هدفپژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی و یادگیری خودتنظیمی بر کاهش اضطراب امتحان دانشجویان دختر می باشد. برای تحقق این هدف روش پژوهش از نوع طرح شبه آزمایشی و جامعه ی آماری،کلیه دانشجویان دختر مرکز آموزش عالی زینب کبری کازرون به تعداد 193 نفر بوده اند؛ از چکیده کامل
هدفپژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی و یادگیری خودتنظیمی بر کاهش اضطراب امتحان دانشجویان دختر می باشد. برای تحقق این هدف روش پژوهش از نوع طرح شبه آزمایشی و جامعه ی آماری،کلیه دانشجویان دختر مرکز آموزش عالی زینب کبری کازرون به تعداد 193 نفر بوده اند؛ از این تعداد به روش نمونه گیری هدفمند 66 نفر از دانشجویانی که دارای اضطراب امتحان بالا شناخته شدند به عنوان نمونه انتخاب و سپس به صورت تصادفی در 3 گروه 22 نفره تحت آموزشهای ذهن آگاهی و خود تنظیمی و گروه کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1385) استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس یکراهه و تعقیبی توکی انجام گردید. یافته های پژوهش نشان داد که ارائه آموزش های ذهن آگاهی و یادگیری خودتنظیمی به دانشجویان بر کاهش اضطراب امتحان آنان موثر می باشد و آموزش ذهن آگاهی نسبت به آموزش های خودتنظیمی بر کاهش اضطراب دانشجویان دارای اثربخشی بیشتری است.
پرونده مقاله
اینپژوهش به منظور تعیین رابطه علّی متغیرهایی است که بیشترین تأثیرگذاری را بر روی خودناتوانسازی تحصیلی در بین دانشجویان شهر تهران داشتند صورت گرفتهاست. جامعه آماری دانشجویان شهر تهران بود که 520نفر از چهار دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، آزاد اسلامی واحد تهران جنوب و پی چکیده کامل
اینپژوهش به منظور تعیین رابطه علّی متغیرهایی است که بیشترین تأثیرگذاری را بر روی خودناتوانسازی تحصیلی در بین دانشجویان شهر تهران داشتند صورت گرفتهاست. جامعه آماری دانشجویان شهر تهران بود که 520نفر از چهار دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، آزاد اسلامی واحد تهران جنوب و پیام نور واحد تهران جنوب به روش داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای فرم کوتاه NEO ، کمالگرایی بشارت، خودکارآمدی عمومی، انگیزش تحصیلی هارتر، خودناتوانسازی جونز و رودوالت و عزت نفس روزنبرگ بود. دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بهدست آمده حمایت کننده روابط ساختاری مفروض بود و در مجموع نشان داد که ویژگیهای شخصیتی، کمالگرایی، عزت نفس، عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی به طور مستقیم و خودکارآمدی به طور غیر مستقیم و با میانجیگری عملکرد تحصیلی، خودناتوانسازی تحصیلی را تحت تأثیر قرار میدهند. همچنین ویژگیهای شخصیتی و کمالگرایی به طور غیر مستقیم نیز از طریق میانجی گری عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی بر خودناتوانسازی تحصیلی اثر میگذارند. با افزایش روانآزردهگرایی و کاهش گشودگی، خودناتوانسازی تحصیلی احتمال بروز پیدا میکند و عزت نفس، خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی بالا موجب کاهش میزان خودناتوانسازی میگردد اما کمالگرایی و عملکرد تحصیلی بالا احتمال بروز رفتارهای خودناتوانساز را افزایش میدهد.
