تنش شوری از جمله عوامل محدود کننده رشد گیاهان و یکی از موانع مهم در عدم جذب عناصر غذایی توسط گیاه می باشد. به همین منظور آزمایش گلدانی در فضای محیطی، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی در سه تکرار برای ارزیابی اثر محلول پاشی عناصر آهن (سکوسترن 138 با غلظ چکیده کامل
تنش شوری از جمله عوامل محدود کننده رشد گیاهان و یکی از موانع مهم در عدم جذب عناصر غذایی توسط گیاه می باشد. به همین منظور آزمایش گلدانی در فضای محیطی، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی در سه تکرار برای ارزیابی اثر محلول پاشی عناصر آهن (سکوسترن 138 با غلظت 5 در هزار)، بور (اسید بوریک با غلظت 5 در هزار) و سلنیوم (سلنیت سدیم با غلظت 2 در هزار) تحت شرایط شوری کلرید سدیمی بر خصوصیات رشدی ریشه و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی گیاه استویا انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل سطوح مختلف کلرید سدیم (صفر، 3، 6 و9 دسی زیمنس بر متر) و محلول پاشی ترکیبات عناصر در هشت سطح (عدم محلول پاشی، آهن، بر، سلنیوم، آهن+سلنیوم، آهن+بر، سلنیوم+بر و آهن+ سلنیوم+ بر) بودند. نتایج نشان داد که با افزیش سطح شوری کاهش معنی دار در میانگین وزن خشک ریشه، حجم، طول، سطح، قطر و چگالی ریشه، درصد خشک ریشه به حجم خاک و میزان کلروفیل a، b و کل مشاهده گردید. در بین ترکیب های مختلف محلول پاشی، استفاده توأم از سه عنصر آهن، بور و سلنیوم بالاترین میانگین صفات وزن تر و خشک ریشه، حجم، طول، سطح و چگالی ریشه را داشت که تفاوت معنادار آماری با بقیه سطوح تیماری نشان داد. محلول پاشی توأم هر سه عنصر در مقایسه با عدم محلول پاشی باعث افزایش میانگین وزن خشک، حجم، طول و سطح ریشه در مقایسه با تیمار شاهد شد. بیشترین میانگین معنادار آماری صفات کلروفیل b و مجموع کلروفیل کل در محلول پاشی عنصر آهن در سطح بدون تنش و ترکیب آهن و سلنیوم در سطح شوری سه دسی زیمنس بر متر بود. بهطورکلی کاهش رشد ریشه و کاهش محتوای کلروفیل برگ (به خصوص کلروفیل a) در اثر تنش شوری رخ داد و مجموع این عوامل، موجب افت رشد گیاه در سطوح بالاتر شوری (6 و 9 دسی زیمنس بر متر) گردید. بر اساس پژوهش حاضر به منظور کاهش اثرات منفی تنش شوری به خصوص در سطوح پایین تر (3 و 6 دسی زیمنس بر متر) محلول پاشی با عناصر آهن و سلنیوم که باعث افزایش میزان کلروفیل گیاه و بهبود رشد ریشه می گردند، توصیه می گردد.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی تأثیر کودهای زیستی، شیمیایی و تلفیقی بر رشد، عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل در سال زراعی 94-1393 اجرا شد. آزمایش شامل 13 تیمار بود که عبارتند از: NPK، ب چکیده کامل
بهمنظور بررسی تأثیر کودهای زیستی، شیمیایی و تلفیقی بر رشد، عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل در سال زراعی 94-1393 اجرا شد. آزمایش شامل 13 تیمار بود که عبارتند از: NPK، بیوفسفر، بیوفسفر+ 25 درصد NPK، بیوفسفر+50 درصد NPK، بیوفسفر+100 درصد NPK، نیتروکسین، نیتروکسین + 25 درصد NPK، نیتروکسین + 50 درصد NPK، نیتروکسین +100 درصد NPK، نیتروکسین + بیوفسفر، نیتروکسین+ بیوفسفر + 25 درصد NPK، نیتروکسین + بیوفسفر +50 