هدف از این پژوهش ارائه مدل چابکی سازمانی با تاکید بر نقش فن آوری اطلاعات میباشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و در زمره تحقیقات همبستگی بوده است. جامعه آماری کلیه اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاهی آزاد اسلامی مازندران به تعداد 1671 بودهاند. نمونه آماری به میزان 312 نفر چکیده کامل
هدف از این پژوهش ارائه مدل چابکی سازمانی با تاکید بر نقش فن آوری اطلاعات میباشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و در زمره تحقیقات همبستگی بوده است. جامعه آماری کلیه اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاهی آزاد اسلامی مازندران به تعداد 1671 بودهاند. نمونه آماری به میزان 312 نفر و بر اساس فرمول کوکران و به صورت تصادفی طبقهای بر اساس تعداد اعضای هیات علمی در هر واحد دانشگاهی محاسبه شد. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه 38 سوالی محقق ساخته بوده که با الهام از مدل قابلیتهای چابکی خاوری (2016) و پرسشنامه قابلیتهای فن آوری اطلاعات فتحیان و شیخ( 2012) در سازمان طراحی شده است. روایی محتوایی این پرسشنامه توسط خبرگان تایید و پایایی پرسشنامه برای پرسشنامه چابکی 87/0 و برای پرسشنامه فن آوری اطلاعات 81/0 بدست آمد. تجزیه تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل نشان داد، به میزان 63/0 فناوری اطلاعات بر چابکی سازمانی تاثیر دارد. همچنین مولفههای معماری فنآوری اطلاعات، زیرساختهای فناوری اطلاعات، منابع انسانی (کاربران و مدیران)، فن آوری اطلاعات و امنیت شبکهها به عنوان قابلیتهای فناوری اطلاعات در سازمان معرفی شدند. همچنین یکپارچگی منابع انسانی دانشگاهها، همکاری متقابل بین دانشگاهی، سرعت در فرایندهای دانشگاهی، انعطافپذیری، پاسخگویی و فرهنگ تغییر قابلیتهای دانشگاه چابک معرفی شدهاند
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر طراحی مدل آموزش الکترونیکی در ادارات کل محیط زیست شمال شرق کشور بود. روش تحقیق آمیخته با رویکرد کیفی و کمی بود. بخش کمی تمامی 132 نفر کارکنان ادارات کل محیط زیست شمال شرق کشور با بهرهگیری از روش تمام شماری انتخاب شدند. در بخش کیفی 20 نفر جهت انجام مصاحبه چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر طراحی مدل آموزش الکترونیکی در ادارات کل محیط زیست شمال شرق کشور بود. روش تحقیق آمیخته با رویکرد کیفی و کمی بود. بخش کمی تمامی 132 نفر کارکنان ادارات کل محیط زیست شمال شرق کشور با بهرهگیری از روش تمام شماری انتخاب شدند. در بخش کیفی 20 نفر جهت انجام مصاحبه ها با توجه به نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار تحقیق در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته آموزش الکترونیکی با پایایی 76/0 و در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار مند بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون t و تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل محتوا ( کد گذاری باز ،محوری و گزینشی )استفاده شد. نتایج با توجه به تحلیل عامل اکتشافی و چرخش واریماکس 9 بعد عوامل آموزشی و تکنولوژی877/19، عوامل موثر بر تدریس الکترونیکی739/4، توانمندسازی نیروی انسانی074/10، اخلاق حرفهای803/5، مدیریت داده209/6، شرایط محیطی416/3، عوامل انگیزشی225/6، عوامل پشتیبانی667/7 و محیط سازمانی117/4 شناسایی گردید. در این پژوهش مقدار t ابعاد آموزش الکترونیکی از 58/15 تا 25/2 تخمین زده شده است که بیشتر از مقدار t مفروض (96/1) محاسبه شده است. لذا با توجه به معنی داری و مثبت بودن این ضریب با 99 درصد اطمینان