Studying driver forces affecting livability in new cities (Case study: New city of Parand)
Subject Areas :Iraj Torkamani 1 , Azadeh Arbabi Sabzevari 2
1 -
2 - عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر
Keywords: driver forces, structural analysis, viability, new city, The new city of Parand,
Abstract :
Introduction: One of the most important solutions in response to the reduction of the capacity of big cities and solving their problems has been the construction of new cities. One of the important factors in attracting people to new cities is the improvement of livability with higher quality than the mother city and in general, better quality of the living environment. Objectives: This article has tried to identify and cluster the drivers affecting the future of the livability of new Parand city with the method of structural analysis... Methods: This article is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of research method. Theoretical data was prepared by document method and experimental data by survey method based on Delphi technique. The statistical population is 30 experts and specialists based on judgmental or purposeful sampling and the driving forces under study are 40 driving forces in 5 dimensions, which are processed by structural interaction analysis method in MICMAC software. Results and Discussion: The findings of this research showed that the general pattern of the dispersion of the drivers of viability in terms of the analysis of mutual effects, as a whole, indicates the state of an unstable environmental system in which the drivers of development are a complex state in terms of effectiveness and effectiveness. And there are intermediates. The state of clustering of thrusters shows cluster concentration in dual and independent thrusters. Conclusion: Among the 40 key drivers affecting the future livability of the new city of Parand, the drivers are having a job and a decent income, the existence of diverse job opportunities in the city, strengthening the sense of belonging to a place, strengthening public trust between citizens, and increasing density. Optimum in context, access to recreational and leisure spaces, creation of active public spaces, democracy and citizens' participation, improvement of public transportation and taking into consideration the considerations of design and construction of drivers affecting the future livability of the new city of Parand were selected.
ORIGINAL RESEARCH PAPER |
|
Journal Organization of Space Economy journal homepage: https://sanad.iau.ir/journal/jose
|
Studying driver forces affecting livability in new cities
(Case study: New city of Parand)
Azadeh Arbabi Sabzevari 1* And 2 Iraj Torkamani
1. Associate Professor Department of Geography and Urban Planning, Eslamshahr Branch, Islamic Azad university, Eslamshahr, Iran
Cite this article: Arbabi Sabzevari, A., & Torkamani, I. (2025). Studying driver forces affecting livability in new cities (Case study: New city of Parand). Organization Of Space Economy, 2(6), 33-50. |
ARTICLE INFO | ABSTRACT |
Article type: Research Article
| Introduction: One of the most important solutions in response to the reduction of the capacity of big cities and solving their problems has been the construction of new cities. One of the important factors in attracting people to new cities is the improvement of livability with higher quality than the mother city and in general, better quality of the living environment. Objectives: This article has tried to identify and cluster the drivers affecting the future of the livability of new Parand city with the method of structural analysis... Methods: This article is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of research method. Theoretical data was prepared by document method and experimental data by survey method based on Delphi technique. The statistical population is 30 experts and specialists based on judgmental or purposeful sampling and the driving forces under study are 40 driving forces in 5 dimensions, which are processed by structural interaction analysis method in MICMAC software. Results and Discussion: The findings of this research showed that the general pattern of the dispersion of the drivers of viability in terms of the analysis of mutual effects, as a whole, indicates the state of an unstable environmental system in which the drivers of development are a complex state in terms of effectiveness and effectiveness. And there are intermediates. The state of clustering of thrusters shows cluster concentration in dual and independent thrusters. Conclusion: Among the 40 key drivers affecting the future livability of the new city of Parand, the drivers are having a job and a decent income, the existence of diverse job opportunities in the city, strengthening the sense of belonging to a place, strengthening public trust between citizens, and increasing density. Optimum in context, access to recreational and leisure spaces, creation of active public spaces, democracy and citizens' participation, improvement of public transportation and taking into consideration the considerations of design and construction of drivers affecting the future livability of the new city of Parand were selected. |
History Article:
Received: 14 April 2024
Revised: 12 July 2024 Accepted: 6 September 2024 | |
Keywords: driver forces, structural analysis, viability, new city, The new city of Parand | |
Highlight: · Identifying the key drivers affecting the future livability of New Parand city |
* Corresponding Author: Azadeh Arbabi Sabzevari Email: Az.Arbabi@iau.ac.ir |
|
نشریه ساماندهی اقتصاد فضا https://sanad.iau.ir/journal/jose
|
نشریه علمی ساماندهی اقتصاد فضا، 2(6) 50-33، زمستان 1403 |
آزاده اربابی سبزواری1 و ایرج ترکمانی2*
1. دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران
2. دانشجوی دکتری گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران
|
ارجاع به این مقاله: آزاده، اربابی سبزواری و ترکمانی، ایرج. (1403). خوانش پیشرانهای کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده زیستپذیری شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید پرند)، ساماندهی اقتصاد فضا، 2(6)، 50-33. (مطالعه موردی: شهر بناب) |
* نویسنده مسئول: آزاده اربابی سبزواری پست الکترونیک: Az.Arbabi@iau.ac.ir |
بیان مسئله
شهرها بهعنوان پدیدههای بومشناختی (اکولوژیک) تلقی میشوند که نتیجه فعالیتهای گروهی انسانها هستند. آنها رشد میکنند، با محیط اطراف خود هماهنگ میشوند و تحت تأثیر عوامل طبیعی قرار نمیگیرند. تمام اجزای فضای کالبدی و سایر اجزای آن در حال تحرک، پویا و دارای کارکرد و استمرار هستند. شهرها معمولاً از وسعت بیشتری نسبت به سایر مناطق مسکونی برخوردار هستند و جمعیت بالایی دارند. کمتر از یک قرن پیش، بیش از دو سوم جمعیت جهان در نقاط روستایی زندگی میکردند، اما با ظهور انقلاب صنعتی و آشکار شدن پیامدهای آن همچون تغییر شیوههای زندگی شهری و روستایی و مهاجرت روستاییان به شهرها، کشاورزی به صنعت و خدمات، رشد کم آغاز شد (صوفی و همکاران، 1400: 142). به دلیل عدم آمادگی شهرها برای میزان بالای جمعیت تازه وارد، نگرانیهایی در مورد پیامدهای اجتماعی و فیزیکی شرایط زیست در شهرهای بزرگ به وجود آمد، از جمله شرایط نامناسب مسکونی، ازدحام، کمبود فرصتهای شغلی، کیفیت بد محیطی، شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی در حاشیه شهرها و کیفیت نامناسب زندگی در این سکونتگاههای برنامهریزی نشده. به همین دلیل، در کشورهای مختلف جهان، سیاست تمرکززدایی از شهرهای بزرگ از طریق ایجاد شهرهای برنامهریزیشده و خودکفا از نظر فرصتهای شغلی و قابلیت پذیرش تمامی گروههای جامعه در دستور کار قرار گرفت. بهعنوان نماینده نظام اجتماعی، دولتها برای رفع نیازهای ساکنان، بهویژه نیاز به مسکن، به فکر ایجاد شهرهای جدید افتادند. شهرهای جدید به دلیل سرریز جمعیت شهری، تمرکززدایی جمعیت و اشتغال در جهان در نیمقرن گذشته بهعنوان یک ضرورت ایجاد شدند (ابراهیمزاده و نگهبان مروی، 1401).
بنابراین در دهههای اخیر، شهرهای جدید بهعنوان نمونههایی از توسعهی شهری موردتوجه قرارگرفتهاند، اما با افزایش رشد و توسعه، مواجهه با چالشهای محیطزیستی و پایداری شهری بهعنوان یکی از مسائل کلیدی این شهرها پدیدار شده است. بهویژه در شهرهای جدید، که بیشتر از هر زمان دیگری به پیشرفت و توسعه میپردازند، نیاز به مدیریت مؤثر و متعادل منابع و محیطزیست بیش از پیش احساس میشود. از طرفی، برخی عوامل مانند رشد جمعیت، تغییر کاربری اراضی، ترافیک، آلودگی هوا و آب، کاهش فضاهای سبز و مشکلات مرتبط با پسماند، به چالشهایی برای زیست پذیری شهرهای جدید تبدیلشدهاند (Zhang et al., 2018).