درصد NPK و نیتروکسین + بیوفسفر+100 درصد NPK. نتایج نشان داد که تأثیر تیمارهای مختلف کود شیمیایی، زیستی و تلفیقی بر اغلب صفات مورد بررسی به استثنای تعداد برگ، تاریخ گلدهی و تعداد گلچه در طبق معنیدار بود. در اغلب صفات بیشترین میانگین از تیمار تلفیقی نیتروکسین+ بیوفسفر + 100 درصد NPK حاصل گردید هرچند اختلاف معنیداری با تیمار نیتروکسین+ بیوفسفر +50 درصد NPK نداشت. نتایج این مطالعه نشان داد که کاربرد تلفیقی کود زیستی نیتروکسین + بیوفسفر + 50 درصد NPK در مقایسه با تیمار تلفیقی نیتروکسین + بیوفسفر + 100 درصد NPK میتواند ضمن کاهش 50 درصدی مصرف کودهای شیمیایی، عملکرد مطلوبی نیز تولید کند. با توجه به نتایج بدست آمده میتوان اظهار داشت که استفاده از 50 درصد مقدار توصیه شده کودهای شیمیایی به همراه کودهای زیستی نیتروکسین و بیوفسفر میتواند جهت حصول حداکثر عملکرد کمی و کیفی آفتابگردان توصیه گردد.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی اثر ارتفاع و مکان رویش بر برخی از صفات بیوشیمایی آقطی، از سه منطقه استان گلستان (رامیان، توسکستان گرگان و مینودشت) و از سه ارتفاع (بیشتر از 1400 متر)، (بین 600 تا 700 متر) و (کمتر از 300 متر) نمونههای برگ، گل و میوه گیاه آقطی در سه تکرار در سال 1394 جمع چکیده کامل
بهمنظور بررسی اثر ارتفاع و مکان رویش بر برخی از صفات بیوشیمایی آقطی، از سه منطقه استان گلستان (رامیان، توسکستان گرگان و مینودشت) و از سه ارتفاع (بیشتر از 1400 متر)، (بین 600 تا 700 متر) و (کمتر از 300 متر) نمونههای برگ، گل و میوه گیاه آقطی در سه تکرار در سال 1394 جمعآوری گردید. صفات بیوشیمایی شامل فنلکل، فلاونوئیدکل و خاصیت آنتی اکسیدانی براساس روش استاندارد شیمیایی مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج آزمایش حاکی از آن بود سه عامل ارتفاع، منطقه و اندام دارای اثرات معنیداری بر خصوصیات بیوشیمیایی مورد بررسی بودند بهطوریکه اثر متقابل منطقه و ارتفاع روی میزان فنل کل و فعالیت آنتی اکسیدانی و اثر متقابل منطقه و اندام روی میزان فلاونوئیدکل در سطح احتمال 1 درصد و روی فعالیت آنتی اکسیدانی در سطح احتمال 5 درصد و اثر متقابل ارتفاع و اندام روی میزان فنلکل و فلاونوئیدکل در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. همچنین اثر متقابل منطقه، ارتفاع و اندام روی میزان فنلکل در سطح احتمال 1درصد و روی میزان فلاونوئیدکل و فعالیت آنتیاکسیدانی در سطح احتمال 5 درصد معنیدار شد. به طوریکه بیشترین میزان فنلکل در توسکستان در ارتفاع کم و اندام برگ مشاهده شد و کم ترین میزان آن در مینودشت در ارتفاع متوسط در اندام گل بود. همچنین بیش ترین میزان فلاونوئیدکل در منطقه مینودشت در ارتفاع کم و اندام گل و کم ترین میزان آن در منطقه توسکستان در ارتفاع متوسط در اندام میوه مشاهده شد. طبق نتایج بدست امده بیشترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی در توسکستان در ارتفاع متوسط در اندام میوه و کمترین میزان آن در توسکستان در ارتفاع متوسط در اندام برگ بود. در مجموع میتوان نتیجه گرفت با افزایش ارتفاع از محتوی فنلکل و فلاونوئیدکل کاسته شده و بهترین کیفیت را از گیاهانی در ارتفاعات پایین میتوان بهدست آورد.
