• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - قصیدۀ ایوان مداین خاقانی با رویکرد بینامتنیت بینانشانه‌ای و درون‌نشانه‌ای
        حمیدرضا انصاری علی عشقی سردهی ابوالقاسم امیر احمدی
        بینامتنیت یکی از نظریات مطرح در حوزۀ مطالعات ادبی ‌و هنری است که به بررسی روابط متون ‌با یکدیگر می‌پردازد. از آن‌جا که شعر فارسی در دوره‌های مختلف حیات خود همواره پیوندی عمیق و ناگسستنی با آثار پیشین در حوزه‌های گوناگون فکر و اندیشۀ بشری داشته، زمینۀ مطالعات بینامتنی در چکیده کامل
        بینامتنیت یکی از نظریات مطرح در حوزۀ مطالعات ادبی ‌و هنری است که به بررسی روابط متون ‌با یکدیگر می‌پردازد. از آن‌جا که شعر فارسی در دوره‌های مختلف حیات خود همواره پیوندی عمیق و ناگسستنی با آثار پیشین در حوزه‌های گوناگون فکر و اندیشۀ بشری داشته، زمینۀ مطالعات بینامتنی دربارۀ آن بسیارگسترده ‌است. خاقانی شروانی (520-595هـ.ق) شاعری ‌بزرگ و دارای سبک شخصی است که از بن‌مایه‌های متنوّعی در شعرش استفاده ‌کرده و این‌ موضوع شعر او را به دایرﺓ‌المعارفی ‌تبدیل کرده ‌است‌ که رابطۀ عمیق و گستردۀ بینامتنی با متون گوناگون گذشته پیدا می‌کند. از همین‌رو در این ‌مقاله تلاش ‌شده ‌است تا قصیدۀ معروف و ماندگار "ایوان مداین" وی با توجّه به ماهیّت دوسویه‌ای ‌که دارد؛ ـ بدین‌معنی ‌که از یک‌ طرف متأثّر از نشانۀ غیرکلامی بنای با عظمت طاق ‌کسری است و از طرف دیگر تا حدّی متأثّر از آثاری است که پیشینیان در اثر مشاهدۀ این بنای شکوه‌مند تاریخی آفریده‌اند ـ بر اساس نظریّۀ "بینامتنیت" با تأکید بر بینامتنیت بینانشانه‌ای و بینامتنیت درون‌نشانه‌ای مورد بررسی قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - دریافت‌های هرمنوتیکی ناصرخسرو
        مرتضی براتی نصرالله امامی
        هرمنوتیک در پی فهم متن است. در هرمنوتیک سنتی، متن برحسب دلالت ظاهری، دارای معنای یکتا و مشخصی است که مفسّر باید این معنا را با بازآفرینی فضای عصر مؤلف و جایگزین کردن خود به‌جای او دریابد، اما در هرمنوتیک جدید، متن معنای یکتای ظاهری ندارد و معنای متن وابسته به خواننده و چکیده کامل
        هرمنوتیک در پی فهم متن است. در هرمنوتیک سنتی، متن برحسب دلالت ظاهری، دارای معنای یکتا و مشخصی است که مفسّر باید این معنا را با بازآفرینی فضای عصر مؤلف و جایگزین کردن خود به‌جای او دریابد، اما در هرمنوتیک جدید، متن معنای یکتای ظاهری ندارد و معنای متن وابسته به خواننده و قرائت او است و این قرائت می‌تواند متکثر و از منظرهای مختلفی صورت گیرد. هرمنوتیک در فرهنگ اسلامی و ادبیات فارسی از دیرباز مطرح بوده است؛ هرچند به‌مثابه یک نظریه به آن توجه نشده است. دریافت هرمنوتیکی در دیوان اشعار ناصرخسرو نشان می‌دهد که در باور او، تأویل به معنای برگرداندن سخن به اصل آن است. به نظر او هدف تأویل، فهم اولیه کتاب مقَدّس قرآن است