شهر جدید پرند بهعنوان یک شهر جدید در فاصله 33 کیلومتری جنوب غربی تهران واقعشده و در مسیر شریانهای حملونقل مهمی مانند آزادراه تهران - ساوه و راهآهن سراسری تهران – جنوب واقعشده است. جمعیت این شهر از 511 هزار نفر به بیش از 700 هزار نفر افزایشیافته است و مساحت نهایی آن 25000 هکتار است که شامل 15 فاز مسکونی، شهرک صنعتی، ناحیه نمایشگاهی، پارک جنگلی و یک منطقه تفریحی است. این شهر به علت کارکرد فرامنطقهای خود به یکی از مهاجرپذیرترین مناطق اطراف تهران تبدیلشده است و جذابیت زیادی برای مهاجران دارد (ولی پور و همکاران، 1400: 1-2). امروزه شهر جدید پرند دارای چالشهای متعددی است که در آینده نهچندان دور زیست پذیری این شهر جدید را به چالش خواهد کشید که از جمله مهمترین این مشکلات و مسائل میتوان به عدم خودکفایی اقتصادی، نبود امکانات رفاه شهری کافی برای همه طبقات (از جمله کمبود مراکز فرهنگی، تفریحی و ورزشی)، ضعیف حمل نقل عمومی برای جابجایی برونشهری و درونشهری و غیره اشاره کرد. در این راستا، خوانش پیشرانهای مؤثر بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند ضروری به نظر میرسد. در همسویی با چنین هدف و ضرورتی، این مطالعه سعی دارد تا با روش تحلیل ساختاری پیشرانهای مؤثر بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند را شناسایی و بررسی کند. این هدف با طرح و تبیین یک پرسش اصلی ردیابی و مطالعه علمی شده است؛
1. پیشرانهای کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند کدماند؟
مبانی نظری
ادبیات موجود در مورد زیست پذیری عمدتاً در کشورهای توسعهیافته یا شهرهایی که سیستمهای نهادینه تکاملیافته دارند، متمرکز است (Wey et al., 2018: 1). از لحاظ واژهشناسی زیست پذیری ترجمه فارسی انتخابشده برای عبارت انگلیسی (Livability) است و در نتیجه شهر زیستپذیر معادل (Livable City) آورده شده است. در دیکشنری وبستر1 زیست پذیری2 بهعنوان یک مکان مناسب برای زیست انسان تعریفشده است (Okulicz, 2012: 3). در فرهنگ انگلیسی آکسفورد واژه (Livability) از فعل آلمانی leben به معنای زندگی کردن، زندگی داشتن و یا ایجاد یک مکان مناسب برای زندگی تعریفشده است. رابرت کوان3 هم در فرهنگ شهرسازی در مقابل واژه زیستپذیر (مناسب برای زندگی) و (فراهم آوردن کیفیت زندگی خوب) را تعریف میکند (Uysal et al., 2015). واضح است که کاربرد واژه زیست پذیری، در هر جامعهای نیاز به تطبیق با نیازهای گوناگون محلی و شرایط موجود و بومی آن جامعه دارد (Heylen, 2006: 5).
زیست پذیری بهعنوان یک اصطلاح پرکاربرد و بسیار مبهم، تاکنون تعریف روشن و واحدی از مفهوم آن ارائه نشده است (Leby & Hashim, 2010). کندی و بای1 این مسئله، را ناشی از عدم اتفاقنظر و وجود برخی ابهامات در این زمینه و هیلن این تفاوت آرا امر عادی میداند؛ زیرا زمینههای علمی محققین با یکدیگر متفاوت بوده و هر یک بهتناسب تخصص خود، تعریف خاصی از آن را ارائه کردهاند (Heylen, 2006: 5) در گزارش انجمن و دولت محلی انگلیس (2006)، تعریف زیست پذیری به یک میدان مین4 تشبیه شده است (Zanella et al., 2015: 697).
بسیاری از طرفداران اصطلاح زیست پذیری ادعا میکنند که تعریف آن و ارائه برخی از خصوصیاتی که باگذشت زمان ثابت میمانند، امکانپذیر است. بااینحال، روت و فرانکلین5 (2014)، در مقاله خود این مسئله را زیر سؤال میبرند و تأکید میکنند که زیست پذیری در گروههای جمعیتی و فضا بسیار متفاوت است. زیست پذیری نهتنها یک نتیجه ملموس از شرایط مطلوب شهری است، بلکه نتیجه درک مردم از زندگی شهری است. در نتیجه، آنها ادعا میكنند كه ارائه تعریفی قابلاجرا در مورد زیست پذیری چالشبرانگیز است (Stevens, 2009: 371). ازاینرو، محققان هنوز در مورد تعیین و تعریف "زیست پذیری " اجماع نظر ندارند، مفهومی که از فرهنگی به فرهنگ دیگر و متناسب باارزشهای متغیر اجتماعی تغییر میکند (Saitluanga, 2014: 541). اگرچه زیست پذیری یک مفهوم جهانی است (Balsas, 2004: 102). اما چگونگی پیگیری و دستیابی به آن به زمینههای محلی و بومی بستگی دارد (Wang & Miao, 2020). زیست پذیری یک فرامفهوم برای کیفیت زیستمحیطی است که دربرگیرنده تخیلهای پایداری، کیفیت زندگی و رفاه و حلقه رابط با راهبردهای خاص برای ایجاد و مدیریت فضاهای عمومی منظم است (Stevens, 2009: 371). نظریه زیست پذیری برای نخستین بار بر مبنای کار آبراهام مازلو6 (1970)، بر روی نیازهای انسانی شکل گرفت (Radcliff, 2001: 940). اولین فرمولبندی این نظریه را در تحقیق وینهوون7 (1993) انجام گرفت و جرئیات بعدی را میتوان در پژوهشهای وینهوون و اوونیل8 (1995)، وینهوون و ار هاردت9 (1995)، و وینهوون (2000 و 2010) یافت (اکبری، 1401: 44). زیست پذیری قابلیت این را دارد که با رویکردهای متفاوت بررسی شود و آن را مورد ارزیابی قرار داد. تاریخ نسبتاً کوتاه مطالعات انجامشده در زیست پذیری نشان میدهد به علت گستره معنایی این مفهوم، رویکردهای متفاوتی در مطالعه و بررسی آن مورد استفاده قرارگرفته است.
بهطورکلی، چیستی زیست پذیری با عملکرد در سه زمینه اصلی تعریف میشود: کیفیت محیط، راحتی همسایگی و رفاه فردی (Lennard and Lennard: 1995). این تعاریف مطرحشده از درباره مفهوم زیست پذیری، به دلیل اهمیت تهدیدهای موجود در حوزه وضعیت کیفیت زندگی رشد یافته است (Florida, 2002). مرور تعاریف ارائهشده هم، نشان داد هرچند تاکنون اجماع نظر در تعریف زیست پذیری به وجود نیامده است، امّا در تعاریف ارائهشده، مشترکاتی چون تأمین رفاه و رضایت ساکنین، کیفیت زندگی، تأمین نیازهای گوناگون، دستیابی به زندگی مطلوب و رضایتبخش و ... به چشم میخورد؛ بهعبارتدیگر مجموعه ویژگیهای عینی و ذهنی که جذابیت و مطلوبیت یک مکان را عرضه میکنند، زیست پذیری تعبیر شده است. بدیهی است این عوامل میتوانند در مکانهای مختلف، متفاوت باشد، بر این اساس، ارائه تعاریف متعدد و مختلف ریشه در این اصل دارد که نیازها و مسائل مکانهای گوناگون، متفاوت است و ازآنجاییکه راهحل مسائل و مشکلات از مکان و اساسی که در آن قرار دارد برمیخیزد، با یکدیگر متمایز هستند؛ ازاینرو باید به اقلیم محلی، محیطزیست، منابع، نهادها، فرهنگ، اقتصاد و مردم محلی و نیازها و خواستههای آنها توجه دقیق داشت. باوجوداین، نظر به اینکه بسیاری از چالشهای امروز در جهان معاصر، متشابه هستند، میتوان راهکارها را نیز به اشتراک گذاشت (علیاکبری و همکاران، 1399: 89). بامطالعه ادبیات پژوهش، رضایت ساکنان از زیست پذیری به یک سری عوامل بستگی دارد که در شکل (1)، نشان دادهشده است.