پرونده مقاله
این پژوهش بهمنظور بررسی اثرمتقابل کمآبیاری و تأثیر محلول روی بر غنیسازی دانه ارقام ذرت شیرین در سال 1393 و 1394 بهصورت اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک انجام شد. سطوح الگوی آ چکیده کامل
این پژوهش بهمنظور بررسی اثرمتقابل کمآبیاری و تأثیر محلول روی بر غنیسازی دانه ارقام ذرت شیرین در سال 1393 و 1394 بهصورت اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک انجام شد. سطوح الگوی آبیاری شامل (آبیاری کلیه جویچهها (شاهد)، آبیاری یک درمیان جویچهها، آبیاری یک در میان متناوب جویچهها) بهعنوان کرتهای اصلی و سطوح محلولپاشی روی (عدم محلولپاشی (شاهد محلولپاشی آب)، کاربرد سولفات روی زینک درآپ دو در هزار، کاربرد سولفات روی زینک فست دو در هزار) بهعنوان کرتهای فرعی و ارقام هیبرید ذرت (شیرین و فوق شیرین) بهعنوان کرتهای فرعی- فرعی در نظر گرفته شدند. صفات موردبررسی در این پژوهش ارتفاع گیاه، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت، مقدار روی دانه و پرولین برگ بود. اثر متقابل تیمارها باعث افزایش 33 درصدی ارتفاع بوته، 27 درصدی عملکرد دانه، 21 درصدی وزن هزار دانه و 13 درصدی شاخص برداشت گردید. بیشترین مقدار عملکرد قابل کنسرو به تیمار آبیاری تناوبی، زینک فست درهیبرید چلنجر و کمترین به تیمار آبیاری یکدرمیان، محلولپاشی شاهد درهیبرید چیس تعلق گرفت. در بررسی مقدار روی در دانه، بیشترین مقدار به تیمار آبیاری تناوبی، زینک فست در هیبرید چلنجر و کمترین به تیمار آبیاری یک درمیان، محلولپاشی شاهد در هیبرید چیس تعلق گرفت که در سطح یک درصد اختلاف معنیدار داشتند. بیشترین اثرات متقابل تیمار آبیاری متناوب، زینک فست و رقم چلنجرب و کمترین به تیمار آبیاری یک درمیان، زینک دراپ و رقم چلنجر تعلق گرفت. بر طبق نتایج تحقیق، در شرایط کمآبی، استفاده از الگوی آبیاری تناوبی و محلولپاشی زینک فست در رقم چلنجر قابل توصیه است.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی اثر کودهای آلی و زیستی بر خصوصیات کمی و کیفی بادرنجبویه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با 4 تکرار در سال 1393 به شکل گلدانی در شرایط محیطی در شهرستان ساری اجرا شد. عوامل آزمایش شامل میکوریزا (صفر و 10 درصد حجم گلدان)، ورمی کمپوست (صفر و چکیده کامل
بهمنظور بررسی اثر کودهای آلی و زیستی بر خصوصیات کمی و کیفی بادرنجبویه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با 4 تکرار در سال 1393 به شکل گلدانی در شرایط محیطی در شهرستان ساری اجرا شد. عوامل آزمایش شامل میکوریزا (صفر و 10 درصد حجم گلدان)، ورمی کمپوست (صفر و 10 درصد حجم گلدان) و چای کمپوست (صفر و 5/1 لیتر) بود. صفاتی از قبیل تعدادگل و میزان نیتروژن، فسفر و پتاسیم اندام های هوایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از کودهای آلی و همزیستی میکوریزایی تاثیر معنی دار بر تعدادگل و وزن تر داشتند و کلیه صفات مورد بررسی را در مقایسه با شاهد افزایش دادند. به طوری که بیشترین غلظت نیتروژن و قطر ساقه از تیمار همزیستی میکوریزا + چای کمپوست + ورمی کمپوست به دست آمد. مقایسه میانگین اثرات متقابل سه گانه نشان داد تیمار عدم کاربرد ورمی کمپوست × کاربرد چای کمپوست × همزیستی میکوریزایی عملکرد وزن تر بوته را نسبت به شاهد افزایش داد. نتایج نشان داد کاربرد ورمی کمپوست، چای کمپوست و همزیستی میکوریزایی از طریق در دسترس قرار دادن عناصر غذایی باعث افزایش خصوصیات کمی و کیفی بادرنجبویه گردید.