که این مهم با عبور از ظاهر کلام و دریافت باطن آن ممکن می‌شود. ناصرخسرو بر این باور است که تنها امامان شیعه، بزرگان اسماعیلى و دانایان، مجاز به تأویل هستند و این امر براى هر کسی ممکن نیست. او در عین‌ حال مانند نظریه‌پردازان هرمنوتیک سنتی براى آیات و احادیث معانى ثابتى را در نظر می‌گیرد و عدول از این معانى را جایز نمی‌داند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - سبک ایدئولوژیک شعر عاشورایی معاصر مطالعۀ موردی؛ شعر علی معلم، علی موسوی گرمارودی و طاهره صفارزاده
        پروین گلی‌زاده محمود رضایی دشت ارژنه
        در این پژوهش با بررسی اشعاری از سه شاعر برجستة عاشورایی نشان داده شده است که این شاعران تا چه حد به چارچوبِ ایدئولوژی اسلامی (که مد نظر شاعران بوده است) پای‌بندی داشته و تا چه حد به خطوط قرمز نزدیک شده‌اند و هم‌چنین مشخص شده است که نوآوری‌های شاعرانه و مفهوم‌سازی‌های ای چکیده کامل
        در این پژوهش با بررسی اشعاری از سه شاعر برجستة عاشورایی نشان داده شده است که این شاعران تا چه حد به چارچوبِ ایدئولوژی اسلامی (که مد نظر شاعران بوده است) پای‌بندی داشته و تا چه حد به خطوط قرمز نزدیک شده‌اند و هم‌چنین مشخص شده است که نوآوری‌های شاعرانه و مفهوم‌سازی‌های ایدئولوژیکِ آنان در اشعارشان چه مواردی بوده است. در مجموع چنین نتیجه‌گیری شد که علی معلم دامغانی، شاعری سنتی است که گاهی برای پروردن شعر خود علی‌رغم نگرش ایدئولوژیکی، به مفهوم‌سازی می‌پردازد. علی موسوی گرمارودی، شاعری است که بیش از دیگران به هنرِ شاعری و زیباییِ صنایعِ شعری‌اش بها داده و نسبت به شاعران دیگر کم‌تر پای‌بند سنت‌های دینی بوده است. در مقابل طاهره صفارزاده، شاعری است که بسیار محتاطانه از مفاهیم ایدئولوژیک مذهبی استفاده می‌کند و اولویت را بیش از ظاهر و فرم شعر به ایدئولوژی و محتوای شعر می‌دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تحلیل ساختاری و مضمونی نمایش‌نامۀ "آرامسایشگاه" بهمن فرسی
        سعید رمشکی جلیل شاکری سهیلا فغفوری
        بهمن فرسی یکی از پیش روان نمایش‌نامه نویسی و ادبیات نوین، با سبک خاص خود در نمایش‌نامۀ آرامسایشگاه، با تلفیقی از ساختار نمایش‌نامه های کلاسیک و تئاتر پوچی، دست به خلق اثری نو و تجربه ای تازه در دوران خود زده است. واژ ة خودساختۀ فرسی در عنوان نمایش‌نامه، حقیقت مانندی نما چکیده کامل
        بهمن فرسی یکی از پیش روان نمایش‌نامه نویسی و ادبیات نوین، با سبک خاص خود در نمایش‌نامۀ آرامسایشگاه، با تلفیقی از ساختار نمایش‌نامه های کلاسیک و تئاتر پوچی، دست به خلق اثری نو و تجربه ای تازه در دوران خود زده است. واژ ة خودساختۀ فرسی در عنوان نمایش‌نامه، حقیقت مانندی نمایش‌نامه، دیالوگ‌ها و گفتگوهایی که بیش‌تر شبیه مونولوگ هستند و مهم‌تر از همه مضمون نمایش‌نامه، آرامسایشگاه را به سمتی سوق می دهد تا تحول آشفته ای را که در جامعه رو به انفجار است زیر ذره بین قرار دهد. نویسندگان در پژوهش حاضر برآنند تا الگوی روایی و محتوای مضمونی نمایش‌نامه را موردنقد و بررسی قرار دهند تا نشان دهند که ساختار نمایش‌نامه از چه مدل و الگویی بهره گرفته است؟ عناصر پیرامتنی و درون متنی آن کدامند و گفتگوهای نمایشی از چه ویژگی هایی برخوردارند. در ضمن بررسی ساختار نمایش‌نامه به مضمون آن ‌هم می پردازند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - واژگان‌شناسی شعر اعتراض در ادبیات انقلاب اسلامی
        نجمه طاهری ماه زمینی محمدصادق بصیری محمدرضا صرفی
        شاعران و نویسندگان ایرانی در همة اعصار به بیان واقعیت ها و انتقاد از حاکمان وقت و اوضاع اجتماعی و سیاسی دوران خود پرداخته‌اند. این نوع از اشعار به "شعر اعتراض" موسوم هستند. این مقاله اشعار اعتراض را در دورة بعد از انقلاب اسلامی از جنبة واژگان‌شناسی مورد بررسی قرار می‌ده چکیده کامل
        شاعران و نویسندگان ایرانی در همة اعصار به بیان واقعیت ها و انتقاد از حاکمان وقت و اوضاع اجتماعی و سیاسی دوران خود پرداخته‌اند. این نوع از اشعار به "شعر اعتراض" موسوم هستند. این مقاله اشعار اعتراض را در دورة بعد از انقلاب اسلامی از جنبة واژگان‌شناسی مورد بررسی قرار می‌دهد و واژگانی که باعث تشخص زبان این نوع شعر گشته، نشان می‌دهد. هنجارگریزی های واژگانی در شعر اعتراض به گونه های مختلفی به وجود آمده‌اند؛ از جمله کهن‌گرایی در اسم و فعل، نوآوری در ترکیبات، افعال و عبارت های فعلی، به کاربردن اسم ها، فعل ها و اصوات عامیانه و محاوره ای و واژگان برگرفته از زبان های دیگر. آن‌چه در همة این برجستگی های زبانی قابل توجه است، ارتباط آن‌ها با موضوع اعتراض است و شاعران با بهره‌گیری از این واژگان به خوبی توانسته‌اند مضامین اعتراض‌آمیز خود را پرورش دهند و به مخاطبان القاء نمایند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - شعر قیصر امین‌پور از منظر پدیدار‌شناسی
        ابراهیم کنعانی
        این مقاله بر اساس دیدگاه پدیدارشناختی ادموند هوسرل تدوین شده است. پدیدارشناسی، به عنوان یک حرکت فکری و فلسفی، نقطۀ عطف بسیاری از روش های نقد ادبی معاصر است. اساس پدیدارشناسی، رویکردی ناب و تازه به پدیده ها و دست یافتن به "خودِ چیزها" است. در این رویکرد با اعتقاد به حضور چکیده کامل
        این مقاله بر اساس دیدگاه پدیدارشناختی ادموند هوسرل تدوین شده است. پدیدارشناسی، به عنوان یک حرکت فکری و فلسفی، نقطۀ عطف بسیاری از روش های نقد ادبی معاصر است. اساس پدیدارشناسی، رویکردی ناب و تازه به پدیده ها و دست یافتن به "خودِ چیزها" است. در این رویکرد با اعتقاد به حضور فعّال مخاطب و خواننده در جریان خوانش، امکان دستیابی به "جوهر پدیده ها" فراهم می شود. در این پژوهش برخی از اصول پدیدارشناختی از جمله "نقّادی کارکرد سنّت"، "تقلیل پدیدار‌شناختی"، "نقد