شکل 1. چارچوب مفهومی رضایت از زیست پذیری
برگرفته از: علیاکبری و همکاران، 1399: 90
در چارچوب مفهومی مذکور، ارزیابی زیست پذیری شامل شش بُعد است: امنیت شهری، تسهیلات و امکانات عمومی، محیط طبیعی، محیط اجتماعی و فرهنگی، حملونقل مناسب و بهداشت محیط است. علاوه بر این، رضایت کلی افراد از زیست پذیری نهتنها با رضایت از ابعاد مختلف این رهیافت در ارتباط است بلکه به خصوصیات اقتصادی- اجتماعی و فردی همبستگی دارد. بهطور خلاصه میتوان گفت زیست پذیری از منظر چیستی و شرایط موجود: زیرمجموعهای از پایداری است که مستقیماً بر ابعاد اقتصادی، فیزیکی، اجتماعی و روانی زندگی مردم تأثیر میگذارد و دربرگیرنده مجموعهای از ویژگیهای اکتسابی و شرایط محیط است که آن را به مکانی مطلوب، مناسب و جذاب برای زندگی، کار و بازدید همه مردم تبدیل میکند (Liang et al, 2020: 2). این ویژگیها به دودسته عینی (دسترسی به زیرساختهای شهری، امنیت، گزینههای مختلف جابهجایی و حملونقل، مسکن، سلامت و امکانات بهداشتی، تفریح، فضاهای عمومی جذاب و فرصتهای اقتصادی) و ذهنی (حس تعلق به مکان، هویت محلی، سرمایه اجتماعی، همبستگی، عدالت، صمیمیت و راحتی) طبقهبندی میشود. اما از دیدگاه زمینهها، عوامل و فرایندهای مولد زیست پذیری باید گفت؛ این پدیده بهخودیخود استقلال وجود ندارد، بلکه برخواسته از مجموعه عوامل و فرایندهایی است که دگرگونی حیات شهر و شهرنشینی را موجب میشود (2019: 548 Tennakoon & Kulatunga,).
بهمنظور مفهومسازی زیست پذیری در وهلهی اول تعاریف متنوع آن مورد مطالعه و مداقه قرار گرفت تا به درک اساسی از مفهوم آن داشته باشیم. میتوان گفت که زیست پذیری مفهومی چند بعدی است که در طول زمان توسط حرفههای مختلف شکلگرفته است و این مشاغل با تأکید بر مشکلات مربوط به رشته خود، به روش خود به مفهومپردازی زیست پذیری پرداختهاند. بنابراین با درک این ارتباط در شکل (2)، به مفهومسازی زیست پذیری پرداختهشده است.
شکل 2. دیاگرام مفهومسازی زیست پذیری
برگرفته از: Tennakoon & Kulatunga, 2019: 548
پیشینه تحقیق
دامنۀ مطالعات در زمینۀ زیست پذیری در دو دهۀ اخیر در بخش پژوهشهای خارجی و داخلی رو به فزونی است که در این رابطه به چند مورد از بروزترین آنها اشاره میشود.
خزاعی نژاد (1402)، شناسایی نیروهای پیشران اثرگذار بر تحقق زیست پذیری شهری مرکز بجنورد را موردبررسی قرار دادهاند. آنها اظهار داشته آمد که در زمینه پیشرانهای زیست پذیری بخش مرکزی شهر بجنورد، سرمایهگذاری، مطالعه و تحقیق در امکانات حملونقل عمومی و بهبود عملکرد پیاده راههای شهری میتواند نقش بسزایی در ارتقای زیست پذیری این بخش داشته باشد.
اشنویی نوش آبادی و محمدابراهیمی (1400)، تعیین پیشرانهای کلیدی مؤثر بر زیست پذیری شهری کاشان با رویکرد آیندهپژوهی را موردبررسی قرار دادهاند که نتایج این تحقیق بیانگر آن است که 5 سناریو با ترکیبهای متفاوتی از سه وضعیت، مطلوب ایستا و بحرانی که احتمال وقوع در زیست پذیری شهری کاشان را دارند که 1.51 درصد وضعیت بحرانی 8.17 درصد حالت ایستا و 31/1 درصد وضعیت مطلوب صفحه سناریو را به خود اختصاص داده است و احتمال وقوع رخدادهای منفی (بحرانی) بیشتر از رخدادهای مثبت مطلوب است.
امینی و همکاران (1400)، به شناسایی مؤلفههای آتی زیست پذیری شهری با رویکرد آیندهپژوهی شهر مهاباد که نتایج نشان میدهد با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم از میان 40 متغیر، 10 پیشران کلیدی از جمله کیفیت شبکه معابر، برخورداری از روشنایی کافی در معابر، دسترسی به حملونقل عمومی و پارکینگ، میزان سازگاری کاربریها، دسترسی به پیاده راهها و مسیرهای دوچرخهسواری، نسبت ساخت معابر پیاده راه و مسیرهای دوچرخهسواری، نسبت ساخت معابر پیادهرو به وسعت کل، درامد کافی، برای خانوارها، میزان سرمایهگذاریهای دولتی، دسترسی کافی به تأسیسات شهری و میزان آلودگی هوا، در آینده زیست پذیری شهر مهاباد تأثیرگذارند.
پل10 (2020)، به بررسی توسعه روشهای برای ارزیابی پتانسیل زیست پذیری از مناطق متراکم شهری در کلکته هند که نتایج نشان میدهد پتانسیل زیست پذیری در عوامل اجتماعی- فرهنگی مثبت و مطلوب در مقابل عوامل اقتصادی قرار دارند تا قابل زندگی و سکونت باشد.
یانگ11 و همکاران (2021)، روندهای فضایی و زمانی عوامل پیشران زیست پذیری شهری در تراکم دلتای رودخانه یانگ تسه را موردبررسی قرار دادهاند که نتایج نشان میدهد شهرها باید روابط بینشهری تقویت کنند، توسعه هماهنگ شهرهای بین منطقهای را ارتقا دهند و سیاستهای مربوطه را برای بهبود سطح حاکمیت محیط شهری در منطقه تدوین کند.
مشکینی و همکاران (2018)، با تحلیل فضایی زیست پذیری مناطق 22 گانه کلانشهر تهران با استفاده از رویکردهای تصمیمگیری چند معیاره دریافتند که مناطق مختلف کلانشهر تهران از نظر دسترسی به خدمات بیولوژیکی از شرایط زیست پذیری مشابهی برخوردار نیستند و این خدمات بهطور عادلانه بین آنها توزیع نشده است.
بائو12 و همکاران (2020) در ارزیابی زیست پذیری خود از استان انهویی چین دریافتند که همبستگی مثبت به بالا بین کیفیت جامع محیطهای سکونتگاه شهری و سطح وضعیت اجتماعی و اقتصادی شهری یافتند. علاوه بر این، توزیع فضایی نیازهای سطح بالاتر در مقایسه با نیازهای سطح پایین، ناهمگنی و قطبی شدن بارزتری را نشان میدهد.
صالح13 و همکاران (2023)، در مقالهای به تعیین شاخص برای جوامع زیستپذیر در توسعه پایدار مالزی پرداختهاند. نتایج این پژوهش نشان داد در زیست پذیری در مالزی شاخصهای: زیرساخت، بهداشت، مسکن، کیفیت هوا، آموزش، مشارکت عمومی، حملونقل و تفریح برای پایداری جامعه ضروری به نظر میرسد.
روش تحقیق
پژوهش حاضر، با رویکرد آیندهپژوهی به شناسایی مهمترین پیشرانهای مؤثر بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش ترکیبی از روشهای اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت بر اساس روشهای جدید علم آیندهپژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با بهکارگیری ترکیبی از مدلهای کمی و کیفی انجامگرفته است. در تهیه پیشرانهای مورد مطالعه از روش مطالعات اسنادی و دادههای تجربی روش پیمایشی بر اساس روش دلفی استفادهشده است. برای انتخاب تیم دلفی چون هدف تعمیم نتایج نیست، از روش نمونهگیری قضاوتی یا هدفمند استفادهشده است. معیارهای انتخاب خبرگان، جامعه محلی و گردشگران، تسلط نظری، تجربه عملی، تمایل و توانایی مشارکت در پژوهش و دسترسی است. نکتۀ قابلتوجه در تعیین تعداد خبرگان و متخصصین، کسب اطمینان از جامعیت دیدگاههای مختلف در پژوهش میباشد. تعداد جامعه آماری شرکتکننده در تحلیل ساختاری مقالات بررسیشده معمولاً بین 14 الی 30 نفر انتخابشده است (اکبری و همکاران، 1399: 289). با توجه به معیارهای فوق، در نهایت تعداد 30 نفر از خبرگان و متخصصین حوزه شهری برای شرکت و همکاری در فرآیند پژوهش انتخابشده است. در پردازش اطلاعات از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرمافزار MICMAC استفادهشده است. در فرایند شناسایی ابتدایی نیروهای پیش برنده کلیدی مؤثر بر وضعیت زیست پذیری شهر جدید پرند پس از همگنسازی یافتههای حاصل از مرور منابع و مستندات و نیز مصاحبهها توسط خبرگان و متخصصین، تعداد 40 پیشران اولیه در 5 دسته نیروهای پیش برنده اقتصادی (6 پیشران)، اجتماعی و فرهنگی (8 پیشران)، کالبدی (13 پیشران)، زیستمحیطی (9 پیشران) مدیریتی و قانونی (4 پیشران)، احصاء شد (جدول 1).
