Elucidating the Conceptual Model of Managers' Role in Achieving the New Islamic Civilization Based on the Policies of the Supreme Leader
Subject Areas : The political thought of the leaders of the Islamic Revolution
Abbas Hoseinzadeh Safary
1
,
Mohammad Hassan Shakki
2
,
einolah Deiri
3
,
Asadollah Mehrara
4
1 - Islamic Azad University, Ghaemshahr Branch
2 -
3 - Assisant professor of Mathematics and Statistics, faculty of Engineering technology, Qaemshahr branch, Islamic Azad University, Qaemshahr, Iran
4 - Assistant Professor of Public Administration Department, Islamic Azad University, Qaemshahr Branch, Qaemshahr, Iran
Keywords: Islamic Management, New Islamic Civilization, Policies of the Supreme Leader, Managerial Traits.,
Abstract :
This study analyzes the role of managers in achieving the New Islamic Civilization based on the policies of the Supreme Leader. The main research question is: What is the conceptual model of managers’ role in this context? Despite the significance of the topic, comprehensive studies on the role of managers within the framework of Islamic management and the New Islamic Civilization are scarce. Existing research predominantly focuses on cultural, social, and economic dimensions. This study adopts a mixed-methods approach (qualitative and quantitative) within an interpretive paradigm. The statistical population consists of 25 experts from seminaries and universities in the qualitative phase and 170 participants in the quantitative phase. Data were collected through semi-structured interviews and questionnaires, and analyzed using content analysis and structural equation modeling.
The findings indicate that the New Islamic Civilization comprises two dimensions: “Intrinsic” (religious and cultural advancement) and “Instrumental” (scientific, economic, and political advancement). Key managerial traits identified include “obedience to God,” “ethical conduct,” “justice orientation,” and “expertise.” These traits can facilitate the achievement of the goals of the New Islamic Civilization and provide a solid foundation for the progress and development of the nation. This study contributes significantly to identifying and enhancing the role of managers in realizing the aspirations of the New Islamic Civilization and improving the country’s managerial policymaking.
قرآن کریم
سایت مقام معظم رهبری (www.khamenei.ir)
احمدی، م (۱۳۹۲). "مبانی سازمان و مدیریت - مدیریت عمومی." ساری: انتشارات پژوهشهای فرهنگی، چاپ اول.
احمدی، م (۱۳۹۵). "مدیریت اسلامی."، ساری: انتشارات پژوهشهای فرهنگی، چاپ هشتم.
اسلام پورکریمی، ح و سالاری، ژ (۱۳۹۹). "نقش خودسازی در تحقق تمدن نوین اسلامی با رویکردی به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی." مشهد: کنفرانس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب.
بیگدلو، س (۱۳۹۶). "سبک زندگی اسلامی ایرانی، بخش نرمافزاری تمدن نوین اسلامی." تهران: مجموعه مقالات یازدهمین کنگره پیشگامان پیشرفت.
پهلوان شریف، م و کاظمی شورئی، م (۱۳۹۹). "تبیین الگوی شایستگی مدیران جهادی تمدنساز."نشریه مدیریت اسلامی، زمستان ۱۳۹۹، سال ۲۸، ش ۴، ۱۴۴-۱۶۸.
ترابی، ی و مؤمنی، ع (۱۳۹۷). "بررسی نقش پیشرانی نیروی انتظامی در تحقق نوین اسلامی." فصلنامه پژوهشهای دانش انتظامی، سال بیستم، شماره ۲، صص ۸۵ -۱۱۸.
حسینی، م و علوی علیآبادی، ف (۱۳۹۹). "نقش بصیرت دینی در تحقق تمدن نوین اسلامی با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب." مشهد: کنفرانس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب.
خدابنده بایگی، ع و خدابنده بایگی، س و حامد ابریشمباف، م (۱۳۹۹). "لزوم استفاده از توانمندیهای جوانان نخبه در مسئولیتهای مدیریتی کشور در جهت توسعه و پویایی تمدن نوین اسلامی." مشهد: کنفرانس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب.
دارا، ج و کریمی، ف (۱۳۹۹)، "تحقق تمدن نوین اسلامی و نقشآفرینی شهید سلیمانی بهعنوان کارگزار تمدنساز." دومین همایش بینالمللی گام دوم انقلاب اسلامی: مکتب شهید سلیمانی، شماره دوم.
داناییفرد، ح (۱۳۹۵). "چالشهای مدیریت دولتی در ایران." تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علومانسانی دانشگاهها (سمت)، چاپ دهم.
ا دانش کیا، م (۱۳۹۶). "اعمال شرایط احراز شغل، گامی بهسوی تمدن نوین اسلامی." دوفصلنامه پژوهشنامه علوی، پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، سال هشتم، ش دوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۶، ۹۹-۱۲۲.
دیبایی صابر، م و کارآمد، ح و طهماسب زاده شیخلار، د (۱۳۹۹). "تبیین مؤلفههای تمدن نوین اسلامی موردنظر مقام معظم رهبری و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالادستی آموزشوپرورش ایران." پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، دوره ۲۸، ش ۴۷، ۸۷-۱۰۵.
رجبی، ع (۱۴۰۰). "تمدن نوین اسلامی، چالشها و راهبردها." تهران: انتشارات معارف، چاپ دوم.
ردادی، م (۱۴۰۰). "منش اعتمادساز کارگزاران دولت در تراز تمدن اسلامی بر اساس آموزههای نهجالبلاغه." دوفصلنامه مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی، دوره ۴، ش ۲، شماره پیاپی ۸، مهر ۱۴۰۰، ۲۱۷-۲۴۰.
رضایی آدریانی، ا و قربانی، م (۱۳۹۸)، "اصول حاکم بر سیاست خارجی از منظر آموزههای دینی و نقش آنها در پیشبرد تمدن نوین اسلامی." مشهد: کنفرانس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب.
سعیدی فاضل، ر (۱۳۹۸). "تمدن نوین اسلامی با محوریت آرای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای." مشهد: انتشارات حوزه علمیه خراسان، چاپ اول.
شرعیاتی، ف (۱۳۹۹). "تحلیل مستندات قرآنی - حدیثی توصیههای رهبر برای تحقق تمدن نوین اسلامی." مشهد: کنفرانس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب.
عارفی گوروان، ا (۱۳۹۷). "زمینههای تحقق تمدن نوین اسلامی در جامعه اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری." مجله پانزده خرداد، سال ۱۵، ش ۵۵، ۴۹-۶۸.
عزتی، ا و چهاردولی، ع و ترابی، م (۱۳۹۹). "مؤلفههای تمدن نوین اسلامی و الزامات شکلگیری و ثمرات آن مبتنی بر بیانات مقام معظم رهبری." فصلنامه علمیپژوهشی، مدیریت اسلامی دانشگاه جامع امام حسین (ع)، سال بیست و هشتم، ش ۱، ۱۲-۳۲.
غفاری، ز و ناصر خاکی، ح (۱۳۹۵). "زمینهها و بایستههای تحقق تمدن نوین اسلامی از منظر تمدنگرایان." علوم سیاسی، سال نوزدهم، ش 75، ۱۲۳-۱۵۰.
غلامی، ر (۱۳۹۶). "فلسفه تمدن نوین اسلامی." تهران: انتشارات سوره مهر، چاپ اول.
قلندری، م (۱۳۹۸). "آیندهپژوهی با رویکرد تولید دانش و گذار بر ساحتهای بسترسازی تمدن نوین اسلامی." کیش: دومین کنفرانس بینالمللی صلحپژوهی.
گل محمدی، ح (۱۳۹۹). "بررسی چیستی و فرایند تحقق تمدن نوین اسلامی در منظومه فکری مقام معظم رهبری." مشهد: کنفرانس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب.
لاجوردی، ش و معینیپور، م (۱۳۹۹). "جایگاه عقلانیت در شکلگیری مراحل رسیدن به تمدن نوین اسلامی از دیدگاه امام خمینی و آیتالله خامنهای." سیاست متعالیه، سال ۸، ش ۲۸، بهار ۱۳۹۹، ۵۳-۷۰.
محسنی، م و عربنژاد، ح و ایرانمنش، ج (۱۳۹۹). "جایگاه علم و فناوری در تحقق تمدن نوین اسلامی." مشهد: کنفرانس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب.
محمدی مزرعی، خ و نادری، م (۱۳۹۷). "علل ضرورت شکلگیری دولت اسلامی در فرایند تحقق تمدن نوین اسلامی بر اساس دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای." تهران: چهارمین همایش ملی تمدن نوین اسلامی، ۲۴۳-۲۶۶.
محمدی، م و خسروی، غ (۱۳۹۹). "عدالت و تمدن نوین اسلامی با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری." مشهد: کنفرانس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب.
محمودی، ن (۱۴۰۰). "سبک زندگی تمدن نوین اسلامی." تهران: دومین همایش ملی بازنمایی گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر بیانیه گام دوم.
موسیپور، ح و تردست، ع (۱۳۹۹). "نقش اقتصاد مقاومتی در تمدن نوین اسلامی." تهران: سومین همایش ملی پژوهشهای قرآنی.