پرونده مقاله
این تحقیق با هدف مطالعه تنوع ژنتیکی درختان ارس منطقه چهار باغ استان گلستان با استفاده از فعالیت آنزیم پراکسیداز و استراز در دو جهت دامنه صورت گرفت. برای بررسی تنوع ژنتیکی گونه ارس بر اساس فعالیت کیفی آنزیم پراکسیداز و استراز، 48 پایه درختی از دو جهت دامنه رو به شرق و رو چکیده کامل
این تحقیق با هدف مطالعه تنوع ژنتیکی درختان ارس منطقه چهار باغ استان گلستان با استفاده از فعالیت آنزیم پراکسیداز و استراز در دو جهت دامنه صورت گرفت. برای بررسی تنوع ژنتیکی گونه ارس بر اساس فعالیت کیفی آنزیم پراکسیداز و استراز، 48 پایه درختی از دو جهت دامنه رو به شرق و رو به غرب رویشگاه چهارباغ استان گلستان، انتخاب و نمونههای فلس از یک جهت تاج درخت و ارتفاع یکسان از سطح زمین، برداشت شد. پس از عصارهگیری از نمونهها، بررسی کیفی آنزیم آن با استفاده از روش پلی اکریلآمید ژل الکتروفورز (PAGE) انجام شد. تجزیه خوشهای دادههای کیفی، تنوع درون جمعیتی پایههای مورد بررسی را در دامنه رو به شرق در 6 گروه و دامنه رو به غرب در 5 گروه و تنوع بین جمعیتی را 6 گروه نشان داد. نتایج فعالیت کیفی آنزیم پراکسیداز و استراز فلس در بین کل پایه‎های دو جهت دامنه نشان داد که میانگین تعداد آلل در هر جایگاه ژنی، میانگین تعداد آلل موثر، میانگین هتروزیگوتی قابل انتظار، میانگین شاخص اطلاعات شانون، تعداد باندهای دارای پلی مورفیسم و درصد پلی مورفیسم در دامنه رو به شرق بیشتر از دامنه رو به غرب است. در مقایسه تنوع درون و بین جمعیتی گونه ارس در سطح جهت دامنه، نتایج نشان داد که تنوع درون و بین جمعیتی تقریبا با هم مشابه است نتایج این تحقیق لزوم حفاظت و بکارگیری روشهای مؤثر برای بهبود تنوع ژنتیکی این گونه را یادآور میشود.