جدول 1. پیشرانهای اولیه تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند
پیشران | بعد |
Var01. داشتن شغل و درآمد مناسب، Var02. مسکن مقرونبهصرفه و قابلدسترس،Var03 . وجود فرصتهای شغلی متنوع در شهر، Var04. تنوع کاربریهای تجاری، Var05. تمایل ساکنان به سرمایهگذاری در شهر، Var06. داشتن امنیت شغلی | اقتصادی |
Var07. احترام و شمولیت اجتماعی، Var08. انسجام و یکپارچگی اجتماعی، Var09. تقویت حس تعلق مکان، Var010. ایجاد حس امنیت و آسایش، Var11. دسترسی به فضاهای فرهنگی و مذهبی، Var12. تقویت اعتماد عمومی بین شهروندان، Var13. حفاظت از میراث فرهنگی، Var14. حمایت از اجتماعات موجود | اجتماعی |
Var15. ایجاد فضاهای عمومی فعال، Var16. افزایش قابلیت پیادهروی، Var17. اختلاط کاربریها و خدمات محلی، Var18. افزایش تراکم بهینه در بافت، Var19. بهبود وضعیت حملونقل عمومی، Var20. ارتقاء خدمات آموزشی، Var21. ارتقاء خدمات بهداشتی، Var22. ارتقای کیفیت معابر و میادین، Var23. دسترسی به فضاهای تفریحی و اوقات فراغت، Var24. دسترسی به فناوری و ارتباطات، Var25. ساماندهی سیما و منظر شهری، Var26. پیشران فشردگی و استفاده بهینه از فضا، Var27. در نظر گرفتن ملاحظات طراحی ساخت | کالبدی |
Var28. حفظ و توسعه فضاهای سبز، Var29. حمایت از منابع محیطزیست، Var30. دسترسی به هوای پاک و سالم، Var31. دسترسی به آب آشامیدنی سالم، Var32. کاهش انواع آلودگی (هوا، صوتی، آب و ...)، Var33. جمعآوری فاضلاب و آبهای سطحی، Var34. استفاده از انرژیهای پاک، Va35. ارتقاء بهداشت شهر، Var36. توجه به مخاطرات محیطی، | زیستمحیطی |
Var37. دموکراسی و مشارکت شهروندان، Var38. بهرهمندی از میزان بالای حضور نیروی متخصص، Var39. استفاده از سیستم کارآمد اطلاعاتی، Var40. آموزش عمومی و اعمال سیاستهای تشویقی | مدیریتی و قانونی |
برگرفته از: علیاکبری و اکبری، 1396؛ اکبری و همکاران، 1397؛ داودی و همکاران، 1400؛ دولتشاه و همکاران، 1400 Leby et al, 2010; Howley et al. 2009; Bibri and Krogstie, 2020
قلمرو تحقیق
اراضي شهر جديد پرند در حد فاصل شرايط اقليمي منطقة شهري تهران و كوير بين 35 درجه، 23 دقيقه و 52 ثانيه تا 35 درجه، 25 دقيقه و 6 ثانية عرض شمالي و 50 درجه، 54 دقيقه و 40 ثانيه تا 50 درجه، 58 دقيقه و 33 ثانية طـول شـرقي قرارگرفته است. موقعيت شهر جديد پرند چه به لحاظ جغرافيايي و چه بـه لحاظ همجواري با کانونهای ملي – منطقهاي بهنحوي است كه بهعنوان يكي از سه رأس مثلث تهـران - كـرج - پرنـد، نقش ويژهاي دارد و بهويژه در آينده در رشد و ارتقاي منطقه و كشور تأثيرگذار خواهد بود. تاريخ تأسيس شركت عمران شهر جديد پرند 23/12/1369 بوده و جمعيتـي پیشبینیشده بـراي ايـن شـهر 150000 نفر است. همچنين مساحت كل شهر معادل 2357 هكتار است. مبناي اصلي اشتغال شهر جديد پرند را بخش صـنعت (شـهرك صـنعتي) و تعـدادي از مشـاغل خـدماتي، اداري و مـالي فرودگاه بينالمللي امام خميني و ايستگاه آپرين تشكيل ميدهند. همچنين حضور تعاونيهاي مسكن مهر در شـهر پرنـد همچون موتورهاي ساخت انبوه، گروه درآمدي مشخصي را از اقصي نقاط كشور بهويژه كلانشهر تهران به شـهر جديـد پرند جذب ميكنند (رضایی و همکاران، 1393: 37).
شکل 3. نقشه شهر پرند و مناطق 5 گانه آن
برگرفته از: رضایی و همکاران، 1393: 37
یافتهها
تحلیل کلی محیط سیستم: جدول شماره (2)، برآیند اثرات متقابل 40 پیشران تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند ر را بر اساس تشکیل ماتریس 40×40 نشان میدهد. نتایج این جدول بیانگر تعداد تکرار 2 بار و درجه پرشدگی 18/89 درصد است که نشان میدهد پیشرانهای انتخابشده تأثیر زیادی بر هم داشته است. از مجموع 1042 رابطه قابل ارزیابی در ماتریس، 304 رابطه عدد صفر است؛ این مقدار بدان معناست که پیشرانها بر همدیگر تأثیر نداشته و یا از همدیگر متأثر نشده است. 362 رابطه با مقدار یک دارای تأثیر ضعیف نسبت به هم و 558 رابطه با عدد 2 دارای روابط اثرگذاری نسبتاً قوی است. بعلاوه، 376 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط پیشرانهای کلیدی بسیار زیاد بوده و از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری زیادی برخوردارند.
جدول 2. تحلیل اولیه دادههای ماتریس و اثرات متقابل پیشرانها
شاخص | اندازه ماتریس | تعداد تکرار | تعداد صفر | تعداد یک | تعداد دو | تعداد سه | مجموع | درجه پرشدگی |
مقدار | 40 | 2 | 304 | 362 | 558 | 376 | 1042 | 18/89 |
برگرفته از: مطالعات کتابخانهای نگارندگان، 1403
ماتریس این پژوهش بر اساس پیشرانهای آماری با 2 بار چرخش از مطلوبیت و بهینهشدگی 100 درصد برخوردار است که حاکی از روایی بالای پرسشنامه و پاسخهای آن دارد (جدول 3).
جدول 3. درجه مطلوبیت و بهینهشدگی ماتریس
تأثیرپذیری | تأثیرگذاری | چرخش |
100% | %98 | 1 |
100% | 100% | 2 |
برگرفته از: مطالعات کتابخانهای نگارندگان، 1403
ارزیابی پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری پیشرانهای تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند
الگوی توزیع پیشرانهای تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند بر روی صفحه پراکندگی حاکی از میزان پایداری یا ناپایداری سیستم است. در روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری با نرمافزار MICMAC در مجموع دو مدل عمومی پراکندگی وجود دارد که به سیستمهای پایدار و ناپایدار معروف است. در مدل سیستم پایدار پراکندگی پیشرانها بهصورت L است؛ در این مدل برخی پیشرانها دارای اثرگذاری بالا و برخی دارای اثرپذیری بالا است. اما در سیستمهای ناپایدار وضعیت پیچیدهتر است؛ در این سیستم نیروهای پیشران پیرامون محور قطری صفحه پراکنده است و در بیشتر مواقع حالت بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری دارد که شناسایی پیشرانهای کلیدی را دشوار میسازد (شکلهای 4 و 5).
شکل 4. سیستم ناپایدار شکل 5. سیستم پایدار
شکل شماره (6)، الگوی پراکندگی پیشرانهای تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند را نشان میدهد. این الگوی پراکندگی بهطورکلی بیانگر وضعیت یک سیستم ناپایدار است. پیشرانهای مورد مطالعه به جزء چند پیشران که دارای اثرگذاری بالا در سیستم است عموماً با وضعیت تقریباً مشابهی در اطراف محور قطری استقراریافتهاند.
