طی سالهای اخیر، فرایند فتوکاتالیستی نیمرساناها برای حذف ترکیبات آلی از آب، توجه زیادی را به دلیل پتانسیل این فرایند بهعنوان یک فناوری تصفیه کمهزینه و دوستدار محیطزیست به خود جلب کرده است. در این پژوهش با هدف بهدست آوردن مقدار بهینه محتوای CuS و CdS در نانوفتوکاتا چکیده کامل
طی سالهای اخیر، فرایند فتوکاتالیستی نیمرساناها برای حذف ترکیبات آلی از آب، توجه زیادی را به دلیل پتانسیل این فرایند بهعنوان یک فناوری تصفیه کمهزینه و دوستدار محیطزیست به خود جلب کرده است. در این پژوهش با هدف بهدست آوردن مقدار بهینه محتوای CuS و CdS در نانوفتوکاتالیستهای CuS-CdS/TiO2، چهار نمونه با مقدارهای متفاوت CuS و CdS با روش آب گرمایی سنتز شدند. نمونههای سنتز شده با روشهای XRD، FESEM، EDX، BET و FT-IR مشخصه یابی شدند. نتیجههای آنالیز XRD تشکیل فازهای CuS و CdS را بر روی سطح TiO2 تأیید کرد. بر مبنای نتایج مشخصه یابی دیگر، نمونه با نسبت وزنی 5:5:90 از CuS:CdS:TiO2 به دلیل داشتن سطح ویژه بالا، بلورینگی نسبی بالاتر و ریخت یکنواختتر میتواند بهعنوان نسبت بهینه برای بارگذاری فاز فعال در این فتوکاتالیست در نظر گرفته شود. فعالیت فتوکاتالیستی نمونههای تهیه شده بر مبنای رنگ بری از اسید اورانژ 7 (AO7) بهعنوان آلاینده مدل در محیط آبی تحت تابش نور مرئی بررسی شد. کارایی حذف برای نمونههای CuS(5)CdS(5)/TiO2 ،CuS(3)CdS(7)/TiO2 ،TiO2 و CuS(7)CdS(3)/TiO2 به ترتیب برابر با 2/85، 100، 100 و 5/97% در مدت 100 دقیقه بهدست آمد. برمبنای آزمونهای عملکردی، نمونه با نسبت وزنی 5:5:90 از CuS:CdS:TiO2 در زمان کمتر از سایر نمونهها (40 دقیقه) به رنگ بری کامل دست پیدا کرد که از نتایج مشخصه یابی نیز همین نتیجه انتظار میرفت. اثر غلظت اولیه AO7 و مقدار نانوفتوکاتالیست نیز بر روی عملکرد نمونه بهینه بررسی شد.
پرونده مقاله
در این پژوهش، مدل حجم انتقالی معادله حالت پنگ-رابینسون (VTPR EoS) برای سامانههای جامد-سیال فوق بحرانی بهمنظور تخمین حلالیت مواد جامد در محدوده وسیع از ترکیب و فشار، توسعه داده شده است. جامدات بررسی شده 2 و 3- دیمتیل نفتالن، 2 و 6- دیمتیل نفتالن، آنتراسن، ایندول، سین چکیده کامل
در این پژوهش، مدل حجم انتقالی معادله حالت پنگ-رابینسون (VTPR EoS) برای سامانههای جامد-سیال فوق بحرانی بهمنظور تخمین حلالیت مواد جامد در محدوده وسیع از ترکیب و فشار، توسعه داده شده است. جامدات بررسی شده 2 و 3- دیمتیل نفتالن، 2 و 6- دیمتیل نفتالن، آنتراسن، ایندول، سینامیک اسید، تری فینلین، کرایزین، کلسترول، فننترین و نفتالین و سیالات فوق بحرانی کربندیاکسید، اتیلن و اتان هستند. نتیجههای بهدست آمده از شبیهسازی نشان داد، معادله VTPR تطابق بهتری با دادههای تجربی نسبت به معادله PR دارد. کمترین درصد خطای مطلق میانگین (AAPD) برای معادله VTPR و سامانه آنتراسن-اتان (72/3%) و بیشترین مقدار AAPD برای معادله PR و سامانه کلسترول- کربندیاکسید (44/20%) بود.
