silverman
[21] - Kappa test
[22] - Open Coding
[23] - Axial Coding
[24] - Selective Coding
[25] -Productive Approach
[26] -Capability Approach
[27] - Herbertson
شکل۲. مدل پارادایمی تحلیل توسعه پایدار روستایی براساس نظریه زمینه ای
بحث و نتیجهگیری
براساس مطالب بیان شده، توسعه پایدار روستایی نیازمند توجه به همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و نهادی است. باوجود اینکه پژوهش های مختلفی در زمینه شناسایی مسائل و چالش های توسعه پایدار روستایی انجام شده، ولی تاکنون پژوهش محلی با رویکرد کیفی نسبت به ترسیم الگوی راهبردی برای توسعه پایدار روستایی در شهرستان خلخال صورت نگرفتهاست. بنابراین این پژوهش با نگاه تفهمی به پدیده توسعه پایدار روستایی با استفاده از روش تحلیل نظریه زمینهای پرداخت تا با شناسایی مقولههای توسعه پایدار روستایی به ارائه مدل پارادایمی برای تحقق توسعه پایدار روستایی در شهرستان خلخال بپردازد.
در دسترسی به پیامدهای توسعه پایدار روستاهای شهرستان خلخال، باید سایر عناصر مدل پارادایمی(شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها) مورد توجه قرار گیرد. همانطور که در تحلیل مصاحبهها ملاحظه شد، شرایط علّی که در مقابل توسعه یافتگی روستاها قرار گرفته عبارتند از؛ مسائل اقتصادی(بیکاری، بیانگیزگی به فعالیتهای اقتصادی و ضعف آگاهی نسبت به عوامل تولید و غیره)، مسائل اجتماعی (اعتیاد، نابرابری اجتماعی، طلاق و غیره)، مسائل زیست محیطی( برداشت بیرویه از درختان و منابع مرتع، آتش سوزی مراتع، مصرف بی رویه منابع آبی، بروز خشکسالی و غیره)، مسائل نهادی( بیتفاوتی مردم روستا در مقابل مسائل توسعهای، بی اعتمادی نهادها به توان منابع انسانی روستاییان در برنامهریزیها و انجام طرحها، مسئله تشکلهای زراعی و غیره) و مسائل فیزیکی( وضعیت نامناسب جادهها، استحکام پایین سکونتگاههای روستایی و غیره). مطابقت یافتههای این پژوهش با نتایج پژوهش فعلی و همکاران(۱۳۹۸)، علیایی و عزیزی(۱۳۹۷)، مروج الاحکامی(۱۳۹۶)، پورطاهري و نعمتی(۱۳۹۱)، بیک محمدی و آزادی (۱۳۹۱) مبنی بر مسالهساز بودن موارد یاد شده با روند توسعه پایدار روستاها همسویی دارد.
براساس یافتههای بهدست آمده، دو شرط زمینه ای (فاصله روستا تا شهر خلخال و موقعیت جغرافیایی روستا)، در روند توسعه یافتگی پایدار روستاها، شرایطی را ایجاد میکند که با دورافتادگی روستا از مرکز شهرستان و قرار نگرفتن در نزدیکی جادههای اصلی و رودخانهها، عملاً از پیشرفت و توسعه پایدار عقب مانده و رفته رفته به روستاهای خالی از سکنه تبدیل شوند. مطابقت یافتههای این پژوهش با نتایج پژوهش فاضل نیا و نسیمی(۱۴۰۰)، عزمی و نوری(۱۳۹۸)، مبنی بر نقش فاصله روستا از شهر در کیفیت زندگی روستاییان، همسویی دارد.
فرایند تحلیل مصاحبهها نشان داد، در سبک زندگی روستاییان با ظهور ارزشهای مادی و فردگرایانه، تمایل به همبستگی اجتماعی، گرایش به فعالیتهای مولد، حساسیت نسبت به اتفاقات پیرامون کاهش یافته است که باتوجه به این ویژگیها و با عاریت گرفتن از تئوری شهرگرایی زیمل1 (۱۹۷۱)، مقوله « شهرگرایی» به عنوان یکی از مقولههای مداخلهگر کشف شد. در واقع متأثر از ارزشهای شهرنشینی بواسطه ارتباطات و شبکههای اجتماعی، در روستاها امروزه پیوندهای اجتماعی و تعهدات جمعی کمتر شده و افراد روستایی نیز دقت حسابگرایانه در زندگی عملی و روزمره تجربه میکنند که این پدیده به مثابه عاملی مداخلهگر در روند توسعه پایدار روستاها است. مطابقت یافتههای این پژوهش با نتایج پژوهش فاضل نیا و نسیمی(۱۴۰۰)، مبنی بر نقش شهرگرایی در روستاهای پیراشهری، همسویی دارد.