شکل 6. پراکندگی پیشرانهای بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند
برگرفته از: مطالعات کتابخانهای نگارندگان، 1403
جدول 4. میزان تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم پیشرانها بر یکدیگر
رتبه | پیشران | تأثیرگذاری | پیشران | تأثیرپذیری | پیشران | تأثیرگذاری | پیشران | تأثیرپذیری |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
1 | Var01 | 366 | Var19 | 375 | Var14 | 381 | Var03 | 366 |
2 | Var03 | 352 | Var09 | 361 | Var16 | 353 | Var09 | 363 |
3 | Var09 | 338 | Var03 | 347 | Var09 | 343 | Var19 | 363 |
4 | Var12 | 329 | Var18 | 343 | Var12 | 342 | Var01 | 345 |
5 | Var18 | 324 | Var22 | 329 | Var37 | 342 | Var22 | 329 |
6 | Var23 | 324 | Var01 | 320 | Var40 | 340 | Var18 | 324 |
7 | Var15 | 320 | Var21 | 315 | Var15 | 338 | Var02 | 323 |
8 | Var37 | 320 | Var07 | 310 | Var39 | 329 | Var21 | 312 |
9 | Var19 | 320 | Var27 | 306 | Var18 | 306 | Var34 | 307 |
10 | Var27 | 310 | Var34 | 301 | Var27 | 292 | Var27 | 307 |
11 | Var16 | 292 | Var02 | 292 | Var08 | 286 | Var12 | 296 |
12 | Var22 | 278 | Var12 | 292 | Var03 | 285 | Var07 | 295 |
13 | Var11 | 269 | Var10 | 287 | Var17 | 280 | Var25 | 293 |
14 | Var08 | 264 | Var13 | 287 | Var11 | 279 | Var35 | 291 |
15 | Var21 | 264 | Var25 | 287 | Var22 | 271 | Var08 | 279 |
16 | Var39 | 259 | Var35 | 287 | Var13 | 269 | Var13 | 277 |
17 | Var17 | 255 | Var08 | 278 | Var19 | 255 | Var06 | 268 |
18 | Var40 | 255 | Var29 | 269 | Var36 | 255 | Var10 | 268 |
19 | Var28 | 255 | Var06 | 259 | Var20 | 249 | Var29 | 263 |
20 | Var20 | 250 | Var28 | 259 | Var10 | 244 | Var05 | 259 |
21 | Var36 | 250 | Var26 | 255 | Var21 | 244 | Var26 | 259 |
22 | Var13 | 245 | Var36 | 255 | Var07 | 243 | Var28 | 254 |
23 | Var31 | 236 | Var11 | 250 | Var28 | 234 | Var36 | 252 |
24 | Var07 | 231 | Var05 | 245 | Var23 | 232 | Var11 | 245 |
25 | Var10 | 231 | Var16 | 236 | Var24 | 224 | Var16 | 236 |
26 | Var32 | 231 | Var33 | 236 | Var31 | 222 | Var33 | 235 |
27 | Var24 | 227 | Var15 | 227 | Var30 | 212 | Var24 | 227 |
28 | Var25 | 227 | Var23 | 227 | Var29 | 211 | Var15 | 225 |
29 | Var29 | 227 | Var24 | 227 | Var32 | 211 | Var23 | 218 |
30 | Var30 | 227 | Var04 | 190 | Var01 | 209 | Var04 | 204 |
31 | Var14 | 213 | Var14 | 185 | Var25 | 206 | Var31 | 189 |
32 | Var26 | 194 | Var31 | 185 | Var26 | 188 | Var14 | 168 |
33 | Var02 | 190 | Var30 | 162 | Var04 | 187 | Var30 | 158 |
34 | Var04 | 190 | Var20 | 157 | Var02 | 186 | Var20 | 156 |
35 | Var05 | 176 | Var38 | 157 | Var38 | 172 | Var38 | 150 |
36 | Var38 | 162 | Var39 | 148 | Var05 | 168 | Var39 | 145 |
37 | Var35 | 157 | Var40 | 143 | Var35 | 157 | Var40 | 142 |
38 | Var06 | 153 | Var37 | 139 | Var06 | 154 | Var32 | 138 |
39 | Var33 | 153 | Var32 | 134 | Var33 | 153 | Var37 | 137 |
40 | Var34 | 120 | Var17 | 120 | Var34 | 126 | Var17 | 112 |
برگرفته از: مطالعات کتابخانهای نگارندگان، 1403
خوشهبندی پیشرانهای تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند
پیشرانهای تأثیرگذار: این دسته از پیشرانها بیانگر کلیدیترین پیشرانهای دارای اهمیت راهبردی در زیست پذیری شهر جدید پرند است. با توجه به عدم پایداری وضعیت زیست پذیری شهر جدید پرند تعداد خیلی کمی از پیشرانها در این ناحیه قرار دارند. این پیشرانها شامل حمایت از اجتماعات موجود، افزایش قابلیت پیادروی، اختلاط کاربریها و خدمات محلی، ارتقاء خدمات آموزشی و دسترسی به فضاهای تفریحی و اوقات فراغت است (جدول 5). پیشران فوق بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری دارند و بهعنوان بحرانیترین پیشران، وضعیت کلان و تغییرات سیستم به عملکرد آن وابسته است. پیشرانهای تأثیرگذار ورودی سیستم محسوب میشود و توسط سیستم قابلکنترل نیست؛ زیرا خارج از سیستم قرار دارد و بهصورت پیشرانهای باثبات عمل میکند.
پیشرانهای دوگانه: این پیشرانها همزمان بهصورت تأثیرپذیر و تأثیرگذار عمل میکند. در مجموع 13 پیشران تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند، جزو پیشرانهای دوگانه است که هم اثرگذار و هم اثرپذیر است. آنها چنانچه در جدول (5) ملاحظه میشود شامل دسترسی به فضاهای فرهنگی و مذهبی، وجود فرصتهای شغلی متنوع در شهر، انسجام و یکپارچگی اجتماعی، تقویت حس تعلق مکان، تقویت اعتماد عمومی بین شهروندان، حفاظت از میراث فرهنگی، افزایش تراکم بهینه در بافت، بهبود وضعیت حملونقل عمومی، ارتقاء خدمات بهداشتی، ارتقای کیفیت معابر و میادین، در نظر گرفتن ملاحظات طراحی ساخت، حفظ و توسعه فضاهای سبز و توجه به مخاطرات محیطی است. هرگونه تغییر و تحول این پیشرانها میتواند پایداری سیستم را تحتالشعاع قرار دهد. این نیروها خود به دودسته پیشرانهای ریسک و پیشرانهای هدف به شرح زیر تقسیم میشود:
1- پیشرانهای ریسک: پیشرانهای ریسک ظرفیت بسیار بالایی برای تبدیلشدن به بازیگران کلیدی در سیستم دارد. زیرا به علت ماهیت ناپایدار، پتانسیل تبدیلشدن به نقطه انفعال سیستم را دارد. پیشران در نظر گرفتن ملاحظات طراحی ساخت در این ناحیه قرارگرفته است.
2- پیشرانهای هدف: هیچ پیشرانی در این ناحیه قرار نگرفته است. این پیشران بیش از آنکه تأثیرگذار باشد، تأثیرپذیر است و میتوان آن را با ضریب قطعیت قابلقبول، بهعنوان نتیجه تکامل سیستم شناسایی و معرفی کرد. با دستکاری این پیشران میتوان به تغییرات و تکامل سیستم در جهت موردنظر دستیافت. بنابراین، بیش از آنکه نتیجهای از پیش تعیینشده را به نمایش بگذارد، نمایانگر اهداف ممکن در سیستم است.
پیشرانهای تأثیرپذیر: پیشرانهای این ناحیه تأثیرگذاری پایین و تأثیرپذیری بسیار بالا در سیستم دارند که به تکامل پیشرانهای تأثیرگذار تأثیرگذارند. پیشرانهای تأثیرپذیر بسیار حساس و خروجی سیستم به شمار میروند. پیشرانهای داشتن شغل و درآمد مناسب، مسکن مقرونبهصرفه و قابلدسترس، داشتن امنیت شغلی، احترام و شمولیت اجتماعی، ایجاد حس امنیت و آسایش، ساماندهی سیما و منظر شهری، فشردگی و استفاده بهینه از فضا، حمایت از منابع محیطزیست، استفاده از انرژیهای پاک و ارتقاء بهداشت شهر در این ناحیه قرارگرفته است.
پیشرانهای مستقل: کاهش انواع آلودگی (هوا، صوتی، آب و ...)، تنوع کاربریهای تجاری، تمایل ساکنان به سرمایهگذاری در شهر، ایجاد فضاهای عمومی فعال، ارتقای کیفیت معابر و میادین، دسترسی به فناوری و ارتباطات، دسترسی به هوای پاک و سالم، دسترسی به آب آشامیدنی سالم، جمعآوری فاضلاب و آبهای سطحی، دموکراسی و مشارکت شهروندان، بهرهمندی از میزان بالای حضور نیروی متخصص، استفاده از سیستم کارآمد اطلاعاتی، آموزش عمومی و اعمال سیاستهای تشویقی پیشرانهای مستقل و مستثنی سیستم است. این نیروهای پیشران از سایر پیشرانهای سیستم تأثیر چندانی نمیپذیرد و بر آنها نیز تأثیر کمی دارد و یا بیتأثیر است. آنها ارتباط کمی با سیستم دارد، زیرا نه باعث توقف پیشران اصلی و نه باعث تکامل و پیشرفت یک پیشران در سیستم میشود.