پرونده مقاله
در این پژوهش، نانوذرات نقره-وانادیم اکساید با روش سل-ژل بهعنوان ترکیب ضد باکتری تهیه شد. برای تهیه نمونه از وانادیم پنتاکسید بهعنوان منبع وانادیم و از نقره نیترات بهعنوان منبع نقره استفاده شد. نانوذرات تهیهشده بهوسیله پراش پرتو ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی چکیده کامل
در این پژوهش، نانوذرات نقره-وانادیم اکساید با روش سل-ژل بهعنوان ترکیب ضد باکتری تهیه شد. برای تهیه نمونه از وانادیم پنتاکسید بهعنوان منبع وانادیم و از نقره نیترات بهعنوان منبع نقره استفاده شد. نانوذرات تهیهشده بهوسیله پراش پرتو ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مجهز به سامانه تجزیه عنصری (EDX) شناسایی شدند. نتیجههای بهدست آمده ساختار مونوکلینیک را برای این نمونه تأیید کرد. آزمون ضد باکتری نمونه سنتز شده به دو روش انتشار دیسک و تعیین کمترین غلظت مهار رشد بر روی باکتریهای مقاوم به آنتیبیوتیک اشرشیاکلی (ATCC25922) بهعنوان یک باکتری گرم منفی و استافیلوکوکوس اورئوس (ATCC6538) بهعنوان یک باکتری گرم مثبت انجام شد. نتیجههای بهدست آمده نشان داد که ترکیب نانوذره نقره-وانادیم اکساید سنتز شده در هر دو روش، ویژگی ضد باکتری بالایی را دارد.
پرونده مقاله
تهیه مواد زیستتخریبپذیر و تجدید پذیر یک مسئله چالشبرانگیز و مهم در کاربردهای صنعتی است. در این راستا، در پژوهش حاضر نیز خاک رس نانومتخلخل با مساحت سطح بالا و با بهرهگیری از روش اصلاح اسیدی خاک رس طبیعی تهیه شد. شناسایی نمونه تهیه شده با طیفسنجی تبدیل فوریه فروسرخ ( چکیده کامل
تهیه مواد زیستتخریبپذیر و تجدید پذیر یک مسئله چالشبرانگیز و مهم در کاربردهای صنعتی است. در این راستا، در پژوهش حاضر نیز خاک رس نانومتخلخل با مساحت سطح بالا و با بهرهگیری از روش اصلاح اسیدی خاک رس طبیعی تهیه شد. شناسایی نمونه تهیه شده با طیفسنجی تبدیل فوریه فروسرخ (FT-IR)، پراش پرتو ایکس (XRD)، جذب و واجذب نیتروژن و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) انجام شد. نتایج نشاندهنده حضور گروه SiO2 بهعنوان جز اصلی و متخلخل بودن نمونه بود. در ادامه، نقش خاک رس نانو متخلخل بهعنوان کاتالیست ناهمگن، کارآمد و قابل بازیافت برای آسیلدارکردن فریدل- کرافتس حلقههای آروماتیک با کلرید اسید و مشتقات انیدرید بررسی شد. روش ارائه شده برای بسیاری از حلقههای آروماتیک فعال شده کارآمد بوده و از فلزات سنگین و کمک کاتالیست استفاده نمیشود. همچنین، جداسازی کاتالیست ناهمگن از مخلوط واکنش بهراحتی قابل انجام است. کاتالیست برای 5 بار در واکنش موردنظر، با موفقیت بازیافت و مجدد استفاده شده است که تأییدی بر پایداری بالای کاتالیست در شرایط واکنش است.
پرونده مقاله
در این پژوهش، نانوذرات مس (I) اکسید با استفاده از مس استات بهعنوان پیش ساز به روش فوق اشباع سنتز شد. بهمنظور افزایش ویژگی فوتوکاتالیستی Au بر روی نانوذرات Cu2O به روش تلقیح مرطوب بارگذاری شد و با استفاده از روشهای پراش پرتو XRD) X)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و ت چکیده کامل
در این پژوهش، نانوذرات مس (I) اکسید با استفاده از مس استات بهعنوان پیش ساز به روش فوق اشباع سنتز شد. بهمنظور افزایش ویژگی فوتوکاتالیستی Au بر روی نانوذرات Cu2O به روش تلقیح مرطوب بارگذاری شد و با استفاده از روشهای پراش پرتو XRD) X)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و تجزیه عنصری به روش EDX مورد مشخصه یابی قرار گرفت. تخریب فوتوکاتالیستی رنگ آزویی Direct Red 264 با نانوذرات Cu2O و Au بارگذاری شده بر روی Cu2O تحت تابش نور مرئی و بدون تابش نور مرئی موردبررسی قرار گرفت. بازده تخریب فوتوکاتالیستی با کاتالیستهای یادشده تحت تابش نور مرئی به ترتیب برابر با 71/63 و 18/96% بهدست آمد. مطالعات ایزوترمیک تخریب فوتوکاتالیستی توسط این کاتالیستها موردبررسی قرار گرفت. همدماهای فریتز شلاندر 4 پارامتری و بادو بهعنوان بهترین مدل با ضریب همبستگی 9960/0 و 9988/0 و کمترین میزان خطا به ترتیب برای نانوذرات Cu2O و Au بارگذاری شده بر روی Cu2O انتخاب شد.