میتوان بیان کرد که تمام ابعاد فوق بر آن اثر مثبت میگذارد. بیشترین مقدار t مربوط به بعد عوامل آموزشی و تکنولوژی و کمترین آن بعد شرایط محیطی است. این ضرایب با سطح اطمینان 0/001 p < معنادار است. شاخص های برازش مدل نشان داد که همه شاخص ها در دامنه مطلوب قرار دارند. بنابراین مدل مفروض تایید شد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر آگاهی از تجارب زیسته اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی از مفهوم آموزش الکترونیکی و چالشهای آن است. در این راستا از رویکرد پژوهش کیفی- پدیدارشناسی استفاده شد. میدان پژوهش، دانشگاه تهران بود. نمونه پژوهش10نفر اساتید با تجربه و 10 نفر دانشجویان تحصیلات تکمی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر آگاهی از تجارب زیسته اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی از مفهوم آموزش الکترونیکی و چالشهای آن است. در این راستا از رویکرد پژوهش کیفی- پدیدارشناسی استفاده شد. میدان پژوهش، دانشگاه تهران بود. نمونه پژوهش10نفر اساتید با تجربه و 10 نفر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دوره های آموزش الکترونیکی در سال1396_1397 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور تا حد اشباع نظری ادامه یافت. برای گردآوری داده از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. در مجموع 8 مضمون و30 خرده مضون شناسایی شد. جهت ارزیابی یافتههای پژوهش با استفاده از مطالعه و بررسی مستمر دادهها، بازنگری و تجزیه و تحلیل انجام شده توسط همکاران استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد برداشت و تصور اساتید با دانشجویان در قسمت مربوط به چالشهای اساتید و دانشجویان متفاوت است و هر یک از دو گروه چالشهایی را یادآور شدند.
پرونده مقاله
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر هوشمندسازی مدارس بر هوش اجتماعی، هوش معنوی و پیشرفت تحصیلی دانش‎آموزان در شهرگرگان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع علی- مقایسه‎ای است. جامعه آماری شامل دانش‎آموزان دبیرستان‎های شهر گرگان می‎باشد. حجم نمونه، بر اساس ج چکیده کامل
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر هوشمندسازی مدارس بر هوش اجتماعی، هوش معنوی و پیشرفت تحصیلی دانش‎آموزان در شهرگرگان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع علی- مقایسه‎ای است. جامعه آماری شامل دانش‎آموزان دبیرستان‎های شهر گرگان می‎باشد. حجم نمونه، بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 301 نفر برآورد شد که به روش تصادفی خوشه‎ای انتخاب شدند. ابزار جمع‎آوری داده‎ها، پرسش‎نامه هوش اجتماعی ترومسو و پرسش‎نامه هوش معنوی عبدالله‎زاده بود. پیشرفت تحصیلی نیز بر اساس معدل امتحان نهایی سال سوم دبیرستان بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده‎ها به کمک نرم‎افزار SPSS و با استفاده از آزمون‎های آماری تی گروه‎های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته‎ها نشان داد که بین هوش اجتماعی و هوش معنوی دانش‎آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت وجود دارد، به طوری که دانش‎آموزان مدارس هوشمند دارای هوش اجتماعی و هوش معنوی بالاتری بودند؛ اما، تفاوت معناداری بین پیشرفت تحصیلی دو گروه مشاهده نشد. هم‎چنین، یافته‎ها نشان داد که پیشرفت تحصیلی با هوش اجتماعی و ابعاد آن رابطه معناداری ندارد ولی با هوش معنوی و ابعاد آن همبستگی معناداری نشان داد. نتیجه آنکه حضور دانش‎آموزان در مدارس هوشمند می‎تواند موجب رشد بهتر هوش اجتماعی و هوش معنوی آنها شود.