- پیشرانهای «اهرمی ثانویه»: این پیشرانها باوجوداینکه کاملاً مستقل هستند، بیش از آنکه تأثیرپذیر باشند، تأثیرگذارند. آنها در قسمت جنوب غربی نمودار و بالای خط قطری قرار دارند و میتوانند بهعنوان نقاطی جهت سنجش و بهعنوان پیشران، به کار روند. پیشران کاهش انواع آلودگی (هوا، صوتی، آب و ...) در این ناحیه قرارگرفته است.
- پیشرانهای «تنظیمکننده»: این پیشرانها در نزدیکی مرکز ثقل نمودار قرار دارند. آنها میتوانند بهصورت پیدرپی بهعنوان «اهرمی ثانویه»، «اهداف ضعیف» و «پیشرانهای ریسک ثانویه» عمل نمایند. پیشرانهای توجه به مخاطرات محیطی و حفظ و توسعه فضاهای سبز در این ناحیه قرارگرفته است.
جدول 5. خوشهبندی پیشرانهای تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند
نوع پیشران | پیشرانها |
---|---|
تأثیرگذار | حمایت از اجتماعات موجود، افزایش قابلیت پیادروی، اختلاط کاربریها و خدمات محلی، ارتقاء خدمات آموزشی و دسترسی به فضاهای تفریحی و اوقات فراغت |
دوگانه | وجود فرصتهای شغلی متنوع در شهر، انسجام و یکپارچگی اجتماعی، تقویت حس تعلق مکان، تقویت اعتماد عمومی بین شهروندان، حفاظت از میراث فرهنگی، افزایش تراکم بهینه در بافت، بهبود وضعیت حملونقل عمومی، ارتقاء خدمات بهداشتی، ارتقای کیفیت معابر و میادین، در نظر گرفتن ملاحظات طراحی ساخت، حفظ و توسعه فضاهای سبز و توجه به مخاطرات محیطی |
تنظیمی | توجه به مخاطرات محیطی و حفظ و توسعه فضاهای سبز |
تأثیرپذیر | داشتن شغل و درآمد مناسب، مسکن مقرونبهصرفه و قابلدسترس، داشتن امنیت شغلی، احترام و شمولیت اجتماعی، ایجاد حس امنیت و آسایش، ساماندهی سیما و منظر شهری، فشردگی و استفاده بهینه از فضا، حمایت از منابع محیطزیست، استفاده از انرژیهای پاک و ارتقاء بهداشت شهر |
مستقل | کاهش انواع آلودگی (هوا، صوتی، آب و ...)، تنوع کاربریهای تجاری، تمایل ساکنان به سرمایهگذاری در شهر، ایجاد فضاهای عمومی فعال، ارتقای کیفیت معابر و میادین، دسترسی به فناوری و ارتباطات، دسترسی به هوای پاک و سالم، دسترسی به آب آشامیدنی سالم، جمعآوری فاضلاب و آبهای سطحی، دموکراسی و مشارکت شهروندان، بهرهمندی از میزان بالای حضور نیروی متخصص، استفاده از سیستم کارآمد اطلاعاتی، آموزش عمومی و اعمال سیاستهای تشویقی |
هدف | ارتقای کیفیت معابر و میادین |
ریسک | در نظر گرفتن ملاحظات طراحی ساخت |
برگرفته از: مطالعات کتابخانهای نگارندگان، 1402
شکلهای 7 و 8 نمایش گرافیکی پیشرانهای مورد مطالعه را نشان میدهد. در این شکلها تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم پیشرانها بر سایر پیشرانهای سیستم مشخصشده است. چگونگی تأثیرگذاری پیشرانها بهصورت ضعیفترین تأثیر، تأثیرات ضعیف، تأثیرات میانه، تأثیرات قوی و قویترین تأثیرات است.
شکل 7. روابط مستقیم بین پیشرانها (از بسیار ضعیف تا بسیار قوی)
برگرفته از: مطالعات کتابخانهای نگارندگان، 1403
شکل 8. روابط غیرمستقیم بین پیشرانها (از بسیار ضعیف تا بسیار قوی)
برگرفته از: مطالعات کتابخانهای نگارندگان، 1403
پیشرانهای کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند
از میان 40 نیروی پیشران، 10 پیشران در تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند اثر کلیدی بیشتری دارند که شامل داشتن شغل و درآمد مناسب، وجود فرصتهای شغلی متنوع در شهر، تقویت حس تعلق مکان، تقویت اعتماد عمومی بین شهروندان، افزایش تراکم بهینه در بافت، دسترسی به فضاهای تفریحی و اوقات فراغت، ایجاد فضاهای عمومی فعال، دموکراسی و مشارکت شهروندان، بهبود وضعیت حملونقل عمومی و در نظر گرفتن ملاحظات طراحی ساخت هستند. این نیروها از نظر عملکرد سیستمی نقش تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری اندک را در محیط سیستم باهدف ارتقای کیفیت زندگی در بافتهای مورد مطالعه ایفاء میکند و در نتیجه مؤثرترین و کلیدیترین پیشرانها محسوب میشود (جدول 6).
جدول 6. پیشرانهای کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند
پیشران | تأثیرگذاری مستقیم | تأثیرپذیری مستقیم | |
---|---|---|---|
Var01 | داشتن شغل و درآمد مناسب | 366 | 320 |
Var03 | وجود فرصتهای شغلی متنوع در شهر | 352 | 347 |
Var09 | تقویت حس تعلق مکان | 338 | 361 |
Var12 | تقویت اعتماد عمومی بین شهروندان | 329 | 292 |
Var18 | افزایش تراکم بهینه در بافت | 324 | 343 |
Var23 | دسترسی به فضاهای تفریحی و اوقات فراغت | 324 | 227 |
Var15 | ایجاد فضاهای عمومی فعال | 320 | 227 |
Var37 | دموکراسی و مشارکت شهروندان | 320 | 139 |
Var19 | بهبود وضعیت حملونقل عمومی | 320 | 375 |
Var27 | در نظر گرفتن ملاحظات طراحی ساخت | 310 | 306 |
برگرفته از: مطالعات کتابخانهای نگارندگان، 1403
بررسی مقادیر روابط غیرمستقیم پیشرانهای کلیدی در جدول 6 حاکی از آن است که مقادیر رتبهای تأثیرات مستقیم پیشرانهای کلیدی، در تأثیرات غیرمستقیم با تغییرات اندک تکرار شده است.
بحث و نتیجهگیری
در دهههای اخیر، شهرهای جدید بهعنوان نمونههایی از توسعهی شهری موردتوجه قرارگرفتهاند، اما با افزایش رشد و توسعه، مواجهه با چالشهای محیطزیستی و پایداری شهری بهعنوان یکی از مسائل کلیدی این شهرها پدیدار شده است. بهویژه در شهرهای جدید، که بیشتر از هر زمان دیگری به پیشرفت و توسعه میپردازند، نیاز به مدیریت مؤثر و متعادل منابع و محیطزیست بیش از پیش احساس میشود. از طرفی، برخی عوامل مانند رشد جمعیت، تغییر کاربری اراضی، ترافیک، آلودگی هوا و آب، کاهش فضاهای سبز و مشکلات مرتبط با پسماند، به چالشهایی برای زیست پذیری شهرهای جدید تبدیلشدهاند. در این رابطه این مقاله نیروهای پیشران مؤثر بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند را شناسایی و خوشهبندی کرده است. کاربست این پیشرانها بهعنوان بسترساز و راهنمای ارتقای زیست پذیری این بافتها، بسیار اهمیت دارد. نتایج مقاله نشان میدهد الگوی کلی پراکندگی پیشرانهای زیست پذیری از نظر تحلیل اثرات متقابل، در مجموع بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی ناپایدار است که در آن پیشرانهای توسعه از نظر اثرگذاری و اثرپذیری، حالت پیچیده و بینابین دارد. وضعیت خوشهبندی پیشرانها گویای تمرکز خوشهای در پیشرانهای دوگانه و مستقل است. از میان 40 نیروی پیشران، 10 پیشران در تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری شهر جدید پرند اثر کلیدی بیشتری دارند که شامل داشتن شغل و درآمد مناسب، وجود فرصتهای شغلی متنوع در شهر، تقویت حس تعلق مکان، تقویت اعتماد عمومی بین شهروندان، افزایش تراکم بهینه در بافت، دسترسی به فضاهای تفریحی و اوقات فراغت، ایجاد فضاهای عمومی فعال، دموکراسی و مشارکت شهروندان، بهبود وضعیت حملونقل عمومی و در نظر گرفتن ملاحظات طراحی ساخت هستند. نتایج این پژوهش در رابطه داشتن شغل و درآمد مناسب با پژوهش اجزاء شکوهی و همکاران (1390)، همسو میباشد بهطوریکه نتایج این پژوهش نشان داد هدف از ساخت این نوع شرهای جدید، عرضهی مسکن ارزانقیمت، همراه با خودکفایی شغلی و خدماتی است، بهگونهای که رفتوآمد روزانه به مادر شهر را تشویق نکند؛ اما از آنجاکه شهرهای جدید تهران، در زمینهی خودکفایی شغلی و خدماتی استقلال کافی را ندارند و همواره برای بازار کار و تأمین نیازهای ساکنان به کلانشهر تهران وابسته هستند.