مقوله «مهاجرت از روستا» و کاهش تراکم جمعیت در روستاها، دومین مقوله مداخلهگر در توسعه پایدار روستاهاست. مهاجرت از روستا به هر دلیلی، باعث مرگ روستا میشود. توسعهیافتگی برای روستاهایی که توان نگهداشت مردمش را ندارد و باگذر زمان به مکان بیسکنه تبدیل میشود، امری بی معنی است. مطابقت یافتههای این پژوهش با نتایج پژوهش لطیفیان و مولوی(۱۳۹۴)، دستورپور و همکاران(۱۳۹۴)، مبنی بر نقش مهاجرت بر توسعه نیافتگی روستاها، همسویی دارد.
یکی دیگر از مقولههای مداخلهگر شناسایی شده در امر توسعه پایدار، مقوله « بیتوجهی به قابلیتهای روستا» است. در دهههای اخير، روند بهرهگيری از توانها و پتانسيلهای محيطي به سبب الگوی مدیریتی نادرست در روستاها طی نشدهاست و این مسئله روند اجرای برنامههای تدوین شده را با مشکل مواجه ساخته است. بنابراین تازمانیکه ارزیابی و بهرهگیری درستی از منابع محیطی و توانمندیهای منابع انسانی، صورت نگیرد، توسعه پایدار در روستاها تحققناپذیر است. مطابقت یافتههای این پژوهش با نتایج پژوهش علیایی و عزیزی(۱۳۹۷)، مبنی بر تأثیر توانهای محیطی در نواحی روستایی، همسویی دارد.
برمبنای مدل پارادیمی پژوهش حاضر، برای برون رفت از مسائل شناسایی شده و رسیدن به پیامدهای توسعه پایدار روستایی در شهرستان خلخال، چهار راهبرد شناسایی شد که عبارتند از؛ ( آموزشی، حمایتی، تشویقی، توسعهای).
تدوین، برنامهریزی و استفاده از این استراتژیها با رویکرد آیندهنگر توسعه پایدار روستایی، میتواند ضمن تحرک پیشران توسعه روستاهای خلخال، زمینه بهبود توسعه یافتگی در جنوب استان اردبیل را فراهم سازد. بنابراین براساس یافته های پژوهش پیشنهاد میشود، پژوهشگران علاقمند به توسعه روستایی، كار تحقيقاتي خود را در رابطه با توسعه كارآفريني، ایجاد انگیزه برای سرمایهگذارای در روستاها، مهارتهای زندگی، توجه به توانمندیهای محیطی، جلب مشارکت نخبگان در طرح هادی روستایی، توسعه زیرساختها، آگاهی بخشی نسبت به حفاظت از محیط زیست روستا و مهاجرت معکوس انجام دهند.
منابع
· ازکیا، مصطفی، (۱۳۸۴). مقدمه ای بر جامعه شناسی توسعه روستایی. تهران: نشر اطلاعات
· آزادی، یونس، بیک محمدی، حسن.(۱۳۹۱). تحلیل و طبقه بندی سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی شهرستانهای استان ایلام. برنامه ریزی فضایی.۲(۲)،۴۵-۲۰
· بدخشان، زینب؛ مهرابی، حسین؛ میرزایی، حمیدرضا. (۱۳۹۷). بررسی تاثیر توسعه زيرساختها بر توسعه روستايی ايران. مجله اقتصاد کشاورزی، ۱۲(۴)، ۱۴-۱
· پورطاهري، مهدي، نعمتي، رضا(۱۳۹۱). اولویت بندي مسائل توسعه روستایي با تأکيد بر دیدگاه روستایيان، مطالعه موردي: بخش مرکزي شهرستان خرم آباد، فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستايي، ۷(۲)، ۲۲-۳۹.
· تودارو، مايكل. (۱۳۶۴). توسعه اقتصادي درجهان سوم، جلداول، ترجمه غلامعلي فرجادي. تهران: سازمان برنامه وبودجه.