یاقوتی، ا (۱۳۹۸) "مؤلفهها و راهکارهای تمدن نوین اسلامی در اندیشههای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری." فصلنامه علمی شاهد اندیشه، دوره ۱، ش ۱، ۱۰۷-۱۳۸.
یوسفی، ب (۱۳۹۷). "درآمدی بر تمدن اسلامی: رهیافتی پیرامون ماهیت ظرفیت و امکانات تمدن نوین اسلامی." اصفهان: آرما، چاپ اول.
فصلنامه گفتمان سیاسی انقلاب اسلامی دوره ۴، شماره ۱، شماره پیاپی (۱۳)، بهار ۱۴۰۴، ص 108 ـ ۸۳ |
مقاله پژوهشی
تبیین الگوی مفهومی نقشآفرینی مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی مبتنی بر خطمشیهای مقام معظم رهبری
عباس حسینزاده صفاری 1، محمدحسن شکی2، عینالله دیری 3،
اسداله مهرآرا 4
تاریخ دریافت: ۱۶/۱۰/۱۴۰۳ تاریخ پذیرش: ۲۰/۱۲/۱۴۰۳
۱. مقدمه
تحقیق حاضر به دنبال بررسی نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی مبتنی بر خطمشیهای مقام معظم رهبری است. این موضوع باتوجهبه اهمیت روزافزون مدیریت در تحقق اهداف کلان جامعه اسلامی، ضرورتی انکارناپذیر یافته است. در این راستا، نظریه حکمرانی اسلامی میتواند بهعنوان مبنای نظری قابلاعتماد و قوی برای تحلیل و تبیین نقش مدیران در فرایند تحقق تمدن نوین اسلامی به کار گرفته شود. این نظریه با تأکید بر اصول عدالت، شفافیت، و مشارکت اجتماعی، راهحلهای مفیدی را برای هدایت مسیر مدیریتی در این راستا ارائه میدهد. در دنیای معاصر، مدیریت نهتنها یک ابزار اجرایی بلکه نقشی محوری در شکلدهی به مسیرهای فرهنگی، اجتماعی و تمدنی ایفا میکند. ازاینرو، تبیین دقیق نقش مدیران در این فرایند و ارائه الگویی مفهومی که بتواند بهعنوان چارچوبی برای سیاستگذاری و تصمیمگیریهای آینده مورد استفاده قرار گیرد، ضرورتی دوچندان مییابد. مسئله اصلی این تحقیق، بررسی جایگاه و نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی بر اساس خطمشیهای مقام معظم رهبری است. در این راستا، مسائل فرعی همچون تأثیر ویژگیهای مدیریتی بر تحقق اهداف تمدنی و نحوه پیادهسازی این خطمشیها در سطح سازمانی و ملی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
ضرورت این تحقیق از چندین منظر قابلتأمل است. نخست، درک بهتر از نقش مدیران در توسعه تمدن نوین اسلامی میتواند به شناسایی چالشها و فرصتهای موجود در این مسیر کمک کند. دوم، این تحقیق با ارائه الگوی مفهومی، گامی عملی در جهت پر کردن خلأهای موجود در ادبیات نظری و سیاستگذاری برداشته و در نهایت به ارائه راهکارهای کاربردی منجر خواهد شد. ارزش این مسئله نهتنها در بُعد نظری بلکه در ابعاد عملیاتی و اجرایی آن نیز نمایان است، چرا که میتواند بهعنوان ابزاری برای ارزیابی و بهبود عملکرد مدیریتی در راستای تحقق اهداف کلان جامعه اسلامی به کار گرفته شود.
ادبیات موجود در این حوزه نشاندهنده تلاشهای پراکندهای است که هر یک بخشی از مسئله را پوشش دادهاند. در این میان، چارچوبهای نظری مختلفی همچون نظریههای مدیریت اسلامی، تمدن نوین اسلامی، و خطمشیهای مقام معظم رهبری مورد بررسی قرار گرفتهاند. بااینحال، استفاده از نظریه حکمرانی اسلامی بهعنوان یک چارچوب جامع و یکپارچه که بهویژه بر اصول عدالت و شفافیت تأکید دارد، میتواند گامی مؤثر در پر کردن خلأهای موجود در ادبیات نظری و سیاستگذاری باشد. بااینحال، ادغام این چارچوبها در قالب یک الگوی جامع که به طور خاص به نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی بپردازد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تاریخچه پژوهشهای مرتبط نشان میدهد که بیشتر تحقیقات انجامشده به بررسی مفاهیم کلی مدیریت اسلامی یا تحلیل نظری خطمشیهای مقام معظم رهبری محدود شدهاند. اما در این تحقیق، تلاش شده است تا با بهرهگیری از روشهای علمی، ارتباط دقیق بین نظریه و عمل برقرار شود.
پیشینه پژوهش نیز بر این امر دلالت دارد که مطالعات موجود عموماً یا بر جنبههای مفهومی تمرکز داشتهاند یا بر ابعاد اجرایی تأکید کردهاند. در مقابل، این مقاله تلاش دارد تا با ارائه یک دیدگاه تلفیقی، پیوندی میان این دو بُعد ایجاد کرده و گامی فراتر از مطالعات پیشین بردارد. علاوه بر این، این تحقیق با استفاده از دادههای بهروز و بهرهگیری از روششناسی ترکیبی، به درکی عمیقتر از موضوع دستیافته و ازاینحیث برتری نسبی نسبت به پژوهشهای پیشین دارد.
۲. ادبیات و پیشینه پژوهش:
۲.۱. تعریف مفاهیم نظری:
جدول زیر به ارائه تعاریف مختلف از مفاهیم کلیدی مرتبط با مدیریت، تمدن نوین اسلامی، حکمرانی اسلامی بر اساس دیدگاه نظریهپردازان مختلف میپردازد.
جدول ۱.تعاریف مفاهیم کلیدی از دیدگاه نظریهپردازان
نظریهپرداز | تعاریف |
احمدی (۱۳۹۲) | مدیریت عبارت است از علم و هنر فرایند استفاده کارآمد و اثربخش منابع انسانی و مادی، از طریق برنامهریزی سازماندهی، هدایت و کنترل در یک محیط پویا در جهت تحقق اهداف سازمان یا جامعه بر اساس نظام ارزشی حاکم |
داناییفرد (۱۳۹۵) | دکتر داناییفرد در تعریف مدیریت دولتی چنین بیان میکند: مدیریت دولتی یعنی مدیریت مسائل عمومی برای تحقق منافع عمومی. |
ششپری و مؤمنی مهموئی (۱۴۰۲) | مدیریت اسلامی مبتنی بر آموزهها و اصول دینی است که هدف آن تعالی انسانها و تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی است. این نوع مدیریت باید باتوجهبه ارزشهای دینی و اسلامی، به تحقق آرمانهای نظام اسلامی در سطح سازمانها کمک کند و مدیران اسلامی باید به این اصول پایبند باشند و آنها را در برنامههای خود لحاظ کنند. |
سعیدی فاضل (۱۳۹۸) | تمدن مصدر باب تفعل است که ریشهاش به مدینه و شهرنشینی بازمیگردد. |
یوسفی (۱۳۹۷) | تمدن اسلامی محصول رشد و توسعه ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، منطقی، فلسفی و علمیکاربردی در سطوح و لایههای انقلاب، نظام، ملت، کشور و تمدن میباشد. |
بنائی و همکاران (۱۴۰۳) | تمدن نوین اسلامی به معنای ایجاد تمدنی جدید است که نهتنها به بازگشت به تمدنهای گذشته نمیپردازد، بلکه به دنبال تحقق تمدنی است که با ارزشهای اسلامی و مقتضیات زمان و پیشرفتهای بشری در آینده سازگاری داشته باشد. این تمدن جدید باید از ابزارها و روشهای نوین بهرهبرداری کند و بر اساس اصول اسلامی شکل گیرد. |
مفتح و همکاران (۱۳۹۴) | حکمرانی خوب صرفاً تأکید بر افزایش اثربخشی و کارایی نیست، بلکه تضمین قانونی و مشروعیت نیز مطرح است. |
متفکر و بهاروندی (۱۴۰۱) | نظریه حکمرانی مطلوب به رابطه میان شهروندان و حکومت اشاره دارد و معتقد است که رابطه نادرست بین آنها یکی از موانع اصلی توسعه است. این نظریه بر این باور است که حکمرانی مطلوب بر مبنای اصول اسلامی قادر است این رابطه را اصلاحکرده و به توسعهیافتگی کمک کند. |
ایوبی پور و همکاران (۱۴۰۱) | حکمرانی اسلامی با تأکید بر ارزشهای دینی و اخلاقی، به دنبال ایجاد جامعهای عادلانه، شفاف و مشارکتی است که در آن، سعادت دنیوی و اخروی افراد تأمین شود. |
۲.۲. چارچوب مفهومی:
چارچوب مفهومی این پژوهش به تبیین نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی با تأکید بر خطمشیهای مقام معظم رهبری میپردازد. یکی از مفاهیم اساسی در این تحقیق «مدیریت اسلامی» است که بهعنوان یک رویکرد مدیریتی مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی تعریف میشود. در این رویکرد، مدیران نهتنها بهعنوان رهبران سازمانها، بلکه بهعنوان الگوهایی اخلاقی و اجتماعی نیز شناخته میشوند که باید در راستای تحقق اهداف اسلامی در جامعه عمل کنند. مدیریت اسلامی بر پایه آموزههای دینی استوار است و شامل مفاهیمی همچون عدالت، شفافیت، پاسخگویی و دستورات اسلام در فرایندهای مدیریتی میشود. این رویکرد بر این فرض استوار است که برای تحقق یک جامعه منطبق بر ارزشهای اسلامی، مدیران باید در تصمیمگیریها و رفتارهای خود این اصول را مدنظر قرار دهند.