پرونده مقاله
در این پژوهش، ابرساختارهای سرب سولفید با استفاده از روش حلال گرمایی و بهکار بردن پیش ماده تک منبع سرب هیدروکسی تیوسیانات (Pb(OH)SCN) تهیه شدند. ابرساختارهای سرب سولفید در دو حلال اولئیک اسید (OA) و دیمتیلفرمامید (DMF) تهیه شدند و تأثیر ریخت بر ویژگیهای نوری آنها مو چکیده کامل
در این پژوهش، ابرساختارهای سرب سولفید با استفاده از روش حلال گرمایی و بهکار بردن پیش ماده تک منبع سرب هیدروکسی تیوسیانات (Pb(OH)SCN) تهیه شدند. ابرساختارهای سرب سولفید در دو حلال اولئیک اسید (OA) و دیمتیلفرمامید (DMF) تهیه شدند و تأثیر ریخت بر ویژگیهای نوری آنها مورد مطالعه قرار گرفت. پس از تهیه سرب سولفید ساختار بلوری ذرات با استفاده از الگوی پراش پرتو ایکس و مورفولوژی آنها با میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدان (FE-SEM) تعیین شد. ویژگیهای جذب و بازتابش آنها با طیفنورسنج DR-UV-Visبررسی شد. بررسی ویژگیهای نوری آنها در ناحیه مرئی- فرابنفش نشان داد که سرب سولفید تهیه شده در حلال DMF در مقایسه با سرب سولفید تهیه شده در حلال OA بازتابش کمتری دارد و ضریب جذب خورشیدی (α) برای آنها بهترتیب 0/955 و 0/918 است. ضریب جذب خورشیدی بالا و ضریب نشر پایین این مواد نشان میدهد که برای استفاده در پوششهای جاذب نور خورشیدی مناسب هستند.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین اهداف در صنعت چندسازهها، دستیابی به موادی است که خواص مطلوب را فراهم کند. در این پژوهش اثر ضخامت چندسازهها، کسر حجمی الیاف شیشه تقویتکننده با شکلهای هندسی متفاوت برای تعیین ویژگیهای کششی و ضربهپذیری نمونههای چندسازهای مورد مطالعه و بررسی قرار چکیده کامل
یکی از مهمترین اهداف در صنعت چندسازهها، دستیابی به موادی است که خواص مطلوب را فراهم کند. در این پژوهش اثر ضخامت چندسازهها، کسر حجمی الیاف شیشه تقویتکننده با شکلهای هندسی متفاوت برای تعیین ویژگیهای کششی و ضربهپذیری نمونههای چندسازهای مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. نتیجههای بهدست آمده نشان داد ویژگیهای کششی و ضربهپذیری نمونههای چندسازهای تابع نوع الیاف تقویتکننده و مقدار مصرفی آن است. آزمون کششی نشان داد، در مقایسه با نمونههای چندسازهای سوزنی نمدی و دو جهتِ، چندسازههای ساخته شده از الیاف یک جهتِ حاوی 20 و 30 درصد کسر حجمی الیاف با ضخامت 3 و 5 میلیمتر بالاترین استحکام، مدول کششی و کمترین کرنش را فراهم کردند. درصورتیکه نتیجههای بهدست آمده از آزمون ضربهپذیری نشان داد که نمونههای چندسازهای حاوی الیاف دو جهتِ دارای درصد کسر حجمی الیاف و ضخامتهای مشابه، بیشترین مقاومت ضربهپذیری و انرژی ضربه را در مقایسه با چندسازههای حاوی الیاف سوزنی نمدی و یک جهتِ به نمایش گذاشتند.