پرونده مقاله
مقدمه: امروزه تجربه افراد از روانشناسی زمان سبک زندگی را تغییر داد و بسیاری از روابط میان آنها هنوز ناشناخته است. هدف پژوهش، بررسی رابطه بین اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی با چشمانداز زمانی و رفتارهای بهداشتی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی اس چکیده کامل
مقدمه: امروزه تجربه افراد از روانشناسی زمان سبک زندگی را تغییر داد و بسیاری از روابط میان آنها هنوز ناشناخته است. هدف پژوهش، بررسی رابطه بین اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی با چشمانداز زمانی و رفتارهای بهداشتی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، تعداد 1730 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد جویبار بودند. 317 نفر نیز به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای (بر حسب مقطع تحصیلی) انتخاب شدند. هر آزمودنی پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی، چشم انداز زمانی و رفتارهای بهداشتی را تکمیل کرد. یافتهها: نتایج نشان داد که میان شبکههای اجتماعی مجازی و چشمانداز زمانی گذشتهگرای منفی، حالگرای لذتطلب، حالگرای تقدیرنگر، رابطه مثبت و با گرایش آیندهگرا رابطه منفی وجود دارد و 1% کاهش اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی، 18% بر میزان رفتارهای بهداشتی افزود؛ و افزایش چشم انداز زمانی نیز رفتارهای بهداشتی را افزایش داد و بالعکس. نتیجهگیری: چشمانداز زمانی عامل کلیدی در سوءمصرف شبکههای اجتماعی است زیرا با افزایش آیندهگرایی، آموزش به تأخیر-انداختن لذت فوری و توجه به پیامدهای اعمال حال حاضر میتواند به افزایش رفتاریهای بهداشتی و به طبع کاهش اعتیاد به فضای مجازی، به دانشجویان کمک کرد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر کاربردی و با هدف بررسی نقش میانجی فناوری اطلاعات در تعیین وضعیت مدیریت دانش بر اساس مسئولیت پذیری اجتماعی بهورزان مراکز بهداشتی و به روش تحلیل مسیر بوده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش را کلیه بهورزان شهرستان ارومیه تشکیل دادند. نمونه آماری 230 نفر و با ا چکیده کامل
پژوهش حاضر کاربردی و با هدف بررسی نقش میانجی فناوری اطلاعات در تعیین وضعیت مدیریت دانش بر اساس مسئولیت پذیری اجتماعی بهورزان مراکز بهداشتی و به روش تحلیل مسیر بوده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش را کلیه بهورزان شهرستان ارومیه تشکیل دادند. نمونه آماری 230 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطّلاعات سه پرسشنامه استاندارد مسئولیت اجتماعی کارول (1991) با ضریب آلفای کرونباخ 70/0، مدیریت دانش پژوهان (1387) با ضریب آلفای کرونباخ 79/0 و فناوری اطلاعات رهنورد آهن (1389) با ضریب آلفای کرونباخ 72/0 استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان دهنده برازندگی مدل مفهومی و تأیید آن برای جامعه بهورزان ارومیه است. نتایج نشان داد اثر مستقیم متغیر مسئولیت اجتماعی بر فناوری اطلاعات (79/0) و با توجه به مقدار (25/7= t) در سطح 00/0 معنی دار است. اثر مستقیم فناوری اطلاعات بر مدیریت دانش (61/0) و با توجه به مقدار (36/4= t) در سطح 01/0 معنی دار است. اثر غیرمستقیم مسئولیت اجتماعی بر مدیریت دانش برابر با 48/0 و با توجه به (54/6= t) در سطح 00/0 معنی دار است. با توجه به اینکه این اثر غیرمستقیم از طریق فناوری اطلاعات انجام میگیرد، میتوان گفت که این متغیر نقش واسطهای را در میان مسئولیت اجتماعی و مدیریت دانش ایفا میکنند. بنابراین در سازمانهای خدماتی افراد را در حین آموزشهای ضمن خدمت مسئولیت