نظریه حکمرانی اسلامی بهعنوان چارچوبی مدیریتی بر اساس اصول اسلامی، در پی ایجاد توازن میان مسئولیتهای فردی و اجتماعی است. در این راستا، مدیران با استفاده از اصول اسلام همچون عدالت، شفافیت و پاسخگویی، به هدایت جامعه اسلامی میپردازند. این رویکرد نهتنها به دنبال بهینهسازی فرایندهای اجرایی است، بلکه در پی تحقق اهداف کلان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در قالب تمدن نوین اسلامی میباشد.
مفهوم دیگر که در این چارچوب مفهومی جایگاه ویژهای دارد، «تمدن نوین اسلامی» است. تمدن نوین اسلامی مفهومی است که در راستای بازتعریف هویت اسلامی شکلگرفته است. این تمدن به دنبال ایجاد الگویی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بر پایه اصول اسلامی است که در آن عدالت اجتماعی، کرامت انسانی و بهرهگیری از منابع به طور بهینه در چارچوب آموزههای دینی جایگاه ویژهای دارد. تمدن نوین اسلامی بهویژه از سوی مقام معظم رهبری بهعنوان راهبردی کلان برای پیشرفت و تعالی جوامع مسلمان مطرح شده است و در این راستا نیازمند هدایتهای مدیریتی خاص است که مبتنی بر دانش دینی و تجارب مدیریتی اسلامی باشد.
حکمرانی اسلامی در این زمینه نقشی اساسی در شکلدهی به تمدن نوین اسلامی ایفا میکند. این حکمرانی بر اساس اصول اسلامی به دنبال ایجاد یک نظم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که در آن عدالت، کرامت انسانی و بهرهوری از منابع به طور بهینه تحقق یابد. این نظریه بهویژه از دیدگاه مقام معظم رهبری، بهعنوان راهبردی برای تحقق تمدن نوین اسلامی مطرح شده است.
مفهوم دیگر «خطمشیهای مقام معظم رهبری» میباشد. این خطمشیها شامل اصول، سیاستها و راهبردهایی هستند که از سوی مقام رهبری بهعنوان نقشه راه برای تحقق اهداف کلان کشور و بهویژه برای پیشبرد تمدن نوین اسلامی بیان شدهاند. این خطمشیها، در قالب ارزشها و رویکردهای کلیدی اسلامی، مدیران را هدایت میکنند تا در فرایندهای مدیریتی خود، توجه ویژهای به مؤلفههای اصلی این تمدن و نیازهای جامعه اسلامی داشته باشند.
نظریه حکمرانی اسلامی که در آن تأکید زیادی بر ارزشهای اسلامی و شفافیت در رهبری وجود دارد، بهعنوان مبنای عملی برای پیادهسازی خطمشیهای مقام معظم رهبری در نظر گرفته میشود. این خطمشیها که در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی تدوین شدهاند، نیازمند مدیرانی هستند که اصول حکمرانی اسلامی را در فرایندهای اجرایی خود بکار گیرند.
باتوجهبه این مفاهیم، چارچوب مفهومی این تحقیق به طور عمده به پیوند میان نقش مدیران و خطمشیهای مقام معظم رهبری در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی میپردازد. در چارچوب مفهومی این تحقیق، «خطمشیهای مقام معظم رهبری» بهعنوان اصول و راهبردهای کلیدی برای تحقق تمدن نوین اسلامی، نقشی اساسی دارند. این خطمشیها، همراه با اصول «مدیریت اسلامی»، مبنای علمی و منسجمی را برای هدایت مدیران در فرایندهای مدیریتی فراهم میکنند. در این راستا، نظریه رهبری معنوی و تحولگرا بهعنوان یک نظریه علمی منسجم، میتواند مبنای علمی اثبات فرضیههای تحقیق قرار گیرد. طبق این نظریه، مدیران بهعنوان رهبران تحولگرا باتکیهبر اصول اسلامی و آموزههای دینی قادرند فرایندهای مدیریتی را در جهت تحقق اهداف تمدن نوین اسلامی هدایت کنند و نقشآفرینی مؤثری داشته باشند.
این رویکرد، بهویژه برای اثبات «فرضیه تحقیق»، از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا خطمشیهای رهبری میتوانند بهعنوان یک «نظریه علمی منسجم» در نظر گرفته شوند که تأثیرات آن بر رفتار مدیران و نقش آنها در تحقق اهداف تمدن نوین اسلامی را تحلیل میکند. بهاینترتیب، نظریهای که از طریق این خطمشیها شکل میگیرد، در فرآیند آزمون فرضیه تحقیق قرار میگیرد و به طور علمی نشان میدهد که چگونه این اصول میتوانند در تحقق اهداف کلان کشور و تمدن نوین اسلامی مؤثر باشند.
بنابراین، نظریه حکمرانی اسلامی، باتوجهبه نقش محوری آن در هدایت مدیران بهسوی اهداف اسلامی، بهعنوان مبنای علمی مستند برای تحقق تمدن نوین اسلامی و ارزیابی فرضیههای تحقیق در نظر گرفته میشود. این نظریه توانایی تطبیق با چارچوب خطمشیهای مقام معظم رهبری را دارد و میتواند مبنای تحول مدیریتی در راستای اهداف تمدن نوین اسلامی قرار گیرد.
۲.۳. فرایند تشکیل تمدن نوین اسلامی بر اساس خطمشیهای مقام معظم رهبری:
مقام معظم رهبری پنج مرحله را برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی ترسیم کردهاند. ایشان معتقدند دو مرحله نخست به پایان رسیده و جامعه در مرحله سوم قرار دارد. (دانش کیا، ۱۳۹۶: ۱۰۲) در این راستا، ایشان میفرمایند: «فرایند تحقق هدفهای اسلامی، یک فرایند طولانی و دشوار است... قدم بعدی ایجاد دولت اسلامی است که در آن نهتنها هیئت وزیران، بلکه باید در درون این نظام، اسلامی شویم.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام (۲۱/۰۹/۱۳۸۰))
شکل ۱. فرایند تشکیل تمدن نوین اسلامی مبتنی بر خطمشیهای مقام معظم رهبری (شاکری و مولوی، ۱۳۹۷: ۱۰۵)
دولتسازی از دیدگاه مقام معظم رهبری گامی اساسی در فرآیند تمدنسازی است. دولت اسلامی باید مردمپایه باشد و به رفع نیازهای مردم تمرکز کند. همچنین، عدالت بهعنوان هدف و راهبرد در این دولت در نظر گرفته میشود و تمامی برنامهها باید عدالتخواهانه باشند. علاوه بر این، دولت اسلامی باید حکمتپایه باشد و از ظرفیتهای کارشناسان و نیروهای پرورشیافته انقلاب بهرهبرداری کند. (جلیلوند، ۱۴۰۰، ۱۷)
۲.۴. ویژگیهای تمدن نوین اسلامی بر اساس خطمشیهای مقام معظم رهبری:
۲.۴.۱. ویژگیهای عام تمدن نوین اسلامی:
Ø ایمان: مقام معظم رهبری توحید را یکی از ارکان تمدن نوین اسلامی میدانند که بهویژه ایمان به وعدههای الهی در پیروزی مستضعفان را شامل میشود. (دیبایی صابر و همکاران، ۱۳۹۹: ۹۷)
Ø عقلانیت: یکی از ارکان تمدن است که در ابعاد مادی و معنوی آن تأثیر بسزایی دارد. (لاجوردی و معینیپور، ۱۳۹۹: ۶۸)
Ø اخلاق: از ویژگیهای بارز تمدن اسلامی است و خداوند آن را در ردیف اهداف نبوت در قرآن معرفی کرده است. (قلندری، ۱۳۹۸: ۸)
Ø عدالت: در اسلام از اهمیت ویژهای برخوردار است و در حکومتهای اسلامی همیشه درخشش داشته است. (شرعیاتی، ۱۳۹۹: ۶)
Ø علم: علموفناوری بهعنوان مؤلفههای برتر قدرت ملی و امنیت ملی در نظر گرفته میشود. (محسنی و همکاران، ۱۳۹۹: ۸)
Ø محوریت قرآن: در اندیشه مقام معظم رهبری، قرآن و قوانین آن جایگاه ویژهای در تمدن اسلامی دارند. (دیبایی صابر و همکاران، ۱۳۹۹: ۹۸)
Ø اقتصاد: شعار جامعه اسلامی همواره پیوند بین معاش و معاد بوده است. (شرعیاتی، ۱۳۹۹: ۵)
Ø حکومت مردمی: مردم در تمدن اسلامی نقش محوری دارند. (دیبایی صابر و همکاران، ۱۳۹۹: ۹۹)
Ø جهانگرایی: مسلمانان باید با ایجاد تمدن نوین اسلامی الهامبخش تعالی و صلح جهانی باشند. (غفاری و ناصر خاکی، ۱۳۹۵: ۱۹۵)
Ø سبک زندگی: از نظر رهبر معظم انقلاب، سبک زندگی، بخش اصلی و حقیقی و سختافزاری تمدن نوین اسلامی است. (ابوطالبی، ۱۳۹۶: ۱۰۲)