یافتههای دیگر این پژوهش در رابطه با تقویت و حس تعلق مکان با پژوهش شاطریان و همکاران (1396)، همسو میباشد. بهطوریکه میزان همبستگی بین احساس فقدان هویت شهری و نارضایتی از محل سکونت برابر 49/0 و میزان همبستگی احساس انزوای اجتماعی و نارضایتی از محل سکونت 39/0 است؛ بدان معنا که با افزایش احساس فقدان هویّت شهری و افزایش احساس انزوای اجتماعی در بین شهروندان، میزان نارضایتی از سکونت در شهر پردیس بیشتر شده است. با توجه به نتایج بهدستآمده از این پژوهش پیشنهادهای ذیل برای ارتقای زیست پذیری شهر جدید پرند ارائه میشود:
- طراحی و ساخت ساختمانهای سبز: تشویق به استفاده از مصالح ساختمانی بازیافتپذیر و بهرهبرداری از فناوریهای مدرن برای کاهش مصرف انرژی و حفظ محیطزیست.
- ترویج حملونقل عمومی: توسعه سیستمهای حملونقل عمومی مؤثر و پایدار بهمنظور کاهش ترافیک و آلودگی هوا در شهر.
- توسعه فضاهای سبز: ایجاد پارکها، باغها و فضاهای سبز عمومی جهت ارائه فضاهای تفریحی و استراحتی برای ساکنان و همچنین تعادل بخشیدن به اکوسیستم شهری.
- مدیریت پسماند: ارتقای سیستم مدیریت پسماند با استفاده از روشهای بازیافت و کمترین تولید زباله، همچنین توسعه ایستگاههای بازیافت و دورهمیهای آموزشی.
- استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر: تشویق به استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر مانند خورشید، باد و آبهای زیرزمینی برای تأمین نیازهای انرژی شهر.
- ترویج کشاورزی شهری: ایجاد باغهای شهری و تشویق به کشت و کار در فضاهای شهری بهمنظور تأمین مواد غذایی محلی و کاهش وابستگی به واردات.
- آموزش و اطلاعرسانی: برگزاری دورههای آموزشی و کارگاههای آموزشی بهمنظور آگاهیبخشی به ساکنان در زمینه محیطزیست و ارتقای رفتارهای زیستپذیر.
- همکاری با جوامع محلی: تشویق به مشارکت فعال جوامع محلی در برنامهها و پروژههای مرتبط با ارتقای زیست پذیری شهری و استفاده از دانش و تجربیات آنان در این زمینه.
حامی مالی
بنا به اظهار نویسندة مسئول، این مقاله حامی مالی نداشته است.
سهم نویسندگان
این مقاله مستخرج از کار گروهی است، کارهای میدانی، تحلیل و نگارش مقاله توسط نویسندة اول و دوم مقاله انجامشده است؛ صحت، تأئید و راهنمایی در تدوین مقاله توسط نویسندة اول صورت گرفته است.
تضاد منافع
نویسندگان اعلام میدارند که هیچ تضاد منافعی در رابطه با نویسندگی و یا انتشار این مقاله ندارند.
تقدیر و تشکر
نویسندگان، از همة افراد، به دلیل مشاوره و راهنمایی علمی و مشارکتشان در این مقاله تشکر و قدردانی مینمایند.
ORCID
Amin Karbasi Salmasi |
|
| |
Parvaneh Zivyar |
|
|
منابع
اجزاء شکوهی, محمد, قرخلو, مهدی و خزاعی نژاد، فروغ. (1390). عوامل مؤثّر در جمعیّتپذیری شهرهای جدید اقماری (مطالعهی موردی: شهرجدید اندیشه). پژوهشهای جغرافیای انسانی, 44(1)، 75-86.
اشنویی نوش آبادی، امیر، محمدابراهیمی، مهشید، (1400). تعیین پیشرانهای کلیدی مؤثر بر زیست پذیری شهری با رویکرد آیندهپژوهی (مطالعه موردی: شهر کاشان). مجله جغرافیا و برنامهریزی، 25(76)، 41-27.
اکبری، مجید. (1401). ارائه الگوی زیست پذیری منطقه 22 کلانشهر تهران با رویکرد شهر انسانی، رساله دکتری رشته جغرافیا و برنامهریزی شهری، استاد راهنما: دکتر اسماعیل علیاکبری، دانشکده علوم اجتماعی، تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
اکبری، مجید، بوستان احمدی، وحید، موسوی، سید چمران و حاجی پور، نازنین. (1397). ارزیابی وضعیت زیست پذیری مناطق کلانشهر شیراز از منظر شهروندان. برنامهریزی رفاه و توسعه اجتماعی، 10(37)، 124-154.
اکبری، مجید، طاهرپور، فاطمه، بوستان احمدی وحید، و فولادی، عاطفه. (1399). مدلسازی ساختاری- تفسیری عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مذهبی در ایران با رویکرد آیندهپژوهی. گردشگری و توسعه، 9(4)، 285-296.
امینی، شادی، هوشیار، حسن، ولی زاده، رضا، احمدزاده، حسن، (1400). شناسایی مؤلفههای آتی زیست پذیری شهری با رویکرد آیندهپژوهی، مجله شهر پایدار، 4(3)، 104-120.
خزاعی نژاد، فروغ (1402). شناسایی نیروهای پیشران اثرگذار بر تحقق زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر بجنورد)، مجله مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، 18(3)، 157-145.
داودی، محمد، خادم الحسینی، احمد، صابری، حمید، گندمکار، امیر و مهکویی، حجت. (1400). بررسی سازوکارهای مداخله شهرداری در زیست پذیری شهرها (مطالعه موردی: شهر اهواز)، فصلنامه نگرشهای نو در جغرافیای انسانی، 13(2)، 662-642.
دولتشاه، صدیقه، سرور، رحیم و توکلان، علی. (1400). تحلیلی بر شاخصهای زیست پذیری با رویکرد حق به شهر، مطالعه موردی: بندر ماهشهر، فصلنامه نگرشهای نو در جغرافیای انسانی، 13(3)، 131-110.
رضایی، محمدرضا؛ مؤذن؛ سهراب و نفر، نرگس. (1393). تحلیل رضایتمندی از شاخصهای کیفیت محیط در شهرهای جدید (مطالعۀ موردی: شهر جدید پرند). پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری، 2(1)، 31-47.
(نگهبان) مروی، محمد، اقبالی، ناصر و حاتمی نژاد، حسین. (1401). مطالعه تطبیقی ابعاد برنامهریزی و مدیریت اسکان در توفیق شهرهای جدید در تقسیمات کشوری (مطالعۀ موردی: شهرهای جدید اندیشه و پردیس). نشریه جغرافیا و توسعه، 20(67)، 186-217.
شاطریان، محسن، سهراب زاده، مهران، امامعلی زاده، حسین، و حسینی زاده، سید سعید. (1396). بحران هویّت و انزوای اجتماعی در شهرهای جدید و رابطه آن با رضایت از محل سکونت (مورد مطالعه: شهرجدید پردیس). فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامهریزی شهری, 8(28), 111-134.
صوفی مریم، عزیزآبادی فراهانی فاطمه، حاجیانی ابراهیم و صالحی، امیر سیدرضا. (1400). تدوین چارچوبی برای هویت شهری مطلوب: مورد مطالعه شهر جدید پرند. فرایند مدیریت و توسعه. ۳۴ (۱)، ۱۴۱-۱۶۲.
علیاکبری، اسماعیل و اکبری، مجید. (1396). مدلسازی ساختاری تفسیریِ عوامل مؤثر بر زیست پذیری کلانشهر تهران. برنامهریزی و آمایش فضا، 21(1)، 31-1.