پذیرتر بار آورند و فناوری اطلاعات را به آنها آموزش داده و مسئولیت به افراد واگذار کنند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر رابطه بین سواد اطلاعاتی، نگرش نسبت به فناوری اطلاعات (با تأکید بر اینترنت و رایانه) با خود تنظیمی تحصیلی است. جامعهی آماری این پژوهش شامل 65۴ نفر از دانشجو معلمان مقطع کارشناسی رشتهی علومتربیتی ورودی سالهای 96- 94 دانشگاه فرهنگیان گرگان بود، که تعداد چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر رابطه بین سواد اطلاعاتی، نگرش نسبت به فناوری اطلاعات (با تأکید بر اینترنت و رایانه) با خود تنظیمی تحصیلی است. جامعهی آماری این پژوهش شامل 65۴ نفر از دانشجو معلمان مقطع کارشناسی رشتهی علومتربیتی ورودی سالهای 96- 94 دانشگاه فرهنگیان گرگان بود، که تعداد 242 نفر از آنان بر اساس جدول کرجسی و مورگان، با روش نمونهگیری تصادفی منظم انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های، خودتنظیمی تحصیلی (ASQ)، پرسشنامه سنجش سواد اطلاعاتی و پرسشنامه نگرش نسبت به فناوری اطلاعات بهره گرفته شد، همچنین، دادهها با مدل تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش همزمان تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که امروز فراگیران رایانه را جزیی اساسی در فرآیند یادگیری خویش تلقی میکنند و معتقدند که وجود رایانه و فناوریهای همراه آن به جزیی جداییناپذیر از فرآیند آموزش و یادگیری تبدیل شده است و از میان 5 مؤلفه سواد اطلاعاتی تنها مؤلفهی تبادل اطلاعات رابطه مثبت و معناداری با خودتنظیمی تحصیلی دارد، همچنین هر دو مؤلفه نگرش نسبت به فناوری اطلاعات نیز رابطه مثبت و معناداری با خود تنظیمی تحصیلی نشان دادند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دیپلماسی علم و فناوری و چابکی سازمانی با میانجیگری سواد اطلاعاتی انجام گرفت. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی - همبستگی است. جامعۀ آماری تحقیق شامل 630 نفر کارمندان دانشگاه ارومیه، بود تعداد 230 نفر آنها چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دیپلماسی علم و فناوری و چابکی سازمانی با میانجیگری سواد اطلاعاتی انجام گرفت. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی - همبستگی است. جامعۀ آماری تحقیق شامل 630 نفر کارمندان دانشگاه ارومیه، بود تعداد 230 نفر آنها از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادههای موردنیاز با استفاده از سه پرسشنامۀ استاندارد دیپلماسی علم و فناوری مقیمی (1395)، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (1999) و سواد اطلاعاتی نیک پور (1390) جمعآوری و با استفاده از آزمون آماری مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی (pls) برای فرضیههای پژوهشی تجزیهو تحلیل شدند. روایی پرسشنامه از طریق اعتبار محتوا و روایی همگرا و پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شده اند. یافتههای پژوهش نشان داد که دیپلماسی علم و فناوری توان تبیین تغییرات چابکی سازمانی را به میزان 41 درصد را در جهت مستقیم دارد. از سوی دیگر دیپلماسی علم و فناوری به میزان 72 درصد از واریانس سواد اطلاعاتی را در جهت مستقیم دارا میباشد. از دیگر یافتههای این تحقیق این است که سواد اطلاعاتی با چابکی سازمانی رابطهای معنادار و مثبتی دارد و 60 درصد از تغییرات چابکی سازمانی را سواد اطلاعاتی تشریح مینماید. دیپلماسی علم و فناوری توان تبیین چابکی سازمانی از طریق نقش میانجی سواد اطلاعاتی را به میزان 43درصد را دارد. با توجه به نتایج آماری، کلیه فرضیات تحقیق تأیید شد.
پرونده مقاله