Ø کرامت انسانی: مقام معظم رهبری کرامت انسانی را بهعنوان یکی از اصول اسلامی معرفی کردهاند. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از بانوان (۲۵/۹/۱۳۷۱))
Ø عزت: تمدن توحیدی عزتآفرین است؛ زیرا تمام خزائن هستی از آن خداوند است. (محمدی و خسروی، ۱۳۹۹: ۶)
Ø ولایت: به معنای نظام ارزشی است که همراه بامحبت و عاطفه نسبت به مردم است. (همان:۶)
Ø بصیرت: انسان را از استقامت در راه حق باز نمیدارد و بر مشکلات فائق میآید. (حسینی و علوی، ۱۳۹۹: ۱۰)
Ø شفافیت: از طریق نظارت موجب پاسخگویی، کاهش فساد و افزایش اعتماد مردم میشود. (ردادی، ۱۴۰۰: ۹۵)
۲.۴.۲. ویژگیهای خاص تمدن نوین اسلامی:
Ø تلاش، کار، ابتکار و خلاقیت: مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از مسئولان سه قوه میفرمایند: «امروز کشور در عرصههای مختلف نیازمند تلاش، تحرک، نوآوری و ابتکار است.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از مسئولان سه قوه با رهبر انقلاب (۱۵/۱/۱۳۹۱))
Ø رسانههای مدرن: رسانههای مدرن برای مقابله بافرهنگ منحرف غربی و ترویج ارزشهای اسلامی در تمدن نوین ضروریاند. (محمودی، ۱۴۰۰: ۱۲)
Ø دیپلماسی عمومی و سیاست خارجی: مقام معظم رهبری بر مسئله دیپلماسی عمومی بهعنوان یکی از شاخصهای تمدن نوین اسلامی تأکیددارند. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی (۱۷/۷/۱۳۹۸))
Ø صدور احکام فقهی متناسب با نیازهای نوین بشر: اسلام بهعنوان دین خاتم باید پاسخگوی نیازهای جدید بشر باشد. رهبر انقلاب بر تربیت متخصصان برای این امر تأکید دارند. (اکبری و رضایی، ۱۳۹۴: ۱۰۴)
Ø شناخت درست تجارب گذشته: مقام معظم رهبری میفرمایند: «برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت، اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها بهجای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.» (بیانیه گام دوم انقلاب (۲۲/۱۱/۱۳۹۷))
Ø صیانت از انقلاب و اصالت شعارهای انقلاب: مقام معظم رهبری میفرمایند: «تنها انقلابی که یک چله پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سرنهاده و در برابر همه وسوسههایی که غیرقابلمقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دومین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و تمدنسازی شده است.» (بیانیه گام دوم انقلاب (۲۲/۱۱/۱۳۹۷))
Ø تربیت مدیران جوان و نخبه: جوانگرایی به همراه تعهد و تخصص نیاز اساسی امروز جامعه است. (خدابنده بایگی و همکاران، ۱۳۹۹: ۴)
۲.۵. پیشینه تحقیق:
جدول زیر خلاصهای از پژوهشهای مرتبط با حکمرانی اسلامی و تمدن نوین اسلامی است. در آن، عنوان، هدف، نتایج و پژوهشگران هر مطالعه درج شده است. این مطالعات به موضوعات مختلفی همچون حکمرانی اسلامی، حکمرانی خوب و پیشنیازهای تمدن نوین اسلامی پرداختهاند.
جدول ۲. پیشینه پژوهش در ارتباط با موضوع پژوهش
نتایج پژوهش | هدف پژوهش | عنوان پژوهش | پژوهشگر | حیطه پژوهش | ردیف |
پیشنیازها و پیشرانهایی مانند علم، وحدت اسلامی و خودباوری برای تسریع در تمدنسازی اسلامی ضروری است. | بررسی پیشنیازها و پیشرانهای تحقق تمدن نوین اسلامی | پیشنیازها و پیشرانهای تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری | بنائی و همکاران (۱۴۰۳) | تمدن نوین اسلامی | ۱ |
آیتالله بهشتی نظریه امت و امامت را بهعنوان الگویی برای حکمرانی مطلوب پیشنهاد میدهد. | بررسی شاخصهای حکمرانی مطلوب از منظر آیتالله بهشتی | مؤلفههای حکمرانی مطلوب در نظام اسلامی: با تأکید بر اندیشه و کنش آیتالله شهید بهشتی | عبدالهنسب و میرزازاده (۱۴۰۲) | حکمرانی مطلوب | ۲ |
استفاده از الگوی شایستگی میتواند به بهبود انتخاب و ارتقاء مدیران کمک کند. | جمعآوری ابعاد شایستگی مدیران و ایجاد یک کلیت جدید با تأکید بر مدیریت اسلامی | سنتزپژوهی ابعاد شایستگی مدیران با تأکید بر مدیریت اسلامی | ششپری و مؤمنی مهموئی (۱۴۰۲) | مدیریت اسلامی | ۳ |
حکمرانی اسلامی با تکیه بر عدالت، عقلانیت و تعامل ارکان، مدلی کارآمد برای توسعه همهجانبه است. | تبیین الگوی حکمرانی اسلامی و شناسایی شاخصهای آن از نظرات خبرگان | ارائه مدل مؤلفهها و شاخصهای حکمرانی اسلامی بر اساس تحلیل نظر خبرگان و کارشناسان حکمرانی مطلوب | متفکر و بهاروندی (۱۴۰۱) | حکمرانی مطلوب | ۴ |
حکمرانی مطلوب اسلامی باید بر اصول کرامت، امنیت، مشارکت و عدالت تأکید داشته باشد. | مدلسازی الگوی حکمرانی مطلوب اسلام در زمینههای مختلف | تصویرپردازی از حکمرانی مطلوب در جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اسناد بالادستی | ایوبی پور و همکاران (۱۴۰۱) | حکمرانی مطلوب | ۵ |
مدیریت جهادی میتواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده و به شکوفایی کشور کمک کند. | بررسی مؤلفههای حکمرانی اسلامی مردمپایه و راهکارهای ارتقای مسئولیت در جمهوری اسلامی ایران | حکمرانی اسلامی مردمپایه بر اساس مدیریت جهادی با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب | مرادی و سهیلی (۱۴۰۰) | حکمرانی اسلامی | ۶ |
تمدن نوین اسلامی میتواند بهعنوان مدل حکمرانی کارآمد در جامعه اسلامی عمل کند. | بررسی نظریه تمدن نوین اسلامی و تأثیر انقلاب اسلامی در تحقق آن | نظریه «تمدن نوین اسلامی» از رویکرد فلسفی - نظری تا رویکرد تاریخی - نظری | نجفی (۱۳۹۹) | تمدن نوین اسلامی | ۷ |
حکمرانی متعالی اسلامی بر ارزشهای الهی و سعادت اخروی تأکید دارد، درحالیکه حکمرانی خوب به رفاه مادی انسانها توجه دارد. | مقایسه و تحلیل دو رویکرد حکمرانی متعالی اسلامی و حکمرانی خوب در غرب | تبیین مقایسهای دو رویکرد حکمرانی متعالی اسلامی و حکمرانی خوب | عابدی در چه و همکاران (۱۳۹۹) | حکمرانی اسلامی | ۸ |
حکمرانی خوب با اصول اسلامی و قانون اساسی سازگار است و برای تحقق تمدن نوین اسلامی ضروری است. | بررسی سازگاری حکمرانی خوب با شیوه حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران | حکمرانی خوب، و حکمرانی مطلوب در تمدن نوین اسلامی | مرشدزاده (۱۳۹۶) | حکمرانی مطلوب | ۹ |
حکمرانی خوب باید با مبانی فلسفی اسلام تطبیق داده شود تا در جوامع اسلامی به طور کامل اجرایی گردد. | بررسی امکان اجراییشدن حکمرانی خوب در جوامع اسلامی، بهویژه جمهوری اسلامی ایران | امکانسنجی اجرای نظریه حکمرانی خوب در جوامع اسلامی با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران | مفتح و همکاران (۱۳۹۴) | حکمرانی خوب | ۱۰ |
تحقیق حاضر با تمرکز بر نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی و تأکید بر خطمشیهای مقام معظم رهبری، رویکردی متمایز از پژوهشهای پیشین دارد. برخلاف تحقیقات گذشته که عمدتاً بهطورکلی به نقش مدیران پرداختهاند، این پژوهش به طور خاص نحوه تأثیر خطمشیهای رهبری بر فرایندهای مدیریتی را بررسی کرده و چارچوبی راهبردی برای تحقق تمدن نوین اسلامی ارائه میدهد. این تحقیق برای نخستینبار مفاهیم مدیریت اسلامی و تمدن نوین اسلامی را در قالب یک چارچوب مفهومی جامع ترکیب کرده و ارتباط میان آنها را تحلیل نموده است.