پرونده مقاله
فلزات سنگین از جمله مهمترین آلایندههای زیست محیطی هستند که در تمام جوامع صنعتی یافت میشوند. برای اصلاح خاکهای آلوده به فلزات سنگین، روشی به نام گیاهپالایی وجود دارد. به منظور بررسی پتانسیل پالایش گیاه همیشه بهار به فلزات سنگین سرب و کادمیوم و اثر آنها بر رشد، عملکر چکیده کامل
فلزات سنگین از جمله مهمترین آلایندههای زیست محیطی هستند که در تمام جوامع صنعتی یافت میشوند. برای اصلاح خاکهای آلوده به فلزات سنگین، روشی به نام گیاهپالایی وجود دارد. به منظور بررسی پتانسیل پالایش گیاه همیشه بهار به فلزات سنگین سرب و کادمیوم و اثر آنها بر رشد، عملکرد و سایر صفات زراعی این گیاه، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به صورت گلدانی در مرکز تحقیقات سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری شهرکرد در سال 1395 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل کادمیوم در چهار سطح (0، 5، 25 و 50 میلیگرم در کیلوگرم خاک خشک) و سرب در چهار سطح (0، 40، 100 و 250 میلیگرم در کیلوگرم خاک خشک) بود. نتایج نشان داد که سطوح مختلف سرب وکادمیوم، تأثیر معنادار برخصوصیات مورفوفیزیولوژیکی گیاه همیشه بهار داشت. وزن خشک بخش هوایی و ریشه و تجمع کادمیوم و سرب در گیاه و خاک تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت. با افزایش غلظت فلزات، مقدار وزن خشک ریشه و بخش هوایی به طور معنادار نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. با افزایش غلظت کادمیوم، میزان انباشت کادمیوم در گیاه و میزان کادمیوم قابل جذب خاک افزایش یافت و کادمیوم ضمن حرکت به بخشهای هوایی همراه با سرب بیشتری به بخشهای هوایی منتقل شد. مشخص شد که ﮔﯿﺎه ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺎر ﮔﯿﺎﻫﯽ ﺑﯿﺶاﻧﺒﺎﺷتگر اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺎدر ﺑﻪ اﻧﺒﺎﺷﺖ ﻓﻠﺰات ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺳﺮب و ﮐﺎدﻣﯿﻢ در بخشهای مختلف گیاه به خصوص بخش هوایی است. آستانه تحمل گیاه تا تیمار تحت آلودگی ترکیبی کادمیوم پنج (میلیگرم در کیلوگرم) و سرب 250 (میلیگرم درکیلوگرم) بود و پس از آن در اکثر صفات مورد بررسی روند نزولی دیده شد. به نظر میرسد اثرات منفی این فلزات به خصوص کادمیوم، غالباً به دلیل اثر بر فتوسنتز گیاهی، میباشد.
پرونده مقاله
شوری خاک یک مسئله محیطی جدی است که آثار منفی بر رشد و تولید گیاهان دارد. از سوی دیگر سالیسیلیک اسید نقش مهمی در جلوگیری از آسیبهای اکسیداتیو در گیاهان دارد، که به واسطه سمزدایی رادیکالهای سوپراکسید در نتیجه شوری تولید میشود. در این تحقیق اثر غلظتهای مختلف سالیسیلیک چکیده کامل
شوری خاک یک مسئله محیطی جدی است که آثار منفی بر رشد و تولید گیاهان دارد. از سوی دیگر سالیسیلیک اسید نقش مهمی در جلوگیری از آسیبهای اکسیداتیو در گیاهان دارد، که به واسطه سمزدایی رادیکالهای سوپراکسید در نتیجه شوری تولید میشود. در این تحقیق اثر غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید، کلرید سدیم و اثرات توأم سالیسیلیک اسید و کلرید سدیم بر پارامترهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی در گیاهان آفتابگردان مورد مطالعه قرار گرفت. کلرید سدیم با غلظتهای 0، 25، 50، 75 و 100 میلیمولار کلرید سدیم و سالیسلیک اسید با غلظتهای 0، 5/0، 1 و 5/1 میلیمولار در یک طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیقات نشان داد که کلرید سدیم باعث کاهش رشد ساقه، ریشه، وزن تر و خشک، کلروفیل و کاروتنوئید میشود، در حالی که در گیاهان پیش تیمار شده با سالیسیلیک اسید این کاهش تعدیل شده است. از طرف دیگر افزایش مقدار آنتوسیانین، کلروفیل و کاروتنوئید نشان دهنده نقش سالیسیلیک اسید بر افزایش تحمل پذیری این گیاه در برابر تنش کلرید سدیم است. نتایج فوق پیشنهاد میکند که کاربرد سالیسیلیک اسید باعث افزایش تحملپذیری گیاه در برابر تنش کلرید سدیم می شود.
پرونده مقاله