پرونده مقاله
چکیده : هدف از این مطالعه بررسی میزان اثر بخشی راهبردهای مقابله ای مسئله مدار مادران دارای کودکان ناتوان یادگیری بر میزان استرس آنها می باشد. مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل) است. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودکان ناتوان ی چکیده کامل
چکیده : هدف از این مطالعه بررسی میزان اثر بخشی راهبردهای مقابله ای مسئله مدار مادران دارای کودکان ناتوان یادگیری بر میزان استرس آنها می باشد. مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل) است. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودکان ناتوان یادگیری است که در سال تحصیلی 92-93 به مرکز اختلالات یادگیری شهر شاهرود مراجعه کرده اند. حجم نمونه 30 نفراز مادران به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل ( به صورت دو گروه 15 نفره) تقسیم شدند، گروه آزمایش تحت آموزش گروهی مهارت مقابله های مسئله مدار با استرس در 8 جلسه قرار گرفتند. بعد از گذشت 3 هفته از هر دو گروه پس آزمون از طریق از تکمیل کردن پرسشنامه راهبردهای مقابله ی استرس لازاروس به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 در دو سطح آمار توصیفی، آزمون T و تحلیل کوواریانس تک متغیره ( ANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت مقابله ای مسئله مدار با استرس ، باعث بهبود مولفه های راهبردهای مقابله ای استرس مادران با کودکان ناتوان یادگیری در گروه آزمایش شده است. می توان از برنامه آموزش گروهی مهارت مقابله با استرس بر بهبود راهبردهای مقابله ای استرس والدین با کودکان دارای مشکلات خاص از جمله ناتوانی یادگیری استفاده کرد.
پرونده مقاله
از این پژوهش مقایسه سبک های فرزند پروری، اعتیاد به اینترنت و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان عادی و دانش آموزان ارجاع شده به هسته مشاوره به علت خودزنی در مقطع متوسطه شهرستان بوکان بود. مطالعه از نوع علی مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان مقطع مت چکیده کامل
از این پژوهش مقایسه سبک های فرزند پروری، اعتیاد به اینترنت و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان عادی و دانش آموزان ارجاع شده به هسته مشاوره به علت خودزنی در مقطع متوسطه شهرستان بوکان بود. مطالعه از نوع علی مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان بوکان در سال تحصیلی 94-93 بود. از بین جامعه مورد نظر تعداد 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر برای دانش آموزان خودآسیب رسان بصورت دردسترس بود (30 نفر) همچنین برای انتخاب نمونه عادی دانش آموزان از روش نمونه گیری خوشه ای ساده استفاده گردید(30 نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه فرزند پروری بوری(1991)، اعتیاد به اینترنت یانگ(1999) و سازگاری اجتماعی بل(1961) جمع آوری شد. اطلاعات بهدستآمدهبااستفادهاز آزمونتحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و با بهره گیری از نرمافزار SPSS.19 تجزیهوتحلیلشد. نشان داد که بین سبک های فرزند پروری در دو گروه تفاوت معنی داری داشت و سبک فرزند پروری مقتدرانه و سهل گیرانه در دانش آموزان عادی بیشتر از دانش آموزان ارجاع شده به علت خودزنی بود و همچنین سبک فرزند پروری مستبدانه در دانش آموزان ارجاع شده به علت خودزنی بیشتر از دانش آموزان عادی بود (05/0>p). همچنین اعتیاد به اینترنت و مشکلات اجتماعی، تاثیر بی برنامگی و فقدان کنترل در دانش آموزان ارجاع شده به علت خودزنی بیشتر از دانش آموزان عادی بود (05/0>p). نهایتا سازگاری اجتماعی در دانش آموزان ارجاع شده به علت خودزنی کمتر از دانش آموزان سالم بود (05/0>p) . بر اساس نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت سبک های فرزند پروری سهل گیرانه و مستبدانه و اعتیاد به اینترنت می تواند از عوامل موثر در بروز رفتار های خودزنی در دانش آموزان باشد که سازگاری اجتماعی این افراد را کاهش می دهد.