۳. روششناسی پژوهش:
هدف از این مطالعه، بررسی الگوی مفهومی نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی باتوجهبه خطمشیهای مقام معظم رهبری است. به همین منظور، سؤال اصلی بهصورت زیر مطرح میشود: «الگوی مفهومی نقشآفرینی مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی بر اساس خطمشیهای مقام معظم رهبری چگونه است؟» این سؤال در واقع محور اصلی تمامی مراحل تحقیق است و به دنبال دستیابی به پاسخهایی جامع و متناسب با نیازهای موجود میباشد.
پژوهش حاضر در چارچوب نظریه حکمرانی اسلامی و اصول بنیادین آن، شامل عدالت، مشارکت، شفافیت، پاسخگویی و نظارت، طراحی شده است. بهویژه بر این نکته تأکید دارد که در فرآیند تحقق تمدن نوین اسلامی، نقش مدیران باید از منظر راهبردهای حکمرانی اسلامی و فرمایشات مقام معظم رهبری مورد تحلیل قرار گیرد.
در این مطالعه از رویکرد تفسیری بهره گرفته شده است که بهعنوان یک روش کیفی، به درک عمیقتر معانی و تجربیات انسانی پرداخته و امکان تحلیل دقیقتر پدیدهها را فراهم میآورد. طرح پژوهش بهصورت ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و از دو روش مختلف برای جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده میشود. روش پدیدارشناسی بهعنوان روشی مناسب برای بررسی تجربیات عمیق و معنای پدیدهها، در نظر گرفته شده تا زمینه شناخت دقیقتری از نقش مدیران در تحقق اهداف تمدن نوین اسلامی فراهم گردد. همچنین، این تحقیق از نظر هدف، بنیادی بوده و به تولید دانش نوین در زمینه مدیریت اسلامی و ارتباط آن با تحقق تمدن نوین اسلامی میپردازد.
برای جمعآوری دادهها، از دو روش مصاحبه (برای دادههای کیفی) و پرسشنامه (برای دادههای کمی) استفاده میشود. در بخش کیفی از روش گلولهبرفی برای نمونهگیری خبرگان در نظر گرفته شده است. این افراد از میان اساتید حوزه علمیه و دانشگاه که در زمینههای مرتبط با حکمرانی اسلامی و تمدن نوین اسلامی تخصص دارند، انتخاب میشوند. در بخش کمی، روش نمونهگیری تصادفی ساده به کار گرفته شده است. حجم نمونه در بخش کیفی شامل بیست و پنج نفر و در بخش کمی شامل صد و هفتاد نفر است.
برای ارزیابی روایی دادهها در بخش کیفی، از روش کنش متقابل سهگانه استفاده میشود و در بخش کمی، روایی محتوایی مورد توجه قرار میگیرد. همچنین، پایایی دادهها از طریق توافق بین دو مصاحبهگر و کدگذاری در بخش کیفی و با استفاده از آلفای کرونباخ در بخش کمی محاسبه خواهد شد. در تحلیل دادههای کیفی، روشهای تحلیل محتوا به کار گرفته میشود تا روابط موجود میان دادهها و اصول حکمرانی اسلامی، بهویژه در زمینه نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی، به طور جامعتر بررسی گردد.
۴. تجزیهوتحلیل دادهها:
۴.۱. تجزیهوتحلیل دادههای کیفی:
در این بخش، شاخصهای استخراجشده از مصاحبهها، ادبیات پژوهش و خطمشیهای مقام معظم رهبری بررسی میشوند. پس از توزیع پرسشنامهها، دادهها با نرمافزارهای Excel و Maxqda تجزیهوتحلیل میشوند تا مدل توسعهیافتهای استخراج شود. برای جمعآوری دادههای کیفی، با ۲۵ نفر از متخصصان، شامل ۱۰ نفر از اساتید حوزه علمیه و ۱۵ نفر از اساتید دانشگاه مصاحبه شده است.
بررسی سؤال اول: در سؤال اول پرسیده شده است: «تمدن نوین اسلامی دارای چه ویژگیهایی است؟» در مجموع ۱۴ شاخص توسط خبرگان، ۱۵ شاخص در ادبیات و پیشینه پژوهش و ۱۲ شاخص از خطمشیهای مقام معظم رهبری بهدستآمده که با حذف موارد تکراری در پاسخ به این سؤال ۲۰ مورد مطابق جدول زیر بهدستآمده است.
جدول ۳. مضامین اصلی و اولیه در خصوص سؤال اول (ابعاد و مؤلفههای تمدن نوین اسلامی)
ابعاد تمدن نوین اسلامی | بعد حقیقی | بعد ابزاری | |||
مؤلفههای تمدن نوین اسلامی | تعالی دینی | تعالی فرهنگی | تعالی علمی | تعالی اقتصادی | تعالی سیاسی |
۱ | دینمحوری | فرهنگسازی | توسعه محوری | استقلالطلبی و عزت مداری | تعاملگرایی بینالمللی |
۲ | مردمیبودن | اخلاقمداری | آیندهنگری | پیشرفتگرایی مادی | عقلانیتگرایی |
۳ | عدالتگستری |
| نقشآفرینی مدیران | رفاهطلبی عمومی | آزاداندیشی |
۴ |
| پرورش دهندگی منابع انسانی | تلاش جهادی | التزام به ارزشهای انقلابی | |
۵ | تخصص محوری |
|
| ||
۶ | آگاهی و بهروز بودن | ||||
۷ | توسعه دانش |
بررسی سؤال دوم: دررابطهبا سؤال دوم که در آن پرسش «چه ویژگیهایی مدیران تمدنساز دارند؟» مطرح شده که منجر به شناسایی ۲۷ شاخص از سوی خبرگان، در ادبیات و پیشینهپژوهی ۲۶ شاخص و از خطمشیهای مقام معظم رهبری نیز ۱۸ شاخص استخراج شده است. پس از بررسی دقیق و حذف شاخصهای تکراری، نهایتاً ۳۰ شاخص بیانگر ویژگیهای مدیران تمدنساز بهدستآمده که از این ۳۰ مورد، میتوان ۱۸ مورد را برای نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی استخراج نمود که جزئیات آنها در جدول زیر ارائه شده است.
جدول ۴.مضامین اصلی و اولیه سؤال دوم (تبدیل ویژگی مدیران بر اساس نقش مدیران)
الف) نقشهای دارای رویکرد دینمحور: | ب) نقشهای دارای رویکرد تمدن محور: | ج) نقشهای دارای رویکرد ملی محور: | د) نقشهای اصلی مدیریت: | ه) نقشهای فرعی مدیریت: |
اجرای قوانین الهی (ایمان، تقوا، بصیرت) | امیدواری در جامعه (امید و نشاط) | ایجاد عقلانیت و شجاعت | آیندهنگری | گسترش علم (علم، بهروز بودن، خلاقیت) |
افزایش اخلاقمداری (اخلاق، امانتداری، تواضع، صداقت، صبر) | حفظ ارزشهای کشور (انقلابی بودن) | افزایش عدالت در جامعه (عدالت) | تخصص محوری | اهمیت به منابع انسانی (مشورت، منابع انسانی) |
توجه به مردم (محبت به مردم، مردمیبودن) | تلاش جهادی | قانونگرایی |
| افزایش بهرهوری (کارآمدی) |
تعهد محوری |
|
|
| ایجاد شفافیت و پاسخگویی |
|
|
|
| شایستهسالاری |
|
|
|
| مسئولیتپذیری |
بررسی سؤال سوم: سومین سؤال عنوان میکند: «مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی چه نقشی دارند؟»، مجموعاً ۴۹ شاخص از سه منبع مختلف استخراج شده است: ۱۴ شاخص بهوسیله خبرگان، ۲۱ شاخص از ادبیات و پیشینهپژوهی و ۱۴ شاخص از خطمشیهای مقام معظم رهبری. پس از حذف موارد تکراری موجود بین این مجموعهها، در پاسخ به این سؤال ۲۸ شاخص باقیماندهاند که در جدول زیر فهرستبندی شدهاند.