علیاکبری، اسماعیل، مرصوصی، نفیسه و اکبری، مجید. (1399). آسیبشناسی فراروش پژوهشهای زیست پذیری در مقیاس کلانشهرهای ایران، فصلنامه جغرافیا و آمایش شهری منطقهای، 28(106)، 97-65.
ولی پور، کامران، رضوانی، علیاصغر و پیری، سعید (1400)، تحلیلی بر اثرات توسعه فیزیکی شهرها بر آینده محیطزیست شهری (مطالعه موردی: شهر جدید پرند)، فصلنامه آیندهپژوهی شهری، 1(1)، 20-1.
References
Ajza Shokouhi, M., Gharakhlo, M., & Khazaee Nejad, F. (2011). Factors Effecting in the Absorption of Population to Satellite New Town (The Case Study: Andishe New Town). Human Geography Research, 44(1), 75-86. (in Persian)
Akbari, M. (2022). Presenting the livability model of the 22nd district of Tehran metropolis with a human city approach, doctoral dissertation in the field of geography and urban planning, supervisor: Dr. Ismail Ali Akbari, Faculty of Social Sciences, Payam Noor University Graduate Studies, Tehran, Iran. (In Persian)
Akbari, M., Bostan Ahmadi, V., Mousavi, S. C., & Hajipour, N. (2018). Evaluation of the livability of Shiraz metropolitan areas from the citizens' point of دید. Welfare Planning and Social Development, 10(37), 124-154. (in Persian)
Ali Akbari, E., & Akbari, M. (2017). Interpretive structural modeling of factors affecting the livability of Tehran metropolis. Space planning and design, 21(1), 1-31. (in Persian)
Ali Akbari, E., Morsoosi, N., and Akbari, M. (2021). Designing a model of factors affecting the livability of Iran's megacities with metacomposite method, Majles and Strategy Quarterly, 10(35), 106-85 (in Persian).
Amini, S., Ahmad zadeh, H., Houshyar, H., & Valizadeh, R. (2021). Identifying the Future Components of Urban Livability with a Future Studies Approach Case Study: Mahabad city. Sustainable city, 4(3), 99-113.
Balsas, Carlos. J. L (2004). Measuring the livability of an urban center. An exploratory study of key performance indicators planning, practice and research, 19(1), 101-110
Bao, J., Zhang, Y., & Guo, Q. (2020). From Survival to Self-actualization: Quantitative Evaluation of Human Settlement Environment from the Perspective of Hierarchy of Needs Theory: A Case Study of Anhui Province. Urban Development Research (in Chinese), (09), 88-95.
Bibri, S. E., & Krogstie, J. (2020). Smart Eco-City Strategies and Solutions for Sustainability: The Cases of Royal Seaport, Stockholm, and Western Harbor, Malmö, Sweden. Urban Science, 4(11), 1–42.
Davodi, M., Khadim Al-Hosseini, A., Sabri, H., Gandhamkar, A., and Mahkoui, H. (2021). Investigating the mechanisms of municipal intervention in the livability of cities (case study: Ahvaz city), New Perspectives in Human Geography Quarterly, 13(2), 662-642. (In Persian)
Doulatshah, S., Sarwar, R., and Tawakolan, A. (2021). An analysis of livability indicators with the right to city approach, case study: Bandar Mahshahr, New Perspectives in Human Geography Quarterly, 13(3), 110-131. (in Persian)
Florida, R. (2002). The Rise of the creative class, NY: Basic Books/Perseus Books.
Ghasemi, I. (2019). The consequences of Corona on the city and future urban planning, Journal of Social Impact Assessment, 1(2), 253-227(in Persian).
Heylen, K. (2006). Liveability in social housing: Three case-studies in Flanders. Paper presented at the ENHR conference "Housing in an expanding Europe: Theory, policy, participation and implementation", Retrieved from http://web.usm.my/jcdc/input/JCDC%20Vol%2015%281%29/JCDC%20Vol%2015%20%281%29%20ART%204%20%2867-91%29.pdf
Howley, Peter, Mark Scott, and Declan Redmond. (2009). “Sustainability versus Liveability: An Investigation of Neighbourhood Satisfaction.” Journal of Environmental Planning and Management 52 (6), 847–64.
Khazainejad, F. (2023), Identifying the driving forces affecting the realization of urban livability (case study: the central part of Bojnord city), Human Settlements Planning Studies Journal, 18(3), 157-145. (in Persian)
Leby, L., Jasmine, H., and Hariza, A. (2010). Liveability Dimensions and Attributes: Their Relative Importance in the Eyes of Neighbourhood Residents, Journal of Construction in Developing Countries, 15(1), 67–91.
Lennard, S., and Lennard, H. (1995). Livable cities observed. Southampton: Gondolier Press.
Liang, L., Deng, X., Wang, P., Wang, Z., & Wang, L. (2020). Assessment of the impact of climate change on cities livability in China. Science of the Total Environment, 138339.
(Negahban) marvi, M., Eghbali, N., & Hataminejad, H. (2022). The comparative study of planning dimension and habitation management in new town development in country divisions (Case study: New Towns of Andisheh and Pardis). Geography and Development, 20(67), 186-217. (in Persian)
Meshkini, A., Hamzenejad, M., & Ghasemi, K. (2018). The spatial analysis of the livability of 22 districts of Tehran Metropolis using multi-criteria decision making approaches, Sustainable Cities and Society 38:382-404. (In Persian)
Okulicz, A. (2012). City Life: Rankings (Livability) vs Perceptions (Satisfaction), This Version: Saturday 17th Marc.
Paul, A, (2020). Developing a methodology for assessing livability potential: An evidence from a metropolitan urban agglomeration (MUA) in Kolkata, India, Habitat International, 105, 102263.
Radcliff, B. (2001). Politics, markets and life satisfaction: The Political economy of human happiness, American Political Science Review, 95(4), 939-955.
Rezaei, M. R., Moazzen, S., & Nafar, N. (2014). Evaluation of satisfaction rate the urban environmental quality indicators satisfaction rate in new cities (Case study: the new city parand. Geographical Urban Planning Research (GUPR), 2(1), 31-47. (In Persian)
Saitluanga, B. L. (2014). Spatial pattern of urban livability in Himalayan Region: A case of Aizawl City. India. Soc. Indic. Res. 117 (2), 541–559.
Salleh, N., Sofiyuddin Sanusi, M., Ahmad, S., Md., & Saman, N, H. (2023). Determination of Indicators for Livable Communities in Malaysia's Sustainable Development. International Journal of Business and Technology Management, 5(2). 171-179.
Shaterian, M., Sohrabzadeh, M., Emamalizadeh, H., & Hoseinizadeh, S. (2017). Identity crisis and social exclusion in the new cities and its relationship to the satisfaction of living in this cities. , 8(28), 111-134.
Soufi, M., Aziz-Abadi Farahani, F., Hajiani, E., & Salehi Amiri, S. R. (2021) Designing a Framework for an Optimal Urban Identity Case Study: Parand New City. JMDP 2021, 34 (1), 141-162. (In Persian)
Stevens, Q. (2009). ‘Broken’ public spaces in theory and in practice. In Town Planning Review (TPR), 80 (4-5), 371–391.
Tennakoon, T.M.M.P. & Kulatunga, U. (2019). Understanding liveability: Related concepts and definitions. In: Sandanayake, Y.G., Gunatilake, S. and Waidyasekara, A. (Eds). Proceedings of the 8th World Construction Symposium, Colombo, Sri Lanka, 8-10 November 2019, Pp. 578-587.
Uysal, M., Sirgy, M.J., Woo, E. & Kim, H.L. (2015). Quality of life (QOL) and well-being research in tourism. Tourism Management, 53, 244-261.
Veenhoven, R. (2000). The four qualities of life. Ordering concepts and measures of the good life Journal of Happiness Studies, 1, 1-39.
Wang, Y., & Miao, Z. (2022). Towards the analysis of urban livability in China: spatial–temporal changes, regional types, and influencing factors. Environ Sci Pollut Res. https://doi.org/10.1007/s11356-022-20092-6
Yang, Y., Fang, S., Wu, H., Du, J., Tu, H., & Wei, H. (2021), Spatiotemporal Trends and Driving Factors of Urban Livability in the Yangtze River Delta Agglomeration, Sustainability 2021, 13(23), 13152.
Zanella, A., Camanho, A. S., Dias, T. G. (2015). The assessment of cities’ livability integrating human wellbeing and environmental impact. Annals of Operations Research, 226(1), 695–726.
[1] . Webster
[2] . Livability
[3] . Robert Cowan
[4] . Minefield
[5] . Ruth & Franklin
[6] . Abraham Maslow
[7] . Veenhoven
[8] . Ouweneel
[9] . Erhardt
[10] . Paul
[11] .Yang
[12] . Bao
[13] . Salleh