پرونده مقاله
در این پژوهش به بررسی اثر آموزش هوش هیجانی بر خرسندی زناشویی پرداخته شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه مورد پژوهش شامل متاهلین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 4 تهران که از میان آنها 40 نفر به عنوان نمونه در دو گروه آزمای چکیده کامل
در این پژوهش به بررسی اثر آموزش هوش هیجانی بر خرسندی زناشویی پرداخته شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه مورد پژوهش شامل متاهلین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 4 تهران که از میان آنها 40 نفر به عنوان نمونه در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. بر اساس طرح مذکور برای دو گروه آزمایش و گواه پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. سپس گروه آزمایش 12 جلسه تحت آموزش هوش هیجانی قرار گرفتند. پس از انجام آموزش، در هر دو گروه(آزمایش و گواه) مجددا پرسشنامه های مذکور اجرا شد و با استفده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تفاوت موجود بین گروه های گواه و آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های بدست آمده در این پژوهش آموزش هوش هیجانی باعث بالا رفتن رضایت زناشویی شده . همچنین آموزش هوش هیجانی به این متاهلین باعث بالا رفتن تمامی مولفه های هوش هیجانی شامل: مولفه درون فردی، مولفه بین فردی، مولفه مدیریت استرس، مولفه خلق کلی و مولفه انطباق پذیری شده است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی رابطه جو آموزشی با فرسودگی تحصیلی وکیفیت تجارب یادگیری در دانش آموزان دختر متوسطه ناحیه 2 شیرازبوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم مدارس متوسطه ناحیه 2 شیراز بود که به روش نمونه گیری، چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی رابطه جو آموزشی با فرسودگی تحصیلی وکیفیت تجارب یادگیری در دانش آموزان دختر متوسطه ناحیه 2 شیرازبوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم مدارس متوسطه ناحیه 2 شیراز بود که به روش نمونه گیری، خوشه ای تک مرحله ای نمونه ای به حجم200 دانش آموز انتخاب شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی ماسلاخ (1981) و پرسشنامه کیفیت تجارب یادگیری نیومن(1990) و پرسشنامه جوّ آموزشی راف و همکاران(1997)استفاده شد. داده ها با استفاده ازآمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) وآمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان) بدست آمد. یافته های تحقیق نشان داد بین جوّ آموزشی با فرسودگی تحصیلی رابطه معکوس و بین جوّ آموزشی با کیفیت تجارب یادگیری رابطه مستقیم معنادار بدست آمد. ابعاد جوّ آموزشی با فرسودگی تحصیلی رابطه معکوس معنادار نشان دادند. بین تمامی ابعاد جوّ آموزشی به جز ادراک دانشجویان از مدرسین با کیفیت تجارب یادگیری رابطه مستقیم معنادارنشان دادند. ابعاد جوّ آموزشی قادر به پیش بینی تغییرات واریانس متغیر فرسودگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری بودند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف واکاوی موانع مدیریت معنوی در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران انجام پذیرفت. روش پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش مدیران و خبرگان در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بود. برای تعیین حجم نمونه از نمونهگیری چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف واکاوی موانع مدیریت معنوی در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران انجام پذیرفت. روش پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش مدیران و خبرگان در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بود. برای تعیین حجم نمونه از نمونهگیری هدفمند (به تعداد 11 نفر) استفاده گردید. در ارتباط با موانع مدیریت معنوی مصاحبههای عمیق انجام پذیرفت و سپس براساس فرآیند کدگذاری باز و محوری دادههای حاصل از مصاحبههای عمیق و اکتشافی با مدیران و انجام عمل پالایش، کدهای مفهومی ارائه شد، نهایتاً پرسشنامه مستخرج از کدهای مفهومی در بین 100 نفر از خبرگان (اساتید گروه مدیریت) توزیع و جمعآوری و دادههای حاصل از آن از طریق تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که 7 عامل موانع مدیریت معنوی در دانشگاه میتواند نمود پیدا کند، که این 7 عامل عبارتند از: مادی گرایی، تمرکزگرایی، فردگرایی، موانع اقتصادی، منفعت گرایی، حاشیه بودن اساتید و زندگی بی هدف.
پرونده مقاله