جدول ۵. مضامین اصلی و اولیه سؤال سوم (جمعبندی سؤال سوم و دستهبندی نقش مدیران)
الف) نقشهای دارای رویکرد دینمحور: | ب) نقشهای دارای رویکرد تمدن محور: | ج) نقشهای دارای رویکرد ملی محور: | د) نقشهای اصلی مدیریت: | ه) نقشهای فرعی مدیریت: |
اجرای قوانین الهی | امیدواری در جامعه | افزایش عدالت در جامعه | نظارت صحیح | افزایش بهرهوری |
افزایش اخلاقمداری | تلاش جهادی | توجه به اقتصاد | راهنمایی و هدایت | اهمیت به منابع انسانی |
افزایش فرهنگ | جهاد تبیین | حفظ استقلال، عزت و اقتدار کشور | سازماندهی و خطمشیگذاری | ایجاد پیشرفت و تحول |
توجه به محرومین | حفظ ارزشهای کشور | قانونمداری | برنامهریزی و آیندهنگری | ایجاد شفافیت و پاسخگویی |
توجه به مردم | مبارزه با دشمنان | مبارزه با فساد |
| شایستهسالاری |
|
| مراودتهای داخلی و خارجی |
| گسترش علم |
|
|
|
| مسئولیتپذیری |
نتایج روش دلفی: نتایج روش دلفی پرسشنامه اولدر سه دور انجام شد. در دور اول، پرسشنامهای برای بررسی نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی به اعضای خبرگان تحویل داده شد. دور دوم شامل ارائه فهرستی از نقشها و شاخصهای استخراجشده بود که پاسخدهندگان باید تأثیر هر یک را با استفاده از طیف لیکرت ارزیابی میکردند. در این دور، ضریب کندال ۶۳۸/۰ و در دور سوم ۷۰۲/۰ به دست آمد که نشاندهنده توافق بالای خبرگان بر سر شاخصها بود. نتایج دور دوم و سوم مشابه بوده و دیگر نیازی بهدور جدید نبود.
نتایج روش دلفی پرسشنامه دوم نیز در سه دور انجام شد. در دور اول، پرسشنامهای به اعضای خبرگان تحویل داده شد. در دور دوم، فهرستی از ویژگیهای تمدن نوین اسلامی و شاخصهای استخراجشده ارائه گردید و پاسخدهندگان تأثیر هر عامل را با استفاده از طیف لیکرت ارزیابی کردند. ضریب کندال در این دور ۶۱۷/۰ بود که نشاندهنده توافق خبرگان بر سر شاخصها بود. در مرحله بعد، پس از اضافهکردن شاخصهای پیشنهادی، پرسشنامه دور سوم به ۲۰ نفر از خبرگان ارسال شد. این پرسشنامه شامل دو بخش بود: نظرسنجی و عوامل مؤثر بر چالشها. ضریب کندال در این دور ۷۷۲/۰ به دست آمد که تأییدکننده توافق بالای خبرگان است. نتایج دور دوم و سوم مشابه بوده و نیازی بهدور جدید نیست.
جمعبندی بخش کیفی: در نهایت نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی به شرح ذیل ارائه میشود:
جدول ۶. ابعاد و مؤلفههای نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی
ابعاد نقش مدیران ⇦ | نقشهای دارای رویکرد دینمحور: | نقشهای دارای رویکرد تمدن محور: | نقشهای دارای رویکرد ملی محور: | نقشهای اصلی مدیریت: | نقشهای فرعی مدیریت: |
مؤلفههای نقش مدیران ⇦ | اطاعت از خداوند | امیدآفرینی | عدالتمحوری | برنامهریزی | افزایش بهرهوری |
اخلاقمداری | تلاش جهادی | اقتصادمحوری | راهبری | تعالیگرایی منابع انسانی | |
غنیسازی فرهنگ | جهاد تبیین | استقلالطلبی و عزتمندی | سیاستگذاری | تحولگرایی | |
محرومیتزدایی | ارزشمداری | قانونمداری | نظارت گرایی | ابهامزدایی | |
مردممداری | دشمنستیزی | فساد ستیزی | تخصص محوری | شایستهسالاری | |
تعهد محوری | تعاملگرایی | توسعه دانش | |||
شجاعتطلبی | مسئولیتپذیری | ||||
عقلانیتگرایی |
۴.۲. تجزیهوتحلیل دادههای کمی:
آمار توصیفی: در این پژوهش، از مجموع افراد نمونه، ۱/۱۶درصد را زنان (۲۵ نفر) و ۹/۸۳درصد را مردان (۱۳۰ نفر) تشکیل میدهند. بیشترین تمرکز سنی مربوط به گروه ۳۰ تا ۳۹ سال است که با ۷۳ نفر، ۱/۴۷ درصد از کل نمونه را در بر میگیرد و بهعنوان گروه سنی اصلی در این مطالعه شناخته میشود. از نظر تحصیلات، بیشترین تعداد شرکتکنندگان دارای مدرک دکتری دانشگاهی هستند و پس از آن، سطح ۳ حوزه علمیه بیشترین فراوانی را دارد. همچنین از نظر سابقه تدریس، گروهی با بیش از ۲۰ سال سابقه تدریس با ۸/۳۶درصد از کل نمونه، بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. از نظر محل تدریس، مدرسان حوزه علمیه بیشترین تعداد را تشکیل میدهند و پس از آن، مدرسان دانشگاهی قرار دارند.
آمار استنباطی: کفایت نمونهبرداری با استفاده از شاخص KMO ارزیابی میشود. این شاخص میزان همبستگیهای مشاهدهشده را نسبت به همبستگیهای جزئی بین متغیرها نشان میدهد. مقادیر کمتر از ۶/۰برای KMO نشاندهنده این است که همبستگی بین زوج متغیرها بهخوبی توسط سایر متغیرها تبیین نمیشود. در این پژوهش، مقدار KMO برابر با ۵۵۵/۰ بهدستآمده که بیانگر کفایت نمونهبرداری است.
برای بررسی اینکه ماتریس همبستگی دادهها در جامعه صفر نیست، از آزمون کرویت بارتلت استفاده شده است. نتیجه این آزمون با مقدار ۴۸/۸۰ و معناداری در سطح کمتر از ۰۱/۰ نشان میدهد که ماتریس همبستگی دادهها در جامعه صفر نیست و بنابراین، استفاده از تحلیل عاملی قابلتوجیه است.
همچنین، بهمنظور بررسی نرمال بودن توزیع دادههای پرسشنامه، از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف استفاده شده است. نتایج این آزمون نشان میدهد که در تمامی متغیرها سطح معناداری بیشتر از ۰۵/۰ است؛ بنابراین، فرض نرمال بودن مشاهدات (فرض صفر) رد نمیشود. با این نتیجه، میتوان از آزمون t تک نمونهای برای بررسی فرضیات استفاده کرد.
پایایی و روایی: پایایی یعنی اگر محقق پرسشنامه را دوباره اجرا کند یا بهصورت موازی اجرا شود، نتایج هر دو بار یکسان باشد، آن ابزار از پایایی مناسبی برخوردار است. آلفای کرونباخ بهعنوان یک معیار استاندارد برای سنجش پایایی و ارزیابی پایداری درونی ابزارهای اندازهگیری به کار میرود. مقدار آلفای کرونباخ بالای ۷/۰ بهعنوان شاخصی از پایایی قابلقبول تلقی میشود. در نهایت، مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای هر ۱۰ متغیر بیشتر یا مساوی ۷/۰ بهدستآمده است که نشاندهنده پایایی مناسب مدل است.
معیار دوم در بررسی مدلهای اندازهگیری، روایی است که به ارزیابی همبستگی هر متغیر با شاخصهای مرتبط با خود میپردازد. معیار AVE میزان همبستگی یک متغیر با سؤالات خود است؛ هرچه این همبستگی بیشتر باشد، برازش مدل نیز بهتر خواهد بود. بر اساس روش فورنل و لارکر، مقدار مناسب برای AVE حداقل ۵/۰ است، اما در این پژوهش برای تمامی ۱۰ متغیر مقدار AVE بیشتر یا مساوی ۴/۰ گزارش شده است. باتوجهبه این مقادیر و بررسی بارهای عاملی، نتایج نشاندهنده مناسببودن وضعیت پایایی و روایی همگرای پژوهش است.
بررسی وضعیت شاخصها: نتایج آزمون t تک نمونهای برای بررسی اهمیت شاخصهای تحقق تمدن نوین اسلامی توسط مدیران برای تمامی ۴۰ مورد، بیشتر از ۹۶/۱بوده و سطح معناداری آنها کمتر از ۰۵/۰ است. مقایسه اختلاف میانگین این عوامل با اختلاف میانگین جامعه صفر نشان میدهد که تمامی شاخصهای مورد بررسی، جزء شاخصهای تحقق تمدن نوین اسلامی توسط مدیران، میباشد.
جدول ۷. نتایج آزمون t تک نمونهای برای بررسی اهمیت شاخصهای تحقق تمدن نوین اسلامی
|
| میانگین جامعه = ۳ |
| ||||||||
نام متغیر | اختلاف میانگین | آماره آزمون t | سطح معناداری | فاصله اطمینان ۹۵% | |||||||
کران پایین | کران بالا | ||||||||||
نقشهای دارای رویکرد دینمحور | ۰۱/۱ | ۰۹/۴ | ۰۰۱/۰ | ۵۵۷/۰ | ۴۵۲/۱ | ||||||
نقشهای دارای رویکرد تمدن محور | ۶۷/۱ | ۴۴/۲ | ۰۴۱/۰ | ۹۸۸/۰ | ۹۱۹/۱ | ||||||
نقشهای دارای رویکرد ملی محور | ۵۹/۱ | ۳۰/۵ | ۰۰۱/۰ | ۹۱۳/۰ | ۷۶۶/۱ | ||||||
نقشهای اصلی مدیریت | ۶۱/۱ | ۴۰/۲ | ۰۱۸/۰ | ۹۲۷/۰ | ۸۸۴/۱ | ||||||
نقشهای فرعی مدیریت | ۶۵/۱ | ۵۶/۳ | ۳۴۱/۰ | ۷۸۹/۰ | ۹۵۱/۱ |
نتایج آزمون t تک نمونهای برای بررسی اهمیت شاخصها و ویژگیهای تمدن نوین اسلامی برای همه ۴۰ مورد، بیشتر از ۹۶/۱بوده و سطح معناداری آنها کمتر از ۰۵/۰ است. مقایسه اختلاف میانگین این عوامل با اختلاف میانگین جامعه صفر نشان میدهد که تمامی شاخصهای مورد بررسی، جزء شاخصهای ویژگیهای تمدن نوین اسلامی میباشد.