· خراسانی، محمدامین، خراسانی، منوچهر .(۱۳۹۰). نگرشی بر مدیریت منابع آب روستایی، رشد آموزش جغرافیا، ۲۵ ، ( ۹۵)، ۳۲-۳
· دستورپور، مریم، بسطامی نیا، امیر. امیدیپور، کورش. (۱۳۹۴). بررسی علل و پیامدهای مهاجرت به شهر یاسوج، دومین کنفرانس بین المللی پژوهش در علوم و تکنولوژی، ترکیه، استانبول.
· صبوری کزج، پرویز.(۱۳۹۸). گونه شناسی ادراک عدالت جنسیتی با تأکید بر عامل قومیت. فصلنامه زن در فرهنگ و هنر. ۱۱(۳)،۴۵۷-۴۳۳.
· عباسی، حسن (۱۳۹۲). تحلیلی بر اثرات اجرای طرحهای مهار آب؛ مطالعه موردی: دهستانهای درام و چورزق شهرستان طارم، پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه زنجان به راهنمایی دکتر بهروز محمدی یگانه.
· عزمی،آئیژ؛ نوری، مجتبی. (۱۳۹۸). بررسی نقش فاصله روستا از شهر در کیفیت زندگی روستاییان. فصلنامه برنامهریزي رفاه توسعه اجتماعی، ۱۱ (۴۱)،۲۹۴-۲۵۳.
· علوانی، ناصر؛ سواری، مسلم. (۱۴۰۱). راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار روستایی با در نظر گرفتن روابط شهری و روستایی در استان خوزستان. جغرافیا و روابط انسانی، ۵، (۱).
· علیاری، محمدصادق؛ عزیزی، سمیه. (۱۳۹۷). بررسی و ارزیابی توانهای محیطی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان وکیل آباد شهرستان بافت استان کرمان). فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی،۱۳، (۴)،۹۳۳-۹۱۳.
· فاضل نیا، غریب؛ نسیمی، حمیدرضا (۱۴۰۰). ارزیابی وضعیت شهرگرایی در روستاهای پیراشهری. دوفصلنامه جغرافیای شهری، ۸ (۱)،۱۹۲-۱۷۳.
· فعلی، سعید؛ صدیقی، حسن؛ پزشکی راد، غلامرضا؛ میرزایی، آرزو. (۱۳۹۸). چالشهای جوامع روستایی ایران برای دستیابی به توسعه پایدار روستا و توسعه، ۱۳(۴)، ۹۴-۱۲۰.
· فلیک، اووه. (1399). درآمدی بر تحقیق کیفی. ترجمه هادی جلیلی، تهران: نشرنی.
· كرسول، جان دبيليو. (۱۳۹۷). طرح پژوهش: رويكردهاي كيفي، کمّی و تركيبي. ترجمه عليرضا كيامنش، تهران: جهاد دانشگاهي دانشگاه علامه طباطبايي.
· کوربین، جولیت؛ استراوس، انسلم. (۱۳۹۵). مبانی پژوهش کیفی. تهران: نشر نی.
· لطیفیان، احمد؛ مولوی، هما. (۱۳۹۴). بررسی تأثیر مهاجرت بر توسعه نیافتگی روستایی، اولین همایش بینالمللی علوم مدیریت پیشرفتها، نوآوری ها و چالشها، مؤسسه عالی علوم و فناوری خوارزمی، شیراز، ایران.
· محمدپور، احمد. (۱۳۹۷). روش تحقیق کیفی ضد روش (منطق و طرح در روش شناسی کیفی). تهران: جامعه شناسان.
· مرکز آمار ایران. (۱۳۹۵). سالنامه آماری استان اردبیل.
· مروج الاحکامی، فائزه. (۱۳۹۶). اولویت بندی مسائل توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان( مطالعه موردی: دهستان آشیان، شهرستان لنجان استان اصفهان). دانشگاه پیام نور: مرکز پیام نور تهران شرق، پایاننامه کارشناسی ارشد.
· Doan, K. H. (2022). Bibliometric Analysis of Indigenous Entrepreneurship. Ecoforum, 11(1), 1 - 12.
· Li, T., Feng, C., Xi, H., & Guo, Y. (2022). Peer Effects in Housing Size in Rural China. Land, 11(2), 172.
· World Bank, (2019). Rising Global Interest in Farmland: Can it yield sustainable and equitable benefits? http://www.donorplatform.org/content/view/457/2687, 09.09.2019 .
[1] -Simmel.G