و نفی شناخت حسّی"، "مواصلۀ عین و ذهن"، "فرایند گذر از دال به مدلول" و "فرایند پیوستار بود و نمود" بررسی و نمونه هایی از اشعار قیصر امین پور از مجموعۀ "دستور زبان عشق" بر اساس این اصول، تحلیل شده است. در واقع هدف از این پژوهش، آشنایی با الگوی پدیدارشناختی به عنوان روشی برای بررسی شعر معاصر و الگوی پدیدارشناختی شعر قیصر امین پور است. پرسش اصلی این نوشتار آن است که چگونه می توان این شعرها را دارای کارکردی پدیداری دانست؟ و فرایند پدیداری شعر امین پور، تابع کدام ویژگی هاست. بررسی الگوی پدیدارشناسی در شعر امین‌پور، بیان‌گرآن است که او با نگاه پدیداری و هستی شناسانه به جهان هستی می نگرد و در سایۀ بینشی تأویلی، پدیده ها را به نشانه ها تبدیل می کند و این نشانه ها، در ذهنیّت او استحاله می یابند تا در سایۀ تأویلی نشانه- معنا شناختی به پدیداری هستی مدار تبدیل شوند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - چندلایگیِ معنا در تکاملِ تاریخیِ سبک باروک با نگاهی به پرسوناژ "پری" در غزلیات مولوی
        نرگس محمدی بدر یحیی نورالدینی اقدم
        "باروک" یکی از ژانرهای مهمّ ادبی در قرن هفدهم میلادی است که بر چندین محور و موضوع و سبکِ گوناگون اطلاق می‌شود؛ عناصر دراماتیک در سبـکِ بـاروک، نویسندگان را بر آن می‌دارند که نگاه و کارکردِ ویژه‌ای را در قبالِ رویکردِ هنریِ خویش برگزینند و آن، تأکید و توجّهِ بیش‌تر بر کش چکیده کامل
        "باروک" یکی از ژانرهای مهمّ ادبی در قرن هفدهم میلادی است که بر چندین محور و موضوع و سبکِ گوناگون اطلاق می‌شود؛ عناصر دراماتیک در سبـکِ بـاروک، نویسندگان را بر آن می‌دارند که نگاه و کارکردِ ویژه‌ای را در قبالِ رویکردِ هنریِ خویش برگزینند و آن، تأکید و توجّهِ بیش‌تر بر کشاکشِ انسان برای یافتنِ معنای عمیق‌تر در هستی و وجود است. قواعد اصلیِ "باروک" از یکسو آمیخته با رازآلودگی و ابهام‌های گوناگون، و از سوی دیگر با نمادپردازی‌های متکثّر و چندبُعدی، نقش مهمّی در تحوّلات اشعار متافیزیکی در عصر خود برجای گذاشت و حتّی در نوعی تکاملِ محتوایی ـ تاریخی، مسیر را برای تحوّلات سایر مکاتب ادبی و فلسفی هموار کرد. مقالة حاضر با درکِ این اهمّیت، کوششی است برای بررسی خاستگاه‌های ادبی و فلسفیِ سبکِ باروک و می‌کوشد مؤلّفه‌های اصلیِ این سبک را بر "شخصیتِ پَری" در غزلیات مولانا انطباق دهد و از منظر تطبیقی، این موضوع را بررسی کند. نگارندگان در این مقاله با احصای مستنداتِ گوناگونِ شخصیتِ پری در غزلیات مولانا، وجهِ تشابهِ شش مورد از مهم‌ترین مفاهیم سبک باروک (یعنی: "بی ثباتی و ناپایداری جهان"، "ابهام و رمزآلودگی"، "عدم تقلید از گذشتگان"، "درهم‌تنیدگی مرزهای واقعیت و توهّم"، "عدم پذیرشِ قطعی و مُسلّمِ چیزها" و "تناسخ و جسمیت بخشیدن به همه اشیاء، حتی مرگ و روح") را با شخصیت "پری" مورد بررسی قرار داده‌اند. پرونده مقاله