جدول ۸.نتایج آزمون t تک نمونهای برای بررسی اهمیت شاخصهای ویژگیهای تمدن نوین اسلامی
|
| میانگین جامعه = ۳ |
| ||
نام متغیر | اختلاف میانگین | آماره آزمون t | سطح معناداری | فاصله اطمینان ۹۵% | |
کران پایین | کران بالا | ||||
تعالی دینی | ۷۷/۱ | ۴۸/۲ | ۰۱۵/۰ | ۴۲۱/۱ | ۹۰۵/۱ |
تعالی فرهنگی | ۷۱/۱ | ۲۸/۳ | ۰۰۵/۰ | ۴۳۸/۱ | ۸۴۱/۱ |
تعالی علمی | ۵۶/۱ | ۵۹/۲ | ۰۰۱/۰ | ۰۸۴/۱ | ۹۲۲/۱ |
تعالی اقتصادی | ۲۹/۱ | ۲۳/۲ | ۰۲۳/۰ | ۰۸۴/۱ | ۸۱۹/۱ |
تعالی سیاسی | ۴۵/۱ | ۳۵/۲ | ۰۲۹/۰ | ۰۹۵/۱ | ۷۸۱/۱ |
۵. یافتههای کلی:
این پژوهش به ویژگیها و نقشهای مختلف مدیران و تأثیر آنها در فرایند ایجاد تمدن نوین اسلامی پرداخته است. ابتدا، تمدن نوین اسلامی بهعنوان یک پدیده با ویژگیهای خاص در ابعاد دینی، فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل دادهها نشان میدهد که تمدن نوین اسلامی از دو بعد حقیقی و ابزاری تشکیل میشود که شامل مؤلفههایی چون تعالی دینی، فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی است. این ابعاد، باتوجهبه اصول اسلامی، در پی تحقق جامعهای مترقی و پایدار هستند.
سپس ویژگیهای مدیران تمدنساز که نقش کلیدی در تحقق این تمدن ایفا میکنند، شناسایی و بررسی شد. مدیران باید ویژگیهایی همچون ایمان، تقوا، بصیرت، اخلاقمداری، تعهد محوری، جهاد تبیین و امیدآفرینی را در خود پرورش دهند تا بتوانند به اهداف تمدن نوین اسلامی دست یابند. علاوه بر این، مدیران باید نقشهای ملیمحور مانند تقویت عدالت اجتماعی، حفظ استقلال و اقتدار کشور، و قانونمداری را ایفا کنند تا به اهداف انقلاب اسلامی و تمدن مهدوی نزدیک شوند.
در این راستا، نظریه حکمرانی اسلامی بر اصولی مانند عدالت اجتماعی، مسئولیتپذیری، خردورزی و شفافیت در تصمیمگیریهای مدیریتی تأکید دارد. این اصول در قالب رویکردهای دینمحور، تمدنمحور و ملیمحور قابلدستهبندی هستند و مدیران با اجرای اصول دینی، تقویت اخلاقمداری، و توجه به فرهنگ اسلامی، باید جامعه را به سمت تحقق اهداف بلندمدت تمدنی هدایت کنند. مدیران در این فرایند، نقشهای مدیریتی مختلفی از جمله برنامهریزی، سیاستگذاری، نظارت و تخصصمحوری را ایفا میکنند که به تحقق این اهداف حیاتی کمک میکند. در نهایت، از طریق تحلیل کیفی و کمی، ویژگیهای تمدن نوین اسلامی و نقشهای مدیران بهدقت بررسی و تأیید شدهاند.
نتایج بخش کمی با استفاده از آزمونهای آماری نشان داد که تمامی مؤلفهها و نقشهای شناساییشده، از جمله تعالی دینی، علمی، اقتصادی، و نقشهای مدیریتی، در وضعیت مطلوب قرار دارند و به طور مؤثر در تحقق تمدن نوین اسلامی نقشآفرینی میکنند. این یافتهها نشان میدهند که مدیران با رعایت اصول اسلامی و توجه به ویژگیهای تمدن نوین اسلامی میتوانند به تحقق اهداف انقلاب اسلامی و تمدن مهدوی کمک کنند.
۶. بحث:
پژوهش حاضر الگوی نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی را بر اساس خطمشیهای مقام معظم رهبری بررسی کرده است. نتایج نشان میدهد که تحقق این تمدن مستلزم توجه همزمان به دو بعد «حقیقی» (تعالی دینی و فرهنگی) و «ابزاری» (تعالی علمی، اقتصادی و سیاسی) است. بدون درنظرگرفتن این ابعاد در کنار یکدیگر، تحقق تمدن نوین اسلامی دشوار خواهد بود.
ویژگیهای کلیدی مدیران در این مسیر شامل «اخلاقمداری»، «عدالتمحوری»، «امیدآفرینی»، «تخصصگرایی» و «مسئولیتپذیری» است. این ویژگیها نهتنها به پیشبرد اهداف اسلامی کمک میکنند، بلکه زمینهساز توسعه پایدار و عادلانه جامعه نیز هستند. در این میان، نظریه حکمرانی اسلامی با تأکید بر اصولی مانند عدالت اجتماعی، شفافیت، پاسخگویی و حکمت، چارچوبی برای تصمیمگیری مدیران ارائه میدهد که در آن، ارزشهای اسلامی در کنار کارآمدی و پیشرفت علمی و اقتصادی مورد توجه قرار میگیرند.
مدیران تمدنساز با سه رویکرد دینمحور، تمدنمحور و ملیمحور میتوانند در این مسیر نقشآفرینی کنند. رویکرد دینمحور بر ارزشهای الهی و اخلاقی، رویکرد تمدنمحور بر پیشرفت و جهاد علمی، و رویکرد ملیمحور بر استقلال و عدالت اجتماعی تأکید دارد. همافزایی این سه رویکرد میتواند مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی را هموار کند.
مقایسه الگوی پیشنهادی با مدلهای مدیریتی غربی نشان میدهد که حکمرانی اسلامی با تکیه بر معنویت و عدالت، جایگزینی کارآمد و مؤثر ارائه میدهد. در این میان، نمونههای عملی از مدیران جهادی که توانستهاند با رویکردهای جهادی و مردمی امید و پیشرفت را رقم بزنند، مؤید کارآمدی این الگو است.
این پژوهش با ارائه الگویی مبتنی بر حکمرانی اسلامی، گامی در جهت شناخت بهتر نقش مدیران در تحقق تمدن نوین اسلامی برداشته و زمینه را برای مطالعات تکمیلی در این حوزه فراهم کرده است.
نتیجهگیری و پیامدها:
پژوهش حاضر نشان داد که تحقق تمدن نوین اسلامی نیازمند الگویی مدیریتی است که بر مبانی اسلامی استوار باشد و بتواند ابعاد مختلف فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی را به طور هماهنگ پوشش دهد. یافتههای تحقیق تأکید میکند که مدیران در این مسیر، مسئولیتی خطیر بر عهده دارند و باید ویژگیهایی همچون عدالتمحوری، اخلاقمداری، پاسخگویی، شفافیت و تدبیر را در تصمیمگیریهای خود لحاظ کنند. این اصول که ریشه در حکمرانی اسلامی دارند، علاوه بر ایجاد انسجام اجتماعی، زمینهساز پیشرفت پایدار و تحقق اهداف کلان انقلاب اسلامی خواهند بود.
مدیریت در چارچوب حکمرانی اسلامی، علاوه بر کارآمدی و تخصصگرایی، باید مبتنی بر ارزشهای الهی باشد تا بتواند میان رشد مادی و تعالی معنوی جامعه توازن برقرار کند. در این راستا، توجه به عدالت اجتماعی، مردمیسازی حکمرانی و ایجاد سازوکارهای شفاف برای پاسخگویی مدیران از جمله ضروریاتی است که پژوهش حاضر بر آن تأکید دارد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که در غیاب این اصول، حرکت بهسوی تمدن نوین اسلامی با موانع جدی مواجه خواهد شد.
در ادامه پیامدها و پیشنهادهای تحقیق در ذیل ارائه میشود.
ایجاد الگوی مدیریتی اسلامی: تدوین مدلی جامع که بر اساس اصول حکمرانی اسلامی طراحی شده و بتواند نیازهای مدیریتی جامعه را در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی پاسخ دهد.