پرونده مقاله
پیشبینی فراوردههای (هیدروژن و کربن مونوکسید) تبدیل خشک متان بهکمک پلاسما در فشار جوی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی شبیهسازی شد. دادههای تجربی موردنیاز برای مدلسازی شبکه عصبی مصنوعی از یک واکنشگاه پلاسمایی تخلیه کرونا جمعآوری شد. اثر عاملهای فرایندی (توان تخلیه چکیده کامل
پیشبینی فراوردههای (هیدروژن و کربن مونوکسید) تبدیل خشک متان بهکمک پلاسما در فشار جوی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی شبیهسازی شد. دادههای تجربی موردنیاز برای مدلسازی شبکه عصبی مصنوعی از یک واکنشگاه پلاسمایی تخلیه کرونا جمعآوری شد. اثر عاملهای فرایندی (توان تخلیه پلاسما، دبی خوراک ورودی) بر کارایی تبدیل متان و گزینشپذیری نسبت به فراوردههای مورد بررسی قرار گرفتند. شبکه پیشخور با الگوریتم پس انتشار خطا، تابع آموزش انتشار رو به عقب لونبرگ مارکوارت، تابع فعالسازی سیگموئیدی برای لایه مخفی و تابع فعالسازی خطی برای لایه خروجی، مناسبترین شبکه عصبی بهدست آمده در این پژوهش است. برای مثال، مدل شبکه عصبی مصنوعی تبدیل متان 25/12% و گزینش پذیری نسبت به هیدروژن و کربنمونوکسید به ترتیب 71/15% و 74/85% را در توان تخلیه 4 وات پیشبینی کرد که مقادیر خطای مدل برای درصد تبدیل متان، گزینشپذیری نسبت به هیدروژن و کربنمونوکسید به ترتیب برابر 0/47%،1/2% و 0/2% است. برای رسیدن به شرایط بهینه عملیاتی در فرایند تبدیل از ترکیب الگوریتم ژنتیک و شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. نتیجهها نشان دادند که شدتجریان خو.راک ورودی بهینه 175 میلیلیتر بر دقیقه و توان تخلیه بهینه 6 وات بود. در این شرایط درصد تبدیل متان 25/85% و گزینشپذیری نسبت به هیدروژن برابر 65/15% بهدست آمد. اختلاف کوچک در شرایط عملیاتی بهینه بین مقادیر پیشبینی شده و تجربی، تأیید میکند که مدل شبکه عصبی مصنوعی ترکیب شده با الگوریتم ژنتیک، ابزاری مناسب برای مدلسازی و بهینهسازی فرایند تبدیل خشک متان بهکمک پلاسماست.
پرونده مقاله
کمپلکس جدید "2 و'2- بیپیریدینهگزیلگلایسیناتوپالادیم (II) نیترات" از واکنش دیآکو 2 و'2- بیپیریدینپالادیوم (II) نیترات با محلول نمک سدیم هگزیل گلایسینات سنتز شد. این کمپلکس با روشهای رساناییسنجی، تجزیه عنصری و روشهای طیف سنجی UV-Vis،FT-IR و 1HNMR شناسایی شد. بره چکیده کامل
کمپلکس جدید "2 و'2- بیپیریدینهگزیلگلایسیناتوپالادیم (II) نیترات" از واکنش دیآکو 2 و'2- بیپیریدینپالادیوم (II) نیترات با محلول نمک سدیم هگزیل گلایسینات سنتز شد. این کمپلکس با روشهای رساناییسنجی، تجزیه عنصری و روشهای طیف سنجی UV-Vis،FT-IR و 1HNMR شناسایی شد. برهمکنش این کمپلکس با پروتئین سرم آلبومین گاوی با روشهای طیف سنجی UV-Vis در دو دمای 310 و 320 کلوین و همچنین، کالوریمتری در دمای 320 کلوین در محلول تریس بافر در pH برابر 7 بررسی شد. این کمپلکس قادر است پروتئین را با یک فرایند متعاون و مثبت (برهمکنش یک مولکول با BSA باعث تسهیل برهمکنش مولکول بعدی میشود) غیرطبیعی کند. مقادیر L1/2 (غلظت کمپلکس در نقطه میانی انتقال پروتئین از صورتبندی طبیعی به غیرطبیعی) در دو دمای 310 و 320 کلوین معادل 3/0 و 26/0 میلیمولار بهدست آمد که بسیار پایین است. همچنین، در این مطالعه عاملهای پیوندی g (تعداد جایگاه پیوندی)، K (ثابت تجمع پیوندی)، n (ضریب هیل که نشاندهنده تعاونی سامانه است) و m (مقدار توانایی کمپلکس فلزی برای غیرطبیعی کردن BSA) در دو دمای 310 و 320 کلوین هستند. همچنین، عاملهای ترمودینامیکی (پایداری ساختار پروتئین در عدم حضور کمپلکس فلزی) و (گرمای لازم برای غیرطبیعی شدن پروتئین در عدم حضور کمپلکس فلزی) بهدست آمد.
پرونده مقاله