توانمندسازی مدیران: تقویت ویژگیهایی همچون عدالتمحوری، تقوا، مردمداری و کارآمدی در میان مدیران تا تصمیمات آنان منطبق با ارزشهای اسلامی و مقتضیات حکمرانی مطلوب باشد.
ارتقای آگاهی عمومی: توسعه پژوهشهای علمی در حوزه حکمرانی اسلامی و آگاهسازی مدیران و جامعه درباره ضرورت بهکارگیری این اصول در مدیریت کلان کشور.
ایجاد سازوکارهای اجرایی کارآمد: طراحی نظام مدیریتی که علاوه بر تحقق اهداف انقلاب اسلامی، زمینهساز پیشرفت پایدار باشد و بتواند در برابر چالشهای اجتماعی و اقتصادی، انسجام و پایداری خود را حفظ کند.
در مجموع، یافتههای این پژوهش بر ضرورت نهادینهسازی حکمرانی اسلامی در ساختار مدیریتی کشور تأکید دارد. تحقق این امر نیازمند مدیرانی است که در کنار تعهد به ارزشهای دینی، از دانش، بینش و توانمندی کافی برای رویارویی با چالشهای پیشرو برخوردار باشند و بتوانند با نگاهی جامعنگر، مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی را هموار سازند.
منابع:
1. قرآن کریم
2. وبگاه مقام معظم رهبری (www.khamenei.ir)
3. ابوطالبی، م. (۱۳۹۶). " نقش علومانسانی اسلامی در تمدن نوین اسلامی از نگاه مقام معظم رهبری." تحقیقات بنیادین علوم اسلامی. دوره ۳، ش ۱، ۹۷-۱۲۴.
4. احمدی، م. (۱۳۹۲). مبانی سازمان و مدیریت - مدیریت عمومی. چاپ اول. ساری: انتشارات پژوهشهای فرهنگی.
5. اکبری، م.، و رضائی، ف. (۱۳۹۴). "واکاوی شاخصههای تمدن نوین اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله)." مطالعات الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی. دوره ۳، ش ۵ ، ش پیاپی ۵، ۸۵-۱۰۸.
6. ایوبی پور، م و همکاران. (۱۴۰۱). "تصویرپردازی از حکمرانی مطلوب در جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اسناد بالادستی." مدیریت اسلامی. دوره ۳۰، ش ۲، ۱۳۱-۱۷۱.
7. بنائی، ع و همکاران. (۱۴۰۳). "پیشنیازها و پیشرانهای تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری." آیندهپژوهی انقلاب اسلامی. دوره ۵، ش ۲، ش پیاپی ۱۷، ۳۹-۷۰.
8. جلیلوند، م. (۱۴۰۰). "واکاوی مبانی و مؤلفههای حکمرانی در تراز تمدن نوین اسلامی." دومین همایش ملی بازنمایی گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر بیانیه گام دوم. تهران.
9. حسینی، م؛ علوی علیآبادی، ف. (۱۳۹۹). "نقش بصیرت دینی در تحقق تمدن نوین اسلامی با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب." اجلاس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب. مشهد.
10. خخدابنده بایگی، ع و همکاران. (۱۳۹۹). "لزوم استفاده از توانمندیهای جوانان نخبه در مسئولیتهای مدیریتی کشور در جهت توسعه و پویایی تمدن نوین اسلامی." اجلاس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب. مشهد.
11. دداناییفرد، ح. (۱۳۹۵). چالشهای مدیریت دولتی در ایران. چاپ دهم. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علومانسانی دانشگاهها (سمت).
12. دانش کیا، م. (۱۳۹۶)." اعمال شرایط احراز شغل، گامی بهسوی تمدن نوین اسلامی." پژوهشنامه علوی. پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، دوره ۸، ش ۲، ۹۹-۱۲۲.
13. دیبایی صابر، م و همکاران. (۱۳۹۹). "تبیین مؤلفههای تمدن نوین اسلامی موردنظر مقام معظم رهبری و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالادستی آموزشوپرورش ایران." پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی. دوره ۲۸، ش ۴۷، ۸۷-۱۰۵.
14. ردادی، م. (۱۴۰۰). "منش اعتمادساز کارگزاران دولت در تراز تمدن اسلامی بر اساس آموزههای نهجالبلاغه." مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی. دوره ۴، ش ۲، ش پیاپی ۸، ۲۱۷-۲۴۰.
15. سعیدی فاضل، ر. (۱۳۹۸). تمدن نوین اسلامی با محوریت آرای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای. چاپ اول. مشهد: انتشارات حوزه علمیه خراسان.
16. شرعیاتی، ف. (۱۳۹۹). "تحلیل مستندات قرآنی - حدیثی توصیههای رهبر برای تحقق تمدن نوین اسلامی." اجلاس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب. مشهد.
17. ششپری، ل. ؛ مؤمنی مهموئی، ح. (۱۴۰۲). "سنتزپژوهی ابعاد شایستگی مدیران با تأکید بر مدیریت اسلامی." نوآوریهای مدیریت آموزشی. دوره ۱۸، ش ۲ (مسلسل ۷۰)، ۱-۲۷.
18. عابدی درچه، م و همکاران. (۱۳۹۹). "تبیین مقایسهای دو رویکرد حکمرانی متعالی اسلامی و حکمرانی خوب." پژوهشهای انقلاب اسلامی. دوره ۹، ش ۳، ش پیاپی ۳۴، ۱۶۳-۱۸۲.
19. عبدالهنسب، م؛ میرزازاده، ف. (۱۴۰۲). "مؤلفههای حکمرانی مطلوب در نظام اسلامی: با تأکید بر اندیشه و کنش آیتالله شهید بهشتی." رهیافتهای نوین در مدیریت جهادی و حکمرانی اسلامی، دوره ۳، ش ۱۲، ۱-۲۲.
20. غفاری، ز؛ ناصر خاکی، ح. (۱۳۹۵). "زمینهها و بایستههای تحقق تمدن نوین اسلامی از منظر تمدنگرایان علوم سیاسی." علوم سیاسی. دوره ۱۹، ش ۷۵، ۱۲۳-۱۵۰.
21. قلندری، م. (۱۳۹۸). "آیندهپژوهی با رویکرد تولید دانش و گذار بر ساحتهای بسترسازی تمدن نوین اسلامی." دومین اجلاس بینالمللی صلحپژوهی. کیش.
22. لاجوردی، ش؛ معینیپور، م. (۱۳۹۹). "جایگاه عقلانیت در شکلگیری مراحل رسیدن به تمدن نوین اسلامی از دیدگاه امام خمینی و آیتالله خامنهای." سیاست متعالیه. دوره ۸، ش ۲۸، ۵۳-۷۰.
23. متفکر، ح؛ بهاروندی، س. (۱۴۰۱). "ارائه مدل مؤلفهها و شاخصهای حکمرانی اسلامی بر اساس تحلیل نظر خبرگان و کارشناسان حکمرانی مطلوب." حکمرانی متعال. دوره ۳، ش ۱ (پیاپی ۹)، ۳۱-۷۴.
24. محسنی، م و همکاران. (۱۳۹۹). "جایگاه علموفناوری در تحقق تمدن نوین اسلامی." اجلاس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب. مشهد.
25. محمدی، م؛ خسروی، غ. (۱۳۹۹). "عدالت و تمدن نوین اسلامی با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری." اجلاس ملی مؤلفههای تمدنساز در بیانیه گام دوم انقلاب. مشهد.
26. محمودی، ن. (۱۴۰۰). "سبک زندگی تمدن نوین اسلامی." دومین همایش ملی بازنمایی گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر بیانیه گام دوم. تهران.
27. مرادی، ب. ؛ سهیلی، ح. (۱۴۰۰). "حکمرانی اسلامی مردمپایه بر اساس مدیریت جهادی با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب." حکمرانی متعالی. دوره ۲، ش ۴، ش پیاپی ۸، ۱۰۷-۱۳۹.
28. مرشدزاده، ع. (۱۳۹۶). "حکمرانی خوب، و حکمرانی مطلوب در تمدن نوین اسلامی." آیندهپژوهی ایران. دوره ۲، ش ۲، ش پیاپی ۳، ۱۲۵-۱۴۰.
29. مفتح، م و همکاران. (۱۳۹۴). "امکانسنجی اجرای نظریه حکمرانی خوب در جوامع اسلامی با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران." پژوهش تطبیقی حقوق اسلام و غرب. دوره ۲، ش ۲، ۱۵۱-۱۷۸.
30. نجفی، م. (۱۳۹۹). "نظریه تمدن نوین اسلامی از رویکرد فلسفی - نظری تا رویکرد تاریخی - نظری." مطالعات بنیادین تمدن نوین اسلامی. دوره ۳، ش ۲، ش پیاپی ۶، ۱-۴۰.
[1] دانشجوی دکتری گروه مدیریت دولتی، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران. abbashoseinzadehsaffary@gmail.com
[2] استادیار گروه مدیریت دولتی، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران.(نویسنده مسئول) mh_shakki@yahoo.com
[3] استادیار گروه آمار، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران. deiri53@gmail.com
[4] استادیار گروه مدیریت دولتی، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران. mehrara_a@yahoo.com